فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تاریخ هنر فرش ایران از آغاز تا کنون (دوران معاصر)

اختصاصی از فی ژوو تاریخ هنر فرش ایران از آغاز تا کنون (دوران معاصر) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تاریخ هنر فرش ایران از آغاز تا کنون (دوران معاصر)


تاریخ هنر فرش ایران از آغاز تا کنون (دوران معاصر)

دسته بندی :

فرمت فایل:  Image result for word doc 
حجم فایل:  (در قسمت پایین صفحه درج شده)
تعداد صفحات فایل:  62

 فروشگاه کتاب : مرجع فایل

 

 

 

 قسمتی از محتوای متن Word 

 

تاریخ هنر فرش ایران

 

از آغاز تا کنون (دوران معاصر)

 

 

 

 

 

 

 

فهرست

 

عنوان

صفحه

1- پیشگفتار

1

2- مقدمه

2

3- تاریخچه

7

4- ساسانیان

12

5- دوران اسلامی

15

7- سلجوقیان

20

8- مغول و تیموریان

22

9- صفویان

25

10- عصر جدید (افشار – قاجار – پهلوی)

29

11- دوران معاصر

34

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پیشگفتار:

 

با سپاس از خدای مهربان که همیشه در کنارم بوده و بنده را مورد لطف و عنایت قرار داده است؛ جمع شدن این مطالب و نوشتن این کتاب با کمک های عظیم پروردگار میسر شده است.

 

باز از پروردگارم کمال تشکر را دارم که مردی بزرگوار را در جلوی راهم قرار داد، تا بتوانم بعد از کمک از او از این مرد نازنین کمک بخواهم.

 

با تشکر و قدردانی از استاد بزرگوارم جناب آقای امیر احمد ذریه زهرا.

 

در آخر از کلیه کسانیکه در این تحقیق مرا یاری دادند کمال تشکر را دارم.

 

سارا ایران نژاد

 

آذر 1383

 

 

 

مقدمه

 

می توان ایران و روح ایران را در سه چیز کلی بشناسیم

 

1) در هنر Ù قالی بافی

 

2) در صنعت Ù کاشی

 

3) در شعر Ù رباعی

 

اما این را هم می دانیم که همیشه و در همة ادوار مختلف ایرانیان ذوق و سلیقه قابل ستایشی را داشته اند که تنها این سه گزینه بلکه بسیاری از هنرهای دیگر معرف این سخن است.

 

البته آن چیزی که همه ما ایرانیان به آن بالیده و آن را شناسنامة این سرزمین نازنین می دانیم چیزی جز قالی و فرش های ما نمی تواند باشد.

 

قالی، میراث گرانقدری است که از دیرباز به جا مانده و در شناسنامه ملت ما، مهر تأیید خورده است. از این رو حفظ و بالندگی به این میراث نه یک «تفنن» بلکه یک «وظیفه» است.

 

ما مردم ایران زمین باید در جهت رشد و ارتقاء این میراث گرانقدر همیشه کوشا باشیم.

 

یکی از بزرگترین آثار فعالیت بشری، هنر و هنرمند بودن است. هنر و هنرمندان ایران زمین یکی از بزرگترین و شایسته ترین سرمایه ها و افتخارات این کشور بوده اند. زیرا نه فقط ثروت بلکه حیثیت برای آن به وجود آورده و دوستان بسیاری و خواهان زیادی در همه ادوار برای ایرانیان به وجود آورده اند و امروزه همة کشورهای جهان که از تمدن خوبی برخوردارند از مجموعه آثار این مردم هنرمند و کارهای هنری ایران در مجموعه آثار هنری خود استفاده می برند.

 

قالی بر کف سنگها و مرمرهای تالار کاخها.

 

قالی بر کف کاهگل کلبه ها و کومه ها

 

همه جا به شکل باغی نمایان است که گل ها و درختان و ... خود را می آراید و همة دلها و چشم ها را به دنیایی دگر کشانده و به سمت تفرج گاه سوق می دهد.

 

منظرة این تفرج گاه ها که برروی قالی نشسته و نمایان است تا حدی برای مردم این مرز و بوم آشناست. زیرا فرهنگ و تمدن ما ایرانیان با اینگونه طرحها و نقش ها عجین شده است.

