فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله به حداقل رساندن هزینه و افزایش سودآوری در واحدهای تولیدی

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله به حداقل رساندن هزینه و افزایش سودآوری در واحدهای تولیدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


مفاهیم و روشهای ارائه شده در این تحقیق غالباً در رابطه با واحدهای تولیدی، مورد بحث قرار می گیرد. اما باید توجه داشت که این مفاهیم و روشها در موارد دیگر از قبیل: (1) واحدهای تجاری کوچک (بطور اعم) (2) واحدهای غیرتولیدی مانند فروشگاه ها و مؤسسات خدماتی نظیر بانکها، شرکتهای بیمه و هتلها و (3) سازمانهای غیرانتفاعی مانند بیمارستانها، کتابخانه ها، مدارس، دانشگاه ها و مؤسسات دولتی، کاربرد دارد. عملاً هر سازمانی که مسئولیت استفاده مؤثر از منابع را بعهده دارد، می تواند و باید از مفاهیم و روشهای حسابداری صنعتی استفاده کند. حسابداری صنعتی مانند بسیاری از رشته های دیگر، در سالهای اخیر تحت تأثیر روشهای مقداری مدیریت و مدلهای تصمیم گیری قرار گرفته و روشهائی مانند با صرفه ترین مقدار سفارش، ارزش فعلی جریان وجوه، بررسی و ارزیابی برنامه ها، تحلیل سودآوری، تحلیل مخاطرات، احتمالات و تحلیل همبستگی آماری و برنامه ریزی خطی برای به حداقل رساندن هزینه و افزایش سودآوری، در آن مطرح می باشد.
در این تحقیق، علاوه بر تشریح مباحث فوق، مطالبی درباره روشهای کاملاً تازه مانند نظریه منحنی فراگیری، بودجه بندی بر مبنای صفر، بودجه بندی بر اساس احتمالات، مفاهیم جدید بازاریابی، نظریه جدید قیمت گذاری انتقالات داخلی و قیمتهای سایه به بحث گذارده شده است. ترکیب مدلهای ریاضی و تصمیم گیری همراه سیستم اطلاعاتی کامپیوتری با جنبه های بنیادی نظری و عملی حسابداری صنعتی و مفاهیم مربوط به علوم رفتاری، قابلیت استفاده این کتاب را برای تدریس در کلاسهای درسی و دوره های آموزشی افزایش می دهد.
مضافا، این کتاب، علاوه بر قابلیت استفاده‌ای که برای آموزش کامل حسابداری صنعتی در دانشگاه ها و مراکز آموزشی دارد، می‌تواند بعنوان مرجعی برای بهبود سیستم حسابداری صنعتی واحدهای تولیدی و غیرتولیدی نیز مورد استفاده قرار گیرد.

تخصیص هزینه‌های سربار برحسب دوایر بمنظور هزینه‌یابی و کنترل هزینه
در این فصل موارد مزبور با استفاده از نرخهای جذب سربار کارخانه برای هر دایره، مورد بررسی بیشتر قرار می دهد. هدف از این بررسی، تشریح مواردی از قبیل منظور کردن هزینه های سربار به محصولات با سفارشات، کنترل هزینه ها از طریق حسابداری سنجش مسئولیت و فراهم آوردن اطلاعات مفید برای تصمیم گیری و تجزیه و تحلیل می باشد. روشهای کنترل هزینه های مواد و دستمزد در جلد دوم مورد بررسی قرار خواهد گرفت. از آنجائیکه تولید هر محصول به حداقل مشخصی مواد و نیروی کار نیاز دارد، لذا به میزان محدودی می‌توان از طریق کنترلهای مزبور، اینگونه هزینه ها را کاهش داد. این وضعیت در مورد سربار کارخانه متفاوت است زیرا هر چه کنترل هزینه‌های سربار دقیق تر باشد، امکان کاهش آنها بیشتر می‌گردد.
اعمال کنترل مسئولیت بمنظور نگاهداشتن بهای تمام شده یک واحدو کل هزینه ها در سطح بودجه تعیین شده از طریق تخصیص هزینه‌های سربار کارخانه به دوایر تسهیل می گردد. تخصیص هزینه های سربار کارخانه به دوایر در مؤسسات غیرتولیدی و غیرانتفاعی نیز در این فصل مورد بررسی قرار می گیرد.
مفهوم تخصیص هزینه های سربار به دوایر
تخصیص هزینه‌های سربار کارخانه به دوایر به مفهوم تفکیک کارخانه به بخشهائی (دایره، مرکز هزینه) است که هزینه ها به آن بخشها منظور می‌گردد. از نقطه نظر حسابداری، دلایل اساسی تفکیک کارخانه به دوایر و مراکز هزینه عبارتست از (1) هزینه یابی دقیق تر و صحیح تر سفارشات و محصولات و (2) کنترل مسئولیت هزینه های سربار.
از آنجائیکه تخصیص هزینه های سربار کارخانه به داویر مستلزم بکارگیری نرخهای متفاوت جذب هزینه های سربار است، لذا این امر هزینه یابی دقیق تر و صحیح تر سفارشات و محصولات را امکان پذیر می سازد. بدین ترتیب سهمی از هزینه های سربار کارخانه هر دایره، با استفاده از نرخ جذب سربار دایره مزبور، به سفارش یا محصولی که از آن دایره می گذرد منظور می شود. بنابراین بجای اینکه هزینه های سربار کارخانه بر اساسر یک نرخ کلی جذب سربار به حساب سفارشات یا محصولات منظور شود، مبالغ متفاوتی از هزینه های سربار (برحسب دوایری که محصولات از آنها می گذرند) به حساب سفارشات یا محصولات منظور می گردد.
استفاده از تخصیص هزینه های سربار به دوایر که سبب واگذاری مسئولیت وقوع هزینه ها به سرکارگر یا سرپرست دایره می شود، کنترل مؤثر هزینه های سربار را امکان پذیر می سازد. هزینه هائی که منشاء آنها به یک دایره مربوط می شود از طریق سرکارگری که مسئولیت سرپرستی آن دایره را به عهده دارد شناسائی می شود.
محاسبه نرخهای جذب سربار، مستلزم فرآیند تسهیم هزینه های برآوردی سربار دوایر به یکدیگر است. فرآیند مزبور محدود به هزینه‌های سرباری است که تسهیم آنها، برای محاسبه نرخهای دوایر مختلف، قبل از شروع سال مالی ضروری است. هزینه های سربار واقعی هر دایره به دوایر دیگر تسهیم نمی گردند.
محاسبه بهای تمام شده بمنظور تعیین قیمت فروش مستلزم شناسائی کلیه هزینه های ساخت بدون توجه به ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم آنها به یک دایره یا محصول مشخص می باشد. هر محصول باید علاوه بر هزینه های مستقیم، سهم متناسبی از هزینه های غیرمستقیم از قبیل آب و برق و تلفن، نقل و انتقال مواد، بازرسی، انبارداری و غیره را نیز متحمل گردد. انتخاب بهترین شیوه تسهیم هزینه های سربار به محصولات، بمنظور تخصیص سهم متناسبی از هزینه های غیرمستقیم، امر مهمی است.
فرآیند تخصیص هزینه های سربار به دوایر، ادامه شیوه‌هائی است که قبلاً مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر ضرورت انجام برآورد و بودجه بندی هزینه ها و انتخاب یک مبنای صحیح بمنظور جذب آنها، تخصیص هزینه های سربار به دوایر نیاز به برآوردها یا بودجه های جداگانه برای هر دایره را نیز ایجاب می نماید. هزینه های سربار واقعی یک دوره نیز در این روش باید از طریق استفاده از حساب کنترل سربار کارخانه و دفتر معین سربار کارخانه برای هر یک از دوایر بطور جداگانه گردآوری شود تا مقایسه آنها را با سربارهای جذب شده توسط هر دایره امکان پذیر سازد. اضافه یا کسر جذب سربار کارخانه برای هر دایره بطور جداگانه محاسبه و تجزیه و تحلیل می‌گردد تا انحراف هزینه و انحراف ظرفیت بلا استفاده هر دایره مشخص شود.
دوایر تولیدی و خدماتی
دوایر موجود در یک واحد تجاری برحسب ماهیت آنها به دو گروه تولیدی و خدماتی بشرح زیر تقسیم می گردد:
دوایر تولیدی دوایر خدماتی
برش تراش نیروگاه تعمیرات و نگاهداری
طراحی قالب ریزی نقل و انتقال مواد رستوران
مونتاژ مخلوط کردن بازرسی کارگزینی
روکش تصفیه انبارداری کنترل کیفیت
تکمیل حفاظت بهداشت
خرید ارسال کالا
دریافت کالا

 

دایره تولیدی دایره ای است که از طریق تغییر دادن در شکل و نوع مواد یا مونتاژ قطعات و تبدیل آنها به محصول، در تولید شرکت می‌کند. دایره خدماتی دایره ای است که خدماتی را بطور غیرمستقیم در جهت ساخت محصول ارائه می دهد. خدمات ارائه شده بتنهائی قادر به تغییر دادن شکل و ماهیت موادی که به کالای ساخته شده تبدیل می گردد، نمی باشد.

