فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله خانواده و تربیت دینی فرزندان

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله خانواده و تربیت دینی فرزندان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

خانواده و تربیت دینی فرزندان
نظام تربیتی اسلام
اسلام دینی است که برای کلیه شئون زندگی پیرامون خوئ برنامه های منظم و تدوین شده دارد و بر پیرامون آن است که با شناخت این برنامه ها و عمل به آن سعادت و کمال نهایی خود را بدست آورند اسلام دین تعلم و تربیت است، در اولین آیاتی که بر نبی اکرم (ص) نازل شده است امر به خواندن می کند، آنها به اسم کس که رب و پروردگار انسان است. اما انچه که مایه تاسف است این است که بین ما و فرهنگ غنی اسلام فاصله انداخته بودند و باورمان شده بود که همه چیز، حتی راه تعلیم و تربیت انسان ها را نیز باید از بیگانگان نا آشنا با اسلام و یا به عبارت صحیح تر از دشمنان اسلام فرا بگیریم و فراموش کرده بودیم که قرآن به مسلمانان دستورالعمل صادر می کند و از پیروی غیر مسلمان نهی می کند که:
‚ ای اهل ایمان یهود و نصاری را به دوستی نگیرید، اینان بعضی دوست بعضی دیگرند‍، و هر که از شما که اهل ایمان هستند، به آنها دوستی کند، از آنان خواهد بود، و خداوند گروه ستمکار را هدایت نمی کند“
غفلت مسلمانان
آری ما مسلمانان در اثر نفوذ ارزشهای غلط غربی، از فرهنگ اصیل خود روی افتاده بودیم و اجازه می دادیم ما را تحقیر کنند و میراثهای فرهنگی ما را حقیر و ناچیز بشمارند و حتی اجازه می دادیم علاوه بر غارت ثروت و اموالمان برای القای ارزشهای غلط را بدون محابا بگویند و بنویسند که اسلام در جوهر و اساس خود با علم و فلسفه دشمنی دارد. و یا اینکه برای ما مسلمانان هرگز مقدور نیست که از نظر فکری و علمی و فنی به پای غرب برسیم مگر اینکه از فرق سرتا ناخن پاخونگی شویم.
چهار اصل در تربیت اسلام
قبل از اینکه ویژگی های نظام تربیتی اسلام را بر شماریم توجه به نکات زیر به عنوان چند اصل برای شناخت بیشتر تعلیم و تربیت اسلامی بسیار ضروری است:
1- تعلیم و تربیت اسلامی قدرت و توانایی آن را دارد که به مسایل و مشکلات جامعه مسلمانان و یا امت اسلا می پاسخ گوید و مناسب ترین نظامی است که می تواند سعادت دنیا و آخرت همه جوامع اسلامی را تامین و تضمین کند. همچنین بر پایه تعلیمات قرآن و دیگر منابع اسلامی.
2- تعلیم و تربیت اسلام بر پایه ایمان و اعتقاد خالص به خدای بزرگ و تعلیمات حیات بخش ثرآن کریم استوار است. منابع و مراجع اصلی این نظام نیز همان منابع چهارگانه احکام فقهی یعنی ‚ کتاب، سنت، عقل و اجماع است.
3- تعلیم و ترییت الامی نظامی گسترده و فراگیر است و یکی از وظایف دولت جمهوری اسلامی باید این باشد که بر هیچ احدیاجازه تدهد که راهی جزء تحکیم مبانی اسلام بپوید. اصل چهار قانون اساس جمهوری اسلامی ایران بدون کمترین ابهامی ناظر بدین مطلب است و هر آنچه را که بر موازین اسلامی مبتنی نباشد بی اعتبار می کند.
4- در تعلیم و تربیت اسلامی روش و طرز مدیریت و به طور کلی سیاست های اجرایی در واقع تابع و با متغیری هستند از غایات و هدف ها و این بدان معنی است که هدف های تربیتی را جز از طریق بکار گرفتن شیوه های اسلامی سره و خالص نمی توان از مرحله فرض و اندیشه بر مرحله تحقیق و عینیت درآورد به عبارت دیگر تعلیم و تربیت اسلامی به هیچ وجه از نظام اسلامی حدا و منفک نیست و برای تحقیق هدف های تعلیم و تربیت اسلامی باید به روشهای تربیتی اسلامی از یک سو و شیوه های مدیریت اسلامی از سوی دیگر روی آورد.
ویژگی های نظام تربیتی اسلام
تعلیم و تربیت اسلامی انسان را از مرزهای تنگ ماده پرستی و طبیعت کرایی فراتر میبرد و به سوی خداوند بزرگ می کشاند و توحید را به عنوان فلسفه جهان بینی و معاد را به عنوان فلسفه زندگی مطرح می سازد و عقل و علم را ملاک یافتن حقیقت و ضابطه رستگاری تلقی می کند و بر دو اصل تزکیه و تعلیم تکیه دارد. تعلیم و تربیت اسلامی دارای جنبه های الهی- هدایتی، پویایی، عقلانی و همگانی بوده است. که به هر یک از آنها اشاده خواهد شد. اسلام به تربیت و فطرت نوع بشر توجه همه جانبه دارد و در تربیت او را از هیچ چیزی غفلت ننموده، جسم و عقل و روان انسان را تربیت می کند و همه فعالیتهای انسان را در زندگی معنوی و حیات مادی وی شامل می شود و اصلت را به تربیت می دهد و تعلیم و آموزش را وسیله و مقدمه آن می داند.
اول: تربیت اسلامی جامع است. این جامعیت از این نظر است که شامل جسم و روح و فرد و جمع و دنیا و آخرت می شود. اسلام روان انسان را با پیوند بین انسان و خدا پرورش می دهد و برای ایجاد این پیوند لذت بخش:
1- حساسیت و درک قلب انسان را تحریک می کند تا با مشاهده قدرت خلاقه خداوندی در عالم وجود پیوسته قدرت مطلق و بی نهایت او را احساس می کند. ‚ ان الله علی کل شیء قدیر“
2- انسان را به این حقیقت حساس متوجه می سازد که خداوند متعال پیوسته مراقب حال اوست. ‚ ان الله کان علیکم رقیبا“ یعنی ‚ بدرستی که خداوند مراقب و محافظ شما است و بر کلیه اموری که از شما سر می زند ناظر و شاهد است.
3- در نتیجه علم و آکاهی ، خوف و خشیت از خدا را در دل انسان بیدار می کند و یاد آوری می کند که هر چه علم و دانش افزودن یابد بر ترس و خشیت او از خدای سبحان افزوده می شود. کس که عالمند و خدای سبحان می شناسند از خدا خشیت و ترس دارند و نتیجه این ترس، خشوع و خضوع در مقابل خداوند است.
4- شدید ترین محبت را دل انسان بر می انگیزد: و الذین امنو اشد حبا الله
‚ آنهایی که با تمام وجود بر خدای سبحان ایمان آورند شدید ترین محبت ها را نسبت به خدا دارند و برای جلب رضای او تلاش می کنند و در تمام لحظات خود می خواهد که پروردگارا با کارهای که رضایت او را جلب می کند از خود خشنود تر دانند.
5- در انسان چنان روح تسلیم ایجاد می کند که در مقابل سهنگین ترین حوادث خم بر ابرو نمی آورد و با تمام وجودش استغاثه کند.
دوم- تربیت اسلامی عبادت است.
قرآن کریم یکی از اهداف آفرینش را عبادت می داند. دلیل این امر آیه شریفه و ما خلفت الجن و الانس الا لیعبدون. یعنی ‚ جن و انس را نیافریدیم مگر برای عبادت خودم“ و می دانم که خدای تبارک .و تعالی نه تنها به عبادت عابدین بلکه حتی به خودش نیاز است و این عبادت تنها وسیله راهی است که انسان را به مقصد نهایی که کمال اوست می رساند و نماز که بزرکترین وسیله یاد او است یکی از عبادات قرار داده است. عبادت زمانی ارزش خود را بروز می دهد که به صورت راه ورسم زندگی در آید و ارزش واقعی آن زمانی است که شیوه رفتار و رکدار و تفکر و همه شئون زندگی انسان را فرا بگیرد و به پیوند عمیق بین قلب انسان را تامین می کند بنحویکه در هر حال با خدا مرتبط باشد وداد و ستدش با خدا بازگشت و رجوعش به خدا و در تمام لحظات زندگیش بیاد خدا باشد.
سوم: تربیت اسلامی هماهنگ با فطرت انسان است.
تربیت اسلامی با طبیعت آدمی و نیاز های او رشد و تکامل او سازگار است این تربیت هم نیاز های معنوی انسان را تامین می کند و هم نیاز های اجتماعی و هم نیاز های عقلانی او را هم احساسات و عواطف را تحریک می کند و هم میل به کنجکاوی و حقیقت جویی نسان را ارضاء می نماید. و برای سلامت جسم و روان خود و جامعه دستورات جاویدان دارد که این دستورات در کلیه شئون زندگی با فطرت خداجویانه و پرسشگر او هماهنگی دارد.
چهارم: تربیت اسلامی متکی بر علم و یقین است.
بسیار اتفاق می افتد که انسانها اغلب کارهای خود را بر اساس اطلاعاتی که دارند و بر مبنای حدی و گمان تنظیم و احرا می کنند، و چه بسا در مواردی که ا علم و اطلاع کافی برخوردار نیستند، نتایجچ نا مطلوبی بدست می آورند. مکتب تربیتی اسلام که سازندگی انسانها را بر عهده دارد، اساس کار خود را بر علم و یقین می گذارد و از پیروی و تبعیت از هر آنچه که خود نسبت به ان علم ندارد،
الف) عین الیقین، و آن زمانی است که آتش بر عینه می بیند که وجود دارد
ب) علم الیقین، و‌ آن زمانی است که انسان از وجود معلول به علت پی می برد مثلا با وجود دود می فهمد که آتش وجود دارد.
ج) حق الیقین، و آن زمانی است که انسان سوزاندن اتش را لمس می کند وقتی تربیت بر مبنای علم و یقین باشد از آنچه محقق شده و ثمر بخش بودن آن حتمی است استفاده می ود و بدین ترتیب فرضیات و نظریاتی که هنوز جنبه علمی نداشته و به حقیقت و قطعیت نرسیده باشند در تربیت اسلامی جایز نخواهد بود.
پنج: تربیت اسلامی بر تزکیه و تعلیم تکیه دارد.
در این باره نیز قبلا نیز مختصری اشاره ای کرده ایم و توضیح مطلب این است که اسلام تزکیه نفس و آراستگی اخلاق را مقدم بر تعلیم می شمارد و رستگاری انسان را نتیجه تزکیه نفس از آلودگی های اخلاق می شناسد و هدف بعثت را همین را همین نیز قرار داده است و یکی از مواردی که خداوند متعال منت و بخشش خود را بر بندگان یادآوری می کند همین مورد است.
خصوصیات تربیت الهی
تربیت الهی خصوصیاتی است که باید از قرآن مجید و اخبار و احادیث و. سیره معصومین و آنچه از آن بزرگان بما رسیده است کشف کنیم و دریابیم بعضی از این خصویات بقرار زیر هستند.
1- تربیت الهی از کمال مطلق برخوردار است و نه تنها همه ابعاد وجود انسان را در نظر دارد بلکه از جامعت نیز برخوردار است و تحت تاثیر شرایط زمانی و مکانی همچنین و زیر نفوذ عوامل فشار قرار نمی گیرند.
2- تربیت الهی با فطرت انسان سازگاری دارد.
3- تربیت الهی حیات انسان را به فاصله انعقاد نطفه و مرگ محدود نمی سازد بلکه حیات انسان را به اتصال به مبدا اعلاء و از او بدون و به سوی او در حرکت بودن جاودانگی می بخشد.
4- تربیت الهی انسان را در جهت سعادت ابدی سوق می دهد. یعنی نه تنها او را در این دنیا به فضایل معنوی و اخلاقی می آراید و او به صورت فردی کمال جو، دانش دوست، با تقوا، ایثارگر و عدالت خواه در می آورد، بلکه با ارتباط دادن فرد به مبدا هستی و سوق دادن او به سوی این مبدا سعادت او را تامین می کند.
هدایت چیست؟
می توان گفت که همه مسلمانان با مفهوم کلی هدایت آشنا هستند. یکی ا چیزهایی که ما مسلمانان در هر روز حداقل بار با حضور قلب کامل و با کلمات آسمانی از خدای تبارک و تعالی درخواست می کنیم ایت است که اهدنا الصراط المستقیم یعنی ‚ پروردگارا ما را به راه راست هدایت فرما“ هدایت یکی از سنت های پر ارزش الهی است و عبارت است از دلالت و نشان دادن هدف به وسیله نشان دادن راه، که این خود یک نحورساندن به هدف است و کار خدا است. و همه جهانیان امکان قلمرو هدایت الهی می باشد و همه محتاج هدایت الهی است زیرا وقتی هستی چیزی از خودش نباشد و در اصل هستی خود مبدا هستی بخش محتاج باشد، ناگذیر در هدایت نیز به او نیازمند خواهد بود.