 

هر گلی و هر طرحی از این تفرج گاه، انعکاسی از گل های آن باغی است که در آبادی های سرسبز روئیده اتند.

 

انعکاس این طرحها تا ژرفای جان آدمی خطور می کند.

 

از قلب و جان و روح آدمی می گذرد و در بطن و سرشت او می نشیند و جای دل انگیزی باز می کند.

 

قالی ایران Ù هرگاه از آن سخنی به میان می اید آن طبع لطیف بافنده را بیان می کند، زیرا ساخته و دست پروردة زحمتکش ترین و رنجکش ترین مردم ایران زمین اند. که از دل و جان و سرپنجه های بخشنده بافنده برگرفته و نشإت می گیرد.

 

در واقع همین دل و جان لطیف و دستهای بخشنده است که چهرة افتخار ملت ما ایرانیاین را بر صفحة روزگار حک کرده است. زیرا مشخص ترین چیزی است که معرف فرهنگ و تمدن کهن ایران زمین است. قالی هنری است زنده و گویا، که بیانگر دل و صفای روحانی بافنده را نشان می دهد.

 

هنری است در حد آدمی که همیشه یکپارچگی و همبستگی خود را حفظ کرده است.

 

هنری است که از جزء به کل سوق داده می شود.

 

و گره ها از کنار هم نشستن به یک کلیت زیبا و اصیل می رسند.

 

هنری است که در خلوت با آدمی صحبت می کند و با آنها زندگی می کند. بعضی از این مردم بر این باورند که قالی از افسانه های گذشتگان تأثیر گرفته است.

 

قالی را می توان گفت که باغی است البته باغی از رنگها و نگاره ها که بر کف زمین گسترده است.

 

نه تنها قالی را باید دوست داشت بلکه باید بدان خو گرفت و چشم و دل و جان را باید به گرمای آن سپرد.

 

نام دیگر قالی را می توان به دست آفریده های پرنقش و نگار ایرانی نام نهاد.

 

همة این دست آفریده های پرنقش و نگار ایرانی با تلاش و کوشش زنان و مردانی است که با شوریدگی نگاره ها و گرمی رنگ دل های پاک ممزوج شده است.

 

همة این دست بافته های خلق شده بیانگر مطلبی ارزشمند و والا می باشد و راه و رسم کهن و دیرینه را بیان می دارد. می تواند به نوعی احساسات بافنده را در شرایط مختلف بیان دارد. می تواند بسیاری از سمبل ها و نشانه ها را برای ما روشن سازد.

 

از طرفی دیگر می تواند بیانگر سنت و تمدن هر قومی باشد. وقتی به درون مایه این دست بافته ها می پردازیم مشاهده می کنیم که بیانگر تاریخ هنر و فرهنگ ایرانی می‌باشد.

 

این قالی ها مانند آئینه ای جلوه گری می کنند و تمام زوایای زندگی هر قوم را بازگو می کنند.

 

پس می توان گفت که هنر اصیل قالیبافی ایران با فرهنگ کهنسال این مرز و بوم پیوند ناگسستنی دارد.

 

هنر قالیبافی را یکی از مردمی ترین هنرهای روی زمین به شمار آورد. که نه تنها یک هنر است بلکه سرمایه عظیم کشورمان نیز محسوب می شود.

 

در دروه های اولیه مانند عیلام و ماد و سلوکی و اشکانی Ù   در فرش و قالیبافی نمونه اسناد و مدارک و سوابقی در دست نیست.

 

(توضیحات کامل در داخل فایل)

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه

ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت، آنی فایل را دانلود نمایید

 


دانلود با لینک مستقیم


تاریخ هنر فرش ایران از آغاز تا کنون (دوران معاصر)

هنر هند

اختصاصی از فی ژوو هنر هند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

هنر هند


هنر هند

دسته بندی :

فرمت فایل:  Image result for word doc 
حجم فایل:  (در قسمت پایین صفحه درج شده)
تعداد صفحات فایل:  57

 

 

 

 

 قسمتی از محتوای متن Word 

 

 

 

هنر هند


هنر هند

 

