فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله آمپول مگسترون

اختصاصی از فی ژوو دانلودمقاله آمپول مگسترون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 



 

جلوگیری با آمپول
روش اول **آمپول مگسترون
یک روش تزریقی جلوگیری از بارداری است و با تزریق آن تا سه ماه از بارداری پیشگیری خواهد شد. مکانیسم عمل آن مشابه قرصهای ضد بارداری می باشد و اثر بخشی آن بیش از 99 درصد است. با توجه به فاصله زیاد بین تزریقها و نداشتن مشکلاتی که خوردن قرصها دارند مانند فراموش شدن – سر موقع خوردن و غیره روش خوبی جهت جلوگیری می باشد احتیاطها و عوارض آن تقریبا مشابه عوارض قرصهای بارداری است که در قسمت مربوطه توضیح داده شده است بهتر است کسانی که تازه ازدواج کرده اند در ابتدا از قرصهای جلوگیری از بارداری استفاده نمایند و در صورت عدم بروز عارضه نسبت به تزریق این آمپولها اقدام نمایند
روش دوم ** آمپول سیکلوفم
روش دیگری است که با تزریق آن خانمها می توانند از بارداری جلوگیری کنند و زمان جلوگیری با تزریق این آمپول یک ماه می باشد و اثر بخشی آن 99 درصد است بدیهی است که برای ادامه روش باید ماهی یکبار این آمپول تزریق شود
پیشگیری با مگسترون

 

DMPA یا مگسترون یک روش تزریقی پیشگیری از بارداری است. اینآمپول حاوی ماده موثره دپ ومدروکسی پروژسترون استات است و تا سه ماه از بارداری پیشگیری می‌نماید.‌ مگسترون از طریق 3 مکانیسم زیر، تاثیر خود در پیشگیری از بارداری را اعمال می‌کند:
)1 جلوگیری از تخمک‌گذاری
)2 دشوار نمودن رسیدن اسپرم به رحم از طریق افزایش غلظت ترشحات دهانه رحم
)3 تاثیر بر مخاط داخلی رحم (اندومتر.)
اثربخشی این روش در سال اول استفاده بیش از 99/7 درصد است.
مزایای استفاده از مگسترون:
اثربخشی بالا
آسانی استفاده
فاصله‌های استفاده نسبتاً طولانی‌مدت (هر 3 ماه یک بار)
این روش برای افرادی که با استفاده مداوم و هر روزه از یک روش مشکل دارند، مانند افراد فراموشکار، مناسب است
کاهش ابتلا به سرطان‌های رحم و تخمدان، بیماری‌های التهابی لگن، کم‌خونی، فیبروم رحم، اندومتریوز، حاملگی خارج از رحم، کاندیدیازیس (نوعی بیماری قارچی واژن)، سندرم قبل از قاعدگی (پی.

 

ام.اس) و درد زمان قاعدگی
افزایش ندادن عوارض استروژنی به دلیل نداشتن استروژن
مناسب برای افراد مبتلا به دیابت و بیماری تیرویید
قابل استفاده در هر دوره سنی
قابل استفاده در دوران شیردهی
افزایش شیر مادر
تداخل نداشتن با تماس جنسی
عدم نیاز به قطع مصرف قبل از اعمال بزرگ جراحی
مناسب برای بیماران تشنجی (اگر با مصرف داروهایی مانند کاربامازپین و فنی تویین هم‌زمان نباشد.)

 

 

 

معایب این روش هم عبارتست از:
تاخیر در بازگشت باروری
لزوم تزریق در فاصله‌های زمانی سه ماهه
عدم پیشگیری از بیماری‌های مقاربتی ازجمله ایدز
احتمال افزایش وزن
آمنوره (قطع عادت ماهیانه)

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  13  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله آمپول مگسترون

دانلود مقاله زکریای راضی

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله زکریای راضی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

ابوبکر محمد پسر زکریای رازی فیلسوف و عالم طبیعی و شیمی دان و پزشک بزرگ ایران عالم اسلامی و ملقب به جالینوس المسلمین از مفاخر مشاهیر جهان و یکی از نوابغ روزگار قدیم است. تولد او در اوایل شعبان سال 251 هجری در ری اتفاق افتاد و در همین شهر به تحصیلات خود در فلسفه و ریاضیات و نجوم و ادبیات مبادرت کرد و بعید نیست که توجه او به تحصیل علم کیمیا نیز در ایام جوانی جلب شده باشد.
توجه و اشتغال وی به علم طب بعد از سنین جوانی و بنابر قول ابوریحان بیرونی پس از مطالعات و تجارب آن استاد در کیمیا جلب و عملی شده و نتیجه عارضه پی بوده که در چشم وی از تجارب کیمیا وی پدید آمده بود نوشته اند:
رازی در سی سالگی به بغداد رفت و چون بر بیمارستان مقتدر گذر کرد به طب دلبستگی یافت و به تحصیل این علم پرداخت و چون در آن چیره دست شد، به ری بازگشت و به خدمت منصوربن اسحاق حاکم ری در آمد و سرپرست بیمارستان ری شد. بعدها به بغداد رفت و ریاست بیمارستان مقتدر را بر عهده گرفت و شهرت وی در بغداد به جایی رسید که سابقه نداشت.
محل و تاریخ وفات محمد رازی به درستی مشخص نیست، بیرونی وفات او را در ماه شعبان سال 313 هجری نوشته و تعداد تألیف های وی را بیش از پنجاه و شش کتاب و رساله دانسته است.
از مهمترین آثار او یکی «الحاوی» است که به نظر از «قانون» ابن سینا مهمتر است. این کتاب چند قرن مورد مطالعه و مراجعه، بلکه تنها کتاب اصلی درسی طب به شمار می رفته است. الحاوی دائره المعارفی بوده که اکنون تمام آن در دست نیست.
محمد رازی این کتاب را به صورت یادداشتهای متعددی تهیه کرده بود و بعد از مرگ وی به دستور ابن عمید از روی یادداشتهای او کتاب را استنساخ و تنظیم کردند. مقدار زیادی از نتایج آزمایشها و مطالعات رازی در این کتاب جمع است.
اثر دیگر رازی «طب المنصوری» است که به نام منصور بن اسحاق حاکم ری تألیف و تنظیم شده است. طب المنصوری و برخی از رساله های طبی دیگر محمد رازی به زبان لاتینی ترجمه و چاپ شده و مورد استفاده اروپاییان بوده است.
کتاب «من لا یحضره الطبیب» اثر دیگر وی شامل دستورهای ساده برای معالجات گوناگون است. کتاب دیگر او «برء الساعه» است.
در علم کیمیا باید رازی را سرآمد دانشمندان اسلامی دانست. از کارهای مهم او که متکی به آزمایشهای متعدد بوده، کشف جوهر گوگرد (اسید سولفوریک) و الکل است.
محمد رازی کتابهای متعدد در کیمیا به رشته تحریر در آورده است که از آن جمله «کتاب الاکسیر» و «کتاب التدبیر» را باید نام برد.
این فیلسوف و پزشک نامی ایران علاوه بر علم وسیع کیمیا و پزشکی جهانگیر، در فلسفه نیز دارای تحقیقات عمیقی است که مورد توجه و اهمیت می باشد. از کتابها و آثار فلسفی او اکنون جز تعداد معدودی در دست نیست، ولی آن چه از فهرست بیرونی و سایر مأخذ بر می آید. وی کتابهای متعدد در کلیات مسایل طبیعی و منطقیات و ما بعدالطبیعیه داشته است و آنها عبارتند از کتابهای: سمع الکیان الهیولی الصغیر و الهیولی الکبیر. (ابن ندیم: کتاب الهیولی المطلقه و للجسم محرکا من ذاته طبعا – فی العاده – المدخل الی المنطق – کتاب البرهان – کیفیه الاستدلال – العلم الالهی علی رای سقراط العلم الالهی الکبیر فی الفلسفه القدیمه – رساله در انتقاد اهل اعتزال – قصیده الهیه – الحاصل فی العلم اللهی – الشکوک علی ابرقلس – ردنامه فرفوریس به انابون المصری – النفس الصغیر – النفس الکبیر – الطب الروحانی - فی السیره الغلسفیه – امارات الاقبال الدوله و چند رساله دیگر فلسفی که در رد بر مخالفان خود در مسئله قدم هیولی و لذت و معاد و ناقدان خود بر علم الهی ورد بر سیس ثنوی نگاشت.
کتاب دیگری نیز در رد نبوات و در نقض ادیان داشت به نام «فی النبوات» و شاید برای تکمیل اقوال خود در همین کتاب، کتاب معروف دیگر خود را به نام «حیل المتنبین» مشهور به «مخاریق الانبیاء » نگاشته بوده است.
محمد رازی علاوه بر تالیف های فلسفی، شروح و جوامعی هم از آثار متقدمین مانند ارسطو و افلاطون داشت. از افلاطیون رساله طیماوس را شرح کرد و از ارسطو جوامعی در منطق چون جوامع قاطیفوریاس و باری ارمینیاس و انالوطیقا ترتیب داد و نیز کتابی در منطق به روش و با اصطلاحات متکلمین اسلام تدوین کرد. دائره المعارف دانشمندان علم و صنعت درباره محمد بن زکریای رازی آمده است.
محمد رازی نه فقط در طب به تجربه دست می زد بلکه آزمایش را در کلیه مباحث علوم طبیعی ضروری می دانست. وی آزمایشهای شیمیایی خود را با چنان دقتی تشریح و توصیف کرده که امروزه هم هر شیمی دانی می تواند عیناً آن را مجددا به معرض آزمایش درآورد. رازی مواد شیمیایی را طبقه بندی کرد، در بابی وزن مخصوص تحقیقاتی به عمل آورد و به اکتشافات مهمی از قبیل اکتشاف الکل و اسید سولفوریک نایل آمد. وی نخستین کسی است که کلیه اشیای عالم را به سه طبقه حیوانات، نباتات، جامدات تقسیم کرده است.
مسعودی در کتاب التنبیه و الاشراف گفته است که: رازی در سال 310 هجری کتابی در سه مقاله راجع به فلسفه فیثاغوری نگاشت و بعید نیست این توجه به فلسفه فیثاغوری جدید نتیجه تعلم رازی نزد ابوزید بلخی بوده باشد که از شاگردان کندی و متوجه فلسفه فیثاغوری جدید بود.
محمد رازی در پایان عمر به سبب کثرت کار و مطالعه نابینا شد.

 

 

 


روز داروسازی، یاد آور درخشش علم طبابت در ایران
از اوایل قرن پنجم میلادی که تعصبات مذهبی در اروپا به اوج خود رسیده بود،‌ عده زیادی از پزشکان و داروسازان از اروپا طرد شدند، و ایران را بهترین پناهگاه دانستند و با مساعدت شاهپور اول به خدمت دانشگاه جندی شاپور درآمدند و بالاخره جندی شاپور به مرکز تجمع اندیشه های یونان، هند، آسیای غربی و ایران تبدیل شد و علم پزشکی و داروسازی در آن رونق چشم گیر یافت.
برای اولین بار رشته پزشکی از داروسازی تفکیک شد و نیز کتاب های داروسازی و طبی حکمای یونانی چون ارسطو، سقراط و جالینوس در این دانشگاه به فارسی ترجمه شد. در دانشگاه جندی شاپور تدریس را پزشکان ایرانی، یونانی،‌ سریانی و هندی به عهده داشتند و زبان رسمی این دانشگاه یونانی بود ولی داروسازی به زبان پارسی تدریس می شد. زیرا پزشکان ایرانی در امور داروسازی مهارت خاصی داشتند به طوری که اولین داروسازی در دنیا به دست شاپور بن سهل نوشته شد. در جندی شاپور بالاخره طبی به وجود آمد که حاصل دانش و تجربیات طب ایرانی، یونانی، هندی بود و طب ایرانی قبل از اسلام نام گرفت. این طب پایه و اساس طب «ابن سینا» است.

ظهور اسلام
پس از حمله اعراب در زمان خلافت عمر، جندی شاپور به تصرف ابوموسی اشعری در آمد اما بیمارستان جندی شاپور همچنان برقرار بود تا آن که منصور وانقی سر سلسله خلفای عباسی، جبرائیل بن بختیشوع و عده دیگری از حکما و دانشمندان جندی شاپور را به بغداد برد و با این اقدام (خلیفه عباسی) بغداد که در آن روز پایتخت کشورهای اسلامی بود، مرکز علم پزشکی شد و در زمان مامون قسمت عمده کتاب های علمی فارسی، سریانی و هندی به زبان عربی ترجمه شد. ترجمه کتب به زبان عربی زمینه را برای پیشرفت علمی سایر دول اسلامی فراهم آورد. در ایران نیز به محض آن که پادشاهان آل بویه،در 320 هجری قمری (922 ـ م) استقلال از دست رفته خود را باز یافتند، عضدالدوله پادشاه آن سلسله به بغداد آمد و با وجود خلیفه عباسی عملاً زمام امور ممالک اسلامی را به دست گرفت و به ترویج علم و تاسیس موسسات خیریه پرداخت. از آن جمله احداث نخستین بیمارستان به نام «بیمارستان عضدیه» در شهر بغداد بود و پس از آن با همت بزرگان ایران نه تنها در بغداد بلکه در بسیاری از شهرهای مهم ایران مانند نیشابور، بلخ، بخارا دانشکده و بیمارستان های مهم دایر شد که بخش داروسازی بیمارستان را «شرابخانه» می نامیدند و یکی از مهمترین بخش های بیمارستان به شمار می رفت و نیز سرپرست بخش داروسازی را «مهتر» می گفتند. بنابراین ایرانیان را باید پایه گذار تشکیلات صحیح داروسازی در بیمارستان دانست. یکی از مهمترین و معروفترین آنها بیمارستان و مدرسه نظامیه است که به همت وزیر لایق ایران، خواجه نظام الملک طوسی دایر شد. (نیمه اول قرن هفتم) که بزرگترین علمای آن روز در این مدارس تربیت یافتند. چنانکه شیخ سعدی به شاگردی در این مدرسه افتخار می کرد.

ابوبکر محمد بن زکریای رازی
«ابوبکر محمد بن زکریای رازی» از مفاخر دانشمندان ایران و جهان و کاشف الکل در 5 شهریور ماه سال 209 هجری شمسی در ری متولد شد. رازی هوشی سرشار و حافظه ای قوی در فراگیری علوم داشت و با اینکه از 40 سالگی بطور جدی به کسب علوم پرداخت در مد ت 20 سال به پیشرفتهای خارق العاده ای در علوم مختلف دست یافت. رازی کاشف بزرگ ایرانی دهها تألیف از خود به یادگار گذاشته است که از آن جمله به آثارش در «علوم پزشکی، ریاضیات، نجوم، الهیات و کیمیا» و دهها کتاب دیگر درباره موضوعات مختلف می توان اشاره کرد. «الحاوی» یکی از مهمترین کتاب های رازی است که شامل همه نظرات پزشکی قبل از خود اوست و به قول مورخان اروپایی بزرگترین دایره المعارف طبی به زبان عربی است اما عمر زکریای رازی مهلت نداد تا آن را به اتمام برساند. 412 صفحه از کتاب «الحاوی» درباره داروسازی است و نیز یکی از آثار ارزنده رازی کتابی است که در موزه آستان قدس موجود است. او در این کتاب شکل گیاهان دارویی را نیز ترسیم کرده است. رازی این نابغه علم شیمی و داروسازی علاوه بر تألیفات ارزشمند متعدد، بزرگترین نتیجه تحقیقات علمی خود یعنی «الکل» را که کشف آن کاری در خور ستایش و خدمتی ارزنده به جهان علم بود از خود به یادگار گذاشت. سالروز تولد زکریای رازی در ایران روز داروسازی نام گرفته است.
اطلاعات بیشتر...

فرقه اسماعیلیه، تولید کنندگان گیاهان دارویی
به موازات پیشرفت های چشمگیر در علوم داروگیاهی، مصارف آن در میان مردم نیز افزایش می یافت و تولید این نوع گیاهان شغل پردرآمدی برای تولید کنندگان محسوب می شد. به طوری که در اواخر قرن پنجم هجری، پیروان حسن صباح، در تولید و صدور گیاهان دارویی نقش فعال داشتند و بدین طریق بخش عمده ای از بودجه اداره کشور خود را تأمین می کردند. به اعتقاد برخی تاریخ نویسان اطلاق نام «حشیشیون» به معنی گیاه شناسان یا گیاهیون به پیروان حسن صباح، به همین مناسبت بوده است. ادوات ساخت داروهای گیاهی و تأسیس داروخانه در طی چهار قرن شکوفایی علم طب و داروسازی در ایران در اکثر شهرهای بزرگ چون بغداد، بلخ، بخارا و نیشابور، دانشکده و بیمارستان های بزرگی تأسیس شد که یکی از مهم ترین بخش های مراکز درمانی را «شرابخانه» یا داروخانه تشکیل می داد و سرپرست آن را «مهتر» می نامیدند. بدین سبب ایرانیان را ابداع کننده داروخانه یا داروسازی در بیمارستان ها می نامند. شیخ فریدالدین عطار یکی از حکماء و عرفای نامی ایران، مدت ها به این حرفه اشتغال داشت و موفق به ساخت انواع هاون، ظروف و ابزارهای داروسازی شد. وی توانست تحولات تازه ای در صنعت داروسازی و ترکیبات آن به ارمغان آورد.

 

 

 

سالروز تولد "زکریای رازی" شیمی‌دان و فیلسوف بزرگ جهان

فردا،پنجم شهریورماه سالروز تولد "ابوبکر محمد زکریای رازی" شیمی‌دان ، پزشک ، فیلسوف و عالم اسلامی است که ملقب به "جالینوس المسلمین " بود.
وی در سال ‪ ۲۰۹‬هجری شمسی در ری متولد شد.
رازی ، هوشی سرشار و حافظه‌ای قوی در فراگیری علوم داشت و با اینکه از ‪ ۴۰‬سالگی بطور جدی به کسب علوم پرداخت ، در مدت ‪ ۲۰‬سال به پیشرفتهای خارق‌العاده‌ای درعلوم مختلف دست یافت.
توجه و اشتغال وی به علم طب بعد از سنین جوانی و به‌قول ابوریحان بیرونی ، پس از مطالعات و تجارب آن استاد در کیمیا ، عملی شده بود.
"الحاوی"از مهمترین آثار زکریای رازی است،این کتاب هرچند که تکمیل نشده باقی ماند اما چند قرن مورد مطالعه قرار گرفت بطوری که مورخان اروپایی ، آن را بزرگترین دایره‌المعارف طبی به زبان عربی می‌دانند.
رازی این کتاب را به صورت یادداشتهای متعددی تهیه کرده بود و بعد از مرگ وی به دستور ابن عمید از روی یادداشتهای او کتاب را استنساخ و تنظیم کردند. بخش زیادی از نتایج آزمایشها و مطالعات رازی در این کتاب جمع است.
"طب المنصوری " از دیگر آثار رازی است که به نام منصور بن اسحاق حاکم ری تالیف و تنظیم شده‌است. طب المنصوری و برخی از رساله‌های طبی دیگر محمد رازی به زبان لاتین ترجمه و چاپ شده و مورد استفاده اروپاییان قرارگرفته است.
در علم کیمیا باید رازی را سرآمد دانشمندان اسلامی دانست.
از کارهای مهم او که متکی به آزمایشهای متعدد بوده، کشف جوهر گوگرد (اسید سولفوریک) و الکل است.
رازی کتابهای متعدد در کیمیا به رشته تحریر در آورده‌است که از آن جمله کتاب الاکسیر و کتاب التدبیر را باید نام برد.
این فیلسوف و پزشک نامی ایران علاوه بر علم وسیع کیمیاو پزشکی، در فلسفه نیز دارای تحقیقات عمیقی است که مورد توجه و اهمیت است.
رازی، نه فقط در طب ، تجربه کسب کرد بلکه آزمایش را در کلیه مباحث علوم طبیعی ضروری می‌دانست.
وی،آزمایشهای شیمیایی خود را باچنان دقتی تشریح وتوصیف کرده که امروزه هر شیمی دانی می‌تواند عینا آن را مجددا به معرض آزمایش درآورد.
رازی، مواد شیمیایی را طبقه‌بندی کرد و به اکتشافات مهمی از قبیل اکتشاف الکل و اسید سولفوریک نایل آمد.
وی، نخستین کسی است که‌کلیه اشیای عالم را به سه طبقه حیوانات، نباتات، جامدات تقسیم کرده‌است.
محل و تاریخ وفات محمد رازی به درستی مشخص نیست، ابوریحان بیرونی وفات وی را در ماه شعبان سال ‪ ۳۱۳‬هجری نوشته و تعداد تالیف‌های وی را بیش از ‪ ۵۶‬کتاب و رساله دانسته است.
پنجم شهریورماه به مناسبت سالروز تولد محمد زکریای رازی ، روز داروسازی در کشور نامگذاری شده‌است.

