آقا محمد خان قاجار بسیار سنگدل و بیرحم و کینهتوز و انتقامجو بود و برای رسیدن به مقام سلطنت از هیچ عمل پست و شرم آ وری استنکاف نکرد از جمله رفتار ظالمانه و شنیع وی با لطفعلیخان زند و قتل و یا کور کردن برادرانش که به قساوت و سنگدلی این خواجه قاجاری صحّه میگذارد.
آقا محمد خان پس از وفات وکیلالرعایا – که در دربار وی بین شاهزادگان و فرمانروایان زندی آشوب و اغتشاش ایجاد شده بود – فرصت را مغتنم شمرد واز شیراز فرار کرد و به استراباد رفت و به امید جمعآوری لشکر بین قاجارهای آشاق باش و متحدانش (ترکمنها) رفت. هدف خواجه قاجار متحد کردن دو ایل آشاق باش و یوقاری باش قاجار و نیز ترکمنهای یموت و گوگلان بود که در اختلاف دائمی به سر میبردند و با ایجاد اتحاد بین آنها زمینه قیام و شورش بر علیه زندیان ایجاد کرد تا در آینده با کمک لشکریان قاجاری و ترکمنهای گوگلان و یموت زمام امور ایران را در دست گرفت. ایران در آن زمان به علت اختلاف بین شاهزادگان زندی و دیگر حکام ولایات دستخوش آشوب و هرج و مرج شده بود و این آشوب تمامیت ارضی ایران را به خطر میانداخت زیرا باز هم مثل دوران اواخر صفوی ایران از طرف همسایگان شمالی و شرقی و غربی در امنیت کامل نبود و در معرض تهدید دشمنان قرار گرفته و در همین ایام بود که آقا محمد خان قاجار – که مردی مستعد و لایق جهت حفظ ایران از تعرضات همسایگان بود – با اقتدار کامل به کمک نیروی قاجار و ترکمنهای یموت و گوگلان ظهور کرد. و اگر بیرحمی و سنگدلی خواجه قاجار را در نظر نگیریم او را مردی خواهیم یافت که با اقتدار کامل و با درایت و تفکر شگفتانگیز توانست در مقابل تهدیدات همسایگان ایران. تمامیت ارضی کشور را حفظ نماید و شاید اگر آقا محمدخان و لشکریان ترکمنش نبودند امروز ایرانی باقی نمیماند و در بین عثمانی و روس و افغانها تقسیم میشد و در نهایت بدست روس و انگلیس میافتاد.
در حفظ تمامیت ارضی ایران و پیروزیهای آقا محمد خان ترکمنها نقش عمدهای ایفا نمودند و خواجه قاجار توانست به کمک نیروهای ترکمن بر بسیاری از دشمنان فائق آید. اما بعد از رسیدن به سلطنت ازنیروهای ترکمن کاسته شد. زیرا آقا محمد خان در صدد قلع و قمع آنها برآمد و از اینرو قلمرو شمالی حکومت قاجار در نواحی گرگان (گنبد کاووس فعلی) به حالت تزلزل افتاد و بعد از وی جانشینان آقا محمد خان نیز سیاست خصمانهای با ترکمنها در پیش گرفتند و شاید این بزرگترین اشتباه قاجارها بود که لشکریان لایق ترکمن را از خود دور ساختند و بدینوسیله حکومت خود را ضعیف نمودند و حتی نتوانستند رد مقابل تعرضات روس و عثمانی دوام بیاورند و در آخرالامر بر اثر حملات پیدر پی روس و تهدیدات انگلیس قسمتهای مختلف ایران را تجزیه نمودند. آنها اگر مانند گذشته از لشکریان ترکمن استفاده مینمودند و در صدد جلب آنها برمیآمدند میتوانستند در بسیاری از مواقع بر دشمنان فائق آیند. چنانچه در دورة ناصرالدینشاه ترکمنها به تنهایی توانستند نیروهای روسی را در آشوراده تارو مار نمایند . در حالیکه حکومت قاجار از عهدة آن نمیتوانست برآید.
