فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد سید مصطفی خمینی

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد سید مصطفی خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد سید مصطفی خمینی


تحقیق در مورد سید مصطفی خمینی

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه4

 

فهرست مطالب

سید مصطفی خمینی

فعالیت‌های سیاسی

خمینی همراه مصطفی خمینی

تبعید به عراق

 مرگ

سید مصطفی خمینی فرزند بزرگ سید روح‌الله خمینی که در ۱ آبان ۱۳۵۶ مرد.

زندگی

او در آذر ۱۳۰۹، در قم متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه‌های باقریه و سنایی به پایان رساند. در سال ۱۳۲۵ به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و در سال ۱۳۳۰ سطح را به پایان رساند و در درس خارج سید روح‌الله خمینی و سید حسین طباطبائی بروجردی حضور یافت.[۱] مصطفی علاوه بر اجتهاد در فقه و اصول، در علوم معقول و منقول نیز مهارت داشت.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد سید مصطفی خمینی

تحقیق در مورد بسیج از نگاه امام خمینی

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد بسیج از نگاه امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بسیج از نگاه امام خمینی


تحقیق در مورد بسیج از نگاه امام خمینی

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه28

 

فهرست مطالب

ندارد

بسیج از دیدگاه امام خمینی «ره»

      برخی از فرمایشات حضرت امام خمینی «ره» درباره بسیج عبارتست از :

  • « ائمه ما با همان دید الهی که داشتند ، می خواستند که این ملت ها را با هم بسیج کنند از راههای مختلف ،اینها را یکپارچه کنند تا آسیب پذیر نباشند.»
  • « اگر دفاع بر همه واجب شد ، مقدمات دفاع هم باید عمل شود ... اینطور نیست که واجب باشد بر ما که دفاع کنیم و ندانیم چه جور دفاع کنیم.»
  • « ارتش بیست میلیونی (بسیج) فرمول دفاع همه جانبه از انقلاب اسلامی است.»
  • « بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته های رفیع آن اذان شهادت و رشادت سرداده اند.»
  • « بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکیل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضاء نموده اند.»
  • « بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پر ثمری است که شکوفه های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می دهد»،
  • « بسیج میقات پا برهنگان معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن، نام ونشانی در گمنامی و بی نشانی گرفته اند.»
  • « سنگ بنای بسیج بر حکم فقهی و جهادی استوار است؛ جهادی که مبتنی بر روحیه دفاعی باشد و نه تهاجمی یا جهان گشایی »
  • « اگر بر کشوری نوای دلنشین تفکر بسیجی طنین انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید والا هر لحظه باید منتظر حادثه ماند، بسیج باید مثل گذشته و با قدرت و اطمینان خاطر به کار خود ادامه دهد

به نام حی جاوید
تردیدی نیست که اقدام بسیار حیاتی و تعیین‌کننده حضرت امام در تشکیل و تحقق بسیج در مقطعی از حیات انقلاب شکوهمند اسلامی به انجام رسید که نیاز به این نیروی تأثیرگذار عمیقاً احساس می‌شد و تدبیر هوشیارانه حضرت امام، بیش از دیگران لزوم حضور بسیج را به منصه ظهور رسانید تا آنجا که بسیج با نمود خویش، فضای جامعه انقلابی را طراوتی دیگرگونه بخشید.
انسجام آحاد و طیف خودجوش طبقات اجتماع در پیوستن به بسیج از هر صنف و طایفه و از همه گروه‌های سنی در موقعیت‌های اجتماعی، این امکان را برای


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بسیج از نگاه امام خمینی

دانلود مقاله حکومت اسلامی در وصیت نامه امام خمینی (ره)

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله حکومت اسلامی در وصیت نامه امام خمینی (ره) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله حکومت اسلامی در وصیت نامه امام خمینی (ره)


دانلود مقاله حکومت اسلامی در وصیت نامه امام خمینی (ره)

