مقدمه:
ستایش پروردگار را سزاست که نظم امور جهان به دست توانایی اوست مدبر حکیمی که طبق ِِِِِِِِِِقوانین طبیعت و فطرت احکام شریعت و وظایف بشر را معین فرموده است و صلوات و سلام نا محدود بر پیامبران برگزیده و اولیای حق باد مخصوصا حضرت سیدالمرسلین وخاتم النبیین ابو القاسم محمد وجانشینان اطهار ومعصوم او، صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین .
هدف ما در این تحقیق بیان وظایف دینی هریک از مردان و زنان در جریان زناشویی وپس از آن و اخلاق در خانواده ونحوهء درست زیستن ازجنبه معنوی می باشد و چون این این وظایف ودستورها و راهنماییها از جانب خداوند متعال و رسول اکرم و حضرت ائمه معصومین علیهم السلام بطور مسلم اجرای آنها موجب سعادت همیشگی و خوشبختی زندگی و آرامش خاطر وآسایش و خوشی آنها خواهد بود
زناشویی
رسول اکرم(ص) می فرماید:ای جماعت جوانان هر کسی از شماها بتواند ازدواج کند البته اقدام نماید، زیرا ازدواج موجب عفت نظر ومحفوظ بودن نفس است و هر گاه فردی از شما استطاعت ازدواج نداشته و وسایل زنا شویی را نتواند تهیه ببیند لازم است روزه بگیرد زیرا روزه قوه شهوت را قطع یا معتدل می کند. امروزه شرط ازدواج قدرت مالی و ثروت بوده وبرای افراد غیر متمکن که قدرت مالی نداشته واستطاعت تامین زندگی خود وعائله را ندارد دستور داده شده است که روزه گرفته و از شدت قوه شهوت به این وسیله جلوگیری کرده وآنرا کاهش بدهند. کسی که زناشویی را ترک کند از ترس عائله دار بودن هر آینه نسبت به پروردکار جهان سوءظن داشته و اورا روزی دهنده وتوانا نمی داند. همین طور که نماز وروزه و و حج و جهاد و زکات از فرائض و واجبات به هر فردی محسوب می شود زناشویی وعمل به وظایف عائله داری و تربیت زن وفرزند و تامین زندگی وآسایش آنها و فراهم کردن خوشی واستراحت آنها نیز از فرائض و واجبات دینی به شمار می رود یکی از آیات عظمت ولطف پروردگار این است که از خودتان ازدواجی آفریده است تا در زندگی به آنان تکیه کنید و قرار داده است در میان شما و ایشان محبت و مهربانی و دوستی را ودر اینها آیتهایی است برای افرادی که تفکر داشته باشند . در سوره بقره آیه 187می فرماید ((زنها پوشاک شما هستند وشما نیز پوشاک آنها هستید همینطور که پوشاک ساتر اعضا وبدن بوده وپوشنده است آنچه را که باید پوشیده شود ودر عین حال انسان را از سرما وگرما و برخوردهای مخالف حفظ کرده و برای فعالیت وانجام وظایف فردی و اجتماعی مجهز وتوانا می کند زناشویی نیز مرد و زن را برای زندگی و انجام وظیفه و ادامه زیست موفقیت آمیز مهیا نموده موانع ونقاط ضعف و نیازمندیهای آنها را برطرف می سازد .
ازدواج ودین
اگر مبنای ملتی این شد که درمقام تزویج دختر مال وعنوان واعتبار مادی پسر را در نظر گرفته و از جهت ایمان ودین وحقیقت وصفات نفسانی و اخلاق او صرف نظر کنند زندگیهای خانوادگی ونظم امور داخلی وبرنامه تدبیرمنزل و تربیت فرزند در میان این ملت به کلی مختل وفاسد گشته ودر نتیجه امور اجتماعی و ترقی وپیشرفت مادی و معنوی این جمعیت متوقف خواهد شد. نکاح می شود زن به خاطر جمال وچهره اش و یا برای مال و ثروت او و یا برحسب و نسب او . و تو را باد به زنی که دیندار است تا مغبون وافتاده نگردی. زن اگر دیندار و معتقد و پایبند به مقدرات الهی باشد کوچکترین خیانت و افراط و کوتاهی در امور مربوط به شوهر خود نکرده وکمترین تقصیر و خلاف در انجام وظایفی که در باره خود وخانه داری و تربیت اولاد دارد نخواهد داشت ودر نتیجه زندگی خانوادگی وداخلی توام با صفا و اطمینان کامل ودرستی صورت نگرفته و رفته رفته مهر ووفا ومحبت حقیقی و خلوص نیت ویگانگی در میان زن وشوهر وسپس فرزندان آنها برقرار خواهد شد.