ولی براستی که آقا محمد خان بسیاری از پیروزیهای خود را با تکیه بر نیروهای ترکمن کسب نمود. چنانکه میدانیم اقا محمد خان بعد از فرار از شیراز یکراست به طرف استراباد و ترکمنها آمد و از آنها نیروی قدرتمندی را تشکیل داد. گلی مینویسد: «آقا محمد خان پسر محمد حسن خان که در دربار کریم خان به عنوان گروگان زندگی میکرد همین که کریم خان درگذشت به بهانه شکار از قلعه خارج شد و به استراباد آمد. اولین اقدام او متحد کردن دو قبیله «یوخاری باش» و «اشاق باش» و سپس متحد شدن با ایل ترکمن و آوردن آنها به قشون خود بود. در این ایام لطفعلی خان زند آخرین بازمانده زند آنچنان درگیر مسائل داخلی بود که بناگاه با قدرت محمد خان روبرو میشود» . در نبرد بین خواجه قاجار با لطفعلی خان زند نیز ترکمنهای بسیاری شرکت داشتند و نیروهای عمدة خان قاجار را تشکیل میدادند. گلی به نقل از وامبری مینویسد: «در محاصره بم و فرمانشیر که توسط قدرت آقا محمد خان انجام گرفت لطف علی خان زند مقاومت عجیبی کرد ولی مردم از ترس آقا محمد خان که کرمان را به شهر کوران بدل ساخته بو قلعه را گشودند و ترکمنها مانند مور و ملخ به داخل شهر ریختند و همین ترکمنها بودند که شاهزاده دلیر زند را دستگیر کرده تاج سلطنت به آقا محمدخان سپردند» .
بدین ترتیب ترکمنها با دستگیری لطفعلی خان زند و پیروز کردن آقا محمد خان صفحهای جدید بر سرنوشت ایران باز نمودند که به نفع خاندان قاجار رقم میزد و اگر این نیروها نبود براستی که آقامحمدخان نمیتوانست به چنین پیروزیهایی دست یابد.
بر این اساس آقا محمد خان قاجار پس از پیروزی، اراضی حاصلخیز دشت گرگان را در اختیار ترکمنها گذاشت تا در آنجا به امر زراعت بپردازند واین بخشش به پاس زحمات آنها در جهت رسیدن خواجه قاجاری به حکومت ایران بود. «و ترکمنها در اوائل سلطنت وی نقش عمدهای در امور حکومتی از قبیل داروغهگی استراباد ]ایفا نمودند[ و حتی برای سران ایل ترکمن مستمری تعیین میشد. ولی در ادوار بعدی حکام محلی رابطه بین ترکمنها و جکومت مرکزی را بهم میزنند و از آنها مالیات زیاد طلب میکنند و ترکمنها به آنها باج نداده و بر فرمانهای آنها عمل نمیکنند» . و این دشمنی را حکام محلی با رساندن اخبار دروغ به حکومت قاجار - مبنی بر اغتشاش و ناامنی در منطقه و شورش ترکمنها - ایجاد مینمودند. و آقا محمد خان نیز بعد از تثبیت قدرت بوسیلة ترکمنها، آنها را تنها گذاشت و ناجوانمردانه به قلع و قمع ترکمنها پرداخت و سلاطین بعدی نیز با روش خصمانه با آنها رفتار کردند. بطوری که ترکمنها از قاجاریان بیزار شدند و تا آخر حکومت قاجار حتی اگر کوچکترین قیام برعلیه آن حکومت شکل میگرفت ترکمنها در آن شرکت میجستند و بطور کلی وضعیت ترکمنها باز هم در دوران حکومت آقا محمد خان و اوایل حکومت فتحعلیشاه نسبت به دورههای بعدی بهتر بوده است. وامبری مینویسد «اگر شمشیر ترکمنها نبود آغا محمد خان هرگز موفق نمیشد. ]حکومت[ خاندان خود را برقرار کند. چادرنشینان ]ترکمن[ این مطلب را بخوبی میدانند و غالباً از بیوفایی قاجاریه که از زمان فتحعلیشاه بکلی آنها را رها نموده و حتی مستمری قانونی سالیانة بعضی ار رؤسای آنها را قطع کردهاند شکایت دارند» .
