فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق آمریکا و کنترل‌گرایی اخوان‌المسلمین

اختصاصی از فی ژوو تحقیق آمریکا و کنترل‌گرایی اخوان‌المسلمین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق آمریکا و کنترل‌گرایی اخوان‌المسلمین


تحقیق آمریکا و کنترل‌گرایی اخوان‌المسلمین

شلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:43

فهرست و توضیحات:

چکیده
مقدمه
فصل اول : کلیات تحقیق

آمریکا و کنترل‌گرایی اخوان‌المسلمین

 

پس از پایان جنگ سرد، جهان اسلام، منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به کانون اصلی چالشهای ایالات‌متحده امریکا و اروپا تبدیل شد. جنبشهای بیداری اسلامی در میان ملل مختلف مسلمان ازیک‌سو و شکل‌گیری و تکامل جریان تروریستی القاعده ازسوی‌دیگر، باعث شد پس از حوادث یازدهم سپتامبر، نومحافظه‌کاران امریکایی دکترین و راهبردی را مورد تاکید قرار دهند که مطابق آن، مبارزه با اسلام سیاسی، کنترل و تحدید بنیادگرایی اسلامی، مقابله با جنبشهای اسلام‌گرای رادیکال و در نهایت تغییر رژیمها در حوزه سیاسی و فرهنگی از طریق عملیات پیش‌دستانه نظامی و اعمال «شوک»، باید به گفتمان غالب در ایالات‌متحده امریکا تبدیل شود.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق آمریکا و کنترل‌گرایی اخوان‌المسلمین

تحقیق در مورد آمریکا

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد آمریکا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد آمریکا


تحقیق در مورد آمریکا

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه23

 

فهرست مطالب

 معرفی کشور آمریکا

درآمد سرانه ملی آمریکا :

تولید ناخالص داخلی :

تولید ناخالص سرانه :

تقسیمات کشوری و اداری و ساختار سیاسی کشور آمریکا

وسعت :

9695536  کیلومتر مربع  ، یعنی 6/5 برابر کشور ایران . چهارمین کشور جهان از نظر وسعت بعد از روسیه ، کانادا ، چین است . از شمال به کانادا از جنوب و جنوب غربی با کشور مکزیک و خلیج مکزیک از شرق به اقیانوس اطلس ، از غرب به اقیانوس آرام .

جمعیت :

270 میلیون نفر است که 5/14 درصد قاره آسیا است . از نظر جمعیت درجهان ، این کشور بعد از چنین و هند ، سومین کشور پر جمعیت جهان است . اگر کل خشکی های زمین را 100% فرض کنیم درصد وسعت آمریکا از خشکی های زمین حدود 28% می باشد .

نرخ رشد جمعیت در آمریکا در سال بر 9/5 در هزار یا 59/0 درصد است . به علت مهاجرپذیر بودن آمریکا ، هرساله عده بسیاری از گوشه و کنار جهان به این کشور مهاجرت می کنند ، افزودن رقم مهاجران به نرخ رشد طبیعی ، نرخ رشد عمومی جمعیت آمریکا ، سالانه به 9/0 درصد می رسد . به این ترتیب هر 80 سال جمعیت این کشور         2 برابر خواهد شد .

پرجمعیت ترین ایالات آمریکا به ترتیب عبارتند از :

کالیفرنیا ، نیویورک ، تکزاس ، پنسیلوانیا ، فلوریدا ، ویرجینیا ، آریزونا ، مینه سوتا ، واشنگتن ، کلرادو ، ایلی نویز .

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آمریکا

دانلود مقاله امنیت ملی آمریکا

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله امنیت ملی آمریکا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

