انسان طبعا اجتماعى و به اصطلاح 'مدنى بالطلبع' است، او بر خلاف اکثر حیوانات، به تنهائى قادر به رفع نیازمندیهاى همه جانبه اش نیست و چنانچه بخواهد یک زندگى سعادتمندانه داشته باشد، باید با همنوعانش گرد هم آمده هر کدام بار مسئولیت گوشه اى از اجتماع را بعهده بگیرند، یکى کشاورزى کند، دیگرى نساجى، آن یکى خیاطى کند و آن دیگرى کفاشى و...
بدیهى است که در چنین زندگى تعاونى اجتماعى، مقرراتى لازم است تا وظائف و تکالیف افراد را تعیین کند و حدود روابط و پیوستگیهاى آنان را مشخص نماید و در صورت اصطکاک منافع، جلو تجاوز و تعدیات آنان را بگیرد، و این همان رمز پیدایش حقوق است و از همین جا تعریف 'حقوق اصطلاحى' نیز معلوم مى گردد که: 'مجموع قواعد و قوانین لازم الاجرائى است که به منظور حفظ نظام جامعه و تنظیم روابط افراد و ملل و بهبود وضعیت جامعه وضع گردیده است.
مقدمه
حقوق و رمز پیدایش آن
گسترش دامنه حقوق
اقسام حقوق در نهج البلاغه
حقوق متقابل
حقوق پدر و فرزند بر یکدیگر
حقوق برادران دینى و دوستان
حق همسایه
حقوق متقابل زمامدار و ملت
نهج البلاغه و حقوق بشر
حق آزادى
در قالب word و در 34 صفحه آماده شده است.
مقاله حقوق از دیدگاه نهج البلاغه