فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود کامل پایان نامه کارشناسی رشته مدیریت درباره مدیریت زنجیره تامین- 92 صفحه

اختصاصی از فی ژوو دانلود کامل پایان نامه کارشناسی رشته مدیریت درباره مدیریت زنجیره تامین- 92 صفحه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود کامل پایان نامه کارشناسی رشته مدیریت درباره مدیریت زنجیره تامین- 92 صفحه


دانلود کامل پایان نامه کارشناسی رشته مدیریت درباره مدیریت زنجیره تامین- 92 صفحه

مقدمه

 مدیریت زنجیره تامین رویکرد جدیدی است که در سالهای اخیر بر مدیریت عملیات حاکم شده است . زنجیره تامین شبکه از مراکز توزیع است که یکی از وظایف آن تبدیل مواد خام به محصولات نهایی و توزیع آنها در میان مشتریان است . مدیریت زنجیره تامین فعالیتها را طوری هماهنگ می‌کند که مشتریان بتوانند محصولات را با کیفیت بالا و با حداقل هزینه به دست آورند . مدیریت زنجیره تامین می تواند برای شرکت مزیت رقابتی فراهم سازد .

مدیریت زنجیره تامین اشتیاق شرکت را برای همکاری و رقابت افزایش می‌دهد .

رویکرد جدیدی که در سالهای اخیر بر مدیریت عملیات حاکم شده ، رویکرد مدیریت زنجیره تامین(SCM)  است. زنجیره تامین شبکه‌ای از تسهیلات و مراکز توزیع است که وظایف تهیه و تدارک مواد خام ،‌تبدیل آن به محصولات نهایی و واسطه‌ای و توزیع این محصولات نهایی یه مشتریان را انجام می‌دهد .

در طول دو دهه اخیر ،‌مدیران شاهد یک دوره تغییرات شگرف جهانی به واسطه پیشرفت در تکنولوژی ،‌جهانی شدن بازارها و شرایط جدید اقتصاد سیاسی بوده‌اند . با افزایش تعداد رقبا در کلاس جهانی ، سازمانها مجبور شدند که سریعاً فرآیندهای درون سازمانی را برای باقی ماندن در صحنه رقابت جهانی بهبود بخشند . در دهه ‌های 70-1960 سازمانها به توسعه جزئیات استراتژی‌های بازار همت گماردند که بر برآورده کردن ›› رضایت ‹‹ مشتریان متمرکز بود .

آنها بدین درک نایل آمدند که مهندسی و طراحی قوی و عملیات تولید منسجم و هماهنگ ،‌ پیش نیاز دستیابی به نیازمندیهای بازار و در نتیجه سهم بازار بیشتر است . بنابراین ، طراحان مجبور شدند که ایده‌آل‌ها و نیازمندیهای مورد نظر مشتریان را در طراحی محصولات خود بگنجاند و در حقیقت محصولی را با حداکثر سطح کیفی ممکن ، در حداقل هزینه ، توام با ایده آل‌های مورد نظر مشتری روانه بازار سازند . در دهه 1980 با افزایش تنوع در الگوهای مورد نظر مشتریان ، سازمانهای تولیدی به طور فزاینده ای به افزایش انعطاف پذیری در خطوط تولید ، بهبود محصولات و فرآیندهای موجود و توسعه محصولات جدید برای ارضای مشتریان علاقه‌مند شدند که این موضوع – به نوبه خود – چالشهای جدیدی را برای آنها رقم زد . در دهه 1990 به موازات بهبود در توانمندیهای تولید ،‌مدیران صنایع درک کردند که مواد و خدمات دریافتی از تامین کنندگان مختلف تاثیر بسزایی در افزایش توانمندیهای سازمان به منظور برخورد با نیازمندیهای مشتریان دارد که این امر به نوبه خود ، تاثیر مضاعفی در تمرکز سازمان و پایگاههای تامین و استراتژی‌های منبع ‌یابی بر جا نهاد . همچنین مدیران دریافتند که صرفاً تولید یک محصول کیفی ، کافی نسبت ، در واقع تامبن محصولات با معیارهای مورد نظر مشتری ( چه موقع ،‌ کجا ، چگونه ) و با کیفیت و هزینه مورد نظر آنها ، چالشهای جدیدی را به وجود آورد .