 


گفت‌وگو با مجید جعفری، کارگردان نمایش”زندگی زکریای رازی”
۸۴/۱۱/۱ - ۹:۵۷ - ایران تئاتر


نیلوفر رستمی:
”زندگی زکریای رازی”نوشته عبدالحی شماسی و کارگردانی مجید جعفری از جمله نمایش های شرکت کننده در بخش منتخب تولیدات ٨٤ است که در روز اول و دوم جشنواره بیست و چهارم در تالار وحدت به روی صحنه رفت. این نمایش قبل از جشنواره نیز در این تالار به روی صحنه بود. مجید جعفری قبل از این چندین نمایش سیاه بازی، تعزیه و نمایشنامه‌های کلاسیک جهان را کار کرده است. از تجربه‌های کارگردانی او می‌توان به نمایش‌های”آنک وصال”، ”صعود و سقوط مقاومت پذیر آرتو و اوئی”، ”آنتیگونه”، ”هملت” و... نام برد. در این نمایش میکائیل شهرستانی، صنم صالحی، مجید فروغی، اسماعیل بختیاری، رضا مختاری و ... بازی می‌کنند.
طی سال‌ها فعالیت نشان داده‌اید که به شاخه‌های متفاوت از تئاتر علاقه‌مندید، شما مدت‌ها نمایش سیاه بازی کار می‌کردید، بعد رفتید سراغ نمایش‌هایی مانند”خسیس”، ”هلمت” و”آنتیگونه” و حالا هم”زکریای رازی”. از این چندگانگی علاقه‌تان بگوئید.
سه کار سیاه بازی در سال‌های دور داشتم. سیاه بازی را بسیار دوست دارم چون نمایش سنتی ایرانی است و شگردهای جالب نمایشی را در بطن خود دارد که می‌توان از آن‌ها برای کارهای امروزی استفاده کرد. من حتی تعزیه هم کار کرده‌ام. معتقدم اگر سنت‌های نمایشی خود را بشناسیم، با تئاترهای جهان هم نمی‌توانیم به درستی برخورد کنیم. اگر من ایرانی تئاتر را با اجرای”هملت” شروع کنم، موفق نخواهم شد. من هیچ ابایی ندارم از گفتن این که اول سیاه بازی و تعزیه کار می‌کردم بعد رفتم سراغ”هملت” و”آنتیگونه” و”خسیس” و ... همان قدر هملت برایم مهم است که نمایش”بیا تا گل برافشانیم”، حتی شاید بیشتر از هملت. من وقتی نمایش”خسیس” را اجرا کردم به گمان خیلی‌ها خوب بود. خودم هم همین دریافت را داشتم. ای کاش جوان‌ها هم در مسیر تئاتری خود ابتدا با نمایش‌های سنتی خودمان آشنا می‌شدند و بعد می‌رفتند سراغ نمایش‌های بزرگ جهان.
چرا از بین اندیشمندان ایرانی”زکریای رازی” را انتخاب کردید؟ این شخصیت برایتان چه ویژگی‌هایی داشت؟
زندگی”زکریای رازی” و اصولاً شخصیت این اندیشمند دارای ویژگی‌های ایرانی ـ اسلامی است. یک هویت ملی و اسلامی را در بطن خود داشت که من دوست داشتم. یعنی”زکریای رازی” یک ایرانی مسلمان و معتقد به ایرانیت و مذهب اسلام بود. وقتی می‌گوید من زکریا اهل ری و نه بغداد هستم. همین را نشان می‌دهد. برایم خیلی مهم بود در دوره‌ای که هویت آدم‌ها گرفته شده و آدم‌ها شبیه طبل تو خالی هستند تلنگری به آن‌ها بزنم، منظورم این نیست که به گذشته برگردند اما می‌خواستم با نشان دادن گذشته‌شان کاری کنم که آن‌ها به هویت خودشان نزدیک‌تر شوند. در ضمن می‌خواستم بگویم اگر در جامعه نوابغی هستند باید به آن‌ها کمک کنیم نه این که آن‌ها را رها کنیم تا منجر به چیزی مانند فرار مغزها شود. زکریای رازی خدمات بسیاری به جامعه بشریت کرد. او طب بشر را با مطرح کردن مسئله کالبد شکافی متحول کرد یا با اختراع الکل تحول عظیمی را در صنعت شیمی ایجاد کرد. اما بزرگان جامعه او برای این کشفیات بزرگ ارزش قائل نشدند و خواستند که او برایشان کیمیا بسازد! در این نمایش می‌خواستم بگویم چرا راه را برای چنین آدم‌هایی مسدود می‌کنیم؟ همچنین می‌خواستم به جوانان این شخصیت بزرگ را معرفی کنم و در ضمن بگویم شما هم می‌توانید مثل زکریا باشید وقتی بسیار درخشان‌تر از او در سرنوشت آینده بشر نقش داشته باشید و ... من خیلی دوست داشتم که فرصت بیشتری برای اجرا پیدا می‌کردیم تا تماشاگران بیشتری با این اندیشه‌های قشنگ آشنا می‌شدند اما این اتفاق نیفتاد. کاش اگر در تهران امکان اجرای بیشتر آن نیست به شکل تور بتوانیم در شهرستان‌های مختلف این نمایش را اجرا کنیم تا آن‌ها هم با مضامین این نمایش آشنا شوند.
شما در عالم برزخ و به شیوه تداعی خاطرات آن چه بر زندگی”زکریای رازی” گذشته در زمانی حدود 2 ساعت و اندی روایت کردید. آیا امکان نداشت که روایت‌ها فشرده‌تر و در زمان اندک‌تری اجرا می‌شد؟ شما از کسل شدن تماشاگر به دلیل زمان زیاد نمایش هراس نداشتید؟
من چون هر روز سر تمرین و اجرا حضور داشتم چنین چیزی را حس نکردم اگر لازم می‌دیدم حتی حذف می‌کردم. نمایش با روشی خاص پیش می‌رفت که مطمئن بودم این اتفاق نمی‌افتد. ما برای هر تکه روایت شروع، پایان و اوج قائل شدیم که می‌توانست هر کدام یک نمایش کوتاه و مجزا از بقیه تکه‌ها باشد. ما مرتب تماشاگر را با زاویه جدیدی از زندگی زکریا آشنا می‌کردیم. این نگاه در نوشتن، اجرا و بازی رعایت شده بود. من با وجود آن که بارها نمایش را دیده بودم اما باز هم کششی که در نمایش بود من را برای دیدن دوباره‌اش ترغیب می‌کرد و احساس نمی‌کنم جای نمایش از ریتم افتاده باشد. با تماشاگرانی هم که صحبت کردم هیچ کدام نگفتند که خسته شده‌ایم بلکه می‌گفتند ما نفهمیدیم چطور 2 ساعت گذشت! واقعاً یک نفر هم چنین چیزی که شما می‌گویید را نگفت. البته در ابتدا اجرای نمایش سه ساعت طول می‌کشید که در تمرین‌ها به 2 ساعت و 10 دقیقه تبدیل شد. یعنی چیزی حدود 40 دقیقه از نمایش کم شده است. البته چیزی از محتوا کم نشد.
چیزهایی مانند باقلا و تکرار آن به طنز در طول نمایش و یا پادشاه شکم بزرگ و یا مردی که ادا و اطوارهای بامزه درمی‌آورد. ظاهراً از همه این‌ها برای جذاب‌تر کردن روایت نمایشی استفاده کردید. اما این‌ها چیزهایی است که ما بارها به آن‌ها خندیده‌ایم و دیگر ذهنمان با این چیزها آشناست. به این که بار دیگر تماشاگر به این موضوعات نخندد، فکر کرده بودید؟
من هر جایی که فکر می‌کنم خنده بی‌فایده است از آن استفاده نمی‌کنم. اصلاً قرار نیست که تماشاگر این نمایش بخندد، قرار است که گریه کند. فقط لحظات جذابی را ایجاد کرده‌ام تا تماشاگرانم را روی صندلی نگه دارم چون معتقدم بعضی وقت‌ها اگر مسائل تلخ و فلسفی و پیچیده با چاشنی‌های دیگر شیرین نشود، تماشاگر اصلاً راضی به شنیدن نمی‌شود، ارتباطش را با نمایش قطع می‌کند. به خصوص که ما برای قشر خاصی نمایش‌مان را اجرا نمی‌کردیم. تماشاگران ما از طبقات و فرهنگ‌های مختلفی بودند و باید به کمک ترفندهایی آن‌ها را تا آخر نمایش نگه می‌داشتیم. باید چاشنی حزن و خنده در کنار هم باشد تا تماشای نمایش را حزن‌انگیز نکند.
آیا از همان ابتدا برای دو بازیگر نقش اصلی”میکائیل شهرستانی و صنم صالحی” را در نظر داشتید و یا بعد مجبور به تغییر شدید؟
مسلماً بازیگری که برای نقش زکریا انتخاب می‌شد، باید غیر از چهره و فیزیک خاص، صدای خوشی داشت و دستی هم در نواختن ساز. برای شخصیت”روشنک” هم باید بازیگری با چهره و فیزیک خاص انتخاب می‌شد. بقیه بازیگران این نمایش را در ذهن داشتم و انتخابشان هم کار سختی نبود اما به سختی توانستیم دو بازیگر اصلی نمایش را انتخاب کنیم. خیلی‌ها گرفتار بودند. با میکائیل شهرستانی هم همین مشکل را داشتم چون همزمان در یک نمایش دیگر به نام”خرده جنایت‌های زن و شوهری” هم بازی داشت. در کل بازیگرانی که برای شخصیت زکریا در نظر گرفته می‌شدند، یکی ساز بلد نبود، یکی صدای خوبی نداشت و یکی همه این‌ها را داشت اما جای دیگری گرفتار بود. خلاصه انتخاب بازیگر برای این شخصیت بسیار سخت بود تا عاقبت شهرستانی‌ که به معیارهای من نزدیک‌تر بود، انتخاب شد.
شما از موسیقی زنده و حرکات موزون در اجرایتان استفاده کردید. علت این که فکر کردید باید نمایش”زندگی زکریای رازی” همراه با موسیقی و حرکات موزون باشد، چه بود؟
ببینید با حرکات موزون و موسیقی راحت‌تر و در زمان کوتاه‌تر می‌توانستم به آن چه که می‌خواهم، برسم. ما در فضای برزخ کار می‌کردیم، مرتب مرده‌ها می‌آمدند و می‌رفتند و به نظرم استفاده از این ابزار بسیار کارآمد می‌رسید. این را هم بگویم که من در تئاتر اصلاً مقوله‌هایی مانند حرکات موزون و رقص و آواز را نمی‌فهمم. به نظرم استفاده از این‌ها تئاتر را تبدیل به شو می‌کند. منظورم اصلاً ارزش‌گذاری نیست فقط دیگر نمی‌توان اسم تئاتر را بر آن گذاشت.
خودتان در بروشور نمایش از طراح حرکات موزون گفته بودید.
می‌دانم، دارم سعی می‌کنم که افکارم را روشن‌تر بیان کنم. به نظر من حرکات موزون و موسیقی و آواز زمانی در نمایش معنا پیدا می‌کند که در حقیقت کارگردان از این عناصر برای بیان افکار خودش استفاده کرده باشد. آن وقت نه تنها نادرست نیست بلکه جذاب است. شخصیت اصلی نمایش من، زکریا اهل ساز و آواز بوده پس حتماً باید در نمایش تکه‌ای از موسیقی هم نواخته شود و زکریا آوازی هم بخواند چون جزء لاینفک زندگیش بوده و من که زندگی او را روایت می‌کنم نباید از این چیزها غافل بمانم اما نمی‌خواستیم کنسرتی در نمایش‌مان داشته باشیم. استفاده از حرکات موزون در این نمایش هم به ما کمک می‌کند تا به فضای نمایش نزدیک شویم.
پس از اجرای”هملت” تا به حال 4 سال می‌گذرد چرا در طی این سال‌ها فعالیتی در تئاتر نداشتید؟
این قدر سر نمایش‌های”هملت” و”آنتیگونه” اذیت شدم که دیگر ترجیح دادم مدتی کار نکنم. خارج از تئاتر خودم را مشغول کردم. منظور از اذیت شدن پرداخت نکردن دستمزد به موقع بود. البته مسئولان تقصیری ندارند. برای اجرای این نمایش مسئولان تالار رودکی همیاری کردند اما مشکل ما دریافت به موقع دستمزدها است، آن هم با عوامل حرفه‌ای که در این نمایش حضور داشتند. من واقعاً نمی‌توانم از آن‌ها توقع داشته باشم که چند ماه از زندگیشان را فدای هنر کنند بدون پول. الان هم تصمیم دارم چند سالی کار تئاتر نکنم تا بتوانم ضررهایم را پرداخت کنم. می‌دانم که مرکز هم نمی‌تواند کمکی بکند چون یک میلیارد و اندی بدهکار است. من از آن‌ها هم توقعی ندارم. فضای فرهنگی ما به طور کل دچار بلبشو شده و دچار فقدان برنامه است و مسئلان رده بالا وقتی متوجه ضرورت این هنر نباشند ما مجبور به پرداخت تاوانش هستیم.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله23    صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله زکریای راضی

دانلود مقاله حج

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله حج دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

حج با شکوه ترین جلوه توحید نقطه اوج ایمان رایت بلندوپرچم جاودانه اسلام ذخیره بزرگ الهی برای همه انسانها ورمز عزت واقتدار وعظمت مسلمین جهان است. کعبه نخستین بیت عتیق خانه محترم الهی
مطاف فرشتگان ورسولان وموحدان است که برای خیر وسعادت بشریت بپا گردیده < ان اول بیت للناس للذی بمکه مبارکه>
ومسجد الحرم حریم انوار و قبله نیایش خدا پرستان است که هر صبح وشام بسوی آننماز میگزارند ودر حیات وممات خویش رو بسوی آن دارند وحیث ماکنتم فولو وجوهکم شطره.
ومکه شهرنیایش ودعا وتضرع وبکا بلد امن پروردگار ومبحط وحی الهی ومحل نزول فرشتگان ومیعاد گاه طلایه داران رسالت توحید از آدم تا ابرهیم واز ابراهیم تا محمد(ص)واوصیای آن حضرت است.
وحرم حریم امن الهی است برای انسان ها وهمه جانداران وگیاهان وهر کسی بدان پناه برد از غضب خدادر امان است . جایجای مکه ومدینه کوهاودشتهایش گنجینه خاطرهای جاودانه ای است که دست زمان وحوادث زمین آنرا نسوده وبا حیات ایمان زنده وبا تاریخ زندگانی طلایه داران اسلام وختم رسولان وامامان
معصوم (ع)ورجال فضلیت وتقوا امیخته است واز این رواست که مکه مدینه حرم وکعبه از جغرافیا فراتر رفته وتاریخ جاودان هدایت ونهضت رهپویان وادی نور وعدل ومحبت تا قیام حضرت مهدی (عج)است.
وهریک ازمواقف ومشاهد ومناسک حج از میقات گرفته تا حرم وکعبه وصفا ومروه ورکن ومقام وعرفات منا ومشعر رازهای نمادین ورمزهای عمیق وعارفانه ای در درون دارد که دریغ است بدان توجه نشود.
اما مدینه شهر پیامبر شهر عشق وعاطفه باشکوه وجلایش ومسجد النبی باقبه خضرا وروضه ملوکتی ومنارهای نور که فضای عطر اگین بهشتی اش خاطرات نورانی ختم رسولان را تداعی می کند.
و بقیع بل گنجینه های ناشناخته وعقده های در گلو شکسته وزخم های عمیقی که بر سینه دارد از تاریخ مضلومیت وشهادت اولیای خد سخن می گوید.
قبا وشجره ومزار حمزه ومساجد کوچک وبزرگ ومحراب ها ومنارهای بلند هر یک تذکار نماز وگلبانگ اذان در طول چهارده قرن تاریخ اسلام است.
وحج زیرت تذکاری است از این خاطره ها ورازهای بی شمار .
حج فرا گیر ترین عبادتی است که جان وتن مال وتوان رنج وراحت زمزمه وتفکر وقوف وحرکت فردوجمع عقل وعشق گذشته واینده عبادت وسیاست ودنیا وآخرت رادر خودجای نهاده وهریک از مراحل آن سنگ محکمی است برای زائر که عیار جوهر ایمانش را به نمایش می گذارد.تا تسلیم پذیری اش رابیازماید وسهرا از ناسره متمایزسازد باتوجه به آثارمعنوی مادی فردی واجتماعی عبادی وسیاسی حج است که بر این فرضیه عظم تاکید فروان شده وقران کریم ان را حق خداوند بر بندگان خوانده است.
< ولله حج البت من استطاع الیه سبیلا>
اما هدف اصلی این تحقیق مروری است بر پاره ای از اسرار معنوی حج واشاراتی درباره مناسک واماکن تاریخی مکه ومدینه امید است که قبول حق قرار گیرد.