امام خمینى در وصیت سیاسى ـ الهى خود, در دو مقام بحث مى کند:
الـف. انقلاب اسلامى ایران یک رویداد الهى و غیرقابل قیاس با انقلابهاى دیگر است.
ایـن انـقـلاب بـزرگ و شـکـوهـمند, در (پیدایش), (چگونگى مبارزه) و (انگیزه) از نـهـضتهاى برجسته دیگر جهان, متمایز است و به این دید براى مطالعه آن نباید از هـمان عینکى استفاده کرد که در مطالعه انقلابهاى دیگر به کار گرفته مى شود. خود بـه خـود, انـقلاب اسلامى ایران, درجست وجوى تاسیس نظامى است که از نظر ماهوى با نظامهاى دیگر, به طور کامل و بنیادى فرق دارد.
ب. آسیب شناسى حکومت اسلامى. فرقهاى ماهوى انقلاب اسلامى با انقلابهاى دیگر: حکومت اسـلامـى بسان هیچ یک از حکومتهاى موجود نیست, در مثل (استبدادى) نیست, تا رئیس دولت مستبد و خودراى باشد, مال و جان مردم را به بازى بگیرد و در آن به دلخواه دخـل و تـصـرف کند و هر کس را اراده اش تعلق گرفت بکشد و هر کس را خواست انعام کـنـد. فـرقـش بـا حکومتهاى مشروطه سلطنتى و جمهورى در این است که: در حکومت اسـلامـى, اخـتیار قانونگذارى از آن خداوند متعال است.55 خدا مقام حکومت و ولایت بـر مردم را به امام معصوم اعطا کرده و امام هم فقیه واجد شرایط را گمارده است و پـیـروى از او در واقـع پـیـروى از امام معصوم است و مخالفت با او مخالفت با امام و به منزله انکار ولایت تشریعى الهى است.
پـس حـکـومـت اسـلام, چیزى جز حکومت قانون نیست و زمامدار باید علم به قوانین داشته باشد. در انـدیـشـه امام خمینى, ماهیت انقلاب اسلامى ایران با همه انقلابها, در پیدایش, چـگـونگى مبارزه و انگیزه فرق دارد. پیدایش انقلاب اسلامى را باید (در تاییدات غیبى الهى) جست. اگر دست تواناى خداوند نبود, امکان نداشت بر خلاف کمى جمعیت, تـفرقه افکنیهاى قلم و زبان بمزدان در مطبوعات و سخنرانیها و مجالس ضد اسلامى و ضـد مـلـى, مـراکـز عـیاشى, فحشا, قمار و مسکرات و مواد مخدر, وضع دانشگاهها و مراکز آموزشى, انزواى روحانیت, ملت به صورت یکپارچه قیام کنند. (و رمز بقاى انقلاب اسلامى, همان رمز پیروزى آن است و رمز پیروزى را ملت مى داند و نـسـلـهاى آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلى آن عبارتند از: داشتن انـگـیـزه الـهى و مقصد عالى حکومت اسلامى و اجتماع ملت در سراسر کشور, با وحدت کلمه و با همان انگیزه و مقصد.) بـه ایـن گـونـه است که امام پیدایش انقلاب را با دو عنصر; یعنى کیفیت مبارزه و انگیزه آن, مرتبط مى داند:
کیفیت مبارزه را ملت از مکتب اسلام آموخته اند و به همین دلیل, دشمنان, اسلام را هـدف قـرار داده انـد و مـى کـوشـنـد ملتها, بخصوص ملت ایران را از اسلام مایوس کـنند. چون دشمنان به خوبى مى دانند که توحید کلمه امت اسلامى, از کلمه توحید سـربـرمـى آورد, بنابراین, کسى نمى تواند مقربه شعار لا اله الا الله; یعنى کلمه تـوحـیـد باشد و نسبت به مسلمانان دیگر, بى تفاوت و با آنان توحید کلمه نداشته بـاشـد. اساس تشکل امت و حدت است و اساس وحدت یک انگیزه الهى; یعنى بدون داشتن انگیزه الهى نمى توان به وحدت دست یافت و زیر سایه درخت تناور توحید نشست و از ثـمـرات حـیـات بخش آن برخوردار شد. با یاد خدا به سوى خودشناسى و خودکفایى در همه ابعادش باید پیش رفت. عناصر مهم حکومت اسلامى: عناصر مهمى که استخوان بندى حکومت اسلامى را به وجود مى آورنـد و مـورد تـوجـه امـام بویژه در وصیت سیاسى ـ الهى ایشان قرارگرفته اند, عـبـارتـنـد از: مـلـت, رهـبر و شوراى رهبرى, و قواى سه گانه. با این حال امام سـفـارشـهـاى مهم و سازنده اى به همه مسلمانان و مستضعفان جهان و حتى گروهها و اشـخاص مخالف نظام, دارد و این خود از سعه صدر و چشم انداز گسترده ایشان حکایت مى کند.
1. مـلـت: امـام سـعادت واقعى جامعه را در تکامل روحى و تواناساز معنوى ملت مى بـیـند و در این راستا اراده مردم را بیش تر از هر عامل دیگر دخیل مى داند. او نـفى نمى کند که با رهبرى درست مى توان مردم را هوشیار و خردمند کرد, ولى تنها اراده رهبرى را کافى نمى داند, امام با این که همه تلاش خود را براى رشد و ترقى مـادى و مـعـنوى ملت ایران به کار بست, ولى هرگز اثرگذارى تلاش و اراده مردم را در پـیدایش و تکامل انقلاب, نادیده نانگاشت. او پیروزى انقلاب اسلامى و استوارى و پـابرجایى حکومت الهى اسلام را نتیجه جهاد عظیم مردم مى داند. بها و ارزشى که امـام بـه ملت مى داد, سبب شد, مردم در سایه رهبرى ایشان, استعدادهاى نهان خود را بـروز دهـنـد, اعـتماد به نفس پیدا کنند و با دیدن خلوص عمل و شجاعت و حکمت رهـبـر خـود, بـه کـنـش اجتماعى روى آورند, ارزش مکتب اسلام را در جریان عمل پى بـبرند و با آن پیوندى ناگسستنى داشته باشند و در پرتو تعالیم الهى این مکتب و رهـبـرى امـام امـت, در هـمـه عـرصه هاى داد وستد اجتماعى, به ایثار و فداکارى بـپـردازنـد, تا جایى که امام به شاگردان مکتب خود و تربیت شدگان مدرسه انقلاب, فخر مى فروخت و به وجود آنان مباهات مى و رزید. این است که در بخشى از وصیت خود مى نویسد:

نتیجه گیری
امام, براى مبارزه با این آسیب سفارش مى کند:
(اسـتـعـمارگران به دست عمال سیاسى خود که بر مردم مسلط شده اند, نکات اقتصادى ظـالـمـانـه اى را تحمیل کرده اند و بر اثر آن مردم به دو دسته تقسیم شده اند:
(مـسیر یک ملت فداکار را نمى شود با دست زدن به دروغ پردازیهاى بى سروپا و غیر حساب شده منحرف کرد.) به آنان یادآور مى شود:
برابر گروه نخست مى گوید:
امام در مقام استدلال در
1. کسانى که مدعى هستند:
(ایجاد زحمت براى مردم و مخالف وظیفه عمل کردن, حرام و خداى نخواسته گاهى موجب غضب الهى مى شود.) نیز یادآور مى شود:

 

شامل 12 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله حکومت اسلامی در وصیت نامه امام خمینی (ره)

تحقیق در مورد سخنان امام خمینی

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد سخنان امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد سخنان امام خمینی


تحقیق در مورد سخنان امام خمینی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه7

 

فهرست مطالب ندارد 

ما در این مدت مصیبت ها دیده ایم، مصیبت های بسیار بزرگ و بعضی پیروزها حاصل شد که البته آن هم بزرگ بوده، مصیبت های زن های جوان مرده، مردهای اولاد از دست داده، طفل های پدر از دست داده. من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خودشان را از دست داده اند می افتد، سنگینی در دوشم پیدا می شود که نمی توانم تاب بیاورم. من نمی توانم از عهده این خسارات که بر ملت ما وارد شده است برآیم، من نمی توانم تشکر از این ملت بکنم که همه چیز خودش را در راه خدا داد، خدای تبارک و تعالی باید به آنها اجر عنایت فرماید. من به مادرهای فرزند از دست داده تسلیت عرض می کنم و در غم آنها شریک هستم. من به پدرهای جوان داده، من به آنها تسلیت عرض می کنم. من به جوان هائی که پدرانشان را در این مدت از دست داده اند تسلیت عرض می کنم.

 

خوب، ما حساب بکنیم که این مصیبت ها برای چه به این ملت وارد شد، مگر این ملت چه می گفت و چه می گوید که از آنوقتی که صدای ملت در آمده است تا حالا قتل و ظلم و غارت و همه اینها ادامه دارد. ملت ما چه می گفتند که مستحق این عقوبات شدند ملت ما یک مطلبش این بود که این سلطنت پهلوی از اول که پایه گذاری شد برخلاف قوانین بود. آنهائی که در سن من هستند، می دانند و دیده اند که مجلس موسسان که تاسیس شد، با سرنیزه تاسیس شد، ملت هیچ دخالت نداشت در مجلس موسسان، مجلس موسسان را با زور سرنیزه تاسیس کردند و با زور، وکلای آن را وادار کردند به اینکه به رضاشاه رای سلطنت بدهند. پس این سلطنت از اول یک امر باطلی بود، بلکه اصل رژیم سلطنتی از اول خلاف قانون و خلاف قواعد عقلی است و خلاف حقوق بشر است. برای اینکه ما فرض می کنیم که یک ملتی تمامشان رای داند که یک نفری سلطان باشد، بسیار خوب، اینها از باب اینکه مسلط بر سرنوشت خودشان هستند و مختار به سرنوشت خودشان هستند، رای آنها برای آنها قابل است؛ لکن اگر چنانچه یک ملتی رای دادند (ولو تمامشان) به اینکه اعقاب این سلطان هم سلطان باشد، این به چه حقی ملت پنجاه سال از این، سرنوشت ملت بعد را معین می کند سرنوشت هر ملتی به دست خودش است.