در چنین شرایطی به عنوان یک نتیجه‌گیری از تغییرات مذکور دریافتند که این تغیییرات در طولانی مدت برای مدیریت سازمانشان کافی نیست . آنها باید در مدیریت شبکه همه کارخانجات و شرکتهایی که ورودیهای سازمان آنها را – به طور مستقیم و غیر مستقیم – تامین می‌کردند ، همچنین شبکه شرکتهایی مرتبط با تحویل و خدمات بعد از فروش محصول به مشتری درگیر می‌شدند . با چنین نگرشی رویکردهایی ›› زنجیره تامین ‹‹ و ›› مدیریت زنجیره تامین ‹‹ پای به عرصه وجود نهادند .

فصل اول

منطور از (SCM) ، مشخصاً زنجیره تامین است ؛ « شبکه‌ای از سازمانها که با ارتباطی بالادستی به پایین دستی ، در فرآیندها و فعالیت‌هایی درگیرند و به صورت محصولات و خدمات ارائه شده به مشتری نهائی ،‌تولید ارزش می‌کنند .

یک زنجیره تامین شامل همه تسهیلات (‌امکانات ) ، وظایف و کارها و فعالیتهایی می‌شود که در تولید و تحویل یک کالا یا خدمت ، از تامین کنندگان ( تامین کنندگان و تامین کنندگان آنها ) تا مشتریان ( و مشتریان آنها ) درگیر هستند و شامل برنامه ریزی و مدیریت عرضه و تقاضا ؛ تهیه مواد ؛ تولید و برنانه زمانبندی محصول یا خدمت ؛ انبار کردن ؛ کنترل موجودی و توزیع ؛ تحویل و خدمت به مشتری می‌شود .

مدیریت زنجیره تامین همه این فعالیتها را طوری هماهنگ می‌کند که مشتریان بتوانند محصولاتی با کیفیت بالا و خدمات قابل اطمینان در حداقل هزینه به دست آورند .مدیریت زنجیره تامین می‌تواند به نوبه خود برای شرکت مزیت رقابتی فراهم کند .

تسهیلات در زنجیره تامین شامل کارخانه ها ، انبارها ، مراکز توزیع ، مراکز خدمت و عملیات خرده فروشی می شود . کالاها و خدمات می توانند به وسیله راه‌آهن ، کامیون ، از طریق آب ، هوا ، خط لوله ، کامپیوتر ، پست ، تلفن و یا به وسیله فرد توزیع شوند . کارها و وظایف در داخل زنجیره تامین شامل پیش‌بینی تقاضای کالا یا خدمت ،‌انتخاب تامین کنندگان ( تامین منبع ) ، سفارش مواد و ملزومات ( تهیه و تدارک ) ،‌کنترل موجودی ، برنامه‌ریزی تولید ، ارسال و تحویل ، مدیریت اطلاعات ، مدیریت کیفیت و خدمت به مشتری می شود .

مدیریت زنجیره تامین معادل است با هماهنگ کردن همه عملیات یک شرکت ، عملیات تامین کنندگان و مشتریان آن شرکت .

به طور وسیع تر ، یک زنجیره تأمین ، شامل دو یا چند سازمان است که از نظر قانونی از هم جدا بوده و توسط جریان‌های مواد ، اطلاعات و مالی به هم مرتبط هستند . این سازمان ها می توانند شرکت‌هایی باشند که قطعات ، اجزای تشکیل دهنده و محصولات نهایی تولید می کنند و حتی فراهم کنندگان خدمات تهیه و توزیع ( لجستیک )‌ و خود مشتری ( نهایی )‌را نیز در بر گیرند . همان طور که در شکل 1-1 آمده است ، یک شبکه فقط روی جریان در داخل یک زنجیره (‌تنها)‌تمرکز نمی‌کند ، بلکه روی شبکه‌های پیچیده همگرا و واگرا از جریان کار می‌کند که این شبکه ها ، تعداد زیادی از سفارشات مختلف مشتری را که باید به موازات هم برآورده شوند ، در بر می‌گیرد . به منظور کاهش پیچیدگی ،‌ یک سازمان مفروض می‌تواند فقط روی قسمتی از یک زنجیره تأمین کامل تمرکز کند .