راهبرد امنیت ملی آمریکا با مقدمه بوش، به این شرح آغاز می شود:
هموطنان من،
آمریکا در دوران جنگ به سر می برد. این سند، یک راهبرد امنیت ملی در دوران جنگ است که ضرورت آن ناشی از چالش بزرگی است که اکنون با آن مواجه‌ایم ـ گسترش تروریسم که منشاء آن آتش ایدئولوژی خصمانه نفرت و جنایت است، همان ایدئولوژی که چهره آن در 11 سپتامبر 2001 برای مردم آمریکا نمایان شد. این راهبرد بیانگر خطیرترین تعهد ما یعنی حفاظت از امنیت مردم آمریکاست.
اکنون آمریکا نیز فرصتی بی سابقه برای بنیاد نهادن پایه های صلح آینده در اختیار دارد. آرمان هایی که مایه الهام تاریخ ما بوده و هستند ـ آزادی، دموکراسی و شان انسانی ـ روز به روز مایه الهام افراد و ملت‌های بیشتری در سطح جهان قرار می‌گیرند و از آنجا که ملت‌های آزاد به صلح گرایش دارند، بالطبع گسترش آزادی آمریکا را امن تر خواهد ساخت.
این اولویت‌های جدایی ناپذیر ـ مبارزه و غلبه بر تروریسم و گسترش آزادی به عنوان جایگزینی برای استبداد و ناامیدی ـ اکنون بیش از چهار سال است که سیاست آمریکا را هدایت می کنند.
ما همچنان شبکه های تروریستی را تحت حملات خود قرار داده و دشمن را تضعیف کرده ایم اما هنوز آن را شکست نداده ایم.
ما به یاری مردم افغانستان رفتیم تا رژیم طالبان ـ حامیان شبکه القاعده ـ را سرنگون کنیم و کمک کردیم تا یک حکومت دموکراتیک جدید جایگزین آن گردد.
ما توجه جهانیان را به تولید و تکثیر تسلیحات اتمی جلب کرده ایم ـ هر چند هنوز چالش هایی فراوانی در این زمینه باقی مانده اند.
ما بانی گسترش دموکراسی در خاورمیانه بزرگ شده‌ایم ـ به مصاف چالش ها رفته ایم و به پیشرفت هایی دست یافته ایم که برخی پیش بینی نمی کردند یا انتظارش را نداشتند.
ما با همه قدرت‌های بزرگ جهان، روابطی پایدار و تعاملی برقرار کرده‌ایم.
ما تا حد چشمگیری بر تلاش های خود برای پیشبرد توسعه اقتصادی و امید ناشی از آن افزوده‌ایم ـ و این تلاش ها را متوجه گسترش اصلاحات و گرفتن نتیجه مورد نظر خود کرده‌ایم.
ما برای سرنگونی دیکتاتور عراق که بر مردم خود ستم می کرد، منطقه را دچار وحشت می ساخت، به جامعه بین الملل وقعی نمی نهاد و در پی تولید تسلیحات کشتار جمعی بود، یک ائتلاف بین المللی تشکیل دادیم.
ما اکنون دوشادوش عراقی ها برای ایجاد عراقی متحد، پایدار و دموکراتیک ـ هم پیمانی جدید در مبارزه با تروریسم در قلب خاورمیانه ـ مبارزه می کنیم.
ما شاهد دستاوردهای بزرگی بوده ایم ، با چالش های جدید مواجه شده ایم و رویکرد خود را طبق تغییر شرایط مجددا تعریف کرده ایم. ما همچنین متوجه شده‌ایم که دفاع از آزادی برای ما توام با ضرر و اندوه است زیرا آزادی باعث می‌شود دشمنان در هدف خود راسخ تر شوند. ما همواره می دانستیم که مبارزه با تروریسم مستلزم ایثاری بزرگی است ـ و در این جنگ ما با برخی از بهترین مردان و زنان خود وداع کردیم. تروریست ها به جنایاتی هولناک متوسل شده اند ـ از جنایات در خیابان های فلوجه گرفته تا متروهای لندن ـ تا اراده ما را تضعیف کنند. مقابله با این دشمن ـ دشمنی که بدون هیچ عذاب وجدان یا تعللی افراد بی گناه را هدف قرار می دهد ـ کاری بس دشوار است. و ما هنوز راه درازی در پیش داریم.

 

آمریکا اکنون با یک انتخاب مواجه است ، انتخاب بین مسیر ترس و مسیر جسارت. مسیر ترس ـ کناره جویی و حمایت جویی ، عقب نشینی و کاهش هزینه ها ـ مطلوب کسانی است که چالش های کنونی را آنقدر بزرگ می دانند که نمی توانند فرصت ها را دریابند . اما تاریخ به ما آموخته است که هر وقت رهبران آمریکا این مسیر را در پیش گرفته اند چالش ها صرفا افزایش یافته و فرصت های از دست رفته، نسل های آینده را با امنیت کمتری مواجه ساخته است.
دولت کنونی آمریکا مسیر جسارت را برگزیده است. ما رهبری را بر کناره جویی و پیگیری تجارت آزاد و منصفانه را بر حمایت جویی ترجیح داده ایم. ما تصمیم گرفته ایم امروز به مصاف چالش ها برویم و آنها را به نسل های فردا واگذار نکنیم. ما به جای اینکه منتظر بنشینیم تا دشمنان به کشور ما برسند در خارج از مرزها با آنها مبارزه می کنیم. ما می خواهیم جهان را شکل بدهیم نه این که جهان ما را شکل دهد. می خواهیم در جهت بهبود حوادث تاثیر بگذاریم نه این که تحت تاثیر حوادث قرار گیریم.
مسیری که ما انتخاب کرده ایم با سنت گرانقدر سیاست خارجی آمریکا مطابقت دارد. رویکرد ما مانند سیاست های «هری ترومن» و «رونالد ریگان» مبتنی بر نگاهی آرمانی به اهداف ملی و نگاهی واقع گرا به ابزارهای موجود برای کسب این اهداف است.
ما برای حرکت در این مسیر باید قدرت ملی خود را حفظ کنیم و گسترش دهیم تا بتوانیم قبل از این که تهدیدات و چالش های کنونی، مردم یا منافع ما را متحمل خسارت و نابودی کنند با آنها مقابله کنیم . ما باید ارتشی ایجاد کنیم که نظیرش وجود نداشته باشد ـ البته قدرت ما صرفا مبتنی بر توان نظامی نیست. بلکه همچنین مبتنی بر رونق اقتصادی و دموکراسی پرشور است. این قدرت متکی بر ائتلاف ها، روابط و نهادهای بین المللی قدرتمندی است که به ما این امکان را می دهند تا با همکاری دیگران ، آزادی، سعادت و صلح را گسترش دهیم.