 

انتخاب دوایر تولیدی
یک واحد تولیدی معمولاً از طریق دوایری که تولید محصولات در آنها انجام می شود، سازمان دهی می گردد. فرآیند تولید، نوع سازمان مورد نیاز را از نقطه نظر: (1) اجرای عملیات مختلف بنحو مؤثر و کارآ، (2) انتخاب بهترین روند تولید و (3) برقراری و تعیین مسئولیت برای کنترل عینی تولید، مشخص می نماید.
سیستم اطلاعاتی حسابداری صنعتی در یک واحد تجاری به گونه‌ای طرح ریزی می شود که متناسب با تفکیک فعالیتها به دوایر مورد نیاز جهت اهداف تولیدی باشد. این سیستم، هزینه های تولید را برحسب دوایر و بدون در نظر گرفتن نوع عملیات که ممکن است با استفاده از روش سفارش کار یا مرحله ای انجام گیرد، گردآوری می‌کند. عواملی که در تصمیم گیری نسبت به نوع دوایر مورد نیاز جهت کنترل هزینه‌ها و تعیین نرخهای دقیق سربار هر دایره مورد توجه قرار می گیرند بشرح زیر می باشد:
1- تشابه عملیات، مراحل و ماشین آلات در هر دایره.
2- موقعیت مکانی عملیات، مراحل وماشین آلات
3- مسئولیتهای تولید و کنترل هزینه ها
4- ارتباط عملیات با جریان گردش محصول
5- تعداد دوایر یا مراکز هزینه
ایجاد دوایر تولیدی بمنظور هزینه یابی وکنترل یکی از مشکلاتی است که مدیریت هر واحد تجاری با آن مواجه میباشد. هیچگونه دستورالعمل قطعی و صریحی در این مورد وجود ندارد. معمولاً روش متداول این است که کارخانه را به فعالیتهای مختلفی طبقه بندی کرده و هر فعالیت یا گروه فعالیتهای مشابه را بعنوان یک دایره تلقی نمود. بمنظور اعمال کنترلهای مناسب نسبت به هزینه های سربار کارخانه و هزینه یابی صحیح سفارشات و محصولات، تفکیک کارخانه به واحدهای مجزا و مستقل که با یکدیگر در ارتباط میباشند از اهمیت خاصی برخوردار است.
تعداد دوایر تولیدی مورد استفاده به تاکید سیستم هزینه یابی بر کنترل هزینه ها و بهبود نرخهای جذب سربار بستگی دارد. در صورتیکه تأکید بر کنترل هزینه ها باشد، ممکن است دوایر مختلفی تحت سرپرستی مدیر کارخانه و هر یک از سرپرستان و سرکارگران ایجاد شود. در مواردیکه بهبود نرخهای جذب سربار بمنظور هزینه یابی دقیق تر مورد نظر باشد، ممکن است دوایر کمتری مورد استفاده قرار گیرد. برخی اوقات، تعداد دوایر مورد نیاز برای کنترل هزینه ها بیشتر از دوایر کمتری مورد استفاده قرار گیرد. برخی اوقات، تعداد دوایر مورد نیاز برای کنترل هزینه ها بیشتر از دوایر مورد نیاز برای بهبود نرخهای جذب سربار می‌باشد. در چنین مواردی سیستم کنترل هزینه می تواند جهت هماهنگی با نرخهای صحیح جذب سربار، از طریق ادغام دوایر با یکدیگر، تعدیل شود. بنابراین بدون چشم پوشی از کنترل هزینه ها، تعداد نرخهای مورد استفاده کاهش می یابد.
در برخی حالات، مشخصاً در مواردی که ماشین آلات مختلفی مورد استفاده قرار می گیرد، بمنظور کنترل هزینه و بهبود نرخهای جذب سربار، دوایر به قسمتهای فرعی تری تقسیم می شود که این امر باعث کنترل دقیق تر هزینه های سربار و جذب آنها به سفارشات یا محصولاتی می گردد که از یک دایره می گذرند.
انتخاب دوایر خدماتی
انتخاب و طرح ریزی دوایر خدماتی اثر قابل توجهی بر کارآئی هزینه‌یابی و کنترلها دارد. خدمات موجود برای استفاده دوایر تولیدی و سایر دوایر خدماتی، می تواند از طریق (1) تعیین یک دایره خدماتی جداگانه برای هر فعالیت، (2) ترکیب چندین فعالیت در یک دایره، (3) منظور نمودن هزینه های خدمات در دایره ای بنام «خدمات عمومی کارخانه»، سازمان یابد. در صورتیکه هزینه های خدمات مربوط به عملیات تولیدی و خدماتی در دایره خدمات عمومی کارخانه گردآوری شود، شناسائی یک خدمت ارائه شده خاص امکان پذیر نخواهد بود.
در تعیین نوع و تعداد دوایر خدماتی نکات زیر باید در نظر گرفته شوند: (1) تعداد کارکنان مورد نیاز برای هر فعالیت خدماتی، (2) هزینه ارائه خدمات، (3) اهمیت خدمات، (4) تخصیص مسئولیت سرپرستی. تعیین یک دایره جداگانه برای هر فعالیت خدماتی، حتی در واحدهای تجاری بزرگ، بندرت صورت می گیرد. در مواردیکه تعدادی از کارکنان درگیر یک فعالیت خدماتی بوده و فعالیتها در ارتباط نزدیک با یکدیگر باشند، بمنظور صرفه جوئی، فعالیتهای خدماتی با یکدیگر ادغام می گردند. تصمیم گیری در مورد ادغام فعالیتهای خدماتی، تابع شرایط هر واحد تجاری است. از آنجائیکه برای هزینه یابی سفارشات و محصولات، نرخهای جذب سربار صرفاً برای دوایر تولیدی محاسبه می گردد، لذا بمنظور تعیین نرخ جذب سربار و تجزیه و تحلیل انحرافات، هزینه های دوایر خدماتی به دوایر تولیدی منتقل می شود.
سربار مستقیم دوایر
اکثر هزینه های سربار مستقیم هر دایره می تواند بشرح زیر طبقه بندی گردد:
1- سرپرستی، دستمزد غیرمستقیم و اضافه کاری.
2- مواد غیر مستقیم.
3- تعمیرات و نگاهداری.
4- استهلاک تجهیزات
طبقه بندی هزینه ها بشرح فوق معمولاً با دایره ای که هزینه های مزبور در آن واقع می شود، اعم از تولیدی یا خدماتی، بآسانی قابل شناسائی می باشد. در زیر طبقه بندی هزینه های سربار مستقیم هر دایره بطور مشروح مورد بررسی قرار می گیرد.
سرپرستی، دستمزد غیر مستقیم و اضافه کاری – اینگونه هزینه‌ها، برعکس هزینه دستمزد مستقیم، شکل و محتوای محصول را تغییر نمی دهند. بعبارت دیگر اینگونه هزینه ها در تولید نقش کمکی دارند. لازم به توجه است که هر گونه کار انجام شده در کارخانه که بعنوان کار مستقیم تلقی نشود، ناگزیر جزء هزینه های سربار کارخانه منظور خواهد شد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  39  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله به حداقل رساندن هزینه و افزایش سودآوری در واحدهای تولیدی

پایانامه شرکت تولیدی وتوزیعی

اختصاصی از فی ژوو پایانامه شرکت تولیدی وتوزیعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایانامه شرکت تولیدی وتوزیعی


پایانامه شرکت تولیدی وتوزیعی

شلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:69

فهرست و توضیحات:
چکیده
مقدمه
فصل اول : کلیات تحقیق
پیشگفتار
بیان مسئله
سوالات تحقیق
اهداف تحقیق
فرضیات
تعریف نظری وعملیاتی
اهمیت وضرورت تحقیق
پیشینه تحقیق
فصل دوم : ادبیات نظری تحقیق
گزارش تحقیق
کلیات و مبانی نظری
اهداف پژوهش
روش کار تحقیق
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
روش تحقیق و تحلیل داده ها
فصل چهارم: داده های آماری
داده های آماری
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات
جمع بندی و نتیجه گیری
پیشنهادات
منابع و ماخذ

مقدمه:

شرکت تولیدی وتوزیعی مورد نظر در زمینه های مختلفی از جمله کشتی سازی –تعمیر کشتی- پوشاک- فروشگاه زنجیره ای- تعمیرات خودرو- صادرات سوخت-آموزشگاه رانندگی- بازیافت مواد- کشتی های فرسوده فعالت دارد که در پروژه های واحدی تولیدی پوشاک با حدود 120نفر پرسنل مورد توجه می‌باشد. واحد مزبور در تولید انواع پوشاک-ملحفه وهم چنین نیازهای نیازهای نیروی مسلح فعالیت دارد که ماهیانه حدود بیست میلیون تومان حقوق به کارکنان واحد تولید پوشاک پرداخته می نمایددر ضمن سرمایه گذاری اویه شرکت در زمینه پوشاک –نیروی کار تجهیزات و فضا بوده که نیروی کار از دو بخش تشکیل شده است:بخش اول را جمعی از افسران ارشد وفرماندهان بازنشسته نیروی دریایی (ناجا) وفرزندان پرسنل تشکیل می دهند وبخش دوم را خانواده های تحت پوشش کمیته امام خمینی(ره) و فضای کار توسط شهرداری منطقه 15 در اختیار این شرکت گذاشته شده است وتجهیزات نیز از طرف شرکت تامین شده است.لازم به ذکر است که این شرکت دارای سرمایه نقدی اولیه هم می‌باشد.شرکت برای رسیدن به اهدافی از جمله: کارآفرینی وایجاد اشتغال برای کارکنان بازنشسته ناجا و فرزندان آن ها می‌باشد وارائه خدمات به اعضا در حوزه های مختلف به ویژه امور دریایی ودرآمد زدایی


دانلود با لینک مستقیم


پایانامه شرکت تولیدی وتوزیعی

مقاله ای در مورد چرخه مدیریت بهبود بهره وری در سازمانهای تولیدی

اختصاصی از فی ژوو مقاله ای در مورد چرخه مدیریت بهبود بهره وری در سازمانهای تولیدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ای در مورد چرخه مدیریت بهبود بهره وری در سازمانهای تولیدی


مقاله ای در مورد چرخه مدیریت بهبود بهره وری در سازمانهای تولیدی

 

موضوع:

مقاله ای در مورد چرخه مدیریت بهبود بهره وری در سازمانهای تولیدی

 

مقدمه

آنچه در سازمانها مزیت رقابتی ایـــجاد می کند، بهره وری به معنای بکارگیری و ترکیب موثر منابع موجود در سازمان است. بهبود اثربخش بهره وری همانند سایر مولفه ها و فرآیندهای نرم افزاری سازمانی از الزامات کار سازمانی است که در ذات و خمیرمایــه بهره وری بهبود نهفتـــه است و مشروعیت بهره وری در بهبود و اصلاح آن است. استقرار چرخه مدیریت بهبود بهره وری موجب مــــی گردد که بهره وری به صورت یک فرآیند دائمی ارتقا یابد و مسیر بهره وری مشخص و بسترسازیهای لازم صورت گیرد. حرکت بهره وری لازمه رشد و پیشرفت سازمان بوده و به نهادی شدن امر بهبود در نظامهای مختلف سازمانی منجر خواهد شد.

