محل انتشار: دهمین کنگره بین المللی مهندسی عمران تبریز
تعداد صفحات: 7
نوع فایل : pdf
ارزیابی آزمایشگاهی تیپ مهار جانبی دیوارهای غیر باربر با مصالح بنایی به ستونهای فلزی و جایگزینی آن با اتصالات پیشنهادی جدید
محل انتشار: دهمین کنگره بین المللی مهندسی عمران تبریز
تعداد صفحات: 7
نوع فایل : pdf
عنوان:
بررسی میزان اضطراب در تیپهای شخصیتی A و B
با فرمت قابل ویرایش word
تعداد صفحات: 87 صفحه
تکه های از متن به عنوان نمونه :
فهرست مطالب
عنوان
صفحه
- چکیده تحقیق
فصل اول
- مقدمه
- بیان مسأله
- ضرورت و اهمیت تحقیق
- فرضیات یا سؤالات تحقیق
- روش تحقیق
- جامعه پژوهش
- حجم نمونه
- تعریف واژهها و اصطلاحات
الف: تعریف نظری
ب: تعریف عملیاتی
فصل دوم
عنوان
صفحه
«پیشینة تحقیق»
بخش اول:
- تعریف اضطراب و انواع آن
- شدت اضطراب
- علل و انگیزههای اضطراب
- شیوع اضطراب
- اضطراب از دیدگاه مکاتب روانشناسی
بخش دوم:
- تعریف تیپهای شخصیتی (مفهوم الگوهای رفتاری A و B و توسعة آن)
- تیپ شخصیتی A و بیماریهای جسمی
- رابطه الگوی رفتاری A و B با رفتارها و متغیرهای دیگر
بخش سوم:
- تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
- تحقیقات انجام شده در ایران
عنوان
صفحه
فصل سوم:
- روش تحقیق
- جامعه پژوهش
- نمونه پژوهش
- روش نمونهگیری
- ابزار اندازهگیری
- روایی و پایایی ابزار اندازهگیری
- روش آماری
فصل چهارم
- تجزیه و تحلیل اطلاعات و دادهها
- جداول آماری
- آزمون فرضیه
فصل پنجم
بحث و نتیجهگیری
عنوان
صفحه
بررسی نتایج
میزان تعمیمپذیری یافتههای پژوهش به جامعه آماری
- محدودیتهای تحقیق
- پیشنهادات
- ضمائم
- منابع
چکیدة
در این پژوهش به منظور مطالعه میزان اضطراب در تیپ شخصیتی A و B، 20 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه تربیت معلم تهران (10 نفر تیپ شخصیتی A و 10 نفر تیپ شخصیتی B) را با کمک مقیاس تیپشناسی شخصیت A و B اسپنسر رانوس (که دارای 25 سؤال به صورت بلی- خیر - نمیدانم) و نیز براساس آزمون اضطرابسنج کتل مورد بررسی قرار گرفتند.
مطابق اغلب یافتههای مطالعاتی پیشین، یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهند که در کل آزمودنیهای تیپ شخصیتی A اضطراب بالاتری را از افراد تیپ شخصیتی B تجربه میکنند (با اختلاف میانگین = 8/2)
همچنین برحسب نتایج آزمون تحلیل آماری t استودنت در درجه آزادی 18 = d.f و در سطح 05/0 = در جهت بررسی فرضیه 2 سویة تحقیق «که بین میزان اضطراب تیپ شخصیتی A و B تفاوت معنیداری وجود دارد»، یافتهها بیانگر تفاوت معنیداری بین میزان اضطراب در 2 تیپ شخصیتی A و B میباشند که این یافتهها در این پژوهش با یافتهها و نتایج تحقیقات مشابه (نظیر تحقیقات فریدمن و روزنمن (1974) یا تحقیقات پرایس (1983)) هماهنگی قابل ملاحظهای را نشان میدهند.
مقدمه:
با توجه به ویژگیها و تفاوتهایی که قرون و اعصار با یکدیگر دارند، قرن 17 قرن تنویر افکار و قرن 18 عصر منطق، قرن 19، قرن ترقی و پیشرفت، قرن 20 عصر اضطراب نامیده میشود. با غلبه بر بیماریهای جسمی که سالها سرنوشت بشر را در اختیار داشته و بشر هر روز بیش از پیش به تأثیر عوامل روانی در سعادت خوا واقف میگردد.
استان متمدن دیگر قربانی قطعی بیماریهای همهگیر نمیشود طاعون جای خود را به گروهی از بیماریهای روانی از قبیل: تشویش، احساس ناامنی، فریبکاری و تردید داده است.
در اطراف نامردم محنت زده و ناخشنود و مضطربی که نیروی فکری خود را از دست داده و قادر به حل مسائل زندگی خود نیستند، بسیارند. شگفتاند که ناراحتیهای روانی بی شاز جمیع اختلالات جسمی دیگر سلامت بشر را تهدید میکند. گاهی این اضطراب به طور نا گهانی و زمانی به طور تدریجی ظاهر میشود و زمانی در حد چند ساعت است، اما صرفنظر از چگونگی بروز شدت و حدت آن اضطراب آن اساس و بنیادی است که کمتر کسی با آن بیگانه است. فرد، بیپناه و درمانده است و نمیتواند معنیای برای این حالت عاطفی بیابد اما وقتی این وهلهها و مرا حل اضطراب ظاهرو تکرار میشوند پابرجا میماند (دادستان، پریرخ، 1379).