 

بخش اول

 

 

 

 

 


خداوند متعال برای اینکه انسان را فرشته خو کند به انسان دستور طواف حریم کعبه را مدهد که معادل بیت معمور در عرش خداونداست چون فرشتگان اطراف عرش الله به یادحق سرگرم طواف هستند وبه نام حق تسبیح می کنند وبرای دیگران از خداوند طلب آمرزش میکنند.برای انسان نیز در زمین کعبه را بنا ساخت تا انسان وارسته دور ان طواف کند به نام حق زمزمه کند وبرای دیگران از خدا طلب آمرزش بخواهد.برای این که صفات ممتاز آزادی وآزادگی که از آن فرشتگان است در انسان ظهور کند خداوند متعال هم این خانه را خانه آزادی بیان معرفی میکند تا مردم در اطراف این خانه ازاد طواف کنند ومعنای طواف اطراف خانه آزاد آزادشدن وآزادگی اموختن است.
قران در دو جا ازکعبه به عنوان بیت عتیق نام میبرد سوره حج ایات 29 و32 :
<ولیطوفوا بالیت التعیق>و<ثم مهلها الی البت التیق>
عتیق یعنی آزادی وعتق یعنی آزادی این خانه آزاداست خانه ابدا ملک کسی نشده ومالکی جز خدانداشته و ندارد خانه ای است که از رقیت مالیکت ملکیت غیر خدا آزاد است. زائران اطراف خانه آزاد طواف می کنند تا درس ازادگی بیا موزند.ملک احدی نشوند ومملوک کسی نگردیده وزمام امور انها به دست غیر خدا نباشد. امامصادق (ع) فرمودند<النظر الی کعبه عباده> برای ان است که کعبه نمودی از عرش خداوند ومظهر طهارت است این خانه مجلای عتق وازادگی از بندگی غیرخدا است نگاه به معدن طهارت عبادت است.
کعبه اولین خانه عبادت عمومی است.
ان اول بیت وضع للناس للذی ...
خداوند برای این که حاجیان طوافگر در اطراف کعبه به صف فرشتگان متصف شوند واثار فرشته خویی در آنها احیا شود کعبه را به دست پاک ترین وموحدترین بشر یعنی ابراهیم واسماعیل بنا کرد.
<واذ یرفع ابرهیم القواعد من البیت واسماعیل ...>
کعبه چون یک خانه مکعب شکلی است که کعبه نامیده شده است. امام صادق(ع) فرموند:
سر این چها ردیوار این است که بیت المعموردارای چهار ضلع است ,چون عرش خدا چهار ضلع دارد وچون عرش خدا چهار ضلع دارد و چون کلماتی که معارفیالهی بر ان استوار است
چهارکلمه میباشد سبحان الّله و الحمد اللّه و لا اللّه الا اللّه واللّه اکبر تسبیح است وتهتیل وتمحید است وتکبیر.
کعبه,کجا برم چه برم راه بادیه
کعبه ست کوی دلبر و قبله است روی دوست
بدان که حرم دوتاست حرم ظاهر وحرم باطن .گردش,گرد خانه خدا حرم ظاهر است .گردش دل مومنان گرد ان خانه حرم باطن. در میان حرم ظاهر،قبله مومنان ودرمیان حرم باطن ،نشانه نظر رحمان .درحرم ظاهر اگرگمشده ای یابند،بر جای نهندتا صاحب آن پیدا شود. در حرم باطن اگر گمشده ای بود کشتن آن ،روا نیست که آن گمشده راز خدایی است.که در هر دلی ،سری نهاده کس را برآن راه نیست وآن سّر،سّر حق است و این مردمان صاحب اسرار. آن کعبه معاملت است واین کعبه مشاهدت،آن موجب مکاشفت واین مقتضی معانیت،آن درگاه عزّت وعظمت واین بارگاه لطف ومرحمت.
گرنباشد قبله عالم را قبله من کوی عشق است
اینجا عالم سر الهی است واومعدن اسرارواصل سّراست به آن رسیده اند که<<پیدا>>همه اوست گرچه <<ناپیدا>>هم همه اوست.
اندر دل من بدین عیانی که تویی
وزدیده من بدین نهانی که تویی
زائران به ذکر خدا فرخوانده شده اند،لبیک گفته وبه خانه رسیده انددر مقابل او لبیک گفتن خطا است که یار خود حضور داردودر عین حضور،بحث از جواب نیکو نیست.اینجا حضور عشق است کعبه است در بیت مبارک.اینجا سرزمین هدایت است. اما با سرزمین کارنیست که کار با<<یار>> است کار با صاحب است در بیت مبارک.که این حج خواص است وآن حج عوام.
من یار همی جویم واوجلوه گه یار
اوخانه همی خواند ومن صاحب خانه
تمامی عبادات یک سّرمشترک دارند ویک سّر مختص .هرگاه انسان به یکی از آن دو ،راه پیدا کند می تواند درباره حج نیز این راه را طی کند. عظمت حج دردعاهای ماه مبارک رمضان بسیار چشمگیر است به نظر می رسد که خداوند متعال می خواهد ضیافت خودرا طی چند ماه تمام کند که آغاز ضیافت شهر الّله وپایان آن حج می باشد. پس حج نیز همانند روزه ضیافت خداوند است وحاجیان ضیوف الرحمان.
یکی از برجسته ترین دعاهای ماه مبارک رمضان طلب حج است آن هم حج مکرر که <<وارزقنی حج بیتک الحرام فی عامی هذاو فی کل عام >> در ماه مبارک رمضان خداوند متعال به بندگان صالح خود دستور می دهد از من حج طلب کنید آنگاه در مراسم حج خواستها را عطا می کند در آنجا سخن <<طلب >>نیست سخن از <<عطا>>است.
من بنده عاصیم رضای تو کجا ست
تاریک دلم،نور ضیای توکجاست
ما راتو بهشت ،گر به طاعت بخشی
آنبیع بود لطف وعطای توکجاست
سّر لبیک گفتن ،زبان به اطاعت گشودن است وبرای همیشه از معصیت بستن است آن هم نه تنها در محمدوده محور حج وعمره ،که برای همیشه. راز لبیک گفتن این است که خدایا از آین لحظه متعهد می شوم که هر چه را که طاعت تو است برزبان به جای کنم واز هرچه که معصیت است زبان ببندم.
لبیک عاشقان به ار احرام حاجیان
کاین است سوی کعبه وانست سوی دوست
و سّر احرام پوشیدن است که محرم میگوید خدایا من از آنچه غیر تو است گسستم وتنها به تو پیوستم اول گسستن ازغیر خدا وبعد پیوستن به لطف خدا .
وسّر حجر الاسود آن است که می خواهند تعهد با خداوند را امضا کنند وپیمان را ببندند وآن همه اصرار وبیان بر استعلام این است که خدایا دستم به دست تو رسید هرگز دست به بیگانه نمیدهم .
دست در دست سیاست بازان نمی گذارم .
طواف واسرار آن
در طواف باید بیعت کرد ودر هر دور بیعت را با صدای الّله اکبرتجدید کرد پیامبر اکرم(ص)فرموده : حجر الاسوددست راست خدا است در زمین که خلق با مصافحه می کنند. باید طواف به اراده رفت اما اراده خدایی.اراده تو ،تبعی از وجود وپرتویی از وجود اوستکه در وجود ما تجلی یافته است به اراده خود برو وهمه جهات را طواف کن ودر همه جا <<خدا>>را ببین وجه مارا به وجه رو کنیم وجه خدا است.<<اینما تولوافثم وجه اللّه>>.
وسّررعایت فاصله این است که مواظب باش اسیر اراده مردم نشوی باید خود انتخاب کنی به
حکم خدابرو این هفت شرط هفت نشانه کثرت است .
من وتو عارض ذات وجودیم مشکبهای مشکات شهودیم
همه یک نور دان اشباح وارواح گه از اینهپیدا گه زمصباح
این هفت بار ، برای همیشه پاکت میکند محو محو میشوی لکه خودرا نبینی در فنا به بقا میرسی درباطن به فنا می رسی ، به لباس اکتفا نکن در باطن سفید شوی ،در قلب سفید شوی خود را از خود بشوی وبر محور او دور بزنی ودر جهت او دور بزنی ودرخود جهانی شوی برتر از کوی مکان شو.
یک رهبر تر از کوی مکان شو
جهان بگذارد وخود در خود جهان شو
سّر حجر اسماعیل ومقام ابراهیم این است که بجای انبیا گام نهادن،برراهیان آن دیار مقدس که لحظه به لحظه وقدم به قدم آن مواقف را گرامی بدارند چرا که در آنجا انیا وإولیا گام نهاده اند.
وسّرآب زمزم این است که خدایا من جام طاعت نوشیدم وجام معصیت را ترک کردم صفا را صفا گفته اند برای اینکه از وصف انبیا به خصوص آدم بهره ای برد وحوا را که مراه بود در کوه مروه قرار گرفت از این روآن رامروه خوانده اند واسرار فراوانی در صفا ومروه وجود دارد درقران سعی بین صفا ومروه جز شعائر الهی به شمار آمده است .معن سعی این که انسان ازمعصیت به اطاعت فرار می کندوفرار الی اللّه در سعی بین صفا ومروه به طور بارز ظهور می کند تردد بین این دو کوه یعنی خدایا من بین خوف ورجا به سر میبرم نه خوف محض دارم ونه رجإ محض،بین خوف ورجا به سر می برم خوف از کارهای خود وامید دارم به لطف تو .
دمی از سر خوشی در عالم ناز شده چون شاطران گردن افراز
گهی ازروسیاهی رو به دیوار گهی ازسرخ رویی بر سر دارد
گهی اندر سماع شوق جانان شده بی پاسر چون چرخ گردان
اسرار عرفات
امام سجاد (ع) در حدیثی اسرار عرفه راپنج سر دانسته اند:
1 وقوف در عرفات به این معنی است که انسان به معرفت الهی واقف ،عارف شود وبداند که خداوند به تمامی نیازهای او واقف است وبرای رفع همه نیازمندی های او توانا است.
2 بایدعارف بشود که ذات اقدس الهی به صحیفه قلب اووبه درون اورمز راز او اگاه است زائر باید در عرفات آیه شریفه : <<وان تجهر بالقول فانه یعلم السر واخفی>> رادرک کند.
3 در عرفات کوهی است به نام جبل الرحمه که رازو سر بالا رفتن از جبل الرحمه این است که بداند خداوند بر هرزن ومرد مومن رئوف و رحیم است و این ولایت و رحمت عامه است و اما رحمت خاص و ویزه که برای همه نیست << رحمتی وسعت کل شی فسا کتبها للذین یتّقون >>
رحمتش به سوی متقین است که بالای حبل الرحمه رفتن آدمی را به این سّر وراز آشنا می کند.
4 درعرفات سرزمینی است به نام <<نمره>>که به فرموده امام سجاد (ع)رازاش این است که خدایا به چیزی امرنمیکنم مگر آنکه قبلا خودم به آن عمل کنم وازچیزی نهی نمی کنم مگر آنکه قبلا خودم از آن منزجرشده باشم.
5 روز نهم که وارد سرزمین عرفات می شوند سراش این است که آگاه باشی این سرزمین ، سرزمین شهادت،معرفت وعرفان است خداونداین منطقه واین سرزمین راشاهداعمال شما قرار داده است. سر حضور در منا وحرکت آن این است که انسان جاده وصراط مستقیم حرکت باید بکند نه متمایل به شرق و نه به غرب <<الیمین والشمال مضلّهوالطریقالوسطی هی الجاده>>.
چپ وراست انحراف است وراه وسط همانا صراط مستقیم است همه اینها مقدمه ونقشه تزکیه است وقتی شخص راه راطی کردوارد سرزمین منی می شود این جا است که منیه وآرزوخودرا یافته است امام سجاد(ع)فرمود:سّر مکه رفتن آن است که انسان وقتی به سرزمین منی پاگذاشت بفهمد که به آرزوی خود رسیده است .پس از ظفرمندی نفس مطمئنه بر نفس اماره ،چیرگی خدا بر شیطان وغلبه ایمان بر کفر است.
سّرقربان کردن این است که قطع کردن آخرین رگهای وابستگی ازاعماق وجودیی تعلق را باید در عمل ثابت کرد بایدتمام رشته ها وتارهای محبت اغیار را که در نهانی ترین قسمت های دل است ازدل بزدایی، دل رابروبی ودر مسلح عشق نفس را قربانی کنی.
رمی،یعنی سنگ زدن به شیطان یک عمل رمزی است که به انسان می آموزد همچون ابراهیم واسماعیل باید شیطان های مرئی ونامرئی را رمی کنی ونگهداری آنها سدراهتو به سوی خدا باشند،چه،ابلیس سوگند یاد کرده که برسرراه بنی آدم دام بگستردوآنانرا فریب بدهد و زائراینجا می آید که دام ابلیس رااز سرراه برداردوابلیس صفتان رازیر پای خود لگد کوب کند.
سّرتقصیرآناست کهجمال وزیبایی که بسیار ارزشمند است در پای فرمان آن جمیل محض نثار باید کرد.انسان غرور،کبر،نخوت ومنیت رااز سر خویش به در کند و خود را از هر معصیتی پاک وتطهر نماید.

جهاد
جهاد بطور حتم به حال انسان خداشناس بهتر است، زیرا نتیجه آن یا غلبه و ظفر و سرفرازی است، و یا شهادت و فوز به درجات بهشت است.
جهاد به معنی جنگ و پیکار در راه خداست، و هنگامی که اسلام در مخاطره قرار گرفته و از طرف دشمنان مورد تجاوز و تهاجم قرار گیرد مصداق می‌یابد، و در صورتی که دفاع از حریم اسلام جز با عملیات نظامی امکان‌پذیر نباشد بر هر مسلمانی که قدرت بر آن داشته باشد واجب می‌گردد.
در تعدادی زیادی از آیات قرآن کریم به جهاد مر شده است که از جمله این آیات است:
بر شما جنگ نوشته شده در حالی که شما آن را مکروه می‌دارید، احتمال دارد که شما چیزی را مکروه بدارید ولی برای شما خیر باشد و احتمال دارد که شما چیزی را دوست بدارید ولی به شما ضرر داشته باشد، خدا می‌داند و شما نمی‌دانید.
(کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتٰالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَعَسیٰ اَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسیٰ اَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَاللهُ یَعْلَمُ وَ اَنْتُمْ لٰاتَعْلَمُونَ) (سورهٔ بقره، آیهٔ ۲۱۶)
تفسیر: جهاد بطور حتم به حال انسان خداشناس بهتر است، زیرا نتیجه آن یا غلبه و ظفر و سرفرازی است، و یا شهادت و فوز به درجات بهشت است.
و مرگ در بستر برای کسی که ترک جهاد کند علاوه بر اینکه انباشته از حسرت و یأس از رحمت خدای متعال است چه بسا توأم با بیماری‌های بسیار دردآور و شکنجه‌دهنده نیز هست.
تفسیر: این آیه در مورد کفار مکّه نازل شده که با مسلمانان به جنگ برخاسته و آنان را از مکّه بیرون راندند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 21   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله حج

دانلود مقاله ایران در یک نگاه

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله ایران در یک نگاه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