 

ما در زمان سابق، فرض بفرمائید که زمان اول قاجاریه نبودیم، اگر فرض کنیم که سلطنت قاجاریه به واسطه یک رفراندمی تحقق پیدا کرد و همه ملت هم ما فرض کنیم که رای مثبت دادند، اما رای مثبت دادند بر آقامحمدخان قجر و آن سلاطینی که بعدها می آیند. در زمانی که ما بودیم و زمان سلطنت احمدشاه بود، هیچ یک از ما زمان آقامحمدخان را ادراک نکرده، آن اجداد ما که رای دادند برای سلطنت قاجاریه، به چه حقی رای دادند که زمان ما احمد شاه سلطان باشد سرنوشت هر ملت دست خودش است. ملت در صد سال پیش از این، صدوپنجاه سال پیش از این، یک ملتی بوده، یک سرنوشتی داشته است و اختیاری داشته ولی او اختیار ماها را نداشته است که یک سلطانی را بر ما مسلط کند. ما فرض می کنیم که این سلطنت پهلوی، اول که تاسیس شد به اختیار مردم بود و مجلس موسسان را هم به اختیار مردم تاسیس کردند و این اسباب این می شود که - بر فرض اینکه این امر باطل، صحیح باشد- فقط رضاخان سلطان باشد، آن هم بر آن اشخاصی که در آن زمان بودند و اما محمد رضا سلطان باشد بر این جمعیتی که الان بیشتر شان، بلکه الا بعض قلیلی از آنها ادارک آنوقت را نکرده اند، چه حقی داشتند ملت در آن زمان، سرنوشت ما را در این زمان معین کنند؛ بنابر این سلطنت محمدرضا اولا که چون سلطنت پدرش خلاف قانون بود و با زور و با سرنیزه تاسیس شده بود مجلس، غیر قانونی است، پس سلطنت محمدرضا هم غیر قانونی است و اگر چنانچه سلطنت رضاشاه فرض بکنیم که قانونی بوده، چه حقی آنها داشتند که برای ما سرنوشت معین کنند هر کسی سرنوشتش با خودش است، مگر پدرهای ما ولی ما هستند؟ مگر آن اشخاصی که درصد سال پیش از این، هشتاد سال پیش از این بودند، می توانند سرنوشت یک ملتی را که بعدها وجود پیدا کنند، آنها تعیین بکنند؟ این هم یک دلیل که سلطنت محمدرضا سلطنت قانونی نیست.

 

 

 

علاوه بر این، این سلطنتی که در آنوقت درست کرده بودند و مجلس موسسان هم ما فرض کنیم که صحیح بوده است، این ملتی که سرنوشت خودش با خودش باید باشد، در این زمان می گوید که ما نمی خواهیم این سلطان را. وقتی که اینها رای دادند به اینکه ما سلطنت رضاشاه را، سلطنت محمدرضاشاه را، رژیم سلطنتی را نمی خواهیم، سرنوشت اینها با خودشان است. این هم یک راه است از برای اینکه سلطنت او باطل است.

 

 

 

حالا می آئیم سراغ دولت هائی که ناشی شده از سلطنت محمدرضا و مجلس هائی که ما داریم. در تمام طول مشروطیت الا بعضی از زمان ها آن هم نسبت به بعض از وکلا، مردم دخالت نداشتند در تعیین وکلا. شما الان اطلاع دارید که در این مجلسی که حالا هست، چه مجلس شورا و چه مجلس سنا و شما ملت ایران هستید، شما ملتی هستید که در تهران سکنی دارید، من از شما مردم تهران سوال می کنم که آیا این وکلائی که در مجلس هستند، چه در مجلس سنا و چه در مجلس شورا شما اطلاع داشتید که اینها را خودتان تعیین کنید اکثر این مردم می شناسند این افرادی را که به عنوان مجلس و به عنوان وکیل مجلس سنا یا مجلس شورا در مجلس هستند یا این هم با زور تعیین شده بدون اطلاع مردم. مجلسی که بدون اطلاع مردم است و بدون رضایت مردم است، این مجلس، مجلس غیرقانونی است.

 

 

 

بنابر این اینهائی که در مجلس نشسته اند و مال ملت را گرفته اند به عنوان اینکه حقوق هر فرض کنید که وکیلی اینقدر است، این حقوق را حق نداشتند بگیرند و ضامن هستند. آنهائی هم که در مجلس سنا هستند، آن ها هم حق نداشتند و ضامن هستند. و اما دولتی که ناشی می شود از یک شاهی که خودش و پدرش غیر قانونی است، خودش علاوه بر او غیرقانونی است، وکلائی که تعیین کرده است غیرقانونی است، دولتی که از همچو مجلسی و همچو سلطانی انشا بشود، این دولت غیرقانونی است. این ملت حرفی را که داشتند در زمان محمدرضاخان می گفتند که این سلطنت را ما نمی خواهیم و سرنوشت ما با خود ماست. در حالا هم می گویند که ما این وکلا را غیرقانونی می دانیم، این مجلس سنا را غیرقانونی می دانیم، این دولت را غیرقانونی می دانیم. آیا کسی که خودش از ناحیه مجلس، از ناحیه مجلس سنا، از ناحیه شاه منصوب است و همه آنها غیر قانونی هستند، می شود که قانونی باشد ما می گوئیم که شما غیر قانونی هستید باید بروید.