با آنکه اضطراب و ناسازگاری در تمدن و فرهنگ کنونی که بسیار توسعه یافته، معهذا مواردی در روزنامهها و نمایشنامهها به چشم میخورد، مانند آنهایی که در تاریخ یا ادبیات دیده میشود، نمونههای افراطی هستند و نمونه ناسازگاریهایی که اطراف ما را رگفتهاند، بسیار ملایمتر از نمونههای فوق هستند و بیشتر به صورت ناتوانی در حل و مقاله با مشکلات و مسائل اجتماعی است، تا اختلالات جدی و سخت روانی (بیرجندی، پروین، 1378).
اضطراب مسألهای است که با ویژگیهای شخصیتی افراد ارتباط نزدیکی دارد. این مسأله نشان میدهد که عواملی وجود دارند که ارتباط بین استرس و بیماری را تحلیل یا تشدید میکند. در شرایط استرسزا، برخی عوامل در نقش متغیرهای مداخلهگر ظاهر میشوند، این عوامل عبارتند از:
- شخصیت افراد
- مهارتهای زندگی در مقابله با مسائل و بحرانها
- انگیزه در تجارب گذشته
ثابت شده است که هیجانهای مثبت، مانند خوشبینی، خوشطبعی، خلق شاد میتواند باعث حفظ سلامتی و افزایش طول عمر شوند (هافمن)[1].
البته در هزاران سال پیش، یعنی در دوران باستان، بقراط بررسی تأثیر شخصیت افراد در بیماریها را مورد بررسی قرار داده بود. و پایههای شخصیت را به 4 گروه سوداوی، صفراوی، بلغی، دموی تقسیم کرده بود و تصویر بر این بود که غلبه یکی از این عوامل در شخص باعث بوجود آمدن خلق و خوی خاصی میشود. و افراط و فزونی در یکی از آنها باعث بروز بیماری، مثلاً فزونی رد سودا باعی بروز شخصیت مالیخولیایی میشود که در نتیجة آن افسردگی و بیماری جسمی وابسته به آن حادث میشوند. (پایاننامه، تربیت مقطع تهران، 1379).
همانطور که ذکر شد، یکی از مؤلفههای مؤثر دیگر بر واکنش افراد در برابر هیجانها و از جمله فشارهای زندگی و اضطراب، مسئله ویژگی تعصبهای شخصیتی و الگوهای رفتاری خاصاند که برای اولین بار فریدمن و روزنمن[2]به سال 1974 پس از سالها تحقیق و مطالعه بر روی بیماران قلبی به این نتیجه رسیدند که بسیاری از افراد به عنوان تیپهای شخصیتی A، نامگذاری شدند که دارای ویژگیهای خاصی میباشند که آنها را از افرادی که این ویژگیها را ندا رند و از لحاظ سازگاری و مقابله با اضطراب و فشارهای زندگی، متمایز میکند در این پژوهش به بررسی میزان اضطراب این افراد و مقایسة آن با افرادی که دارای این ویژگیها میباشند پرداخته شده است و در پایان باید اذعان داشت که این تحقیق و تحقیقات مشابه این پروژه میتواند در صحت و سقم نظریات متعدد و مرتبط، به دانشمندان این حوزه مساعدت نموده و افرادی را که دارای این ویژگی هستند، بخصوص افراد با تیپ شخصیتی A، که میزان اضطراب بالاتری را تجربه میکنند،در جهت شناخت تیپ شخصیتی خود و نیز کوششی در راستای کاهش میزان اضطراب خود مساعدت نماید.
در این پژوهش تلاش شد تا رابطه میزان اضطراب در تیپهای شخصیتی A و B بررسی کند و سپس در پایان پیشنهاداتی جهت سلامت روان این افراد ارائه میگردد.
بیان مسأله:
آیدون[3]، عصر حاضر را دوران اضطراب نامیده است و پیچیدگیهای جاری تمدن، سرعت تغییرات و بیتوجهی به مذهب و ارزشهای خانوادگی برای افراد و اجتماع، تعارضها و اضطرابهای تازهای را بوجود آوردهاند (پورافکاری، نصرتا…، 1371)
اضطراب یک هیجان طبیعی است که درجه متوسط آن میتواند بسبب افزایش دادن میزان گوش بزنگی نیروی مفیدی به شمار آید. ولی درجات زیاد آن کارایی را کاهش میدهد و مانعی در عملکرد سالم به حساب میآید. از طرفی رابطه بین استرس و شخصیت افراد هم تاریخ مدون و کوتاهی دارد. اما در واقع دارای قدمتی بسیار طولانی است. یعنی تجربةمیزان اضطراب تا حدود زیادی به شخصیت افراد بستگی دارد. امروزه هیچ شکی وجود ندارد که استرس روانشناختی شدیداً با برخی بیماریها مرتبط است و شواهد گوناگونی نشان دادهاند که احتمال بیماری و فرسودگی با با لا رفتن استرس زندگی بالا میرود. (فریدمن، بوت و کولی 1987)[4] (پایاننامه، تربیت معلم تهران، 1379)
همچنین طبق تحقیقات انجام شده، این مسئله روشن است که بین برخی خصوصیات شخصیتی و واکنش در برابر موقعیتها، رابطه وجود دارد و هر شخصیتی خلق و خوی خاصی را ایجاد کرده و واکنش در برابر موقعیتها و سختیها را متفاوت میکند. لذا افرادی که در برخورد با شرایط مختلف، این خلق و خوها در آنجا به صورت پایدار درآمده و جزء شخصیت آنها شده و اگر آنها در برخورد با فشارهای زندگی، مهارت کمتری هم داشته باشند، در نتیجه ابتلا به بیمارهای جسمی و روحی در آنها به فراوانی دیده میشود، از جمله بیماریهای قلبی و سرطانها و امثال آنها. این افراد همان افراد تیپ A میباشند. که فریدمن اولین فردی است که این ویژگیها را شناسایی کرد و او برنامه متعلق را برای کاهش جنبههای فشارزای الگوی رفتاری A بوجود آورده است (ترجمة لدیور، پروین، جوادی، 1381)
این پژوهش، درصدد پاسخگویی به این سؤالات میباشد:
1- با توجه به اینکه اضطراب یکی از اختلالات مهم روانی است که وجود آن در انسان مشکلات متعددی را در روند زندگی سالم ایجاد میکند، لذا تلاش برای شناخت عوامل مؤثر و طرقی در جهت رفع آن، و ایجاد مقاومت در برابر استرسها و کشمکشهای روانی و یأس و نا کامی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
