فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق نظریة سیستمها در مدیریت

اختصاصی از فی ژوو دانلود تحقیق نظریة سیستمها در مدیریت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق نظریة سیستمها در مدیریت


دانلود تحقیق نظریة سیستمها در مدیریت

نظریه سیستمها به مفهوم عام خود در واقع کاملترین و جدیدترین چارچوب فکری است که بشر امروزی در راه کشف حقایق و تمیز خطا از صواب برای خود ساخته است . این منطق محصول عمر انسان متمدن است که مرحلة تکامل خود را از دوران قبل از میلاد شروع کرده است . اگر چه اصولاً پیشرفت نحوة تفکر : سیر تکاملی داشته است ، ولی به منظور توجیه موضوع از سه مرحلة جهشی به ترتیب زیر می توان سخن به میان آورد :

1ـ مرحلة منطق ارسطویی،

2ـ مرحلة منطق تجربی ،

3ـ مرحلة منطق سیستمی ،

منطق ارسطویی

منطق ارسطو یا طرز فکر ارسطویی خود در واقع سنتز یا ترکیب کاملی از منطق سقراط و افلاطون است . اساس کار سقراط ( اوایل قرن پنجم قبل از میلاد ) مبتنی بر استقرا بود ، یعنی در هر باب با بررسی موارد مختلف و جزئی تدریجاً به کلیات می رسید و پس از استقرا به شیوة قیاس می رفت که برعکس استقرا بررسی قضایا از کل به جزء است . اعتقاد بر این است که روش استدلال مبتنی بر تصورات کلی را سقراط به افلاطون و ارسطو آموخت و به همین علت است که او را مؤسس فلسفة مبتنی بر کلیات عقلی می دانند .

اساس فلسفة افلاطون ( اوایل قرن چهارم قبل از میلاد ) تقریباً در قطب مخالف طرز فکر سقراط است ، به این صورت که به نظر افلاطون محسوسات ظواهرند ، نه حقایق و گذرنده اند و نه باقی و علم (آگاهی ) بر آنها تعلق نمی گیرد ، بلکه علم به دنیای معقولات تعلق می گیرد ، به این معنی که چه مادیات مانند حیوان و جماد ، چه معنویات مانند عدالت ، ظلم و غیره اصل و حقیقتی دارند که به حواس درک نمی شوند و تنها عقل آنها را در می یابد و می توان آن را صورت یا مثال نامید و هر چیزی مثالش حقیقت دارد و آن یکی است ، مطلق و غیر قابل تعییر و فارغ از زمان و مکان و ابدی وکلی . بنابراین پدیده های اطراف ما که به ذهن میرسند پرتو یا انعکاس از مثل ( جمع مثال ) خود می باشند و نسبتشان به حقیقت مانند نسبت سایه است به صاحب سایه .

ارسطو ( 384ـ 323 قبل از میلاد ) با رد عقاید افلاطون کاملترین منطق  دورة  خود را ارائه داده و معروف است که ضمن رد نظریة افلاطون گفته

است :

« افلاطون را دوست دارم اما به حقیقت بیش از افلاطون علاقه دارم »

شامل 42 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق نظریة سیستمها در مدیریت

دانلود مقاله نظریة سیستمها در مدیریت

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله نظریة سیستمها در مدیریت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

نظریه سیستمها به مفهوم عام خود در واقع کاملترین و جدیدترین چارچوب فکری است که بشر امروزی در راه کشف حقایق و تمیز خطا از صواب برای خود ساخته است . این منطق محصول عمر انسان متمدن است که مرحلة تکامل خود را از دوران قبل از میلاد شروع کرده است . اگر چه اصولاً پیشرفت نحوة تفکر : سیر تکاملی داشته است ، ولی به منظور توجیه موضوع از سه مرحلة جهشی به ترتیب زیر می توان سخن به میان آورد :
1ـ مرحلة منطق ارسطویی،
2ـ مرحلة منطق تجربی ،
3ـ مرحلة منطق سیستمی ،
منطق ارسطویی
منطق ارسطو یا طرز فکر ارسطویی خود در واقع سنتز یا ترکیب کاملی از منطق سقراط و افلاطون است . اساس کار سقراط ( اوایل قرن پنجم قبل از میلاد ) مبتنی بر استقرا بود ، یعنی در هر باب با بررسی موارد مختلف و جزئی تدریجاً به کلیات می رسید و پس از استقرا به شیوة قیاس می رفت که برعکس استقرا بررسی قضایا از کل به جزء است . اعتقاد بر این است که روش استدلال مبتنی بر تصورات کلی را سقراط به افلاطون و ارسطو آموخت و به همین علت است که او را مؤسس فلسفة مبتنی بر کلیات عقلی می دانند .
اساس فلسفة افلاطون ( اوایل قرن چهارم قبل از میلاد ) تقریباً در قطب مخالف طرز فکر سقراط است ، به این صورت که به نظر افلاطون محسوسات ظواهرند ، نه حقایق و گذرنده اند و نه باقی و علم (آگاهی ) بر آنها تعلق نمی گیرد ، بلکه علم به دنیای معقولات تعلق می گیرد ، به این معنی که چه مادیات مانند حیوان و جماد ، چه معنویات مانند عدالت ، ظلم و غیره اصل و حقیقتی دارند که به حواس درک نمی شوند و تنها عقل آنها را در می یابد و می توان آن را صورت یا مثال نامید و هر چیزی مثالش حقیقت دارد و آن یکی است ، مطلق و غیر قابل تعییر و فارغ از زمان و مکان و ابدی وکلی . بنابراین پدیده های اطراف ما که به ذهن میرسند پرتو یا انعکاس از مثل ( جمع مثال ) خود می باشند و نسبتشان به حقیقت مانند نسبت سایه است به صاحب سایه .
ارسطو ( 384ـ 323 قبل از میلاد ) با رد عقاید افلاطون کاملترین منطق دورة خود را ارائه داده و معروف است که ضمن رد نظریة افلاطون گفته
است :
« افلاطون را دوست دارم اما به حقیقت بیش از افلاطون علاقه دارم »
ارسطو به عنوان واضع منطق چنین ارائه طریق می نماید که چون زبان و سخن وسیلة بروز فکر و عقل انسان است ، می بایستی چگونگی الفاظ و دلالتهای آنها و ترکیبشان را برای جمله بندی معلوم کنیم تا از ابهام و اشتباه جلوگیری شود . سپستصور و تصدیق ، ذاتی و عرضی ، جزئی و کلی را مشخص نمود و ضمن ارائه معیارهای مفهومی از قبیل قضایای شرطیه و حملیه ، صغری و کبری و نحوة اخذ نتیجه وصورت بستن قیاس ، انواع برهان را تمیز داد و رموز جدل و سفسطه را باز نمود .
اساس منطق ارسطو استدلال قیاسی است ـ قیاس از سه قضیه ترکیب می شود و قضیة سوم نتیجه ای است که از دو قضیه دیگر حاصل می گردد . قضیة اول را کبری و دوم را صغری می نامند و این دو قضیه می بایستی قبلاً ثابت یا ثبت فرض شده باشند . به عنوان مثال انسان می میرد ( قضیة کبری ) ، سقراط انسان است ( قضیة صغری ) ، پس سقراط می میرد ( نتیجه ) یک نوع استدلال قیاسی است .
به طوری که ملاحظه می شود اصول استدلال قیاسی ناشی از یک نوع عمل ذهنی است که حتی ذهن هم عمل مهمی انجام نمی دهد ، زیرا نتیجه در واقع در بطن مقدمه است و به همین علت تا زمانیکه بشر در قالب منطق ارسطو فکر می کرد پیشرفت بسیار کند بود و حتی می توان گفت که رکود فکری برای بیست قرن به بشر مستولی گشت . دورة رکود فکری که قرون وسطی زمان مشخص آن است دارای خصوصیاتی به این شرح بوده است :
1ـ در این دوره کسب علم فقط در انحصا طلاب علوم دینی بود . پدیده های فیزیکی ( عینی ) برمینای عوامل متافیزیکی ( تصوری ) توجیه می شد . به وضوح کسب علم جنبة جزمی یا دگماتیستی داشت ، به این صورت که علم فقط در تایید آن چیزی که قبلاً مورد قبول قرار گشته بود ، مورد استفاده قرار می گرفت .
2ـ دانشمندان دورة قرون وسطی تصور می کردند که دانشمندان قدیم درخت علم را به حد کمال رسانیده اند و دیگر چیزی نیست که به آن اضافه کرد و وظیفة متأخرین فقط یادگیری است و برای هر کس کافی بود که در اثبات نظر خود متوسل به عقیدة یکی از گذشتگان شود و پذیرش فکر قدما به حدی آمیخته با تعصب بود که مخالفان را تکفیر و حتی اعدام می کردند ( کما اینکه در مورد گالیلة ایتالیایی چنین حکمی صادر شد ، زیرا او نظریة حرکت زمین را عرضه کرد و چون این نظر مخالف فکر قدما بود به اعدان محکوم شد ، ولی چون از نظر خود عدول نمود و توبه کرد از مرگ نجات یافت ) .
منطق ارسطویی به خاطر علل و اسبابی که در زیر اشاره می کنیم به تدریج از رونق افتاد :
1ـ اختراع دستگاه چاپ که انتشار کتاب یا وسیلة حمل و انتقال دانش را آسان نمود ،
2ـ در اثر تسلط عثمانیها بر یونان بسیاری از دانشمندان یونانی به همراه کتابهایی قدیمی به ایتالیا و دیگر نقاط اروپا مهاجرت کردند و اروپاییان مستقیماً به منابع دانش دست یافتند ،
3ـ ایجاد اختلافات مذهبی که به تأسیس مذهب پروتستان منتهی گردید و در میان تمام مردم غرب جنبشی فکری آغاز شد ،
4- کشف آمریکا و راه دریای به اسیا که میدان وسیعی برای رابطه اروپاییان با سرزمین های دیگر فراهم کرد .
اگر چه می توان این موارد را ظاهراً موجب تجدید حیات علم و ادب ( رنسانس ) به حساب آورد ولی به هر حال این علل خود معلول پیشنهادی دیگری هستند در هر صورت در اوایل قرن شانزدهم زمینه برای مخالفت با منطق ارسطویی آماده شد و فرنسیس بیکن انگلیسی ( 1560ـ1625) روش علمی خود را بر مشاهده ، تجربه و استقرا بنا نهاد .
رنه دکارت فرانسوی ( 1596ـ1650) نقص منطق بیکن را که بی توجهی به قدرت تفکر بود رفع نمود و با اختراع هندسة تحلیلی و تکمیل جبر و مقابله و رسالات فلسفی متعدد ، قدرت فکر بشر را در بررسی مسائل و پدیده های جهانی به ثبوت رساند .
مباحث مربوط به نحوة تفکر و اساس تشخیص حقیقت و راه صواب از خطا به آخرین مراحل خود رسیده بود و در اینجا بود که ایجاب می کرد فکری قوی راهنمای جتمعة دانشمندان گردد و نقطة عطفی درتاریخ علم به وجود آورد . امانوئل کانت (1724ـ1804) این مهم را انجام داد . کانت در کشف حقیقت موجودات ، حس و تجربه را تنها وسیلة علم پنداشت و درمیزان اعتماد به معلومات به نیروهای سه گانة ذهن اشاره می کند که عبارتند از : حس ، فهم و عقل . با توجه به این سه قوه ، بحث مربوط به صحت و سقم یک پدیده را موضوع نقادی عقل مطلق نظری قرار داد . کانت با ارائه بحث دیگری تحت عنوان نقادی عقل مطلق عملی پدیده های رفتاری را در قالب علم اخلاق توجیه می نماید . مباحث مربوط به فلسفة کانت بسیار پیچیده می باشد و در زمان او کاملترین مباحث فلسفی را شامل می گشت . با ساده کردن بیش از حد این فلسفه ، شاید بتوان گفت که به نظر کانت انسان قدرت درک امور را به طور مطلق ندارد ، بلکه فقط قادر به درک امور به طور نسبی می باشد .
بحث فلسفة کانت را با اشاره به اهمیت آن از زبان مرحوم محمد علی فروغی به اتمام می رسانیم . بر اساس استنتاجات دانشمند مذکور در سدة شانزدهم و هفدهم میلادی در اروپا اندیشمندانی ظاهر شدند که معتقد بودند که در ظرف دو هزار سال اخیر علم و حکمت چندان پیشرفتی نکرده و سیرش تقریباً متوقف مانده است ، از این لحاظ به فکر چاره افتادند و روشهایی تازه برای تحقیق علمی ایجاد کردند و به همین علت در سدة هفدهم و هیجدهم جنبش علمی و فلسفی بسیار گسترده ای در اروپا روی داد . کلیة رشته های علمی از قبیل نجوم ، ریاضیات طبیعیات به کلی زیر ورو گردید و آنقدر توسعه یافت که از قلمرو فلسفه خارج شد و فیلسوفان مجبور شدند آنها را به علمای متخصص واگذارند . فلسفه نیز خود وارد مرحلة جدیدی شد و کانت فیلسوف آلمانی با ارائه نظریة نقادی خود ورق فلسفه را نیز برگردانید .1
پس از کانت نوبت به جورج ویلهم فردریک هگل (1770 ـ1831) می رسد که تا حدود یک ربع قرن پس ز کانت زندگی کرد . مشخصات کلی فلسفة هگل این است که از نظر فهم بین پدیده های جهانی تضاد وجود دارد و حال آنکه عقل به آن جا می رسد که این تضاد ساختگی است زیرا در هستی ، نیستی است و در نیستی ، هستی است و اموری که به تصور درمی آیند همه اعتباری و نسبی هستند و بدون منظور داشتن نیستها تصور آن امور به درستی برای ذهن میسر نخواهد بود ، مانند اینکه روشنی در برابر تاریکی قابل درک است و بینایی وقتی دست می دهد که روشنی با سایه همراه شود . پس هر مفهومی باید با نقیض خود جمع شود تا معنی تامی به دست دهد.
هگل این منطق خود را عمومیت می دهد به این صورت که در برابر هر پدیده یا تزی ( برنهاده ) ضدی وجود دارد که آنتی تز ( برابر نهاده ) نامیده می شود . از جمع این دو ، ترکیب کاملتری به نام سنتز ( هم نهاده ) به وجود می آید و باز این سنتز به صورت تز خودنمایی می کند ودر برابرش آنتی تز دیگری ظاهر می شود و از ترکیب آن دو مجدداً سنتز دیگری ایجاد می گردد و به این ترتیب پدیده ها در سیر تحول و تکامل قرار می گیرند ، این تئوری که جوهر آن حرکت و تکامل است دیلکتیک نامیده می شود . اساس این نظریه را فیخته یکی دیگر از دانشمندان آلمانی که همزمان با هگل بود ارائه داد و هگل آنرا تکمیل نمود و توسط کارل مارکس به خدمت اندیشة سوسیالیسم درآمد و عنوان دیالکتیک ماتریالیسم گرفت . همانطوری که هگل تحولات دیالکتیکی خود را به مرحله ای می رساند که در برابر تز نهایی آنتی تزی ظاهر نمی شود ، مارکس نیز تحولات دیالکتیکی ماتریالیستی جامعه را به مرحلة کمال نهایی که از نظر او کمونیسم است می رساند .
پس از ارائه فلسفة کانت و سپس هگل جهت فکر و کار فلاسفه از ماوراء الطبیعه ( متافیزیک ) به دنیای موجود و قابل مشاهده گرایید ؛ و از این لحاظ دانشمندان معروف مانند اگوست کنت (1798ـ1857) جان استوارت میل (1806ـ1873) و ربرت اسپنسر (1820ـ1903) تجربه و مشاهده را مبنای تفکر علمی قرار دادند .1
در این ضمن ، سر رشتة تکامل اندیشة منطق علم ظاهراً ازدست درمی رود ، ولی درواقع منطق علم به مقتضای هر رشته علمی رو به تکامل نهاد ، کما اینکه منطق ریاضیات با طبیعیات اختلاف دارد و چون علم به رشته های گوناگونی تقسیم شده بود ، از این لحاظ سیر تکاملی تحولات فلسفه یا منطق علم از هماهنگی برخوردار نگردید ولی ناگفته نماند که برخلاف این عدم هماهنگی ظاهری منطق جدید علم به خصوص از اوایل قرن حاضر با قدرت شروع به تبلور کرد .