در این مقاله به برخی راهکارهای عملی استقرار چرخه مدیریت بهبود بهره وری اشاره خواهد شد که بیشتر مبتنی بر تجارب نگارنده در یکی از سازمانهای بزرگ صنعتی است.

فرآیند چرخه مدیریت بهبود بهره وری

چرخه مدیریت بهبود بهره وری فرآیندی است که طی آن بین مجموعه عوامل تولید بهترین ترکیب حاصل و متناسب با شرایط درون و برون سازمانی در بهره وری تغییراتی حاصل می گردد. چرخه مدیریــــت بهبود بهره وری را می توان به مراحل زیرخلاصه کرد

1 - مرحله اندازه گیری بهره وری: برای شناخت وضعیت موجود بایستی ابتدا نوع شاخصهای مناسب اندازه گیری در هر زمینه و در سطوح سازمانی، بخشی و ملی مشخص و تعریف شوند و برای کمیت هریک از شاخصــها و جنبه های کیفی آنها در حد لازم هدفهای مربوط تعریف و مورد توافق قرار گیرند.

 

تعداد صفحه: 12

 

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ای در مورد چرخه مدیریت بهبود بهره وری در سازمانهای تولیدی

دانلود مقاله سیستم مدیریت حسابداری برای شرکتهای تولیدی ناب

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله سیستم مدیریت حسابداری برای شرکتهای تولیدی ناب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

چکیده:

از آنجایی که حسابداری مدیریت سنتی نتوانست اطلاعات مربوطه را در اختیار سیاست گذاران سازمان ناب قرار دهد تفکر ناب به سرعت پارادیم بارز در تولید محسوب شد. بهمین علت یک روش حسابداری مدیریت نسبتاً جدید که تناسب بیشتری در حمایت از ابداعات ناب داشت ظهور نمود . معلوم شد که در حسابداری ناب معروف ، تدارک و تهیه اطلاعات آسانتر است و فهم آن برای تصمیم گیرندگان کارگاهی راحت ترمی باشد و برای تصمیم گیری هم کارآیی بیشتری دارد. اگرچه فواید و مزایای ظهور چنین پارادایم حسابداری مدیریت در سطح وسیع تری  قابل فهم  است  اما فاقد مبنای نظری و تعریف مشخص و روشن می باشد. هدف از این مقاله تحقیقاتی تعیین برخی از حیاتی ترین ویژگیهای شرکتهایی می باشد که سیستم حسابداری خود را تغییر داده اند تا از تولید ناب خود حمایت نمایند. تجزیه و تحلیل نتایج نشان می دهد که حسابداران شروع به فهم و شناخت انواع مختلفی از نیازهای اطلاعاتی محیطهای ناب نموده اند.

  1. مقدمه

در بازار به سرعت در حال تغییر و بشدت رقابتی ، از دو دهه گذشته شرکتهای تولیدی به منظور بهبود کیفیت و انعطاف پذیری و زمان پاسخ گویی به مشتری تحت فشار فراوانی قرار گرفته اند.آنها با اجرای شیوه های مختلف از جمله چرخه های کیفی ، کنترل آماری تولید [1] و تئوری محدودیتها [2] و مدیریت به موقع موجودی [3] و مدیریت کیفیت جامع[4] و شش سیگما و حفظ بهره وری جامع [5] به این قضیه واکنش نشان داده اند و هرکدام به نوعی در تداوم طرز فکر روند بهبود مستمر سهیم بوده اند. این تکنیکها بجای اینکه بعنوان ابداعات جداگانه ای ارزیابی شوند، اخیراً بعنوان یک سری از ابزارهایی به رسمیت شناخته شده اند که در جهت حمایت از تفکر ناب  گام بر می دارند; تفکری که به سرعت پارادایم غالب در تولید محسوب شده است. تمام انواع سازمانهای کسب و کار از استراتژیهای ناب استقبال نموده گو اینکه جریانهای ارزشی و سلولها را دوباره سازمان سازی کرده اند.بسیاری از تصمیمهایی که قبلاً توسط مدیران اتخاذ می شد هم اکنون  بوسیله تیمهایی صورت می گیرد که بفرایندهای کاری نزدیک هستند.تفکر ناب یک سازمان را تغییر می دهد و شکل سنتی بالا به پایین را متحول می سازد و بهبود پروژه ای را که توسط مدیران متوسط به بهبود مستمر منجر می شد، در سراسر شرکت بتوسط تیمهای قدرتمند محلی هدایت می کند. چنین بر می آید که اطلاعات و اقدامات عملکردی ارائه شده به این تصمیم گیرندگان ناب باید منعکس کننده یک سازمان مشتری مدارتری هم باشد .


[1] Statistical process control

[2]   Theory  of  Constraint  

[3]  Just  in  time

[4]  Total  quality  method

[5]  Total  productive  maintenance


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سیستم مدیریت حسابداری برای شرکتهای تولیدی ناب

دانلود مقاله مطالعه موانع بکارگیری TDABC در صنایع تولیدی اراک

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله مطالعه موانع بکارگیری TDABC در صنایع تولیدی اراک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

-2-2- نرخ جذب سربار ( سربار از پیش تعیین شده )
تخصیص هزینه های واقعی سرباربه کلیه محصولات که در طول یک دوره ساخته می شود با استفاده از برخی مبانی امکان پذیر است . این شیوه ممکن است تا زمانی که حجم محصولات تکمیل شده طی هرماه با یکدیگر مساوی بوده و هزینه ها نیز تحت کنترل باشد دقیق باشد ، ولی در صورت تغییر در حجم تولید ، محصولات تولید شده طی ماه های مختلف سهم متفاوتی ازهزینه های سرباررا دریافت خواهند کرد که در نتیجه بهای تمام شده کالای ساخته شده در یک ماه با بهای تمام شده همان کالا در ماه دیگر متفاوت خواهد بود . (عالی ور ، 1382 ، ص 280 )

 

10-2-2- مبانی مورد استفاده در سامانه سنتی بهایابی بر مبنای حجم
معمولاً مبانی انتخابی باید در ارتباط نزدیک با فعالیت هایی باشد که باعث هزینه های سربار گردیده است . نرخ های جذب سربار به صورت درصد یا به صورت نرخ برای هر ساعت کار ، کیلو ، محصول وغیره بیان می شود .

 

1-10-2-2- مقدار محصول تولید شده به عنوان مبنا
جذب هزینه های سربار برمبنای مقدارمحصول تولید شده درشرایطی مطلوب است که شرکت تنها یک نوع محصول تولید نماید . این مقیاس آسان ترین و مستقیم ترین مبنا برای جذب هزینه های سربار است.

 

2-10-2-2- هزینه مواد مستقیم به عنوان مبنا
از این مبنا به ندرت استفاده می شود زیرا دراغلب موارد بین هزینه های سربار و مواد مصرفی مورد استفاده محصولات رابطه منطقی وجود ندارد . مواد اولیه به کاررفته درساخت یک محصول ممکن است گران قیمت بوده درحالیکه مواد اولیه محصول دیگراز نوع ارزان تر باشد و هردو محصول ممکن است فرآیند تولید یکسان داشته باشند و ازهزینه های سربار به یک میزان برخوردار شوند .

 

3-10-2-2- هزینه دستمزد مستقیم به عنوان مبنا
جذب هزینه های سربار برمبنای دستمزد مستقیم عامل زمان را در برمی گیرد . زیرا دستمزد مستقیم از ضرب ساعات کارکرد در نرخ دستمزد یک ساعت کار محاسبه می شود . بدین ترتیب هر چه ساعات کار بیشتر باشد هزینه دستمزد بیشتر شده و درنتیجه سربار قابل جذب نیز افزایش می یابد .
از به کارگیری این روش تحت هر یک از شرایط و وضعیت های زیر خودداری شود :
* هزینه استهلاک ماشین آلات وتجهیزات گرانبها که هیچ ارتباطی با هزینه دستمزد مستقیم ندارد بخش مهمی ازهزینه های سربار را تشکیل دهد .
* نرخ های دستمزد کارکنان تولید به دلیل دستمزد های مربوط به کارگران ماهر و غیرماهر بسیار متفاوت باشد .

 

4-10-2-2- ساعات کار مستقیم به عنوان مبنا
به کارگیری این روش مستلزم گردآوری ساعات کارمستقیم یک سفارش یا محصول است. تا زمانی که نیروی کارعامل اصلی تولید و ساخت باشد ، روش ساعات کار مستقیم می تواند به عنوان روش جذب سربار بهتری تلقی شود .