 

راهبرد امنیت ملی ما مبتنی بر دو رکن است:
رکن اول، ارتقاء دموکراسی، عدالت و شأن انسانی است ـ تلاش برای نابودی استبداد، ارتقاء دموکراسی های کارآمد و گسترش سعادت از طریق تجارت آزاد و منصفانه و سیاست های توسعه ای عقلانی. حکومت های آزاد و مسئول در قبال مردم خود اغلب در حکومت بر سرزمین خود کارامد هستند و در پی سیاست های اقتصادی و سیاسی ای برمی آیند که به نفع شهروندان آنها است. حکومت های آزاد مردم خود را سرکوب نمی کنند یا به ملت های آزاد دیگر حمله نمی برند. صلح و ثبات بین المللی هنگامی محکم و استوار است که بر شالوده آزادی بنا شوند.
رکن دوم راهبرد ما، مقابله با چالش های عصر خود از طریق رهبری اجتماعی فزاینده از دموکراسی هاست. بسیاری از مشکلاتی که ما با آنها مواجه ایم ـ از بیماریهای مسری گرفته تا تولید و تکثیر تسلیحات کشتار جمعی و قاچاق انسان و بلایای طبیعی ـ از طریق مرزها وارد می شوند. برای حل این مشکلات نیاز به تلاش‌های چندملیتی کارآمد است. اما تاریخ نشان داده است که دیگران فقط هنگامی نقش خود را ایفا خواهند کرد که ما نقش خود را ایفا کنیم. آمریکا باید همچنان پیشگام باشد.
جرج بوش
کاخ سفید
16 مارس 2006

 


فهرست مطالب:
1ـ مروری کلی بر راهبرد امنیت ملی آمریکا
2ـ حمایت از آرمان های حافظ شان انسانی
3ـ تقویت ائتلاف ها برای نابودی تروریسم جهانی و همکاری برای جلوگیری از حملات علیه آمریکا و دوستان ما
4ـ همکاری با دیگران برای رفع تنش های منطقه ای
5ـ جلوگیری از اقدام دشمنان برای تهدید ما، هم‌پیمانان و دوستان ما با تسلیحات کشتار جمعی
6ـ ایجاد دوره جدید رشد اقتصادی جهانی از طریق بازارهای آزاد وتجارت آزاد
7ـ گسترش دایره تحولات از طریق تاسیس انجمن ها و ایجاد زیرساختارهای دموکراسی
8ـ توسعه اولویت‌های همکاری با دیگر مراکز اصلی قدرت جهانی
9ـ تغییر نهادهای امنیت ملی آمریکا متناسب با چالش ها و فرصت های قرن
10ـ بکارگیری فرصت ها و مقابله با چالش های جهانی شدن

 

11ـ نتیجه

 