 

الف) هدایت تکوینی
هدایت تکوینی عبارت است از به جریان انداختن اجزا و روابط تکوینی طبیعت و انسان در مجرای قانونی خود و این هدایت نظم دقیق حاکم بر جهان هستی اثبات می نماید. در هدایت تکوینی پروردگار متعال نیروهای علمی انسان را از بینش خاص و نیروهای علمی او را از کشش مخصوص برخوردار می فرماید که فهم و مشاهده معارف الهی و پیمودن راه و نیل به هدف نهایت بر وفق مراد او حاصل شود. متعلق هدایت تکوینی، فعل خود هادی، یعنی خدای متعال است. لذا هیچگونه تخلفی در آن راه ندارد. تمام موجودات اعم از جماد و نبات و حیوان و گیاه از نعمت هدایت تکوینی خدا بهره مند هستند. قرآن مجید از قول حضرت موسی در مقابل سوال فرعون که از رب موسی و برادرش می پرسد اینطور پاسخ می دهد:
قل ربنا الذی اعظی کل شی خلقه ثم هدی یعنی«پروردگار ما آن خدایی است که به هر چیز که از نعمت بهره مندش فرمود، نعمت هدایت را نیز بر او ارزانی داشت.»
ب) هدایت تشریعی
هدایت تشریعی عبارتست از آن دستورات خداوندی که انسانها با پیروی از آنها می توانند به رشد و کمال خود برسند با هدایت تشریعی خداوند قانون سعادت بخش را در اختیار مردم می گذارد و با امر به فضایل و نهی از رذایل آگاه می کند که با اراده و اختیار خویش راهی را انتخاب کند که به پایان آن که سعادت خواهد بود متعلق به آسانی برسد، در هدایت تشریعی فعل مهتدی یعنی انسان است که با استفاده از اراده و اختیار خویش از او سر می زند و موفقیت با شکست او در این امر به نحوه استفاده از دستورات الهی و راهنمایی های او پیوستگی خواهد داشت.
هدایت تشریعی را پیامبران از جانب خدای سبحان انجام می دهند قرآن مجید کتاب هدایت است عموما و برای یقین خصوصا کما اینکه می فرماید: ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین یعنی" این کتاب بی هیچ ریب و تردید، راهنمای پرهیزگاران است."
شرایط هدایت
1- ایمان: اولین شرط برای استفاده از نعمت خدای سبحان مومن بودن به آن است.
2- بازگشت به خدا: انسانی که به غفلت از راه خدا منحرف شود و یا به اشتباه در راه شقاوت قدم گذارد. هر گاه متوجه شود توبه اش را می پذیرد.
3- جهاد در راه خدا: آنانکه در راه خدا تلاش و کوشش می کنند قطعا به راه های خودشان راهنمایی می شوند.
4- اعتصام به خداوند: کس که دل از اغیار بپردازد و آن را با کمال خلوص بر او بندد و با اعتقاد و اعتماد بر او تمسک جوید، از نعمت هدایت و سعادت بهره مند می شود.
نقش هدایت در تعلیم و تربیت
مفهوم هدایت در تعلیم و تربیت ارزش ویژه ای دارد. گاهی تعلیم و تربیت و هدایت دو مفهوم مترادف تلقی می شوند و هدف از تعلیم و تربیت انسان ها همان هدایت فرد و جامعه دانسته می شود. در واقع هدایت انسان در مسیر کمال شایسته او رسالت اساسی تعلیم و تربیت محسوب می شود.
"هدایت" در امر راهنمایی و مشاوره مفهومی گسترده تر دارد و نمی توان آن را امر کردن یا دستور دادن و همچنین توصیه کردن و موعظه نمودن و یا تلقین و تحمیل نظر به فرد دیگر دانست. در امر هدایت راهنما باید با استفاده از تکنیکهای مختلف راهنمایی شونده را به امکانات و توانایی های خود واقف سازد و او متوجه سازد که مسایل و مشکلات و موضوعاتی که برای او مهم هستند و در زندگی او نقشی را ایفا می کنند بشناسد و با استفاده از توانایی های بالقوه خود برای حل مسایل و مشکلاتش بهترین تصمیم را بگیرد. و امر هدایت در جریان تعلیم و تربیت جنبه های مختلف رشد شخصیت از جمله جنبه عقلانی، جنبه اجتماعی، جنبه عاطفی و جنبه بودن از همه مهمتر جنبه ایمانی او را در بر
می گیرد.
معصومین و عقل
در نظام تربیتی اسلام یکی از مهمترین نیروهای انسانی و بزرگترین نعمت خدادادی عقل است پیامبر گرامی اسلام و سایر پیشوایان معصوم این مکتب تربیتی که نمونه و مظهر محبت و عطوفت و برادری و برابر و عدالت و از خود گذشتگی و تقوا و مبارزه و جهاد در راه حق هستند از نظر عقل نیز همه جزء خردمندان بزرگ جهان محسوب می شوند و جبهه عقلانی در اعتقادات، توصیه ها و مبارزات آنها و همچنین در آموزش ایشان به روشنی دیده می شود.
اهمیت عقل
تکیه بر عقل و تایید عقلانی از ویژگی های تربیت اسلامی است و مسلمانان باید اصول و مبانی اعتقادات خود را از طریق عقل بپذیرد. دین مبین اسلام نظامی پویاست و یکی از دلایل پویایی آن این است که با صراحت از پیروان خود می خواهد که در پذیرش مبانی مکتب به تقلید و پیروی کورکورانه تسلیم نشوند و اندیشه و عقل را بکار گیرند.
اسلام مکتبی است که بر مبانی عقلانی مبتنی است و اهمیت عقل را در زمینه های مختلف مورد تایید قرار می دهد. بعضی از آیات و احادیثی که اهمیت عقل را مورد تاکید قرار
می دهند به شرح زیر است:
عقل و غنا
آیات و احادیث زیادی وجود دارد که هم پرورش عقل و خرد و هم استفاده از آن را در تربیت اسلامی و خودسازی انسانها مورد تاکید قرار می دهد و همچنین کسانی را که عقل خود را بکار نمی بندند و در معرض گمراهی و پلیدی ها قرار می گیرند، مورد سرزنش قرار می دهد و معرفی شدن گوش و چشم و قلب و سایر اعضای وجود انسان در مقابل خدای تبارک و تعالی و امر به اندیشه و تعقل و اذکر به اولی الباب در قرآن همه بر قابل اعتنا بودن این امر دلالت دارند و نهج البلاغه از قول مولای متقیان حضرت علی(ع) عقل را سرآمد بی نیازی ها و بی عقل را بزرگترین فقر معرفی فرموده است:
لازم به یادآوری است که آن نظام تربیتی که در انسان سازی به این تکیه بیشتری داشته باشد، بهتر خواهد توانست انسانها را در راه پیشرفت و تکامل خود مددکار باشد زیرا انسان موجودی است که با استفاده از این نیروی خدادادی:
1- امور و کارهای مربوط به خود را میشناسد.
2- مشکلات و مسائل خود را تشخیص می دهد.
3- چگونگی مناسبات و روابط خود را با دیگران تنظیم می نماید.
4- موانع و سدهایی را که در مسیر رشد و کمال او به وجود می آیند از پیش پا بر
می دارد.
5- با تجزیه و تحلیل امور بهترین و کم زحمت ترین راه و روش و اسباب را برای رسیدن به کمال مطلوب خود به کار می گیرد.
معنی عقل و رابطه آن با دین
می گویند واژه عقل و عقال است و عقال به زانو بند شتر گفته می شود و از این جهت عقل نامیده شده است که بر سرکشی غرایز و هوسها بند می نهد.
در مورد حقیقت عقل و اینکه آیا قوه ای است که در انسان پدید می آید و یا حقیقتی است مجرد از ماده که در خارج از انسان وجود دارد و از آن حقیقت پرتوی بر انسان
می تابد سخن بسیار گفته شده است. حقیقت آن هر چه باشد این نکته مسلم است که با استفاده از این موهبت الهی است که انسان می تواند زندگی خود را دریابد و بدان نظم و ترتیب دهد و رابطه امور را کشف کند و از مقدمات به نتیجه پی ببرد. تفکر و سنجش و تشخیص میان نیک و بد از اعمال عقل می باشند.
برخورد مسلمانان با مکتب اصالت عقل
مسلمانان به عقل و فلسفه یونان روی خوش نشان دادند و تا حدی افراط هم کردند تا آنجا که با فرهنگ های بیگانه بخصوص با فلسفه یونان آشنا شدند و آن را وسیله دفاع از دین خود قرار دادند و عقل را تنها سرچشمه معرفت قرار داده و راه خداشناسیش شناختند و به افراط و دوری از حق گرفتار آمدند و باعث پیدایش فرق گوناگون شدند. در این میان معتزله(پیروان و اثل بن عطا) بیش از دیگران عاشق عقل شدند و کوشیدند برتری و فطری بودن عقل را از نظر دینی امری مسلم جلوه دهند و سپس با استفاده از استدلال های عقلانی سخنان خویش را استوار سازند.
عقاید معتزله در دوران خلافت عباسی از زمان مامون تا متوکل مورد تایید رسمی دولت قرار گرفت و عنوان«مذهب رسمی خلافت اسلامی» را یافت و مامون خلیفه عباسی پذیرفت که هر کس جز این معتقد باشد، مشرک و از دین اسلام برکنار است.
به دنبال این سختگیریها کوششهایی آغاز شد تا آنجا که عده ای به پیکار با فلسفه برخاسته و فلسفه را عنصری بیگانه و غیرقابل هضم و موجب تفرقه در جهان اسلام شمردند.
واقعیت چیست؟
واقعیت این است که عقل ملکه ای است از ملکات وجودی انسان که مانند ملکات دیگر او، در عین قوت از نیروی محدودی برخوردار است. عقل می تواند چیزهایی را بشناسد ولی از شناختن خیلی چیزها نیز عاجز و ناتوان است. و اگر چه راهنمای بشر و چراغ هدایت انسانها است، ولی از جهات متعدد نارسا و کوتاه است. همچنانکه در بخشهای پیشین این نوشته نیز ملاحظه فرمودید، از نظر اسلام عقل یکی از بزرگترین نیروها و
نعمت های خدادادی انسان است و بقدری از ارزش برخوردار است که آن را اساس دین دانسته و فاقد آن را فاقد تکلیف معرفی فرموده اند و فقها و کارشناسان اسلامی در این اصل اتفاق نظر دارند که کلیات اصول عقاید بایستی به استدلال عقلی مستند شود و آیات شریفه قرآن همچنانکه ذکرش گذشت- عقل را یکی از پدیده های ممیز انسان معرفی
می کند.
انسان در مجموعه عالم هستی، پیچیده ترین موجود روی زمین است و شناخت ابعاد وجودی او از دیرباز فکر بشر را به خود مشغول داشته است. انسان، موجودی دو ساحتی است و تعالیم ادیان الهی و آثار ارباب معرفت بر دو بعدی بودن این موجود صحه گذاشته اند در مقایسه این دو بعد، اهل نظر برآنند که بخش اصلی وجود این مخلوق را روح یا ذهن و اندیشه او تشکیل می دهد.
آموزش و پرورش نیز نهادی فراگیر و اجتماعی است که در راه رشد و تعالی اخلاقی جامعه با پیچیده ترین جز وجود آدمی سر و کار دارد. سعی نظام آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی بر آن است که تربیت نوآموزان ماهیتی دینی داشته باشد، اما گاهی این سعی با دشواری هایی نیز مواجه است. زیرا طبیعت تدریجی و پیچیده تربیت دینی در کنار سوء فهم و عمل در ناکامی تربیت دینی موثر است. بر این اساس، بحث پیرامون بررسی راهبردهای اساسی موثر در تربیت دینی دانش آموزان به چگونگی رابطه«علم و دین» بر می گردد. با آن که در مقام عمل صرفا تعلیم و آموزش شان اولیه این نهاد تلقی شده و
می شود، اما در بیان اهداف کلی نظام و سیاست گذاری های کلان براساس بیان وحی، هدف آموزش و پرورش، پروراندن انسان های صالح و نیکوکار است.
در عصر انفجار اطلاعات، رسوخ فرهنگ ها در یکدیگر امری طبیعی و اجتناب ناپذیر
می نماید. در نتیجه، جریان های فکری جدیدی همچون«پست مدرنیسم» سوال های جدیدی برای نسل جدید با خود می آورد که قول به تعارض بین روحیه علمی و روحیه دینی از نمودهای آن است. لذا برنامه ریزی در جهت هدایت نوآموزان، بدون شناخت