 

 

 

ما اعلام می کنیم که دولتی که به اسم دولت قانونی خودش را معرفی می کند، حتی خودش قبول ندارد که قانونی است، خودش تا چند سال پیش از این، تا آنوقتی که دستش نیامده بود این وزارت، قبول داشت که غیرقانونی است، حالا چه شده است که می گوید من قانونی هستم این مجلس غیرقانونی است، از خود وکلا بپرسید که آیا شما را ملت تعیین کرده است هر کدام ادعا کردند که ملت تعیین کرده است، ما دستشان را می دهیم دست یک نفر آدم ببرد او را در حوزه انتخابیه اش، در حوزه انتخابیه اش از مردم سوال می کنیم که این آقا آیا وکیل شما هست، شما او را تعیین کردید حتما بدانید که جواب آنها نفی است. بنابر این آیا یک ملتی که فریاد می کند که ما این دولت مان، این شاه مان، این مجلس مان برخلاف قوانین است و حق شرعی و حق قانونی و حق بشری ما این است که سرنوشت مان دست خودمان باشد، آیا حق این ملت این است که یک قبرستان شهید برای ما درست بکنند، در تهران، یک قبرستان هم در جاهای دیگر

 

من باید عرض کنم که محمد رضای پهلوی، این خائن خبیث برای ما رفت، فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد، قبرستان های ما را آباد کرد. مملکت ما را از ناحیه اقتصاد خراب کرد. تمام اقتصاد ما الان خراب است و از هم ریخته است که اگر چنانچه بخواهیم ما این اقتصاد را به حال اول برگردانیم، سال های طولانی با همت همه مردم، نه یک دولت این کار را می تواند بکند و نه یک قشر از اقشار مردم این کار را می توانند بکنند، تا تمام مردم دست به دست هم ندهند نمی توانند این به هم ریختگی اقتصاد را از بین ببرند. شما ملاحظه کنید، به اسم اینکه ما می خواهیم زراعت را، دهقان ها را دهقان کنیم، تا حالا رعیت بودند و ما می خواهیم حالا دهقانشان کنیم، اصلاحات ارضی درست کردند، اصلاحات ارضی شان بعد از این مدت طولانی به اینجا منتهی شد که بکلی دهقانی از بین رفت، بکلی زراعت ما از بین رفت و الان شما در همه چیز محتاجید به خارج؛ یعنی محمدرضا این کار را کرد تا بازار درست کند از برای آمریکا و ما محتاج به او باشیم در اینکه گندم از او بیاوریم، برنج از او بیاوریم، همه چیز را، تخم مرغ از او بیاوریم یا از اسرائیل که دست نشانده آمریکاست بیاوریم.

 

بنابراین کارهائی که این آدم کرده به عنوان اصلاح، این کارها خودش افساد بوده است. قضیه اصلاحات ارضی یک لطمه ای بر مملکت ما وارد کرده است که تا شاید بیست سال دیگر ما نتوانیم این را جبرانش بکنیم مگر همه ملت دست به هم بدهند و کمک کنند تا سال بگذرد و جبران بشود این معنا. فرهنگ ما را یک فرهنگ عقب نگه داشته درست کرده است، فرهنگ ما را این عقب نگه داشته به طوری که جوان های ما تحصیلاتشان در اینجا تحصیلات تام و تمام نیست و باید بعد از اینکه یک مدتی در اینجا یک نیمه تحصیلی کردند آن هم با این مصیبت ها، آن هم با این چیزها، باید بروند در خارج تحصیل بکنند. ما پنجاه سال است، بیشتر از پنجاه سال است دانشگاه داریم و قریب سی و چند سال است که این دانشگاه را داریم لکن چون خیانت شده است به ما، از این جهت رشد نکرده، رشد انسانی ندارد، تمام انسان ها و نیروی انسانی ما را از بین برده است این آدم.