1ـ مروری کلی بر راهبرد امنیت ملی آمریکا
سیاست آمریکا مبتنی بر پی گیری و حمایت از جنبش ها و نهادهای دموکراتیک در هر ملت و فرهنگ با هدف کلی نابود ساختن استبداد در جهان کنونی است. در جهان امروز، ماهیت بنیادی رژیم ها با میزان توزیع قدرت در آنها مشخص می شود. هدف سیاست های ما، کمک به ایجاد جهانی دموکراتیک و کشورهایی با حکومت هایی مطلوب است که، نیازهای شهروندان خود را برآورده می سازند و در نظام بین‌الملل مسئولانه عمل می کنند. این بهترین راه برای ایجاد امنیتی پایدار برای مردم آمریکا است.
رسیدن به این هدف، کار چندین نسل است. آمریکا در سال های اول یک نبرد طولانی قرار دارد، شبیه دورانی که در سال های اول جنگ جهانی بود. قرن بیستم شاهد پیروزی آزادی بر فاشیسم و کمونیسم بود. اما اکنون یک ایدئولوژی جدید ما را تهدید می کند، ایدئولوژی ای نه مبتنی بر فلسفه سکولار بلکه مبتنی بر تحریف یک مذهب شکوهمند که شاید محتوای آن با ایدئولوژی های قرن اخیر فرق کند اما ابزارهایش مشابه است: تعصب، جنایت، ترور، بردگی و سرکوب.
ما مانند گذشتگان خود باید زمینه را فراهم و نهادهایی را برپا کنیم که کشورمان برای مقابله با چالش های پیش روی خود نیازمند آنها است. فصل‌هایی که در پی می آیند بر چند وظیفه خطیر متمرکز هستند:
ـ حمایت از آرمان‌های مبتنی بر حفظ شان انسانی
ـ تقویت ائتلاف‌ها برای نابودی تروریسم جهانی و همکاری برای جلوگیری از حملات علیه آمریکا و دوستان ما
ـ همکاری با دیگران برای رفع تنش های منطقه ای
ـ جلوگیری از اقدام دشمنان برای تهدید ما، هم پیمانان و دوستان ما از طریق تسلیحات کشتار جمعی
ـ ایجاد دوره جدید رشد اقتصادی جهانی از طریق بازارهای آزاد وتجارت آزاد
ـ گسترش دایره تحولات از طریق تاسیس انجمن ها و ایجاد زیرساختارهای دموکراسی
ـ توسعه اولویت های همکاری با دیگر مراکز اصلی قدرت جهانی
ـ تغییر نهادهای امنیت ملی آمریکا متناسب با چالش ها و فرصت های قرن 21 ـ بکارگیری فرصت‌ها و مقابله با چالش های جهانی شدن

 