 

منطق سیستمی
این منطق جدید علم یا فلسفة دانش یا چارچوب تفکران علمی تحت عناوین مختلف ظاهر گشت . در جامعه شناسی فانکشنالیستها ، اقتصاد کینزو پیروان او، در روانشناسی معرفین نظریة گشتالت و حوزة روانی و در ریاضیات آلبرت اینشتین با قانون نسبیت خود از این منطق جدید استفاده کردند .
منطق جدید در بین دانشمندان مدیریت تحت عنوان نظریة سیستمها شناخته شد . پس از این مقدمه کوشش ما به شناخت این منطق و کاربرد آن در مدیریت سازمان معطوف خواهد شد .
بحث دربارة نظریة سیستمها به ترتیب زیر خواهد بود :
1ـ تعریف سیستم و انواع آن
2ـ اهمیت و هدف از نظریة سیستمها
3ـ مقدمات طرز فکری سیستمی
4ـ مشخصات عمومی سیستمها

 

تعریف سیستم و انواع آن
به ساده ترین زبان سیستم عبارت از : مجموع واحد یا کل متشکل ازاجزای مربوط به یکدیگر می باشد . این تعریف در مفهوم عام خود شامل هر شئی واحدی که از اجزای مربوط به یکدیگر ساخته شده باشد ، می گردد . مجموعة واحد چیزی است غیر از جمع اجزا . شناسایی این مفهوم در درک نظریة سیستمها اهمیت زیادی دارد ، از این لحاظ با ذکر مثالهای مختلف کوشش می شود تا منظور از بحث روشن شود .
1ـ نیروی لازم برای شکستن دو چوب باهم چیزی است غیر از نیروی لازم برای شکستن آنها به طور جداگانه ، زیرا چوبها با یکدیگر به صورت سیستم واحدی در می آید و نیرویی به مراتب بیشتر از دو نیرویی که جهت شکستن هر دو چوب لازم است مورد نیاز است .
2- کشاورزان مناطق کم آب به خوبی می دانستند که چنانچه آب قنات را در استخر جمع کنند کاربرد آن برای آبیاری به مراتب بیشتر خواهد بود به همین علت یک ، دو یا سه شبانه روز آب چشمه یا قناتی را در استخر مزرعه جمع می کردند ، سپس دریچة زیر آب استخر را برای چند ساعتی باز می کردند ، نتیجه این بود که اگر آب از منبع اصلی مستقیماً برای آبیاری می رفت می توانست حداکثر هزار متر مربع از زمین را آبیاری کند و حتی در بعضی مواقع آب کم حتی به سرزمین مورد نظر برای آبیاری نمی رسید، حال آنکه همان میزان آب یه شکل واحد می تواند یک هکتار ( ده هزار متر مربع) از همان زمین را آبیاری کند .
3ـ مورخین می نویسند: چنانچه هواداران لطفعلی خان زند آخرین دودمان زندیه می توانستند به صورت یک مجموعة واحد ( سیستم ) درآیند ، در آخرین نبرد خود در اطراف کرمان شکست نمی خوردند .
4- قدرت تولیدی صد نفر به طور انفرادی با قدرت تولیدی صدنفر به صورت یک سازمان یا مجموعة واحد که بر اساس تقسیم کار منظم شده است اختلاف فاحش دارد.
در تعریف و تشخیص سیستم نکتة مهم دیگری نهفته است و آن عبارت از ارتباط اجزا با یکدیگر می باشد . نحوة ارتباط بین اجزای سیستم ، شکل ،خاصیت و نتیجة کار سیستم را مشخص می کند . با یک مقدار معین از مواد اولیه برای ساختمان می توان انواع و اقسام ساختمان با اشکال مختلف و قدرت مقاومت گوناگون بنا کرد . با ذکر یک مثال اهمیت ارتباط اجزا تشریح می شود : در حدود هفت قرن قبل سقفی درمسجد جامع اصفهان زده شد که معروف به سقف بی ملاط است ؛ می گویند این سقف بدون استفاده از مواد چسبندة گچ و گل و یا ساروج ساخته شده است و سازندة آن روابط آجرهای سقف را آنچنان با یکدیگر تنظیم کرده است که هنوز پابرجا است و شاید قرون متمادی دیگری نیز پابرجا باشد . در برابر این سیستم ساختمان ، سقفی دیگر ( سقف فرودگاه مهرآباد ) را در نظر گرفت که با محکمترین وسایل و مواد ساخته شده باشد و به جای خاک و گل از سیمان ، آهن و بتون آرمه استفاده به عمل آید ، این سقف ممکن است پس از مدت کوتاهی مثلاً ده سال فرو ریزد ؛ کما اینکه فرودآمد .منظور از بیان این مطلب این است که با اهمیت روابط اجزا توجه شود . در یک نظام اجتماعی نیز وضع به همین ترتیب است . روابط و رفتار اجزای یک نظام اجتماعی با یکدیگر می تواند نظام جامعه ای را چون سقف بی ملاط مستحکم و یا برعکس ، چون سقف فرودگاه متزلزل و ویران سازد ( علت ریزش سقف فرودگاه در بهمن 1353 این بود که روابط اجزا یا از ابتدا کاملاً صحیح نبود ، یا اینکه قبل از سقوط بدون توجه به منطق مجموعة سیستم یکی از ستونهای زیر سقف را برداشتند و روابط اجزا غیر منطقی گردید .)