 

5-10-2-2- ساعات کار ماشین به عنوان مبنا
برای تخصیص هزینه های سربار به سفارشات یا محصولات لازم است اطلاعات مورد نیاز توسط سرپرستان کارگاه ها ، سرکارگران یا متصدیان ثبت ساعات کار ماشین ، جمع آوری شود . (عالی ور ، 1382 ، ص 288-283 )

 

11-2-2- انواع هزینه ، ساختار و مراکز هزینه در سامانه های سنتی
به طور کلی در سامانه های سنتی ، هزینه های سازمان را میتوان به هزینه های دوره ای و هزینه های تولیدی تفکیک نمود .

 

 

 


نمودار1-2 ساختار هزینه های سازمان

 


( نمازی ، 1388 ، ص 37 )

 

12-2-2- سامانه سنتی بهایابی بر مبنای حجم و معایب آن در عمل
در سامانه سنتی بهایابی برمبنای حجم ، بهای تمام شده هرمحصول عبارت است از مجموع هزینه های مواد مستقیم ، کار مستقیم و سربار ساخت تخصیص یافته . هزینه سربار ساخت نیز با استفاده از نرخ سربار از پیش تعیین شده و یکی ازمبانی تسهیم سربار محاسبه و تخصیص می یابد . در آن دسته از واحد های انتفاعی که قیمت محصولات خود را براساس افزودن درصدی به جمع بهای تمام شده تعیین می کنند ، پیروی از سامانه سنتی بهایابی می تواند موجب بروز مشکلاتی از لحاظ توان جذب مشتریان و رقابت دربازارهای عمده بشود . زیرا بهای تمام شده ای که در این سامانه محاسبه می شود لزوماً معرف هزینه منابعی که در فعالیت های مربوط به تولید محصول مورد نظر مصرف شده است ، نیست . (شباهنگ ،1386 ، ص 20-19)
سامانه های بهایابی سنتی همواره در تلاش بوده اند تا مشکلات محاسباتی بهایابی را برطرف کنند و بیش از آن که به فکر کنترل هزینه ها باشند ، محاسبه هزینه ها را مد نظر قرار می دهند. و غالباً به ارائه گزارشها به صورت دوره ای اکتفا می کنند . بنابراین ، در عمل تاًثیرهای اندکی را بر روند بهبود عملیات و فعالیت ها اعمال می نمایند .غالباً بهایابی براساس این گونه سامانه ها به دلیل عدم استفاده ازمکانیزمی صحیح و منطبق با واقعیت امری بسیار دشوار و غیرواقعی است . آنچه به غیر واقعی بودن این محاسبات دامن میزند ، عدم سرشکن کردن و تخصیص هزینه ها برمبناهای صحیح محصولات و خدمات (موضوعات هزینه ) می باشد. در این سامانه ها ، معمولاً ازمبناهای مشترک برای تخصیص هزینه های گوناگون استفاده می شود که این امر قابلیت ردیابی و کنترل هزینه ها را عملاً از بین می برد . بنابراین ، نرخ جذب هزینه ها به صورت نادقیق و غیرواقعی محاسبه می گردد . در سامانه های سنتی ، کارشناسان و متخصصان ملاحظه می کنند که اگر چه هزینه های مراکز گوناگون در حال کاهش و یا افزایش هستند ولی دلایل این تغییرات کاملا ًنامعلوم و نامفهوم است . در نتیجه ردیابی وکنترل هزینه ها در این سامانه ها دشوار و یا غالباً غیرممکن است.( نمازی ، 1388، ص 35)
از سوی دیگر در سامانه های سنتی ، تفکیک مراکز هزینه با دقت مناسب نیزصورت نمی پذیرد .دلیل این امر عدم وجود رویکردی برای طراحی یک سامانه کنترل وبهبود فعالیت ها و مراکز هزینه است ، چون در این گونه سامانه ها توجه اصلی به گزارش دهی است تا کنترل و مدیریت هزینه . در نتیجه به صورت بنیادی و ساختاری مراکز هزینه تفکیک و تعیین نمی گردد . افزون براین ، درسامانه های سنتی به دلیل عدم توانایی برای سرشکن نمودن هزینه ها به صورت واقعی ، اغلب تنها هزینه های مستقیم مبنای محاسبات بهای تمام شده قرارمی گیرد . این امر نیز خود امکان تجزیه تحلیل در رابطه با روند بهبود کار وعملیات را ازبین می برد . این گونه سامانه ها اطلاعات واقی هزینه فرآیند ها را ارائه نمی دهند ، بلکه فقط هزینه هایی که به راحتی قابل شناسایی هستند را درمحاسبات لحاظ می نمایند . سامانه های سنتی غالباً برای جریان های تولیدی ساده و استاندارد به کار گرفته می شوند و در شرایط پیچیده و غیراستاندارد به هیچ عنوان کارا نمی باشند . در این سامانه ها تاًثیرات حجم تولید و پیچیدگی محصول در بهایابی مشاهده نمی گردد و ممکن است محصولات با حجم و پیچیدگی بالا و محصولات با حجم و پیچیدگی پایین ، هر دو از یک نرخ جذب سربار برای تولید هر واحد محصول برخوردار باشند . (همان منبع ، ص35)

 

