فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

بررسی و تعیین شاخصهای مناسب به منظور رتبه بندی استانها از نظر فعالیتهای آموزشی-ترویجی

اختصاصی از فی ژوو بررسی و تعیین شاخصهای مناسب به منظور رتبه بندی استانها از نظر فعالیتهای آموزشی-ترویجی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی و تعیین شاخصهای مناسب به منظور رتبه بندی استانها از نظر فعالیتهای آموزشی-ترویجی


بررسی و تعیین شاخصهای مناسب به منظور رتبه بندی استانها از نظر فعالیتهای آموزشی-ترویجی

 62 ص

این پژوهش با هدف تدوین و اعتبارسنجی برخی شاخصهای پایه‌ای و اصلی امکانات و فعالیتهای آموزشی -ترویجی و به کارگیری آنها به منظور رتبه‌بندی استانها از نظر فعالیتهای آموزشی و ترویجی در دو فاز انجام گرفته است. در فاز اول پس از مرور ادبیات موضوع 137 شاخص آموزشی - ترویجی، در هفت زمینه؛1- شاخص‌های مربوط به عاملین ترویج، 2- شاخص‌های زیرساختی ترویج، 3- شاخص‌های مربوط به فعالیت‌های آموزشی ترویجی، 4- شاخص‌های سازمان و مدیریت ترویج، 5- شاخص‌های آموزش انبوه رسانه‌ای، 6- شاخص‌های ارتباطات ترویجی و 7- شاخص‌های اعتبارات ترویجی تدوین و در معرض داوری 180 کارشناس ترویج در 6 استان منتخب قرار گرفت. پس از محاسبه آماره‌های مد، میانگین، انحراف معیار و ضریب تغییرات (CV) هر یک از آنها، شاخص‌های مناسب تعیین گردید. در فاز دوم مطالعه با توجه به اطلاعات و داده‌های در دسترس تعداد 132 شاخص انتخاب و داده‌های مورد نیاز از طریق معاونت ترویج و نظام بهره‌برداری وزارت جهاد کشاورزی گردآوری و شاخص ترکیبی هر یک از محورهای هفت‌گانه فوق محاسبه و وضعیت استانها از نظر شاخصها ترکیبی محورهای هفت‌گانه رتبه بندی شدند. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از نرم افزارهای SPSS و GIS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که؛ از لحاظ شاخص‌های مربوط به عاملین ترویج، استان همدان بهترین وضعیت و استان خوزستان بدترین وضعیت را در بین دیگر استان‌ها دارا هستند، از لحاظ شاخص‌های مربوط به زیرساخت‌های ترویجی استان آذربایجان غربی در بالاترین رتبه و استان خراسان در پایین‌ترین رتبه قرار دارند، از لحاظ شاخص‌های مربوط به فعالیت‌های آموزشی ترویجی استان زنجان مناسب‌ترین وضعیت و استان کهکیلویه و بویر‌احمد پایین‌ترین رتبه را در بین دیگر استان‌ها دارا هستند، از لحاظ شاخص‌های مربوط به سازمان و مدیریت ترویج، استان کردستان بهترین وضعیت و استان آذربایجان غربی پایین‌ترین رتبه را در بین دیگر استان‌ها دارا هستند، از لحاظ شاخص‌های مربوط به آموزش‌های انبوه رسانه‌ای استان قم از وضعیت مناسب و استان‌های گیلان، کهکیلویه و بویراحمد و آذربایجان شرقی با داشتن شاخص ترکیبی یکسان از رتبه‌های پایین‌تری برخوردار بوده‌اند. از لحاظ شاخص‌های مربوط به ارتباطات ترویجی استان زنجان بالاترین رتبه و استان‌های آذربایجان شرقی، کهکیلویه و بویراحمد و گیلان با داشتن شاخص ترکیبی یکسان پایین‌ترین رتبه را در بین دیگر استان‌ها دارا هستند، از لحاظ شاخص‌های مربوط به اعتبارات ترویجی، استان هرمزگان بهترین وضعیت و استان گیلان پایین‌ترین رتبه را در بین دیگر استان‌ها دارا هستند، و بالاخره از لحاظ شاخص ترکیبی کلی، استان همدان در رتبه نخست و استان قزوین در پایین‌ترین رتبه در بین دیگر استان‌ها قرار دارد.