 

انواع سیستم
اصولاً سیستمها به دو گروه تقسیم می شوند : سیستم باز1 و سیستم بسته 2 . چنانچه سیستمی با محیط خود ارتباط داشته باشد سیستم باز خوانده می شود ، مانند انسان که از محیط خوراک و هوا دریافت می کند .
اشیا و جمادات نیز می توانند به شکل سیستم باز درآیند . اصولاً می توان گفت که اتقلاب صنعتی اول بر این اساس بود که افراد بشر این توانایی را یافتند که در قالب سیستم باز انرژی یا نیرو را از شکلی به شکل دیگر تبدیل کنند و به جای استفاده از ماشینهای طبیعی ( انسان و حیوانات ) از ماشینهای مصنوعی استفاده کنند .
به طوری که ملاحظه می شود ماشینهای مصنوعی نیز مانند ماشینهای طبیعی به صورت سیستم باز کار می کنند ، مثلاً موتور اتومبیل ، کشتی و هواپیما با استفاده از هوا و مواد نفتی کار می کنند و نیرو تولید می کنند . همان طوری که انسان و حیوان نیز هوا و غذا مصرف می کنند و انرژی تولید می نمایند .
در اواخر جنگ دوم جهانی انقلاب صنعتی به وقوع پیوست . در این مرحله ماشینها به منظور تغییر و تبدیل اطلاعات ساخته شدند ، نه انرژی . دانش سایبرنتیک ( علم ارتباطات و کنترل ) به عنوان رکن اساسی این انقلاب شناخته شده است . این دانش با الگوهای کار اطلاعات در یک سیستم یا از یک سیستم به سیستم دیگر مربوط است . بر اساس این دانش انسان می تواند کنترل ماشینها را به طور خودکار به خود ماشین بسپارد .
دامنة شمول سیستمهای باز به مراتب وسیعتر از انسان و ماشین است ،همچنین شامل کلیة سازمانهایی نیز می شود که انسان و ماشین اجزای آنها را تشکیل می دهند .
کلیة سازمانهای اداری و بازرگانی به صورت سیستم باز کار می کنند ، زیرا هر سازمانی از طریق وارد کردن افراد انسانی ، مواد ، وسایل و اطلاعات و انجام عملیاتی درداخل خود کالا یا خدمتی به محیط خود صادر می کند و این عمل تا زمانی که محیط برای محصول سیستم ارزش قائل است ، ادامه می یابد . به عنوان مثال یک بیمارستان خصوصی یا عمومی را می توان ملاحظه نمود ؛ پزشک ، بیمار ، پرستار ، دارو و وسایل وارد بیمارستان می شوند و پس از عملیات نتیجة کار سیستم به صورت مداوای بیمار که درواقع خدمتی به افراد خارج از سیستم بیمارستان است ، ظاهر می شود . چنانچه روزی مردم برای نحوة کار بیمارستان و مداوای بیماران خود ارزشی قائل نشوند ، سیستم بیمارستان مزبور یکی از مهمترین اقلام وارداتی خود را از دست می دهد و بیمارستان تعطیل و مضمحل می شود و سیستم از کار ، باز می ایستد.
سیستم بسته ان است که با محیط خود هیچگونه ارتباطی ندارد . چنانچه عامل محیطی بتواند خود را داخل نماید ، سیستم بسته از بین می رود . بهترین نمونة سیستم بسته یک ذرة اتم است . چنانچه به طریقی امکان نفوذ به داخل یک ذرة اتم حاصل شود ، هستة اتم متلاشی و تبدیل به انرژی می شود .
به هر حال بحث نظریه سیستها دربارة سیستم باز می باشد و به همین علت هر وقت از کلمة سیستم بحث می شود منظور سیستم باز است .

 

سیستم اصلی و فرعی
ازآنجا که مفهوم سیستم مخلوق فکر است و طرز فکر سیستمی نوعی فکر کردن است ، از این جهت سیستم اصلی و فرعی نیز ساختة فکر است . به عبارت دیگر وقتی فرد می خواهد پدیده ای را بررسی کند ، پدیدة مزبور سیستم اصلی است و اجزای آن سیستمهای فرعی می باشند . مثلاً چنانچه هدف ، بررسی نظان اداری ایران باشد ، هر یک از سازمانهای اداری اجزای این سیستم خواهند بود . حال چنانچه منظور فقط بررسی وضع یکی از وزارتخانه ها مانند وزارت تعاون و امور روستاها باشد . در این صورت وزارت تعاون و امور روستاها که دروهلة اول جزئی از کلو یا به نعبیر دیگر سیستم فرعی نظام اداری به شمار می آید ، به صورت سیستم اصلی در نظر گرفته شده است و کلیة قسمتهای مختلف و سازمانهای داخلی آن ، اجزا یا سیستمهای فرعی وزارت تعاون و امور روستاها خواهند بود .

 

محیط سیستم
محیط سیستم عبارت از مجموع عواملی که در خارج از سیستم قرار گرفته اند . تشخیص محیط سیستم در سیستمهای طبیعی کار ساده است ؛ مثلاً پوست بدن حد فاصل بین سیستم بدن و محیط می باشد . تشخیص محیط سیستمی چون اتومبیل نیز کار ساده ای است ، اما تشخیص محیط سیستمسازمانهای اداری و بازرگانی این جنین ساده نیست . چنانکه یک سازمان بازرسی را در نظر بگیریم ، آیا تمام افراد و وسایلی که در داخل ساختمان سازمان بازرسی قررا گرفته اند جزء سیستم و بقیه به صورت محیط سیستم خواهند بود ؟ آیا مأمورانی که جهت بازرسی محلی به شهرستانها عزیمت کرده اند و در داخل ساختمان اصلی نیستند جزء محیط می باشند ؟ آیا قضاتی که به نمایندگی سازمان بازرسی به تحقیق و جمع آوری اطلاعات مشغولند و خارج از سازمان می باشند جزء محیط می باشند ؟ به طور قطع می توان فعالیت آنان را جزء کار سازمان بازرسی محسوب نمود ، بنابراین در بررسی محیط سیستم می بایستی نظری عمیقتر و دقیقتر از توجه به مرزهای ظاهری اعمال شود .
محیط نه تنها شامل آن عواملی است که از حیطة نظارت سیستم خارج هستند ، بلکه عواملی را نیز شامل می شود که در بعضی از فعالیتهای سیستم مؤثر می باشند ؛ به عبارت ساده تر چنانچه عاملی خارج از نظارت سیستم مورد نظر باشد اما با هدفهای سیستم مربوط باشد ، در این صورت آن عامل جزء عوامل محیطی است . نظر مشتری نسبت به مصنوعات یک کارخانه مثال ساده ای در این مورد می تواند باشد .

 

اهمیت و هدف از نظریة سیستمها
دنیای امروز با امکانات تکنولوژی خود عوامل اجتماعی را طوری به هم در آمیخته است که مشکلات اجتماعی دیگر بر اساس روشهای فکری سنتی قابل حل نخواهد بود . سازمانهای اداری و بازرگانی در یک حالت رقابت و شتاب مسائل و مشکلات گوناگونی را می بایستی حل کنند . مشکلات موجود می بایستی به طور بنیادی بررسی و حل گردند . نظریة سیستمها که دارای قدرت ابتکاری است این توانایی را به فرد می دهد که بهترین راه حلها را بیاید . در اهمیت این نظریه همین بس که اکتشافات اخیر فضایی ، بدون استفاده از شیوه های مولد نظریة سیستمها امکان پذیر نبود . استفاده از مغزهای الکترونیکی و کلیة سیستمهای خودکار بر مبنای نظریة سیستمها استوار است . استفاده از این نظریه به خصوص برای کشورهای در حال پیشرفت و تحول حائز کمال اهمیت است ، زیرا این کشورها نیاز به راه حل های ابتکاری مخصوص به جامعة خود را دارند ،نظری سیستمها مشکلات را بر اساس مجموع عوامل و مقتضیات محیطی بررسی نموده و راه حل ارائه می نماید . در بررسی سیستمی بیتر هدف و کارکرد یک پدیده ملاک قرار می گیرد ، نه ظاهر و ساخت آن . به عنوان نمونه چنانچه بر اساس تفکر سنتی بخواهیم تعریفی از کلاس درس بنماییم می گوییم کلاس عبارت است از محلی که معلم و شاگرد جمع می شوند . تعداد کافی میز و صندلی یا نیمکت و یک تختة سیاه موجود است و تنها وسیلة آموزش است ، با توجه به اینکه آموزش بایستی توسط معلم در کلاس انجام گیرد ، ملاحظه میشود که جهت گسترش آموزش برای جامعه ای چون ایران چه مشکلاتی در بر خواهد داشت . حال بر اساس یک دید وسیعتری که ناشی ازتفکر سیستمی است تعریفی دیگر از کلاس می نماییم . بر اساس این تعریف کلاس عبارت است از وسیله ای که شاگرد می تواند ازمعلم دانش بیاموزد . بر اساس این تعریف آموزش دیگر متکی به میز و نیمکت نیست . معلم از هر وسیله ای می تواند استفاده کند ، در این صورت است که وسایبل ارتباط جمعی به خصوص نقش تلویزیون در آموزش مورد توجه قرار می گیرد .
مثال دیگری شاید اهمیت طرز فکر سیستمی را در حل مشکلات بهتر توجیه کند . یکی از دانشمندان معتقد به نظریة سیستمها داستان جالبی بیان می کند که مؤید اهمیت نظریة سیستمها در مدیریت است . داستان بدین صورت است که دونفر از مدیران یک شرکت بزرگ دوره ای را درتحقیق عملیات 1می گذرانند ، در این دوره با تکنیک برنامه ریزی خطی آشنا می شوند و می آموزند که اگر انها کالاهای مختلفی در چندین کارخانه داشته باشند که باید به انبارها یا بازارهای خرده فروشی توزیع شوند ، با استفاده از این تکنیک علمی می توان هزینة حمل کالاها را به حداقل رسانید . این تکنیک دقیقاً می گوید که باید چه مقدار کالا از یک کارخانة خاص به یک انبار خاص حمل شود ، تا هزینة حمل به حداقل برسد ؛ وقتی این مدیران به شهر خود باز گشتند ، آنچنان تحت تأثیر این رشته مطالعات خود بودند که به یکی از کارمندان ریاضی دان خود مأموریت دادند تامقدمات اجرای این تکنیک را با استفاده از مدل ریاضی و کامپیوتر فراهم کند . پس از مطالعات لازم مدیران با شگفتی دریافتند که تکنیک جدید سالانه فقط رقمی در حدود پنجاه هزار دلار از هزینة حمل و نقل می کاهد ؛ حال آنکه مدیران انتظار صرفه جویی بیشتری را داشتند ، زیرا مجموع هزینه های مربوط به اجرای این تکنیک به خصوص هزینة خدمات ماشینی بیش از مبلغ صرفه جویی در هزینة حمل و نقل می شد.
مدیران مزبور نسبت به نتیجة کار شک نمودند و از آنجا که کامپیوتر اشتباه نمی کند ، اشتباه احتمالی را متوجه ریاضی دان دانستند و برای کشف اشتباه از یک پژوهشگر استفاده نمودند . گروه پژوهشگر پس از بررسی مجدد به همان نتیجه ای رسید که ریاضی دان عضو شرکت رسیده بود . در این ضمن پژوهشگران با دیدی وسیعتر شروع به کاوش کردند و سؤالاتی رادر مورد سیاست تولید درکارخانه و چگونگی حمل کالا و مواد به کارخانه و همچنین اینکه چرا کالای خاصی باید به انبار خاصی حمل شود مطرح کردند . به این ترتیب نظر خود را از سیستم فرعی حمل و نقل به مجموعة سیستم معطوف ساختند ؛ هنگامی که تصویری از تمام سیستمی به دست آورند ، مشاهده کردند که خط مشی موجود در مورد میزان ذخیره کالاهای هر انبار با توجه به کل عملیات غیر منطقی است .
به طور خلاصه نتیجه این شد که وقتی مشکل با توجه به کلیة عوامل مربوط در سیستم بررسی شد ، راه حلی پیدا شد که امکان صرفه جویی را به دهها میلیون دلار رساند . حتی جالبتر اینکه با در نظر گرفتن فعالیت کلی سیستم این نتیجه حاصل شد که هزینة حمل کالا به انبار باید افزایش داده شود .1
نظریة سیستمها از جهت اینکه مشکلات را عمیقاً بررسی می کند و راه حلهای جالب و اساسی ارائه میدهد کاملاً مطلوب و پسندیده است . از جهتی نیز این شیوه تفکر تامطلوب به نظر می رسد ، زیرا در زمسنة اندیشه به کلی باید انتظار مشکلات و مسائل زیادی داشت که معمولاً از محدودة قدرت فکری فردی خارج می شود و به همین علت نیز می باشد که معمولاً پژوهشگران سیستمی به صورت گروه به بررسی مشکلات سازمانهای اداری و بازرگانی می پردازند .
شاید لازم باشد کاربرد این نظریه را باذکر مثالی دیگر توجیه نمود .یکی از مشکلات بسیار پیچیدة شهر تهران ترافیک می باشد ، فرضاً برای حل این مشکل اول روشی ساده اقدام می شود و با این روش اقداماتی از این قبیل انجام می گیرد :
1ـ تبلیغات دربارة رعایت اصول رانندگی و همچنین تذکر به عابران جهت توجه به محل عبور
2ـ یک طرفه کردن بعضی از خیابانها یا اقداماتی از این قبیل
3ـ تشدید مجازات خلاف در رانندگی و عبور از خیابانها توسط عابران
4ـ تعریض بعضی خیابانها که البته این کار ساده نیست و با صرف سالها ومیلیاردها ریال امکان دارد
5ـ ایجاد مترو یا صرف میلیارد ها ریال و سالها وقت
6ـ ازدیاد عوارض اتومبیلهای شخصی
با این اقدامات شاید بتوان پس از سالها چنانچه تعداد اتومبیلها ثابت بماند فقط 30 درصد از ازدحام ترافیک را کاست . حتی ممکن است با خوشبینی بهبود وضع ترافیک را تا پنجاه درصد تخمین زد ، به عبارت دیگر فضا برای تعداد بیشتری اتومبیل به وجود می آید ، ولی باید به این نکته توجه داشت که این فرض ما در خلاء می باشد ، زیرا این امکان به هیچوجه وجود ندارد که تمام شرایط اجتماعی شهری چون تهران را ثابت نگه داشت . به طور قطع به ترتیبی که در امور ترافیک گشایش به وجود می آید اتومبیلها نیز اضافه می شود و نتیجه اینکه پس از سالها صرف وقت و میلیاردها ریال ممکن است همچنان در محل شروع قرار گیریم و گرة کور مشکل ترافیک حل نشود .
حال مشکل را با طرز فکر سیستمی یا مجموعة فکری بررسی می کنیم . با این طرز فکر ، ما سؤالات ساده و ابتدایی مطرح می کنیم . اولین سؤال این است که مردم به چه منظور در تهران جمع شده اند ؟ و برای چه کارهایی در خیابانها اتومبیل می رانند ؟ دریافتن پاسخ به این سؤالات ساده ریشة مشکل ترافیک تا حدودی برملا می شود .
جالب اینکه وقتی ریشه مشکل ترافیک شناخته شود ، به سادگی آشکار می شود که مشکل ترافیک فقط جزئی از مجموعه مشکلاتی است که علل دیگر باعث ایجاد آن شده است ، یعنی مشکلات دیگر عبارتند از آلودگی هوا ، کمبود آب ، بیماریهای مختلف روانی و بدنی ، انواع فساد ، تأمین مسکن و مواد غذایی و بسیاری از مسائل دیگر ، حتی نکتة جالب توجه این است که وقتی ریشة مشکلات بررسی شود ملاحظه می شود که بسیاری از مشکلات که در یکی از اجزای سیستم ظاهر می ود ، در واقع مربوط به جزء مورد بررسی نیست . مثلاً بیشتر علل مشکلات کشاورزی خارج از نظام کشاورزی است یا علل مشکلات اداری خارج ازنظام اداری است .