13-2-2- سامانه بهایابی برمبنای فعالیت
واژه و مفهوم فعالیت که مبنای شکل گیری و توسعه روشهای مبتنی بر فعالیت قرا گرفته است به شرح زیر می باشد :
بلوچر و همکاران فعالیت را یک حرکت خاص ، اقدام و انجام کاری در سازمان تعریف نموده اند ، که می تواند تنها یک اقدام یا ترکیبی از چند اقدام باشد .
هیلتون و همکاران فعالیت را واحدهای مجزا از کار برای سازمانی معرفی کرده اند که می تواند به عنوان ورودی ( منابع مصرف شده ) و خروجی تعریف شود . بنابراین فعالیت ها مصرف کننده منابع هستند که ارتباط نزدیکی با هزینه دارند ، زیرا هزینه ها نیز به عنوان خروجی منابع ( کاهش دارایی ها یا افزایش بدهی ها ) و کاهش سود تعریف شده اند . ( رهنمای رودپشتی ، 1388 ، ص 54)
یکی از ویژگی های مهم محیط های کسب و کار دراقتصاد های نوین امروزی افزایش رقابت در سطوح ملی و بین المللی است . بعضی از عواملی که واحد های اقتصادی را تحت تاًثیر قرارداده اند به شرح زیر طبقه بندی می شوند :
 نرخ بالای نو آوری های فنی و تکنولوژی در سطوح ملی و بین المللی
 کوتاه شدن دوره عمر محصولات و کوتاه تر شدن دوره های معرفی محصولات جدید
 پیچیدگی ، تنوع و هزینه فن آوری های جدید
 تولید دردسته های کوچک و تولید تک دانه ای
 افزایش تقاضا برای متخصصین فنی درهمه سطوح عملیات
در واکنش به این روند ها و عوامل نوین ، واحد های کسب و کار موفق به طرف کاهش هزینه ها ، افزایش کیفیت محصولات و خدمات ، کاهش زمان تولید و ارائه خدمات و یا به طور کلی کارایی و اثربخشی واحد اقتصادی حرکت کرده اند . برای رسیدن به این هدف در چند دهه گذشته روشهای مختلفی شکل گرفته است و هر کدام از این روشها تاًثیر شگرفی بر واحدهای کسب و کار داشته است. (نجفی ، 1384 ، ص 8 )
سامانه بهایابی بر مبنای فعالیت یکی از سازو کارهای نوین بهایابی محصولات و خدمات است که نیازهایی از جمله محاسبه درست بهای تمام شده محصول ، بهبود فرآیند تولید ، حذف فعالیت های بدون ارزش ، شناخت محرک های هزینه ، برنامه ریزی عملیات و تعیین راهبرد های بازرگانی را برای واحد اقتصادی برآورده می سازد . این سازو کار به جای پرداختن به نشانه و معلول ، علت ایجاد هزینه و تولید را کالبد شکافی می کند و اگر فعالیتی دارای فلسفه توجیهی یا متقاضی ویا حتی ارزش افزوده نباشد ، تعدیل یا بهبود آن را فراهم می کند . ( پورموسی ، 1388 ، ص 75 )
این سامانه با تجزیه فرآیند های گوناگون به فعالیت های مرتبط به هم و تعیین شاخص ها و معیارهای ارتباط هزینه ها به فعالیت های هر فرآیند ، عمل بهایابی و کنترل هزینه را دنبال می نماید و به بهبود عملکرد فعالیت ها برای کاهش هزینه ها می پردازد . قبل ازاین که ABC برگزارش دهی متمرکز باشد ، کنترل و ردیابی هزینه ها را مورد توجه قرارمی دهد و با در نظر گرفتن این موضوع ، محاسبات خود را به پایان می رساند .
هنر سامانه بهایابی برمبنای فعالیت ، ردیابی و کنترل هزینه فعالیت های مرتبط با مراکز هزینه سازمان و تحلیل بهبود می باشد . برای دستیابی به این امر، فعالیت های مربوط به هر یک ازهزینه های سازمان شناسایی و با درنظر گرفتن مبناهای مناسب ، هزینه فعالیت ها دردوره های مشخص ، تعیین میگردد و به این صورت عملکرد فعالیت ها در جذب هزینه ها کنترل میشود . دراین سامانه ، سرشکن کردن هزینه ها نیز بر اساس درصد سهم دهی مبتنی برعملکرد فعالیت ها به مراکز گوناگون صورت می پذیرد. ( نمازی ، 1388 ، ص36 )
در ادامه چند تعریف از بهایابی بر مبنای فعالیت ارائه شده است :
کوپر و همکاران ، 2000
◄ بهایابی بر مبنای فعالیت ، روش حسابداری صنعتی برای تخصیص هزینه منابع به موضوعات هزینه برمبنای فعالیت هاست . این رویکرد ارتباط علّی بین محرک های هزینه ، منابع و فعالیت ها را شناسایی می کند .
◄ سچوراما ،2002
بهایابی برمبنای فعالیت روشی است که هزینه محصول یا خدمت را برمبنای فعالیت های انجام گرفته برای تولید آن محصول یا ارائه آن خدمت اندازه گیری می کند .
◄ آلکیل و دیگران ، 2004
بهایابی بر مبنای فعالیت ، مدلی اقتصادی است که مخازن هزینه را به محرک های هزینه یا مراکز فعالیت در سازمان شناسایی کرده و سپس هزینه ها را به محرک های هزینه برمبنای تعداد فعالیت های انجام شده نسبت می دهد .
◄ هایفنگ ، 2006
بهایابی بر مبنای فعالیت ، سامانه حسابداری است که هزینه ها را بجای محصولات یا خدمات به فعالیت ها نسبت می دهد .
( ایدی ، 1386 ، ص72 )
می هر ودیکین
بهایابی برمبنای فعالیت ، یک روش بهایابی است که بهای تمام شده محصولات را از جمع هزینه های فعالیت هایی که منجربه ساخت محصول می شود ، به دست می آورد .
هیلتون ، 2005
بهایابی بر مبنای فعالیت ، روشی است که درآن هزینه ها برمبنای نسبت سهم فعالیت های صرف شده به وسیله هر محصول ، از یک مخزن هزینه به محصولات مختلف تخصیص داده می شود .
( پور موسی ، 1388 ، ص 75 )
رهنمای رود پشتی ،1386
بهایابی برمبنای فعالیت یکی ازروش های نوین بهایابی است که با ارائه اطلاعات بهای تمام شده دقیق ( به واسطه بهایابی دقیق دراین روش ) و شناسایی فعالیت های دارای ارزش از فعالیت های فاقد ارزش در فرآیند مدیریت هزینه ازکاربرد بالایی برخوردار است .
( نمازی ، 1388 ، ص 36 )
عزیزی ، احمد و مدرس ، احمد
بهایابی بر مبنای فعالیت ، روش حسابداری صنعتی برای تخصیص هزینه منابع به موضوعات هزینه بر مبنای فعالیت ها است ، این رویکرد ارتباط علّی بین محرک های هزینه، منابع و فعالیت ها را شناسایی می کند .
( عزیزی ،1387 ، ص 247 )
این سامانه جانشین بهایابی سفارش کار یا مرحله ای نیست ، بلکه می تواند همراه با آنها به کار گرفته شود تا اطلاعات دقیق تری را درخصوص هزینه ها و در نهایت تصمیم گیری های اقتصادی مدیریت فراهم سازد . یکی از ویژگی های مهم ABC که آن را از سامانه های سنتی متمایز می سازد ، این است که به پدیده های نوین تولید واثرات تکنولوژی حاکم بر صنایع امروز توجه می کند و درحد امکان این اثرات را به طور کمّی جذب محصولات یا خدمات می کند . بر خلاف سامانه های سنتی این روش در جریان های تولیدی پیچیده و غیرمعمول هم کاربرد دارد . ( نمازی ، 1388 ، ص4 )
در این گونه موارد ، ABC دو نوع هزینه متغیر جدید را درساختار جمع هزینه های هر واحد محصول منظور می کند :
1) هزینه های مربوط به پیچیدگی محصولات
2) هزینه های مربوط به تنوع آنها
هدف ، اصلاح دقت هزینه های تولید هر واحد محصول است که می تواند به تعیین صحیح مبلغ فروش محصول ، تصمیم گیری در خصوص ترکیب مطلوب تولید و سودآوری کمک نماید . بنابراین در سامانه ABC جمعاً سه جزء هزینه های متغیر تولیدی می تواند وجود داشته باشد :
 هزینه هایی که تابع سطح فعالیت شرکت هستند .
 هزینه هایی که با پیچیدگی محصولات نوسان پیدا می کنند .
 هزینه هایی که با تنوع محصولات تغییر پیدا می کنند . ( نمازی ، 1388 ، ص5 )
در بهایابی برمبنای فعالیت این باور وجود دارد که این فعالیت ها هستند که منابع را میخورند نه محصولات ؛ وسپس محصولات فعالیت ها را مصرف می کنند . بنابراین برمبنای این رویکرد، برای بهایابی صحیح و دقیق محصولات، باید فعالیت ها را به عنوان موضوعات هزینه ، شناسایی و بهایابی کرد و سپس هزینه های منتسب شده به فعالیت ها را براساس محرک های مناسب هزینه ، به محصولات منتسب کرد . دراین رویکرد ، بعد از شناسایی و احصای فعالیت ها ، که دشوارترین مرحله پیاده سازی سامانه است و اندازه گیری هزینه آنها می توان مشخص کرد که کدامیک از فعالیت ها دارای ارزش افزوده و کدامیک فاقد ارزش افزوده است . ( عالی ور ، 1386 ، ص23 )
روش بهایابی برمبنای فعالیت ، ضمن آن که انتظارات پیشین ازسامانه بهایابی را پوشش می هد ، اطلاعات لازم را برای دیدگاه های جدید مدیریت در زمینه بهبود رفتارهای سازمانی و تداخل این رفتارها را با هم در فرآیندها فراهم می آورد ؛ که هم هزینه ها کاهش پیدا می کند و هم این که نگاه به بیرون دارد که از منابع و امکانات بیرون از سازمان چگونه استفاده بشود. (سنگتراش ، 1386 ، ص29 )

 

14-2-2- دلایل عمده ایجاد سامانه بهایابی برمبنای فعالیت
 ناتوانی سامانه های بهایابی سنتی برای فراهم کردن اطلاعات غیر مالی
 دقیق نبودن سامانه های بهایابی سنتی
 استفاده از سامانه های بهایابی برای فعالیت های بهبود در سازمان
 افزایش میزان هزینه سربار در مقایسه با سایر هزینه های تولید ( مدرس ، 1386 ، ص4 )

 


15-2-2- دلایل اجرای سامانه بهایابی برمبنای فعالیت
 بهبود در بهایابی با حذف محصولات هزینه زیر وهزینه رو
 بهبود معرفی فعالیت های دارای ارزش افزوده و بدون ارزش افزوده
محصولات هزینه زیر :
محصولاتی هستند که میزان بیشتری از منابع را مصرف می کنند در حالی که هزینه کل آن کم گزارش می شود .
محصولات هزینه رو :
محصولاتی هستند که میزان کمتری از منابع را مصرف می کنند در حالی که هزینه کل آن بیشتر گزارش می شود . ( رهنمای رودپشتی ، فریدون ، 1388 ، ص 76)

16-2-2- سرشکن کردن هزینه ها در دو ساختار متفاوت سنتی و ABC
نمودار2-2 ساختار یک سامانه ABC از دیدگاه تسهیم هزینه ها از نظر کوپر رابین 1381

 


( نمازی ، 1388 ، ص40)

 

نمودار3-2 ساختار یک سامانه بهایابی سنتی از دیدگاه تسهیم هزینه

( نمازی ، 1388 ، ص40)

 

17-2-2- مقایسه روش ABC با روشهای بهایابی سنتی
تفاوت های عمده روشABC با سایر روشهای بهایابی سنتی در نگاره 2-2 نشان داده شده است .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نگاره 2-2 مقایسه روش ABC با روش های بهایابی سنتی
روشهای سنتی روش ABC
1- هدف اصلی آنها ارائه اطلاعاتی در زمینه سود آوری است. هدف اصلی آن ارائه اطلاعاتی در زمینه های سودآوری، رضایت مشتریان در سطح بین المللی است .
2- برای جریانهای تولیدی ساده ، استاندارد و معمولی بکار گرفته می شوند. برای جریانهای تولیدی ساده ، پیچیده و غیره استاندارد کاربرد دارد .
3- بهای تمام شده محصول را با استفاده از مواد اولیه مستقیم ، کار مستقیم و سربار کارخانه محاسبه می کنند و رسماً اثرات تکنولوژی پیشرفته را منظور نمی کنند. بهای تمام شده را با استفاده از مواد اولیه مستقیم و سربار کارخانه ، یا هزینه های تبدیل ، محاسبه می کنند و هزینه های مربوط به تکنولوژی ، کنترل کیفیت و رقابت در سطح جهانی را در نظر می گیرد.
4- بهای تمام شده را برای یک دایره ، محصول یا خدمت بدون توجه مستقیم به فعالیتهای لازم جهت تولید و توزیع محاسبه می کنند . برای محاسبه بهای تمام شده ، رابطه علیت بین فعالیت های لازم جهت تولید و توزیع محصول یا خدمت و ارزش اقتصادی منابع بکار گرفته شده را بطور مستقیم و با منابع کمی ایجاد می کند .
5- دارای یک یا چند مرکز هزینه برای تخصیص هزینه ها در سطح شرکت یا دایره می باشند . از مراکز هزینه ای متعدد که با توجه به میزان فعالیتها تعیین می گردند ، استفاده می کند .
6- از یک مبنا ( معمولاً هزینه کار مستقیم یا ساعات کار ماشین آلات ) یا حداکثر چند مبنا جهت تقسیم هزینه های سربار کارخانه استفاده می کنند . از مبناهای مناسبی برای هر مرکز فعالیت هزینه استفاده می کند و دارای مبناهای چند گانه است .