عشقهایی کز پی رنگی بود عشق نبود عاقبت ننگی بود.
هدف و برنامه زندگی در زناشویی اگر جمال و مال باشد نه تنها مواجه به زندگی پوچ وبی حقیقت وبی نتیجه ومختل وفاسد خواهند شدبلکه در اثر ظهور اختلافات واغراض مادی از همان جمال ومال نیز استفاده نخواهند کرد ولی اگر برنامه زندگی برنامه دینی یعنی روی عدالت و حقیقت و درستی صورت گرفت زندگی و زناشویی آنها برای همیشه توام با صفا ومهربانی ومحبت خواهد بود.
مشنو صحبت هر بی خردو نادان را که مباد ببرند از ره عفتن به درت
نشوی دستخوش و آلت هر بی سر وپای نزند بی خبر از آتش شهوت شررت
اگر ایمان و اسلام به موجب کلمه اصلاح عمل باشد ثروت و بی نیازی در اثر فضل و توجه خاص پروردگار متعال محقق خواهد شد ولی اگر طرف فاقد ایمان و عمل صالح باشد بطور مسلم ثروت تنها کافی نبوده و بلکه امکان دارد آنهم به فقر وپریشانی مبدل شود.
تقدس خانه
آن خانه ای که در آن الفت باشد در آن خانه ای که خدمت به یکدیگر باشد،در آن خانه ای که نماز و روزه و یاد در آن خانه ای که قرآن و دعا و راز ونیاز با خدا باشد این خانه در نزد خدا با عظمت است و پروردگار عالم خواسته است که این گونه خانه ها باعظمت باشد، با برکت باشد، برای اهل آسمانها بدرخشد نظیر ستاره که برای ما درخشندگی دارد و به عکس آن خانه هایی که در آن خانه ها عداوت باشد ناسازگاری باشد در آن خانه ها نماز، قرآن ، دعا باشد در آن خانه هایی که گناه باشد این خانه ها تاریک است، این خانه ها مبارک نیست و شیاطین در آنها رفت و شد دارند و مورد نفرت ملائکه اند . قرآن می فرماید((فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه)) یک نوع خانه هایی هستند که خدا خواسته است با عظمت باشند مثل اینکه یک کسی این خانه ها را گرفته واز نظرمعنوی بالا می برد .می فرماید: این خانه ها آن خانه هایی است که در آنها یاد خدا می شود ،تسبیح خدا می شود، این خانه ها آن خانه هایی است که افراد آن به یاد خدا هستند و اقامه نماز و ایتاء زکات میکنند. خانه هایی که در نزد خدا عظمت دارند خانه هایی که در عالم ملکوت ودر نزد ملائکه عظمت دارند آن خانه هایی هستند که در آنها نماز می خوانند .زکات میدهند ، خداترسها در آنها زندگی می کنند یعنی گناه در آنها نیست.
این آیه شریفه یک معنی ظاهری داردکه در قسمت فوق ذکر شدکه پروردگار عالم می فرماید که این خانه ها نظیر مسجد ومدرسه مقدسند و برای این مقدسند که درآنها افراد مقدس زندگی می کنند برای اینکه یاد خدا دراین خانه ها است و گناه در آنها نیست . اختلاف ، نزاع ، دوئیت در این خانه ها نیست و آیه فوق یک معنای تاویلی هم داردکه ائمه طاهرین (ع) از آن تاویل کردند که یک افرادی هستند که این افراد با عظمتند . امام صادق (ع) لفظ بیوت را یه آن خانه های خشت وگلی معنی نکردند همین بدنهای مقدس مومنین ،افراد کامل نظیر پیغمبر اکرمو ائمه طاهرین معنی کردند.