 

مقدمات طرز فکر سیستمی
به منظور نیل به آن حالت فکری که انسان توانایی لازم جهت بررسی شئی و تصور آن را به صورت کل بیاید مقدماتی لازم است . ( اگر چه این مقدمات به صورت شرایط لازم می باشد نه کافی ) . تعلیق عقاید شخصی و قبول محدودیت فکری و تصویری مقدمات طرز فکر سیستمی محسوب می شوند .

 

تعلیق عقاید شخصی
به طور کلی هر فرد در اجتماعی دارای عقاید و ارزشهایی است که این عقاید و ارزشها به عنوان مجرایی بین تصورات مشخص وی و عالم خارج به شمار می رود . مثلاً یک شخص متعصب مذهبی شاید نظر و تصورش نسبت به رادیو ، تلویزیون و سینما با نظر و تصور یک شخص غیر مذهبی یکسان نباشد و به همین ترتیب عقاید شخصی هر فرد در سازمان ، دید و بینایی و بالنتیجه افعال او را تحت تأثیر قرار می دهد 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  42  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نظریة سیستمها در مدیریت

تحقیق در مورد نظریة سیستمها در مدیریت

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد نظریة سیستمها در مدیریت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد نظریة سیستمها در مدیریت


تحقیق در مورد نظریة سیستمها در مدیریت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه71

 

 

نظریة سیستمها در مدیریت

 

نظریه سیستمها به مفهوم عام خود در واقع کاملترین و جدیدترین چارچوب فکری است که بشر امروزی در راه کشف حقایق و تمیز خطا از صواب برای خود ساخته است . این منطق محصول عمر انسان متمدن است که مرحلة تکامل خود را از دوران قبل از میلاد شروع کرده است . اگر چه اصولاً پیشرفت نحوة تفکر : سیر تکاملی داشته است ، ولی به منظور توجیه موضوع از سه مرحلة جهشی به ترتیب زیر می توان سخن به میان آورد :

1ـ مرحلة منطق ارسطویی،

2ـ مرحلة منطق تجربی ،

3ـ مرحلة منطق سیستمی ،

 

منطق ارسطویی

منطق ارسطو یا طرز فکر ارسطویی خود در واقع سنتز یا ترکیب کاملی از منطق سقراط و افلاطون است . اساس کار سقراط ( اوایل قرن پنجم قبل از میلاد ) مبتنی بر استقرا بود ، یعنی در هر باب با بررسی موارد مختلف و جزئی تدریجاً به کلیات می رسید و پس از استقرا به شیوة قیاس می رفت که برعکس استقرا بررسی قضایا از کل به جزء است . اعتقاد بر این است که روش استدلال مبتنی بر تصورات کلی را سقراط


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نظریة سیستمها در مدیریت

دانلود مقاله نظریة سیستمها در مدیریت

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله نظریة سیستمها در مدیریت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

نظریه سیستمها به مفهوم عام خود در واقع کاملترین و جدیدترین چارچوب فکری است که بشر امروزی در راه کشف حقایق و تمیز خطا از صواب برای خود ساخته است . این منطق محصول عمر انسان متمدن است که مرحلة تکامل خود را از دوران قبل از میلاد شروع کرده است . اگر چه اصولاً پیشرفت نحوة تفکر : سیر تکاملی داشته است ، ولی به منظور توجیه موضوع از سه مرحلة جهشی به ترتیب زیر می توان سخن به میان آورد :
1ـ مرحلة منطق ارسطویی،
2ـ مرحلة منطق تجربی ،
3ـ مرحلة منطق سیستمی ،

 

