دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
مقدمه :
ما موجوداتی اجتماعی هستیم و از آغاز ولادت ، دارای آگاهی دو زمینه های فطری و غریزی . در آن چه مربوط به حیات عادی و گذران زندگی فردی و اجتماعی است جاهلیم ولی ابزار فراگیری و اکتساب معرفت مجهزیم .
منابع معرفت ما از سویی دستگاه تربیت است ، یعنی خانه ، مدرسه و جامعه به معنای عام ، از سویی دیگر تفکر و تعقل به کارگیری تجارت و قدرت استنباط ولی در همه ی حال سازمان ده اندیشه ها خانه و مدرسه و در مراحل بعدی تفکر و خرد ورزی و جامعه و فرهنگ اجتماعی است .
در جوامع سنتی خانه و مدرسه منبع دانایی ها و آگاهی ها بودند . والدین و مربیان دائره المعارف یا فرهنگ نامه کودکان و شاگردان به حساب می آمدند . بخش اعظم دانسته های افراد از خانه و آن گاه از مدرسه اخذ می شود .
امروز روانشناسان علاوه بر توجهی که به تفاوت افراد از لحاظ هوش علمی دارند هوش عاطفی را نیز به عنوان یک تفاوت عمده بین شخصیت های مختلف قلمداد می کند به طوری که افراد مختلف ممکن است از لحاظ میزان بهره هوشی عاطفی متفاوت از یکدیگر باشند و این تفاوت به شیوه های گوناگون در زندگی آنها نمود پیدا کند . کارکردها و زندگی آنها نمود پیدا کند . کارکردها و عملکردهای افراد به دلیل داشتن درجه هوش عاطفی متفاوت بود و کل زندگی آنها را تحت الشعاع خود قرار می دهد .
از پدیده هایی که در دهه اخیر مورد استقبال زیاد بوده است پدید هوش عاطفی است . که دلیل این امر توانایی فرضی هوش عاطفی بالاتر در حل بهتر مسائل کاستن از میزان تعارضات بین آنچه که انسان احساس می کند با آن چه که فکر می کند یا همان تقابل قدیمی عقل و دل و مشاهده زندگی شاد و موفقیت آمیز کافی بوده است که از تحصیلات عالی برخوردار نبود ولی به علت هوش عاطفی بالا به این خوشبختی دست یافته اند .
برخی از نوجوانان بهتر می توانند خود را تطبیق دهند در نتیجه قادر خواهند بود خود را با شرایط و انتظارات جدید سازگار کنند در حالی که نوجوانان دیگر سازگاری کم تری دارند و اغلب در فرآیند سازگاری از پای در می آیند به طور معمول سه نوع شخصیت آسیب پذیرتر از بقیه هستند شخصیتهای سخت گیر و دقیق خود محور خود خواه و حق طلب که تصور می کنند همیشه حق با آنهاست و هر گز خطاهایی از آنها سر نمی زند .
نوجوانی که از حساس ترین دوران زندگی به حساب می آید زیرا عوامل زیستی روانی اجتماعی تواماً در بروز نوجوانی دخالت دارد ، این مرحله از زندگی نوجوان مصادف است با ورود آنان به مقاطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان می باشند بنابراین با ورود نوجوان به دوره راهنمایی خانواده در موقعیت جدیدی قرار می گرد به همین جهت نقش و مسئولیت خانواده نیز متحول می گردد و ابعاد گسترده تری می یابد .
در این تحقیق سعی شده است که رابطه بین هوش عاطفی و سازگاری دانش آموزان دختر پایه سوم راهنمایی مدرسه زینب کبری ( س ) شهر قلعه تل مورد بررسی قرار گیرد .
بیان مسئله :
دانش آموزان بنا بر ضرورت نیازهای درونی و فطری خویش به دنبال کسب و دانش و آگاهی هستند بنابراین به صورت طبیعی به تحصیل علاقمند هستند . اغلب دانش آموزان در حال تحصیل در مدارس از بهره هوشی لازم برای تحصیل در مقطع مربوط به خود برخوردارند و به گفته » بنیامین بلسوم « اغلب دانش آموزان قادر به کسب اهداف آموزشی هستند و تنها زمان یادگیری برای آنها متفاوت است .
مشکلات جسمی دانش آموزان حالت عاطفی و روانی ایجاد کرده و مانع ابراز وجود شخص یادگیرنــده می شود به همین دلیل او قادر نیست از استعداد واقعی خود بهره برده و آن را آشکار سازد بعضی از دانش آموزان دچار مشکل عاطفی هستند ، دانش آموزانی که نتوانند به تناسب سن خود رفتار مورد انتظار جامعه در رفتار عادی را از خود ظاهر سازد مثلاً در رویارویی با حوادث با حوادث عادی دچار اضطراب و نگرانی بیش از حد شود و غیره ممکن است دچار مشکل عاطفی شود و این امر در روند آموزشی او تاثیر منفی بگذارد .
از مهمترین و ساسی ترین مسائلی که دختران و پسران ما با آن مواجهند سازگاری با خویشتن است . دختران و پسرانی که با خود کنار می آِمد و در خود احساس آرامش و کمال می کنند و قادرند قدم های مثبت و سازنده ای در راه سازگاری با جامعه و دیگران بردارند . اما دسته ای دیگر آنانی هستند که از دست خود ناراحتند و این دسته ممکن است بتوانند ساعاتی به خود در تنهایی بگذرانند بدون اینکه آسیبی به خود برسانند ، این جوانان نمی توانند تنهایی به خود دلگرم باشد چرا که نمی توانند درست بیندیشند و تصمیم بگیرند .