فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی به مانند افسردگی– اضطراب و کمرویی و ترتیب تولد دانش آموزان مربوطه

اختصاصی از فی ژوو تحقیق بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی به مانند افسردگی– اضطراب و کمرویی و ترتیب تولد دانش آموزان مربوطه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی به مانند افسردگی– اضطراب و کمرویی و ترتیب تولد دانش آموزان مربوطه


تحقیق بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی به مانند افسردگی– اضطراب و کمرویی و ترتیب تولد دانش آموزان مربوطه

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات140

فهرست

عنوان صفحه
چکیده 1
فصل اول
مقدمه 3
بیان مساله 5
اهمیت و ضرورت تحقیق 7
اهداف تحقیق 8
فرضیه های تحقیق 9
تعاریف نظری و عملیاتی واژه ها و مفاهیم 10
فصل دوم
اختلالهای اضطراب تعمیم یافته و هراس 13
تعریف اضطراب ، جنبه ها و جلوه های مختلف آن 17
شیوه های بیان اضطراب 22
اضطراب و اختلال حرکتی 31
طبقه بندی اختلال های اضطرابی 38
اضطراب در کودک پس از اکتساب زبان 44
اختلال های افسردگی و آشفتگی – افسردگی 53
افسردگی های دوره اول کودکی 62
افسردگی های ناشی از محرومیت های جزیی و افسردگی مادرانه 68
رفتار معادل افسردگی 77
افسردگیهای یک قطبی 91
گستره ی افسردگی مهاد 94
دیدگاه دوان تحلیل گری 100
فصل سوم
جامعه مورد مطالعه 119
روش نمونه گیری 119
ابزار اندازه گیری تحقیق 120

روش آماری مربوط به فرضیه ها 122
فصل چهارم
نمرات اضطراب آزمودنیها 127
نمرات آزمودنیها از آزمون افسردگی 129
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری 138
پیشنهادات 140
محدودیت ها 140
منابع 141

 

چکیده
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی به مانند افسردگی– اضطراب و کمرویی و ترتیب تولد دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان شهر ابهر است که فرضیه های عنوان شده عبارت است از مقایسه افسردگی و اضطراب و کمرویی – در بین فرزندان اول و آخر و رابطه آنها با ترتیب تولد که جامعه مورد مطالعه دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان شهر ابهر است که از بین 850 نفر دانش آموز 80 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده و آزمون بر روی آنها اجرا گردیده که آزمونهای مورد استفاده آزمون اضطراب و افسردگی و کمرویی است که نتایج بدست آمده را با روش آماری ضریب همبستگی و t متغیر مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار داده ایم و نتایج بدست آمده نشان می دهد که بین ترتیب تولد و افسردگی و اضطراب و کمرویی رابطه معنی داری وجود دارد و تفاوت بین این مقیاس ها در فرزندان اول و آخر وجود دارد و سطح معنی داری آن برابر 05/0 ≤ α است .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی به مانند افسردگی– اضطراب و کمرویی و ترتیب تولد دانش آموزان مربوطه

دانلود مقاله ویژگی های یاران پیامبر(ص) در خطبه 55 نهج البلاغه

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله ویژگی های یاران پیامبر(ص) در خطبه 55 نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

ویژگی های یاران پیامبر(ص) در خطبه 55 نهج البلاغه

 

 

 


