دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
نوع فایل: word
قابل ویرایش 20 صفحه
چکیده:
این مقاله، نگاهی اجمالی دارد به سیر تدوین معاجم و واژهنامههای عربی به عربی از قبل از اسلام تاکنون. قبل از اسلام در بین اعراب، فرهنگهای شفاهی رایج بود ولی کمکم با ظهور و گسترش اسلام، لزوم تدوین فرهنگها و معاجم لغوی به صورت مکتوب احساس گردید. لذا پایههای تدوین واژهنامهها با اتخاذ یکی از چهار شیوة معجمنویسی بنا نهاده شد. معاجم و کتب لغت فراوانی در این رابطه تالیف شدند وبا گذشت زمان بر غنای مجموعه افزوده شد. از جمله این کتب لغات، کتابهای «العین»، «التهذیب اللغه»، «المحیط»، «البارع فی اللغه»، «المحکم»، «الجمهره اللغه»، «المقاییس»، «مجملاللغه»، «الصحاح»، «العباب»، «لسانالعرب»، «قاموسالمحیط»، «تاجالعروس»، «اساس البلاغه»، «محیطالمحیط»، «اقرب الموارد»، «المنجد فیاللغه»، «معجمالوسیط» میباشند.
مقدمه:
قبل از اسلام، اعراب توجه چندانی به تحصیل علم از جمله علم صرف و نحو نداشته و تحصیل آن را جزو صنایع و حرف میدانستند و سرودن اشعارشان صرفاً براساس شرایط آب و هوائی و نژاد و فطرتشان بود. ولی به دلیل رفت و آمد عربها با بیگانگان و انحراف تدریجی در لغت زبان عربی و از طرفی گسترش اسلام در بین مردم غیرعرب، فراگیری زبان عربی به عنوان زبان دین لازم شناخته شد تا مردم تازه مسلمان در فهم معانی قرآن و احادیث دچار اشتباه نشوند و یا قرآن دستخوش تحریف نگردد. در نتیجه کمکم لغتشناسی و فرهنگنویسی و تدوین لغتنامهها مورد توجه قرار گرفت.
فهرست مطالب:
چکیده
مقدمه
روش اول
روش دوم
روش سوم
روش چهارم
منابع و مآخذ:
(1) ابن خلدون، عبدالرحمان بن محمد، «مقدمه ابنخلدون»، ترجمه محمد پروین گنابادی، چاپ پنجم ]تهران[: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1366، ج2، ص 1162.
(2) دهخدا، علی اکبر، «مقدمه لغت نامه دهخدا»، تهران: دانشگاه تهران، موسسه انتشارات و چاپ، زمستان 1373، ذیل «بحثی درباره کتابالعین و مولف آن»، ص 176.
(3) الفراهیدی، خلیلبن احمد، «العین»، چاپ دوم، موسسه دارالهجره، 1409ق، ج1، ص9.
(4) عطار، احمد عبدالغفور، «مقدمه الصحاح»، مصر: دارالکتاب العربی، ]بیتا[، ص 54-56
(5) الازهری، ابیمنصور محمدبن احمد، «تهذیب اللغه» چاپ اول، بیروت: داراحیاء التراث العربی، 1421هـ - 2001م، ج1، ص18، 26، 27، 49.
(6) مقدمه الصحاح، ص 98.
(7) ابن منظور، محمدبن مکرم، «لسانالعرب المحیط»، بیروت: دارلسانالعرب، 1408هـ-1998م، ج1، ص «خ»
(8) مقدمه الصحاح، ص 87، 90، 91، 97، 98.
(9) ابن سیده، علیبن اسماعیل، «المحکم و المحیط الاعظم فی اللغه»، تحقیقی از مصطفی السقا و دکتر حسین نصّار، چاپ اول، مصر: مصطفی البابی الحلبی و اولاده، 1377هـ - 1958م، ج1، ص15، 16.
(10) مقدمه لغتنامه دهخدا، ذیل «تدوین لغتتازی به وسیله ایرانیان»، ص 191.
(11) لسانالعرب، ج1، ص «خ»
(12) بیهقی، احمد بن علی، «تاج المصادر»، چاپ اول، تهران: موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1366، ج1، ص بیست و هشت.
(13) ابن درید، محمدبن حسن، «الجمهرهاللغه»، بیروت: دارصادر، ج 1، ص18 و 33.
(14) ابن فارس، احمدبن فارس، «معجم مقاییس اللغه»، چاپ اول، بیروت: دارالکتب العلمیه، 1420هـ - 1999م، ج1، ص 3.
(15) مرتضی زبیدی، محمدبن محمد، «تاجالعروس من جواهر القاموس»، ]بیجا[: نشر دارالهدایه، 1965م-1385ق، ج1، ص «و»
(16) ابن فارس، احمدبن فارس، «مجملاللغه»، چاپ اول، بیروت: موسسه الرساله، 1404هـ - 1984م، ج2-1، ص 7، 33، 39، 40، 46، 49.
(17) تاجالمصادر، ج1، ص بیست و نه.
(18) دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، ج2، ذیل «اسماعیل»، ص 2121.
(19) مقدمه صحاح، ص 120-124، 129
(20) تاجالمصادر، ج1، ص بیست ونه
(21) مقدمه لغتنامه دهخدا، ذیل «تدوین لغات تازی به وسیله ایرانیان»، ص 192
(22) لغتنامه دهخدا، ج1، ذیل «ابن منظور»، ص 313
(23) فیروزآبادی، محمدبن یعقوب، «القاموس المحیط»، بیروت: دارالفکر، 1983م - 1403ق، ج1، ص مقدمه
(24) مقدمه لغتنامه دهخدا، ذیل «تدوین لغت تازی به وسیله ایرانیان»، ص 191، 195
(25) لغتنامه دهخدا، ج8، ذیل «زبیدی»، ص 11200
(26) مقدمه لغتنامه دهخدا، ذیل «تدوین لغت تازی به وسیله ایرانیان»، ص 195
(27) تاجالمصادر، ج1، ص بیست و نه
(28) همان، ص سی
(29) زمخشری، محمودبن عمر، «اساس البلاغه»، بیروت: دارصادر، 1399هـ -1979 م، ص6
(30) بستانی، بطرس، «محیطالمحیط: قاموس مطول للغه العربیه»، لبنان: مکتبه لبنان ناشرون، 1993م، ص مقدمه
(31) الخوری الشرتونی اللبنانی، علامه سعید، «اقرب الموارد فی فصح العربیه و الشوارد»، چاپ اول، دارالاسوه للطباعه و النشر، 1374هـ - 1416ق، ج1، ص 7
(32) معلوف، لوئیس، «المنجد فی اللغه»، چاپ چهارم، انتشارات پیراسته، 74، ص هـ
(33) انیس، ابراهیم،و دیگران، «المعجم الوسیط»، تهران: نشر فرهنگ اسلامی، 1367، ج1-2، ص دو تا هشت