2- دستیابی به اینکه آیا در بین ویژگیهای تیپهای شخصیتی از لحاظ وجود میزان اضطراب اختلافی دیده میشود و اگر هست، آیا این اختلاف از لحاظ آماری معنیدار است؟
ضرورت و اهمیت پژوهش:
با توجه به اینکه اضطراب یک بیماری شایع و همهگیر است و اکثر افراد جامعه مخصوصاً دانشجویان از این بیماری رنج میبرند و همانطوری که در مبحث مقدمه هم ذکر شد یکی از مؤلفههای موثر بر واکنش افراد در برابر هیجانها و از جملهها فشارهای روانی و اضطراب، مسأله تیپهای شخصیتی و الگوهای رفتاری خاصاند که برای اولین بار فریدمن و روزنمن، سال 1974 پس از سالها، تحقیق و مطالعه بر روی بیماران قلبی به این نتیجه رسیدند که بسیاری از افرادی که تحت عنوان بیماران قلبی تحت مواطاند، طبیعت و خلق و خوی مشابهی دارند و این افراد را به عنوان تیپ شخصیتی A نامگذاری کرده که ویژگیهای خاصی را دارا بوده و از کسانی که این ویژگیها را ندارند، از لحاظ سازگاری و مقابله اضطراب و فشارهای زندگی متمایز میکند. لذا با توجه به این رابطهای که تاکنون در مورد اضطراب و تیپهای شخصیتی وجود داشته و ضرورت این مسأله از نظر سازگاری با هیجانهاو موقعیتهای اضطرابی برای افراد بسیار ضروری است. لذا در این پژوهش، محقق به دنبال بررسی این رابطه و میزان تأثیر در بین دانشجویان دانشگاه تربیت معلم برآمده و شناخت این امر نه تنها از این لحاظ بلکه از جهت پیشگیری از عوارض اضطرابها و یا کنترل آن در افرادی با ویژگی الگوی رفتاری A وجود دارد ایجاب میکند تا بدنبال این اثرات از لحاظ علمی پرداخته شود و امید است این پژوهش در راستیا این اهداف موثر واقع گردد. زیرا اهمیت هر پژوهش در نتایج و ثرماتی است که در رفع مشکلات و دستیابی به راهحل معضلات حاصل میشود.
شلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:153
فهرست و توضیحات:
فهرست مطالب
عنوان صفحه
پشگفتار................................. 1
چکیده................................... 3
فصل اول : طرح تحقیق
مقدمه................................... 5
بیان مسئله.............................. 6
ضرورت و اهمیت پژوهش..................... 8
موضوع تحقیق............................. 10
تعریف موضوع تحقیق....................... 10
هدف کلی................................. 10
اهداف فرعی.............................. 10
فرضیه کلی............................... 11
فرضیات فرعی............................. 11
متغیرهای تحقیق.......................... 11
محدودیت های تحقیق....................... 11
محیط پژوهش.............................. 12
تعریف اصطلاحات و واژه ها................. 12
تعریف اصطلاحات تخصصی..................... 14
تعریف عملیاتی........................... 15
فصل دوم : پیشینه تحقیق
مقدمه................................... 19
اضطراب.................................. 19
تعریف اضطراب ، جنبه ها و جلوه های مختلف آن 21
اضطراب به عنوان پاسخ آموخته شده......... 26
اضطراب در معنای نداشتن کنترل............ 27
کنار آمدن با اضطراب..................... 28
شخصیت مضطرب............................. 29
اضطراب بنیادی : شالوده روان رنجوری...... 31
نظریه های اضطراب........................ 35
1- نظریه روانکاوی (فروید)............... 35
انواع اضطراب............................ 37
مکانیزمهای دفاعی علیه اضطراب............ 40
سرکوبی.................................. 41
انکار................................... 42
واکنش وارونه............................ 43
فرافکنی................................. 43
واپس روی................................ 44
دلیل تراشی.............................. 44
جابجایی................................. 45
والایش................................... 46
2- نظریه روانشناسی فردی (آدلر).......... 48
3- نظریه درمان عقلانی- عاطفی (الیس)...... 51
4- نظریه درمان مراجع محوری (راجرز)...... 51
5- نظریه روان درمانی گشتالت (پرز)....... 52
6- نظریه واقعیت درمانی (گلاسر)........... 54
7- نظریه رفتار درمانی................... 55
عوامل کاهش اضطراب ...................... 57
شخصیت چیست؟............................. 67
بررسی شخصیت............................. 69
اصول شخصیت شناسی........................ 71
تاثیر عوامل زیستی بر شخصیت.............. 73
تشابه شخصیت در دوقلوها.................. 73
نظریه های شخصیت......................... 76
1- نظریه کارل یونگ...................... 76
نگرش ها : برونگرایی و درونگرایی ........ 77
کارکردهای روان شناختی................... 78
تیپ های روان شناختی (درونگرا و برونگرا). 80
ویژگی شخصیتی برونگرا.................... 83