2ـ حمایت از آرمان های مبتنی بر حفظ شان انسانی
الف) خلاصه ای از راهبرد امنیت ملی سال 2002
آمریکا باید از آزادی و عدالت دفاع کند زیرا این اصول برای همه مردمان در هر نقطه از جهان صادق و حقیقی هستند. این اصول ِانکارنشدنی در مورد شان انسانی بیش از همه درنظام های دموکراتیک برآورده می گردند. حکومت ایالت متحده هم درنظر و هم در عمل برای پیشبرد شان انسانی تلاش می کند، از آزادی و حفظ حقوق بشر دفاع می کند و منابع مربوطه را برای ارتقاء این آرمان ها اختصاص می دهد.
ب) موفقیت ها و چالش ها از سال 2002 تاکنون
از سال 2002 تاکنون جهان شاهد پیشرفتی چشمگیر در گسترش آزادی، دموکراسی و شان انسانی بوده است:
*مردم افغانستان و عراق، دموکراسی را جایگزین حکومت های استبداد کرده‌اند.
ـ در افغانستان، استبداد طالبانی جای خود را به حکومتی داده که با انتخابات آزاد برگزیده شده است، افغان ها یک قانون اساسی را تدوین و تصویب کرده اند که ضامن حقوق و آزادی هایی است ، حقوق و آزادی هایی که در تاریخ این کشور سابقه ندارند و یک مجلس قانونگذاری در این کشور جایگاهی مشخص را در حکومت به مردم اختصاص می دهد.
ــ درعراق، یک حکومت استبدادی سرنگون شده است، بیش از 8 میلیون عراقی در اولین انتخابات آزاد و عادلانه شرکت کردند، یک قانون اساسی که با رایزنی‌های مستقیم تدوین شده بود در یک همه پرسی که تقریبا 10 میلیون عراقی در آن شرکت داشتند، تصویب شد و برای اولین بار در تاریخ عراق ، نزدیک 12 میلیون عراقی در چارچوب یک قانون اساسی که با اراده عمومی تصویب شده یک حکومت دائم را انتخاب کردند.
*مردم لبنان دست سنگین یک حکومت خارجی را از کشور خود کوتاه کردند. مردم مصر انتخاباتی آزادتر اما همچنان مخدوش را تجربه کردند. عربستان سعودی گام های اول را برداشته تا به شهروندان خود سهمی بیشتر در حکومت بدهد. اردن در گشایش فرایند سیاسی خود پیشرفت هایی داشته است . کویت و مغرب در پی راهکارهایی برای اصلاحات سیاسی هستند.
* «انقلاب های رنگی» در گرجستان، اوکراین و قرقیزستان امیدهای جدیدی را در مورد آزادی در سراسر سرزمین های اوراسیا برانگیخته است.
*دموکراسی، پیشرفت های بیشتری در آفریقا، آمریکای لاتین و آسیا داشته است که این امر از طریق انتقال صلح آمیز قدرت، رشد مراجع قضایی مستقل، حاکمیت قانون، اقدامات انتخاباتیِ بهبود یافته و گسترش حقوق اقتصادی و سیاسی صورت گرفته است.
میل انسان به آزادی، میلی جهانی است اما رشد آزادی، اجتناب ناپذیر نیست. گسترش آزادی بدون حمایت از جانب ملت های آزاد، می تواند با چالش هایی که پیش روی ما قرار دارند، مختل شود:
*بسیاری از حکومت ها در مراحل شکننده تحولات سیاسی خود قرار دارند و نیازمند نهادهای دموکراتیک پایدار هستند ـ و رهبرانی که در انتخابات پیروز شده اند باید اصول دموکراسی را رعایت کنند.
*برخی حکومت ها سیر قهقرایی را پیموده و آزادی های دموکراتیکی را که مردمانش از آن برخوردارند، نابود کرده اند.
*برخی حکومت ها مزایای دموکراسی کارآمد و سعادت را از شهروندان خود دریغ کرده‌اند و آنها را در برابر مداخله زیانبار اقتدارگرایی بازار ضدآزاد، آسیب پذیر یا مغلوب کرده اند.
*برخی رژیم ها درصددند آزادی اقتصادی را جدا از آزادی سیاسی محقق کنند و هر چند در پی سعادت ملت خود هستند اما آن را از حقوق و آزادی اصلی محروم می کنند.
*استبداد هنوز هم در بدترین شکل خود در برخی کشورها وجود دارد.
ج) راه پیش رو
آمریکا مدت های مدیدی است که از آزادی دفاع می کند زیرا این کار بیانگر ارزش های آن است و باعث پیشبرد منافع آن می‌گردد. این کار بیانگر ارزش های ما است از این جهت که ما معتقدیم که میل به آزادی در قلب هر انسانی وجود دارد و ضرورت شان انسانی فراتر از هر ملت و فرهنگ است.
همچنین حمایت از آزادی باعث پیشبرد منافع ما می شود از این جهت که بقای آزادی در داخل آمریکا بیش از پیش وابسته به موفقیت آزادی در خارج از آمریکا است. حکومت هایی که به «شان و میل به آزادی » احترام می گذارند معمولا خود را در قبال ملت های دیگر مسئول می دانند در حالی که حکومت هایی که بر مردم خود ستم می کنند، صلح و امنیت ملت های دیگر را نیز تهدید می کنند. از آنجا که دموکراسی‌ها، مسئول ترین اعضای نظام بین الملل هستند، ارتقاء دموکراسی، کارآمدترین و پایدارترین راه برای تحکیم ثبات بین المللی، کاهش تنش‌های منطقه ای‌، مبارزه با تروریسم و افراطی‌گری تروریستی و تهدید صلح و سعادت است.
آمریکا برای محافظت از ملت و ارزش های خود، در صدد است با رهبری تلاش بین المللی برای نابودی استبداد و ارتقاء دموکراسی کارامد، آزادی را در سراسر جهان گسترش دهد.

 

1ـ تشریح هدف: نابودی استبداد
استبداد مجموعه ای است از خشونت، فقر، بی ثباتی ، فساد و رنج که تحت حاکمیت مستبدان و نظامهای استبدادی در یکدیگر ادغام می شوند. مردمی که در کشورهایی مثل جمهوری خلق دموکراتیک کره ،ایران، سوریه، کوبا، بلاروس، برمه و زیمبابوه زندگی می کنند از نزدیک با مفهوم اسبتداد آشنا هستند، این یک واقعیت ناامید کننده است که آنها هر روزه رنج می‌کشند. و ملت هایی که این مردم با آنها هم مرز هستند نیز تبعات استبداد را درک می کنند زیرا سوءحاکمیت در داخل منجر به بی ثباتی در خارج می گردد. همه حکومت های استبدادی، منافع جهانیان در گسترش آزادی را تهدید می کنند و در تلاش خود برای دستیابی به تسلیحات کشتار جمعی یا حمایت از تروریسم منافع امنیتی بلاواسطه ما را نیز تهدید می نمایند.
استبداد، اجتناب ناپذیر نیست و تاریخ اخیر حاکی از افتادن حکومت های استبدادی در سراشیبی سقوط است. قرن بیستم ، «قرن دموکراسی» خوانده شده است زیرا حکومت های استبدادی یک به یک سرنگون شدند و نظامی های دموکراتیک جای آنها را گرفتند. در اواسط این قرن، حدود 24 حکومت دمکراتیک در جهان وجود داشت و 50 سال بعد این تعداد به بیش از 120 حکومت رسید. انقلاب دموکراتیک همه فرهنگ ها و قاره ها را در بر گرفته است.
هرچند امروزه حامیان استبداد، اندک هستند اما هنوز هم نیازمند مخالفان بیشتری است. در جهان امروز، هیچ حاکمیت مستبدانه ای نمی تواند بدون حمایت یا دستکم تسامح ملت های دیگر بقا داشته باشد . برای نابودی استبداد باید خشم جمعی جهان آزاد را متوجه سرکوب ، ظلم و فقری کنیم که رژیم های مستبد برمردم خود اعمال می کنند ـ و اقدام جمعی آن را علیه خطراتی فرابخوانیم که امنیت جهان را تهدید می کنند.
و نابودی استبداد نشانه نابودی همه شرارت های جهان نیست. اختلافات، بیماری، بی نظمی، فقر و بی عدالتی باعث بقای استبداد می گردد و مدت ها پس از سقوط آخرین حکومت استبدادی همچنان گریبان گیر دموکراسی ها خواهند بود.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   26 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله امنیت ملی آمریکا

