فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

کار تحقیقی در مورد ضمانت اجرای تخلف از شرط ترک فعل حقوقی

اختصاصی از فی ژوو کار تحقیقی در مورد ضمانت اجرای تخلف از شرط ترک فعل حقوقی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کار تحقیقی در مورد ضمانت اجرای تخلف از شرط ترک فعل حقوقی


کار تحقیقی در مورد ضمانت اجرای تخلف از شرط ترک فعل حقوقی

 

 

 

 

 

 

 

 

بخشی از متن اصلی :

چکیده:

یکی از اقسام شرط فعل، شرط ترک فعل حقوق است، مقصود از آن، انجام ندادن اعمال حقوقی همچون اجاره یا بیع و یا عمل فسخ می باشد که در ضمن عقدی شرط ترک آنها شده است. موضوع اصلی این مقاله بحث از ضمانت اجرای تخلف از این شروط می باشد، در واقع پرسش اصلی این است که اثر حقوقی مخالفت با مفاد چنینی شروطی از نظر فقهی و حقوقی چیست؟ آیا در این موارد باید احکام عمومی ضمانت اجرایی امتناع از شرط فعل را اعمال نمود؟ یا اینکه برای این نوع شروط باید ضمانت اجرایی خاصی در نظر گرفت؟ مدعی این نوشتار این است که در این نوع از شروط، ضمانت اجرایی خاصی وجود دارد که امری متفاوت با احکام عمومی مخالفت با شرط فعل می باشد و این ضمانت اجرا عبارت است از بطلان یا عدم نفوذ عمل حقوقی که شرط ترک آن شده و این ادعا توسط ادله چهارگانه در این مقاله، به اثبات رسیده است. در بررسی حقوقی مسئله مذکور با الغای خصوصیت از مواد قانون مدنی، وجود ضمانت اجرای خاص، به غیر از مواد حاکم بر تخلف از شرط ترک فعل، ثابت گشته است.

مقدمه

از مباحث مهمی که در قانون مدنی فصل چهارمِ (شروط در ضمن عقد) بابِ عقود و تعهدات مطرح شده، بحث اقسام شروط واحکام آنهاست. از آنجا که شرط،جزئی از قرار داد است لزوم وفای به کل عقد،شامل آن نیز می شود از این رو این پرسش مطرح می شود که چه ضمانت اجرایی برای امتناع از انجام مفاد شروط وجود دارد بنابراین جهت تبیین سوال اصلی این مقاله، نمای کلی از اقسام واحکام شروط مطرح می گردد[2] و سپس به تشریح پرسش اصلی این نوشتار می پردازیم.

شروط در ضمن عقد بر سه قسم می باشند: شرط صفت، شرط نتیجه، شرط فعل. در شرط صفت وجود وصف خاصی در دو عوض یا یکی از آن دو در ضمن عقد شرط می شود لذا شرط صفت همواره به وجود صفتی در موضوع معامله مربوط است نه ایجاد آن ،بنابراین شرط صفت الزام پذیر نیست،در نتیجه اثر تخلف از آن تنها خیار فسخ است نه الزام مشروط علیه به ایجاد آن صفت خاص. (ماده 235 ق.م)

در شرط نتیجه، تحقق اثر یک عمل حقوقی اعم از آنکه آن عمل عقد باشد یا ایقاع،شرط می گردد در این شرط هم نمی توان مشروط علیه را به انجام آن الزام نمود زیرادر صورت وجود شرایط لازم، شرط نتیجه با تحقق عقد حاصل می شود

 

این فایل به همراه متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت "word " در اختیار شما قرار می‌گیرد.