 

7- از مبنا(ها)ی تقسیم سربار استفاده میکند که الزاماً براساس روابط علت و معلول تمام اقلام سربار سازمان نیستند . برای هر فعالیت ، صرفاً براساس روابط علت و معلول ، مبنای مقتضی تسهیم سربار کارخانه را تعیین و مورد استفاده قرار می گیرد.
8- اکثراً از مبناهای مالی جهت تقسیم هزینه های سربار استفاده می کنند .
از مبناهای مالی و غیر مالی جهت تقسیم هزینه های سربار بهره می گیرد .
9- هزینه ها را به دو گروه " هزینه های محصول " و " هزینه های دوره ای" تقسیم می کنند . همچنین هزینه های ثابت را از هزینه های متغیر متمایز می سازند . کلیه هزینه ها را " هزینه های محصول " تلقی می کند و با توجه به دید بلند مدت ، کلیه هزینه ها را " متغیر " در نظر می گیرد.
10- می توانند برای تصمیم گیری مدیران گمراه کننده باشند . اتخاذ تصمیم گیری های صحیح و مناسب را با استفاده از اطلاعات سیستم حسابداری مدیریت ممکن می سازد .
11- جهت برنامه ریزی و کنترل مدیران چندان مناسب و دقیق نیست . برای برنامه ریزی و کنترل بسیار مناسب است و اطلاعات دقیق را در این زمینه فراهم می سازد.

 

( نمازی ، 1388 ، ص 9 )

 

18-2-2- اصول طراحی سامانه ABC در سازمان
قبل از طراحی این سامانه باید موارد زیر مورد توجه قرار گیرد :
1- شناسایی مراکز هزینه بر اساس نیازمندی های سامانه ABC
مراکزهزینه باید از سه ویژگی عمده برخوردار باشند . اولین ویژگی ، مشخص بودن میزان مصرف واقعی مواد و قطعات درهریک ازمراکزهزینه است . این مورد درمراکزهزینه تولیدی بیشتر قابل توجه است . دومین ویژگی ، این است که پرسنل هرمرکز کاملاً مشخص باشد و هیچ دو مرکزی از پرسنل مشترک برخوردار نباشد . در واقع افراد باید منحصراً مشغول به فعالیت درمراکز مشخص باشند . ویژگی نهایی ، امکان تفکیک هزینه ها به فعالیت ها و ردیابی هزینه ها از طریق فعالیت ها وجود داشته باشد .
2- شناسایی و تحلیل روند تولید وعملیات و یا درسامانه های خدماتی ، روند سرویسدهی و خدمت رسانی برای طراحی سامانه ABC مراحل زیر دنبال می گردد .

 

1-18-2-2- تعریف فعالیت ها و هزینه های آنها
دراین مرحله ، فعالیت های مربوط به هریک ازمراکزهزینه ، مرتبط با سامانه ABC ( متناسب با نیازمندی های سامانه) استخراج می گردد . درتعیین فعالیت ها موارد زیرمورد توجه قرارمی گیرد :
الف - فعالیت ها باید به صورت منطقی و مستقیم مرتبط با موضوع های هزینه (محصولات یا خدمات) باشد .
ب - اطلاعات مربوط به عملکرد فعالیت ها باید اطلاعات واقعی باشد .
ج – فعالیت ها باید مبنای مشخصی برای سرشکن کردن هزینه ها به موضوع های هزینه داشته باشند. ( نمازی ، 1388 ، ص 39-38 )
در شناسایی فعالیت ها توجه به طبقه بندی چهارگانه زیر اهمیت دارد :
• هزینه های مربوط به سطح واحد محصول : این نوع فعالیت ها برای هریک از واحد های محصول باید انجام شود .
• هزینه های مربوط به سطح گروه محصولات : این نوع فعالیت ها برای گروهی از محصولات انجام می پذیرد .
• هزینه های سطح پشتیبانی محصولات : این طبقه شامل فعالیت هایی است که برای پشتیبانی تمامی خطوط تولید ضروری است اما هنگام تولید گروه تازه ای از محصولات یا محصولی جدید انجام نمی شود .
• هزینه های درسطح امکانات و تسهیلات : فعالیت هایی هستند که برای انجام فرآیند کلی تولید ضرورت دارد . ( شباهنگ ، 1386 ، ص 22 )

 

2-18-2-2- تعیین محرک منابع
محرکهای منابع ، موجب ایجاد ارتباط میان منابع مصرف شده و فعالیت های استخراج شده می باشند. تعیین محرک های منابع ، موجب تعیین هزینه های فعالیت ها می گردد . البته ممکن است در مواردی این محرک ها مورد استفاده واقع نشوند و به طور مستقیم از محرک های فعالیت ها استفاده شود .

 

3-18-2-2- تعیین محرک فعالیت
محرک های فعالیت با استفاده ازمبناهای مناسب ، میزان فعالیت استفاده شده برای انجام کارها را به موضوعات هزینه تخصیص می دهند . موضوعات هزینه در واقع به هرآن چه که به عنوان محصول یا خدمت نهایی در سازمان تولیدی یا خدماتی تلقی می گردد ، تعریف می شوند .
4-18-2-2- تخصیص هزینه ها براساس محرک منابع وفعالیت ها به موضوعات هزینه
دراین مرحله اطلاعات واقعی مربوط به هریک ازفعالیت ها ، استخراج شده و براساس درصد محرکهای منابع ومحرک های فعالیت ، هزینه های مربوط به هرطبقه هزینه ، مبتنی برسامانه ABC ، به موضوعات هزینه تخصیص می یابد .

 

5-18-2-2- محاسبه نرخ جذب هزینه ها براساس هزینه فعالیت
6-18-2-2- محاسبه درصد جذب هزینه فعالیت ها در دوره های مشخص
دراین مرحله ، روند عملکرد فعالیت ها در جذب هزینه ها ، در دوره های مشخص تعیین می گردد و تحلیل های بهبود انجام می پذیرد .( در واقع راهکارهای مشخص برای کاهش هزینه ها براساس محرک فعالیت ها صورت می پذیرد ). دراین مرحله میزان سهم برای هزینه فعالیت ها براساس محرک فعالیت به نسبت کل هزینه های انجام شده درآن دوره محاسبه می گردد و با مقایسه این هزینه در دوره های مختلف ، روند عملیات درجذب هزینه ها تعیین می گردد . ( نمازی ، 1388 ، ص40-39 )

 

19-2-2- عوامل انتخاب محرک هزینه
1-19-2-2- میزان همبستگی
موضوع اصلی سامانه بهایابی بر مبنای فعالیت این است که هزینه های هر فعالیت بر مبنای محرک های هزینه مصرف شده در هر محصول به آن محصولات تخصیص داده شود . یعنی با مشاهده چگونگی مصرف محرک های هزینه مصرف شده در هر محصول به آن محصولات اختصاص داده شود .

 

2-19-2-2- هزینه اندازه گیری
طراحی هر سامانه اطلاعاتی نیاز به مقایسه میان هزینه و فایده آن دارد . در سامانه بهایابی برمبنای فعالیت نیز هر چه تعداد محرک های هزینه متنوع تر و ضریب همبستگی میان محرک و فعالیت بیشتر باشد تخصیص هزینه سربار با دقت بالاتری انجام خواهد شد . اما امکان دارد هزینه اندازه گیری محرک هزینه بالا برود . بنابراین در انتخاب محرک های هزینه مربوط به فعالیت ، باید تعادل میان هزینه و فایده برقرار باشد .

 

3-19-2-2- آثار رفتاری
سامانه های اطلاعاتی مدیریت نه تنها موجب بهبود تصمیم گیری های مدیریت می شود بلکه بر رفتار تصمیم گیرندگان نیز تأثیر می گذارد . این تأثیر صرف نظر از مثبت یا منفی بودن ، یک اثر رفتاری است و در انتخاب محرک های هزینه باید به آن توجه شود . ( رهنمای رودپشتی، 1388،ص 75-74)
20-2-2- فرآیند طراحی و اجرای سامانه بهایابی فعالیت محور ( برمبنای فعالیت )
اصول اولیه این سامانه شامل شناسایی فعالیت ها ، محاسبه هزینه هرفعالیت وسپس بهای هرمحصول برمبنای میزان استفاده از فعالیت ها ست . بنابراین دقت بهایابی محصولات به بهای فعالیت ها و حجم محرک های هزینه بستگی دارد . برمبنای این اصول ، طراحی سامانه بهایابی برمبنای فعالیت به مراحل مختلف قابل طبقه بندی است . مدل مفهومی طراحی واجرای این سامانه درنمودار4-2 نشان داده شده است . سامانه با شناسایی اهداف آغاز و با اجرای برنامه پایان می یابد .

 

نمودار4-2 فرآیند طراحی و اجرای سامانه ABC

 

( مدرس ، 1386 ، ص40 )

 

1-20-2-2- اهداف سامانه ABC
فراهم کردن اطلاعات درباره فعالیت های تولید با هدف حذف فعالیت های اضافی
 فراهم کردن اطلاعات درباره فعالیت های بدون ارزش افزوده و کاهش هزینه ها ازطریق حذف این فعالیت ها (در صورت امکان )
 فراهم کردن اطلاعات برای مهندسان طراح به منظورانتخاب طرح محصول با بالاترین کیفیت و پایین ترین هزینه
 فراهم کردن اطلاعات درباره انتخاب بازار
 فراهم کردن اطلاعات به منظورتدوین راهبرد قیمت گذاری
 فراهم کردن و محاسبه دقیق ترهزینه و سود آوری محصولات
 فراهم کردن اطلاعات درمورد هزینه تولید قطعات به منظور تصمیم گیری درباره خرید یا ساخت آن ها .