تحقیق در مورد پیشرفت تسلیحاتی آمریکا

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد پیشرفت تسلیحاتی آمریکا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد پیشرفت تسلیحاتی آمریکا


تحقیق در مورد پیشرفت تسلیحاتی آمریکا

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه20

 

فهرست مطالب ندارد

پیشرفت تسلیحاتی آمریکا

روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در گزارشی خبر از افزایش 300 در صدی بازار جهانی تسلیحات آمریکایی داد .
این روزنامه خاورمیانه را بزرگترین بازار سلاح های آمریکایی دانست و افزود در سه سال گذشته آمریکا بازار شمال آفریقا آسیا آمریکای لاتین اروپا و حتی کانادا را نیز به تسخیر خود در آورده است . در این مطلب اشاره شده است که بازار کشورهایی که در آنها برنامه بازسازی و مدرنیزه کردن ارتش هایشان به اجرا درمی آید (همچون عراق و افغانستان ) کاملا در اختیار آمریکا قرار گرفته است .
در این مطلب با اشاره به انواع تسلیحات متعارف از قبیل تانک هلیکوپتر جت های جنگنده موشک های ضد هوایی کشتی های جنگی و .. می نویسد : « امسال پنتاگون توانسته 32 میلیارد دلار قرارداد فروش تسلیحات و سایر تجهیزات نظامی منعقد کند در حالی که این رقم در سال 1384 تنها 12 میلیارد دلار بود .
« بروس لمکین » معاون فرمانده نیروی هوایی ایالات متحده در زمینه انعقاد قراردادهای جدید تسلیحاتی با متحدین واشنگتن در سراسر جهان به ویژه در خاورمیانه می گوید : « این کار ما قاچاق اسلحه نیست بلکه این قراردادهای ما برای این است که به جهان امن تری برسیم . »
این مطلب در ادامه با اشاره به اینکه مساله فروش سلاح آمریکا در جهان ارتباط تنگاتنگی با مسایل سیاست خارجی و جهانی ایالات متحده دارد می نویسد : « سیاست دولت بوش در جنگ با عراق و افغانستان و دکترینی که او در قالب » جنگ با تروریسم « ارایه داد به سیر فروش سلاح های آمریکایی در جهان و انعقاد قرار دادهای بیشتر تسلیحاتی آمریکا با دیگر کشورها و به ویژه با متحدین آمریکا سرعت فوق العاده ای بخشیده است » .
نیورک تایمز ادامه می دهد که : " البته این تنها ایالات متحده نیست که در بازار تسلیحاتی و نظامی پیشرفته جهان فعال است بلکه اخیرا روسیه و برخی از کشورهای غرب اروپا نیز به فعالیت های خود در این زمینه افزوده اند. مقاطعه کاران نظامی آمریکا و شرکت ها و کمپانی های تولید کننده سلاح های فوق مدرن آمریکایی با پنتاگون همکاری نزدیکی دارند. چرا که پنتاگون با برنامه « ارایه سلاح ها و تجهیزات مدرن نظامی » به متحدین آمریکا و بازاریابی خود در عمل نقش یک دلال واسطه فروش و « جاده صاف کن » را برای این شرکت ها و کمپانی ها بازی می کند.
نیویورک تایمز می نویسد : « ایالات متحده هم اکنون بزرگ

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد پیشرفت تسلیحاتی آمریکا

رویدادهای مالی که در آمریکا و غرب

اختصاصی از فی ژوو رویدادهای مالی که در آمریکا و غرب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

رویدادهای مالی که در آمریکا و غرب


رویدادهای مالی که در آمریکا و غرب

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:7

 

 

 

 

 

رویدادهای مالی که در آمریکا و غرب در ماه‌های گذشته رخ داد و موجب اظهارات متفاوتی در میان کارشناسان، اقتصاددانان و سیاست‌مداران در جهان و ایران شده است، ایجاب می‌کند پیش از ورود به بحث اصلی، دیدگاه خودم را درباره نظام اقتصاد بازار بیان کنم.....