ویژگی شخصیتی درونگرا.................... 84
ناهشیار شخصی............................ 85
عقده ها................................. 86
ناهشیار جمعی............................ 87
پژوهش در نظریه یونگ..................... 89
تیپ های روان شناختی (درونگرا و برونگرا). 89
2- نظریه هانس آیزنک..................... 93
ابعاد شخصیت : برونگرایی ، روان رنجور خویی و روان پریش خویی........................................ 93
برونگرایی............................... 96
روان رنجور خویی......................... 98
روان پریش خویی.......................... 99
نقش اصلی وراثت.......................... 100
رابرت مک کری و پل کاستا : مدل پنج عاملی. 101
ثبات عوامل.............................. 103
همبستگی هیجانی و رفتاری................. 104
3- نظریه روانکاوی (فروید)............... 106
الف- دیدگاه ساختی شخصیت................. 106
نهاد.................................... 106
خود..................................... 107
فراخود.................................. 108
ب- شخصیت به مثابه ی فرایندی پویا........ 109
ج- شخصیت به مثابه فرایند تکاملی......... 110
د- دیدگاه جبری رشد شخصیت............... 111
4- نظریه روانشناسی فرد (آدلر)........... 112
5- نظریه روان درمانی گشتالت (پرز)....... 115
6- نظریه درمان مبتنی بر تحلیل محاوره ای (برن) 116
7- نظریه واقعیت درمانی (گلاسر)........... 118
8- نظریه رفتار درمانی................... 119
فصل سوم : روش تحقیق
جامعه آماری ، نمونه و روش اندازه گیری... 122
ابزار جمع آوری اطلاعات و ویژگی های آن.... 122
ویژگی های ابزار پژوهش................... 123
پرسشنامه مقیاس اضطراب کتل............... 123
میدان کاربرد آزمون...................... 123
پژوهش های مربوط به توصیف ماهیت و اعتبار یا درستی مقیاس اضطرا................................... ب 126
الف- تحول هوشیاری نسبت به خود........... 131
ب- نیروی من............................. 131
ج- گرایش پارانویایی..................... 132
د- گرایش به گنهکاری..................... 132
هـ- تنش ارگی............................ 133
نکاتی درباره اجرای تست.................. 133
دستور اجرای پرسشنامه.................... 134
روش تصحیح و نمره گذاری.................. 136
پرسشنامه مقیاس درونگرایی- برونگرایی میشل گوکلن 140
دستور اجرای پرسشنامه.................... 140
روش تصحیح و نمره گذاری ................. 141
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
تجزیه و تحلیل داده ها .................. 145
فصل پنجم: جمع بندی و نتیجه گیری تحقیق
خلاصه تحقیق ............................. 150
تحلیل نتایج............................. 150
پیشنهادات............................... 151
منابع و ماخذ ........................... 152
پیوست ها ............................... 153
اضطراب به منزلۀ فقدان آرامش، تردید، عدم اعتماد در تسلط بر موفقیتها است و به نظر محصول فرعی هرنوع تحریک کشانندهای شدید است که دربرابر آن پاسخهای مهار شده امکان پذیرنیست.
تصویر شخصیت مضطرب، سیمای فرد نگرانی را به دست میدهد که نسبت به تنیدگیها حساس است و در یک ناایمنی اجتماعی و جهانی زندگی میکند، همچنین فعالیتهای خود را از پیش با شکست مواجه میبیندو برای خود و نزدیکان خود نگران است.
از سوی دیگر شخصیت مفهومی بسیار پیچیده در روانشناسی است که آگاهی از آن شالوده اغلب روان درمانیها و نظریههای آسیب شناسی را تشکیل میدهد. شاید بدون اغراق بتوان گفت که بدون آگاهی از این مفهوم، نمیتوان روشهای روان درمانی و تعدادی از اختلالهای روانشناختی را به روشنی درک کرد.
بررسی رابطه تیپ شخصیت (درونگرا، برونگرا) با ارتباط پنهانی با جنس مقابلچکیده
این پایان نامه با هدف بررسی رابطه تیپ شخصیت و ارتباط پنهانی با جنس مقابل ، تدوین شد . برای این منظور نمونه ای به حجم 60 نفر متشکل از 30 دانشجوی دختر بین سنین 25 – 18 ، مجرد دانشجوی شهر تهران که با جنس مقابل رابطه پنهانی نداشتند و 30 دانشجوی دختر بین سنین 25 – 18 ، مجرد ، دانشجوی شهر تهران که با جنس مقابل رابطه پنهانی داشته انتخاب شد . فرض بر این بود که بین 2 متغیر ذکر شده در بالا ، رابطه معنادار وجود دارد و همچنین بین میزان نوروتیک و سایکوتیک و ارتباط پنهانی با جنس مقابل نیز رابطه معنادار وجود دارد.
برای سنجش ارتباط داشتن یا نداشتن با جنس مقابل، به پرسش اکتفا شد و از نمونه در دسترس استفاده شد. و برای اندازه گیری تیپ شخصیت (برونگرایی- درونگرایی) از پرسشنامه 57 سئوالی آیزنک کمک گرفته شد. بعد از انجام امور آماری هر 2 فرضیه رد شد و بر این اساس میزان برونگرایی و درونگرایی در گرایش جوانان (نمونه مورد نظر) به جنس مقابل تاثیر ندارد و همچنین ارتباط معناداری در رابطه ی ارتباط با جنس مقابل و میزان نوروتیک یا سایکوتیک مشاهده نشد.