شبه قاره هند، که در مرزهای شمالیش به سرزمین اصلی قاره آسیا متصل می شود، سه منطقه مشخص جغرافیایی دارد: شمال شرقی، که در آن کوههای عظیم هیمالیا، ماوای سنتی خدایان، همچون مانعی سر برافراشته اند، منطقه حاصلخیز واقع در شمال غربی و جنوب کوههای هیمالیا، که در آن دره های رودهای سند و گنگ دامن گسترده اند، و شبه جزیره هند، مرکب از فلاتهای گرمسیری که به وسیله کوهها و جنگلها از رودهای شمالی جدا می شود. در این مناطق، شدیدترین اختلافات اقلیمی، از گرمای گرمسیری تا برف و یخچالهای دایمی، از اقلیم بیابانی تا سنگین ترین بارانهای سالانه در جهان به چشم می خورند.

 

مختصات نژادی و دینهای مردم هند نیز همانند جغرافیای این سرزمین، متنوع است. رایج ترین زبان در شمال هند زبان هندی است که از زبان سانسکریت مشتق شده است. زبان اردو نیز که از زبان سانسکریت مشتق شده است، در میان بیشتر مسلمانان ساکن هند رواج دارد. در جنوب، چندین زبان دراویدی، بی آنکه ارتباطی با زبان سانسکریت داشته باشند، رواج دارند. آیین هندو، دین صالی مردم هند و اسلام دین اصلی مردم پاکستان است، ولی آیین چین و مسیحیت نیز پیروان بسیار دارند. پیروان آیین بودا و آیین یهود بسیار اندک هستند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نخستین دوران هنر هندی

 

نخستین فرهنگ بزرگ هند، در هزاره سوم بیش از میلاد، در اطراف بخش علیای دره رود سند متمرکز شده بود. موهنجودار و هاراپا در پاکستان امروزی از مناطق اصلی گسترش این فرهنگ بودند. اخیراً مراکز مهم دیگری از این فرهگ در کالیبانگان واقع در راجستان هند، و نزدیکی کراچی در پاکستان کشف شده است.

 

بقایای معماری موهنجودارو حکایت از تأسیس یک مرکز بزرگ تجاری با خیابانهای بزرگ شمالی – جنوبی به عرض دوازده متر، خانه های چند طبقه با آجر پخته و چوب، و شبکه های پیشرفته فاضلاب دارند. برخی از تندیسهای به دست آمده از این تمدن متعلق به دره رود سند بازتابی از تأثیرات تمدن بین النهرین دارند و برخی دیگر نشان می دهند که در اینجا سنت هندی کاملا پیشرفته ای در پیکرتراشی رواج داشته است. نمونه تندیسهای اخیر، پیکر نیم تنه ای از هاراپا است که در وهله نخست به نظر می رسد مطابق اصول ناتورالیسم یونانی کنده کاری شده است. (برخیها در تاریخگذاری این اثر تردید دارند). لیکن تأکیدی که (با صیقلکاری) بر سطح سنگ و بر منحنیهای برآمده شکم شده است، نشان می دهد که سازنده این پیکر توجهی به ساختمان منطقی و تشریحی پیکرهای یونانی نداشته بلکه حرکت سیالگونه بدن زنده را در نظر داشته است. این احساس نیروی تپنده و تأکید بر سطوح جسمانی، از ویژگیهای مختص پیکرتراشی هندی تا چهار سده بعد خواهد بود.

 

(توضیحات کامل در داخل فایل)

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه

ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت، آنی فایل را دانلود نمایید


دانلود با لینک مستقیم


هنر هند

دانلود تحقیق کامل درمورد هنرهای تجسمی

اختصاصی از فی ژوو دانلود تحقیق کامل درمورد هنرهای تجسمی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد هنرهای تجسمی


دانلود تحقیق کامل درمورد هنرهای تجسمی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 52

 

مقدمه:

مبانی هنرهای تجسمی را میتوان به دستور زبان گرامر تشبیه کرد. هر کس به زبان مادریش می تواند صحبت کند بی آنکه دستور وقواعت آن را بتواند اما اگر کسی دستور زبان خود را بداند ساختار structure زبان را می شناسد و نتیجتا درست تر حرف می زند و در مورد هنر نیز این امر صادق است هنرمند به هر حال هنرآفرینی می‌کند اما اگر قواعد و اصول زبان خود را بشناسد نه فقط درباره کار خود درک روشن تر می دارد بلکه در رسانیدن پیام خویش نیز تسلط بیشتری خواهد داشت ابتدا ببنیم محدوده وچارچوب هنر مورد نظر چیست؟ واژه art در معنای عام به تمامی هنرها اطلاق می‌شود. اما در معنای خاص از آن مهفوم هنرهای تجسمی گرفته میشود.