موقعیت و طبیعت
کشور جمهوری اسلامی ایران سرزمین پهناوری است که 1648000 کیلومتر مربع مساحت دارد و در جنوب غربی آسیا، میان کشورهای ترکمنستان ، آذربایجان و ارمنستان در شمال ؛ افغانستان و پاکستان در شرق ؛ و ترکیه و عراق در غرب قرار گرفته است . سراسر مرزهای جنوبی ایران را کرانه‌های خلیج فارس و دریای عمان فراگرفته است . مجموع مرزهای خشکی ایران 51700 کیلومتر ، و مجموع مرزهای آبی آن ، در شمال و جنوب 2510 کیلومتر است
ایران در قلب خاورمیانه قرار گرفته است و چون پلی دریای مازندران ،‌ یعنی زیباترین دریاچه جهان را به خلیج فارس وصل می‌نماید و همچنین مانند چهارراهی بر سر راه شرق و غرب ، پیوندگاه تجلیات فرهنگی ، معنوی و سیاسی جهان شرق و غرب است
چشمه‌سارهای زلال ، انارستان‌ها ، باغ‌های پسته ، ردیف درختان تبریزی ، کوچ کاروان عشایر در فصل‌های گوناگون شب‌های پرستاره ، صخره‌ها ، کوه‌ها ، پستی‌بلندی‌های پایان ناپذیر، آتشفشان‌های خاموش و پوشیده از برف ، جنگل‌های انبوه رشته‌ کوههای البرز و کرانه‌های دریای مازندران از جمله چشم‌اندازهای دیدنی و فراموش ناشدنی طبیعت ایران‌اند که خاطره‌های ماندگار در اذهان جهانگردان به جا می‌گذارند
چهره دشت و هامون ایران در خلال سال مختلف و متغیر است ؛ زمانی پر از شن و سنگ، گاه پر از سیلاب و زمانی پوشیده از برف و گل و لای یا سرشار از گل و گیاه و سبزه است
هنرمندان ایرانی در طرح‌های انواع آثار هنری خود غالباً طبیعت را به عنوان نماد و نشانه‌ای از زیبایی هستی ترسیم کرده‌اند . ایرانیان آب را همیشه ارجمند داشته و نشانه آبادانی شناخته‌اند . در چمن‌زارها، باغ و بوستان‌ها ، خانه‌ها و در مسجدها و مکان‌های مقدس به طور همیشگی آب جریان دارد و درختان بسیار به ویژه درختان سرو ، کاج ، نارنج ، انار و انگور و غیره را آبیاری می‌کند
طبیعت جادویی و پهناور ایران یکی از عامل‌های بسیار ارزشمند صنعت جهانگردی است . از میلیون‌ها هکتار مساحت خشکی ایران ، 19 میلیون هکتار باغ و کشت‌زار ؛ 10 میلیون هکتار جلگه و مرتع ؛ 19 میلیون هکتار جنگل ،‌و باقی مانده آن شامل زمین‌های بایر ، صحرا و کوه است
از خصوصیات مهم این سرزمین پهناور که از نظر جهانگردی بسیار با اهمیت است وجود رشته کوههای سر به آسمان کشیده ، جلگه‌ها و دشت‌های هموار، ناحیه‌های کویری ، رودخانه‌ها و در یاچه‌های گوناگون است که موجب شده است در هر زمان از سال ، در گوشه‌های مختلف آن ، یکی از چهار فصل را بتوان دید ، به طوری که در زمستان در ناحیه‌های جنوبی می‌توان از دریای خوب و آرام برای ورزش‌های آبی هم چون شنا و اسکی روی آب استفاده کرد و در همان زمان در کوهستانهای شمال و غرب کشور به ورزش‌های زمستانی مانند اسکی پرداخت و هم زمان در شهرهای بسیاری در کرانه‌های دریای مازندران ، از هوای دلپذیر بهاری استفاده کرد
کرانه‌های دریای مازندران به صورت باریکه‌ای بسیار زیبا در میان دریای مازندران و رشته‌ کوههای زیبا و جنگلی البرز قرار گرفته‌اند
کرانه‌های خلیج فارسی که بخشی از آن از صخره‌های کوهستانی و بخش‌های دیگر آن از کناره‌های شنی و باتلاقی تشکیل شده که به یک نواختی کرانه‌های شمالی نیستند
استانهای جنوبی ایران به ویژه خوزستان که بخشی از جلگه پهناور میان‌رودان(بین‌النهرین) را تشکیل می‌دهد، بسیار هموار و مسطح‌اند و در ارتفاع اندکی از سطح دریا قرار گرفته‌اند. چنانکه اگر یک جهانگرد در میان کوهستانهای شمالی یا غربی ایران به گردش بپردازد ، در زیر پای خود شهرک‌ها ، روستاها ، باغ‌ها و چمن‌زارهای بسیار زیبایی را خواهد یافت که شگفتی او را برخواهند انگیخت
ارتفاع بسیار فلات ایران از سطح دریا و قرارگرفتن بیش‌تر استانهای کشور در ارتفاع بیش از 1000 متر ، یکی دیگر از ویژگی‌های مهم سرزمین ایران است
رشته‌کوههای عظیم و بلند البرز از سوی شمال ، کوههای زاگرس از سوی غرب و رشته‌کوههایی که از از خراسان تا بلوچستان کشیده شده‌اند، از سوی شرق سرزمین ایران را محصور نموده‌اند. مهم‌ترین قله‌های ایران عبارتند از : دماوند در شمال شرقی تهران با ارتفاع 5671 متر ؛سبلان در غرب اردبیل با ارتفاع 4880 متر ؛ سهند در جنوب تبریز با ارتفاع 4707 متر ؛ تخت سلیمان در مرکز مازندران با ارتفاع 4820 متر ؛ زردکوه در بختیاری با ارتفاع 4550 متر ؛ دنا در شمال یاسوج با ارتفاع 4309 متر ؛ تفتان در جنوب زاهدان با ارتفاع 3941 متر و ده‌ها قله دیگر که در سرتاسر ایران پراکنده‌اند
پیچیدگی و گوناگونی سازندهای آهکی، غارهای فراوانی در استان‌های مختلف ، به ویژه در آذربایجان ، کردستان و همدان به وجود آورده است که مورد توجه جهانگردان بی‌شماری هستند که برای بازدید از غارهای مزبور به ایران سفر می‌کنند. چشم‌اندازهای درون این غارها از جاذبه‌های مهم جهانگردی برخوردارند و پیوسته مورد بازدید جهانگردان خارجی و داخلی قرار می‌گیرند
کوههای ایران به چین‌خوردگی‌های دوران سوم زمین شناسی تعلق دارند، و برخی از آنها با منشاء آتشفشانی موجبات پیدایش چشمه‌های آب گرم و معدنی را فراهم آورده‌اند . کوهستانهای ایران شرایط بسیار مطلوبی برای ورزش‌های زمستانی و کوهستانی پدید آورده‌اند. کویرهای معروف ایران ؛ از جمله دشت لوت و دشت کویر در وسعتی بیش از 360 هزار کیلومتر مربع گسترده شده‌اند و هنوز هم از ناحیه‌های ناشناخته و جالب توجه به شمار می‌روند
ایران با بیش از 500 چشمه معدنی و آب گرم شناخته شده که آب تمامی آنها برای تأمین آب آشامیدنی و استفاده‌های درمانی و بهداشتی مورد استفاده قرار می‌گیرد، یکی از مهم‌ترین منابع درآمد جهانگردی را در اختیار دارد . بیش‌تر این جشمه‌ها در رشته کوههای البرز ، آذربایجان و زاگرس قرار گرفته‌اند و تعدادی از آنها نیز در نزدیکی اصفهان ، مشهد و بندرعباس واقع شده‌اند . چشمه‌های آب معدنی سرعین اردبیل ، چشمه‌های آب گرم لاریجان در دامنه‌های البرز و همچنین چشمه‌های آب معدنی محلات ، که از نظر توسعه جهانگردی اقدامات قابل توجهی در آنها صورت گرفته است در تابستانها هزاران نفر را برای درمان و تفریح به سوی خود جلب می‌کنند
در کناره‌های جنوبی دریای مازندران ، منطقه‌ای وسیع و سرسبز با دامنه‌های پوشیده از جنگل وجود دارد ارتفاع این کناره‌ها از سطح دریاهای آزاد جهان 28 متر است . کرانه‌های دریای مازندران با سواحل ماسه‌ای و مناظر دل‌انگیز از زیباترین کانونهای سیاحتی و جهانگردی ایران به شمار می‌روند. کرانه‌ها و جزیره‌های جنوب ایران نیز به ویژه در فصل‌های سرد از جذابیت طبیعی و جهانگردی قابل توجهی برخوردارند . دامنه‌های رشته کوههای البرز ، زاگرس و انشعابات آن در خراسان و آذربایجان و همچنین منشأ رودخانه‌های ایران ، مظهر چشمه‌سارها و نیز منبع پیدایش دریاچه‌ها و تالاب‌هایی هستند که هر یک با چشم‌اندازهای زیبا و جذاب خود ارزش‌های جهانگردی در خور توجهی را به نمایش می‌گذارند
آب و هوا
فلات ایران آب و هوایی نسبتاً خشک دارد . ایران در کمربند آب و هوایی خشک جهان قرار گرفته است و رشته کوههای البرز و زاگرس از رسیدن جریان‌های هوایی مرطوب دریای مازندران(خزری) و مدیترانه‌ای به داخل آن جلوگیری می‌کنند. سرزمین ایران به دلیل گسترده شدن بین25 و 40 درجه عرض جغرافیایی و همچنین به دلیل وجود ارتفاعات، از تنوع آب‌ وهوایی شایان توجهی برخوردار است . میانگین دمای سالانه، از شمال غرب به جنوب شرق کشور افزایش می‌یابد و از حدود 10 درجه سانتی گراد در آذربایجان ، به 25 تا 30 درجه سانتی گراد در جنوب و جنوب شرقی می‌رسد
کرانه‌های شمالی و جنوبی ایران در فصل‌های مختلف ،‌آب و هوایی متفاوت با آب و هوای ناحیه‌های مرکزی و کوهستانی دارند . میانگین دمای بندرعباس در جنوب ایران در دیماه(ژانویه) به 5/18 درجه سانتی گراد می‌رسد میزان تفاوت بارش سالانه نیز در ناحیه‌های مختلف کشور بسیار زیاد است و از 2000 میلی متر در گیلان تا کم‌تر از 100 میلی متر در نواحی مرکزی در نوسان است میانگین سالانه بارش در ایران در حدود 275 میلی‌متر است
سرزمین ایران از تنوع آب و هوایی چشمگیری برخوردار است تنوع آب و هوا میان مناطق کشور با تغییراتی که در فصل‌های مختلف ایجاد می‌شود افزایش می‌یابد
چنانچه در چند ناحیه مختلف از یک منطقه ، می‌توان تابستان گرم و زمستان سرد را هم‌‌زمان دید بنابراین ، آب و هوای ایران را فصل به فصل باید مورد بررسی قرار داد
در ماههای دی و بهمن ،‌در ایران سه منطقه آب و هوایی وجود دارد . کرانه‌های دریای مازندران با آب و هوای ملایم و نسبتاً سرد، بخش‌های مرکزی با آب و هوای زمستانی ؛ بخش‌های جنوبی با آب و هوایی معتدل و مطبوع ، چهره می‌نمایند . در فصل بهار به ویژه در اردیبهشت به طور کلی سراسر ایران از آب و هوای مطبوع و دلنشینی برخوردار است و فقط بخش‌های جنوبی ایران به طور ناگهانی گرم می‌شوند در تابستان وضعیت آب و هوایی کشور پیچیده می‌شود . هوای کرانه‌های دریای مازندران به علت رطوبت زیاد دگرگون می‌گردد و در روزها گرم و در شب‌ها نسبتاً خنک است . کرانه‌های جنوبی ایران با روزهای بسیار گرم و شب‌های نسبتاً گرم و رطوبت بسیار همراه است
شهرهای شیراز ، اصفهان ، مشهد ، تهران و تبریز که از کانون‌های اصلی جهانگردی ایران به شمار می‌آیند ، آب و هوای مختلف دارند شیراز با داشتن چهار ماه گرما در رتبه اول و تبریز با داشتن یک ماه گرما در رتبه آخر قرار دارد. استانهای آذربایجان ، کردستان ، همدان و خراسان به عنوان استانهای خنک در فصل تابستان شهرت دارند
به طور خلاصه سراسر شمال کشور به ویژه منطقه‌های ییلاقی دامنه‌های البرز مانند دره نوز ، کجور ، کلاردشت و کتالم و همچنین آذربایجان ، خراسان و منطقه‌های مرکزی کوههای زاگرس – میان تویسرکان و گلپایگان – برای گذراندن تعطیلات گردشگران داخلی و همچنین جهانگردانی که به ایران سفر می‌کنند در فصل تابستان نقاط مناسبی به نظر می‌رسند . منطقه‌های جنوبی ایران با توجه به نواحی مختلف آن ، از پنج تا شش ماه ، به ویژه در طول زمستان می‌توانند مورد استفاده جهانگردان داخلی و خارجی قرار گیرند
جهانگردانی که در فصل زمستان به کرانه‌های جنوبی ایران سفر می‌کنند با آب و هوای مطبوعی رو به رو می‌شوند ، در حالی که در همان زمان در فارس و اصفهان ، برف و سرما چهره شهرها را دگرگون کرده است در فصل تابستان هوای بیش‌تر منطقه‌های ایران گرم اما قابل تحمل است . بهار و پاییز ، به ویژه تعطیلات نوروزی ، برای جهانگردان و گردشگران داخلی زمان بسیار مناسب برای سیر و سیاحت به شمار می‌رود
تاریخ
فلات ایران از قدیمی‌ترین کانون‌های تمدنی دوران باستان در آسیا است . و از این نظر در دانش باستان شناسی ، جایگاه مهمی دارد . تاریخ اسکان در فلات ایران از دوره نوسنگی تا مهاجرت آریاها چندان روشن نیست ، اما شواهد روشنی در دست است که سرزمین ایران از دیرباز مسکون بوده است کانون‌های قدیمی سکونت در کنار چشمه‌ها و رودخانه‌ها یا به طور کلی در مجاورت کوههای زاگرس و البرز، به وجود آمده‌اند مهم‌ترین این کانونهای باستانی عبارت‌اند از : تپه سیلک کاشان ، تپه حصار دامغان ، ترنگ تپه گرگان ، تپه حسنلو در آذربایجان ، تپه مارلیک در رودبار، همچنین شوش در خوزستان در کاوشهای باستان شناسی در این کانون‌های تمدنی ، آثاری به دست آمده‌اند که قدمت برخی از آنها به هزاره پنجم پیش از میلاد می‌رسد
جمعیت و ترکیب قومی
براساس آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1375 ، جمعیت ایران اندکی بیش از 60 میلیون نفر است . از این تعداد نزدیک به 37 میلیون نفر شهرنشین و در حدود 23 میلیون نفر روستانشین و معدودی عشایر هستند . بخش عمده جمعیت شهرنشین در شهرهای بزرگی مانند تهران ، مشهد ، اصفهان ، تبریز ، شیراز ، قم ، اهواز ، رشت، ارومیه و کرمانشاه زندگی می‌کنند.
بیش از نیمی از جمعیت کشور را جمعیت فعال تشکیل می‌دهد و در حدود 5/39 درصد کل جمعیت ایران زیر 14 سال سن دارد . بدین ترتیب جمعیت ایران از نظر ترکیب سنی از جمله جوان‌ترین جمعیتها در میان کشورهای دنیاست به همین خاطر جامعه ایران برخورداراز شور و نشاط جوانی است از نظر اشتغال ، توزیع سنی جمعیت شاغل 10 ساله و بالاتر در بخشهای مختلف اقتصادی ، 04/32 درصد در بخش کشاورزی 5/44 درصد در بخش خدمات 70/30 درصد در بخش صنعت مشغول به کارند. تعداد شاغلان کل کشور در حدود 5/14 میلیون نفر گزارش شده است .
از کل جمعیت بالاتر از 6 سال 51/79 در صد باسواد هستند . نسبت باسوادی در نقاط شهری 88/69 درصد و در نقاط روستایی 37/91 درصد افراد لازم التعلیم (6-14ساله) می‌باشد. این نسبت در میان مردان 66/84 درصد و در میان زنان 21/74 درصد است . همین نسبت در نقاط شهری برای مردان و زنان به ترتیب 56/89 درصد و 70/81 درصد و در نقاط روستایی 74/76 درصد و 41/62 درصد گزارش شده است .
جهانگردان به ویژه جهانگردان حرفه‌ای علاقه بسیاری به بازدید از کوچ ایل‌ها و عشیره‌ها نشان می‌دهند . این علاقه‌مندی دلایل متعددی دارد ؛ از جمله این که ایل‌ها و عشیره‌ها ، فرهنگ و سنت‌های قدیمی و آداب و رسوم باستانی را پاسداری می‌کنند و در میان خود زنده نگاه می‌دارند . به طور کلی ، آداب و رسوم و روش زندگانی کوچ نشینان ایران چندان تقاوتی با زندگانی گذشتگان باستانی ما ندارد از این رو بازدید از ایل‌ها و عشیره‌های ایران و شناخت زندگی آنها توسط جهانگردان به آنان کمک می‌کند تا با گوشه‌هایی از فرهنگ و زندگانی ایرانیان باستان آشنا شوند.ایران بر سر راه آسیای مرکزی و ترکیه و کشورهای غربی قرار گرفته است و گروه‌های قومی متنوعی در آن زندگی می‌کنند که از آن جمله می‌توان فارس‌ها، کردها، لُرها، بلوچ‌ها، بختیاری‌ها، تُرک‌های آذری ، تالش‌ها، ترکمن‌ها، قشقایی‌ها و عرب‌ها نام برد . اقلیت‌های قومی و گروه‌های نژادی کوچک‌تری نیز در ایران زندگی می‌کنند : ترکمن‌ها که در ترکمن صحرا و شمال خراسان زندگی می‌کنند و از نظر چهره ، زبان و فرهنگ با قوم‌های دیگر ایرانی تفاوت دارند . در نواحی مرکزی ایران ،‌ایل قشقایی که تبار ترکی دارد ، زندگی می‌کنند . قوم‌های عرب بیش‌تر در خوزستان و به صورت پراکنده در کرانه‌های خلیج فارس زندگی می‌کنند . ترکیب قومی جامعه امروزی ایران در نتیجه گسترش ارتباطات و آمیزش فزاینده مردم با یکدیگر به مقدار زیادی دگرگون شده و فضای اجتماعی نسبتاً یکسانی پدید آمده است که در اثر آن ، اقوام ایرانی پیکره واحدی را به وجود آورده‌اند
گروه‌های رنگین پوست که به طور پراکنده در استانهای جنوبی ایران دیده می‌شوند از بقایای مناسبات تجارت برده با زنگبار هستند . اقلیت‌های هندی مقیم جنوب ایران نیز بازمانده بازرگانان هندی ساکن ایران در زمان‌های گذشته هستند

 

دین و فرهنگ
دین رسمی ایران بر اساس اصل 12 قانون اساسی ، اسلام و مذهب شیعه اثنی عشری است . حدود 99/65 درصد مردم مسلمان هستند پیروان مذهب‌های اسلامی حنفی ، مالکی ، شافعی ، حنبلی و زیدی در ایران از احترام و آزادی کامل برخوردارند
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، دین‌های زرتشتی ، مسیحی و کلیمی به رسمیت شناخته شده‌اند و پیروان آنها می‌توانند مانند مسلمانان با حقوق یکسان در زندگی سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی کشور شرکت کنند. اقلیت‌های دینی زرتشتی ،‌ارمنی ، کلیمی و آشوری و کلدانی در مجلس شورای اسلامی نمایندگان مستقل دارند . غنای فرهنگی ایران در عرصه‌های مختلف از جمله انواع هنرهای شرقی ، ادبیات و عرفان آوازه‌ای جهانی دارد . اسطوره‌ها، ‌افسانه‌ها ، حکمت و فلسفه ، شعر ، موسیقی ، ادبیات عامه ، صنعت‌های دستی ، معماری و هنرهای تزئینی ایران ، بخش شایان توجهی از گنجینه‌های اندیشه ، هنر و فرهنگ بشری را تشکیل داده‌اند
تقسیمات اداری و سیاسی
براساس آخرین تقسیمات کشوری ، کشور ایران به 28 استان و 252 شهرستان و 680 بخش تقیسم می‌شود . هر استان با تقسیمات تابعه زیر نظر استاندار؛ هر شهرستان به وسیله فرماندار و هر بخش توسط بخشدار اداره می‌شود
بزرگ‌ترین استان ایران با مساحت 313 هزار کیلومتر مربع ، استان خراسان و کوچک‌ترین آن‌ها ، هر یک با مساحت کم‌تر از 15 هزار کیلومتر مربع ، استان‌های گیلان ، چهارمحال و بختیاری ، کهکیلویه و بویراحمد ،‌گرگان ، قزوین و قم هستند

 

 

 

 

 

 

 

خراسان:
آب و هوای خراسان:
اگر به نواحی مختلف استان سفر کنیم با چشم اندازهای متفاوتی که نشان دهنده ی تنوع آب و هوایی در سطح استان است مواجه می شویم . استان خراسان رضوی از مناطق خشک و نیمه خشک کشور به شمار می رود اما تحت تأثیر عوامل جغرافیایی مختلف از تنوع اقلیمی برخوردار است . نواحی مرتفع زمستان های سرد و تابستان های معتدل و نواحی کم ارتفاع زمستانهای نسبتا سرد و تابستان های گرم و خشک دارند . عوامل مؤثر در تنوع اقلیمی استان خراسان رضوی عبارتند از عرض جغرافیایی یا تفاوت زاویه ی تابش خورشید در نقاط مختلف استان ، اختلاف ارتفاع میان بلندترین و پست ترین نقاط استان که به بیش از 3000 متر می رسد و توده های هوایی متفاوت که سبب تغییرات عمده ی آب و هوایی می شوند . در آسمان استان خراسان رضوی چندین توده هوایی متفاوت شکل می گیرد که توده های هوای سرد قطبی ، توده هوای مرطوب غربی و توده هوای گرم و خشک از آن جمله اند . علاوه بر توده های هوا ، بادهای 120 روزه نیز که در بعضی نواحی با گرد و غبار همراه اند بر تغییرات جوی مناطقی از استان تأثیر می گذارند و باعث افزایش دما و خشکی هوا می گردند .
همچنین عوامل دیگری مانند جهت و امتداد کوهها ، وجود بیابان و دوری از دریا بر آب و هوای استان مؤثرند .

استان خراسان رضوی
مرکز
مشهد
شهرستان‌ها
بردسکن | بجستان | تایباد |تحت جلگه | تربت جام | تربت حیدریه | چناران | جغتای | جوین | خلیل‌آباد | خواف | درگز | رشتخوار | زاوه | سبزوار | سرخس | فریمان | قوچان | طرقبه و شاندیز | کاشمر | کلات | گناباد | مشهد | مه‌ولات | نیشابور
شهرها
انابد | باجگیران | باخَرْز | بایگ | بجستان | بردسکن | بیدخت | تایباد | تربت جام | تربت حیدریه | جغتای | چاپشلو | چکنه | چناران | خرو | خلیل‌آباد | خواف | داورزن | دررود | دَرگَز | دولت‌آباد | رباط سنگ | رشتخوار | رضویه | رودآب | ریوش | سبزوار | سرخس | سلطان‌آباد | سنگان | شاندیز | ششتمد | صالح‌آباد | طُرقَبه | عشق‌آباد | فرهادگرد | فریمان | فیروزه | فیض‌آباد | قاسم‌آباد | قدمگاه | قلندرآباد | قوچان | کاخک | کاریز | کاشمر | کَدکَن | کلات | کندر | گل‌بهار | گناباد | لطف‌آباد | مشهد | مشهد ریزه | ملک‌آباد | نَشتیفان | نصرآباد | نقاب | نوخندان | نیشابور | نیل‌شهر
نقاط دیدنی
آبشار اخلمد | آبشار رودمعجن | آتشکده آذربرزین‌مهر | آرامگاه بیهقی | آرامگاه عطار نیشابوری | آرامگاه عمر خیام | آرامگاه فردوسی | آرامگاه کمال‌الملک | آرامگاه نادرشاه | آستان قدس رضوی | بارگاه امام رضا | مزار شیخ احمد جامی | برج نادری | بند نادری | دهکده چوبین نیشابور | غار آتشگاه | غار مغان | قلعه گوش‌لاغر | کاروانسرای ریوند | کوهسنگی | مسجد گوهرشاد | موزه قوچان | آرامگاه لقمان | رباط شرف | دریاچه بزنگان | موزه نیشابور | میل اخنگان

 