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   27 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله خانواده و تربیت دینی فرزندان

دانلود مقاله رابطه باورهای دینی و تربیت فرزندان

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله رابطه باورهای دینی و تربیت فرزندان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده :
همواره تربیت و اداره فرزندان برای نسل آدمی از بزرگترین دغدغه های دیرین و نیز از مهمترین شاخص های تربیتی آدمی در طول تاریخ بوده است.
تربیت و تعلیم و اداره فرزندان جزء خصوصیات فطری و نهادی انسانها بوده و هست و بدین معنی نیست که هر قدم و خانواده و هر جامعه ای که دیندار نیست و به باورهای دینی نرسیده حتماً به تربیت فرزندان و بچه ها هم اقدام نمی کند. هرگز چنین نبوده، زیرا اگر هم اعتقادی در این زمینه داشته باشیم این است که بشر فطرتاً خداجو بوده و هست و خواهد بود اگر هم در گذشته شریعت و طریقت وجود نداشته ولی در درون و فطرت انسانها دین و دینداری جریان داشته که دلیل این موضوع دریاپرستی و ماه پرستی و خورشید پرستی به عنوان مظاهر الهی شاهد آن بوده ایم. به هر حال پس از اعلان دین های آسمانی نظیر زرتشت و یهود و مسیحیت و بهرحال اسلام تربیت نیز تحت تاثیر آنها قرار گرفت. و مسیحیان و یهودیان و زرتشتیان و هندوها با الهام از دین و باورهای خود در زندگی خانوادگی در نامگذاری بچه ها و تربیت و آموزش ها و حتی نظام ازدواج و غیره دین جای خود را در خانواده ها به خوبی نشان داده است.
در این تحقیق نیز با بسط مسایل دینی و تاثیر دینداری در آموزش و تربیت فرزندان فرضیه تاثیر دینداری در تربیت دینی فرزندان تبیین شده است با شرح مسئله اینکه آیا باورهای دینی و اعتقاد به خدا و پیامبر و وحی و رسالت و مبانی اعتقادی مثل نماز و روزه و فروع دین در تربیت و آموزش فرزندان تاثیر دارد؟ فرض در این تحقیق این است که تربیت دینی در رشد و تعالی فرزندان موثر است.
و خانواده هایی که گرایش و توجه دینی دارند و خانواده هایی که به ارزش های دینی و اعتقادی پای بند هستند در پرورش و تربیت فرزندان موفق بوده و از نظر گرایش فرزندان آنها به گناه و اعتیاد و بزهکاری و خلاف و سرقت و اختلالات دیگر نرخ کمتری نسبت به سایر خانواده ها به خصوص خانواده هایی که گرایش کمتری به دین و دینداری دارند نشان می دهد.
برای جمع آوری یافته ها یک پرسشنامه 10 سوالی در دو قسمت تنظیم کردیم. در 5 سوال اول از فرزندان درباره میزان عملی آنها به شعائر دینی و در 5 سوال دوم نگاه و نظر مردم درباره این افراد را از لحاظ تاثیر تربیتی جویا شدیم.
در واقع بخش اول سوالات باورهای دینی و بخش دوم تربیت دینی را شامل می شد که در 10 سوال طراحی شده و از 100 نفر در هر 10 سوال پرسش شده و نتایج یافته ها در جدول کلی و خام داده ها آمده است. که در صفحه 77 گزارش شده است.
و در جدول صفحه 88 فرزندان با باورهای مختلف در ده سوال گزارش شده اند. کسانیکه به باورهای دینی معتقد بودند 62% و بی اعتقاد 38% و میزان تربیت آنها نیز که از قسمت دوم پرسشنامه به دست آمده به عنوان y قرار داده و از طریق ضریب همبستگی معنی داری یافته ها را نشان داده ایم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


فصل اول :
 مقدمه
 اهمیت و ضرورت
 اهداف تحقیق
 فرضیه های تحقیق
 متغیرهای تحقیق
 تعاریف واژه ها و اصطلاحات

 

 

 

 

 

 

 


مقدمه :
فاقم وجهک للدین حنیفا فطره الله التی فطر الناس علیها لاتبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم و لکن اکثر الناس لایعلمون (سوره روم، 30)
آیه ی سی ام سوره روم و ده ها آیه ی دیگر در قرآن نشان می دهد که انسانها فطرتاً خداجو هستند و خداجویی و دینداری و دین خواهی در سرشت و نهاد و ذات انسان ها قرار داده شده است .
دین و دینداری به مفهوم ایمان و اعتقاد قلبی به خدا و عوالم غیبی و وجود روح و تسلیم در برابر اوامر و مشیت الهی و قدرت بزرگ و ازلی که قاهر و قادر به جهان محسوس و عوالم دیگر است.
دینداری در خانواده و تربیت فرزندان و آموزش و تربیت مفاهیم زندگی و حتی رشد و بالندگی آنها و پذیرش مواضع و تعالیم آسمانی در لحظه لحظه زندگی جسمانی و روانی و روحانی آنچنان است که به قول سعدی هر نفسی که فرو می رود ممد حیات و چون بر می آید مفرح ذات و در نعمت نفس کشیدن دو شکر واجب است .
شاید در هیچ یک از میاخت و قواعد بنیانی موضوع دینداری از همه اصیل تر و حساس تر و حیاتی تر است.
زیرا دین و دینداری در همهی اعصار و زمان ها بنوعی با حیات دنیوی و اخروی جهانیان در ارتباط است.
تعلیم و تربیت چه از نوع کلاسیک و چه از نوع سنّتی در همه ی بخش های زندگی در مورد کودکان و فرزندان کاملاً تأثیر دارد.
اگر نامگذاری فرزدندان و رشد و تعالی آنان و کار کردن و آداب رفتاری و اجتماعی آنان و قوای درونی و بیرونی فرزندان را در وارتباط با مردم تحلیل کنیم و اگر لحظه لحظه افکار و اندیشه ها و پندارهای آنان را تصور کنیم، آموزه ها و دستورات دینی و آسمانی در آن ها تأثیر دارد. هر چند ممکن است گاهی این تأثیرات منفی و زیان بار باشد. و گاهی باورهای اعتقادی با عنوان و نیّت تکامل و سازندگی باعث ایجاد اختلال و برآموزی ها و بدبختی ها در فاراد و فرزندان گردد. ولی بطور کلی در بررسی کلّی و اجتماعی آموزه ها و باورهای دینی و دینداری در تربیت و آموزش فرزندان اثرات مثبت و سازنده دارند که همین تحقیق به موارد گوناگون آن اشاره می کنیم.