هنرهای تجسمی plastic Arts به آندسته از هنرها گویند که قابلیت تجسم دارند. از این لحاظ متمایزند از هنرهایی چون موسیقی وشعر از سوی دیگر هنرهای تجسمی جزئی از هنرهای بصری visual Arts محسوب می گردند.

هنرهای بصری عبارتند از= نقاشی پیکرسازی گرافیک عکاسی سینما وتا حدی طراحی صنعتی برخی از اینها خود با سایر هنرها و یا با صنعت ارتباط جدایی ناپذیر دارد مثلا هنر سینما- که شاید بتوان آن را هنر کاملی خواند- با هنرهای نمایش Dranatic Art و موسیقی و ادبیات وصنعت مرتبط است.

هنرهای تجسمی انواع نقاشی و پیکره سازی وطراح گرافیک Graphic pesign و هنرهای تزئینی Decorative , Arts را شامل می‌شود لازم به تذکر است که امروزه به سبب تعداد فرآورده های تجسمی، وسعت نوآوری ها شاید نتوان بین هنرهای نامبرده ومرزهای دقیقی ترسیم کرد. مثلا بسیاری آثار سده بیستم تلفیقی در نقاشی وپیکره سازی هستند از این رو بهتر است مورد  اینگونه آثار همان واژه هنرهای تجسمی را به کار بریم.

قصد ما ازتعاریف بالا تاکید که به این نکته است که هنرهای بصری( وتجسمی) هنرهایی هستند که به وسیله چشم ویا بهتر بگوییم: از طریق حس بان- قابل دریافت می باشند. هر اثر تجسمی. صرفنظر از کارکردی که دارد باید نخست دیده شود، به عبارتی باید ابتدا دیده شود و بعد کارکردی داشته باشد. یک هنرمند نقاش مفاهیم وپیام خود را نه با زبان ادبی بلکه با زبان تصویری به بیننده می رساند. نگاه کردن به یک پرده نقاشی- ویا به طور کلی یک اثر تجسمی- تجربیات بصری پیچیده ای القا می‌کند.

پرده نقاشی تجربه گذشته را در مقابل بیننده زنده می‌کند اما تجربه تلخ یا شیرین گذشته ربطی تصویری که اکنون در مقابل دیدگان ما قرار گرفته ندارد،آنچه د رمقابل ماهت مجموعه ای عناصر اساسی بصری Basic visual Elements است که اگر دارای ترکیب وحدت یافته باشد، خوشایند و بامفهوم جلوه میکند.

بنابراین هفته آثار تجسمی از عناصر بصری تشکیل یا فته اند وا ین عناصر منفردا یا جمعا به طرقی مختلف در یک کادر هنری مورد استفاده قرار گرفته اند عناصر یا اجزا بصری عبارتند از نقطه ،خط، سطح، حجم،بافت، رنگ وسایه رنگ سطح وجسم را در مجموع می‌توان شکل یا فرم خواند.

کیفیات بصری visual Qulities عبارتند از: ریتم، تعادل، تناسب و حرکت. همانطور که اشاره کردیم کیفیات بصری کیفیاتی هستندکه بعضا و یا تماما در روند سازمان دادن، یا نظم بخشیدن به عناصر بصری visual Elementsمطرح می‌شوند. روند سازمان دادن به عناصر را میتوان واژه عام در طرح Design بیان کرد.

طرح روندی است که برای آفرینش تمامی آثار هنری عمومیت دارد اعم از نقاشی پیکرده سازی ،گرافیک، طرح صنعتی، نقشه معماری وغیره.