توزیع ناموزون استانی امکانات و فعالیتها و وجود نابرابریها و شکاف توسعه هم در بین استانها و هم در درون استانها همواره به عنوان یکی از دلمشغولیهای سازمانها و نهادهای اجتماعی – اقتصادی مطرح بوده است. هم اکنون نیز عدم تعادلهای بین استانی در فرآیند توسعه در ایران از موضوعات جدی است که در سالهای اخیر مورد توجه محققین قرار گرفته است. مطالعات انجام گرفته توسط موسسات بین‌المللی و محققین داخلی در زمینه پتانسیلها و توانمندیهای صنعتی، کشاورزی، خدماتی و غیره موید وجود نابرابریهای فزاینده در توزیع خدمات و امکانات در عرصه‌های مختلف می‌باشد. ( بانک جهانی 1976، سازمان برنامه و بودجه 1361 و 1363، آتش 1988، امیراحمدی 1987، شربت اوغلی 1991، مسکن و شهرسازی 1370 و کلانتری 1377 ، 1380 و2004). علیرغم انجام مطالعات گسترده در حوزه‌های مختلف و تحلیل ابعاد منطقه ای توزیع منابع، امکانات و خدمات و استفاده از الگو‌های تکنیک‌های منطقه‌ای و بهره‌گیری از شاخص‌ها به عنوان روشی کارآمد برای برنامه‌ریزی توسعه، متاسفانه هنوز مطالعه‌ای در زمینه توزیع امکانات و خدمات ترویج کشاورزی در ایران انجام نگرفته و این روشها و الگوها در حوزه برنامه‌ریزیهای ترویجی ناشناخته بوده و نهضت شاخص‌سازی در این بخش آغاز نگردیده است.

اقتصاددانان اولین کسانی بودند که به تدوین شاخصهایی در حوزه اقتصاد و برنامه ریزی های اقتصادی اقدام نمودند و شاخصهایی نظیر درآمد سرانه، تولید ناخالص ملی(GNP) از جمله شاخصهای عمده برای اهداف برنامه ریزی و سیاستگذاریهای اقتصادی در نزد اقتصاددانان و برنامه ریزان اقتصادی بود. در اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 نهضت شاخص سازی اجتماعی بطور خاص مورد توجه برنامه‌ریزان، متفکرین مسائل اجتماعی، دولت، نهادها و انجمن‌های حرفه ای قرار گرفت. بطوریکه بعد از آن شاخصها به عنوان مبنایی برای تصمیم گیری، سیاستگذاری و برنامه ریزی در حیطه های مختلف در آمدند

((Kundo, 1980. بر اساس رهیافت‌های جدید توسعه، سازمان ملل شاخص‌های چهارگانه شامل:

1) شاخص‌های اجتماعی (نظیر آموزش، اشتغال، بهداشت، مسکن، رفاه و عدالت اجتماعی، میراث فرهنگی، فقر و توزیع درآمد، جنایت، جمعیت، ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی، نقش زنان، دسترسی به زمین و سایر منابع طبیعی و ساختار اجتماعی)، 2) شاخص های اقتصادی (مانند وابستگی و استقلال اقتصادی، انرژی، الگوهای تولید و مصرف، مدیریت فاضلاب، حمل و نقل، معدن، ساختار اقتصادی و توسعه، تجارت و بهره‌وری)، 3) شاخص های زیست محیطی ( نظیرآبهای زیر زمینی، آب شیرین، کشاورزی و امنیت غذایی، شهرسازی، مناطق ساحلی، حفظ تپه‌های مرجانی و محیط زیست دریا، آبزیان، تنوع گونه‌ها و بیوتکنولوژی، مدیریت پایدار جنگل‌ها، آلودگی هوا و تخریب لایه ازن، تغییر اقلیم جهانی و بالا آمدن آب دریاها، بهره‌برداری پایدار از منابع طبیعی، جهانگردی پایدار، تغییر کاربری اراضی) و 4) شاخص های نهادی (مانند تصمیم‌گیری یکپارچه‌، ظرفیت‌سازی، علوم و تکنولوژی، آگاهی عمومی، همکاری و قراردادهای بین‌المللی، دولت و نقش‌ جامعه مدنی، چارچوب نهادی و قانونی، آمادگی برای مقابله با سوانح و مشارکت عمومی) را مبنای سنجش پایداری توسعه قرار داده است (United Nation, 1996).