به طور دقیق‌تر ، اصطلاح زنجیره تأمین در مورد شرکت های بزرگی اِعمال می شود که اغلب در چندین محل و کشور مختلق واقع شده اند . هماهنگ‌سازی جریان‌های مواد ، اطلاعات و مالی در مورد شرکت‌های چند ملیتی ، روشی مؤثر است که هنوز یک وظیفه دشوار محسوب می‌شود . در هر حال ، اگر این محل ها قسمتی از یک سازمان بزرگ یا یک سطح از مدیریت فوقانی باشند ، تصمیم گیری آسان‌تر خواهد بود . زنجیره تأمین در مفهوم وسیع آن ، زنجیره تأمین بین سازمانی نیز نامیده می‌شود ، در حالی که اصطلاح درون سازمانی به مفهوم خاصی از زنجیره تأمین مربوط می شود . بدون توجه به این تقسیم‌بندی، باید بین واحدهای مختلف وظیفه ای مانند بازاریابی ، تولید ، خرید ، تهیه و توزیع ( لجستیک ) و مالی ، هماهنگی وجود داشته باشد . البته در شرکت های امروزی ، چنین پیش شرط‌هایی ( بین سازمانی و درون‌سازمانی ) اهمیت ندارد .

هدف همه کسانی که در زمینه زنجیزه تأمین فعالیت می‌کنند ، افزایش رقابت‌پذیری دیده شده است . دلیل آن اینست که امروزه از دید مشتری نهایی ،‌ فقط سک واحد سازمانی تنها ، در مورد رقابت‌پذیری محصولات یا خدماتش مسئول نیست و این امر به ندرت رخ می‌دهد و زنجیره تأمین ، همه سازمان‌ها را یکجا در نظر می‌گیرد . بنابراین ، زقابت از شرکت‌های تکی به سمت زنجیره‌های تأمین حرکت کرده است . مشخصاً ، متقاعد کردن یک شرکت تنها ، در این مورد که قسمتی از یک زنجیره تأمین شود ، به وضعیت پیروزی دو جانبه (win-win )برای هر کدام از شرکا در بلند مدت نیاز دارد ، در حالی که چنین امری در کوتاه مدت برای همه روی نخواهد داد . مانعی مه معمولاً برای بهبود رقابت‌پذیری وجود دارد ، فراهم کردن خدمات برتر برای مشتری است .

اکثر موسسه‌های تولیدی به صورت شبکه هایی از مکانهای تولید و توزیع طرح‌ریزی شده‌اند . یکی از وظایف آنها تهیه مواد خام و تبدیل آنها به محصولات نهایی و واسطه‌ای و سپس تحویل آنها به مشتریان است .مدیریت زنجیره تأمین این شبکه‌ها را اداره می‌کند . هدف کوتاه مدت مدیریت زنجیره تأمین مقدمتاً افزایش بهره وری ، کاهش موجودی و زمان سیکل کل است . در حالی که هدف بلند مدت آن افزایش رضایت مشتری ، سهم بازار و سود برای هنه سازمانهای درگیر در زنجیره تأمین است – یعنی تأمین کنندگان ، تولید کنندگان ، مراکز توزیع و مشتریان برای رسیدن به این اهداف ، هماهنگی سخت و دقیقی در بین سازمانهای درگیر در زنجیره تأمین و نیز جریانهای اطلاعاتی مرتبط با آنها از طریق بهبود در روابط زنجیره ، برای دستیابی به مزیت رقابتی قابل اتکاء .

 زنجیره ارزش ، عرضه و تقاضا

به زنجیره‌های تأمین گاهی اوقات به عنوان زنجیره های ارزش اشاره می‌شود ، واژه‌ای که چنین مفهومی را منعکس می‌کند : همان طور که کالاها و خدمات به وسیله زنجیره پیشرفت کرده و به جلو می‌روند ارزش آنها بیشتر می‌شود . زنجیره‌های عرضه یا ارزش معمولاً سازمانهای تجارتی جداگانه‌ای را دربر گرفته به جای اینکه تنها یک سازمان را شامل شوند . به علاوه زنجیره عرضه با ارزش برای هر سازمانی دارای دو بخش است : یک بخش عرضه ویک بخش تقاضا . بخش عرضه از شروع زنجیره ( ابتدای زنجیره ) آغاز شده و با عملیات داخلی سازمان خاتمه می یابد .