 

 

 


«کلیّات»
«بیان مسئله»
خوشبختانه در امر تربیت و آموزش و حتی پرورش تعاریف و آموزش های متناسب و گوناگونی ارائه شده است.
آموزش در مفاهیم بسیار گسترده و پیچیده از دیدگاه های مختلف روان شناسی پرورشی علی اکبر سیف بصورت کلی بصورت زیر آمده است.
آموزش : انتقال اطلاعات و معلومات از منبع و مربّی و انتقال دهنده به یادگیرنده است .
تربیت : برخلاف آموزش هر چند ممکن است از دیدگاه عوام به یک معنی تلقّی شود ولی تربیت مفهوم و معنی فراتر و گسترده تر دارد. تربیت را عده ای پرورش قوای استعدادی، عده ای توانایی حل مسئله متربّیان، عده ای ارائه راه کار ها و راه حل ها برای رسیدن فرد به هدف ذهنی و عده ای کشف استعدادها و خلاقیت ها و باور ساختن آن ها می دانند .
و عده ای فراهم کردن امکانات و خدمات در نیل افراد به توانایی ها و استعدادها می دانند.
چنانچه ملاحظه می شود تربیت و آموزش و پرورش هر چند در یک مجموعه تعبیر و تفسیر می شوند ولی دارای معانی و تعاریف متفاوت اما در یک جهت هستند که دانش جویان و صاحب نظران تعلیم و تربیت و حتی والدین و پدر و مادرها در مواجه شدن با بچه ها و فرزندان این واژه ها و اصطلاحات را بکار می بندند. امّا باید گفت که معمولاً :
تربیت به نوع نگرش و راهکارها و نحوه ی ارائه اصول و مبانی آموزش به افراد در جهت رشد و تعالی را شامل می شود .
آموزش : نوع و میزان اطلّاعات در هر موضوعی و نیز انتقال و ارائه اطلاعات به آموزش گیرنده ها را شامل می شود.
پرورش : با تربیت نزدیکی دارد. اما می توان گفت پرورش نوع خاص تربیت است که رنگ و لعاب اعتقادی و یا جهت دار دارد. مثلاً اگر در تربیت اصول مذهبی را مدنظر قرار دهیم به او پرورش مذهبی داده ایم.
و یا اگر در آموزش نوع آموزش اختصاصاً به اندام و عضلات باشد اصطلاحاً پرورش اندام شامل این نوع آموزش ها می شود. و یا در مورد نحوه ی تربیت زنبور عسل و ... که معمولاً چون جنبه اختصاص و نوع خاص آموزش و ارائه اصول را دارد پرورش اطلاق می گردد.
در دین تحقیق قصد داریم. نوع و میزان و چگونگی تأثیر باورهای دینی در تربیت فرزندان را تبین و بررسی کنیم. که طبیعی است لازم است ابتدا باورهای دینی و اعتقادات مذهبی و راهکارهای ایدوئولوژی در این موضوع کاملاً روشن و آشکار و تعریف گردد و سپس مبانی تربیتی و القای آموزه های دینی در ایران و بخصوص در دهه های اخیر از نقطه نظر والدین و مربیان و اساتید و صاحب نظران تعریف و تفسیر گردد و سپس با روشن شدن این واژه ها و واقعیات جامعه فعلی ما در مدارس و خانواده ها و اجتماع نوع تأثیر و نحوه ی تأثیر و شدت و ضعف آن و حتی عوامل تشدید کننده و تضعیف کننده این تاثیرات را تحت عناوین مختلف مورد بحث و تبادل نظر قرار دهیم و بتوانیم از نتایج این تحقیق و مبانی ادبیات و پیشینه آن که در فصل دوم به آنها اشاره شده است و نیز نتایجی که از فصول مختلف بدست می آوریم به نتایج و مقاصد تحقیق حاضر برسیم.
اهمیت و ضرورت تحقیق :
معمولاً هر تحقیق و پژوهشی از آن نظر اهمیت پیدا می کند که در جامعه مورد اقبال و استقبال و نیز استفاده افراد و گروه های خاصی قرار می گیرد چنانچه امروزه همهی ایرانیان شاهد هستند مسأله و موضوع هسته ای و نیز امور علمی دیگری مثل نانو تکنولوژی و علوم رویانی (باروری) و حتی ارتباطات دیجیتالی به شدت مورد اقبال و توجه مردم و دولت مردان قرار گرفته است و توجه و سرمایه گذاری در آن باعث افزایش بهره وری اقتصادی و حتی اشتغال و نیز تقویت بینه دفاعی و علمی و تحقیقاتی ایران در سراسر جهان می گردد و از همین رهگذر و به همین دلیل اهمیت آن نیز صد چندان می گردد .
اما اگر امروزه تلاش ها و کوشش هایی مثلاً درباره ی نوع راه رفتن سگ ها انجام گیرد. معمولاً اقبال و توجه خاصی به آن نمی شود، زیرا اصولاً موضوع آنچنان دارای اهمیت کمی است که کسی وقت و انرژی و هزینه خود را دذر مطالعه آن حرف نمی کند. اما در مورد مسایل تربیتی و باورهای دینی فرزندان خود که آینده فرزندان آنها و نوع زندگی و حتی موفقیت و علوم موفقیت آنها را بدنبال دارد.
ثانیاً والدین بعنوان افراد ایمانی و با ایمان به فرزندان خود حساس بوده و از این تأثیرات کاملاً همه جانبه حمایت و استقبال می کنند.
امروزه مسئله دین و دینداری آنچنان زندگی فردی و گروهی و خانوادگی و اجتماعی افراد را تحت تأثیر قرار داده که کم تر خانواده و افرادی هستند که مسئله اعتقادات دینی و ارزش های مذهبی بی تفاوت هستند. زیرا اصولاً ماهیت انقلاب ما فرهنگی بوده و به این دلیل انقلاب کرده ایم که باورهای پوچ و بی دینی و ارزش های شهوانی و تقلید گرایانه از غرب را از جامعه خود محو کنیم و به جای آن ارزش ها و باورهای اصیل قرآنی و آسمانی را در جای جای زندگی فردی و اجتماعی خودمان جایگزین کنیم.
امروزه هر جوانی که دارای حس دین خواهی و حس انقلابی بیشتری است، بیشتر مورد حمایت افراد و مردم و حتی دولت قرار می گیرد.
امروزه مفاهیم واقعی و ارزشمند دینی و قرآنی و آسمانی کاملاً در جامعه ما منتشر و پراکنده و در دسترس است و همگان می توانند اصیل ترین و عمیق ترین مسایل دینی را در اسرع وقت از منابع دست اول و کتاب ها و مراکز و افراد و اشخاص کسب کنند و هیچ بهانه ای برای که کاری و عدم دستیابی جوانان به باورها و آموزه های دینی وجود ندارد.
اهداف تحقیق :
هدف های تحقیق حاضر عبارتند از :
1 ) شناخت و تبیین آموزه های دینی و باورهای اعتقادی
2 ) معرفی و تبیین چشم انداز تربیت فرزندان
3 ) بررسی ارتباط باورهای دینی و تربیت فرزندان
اهداف جزئی :
برای نیل به هدف های کلی و اصلی لازم است به برخی از هدف های رفتاری که مقدمه هدف های کلی و اصلی هستند پرداخت.
1 ) چه آموزه ها و باورهایی مناسب فرزندان هستند؟
2 ) چه روشها و متدهایی کارآتر در تربیت می باشند؟
3 ) در جهان فعلی که سراسر گناه و جرم و ناهنجاری موج می زند، چگونه باورهای دینی را به چه روش هایی در شخصیت جوانان درونی کنیم.
4 ) آیا تربیت فعلی خانواده ها و مراکز آموزشی واجد چنین رسالتی هستند؟
5 ) آسیب ها و موانع این تأثیرگذاری کدامند؟
فرضیه های تحقیق :
فرضیه های این تحقیق عبارتند از :
1 ) بین باورهای دینی در خانواده ها و قانون گرایی و تبعیت فرزندان رابطه معنی دار وجود دارد.
2 ) بین باورهای دینی در خانواده ها و انجام وظایف فرزندان در تحصیل و خانه رابطه معنی دار وجود دارد.

 


متغیرهای تحقیق :
متغیرهای تحقیق حاضر عبارتند از :
الف ) متغیر مستقل (باورهای دینی)
ب ) متغیر وابسته (تربیت فرزندان)
به دیگر سخن محقق قصد دارد، تأثیر و رابطه ی دین مداری و اعتقاد به باورهای مذهبی و دینی را در نوع تربیت و شیوه های تربیت گو حتی میزان تربیت فرزندان را آزمون کند و می توان گفت نوعی رابطه ی علت و معلولی در میان متغیرها برقرار است که قصد داریم تأثیر باورهای دینی (متغیر مستقل) را در تربیت فرزندان (متغیر وابسته) مورد ارزیابی و سنجش قرار دهیم.
البته ممکن است در حین بررسی این متغیرها عواملی هم در آن مؤثر باشند مثلاً هوش افراد، ثروت خانواده ها، میزان تحصیلات والدین و نوع تربیت خانوادگی آنها که محقق با اطلاع از این عوامل و شرایط دیگر در صدد کنترل و نظارت بر آن مواضع است که در طرح تحقیقات به این عوامل متغیرهای واسطه یا متغیرهای مزاحم و یا متغیرهای مداخله نیز اطلاق می گردد .

 


تعاریف واژه ها و اصطلاحات :
در هر موضوع و پژوهشی واژه ها و اصطلاحاتی وجود دارد که محقق یا مؤلف یا مترجم بناچار باید آن واژه ها و اصطلاحات نامأنوس و ناآشنا و حتی کلمات لاتینی و خاص را در زیر ورقی ها و یا در آخر کتاب و صفحات خاص آن ها را و توضیح دهد. تا خواننده ضمن مطالعه هیچ ابهام و شبه ای در درک و فهم موضوع و کتاب و مطلب نداشته باشد.
در این تحقیق نیز چند تعاریف و مصداق ها نسبتاً روشن و بیان شده اند ولی جهت اطلاع و روشن شدن کامل اذهان به برخی از واژه ها ئو اصطلاحات و بخصوص تعاریف عملیاتی آن ها اشاره می کنیم.
مربی : افرادی که وظیفه آموزش و تعلیم از هر نوع را به دیگران دارند.
فرزندان : دختران و پسران خانواده ها در خانه قبل از ازدواج که مشمول تربیت هستند.
باورها : اصول و معیارهایی از دین و تعالیم مذهبی که بطور روزمره به آن ها اعتقاد و نیز عمل می کنیم.
دینی : ارزش ها وتعالیم اسلامی که منبعث از قرآن و احادیث و آموزه های کتاب های اسلامی است.
خانواده : مجموعه ای کوچک و عاطفی از پدر و یا مادر یا هر دو با فرزندان دختر و پسر تحت حمایت و اداره والدین.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم :
پیشینه و ادبیات تحقیق
مبانی نظری و تئوریک