فصل اول
مقدمه
درک لزوم مطالعه روانشناسی شخصیت، چندان دشوار نیست. شناخت شخصیت، ویژگیها، چگونگی شکل گیری، عوامل موثر در ایجاد شخصیت و مسائل از این قبیل، ارضای حسن کنجکاوی و میل به حقیقت جویی را در انسان به دنبال دارد زیرا این شناخت نوعی خودشناسی است و شخص هنگام مطالعه غالباً آن دانسته ها را با خود مقایسه کرده و احتمالاً با این شناخت نوعی طبقه بندی انجام می دهد. یعنی خود را در یکی از تیپهای شخصیتی قرار می دهد.
از سوی دیگر، این شناختها و اطلاعات به شخص امکان می دهد که در ارتباط متقابل با دیگران موضع گیریهای مناسب و آگاهانه داشته باشد. به عنوان مثال، اگر مادری بداند که کودکان در حدود سنین 3 تا 4 سالگی بیشترین میزان حسادت را نشان می دهند، چنانچه کودک خود را در این سنین حسود ببینند، دچار نگرانی و اضطراب نخواهند شد، زیرا می دانند که این ویژگیها یک حالت طبیعی در سن خاص کودک اوست.
امروزه بحث ارتباط میان فردی در جامعه ای به گستردگی جامعه ی ما با این میزان رشد و شکوفایی، با توجه به اهداف و برنامه های تعیین شده، جای کنکاش و بررسی بیشتر دارد. از طرفی کانال های فراوان اطلاعات و ورود تکنولوژیهای گوناگون ایجاب می کند حساسیت ویژه ای نسبت به ارتباط پنهانی دختر و پسر به عنوان زیرمجموعه ی ارتباط میان فردی داشته باشیم. تهاجمات فرهنگی بنابراین دارند، ارزشهای فرهنگ غربی را که گاهاً در جامعه ی دینی ما ضد ارزش محسوب می شود، بر قشر جوان تحمیل و نهادینه کنند و این می تواند در دراز مدت مخرب باشد . موضوع ارتباط با جنس مقابل بسیار وسیع و دارای جوانب زیادی است که پرداختن به آن باید جامع و بدور از تعصبات و سوگیریهای شخصی ، گروهی و احیاناً همراه با فرض ورزی باشد .
این پایان نامه در مقطع کارشناسی ، به سهم خود خواسته به بخش ارتباط تیپ شخصیت (درونگرا – برونگرا) و رابطه پنهانی با جنس مقابل بپردازد و برای این منظور ارتباط پنهانی با جنس مقابل را اینگونه تعریف کرده است : هرگونه رابطه مخفیانه ، بدون اطلاع خانواده ، دختر و پسر که حداقل 1 ماه از آشنایی آنها گذشته است و در محدوده ارتباط تلفنی ، گردش ، سینما ، کافی شاپ وجود دارد.
بیان مسأله
به درستی هرگاه انسان از جامعه می برد و در تنهایی غوطه می خورد ، با همان سرعت ، راه به سوی انحراف ، اعتیاد و حتی خودکشی و ... می برد . اگر ارتباط انسان ها با یکدیگر نبود ، بنای عظیم فرهنگی پا نمی گرفت . هیچیک از دستاوردهای بزرگ انسانی نظیر زبان ، خط و ... پدید نمی آمد . و بالاخره باید گفت زیبایی زندگی در جمع انسان ها تجلی می کند . از آنجا که ارتباط بشر ، به مجموعه ها و انواع گوناگون تقسیم می شود و گستردگی فراوانی دارد ، لذا یکی از شاخه های آن ارتباط پنهانی با جنس مقابل است که به دلیل اهمیت و تأثیر بسزای آن در جنبه های مختلف زندگی ، پرداختن به آن ، خالی از لطف نیست ...
در علم روانشناسی ، آنجا که شخصیت ، موضوع بحث است ، 2 نوع یا تیپ شخصیتی مفروض است ، درونگرایی و برنگرایی که مقدمه و همچنین فصل دو ، به تفصیل به آن پرداختم . در این پژوهش به مطالعه ی ارتباط رابطه پنهانی دختر و پسر با تیپ شخصیت اقدام کردم .
لذا گمانه زنی های گوناگون ، نقدها و مقاله های فراوانی که به موضوع ارتباط با جنس مقابل پرداختند ، تمایل من را به انتخاب این موضوع برای پروژه خود ، برانگیخت .
ضرورت پژوهش
دوستی های خیابانی و ارتباط پنهانی با جنس مقابل ، عاری از شکوفایی محبت و عشق واقعی است و اگر هم به ازدواج برسد ، هیچ پشتوانه ای ندارد و جامعه را با مشکلات روبرو می کند .
در آغاز نوجوانی و جوانی به علت بیداری غرایز و شدت حالات هیجانی ، گرایش دختران و پسران به دوستی با جنس مقابل بیشتر می شود . داشتن دوست اعتماد به خود را تأیید می کند و نیازهای عاطفی و احساسی را تا حدی تأمین می کند . در صورتیکه پیوند گسسته شود ، شخص نسبت به ارزشهای وجودی خود دچار شک و تردید می شود . بعضی از پسران داشتن دوست دختر را نوعی محبوبیت ، قدرت اجتماعی و موفقیت برای خود محسوب می کنند و برخی دختران ارتباط پنهانی با پسران را نوعی جذابیت برای خود تلقی می کنند .
آسیب های اجتماعی ، فردی ،خانوادگی و عوامل زمینه ساز گوناگونی در ارتباط پنهانی با جنس مقابل وجود دارد . و از آنجا که قشر جوان و نوجوان جامعه که آتی ساز کشور هستند ، سوژه ی این نوع ارتباط هستند ، لازم دیدم ، این نوع ارتباط را به عنوان یکی از متغیر های کارم انتخاب کنم و تا حدی هر چند کوتاه و مختصر به آن بپردازیم . به علاوه انیکه اگر فرضیه این پژوهش تأئید شود ، می توان از بروز آسیب هایی که در این ارتباط پنهانی در کمین جوانان است ، جلوگیری کرد .