منابع آب :
به دلیل موقعیت جغرافیایی و نوع اقلیم در خراسان رضوی ، در این استان آب از اهمیت ویژه ای برخوردار است . منابع آب در استان خراسان رضوی به دو بخش آب های سطحی و آب های زیر زمینی تقسیم می گردد .
آب های سطحی :
در این استان رودهای پر آب نظیر آن چه در شمال و غرب کشور دیده می شود وجود ندارد و به دلیل کمبود ریزش های جوی اغلب رودها فصلی هستند . بیشتر رودهای دائمی در استان خراسان از کوه های شمالی و شمال غربی سرچشمه می گیرند . رودهای مهم خراسان رضوی عبارتند از : « رود اترک » که مهمترین رود در شمال غربی استان است و از روستای عمارت قوچان سرچشمه می گیرد و پس از عبور از خراسان شمالی وارد دشت گرگان شده و سرانجام به دریای خزر می ریزد .
« کشف رود » یکی دیگر از مهمترین رودهای استان است که از کوههای هزار مسجد سرچشمه گرفته و در شمال شرقی استان و دشت مشهد جاریست . این رود در ناحیه ی مرزی پل خاتون به هریرود می پیوندد و سرانجام با نام تجن به ریگزارهای قره قوم در ترکمنستان می ریزد .
رودهای درونگر و رنگلانلو از دامنه های شمالی هزار مسجد سرچشمه می گیرد و پس از عبور از شمال درگز و آبیاری اراضی منطقه ، وارد ترکمنستان می شود .
رودجام از کوه های فریمان نشأت گرفته و در نزدیکی « دوآب » به هریرود می پیوندد.
« رود کال شور » از کوه جغتای و دامنه های جنوبی بینالود سرچشمه گرفته و پس از عبور از جنوب سبزوار به دشت کویر می ریزد .
و سرانجام « رود شش طراز » در ارتفاعات شمال کاشمر شکل گرفته و بعد از عبور از مناطق کوهستانی به حوضه ی آب ریز کویر نمک فرو می رود .
آب های زیر زمینی :
استان خراسان رضوی از جمله مناطقی است که در استفاده از آب های زیرزمینی سابقه ای طولانی دارد . در این منطقه آب های زیر زمینی به صورت قنات ، چشمه ، چاه عمیق و نیمه عمیق مورد استفاده قرار می گیرند .
قنات قصبه که از شاهکارهای آبی جهان است از دو رشته کوه اصلی و شش شاخه فرعی تشکیل شده و مادر چاه های آن در دامنه ی شمالی سیاه کوه و مظهر کنونی آن در جنوب محله ی معروف به قصبه قرار دارد . این قنات بیش از 33 کیلومتر طول دارد و عمق مادر چاه اصلی در انتهای رشته ی « دولاب نو » با توجه به شیب زمین حدود 300 متر و میزان آب دهی آن بیشتر از 130 لیتر در ثانیه است .
بهره برداری از چاه های عمیق و نیمه عمیق بر میزان آب قنات ها اثر منفی گذاشته است و به سبب عدم توجه به نحوه ی برداشت آب تعادل بین تغذیه و تخلیه ی چاه ها به هم خورده است .
جغرافیای طبیعی
موقعیت و وسعت:
استان خراسان رضوی در شمال شرقی ایران واقع شده و چهارمین استان وسیع کشور است . این استان با حدود 600/127 کیلومتر مربع مساحت ، 7/7 درصد از مساحت کشور ایران را شامل می شود و بین 34 تا 38 درجه ی عرض شمالی و 57 تا 61 درجه ی طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد . استان خراسان رضوی با کشور ترکمنستان 6/531 کیلومتر و با کشور افغانستان 302 کیلومتر مرز مشترک دارد و از جنوب به خراسان جنوبی ، از شمال غربی به خراسان شمالی و از غرب به استانهای سمنان و یزد محدود می گردد .
ناهمواری ها :
بطور کلی ناهمواری های استان خراسان رضوی به دو بخش :
• نواحی کوهستانی و
• سرزمین های هموار تقسیم می شوند .
نواحی کوهستانی :
در بخش شمالی خراسان رضوی قسمت قابل توجهی از دو رشته کوه کپه داغ هزار مسجد و آلاداغ ، بینالود قرار گرفته است . رشته کوههای هزار مسجد با حدود 3040 متر ارتفاع از جهت شمال غربی به جنوب شرقی امتداد یافته است و ارتفاع آن در اطراف سرخس کاهش می یابد . این کوهها در یک حوضه ی رسوبی با گسل های عمیق شکل گرفته اند . رسوبات ا ین حوضه بر اثر فرایندهای کوه زایی آلپ ـ هیمالیا به شکل تاقدیس ها و ناودیس های متوالی درآمده اند .
اما رشته کوههای بینالود در امتداد البرز شرقی قرار گرفته اند و شکل گیری آن مشابه هزار مسجد بوده است و بلندترین قله ی این رشته کوه ( بام خراسان ) بیش از 3200 متر ارتفاع دارد . رشته کوه بینالود بر اثر آخرین فعالیت های کوه زایی آلپی به وجود آمده است و لایه های آن به سوی نیشابور روی هم رانده شده و چین خورده اند . بینالود از شمال شرق به دره ی کشف رود و دشت مشهد و از جنوب غربی به چاله ی ساختمانی دشت نیشابور مشرف است .
ارتفاعات جنوبی استان خراسان رضوی از ادامه ی کوه های ایران مرکزی شکل گرفته است و کوه های سیاه کوه و کوه سرخ را شامل می گردد . رشته کوه « کوه سرخ » از غرب روستای درونه تا مرز ایران و افغانستان امتداد یافته و به صورت رشته های موازی و قوسی شکل است . بلندترین نقطه ی کوه سرخ حدود 3000 متر ارتفاع دارد . در ساختار این کوه طبقات رسوبی قدیمی و توده های آذرین دخالت داشته اند . این کوهها به سمت شرق به دو قسمت تقسیم شده اند . شاخه ی شمالی آن شهر تربت حیدریه را در خود جای داده و با کاهش تدریجی ارتفاع ، به صورت تپه های کم ارتفاع تایباد درآمده است و شاخه ی جنوبی آن تا داخل خاک افغانستان امتداد یافته است . کوههای مجموعه ی سیاه کوه از کویر بجستان ( نمک ) آغاز می شوند و تا مرز خراسان جنوبی امتداد می یابند و در حد فاصل گناباد ـ فردوس قرار گرفته اند . بلندترین نقطه سیاه کوه در جنوب کاخک بیش از 2800 متر ارتفاع دارد . سیاه کوه بخشی از ارتفاعات شرقی ایران است و در ساختمان آن بیشتر سنگ های رسوبی و در برخی مناطق سنگ های آذرین دیده می شود .
سرزمین های هموار :
بیشتر دشت ها و سرزمین های هموار این استان بر اثر فرسایش شکل گرفته اند . دشت مشهد با طول تقریبی 140 و عرض 20 کیلومتر یکی از وسیع ترین دشت های خراسان رضوی است .
این پهنه ی وسیع که بین ارتفاعات هزار مسجد و بینالود محصور شده بر اثر حرکات چند گسل موازی و عمدتاً با امتداد شمال غربی ـ جنوب شرقی شکل گرفته است . نهشته های رسوبی پایکوهی آن باعث شکل گیری مخروط افکنه های حاصل خیزی مانند « فریزی » و « طرق » شده است که در کشاورزی استان نقش مهمی دارند .
تقسیمات کشوری استان خراسان رضوی
در تابستان سال 1383 استان خراسان با تصویب مجلس شورای اسلامی به 3 استان خراسان شمالی ، رضوی و خراسان جنوبی تقسیم گردید . استان خراسان رضوی با مرکزیت شهر مشهد ، بر اساس آخرین تقسیمات کشوری که در آذرماه سال 1383 انجام گرفت دارای 20 شهرستان ، 62 بخش ، 65 شهر و 158 دهستان است . شهرستان های این استان عبارتند از : درگز ـ قوچان ـ کلات ـ چناران ـ مشهد ـ نیشابور ـ سبزوار ـ سرخس ـ فریمان ـ تربت حیدریه ـ کاشمر ـ خلیل آباد ـ بردسکن ـ تربت جام ـ تایباد ـ خواف ـ رشتخوار ـ گناباد ـ فردوس ـ مه ولات
جمعیت
بر اساس نتایج سرشماری سال 1375 استان خراسان رضوی 428/789/4 نفر جمعیت داشته و از استان های پر جمعیت کشور است . شهر مشهد با حدود 405/887/1 نفر جمعیت ، 4/39 درصد جمعیت استان را در خود جای داده است . در این استان گروه های سنی کمتر از 15 سال 1/42% و افراد بالای 15 سال تا 64 سال 37/53% و افراد سالخورده بالای 65 سال 53/4% از کل جمعیت منطقه را به خود اختصاص داده اند و این امر بیانگر جوانی جمعیت استان است . بر مبنای سرشماری سال 1375 شهرستان بردسکن دارای 065/64 نفر ، تایباد 679/127 نفر ، تربت جام 349/210 نفر ، تربت حیدریه 265/286 نفر چناران 270/107 نفر ، خلیل آباد 803/45 نفر ، خواف 158/92 نفر ، درگز 614/78 نفر ، سبزوار 543/419 نفر ، سرخس 604/73 نفر ، رشتخوار 975/52 نفر ، فردوس 203/58 نفر ، فریمان 555/77 نفر ، قوچان 425/190 نفر ، کاشمر 0962/140 نفر ، کلات 959/33 نفر ، گناباد 625/103 نفر و نیشابور 337/412 نفر ، نفوس می باشد .
تراکم نسبی جمعیت خراسان رضوی با توجه به وسعت تقریبی 600/127 کیلومتر مربع و جمعیت 428/789/4 نفره ی آن در سال 1375 در هر کیلومتر مربع 53/37 نفر است و بر همین اساس 61 % از این جمعیت شهرنشین و 39% ساکن روستاها می باشند .
منابع اقتصادی
کشاورزی
بر اساس تحقیقات انجام شده بر نحوه کاربری اراضی در خراسان رضوی قریب به سی درصد از اراضی این استان به زراعت آبی و باغی و دیم اختصاص یافته است . این نواحی عمدتاً در بخش های مرکزی ، شمال و شمال غربی و شرقی استان قرار دارند . تنوع محصولات کشاورزی در خراسان رضوی بسیار است و بر اساس آمار سطح زیر کشت تولید و عملکرد محصولات کشاورزی به چندین گروه مهم تقسیم می گردند که به ذکر نام آنها در این مختصر بسنده می کنیم .
گروه غلات : گندم ، جو ، ذرت دانه ای ، شلتوک
گروه محصولات صنعتی : چغندرقند ، پنبه ، توتون و تنباکو ، آفتابگردان ، کنجد ، شاهدانه ، منداب ، کلزا .
گروه حبوبات : نخود ، عدس ، لوبیا، ماش ، باقلا خشک
گروه محصولات جالیزی : هندوانه ، خربزه ، طالبی ، خیار ، انواع کدو ، سیب زمینی ، پیاز ، گوجه فرنگی ، سیر خشک، بادمجان ، باقلا تازه ، فلفل قرمز ، فلفل دلمه ، سبزیجات برگی ، سبزیجات غده ای .
گروه نباتات علوفه ای : یونجه ، شبدر ، ذرت علوفه ای ، ذرت خوشه ای ، چغندر علوفه ای شلغم علوفه ای ، خصیل
سایر محصولات : ارزن ، زیره ، هندوانه بذری ، کدو بذری ، سنگک ، جارو ، خاکشیر و محصولات باغی و درختی تولید شده در این استان به دسته های ذیل تفکیک می شوند .
گروه محصولات میوه های دانه دار : سیب ، گلابی ، به
گروه محصولات میوه های هسته دار : آلبالو ، گیلاس ، گوجه ، آلو ، هلو ، تمشک
گروه محصولات میوه های خشک : پسته آبی ، پسته دیم ، بادام آبی ، بادام دیم، فندق ، سنجد
گروه محصولات میوه های سردسیری : زالزالک دیم ، زرشک ، سماق ، ریواس دیم
گروه محصولات نیمه گرمسیری : خرما ، زیتون ، پرتقال ، نارنگی ، لیموشیرین ، نارنج ، انار آبی ، انجیر آبی ، انجیر دیم ، خرمالو
گروه محصولات سایر میوه ها و فراورده ها : گلستان ، گل و گیاه زینتی ، توتستان ، عناب ، زعفران ، درختان غیر مثمر
از این میان ارزشمندترین محصول کشاورزی در این استان زعفران است که به سبب ارزش افزوده بسیار آن به طلای سرخ معروف شده است . درآمد خالص سالیانه ی حاصل از کشت زعفران زیاد و نیاز آن به آب کم است ، از این رو کشت آن در نواحی جنوبی استان که با کمبود آب روبروست از نظر اقتصادی کاملاً مقرون به صرفه است .
دامداری
از آن جا که دامداری کاملاً وابسته به وجود مراتع و چراگاههای مطلوب است ، در نواحی سرخس ، رشته کوههای هزار مسجد و بینالود به سبب داشتن آب و هوای مناسب و مراتع غنی دامداری از رونقی بسیار و در شمال استان که دارای مراتعی نسبتاً ارزشمندند از رواجی نسبی برخوردار است و در نواحی شرق ، جنوب و جنوب غربی استان که چراگاههایی فقیر و یا خیلی فقیر دارند به تناسب از رونق دامداری و دامپروری کاسته شده است . در استان خراسان رضوی علاوه بر پرورش زنبور عسل طیوری مانند مرغ های تخمی ، گوشتی و بوقلمون ، احشام گوناگونی نظیر گوسفند و بره ، بز و بزغاله ، گاو ، گوساله و شتر و بچه شتر نیز پرورش داده می شود . البته شتر به سبب ساختمان فیزیولوژیک ویژه اش بیشتر در مناطق گرم و خشک پرورش می یابد .
معادن
در استان خراسان رضوی موادمعدنی متنوعی وجود دارد که برخی از آن ها مورد بهره برداری قرار گرفته و زمینه ی ایجاد بعضی صنایع را به وجود آورده اند . در این استان تعداد 165 معدن فعال وجود دارد که تقریباً میزان استخراج سالانه ی آنها 337/340/4 تن می باشد . بنا بر تحقیقات به عمل آمده در سال 1379 حجم ذخایر این معادن 487/197/898 تن تخمین زده می شود . از مهم ترین معادن این منطقه می توان از معادن سنگ آهن خواف ، سنگ های ساختمانی و خاک نسوز در بجستان و گناباد ، کائولن در کاشمر ، فیروزه در نیشابور و گاز سرخس یاد کرد . در ادامه به ذکر نوع مواد معدنی استخراج شده و تعداد معادن مربوط به آن ها در حد نام و شماره اکتفا می کنیم .
7 معدن سنگ آهن ، 1 معدن تالک ، 10 معدن کائولن ، 2 معدن زغال سنگ ، 7 معدن نمک سنگی و آبی ف 2 معدن سیلیس ، 1 معدن سنگ مس ، 1 معدن گل سفید ، 1 معدن مارن ، 2 معدن فلورین ، 3 معدن خاک نسوز ، 8 معدن خاک صنعتی ، 12 معدن سنگ لاشه ، 8 معدن گرانیت ، 1 معدن فیروزه ، 24 معدن سنگ گچ و گچ خاکی ، 3 معدن فلداسپات ، 6 معدن بنتونیت ، 10 معدن کرومیت ، 1 معدن پوزدالان ، 2معدن بارتین ، 1 معدن پوکه معدنی .
صنایع
استان خراسان رضوی به لحاظ اقتصادی نیز جزو استان های مهم کشور است . این استان به دلیل وجود معادن گوناگون و واحد های تولیدی و کارخانه ها و کارگاههای بسیار در شعبات مختلف صنعتی حائز اهمیت می باشد . صنایعی همچون صنایع غذایی ، نساجی ، پوشاک ، دباغی و چرم ، کاغذ سازی ، چاپ و انتشار ، فراورده های نفتی ، شیمیایی لاستیک و پلاستیک ، مواد کانی ، بازیافت ، مبلمان و صنایع چوبی ، ابزار پزشکی ، ریخته گری ، صنایع فلزی ، ماشین سازی ، ساخت لوازم دفتری ، صنایع برق و الکترونیک تجهیزات ارتباطی و حمل و نقل در این استان در واحدهای تولیدی ، کارخانه ها و کارگاهها به منظور مصرف در سراسر کشور و بعضاً صادر شدن به سایر کشورها تولید شده و به بازارها عرضه می شود . از این میان شهر مشهد با 1586 واحد تولیدی بزرگ ، کارخانه و کارگاه مقام اول را در استان داراست و پس از آن نیشابور با 146 واحد ، سبزوار با 118 واحد ، گناباد با 80 واحد ، تربت جام و قوچان با 38 واحد و تربت حیدریه با 35 واحد در رده های بعدی قرار گرفته اند .
وجه تسمیه خراسان :
« خورآسان » نام گذشته ی خراسان است که از دو کلمه « خور » به معنای خورشید و « آسان » به معنای ظاهر شدن تشکیل شده است. این سرزمین چون در شرقی ترین ناحیه ی ایران زمین قرار داشته است و خورشید زودتر از سایر نقاط در آن طلوع می کرده ، این نام را به خود گرفته است . از این رو « خور آسان » به معنای پدیدار شدن خورشید یا سرزمین بامدادان و طلوع آفتاب بکار رفته است . بدیهی است که از نقطه نظر دانش جغرافیا خورشید اصولاً از سوی مشرق طلوع نموده و به سمت مغرب غروب می کند . با استناد به این توصیف خورآسان را می توان سرزمین شرقی یا شرقی ترین ناحیه ی ایران زمین نیز تلقی کرد .
واژه « خورآسان » در طول اعصار به سبب کثرت استعمال تحول یافته و به «خراسان» امروزی بدل گشته است .
خراسان در عصر هخامنشیان ، اشکانیان و ساسانیان بعنوان یکی از ولایات چهارگانه ایران زمین به شمار می رفته است . این چهار ولایت گسترده و پهناور عبارتند از اپاختر یا شمال ، خراسان یا مشرق ، نیمروز یا جنوب و خاوران یا مغرب ،
بیشینه تاریخی خراسان:

خراسان در کتاب زمان
بنا به اعتقاد باستان شناسان و بر اساس آثار یافته شده در اطراف کشف رود ، استان خراسان دارای پیشینه ای حدود 800 هزار سال می باشد و از این رو این استان از زمره ی کهن ترین مراکز تمدن پیش از تاریخ به حساب می آید .
پیش از این که آریایی ها وارد فلات ایران گردند اقوامی از آسیاییها در این سرزمین زندگی می کردند و بعنوان ساکنان اولیه ی این سرزمین به شمار می آمدند . این اقوام بومی آسیایی تا مدت زمانی دراز در برابر پارتیان که شاخه ای از آریایی های مهاجر بودند مقاومت کرند .اما سرانجام در برابر قدرت منسجم اقوام آریایی تاب پایداری نیاوردند و شکست را پذیرفتند . مدت زیادی به طول نیانجامید که آریاییها به سرزمین ایران وارد شدند و پارتیان در شمال و ساگارتیها در جنوب خراسان سکنی گزیدند .
این سرزمین در قرن ششم پیش از میلاد تحت تصرف هخامنشیان قرار گرفت و پس از انقراض سلسله ی هخامنشیان بدست اسکندر مقدونی و استقرار دولت سلوکی بر قلمرو قبلی هخامنشیان سلسله ای وابسته به یونانیان در ایران زمین و خراسان بر روی کار آمد . سرانجام قبایل پارتی با یکدیگر متحد شده و بر علیه سلوکیان قیام نمودند . با انقراض سلسله ی سلوکیان در ایران روزگار فرمانروایی پارتیان پیروز که بعدها به اشکانیان معروف شدند آغاز شد .
سرزمین خراسان در عصر اشکانیان و ساسانیان یکی از چهار ولایت بزرگ ایران زمین ـ اپاختر ( شمال ) ، خراسان ( شرق ) ، نیمروز ( جنوب ) و خاوران ( مغرب ) ـ به شمار می رفت .
این تقسیمات در دوران اسلامی نیز حفظ گردید . ولایات چهار گانه ی ایران زمین به وسیله ی یک اسپهبد و چهار مرزبان اداره می شدند . پس از فتح ایران به دست مسلمین و ورود اسلام به این سرزمین نیز ، خراسان همواره به عنوان مرکز معنوی ایران و یکی از خاستگاههای ادب فارسی اهمیت زیادی داشته است . تعداد بسیاری از بزرگان فرهنگی ـ سیاسی ـ مذهبی و ادبی ایران از این سرزمین برخاسته اند . در دوره ی اسلامی سلسله های عباسیان ، طاهریان ، صفاریان ، سامانیان ، غزنویان ، سلجوقیان ، خوارزمشاهیان و پس از حمله ی چنگیز به ایران و خراسان و قتل عام و ویرانی شهرهای آن ، حکومت های ملوک کرت ، امرای سربداران ، تیموریان ، ازبکها ، صفویان ، افاغنه ، افشاریان و قاجاریه بر این دیار حکم راندند .
دعوت از علی ابن موسی الرضا (ع) به منظور پذیرفتن ولایت عهدی مأمون عباسی و شهادت آن حضرت در سال 203 هـ . ق و پیش از آن قیام سیاه جامگان به فرماندهی و رهبری ابومسلم خراسانی که به انقراض سلسله ی بنی امیه در سال 201 هـ . ق انجامید از بزرگترین حوادث تاریخی خراسان در دوران اسلامی به شمار می آیند . اکنون با عنایت به قلت مجال ، نگاهی گذرا به پیشینه ی تاریخی بعضی از نقاط و سرزمین های مهم و با اهمیت در خراسان کهن می افکنیم .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نیشابور:
اطلاعات کلی
نام رسمی : شهرستان نیشابور
کشور :
ایران
استان :
خراسان رضوی
مردم
جمعیت
۴۴۸٬۱۷۰ ۱
مذهب: شیعه