گروه اندیشه و علم: در دومین جلسه از بحثهای «پیامبر در نهج البلاغه»، ویژگی های یاران پیامبر(ص) تشریح شد.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، شعبه خراسان رضوی، حسن جمشیدی، پژوهشگر علوم دینی در ادامه جلسات بررسی موضوعی نهج البلاغه با عنوان «پیامبر در نهج البلاغه» که در دفتر خبر گزاری قرآنی ایران در مشهد برگزار شد، به بررسی فرازی از خطبه 55 حضرت امیر درنهج البلاغه پرداخت.
دراین خطبه آمده است: و لقد کنا مع رسول الله -صلى الله علیه- نقتل آباءنا و أبناءنا و إخواننا و أخوالنا و أعمامنا، لا یزیدنا ذلک إلا إیمانا و تسلیما، و مضیّا على ممض الالم، و جدّا على جهاد العدو، و لقد کان الرجل منا و الآخر من عدونا یتصاولان تصاول الفحلین، یتخالسان أنفسهما أیهما یسقی صاحبه کأس المنون، فمرة لنا من عدونا، و مرة لعدونا منا، فلما رآنا الله صدقا صبرا أنزل بعدونا الکبت، و أنزل علینا النصر، و حتی استقر الاسلام ملقیا جرانه و متبوئا اوطانه. و لعمری لو کنا نأتى ما أتیتم ما قام للدین عمودا و لا اخضر للایمان عودا و أیم الله لتحتلبنها دما، و لتتبعنها ندما...
جمشیدی، پزوهشگر دینی:
وقتی کسی با نزدیکترین خویشاوندان خود به خاطر اعتقاداتش دچار اختلاف ودرگیری می شود، معمولا دچار آشفتگی می شود، اما حضرت در بیان ویژگی های یاران پیامبر گفت، این درگیری باعث افزایش ایمان و ایجاد آرامش برای آنها می شد
وی در بیان ترجمه این فراز گفت: ما، در میدان کارزار، با رسول خدا بودیم. پدران، پسران، برادران، و عموهای خویش را می‌کشتیم و در خون می‌آلودیم. این خویشاوندکشی، ما را ناخوش نمی‌نمود، بلکه بر ایمانمان می‌افزود که در راه راست پا برجا بودیم. و در سختیها، شکیبا، و در جهاد با دشمن، کوشا. گاه تنی از ما و تنی از سپاه به یکدیگر می‌جَستند و چون دو گاو نر، سر و تنِ هم را می‌خَستند. هر یک می‌خواست جام مرگ را به دیگری بپیماید و از شربت مرگش سیراب نماید. گاه نصرت از آن ما بود و گاه دشمن گوی پیروزی را می‌ربود. چون خداوند ما را آزمود و صدق ما را مشاهدت فرمود دشمن ما را خوار ساخت و رایت پیروزی ما را بر افراخت. چندان که اسلام به هر شهر و دیار رسید و حکومت آن در آفاق پایدار گردید. به جانم سوگند که اگر رفتار ما همانند شما بود نه ستون دین برجا بود و نه درخت ایمان شاداب و خوشنما. سوگند به خدا که از این پس خون خواهید خورد و پشیمانی خواهید برد.
جمشیدی در خصوص موقعیت و فضای این خطبه گفت: وقتی محمد بن ابی بکر والی مصر توسط معاویه کشته می‌شود، ابن عباس والی بصره و مشاور عالی علی بن ابیطالب(ع) جهت تسلیت و همفکری به کوفه می‌رود و زیاد بن ابیه را به عنوان جانشین می‌گمارد. معاویه هم با سو استفاده از زمان، فردی را به عنوان والی بصره از جانب خود می‌فرستد. زیادبن ابیه طی نامه‌ای به عبدالله بن عباس، ورود وی را خبر می‌دهد. و ابن عباس هم ماجرا را با علی(ع) در میان می‌گذارد و ایشان نماینده ای را برای گفتگو با اهالی بصره و ممانعت از گرایش به معاویه به این شهر می‌فرستد.
وی ادامه داد: قبیله‌ی بنی تمیم در آن زمان در دو شهر کوفه و بصره مستقر بودند. ظاهرا بخشی از این قبیله در بصره با نماینده‌ی معاویه کنار آمده بودند. اینک که نماینده‌ی امام علی(ع) به بصره می‌آمد اگر چنانچه کار بدون جنگ پیش نمی رفت، باید قسمت کوفی قبیله وارد درگیری و کشتن اقوام خود در جنگ با قسمت بصری قبیله می شدند. این امر باعث شد بعضی از همراهی با نماینده‌ی امام سرپیچی ‌کنند. لذا حضرت این خطبه را خواند.
وی ادامه داد: حضرت علی(ع) دراین خطبه به بیان ویژگی یاران پیامبر می پردازد و با مقایسه آنان با یاران خود، نتیجه گیری کرد که این تفاوت ها چه مسائلی را بوجود می آورد.
وی خاطر نشان کرد: حضرت دراین خطبه به ماجرای جنگ بدر و احد اشاره می کند که پدران و پسران و برادران و عموها با یکدیگر در جنگ بودند و این خویشاوندی نه تنها باعث تزلزل در آنها نمی شد بلکه فزونی ایمان آنها رابه همراه داشت.
وی ادامه داد: وقتی کسی با نزدیکترین خویشاوندان خود به خاطر اعتقاداتش دچار اختلاف ودرگیری می شود، معمولا دچار آشفتگی می شود، اما حضرت در بیان ویژگی های یاران پیامبر گفت، این درگیری باعث افزایش ایمان و ایجاد آرامش و امنیت برای آنها می شد.
وی شکیبایی بر مشکلات را از دیگر ویژگی های یاران پیامبر برشمرد و اظهار داشت: بطور مثال در جریان جنگ احد، زنی که جنازه شوهر، برادر و فرزند خود را روی اسب انداخته بود، وقتی شنید پیامبر مجروح شده، همه دردها وذمشکلات خود را فراموش کرد و به طرف میدان برگشت.
وی از پایداری و ایستادگی در جهاد به عنوان دیگر ویژگی یاران پیامبر(ص) یاد کرد و گفت: حضرت تاکید می کند که یاران پیامبر در رویارویی با مرگ ازهیچ چیز هراس نداشتند و از شکست ها نمی ترسیدند.
مدیر گروه پژوهشی فلسفه جهاددانشگاهی مشهد ادامه داد: این صفات در یاران پیامبر باعث شد در سختی ها راستی و درستی آنها مشخص شود و پیروزی نصیب آنها شود.
جمشیدی تصریح کرد: حضرت امیر تاکید دارند که چون خدا اصحاب پیامبر را آزمود و راستی آنها رامشاهده کرد، دشمنان را خوار کرد و اسلام استقرار پیدا نمود. و این که آیین پیغمبر، امروز اینچنین بسط پیدا کرده، مدیون یاران پیامبر است.
وی با اشاره به مقایسه حضرت علی(ع) بین یاران خود با اصحاب پیامبر گفت: علی(ع) به نوعی آرزو می کند که ای کاش یاران او هم شبیه یاران رسول الله بودند اما چه سود که اوضاع و احوال عوض شده و ارزش ها، معانی خود را از دست داده اند.
یک پژوهشگر علوم دینی: حضرت علی(ع) در بررسی رسالت پیامبر، نگاهی تاریخی به مساله بعثت دارد
گروه اندیشه و علم: یک پژوهشگر علوم دینی گفت: حضرت علی(ع) در بررسی رسالت پیامبر(ص)، نگاهی تاریخی به مسأله بعثت دارد.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، شعبه خراسان رضوی، حسن جمشیدی، محقق و پژوهشگر علوم دینی در اولین جلسه از سلسله جلساتی که با موضوع "پیامبر در نهج البلاغه" در محل دفتر خبرگزاری قرآنی ایران در مشهد، برگزار می شود، با بیان این مطلب به تحلیل نوع نگاه حضرت علی(ع) در نهج البلاغه به پیامبر اعظم(ص) پرداخت.
وی اذعان داشت: اولین جایی که در نهج البلاغه به حضرت محمد(ص) اشاره می شود، خطبه 26 نهج البلاغه شهیدی است که در فرازی از آن چنین آمده است: "ان الله بعث محمدا صلى الله علیه نذیرا للعالمین، و امینا على التنزیل، و انتم معشر العرب على شر دین و فی شر دار، منیخون بین حجاره خشن، و حیات صم، تشربون الکدر، و تاکلون الجشب، و تسفکون دماءکم، تقطعون ارحامکم، الاصنام فیکم منصوبة، و الاثام بکم معصوبة"
حسن جمشیدی:
تبشیر به معنای بشارت دادن و تنذیر به معنای پرهیز دادن است و با بررسی تاریخ اسلام، متوجه خواهیم شد که کفه تنذیر در ترازوی اسلام از کفه تبشیر سنگین تر است
وی در بیان ترجمه این فراز گفت: "همانا خدا محمد(ص) را بر انگیخت تا مردمان را بترساند و فرمان خدا را چنانکه باید، رساند. آن هنگام شما ای مردم عرب! بدترین آئین‌ها را بر گزیده‌ بودید و در بدترین سرای خزیده. منزلگاهتان سنگستان های ناهموار، همنشینتان گرزه مارهای زهردار، آبتان تیره و ناگوار، خوراکتان گلو آزار، خون یکدیگر را ریزان، از خویشاوندان بریده و گریزان، بتهاتان همه جا بر پا، پای تا سر آلوده به خطا."
جمشیدی در خصوص این خطبه گفت: این خطبه طولانی که قسمت هایی از آن در نهج البلاغه آمده، بعد از کشته شدن محمد بن ابوبکر گفته شده است.
وی ادامه داد: در این فراز که مربوط به بعثت پیامبر اکرم(ص) است، حضرت علی(ع) به 3 نکته اساسی اشاره کرده است، بحث اول درباره بعثت و نذیر و امین بودن پیامبر است. در بحث دوم حضرت امیر توصیفی از وضعیت مردم مکه قبل از بعثت ارائه می دهد و مسأله سومی که در این فراز به چشم می خورد نگاه تاریخی حضرت علی(ع) به مقوله بعثت است که مؤید این امر است که حضرت در بررسی امور به پس زمینه ها و سوابق امر نیز توجه دارد.
این محقق در تشریح این 3 موضوع به ویژگی نذیر بودن پیامبر(ص) اشاره کرد و گفت: در ادیان تبلیغی مثل اسلام، یهود و مسیحیت که پیامبر و پیروان او تکلیف تبلیغ دارند از یکی از دو روش تبشیر یا تنذیر استفاده می شود.
وی افزود: تبشیر به معنای بشارت دادن و تنذیر به معنای پرهیز دادن است. با بررسی تاریخ اسلام، متوجه خواهیم شد که کفه تنذیر در ترازوی اسلام از کفه تبشیر سنگین تر است.
جمشیدی:
پیامبر اکرم(ص) هم درگیرندگی پیام وحی خوب عمل کرد وهم در انتقال آن و همین ویژگی امین بودن را در رسول الله بارزتر می کند
وی در بیان علت این امر گفت: شرایط زمان پیامبر به گونه ای بود که مردم با ترساندن، راغب تر می شدند و از سوی دیگر برای اعراب آن زمان، نداشتن معنای بیشتری از داشتن داشت. لذا تنذیر روش کارآمدتری برای تبلیغ بود.
وی اضافه کرد: یکی دیگر از دلایل ارجحیت تنذیر به بحث تقوا بر می گردد. زیرا ملاک برتری انسانها در اسلام، پرهیزگاری و پروا داشتن است. لذا می توان گفت نگاه اسلام به مقوله تبلیغ، نذیر بودن است و همین ویژگی در خطبه حضرت امیر(ع) نیز مورد تاکید قرار گرفته است.
جمشیدی فراگیر بودن دعوت پیامبر را از دیگر موارد، مورد تاکید در این فراز خواند که ناظر به این است که تبلیغ پیامبر محدود به زمان ومکان محدودی نیست.
وی همچنین اظهار داشت: حضرت علی(ع) صفت دیگری که برای پیامبر ذکر می کند، امین بودن ایشان است که در رسالت پیامبر نقش اساسی داشته است.
وی افزود: برخی افراد قدرت گیرندگی خوبی دارند ولی برخی دیگر در انتقال مفاهیم خوب عمل می کنند. اما پیامبر اکرم(ص) هم در رسالت پیغامبری خود، هم در گیرندگی خوب عمل کرد و هم در انتقال آن. همین ویژگی امین بودن ایشان را بارزتر می کند.
این محقق با اشاره به فراز دیگری از خطبه گفت: حضرت امیر(ع)، در ادامه به بیان فضای زندگی مردم مکه در قبل از اسلام می پردازد و در آن به 2 نکته اساسی یعنی دین و آیین بد و دیگری شیوه زندگی نامناسب اشاره می کند.
وی ادامه داد: حضرت علی(ع) می فرماید مردم در خانه های سنگی و سخت زندگی می کردند که مؤید زندگی سخت و پر مشقت آن روز جامعه عرب بود، از سوی دیگر اشاره می کنند که این مردم همنشینی با مارهای کر داشته اند که این تاکید با توجه به اینکه مارها موجوداتی هستند که کار نیش زدن را بدون توجه به هر صدایی انجام می دهند، به طور مجازی به نوعی به سنگدلی اعراب دراین دوره اشاره می کند که بدون توجه به اطراف خود به هر کاری دست می زدند و به هیچ حرفی بها نمی دادند.
وی افزود: حضرت در ادامه به آب کدر و خوراکیهای گلوآزار اشاره می کند که با نگاهی به زندگی قبایل مکه این امر بسیار ملموس است. چرا که حتی در حکایات هست که مهاجرین در صدر اسلام در جنگ خیبر با نان آشنا شدند.
جمشیدی خون ریز بودن را دیگر ویژگی زندگی مردم مکه از دید حضرت علی(ع) دراین فراز، خواند و گفت: اعراب افرادی بودند که هیچ ابایی از درگیری و خون ریختن نداشتند و تاریخ آنها نیز پر از قتلها، جنگ ها و جنایاتی است که گواه این سخن است.
وی به طور مثال به کشتن دختران اشاره کرد که در قرآن نیز مورد سئوال واقع شده است.
وی سستی روابط اجتماعی و خانوادگی را از دیگر مسائل مورد اشاره حضرت علی(ع) عنوان کرد.
مدیر گروه پژوهشی فلسفه جهاد دانشگاهی مشهد به آیین بت پرستی اعراب مکه اشاره کرد و گفت: حضرت علی(ع) از بت پرستی تعبیر به بدترین دین می کند. زیرا قبل از بعثت پیامبر مردم مکه بت هایی را می پرستیدند که خودشان ساخته بودند و قادر به هیچ کاری نبودند.
وی رواج بی بند وباری و فساد و گناه را از دیگر ویژگیهای جامع عرب قبل از بعثت پیامبر خواند و گفت: کسانیکه براحتی آدم می کشند، روابط خانوادگی سست دارند، مسلما براحتی دچار فساد می شوند و این در جامعه عرب قبل از بعثت پیامبر بسیار رایج بود.
جمشیدی خاطر نشان کرد: حضرت امیر(ع) در این فراز می فرمایند پیامبر در چنین جامعه ای مبعوث شد. اما پیامبر با این جامعه چه کرد که توانست به یکباره آنها را اینگونه دچار تغییر کند؟

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  14  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ویژگی های یاران پیامبر(ص) در خطبه 55 نهج البلاغه