 

 

 

این آدم به واسطه نوکری که داشته، مراکز فحشا درست کرده، تلویزیونش مرکز فحشاست، رادیویش بسیاریش فحشاست، مراکزی که اجازه دادند برای اینکه باز باشد، مراکز فحشاست، اینها دست به دست هم دادند. در تهران مرکز مشروب فروشی بیشتر از کتابفروشی است، مراکز فساد دیگر الی ماشائالله است. برای چه سینمای ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم. ما کی مخالفت کردیم با تجدد، با مراتب تجدد مظاهر تجدد وقتی که از اروپا پایش را در شرق گذاشت خصوصا در ایران، مرکز چیزی که باید از آن استفاده تمدن بکنند ما را به توحش کشانده است. سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد و شما می دانید که جوان های ما را اینها به تباهی کشیده اند و همین طور سایر این جاها. ما با اینها در این جهات مخالف هستیم. اینها به همه معنا خیانت کرده اند به مملکت ما.

 

 

 

ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشد، زندگی معنوی شما را هم میخواهیم مرفه باشد. شما به معنویجات احتیاج دارید.معنویات ما را بردند اینها.دلخوش به این مقدار نباشید که فقط مسکن میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم، اتوبوس را مجانی میکنیم.دلخوش به این مقدار نباشید.معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدیم.شما را به مقام انسانیت میرسانیم.اینها شما را منحط کردند.اینقدر دنیا را پیش شما جلوه دادند که خیال کردید همه چیز این است.ما هم دنیا را می آباد میکنیم و هم آخرت را. یکی از اموری که باید بشد همین معناست که خواهد شد. این دارایی ها از غنائم ملت است و مال ملت است و مستضعفین.من امر کرده ام که به مستضعفین بدهند و خواهند داد. و پس از این هم تغییراتی دیگر در امور خواهد حاصل شد.لکن قدری باید تحمل کنید.به این حرفهای باطل گوش نکنید.اینها حرف میزنند.ما عمل میکنیم. اینها شما را میخواهند دلسرد کنند از اسلام. اسلام پشتیبان شماست.

 

 

 

ما پس از این راجع به بانکها هم طرحهایی داریم که از وضع رخوت بار برگردد.از این وضع استعماری برگردد.ما باید تمام این کاخهای وزارت خانه را،وزارت خانه ها را، که میلیونها ، میلیلردها مال ملت درش خرج شده است.اینها باید تبدیل بشد به یک چیز معتقد اسلامی،اینها فرم خارجی است،فرم اجنبی است.فرم طاغوت است.در دادگستری کاخ درست شده است.لکن دادگستری نیست.دادخواهی نیست.فقط کاخ است.بانکها به تدریج باید بشد و ربا به کلی قطع بشد.من باید به مصادر امور بگم که اخلال کنند.که اینقدر ضعف نفس به خرج ندید.دنبال این نباشید که فرم غربی پیدا کنید.بیچارگی ما این است که دنبال این هستیم که فرم غربی پیدا کنیم.دادگستری ما دادگستری غربی باشد.قوانین ما قوانین غربی باشد.اینقدر ضعیف النفس نباشید.اینهایی که فرم غربی را به فرم الهی ترجیخ میدهند.اینها از اسلام اطلاع ندارند.اونهایی که میگن نمیشد اسلام را در این زمان پیاده کرد، برای اینکه اسلام را نشناخته اند، نمیفهمند چی میگن. ما مبارزه با فساد را با دایره امربه معروف و نهی از منکر که یک وزارت خانه مستقل ، بدون پیوستگی به دولت .با یک همچنین وزارت خانه ای که تاسیس خواهدشد ان شاءالله، مبارزه با فساد میکنیم.فحشا را قطع میکنیم.مطبوعات را اصلاح میکنیم.رادیو را اصلاح میکنیم.تلویزیون را اصلاح میکنیم.سینماها را اصلاح میکنیم.تمام اینها به فرم اسلام باید باشد. تبلیغات ، تبلیغات اسلامی . وزارت خانه ها ، وزارت خانه های اسلامی. احکام ، احکام اسلام. حدود اسلام را جاری میکنیم.خوف از اینکه غرب نمیپسندد نمیکنیم.غرب ما را خوار کرد.غرب روحیات ما را از بین برد.ما را غرب زده کردند.ما غرب زدگی را می زداییم. تمام آثار غرب را،تمام آثار فاسده .تمام اخلاق فاسده غربی را، تمام نظرات باطله غربی را خواهیم زدایید. ما یک مملکت محمدی ایجاد میکنیم.

 

در ایران نباید بیرق شاهنشاهی باشد.آرمهای ایران نباید آرمهای شاهنشاهی باشد.باید آرمهای اسلامی باشد.از همه وزارت خانه ها، از همه ادارات، باید این شیر خورشید منحوس قطع بشد. علم اسلام باید باشد.آثار طاغوت باید برد.اینها آثار طاغوت است.این تاج ، آثار طاغوت است.آثار اسلام باید باشد.نه آثاری که تمدن است.آقا بیدار باشید.ملت بیدار باش. ملت بیدار باش.آقا یدار باشید.کم کم شما را دوباره نکشانند آنجا.از الان، از الان باید این مسائل حل بشد.