هدف پژوهش
هدف از پژوهش حاضر عبارت است از بررسی رابطه بین تیپ شخصیت (درونگرایی و برونگرایی) و رابطه پنهانی با جنس مقابل در دختران مجرد، دانشجو ، 25 – 18 سال شهر تهران
سوال پژوهش
1- آیا بین رابطه پنهانی با جنس مقابل و تیپ شخصیت (درونگرایی – برونگرایی) رابطه معنادار وجود دارد؟
2- آیا بین رابطه پنهانی با جنس مقابل و میزان نوروتیک و سایکوتیک رابطه معنادار وجود دارد؟
فرضیه پژوهش
1- بین رابطه پنهانی با جنس مقابل و تیپ شخصیت (درونگرایی- برونگرایی) رابطه معنادار وجود دارد.
2- بین رابطه پنهانی با جنس مقابل و میزان نوروتیک و سایکوتیک رابطه معنا دار وجود دارد.
تعیین متغیرها
متغیر وابسته رابطه پنهانی با جنس مقابل
متغیر مستقل تیپ شخصیت (درونگرا- برونگرا)
متغیر کنترل دختران (25-18) سال- مجرد- دانشجو- ساکن تهران
تعاریف مفهومی
تیپ شخصیت : بطور کلی برچسبی که برای طبقه بندی شخصیت فرد مورد استفاده قرار می گیرد . سنخ شناسی های متعددی هر کدام با سیستم طبقه بندی خود وجود دارد . معهذا همه آنها مبتنی بر این فرض است که الگوهای پیوسته با سبکهای ثابت عملکرد وجود دارد که مشخص بودن آنها امکان قرار دادن افراد را در یک یا چند سنخ مشخص می کند . این فرض هر چند در آن جای بحث است ، ارزش اکتشافی دارد و تعیین سنخ شخصیت در پژوهش و نظریه های شخصیت و اجتماعی جنبه بومی دارد(پورافکاری ، 1111)
درونگرایی
شخصی که در خود فرو رفته است . نسبت به محیط خارج بی توجه و بی علاقه می شود و رضایت باطنی خود را در دنیای درونی خویش می جوید . دیرجوش ، کم حرف و همواره در حالت تفکر به سر می برد . در اجتماع چلمن و بی دست و پا می نماید (رزم آزما – 192 – 193)
برونگرایی
روشهای مشاهده حالات شعور روش سوژه توسط خودفرد می باشد . مثال: من از ادراکاتم ، احساساتم ، رویاهایم ، شناختی فراوان دارم و شاهد و ناظر منحصر به فرد آنها هستم و به علت برخورداری از موهبت درون نگری قادر به تحمل نفسانیات خویش هستم (رزم آزما – 193 – 192)
رابطه
رابطه ، نسبت . بطور کلی رابطه بین دو یا چند شی ، رویداد یا شخص . ماهیت رابطه ممکن است فرق بکند و معمولاً یکی از موارد زیر مورد نظر است . الف) رابطه بین 2 متغیر ، بگونه ای که متغیر در یکی از آنها با تغییر در دیگری همراه است . ب) پیوستگی بین 2 متغیر ، بطوریکه درستی یا نادرستی یکی تلویحاً درستی یا نادرستی دیگری را برساند . ج) رابطه بین رویدادها بطوریکه یکی به عنوان پیش آیند دیگری عمل می کند . د) خویشاوندی.
تعاریف عملیاتی
درونگرایی: منظور از درونگرایی نمره ای است که فرد در میزان E آزمون شخصیت آیزنگ پایین تر از 13 بیاورد.
برونگرایی: منظور از برونگرایی نمره است که فرد در میزان E آزمون شخصیت آیزنگ بالاتر از 13 بیاورد.
رابطه پنهانی با جنس مقابل: ارتباط و معاشرت مخفیانه دختر یا پسر با پسر یا دختر بدون اطلاع والدین که یک ماه از آشنایی آنها می گذرد و بصورت تلفنی، ملاقات در کافی شاپ، رستوران، پارک، سینما طی می شود و یک نوع دوستی بین آنها برقرار است.
فصل دوم
ادبیات پژوهش
تعریف شخصیت
هر انسان و رویدادی در نوع خود منحصر به فرد است. با وجود این، بین بسیاری از انسانها و رویدادهای زندگی آنها، آنقدر شباهت وجود دارد که بتوان نکات مشترکی را در نظر گرفت و درست همین الگوهای رفتاری است که روان شناسان شخصیت در پی درک آنند.