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مبانی نظری و تئوریک
«کودکان دربارۀ جهان پیرامون خود، آدمهایی که می بینند، ارتباط بین مردم، و گروههایی که در آن شرکت می کنند چه استنباطی دارند و چه استدلالهایی نزد خود می کنند؟ در این استنباطها و استدلالها کدام تغییرات رشدی دخیل است؟ و چگونه بین عملکرد شناختی اجتماعی و رفتار اجتماعی ارتباط برقرار می شود؟ اینها سؤالاتی اساسی است که در حوزۀ رشد شناختی اجتماعی مطرح می شود» (شانتز، 1983، ص 495).
مطالعۀ شناخت اجتماعی در سالهای اخیر توجه بسیاری از روان شناسان را به خود جلب کرده است، زیرا آنان تشخیص داده اند که واکنشهای عاطفی و اجتماعی کودکان تا حدودی بستگی دارد به اینکه چگونه می اندیشند. مثال زیر را در نظر بگیرید :
کودک چهار ساله ای ظرف سوپی را از جلوی برادر یکساله اش بر می دارد. این کودک سوپ دوست ندارد، به همین دلیل خیال می کند که با این کار به برادرش لطفی کرده است. کودک یکساله داد و فریاد راه می اندازد و پدرش کودک چهار ساله را بخاطر اینکه بدجنسی کرده سرزنش می کند.
در این مثال کودک چهار ساله نمی تواند تشخیص دهد که برادرش چه چیز را دوست دارد و درک نمی کند که ممکن است برادرش علایقی متفاوت از خودش داشته باشد. اگر پدرش از رشد اجتماعی او آگاه می بود او را به خاطر مهربان بودن با برادرش تشویق می کرد و در عین حال به او گوشزد می کرد که برادرش دوست دارد.
اگر بخواهیم تعریف کلی تری بیاوریم باید بگوییم که شناخت اجتماعی به ادراک، تفکر و استدلال دربارۀ انسانها و روابط انسانی اطلاق می شود (فلاول، 1977). بررسیهای مربوط به رشد اجتماعی شناختی بر دانشو فهم کودکان دربارۀ جهان اجتماعی – مردم، خود و روابط اجتماعی – تأکید دارد. که در این فصل بررسی می شود بر ادراک کودکان از خود و دیگران، افکارشان درباره دوستان ، مراجع قدرت و رهبران، قضاوت دربارۀ قواعد اخلاقی و اجتماعی، و علم به عرف اجتماعی تأکید دارد. هر چند که هر موضوعی جنبه های منحصر به فردی دارد، ولی برای استدلال دربارۀ آنها بعضی از اصول مشتررک به کار می رود.
اصول رشد شناختی
بسیاری از تحقیقات دربارۀ شناخت اجتماعی از نوشته ها و نظریه های پیاژه الهام گرفته است. از آنجا که محققان شناخت اجتماعی به شدت تحت تأثیر رشد شناختی هستند جای تعجب نیست که بسیاری از آنان این موضوع را که استنباط و استدلال کودک دربارۀ افراد و روابط اجتماعی مراحل یا سطوحی را پشت سر می گذارند که از لحاظ کیفی متمایز است تأیید می کنند. گفته شده که این مراحل به ترتیب نامتغیری بروز می کند، هر چند که در کودکان مختلف سرعت متفاوتی دارد. هر مرحلۀ پیشرفته تر بر اساس مرحلۀ قبلی است ولی خصوصیات و ساخت سازمانبندی شدۀ جدیدی دارد.
به طور کلی می توان گفت که تفکر اجتماعی کودکان از جهات مختلفی که وابسته به هم است رشد می کند : (الف) از «سطح به عمق» یعنی از توجه به ظواهر تا در نظر گرفتن خصوصیات پایدارتر (مثلاً، از در نظر گرفتن جذابیت دوستان تا قضاوت دربارۀ انگیزشهای شخصی)؛ (ب) از ساده اندیشی تا تفکر پیچیده، یعنی از تمرکز بر یک جنبۀ موضوع یا مسئله (تمرکز) تا در نظر گرفتن جنبه های مختلف به طور همزمان (ج)، از خشک تندیشی تا انعطاف پذیری؛ از توجه به خود و وضعیت فعلی تا توجه به رفاه دیگران و آینده؛ (د) از تفکر عینی به تفکر انتزاعی؛ و (هـ) از افکار پراکنده و گاهی بی ثباتی تا افکار منسجم و با نظام و سازمان یافته (دیمون و هارت، 1982؛ فلاول، 1977).
تشخیص افراد از اشیاء
هر چند که بسیاری از اصول رشد شناختی برای درک هر دو جهان اجتماعی و مادی به کار می رود کودکان از همان آغاز می دانند که اشیای جانداراز اشیای بی جان متفاوتند. ظاهراً از دیگران انتظار کنش متقابل دارند و از اشیاء ندارند. اگر کسی مقابل آنان ساکت یا بیحرکت بماند، اخم می کننند و گریه سر می دهند (گلمن و اسپلک، 1981؛ تروارتن،1977). کودکان 5 ماهه در برابر کسانی که احساسات مثبت از خود نشان می دهند با لبخند واکنش نشان می دهند ولی در برابر پرخاش و ترس و اندوه ناراحت می شوند (کروتزر و چارلز وورث، 1973). وقتی که کودک 8 ماهه ای می بیند که دیگری نگاهش را به جهت خاصی دوخته است کودک هم به همان طرف نگاه می کند (اسکیف و برونز، 1975).
کودک خصوصیاتی که افراد را از اشیای بی جان متمایز می کند – مانند توانایی حرکت مستقل و داشتن حس – را تشخیص می دهد. کودکان 24 ماهه وقتی می بینند صندلی به خودی خود حرکت می کند حیرتزده می شوند ولی از دیدن حرکت یک آدم حیرتی نمی کنند. کودکان سه ساله می فهمند که جمله ای مثل «آن دختر غمگین است» معنی دارد ولی جمله «در غمگین است» بی معنی است (کیل، 1979).

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  95  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله رابطه باورهای دینی و تربیت فرزندان