در مورد نقاشی معمولا به جای واژه «طرح» واژه ترکیب بندی composition را به کار می برند. مهمترین وشاید تنها –اصل سازمان دادن به عناصر بصری اصل وحدت unity است. ریتم وتعادل وتناسب وحرکت صرفا راه های مختلفی برای نیل به وحدت هستند. مقصود از وحدت آنست که عناصر بعدی در یک محدوده معین منزله یک کل دیده بشوند و اجزا کل با یکدیگر همبستگی داشته باشند. در تحقق انسجام درونی ویکپارچگی یک اثر هنر معین غالبا تعادل و تناسب و لگاریتم و حرکت موثراند.

در یک اثر هنری گاهی این با آن کیفیت بصری آشکار است ولی وجود همه آنها آنچه الزامی است یکپارچگی یک اثر هنری است تا موجب شود بیننده دقیق اجزاء وروابط درونی شان وسرانجام لیکن کار را در دریافت کند.گردش چشم بیننده ممکنست از یک نقطه خاص آغاز شود اما باید از آن نقطه بگذرد وسراسر کار را در نوردد.

از این  نکته آخر میتوان نتیجه گرفت که چشم بیننده نیز باید دارای ورزیدگی کافی باشد.

به منظور از ورزیدگی چشم- به ویژه در مورد کسانی که دست اندر کار هنری هستند ضروری است که اصول ومبانی هنرهای تجسمی را خوب شناخته و درک می کنند وبارهای در عمل مورد تجزیه قرار می دهند. بهتر است بدانیم مطالعه درباره اصول تجسمی به تنهایی کافی نیست بلکه دیدن آثار و نظر افکندن ودقیق شدن در دنیای پیرامون ومهمتر از همه تمرین کردن وجستجوی عملی موثر خواهد بود.

مبانی هنرهای تجسمی چیست؟

ساختن وفهمیدن آثار هنرهای تجسمی موضوع اصلی مبانی هنرهای تجسمی است. زندگی انسان براساس ارتباهایش با جهان پیرامون وبا همنوعانش شکل می گیرد. زبان وسیله ای ارتباطی بسیار مهمی برای انسان هاست اما فقط دانستن زبان و یا توانایی سخن گفتن برای ایجاد ارتباط میان آدم ها کفی نیست. بلکه برخورداری ازقوه شنوایی ودانستن کلمات مشترک نیز لازم است. با این حال گاه دو یا چند نفر که از زبان مشترکی برخوردارند منظور یکدیگر را به درستی متوجه نمی شوند به همین دلیل شناختن زبان وقواعد آن و طرز بکاربردن صحیح کلمات نیاز به آموزش دارد. بر همین مبنا درست نوشتن وصحیح خواند برای درک مفهوم یک اثر نوشتاری وانتقال صحیح معانی آن دارای اهمینی ویژه است. بنابراین برای درک درست یک نوشته شناختن قواعد ودستور زبان ومعنی کلمات ضروری می‌باشد.

با توجه به این مقدمه باید گفت درک درست یک اثر تجسمی تا حدود زیادی بستگی به شناختن ودرک کردن ابزار وعناصر هنر تجسمی دارد با این تفاوت که برای آموختن زبان نوشتاری قواعد شناخته شده و دقیقی وجود دارد اما زبان عناصر هنر تجسمی بسیار پیچیده و دشوارترا ست. در این میان چشم به عنوان عامل دیدن ونگاه کردن نقش اصلی را در فراگرفتن زبان هنر تجسمی دارد.زیرا دیدن امکان تجربه ی مستقیم وبدون واسطه ای واقعیت واشیا پیرامون را برای ما فراهم می‌کند. به همین دلیل ما معمولا به چشم هایمان بیش از سایر اعضا و اندام حسی خود برای فهمیدن واقعیت اطمینان داریم. همچنان که در زندگی روزمره برای اطمینان پیدا کردن از صحت چیزی که می شنویم گفته می‌شود تا ندیدی باور مکن و یا این که: شنیدن کی بود مانند دیدن؟