امام باقر (ع) فرمود((انت بین یدی بیوت اذن الله ان ترفع ویذکر فیها اسمه له فیها بالغدو واللصال رجال لا تلهیهم تجارةولا بیع عن ذکر الله )) آیه شریفه می فرماید:آن خانه هایی که در آنها اختلاف نباشد، خدمت به یکدیگر حکمفرما باشد، زن در خانه خدمت می کند زیرا شوهرش مسلمان است و در رفاه باشد، مرد به زن و فرزندشخدمت می کندبرای اینکه آنها مسلمانند و در رفاه و آسایش باشند.قرآن شریف می فرمایداین خانه ها در نزد ملائکه با عظمت یاد می شوندو بالاخره آن خانه هایی که مورد رضایت خدا هستند در اسلام مقدسند، در عالم ملکوت مقدسندولی آن خانه هایی که در آنها اختلاف است زن ناسازگار است مرد ناسازگار است پرخاشگری ازطرف زن ومرد وجود دارداز نظر آیه شریفه عظمت ندارند ، از نظر روایات اهل بیت برکت ندارند،و این خانه ها از نظر روایات ما خانه های شیاطین اند و شیطانها در این خانه ها رفت وشد دارند آن خانه هایی که افراد آن بی نمازند، سروکاری با قرآن و دعا وراز ونیاز ندارند ، خدا ترس نیستند، از قیامت نمی ترسند،گناه در آنها هست از نظر آیات و روایات تاریکند. در این خانه ها دلهره اضطراب و نگرانی حکم فرما است و در آنها شیاطین رفت و آمد دارندبه جای اینکه ملائکه رفت وآمد داشته باشند مرحوم کلینی رضوان الله علیه در کافی در کتاب فضل قرآن روایاتی از پیغمبر اکرم وائمه معصومین (ع) (امیرالمومنین(ع)) نقل می کند: ان خانه ای که در آن قرآن خوانده شود، یاد خدا بشود. گناه نباشد به جای گناه یاد خدا باشد می فرماید این خانه مبارک است . انسان صالح برای آینده در خود می پروراند ، مالی که در این خانه است برکت دارد و بالاخره خانه مبارکی است می فرماید ملائکه دراین خانه رفت و شد دارند شیاطین دراین خانه نیستند ، شیاطین نمی توانند دراین خانه رفت و شد داشته باشندو اما آن خانه ای که افرادش سروکاری باخدا ندارند آن خانه هایی که گناه در آنها هست شیاطین در این خانه ها رفت وآمد دارد .ملائکه از این خانه ها قهر می کنند وبرکت ندارند ان بچه ای که در این محیط بزرگ شود مبارک نیست .از نظر علوم تربیتی سعادت این بچه کار بسیار مشکلی است معلوم است خانه ای که در آن اختلاف باشد به غیر از دلهره واظطراب و نگرانی برای صاحبش چیزی ندارد اما بدبختی برای بچه هاست برای بچه ها هم زندان است ،بی برکت است.
خانه ای که در آن گناه باشد ، اختلاف باشد استعداد کش است ، نشاط کش است بچه ها را بی استعداد و بی نشاط می کند و بالاخره این روایات می فرماید اگر می خواهی خانه ات مقدس باشد مواظب باش که در خانه نماز و روزه ، یاد خدا دعا و قران زنده باشد و اگر می خواهی خانه ات مبارک باشد مالت ، اولادت ، زندگیت ، عمرت مبارک باشد مواظب باش خانه تو محیط گناه نباشد این روایات به ما می گوید یقین داشته باش اگر محیط خانه محیط گناه باشد این خانه دیگر با برکت نیست عمری که در آن خانه صرف می شود مالی که درآن خانه صرف می شود بچه هایی که در این خانه بزرگ می شوند اینها مبارک نیستند و شیاطین هم در این خانه رفت و آمد دارند و ملائکه هم سروکاری با این خانه ها ندارند.