روان شناسی شخصیت برای کلیت فرد و تفاوتهای فردی اهمیت خاص قائل است . اگر چه روانشناسی شخصیت وجود شباهتهائی بین افراد را قبول دارند ، توجه آنها به تفاوتهای افراد از یکدیگرمعطوف است . چرا عده ای موفق و بعضی ناموفق اند؟ چرا برداشتهای افراد از امور متفاوت است؟ تنوع استعدادها از کجا ناشی می شود؟ چرا عده ای به بیماریهای روانی دچار می شوند در حالیکه دیگران در همان شرایط سالم می مانند؟
نظریه پردازان شخصیت ، به کلیت انسان نیز می پردازند . بنابراین ، روابط پیچیده عامیان جنبه های مختلف کنش انسان ، از جمله یادگیری ، ادراک و انگیزش را بررسی می کنند . بلکه بر ارتباط این فرآیندها با یکدیگر نیز متمرکز است . درک نحوه عمل این فرآیند ها با همدیگر و تشکیل یک کل یکپارچه ، اغلب فراتر از شناخت هر یک از آنها به طور جداگانه است . انسان بصورت یک کل سازمان یافته عمل می کند و در پرتو چنین کلیت و سازمانی است که باید شناخته شود . کمتر جنبه ای از کنش انسان را می توان تصور کرد که شخصیت وی را منعکس نکند . به این ترتیب ، شخصیت را چگونه تعریف می کنیم؟ برای عامه ی مردم ، این کار احتمالاً با قضاوتی ارزش توأم است – یعنی اگر کسی را دوست دارید ، به دلیل شخصیت «خوب» اوست . ولی برای دانشمندان و دانشجویان روانشناسی ، اصطلاح شخصیت ، برای تعریف یک زمینه ی مطالعاتی بکار می رود . هر تعریف از شخصیت ، بازتاب موضوعاتی است که قرار است مطالعه شود و بیانگر روش هایی است که در مطالعه این موضوعات به کار می رود . (سیاسی / 1379) در حال حاضر ، تعریف واحدی از شخصیت ، که مورد توافق همگان باشد ، وجود ندارد . بعضی از روانشناسان شخصیت ، به افراد و رفتار مشهود آنها توجه می کنند . بعضی دیگر شخصیت را با توجه به ویژگیهایی چون فرآیندهای ناهشیار تعریف می کنند که بطور مستقیم قابل مشاهده نیست و باید از رفتار استنباط شود . گروهی ، جنبه های بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی کنش انسان را مطالعه می کنند . وسرانجام ، بعضی از روانشناسان ، شخصیت را تنها از طریق ارتباطهای متقابل افراد با یکدیگر و یا نقشهایی که در جامعه بازی می کنند ، تعریف کرده اند . بنابراین ، دامنه تعریف موجود و احتمالی ، از فرآیندهای دونی ارگانیسم تا رفتارهای مشهود ناشی از تعامل افراد، نوسان دارد .
بدیهی است که از شخصیت تعاریف مختلفی می توان ارائه کرد و چنین نیز شده است . هریک از این تعاریف ، بر رفتارهای متفاوتی تکیه دارد و روشهای مختلفی از مطالعه را اقتضا می کند . این تعاریف ممکن است عینی تر و یا انتزاعی تر باشند . تعاریف می توانند رویدادهایی را تشریح کنند که در درون افراد می گذرد و یا چگونگی تعادل آنها با یکدیگر را در نظر قرار دهند . همچنین می توانند عاملی را توصیف کنند که مستقیماً قابل مشاهده است و یا از این استنباط می شود . این تعاریف ممکن است خصوصیاتی را تشریح کند که از آن عده خاصی باشد و یا به توصیف ویژگیهایی بپردازند که به اکثریت یا همه افراد مربوط می شود . در مطالعه تعاریف شخصیت ، دو نکته شایان ذکر است. اول اینکه ، هر تعریف نشاندهنده رفتارهای مورد نظر روانشناس و روشهایی است که برای بررسی این رفتارها بکار می رود . دوم اینکه ، تعریف درست یا نادرستی از شخصیت وجود ندارد . تعاریف شخصیت ضرورتاًدرست یا نادرست نیستند ، بلکه در ارزیابی شخصیت ، در تحقیقات و در انتقال یافته های روانشناسان به دیگران ، کارایی کنند یا بیشتری از خود نشان می دهند .(سیاسی / 1379)
در اینجا تعریفی به عنوان تعریف علمی شخصیت پیشنهاد می شود: شخصیت بیانگر آن دسته از ویژگیهای فرد یا افراد است که الگوهای ثابت رفتاری آنها را نشان می دهد. در این مورد، چند نکته را می توان مطرح کرد: نخست اینکه مفاهیم شخصیت باید طوری بیان شود که روانشناسان در نحوه ی مشاهده و اندازه گیری آن رفتارها به توافق برسند. یعنی در مطالعه علمی شخصیت، باید بر سر موضوع مورد مطالعه و چگونگی مطالعه آن، توافق وجود داشته باشد.
دوم اینکه، شخصیت، هم بیانگر اصول و قواعد مربوط به کنش یک فرد و هم نشانگر اصول و قواعدی است که در کنش همه افراد مشترک است. اگر چه هر یک از ما از جهتی بی مانند و منحصر به فردیم، در سایر جهات شبیه بعضی یا شبیه همگان هستیم. شخصیت مفهومی است که اصول و قواعد مربوط به یک فرد و شباهتهای موجود بین افراد را بیان می کند. شخصیت هم بیانگر آن دسته از خصوصیات فرد است که وی را از سایرین متمایز و منحصر به فرد می کند و هم بیانگر آن دسته از خصوصیات است که در همه انسانها مشترک است. سوم اینکه شخصیت، هم شامل جنبه های پایدارتر و تغییرناپذیرتر کنش انسان است- که گاهی ساختار نامیده می شود – و هم شامل جنبه های ناپایدارتر و تغییرپذیرتر- که گاهی فرایند خوانده می شود. همانطور که بدن انسان از اجزایی تشکیل می شود و فرایندهایی این اجزا را، هم پیوند می دهد در بعد روان شناختی هم، ارگانیسم ها شامل بخشهای پایدار و فرایندهای ناپایداری است که ارتباط این بخشها به یکدیگر تامین می کند. شخصیت در این معنی، به مشابه یک سیستم است. چهارم اینکه شخصیت شامل شناخت (فرایند تفکر)، عواطف (هیجانات) و رفتارهای مشهود است. شخصیت بیشتر به روابط پیچیده میان فرایندهای شناختی، عواطف و رفتارهای فرد اهمیت می دهد و سرانجام می توان گفت که این فرایندها با توجه به محرکها و موقعیتهایی به وجود می آید که بعضی از آنها را محیط و بعضی را خود شخص موجب شده است. باید دانست که انسانها در خلاء عمل نمی کنند، بلکه با توجه به موقعیتها و شرایط پاسخ می دهند.