 

و اما نفت ما، تمام نفت ما را به غیر دادند، به آمریکا و غیر از آمریکا دادند، آنی که به آمریکا دادند عوض چه گرفتند عوض، اسلحه برای پایگاه درست کردن برای آقای آمریکا. ما، هم نفت دادیم و هم پایگاه برای آنها درست کردیم. آمریکا با این حیله که این مرد هم دخالت داشت، با این حیله نفت را از ما برد و برای خودش در عوض پایگاه درست کرد یعنی اسلحه آورده اینجا که ارتش ما نمی تواند این اسلحه را استعمال بکند، باید مستشارهای آنها باشند، باید کارشناس های آنها باشند. این هم از ناحیه نفت که این نفت ما را اگر چند سال دیگر خدای نخواسته این عمر پیدا کرده بود، عمر سلطنتی پیدا کرده بود، مخازن نفت ما را تمام کرده بود، زراعت مان را هم که تمام کرده، این ملت بکلی ساقط شده بود و باید عملگی کند برای اغیار. ما که فریاد می کنیم از دست این، برای این است. خون های جوان های ما برای این جهات ریخته شده، برای اینکه آزادی می خواهیم ما. ما پنجاه سال است که در اختناق بسر بردیم، نه مطبوعات داشتیم، نه رادیوی صحیح داشتیم، نه تلویزیون صحیح داشتیم، نه خطیب توانست حرف بزند، نه اهل منبر می توانستند حرف بزنند، نه امام جماعت می توانست آزاد کار خودش را ادامه بدهد، نه هیچ یک از اقشار ملت کارشان را می توانستند ادامه بدهند و در زمان ایشان هم همین اختناق به طریق بالاتر باقی است و باقی بود و الا هم باز نیمه حشاشه او که باقی است، نیمه حشاشه این اختناقی هم باقی است. ما می گوئیم که خود آن آدم، دولت آن آدم، مجلس آن آدم، تمام اینها غیر قانونی است واگر ادامه به این بدهند اینها مجرمند و باید محاکمه بشوند و ما آنها را محاکمه می کنیم.

 

من دولت تعیین می کنم، من تو دهن این دولت می زنم، من دولت تعیین می کنم، من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می کنم، من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد (تکبیر حضار) این آقا که خودش هم خودش را قبول ندارد، رفقایش هم قبولش ندارند، ملت هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارد، فقط آمریکا از این پشتیبانی کرده و فرستاده به ارتش دستور داده که از او پشتیبانی بکنید، انگلیس هم از این پشتیبانی کرده و گفته است که باید از این پشتیبانی بکنید. یک نفر آدمی که نه ملت قبولش دارد نه هیچ یک از طبقات ملت از هر جا بگوئید قبولش ندارند، بله چند تا از اشرار را دارند که می آورند توی خیابان ها، از خودشان هست این اشرار، فریاد هم می کنند، از این حرف ها هم می زنند لکن ملت این است، این ملت است (اشاره به حضار). می گوید که در یک مملکت که دو تا دولت نمی شود. خوب واضح است این، یک مملکت دو تا دولت ندارد لکن دولت غیرقانونی باید برود، تو غیرقانونی هستی، دولتی که ما می گوئیم، دولتی است که متکی به آرای ملت است، متکی به حکم خداست، تو باید یا خدا را انکار کنی یا ملت را. باید سرجایش بنشیند این آدم و یا اینکه به امر آمریکا و اینها وادار کند یک دسته ای از اشرار را این ملت را قتل عام کند.

 

 

 

ما تا هستیم نمی گذاریم اینها سلطه پیدا کنند، ما نمی گذاریم دوباره اعاده بشود آن حیثیت سابق و آن ظلم های سابق، ما نخواهیم گذشت که محمدرضا برگردد، اینها می خواهند او را برگردانند، بیدار باشید. ای مردم! بیدار باشید، نقشه دارند می کشند، ستاد درست کرده مردیکه در آن جائی که هست، روابط دارند درست می کنند، می خواهند دوباره ما را برگردانند به آن عهدی که همه چیزمان اختناق در اختناق باشد و همه هستی ما به کام آمریکا برود. ما نخواهیم گذاشت، تا جان داریم نخواهیم گذاشت و من از خدای تبارک و تعالی سلامت همه شما را خواستار هستم و من عرض می کنم بر همه ما واجب است که این نهضت را ادامه بدهیم تا آنوقتی که اینها ساقط بشوند و ما به واسطه آرای مردم، مجلس سنا درست بکنیم و دولت اول را، دولت دائمی را (مقصود من از مجلس سنا مجلس موسسان بود، نه مجلس سنا. مجلس سنا اصلش یک حرف مزخرفی است، همیشه بوده.) تعیین بکنیم.