منطق ارسطویی
منطق ارسطو یا طرز فکر ارسطویی خود در واقع سنتز یا ترکیب کاملی از منطق سقراط و افلاطون است . اساس کار سقراط ( اوایل قرن پنجم قبل از میلاد ) مبتنی بر استقرا بود ، یعنی در هر باب با بررسی موارد مختلف و جزئی تدریجاً به کلیات می رسید و پس از استقرا به شیوة قیاس می رفت که برعکس استقرا بررسی قضایا از کل به جزء است . اعتقاد بر این است که روش استدلال مبتنی بر تصورات کلی را سقراط به افلاطون و ارسطو آموخت و به همین علت است که او را مؤسس فلسفة مبتنی بر کلیات عقلی می دانند .
اساس فلسفة افلاطون ( اوایل قرن چهارم قبل از میلاد ) تقریباً در قطب مخالف طرز فکر سقراط است ، به این صورت که به نظر افلاطون محسوسات ظواهرند ، نه حقایق و گذرنده اند و نه باقی و علم (آگاهی ) بر آنها تعلق نمی گیرد ، بلکه علم به دنیای معقولات تعلق می گیرد ، به این معنی که چه مادیات مانند حیوان و جماد ، چه معنویات مانند عدالت ، ظلم و غیره اصل و حقیقتی دارند که به حواس درک نمی شوند و تنها عقل آنها را در می یابد و می توان آن را صورت یا مثال نامید و هر چیزی مثالش حقیقت دارد و آن یکی است ، مطلق و غیر قابل تعییر و فارغ از زمان و مکان و ابدی وکلی . بنابراین پدیده های اطراف ما که به ذهن میرسند پرتو یا انعکاس از مثل ( جمع مثال ) خود می باشند و نسبتشان به حقیقت مانند نسبت سایه است به صاحب سایه .
ارسطو ( 384ـ 323 قبل از میلاد ) با رد عقاید افلاطون کاملترین منطق دورة خود را ارائه داده و معروف است که ضمن رد نظریة افلاطون گفته
است :
« افلاطون را دوست دارم اما به حقیقت بیش از افلاطون علاقه دارم »
ارسطو به عنوان واضع منطق چنین ارائه طریق می نماید که چون زبان و سخن وسیلة بروز فکر و عقل انسان است ، می بایستی چگونگی الفاظ و دلالتهای آنها و ترکیبشان را برای جمله بندی معلوم کنیم تا از ابهام و اشتباه جلوگیری شود . سپستصور و تصدیق ، ذاتی و عرضی ، جزئی و کلی را مشخص نمود و ضمن ارائه معیارهای مفهومی از قبیل قضایای شرطیه و حملیه ، صغری و کبری و نحوة اخذ نتیجه وصورت بستن قیاس ، انواع برهان را تمیز داد و رموز جدل و سفسطه را باز نمود .
اساس منطق ارسطو استدلال قیاسی است ـ قیاس از سه قضیه ترکیب می شود و قضیة سوم نتیجه ای است که از دو قضیه دیگر حاصل می گردد . قضیة اول را کبری و دوم را صغری می نامند و این دو قضیه می بایستی قبلاً ثابت یا ثبت فرض شده باشند . به عنوان مثال انسان می میرد ( قضیة کبری ) ، سقراط انسان است ( قضیة صغری ) ، پس سقراط می میرد ( نتیجه ) یک نوع استدلال قیاسی است .
به طوری که ملاحظه می شود اصول استدلال قیاسی ناشی از یک نوع عمل ذهنی است که حتی ذهن هم عمل مهمی انجام نمی دهد ، زیرا نتیجه در واقع در بطن مقدمه است و به همین علت تا زمانیکه بشر در قالب منطق ارسطو فکر می کرد پیشرفت بسیار کند بود و حتی می توان گفت که رکود فکری برای بیست قرن به بشر مستولی گشت . دورة رکود فکری که قرون وسطی زمان مشخص آن است دارای خصوصیاتی به این شرح بوده است :
1ـ در این دوره کسب علم فقط در انحصا طلاب علوم دینی بود . پدیده های فیزیکی ( عینی ) برمینای عوامل متافیزیکی ( تصوری ) توجیه می شد . به وضوح کسب علم جنبة جزمی یا دگماتیستی داشت ، به این صورت که علم فقط در تایید آن چیزی که قبلاً مورد قبول قرار گشته بود ، مورد استفاده قرار می گرفت .
2ـ دانشمندان دورة قرون وسطی تصور می کردند که دانشمندان قدیم درخت علم را به حد کمال رسانیده اند و دیگر چیزی نیست که به آن اضافه کرد و وظیفة متأخرین فقط یادگیری است و برای هر کس کافی بود که در اثبات نظر خود متوسل به عقیدة یکی از گذشتگان شود و پذیرش فکر قدما به حدی آمیخته با تعصب بود که مخالفان را تکفیر و حتی اعدام می کردند ( کما اینکه در مورد گالیلة ایتالیایی چنین حکمی صادر شد ، زیرا او نظریة حرکت زمین را عرضه کرد و چون این نظر مخالف فکر قدما بود به اعدان محکوم شد ، ولی چون از نظر خود عدول نمود و توبه کرد از مرگ نجات یافت ) .
منطق ارسطویی به خاطر علل و اسبابی که در زیر اشاره می کنیم به تدریج از رونق افتاد :
1ـ اختراع دستگاه چاپ که انتشار کتاب یا وسیلة حمل و انتقال دانش را آسان نمود ،
2ـ در اثر تسلط عثمانیها بر یونان بسیاری از دانشمندان یونانی به همراه کتابهایی قدیمی به ایتالیا و دیگر نقاط اروپا مهاجرت کردند و اروپاییان مستقیماً به منابع دانش دست یافتند ،
3ـ ایجاد اختلافات مذهبی که به تأسیس مذهب پروتستان منتهی گردید و در میان تمام مردم غرب جنبشی فکری آغاز شد ،
4- کشف آمریکا و راه دریای به اسیا که میدان وسیعی برای رابطه اروپاییان با سرزمین های دیگر فراهم کرد .
اگر چه می توان این موارد را ظاهراً موجب تجدید حیات علم و ادب ( رنسانس ) به حساب آورد ولی به هر حال این علل خود معلول پیشنهادی دیگری هستند در هر صورت در اوایل قرن شانزدهم زمینه برای مخالفت با منطق ارسطویی آماده شد و فرنسیس بیکن انگلیسی ( 1560ـ1625) روش علمی خود را بر مشاهده ، تجربه و استقرا بنا نهاد .
رنه دکارت فرانسوی ( 1596ـ1650) نقص منطق بیکن را که بی توجهی به قدرت تفکر بود رفع نمود و با اختراع هندسة تحلیلی و تکمیل جبر و مقابله و رسالات فلسفی متعدد ، قدرت فکر بشر را در بررسی مسائل و پدیده های جهانی به ثبوت رساند .
مباحث مربوط به نحوة تفکر و اساس تشخیص حقیقت و راه صواب از خطا به آخرین مراحل خود رسیده بود و در اینجا بود که ایجاب می کرد فکری قوی راهنمای جتمعة دانشمندان گردد و نقطة عطفی درتاریخ علم به وجود آورد . امانوئل کانت (1724ـ1804) این مهم را انجام داد . کانت در کشف حقیقت موجودات ، حس و تجربه را تنها وسیلة علم پنداشت و درمیزان اعتماد به معلومات به نیروهای سه گانة ذهن اشاره می کند که عبارتند از : حس ، فهم و عقل . با توجه به این سه قوه ، بحث مربوط به صحت و سقم یک پدیده را موضوع نقادی عقل مطلق نظری قرار داد . کانت با ارائه بحث دیگری تحت عنوان نقادی عقل مطلق عملی پدیده های رفتاری را در قالب علم اخلاق توجیه می نماید . مباحث مربوط به فلسفة کانت بسیار پیچیده می باشد و در زمان او کاملترین مباحث فلسفی را شامل می گشت . با ساده کردن بیش از حد این فلسفه ، شاید بتوان گفت که به نظر کانت انسان قدرت درک امور را به طور مطلق ندارد ، بلکه فقط قادر به درک امور به طور نسبی می باشد .
بحث فلسفة کانت را با اشاره به اهمیت آن از زبان مرحوم محمد علی فروغی به اتمام می رسانیم . بر اساس استنتاجات دانشمند مذکور در سدة شانزدهم و هفدهم میلادی در اروپا اندیشمندانی ظاهر شدند که معتقد بودند که در ظرف دو هزار سال اخیر علم و حکمت چندان پیشرفتی نکرده و سیرش تقریباً متوقف مانده است ، از این لحاظ به فکر چاره افتادند و روشهایی تازه برای تحقیق علمی ایجاد کردند و به همین علت در سدة هفدهم و هیجدهم جنبش علمی و فلسفی بسیار گسترده ای در اروپا روی داد . کلیة رشته های علمی از قبیل نجوم ، ریاضیات طبیعیات به کلی زیر ورو گردید و آنقدر توسعه یافت که از قلمرو فلسفه خارج شد و فیلسوفان مجبور شدند آنها را به علمای متخصص واگذارند . فلسفه نیز خود وارد مرحلة جدیدی شد و کانت فیلسوف آلمانی با ارائه نظریة نقادی خود ورق فلسفه را نیز برگردانید .1
پس از کانت نوبت به جورج ویلهم فردریک هگل (1770 ـ1831) می رسد که تا حدود یک ربع قرن پس ز کانت زندگی کرد . مشخصات کلی فلسفة هگل این است که از نظر فهم بین پدیده های جهانی تضاد وجود دارد و حال آنکه عقل به آن جا می رسد که این تضاد ساختگی است زیرا در هستی ، نیستی است و در نیستی ، هستی است و اموری که به تصور درمی آیند همه اعتباری و نسبی هستند و بدون منظور داشتن نیستها تصور آن امور به درستی برای ذهن میسر نخواهد بود ، مانند اینکه روشنی در برابر تاریکی قابل درک است و بینایی وقتی دست می دهد که روشنی با سایه همراه شود . پس هر مفهومی باید با نقیض خود جمع شود تا معنی تامی به دست دهد.
هگل این منطق خود را عمومیت می دهد به این صورت که در برابر هر پدیده یا تزی ( برنهاده ) ضدی وجود دارد که آنتی تز ( برابر نهاده ) نامیده می شود . از جمع این دو ، ترکیب کاملتری به نام سنتز ( هم نهاده ) به وجود می آید و باز این سنتز به صورت تز خودنمایی می کند ودر برابرش آنتی تز دیگری ظاهر می شود و از ترکیب آن دو مجدداً سنتز دیگری ایجاد می گردد و به این ترتیب پدیده ها در سیر تحول و تکامل قرار می گیرند ، این تئوری که جوهر آن حرکت و تکامل است دیلکتیک نامیده می شود . اساس این نظریه را فیخته یکی دیگر از دانشمندان آلمانی که همزمان با هگل بود ارائه داد و هگل آنرا تکمیل نمود و توسط کارل مارکس به خدمت اندیشة سوسیالیسم درآمد و عنوان دیالکتیک ماتریالیسم گرفت . همانطوری که هگل تحولات دیالکتیکی خود را به مرحله ای می رساند که در برابر تز نهایی آنتی تزی ظاهر نمی شود ، مارکس نیز تحولات دیالکتیکی ماتریالیستی جامعه را به مرحلة کمال نهایی که از نظر او کمونیسم است می رساند .
پس از ارائه فلسفة کانت و سپس هگل جهت فکر و کار فلاسفه از ماوراء الطبیعه ( متافیزیک ) به دنیای موجود و قابل مشاهده گرایید ؛ و از این لحاظ دانشمندان معروف مانند اگوست کنت (1798ـ1857) جان استوارت میل (1806ـ1873) و ربرت اسپنسر (1820ـ1903) تجربه و مشاهده را مبنای تفکر علمی قرار دادند .1
در این ضمن ، سر رشتة تکامل اندیشة منطق علم ظاهراً ازدست درمی رود ، ولی درواقع منطق علم به مقتضای هر رشته علمی رو به تکامل نهاد ، کما اینکه منطق ریاضیات با طبیعیات اختلاف دارد و چون علم به رشته های گوناگونی تقسیم شده بود ، از این لحاظ سیر تکاملی تحولات فلسفه یا منطق علم از هماهنگی برخوردار نگردید ولی ناگفته نماند که برخلاف این عدم هماهنگی ظاهری منطق جدید علم به خصوص از اوایل قرن حاضر با قدرت شروع به تبلور کرد .

 

منطق سیستمی
این منطق جدید علم یا فلسفة دانش یا چارچوب تفکران علمی تحت عناوین مختلف ظاهر گشت . در جامعه شناسی فانکشنالیستها ، اقتصاد کینزو پیروان او، در روانشناسی معرفین نظریة گشتالت و حوزة روانی و در ریاضیات آلبرت اینشتین با قانون نسبیت خود از این منطق جدید استفاده کردند .
منطق جدید در بین دانشمندان مدیریت تحت عنوان نظریة سیستمها شناخته شد . پس از این مقدمه کوشش ما به شناخت این منطق و کاربرد آن در مدیریت سازمان معطوف خواهد شد .
بحث دربارة نظریة سیستمها به ترتیب زیر خواهد بود :
1ـ تعریف سیستم و انواع آن
2ـ اهمیت و هدف از نظریة سیستمها
3ـ مقدمات طرز فکری سیستمی
4ـ مشخصات عمومی سیستمها

 