 

تعداد صفحات : 50


دانلود با لینک مستقیم


کار تحقیقی در مورد ضمانت اجرای تخلف از شرط ترک فعل حقوقی

فعل معتل و قواعد عربی

اختصاصی از فی ژوو فعل معتل و قواعد عربی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فعل معتل و قواعد عربی


فعل معتل و قواعد عربی

فرمت فایل : WORD ( قابل ویرایش ) تعداد صفحات:65 

 

فعل معتل

به فعلی که در ریشة آن حرف علّه (و، ی، ا) وجود داشته باشد «فعل معتل» می‌گویند.[1]

مانند:«وعد، یسر، قول، بیع، دعو، رمی و »

انواع فعل معتل

از این جهت که حرف عله چندمین حرف ریشه باشد فعل معتل، به سه دسته تقسیم می شود: مثال، اجوف، ناقص

 

1-معتل مثال: فعلی است که اولین حرف ریشة آن، حرف عله می باشد.

الف)مثال واوی مانند:وعد(وعده داد)، وصل(رسید)، ودع(رها کرد، ترک کرد)، وهب(بخشید)

ب)مثال یائی مانند یقظ (بیدار شد)، یسر(آسان شد)، یئس(ناامید و مأیوس شد)

2معتل اجوف: فعلی است که دومین حرف ریشة آن، حرف عله می باشد.

الف)اجوف واوی مانند: قول (گفت)، عود(بازگشت)

ب)اجوف یائی مانند: بیع(فروخت)، سیر(حرکت کرد)

3-معتل ناقص: فعلی است که سومین حرف ریشة آن، حرف عله می باشد.

الف)ناقص واوی مانند: دعو(دعوت کرد، خواند)، تلو (تلاوت کرد)

ب)ناقص یائی مانند: رمی (پرتاب کرد)، هدی (هدایت کرد)

وجود حروف عله در ریشة فعل های معتل باعث می شود که تلفظ بعضی از صیغه ها دشوار یا غیر ممکن باشد به همین دلیل برای حل این مشکل تغییراتی در فعل های معتل به وجود می آوریم که به این تغییرات «اعلال» می گویند.

مثلاُ «قول» برای تلفظ راحت تر به «قال» تبدیل می شود و «یرمی» به «یرمیُ»، «لم تقول» به «لم تقل».

بنابراین به تغییراتی که در فعل معتل ایجاد می شود«اعلال» می گویند.[2]

انواع اعلال

در فعل معتل سه نوع اعلال (تغییر) بوجود می آید:(اعلال به قلب، اعلال به حذف، اعلال به اسکان)

الف)اعلال به قلب:

هرگاه یک حرف عله به حرف علة دیگری تبدیل شود به این نوع تغییر «اعلال به قلب»[3] می گویند.

مانند: قول  قال بیعباع            یخشیُیخشی

ب)اعلال به حذف:

هرگاه حرف عله حذف شود به این نوع تغییر، «اعلال به حذف» می گویند.

مانند:یدعوون یدعون                      لم یقول لم یقل

ج)اعلال به اسکان:

هرگاه حرف علة متحرک، ساکن شود به این نوع تغییر «اعلال به اسکان» می گویند.

مانند: یرمی  یرمی                         یقول  یقول

سؤال: اعلال فعل های معتل بر چه اساسی و با توجه به چه قواعدی انجام می شود؟

جواب: اگرچه اعلال هریک از سه نوع معتل (مثال، اجوف، ناقص) را باید جداگانه یاد گرفت اما بعضی از قواعد و اصول اعلال وجود دارد که تقریباً در اکثر فعل های معتل اجرا و رعایت می شود.

اصول اعلال

1-معمولاً حرف عله متحرکی که حرف قبلی اش ساکن باشد، حرکتش را به حرف قبلی منتقل می کند(و خودش ساکن می شود)

مانند: یَبِیْعُ  یَبِیْعُ                 یَقْوُلُ یَقُوْلُ (اعلال به اسکان)

2-هرگاه دو حرف ساکن کنار هم قرار گیرند به این حالت «التقای ساکنین» می گویند که باید این حالت را از بین برد بنابراین حرف علة ساکن را حذف می کنیم (برای رفع التقای ساکنین)[4]

یقولن یقلن                        یقول لم یقول لم یقل

3-معمولاً حرف عله متحرک باید با حرکت حرف قبل از خودش تناسب[5] داشته باشد در غیر این صورت باید به حرف علة متناسب با حرکت ماقبل خود، تبدیل شود.