اقتصاد آزاد در تعریف مورد نظر من اقتصادی است که در آن سازوکار قیمت‌ها در صورتی که رقابت نسبی مناسب وجود داشته باشد، تصحیح‌کننده نوسان‌های بازار باشد. به همین دلیل است که اقتصاددان‌ها همواره تاکید دارند، دولت به جای نقش‌آفرینی از طریق دخالت در بازار باید با درک درست از اقتصاد بازار، مبانی رقابت را در میان فعالیت‌های اقتصادی افزایش دهد تا با افزایش رقابت، نرخ سود به حداقل برسد و در مقابل تلاش فعالان اقتصادی به حداکثر ارتقاء یابد تا آنها از این مسیر سهم خود را در بازار حفظ کرده یا گسترش دهند. به این معنی که اگر دولت توانایی ایجاد فضای رقابتی مناسب را در کسب و کار داشته باشد، عدالت برقرار خواهد شد یعنی عوامل تولید، از جمله نیروی انسانی، به نسبت مشارکت در تولید از آن سهم می برند. اما اگر رقابت ناقص باشد یا انحصار ایجاد شود، عرضه‌کننده توانایی تحمیل قیمت در سطحی بالاتر را به مصرف‌کننده پیدا می‌کند. این قیمت تحمیلی، حتما بالاتر از قیمتی است که با وجود رقابت می‌توانست در بازار وجود داشته باشد. شمار قابل توجهی از منتقدان اقتصاد آزاد معتقدند، رقابت کامل هرگز پدیدار نمی‌شود تا در آن بازار شمار زیادی عرضه‌کننده در مقابل تعداد پرشماری از مصرف‌کنندگان قرار بگیرند. این انتقاد البته تا حدودی درست است، اما از طرف دیگر باید پذیرفت اگر چه در تئوری، رقابت کامل چنین تعریف می‌شود، اما در عمل اگر بتوانیم به آن نقطه نزدیک شویم، مزیت‌های نظام اقتصاد بازار در کسب‌وکار و خرید و فروش را به چشم خواهیم دید. بنابراین نظام مکانیزم بازار، سازوکاری است که با پیام گرفتن از قیمت ها در بازار، عرضه و تقاضا را شکل می‌دهد و با آن سازگار می‌شود. در نتیجه، همواره یک دوره انطباق داریم که از یک بازار با بازار دیگر تفاوت دارد. اما هر آنچه که عوامل ایجاد اختلال در این انطباق وجود داشته باشندِ، دوره انطباق طولانی تر خواهد گردید. از طرف دیگر در کشورهایی که اقتصاد آنها غیررقابتی یا کمتر رقابتی است، نهاد دولت شاید به دلیل نگرانی، در بازار دخالت می‌کند و همین دخالت، مشکل‌ساز می‌شود. تجربه نشان داده است که دخالت دولت، فرآیند انطباق عرضه و تقاضا را از شتاب می‌اندازد و یا آن که مسیر آن را منحرف می کند. دیده شده است که وقتی این اتفاق می‌افتد، انگشت اتهام، سازوکار بازار را نشان می‌دهد درحالی که اگر سازوکار بازار آزاد اجازه پیدا می‌کرد در مسیر مناسب حرکت کند با تعدیل و تصحیح، انطباق کامل فراهم می آمد.

پرسشی وجود دارد که آیا سازوکار بازار مجبور است نوسان‌‌های شدید را تجربه کند؟ و آیا این نوسان‌های شدید از ماهیت سازوکار بازار سرچشمه می‌گیرند؟ تصور من این است که اگر دولت‌ها در محل سیاست گذاری و نظارت که باید قرار داشته باشند، قرار بگیرند، نوسان‌های بازار هیچ‌گاه شدید نیست. تجربه نشان می‌دهد دخالت‌های نادرست دولت ها یا عدم توانایی آنان در انجام دادن نقش هدایت و نظارت از طریق سیاست‌ها، موجب می‌شود، سازوکار بازار فضای مناسب برای عملکرد خود را از دست بدهد. برای روشن‌شدن این مفهوم، آوردن یک مثال پرفایده است: عامل اقتصادی در این سازوکار وظیفه‌اش این است که منافع خود را حداکثر کند و برخلاف تصور برخی، عامل اقتصادی وظیفه سیاست‌گذاری و تنظیم توزیع درآمد را برعهده ندارد. عامل اقتصادی برای اینکه سود حداکثر را به دست بیاورد مجبور است از تکنولوژی برتر استفاده کند، ناگزیر است فرآیند تولید و عرضه را علمی کند، ناچار است کالایش را با قیمت‌های قابل رقابت عرضه کند و ....