اهمیت دیدن به این دلیل است که ما معمولا تصاویر اشیا را نزدیکترین و درست ترین نشانه برای درک خصوصیات آنها می دانیم به طوری که با دیدن تصویر یک شی می توانیم بفهیم که ویژگی ها وامکانات آن چیست در حالی که با شنیدن نام اشیاء و یا حتی توصیفی که از آنها می‌شود نمی توان آنطور که باید به خصوصیات آنها پی برد. همانطور که تصاویر روی دیوارهای غارها و روی ظروف واشیایی که از روزگاران دور بجای مانده اند اینک پس از گذشت چند هزار سال اطلاعات با ارزش ومهمی را به ما منتقل می کنند اما خطوط نوشته ها و سایر علائم باقی مانده از دوره ی قدیم هرگز با چنین صراحتی با ما ارتباط برقرار نمی کنند و اطلاعات دوره ی خود را به راحتی به ما منتقل نمی کنند.

هر کدام از ما در ذهن خود تصوراتی داریم که تاوقتی به شکل بصری تجسم پیدان کرده اند دیگران از پی بردن به آنها عاجز خواهند بود. در حالی که با تجسم بخشیدن به آنها ارتباط ذهنی ما با مخاطبان شکل ملموسی پیدا می‌کند تصاویر ذهنی می توانند به شکل توصیف روایی ، شعری و بصری یا تجسمی ارائه شوند آنچه در روزگار ما در قالب هنرهای تجسمی جای می گیرد عبارت است از: عکاسی، گرافیک، نقاشی، طراحی، مجسمه سازی، معماری وطراحی صنعتی، به طور کلی می‌توان گفت همه هنرهایی که به صورت بصری ارائه یا دیده می‌شوند. و با تصویر سروکار دارند  اصول ومبانی مشترکی دارند که مبانی هنرهای تجسمی یا مبانی هنرهای بصری نامیده می‌شوند. بنابراین در مبانی هنرهای تجسمی الفبای تجسم یا تصویر کردن و همچنین درک آثار هنرهای تجسمی را تجربه خواهیم کرد.

عناصر بصری

عناصر بصری در طبیعت

گفتیم ساختار structure یک پرده نقاشی، یک پیکره، یک پوستر و غیره از اجزای تشکیل یافته است که آنها را عناصر بصری می نامند، همه عناصر بصری را روشنی و به وفور در طبیعت نیز می‌توان اشاره کرد

خورشید، ماه و ستارگان در آسمان به منزله نقسطه هستند، درختان یک جنگل مجموعه ای از خط ها را تشکیل می دهند پوست چروکیده دست یک روستایی نمایانگر بافت است مگسهای یک باغچه وپرهای پرندگان هماهنگ ریگ ها را نشان می دهد صخره های یک کوه شکل های گوناگونی را می نمایند. مسئله آن است که ما در طبیعت به ندرت میتوانیم عناصر تجسمی را در چارچوب یک ترکیب بدانیم.ولی نقاش به مبنای تصویر ذهنی Image که از اشیاء و پیرامون خود می گیرد اثر هنری خویش را می آفریند. به عبارتی او برخی از اجزاء بصری را که از طریق حس بینایی خود از محیط قابل رویت دریافت کرده با وسایل معینی چون قلم مو ورنگ و به روی سطح معینی چون بوم و از نو ترکیب می‌کند و کلیتی خاص می نمایاند.

عناصر ونیروهای بصری در هنرهای تجسمی به دو بخش کلی تقسیم می‌شوند.:

بخشی که با آنها به طور فیزیکی وملموس سروکار داریم و همان عناصر بصری محسوب می‌شوند.:

مثل: خط،سطح، رنگ،شکل، بافت،اندازه،تیرگی روشنی

بخش دیگر کیفیات خاص بصری هستند که بیشتر حاصل تجربه وممارست هنرمند در بکاربردن عناصر بصری می باشند از قبیل تعادل، تناسب، هماهنگی و کمتر است که به نیروهای بصری یک اثر تجسمی استحکام می بخشند.

به طور کلی عناصر ونیروهای بصری در طبیعت ومحیط پیرامون ما وجود هستند وهنرمن دیا از آنها به طور مستقیم استفاده می‌کند و یا با الهام گرفتن از طبیعت وبا استفاده از ابزار و مواد گوناگون این عناصر ونیروها را به وجود می آورد. تنوع ابزار ومواد گوناگونی که امروز هنرمندان در اختیار دارند بسیار زیاد است. از انواع ابزارهای اثرگذار در گرفته تا سطوح مختلف رنگ های متنوع ویژگی های کمی وکیفی، گسترده مصنوعات وحلال گوناگون.