 

 

 

و من باید یک نصحیت به ارتش بکنم و یک تشکر از یکی از ارکان ارتش، یک قشرهائی از ارتش. اما آن نصحیتی که می کنم این است که ما می خواهیم که شما مستقل باشید، ماها داریم زحمت می کشیم، ماها خون دادیم، ماها جوان دادیم، ماها حیثیت و آبرو دادیم، مشایخ ما حبس رفتند، زجر کشیدند، می خواهیم که ارتش ما مستقل باشد. آقای ارتشبد! شما نمی خواهید شما نمی خواهید مستقل باشید

 

 

 

آقای سرلشکر! شما نمی خواهید مستقل باشید، شما می خواهید نوکر باشید من به شما نصحیت می کنم که بیائید در آغوش ملت، همان که ملت می گوید بگوئید، ما باید مستقل باشیم، ملت می گوید ارتش باید مستقل باشد، ارتش نباید زیر فرمان مستشارهای آمریکا و اجنبی باشد، شما هم بیائید، ما برای خاطر شما این حرف را می زنیم، شما هم بیائید برای خاطر خودتان این حرف را بزنید، بگوئید (ما می خواهیم مستقل باشیم، ما نمی خواهیم این مستشارها باشند.) ما که این حرف را می زنیم که ارتش باید مستقل باشد، جزای ما این است که بریزید توی خیابان خون جوان های ما را بریزید که چرا می گوئید من باید مستقل باشم ما می خواهیم تو آقا باشی.

 

 

 

و اما تشکر می کنم از این قشرهائی که متصل شدند به ملت، اینها آبروی خودشان را، آبروی کشورشان را، آبروی ملت شان را اینها حفظ کردند. این درجه دارها، همافرها، افسرهای نیروی هوائی، اینها همه مورد تشکر و تمجید ما هستند و همین طور آنهائی که در اصفهان و در همدان و در سایر جاها، اینها تکلیف شرعی، ملی، کشوری خودشان را دانستند و به ملت ملحق شدند و پشتیبانی از نهضت اسلامی ملت را کردند ما از آنها تشکر می کنیم و به اینهائی که متصل نشدند می گوئیم که متصل بشوید به اینها، اسلام برای شما بهتر از کفر است، ملت برای شما بهتر از اجنبی است. ما برای شما می گوئیم این مطلب را، شما هم برای خودتان این کار را بکنید، رها بکنید این را، خیال نکنید که اگر رها کردید ما می آئیم شما را به دار می زنیم. این چیزهائی است که شماها یا کسان دیگر درست کرده اند والا این همافرها و این درجه دارها و این افسرها که آمدند و متصل شدند، ما با کمال عزت و سعادت آنها را حفظ می کنیم و ما می خواهیم که مملکت، مملکت قوی باشد، ما می خواهیم که مملکت دارای یک نظام قدرتمند باشد، ما نمی خواهیم نظام را به هم بزنیم، ما می خواهیم نظام محفوظ باشد لکن نظام ناشی از ملت در خدمت ملت، نه نظامی که دیگران سرپرستی اش را بکنند و دیگران فرمان به آن بدهند

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد سخنان امام خمینی

تحقیق در مورد سید مصطفی خمینی

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد سید مصطفی خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد سید مصطفی خمینی


تحقیق در مورد سید مصطفی خمینی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:5

فهرست:

سید مصطفی خمینی

فعالیت‌های سیاسی

او در آذر ۱۳۰۹، در قم متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه‌های باقریه و سنایی به پایان رساند. در سال ۱۳۲۵ به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و در سال ۱۳۳۰ سطح را به پایان رساند و در درس خارج سید روح‌الله خمینی و سید حسین طباطبائی بروجردی حضور یافت.[۱] مصطفی علاوه بر اجتهاد در فقه و اصول، در علوم معقول و منقول نیز مهارت داشت.

 

از همان روزهای نخستین فعالیت‌های سیاسی خمینی بر ضد حکومت پهلوی، در کنار او به فعالیت سیاسی پرداخت و در پیشبرد حرکت اسلامی نقش بسزایی داشت.[۲] خمینی در روز ۴ آبان ۱۳۴۳ علیه لایحه کاپیتولاسیون و انقلاب سفید، دولت وقت ایران سخنرانی کرد. در ۱۳ آبان همان سال خمینی، شبانه دستگیر و به ترکیه تبعید شد.

پس از این ماجراها، نیروهای امنیتی ایران، مصطفی خمینی را دستگیر و سپس به ترکیه و عراق تبعید کردند. سید مصطفی خمینی، در نجف به مبارزه بر ضد حکومت پهلوی پرداخت و بر ادعای مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مشاور برجسته‌ای برای سید روح‌الله خمینی بود.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد سید مصطفی خمینی