تعریف سیستم و انواع آن
به ساده ترین زبان سیستم عبارت از : مجموع واحد یا کل متشکل ازاجزای مربوط به یکدیگر می باشد . این تعریف در مفهوم عام خود شامل هر شئی واحدی که از اجزای مربوط به یکدیگر ساخته شده باشد ، می گردد . مجموعة واحد چیزی است غیر از جمع اجزا . شناسایی این مفهوم در درک نظریة سیستمها اهمیت زیادی دارد ، از این لحاظ با ذکر مثالهای مختلف کوشش می شود تا منظور از بحث روشن شود .
1ـ نیروی لازم برای شکستن دو چوب باهم چیزی است غیر از نیروی لازم برای شکستن آنها به طور جداگانه ، زیرا چوبها با یکدیگر به صورت سیستم واحدی در می آید و نیرویی به مراتب بیشتر از دو نیرویی که جهت شکستن هر دو چوب لازم است مورد نیاز است .
2- کشاورزان مناطق کم آب به خوبی می دانستند که چنانچه آب قنات را در استخر جمع کنند کاربرد آن برای آبیاری به مراتب بیشتر خواهد بود به همین علت یک ، دو یا سه شبانه روز آب چشمه یا قناتی را در استخر مزرعه جمع می کردند ، سپس دریچة زیر آب استخر را برای چند ساعتی باز می کردند ، نتیجه این بود که اگر آب از منبع اصلی مستقیماً برای آبیاری می رفت می توانست حداکثر هزار متر مربع از زمین را آبیاری کند و حتی در بعضی مواقع آب کم حتی به سرزمین مورد نظر برای آبیاری نمی رسید، حال آنکه همان میزان آب یه شکل واحد می تواند یک هکتار ( ده هزار متر مربع) از همان زمین را آبیاری کند .
3ـ مورخین می نویسند: چنانچه هواداران لطفعلی خان زند آخرین دودمان زندیه می توانستند به صورت یک مجموعة واحد ( سیستم ) درآیند ، در آخرین نبرد خود در اطراف کرمان شکست نمی خوردند .
4- قدرت تولیدی صد نفر به طور انفرادی با قدرت تولیدی صدنفر به صورت یک سازمان یا مجموعة واحد که بر اساس تقسیم کار منظم شده است اختلاف فاحش دارد.
در تعریف و تشخیص سیستم نکتة مهم دیگری نهفته است و آن عبارت از ارتباط اجزا با یکدیگر می باشد . نحوة ارتباط بین اجزای سیستم ، شکل ،خاصیت و نتیجة کار سیستم را مشخص می کند . با یک مقدار معین از مواد اولیه برای ساختمان می توان انواع و اقسام ساختمان با اشکال مختلف و قدرت مقاومت گوناگون بنا کرد . با ذکر یک مثال اهمیت ارتباط اجزا تشریح می شود : در حدود هفت قرن قبل سقفی درمسجد جامع اصفهان زده شد که معروف به سقف بی ملاط است ؛ می گویند این سقف بدون استفاده از مواد چسبندة گچ و گل و یا ساروج ساخته شده است و سازندة آن روابط آجرهای سقف را آنچنان با یکدیگر تنظیم کرده است که هنوز پابرجا است و شاید قرون متمادی دیگری نیز پابرجا باشد . در برابر این سیستم ساختمان ، سقفی دیگر ( سقف فرودگاه مهرآباد ) را در نظر گرفت که با محکمترین وسایل و مواد ساخته شده باشد و به جای خاک و گل از سیمان ، آهن و بتون آرمه استفاده به عمل آید ، این سقف ممکن است پس از مدت کوتاهی مثلاً ده سال فرو ریزد ؛ کما اینکه فرودآمد .منظور از بیان این مطلب این است که با اهمیت روابط اجزا توجه شود . در یک نظام اجتماعی نیز وضع به همین ترتیب است . روابط و رفتار اجزای یک نظام اجتماعی با یکدیگر می تواند نظام جامعه ای را چون سقف بی ملاط مستحکم و یا برعکس ، چون سقف فرودگاه متزلزل و ویران سازد ( علت ریزش سقف فرودگاه در بهمن 1353 این بود که روابط اجزا یا از ابتدا کاملاً صحیح نبود ، یا اینکه قبل از سقوط بدون توجه به منطق مجموعة سیستم یکی از ستونهای زیر سقف را برداشتند و روابط اجزا غیر منطقی گردید .)

 

انواع سیستم
اصولاً سیستمها به دو گروه تقسیم می شوند : سیستم باز1 و سیستم بسته 2 . چنانچه سیستمی با محیط خود ارتباط داشته باشد سیستم باز خوانده می شود ، مانند انسان که از محیط خوراک و هوا دریافت می کند .
اشیا و جمادات نیز می توانند به شکل سیستم باز درآیند . اصولاً می توان گفت که اتقلاب صنعتی اول بر این اساس بود که افراد بشر این توانایی را یافتند که در قالب سیستم باز انرژی یا نیرو را از شکلی به شکل دیگر تبدیل کنند و به جای استفاده از ماشینهای طبیعی ( انسان و حیوانات ) از ماشینهای مصنوعی استفاده کنند .
به طوری که ملاحظه می شود ماشینهای مصنوعی نیز مانند ماشینهای طبیعی به صورت سیستم باز کار می کنند ، مثلاً موتور اتومبیل ، کشتی و هواپیما با استفاده از هوا و مواد نفتی کار می کنند و نیرو تولید می کنند . همان طوری که انسان و حیوان نیز هوا و غذا مصرف می کنند و انرژی تولید می نمایند .
در اواخر جنگ دوم جهانی انقلاب صنعتی به وقوع پیوست . در این مرحله ماشینها به منظور تغییر و تبدیل اطلاعات ساخته شدند ، نه انرژی . دانش سایبرنتیک ( علم ارتباطات و کنترل ) به عنوان رکن اساسی این انقلاب شناخته شده است . این دانش با الگوهای کار اطلاعات در یک سیستم یا از یک سیستم به سیستم دیگر مربوط است . بر اساس این دانش انسان می تواند کنترل ماشینها را به طور خودکار به خود ماشین بسپارد .
دامنة شمول سیستمهای باز به مراتب وسیعتر از انسان و ماشین است ،همچنین شامل کلیة سازمانهایی نیز می شود که انسان و ماشین اجزای آنها را تشکیل می دهند .
کلیة سازمانهای اداری و بازرگانی به صورت سیستم باز کار می کنند ، زیرا هر سازمانی از طریق وارد کردن افراد انسانی ، مواد ، وسایل و اطلاعات و انجام عملیاتی درداخل خود کالا یا خدمتی به محیط خود صادر می کند و این عمل تا زمانی که محیط برای محصول سیستم ارزش قائل است ، ادامه می یابد . به عنوان مثال یک بیمارستان خصوصی یا عمومی را می توان ملاحظه نمود ؛ پزشک ، بیمار ، پرستار ، دارو و وسایل وارد بیمارستان می شوند و پس از عملیات نتیجة کار سیستم به صورت مداوای بیمار که درواقع خدمتی به افراد خارج از سیستم بیمارستان است ، ظاهر می شود . چنانچه روزی مردم برای نحوة کار بیمارستان و مداوای بیماران خود ارزشی قائل نشوند ، سیستم بیمارستان مزبور یکی از مهمترین اقلام وارداتی خود را از دست می دهد و بیمارستان تعطیل و مضمحل می شود و سیستم از کار ، باز می ایستد.
سیستم بسته ان است که با محیط خود هیچگونه ارتباطی ندارد . چنانچه عامل محیطی بتواند خود را داخل نماید ، سیستم بسته از بین می رود . بهترین نمونة سیستم بسته یک ذرة اتم است . چنانچه به طریقی امکان نفوذ به داخل یک ذرة اتم حاصل شود ، هستة اتم متلاشی و تبدیل به انرژی می شود .
به هر حال بحث نظریه سیستها دربارة سیستم باز می باشد و به همین علت هر وقت از کلمة سیستم بحث می شود منظور سیستم باز است .

 

سیستم اصلی و فرعی
ازآنجا که مفهوم سیستم مخلوق فکر است و طرز فکر سیستمی نوعی فکر کردن است ، از این جهت سیستم اصلی و فرعی نیز ساختة فکر است . به عبارت دیگر وقتی فرد می خواهد پدیده ای را بررسی کند ، پدیدة مزبور سیستم اصلی است و اجزای آن سیستمهای فرعی می باشند . مثلاً چنانچه هدف ، بررسی نظان اداری ایران باشد ، هر یک از سازمانهای اداری اجزای این سیستم خواهند بود . حال چنانچه منظور فقط بررسی وضع یکی از وزارتخانه ها مانند وزارت تعاون و امور روستاها باشد . در این صورت وزارت تعاون و امور روستاها که دروهلة اول جزئی از کلو یا به نعبیر دیگر سیستم فرعی نظام اداری به شمار می آید ، به صورت سیستم اصلی در نظر گرفته شده است و کلیة قسمتهای مختلف و سازمانهای داخلی آن ، اجزا یا سیستمهای فرعی وزارت تعاون و امور روستاها خواهند بود .

 

محیط سیستم
محیط سیستم عبارت از مجموع عواملی که در خارج از سیستم قرار گرفته اند . تشخیص محیط سیستم در سیستمهای طبیعی کار ساده است ؛ مثلاً پوست بدن حد فاصل بین سیستم بدن و محیط می باشد . تشخیص محیط سیستمی چون اتومبیل نیز کار ساده ای است ، اما تشخیص محیط سیستمسازمانهای اداری و بازرگانی این جنین ساده نیست . چنانکه یک سازمان بازرسی را در نظر بگیریم ، آیا تمام افراد و وسایلی که در داخل ساختمان سازمان بازرسی قررا گرفته اند جزء سیستم و بقیه به صورت محیط سیستم خواهند بود ؟ آیا مأمورانی که جهت بازرسی محلی به شهرستانها عزیمت کرده اند و در داخل ساختمان اصلی نیستند جزء محیط می باشند ؟ آیا قضاتی که به نمایندگی سازمان بازرسی به تحقیق و جمع آوری اطلاعات مشغولند و خارج از سازمان می باشند جزء محیط می باشند ؟ به طور قطع می توان فعالیت آنان را جزء کار سازمان بازرسی محسوب نمود ، بنابراین در بررسی محیط سیستم می بایستی نظری عمیقتر و دقیقتر از توجه به مرزهای ظاهری اعمال شود .
محیط نه تنها شامل آن عواملی است که از حیطة نظارت سیستم خارج هستند ، بلکه عواملی را نیز شامل می شود که در بعضی از فعالیتهای سیستم مؤثر می باشند ؛ به عبارت ساده تر چنانچه عاملی خارج از نظارت سیستم مورد نظر باشد اما با هدفهای سیستم مربوط باشد ، در این صورت آن عامل جزء عوامل محیطی است . نظر مشتری نسبت به مصنوعات یک کارخانه مثال ساده ای در این مورد می تواند باشد .

 