دیدن

انسان به وسیله توانایی های جسمی وروحی خود با جهان ارتباط برقرار می‌کند از میان توانایی های مختلف حس بینایی انسان را قادر می سازد تا جهان پیرامون خود را ببیند و با آنچه در آن می گذرد ارتباط برقرار کند چشم ها عضوی از بدن هستند که عمل دیدن به وسیله ی آنها انجام می‌شود. شرط دیدن اشیاء وپدیده ها توسط عضو بینایی (چشم ها) وجود نور است و بدون وجود نور انسان قادر به دیدن نیست. بنابراین عمل دیدن ارتباطی است که انسان در شرایط مساعد نوری از طریق عضو بینایی با جهان برقرار می‌کند.

برای دیدن غیر از چشم و نور مساعد عوامل دیگری نیز موثر و لازم می باشند که عبارتند از:

الف) وجوداشیاء که نور پس از برخورد با آنها به چشم منعکس می‌شود.

ب)انتقال علائم و پیام های بصری از طریق چشم به مغز توسط اعصاب بینایی

پیام های بصری شامل اطلاعاتی درباه خصوصیات ظاهری اشیا از قبیل نوع رنگ ،میزان تیرگی-روشنی، اندازه و جنسیت آنها می‌باشد.

دیدن ونگاه کردن

در یک معنای کلی عمل دیدن واکنشی طبیعی و خود به خود است که عضو بینایی در مقابل انعکاس نور از خود نشان می دهد در حالی که انسان عمل نگاه کردن را به طور اداری وبرای مقصودی خاص انجام می دهد.

در عمل دیدن انسان به طور طبیعی رنگ،شکل، جهت،بافت، بعد وحرکت اشیا را به وسیله ی پیام های بصری دریافت می‌کند. در  حالی که نگاه کردن علاوه بر دیدن اشیا به روابط و تناسبات میان آنها دقت می‌کند.

بنابراین می‌توان گفت نگاه کردن یک رویداد ارادی است ونوعی جست و جوی بصری محسوب می‌شود در حالی که دیدن واکنش طبیعی عضو بینایی به نور است که در شرایط مساعد به طور خود به خودی انجام می گیرد.

فضا

کلیتی که یک نقاش به وجود می آورد این کلیت در فضایی شکل گرفته که بوسیله چارچوب و قاب Frame/caclre محدود شده است. بنابراین قاب و چارچوب و کادر در ترکیب بندی اهمیت بسیار دارد.ترکیب چند عنصر بصری تجسمی معین در یک چارچوب مربع شکل، با ترکیب بندی همان عناصر در چارچوبی مستطیلی یا دایره شکل متفاوت ومختلف است.اما منظور از فضا space چیست؟

مفهوم رفتار در هنرهای تجسمی با مفهوم فضا در طبیعت متفاوت می‌باشد.در هنرهای تجسمی-و بخصوص در نقاشی و هنر گرافیک –فضا توسط یک کادر محدود می‌شود.

به بیان دیگر کادر فضا را به دو بخش درونی و بیرونی تقسیم می‌کند. آنچه بیشتر مورد نظرماست. فضای درونی یک نقاشی و یک پوسته وغیره است. فضا در اینها دو بعد دارد ولی در مجسمه دارای سه بعد است.نکته مهم آنکه فضا شکل ورنگ خاص ندارد، ممکن است سیاه باشد یا سفید یا سرخ و یا غیره … گاهی خالی است و گاهی فاصله بین چند عنصر را پر می کند این فاصله در سطح باشد و خواه در عمق واقعی و خواه در عمق تصوری که بوسیله پرسپکتیو ایجاد می شود. بطور خلاصه در هنرهای تجسمی می توان فضا را به منزله حوزه ای محاط شده تلقی کرد. گفتیم همه آثار تجسمی از عناصر بصری کارکردهای معین تشکیل شده اند.