درک انسان با توجه به این پیچیدگیها، کار دشواری است. همانطورکه گفته شد، این کاری است که هر یک از ما با موفقیت کم یا زیاد، در زندگی روزمره انجام دهیم.
البته، نظریه پردازان و پژوهشگران باید در مطالعات خود عینی تر باشند و نظریه هایی را که به وجود می آورند بیشتر در معرض قضاوت عامه قرار دهند. (کریمی/1381).
تعریف علمی با توجه به چند فرض مشخص در مورد ماهیت شخصیت انسان به شرح زیر عنوان شده است:
1- ارگانیسم انسان خصوصیاتی متفاوت از سایر گونه ها دارد و این تفاوتها در مطالعه شخصیت، اهمیت خاصی پیدا می کند ما در مقایسه با سایر گونه ها، کمتر تحت تاثیر عوامل زیستی و بیشتر به عوامل شناختی وابسته هستیم. وابستگی ما به منابع اولیه انگیزش مثل گرسنگی و تشنگی، در مقایسه با سایر انواع، کمتر است. توانایی قابل ملاحظه ما در تفکر و زبان به این معنی است که می توانیم الگوهای یاد گرفته شده رفتاری (فرهنگ) را به نحوی که در بین گونه ها بی مانند است، به دیگران منتقل کنیم. این توانایی، چشم اندازی طولانی از گذشته و آینده را پیش روی ما قرار می دهد و ما را از قید محرکهای آنی موجود می رهاند.
به علاوه این توانایی به معنی این است که می توانیم
درک انسان با توجه به این پیچیدگیها ، کار دشواری است . همان طور که گفته شد ، این کاری است که هر یک از ما با موفقیت کم یا زیاد ، در زندگی روزمره انجام دهیم . البته نظریه پردازان و پژوه شگران باید در مطالعات خود عینی تر ، باشند و نظریه هایی را که به وجود می آورند بیشتر در معرض قضاوت عامه قرار دهند . (کریمی/1381)
تعریف علمی با توجه به چند فرض مشخص در مورد شخصیت انسان به شرح زیر عنوان شده است :
1- ارگانیسم انسان خصوصیاتی متفاوت از سایر گونه ها دارد و این تفاوت ها در مطالعه شخصیت ، اهمیت خاصی پیدا می کند . ما در مقایسه با سایر گونه ها ، کمتر تحت تاثیر عوامل زیستی و بیشتر به عوامل شناختی وابسته هستیم . وابستگی ما به منابع اولیه انگیزش مثل گرسنگی و تشنگی ، در مقایسه با سایر انواع کمتر است . توانایی قابل ملاحظه ما در تفکر و زبان به این معنی است که می توانیم الگوهای یاد گرفته شده رفتاری (فرهنگ) را به نحوی که در بین گونه ها بی مانند است . به دیگران منتقل کنیم . این توانایی ، چشم اندازی طولانی از گذشته و آینده را پیش روی ما قرار می دهد و ما را از متد محرک های آنی موجود می رهاند .
به علاوه این توانایی به معنی این است که می توانیم بازگشتی به خود داشته باشیم – یعنی ، به اصطلاح خود را به عنوان موضوع بررسی کنیم . ما هم تجربه می کنیم و هم به تجارب خود می اندیشیم ، می توانیم خودمان با شیم و به این بودن نیز فکر کنیم ، نکته آخر و بسیار مهم در درک این است که در مقایسه با سایر گونه ها ، سرعت رشد ارگانیسم انسان کندتر است .
2- رفتار انسان پیچیده است ، درک شخصیت انسان ایجاب می کند که به پیچیدگی های رفتاری او نیز توجه شود . رفتار انسان اغلب علل گوناگونی دارد و می تواند از فردی به فردی تغییر کند ، حتی اگر رفتار مورد مشاهده یکی باشد . افراد مختلف می توانند از رفتاری یکسان ، درک متفاوتی داشته باشند و همان رفتار می تواند به دلایلی مختلفی ار افراد سر بزند . این پیچیدگی همچنین به دلیل این است که ر فتارها نه تنها از شخصیت افراد بلکه ار موقعیت ها و شرایط نیز ناشی می شود .
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 129 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
معرفی نقش تیپ 55 هوابرد شیراز در جنگ تحمیلی 8 ساله ؛ این مطلب تحقیق آموزشی مناسب برای دروس عمومی آشنایی با مبانی دفاع مقدس است که برای دانلود در 8 صفحه مهیا گردیده است.
قسمتی از متن: از سال 1342 لزوم داشتن یگان هوابرد در نیروی زمینی به منظور تأمین یک احتیاط محرک و قوی که بتواند در میدان رزم جهت مأموریتهای تاکتیکی و استراتژیکی وارد عمل شده و مأموریت نیروهای خودی را تسهیل نماید احساس گردید. به همین منظور در سال 1342 دو گردان پیاده هوابرد به اسامی 01 و 02 در تهران تشکیل شد که در سال 1344 به اسامی 301 و 302 به شیراز منتقل و به هنگ 19 سوار ملحق شد ....
تاریخچه تیپ هوابرد در ارتش های دنیا و ارتش عزیز کشورمان و مناطق عملیاتی این تیپ در جنگ 8 ساله و جدول عملیات های تیپ 55 در استان های خوزستان و کردستان و کرمانشاه و ایلام و آذربایجان غربی ذکر شده است
منابع هم آمده است