شهرستان نیشابور یکی از شهرستانهای استان خراسان رضوی است. شهر نیشابور مرکز این شهرستان است. شهرستان نیشابور پس از شهرستان مشهد به عنوان دومین شهرستان پرجمعیت خراسان رضوی شناخته میشود.
جغرافیا
این شهرستان در حد فاصل مدار ۳۵ درجه و چهل دقیقه تا ۳۶ درجه و۵۰ دقیقه و طول جغرافیایی ۵۸ درجه و۱۵ دقیقه تا ۵۹ درجه و ۱۵ دقیقه قرار گرفته و از شهرستان‌های شمالی استان خراسان رضوی می‌باشد. شهرستان نیشابور، از شمال با شهرستان قوچان از شرق با چناران و مشهد از جنوب با تربت حیدریه و کاشمر از غرب با سبزوار و از شمال غرب با فاروج از استان خراسان شمالی مرتبط است و در مسیر جاده ابریشم و مسیر ترانزیتی تهران-مشهد-افغانستان واقع می‌‌باشد. سالانه میلیون‌ها زایر آرامگاه امام رضا از آن عبور می‌کنند و همچنین از طریق دو جاده فرعی به قوچان و کاشمر نیز متصل است. در نتیجه این شهرستان، از موقعیت ژئوپلیتیک بسیار خوبی برخوردار می‌‌باشد.
تقسیمات کشوری

این شهرستان طبق آخرین تقسیمات کشوری ایران متعلق به استان خراسان رضوی بوده.شهرستان نیشابور پس از شهرستان مشهد به عنوان دومین شهرستان پرجمعیت خراسان رضوی شناخته میشود و خود شامل چهار بخش، هفت شهر و ۱3 دهستان به شرح زیر می‌‌باشد:
• بخش مرکزی به مرکزیت شهر نیشابور و شامل دهستانهای درب قاضی به مرکزیت روستای خوجان - دهستان ریوند به مرکزیت روستای شادمهرک - دهستان مازول به مرکزیت روستای قطن آباد - دهستان فضل به مرکزیت روستای ابوسعدی
• بخش زبرخان به مرکزیت شهر قدمگاه رضوی و شامل دهستان‌های اردوغش به مرکزیت روستای ساحل برج و اسحاق آباد به مرکزیت روستای اسحاق آباد. در بخش زبرخان به جز شهر قدمگاه، شهر دررود (نگین سبز بینالود) و شهر خروین (ماسوله خراسان) قرار دارند. این بخش صنعتی و کشاورزی است و خوش آب و هواترین منطقه نیشابور است.
• بخش سرولایت به مرکزیت شهر چکنه و شامل دهستان‌های سرولایت به مرکزیت روستای عبداله گیو و دهستان برزنون به مرکزیت روستای برزنون.
• بخش میان جلگه به مرکزیت شهر عشق آباد و شامل دهستان‌های عشق اباد به مرکزیت شهر عشق اباد و دهستان غزالی به مرکزیت روستای فدیشه و دهستان بلهرات به مرکزیت روستای گلبوی سفلی.
بخش ها و دهستانها به تفکیک:
• بخش مرکزی شهرستان نیشابور
o دهستان درب قاضی
o دهستان ریوند
o دهستان فضل
o دهستان مازول
شهرها: نیشابور
• بخش زبرخان
o دهستان اردوغش
o دهستان اسحق آباد
o دهستان زبرخان
شهرها: دررود، قدمگاه و خرو.
• بخش سرولایت
o دهستان سرو
o دهستان برزنون
شهر: چکنه
• بخش میان جلگه
o دهستان بلهرات
o دهستان عشق آباد
o دهستان غزالى
شهرها: عشق آباد
• بخش طاغانکوه
o دهستان طاغانکوه شمالی
o دهستان طاغانکوه جنوبی
جغرافیای طبیعی
جلگه نیشابور از شمال و شرق به بلندترین ارتفاعات استان یعنی ارتفاعات معروف بینالود از جنوب به ارتفاعات کوه سرخ کاشمر و چهل تن تربت حیدریه و از غرب به کویر سبزوار ختم می‌‌شود و از حاصلخیزی بسیار بالایی برخوردار است، به طوری که این شهر را به آب و هوای خوب و باغات سرسبز و تنوع میوه‌هایش می‌‌شناسند. اکثر مناطق حاصلخیز و پر جمعیت در شمال این شهرستان قرار دارند، به طوریکه ۶ شهر از هفت شهر آن نیز در این منطقه واقع شده‌اند و رودخانه‌های بسیاری در آن جریان دارند که مهم‌ترین آنها رودخانه کال شور سبزوار است که از ارتفاعات این شهرستان سرچشمه گرفته و پس از عبور از سبزوار به دشت کویر می‌‌ریزد و سایر رودخانه‌ها عبارت‌اند از درود، خور، بوژان، باغرود، میرآباد، طاغان، بار، بقیع و سرولایت. ارتفاعات این شهرستان هرچند در ردیف صد قله بلند ایران قرار دارند اما به دلیل شباهت به رشته کوه‌های البرز، از زیبایی کم نظیری برخوردارند. بلندترین قله این شهرستان یعنی بینالود با ارتفاع ۳۲۱۱ متر به بام خراسان شهرت دارد و در نزدیکی روستای بوژان قرار دارد. سایر قلل عبارت‌اند از شیرباد به ارتفاع ۳۱۴۰ متر، طاغنکوه به ارتفاع ۳۰۶۹ متر، بقیع (۲۷۱۳ متر)، عطائیه (۲۳۱۰ متر)، گرماب (۲۰۷۶ متر).
شهرستان نیشابور به وسعت 9248 کیلومتر مربع در شمال استان خراسان واقع گردیده است واز سمت شمال به رشته کوه بینالود و شهرستان قوچان ، از غرب به شهرستان های اسفراین و سبزوار از شرق و شمال شرق به مشهد و از جنوب به تربت حیدریه ( کوکن ) و کاشمر محدود می گردد. شهرستان نیشابور مشتمل بر پنج شهر ، پنج بخش ، پانزده دهستان و 609 آبادی مسکون است . طبق آمار سرشماری سال 1375 ، جمعیت این شهرستان 904/412 نفر است .بلندترین نقطه این شهرستان قله بینالود به ارتفاع حدود 3400 متر در شمال شهر نیشابور است . این شهرستان از اقلیم استپی سرد برخوردار است و درجه حرارت متوسط سالانه آن به حدود 5/14 درجه سانتی گراد می رسد این شهرستان دارای رود پرآب فصلی متعددی است که معروف ترین آن ها : رود بوژان ، با غرود، غار ، میر آباد ، دیز بادعلیا ، ماروسک ، بار ، دهنه شور ، چکنه ، چهار باغ ، و کال شور است که متوسط آبدهی سالانه آنها 220 میلیون متر مکعب بوده و با وجود دارا بودن 1316 حلقه چاه عمیق و 45 حلقه چاه نیمه عمیق و 713 رشته قنات دایر و 129 دهانه چشمه دائمی طبیعی ، این شهرستان را به عنوان یکی از منابع عظیم آبی استان مطرح ساخته است .

شهرستان نیشابور
شهرها
چکنه |خرو |درود |عشق‌آباد |قدمگاه |نیشابور
بخش‌ها
دهستان‌ها
مرکزی
دربقاضی | ریوند | فضل | مازول
سرولایت
سرولایت | بینالود
میان جلگه
بلهرات | غزالی | عشق‌آباد
زبرخان
اردغش | اسحاق‌آباد | زبرخان <

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ایران در یک نگاه

دانلود مقاله اصول سرپرستی

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله اصول سرپرستی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

من قصد دارم با تلاش خودم و به امید خدا تحصیلاتم را ادامه بدهم تا بتوانم تواناییهای علمی و عملی خود را بالا برده، در کنار درس کار هم انجام دهم، در این صورت می‌توانم اشکالات کارم را در کنار تحصیلاتم رفع کنم و در حین تحصیل موارد تازه و جدیدی بیاموزم .
اگر بتوانم در آینده شرکتی را اداره کنم و مدیر شرکتی بشوم ، مدیری خواهم بود که کاملاً جدی و در عین حال خوشرو با مخاطبم برخورد کنم ‌ در کمال آرامش و اطمینان خاطر صحبت کنم، پوشش و برخوردم طوری باشد که بتواند اعتماد طرف مقابلم را جذب کند ، در مورد همکارانم رفتار خوبی داشته باشم به طوری که آنها از کار کردن با من راضی باشند.
مدیری خواهم بود که از نظر عملی آنقدر پیشرفت کرده باشم که بتوانم صریح در مورد مسأله‌ای اظهار نظر نموده و اگر مشکلی بود بتوانم به درستی آن را تشخیص داده و برطرف نمایم.
مشکلاتی را که در محل کار سبب ناراحتی و مشغلة فکری کارکنانم
می‌شود را از میان برمی‌دارم و اگر کاری به من مراجعه شد کاملاً درست، صحیح و کامل انجامش می‌دهم و مشکلی در کارم نباشد تا بتوانم مراجعه کننده‌ام را راضی کنم.
می‌خواهم از تمام وسایل و لوازم ضروری مربوط و در ارتباط با کارم استفاده نمایم و شرکتم را به کلیه وسایل پیشرفته و مورد نیاز حرفه‌ام که جزء وسایل روز دنیا هستند مجهز نمایم.
در مورد برخورد با فردی که برای کار به من مراجعه کرده بعد از اطمینان از درستی و بی‌عیب و نقص بودن کارشان با ایشان قرارداد تنظیم می‌نمایم، تا به این وسیله اعتماد و اطمینان طرف مقابلم را جلب نمایم.
جدی ـ خوش برخورد ـ اعتماد به نفس ـ آرام ـ منظم ـ صبور ـ سخنران ـ لایق و شایسته ـ استفاده از وسایل پیشرفته ـ پیشرفت علمی ـ فکور ـ سیاستمدار
فصل اول
خلاصة تاریخی
مقدمه
گر چه مدیریت به مفهوم کلی آن سابقه‌ای به قدمت زندگی انسان و حتی بیشتر از آن را دارد، اما آنچه که به نام دانش مدیریت برای مدیریت سازمانها و مؤسسات، به خصوص مؤسسات انتفاعی تکامل پیدا کرده است، مربوط به اواخر قرن نوزدهم و عمدتاً قرن بیستم است. تا قبل از قرن بیستم سازمانها در مقیاسی کوچک و با استفاده از روشهای ساده اداره می‌شدند و هنوز پیچیدگی امروز خود را پیدا نکرده بودند، در حالی که امروز مدیریت‌ها با مسایل گوناگونی همچون جمعیت فزاینده ، رکود، آگاهی اجتماعی، کمبود منابع ـ به خصوص منابع انرژی، تورم، تأمین رفاه، رقابت و نظایر آن روبرو هستند. رعایت همة این مسایل ، همراه با بزرگ شدن نسبی سازمانها و پیشرفت تکنولوژی و استفاده از علوم ریاضی، اقتصاد و کامپیوتر پیچیدگی مدیریت را بیشتر کرده است.
پیشرفت مدیریت تا انقلاب صنعتی ، هماهنگ و محسوس نبود. در سال 1776، آدام اسمیت با اطلاعاتی که از کارخانة سنجاق‌سازی به دست آورده بود محسنات تقسیم کار را اعلام کرد که خود گامی در جهت سازماندهی و میریت بود. البته قبل از آدام اسمیت نیز در زمینة مدیریت، در برخی کشورها روشهایی آزمایش شده بود مثل روشی که در «کارخانة کشتی‌سازی» و نیز در ایتالیا در قرن پانزدهم به کار گرفته شد یعنی روش «خط زنجیر» که در آن قطعات برای ساختن کشتی، با نظم پشت سر هم قرار می‌گرفتند.
در سال 1832چارلز بابیج (1871ـ1792) ریاضی‌دان انگلیسی و سازندة ماشین حساب مقاله‌ای به نام «دربارة اقتصاد ماشینها و کارخانه‌ها»در زمینة تولید نوشت. بابیج در این مقاله برای اولین بار موضوع اختلاف در مهارت و نقش آن در تعیین مقدار دستمزد و نیز مفاهیمی از مهندسی صنعتی را به بحث گذاشت. به اعتقاد چارلز بیرد نوشته‌های بابیج مبنای کارها و مطالعات تیلور برای تدوین مدیریت علمی قرار گرفت.
علاوه بر بابیج، هنری تاون نیز یکی از نویسندگان مدیریت علمی است که قبل از تیلور و همزمان با او، با بهره‌گیری از تجربة طولانی خود در مدیریت شرکت صنعتی «ییل و تاون» در سال1921 مقاله‌ای به نام «مهندس به عنوان یک اقتصاددان» را به نگارش در آورد. در ابن مقاله او نیاز مدیران را به قدرت تشخیص و تجزیه و تحلیل اطلاعات و طبقه‌بندی اطلاعات به منظور رفع مشکلات و همچنین نیاز آنها را به دیدن دوره‌های آموزش مدیریت در دانشگاهها، مورد تأکید قرار می‌دهد. به این ترتیب نویسندگان مختلف در گوشه و کنار مطالبی می‌نوشتند، اما آنچه که به صورت مدون در زمینة مدیریت تهیه و ارائه شد توسط تیلور انجام گرفت که به عنوان بنیانگذار مکتب کلاسیک در مدیریت شناخته شده است.
از زمان تیلور تا امروز کوشش‌های زیادی برای تکامل تئوری مدیریت در کشورهای صنعتی ، به خصوص در آمریکا انجام شده است. صدها جلد کتاب قطور و هزاران مقاله پیرامون مشکلات مدیریت و سازماندهی به رشتة تحریر در آمده است و میزان کتب ومقالات به اندازه‌ای زیاد است که یکی از نویسندگان به نام هارولد‌کونت در سال 1961 مقاله‌ای به نام «جنگل تئوری مدیریت» نوشت و اظهار داشت که در این جنگل اگر نخواهیم گم شویم نیاز به راهنما داریم.
اما آیا این در هم ریختگی ، همیشگی خواهد بود و در آینده ، در این زمینه و رشتة تحقیقات به ناکامی و تنگنا خواهد افتاد؟ یا اینکه تکوین و تکامل آنها به پیدایش یک تئوری مدیریت واحد منجر خواهد شد؟ آنچه که باید اظهار داشت این است که می‌توان در میان انبوه کتب و مقالاتی که در زمینة مدیریت و تحقیق عملیات نوشته شده است . خطوط، مفاهیم و گرایش‌های کلی را که معمولاً به شکل یک مکتب فکری در دانش مدیریت عرض اندام کرده‌اند، استخراج و تدوین کرد.
این گرایش‌ها، در کتب مربوط به مدیریت در چند مکتب فکری خلاصه شده است که تعداد آن مختلف و گاهی تا پنج مکتب را در بر می‌‌گیرد. ولی در یک تقسیم‌بندی روشن و مشخص ‌سه مکتب اساسی را می‌توان نام برد و تمامی روشها، اصول و گرایش‌ها را در آن جای داد که عبارتند از : مکتب کلاسیک یا سنتی، مکتب روابط انسانی و مکتب مبتنی بر تئوری سیستم‌ها.
قبل از اینکه به تشریح این سه مکتب بپردازیم لازم است توضیح دهیم که بین دو مکتب روابط انسانی و تئوری سیستم‌ها، برخی گرایش دیگری را نیز قایل هستند که گاهی از آن به عنوان مکتب تجربی یا آمپریک نام می‌برند. دانشمندان مدیریت مانند دراکر نویسندة کتابهای«تجربة مدیریت» و «دوره ناپیوستگی» و کتابها و مقالات دیگر، و همچنین دیویس نویسندة کتاب«مبادی مدیریت عالی رتبه» (1951)و بسیاری کتب و مقالات دیگر ، از افرادی هستند که جزء طرفداران این تفکر قلمداد شده‌اند. همچنین برخی گرایش جدیدی را نسبت به مکتب مبتنی بر تئوری سیستمها ترسیم می‌نمایند و از آن به عنوان مکتب جدید مدیریت علمی نام می‌برند، که وظیفة اصلی آن تحقیق پیرامون فرایند تصمیم‌گیری با استفاده از جدیدترین روشها و متدهای ریاضی و به کارگیری پیشرفته‌ترین ماشینهای محاسب الکترونیکی است .
دانشمندانی چون لئونتیف متخصص علم اقتصادسنجی و فورستر استاد و پایه‌گذار متد مدلسازی دینامیک در دانشگاه ام.آی.تی، حامیان این گرایش معرفی شده‌اند. ولی آنچنان که پیش از این توضیح داده شد گرایشات اصلی را می‌توان در همان یاد شده خلاصه کرد و نظریات دانشمندان مذکور را نیز در یکی از این سه گرایش قرار داد.

 

مکتب کلاسیک
مکتب کلاسیک یا مکتب سنتی ، در بحث مربوط به مدیریت ، همان مکتب«مدیریت علمی» است که با نام فردریک مینسلوتیلور(1915ـ1856) آمیخته شده است از این رو گاهی آن را مکتب تیلور یا تیلوریسم می‌نامند.
همچنان که پیش از این اشاره شد از آغاز انقلاب صنعتی در 1790تا1895که تیلور اولین مقالة خود را به نام «سیستم پرداخت مزد برای واحد کار» منتشر کرد، دانشمندان مختلفی در زمینة مدیریت به تحقیق و بررسی مسایل مدیریت پرداختند و مقالات و جزواتی نیز توسط آنها در این باره به چاپ رسید که از این جمله این دانشمندان چارلزبابیج ، هنری تاون و هنری متکالف را می‌توان نام برد . اما آنچه که ازآغاز قرن جاری به نام مکتب مدیریت علمی به آن همت گماشته شد کوششی بود که برای جمع‌بندی اصول عام مدیریت بر اساس تحقیقات متنوع در زمینة تجربة فعالیتهای تجاری و صنعتی انجام گرفت.
تیلور در اولین مقالة خود به نام «سیستم پرداخت مزد برای واحد کار یا سیستم نرخ‌بندی یک قطعه» به لزوم اندازه‌گیری زمان انجام یک واحد از کار و جمع‌آوری اطلاعات برای تعیین آن اشاره می‌کند . در دومین اثر خود که به صورت سخنرانی به نام«مدیریت کارگاه» در 1903ایراد شد. و بعدها به چاپ رسید راجع به لزوم همکاری صمیمانه بین کارگر و کارفرما و لزوم پرداخت دستمزد مناسب به کارگران، به منظور کاهش هزینة تولید بحث کرد. او سرانجام در سال 1911کتاب«اصول مدیریت علمی» خود را انتشار داد که در آن مسائل مدیریت را به صورت مدون و منظم و با ذکر مثالهای زنده توضیح داده است. وی در این کتاب از تجربیات طولانی خود در شرکت بزرگ فولاد میدویل و شرکت فولاد بتلیهم که سالیان متمادی در آنها به کار و کوشش و مدیریت پرداخته بود حداکثر استفاده را برده است.
برای شناخت مکتب کلاسیک سه محور اساسی از کتاب مدیریت علمی یعنی انگیزه نگارش کتاب، اصول مدیریت علمی و مکانیسم اجرای آن را به اختصار بیان می‌کنیم.

 

انگیزة نگارش مدیریت علمی
تیلور هدف خود را از نگارش کتاب مدیریت علمی سه چیز می‌شمارد:
1ـ تشریح زیانی که کشور در اثر عدم کارآیی متحمل می‌شود.
2ـ توضیح این موضوع که راه حل مرتفع کردن عدم کارآیی استفاده از اصول مدیریت علمی است.
3ـ نشان دادن این واقعیت که مدیریت علمی بر اصول و قواعدی مبتنی است که می‌توان آن را در مورد کلیه فعالیتهای انسانی به کار برد و از آن نتایج مفیدی به دست آورد.