هنرمندان معمولا ترکیب عناصر ونیروهای بصری کار خود را براساس کادر وفضای بصری که در اختیار دارند سازماندهی می کنند. محدوده وفضای اثر هنری به هر شکل که انتخاب شود در تاثیرگذاری بر نیروهای بصری وترکیب آنها با یکدیگر موثر است. در واقع هنرمند با انتخاب بخشی از فضا و جداساختن آن از سایر بخش ها و فضای پیرامون توسط کادری مشخص دوعمل انجام می دهد: اول اینکه ارتباط کادر را با محدوده ی داخلی اثر برقرار می کند وانرژی بصری را که از درون به بیرون گرایش دارد محصور می سازد. دوم اینکه انرژی های بصری بیرون از کادر را که می خواهند به درون آن نفوذ کنند به کنترل درخواهد آورد به تصاویر شکل 2 توجه کنید:

انرژی های بصری که از درون کادری سرچشمه می گیرند ونیروهای مشابهی که از بیرون به آن وارد میشوند ساختار اصلی اثر وسازماندهی عناصر بصری را در کادر تحت تاثیر قرار خواهند داد.می توان گفت که با توجه به شکل کادر است که هنرمند عناصر بصری را در اثر خود سازماندهی می کند وروابط آنها را با یکدیگر در ترکیبی مناسب برای نمایش موضوعی خاص شکل می دهد.

فضای درونی یک کادر زمانی پیدا می کند که چیزی در درون کادر انرژی بصری آن را فعال کند. این چیز می تواند یک نقطه ساده یا عنصر بصری دیگر باشد وبسته به اینکه به چه شکلی و درکجای کادر قراردارد معنای مختلفی خواهد آمد شکل 3 این دو موضوع در توضیحات مربوط به عناصر تجسمی دنبال خواهد شد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد هنرهای تجسمی

تحقیق درباره بررسی هنر و خلاقیت

اختصاصی از فی ژوو تحقیق درباره بررسی هنر و خلاقیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره بررسی هنر و خلاقیت


تحقیق درباره بررسی هنر و خلاقیت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه8

بخشی از فهرست مطالب

نقش هنر در تربیت وکارکرد های آن

قبل از ورود به موضوع نقش هنر در تربیت و کارکرد های آن باید عرض کنم که همواره و عادتاً ،واژه ی هنر تداعی زیبائی و جمال می نماید به گونه ای که همه ی اصول هنر در بنای  وجیه کلمه ی زیبا و زیبائی یکجا خلاصه شده و توسعه زیبائی همه ی مفهوم هنر را فرا می گیرد گویی که هنر در واقع مترادف کلمه ی زیبائی است . این تعریف در واقع ملکه ی ذهن گردیده است و به نظر میرسد که اگر این واقعیت نیز حقیقت داشته باشد خلقت و آفرینش سراسر همه ،هنر خداوند است زیرا خداوند جمیل است و جزء جمال خلق نمی کند .بنا بر این در تعریف اختصاری کلمه ی طیبه ی  هنر میتوان  گفت هنر ما در زیبائی و زیبائی مولود هنر است .انسان طبیعتاً به زیبائی گرایش دارد و کمال خود را در زیبائی می داند  و این دقیق ترین توجه او به حقیقت است زیرا حقیقت و حق زیباترین پدیده ی کائنات است .آنچه که موجب خطای انسان می گردد ایهام و ابهام در تطبیق حقیقت با واقعیت است و این زمانی  حاصل می شود که آدمی هر واقعیتی را به غلط حقیقت بداند و این اشتباه بزرگ گاهی به طور ناخودآگاه و بر اثر غفلت گریبان او را می فشارد زیرا انسان بر حسب تکرار و عادت محکوم پردازش داده های حواس پنجگانه خود می باشد و همه ی وقایع را از ورودی ها دریافت می کند و در حقیقت همه چیز را با چشم و گوش سر می گیرد و در حالی که همه ی این ها دریافت واقعیات است نه الزاماًادراک حقایق علاوه بر حواس خامسه باید که با چشم و گوش سیر نیز پردازش شود تا انسان معنای زلال حقیقت حق استدراک نماید و در تایید همین نامرادی انسان است که پیامبر گرامی اسلام می فرماید:«الهی ما عرفتک حق معرفتک»  در


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بررسی هنر و خلاقیت