دانلود مقاله روش های تربیت اخلاقی

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله روش های تربیت اخلاقی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 روش های تربیت اخلاقی
به رغم وجود عوامل محدودکننده انسان مانند وراثت، طبیعت و جامعه انسان می تواند به اراده خود مسیر خویش را برگزیند و از حصار عوامل محدودکننده در اطراف خود بیرون آید؛ حتی این توانایی را پیدا می کند که سرنوشت جدیدی را برای جامعه و تاریخ خود رقم زند.
برای نمونه: قرآن کریم، همسر فرعون و حضرت مریم را به عنوان الگوهایی برای مؤمنان ذکر می کند. آنان با وجود محیط ناسالم، طریق صلاح و رستگاری را برگزیدند.(1)
قرآن به تأثیرپذیری انسان از محیط و شرایط گوناگون اذعان دارد و به او نسبت به تأثیرات آنها هشدار می دهد. در مورد فرزند حضرت نوح (ع) خداوند به صراحت می فرماید: او از اهل تو نیست؛ زیرا به دلیل متأثر شدن از عوامل محیطی ناصالح، از مسیر صلاح و درستی خارج شده است.(2)
خداوند متعال به ستایش از جوانان «اصحاب کهف» می پردازد که با هجرت از محیط فاسد، خود را از عوامل محیطی ناسالم دور ساختند و ایمان خویش را حفظ کردند.(3)
می توان گفت: اقدام شجاعانه سحره فرعون در زیر پا گذاشتن موقعیت اجتماعی خود و ایمان آوردن به حضرت موسی(ع) الگوی توبه حقیقی برای دیگران می شود.(4)
به جهت اختصار چند نمونه از الگوهای قرآنی را ذکر می کنیم:
* یوسف، قهرمان مقاومت در مقابل شهوت.(5)
* جوانان کهف، اسوه های مهاجرت در راه خدا برای رشد و هدایت.(6)
* اسماعیل، نماد تسلیم در مقابل فرمان خدا.(7)
* ابراهیم، الگوی فطرت جویی، عادت گریزی و بت شکنی.(8)
* نوح، الگوی پایداری و استقامت در تبلیغ دین.(9)
* ایّوب، قهرمان صبر و تحمّل در شداید روزگار.(10)
* داود جوان، نمونه شهامت و شجاعت در مبارزه با طاغوت.(11)
قرآن کریم در همه این موارد می فرماید: «... اینان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده است، پس به هدایت آنان اقتداکن....»(12)
برترین الگوی تربیتی قرآن
قرآن کریم پیامبر اسلام(ص) را سرمشق و الگوی مطلق در همه ابعاد زندگی برای همه خداجویان و کسانی که اعتقاد به رستاخیر دارند، معرفی می کند: «بی تردید، برای شما در همه ابعاد (چه در صبر و مقاومت و چه در دیگر اوصاف و افعال نیکو) اسوه و الگوی
نمونه در (اقتدای به) رسول خدا(ص) است. برای آن که به ثواب خدا و روز قیامت امیدوار باشد و یاد خدا بسیار کند.»(13)
قرآن کریم پیامبر گرامی اسلام(ص) را به عنوان اسوه و الگوی تربیت مردم معرفی می کند و از او به عنوان صاحب «خُلق عظیم» یاد نموده است: «و تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری»(14) در این که مقصود از «خلق عظیم» پیامبر اکرم(ص) چیست؟ اقوالی گفته شده است از جمله:
الف) تو بر دین بزرگی هستی که دین اسلام است.
ب) تو متخلّق به اخلاق اسلام و بر طبع بزرگی هستی و حقیقت اخلاق آن است که انسان نفس خود را به آن بیاراید.
ج) خلق عظیم صبر بر حق و بخشش وسیع و تدبیر به اقتضای عقل است.
د) عایشه گوید: اخلاق پیامبر متضمّن بود، آنچه که در ده آیه اول سوره مؤمنون آمده است و کسی را که خداوند ستایش کند بر این که اخلاق بزرگی دارد، دیگر بعد از آن ستایش، ستایشی نیست.
هـ) خداوند خلق او را عظیم فرموده برای این که با اخلاقش با مردم معاشرت
داشت و با قلبش جدا بود، پس ظاهرش با مردم باطنش با خدا بود.
آری، پیامبر گرامی اسلام (ص) به سبب «خُلق عظیم» و «رحمة للعالمین» بودن، آینه مکارم اخلاقی برای همگان است، تا آنجا که بارها می فرمودند: «من فقط برای تکمیل و تمام کردن مکارم اخلاق مبعوث گشته ام.»(15) و در آیه ذیل، خداوند در اوجی تماشایی، رسولش را به داشتن چشم محبت و رحمت و لطف همراه با شکیبایی با مؤمنان می ستاید و به حبیب مهربانش، حضرت محمد(ص)، مباهات می کند: بی تردید، پیامبری (حضرت محمد (ص)) از میان خودتان (از پیکره خودتان) به سوی شما آمده است که رنجهای شما بر او به غایت ناگوار است.
قرآن کریم «لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتّم حریص علیکم بالمؤمنین رؤف رحیم»(16) رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است و اصرار به هدایت شما دارد، و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است، به اندازه ای پیامبراکرم برای هدایت و راهنمایی و رسیدن به سعادت مردم تلاش می کرد و غمناک بود که خداوند در قرآن در چند مورد به آن حضرت تسلیت می گوید و می فرماید:
ناراحت و غمناک مباش، از جمله: «جان خودت را به خاطر شدت تأسف بر آنها از دست نده که خداوند به آنچه انجام می دهند عالم است.»(17)
«گویی می خواهی خود را از غم و غصه به خاطر اعمال آنها هلاک کنی، اگر آنها به این گفتار ایمان نیاورند.»(18)
«گویی می خواهی خود را هلاک نمایی که چرا اینها ایمان نمی آورند»(19) این اوصاف برجسته که حرص بر هدایت و تربیت مردم و مهربانی نسبت به مؤمنین و ناراحتی از عدم ایمان کفار و منافقین است، فقط در قرآن برای پیامبر اکرم(ص) ذکر شده است.
قرآن کریم دستورات مختلفی به پیامبر اکرم(ص) می دهدکه مقصود اصلی از آن دستورات، تربیت و تزکیه مردم است که مردم با عمل کردن به این دستورات و فرامین قرآن بتوانند به فضایل و مکارم اخلاق دست یابند.
نگاه معنادار پیامبر اکرم (ص) که از سر عشق و علاقه به انسانها برمی خیزد، کافی است انسان را به حرکت درآورد و در صف بلال و سلمان و ابوذرها بنشاند.
امام علی(ع) می فرماید: «پیامبر (ص) هر روز یکی از مکارم اخلاقی خود را برای من آشکار می ساخت و مرا به پیروی از آن امر می کرد.»(20)
2ـ روش انذار و تبشیر
یکی از روشهای مؤثر در تربیت که در قرآن کریم بدان اشاره شده است، «انذار و تبشیر» است. مقصود از انذار بیم دادن و ترسانیدن از عواقب گناهان و اعمال زشت است و منظور از تبشیر نوید دادن به رحمت و فضل الهی است.
واژه شناسان و همچنین مفسران، واژه «انذار» را به عنوان بیم دادن و آنچه مردم را در مورد عواقب سوء رفتارشان آگاه می سازد، و «تبشیر» را به عنوان آگاهی دادن یا نویددادن به رحمت و فضل الهی و پیامدهای خوشایند رفتار تعریف می کنند.(21) حتی زمانی که پیامبران الهی (ع) به دلیل سرپیچی مردم اندوهگین می شدند، وحی آنها را متقاعد می ساخت که موظف نیستند مردم را به قبول رسالتشان وادار کنند؛ تنها رسالت آنها اطمینان از انتقال کلام خدا به مردم بود.(22)
زمخشری در تفسیر آیه 119 سوره بقره، می گوید: پیامبران (ع) فقط وظیفه دارند مردم را از سرانجام و عاقبتشان آگاه سازند. بنابراین، پیامبر نمی تواند مردم را در ایمان به خدا مجبور سازد. چنان که ذیل آیه شریفه نیز دلالت دارد که به دلیل ایمان نیاوردن دوزخیان، از تو بازخواست نمی شود.(23)
مفسر بزرگ اهل سنت، فخررازی، در تفسیر آیه 213 سوره بقره می گوید: در این آیه، واژه «مبشرین» پیش از «منذرین» آمده است؛ زیرا تبشیر بسان پیشگیری از بیماری است، در حالی که انذار همانند درمان بیماری پس از وقوع آن است. بی تردید همیشه، تبشیر و پیشگیری قبل از درمان ایفای نقش می کند.(24)
متفکر شهید استاد مطهری(ره) نیز در تفسیری جالب از دو واژه «انذار و تبشیر» می فرماید: تبشیر مانند یک عامل جذب و جلب کننده (قائد) است که مردم را به کسب پاداش فرامی خواند، اما انذار یک عامل سوق دهنده (سائق) است که در عین آن که مردم را بیم می دهد تا از کیفر اجتناب کنند، آنها را به صراط مستقیم رهنمون می سازد.
بنابراین، بشارت و انذار یا تشویق و تهدید، (انذار و تبشیر) بخش مهمی از انگیزه های تربیتی را تشکیل می دهد. انسان هم باید در برابر انجام کار نیک تشویق شود و هم در برابر کار بد کیفر ببیند تا آمادگی بیشتری برای پیمودن مسیر اول و گام نگذاردن در مسیر دوم پیدا کند. تشویق به تنهایی برای رسیدن به تکامل اخلاقی فرد یا جامعه کافی نیست؛ زیرا انسان در این صورت مطمئن است که انجام گناه برای او خطری ندارد. از طرفی انذارِ تنها نیز برای تربیت اخلاقی افراد مؤثر نیست، چون ممکن است روحیّه یأس و ناامیدی چنان که در زمان کنونی افراد روانی و مأیوس زیاد شدند به وجود آورد.
قرآن کریم در وصف انبیای الهی می فرماید: «فبعث اللّه النبیین مبشرین و منذرین»(25) خداوند پیامبران را نویددهنده و بیم دهنده برانگیخت و نیز می فرماید: «و ما نرسل المرسلین الّا مبشّرین و منذرین»(26) ما انبیا را نفرستادیم، مگر در حالی که نویددهنده و بیم دهنده بودند.
آری، انبیا و رسولان الهی که مربیان حقیقی و معلمان دلسوز بشر بودند از این دو روش برای تربیت اخلاقی و روحی انسانها استفاده کرده اند. از نظر قرآن کریم انذار و ترسانیدن تنها در افرادی که روح حقیقت طلبی و حقجویی در آنهاست اثر می کند و در افراد معاند و لجوج تأثیر ندارد. چنان که قرآن کریم در چند آیه به این مطلب تصریح می کند: «انّما انت منذر من یخشیها»(27) همانا کسانی که خشیت الهی دارند آنها را می ترسانی و نیز می فرماید: «لینذر من کان حیّاً»(28) پیامبر به وسیله قرآن، کسانی را که حیات انسانی دارند و قلب آنها سالم و پاک است می ترساند.
3ـ روش موعظه و اندرز
قرآن کریم، یکی از روشهای مؤثر در تربیت روحی انسانها را «موعظه و اندرز» می داند و در بسیاری از آیات به آن سفارش نموده گرچه خود قرآن کتاب موعظه و اندرز است که از طرف پروردگار برای شفای بیماری های درونی انسان و کسب فضایل اخلاقی نازل شده است. چنان که قرآن کریم می فرماید: «یا ایها الناس قد جاءتکم موعظة من ربّکم و شفاء لما فی الصدور»(29) ای مردم! اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده و درمان آنچه در سینه هاست؛ گرچه از این موعظه قرآن فقط اهل تقوا و بهره مند می شوند. «و موعظة للمتقین» این تعبیر در چهار مورد از قرآن آمده است.(30)
قرآن کریم پر از ارشاد و اندرز است. سراسر سوره لقمان و دیگر قصص قرآن، بیشتر جنبه پند و اندرز دارد. چنان که لقمان حکیم برای تربیت فرزندش او را موعظه می نمود: «اذ قال لقمان لابنه و هو یعظه»؛ زمانی که لقمان به فرزندش گفت و حال این که او را موعظه می کرد، این چنین موعظه نمود: «یا بنیّ لاتشرک باللّه انّ الشرک لظلم عظیم»(31) پسرم! برای خدا شریکی مگیر، زیرا شرک ستمی بزرگ است.
خداوند پیامبر گرامی اسلام (ص) را مأمور به موعظه کرد: «قل انمّا اعظکم بواحدة ان تقوموا للّه مثنی و فرادی»(32) یعنی بگو: که من شما را به یک موضوع پند می دهم و آن این که چه دو نفر باشید چه یک نفر برای خداوند کار کنید.
حکمت بزرگ تربیت در موعظه و اندرزها نهفته است. «در شنیدن اثری است که در دانستن نیست.»(33) مستمع باید پذیرا باشد و واعظ نیز خود الگوی عملی گفته هایش باشد. از این روست که موعظه امام علی (ع) در «همام» چنان اثری می گذارد، که پس از شنیدن صفات متقین مدهوش گردیده و به لقای خدا می پیوندد.
از دیدگاه قرآن کریم، انسان در سراسر عمر، به موعظه و پند و اندرز نیازمند است، چه نوجوان باشد چه عمر او زیاد باشد. بنابراین قرآن موعظه لقمان به فرزند نوجوانش را چنین بیان می کند: «پسرم! برای خدا شریکی مگیر، زیرا شرک ستمی بزرگ است.»(34) همچنان که موعظه خداوند به حضرت نوح را که عمر طولانی داشت، نیز بیان می کند.(35)
4ـ روش نصیحت و خیرخواهی
یکی از روشهای مؤثر برای تربیت نفس که قرآن بدان اشاره نموده است، روش «نصیحت و خیرخواهی» است. واژه «نصیحت» از ماده «نُصح» به معنای خلوص و بی غل و غش بودن است. «ناصح العسل» به معنی عسل خالص است و این تعبیر در مورد سخنانی که از روی نهایت خلوص و خیرخواهی گفته می شود به کار رفته است.
نصیحت و خیرخواهی و ارشاد ارائه راه رشد و هدایت به سوی آن است. این عمل از وظایف پیامبران الهی و ائمه معصوم (ع) و مطلوب اولیاء دین به شمار می رود.
امام سجاد (ع) در فرازی از دعای «مکارم الاخلاق» در مناجات خود با خداوند عرض می کند: «وَاجْعَلْنی مِنْ أَهْلِ السَّدادِ وَ مِنْ أَدِلَّةِ الرَّشادِ؛ بارپروردگارا! مرا از ثابت قدمان و ملازمان حق و از راهنمایان به سوی رشد و فضایل اخلاقی قرار ده.»(36)
و نیز در دعای «افتتاح»، بنده سالک از خدا این چنین طلب می کند: «اَللَّهُمَّ اِنَّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فی دَوْلَةٍ کَریمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الاسْلامَ وَ اَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَ اَهْلَهُ وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلی طاعَتِکَ وَ الْقادَةِ اِلی سَبیلِکَ...؛ پروردگارا! دولت کریمه ای که اسلام و اهلش را به وسیله آن عزت بخشی و نفاق و منافقان را به خاک مذلت نشانی، از تو می طلبیم، و در آن حکومت ما را از داعیان و هدایتگران به طاعت خویش و از پیشوایان دعوت کننده به راه خود قرار ده.»
قرآن کریم انبیا و پیشوایان دینی را نصیحت کنندگان و خیرخواهان بشر معرفی می نماید که در سوره «اعراف» قرآن کریم از چهار نفر آنها یاد می نماید: حضرت نوح (ع)؛ حضرت هود (ع)؛ حضرت صالح (ع)؛ حضرت شعیب (ع). حضرت نوح (ع) می فرماید: «ابلّغکم رسالات ربی و انصح لکم»(37) پیامهای پروردگار را به شما می رسانم و شما را نصیحت می کنم.