در ترویج کشاورزی شاخصها ابزارهایی برای نظارت و ارزشیابی اثرات و سنجش تغییرات یک فعالیت می باشند(ACC, 1984). در ترویج کشاورزی دو رهیافت استقرایی و قیاسی برای تنظیم شاخصها بکار گرفته می شود‌. در رهیافت استقرایی، یک نظام اجتماعی، اقتصادی و آمار جمعیتی ایجاد می شود و بر اساس آمار موجود، مجموعه وسیعی از شاخصها تدوین می گردد. از این رهیافت در تدوین شاخصهای اجتماعی ملل متحد استفاده شده است (FAO, 1988) . در رهیافت قیاسی، حوزه های مورد علاقه تعیین می شود و سپس شاخصهای مورد نظر تدوین می گردد. در تدوین شاخصهای اقتصادی- اجتماعی کنفرانس جهانی اصلاحات ارضی و توسعه اجتماعی، از این رهیافت استفاده شده است. در نظارت ترویج از هر دو رهیافت استقرایی و قیاسی استفاده می شود؛ بدین معنی که برخی از شاخصها بر اساس آمار موجود تدوین و برخی دیگر نظیر شاخصهای عملکرد، بر اساس نتایج داده های ویژه تدوین می شوند (سوانسون و همکاران، 1381). در ترویج کشاورزی شاخصها را می توان به مستقیم و غیر مستقیم یا نماینده شاخصهای منفرد یا مرکب؛ شاخصهای کمی و کیفی؛ شاخصهای درونداد و برونداد؛ شاخصهای نظارت و ارزشیابی طبقه بندی کرد(Clayton, 1983, ACC, 1984) . همچنین شاخصهای ترویجی را می توان به شاخصهای توانایی ترویج و شاخصهای عملکرد ترویج طبقه‌بندی نمود. شاخصهای توانایی ترویج نه تنها به منظور تعیین توانایی ترویج دریک مقطع زمانی معین، بلکه با هدف تعیین تغییرات آن در طول زمان، به طور منظم مورد بررسی قرار می گیرند. شاخصهای عملکرد ترویج نشانگر کارایی فنی و عملیاتی ترویج است و این شاخصها را می توان به شاخصهای اثر بخشی ترویج (شامل شاخصهای منفرد که نشانگر یک جنبه از عملکرد ترویج و شاخصهای مرکب که نشانگر دو یا چند جنبه از عملکرد ترویج است) و، شاخصهای کارایی ترویج تقسیم کرد(سوانسون و همکاران، 1381). کلانتری (1383 ) در بررسی خود با هدف تحلیل توزیع فضایی پتانسیلها و خدمات فیزیکی و انسانی ترویج کشاورزی در ایران، در مجموع 24 شاخص شامل 11 شاخص خدمات انسانی و 13 شاخص مربوط به خدمات فیزیکی ترویج کشاورزی را بکار گرفت و شکاف وسیعی از نظر توزیع امکانات ترویجی در بین استانها بدست آورد.

مقاله اخیر در صدد است تا ضمن تدوین و اعتبار سنجی شاخصهای پایه‌ای و اصلی برنامه‌ریزی ترویجی، به رتبه بندِی استانها بر اساس شاخصهاِی آموزشِی-تروِیجِی پرداخته و الگوی استانی فعالیت های ترویج و آموزش کشاورزی را مورد تحلیل و تبیین قرار دهد. از این رو این مطالعه درصدد است تا به دو سئوال اساسی ذیل پاسخ دهد:

1- شاخصهای مناسب ترویج کشاورزی در ابعاد مختلف کدامند و این شاخص‌ها تا چه حد از نظر کارشناسان ترویج از اعتبار لازم برخوردارند.

2- استانهای مختلف از نظر فعالیتهای آموزشی-ترویجی از چه رتبه‌ای برخوردارند و شکاف بین استانها در هر یک از محورهای هفت‌گانه مورد بررسی چگونه است؟


دانلود با لینک مستقیم


بررسی و تعیین شاخصهای مناسب به منظور رتبه بندی استانها از نظر فعالیتهای آموزشی-ترویجی
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.