البته اگر صفحات تاریخ را ورق زنیم درمییابیم که سنت حاکمان و قدرت طلبان ستمگر این است که برای رسیدن به مقاصد خود گروهی را میفریبند و برای دستیابی به قدرت نهایت استفاده را از آنها مینمایند. اما پس از کسب مقام و مرتبه یاران دیروز خویش را فراموش میکنندو یا حتی بخاطر ترس از قدرت آنها به قلع و قمعشان میپردازند و یا با ظلم و زور تحت استیلای خویش درمیآورند.
آقا محمد خان قاجار که یکی از بیرحمترین گردنکشان تاریخ است پس از رسیدن به قدرت برای تثبیت قدرت خویش تمام موانع سر راه خود را با بیرحمی منحصر به فرد از میان برداشت. وی که میدانست اگر ترکمنها در اتحاد دائمی به سر ببرند در آینده حکومت او را دچار اشکال خواهند ساخت به اختلاف میان آنها دامن زد و با کوچکترین بهانه به طرف آنها حمله نمود و البته باز تا آخر عمر در لشکر خود از نیروی جنگی ترکمن بهره برد و با اختلاف میان ترکمنها و با مشاهده ضعف آنها – که ترکمنها پراکنده شده بودند – یکباره حملة بیرحمانهای را به ظهور رسانید که زمینه دشمنی قاجارها و ترکمنها را تا پایان عصر قاجار ایجاد نمود که عاقبت حکومت قاجار با دشمنی ترکمنها دچار مشکلات فراوانی شدند که در جای خود ذکر میکنیم.
خواجه قاجار در این حمله نهایت سنگدلی و بیرحمی را به نمایش گذاشت و بر جان و مال و ناموس ترکمنها رحم نکرد و در دروازة استراباد با سر ترکمنها کله منارهای ساخت و اموال و اثقال آنها را به یغما برد.
و اینک شرح ماجرا:
آقا محمد خان قاجار پس از فراغت از مهمات عراق، فارس و کرمان و آذربایجان و سایر ولایات محروسه تصمیم به تادیب ترکمنهای یموت ساین خانی گرفت و بدین منظور در نهم ربیعالثانی سال 1207 از تهران از طریق فیروزکوه به مازنداران حرکت کرد. موکب خواجه قاجار از ساری به طرف اشرف (بهشهر کنونی) به حرکت درآمد و در قاراتپه شهرستان اشرف اتراق نمود در آنجا روسای گوگلان با جمعی از اشخاص برجسته دیگر ترکمن به دیدار خان قاجار رفتند و مشمول خلعت و التفات وی گشتند. خان قاجار از قرا تپه حرکت کرد و بعد از سه روز آنها را مرخص کرد و مهر علیخان قاجار را برای استمالت طایفه ترکمن به همراه ایشان روانه کرد و پس از رسیدن به استرآباد با سران طایفة یموت اتمام حجت کرد که یا مانند بعضی از طایفة گوگلان گروگان و سواران جنگی به ملازمت رکاب در اختیار خان قاجار قرار دهند و یا آمادة جنگ و جدال گردند.
بزرگان یموت اظهار اطاعت کرده و مطیع بودن خود را نسبت به شاه قاجار اعلام کردند ولی اظهار داشتند که مانند گذشته نمیتوانند سواران جنگی در اختیار خان قرار دهند. آقامحمدخان اظهار آنها را قبول نکرده و برای گرفتن گروگان و سوار جنگی به جنگ با آنها پرداخت. اما ترکمنها که با اسبان خوب و شمشیر برندهای که داشتند و بسیار جنگجو و ماهر بودند از تهدیدات خان قاجار نهراسیدند و از محل و مأوای خود دور نشدند و با بنه و اموال و احشام خود همچنان در آنجا ساکن بودند. خان قاجار سپاهی را به سرپرستی مصطفیخان دولّو بر سر ترکمنها فرستاد که محمد ولیخان، محمد حسینخان، حسینعلیخان قوانلو، محمدقلی خان دولو و محمد حسین بیگ قاجار این سپاه را همراهی میکردند و فوجی دیگر به سرکردگی بعضی از سرداران قاجاری که عدد آنها به دههزار نفر میرسید به طرف طایفه ترکمن فرستاده شد و بدین ترتیب ترکمنها با یک جنگ گریز ناپذیر مواجه شدند
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 16 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلودمقاله آقا محمد خان قاجار