دانلودمقاله ویژگی قرآن در نهج البلاغه

اختصاصی از فی ژوو دانلودمقاله ویژگی قرآن در نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 قرآن کتاب آسمانی و گفتار الهی است که برای هدایت بشر و رستگاری او بر پیامبر اکرم محمد مصطفی (صلی الله علیه و اله و سلم ) نازل شده است. اما چه کسی می تواند آن را بشناسد و برای مردم معرفی کند؟
در پاسخ می توان گفت: کسی که شاگرد و تربیت یافته مکتب وحی و بزرگ شده در دامن وحی باشد.
چون قرآن می فرماید:
«لا یعلم تاویله الا الله و الراسخون فی العلم»

هیچ کس به حقیقت و تاویل قرآن آشنایی ندارد جز خدا و راسخان در علم و اسلام شناسان واقعی (آل عمران/7). اما راسخان در علم چه کسانی هستند؟
می توان گفت: پیامبراکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) صاحب وحی و شاگرد ویژه او علی (علیه السلام) و فرزندان ایشان. این دعا را می توان با کنارهم گذاشتن دو آیه قرآن اثبات کرد. چون قرآن می فرماید:
«لایمسه الا المطهرون» (واقعه/79)
قرآن را جز پاکان کسی نمی تواند مس کند.
اما پاکان چه کسانی هستند؟

در جای دیگر قرآن می فرماید:
«انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» (احزاب/ 33)

پس به حق باید گفت علی (علیه السلام) از آن پاکان و از جمله اسلام شناسان واقعی است.
« ینحدرعنی السیل و لا یرقی الی الطیر»(خطبه 3)

علوم و معارف از سرچشمه فیض من مانند سیل سرازیر می شود و هیچ پرواز کننده ای در فضای علم و دانش به اوج رفعت مقام من نمی رسد.

در جای دیگر
«این الذین زعموا انهم الراسخون فی العلم دوننا؟ کذبا و بغیا علینا ان رفعنا الله و وضعهم و اعطانا و حرمهم و ادخلنا واخرجهم»(خطبه 144)
«کجایند آنهایی که گمان می کنند غیر از ما راسخان در علم و اسلام شناسان واقعی هستند. ادعای آنها دروغ و ستم برماست. چون خداوند ما را برتری داده و آنها را فرو گذاشته و این مقام راسخون در علم را به ما بخشیده و آنها را از این بی بهره ساخته و ما را در آن وارد و آنها را از آن مقام بیرون کرده است.»

پس علی (علیه السلام) است که می تواند قرآن و ویژگی آن را بیان کند، چون در خانه وحی بزرگ شده است. می فرماید:
«نحن شجره النبوه و مهبط الرساله ومختلف الملائکه و ینابیع العلم»(خطبه 108 بند34)
ما درخت نبوت و فرودگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان و معدن علوم و سرچشمه های حکمت هستیم.

جای دیگر:
نحن الشعار و الاصحاب و الخزنه و الابواب لاتؤتی البیوت الا من ابوابها فمن اتاها من غیر ابوابها سمی سارقا(خطبه 153)
ما جامه زیرین و یاران واقعی و گنجوران دین و درهای دانش هستیم. به خانه ها جز از درهایی که برای آنها قرارداده شده وارد نشوید. چون هرکس از غیر در وارد خانه شود دزد نامیده می شود.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  12  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ویژگی قرآن در نهج البلاغه

دانلود مقاله ویژگی های حضرت مهدی (عج)

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله ویژگی های حضرت مهدی (عج) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

- حضرت مهدی دو غیبت دارد: 1- غیبت صغری: که 70 سال بود - 2- غیبت کبری: که بسیار طولانی شده است.
2- حکومت جهانی اش سراسر گیتی را فرا خواهد گرفت و قوانین فردی و اجتماعی اسلام به مرحله اجرا در می آید.3- تمام جهان هستی و موجوداتش مسخر امر و اراده او می شوند. 4- جمعی از خوبان از گدشتگان به امر خدا زنده می شوند و در شکر آن حضرت انجام وظیفه می کنند. 5- ظلم و ستم از سرتا سر جهان رخت بر می بندد.
6- مشعل فروزان عدالت صفحه گیتی را روشن می کند و تاریکی را از جهان می زداید. و ... .
نشانه های پیدایش این حکومت
گرسنگی وقحطی، مبتلا شدن به انواع بلاها، فساد در تجارت و بازرگانی و...، وحشت و اضطراب، خروج دائه الارض دجال، نزول عیسی بن مریم (ع) از آسمان، طلوع خورشید از مغرب، صیحه آسمانی، خسف و فرو رفتن در زمین بیداء، اختلاف مردم در دین، افزایش قتل و کشتار، افزایش علمای فاسق (بی عمل) و خیانتکار، مردها به مردها اکتفا می کنند و زن ها به زن ها، قیام مردی او اولاد امام حسین(ع).

 

سیمای حضرت مهدی
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: مهدی از من است. پیشانی بازو نورانی و بینی کشیده و باریک دارد سیمایش چون ماه تابان و چهره اش گرد و درخشان است راست قامت و تا حدی بلند قد و دندان هایش چون شانه ظریف و منظم است دیدگان مبارکش چون سرمه کشیده محاسن مبارکش پرمو و برگونه راست او خالی جذاب است.
آری! عقیده به ظهور یک مصلح بزرگ آسمانی در پایان جهان یکی از مسائل بسیار مهم و حساسی است که نه تنها در آیین مبین اسلام بلکه در همه ی ادیان آسمانی و نه تنها پیروان ادیان و مذاهب بلکه در نزد بسیاری از مکاتب مختلف جهان سابقه دیرین دارد. و تمامی پیروان ادیان به آن عقیده دارند.
مهدویت در یهود
انجیل: در انجیل برنا با نویدهای مهدی- علیه السلام به صراحت آمده است. ولی نظر به اینکه مسیحیان آن را معتبر نمی دانند، در اینجا فقط نویدهای موجود در انجیل معتبر از نظر آنان می آوریم.
همچنان برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر می شود ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدید گردد و در آن وقت جمیع طوایف زمین سینه زنی می کنند و پسر انسان را ببینند که بر ابرهای آسمان با قوت و جلال می آید ... در آن وقت فرشتگان خود را از جهات اربعه از انتهای زمین تا به اقصای فلک فراهم آورد ... .
لازم به تذکر است که: کلمه پر انسان مطابق نوشته «مستر هاکس آمریکایی» در کتاب خود «قاموس کتاب مقدس» 80 بار در انجیل تکرار شده و فقط 30 مورد آن با حضرت عیسی قابل تطبیق می باشد و در 50 مورد دیگر از نجات دهنده ای می گوید که کسی جز حضرت مهدی نمی باشد.
مهدویت در زرتشت
در منابع زرتشتیان تصریحات زیادی به ظهور مهدی (عج) شده است که به بعضی از آنها اشاره می کنیم در بخش گاتها که یکی از بخش های چهارگانه اوستا است چنین آمده است:
و هنگامی که سزای گناهکاران فرا رسد پس آن گاه ای فردا کشور را بهمن در پایان برپا کند از برای کسانی که دروغ را به دستهای راستی سپرند و خواستاریم از آنانی باشیم که زندگی تازه کنند.
در پایان جهان پیش از رستاخیز عمومی آغاز سزی گناهکاران است که به سزای این جهان خود خواهند رسید.
این دولت با سعادت تنها برای کسانی است که دروغ را به دست های راستی سپرده و منش زشت را در بوته فراموشی نهاده اند.

 

 

 

نگاهی به تفکر اسلامی پیرامون ظهور امام مهدی (عج)
مهدی (عج) ظهور می کند به طوری که بر سر او ابری است و در آن ندای کسی است که فریاد می زند: این مهدی جانشین خداست پس از او تبعیت کنید.
در این حدیث اشاره ای است به پیشرفت شگفت انگیزی که با ظهور حضرت مهدی(عج) همراه است بطوریکه ابروماه را در اعلام صداهای نیکو و شرافتمندامه برای همه مردمان جهان تسخیر می کند. برای اینکه سطح تمدن و پیشرفت و سطح آگاهی و رشد مردم زیاد و زیادتر می شود تا اینکه به بالاترین سطح و واج خود در افق آگاهی مردم برسد بطوریکه هیچ جایی برای کودنی و نفهمی نباشد امام محمد باقر(ع) می فرماید: «اذا قام قائمنا وضع یده علی رؤوس العباد، فجمع بها عقولهم». یعنی اگر قائم ما قیام کند دستش را بر سر بندگان قرار می دهد، پس عقلهایشان را جمع آوری می کند. اما در مورد صفتهایش از حضرت محمد(ص) روایت شده که می فرمایند «المهدی من ولدی، ابن أربعین، سنه، کان وجهه کوکب دری، فی خده الایمن خال أسود، و علیه عباءتان، یستخرج الکنوز و یفتح مدائن الشرک». یعنی مهدی از نسل من است دارای چهل سال صورتش مانند ستاره ای درخشان می ماند در لب راست او خالی سیاه است و بر روی او دوعباست، گنج ها را استخراج کرده دروازه های شرک را فتح می کند. امام رضا (ع) فرمود: و او خلت الارض یوماً بغیر حجه لماجت بأهلها کما عوج البحر بأهله. اگر زمین روزی از وجود حضرت حجت خالی بماند همراه ساکنان آن مانند امواج دریا تلاطم می کند.
خداوند عزوجل می فرماید: و ما کان الله لیغد بهم وانت فیهم تاتو در میان آنها هستی خداوند آنان را عذاب نخواهد کرد.
عقیده به ظهور حضرت مهدی ( علیه السلام )ازنظر اقوام وادیان
انتظار ظهور یک مصلح بزرگ آسمانى، و امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امرى فطرى و طبیعى است که با ذات و وجود آدمى سر و کار داشته و با آفرینش هر انسانى همراه است و زمان و مکان نمى شناسد و به هیچ قوم و ملّتى اختصاص ندارد.
از این رو، همه افراد طبق فطرت ذاتى خود مایلند روزى فرا رسد که جهان بشریّت در پرتو ظهور رهبرى الهى و آسمانى و با تأیید و عنایت پروردگار، از ظلم ظالمان و ستم ستمگران نجات یافته، شور و بلوا در جهان پایان پذیرد و انسانها از وضع فلاکت بار موجود نجات یابند و از نابسامانى و نا امنى و تیره روزى خلاص شوند و سرانجام به کمال مطلوب و زندگى شرافتمندانه اى نایل آیند.
به همین دلیل، در تمام ادیان و مذاهب مختلف جهان، از مصلحى _ که در آخر الزمان ظهور خواهد نمود و به جنایتها و خیانتهاى ضد انسانی خاتمه خواهد داد و شالوده حکومت واحد جهانى را بر اساس عدالت و آزادى واقعى بنیان خواهد نهاد _ سخن به میان آمده و تمام پیامبران و سفیران الهى در این زمینه به مردم با ایمان جهان، نویدهایى داده اند.