اصول مدیریت علمی
اصول چهارگانة مدیریت علمی به این شرح است:
متخصصان دانش مدیریت سنگین‌تر می‌شود.
در این کتاب، اصول و مبانی مدیریت مربوط به سازمانها و مؤسسات، و در حقیقت آنچه که امروز در دانشگاههای پیشرفتة جهان، دانش مدیریت را به خود اختصاص داده در سه بخش جداگانه بررسی شده است. بحث مربوط به مدیریت اسلامی را که نیاز جامعة اسلامی و خواست به حق و صمیمانه دانشجویان و دانش‌پژوهان ما در دانشگاهه است به کتاب دیگری ارجاع می‌دهیم که به زودی به نام مباحثی از مدیریت اسلامی به چاپ خواهد رسید.
آنچه که در این کتاب می‌خوانید تنها گامی است در جهت شناخت تلاشها و کوششها در مسیر طولانی تکوین وتکامل دانش مدیریت و روشها و فنون آن، و کمکی است برای تهیه و تدوین کتب مورد نیاز دانشگاهها در زمینة مدیریت و سازماندهی‌ ، به خصوص پس از پیروزی بزرگ و شکوهمند انقلاب اسلامی‌مان. امید است گامهای دیگر نیز با کمک همکاران علاقمند و همة نیروهای متخصص و متعهد برداشته شود.
مطالب این کتاب طی نه سال گذشته بارها در دانشگاههای کشور از جمله در دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه علم و صنعت و دانشگاه امام حسین (ع) برای هزاران دانشجوی رشته‌های مدیریت ، صنایع، اقتصادو…تدریس شده و هنگام بحث و بررسی مطالب اشکالات آن نیز رفع گردیده است، با وجود این نمی‌توان ادعا کرد که از اشتباه و خطا عاری است. بنابراین از استادان و دانشجویان عزیز و متعهد تقاضا می‌شود که از تذکر و یادآوری هر نوع اشکال یا اشتباهی که در نوشته‌های این کتاب ملاحظه می‌کنند دریغ نورزند تا نسبت به رفع و اصلاح آنها اقدام شود.
از خداوند بزرگ می‌خواهم تا قلم و قدم نگارنده را از لغزش و انحراف مصون و محفوظ نگه دارد و این سعی ناچیز را که امید است در جهت او و برای او باشد، بپذیرد.
عبدالله جاسبی
زمستان1367
فصل چهارم
تعاریف و وظایف مدیریت

 

تعریف مدیریت
تعاریف مختلف و متفاوتی برای مدیریت ارائه شده است که برخی از آنها در این فصل به شرح زیر ارائه می‌گردد:
1ـ مدیریت عبارت است از هماهنگ کردن منابع انسانی و مادی برای نیل به هدف.
2ـ مدیریت را می‌توان علم و هنر متشکل و هماهنگ کردن ، رهبری و کنترل فعالیتهای دسته جمعی برای نیل به هدفهای مطلوب با حداکثر کارآیی تعریف کرد.
3ـ مدیریت فرایندی است که به وسیلة آن کوششهای فردی و گروهی به منظور نیل به هدف مشترک هماهنگ می‌شود.
4ـ به نظر«هنری فایول» مدیریت علم و هنر متشکل کردن و هماهنگ نمودن و رهبری و کنترل فعالیتهای دسته‌جمعی است که برای رسیدن به هدف یا هدفهای مشتک انجام می‌گردد.
5ـ مدیریت یک رابطة عینی ـ ذهنی پیچیده است.
6ـ مدیریت انجام دادن کارها به وسیله و از طریق دیگران است.
7ـ مدیریت ممکن است به عنوان ایجاد و شناخت هدفها از طریق فعالیتهای هماهنگ تمامی افراد مربوط به آنها تعریف شود.
برلسن(Berelson) و استینر(Steiner) مشخصات مهم علم را به صورت زیر خلاصه کرده‌اند:
1ـ روش‌ها عمومی است.
2ـ تعاریف دقیق است.
3- جمع‌آوری اطلاعات جهت‌دار و هدف‌دار است.
4ـ تحقیقات قابل کاربرد مجدد است.
5ـ روش‌ها سیستماتیک و تکمیل‌شدنی هستند.
6ـ هدفها قابل توضیح، قابل ردک و قابل پیش‌بینی هستند.
در وبستر، هنر به عنوان«مهارت در کارآیی که از طریق تجربه، مطالعه یا مشاهده به دست آمده» تعریف شده است. به طوری که ملاحظه می‌شود هنوز نمی‌توان به طور قاطع اظهار نظر کرد که مدیریت علم است یا هنر، اگر چه از مجموعة تعاریفی که در این زمینه شده و برداشتهایی که از کتابها در این رشته به عمل آمده، جنبة هنر بودن آن غلبه پیدا می‌کند. هنگامی که ملاحظه می‌شود یک پزشک خوب و متخصص، نمی‌تواند یک مدیر خوب برای بیمارستان باشد و یا یک مهندس از عهدة ادارة یک کارخانه عاجز می‌ماند و حتی یک متخصص در دانش مدیریت که تکنیکهای مدیریت را نیز فرا گرفته است در ادارة یک شرکت صنعتی یا تجاری مؤفق نیست، موضوع هنر بودن مدیریت قوت می‌گیرد. به این ترتیب حل مسائل و مشکلات یک سازمان یا مؤسسه، بیش از آن که مربوط به اطلاعات تخصصی فرد باشد، مربوط به احساس، قضاوت و مهارت شخصی او است که معمولاً به تجربة او نیز در این کار ارتباط پیدا می کند.
مدیریت به عنوان یک علم ، تکیه خود را برای تصمیم‌گیری بر اطلاعات و تئوریهایی می‌گذارد که قبلاً به اثبات رسیده و به صورت یک قانون یا فرمول یا روش در آمده است . طرفداران مدیریت به عنوان یک علم به پیشرفت علوم و تکنیکهایی اشاره می‌کنند که انسان بدون آنها قادر به ادارة یک مؤسسه نیست . مثلاً، یک شرکت تولید اتومبیل دارای صدها دستگاه مختلف مهندسی می‌باشد که برای ادارة آنها نیاز به نیروی متخصص است. ضمناً جمع‌آوری و طبقه‌بندی اطلاعات و استفادة از آنها، برای برنامه‌ریزی خرید مواد اولیه و فروش کالای ساخته شده، از طریق کامپیوتر انجام می‌شود که باز هم مربوط به تکنولوژی و علوم می‌گردد و بدون استفاده از این وسایل و آشنایی با این علوم امکان ادارة شرکت یا کارخانه وجود ندارد.
طرفداران مدیریت به عنوان هنر اظهار می‌دارند که مؤسسات و سازمانها که ترکیبی از انسان ، ماشین و وسایل و مواد هستند، آنقدر پیچیده‌اند که صدها و هزارها متغیر در عنصر تصمیم‌گیری وجود دارد و تنظیم این متغیرها و محاسبة آنها ، از عهدة علم و تکنولوژی پیشرفته همچون کامپیوتر ساخته نیست، به همین دلیل سرانجام ، اخذ تصمیم به عهدة فرد گذارده می‌شود که با مهارت و قضاوت سر و کار دارد. وانگهی طبقه‌بندی و تحلیل اطلاعات و استفاده از تکنیکها و روشهای پیشرفته کمکی است برای مدیر تا بتواند هماهنگی کند، کنترل کند، و مهمتر از همه ، تصمیم بگیرد،اما مستقیماً جانشین قدرت تصمیم‌گیری، هماهنگی، کنترل و هدایت مدیر نمی‌گردد.
سایمون. مدیریت را هم علم می‌داند و هم هنر و معتقد است چنانچه مدیری دارای تجربة کافی برای تصمیم‌گیری باشد و از تکنیکها و روشهای علمی نیز استفاده کند ، از مؤفقیت بیشتری در مدیریت برخوردار خواهد بود.

 

عناصر مدیریت ـ وظایف مدیریت
دربارة عناصر مدیریت، که در برخی از کتب مربوط به مدیریت به نام وظایف مدیریت مورد بحث و بررسی قرار گرفته است ، نظرات مختلفی ارائه شده است . لوتر گیولیک وظایف هفت‌گانه‌ای به این شرح برای مدیریت قائل می‌باشد.
1ـ برنامه‌ریزی Planning
2ـ سازماندهی Organizing
3ـ به کار گماردن Staffing
4ـ هدایت Directing
5ـ هماهنگ کردن Coordinating
6ـ گزارش دادن Reporting
7ـ بودجه‌بندی Budgeting
و با بکار بردن حروف اول کلمات فوق کلمةPOSDCORB را ساخته و مورد استفاده قرار داده است.
برخی از دانشمندان مدیریت ، موضوع ایجاد انگیزه و نوع‌آوری را به عنوان دو وظیفه یا دو عنصر از مدیریت قلمداد کرده‌اند ، و متقابلاً برخی دیگر بودجه‌بندی یا گزارش کردن و یا به کار گماردن را جزو عناصر اصلی مدیریت نمی‌دانند و بسیاری از آنها هماهنگی را، به جای بخشی از وظایف مدیریت، هدف مدیریت به حساب آورده‌اند.
برچ در کتاب معروف خود، «اصول و تجربه مدیریت»، مدیریت را در چهارچوب عنصر خلاصه می‌کند که عبارتند از: کنترل، هماهنگی و ایجاد انگیزه.
فایول نیز وظایف پنجگانه‌ای برای مدیریت قائل است که عبارتند از: برنامه‌ریزی، سازماندهی، هدایت، کنترل و هماهنگی.
با توجه به اینکه هماهنگی بیش از آنکه یک وظیفه یا عنصر مدیریت به حساب آید، هدف مدیریت محسوب می‌گردد، وظایف اصلی مدیریت را می‌توان در پنج عامل برنامه‌ریزی، سازماندهی، تأمین نیروی انسانی، هدایت و کنترل خلاصه کرد. در این کتاب به ترتیب هریک از آنها را شرح خواهیم داد.
قبل از وارد شدن در بحث مربوط به هر یک از عناصر مدیریت، لازم است سه نکته توضیح داده شود. اول اینکه باید بین وظایف مدیریت و وظایف یا عناصر سازمانی تفاوت قائل شد. وظایفی همچون تولید، فروش، امور مالی، حمل و نقل و غیره، وظایفی سازمانی است در حالی که وظایف مدیریت همچنان که گفته شد برنامه‌ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل می‌باشد. طبیعی است که هر یک از عناصر سازمانی به نوبة خود می‌تواند شامل همة وظایف مدیریت یا بخشی از آن باشد و مهم این است که یک مدیر، باید هم به وظایف مدیریت و هم به وظایف سازمانی، توجه داشته باشد.
دوم اینکه برخی از مدیران، قسمتی از وقت خود را صرف کارهای فنی یا تولیدی یا وظایف سازمانی می‌کنند. طبیعی است که هنگامی‌ که یک مدیر مشغول کارهای فنی یا نظایر آن است، نقش یک مدیر را بازی نمی‌کند و اوقات او جزو زمان مدیریت به حساب نمی‌آید. مثلاً مدیر یک کارخانه که نیمی از وقت خود را روی ماشین تراش کار می‌کند، این زمان را باید زمان فنی به حساب آورد نه زمان مدیریت و فقط آن بخش از وقت او که صرف وظایف مدیریت می‌شود، زمان مربوط به هدایت مربوط می‌گردد.
سوم اینکه وسعت و میزان انجام هریک از این مراحل در سطوح مختلف مدیریت تفاوت دارد. جورج‌موریس در کتاب خود تحت عنوان «مدیریت برمبنای هدف و نتیجه در بخش دولتی»، وسعت و میزان پنج عامل برنامه‌ریزی، سازماندهی، هدایت، استخدام و کنترل را در سطوح مختلف مدیریت به صورت شکل 1-4 نشان می‌دهد.
به طوری که دز نمودار ملاحظه می‌گردد، هر اندازه یک مدیر به فعالیتهای تولیدی و اجرایی نزدیک‌تر می‌شود (مدیران جبهة مقدم)،نسبت فعالیتهایی را که لازم است صرف هدایت نماید، بیشتر خواهد بود، و هر اندازه از خط تولید و اجرا دورترشویم و به سطوح میانی و سطوح بالای مدیریت حرکت کنیم، فعالیت‌های بیشتری صرف برنامه‌ریزی و سازماندهی و نیروی کمتری صرف هدایت خواهد شد. میزان فعالیت در مورد کنترل تقریباً در سطوح مختلف مدیریت ثابت به نظر می‌رسد. البته باید توجه داشته باشیم که اندازه‌های موجود در این شکل را نمی‌توان در مورد همة فعالیت‌ها به‌کاربرد و آنچه که موریس گفته است از این جهت مهم است که توجه به تغییر میزان فعالیت‌های اجزاء مدیریت در سطوح مختلف مدیریت داشته باشیم و آن را ثابت و یکسان ندانیم.
با حفظ وضعیت موجود ارائه می‌گردد.
مرجع کنترل درونی: رهبران اثربخش اعتقاد دارند که آنان مسبب یا عامل اصلی رخدادها یا رویدادهایی هستند که برایشان پیش می‌آید. نتایج یک مطالعه نشان داده است که سرپرستانی که چنین نگرشی دارند و خود را مسئول یا عامل اصلی حوادث و رویدادهایی می‌دانند که برای آنان پیش می‌آید، بیش از سرپرستان دیگری که از این ویژگی نگرشی برخوردار نیستند، مورد علاقه و محبت اعضای گروه تحت نظارت خود قرار می‌گیرند (جانسون و دیگران، 1984). یکی از دلایل این تفاوت نیز، آن است که وقتی شخص معتقد است خود مسبب رویدادهایی است که برایش پیش می‌آید –و بنابراین، مسئولیت حوادث و وقایع را می‌پذیرد- در نظر دیگران و خاصه افراد تحت نظارت او، توانمندتر از فرد دیگری به نظر می‌آید که عوامل برونی را مسبب رویدادها می‌داند و به همین دلیل، مسئولیت آثار و نتایج رویدادها را نمی‌پذیرد.

 


1بخش سوم – فصل اول
رفتار و مهارتهای رهبران اثربخش

 

برای اینکه رهبری اثربخشی را ارائه دهیم، لازم است بعضی ویژگیهای شخصیتی را دارا باشیم و همراه با آن، رفتار و اعمال ما درست باشد و از مهارتهای خاصی نیز برخوردار باشیم. با نگاهی دقیق به مجموعة صفات و رفتارهای رهبری و مدیریت اثربخش، قادر خواهیم بود، رابطة بین صفات و رفتارها را مورد بررسی قرار دهیم. برای مثال، رهبری که به خود اعتماد دارد و ضمناً با جرأت است، معمولاً در شرایط سخت و دشوار، ثبات رفتاری بیشتری از خود نشان می‌دهد.
صلاحیت فنی: آگاهی از امور بازرگانی و به عبارت دیگر، آگاهی نسبت به فعالیتهایی نظیر خرید و فروش کالا، ساخت کالا یا ارائة خدمات در جهت کسب سود، یکی از مهارتهای مهم رهبری است. رهبر اثربخش باید صلاحیت فنی در زمینه‌های مربوط به شغل و حرفة خود را داشته باشد. اهمیت این نوع صلاحیت، هنگامی شاخصتر می‌شود که فرد، رهبری گروهی از افراد متخصص را به عهده داشته باشد. اگر رهبر یک گروه شغلی نسبت به کار افراد تحت نظارت خود آگاهی و دانش کافی نداشته باشد، قادر به ایجاد تفاهم با آنان نخواهد بود. این نوع دانش و آگاهی باید به میزانی باشد که اعضای گروه، برای دانش و صلاحیت فنی وی، به عنوان رهبر گروه خود، ارزش قائل باشند. در مواردی که دانش و صلاحیت فنی رهبر در حد زیادی نیست، حداقل باید تا آن میزان از آگاهی فنی برخوردار باشد که اعضای گروه نتوانند او را به اشتباه بیندازند و اطلاعات نادرستی را در اختیار او قرار دهند. یکی از الزامات رهبری و مدیریت اثربخش برای افرادی که در سطوح عالی مدیریت به فعالیت مشغول هستند، آگاهی کامل آنان از امور بازرگانی است. وقتی یک فرد را برای تصدی ریاست سازمانی انتخاب می‌کنند که به دلایلی بهره‌وری آن سقوط کرده است، معمولاً از او خواسته می‌شود که از دانش و آگاهی خود در زمینة امور بازرگانی و نیز از توانایی خویش در زمینة رهبری و مدیریت بهره گیرد و موجباتی را فراهم آورد تا بهره‌وری سازمان افزایش یابد و به سطح بهینه برسد.
اعتبار و یکپارچگی : داده‌های حاصل از مطالعه در زمینة ویژگیهای مهم 7500 مدیر نشان داد که به اعتقاد افراد مورد مطالعه، مهمترین ویژگی یک رهبر، درستکاری، راستی، امانت و صداقت اوست (کوزز و پوسر، 1990).
بینش نسبت به مردم و موقعیتها : یکی از ویژگیهای قابل توجه مدیران و رهبران موفق آن است که نسبت به افراد تحت نظارت خود و نیز موقعیتها، بینش دارند و از شم و عقل سلیم برخوردار هستند. این نوع مهارت با توانایی شناختی رابطة نزدیک دارد و می‌توان این ویژگی را هم جزء صفات شخصیت و هم به عنوان یک رفتار خاص تلقی کرد. رهبرانی که از بینش خوبی برخوردار هستند، واگذاری مسئولیتها را به افراد، به درستی انجام می‌دهند، امکانات آموزشی مناسبتری را برای آنان فراهم می‌آورند و نسبت به احساسات افراد تحت نظارت خود نیز حساستر هستند. یکی از دلایل موفقیت رهبران در زمینه‌های سه‌گانة فوق آن است که در ارزیابی نقاط ضعف و قوت افراد تحت نظارت خود به درستی عمل می‌کنند. یکی دیگر از مزایای برخوردار بودن از بینش آن است که مدیر می‌تواند موقعیتهای مختلف را به درستی ارزیابی کند و سبک رهبری خود را با موقعیتهای مختلف انطباق دهد. برای مثال، در موقعیتهای بحرانی، اعضای گروه پذیرای سبک رهبری آمرانه هستند.
حفظ میزانها یا معیارهای بالا : رهبران اثربخش آنچنان اوضاع و احوال و شرایطی را ایجاد می‌کنند که میزان عملکرد اعضای گروه در سطح بالا حفظ شود. سطح توقع رهبران اثربخش از بهره‌وری فردی و شغلی افراد تحت نظارت خود بالاست و به همین دلیل، کارکنان تحت نظارت آنان نیز پیش‌بینی می‌کنند که همیشه عملکردشان در حال بهبود باشد. یکی از نتایج این نوع توقعات یا انتظارات رهبران اثربخش آن است که کارکنان سازمان، فعالیتهای خود را در جهت خواسته‌های رهبر گروه تنظیم می‌کنند و به تلاش خود برای دستیابی به هدفهای مهمتر، می‌افزایند. به این پدیده اصطلاحاً اثر پیگمالیون گفته می‌شود. رهبران اثربخش با فراهم آوردن زمینه‌های مساعد و پس از اطمینان نسبت به ارضای نیازهای اساسی کارکنان تحت نظارت خود، انتظارات بالاتری را مطرح می‌سازند و اعضای گروه را برای دستیابی به هدفهای والاتر و دشوارتر، تشویق می‌کنند.
استواری در شرایط سخت : عملکرد رهبران اثربخش، حتی در شرایطی که حجم کار زیاد است و اوضاع و احوال یا موقعیتها از ثبات و پایایی لازم برخوردار نیستند، از استواری و ثبات لازم برخوردار است. استوار باقی ماندن در شرایط سخت و کم ثبات، از آن جهت منتهی به اثربخشی می‌شود که به افراد تحت نظارت رهبر یاری می‌دهد تا با موقعیتهای بی‌ثبات کنار آیند یا مقابله کنند. وقتی رهبر گروه در شرایط سخت از خود آرامش نشان می‌دهد، اعضای گروه نیز اطمینان پیدا می‌کنند که اوضاع و احوال و شرایط در جهت دلخواه تغییر خواهد یافت.
جبران سریع شکستها : رهبرانی که در نقش مدیر به ایفای نقش خود می‌پردازند، از قابلیت انعطاف لازم برخوردار هستند و سریعاً شکستها و مشکلات ناشی از کاهش بودجه، تنزل رتبه یا مقام، و نیز اخراج از سازمان محل کار خود را جبران می‌کنند (دوبرین،1993). مطالعة گسترده‌ای در زمینة رهبران اثربخش نشان می‌دهد که این افراد دربارة شکستهای خود فکر نمی‌کنند و حتی کلمة شکست را به کار نمی‌برند و در مقابل، در چنین شرایطی از کلمات مترادفی چون اشتباه، ناشیگری، خطا و مانع، استفاده می‌کنند (بنیس و نانوس،1985). مفهوم این یافته آن است که رهبران اثربخش، خود نمونه و سرمشق افراد تحت نظارتشان قرار می‌گیرند و به آنان می‌موزند که وقتی مشکل بزرگی پیش می‌آید، نباید خرد شد یا فرو ریخت. وقتی رهبران اثربخش با شکست مواجه می‌شوند، همچنان و مطابق معمول، به فعالیتهای خود در زمینة امور بازرگانی ادامه می‌دهند.
حمایت و پشتیبانی : بررسیهای مختلف نشان داده است که غالباً مدیران اثربخش، پشتیبان افراد تحت نظارت خود هستند و از آنان در موقعیتهای مختلف، حمایت می‌کنند (سینها و ساعتچی، 1976). رهبر حمایت کننده، افراد تحت نظارت خود را تشویق و ترغیب می‌کند و به همین دلیل، روحیه و بهره‌وری آنان در سطح بالاتری است. نتایج یک تحقیق که در سازمانهای گوناگون انجام گرفته است نشان می‌دهد که سرپرستان حمایت کننده، سهم قابل توجهی در تلاش برای ممانعت از خستگی مضاعف ناشی از کار اعضای گروه، بر عهده دارند (سلتزر و نومروف،1988).
تقسیم قدرت : یکی از ویژگیهای سازمانهای کارآمد در عصر حاضر آن است که مدیران اختیار و قدرت خود را با اعضای گروه تحت نظارت خود تقسیم می‌کنند. تقسیم قدرت، اساس تفویض اختیار است که طی آن، مدیر قدرت و اختیار خود را با اعضای گروه تقسیم می‌کند تا بدین وسیله نسبت به تواناییهای خود اعتماد بیشتری پیدا کند. با تقسیم قدرت، رهبر اثربخشی خود را افزایش می‌دهد و شرایطی را ایجاد می‌کند که افراد گروه با علاقه و احساس مسئولیت بیشتری به فعالیت بپردازند. وقتی اعضای گروه نشان دادند که در انجام دادن وظایف شغلی خود مشکلی ندارند و ضمناً قادر به پذیرش مسئولیتهای بیشتر هستند، رهبر می‌تواند مسئولیتهای دیگری را نیز به آنان واگذار کند.