اهمیت و هدف از نظریة سیستمها
دنیای امروز با امکانات تکنولوژی خود عوامل اجتماعی را طوری به هم در آمیخته است که مشکلات اجتماعی دیگر بر اساس روشهای فکری سنتی قابل حل نخواهد بود . سازمانهای اداری و بازرگانی در یک حالت رقابت و شتاب مسائل و مشکلات گوناگونی را می بایستی حل کنند . مشکلات موجود می بایستی به طور بنیادی بررسی و حل گردند . نظریة سیستمها که دارای قدرت ابتکاری است این توانایی را به فرد می دهد که بهترین راه حلها را بیاید . در اهمیت این نظریه همین بس که اکتشافات اخیر فضایی ، بدون استفاده از شیوه های مولد نظریة سیستمها امکان پذیر نبود . استفاده از مغزهای الکترونیکی و کلیة سیستمهای خودکار بر مبنای نظریة سیستمها استوار است . استفاده از این نظریه به خصوص برای کشورهای در حال پیشرفت و تحول حائز کمال اهمیت است ، زیرا این کشورها نیاز به راه حل های ابتکاری مخصوص به جامعة خود را دارند ،نظری سیستمها مشکلات را بر اساس مجموع عوامل و مقتضیات محیطی بررسی نموده و راه حل ارائه می نماید . در بررسی سیستمی بیتر هدف و کارکرد یک پدیده ملاک قرار می گیرد ، نه ظاهر و ساخت آن . به عنوان نمونه چنانچه بر اساس تفکر سنتی بخواهیم تعریفی از کلاس درس بنماییم می گوییم کلاس عبارت است از محلی که معلم و شاگرد جمع می شوند . تعداد کافی میز و صندلی یا نیمکت و یک تختة سیاه موجود است و تنها وسیلة آموزش است ، با توجه به اینکه آموزش بایستی توسط معلم در کلاس انجام گیرد ، ملاحظه میشود که جهت گسترش آموزش برای جامعه ای چون ایران چه مشکلاتی در بر خواهد داشت . حال بر اساس یک دید وسیعتری که ناشی ازتفکر سیستمی است تعریفی دیگر از کلاس می نماییم . بر اساس این تعریف کلاس عبارت است از وسیله ای که شاگرد می تواند ازمعلم دانش بیاموزد . بر اساس این تعریف آموزش دیگر متکی به میز و نیمکت نیست . معلم از هر وسیله ای می تواند استفاده کند ، در این صورت است که وسایبل ارتباط جمعی به خصوص نقش تلویزیون در آموزش مورد توجه قرار می گیرد .
مثال دیگری شاید اهمیت طرز فکر سیستمی را در حل مشکلات بهتر توجیه کند . یکی از دانشمندان معتقد به نظریة سیستمها داستان جالبی بیان می کند که مؤید اهمیت نظریة سیستمها در مدیریت است . داستان بدین صورت است که دونفر از مدیران یک شرکت بزرگ دوره ای را درتحقیق عملیات 1می گذرانند ، در این دوره با تکنیک برنامه ریزی خطی آشنا می شوند و می آموزند که اگر انها کالاهای مختلفی در چندین کارخانه داشته باشند که باید به انبارها یا بازارهای خرده فروشی توزیع شوند ، با استفاده از این تکنیک علمی می توان هزینة حمل کالاها را به حداقل رسانید . این تکنیک دقیقاً می گوید که باید چه مقدار کالا از یک کارخانة خاص به یک انبار خاص حمل شود ، تا هزینة حمل به حداقل برسد ؛ وقتی این مدیران به شهر خود باز گشتند ، آنچنان تحت تأثیر این رشته مطالعات خود بودند که به یکی از کارمندان ریاضی دان خود مأموریت دادند تامقدمات اجرای این تکنیک را با استفاده از مدل ریاضی و کامپیوتر فراهم کند . پس از مطالعات لازم مدیران با شگفتی دریافتند که تکنیک جدید سالانه فقط رقمی در حدود پنجاه هزار دلار از هزینة حمل و نقل می کاهد ؛ حال آنکه مدیران انتظار صرفه جویی بیشتری را داشتند ، زیرا مجموع هزینه های مربوط به اجرای این تکنیک به خصوص هزینة خدمات ماشینی بیش از مبلغ صرفه جویی در هزینة حمل و نقل می شد.
مدیران مزبور نسبت به نتیجة کار شک نمودند و از آنجا که کامپیوتر اشتباه نمی کند ، اشتباه احتمالی را متوجه ریاضی دان دانستند و برای کشف اشتباه از یک پژوهشگر استفاده نمودند . گروه پژوهشگر پس از بررسی مجدد به همان نتیجه ای رسید که ریاضی دان عضو شرکت رسیده بود . در این ضمن پژوهشگران با دیدی وسیعتر شروع به کاوش کردند و سؤالاتی رادر مورد سیاست تولید درکارخانه و چگونگی حمل کالا و مواد به کارخانه و همچنین اینکه چرا کالای خاصی باید به انبار خاصی حمل شود مطرح کردند . به این ترتیب نظر خود را از سیستم فرعی حمل و نقل به مجموعة سیستم معطوف ساختند ؛ هنگامی که تصویری از تمام سیستمی به دست آورند ، مشاهده کردند که خط مشی موجود در مورد میزان ذخیره کالاهای هر انبار با توجه به کل عملیات غیر منطقی است .
به طور خلاصه نتیجه این شد که وقتی مشکل با توجه به کلیة عوامل مربوط در سیستم بررسی شد ، راه حلی پیدا شد که امکان صرفه جویی را به دهها میلیون دلار رساند . حتی جالبتر اینکه با در نظر گرفتن فعالیت کلی سیستم این نتیجه حاصل شد که هزینة حمل کالا به انبار باید افزایش داده شود .1
نظریة سیستمها از جهت اینکه مشکلات را عمیقاً بررسی می کند و راه حلهای جالب و اساسی ارائه میدهد کاملاً مطلوب و پسندیده است . از جهتی نیز این شیوه تفکر تامطلوب به نظر می رسد ، زیرا در زمسنة اندیشه به کلی باید انتظار مشکلات و مسائل زیادی داشت که معمولاً از محدودة قدرت فکری فردی خارج می شود و به همین علت نیز می باشد که معمولاً پژوهشگران سیستمی به صورت گروه به بررسی مشکلات سازمانهای اداری و بازرگانی می پردازند .
شاید لازم باشد کاربرد این نظریه را باذکر مثالی دیگر توجیه نمود .یکی از مشکلات بسیار پیچیدة شهر تهران ترافیک می باشد ، فرضاً برای حل این مشکل اول روشی ساده اقدام می شود و با این روش اقداماتی از این قبیل انجام می گیرد :
1ـ تبلیغات دربارة رعایت اصول رانندگی و همچنین تذکر به عابران جهت توجه به محل عبور
2ـ یک طرفه کردن بعضی از خیابانها یا اقداماتی از این قبیل
3ـ تشدید مجازات خلاف در رانندگی و عبور از خیابانها توسط عابران
4ـ تعریض بعضی خیابانها که البته این کار ساده نیست و با صرف سالها ومیلیاردها ریال امکان دارد
5ـ ایجاد مترو یا صرف میلیارد ها ریال و سالها وقت
6ـ ازدیاد عوارض اتومبیلهای شخصی
با این اقدامات شاید بتوان پس از سالها چنانچه تعداد اتومبیلها ثابت بماند فقط 30 درصد از ازدحام ترافیک را کاست . حتی ممکن است با خوشبینی بهبود وضع ترافیک را تا پنجاه درصد تخمین زد ، به عبارت دیگر فضا برای تعداد بیشتری اتومبیل به وجود می آید ، ولی باید به این نکته توجه داشت که این فرض ما در خلاء می باشد ، زیرا این امکان به هیچوجه وجود ندارد که تمام شرایط اجتماعی شهری چون تهران را ثابت نگه داشت . به طور قطع به ترتیبی که در امور ترافیک گشایش به وجود می آید اتومبیلها نیز اضافه می شود و نتیجه اینکه پس از سالها صرف وقت و میلیاردها ریال ممکن است همچنان در محل شروع قرار گیریم و گرة کور مشکل ترافیک حل نشود .
حال مشکل را با طرز فکر سیستمی یا مجموعة فکری بررسی می کنیم . با این طرز فکر ، ما سؤالات ساده و ابتدایی مطرح می کنیم . اولین سؤال این است که مردم به چه منظور در تهران جمع شده اند ؟ و برای چه کارهایی در خیابانها اتومبیل می رانند ؟ دریافتن پاسخ به این سؤالات ساده ریشة مشکل ترافیک تا حدودی برملا می شود .
جالب اینکه وقتی ریشه مشکل ترافیک شناخته شود ، به سادگی آشکار می شود که مشکل ترافیک فقط جزئی از مجموعه مشکلاتی است که علل دیگر باعث ایجاد آن شده است ، یعنی مشکلات دیگر عبارتند از آلودگی هوا ، کمبود آب ، بیماریهای مختلف روانی و بدنی ، انواع فساد ، تأمین مسکن و مواد غذایی و بسیاری از مسائل دیگر ، حتی نکتة جالب توجه این است که وقتی ریشة مشکلات بررسی شود ملاحظه می شود که بسیاری از مشکلات که در یکی از اجزای سیستم ظاهر می ود ، در واقع مربوط به جزء مورد بررسی نیست . مثلاً بیشتر علل مشکلات کشاورزی خارج از نظام کشاورزی است یا علل مشکلات اداری خارج ازنظام اداری است .

 

مقدمات طرز فکر سیستمی
به منظور نیل به آن حالت فکری که انسان توانایی لازم جهت بررسی شئی و تصور آن را به صورت کل بیاید مقدماتی لازم است . ( اگر چه این مقدمات به صورت شرایط لازم می باشد نه کافی ) . تعلیق عقاید شخصی و قبول محدودیت فکری و تصویری مقدمات طرز فکر سیستمی محسوب می شوند .

 

تعلیق عقاید شخصی
به طور کلی هر فرد در اجتماعی دارای عقاید و ارزشهایی است که این عقاید و ارزشها به عنوان مجرایی بین تصورات مشخص وی و عالم خارج به شمار می رود . مثلاً یک شخص متعصب مذهبی شاید نظر و تصورش نسبت به رادیو ، تلویزیون و سینما با نظر و تصور یک شخص غیر مذهبی یکسان نباشد و به همین ترتیب عقاید شخصی هر فرد در سازمان ، دید و بینایی و بالنتیجه افعال او را تحت تأثیر قرار می دهد . اصولاً رفتار هر فرد بر اساس مفروضات او که عقاید و باورها و تصوراتش می باشد متکی است . تغییر مفروضات باعث تغییر رفتار می شود . داستان معروف شیر و شتر به درکتاب کلیله و دمنه مبین این حقیقت است که چگونه تغییر در مفروضات باعث تغییر در رفتار می شود . در این داستان دمنه ( نام روباه) با حیله گری مفروضات شیر را نسبت به شتر به (نام گاو) از دوستی و خوشبختی به دشمنی و بدبینی تغییر میدهد ، به حدی که وقتی گاو دم خود را به علامت سلام و تعظیم در مقابل شیر تکان می داد ، شیر تصور می کرد که گاو قصد حیله دارد و به همین علت شتربه را که دوست و مشاور وفادار خود بود ، درید .
در سازمانهای اداری و بازرگانی موضوع را می توان به این ترتیب توجیه نمود ، وقتی مدیر سازمان اعتقاد داشته باشد که انسان طبیعتاً تنبل است ، محرک اصلی او در این اعتقاد پرداختهای مادی است ، احساسات انسانی اصولاً غیر منطقی است که به طور خلاصه افرادی که این نوع طرز فکر داشته باشند می گویند پیرو تئوری(X) می باشند .در عین حال اگر مدیر سازمانی دیگر نظریات مغایری نسبت به انسان داشته باشد ؛ مثلاً معتقد باشد که انسان ذاتاً تنبل نیست ، محرک اصلی او در این اعتقاد پرداختهای مادی نیست . بلکه نیازهای اجتماعی می باشد . فرد تا آنجا به دستورات مدیریت واکنش مثبت نشان می دهد کهمدیر بتواند نیازهای اجتماعی زیر دست را برآورد . چنانچه مدیری پیرو ایننظریه باشد می گویند پیرو تئوری (y) می باشد . حال قطعاً این دو مدیر رفتار و کردار متفاوتی در نحوة مدیریت خواهند داشت . آنچه از نظر ما مهم است این است که پیروان هر یک از این تئوریها دارای مفروضاتی هستند که قضاوت ، رفتار و تصمیم گیری هر یک از آنان را بر طبق اصولی که قبلاً به طور خودآگاه و ناخودآگاه بر فکر آنان مستولی بوده و تحت تأثیر قررا می دهد و در نتیجه واقعیت امر ممکن است بر هر دو مدیر پوشیده گردد . مثلاً ممکن است موردی پیش آید که فردی که نیازهای مادی دارد در برابر مدیری که پیرو تئوری (y) است قرار گیرد و برعکس فرد دیگری که به علت درآمد ناشی از میراث پدری به پرداختهای مادی بی توجه می باشد ، در برابر مدیر پیرو تئوری (x) قرار گیرد . مشکل درک واقعیت برای هر دو مدیر کاملاً مشهود خواهد بود .
راه حلی که زاییدة انقلاب فکری اخیر است ، این است که در مواقع قضاوت نسبت به دیگران باید عقاید شخصی را کنار گذاشت و از آنجا که ارزشها و عقاید ، رابط انسان و عالم خارج می باشد و تعلیق آنها به کلی امکان پذیر نیست ، اطلاع و آگاهی از عقاید شخصی و ارتباط ندادن آنها با قضاوت و رفتار ، خود تعلیق عقاید شخصی است . اهمیت این موضوع برای مراجع قضایی نیز کاملاً روشن است .