 

در این زمینه، یکى از نویسندگان معروف چنین مى نویسد:
«موضوع ظهور و علایم ظهور، موضوعى است که در همه مذاهب بزرگ جهان واجد اهمیّت خاصّى است. صَرفِ نظر از عقیده و ایمان که پایه این آرزو را تشکیل مى دهد، هر فرد علاقه مند به سرنوشت بشریّت، و طالب تکامل معنوى وقتى که از همه نا امید مى شود، و مى بیند که با وجود این همه ترقّیات فکرى و علمى شگفت انگیز، باز متأسّفانه، بشریّت غافل و بى خبر، روز به روز خود را به سوى فساد و تباهى مى کشاند و از خداوند بزرگ بیشتر دورى مى جوید، و از اوامر او بیشتر سرپیچى مى کند; بنا به فطرت ذاتى خود متوجّه درگاه خداوند بزرگ مى شود، و از او براى رفع ظلم و فساد یارى مى جوید.
از این رو در همه قرون و اعصار، آرزوى یک مصلح بزرگ جهانى در دلهاى خداپرستان وجود داشته است. و این آرزو نه تنها در میان پیروان مذاهب بزرگ، مانند: زرتشتى و یهودى و مسیحى و مسلمان، سابقه دارد، بلکه آثار آن را در کتاب هاى قدیم چینیان و در عقاید هندیان، و در بین اهالى اسکاندیناوى و حتّى در میان مصریان قدیم و بومیان و حتّى مکزیک و نظایر آنها نیز مى توان یافت».
آرى! عقیده به ظهور یک مصلح بزرگ آسمانى در پایان جهان، یکى از مسایل بسیار مهمّ و حسّاسى است که نه تنها در آیین مبین اسلام، بلکه در همه ادیان آسمانى، و نه تنها در میان پیروان ادیان و مذاهب بلکه در نزد بسیارى از مکاتب مختلف جهان سابقه دیرین دارد، و تمامى پیروان ادیان بزرگ عالم از مسیحیان، کلیمیان و زرتشتیان گرفته تا پیروان مکتب هاى الحادى، همه و همه بدان عقیده دارند.

 

مهدویت در باور مسیح
در این آیین و کتابهای مقدس ، این آیین نیز بشارتهای روشنی دربار ه موعود آخرالزمان رسیده است. از جمله کتب مسیحیت می‌توان به انجیل متی، ‌لوقاء ، مرقس، برنابا و مکاشفات یوحنا اشاره کرد.
مسیحیان معتقدند حضرت مسیح موعود یهود می باشد. یهودیان ناکامی آن حضرت را در تشکیل حکومت جهانی، دستاویز رد آن مدعا نموده اند.
انجیل در انجیل برنابا نویدهای مهدی ـ علیه السلام ـ به صراحت آمده است، ولی نظر به اینکه مسیحیان آنرا معتبر نمی دانند، در اینجا فقط نویدهای موجود در اناجیل معتبر از نظر آنان را می آوریم.
1 ـ " همچنانکه برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر می شود،‌ ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد … آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدید گردد، و در آن وقت جمیع طوایف زمین سینه‌زنی کنند و پسر انسان را ببینند که بر ابرهای آسمان، با قوت و جلال می آید … آسمان و زمین زایل خواهد شد،‌ اما سخن من هرگز زایل نخواهد شد، اما از آن روز و ساعت هیچکس اطلاع ندارد و حتی ملائکه آسمان، جز پدر من و بس … لهذا شما نیز حاضر باشید زیرا در ساعتی که گمان نبرید پسر انسان می آید. "
2 ـ " … اما چون پسر انسان در جلال خود با جمیع ملائکه مقدس خود آید، آنگاه بر کرسی جلال خود خواهد نشست، ‌و جمیع امتها در حضور او جمع شوند و آنها را از همدیگر جدا می کنند به قسمتی که شبان، میشها را از بزها جدا می کند‌. "
3 ـ " … آنگاه پسر انسان را ببینید که با قوت و جلال عظیم بر ابرها می آید، در آن وقت فرشتگان خود را از جهات اربعه از انتهای زمین تا به اقصای فلک فراهم خواهد آورد … ولی آن روز و ساعت غیر از پدر هیچکس اطلاع ندارد، نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم، پس بر حذر و بیدار شده دعا کنید، زیرا نمی دانید که آن وقت کی می شود … "
4 ـ " … کمرهای خود را بسته، چراغهای خود را افروخته بدارید و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می کشند، که چه وقت از عروسی مراجعت کند، تا هر وقت آید و در را بکوبد بی‌درنگ برای او باز کنند. خوشا بحال آن غلامان که آقای ایشان چون آید ایشان را بیدار یابد … پس شما نیز مستعد باشید زیرا در ساعتی که گمان نمی برید پسر انسان می آید. "
لازم به تذکر است که: کلمه " پسر انسان " مطابق نوشته " مستر هاکس آمریکایی " در کتاب خود " قاموس کتاب مقدس " 80 بار در انجیل و ملحقات آن (عهد جدید) تکرار شده که فقط 30 مورد آن با حضرت عیسی قابل تطبیق می باشد (قاموس مقدس، ماده پسر خواهر ، صفحه 219) و 50 مورد دیگر از نجات دهنده ای سخن می گوید که در آخرالزمان ظهور خواهد کرد، عیسی نیز با او خواهد آمد و او را جلال خواهد داد و از ساعت و روز ظهور او جز خدا کسی اطلاع ندارد و او کسی جز حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ نمی باشد.
« مهدویت درزرتشت »
در منابع زرتشتیان تصریحات زیادى به ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) شده است که قسمتى از آنها را در اینجا مى آوریم:
1 ـ در کتاب «زند» که از کتب مقدّسه زرتشتیان است در باره انقراض اشرار و وراثت «صلحا» که پس از درهم شکستن شوکت جبّاران و بیدادگران، زمام اُمور جامعه بشرى را به دست خواهند گرفت، چنین مى گوید:
«لشکر اهریمنان با ایزدان دایم در روى خاکدان محاربه و کشمکش دارند، و غالباً پیروزى با اهریمنان باشد، امّا نه به طورى که بتوانند ایزدان را محو و منقرض سازند; چه، در هنگام تنگى از جانب اورمزد که خداى آسمان است به ایزدان که فرزندان اویند یارى مى رسد و محاربه ایشان نه هزار سال طول مى کشد، آنگاه فیروزى بزرگ از طرف ایزدان مى شود و اهریمنان را منقرض مى سازند، و تمام اقتدار اهریمنان در زمین است و در آسمان راه ندارند، و بعد از پیروزى ایزدان و برانداختن تبار اهریمنان عالم کیهان به سعادت اصلى خود رسیده، بنى آدم بر تخت نیکبختى خواهند نشست».
2 ـ در بخش «گاتها» که یکى از بخشهاى چهارگانه «اوستا» است (بندهاى 8 و 9) نویدهائى در مورد ظهور حضرت مهدى(علیه السلام)و سیطره جهانى آن حضرت که قیام شکوهمند او طبق وعده هاى أنبیاء در آخر الزمان به وقوع خواهد پیوست، چنین آمده است:
«و هنگامى که سزاى این گناهکاران فرا رسد پس آنگاه اى «مزدا» ! کشورت را «بهمن» در پایان برپا کند، از براى کسانى که دروغ را به دستهاى راستى سپرند، و خواستاریم از آنانى باشیم که زندگى تازه کنند».
3 ـ باز در همان بخش «گاتها» تحت عنوان «بامداد روز» نوید ظهور یگانه منجى بشریّت که در پایان جهان خواهد آمد، چنین آمده است:
«کى اى «مزدا» ! بامداد روز فراز آید، جهان دین راستین فرا گیرد، با آموزشهاى فزایش بخش پرخرد رهانندگان، کیانند آنانى که «بهمن» به یاریشان خواهد آمد، از براى آگاه ساختن، من تو را بر گزیدم اى أهورا».
نویسنده کتاب «بشارات عهدین» پس از آن که این دو بشارت را از «گاتها» نقل کرده است چنین مى نویسد:
«مترجمِ «گاتها»، در پاورقى، «بهمن» را ـ که در این دو بشارت پرچمدار نهضت آخرین معرفى شده ـ نماینده توانایى و منش نیک و راستى و پارسایى دادار اهور مزدا، تفسیر کرده، و روى این اصل، توضیح این دو فراز از «گاتهاى زرتشت» از این قرار است:
در پایان جهان پیش از رستاخیز عمومى آغاز سزاى گناهکاران است که به دست تواناى نماینده قدرت و راستى و قدس و عدالت الهى ـ به سزاى این جهانى خود خواهند رسید ـ این دولت با سعادت تنها براى کسانى است که دروغ را به دستهاى راستى سپرده، و منش زشت را در بوته فراموشى نهاده اند.
« مهدویت در یهود »
یهودیان معتقدند که در آخر الزمان منجی و رهاننده ای به نام "ماشیح" ظهور خواهد کرد که او را از نسل حضرت داوود ـ علی نبینا و آله و علیه السلام ـ می شمارند. لازم به تذکر است که موعود مسلمانان، حضرت مهدی ـ علیه‌السلام ـ نیز از طرف مادرشان به حضرت داوود ـ علی نبینا و آله و علیه السلام ـ می رسند.
زبور در زبور حضرت داوود ـ علی نبینا و آله و علیه السلام ـ که تحت عنوان " مزامیر " در کتاب عهد عتیق آمده است، نویدهایی در مورد ظهور حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ داده شده است. تا جایی که می توان گفت ، در هر بخش زبور اشاره ای به ظهور آن حضرت و نویدی از پیروزی صالحان بر شریران، و تشکیل حکومت واحد جهانی و
تبدیل ادیان و مذاهب مختلف به یک دین محکم و آیین مستقیم موجود است.
جالب توجه اینکه مطالبی که قرآن کریم پیرامون ظهور حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ از زبور نقل کرده، در زبور فعلی عیناً موجود است، و از تحریف مصون مانده است.
قرآن کریم چنین می فرماید:‌
" و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون ." ‌
" همانا بعد از ذکر در زبور نوشتیم: زمین به صالحان به ارث خواهد رسید. "
طبق روایات متواتر اسلامی، این آیه مربوط به ظهور حضرت مهدی ـ علیه‌السلام ـ می باشد.
1 ـ " … زیرا شریران منقطع خواهند شد، و اما منتظران خداوند، ‌وارث زمین خواهند شد. هان بعد از اندک زمانی شریر نخواهد بود، در مکانش تأمل خواهی کرد و نخواهد بود. و اما حلیمان وارث زمین خواهند شد … زیرا که بازوان شریر شکسته خواهد شد و اما صالحان را خداوند تأیید می کند،‌ خداوند روزهای کاملان را می داند و میراث آنها خواهد بود تا ابدالآباد‌. "
2 ـ " … قومها را به انصاف داوری خواهد کرد. آسمان شادی کند و زمین مسرور گردد … صحرا و هرچه در آن است به وجد آید. آنگاه تمام درختان جنگل ترنم خواهند نمود، به حضور خداوند، زیرا که می آید. زیرا که برای داوری جهان می آید. ربع مسکون را به انصاف داوری خواهد کرد و قومها را به امانت خود‌. "