 

2-20-2-2- تشکیل گروه بهایابی برمبنای فعالیت
گروه بهایابی برمبنای فعالیت حداقل باید شامل اعضای زیر باشد :
 رهبر گروه
 حسابدار صنعتی
 سرپرست تولید
 مهندس صنایع

 

3-20-2-2- موضوعات سازمانی
موضوعاتی که درطراحی سامانه بهایابی برمبنای فعالیت باید به آن ها توجه کرد عبارتند از:
◄ تعداد محصولات یا خدمات شرکت
◄ تنوع خطوط تولید
◄ سربار به عنوان عنصرعمده هزینه
◄ رشد سریع هزینه های سربار
◄ عناصراصلی هزینه های سربار مربوط به زمان بندی ، کنترل کیفیت و متعادل ساختن خطوط تولید
◄ مبنای محاسبه نرخ جذب کنونی سربار مانند ساعات کارمستقیم یا ساعات کارماشین
◄ مجاری و بازارهای فروش محصولات
◄ نیازمشتریان به سطوح مختلفی از خدمات

 

4-20-2-2- شناسایی فعالیت ها
فعالیت ها ، فرآیند ها و رویه هایی هستند که باعث می شود کاردرسازمان انجام شود . فعالیت ها مجموعه ای از چند وظیفه هستند که به وسیله افراد یا ماشین ها انجام می شوند تا نیازمشتریان را برآورده سازند . شناسایی فعالیت ها ، مرحله اصلی سامانه بهایابی برمبنای فعالیت است که ساختار و محدوده سامانه را تعیین می کند . شناسایی فعالیت ها باید به روش نظام مند انجام شود تا اطمینان یابیم که همه فعالیت های مربوط درنظرگرفته شده اند . فعالیت ها بر حسب اندازه و نوع شرکت ازهم متمایزند . میزان فعالیت هایی که شناسایی می شوند به تشابه هزینه های یک فعالیت ، سطح دقت مورد نیازمدیریت و حجم تفصیلی اطلاعات مورد نیاز بستگی دارد .برای شناسایی فعالیت ها باید معیارهایی را مد نظر قرار داد . فعالیت ها باید ازیکپارچگی و جمعپذیری برخوردار باشند . تفکیک فعالیت ها به اعمال و وظایف جزئی معمولاً برای اهداف بهایابی مناسب نیست .انتخاب نهایی فعالیت ها امری قضاوتی است .
تصمیم گیری در مورد تعداد مخازن فعالیت یک شرکت ، مبتنی برمیزان اطلاعات تفصیلی مورد نیاز مدیران و نیزهزینه راه اندازی وعملیات این سامانه است .
تجزیه تحلیل فعالیت ها به سؤالاتی این چنین منجرمی شود که آیا انجام این فعالیت ها لازم است؟ اگر انجام بعضی فعالیت ها ضروری است آیا می توان آنها را به طریقی کم هزینه تر انجام داد ؟ برخی شرکت ها بجای طرح چنین سؤالاتی از روش رسمی تری استفاده می کنند و به طبقه بندی فعالیت ها براساس این که ارزش افزوده ای ایجاد می کنند یا نه پرداخته اند ، درحالی که برخی دیگر ، فعالیت ها را براساس فعالیت های اصلی ، فعالیت های پشتیبانی و فعالیت های انحرافی تقسیم بندی می کنند.

 

1-4-20-2-2- فعالیت های با یا بدون ارزش افزوده
روش ارزش افزوده دیدگاهی مشتری مدار دارد . آیا یک فعالیت ، ارزش افزوده ای روی محصول یا خدمت ازدیدگاه مشتری ایجاد می کند ؟ اگر پاسخ به این پرسش منفی باشد ، این فعالیت به عنوان فعالیت بدون ارزش افزوده محسوب شده و کوشش می شود چنین فعالیتی حذف شود . هدف مدیریت هزینه درحوزه فعالیت های بدون ارزش افزوده توسط بریمستون در سال 1991 مطرح شد. به نظر وی حدود 40- 20 درصد از کل مخارج بیشتر سازمان ها ناشی از فعالیت های بدون ارزش افزوده است .
در بسیاری از شرکت ها ، فعالیت های بدون ارزش افزوده به خاطراشتباهی که رخ داده و باید اصلاح شود ، پیش می آید . به همین دلیل است که در برخی شرکت ها یک حلقه ارتباطی بین مدیریت بهایابی بر مبنای فعالیت و مدیریت کنترل کیفیت جامع ایجاد شده است . براساس فلسفه مدیریت کنترل کیفیت جامع ، از آن جایی که هرکاری باید ازهمان ابتدا به درستی انجام شود ، بسیاری از فعالیت های بدون ارزش افزوده را می توان حذف کرد . به هر حال فعالیت های بدون ارزش افزوده نه تنها فعالیت های ناکارآمدی هستند ، بلکه اثربخش نیز نیستند .

 

2-4-20-2-2- فعالیت های اصلی ، پشتیبانی و انحرافی
اگر چه تمایز قائل شدن و طبقه بندی برمبنای فعالیت های دارای ارزش افزوده یا بدون آن ، در سطح وسیعی مورد استفاده قرارمی گیرد ، اما یکی دیگرازراه های مفید برای طبقه بندی ، تقسیم فعالیت ها به اصلی ، پشتیبانی و انحرافی است . فعالیت های اصلی دربرگیرنده قضاوت دقیق و استادانه خاصی است که بخشی ازمزیت رقابتی سازمان می باشد و زمینه انجام فعالیت های خدماتی را برای مشتریان فراهم می آورد . فعالیت های پشتیبانی برای ممکن ساختن انجام فعالیت های اصلی ، ضروری اند . فعالیتهای انحرافی ، فعالیت هایی هستند که باعث اتلاف زمانی می شوند که باید صرف انجام فعالیت های اصلی و پشتیبانی شود و معمولاً به خاطر نقص های موجود درسامانه رخ می دهند . تجربه نشان داده است که معمولاً حذف تمام فعالیت های انحرافی درعمل ناممکن است اما می توان هزینه و زمان مربوط به چنین فعالیت هایی را به حداقل ممکن رساند . طبقه بندی فعالیت ها به اصلی ، پشتیبانی و انحرافی یک ابزارهزینه سودمند است . به دنبال چنین تحلیلی و طبقه بندی فعالیت های واقعی ( چه به صورت سؤالات رسمی ، با یا بدون ارزش افزوده ، یا اصلی/پشتیبانی/انحرافی ) ، شرکت ها می توانند ازاین روش مبتنی برفعالیت دربودجه بندی خویش استفاده کنند .
5-20-2-2- شناسایی محرک های هزینه اولیه
بعد از مشخص کردن فعالیت ها ، ضروری است که منابع مصرف شده توسط هرفعالیت درطی دوره مربوط شناسایی شود . این امرمبنایی برای مشخص کردن سطح هزینه های هرمخزن فراهم می آورد . تخصیص ( در جایی که افرادی خاص ، عرضه کنندگان یا قسمتی ازتجهیزات به طورتمام وقت متعهد برای انجام فعالیتی خاص هستند ) وسرشکن کردن ( در جایی که کارگر یا منابع تجهیزات دردو فعالیت یا بیشترمشترک هستند ) دراین مرحله مد نظر قرارمی گیرند . در نبود سوابق زمانی ، میزان کار کارگر واستفاده ازتجهیزات ازطریق مشاهده و مصاحبه مشخص می شود . برای سایرهزینه ها نظیر فضا ، بهترین معیاربرای اندازه گیری همان میزان مصرف منابع (فضای اشغال شده) است . بنابراین تقریب و برآورد امری ذاتی درسامانه بهایابی برمبنای فعالیت محسوب می شود .
شناسایی منابع مصرف شده با هدف تخصیص آنها به فعالیت ها صورت می گیرد . برای این کاراز محرک های هزینه استفاده می شود . محرک های هزینه عواملی هستند که به طورمستقیم برهزینه ها و عملکرد فعالیت ها اثر می گذارند . محرک های هزینه ، بهترین توضیح برای دلیل تغییرهزینه در مخازن هزینه درطول زمان هستند .

 

1-5-20-2-2- محرک های هزینه اولیه ، ارتباط دهنده منابع و فعالیت ها
دقت بهایابی محصول به این محرک های هزینه وابسته است . زیرا هزینه هر فعالیت ، مجموع هزینه محرک های اولیه آن است و بهای محصول نیزمجموع هزینه فعالیت ها است که برای تولید محصول انجام می شوند . بنابراین هر فعالیت باید به طور جزء به جزء تحلیل شود تا فهرست همه محرک های هزینه اولیه آن شناسایی گردد .

 

6-20-2-2- مخزن هزینه فعالیت ها
مخازن هزینه ( مراکز تجمع هزینه ) ، درواقع همه هزینه های مربوط به یک فعالیت هستند . هرنوع محرک هزینه اولیه که به حساب یک فعالیت منظور می شود ، یک جزء از آن فعالیت است . این موضوع با شناسایی همه هزینه های فعالیت برحسب محرکهای هزینه که به صورت مستقیم به مراکز تجمع هزینه تعلق می گیرند ، محاسبه می شود . هزینه هرمخزن هزینه ازطریق محرک های ثانویه به موضوع هزینه تخصیص می یابد . اگربرخی ازمنابع بین چند فعالیت مشترک باشند ، دراین صورت معیارهای مناسب مورد نیازاست تا هزینه این منابع بین فعالیت ها سرشکن شود. درباره طبقه بندی هزینه هایی که باید در هر مخزن هزینه منظور شوند ، دو دیدگاه وجود دارد :
1- همه هزینه های تخصیص پذیربه فعالیت ها درمخزن هزینه منظورمی شوند . این روش باعث پیچیده شدن و درنظر گرفتن مجموعه ای ازهزینه ها می شود که درک رفتارآنها را دشوارمی سازد.
2- فقط هزینه هایی درمخزن هزینه منظورمی شود که درارتباط با موضوع تصمیم گیری هستند. بدیهی است که استفاده ازهریک ازاین دیدگاه ها ، به سازمان و مدیریت آن بستگی دارد .