حضرت هود (ع) گوید: «ابلّغکم رسالات ربی و أنا لکم ناصح امین»(38) رسالت های پروردگارم را به شما ابلاغ می کنم و خیرخواه امینی برای شما هستم.
حضرت صالح (ع) گوید: «یاقوم لقد ابلغتکم رسالات ربی و نصحت لکم و لکن لا تحبّون الناصحین»(39) ای قوم! من رسالات پروردگارم را به شما ابلاغ کردم و برای شما خیرخواهی را انجام دادم، ولی شما خیرخواهان را دوست ندارید.
حضرت شعیب (ع) گوید: «لقد ابلغتکم رسالات ربی و نصحت لکم»(40) من رسالات پروردگارم را به شما ابلاغ کردم و برای شما خیرخواهی نمودم.
آری، پیامبران الهی برای آگاهی و آشنایی بشر به وظایف خویش و تربیت اخلاقی آنان، از نصیحت و خیرخواهی به عنوان یک روش استفاده نموده اند.
پیامبر گرامی اسلام (ص) انسانها را به نصیحت کردن یکدیگر تشویق می فرماید: «انّ اعظم الناس منزلة عندالله یوم القیامة امشاهم فی ارضه بالنصیحة لخلقه»(41) بزرگترین مردم از لحاظ مرتبه نزد خدا در روز قیامت کسی است که برای نصیحت خلق در زمین بیشتر سعی و تلاش نماید.
در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده که می فرماید: «یجب للمؤمن علی المؤمن النصیحة له فی المشهد و المغیب»(42) بر مؤمن واجب است که در حضور و غیاب، خیرخواه مؤمن باشد و نیز می فرماید: «علیکم بالنّصح لله فی خلقه فلن تلقاه بعمل افضل منه»(43) بر شما باد به نصیحت کردن مخلوق برای رضای الهی که خدا را به عمل بهتر از آن ملاقات نکنی.
هدف از ارشاد و نصیحت، ارتقای سطح تربیت و فرهنگ و ترویج فضایل اخلاقی و تعظیم شعائر است. گرچه برخاسته از ترک واجب یا ارتکاب کار حرامی نباشد، یعنی لازم نیست تا از شخصی گناه یا ترک واجبی سر زند که به خاطر جلوگیری از آن این کار واجب شود. بلکه بیشترین هدف از این عمل، پیشگیری و ایجاد مصونیت در جامعه، نسبت به جرم و سرپیچی از وظیفه، محسوب می شود، و همین نیز تفاوت آن با امر به معروف و نهی از منکر است. و این کاری است بس شریف که هم شکر زبان است و هم زکات دانش.
نکته ای که تذکر آن ضروری می نماید این است که برخی از مردم وقتی کار خطایی و یا عیبی را از کسی مشاهده می کنند، در مقابل چشم دیگران آن را برای وی بازگو می کنند و در جمع مردم به او تذکر می دهند. این شیوه، گذشته از این که آبروی او را برده و سایر افراد را که ممکن است متوجه خطای او نشده اند از عمل و رفتار او آگاه می سازد و چنین امری شاید از مصادیق اشاعه فحشاء هم محسوب شود نصیحت و تذکر را بی اثر ساخته و ممکن است موجب دشمنی و عداوت او نیز گردد. در حالی که صرفنظر کردن از آن در آن هنگام و یادآوری آن در «پنهانی»، تأثیر سخن را چندین برابر خواهد کرد، زیرا مربی با این عمل، صداقت و دلسوزی خود را ثابت نموده و با جلب اعتماد او، به مقصود تربیتی خود نزدیک می شود.
امام عسکری (ع) می فرمایند: «مَنْ وَعَظَ أَخاهُ سِرّا، فَقَدْ زانَهُ وَ مَنْ وَعَظَهُ عَلانِیَةً، فَقَدْ شانَهُ»(44) هر کس برادر دینی خویش را در پنهانی پند و اندرز دهد، مایه زینت او شده و کسی که او را در حضور دیگران اندرز دهد، مایه خواری او شده است.
این نکته به ویژه در ارتباط والدین با فرزندان خود از اهمیت بسزایی برخوردار است، زیرا پدر و مادر از هر کس بدین امر سزاوارترند که در عین دلسوزی و مراقبت از حال فرزندان خود و هدایت و تذکر به موقع خطاهای آنها، عیب پوش جوانان و نوجوانان خویش باشند و نقایص و خطاهای آنان را، نزد هیچ جمعی برملا نکنند.
5 ـ وصیت به خیر و حق
قرآن کریم، یکی از روشهای مؤثر و مفید در تربیت را مسئله «وصیت» دانسته است. وصّیت به عنوان یک روش تربیتی فقط در هنگام مرگ و آن هم برای تقسیم اموال و تعیین تکالیف به کار نمی رود، بلکه وصیت که به معنای سفارش و خواستن بعضی از امور است، به صورت گسترده در شریعت اسلام برای بیان وظایف فردی و اجتماعی و رعایت مسایل اخلاقی به کار رفته است.
قرآن کریم از حضرت عیسی (ع) نقل می کند: «و اوصانی بالصلوة و الزکوة ما دمت حیّاً»(45) خداوند به من وصیت و سفارش کرد که تا وقتی زنده هستم، نماز بخوانم و زکات بپردازم.
خداوند به انسان سفارش می کند که «و وصّینا الانسان بوالدیه حُسنا»(46) با پدر و مادر خود به خوبی رفتار کند، ولی اگر آنها فرزندان خود را وادار کنند که: «لتشرک بی ما لیس لک به علم فلا تطعهما»(47) آنچه را که نمی دانند شریک خدا قرار دهند، در این صورت نباید از آنان اطاعت کند.
قرآن کریم می فرماید انسانها در قیامت در خسران و زیان هستند، مگر کسانی که اهل ایمان و عمل صالح باشند و مردم را به حق و حقیقت و صبر و استقامت و فضایل اخلاقی و مکارم نفسانی توصیه کنند.(48)
پیامبر اکرم (ص) بسیاری از مسایل تربیتی و اخلاقی را به صورت وصیت بیان داشته اند. وصیّت های آن حضرت به تفصیل در کتاب «مکارم الاخلاق» مرحوم طبرسی درج شده است. از جمله وصیّت های آن حضرت به امام علی (ع) این است که چهار چیز را قبل از چهار چیز دریاب: «شبابک قبل حرمک و صحتک قبل سقمک و غناک قبل فقرک و حیاتک قبل مماتک» جوانی را قبل از پیری؛ سلامتی را قبل از بیماری؛ بی نیازی را قبل از فقر؛ زندگی را قبل از مرگ.
6ـ روش تفکر در طبیعت
در قرآن کریم بیش از 750 آیه اشاره به ظواهر طبیعت می کند. ابعاد گوناگون جلوه ها و زیبایی های آن را یادآور می شود. در اغلب این آیات، ما را توصیه به مطالعه کتاب طبیعت و پندآموزی آن می کند. بی گمان، هدف این آیات، طرح علوم طبیعی و بیان قوانین آن نیست، هر چند به نکاتی اشاره دارد که پس از قرنها اهمیت و حساسیت آن شناخته شده و خبر از این حقیقت می دهد که گوینده آن در اتصال به مبدأ الهی و آفریننده جهان است. آفریننده ای که از همه چیز خبر دارد و با آگاهی آنها را پدید آورده و برای ما رام کرده است. قرآن کتاب هدایت است و منظور از ذکر این شگفتی ها تدبر در موجودات طبیعی و توجه به نشانه های آن در اصل خلقت است. از این رو در آیات مختلف به تدبّر و تفکّر در طبیعت دستور داده است. چه آنها که به تفکّر در مجموعه خلقت امر کرده و چه آنها که به اندیشه در جزء جزء آن، مانند زنبورعسل، شتر، کوه ها و نهرها، درختان و میوه ها، باران، آفتاب و ماه، خواب و غیر آن فرمان داده است.(49)
جهان آفرینش آنقدر حیرت انگیز و شگفت آور است که بشر عادی هیچگاه نمی تواند مدّعی شود که به تمامی اسرار آن واقف گشته است. و آنچه تاکنون بدان دست یافته، در برابر مجهولاتش همچون قطره ای در کنار اقیانوس بیکران است. بر اساس تعلیم قرآن کریم، شماره موجودات الهی و اسرار آن، پایان ناپذیر است.(50)
جهان طبیعت دو چهره دارد، یکی ملک و دیگری ملکوت. صورت ملک آن همین ظاهر طبیعت، و ملکوت عالم، باطن و حقیقت آن است. و به بیان دیگر، ملکوت جهان جنبه ربطی و وابستگی آن به مبدأ آفرینش است.
تفکّر در طبیعت دو دستاورد مهم برای بشر به ارمغان دارد؛ یکی آنکه او را بر طبیعت تسخیر بیشتری می بخشد و در جهت بهره وری زیادتر و قانونمندتر به او کمک می کند و دیگر این که راه ورود به ملکوت عالم را به روی او باز می کند.
بسیاری از متفکّران در عملیّات فکری و پژوهشی خود، تنها در همین محدوده مُلک می مانند و ورای آن را جستجو نمی کنند و در نظر این کسان، جهان طبیعت، جز همین ظاهر آن چیز دیگری نیست.
قرآن کریم درباره آنان می فرماید: «یعلمون ظاهرا من الحیاة الدنیا و هم عن الآخرة هم غافلون»(51) آنان جز ظاهری از زندگی دنیا نمی دانند و از ورای آن که جهان آخرت است غافل اند.
اینان در تحقیقات خود چنانچه بدان سوی دیگر نیز هدایت شوند، بدان پشت می کنند و به حسابش نمی آورند.
قرآن کریم درباره آنان می فرماید: «... و إن یروا سبیل الرّشد لایتخذوه سبیلا و ان یروا سبیل الغیِّ یتخذوه سبیلا ذالک بانّهم کذّبوا بآیاتنا و کانوا عنها غافلین»(52) اگر راه رشد بر آنان عرضه شود دنبال نمی کنند و اگر طریق ضلالت به آنان ارائه شود می پذیرند و این بدان خاطر است که نشانه ها و آیات ما را تکذیب کرده و از آن غافل اند.
در حالی که بر اساس آنچه از آیات قرآنی استفاده می شود، تفکّر صحیح در پدیده ها و موجودات دنیای طبیعت، به جهت ارتباط و پیوستگی عمیق بین مُلک و ملکوت، انسان را به صورت قهری به سوی عالم ملکوت هدایت می کند. برای نمونه، قرآن کریم می فرماید: «الّذین یذکرون اللّه قیاما و قعودا و یتفکرون فی خلق السموات و الارض ربّنا ما خلقت هذا باطلاً سبحانک فقنا عذاب النّار»(53) بر اساس آنچه از آیات قرآنی استفاده می شود، تفکّر صحیح در پدیده ها و موجودات دنیای طبیعت، به جهت ارتباط و پیوستگی عمیق بین مُلک و ملکوت، انسان را به صورت قهری به سوی عالم ملکوت هدایت می کند.
آنهایی که چه در حال قیام و چه در حال نشستن به یاد خدایند و در آفرینش آسمانها و زمین می اندیشند می گویند پروردگارا! باطل و بیهودگی در ساحت خلقتت راه ندارد. پاک و منزهی. ما را از عذاب جهنّم محافظت فرما!
امام خمینی (ره) در این زمینه می گویند: «اگر تدبّر در آفرینش آسمانها و زمین نموده و به صنفهای فرشتگان آسمانی و زمینی و صفها و طوایف سپاهیان «اللّه» ایمان آوردی ... حقیقت نفوذ مشیّت الهی و حتمیّت آن و بسط احاطه آن برای تو مکشوف می شود ...»(54) در روایتی از امام صادق (ع) آمده است: «أفضل العبادة إدمان التّفکر فی اللّه و فی قدرته» بافضیلت ترین عبادتها تداوم تفکّر و اندیشه در صفات خدا و مظاهر قدرت او است.(55)
7ـ یاد مرگ و قیامت
قرآن کریم یکی از روشهای مؤثر در تربیت را «یاد مرگ و قیامت» دنسته است. این صحیفه آسمانی وقتی پیامبران الهی را به عظمت و بزرگی یاد می کند، می فرماید: یاد قیامت و سرای آخرت بود که آنها را به این مرتبه والا و مقام و منزلت عالی انسانی رسانید.
«به خاطر بیاور بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را صاحبان (دستهای نیرومند) و (چشمان بینا) ما آنها را با خلوص ویژه ای خالص کردیم و آن یادآوری سرای آخرت بود و آنها نزد ما از برگزیدگان و نیکانند.»(56)
قرآن کریم علت تباهی و سقوط افراد گنهکار را فراموشی قیامت و روز حساب دانسته و می فرماید: «کسانی که از راه خداوند گمراه شوند عذاب شدیدی به خاطر فراموش کردن روز حساب دارند.»(57)
بی شک یکی از پندآموزترین و تکان دهنده ترین حوادث در زندگی بشری «مرگ» است، که توجّه بدان قلبهای مستعدّ را از خواب غفلت بیدار کرده و کاخ آمال و آرزوهای دروغین و خیالی شخص را بر سرش خراب می کند و غرور و نخوت را از اعماق جان آدمی ریشه کن می نماید. یاد مرگ و قیامت در تربیت و تهذیب روح انسان تأثیر فراوان دارد و در منابع روایی اسلام نیز بدان اشاره شده است.
امام صادق (ع) می فرماید: «ذکر الموت یمیت الشهوات فی النفس و یقلع منابت الغفلة و یقوّی القلب بمواعد اللّه و یرق الطبع و یکسر اعلام الهوی و یطفئ نار الحرص و یحقّر الدنیا»(58) یاد مرگ شهوات در نفس را می میراند و غفلت انسان را از بین می برد و باعث قوت قلب انسان به وعده های الهی می شود، طبیعت انسان را نرم و هوس را می شکند و آتش حرص را خاموش و دنیا را در نظر انسان حقیر می کند.
رسول اکرم (ص) می فرماید: «اکثروا ذکر هادم اللّذات»(59) زیاد به یاد از بین برنده لذّتهای مادی باشید.
امام علی (ع) می فرماید: «اکثروا ذکر الموت تهوّن علیکم المصائب»(60) زیاد به یاد مرگ باشید تا مصیبتها و سختیهای روزگار بر شما آسان شود.
از پیامبر اکرم (ص) روایت شه که فرمود: «برترین زهد در دنیا یاد مرگ است و برترین عبادت یاد مرگ است و برترین اندیشه یاد مرگ است.»(61)
و نیز فرمود: «زیرک ترین مردم کسی است که بیش تر به یاد مرگ باشد.»(62)
«هر کس زیاد به یاد مرگ باشد، به اندک سرمایه دنیا راضی می شود.»(63)
«هر کس زیاد به یاد مرگ باشد، خداوند او را دوست دارد.»(64)
آموزه های اسلامی برای تهذیب روح بشر و تربیت وی، موضوع یاد مرگ و قیامت را در ابعاد مختلفی مطرح کرده اند که به چند نمونه از آنها اشاره می کنیم:
1ـ در طهارت: در دعای وضو می خوانیم: خداوندا! صورت مرا سفید گردان در روزی که صورتها سیاه خواهد بود. «اللّهم بیّض وجهی یوم تسودّ فیه الوجوه»
2ـ در نماز: در نماز می خوانیم: «مالک یوم الدین» از این که مسئله مالک و صاحب اختیار بودن خداوند در قیامت، در نماز مطرح شده، روشن می شود که انسان نمازگزار در نماز باید به یاد قیامت باشد.
3ـ در انفاق: «انما نطعمکم لوجه اللّه ... انا نخاف من ربّنا یوماً عبوسا قمطریرا»(65)
4ـ در روزه: پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «و اذکروا بجوعکم و عطشکم فیه جوع یوم القیامة و عطشه»(66) به وسیله گرسنگی و تشنگی روزه، از گرسنگی و تشنگی روز قیامت یاد کنید.
5 ـ در جهاد: قرآن کریم به کسانی که به بهانه گرمی هوا به جهاد نمی رفتند می فرماید: «قل نار جهنم اشدّ حرّاً لو کانوا یفقهون»(67) ای پیامبر! به آنان بگو آتش دوزخ از این هم گرمتر است، اگر می دانستید.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   35 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله روش های تربیت اخلاقی