 


« مهدویت در یهود (2) »
تورات
در سفر پیدایش چنین می خوانیم:
" نام تو ابراهیم خواهد بود … اما در خصوص اسماعیل تو را اجابت فرمودم ، اینک او را برکت داده بارور گردانم،‌ و او را بسیار کثیر گردانم، دوازده رئیس از وی پدید آیند و امتی عظیم از وی بوجود آورم … از ابراهیم امتی بزرگ و زورآور پدید خواهد آمد و جمع امتهای جهان از او برکت خواهند یافت. "
نکته: از نسل حضرت اسماعیل ـ علی نبینا و آله و علیه السلام ـ تنها یک پیامبر یعنی وجود مقدس پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ به رسالت برگزیده شدند. به علاوه تمامی جانشینان آن حضرت نیز از نسل حضرت اسماعیل ـ علی نبینا و آله و علیه السلام ـ می باشند.
3 ـ " نهالی از تن ه " یسی " بیرون آمده، شاخه ای از ریشه هایش قد خواهد کشید و روح خدا بر او قرار خواهد گرفت … مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و به جهت مظلومان، زمین را به راستی حکم خواهد نمود … گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر پرواری با هم و طفل کوچک آنها را خواهد راند … و در تمامی کوه مقدس من، ضرر و فسادی نخواهند کرد. زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آبهایی که دریا را می پوشاند ."
" یسی " (در بعضی نسخ " یشی " آمده است) به معنی " قوی " نام پدر حضرت داوود ـ علی نبینا و آله و علیه السلام ـ است و چنانکه ذکر شد موعود ما حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ از طرف مادر به او می رسند .
4 ـ " … و بسیاری از آنانی که در خاک زمین خوابیده اند، بیدار خواهند شد … و آنان که بسیاری را به عدالت رهبری می نمایند مانند ستارگان خواهند بود تا ابدالآباد. اما تو ای دانیال کلام را مخفی دار و کتاب را تا آن زمان مهر کن … خوشا به حال آنان که انتظار کشند‌. "
5 ـ " اگرچه تأخیر نماید، برایش منتظر باش، زیرا که البته خواهد آمد و درنگ نخواهد کرد … بلکه جمیع امتها را در نزد خود جمع می کند و تمامی قومها را برای خویشتن فراهم می آورد‌ ."
6 ـ " … و در ایام آخر واقع خواهد شد … جمیع امتها به سوی او روان خواهند شد … او امتها را داوری خواهد نمود … امتی بر امتی شمشیر نخواهد کشید و بار دیگر جنگ را نخواهند افرو خت. "
7 ـ " … آنگاه انصاف در بیابان ساکن خواهد شد،‌ و عدالت در بوستان مقیم خواهد گردید، و عمل عدالت ، سلامتی و نتیجه عدالت ، آرامی و اطمینان خواهد بود تا ا ب دالآباد و قوم من در مسکن سلامتی و در مساکن مطمئن و در منزلهای آرامی ساکن خواهند شد. "
برای توضیح بیشتر می توان در " عهد عتیق " به کتابهای اشعیا نبی (فصل 1 و 45) ، ذکریا نبی (فصل 14) ، صفنیاء نبی (فصل 3) ، سلیمان نبی (فصل 2) ، حجی نبی (فصل 2) ، اول سموئیل (فصل 2) ، دوم سموئیل (ف ص ل 12 و 23) و حزقیال نبی (فصل 21) مراجعه نمود.
اسامى مقدّس حضرت مهدى(علیه السلام) در کتب مذهبى اهل ادیان
اینک قسمتى از اسامى مبارک آن حضرت را که با الفاظ مختلفى در بسیارى از کتب مذهبى اهل ادیان و ملل مختلف جهان آمده است، از نظر خوانندگان گرامى مى گذرانیم.
1 ـ «صاحب» در صحف ابراهیم(علیه السلام) 2 ـ «قائم» در زبور سیزدهم; 3 ـ «قیدمو» در تورات به لغت ترکوم; 4 ـ «ماشیع» (مهدى بزرگ) در تورات عبرانى; 5 ـ «مهمید آخر» در انجیل; 6 ـ «سروش ایزد» در زمزم زرتشت; 7 ـ «بهرام» در ابستاق زند و پازند; 8 ـ «بنده یزدان» هم در زند و پازند; 9 ـ «لند بطاوا» در هزار نامه هندیان; 10 ـ «شماخیل» در ارماطس; 11 ـ «خوراند» در جاویدان; 12 ـ «خجسته» (احمد) در کندرال فرنگیان; 13 ـ «خسرو» در کتاب مجوس; 14 ـ «میزان الحق» در کتاب اثرى پیغمبر; 15 ـ «پرویز» در کتاب برزین آذر فارسیان; 16 ـ «فردوس اکبر» در کتاب قبروس رومیان; 17 ـ «کلمةُ الحقّ» در صحیفه آسمانى; 18 ـ «لِسانِ صدق» هم در صحیفه آسمانى; 19 ـ «صمصام الاکبر» در کتاب کندرال; 20 ـ «بقیة اللّه» در کتاب دوهر; 21 ـ «قاطع» در کتاب قنطره; 22 ـ «منصور» در کتاب دید براهمه; 23 ـ «ایستاده» (قائم) در کتاب شاکمونى; 24 ـ «ویشنو» در کتاب ریگ ودا; 25 ـ «فرخنده» (محمّد) در کتاب وشن جوک; 26 ـ «راهنما» (هادى و مهدى) در کتاب پاتیکل; 27 ـ «پسر انسان» در عهد جدید (اناجیل و ملحقات آن); 28 ـ «سوشیانس» در کتاب زند و هومو من یسن، از کتب زردتشیان; 29 ـ در کتاب «شابوهرگان» کتاب مقدس «مانویه» ترجمه «مولر» نام «خود شهر ایزد» آمده که باید در آخر الزمان ظهور کند، و عدالت را در جهان آشکار سازد; 30 ـ «فیروز» (منصور) در کتاب شعیاى پیامبر.
علاوه بر این ها اسامى دیگرى نیز براى حضرت مهدى(علیه السلام)در کتب مقدّسه اهل ادیان ذکر شده است که ما به جهت اختصار از نقل آنها خوددارى نمودیم.
اسامى مقدّسى چون: «صاحب، قائم، قاطع، منصور و بقیة اللّه» که در کتب مذهبى ملل مختلف آمده است، از القاب خاصّ وجود مقدّس حضرت حجّت بن الحسن العسکرى ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشریف ـ است که در بیشتر روایات اسلامى، به آنها تصریح شده و ائمّه معصومین(علیهم السلام) در اکثر روایات، از آن حضرت به عنوان «صاحب»، «قائم» و «بقیة اللّه» یاد کرده اند. و این خود بیانگر این واقعیّت است که موعود همه اُمّتها و ملّتها همان وجود مقدّس منتظر غایب، حضرت حجّت بن الحسن العسکرى (علیه السلام) است.