 

7-20-2-2- شناسایی محرک های هزینه ثانویه
محرک های هزینه ثانویه معیاری برای سنجش میزان شدت و تقاضای یک موضوع هزینه ( محصولات یا خدمات ) از فعالیت های مشخص شده است درانتخاب محرک های هزینه ثانویه باید معیارهای زیر در نظر گرفته شود :
 محرک های ثانویه باید ارتباطی قوی با سطوح هزینه درمخازن هزینه هرفعالیت داشته باشند .
 متغیرها باید قابل کمی شدن و متجانس باشند.
 محرک های هزینه انتخابی باید فعالیت های بهبود را درسازمان تشویق کنند .
 محرک های هزینه ای باید انتخاب شود که اطلاعات آنها قابل دسترسی بوده و با هزینه کمی قابل گردآوری باشد .
در سامانه ABC چهار نوع محرک هزینه ثانویه را می توان در نظر گرفت :
▪ محرک های هزینه حجم خالص
این محرک ها معیاری متناظر با خروجی هر فعالیت هستند .
▪ محرک های هزینه حجم موزون
زمانی از این معیار استفاده می شود که خروجی های یک فعالیت ، همگن نباشد . برای مثال ، اگر خرید به عنوان یک مخزن فعالیت درنظر گرفته شود و سفارش خرید به دو طریق داخلی و خارجی انجام شود و سفارشهای خارجی به کاراداری زیادی نیازداشته باشند ، باصرفه تر است به جای این که مخزن خرید به دو بخش خرید داخلی و خارجی تقسیم شود ، دو محرک هزینه برای هرمخزن ( تعداد سفارش خرید داخلی و تعداد سفارش خرید خارجی ) داشته باشیم وبه سفارش های خارجی در برابرسفارشهای داخلی وزن بیشتری داده شود .
▪ محرک های هزینه موقعیتی
گاهی عوامل ضمنی یک فعالیت می توانند در تعیین میزان کارانجام شده درآن فعالیت نقش بسزایی داشته باشند و به عنوان محرک هزینه آن فعالیت تعیین شوند . به طور مثال بعضی هزینه های خرید ممکن است با عرضه کنندگان مشخص مرتبط باشند پس تعداد عرضه کنندگان معیارمناسب تری نسبت به تعداد سفارشهای خرید است .
▪ محرک های هزینه انگیزشی
زمانی ازاین محرکها استفاده می شود که مقصود برانگیختن رفتار ناشی ازهزینه و نه تهیه اطلاعات دقیق بهای محصول باشد . برای مثال درژاپن با وجود این که کارگررا به عنوان یک منبع پرهزینه می دانند همچنان ساعات کارکارگران به عنوان یک محرک هزینه باقی مانده است .

 

8-20-2-2- موضوعات هزینه
موضوعات هزینه می تواند ، مشتریان ، محصولات ، خدمات ، طرح ، و یا هر واحد کاری دیگری باشد که هدف ، اندازه گیری هزینه آن به صورت مجزا است .
موضوعات هزینه درحقیقت انتهای خط تخصیص هزینه درسامانه بهایابی برمبنای فعالیت است . شرکت ها از دو طبقه درخصوص موضوعات هزینه استفاده می کنند :
 مشتریان ( امکان ارزیابی سودآوری هرمشتری را فراهم می سازد )
 محصولات ( نظیر بهایابی قطعات محصول و...) .

 

9-20-2-2- مقایسه بهای محصول درسامانه بهایابی برمبنای فعالیت با سامانه سنتی بهایابی
بهای تمام شده احتساب محصول در سامانهABCباید با سامانه سنتی مقایسه شود . زیرا ممکن است بهای محصول به خاطر بالا بودن هزینه خود سامانه ABCبه شدت افزایش یابد . در صورتی که کل هزینه سامانه ABC برابر یا کمترازسامانه سنتی باشد واطلاعات دقیقتری را برای تصمیمگیری فراهم کند ، در این صورت این سامانه اجرا می شود . ( مدرس ، 1386 ، ص46-40 )

 

21-2-2- کاربرد های بهایابی برمبنای فعالیت در شرکت
اطلاعات حاصل ازبهایابی برمبنای فعالیت را می توان به صورت بالقوه برای محدوده وسیعی از تصمیم های مدیریت به کاربرد . پرن و پارتریج 1998 مدل جامعی درخصوص کاربرد های سامانه بهایابی برمبنای فعالیت را درنمودار 5-2 ارائه داده اند.
مستطیل هایی که سایه دارند ، فرآیند طراحی سامانه بهایابی برمبنای فعالیت را نشان می دهند و مستطیل های سفید نشان دهنده کاربرد های این سامانه در تصمیم های مدیریت هستند .
نمودار 5- 2 چارچوب جامعی از کاربرد های بهایابی برمبنای فعالیت

 

(مدرس ، احمد ،1386، ص25 )
1-21-2-2- تصمیم های قیمت گذاری ( مستطیل 11)
اغلب قیمت فروش یک محصول با استفاده ازبهای تمام شده آن تعیین می شود .سامانه ABC با محاسبه دقیق ترهزینه ها نشان میدهد که درچه مواردی می توان هزینه ها را کاهش داد.

 

2-21-2-2- طراحی محصول ( مستطیل 12)
تحلیل هزینه ها دراین سامانه ، شناسایی فعالیت های دارای ارزش افزوده و نیزفعالیت های فاقد ارزش افزوده را ممکن می سازد . تیورنی 1992 دربررسی خود متوجه شد که روشهای سنتی درطراحی محصول باعث صرف وقت و هزینه های زیادی می شوند . او مهندسی همزمان را برای رفع این مشکل پیشنهاد کرد که درآن محصولات و فرآیند ها به صورت همزمان طراحی می شوند . درمهندسی همزمان استفاده از ABC ضروری است .

 

3-21-2-2- بهایابی مجاری توزیع و تصمیم گیری درباره آنها ( مستطیل 14)
با استفاده از بهایابی برمبنای فعالیت می توان هزینه هر یک از مجاری توزیع را محاسبه کرد . در نتیجه اطلاعات حاصل از این قسمت می تواند مدیریت را درانتخاب مجرای توزیع کمک کند .

 

4-21-2-2- تحلیل سودآوری مشتری ( مستطیل 15)
تحلیل سودآوری مشتریان یکی ازکاربرد های اصلی سامانه بهایابی برمبنای فعالیت است . تحلیل سودآوری مشتریان و پیدا کردن مشتریان با بالاترین سودآوری ازاهمیت بالایی برخوردار است .این تحلیل از طریق اطلاعات سامانه ABC صورت می گیرد .

 

5-21-2-2- تصمیم گیری درباره خروجی ها ( مستطیل 16)
تصمیم گیری درباره این که چه محصولی در چه بازاری و با چه قیمتی و درچه حجمی به فروش برسد ، اساس راهبرد رقابتی است . این سامانه داده هایی را فراهم می آورد که واقعی تر است و مبنای مناسبتری را برای تصمیم های مربوط به تاًمین مواد اولیه و ترکیب محصول ایجاد می کند . این تصمیم ها مبنایی برای بودجه بندی برمبنای فعالیت است .
6-21-2-2- بودجه بندی برمبنای فعالیت ( مستطیل17)
بودجه بندی هزینه های سرباردرمدت طولانی از مشکلات حل نشدنی مدیریت بوده است . سامانه بهایابی برمبنای فعالیت با توجه به ارتباط کمی که بین خروجی ها و منابع ورودی ایجاد می کند ، می تواند نیازدرازمدت شرکت را برطرف سازد .

 

7-21-2-2- تحلیل فعالیت های با و یا بدون ارزش افزوده ( مستطیل 18)
تیورنی 1992 می گوید فعالیت هایی دارای ارزش افزوده هستند که برای مشتری ارزشمند و از دید وی ضروری باشند و یا کارکردی اصلی در سازمان تلقی شوند . هیکسون 1995 با تعریف فعالیتهای فاقد ارزش افزوده ، این تعریف را کامل می کند . او این فعالیت ها را به عنوان هرکاری تعریف می کند که بتوان آن را حذف کرد بدون این که به محصول یا خدمت نهایی زیانی وارد شود . بدیهی است که با کمک سامانه ABC میتوان این گونه فعالیت ها را شناسایی کرد .

 

8-21-2-2- تحلیل زنجیره ارزش (مستطیل 19)
این تحلیل نوع خاصی ازتحلیل فعالیت است که به طور مستقیم ازمفهوم زنجیره ارزش پورتر گرفته شده است . براساس این مفهوم " یک کسب و کار خاص ، درواقع مجموعه ای ازفعالیت های مرتبط به هم است که درنهایت ارزش افزوده ای برای مشتری ایجاد می کنند ". سامانه بهایابی برمبنای فعالیت به مدیریت کمک می کند تا فعالیت های سازمان را بررسی و چگونگی ارتباط آنها با یکدیگر را برای ایجاد زنجیره ای ازفعالیت های ارزشمند شناسایی کند .

 

9-21-2-2- طراحی مجدد سازمان ( مستطیل 20)
بررسی هیکسون نشان می دهد که بخشهای مختلف یک سازمان ممکن است به صورت مجزا بهینه باشد اما ممکن است درکل ( به عنوان یک مجموعه ) ازهماهنگی لازم برخوردار نباشد. مهندسی مجدد سازمان که براساس تحلیل های بهایابی برمبنای فعالیت صورت می گیرد ممکن است به مجموعه منسجم و موفقی بیانجامد .

 

10-21-2-2- مهندسی مجدد فرآیند ها ( مستطیل 21)
تحلیل فعالیت ها و سنجش هزینه آنها می تواند درمقایسه شرکت با دیگر شرکت ها ( محک زنی ) و نیز مهندسی مجدد فرآیند ها استفاده شود . مهندسی مجدد فرآیندهای یک سازمان ، درک واقعی هزینه فرآیند ها و نیزسودآوری مشتریان و محصولات را امکان پذیرمی سازد . مه

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مطالعه موانع بکارگیری TDABC در صنایع تولیدی اراک