البته عامل اقتصادی باید منافع جامعه و شهروندان را در مسیر حداکثر کردن سود لحاظ کند که به آن مسوولیت اجتماعی شرکتی (
CSR) می‌گویند. معنای مسوولیت اجتماعی اما این نیست که شرکت منافع خود را نادیده بگیرد، بلکه معنایش این است که نمی‌تواند برای حداکثر کردن منافع به شهروندان آسیب برساند. عامل اقتصادی نمی‌تواند برای حداکثر کردن سود، محیط‌زیست را آلوده کند یا فعالیت غیرقانونی انجام دهد و یا از راه غیرقانونی رقیب را از بازار بیرون کند و همچنین نمی‌تواند رانت‌جویی کند. این نبایدها جزو وظایف بنگاه یا عامل اقتصادی است که او را برای حداکثر کردن سود در چارچوب قانون، اخلاق و اطاعت از سازوکار بازار محدود و محصور می‌کند.

باید توجه داشت که متعهدشدن به متغییرهای محدودکننده یاد شده، بستر مناسب اجتماعی ویژه خود را می‌خواهد که آن بستر و زمینه، دموکراسی است. به یک عامل اقتصادی یا بنگاه یا یک فرد نمی‌توان دستور داد که سازوکار رقابت را جزو تعهدات خود بداند، رقابت را بپذیرد و برای کسب سهم بیشتر از بازار، کیفیت و مطلوبیت تولید و قیمت‌های کاهنده را در دستور کار قرار دهد، اما به او آزادی انتخاب در محیط اجتماعی – سیاسی داده نشود.

این غیرواقعی است که شهروندان یک جامعه، آزادی انتخاب مسوولان را داشته باشند، اما آزادی انتخاب کالا در بازار از آنها سلب شود یا برعکس. آزادی، یک مفهوم عمومی است و اگر قرار است که رقابت افزایش یابد، چیزی که جهان به دنبال آن است، باید آزادی در روابط اجتماعی را به عنوان بستر مناسب برای محقق شدن رقابت بپذیریم. به عبارت دیگر، در یک نظام متمرکز سیاسی یا اقتصادی، رقابت به مفهومی که موجب بهبود بهره وری شود، قابل اعمال نیست.

وقتی این مفهوم و الزام‌های آن مورد تاکید قرار می‌گیرد و یادآوری می‌شود که آزادی یک کل واحد و تجزیه‌‌ناپذیر است و تنها با پذیرفتن این مفهوم می‌توان مزیت‌های آن را حس کرد، منتقدان می‌گویند چگونه است که چین در یک بستر غیر دموکراتیک توانسته است به رشد بالای اقتصادی دست یابد. پاسخ من این است که آن چه در چین اتفاق افتاده در زمان ریاست‌جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی در ایران نیز رخ داد. در آغاز دوره فعالیت ریاست‌جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، ظرفیت‌های خالی زیادی در صنایع کارخانه‌ای و در سایر بخش‌های اقتصاد ایران وجود داشت که با تزریق سرمایه و سایر امکانات مادی، رشد چشمگیری در صنعت و در تولید ناخالص داخلی پدیدار شد و پس از پر شدن ظرفیت‌ها بود که آهنگ و میزان رشد آهسته شد.

رشد بالای صنعت در چین در دو دهه گذشته همین‌طور بوده است و سرعت رشد در این کشور روندی کاهنده دارد. مطمئن هستم که رشد اقتصادی در یک نظام بسته سیاسی که در آن آزادی سرکوب می‌شود تداوم نخواهد داشت، زیرا که رشد در مکانیزم بازار متکی بر نوآوری است که در بستر تعامل آزادانه انسان ها شکل می گیرد و رقابت را به مسابقه ای برای خلاقیت بیشتر تبدیل می کند. رهبران چین اما هوشیارند و سعی دارند که آزادی مناسبات اجتماعی را در دستور کار قرار دهند.


دانلود با لینک مستقیم


رویدادهای مالی که در آمریکا و غرب