 

 

 

قبول محدودیت فکری و تصوری
یکی دیگر ازمقدمات شرطی در طرز فکر سیستمی قبول محدودیت فکری و تصوری می باشد . برای پیشرفت کارها در سازمان فقط یک راه وجود ندارد ، بلکه طرق مختلفی موجود است . اعتقاد به این موضوع به خصوص برای کشورهای درحال تحول ایجاب می کند که جهت توسعة سریع ، راههای جدید غیر از آنچه دردنیای پیشرفته به کار برده شده و حتی برای آنها بهترین راه بوده است ، ابداع گردد .
قبول یک اصل ، روش و یا تئوری موجب جمود فکری شده و به همان اندازه که انسان اسیر عقاید و ارزشهای شخصی باشد اشتباه است ـ از آنجا که تئوریهای علوم انسانی و اجتماعی جنبه کلیت و عمومیت تئوریهای علوم فیزیکی را ندارد و عوامل محیطی در رد و یا قبول آنها مؤثر است ؛ قبول محدودیت فکری افق دید انسان را وسعت می بخشد ، زیرا وقتی انسان متوجه محدودیت فکری خود شد ، بر یک روش اداری برای همیشه تکیه نمی کند و امکان دست یافتن به راههای بهتر را ازدست نداده و در جست و جوی آنها بر می آید . این موضوع با توجه به تحولات سریع عوامل محیطی سازمان درزمان حاضر اهمیت بسیار دارد ، زیرا با ملاحظة عوامل محیطی متغیر هرگز نمی توان به نتیجة درست و ثمربخش برخی طرحها اطمینان کامل داشت ، از این لحاظ می بایستی در اندیشة تدارک تجهیزات دیگری بود که در هنگام مواجهه با شکست از آنها استفاده کرد .
هر قدر در نظام اداری فرد دارای اختیارات ( قدرت قانونی ) بیشتری باشد می بایستی توجه بیشتری به این اصل نماید ، زیرا در برابر قدرت مافوق افراد زیردست کمتر حاضر می شوند نظریات وتصمیمات نادرست مقام مافوق را به رخ او بکشند وموفقیت خود را به خطر بیاندازند . از این لحاظ فرد صاحب قدرت می بایستی با قبول اصل محدودیت فکری با گشاده رویی نظریات افراد مختلف را در موارد لزوم استعلام نماید .

 

مشخصات عمومی سیستمها
قبل از بحث دربارة مشخصات عمومی سیستمها لازم است به اختلاف مفهوم نظریة سیستمها1 و نظریه عمومی سیستمها 2 توجه شود . نظریة عمومی سیستمها به مجموعه ای از اصول تئوریک گفته می شود که دربارة روابط و مشخصات عمومی کلیة پدیده های عالم وجود ، بحث می کند . این چارچوب فکری چون پلی ارتباط بین رشته های فرعی را امکان پذیر می سازد . این چارچوب فکری که در واقع الگویی است که کلیة اصول علوم مختلف را می بایستی در بر گیرد . فعلاً در مرحلة مقدماتی است و هنوز چیزی که قابلیت استفادة علمی داشته باشد به وجود نیامده است ومعرفین این نظریة آن را چیزی بین ریاضیات محض و بعضی نظریه های علمی می دانند .
علت توجه به یک چنین نظری برای این است که هر رشتة علمی فقط دربارة جزئی از پدیده های دنیای خارج بحث می کند . مثلاً فیزیکی ، شیمی ، روانشناسی ، جامعه شناسی ، مردم شناسی و بسیاری رشته های دیگر هر یک فقط به محدودة خاص خودتوجه دارند . در زمانهای قدیم به خصوص قبلاز دوران انقلاب فکری و صنعتی محدودة این رشته های علمی به حدی بود که یک فرد می توانست اطلاعات لازم نسبت به کلیة رشته های زمان خود داشته باشد . همان طوری که ارسطو ، افلاطون ، ابن سینا و فارابی که فیلسوف یا حکیم بودند تسلط به مجموعة دانش روز خود داشتند . با پیشرفت علم دامنة نظریه های علمی به حدی گسترش یافته است که حتی یک فرد نمی تواند به مجموعة اطلاعات مربوط به یک رشتة علمی تسلط پیدا کند . تخصص گرایی به حدی رسیده است که هر فرد دانشمند فقط درمحدودة تخصص خود بینش دارد ونسبت به رشته های دیگر علمی کاملاً بیگانه است . حتی در یک رشتة ظاهراً سادة علمی تخصصهای فرعی دیگری به وجود آمده است . مثلاً در رشتة شیمی ، رشته های فرعی مربوط به نفت ، داروسازی ، رنگ سازی و غیره به وجود آمده است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  69  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نظریة سیستمها در مدیریت

پایانامه بررسی زمینه‌های جامعه‌شناختی در اثار جلال آل احمد و تطبیق آن با نظریة کنش متقابل نمادی هربرت بلومر

اختصاصی از فی ژوو پایانامه بررسی زمینه‌های جامعه‌شناختی در اثار جلال آل احمد و تطبیق آن با نظریة کنش متقابل نمادی هربرت بلومر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایانامه بررسی زمینه‌های جامعه‌شناختی در اثار جلال آل احمد و تطبیق آن با نظریة کنش متقابل نمادی هربرت بلومر


پایانامه بررسی زمینه‌های جامعه‌شناختی در اثار جلال آل احمد و تطبیق آن با نظریة کنش متقابل نمادی هربرت بلومر

شلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:176

فهرست و توضیحات:

عنوان                                                                                          صفحه

فصل اول : « مقدمات و کلیات » ................................................................    1

تاریخچه مطالعاتی...............................................................................................................    1

بیان مساله ...........................................................................................................................    7   

چارچوب نظری....................................................................................................................    8

فرضیات « پرسشهای تحقیق »........................................................................................   13

اهداف مطالعاتی...................................................................................................................   15

حدود مطالعاتی....................................................................................................................   16

اهمیت مطالعاتی..................................................................................................................   17

تعریف اصطلاحات...............................................................................................................   17

فصل دوم : « مرور مطالعاتی »....................................................................   22

مطالعه متون تحقیقاتی ....................................................................................................   23

فصل سوم : « روش تحقیق ».....................................................................   39

مدخل .........................................................................................................................   40

رسش تحقیق......................................................................................................................   40     طرح تحقیق.......................................................................................................................   41

فن تحقیق.........................................................................................................................    42     طرح تحلیلی......................................................................................................................   43

طرح زمان اجرایی............................................................................................................    45  

فصل چهارم : « ارائه و تجزیه و تحلیل اطلاعات »...................................   46

گرد آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات ..........................................................................   47

شرایط عینی ذهنی.................................................................................................    50     جستارهای بنیادی جامعه شناسی ...............................................................................  58

اجزاء و مفاهیم اصلی هستی شناسی ...........................................................................  59

دیدگاه هستی شناسی در برخی تئوریهای جامعه شناسان غربی...........................   60

1-دیدگاه ساختی و کارکرد گرایی................................................................................   60

2-دیدگاه تضاد گرایی.....................................................................................................  64    3- دیدگاه تفهمی...........................................................................................................    66

4- دیدگاه تفسیر گرایی(کنش متقابل نمادی هربرت بلومر)..................................   71

دین و امور خدایی درآثارجلال آل احمد....................................................................    72

 

 

عنوان                                                                                           صفحه

تحلیل تکنیکی و تئوریکی .............................................................................................    190

فصل پنجم : « استنتاج و توصیه ها » ......................................................    198 

نتایج تحقیق.......................................................................................................................    199

توصیه ها(پیشنهادات)......................................................................................................   209 

ضمائم..................................................................................................................................   211 

زندگینامه...........................................................................................................................    212

سالشمار زندگی.................................................................................................................   220

فهرست کتب با سال انتشار............................................................................................   223

کتابنامه ( فارسی ، لاتین ) ............................................................................................   225

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عنوان                                                                                           صفحه

انسان در اندیشه جلال آل احمد.....................................................................................    81

جامعه و روابط متقابل در اندیشه جلال آل احمد.......................................................    91

اجزاء و مفاهیم اصلی معرفت شناسی و روش شناسی...............................................    98

دیدگاه روش شناسی در برخی تئوریهای جامعه شناسان غربی...............................    99

1-دیدگاه ساختی و کارکرد گرایی..................................................................................    100

2-دیدگاه تضاد گرایی........................................................................................................    102

3-دیدگاه تفهمی.................................................................................................................    105

4-دیدگاه تفسیر گرایی (کنش متقابل نمادی هربرت بلومر)....................................    108

روش شناسی و معرفت شناسی در اندیشه جلال آل احمد........................................   109

اجزاء و مفاهیم اصلی ایستایی شناسی اجتماعی..........................................................   119

دیدگاه ایستایی شناسی در برخی تئوریهای جامعه شناسان غربی...........................   120

1-دیدگاه ساختی و کارکرد گرایی..................................................................................   120

2-دیدگاه تضاد گرایی........................................................................................................   123

3-دیدگاه تفهمی.................................................................................................................   125

4-دیدگاه تفسیر گرایی (کنش متقابل نمادی هربرت بلومر)....................................   128

ایستایی شناسی در اندیشه جلال آل احمد...................................................................  129

جامعه شناسی سیاسی........................................................................................................  129

جامعه شناسی اقتصادی...................................................................................................... 143

جامعه شناسی روستایی...................................................................................................... 150

اجزاء و مفاهیم اصلی پویایی شناسی اجتماعی.............................................................. 156

دیدگاه پویایی شناسی در برخی تئوریهای جامعه شناسان غربی.............................. 157

1-دیدگاه ساختی و کارکرد گرایی................................................................................... 157

2-دیدگاه تضاد گرایی........................................................................................................  159

3-دیدگاه تفهمی................................................................................................................  161

4-دیدگاه تفسیر گرایی(کنش متقابل نمادی هربرت بلومر).....................................  164

شرایط تغییرات اجتماعی در اندیشه جلال آل احمد................................................   165

مراحل تغییرات اجتماعی در اندیشه جلال آل احمد.................................................  169

کارگزاران تغییرات اجتماعی در اندیشه جلال آل احمد..........................................   176

این تحقیق از طریق مطالعه  کتابخانه‌ای آثار جلال آل احمد را به بررسی گذاشته به امید اینکه بخشی از زوایای تاریک فرهنگی اجتماعی جامعه ایران در نتیجه مطالعه آثار این اندیشمند روشن شده و با شناخت پیوستار پدیده‌های اجتماعی فرهنگی قدمی در راه شناخت پدیده های اجتماعی فرهنگی برداشته شده باشد که زاویه دید در حل معضلات اجتماعی کامل‌تر گردد، همان طور که اعلام شد با تدقیق در آثار آل احمد به این نتیجه نائل آمدیم که آل احمد را می‌توان به عنوان یک انسان شناس و جامعه شناس که درد جامعه و مشکلات جامعه در آثارش منعکس می باشد معرفی کرد و آثار او قابل شناخت و استفاده در حوزه جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی می‌باشد .


دانلود با لینک مستقیم


پایانامه بررسی زمینه‌های جامعه‌شناختی در اثار جلال آل احمد و تطبیق آن با نظریة کنش متقابل نمادی هربرت بلومر