 

عدل چیست؟
اولین مسأله ای که باید روشن شود این است که عدل چیست؟ ظلم چیست؟ تا مفهوم اصلی و دقیق عدل روشن نشود هر کوششی بیهوده است و از اشتباهات مصون نخواهیم ماند. مجموعاً چهار معنی و یا چهار مورد استجال برای این علمه است الف) فورون بودن = اگر مجموعه ای را در نظر بگیریم که در آن اجزاء و ابعاض مختلفی بکار رفته است و هدف خاصی از آن منظور است باید شرایط معینی در آن از حیث مقدار لازم هر جزء و از لحاظ کیفیت ارتباط اجزاء با یکدیگر رعایت شود وتنها در این صورت است که آن مجموعه می تواند باقی بماند و اثر مطلوب خود را بدهد و نقش منظور را ایفا کند مثلاً یک اجتماع اگر بخواهد باقی و برقرار بماند باید متعادل باشد یعنی هرچیزی در آن به قدر لازم (نه به قدر مساوی) وجود داشته باشد یک اجتماع متعادل به کارهای فراوان = اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، قضائی، تربیتی احتیاج دارد و این کارها باید میان افراد تقسیم شود و برای هر کدام از آن کارها به آن اندازه که لازم و ضروری است افراد گماشته می شوند. از جهت تعادل اجتماعی آنچه ضروری است این است که میزان احتیاجات در نظر گرفته شود و متناسب با آن احتیاجات بودجه و نیرو مصرف گردد این جاست که پای مصلحت به میان می آید یعنی مصلحت کل، مصلحتی که در آن بقاء و دوام کل و هدف هایی که از کل منظور است در نظر گرفته می شود از این نظر جزء فقط وسیله است و حسابی مستقل برای خود ندارد. همچنین است تعادل فیزیکی= یعنی یک ماشین که برای منظوری ساخته می شود و انواع نیازمندیها برای ساختمان این ماشین است اگر بخواهد یک مصنوع متعادل باشد باید ار هز ماده ای به قدری که لازم و ضروری است و احتیاج ایجاب می کند در آن بکار برده شود. تعادل شیمیایی نیز چنین است= هر مرکب شیمیایی فرمول خاصی دارد و نسبت خاصی میان عناصر ترکیب کننده آن هست تنها با رعایت آن فرمول و آن نسب ها که متفاوت است تعادل بر قرار و آن مرکب بوجود می آید. نقطه ی مقابل عدل به این معنی بی تناسبی است نه ظلم بحث عدل به معنی تناسب در مقابل بی تناسی از نظر کل مجموع نظام عالم است ولی بحث عدل در مقابل ظلم از نظر هر فرد و هر جزء مجزا و از اجزاء دیگر است در عدل به مفهوم اول (مصلحت) کل مطرح است و در عدل به مفهوم دوم مسأله حق فرد مطرح است لهذا اشکال کننده بر می گردد و می گردد و می گوید من منکر اصل تناسب در کل جهان نیستم ولی می گویم رعایت این تناسب خواه- ناخواه مستلزم برخی تبعیض ها می گردد آن تبعیض ها از نظر کل روا است و از نظر جزء ناروا است عدل به معنی تناسب و توازن از شئون حکیم بودن و علیم بودن خداوند است.
معنی دوم عدل، تساوی و نفی هرگونه تبعیض است گاهی که می گویند فلانی عادل است منظور این است که هیچ گونه تفاوتی میان افراد قائل نمی شود بنابراین عدل یعنی مساوات.
این تعریف نیازمند به توضیح است اگر مقصود این باشد که عدالت ایجاب می کند که هیچگونه استحقاقی رعایت نگردد و با همه چیز و همه کس به یک چشم نظر شود این عدالت عین ظلم است اگر اعطاء بالسویه عدل باشد منع بالسویه هم عدل خواهد بود جمله بالسویه عدل است از چنین نظری پیدا شده است.
و اما اگر مقصود این باشد که عدالت یعنی رعایت تساوی در زمینه استحقاق های متساوی البته معنی درستی است عدل ایجاب می کند این چنین مساواتی را واین چنین مساوات از لوازم عدل است ولی در این صورت بازگشت این معنی به معنی سومی است که ذکر خواهد شد.
ج) رعایت حقوق افراد و عطا کردن به هر ذی حق، حق او را.
و ظلم عبارت است از پایمال کردن حقوق و تجاوز و تصورف در حقوق دیگرانمعنی حقیقی عدالت اجتماعی بشری یعنی عدالتی که در قانون بشری باید رعایت شود و افراد بشر باید آن را محترم بشمارند همین معنی است این عدالت متکی به دو چیز است:
یکی حقوق و اولویت ها یعنی افراد بشر نسبت به یکدیگر و مقایسه ب یکدیگر، نوعی حقوق و اولویت پیدا می کنند. مثلاً کسی که با کار خود محصولی تولید می کند، طبعاً نوعی اولویت نسبت به آن محصول پیدا می کند و منشأ این اولویت، کار و فعالیت است هم چنین کودکی که از مادر متولد می شود نسبت به شیر مادر حق اولویت پیدا می کند و منشأ این اولویت دستگاه هدفدار خلقت است که شیر را برای کودک به وجود آورده است.
یکی دیگر خصوصیت ذاتی بشری است که طوری آفریده شده است که در کارهای خود الزاماً نوعی اندیشه ها که آن ها را اندیشه ی اعتباری می نامیم استخدام می کند و با استفاده از آن اندیشه های اعتباری به عنوان «آلت فعل» به مقاصد طبیعی خود نائل می آید. آن اندیشه ها یک سلسله اندیشه های انشائی است که بایدها مشخص می شود. از آن جمله این است که برای اینکه افراد جامعه بهتر به سعادت خود برسند باید حقوق و اولویت ها رعایت شود و این است مفهوم بشری که وجدان هر فرد آن را تأیید می کند. و نقطه مقابلش را که ظلم نامیده می شودع محکوم می سازد.
این معنی از عدل و ظلم به حکم اینکه از یک طرف بر اساس اصل اولویت ها است و از طرف دیگر از یک خصوصیت ذاتی بشر ناشی می شود که ناچار است یک سلسله اندیشه های اعتباری استخدام نماید و بایدها و نبایدها بسازد و حسن و قبح انتزاع کند از مختصات بشری است و در ساحت کبریائی راه ندارد.
مهدی (عج) وقتی می آید که همه، منزلت او را بدانند و خلاء او را لمس کرده باشند. هنوز مانده تا همه ی بشریت به اجماع برسد. مهدی (عج) وقتی خواهد آمد که جهان به واقع، منتظر او و منتظر عدالت باشد و قدر او را بداند و حاضر به پرداختن بهای آن باشد وقتی می آید که صدایش را بشنود و بشناسد و به احترام او برخیزند. نابراین انکار مهدی (عج) در واقع تشویق ستم و توحش در دنیاست. انکار مهدی (عج) انکار دولت عدل جهانی و تئوریزه کردن ملوک الطوایفی همین بلوک های ستم و بی عدالتی است که امروز بر دنیا حکومت می کنند.
قدرت مرکزی مهدی (عج) که ستاد فرماندهی یک انقلاب جهانی و یک حکومت جهانی است تمدن جدید رحمانی را در دنیامستقر و جایگزین خواهد کرد. مهدی (عج) برای چند وجب زمین نخواهد جنگید، برای همه ی زمین خواهد جنگید، برای همه ی زمین.
در روز قیام مهدی (عج) جبه ای به عرض جهان تشکیل خواهد شد و این جا دیگر حق و باطل، چشم در چشم، شمشیر می زنند و قدرت از آنجا به همه جا ساطع خواهد شد. این قیام از مکه آغاز خواهد شد و حتی سخنانی که مهدی(عج) در مکه و در بیت الله حرام و کنارکعبه، کنار رکن یمانی خواهد ایستاد و خواهد گفت، آن سخنان، ثبت و از پیش، اعلام شده است.
د) رعایت استحقاق ها در افاضه وجود و امتناع نکردن از افاضه و رحمت به آنچه امکان وجود یا کمال وجود دارد. بعداً خواهیم گفت که موجودات در نظام هستی قابلیت ها و امکان فیض گیری از مبدأ هستی با یکدیگر متفاوتند هر موجودی در هر مرتبه ای هست از نظر قابلیت استفاضه، استحقاقی خاص به خود دارد. ذات مقدس حق که کمال مطلق و خیر مطلق و فیاض عل الاطلاق است به هر موجودی آنچه را که برای او ممکن است از وجود و کمال وجود اعطا می کند و امساک نمی نماید. عدل الهی در نظام تکوین طبق این نظریه یعنی هر موجودی هر درجه از وجود و کمال وجود که استحقاق و امکان آن را دارد دریافت می کند ظلم یعنی منع فیض و امساک وجود از وجودی که استحقاق دارد.
عدالت
در قرآن و اخبار پیشوایان عدالت بر دو قسم فردی و اجتماعی و هر دو معنی مورد عنایت کامل آئین مقدس اسلام می باشد.
عدالت فردی