در روایات امده است که((ویضیی لاهل السماء کما تضیی الکواکب لاهل الارض)) یعنی این ستاره ها چطور درخشندگی برای ما دارند آن خانه ای که در ان خانه یاد خدا باشد آن خانه هایی که در آن خانه ها گناه نباشد آن خانه هایی که در آن نماز و روزه و عبادت و یاد خدا باشد آن خانه ها برای ملائکه در خشندگی دارند . ملائکه آسمانها از این خانه ها استفاده می کنند از این خانه ها لذت می برند . یک روایت مشهوری داریم که می فرماید ((لا تدخل الملائکة فی بیت فیه الکلب)) یعنی در ان خانه ای که سگ هست درآن خانه ای که ملائکه نیستند ، داخل در ان خانه نمی شوند . این روایت سه معنی دارد یک معنای ظاهری دارد و آن اینکه اگر کسی سگ باز شد سگ را برای پاسداری نمی خواهد مثل بعضی افراد بی خرد که سگ را می خواهد تا با آن بازی کند سگ باز است چنانچه غربیها و غربزده ها از این کارها می کنند که این افراد در روز قیامت هم با یزید محشور می شوند زیرا یزید سگ باز و میمون باز بود . پس یک معنی اینکه این نوع سگها در خانه باشند ملائکه وارد آن خانه نمی شوند ولی معلوم است که این معنای ظاهری است یک معنای دیگر روایت که از اهل دل است اینکه مراد از بیت ، دل انسان است یعنی آن دلی که در ان صفات رذیله باشد نور خدا دراین دل نمی تابد ، الهامهای ملائکه در این دل نیست.ملک برای انسان الهام دارد اما برای آن انسانهایی که پاک دل باشند ملک داخل دل انسان می شود اما آن دلی که در او سگ نباشد، درندگی نباشد حسادت وخودمحوری وتکبر نباشد. معنای دیگر روایت مربوط به بحث ما است وآن معنا این است که در آن خانه هایی که اختلاف باشد یعنی زن پرخاشگر است مرد درنده است این خانه ها محل رفت و آمد ملائکه نیست. یعنی اگر کسی از نظر روحی درندگی داشته باشد در ان خانه ای که زندگی می کند جای شیطانها است نه جای ملائکه واین معنی به نظر درست تر است.
قرآن می فرماید خانه جای آرامش است ،زن برای شوهر وشوهر برای زن آرامش است.ومسلم است ان خانه هایی که در انها گناه باشدآن خانه هایی که در ان رحمت خدا نازل نشود آن خانه هایی که شیاطین در آنها رفت و شد دارند محل آرامش نیستند . دلهره واظطراب خاطر ونگرانی در آنها حکمفرما است .
قرآن شریف می فرماید((افمن اسس بنیانه علی تقوی من الله و رضوان خیر ام من اسس بنیانه علی شفا جرف هار فانهار به فی نار جهنم والله لایهدی القوم الظالمین)) این ایه شریفه تشبیه معقول به محسوس است ،یعنی گاهی که قرآن شریف می خواهد یک معنای معقول رابه مابفهماند آنرا به یک امر محسوس تشبیه می کند می فرماید اگر یک کسی یک خانه ای کند اگر پی های این خانه ، دیوارهای این خانه بسیار محکم باشد آن سقفی که بر روی این خانه است معلوم است که مقاومت دارد واین سقف ماندنی است و اما اگر بر لب دره سیل زده خانه بسازد به یک بادی بند است به یک طوفانی بند است ، به یک سیلی بند است. یک بیاید این خانه می رود ته دره.قران می فرماید اگرزندگی شما اگرخانه شمابرروی تقوا بنا شده باشدیعنی اگردرخانه شماتقواحکم فرماباشد. الفت محبت نماز روزه قران رازونیاز باخدا وبالاخره رابطه با خدا بود اگردرخانه های شما گناه نبود به قول قران شریف : ((یخافون یوما تتقلب فیه القلوب والابصار)) اگر در خانه خدا ترسی حکمفرما بود این خانه محکم است اگر اولاد از این خانه بیرون آید سالم است زندگی دراین خانه مبارک است وبالاخره رحمت خدا فضل خدا در این خانه ها حکمفرماست و اما خانه ای که درآن تقوا نباشد قران می فرماید : مثل همان خانه ای است که لب دره سیل زده بنا کنی خانه لب دره سیل زده چه شود؟ زندگی بدونه خدا به یک بادی به جهنم میرود0(( والله لا یهدی القوم الظالمین)) این هدایت ، هدایت عنایتی است به قول علمای اخلاق یعنی دست عنایت خدا بر سر این خانه ها نیست یعنی رحمت وفضل خدا در این خانه ها حکمفرما نیست یعنی برکت در این خانه ها نیست ، ملائکه در این خانه ها رفت و آمد ندارند ، شیطان ، بی برکتی ، ظلمت و غم وغصه ، دلهره و اضطراب خاطر ،نگرانی در این خانه ها حکمفرما است . لذا اگر سعادت می خواهید اگر برکت در خانه می خواهید باید خانه های شما مبرای از گناه باشد ، باید نماز در خانه های شما زنده شود . در اسلام زیاد سفارش شده است که نوافل را در خانه بخوانید اما واجب را در مسجد و به جمات بخوانید . نگذارید در خانه هایتان هیچ نماز نباشد و حتی میفرماید مواظب باشید مثل یهودیها نباشید ، مثل نصاری نباشید که یک عبادت خرافی که هم می کنند به کلیسا می روند. خانه هایتان محل عبادت باشد در آنها قرآن ، دعا ، یاد خدا ، الفت ، محبت ، خدمت به یکدیگر باشد
تشکیل خانواده
تشکی خانواده فوائد فراوانی دارد. ارضاء غریزه جنسی در مقابل آن فوائد بسیار کوچک است. کشتن نفس اماره یعنی کشتن تمایلات و من جمله غریزه جنسی از نظر اسلام درست نیست و غریزه جنسی را باید ارضا کرد . لذا فایده غریزه جنسی مهم است اما در مقابل فوایدی که بر تشکیل خانواده مترتب است بسیار کوچک است. اول فایده ای که تشکیل خانواده دارد جواب دادن به فطرت است واین فایده مهمی است. اینکه زن مختص به مرد ومرد برای زن و اولاد مختص به این زن ومرد است یک امر طبیعی است لذا از همان روز اول که انسان پا به کره زمین گذاشت اختصاص یک زن به یک مرد واختصاص یک مرد به یک زن واختصاص فرزندان به این مرد و زن وجود پیدا کرد. اول حضرت آدم وحوا (ع)بودند و همینطور این فطرت زنده بوده است تا الآن . و اگر یک خانواده بتواند یک نسل سالمی ، یک اولاد سالمی تحویل جامعه بدهد از نظر اسلام خیلی ثواب دارد.شاید در اسلام ثوابی بالاتر از این نباشد. یک آیه ای در قرآن است که مر بوط به ارزش انسانها است.((من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فی الارض فک نما قتل الناس جمیعا ومن احیاها فک نما احیا الناس جمیعا)) هر کسی نفسی را بدون حق قصاص ویا بی آنکه فساد یا فتنه ای در روی زمین کند به قتل برساند مثل آن باشد که همه مردم را کشته و هر که نفسی را حیات بخشد (از مرگ نجات دهد) مثل آن باشدکه همه مردم را حیات بخشیده است. این معنی ظا هری آیه است . امام صادق (ع) در ذیل این آیه شریفه یک معنای بطنی و دقیقی بیان فرموده استکه اگر کسی ،فردی را منحرف کند او را از راه مستقیم بیرون ببرد گناهش به اندازه ای بزرگ است مثل اینکه مردم جهان را کشته باشد و اگر کسی بتواند یک کسی را در راه بیاورد بتواند از انحراف او را نجات دهد او را صالح و شایسته کند مثل این است که جهان را زنده کرده باشد. امام صادق (ع) می فرماید: مواظب باشید در گفتارتان کسی را منحرف نکنید،مواظب باشید در خانه بچه هایتان را بدبین به روحانیت، بدبین به محراب ومنبر نکنیدکه اگر چنین کردید مثل این است که جهان را کشته باشید و مواظب باشید با زبانتان، با قلمتان ،با روش و عملتان مردم را بسازید که اگر بتوانید کسی را در راه بیاورید مثل این است که جهان را زنده کرده باشید .
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 35 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلودمقاله زناشویی و اخلاق در خانه