 

سبکهای سه‌گانة رهبری
تا این قسمت از فصل حاضر، به توصیف صفات، انگیزه‌ها، ویژگیها، رفتارها و مهارتهای رهبران پرداختیم. راه دیگری که برای فهم رهبران وجود دارد آن است که تصورات قالبی مؤثر بر رفتار آنان را که اصطلاحاً سبک رهبری نام دارد، مورد بررسی قرار دهیم. یک سبک رهبری، نشان دهندة شیوة

 


فصل دوم بخش اول
فصل هفتم

 

روابط متقابل
فرض کنید که دارید یک کتاب را می‌خوانید و من وارد اتاق می‌شوم و می‌گویم «سلام، چطوری» شما به من نگاه می‌کنید و در جواب می‌گویید سلام. ما با این کار رابطة متقابل ساده‌ای را انجام داده‌ایم. یک رابطة متقابل زمانی رخ می‌دهد من به نوعی با شما رابطه برقرار کنم و شما هم به من جواب بدهید. به زمان علمی، شروع ایجاد رابطه محرک نامیده می‌شود و واکنشی که به این تحرک داده می‌شود پاسخ نام دارد.
این به ما تعریفی علمی از رابطة متقابل، به عنوان محرک رابطة متقابل به اضافة پاسخ رابطة متقابل ارائه می‌دهد. اریک‌برن، رابطة متقابل را به عنوان «واحد اساسی برخورد اجتماعی» تعریف می‌کند.
من و شما ممکن است گفتگویمان را ادامه دهم. در پاسخ به سلام شما، ممکن است بپرسم «آیا روز خوبی داشتی؟» و شما هم ممکن است

 

بخش اول فصل دو : رابطة متقابل
اولین قانون ایجاد رایطه
ویژگی یک رابطة متقابل مکمل، قابل پیش‌بینی بودن آن است. وقتی که ساعت را از شما پرسیدم، انتظار داشتم که با «بالغ» خود پاسخ دهید و شما هم این کار را کردید. زمانی که مدیر فروشگاه کارمندش را توبیخ کرد،

 

روابط متقابل متقاطع
من از شما می‌پرسم «ساعت چند است؟» شما از جای خود بلند می‌شوید، صورتتان سرخ می‌شود و فریاد می‌زنید: «ساعت! ساعت! ساعت رو از من نپرس! باز هم که دیر کردی! اصلاً معلومه داری چکار می‌کنی؟»
من از بخش «بالغ» خودم چیزی از شما پرسیدم و شما با «بالغ» خود به آن پاسخ ندادید و به جای آن به طرف حالت نفسانی «والد» عصبانی خود رفتید. با این سرزنش مرا از «بالغ» خودم بیرون رانده و وارد «کودک» کردید. نمودار این رابطة متقابل برای تبادل بین ما دو نفر در شکل 4-7 مشخص شده است.
این مثال، یک نوع رابطة متقابل متقاطع را نشان می‌دهد و از این جهت
اینگونه نامیده می‌شود زیرا که بردارها روی نموداری که چنین روابط متقابلی را نشان می‌دهد معمولاً یکدیگر را قطع می‌کنند.
افزون بر این، وضعیت «متقاطع» توصیف مناسبی برای احساس این نوع روابط است، زیرا زمانی که شما با داد و فریاد رابطه‌مان را قطع می‌کنید، من احساس می‌کنم انگار شما جریان ارتباط بین ما را قطع کرده‌اید.
به زبان علمی، رابطة متقابل متقاطع، رابطه‌ای است که در آن بردارهای رابطة متقابل با یکدیگر موازی نباشند و یا اینکه از حالت نفسانی مورد خطاب پاسخ داده نشود.
او به محرک «کودک» ـ«والد» باب یک پاسخ «والد»- «کودک» می‌دهد. در الگوی نوع اول، این رابطة متقابل ممکن است موازی به نظر آید ولی عملاً متقاطع حس می‌شود. ماهیت متقاطع بودن آن در نمودار 6-7 آشکار می‌شود چون به جای این که با «والد مهربان و تغذیه کننده» پاسخ دهد با «والد مستبد» خود پاسخ داده است و «کودک مطیع و سازگار» باب را به جای «کودک طبیعی» او مورد خطاب قرار می‌دهد.

 


دومین قانون ایجاد رابطه
زمانی که رابطه‌ای متقاطع است، امکان دارد شخصی که وضعیت متقاطع به طرف او هست به طرف آن حالت نفسانی که شخص ایجادکنندة رابطة متقاطع در نظر داشته است، برود. او احتمالاً به طرف یک رابطة متقابل موازی از آن حالت نفسانی جدید خواهد رفت.
زمانی که ساعت را از شما می‌پرسم و شما به خاطر دیر آمدنم سرم فریاد می‌زنید، من احتمالاً به «کودک مطیع» خود می‌روم و عذرخواهی می‌کنم یا ممکن است از همان حالت نفسانی با طغیانگری پاسخ دهم: «خوب، دست من نبود. این که این همه سر و صدا نداره.» حالت نفسانی «بالغ» من که در پی جمع‌آوری اطلاعات است عجالتاً از کار افتاده است.
دومین قانون ایجاد رابطه چنین می‌گوید:
وقتی که رابطة متقابلی متقاطع می‌شود، در رابطه اخلالی حاصل می‌شود و یک یا دو طرف رابطه باید تغییر حالت نفسانی دهند تا بتوانند رابطه را دوباره ایجاد کنند.
اخلال در رابطه ممکن است تنها به عنوان یک تکان کوچک احساس شود. نقطة مقابل این وضعیت این است که دو طرف رابطه با سر و صدا از
اتاق خارج شوند در را محکم بکوبند و دیگر هرگز با هم صحبت نکنند.
دکتر اریک‌برن محاسبه کرده است که به صورت تئوری 72 نوع مختلف رابطة متقابل متقاطع وجود دارد. خوشبختانه، عملاً دو تا از آنها بیش از همه به کار می‌روند. این دو نوع زمانی پیش می‌آیند که محرکهای «بالغ»-«بالغ» یا به وسیلة پاسخهای «کودک»-«والد» یا «والد»-«کودک» متقاطع شوند.

 


بخش دوم – فصل دوم

 

تحلیل رفتار متقابل چیست؟
تحلیل رفتار متقابل نظریه‌ای است در مورد شخصیت و روش منظمی است برای روان درمانی به منظور رشد و تغییرات شخصی. این تعریفی است که به وسیلة انجمن بین‌المللی تحلیل رفتار متقابل ارائه شده است. در میان دیدگاههای مختلف روانشناسی، تحلیل رفتار متقابل از نظر عمق تئوری و کاربرد وسیع و متنوع آن بسیار برجسته می‌باشد. تحلیل رفتار متقابل به عنوان نظریة شخصیت تصویری از ساختار روانشناختی انسانها به ما ارائه می‌دهد. بدین منظور از یک الگوی سه بخشی به عنوان الگوی حالات نفسی خود استفاده می‌کند. همین الگوی شخصیتی به ما کمک می‌کند تا دریابیم انسانها چگونه عمل و رفتار می‌کنند و این که چگونه شخصیت خود را در قالب رفتارهایشان آشکار می‌سازند.
تحلیل رفتار متقابل همچنین نظریه‌ای برای ارتباطات فراهم می‌آورد، که می‌تواند برای تجزیه و تحلیل سازمانها و مدیریت نیز به کار رود.
تحلیل رفتار متقابل نظریه‌ای برای رشد کودک ارائه می‌دهد. مفهوم پیش‌نویس زندگی بیانگر این است که چگونه الگوهای کنونی زندگی ما ریشه در دوران کودکی دارند. در چهارچوب پیش‌نویس زندگی، تحلیل رفتار متقابل توضیحاتی را ارائه می‌دهد که چگونه شیوه‌های زندگی دوران بزرگسالی ما بازنوازی همان روشهای دوران کودکی ما است حتی اگر این بازنوازی، نتایجی را به بار آورد که موجب عناد به خود شود و یا بسیار دردناک باشد. از این رو تحلیل رفتار متقابل به ما نظریة آسیب‌شناسی روانی را ارائه می‌دهد.
در حوزة کاربرد علمی، تحلیل رفتار متقابل، یک نظام روان‌درمانی را به ما معرفی می‌نماید و در نتیجه در درمان انواع اختلالات روانی، از مشکلات روزانه گرفته تا روان‌پریشی‌های بسیار عمیق، به کار می‌رود. این نظریه، روشهای درمانی برای درمان‌ فردی، گروهی، زوجی و خانوادگی ارائه می‌دهد.
خارج از حوزة درمانی، تحلیل رفتار متقابل در مراکز آموزشی نیز کاربرد دارد و به آموزگاران و دانش‌آموزان کمک می‌کند در وضعیت ارتباطی روشنی قرار گیرند. و از برخوردهای بی‌فایده و مخرب بپرهیزند. این نظریه به خصوص برای مشاوره بسیار مناسب است.
تحلیل رفتار متقابل در مدیریت، آموزش ارتباطات و تجزیه و تحلیل سازمانها وسیلة بسیار نیرومندی است.
استفادة تحلیل رفتار متقابل توسط مددکاران اجتماعی، پلیس و نیروهای انتظامی، و روحانیون از دیگر کاربردهای این نظریه می‌باشد.
به طور کلی تحلیل رفتار متقابل در هر زمینه‌ای که نیاز به درک افراد، روابط و ارتباطات باشد می‌تواند به کار رود.

 


فصل بیست و نه

 

تحلیل رفتار متقابل در مراکز آموزشی و سازمانها
از همان اولین روزهای ایجاد نظریة تحلیل رفتار متقابل توسط اریک‌برن، او آن را به عنوان «نظریه‌ای برای کار اجتماعی» و روشی برای کار با گروهها می‌انگاشت. تحلیل رفتار متقابل می‌توانند تقریباً در هر تلاش انسانی یعنی جایی که افراد با یکدیگر در ارتباط هستند باعث افزایش میزان اثربخشی بشود.
تحلیل رفتار متقابل در دامنة گوناگونی از موقعیتهای آموزشی و سازمانی به کار گرفته می‌شود. هر یک از اینها نیازها و ویژگیهای شخصی خاص خود را دارد. در این فصل، ما از اینکه چگونه تحلیل رفتار متقابل می‌تواند برای متخصصین آموزش و پرورش، مدیران و تحلیلگران سازمانی مفید باشد مرور مختصری به عمل می‌آوریم.

 

تفاوتهای بین کاربرد درمانی و کاربرد آموزشی – سازمانی
نظریة اساسی تحلیل رفتار متقابل برای کار آموزشی و سازمانی
همانند کاربرد درمانی آن است، ولی تفاوتهایی در تأکیدها و روشها وجود دارد. آموزش و اعتبار بخشیدن به متخصصین تحلیل رفتار متقابل با توجه به این تفاوتها صورت می‌گیرد.
در کار درمانی، قرارداد معمولاً دوجانبه است و بین درمانگر و شخص مراجع به مذاکره گذاشته می‌شود. ولی قرارداها در زمینه‌های آموزشی–سازمانی اغلب اوقات سه‌جانبه هستند. قرارداد اداری بین درمانگر و سازمان مورد نظر به نفع اعضای آن سازمان به مذاکره گذاشته می‌شود. برای مثال، یک شرکت بازرگانی ممکن است یک مربی تحلیل رفتار متقابل را برای کار با کارمندان خود استخدام کند. حداقل بخشی از قرارداد درمانی نیز ممکن است بین درمانگر و سازمان پرداخت کننده بسته شود، تا اینکه بین درمانگر و اشخاص و گروههایی که درمانگر عملاً با آنها کار می‌کند به مذاکره گذاشته شود.
این بدان معناست که تمام طرفهای قرارداد باید مواظب باشند که روند قرارداد را به شکلی روشن و آشکار حفظ کنند تا از بازیهای سه‌جانبه پرهیز کنند. به عنوان مثال، شاید یک شرکت بازرگانی کارمندانش را موظف کند که یک دورة آموزشی تحلیل رفتار متقابل را بگذرانند در حالی که کارمندان انگیزه‌های اولیه برای شرکت در این دوره نداشته باشند. تا وقتی که نقطة شروع در مذاکرات قرارداد بین شرکت، مربی و اعضای گروه روشن و آشکار نشود، برای هر سه امکان زیادی وجود دارد که نقشهای مثلث نمایشی را به همراه تغییر نقش‌های آن بر عهده گیرند.
در کار آموزشی، سازمانی متخصص تحلیل رفتار متقابل بیشتر به عنوان یک تسهیل کنندة امور، آموزشگر یا مربی عمل می‌کند تا اینکه نقش یک درمانگر را داشته باشد. او اغلب از اعضای گروه خواهد خواست که با آنچه اتفاق می‌افتد در سطح اجتماعی برخورد کنند تا اینکه در سطح روانشناختی درگیر مسأله شوند. می‌توان گفت که کار آموزشی-درمانی به جای دستور کار پنهان با دستور کار آشکار سروکار دارد. واضح است که متخصص تحلیل رفتار متقابل می‌بایست با زیرکی از پیامهای «مریخی» که در زیر سطح اجتماعی در جریان است، آگاه باشد. ولی معمولاً برای او مناسب نیست که این پیامها را مستقیماً به سطح آگاه مراجعین بیاورد.
یک دلیل برای این تفاوت در تأکید آن است که در زمینة آموزشی ـ سازمانی، اگر سطح پنهان آشکار شود، شخص متخصص معمولاً نمی‌تواند حمایت لازم را فراهم کند. برای مثال در دوره‌های آموزش ضمن خدمت، شرکت‌کنندگان ممکن است فقط به مدت دو یا سه روز با شخص متخصص باشند. اگر او از اعضای گروه بخواهد که با پیش‌نویس خود تماس حاصل نمایند ، آنها ممکن است که با احساسهای دردناک آن رها شوند بدون آنکه بدانند چگونه آنها را حل کنند. در هر حال، کار در سطح پیش‌نویسی همیشه برای حل مسأله به طور مؤثر لازم نیست. به یاد آورید که در فصل 17 گفتیم نادیده گرفتن همانطور که ممکن است از آلودگی یا حذف و بیرون راندن ناشی شود، ممکن است به علت اطلاعات نادرست نیز باشد.
در کار آموزشی ـ سازمانی ، متخصص تحلیل رفتار متقابل اغلب بر این تأکید دارد که چگونه شخص یا گروه می‌تواند با فکر و عمل در زمان حال به مؤثرترین شکلی به حل مسأله بپردازد تا این که تأکید بر کشف این داشته باشد که شخص چه کارهایی را از گذشته می‌بایست به پایان برساند.

بخش سوم ـ فصل دوم
شیوه‌های نفوذ بر دیگران
استفادة درست و مبتنی بر عقل سلیم از قدرت تخصصی و ارجاعی ، یکی از پایه‌های اعمال نفوذ بر اعضای گروه است. رهبران علاوه بر این که از عقل سلیم برای به کارگیری قدرت تخصصی و ارجاعی سود می‌برند، از فنون دیگری نیز برای اعمال نفوذ بر دیگران استفاده می‌کنند. بعضی از این فنون در زیر معرفی شده است.
هدایت کردن با ارائة نمونه : یکی از روشهای ساده و در عین حال مؤثر ، نفوذ بر اعضای گروه، هدایت و رهبری آنان با ارائه نمونه‌های درست است. بهترین روش هدایت کردن با ارائه نمونه، آن است که مدیر یک واحد، در عمل به افراد گروه می‌گوید :«مطابق آنچه من می‌گویم عمل کنید» وبین سخنان آنان و اعمالشان نیز توافق و سازگاری وجود دارد. عمل آنان در تأیید و حمایت سخنشان است و غالباًسخن آنان نشان‌دهندة عمل، و عمل آنان نشان‌دهندة تعقل و تفکرشان است. برای مثال ، اگر سرپرست یک واحد به افراد تحت نظارت خود می‌گوید:«لازمة کار مؤفقیت‌آمیز آن است که نسبت به زمان حساس باشند» ، خود او همیشه در رأس ساعت مقرر در محل کار حاضر می‌شود، جلسات گروه را در رأس ساعت مقرر تشکیل می‌دهد و به قولهایی که داده است ، درست در رأس موعد مقرر عمل می‌کند.(مکافی و ریکس،1986)
جرأت داشتن: برای این که نفوذ مدیر بر افراد تحت نظارت خود بیشتر شود، لازم است اصطلاحاً رک و پوست‌کنده سخن بگوید، درخواستهای خود را بدون پرده‌پوشی و ابهام بیان کند و طی آن هم جزئیات خواسته‌های خود و هم احساساتش را که با چنین درخواستهایی همراه است، برای آنان روشن سازد. وقتی یک مدیر به افراد تحت نظارت خود می‌گوید: «نگران کاهش میزان تولید واحد محل کارمان هستم و می‌خواهم رقم تولید تا آخر هفته 10درصد افزایش نشان دهد»، می‌گوییم نفوذ خود را با رفتار توأم با جرأت و جسارت، بر افراد گروه اعمال کرده است.
خودمقبول‌سازی: منظور از خودمقبول‌سازی آن است که شخص آن چنان عمل کند یا سخن بگوید که خود را مورد لطف و توجه دیگران قرار دهد و اصطلاحاً «خودشیرینی» کند. وقتی مدیر یک واحد ، رفتاری را در پیش می‌گیرد که با نوعی سیاست نیز همراه است و طی آن می‌کوشد تا مورد لطف و توجه افراد تحت نظارت خود قرار گیرد ، می‌گوییم با روش خودمقبول‌سازی کوشیده است تا بر میزان خود بر افراد بیفزاید. مدیرانی که قبل از ارائة خواست خود به کارکنان ، آنان را مورد تقدیر و تشویق قرار می‌دهند نیز از همین روش استفاده می‌کنند. باید توجه داشت که رهبران قوی و موفق کمتر تمایل دارند از این روش برای اعمال نفوذ بر افراد گروه استفاده کنند.
منطقی بودن: منطقی و مستدل بودن یکی از روشهای اعمال نفوذ بر دیگران است و رهبران موفق نیز ا

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اصول سرپرستی