آن است که انسان از دروغ و غیبت و گناهان بزرگ دیگر اجتناب نموده و در انجام سایر گناهان پافشاری نکند و کسی که دارای این صفت است عادل نامیده می شود و طبق مقررات اسلامی اگر لیاقت علمی هم داشته باشد می تواند متصدی قضاوت و حکومت و پیشوائی تقلید و سایر مشاغل اجتماعی شود ولی کسی که از این شخصیت دینی محروم باشد ولو عالم باشد نمی تواند از این مزایا بهره مند شود.
عدالت اجتماعی
آن است که انسان نسبت به حقوق دیگران افراط وتفریط روا ندارد و همه را در برابر قانون الهی مساوی ببیند و در اجراء مقررات دینی از حق تجاوز نکند و تحت تأثیر عواطف و احساسات قرار نگرفته از راه راست منحرف نشود خدای متعال می فرماید: «ان الله یأمر بالعدل» سوره نحل آیه 90. خدای متعال به عدالت امر می کند. باز می فرماید «واذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل» در این آیه خداوند بر حکام امر فرموده که از روی عدل حکم کنند در آیات و روایات بی شماری به عدالت درگفتار و رفتار امر شده و خدای متعال ستمکاران را در چند مورد از کلام خود صریحاً لعنت کرده است.
عدل از اصول دین
در سایر مسائل الهیات اگر شبهات و اشکالاتی هست برای طبقه متکلمین و فلاسفه و اهل فن مطرح است آن مطالب هر چند دشوار باشد ولی چون از قلمرو افکر عامه ی مردم خارج است اشکال و جواب آنها هر دو در سطحی بالاتر از سطح درک توده طرح می شود. اما ایرادها و اشکال های مسئله عدل در سطح پایین و وسیع عامه نیز جریان دارد در این مسئله هم دهاتی بی سواد می اندیشد و هم فیلسوف متفکر.
از این جهت مسئله عدالت دارای اهمیتی خاص و موقعیتی بی نظیر است و همیت جهت را می توان توجیهی فرض کرد برای این که علماء اسلامی عدل را در ردیف «ریشه های دین» قرار دهند و دومین اصل از اصول پنجگانه دین بشناسد وگرنه عدل یکی از صفات خدا است و اگر بنا باشد صفات خدا را جزء اصول دین شمرده شده امر دیگر است و آن اینکه شیعه با اهل سنت در سایر صفات خداوند اختلافی نداشتند اگر هم داشتند مطرح نبود. ولی در مسأله عدل اختلاف شدید داشتند و شدیداً هم مطرح بود. به طوری که اعتقاد و عدم اعتقاد بهعدل، علامت «مذاهب» شمرده می شد که مثلاً شخص شیعه است یا سنی و اگر سنی است معتزلی است یا اشعری.
عدالت در سایه حضرت مهدی (عج)
برای قرآن، قرآنی ناطق لازم است که روان این قرآن ناطق باروان قرآن باید هماهنگ باشد و آن قرآن ناطق کسی جز معصوم نمی تواند باشد زیراو انعکاس است حقیقی از حکومت خداوند در قرآن کریم که در هر زمان و مکانی باید وجود داشته باشد و حتی اگر غایب شد فقهای عادلی وجود دارند که عالم را از منابع اصلیش استخراج می کنند و این امر استمرار دارد همانطور که پیامبر در حدیث ثقلین می فرماید: «انهما لن یفترقا حتی یرداعلی الحوض» این دو از همدیگر جدا نمی شوند تا اینکه در کنار حوض کوثر به هم ملحق شوند شیعه و سنی هر دو در نقل این حدیث مشترکند. اکنون دارای امام حجت هستیم و نیز حکمی که تا هزاران سال ادامه خواهد داشت چه بسا خداوند عمر حضرت نوح (ع) را طولانی کرده تا برای ما حقیقت طولانی کردن عمر حضرت حجت (عج) را تأکید کند زیرا که او برتر از نوح (ع) و سایر انبیاست. این برتری به خاطر آنست که او در آنجام دادن کاری موفق خواهد شد که پیامبران نخست نتوانستند آن را انجام دهند و این کار همان به وجود آوردن دولت جهانی در زمین زیر پرچم اسلام است. بعد از امام حجت (عج) رجعت خواهد بود یعنی اهل بیت برای برقراری حکم خداوند به زمین برخواهند گشت. اینکه امام حجت به شمشیر بر می گردد، به خاطر اینست که دیگر به چنین اسلحه ای نیاز ندارد و دنیا همه به صورت دولت واحدی خواهد بود که عدالت و نور واحدی خواهد داشت و کسانی که مخالف عقیده ی توحیدند، هیچخطری بری بشریت بوجود نخواهند آورد. دیگر به ساتخدام سلاح و نیرو حاجتی نیست، زیرا که قوت و نیرو در علوم کشاورزی صنعت، اقتصاد، آزادیها و هرچه که انسان را خوشبخت می کند خواهد بود.
دولت عاشقی و عدل جهانی
از مهدی (عج) هرچه بگوییم حکایت انگشتانه و دریاست ایشان در چشم انداز بسیار مرتفع هستند و ما از هر زاویه ای که بخواهیم به ایشان بنگریم باید کلاهمان را از سرمان برداریم تا نیفتد. ایشان بر روی بام جهان و بر شانه تاریخ ایستاده اند، در حالی که ما زیر دست و پای جهان و زیر چرخ های ارابه تاریخ دست و پا می زنیم. نه ما، بلکه همه ی بشریت. قیام مهدی (عج)، نقطه غلیان تاریخ و شوک بزرگ تاریخی است که علیه ستمرگران جهان و برای گشودنراه تنفس بشریت محروم وارد می شود و بر اساس روایات نه فقط راه تنفس، بلکه ایشان راه تعقل را هم برای بشریت باز می کنند. بخش های عظیمی از ظرفیت بالقوه تعقل و عقلانیت بشر تا قبل از ظهور ایشان تعطیل است. وقتی ایشان بیایند عقلانیت، تازه فعلیت پیدا می کند و بالفعل می شود. یعنی عقل بشر، بعضی از موتورهایش خاموش بوده و به دست ایشان و در عهد ایشان روشن خواهد شد و ایشان مخالفان «عقل» و مخالفان «عدل» هر دو را، یکجا بر سر جای خود خواهند نشاند. بازار عقلانیت و عدالت، هر دو را، گرم خواهد کرد که به هم مربوط اندو نه «عدالت» را جداز «عقل» می توان به درستی فهمید و معنا و اجراء کرد و نه عقل و عقلانیت اگر به عدالت، معطوف نباشد، عقل سالم و عقل به معنای واقعی کلمه است. ایشان ریشه ی کینه را در دنیا خواهند خشکاند و جامعه ای خواهد ساخت که کینه و کینه توزی قاچاق محسوب شود زیرا ایشان عوامل کینه توزی یعنی ظلم و جهل را برخواهد انداخت و رسم برادری و دولت عاشقی را برقرار خواهد کرد.
مهدی (عج) زمین را پر از عدل و داد می نماید
یکی از ویژگی های حضرت مهدی (عج) پر کردن زمین از عدل و داد اسن. این ویژگی، مکرر از پیامبر و اهل بیت (ع) و با عبارت «عملا الأرضعدلاً کما ملئت ظلحاً و جورا» نقل شده است.
در فرازی از بشارت های اشعیا آمده که در زمان آن حضرت، عدالت اجتماعی برقرار خواهد گردید و امنیت عمومی به وجود خواهد آمد به گونه ای که مردم در صلح و صفا و صمیمت زندگی می کنند و باهم سازش نمایند و در کنار هم با آسودگی بیاسایند:
«آنگاه انصاف در بیابان ساکن خواهد شد و عدالت در بوستان مقیم خواهد گردید. عمل عدالت، سلامتی و نتیجه ی عدالت، آرامی و اطمینان خاطر خواهد بود تا ابدالاباد. و قوم من در مسکن سلامتی و در مسکن مطمئن و در منزل های آرامی ساکن خواهند شد.»
در احادیث متواتر از طریق شیعه و سنی از حضرت رسول اکرم (ص) روایت شده که در مورد ظهور حضرت مهدی (عج) فرموده است:
«فیملا الأرض قسطاً و عدلاً، کما قلئت جوراً، حتی یکون الناس علی مثل أمرهم الأول لایوقظ نائماً دلا یهدیق دماً»
«امت اسلامی به سوی او پناه می برند، آنچنان که زنبوران عسل به سوی ملکه ی خود پناه می برند، عدالت را در سراسر گیتی می گستراند همچنان که پر از ستم شده تا جایی که صفا و صمیمیت صدر اسلام را به آنها بازگرداند خفته ای را بیهوده بیدار می کند (آسایش کسی را بر هم نمی زند) و خونی را (به ناحق) نمی ریزد.»
عدل راستین
اساس همه برنامه های اام عصر (ع)، استقرار عدالت و بر طرف ساختن ظلم و ستم است، که در چندین مورد حضرت رضا (ع) هم به آن اشارات فرموده اند. از جمله می فرمایند:
« ... یطهر الله به الارض من اهل الکفر و الجحود» خداوند به دست او زمین را از کافران و منکران پاک می گرداند.
همچنین در بیان دیگری آن حضرت می فرمایند:
« ... فاذا خرج اشرقت الارض بنور ربها و وضع میزان العدل بین الناس فلایظلم احدا حداً »
«وقتی ظهور کند زمین را به نور پروردگار عالم نورانی خواهد ساختع و ترازوی عدالت را در بین مردم به گونه ای برپا کند که کسی بر دیگری ظلم و ستم ننماید.»
نشانه های ظهور در کلام امیرالمومنین
سلمان فارسی می گوید: آمدم خدمت حضرت امیرالمونین علیه السلام عرض کردم قائم از فرزندان شما کی قیام می کند؟ آن حضرت آهی کشیده، فرمودند:
لایظهر القائم حتی یکون امورالصبیان و یضیع حقوق الرحمن و یتغنی بالقرآن فاذا قتلت ملوک بنی العباس اولیالعمی و الالتباس لصحاب الرمی عن الاقواس بوجوه کالتراس و خربت البصره هناک یقوم القائم من ولد الحسین علیه الاسلام.
قائم ظاهر نمی شود تا اینکه چند نشانه به وجود آید:
کارها به دست نوجوانان و افراد ناآگاه قرار گیرد.
حقوق خداوند رحمان ‹‹احکام دین خدا›› ضایع گردد.
قرآن را با تغنی(به غنا) بخوانند.
پادشاهان بنی عباس که از دیدن حق محروم، و از شناخت آن ناتوانند، به دست تیراندازان و کماندارانی کشته شوند، که صورتهایشان همانند سپر می باشد (منظور مغولها هستند که در نهج البلاغه- خطبه 128- از آنها ‹‹المجان المطرقه›› یعنی: سپرهای چکش خورده، تعبیر شده است.
بصره خراب گردد.
در این موقع قائم ما از فرزندان امام حسین (ع) قیام می کند.
از امام امیرالمومنین و نیز از حضرت صادق و حضرت باقر (ع) نقل شده است که فرموده اند :
و یحا للطالقان فان لله فیها کنوزا لیست من ذهب ولا فضه و لکن بها رجال عرفوالله حق معرفه وهم انصار المهدی فی آخر الزمان.
خوشا به حال مردم طالقان که در اجتماع و منطقه آنان برای خداوند متعال گنج هایی است که از طلا و نقره نیست، اما مردانی هستند که به درستی خداوند را شناخته اند و اینان از یاوران حضت مهدی روحی له الفداء در آخر الزمان هستند (به راستی خوشا به حال آنها) .
حضرت امیرالمونین(ع) و وسایل نقلیه زمان حکومت حضرت مهدی (ع)
امام امیرالمومنین (ع) درباره وسایل نقلیه دوران جهانگیری حضرت بقیه الله روحی له لفدا چنین می فرماید: ثم یا مرالمهدی بالنشاء مراکب بینی اربعنائه سفینه فی ساحل عکا و یوافی المهدی طرطوس فیفتحها و یتقدم الی انطاکیه فیفتحها و یهاجم القسطنطنیه فیفتحها و یتوجه الی بلاد الروم فیفح رومیه مع اصحابه.
آنگاه حضرت مهدی (ع) امر می فرمایند مرکب های سواری بسازند و در کرانه عکا 400 کشتی ساخته می شود و به طرف طرطوس به حرکت در می آیند و آنجا را فتح می کند و از طرطوس به سمت انطاکیه می رود، آنجا را هم فتح می کند و از انطاکیه به طرف قسطنطنیه هجوم می آورد، آن سرزمین را هم فتح می کند و به جانب بلاد روم (کشورهای غربی) حرکت می کند و همه آن کشورها را مسخر می نماید (اللهم عجل فرجه) .
امیرالمونین و نزول حضرت عیسی (ع)
امام امیرالمونین (ع) به تشریف فرمایی حضرت عیسی بن مریم علی نبینا و علیه الاسلام در روزهای اول ظهور اشاره می فرمایند، آن هم در بیت المقدس روز جمعه : ثم ان المهدی یرجع الی بیت المقدس فیصلی بالناس ایاما فازا کان یوم الجمعه وقد اقیمت الصلوه ینزل عیسی بن المریم فی تلک الساعه من السماء و علیه ثوابان احمران کانما یقطر من راءسه الدهن و هو رجل صبیح المنظر والوجه اشبه الخلق بابراهیم فیاءتی المهدی و یصافحه و یبشر بالنصر فعند ذلک یقول له المهدی تقدم یا روح الله وصل بالناس فیقول عیسی بل الصلوه لک یا ابن رسول الله فعند ذلک یؤذن عیسی و یصلی خلف المهدی.
مهدی ما به جانب بیت المقدس بر می گردد و چند روزی در آنجا با مردم نماز می خواند تا روز جمعه می رسد و مردم آماده نماز هستند که ناگهان حضرت عیسی بن مریم در همین ساعت از آسمان به زیر می آید، در حالتی که دو لباس قرمز به تن دارد و قطرات عرق از سر و رویش مانند قطرات روغن می ریزد. مردی زیبا و خوش اندام است که شبیه ترین مردم به حضرت خلیل الرحمان (ع) است پیش می آید و با حضرت بقیه الله مصاحفه می کندو بشارت به فتح و پیروزی می دهد. در این موقع حضرت مهدی (ع) تعارف می فرماید به حضرت عیسی که جلو بایستید و با مردم نماز بخوانید. حضرت عیسی می فرماید: ای فرزند رسول خدا ! ‹‹بل الصلوه لک›› کنایه از اینکه پیشوای دیگر مخصوص به شماست، در این موقع حضرت عیسی اذان می گوید و حضرت بقیه الله ارواحنا له الفداء جلو می ایستند و جناب عیسی (ع) به انحضرت اقتدا می کند (اللهم عجل فرجه) .
امام امیرالمونین و نشانه های پیش از قیام
امام صادق (ع) از وجود مقدس امیرالمونین (ع) روایت می کنند که آن سرور فرمودند:
قال امیرالمومنین (ع) لیاتین علی الناس زمان یظرف فیه الفاجر و یقرب فیه الماجن و یضعف فی المنصف قال فقیل له متی ذاک یا امیر المومنین قال(اذ اتخذت الا مانع مغنما والزکا مغرما و العباده استطاله و الصله منا قال فی قلیل له متی ذلک یا امیر المومنین فقال(ع) اذا تسلطن النساء و سلطن الی ماء و امر السبیان.
مسلمان زمانی بر مردم خواهد آمد که افراد فاجر و گنهکار را مورد احترام خاص قرار می دهند، سخن چین و بد زبان را مقرب خود می سازندو افراد با انصاف را ضعیف و ناتوان می شمارند. عرض کردند: یا امیر المؤمنین ! کی خواهد شد؟ فرمودند: هر وقت دیدی امانت را قنیمت می شمارند (خیانت به امانت می کنند، دادن ذکات را برای خود زیان و قرامت می پندارند، عبادت را بار و سنگینی بر دوش خود می دانند صله کردن را با منت انجام می دهند. عرض کردند : یا امیرالمومنین ! کی خواهد شد؟ فرمودند: هرگاه دیدید زنان تسلط پیدا کردند (بر امور اجتماعی و سیاسی و ...) و نیز هر وقت دیدید که اما وکنیزان استیلا یاقتند و نوجوانان به زمام داری رسیدن.
اگر دقت کنید تمام این علامت ها در اجتماع ما در ابعاد مختلف دیده می شوند.
انتظار از منظر قرآن مجید
آیاتی که در قرآن کریم از طرف خداوند بزرگ به وسیله حضرت رسول اکرم (ص) به
مارسیده از منبع علم خدایی سرچشمه گرفته است. یکی از بشارتهایی که در قرآن مجید آمده است مسأله قیام جهانی حضرت بقیه الله (ارواحنا الفداء) و سیطره عدل و داد در عالم (بعد از پر شدن آن از ظلم و جور) است، عدالت در حکومت حضرت مهدی (ع) طبق نص صریح آیات قرآن و تفاسیر رسیده است از اهل بیت عصمت و طهارت (ع) پس از پر شدن عالم از ظلم و جور، قسط و عدل بر آن حاکمیت خواهد یافت.
نشانه های پیدایش این حکومت
دومین چراغ از چلچراغ انتظار : آیه شریفه 53 از سوره آل فصلت:
ممکن است نشانه های آفاقی همان صیحه آسمانی باشد و منظور از ایات انفسی همان رعب و ترس باشد که در دلها جای می گیرد.
علائم و نشانه هایی که برای بشز تمام مجهولات را از بین ببرد و پرده از روی حقایق سو ملکوت عالم بردارد در صحنه گیتی دیده نشده است اما با توجه به اینکه خداوند خلف وعده نخواهد فرمود و این کار باید بشود، غیر از قیام اخرین نماینده و سفیر اعظم او یعنی حضت بقیه الله (روحنا و ارواحنا له الفداء) نشانه دیگری نخواهد بود.
سومین چراغ از چلچراغ انتظار:
آیه شریفه 156 از سوره بقره:
محمدبن مسلم از امام صادق (ع) روایت می کند که پیش از قیام مهدی ما (ع) مردم به انواع بلاها مبتلا می شوند موقعیت باصابران است.
بنابراین نشانه های قبل از ظهور در این روایات عبارتست از :
وحشت و اظطرابی که در حال حاضر در میان بعضی از کشورهای اسلامی دیده می شود.
گرسنگی و قطحی که در بعضی از کشوهار جهان مشهود است (به طور متوسط روزانه چند صد هزار تن از گرسنگی می میرند مانند برخی از قسمتهای آفریقا و هندوستان).
فساد در تجارت و بازرگانی و کمبود درآمد برخی از اقشار جامعه
تلفات جانی ( مانند تلفات در جنگ ایران و عراق) و در نقصان زراعت و میوه جات ناشی از آفات وکمی برکت آنها.
اکنون به اصل روایت که امام صادق (ع) نقل کرده اند توجه فرمایید:
چهارمین و پنجمین چراغ از چلچراغ انتظار: ایه شریفه 7 از سوره ال عمران:
عن محمدبن مسلم عن ابی عبدالله جعفربن محمد (ع) انا قال إن قدام قیام القائم ن

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ویژگی های حضرت مهدی (عج)