تحقیق در مورد تعلیم و تربیت در اسلام

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد تعلیم و تربیت در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تعلیم و تربیت در اسلام


تحقیق در مورد تعلیم و تربیت در اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:30

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث ما درباره تعلیم و تربیت در اسلام است . تعلیم و تربیت ، بحث‏ ساختن افراد انسانها است . یک مکتب که دارای هدفهای مشخص است و مقررات همه جانبه‏ای دارد و به اصطلاح سیستم حقوقی و سیستم اقتصادی و سیستم سیاسی دارد ، نمی‏تو اند یک سیستم خاص آموزشی نداشته باشد . یعنی‏
مکتبی که می‏خواهد در مردم طرحهای خاص اخلاقی ، اقتصادی و سیاسی را پیاده‏ کند بالاخره اینها را برای انسانها می‏خواهد ، اعم از اینکه هدف، فرد باشد یا جامعه ، که این خود مسأله‏ای است ، که در همین جا باید بحث بشود .

اگر هدف ، جامعه باشد ، بالاخره این افراد هستند که به وسیله آنها باید این طرحها پیاده شود . افراد باید آموزش ببینند و طوری پرورش پیدا کنند که همین طرحها را در اجتماع پیاده کنند . و اگر هدف فرد باشد نیز ] بدیهی است که آموزش و پرورش افراد  ضروری است ] . در اسلام ، هم اصالت فرد محفوظ است و هم اصالت اجتماع ، یعنی فرد خودش خالی از اصالت نیست . پس بالاخره طرحی و برنامه‏ای برای‏ ساختن فرد وجود دارد ، اعم از اینکه فرد را باید ساخت برای طرحهایی که‏
برای اجتماع و جامعه است - و این طرح و برنامه را به عنوان مقدمه ساختن‏ اجتماع در نظر بگیریم - یا فرد را باید ساخت از این نظر که هدف ، ساختن‏ افراد است ، و یا از یک نظر جمعی فرد باید ساخته بشود ، هم از آن جهت‏ که باید مقدمه‏ای و ابزاری برای ساختن اجتماع باشد و هم از نظر اینکه‏
خودش هدف است . اینجاست که ما باید با اصول تعلیم و تربیت اسلامی آشنا بشویم . اولا
آیا اسلام برای مسأله تعلیم به عنوان آموزش دادن و آگاهی دادن اهمیتی‏
قائل است یا نه ؟ و به عبارت دیگر آیا اسلام عنایتی به پرورش عقل و فکر انسان دارد یا چنین عنایتی ندارد ؟ این همان مسأله علم است که از قدیم‏ میان علما مطرح بوده ، هم اصل مطلب که اسلام دینی است که به علم دعوت‏ کرده است ، و هم خصوصیات آن که آن علمی که اسلام به آن دعوت کرده است‏
چه علمی است ؟ که افرادی نظیر غزالی ، فیض و دیگران در این زمینه بحث‏ کرده‏اند . و از نظر تربیت و پرورش هم که مقررات اخلاقی اسلام ، همه ، مقررات پرورشی انسانها است که انسانی که اسلام می‏خواهد پرورش بدهد ، انسان نمونه اسلام چگونه انسانی است و مدل آن انسان چگونه مدلی است . البته مسائل دیگری هم در اینجا هست که مربوط به کیفیت اجرای مطلب است‏ ، یعنی هدفها مشخص ، ولی برای تربیت انسان از چه متود و روشی بایداستفاده کرد ؟ یعنی تا چه اندازه ملاحظات روانی در تعلیمات اسلامی منظور شده است ؟ مثلا در تعلیم و تربیت کودک چه دستورهایی رسیده و در آن‏ دستورها چقدر واقع بینی و ملاحظات روانی رعایت گردیده ، و درگذشته ،
تعلیم و تربیتهای قدیمی ما چقدر منطبق با تعلیمات اسلامی بوده و چقدر نبوده ، و تعلیم و تربیتهای امروز ما چقدر منطبق است ؟


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تعلیم و تربیت در اسلام

پایان نامه کارشناسی ارشد صنایع دانشگاه تربیت مدرس تهران با موضوع : طرحی سازمان مپنا(مدیریت پروژه های نیروگاهی)

اختصاصی از فی ژوو پایان نامه کارشناسی ارشد صنایع دانشگاه تربیت مدرس تهران با موضوع : طرحی سازمان مپنا(مدیریت پروژه های نیروگاهی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه کارشناسی ارشد صنایع دانشگاه تربیت مدرس تهران با موضوع : طرحی سازمان مپنا(مدیریت پروژه های نیروگاهی)


طرحی سازمان مپنا(مدیریت پروژه های نیروگاهی) ،پایان نامه کارشناسی ارشد صنایع تربیت مدرس،مناسب جهت آشنایی با ساختارسازمانی به صورت کاملا کاربردی 136 صفحه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چکیده پایانامه:

موضوع مورد بحث پایانامه طراحی سازمان بهینه برای شرکت مپنا مدیریت پروژه نیروگاهی است.(این شرکت به عنوان پیمانکاری عمومی از طرف وزارت نیرو بمنظور اجرا پروژه های نیروگاهی ایجاد گردیده است) و در جهت طراحی سازمان آن اقداماتی به شرح زیر صورت گرفته است.

1-در مقدمه سعی شده تصویر روشنی از پیمانکاران عمومی داده شود و سپس سعی شده اهداف مپنا و چگونگی عمل کرد آن در آینده مورد بررسی قرار گیرد.

2-در بخش اول سازمانهای رسمی که امروزه برای ایجاد و هماهنگی بین بخش های مختلف یک سازمان بکار گرفته می شوند مورد ارزیابی قرار گرفته و در ادامه به بحث تمرکز و عدم تمرکز پرداخته شده است.

3- در بخش دوم براساس اطلاعات جمع آوری شده ، سازمان مورد نیاز مپنا به روش های مختلف طراحی شده است.که حاصل طراحی های مختلف یکسان و در نتیجه top_chart واحدی حاصل گردیده است.

4-در بخش سوم براساس top_chart  به دست آمده و نتیجه حاصل از مطالعه سازمان های رسمی متفاوت بحث هماهنگی بین معاونت های مختلف از یک طرف و معاونت ها و مدیران طرح از طرف دیگر مورد بررسی قرار گرفته است.

5-در بخش چهارم براساس top_chart و نوع سازمان منتخب جهت هماهنگی بین ستاد و صف ، بحث طراحی تفصیلی در ستاد و صف به طور کامل مورد ارزیابی و درنهایت سازمان تفصیلی هر کدام از واحدها حاصل گردیده است.

فهرست مطالب:

فصل اول : سازماندهی و انواع آن

فصل دوم:طراحی سازمان

فصل سوم: نحوه هماهنگی و ارتباط معاونت ها با طرح

فصل چهارم: تدوین و طراحی تشکیلات تفصیلی

ضمایم


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه کارشناسی ارشد صنایع دانشگاه تربیت مدرس تهران با موضوع : طرحی سازمان مپنا(مدیریت پروژه های نیروگاهی)