تناسب حرف با حرکت ماقبلش عبارتست از: فتحه با الف(َ ا)- کسره با یاء(ِ-ی)- ضمه با واو(ُ و)

مانند: قول  قال                   بیع  باع

دو تذکر مهم:

1-صداهای کشیدة (ا-و-ی) در حقیقت حرکتشان ساکن می باشد (دانستن این مورد برای تشخیص التقای ساکنین، ضروری است)

2-در همة فعل های ماضی معتل، تغییرات صیغه های 6 تا 14 دقیقاً همانند هم می باشد بنابراین اگر در صیغة (6) ماضی اعلال انجام شود همان اعلال در بقیة صیغه ها نیز تا صیغة (14) انجام شود.

اعلال فعل ها (مثال، اجوف، ناقص)

تذکر مهم: همانطوریکه می دانید حرکت عین الفعل در ریشه های مختلف با هم تفاوت دارد و این تفاوت حرکت در چگونگی اعلال ها بسیار مؤثر و مهم است.[6]

معتل مثال:               وعد ِ  یوعد (وعد-یعد)

                             وهب َ یوهب (وهب- یهب)

الف-ماضی

معتل مثال در ماضی هیچ اعلالی ندارد و مانند فعل های معمولی صرف می شود.

وعد وعدا وعدوا وعدت وعدتا وعدن  / وعدت وعدتما وعدتم وعدت وعدتما وعدتن / وعدت وعدنا

وهب وهبا وهبوا وهبت وهبتا وهبن / وهبت وهبتما وهبتم وهبت وهبتما وهبتن  / وهبت وهبنا

ب-مضارع

معتل مثال واوی در مضارع در تمامی صیغه ها حرف عله حذف می شود(اعلال به حذف)

یوعد  یعد                          یوهب  یهب

یعد یعدان یعدون تعد تعدان یعدن / تعد تعدان تعدون تعدین تعدان تعدن / اعد نعد

یهب یهبان یهبون تهب تهبان یهبن / تهب تهبان تهبون تهبین تهبان تهبن/ اهب نهب

الف)شش صیغة امر مخاطب از ریشة (وعد ِ)، (وهب َ) را بنویسید.[7]

ب)در جملة زیر، فعل معتل و نوع آن را مشخص کنید.


[1] -در اصل حروف علّه فقط دو حرف «و،ی» می باشد و تمام فعل های معتل که در ریشة آن ها «ا» وجود دارد این الف در اصل «و» یا «ی» بوده و به خاطر اعلال تبدیل به «ا» شده مثل «قال» که در اصل «قول» می باشد و «باع» که در اصل «بیع» می باشد به همین دلیل هر یک از انواع معتل (مثال، اجوف، ناقص) به دو قسمت «واوی» و یا «یائی» تقسیم می شوند.

[2] -ضمناً تعداد کمی از فعل های معتل وجود دارد که دو حرف اصلی آنها حرف عله است به این نوع فعل ها معتل «لفیف» می گویند مانند «روی» (روایت کرد) «هوی» (درخواست، دوست داشت) «وقی» (محافظت کرد) «وفی» (وفا کرد) و

[3] -«قلب» از نظر لغت به معنی «عوض کردن» و «تبدیل کردن» است.

[4] -اینجا «رفع» یعنی از بین بردن و «رفع التقای ساکنین» یعنی از بین بردن حالت التقای ساکنین زیرا دو ساکن کنار هم قابل تلفظ نیست.

[5] -«تناسب» در اینجا یعنی مناسب بودن و هماهنگ بودن که در برخی از کتاب ها بجای تناسب، «تجانس» گفته که به همین معنی است.

[6] -به همین دلیل در کتاب ها حرکت عین الفعل مضارع در کنار فعل نوشته می شود مثلاً وعد «  »یعنی عین الفعل مضارع مکسور است (یوعد) وهب «   » یعنی عین الفعل مضارع مفتوح است (یوهب)، قول«ُ» یعنی عین الفعل مضارع مضموم است یقول . .

 


دانلود با لینک مستقیم


فعل معتل و قواعد عربی