بخش تقاضا در زنجیره از نقطه‌ای که ستاده سازمان به مشتری بلافصل آن تحویل داده می‌شود شروع شده و به مشتری نهایی در زنجیره پایان می‌یابد . زنجیره تقاضا عبارتست از بخش فروش و توزیع در زنجیره ارزش . طول و اندازه هر بخش وابسته به مکانی است که یک سازمان خاص در زنجیره قرار دارد ؛ سازمانی که به مشتری نهایی نزدیکتر است ،بخش تقاضای آن کوتاهتر ، و بخش عرضه آن طولانی‌تر است .

همه سازمانها ،‌ تدون توجه به مکانی که در زنجیره قرار دارند ، باید با مباحث و موضوعهای عرضه و تقاضا سروکار داشته باشند . هدف مدیریت زنجیره تامین عبارتست از مرتبط کردن همه بخشهای زنجیره تامین ( عرضه ) به طوری که تقاضای بازار تا اندازه ممکن به طور کارا و موثری در سرتاسر کل زنجیره برآورده شود . این مستلزم تطابق عرضه و تقاضا در هر مرحله از زنجیره است . توجه کنید که به استثنا تامین کننده یا تامین کنندگان اولیه و مشتریان نهایی ،‌ سازمانها در یک زنجیره تامین هم مشتری و هم تامین کننده هستند .

نیاز به مدیریت زنجیره تامین

در گذشته ، اکثر سازمانها کمتر زنجیره‌های تامین خود را مدیریت می‌کردند . در عوض تمایل داشتند که بر روی عملیات خودشان و بر روی تامین کنندگان بلافصل خودشان تمرکز کنند . هر چند که ،‌ چند عامل مدیریت زنجیره تامین را برای سازمانهای تجاری‌ای که زنجیره تامین خود را به طور فعال اداره می‌کنند مطلوب می‌سازد . عوامل عمده عبارتند از :‌

! نیاز به بهبود عملیات : در طول دهه گذشته بسیاری از سازمانها فعالیتهایی مانند تولید ناب و مدیریت کیفیت جامع را انجام می‌دهند . در نتیجه آنها قادر خواهند بود که کیفیت بهبودیافته‌ای را کسب کرده و در عین حال مقدار زیادی از هزینه‌های اضافی از سیستم خود را از بین ببرند . اگر چه هنوز جایی برای بهبود وجود دارد . اکنون فرصت به طور عمده در تهیه و تدارک ، توزیع و پشتیبانی زنجیره تامین وجود دارد .

! افزایش سطح منبع‌یابی از خارج LEVEL INCREASE OUTSOURCING :‌ سازمانها در حال افزایش سطوح منبع‌یابی از بیرون خود هستند ؛ یعنی خرید کالا و خدمات به جای تولید یا فراهم کردن آنها توسط خود سازمانها . همان طور که سطح منبع یابی از خارج افزایش می‌یابد سازمانها حجم زیادی از یک سازمان و تامین کنندگان آن است . این وظیفه جهت کسب کالاها و یا خدماتی که برای تولید محصولات یا تامین خدمات برای مشتریان سازمان عمل می‌کند . خرید تامین کنندگان را انتخاب می‌کند ،‌ در قراردادها مذاکره می‌کند ،‌ ائتلافهایی را ایجاد و به عنوان رابطه بین تامین کنندگان و بخشهای مختلف داخلی عمل می‌کند . خرید در مدیریت زنجیره تامین اهمیت فزاینده‌ای کسب کرده است . چندین عامل در این امر سهم دارند :‌

افزایش منبع‌یابی از خارج : نکته‌ای حاصل شده که هزینه‌های مواد و ملزومات خیلی بیشتر از هزینه نیروی کار است . ! افزایش تبدیل به تولید ناب و نیازمندیهای JIT که به معنی اندازه دسته کوچکتر ، نیاز برای زمانبندی دقیق تحویلها ،‌ کیفیت بالاتر و مقدارهای دقیق و کامل است .

! افزایش جهانی شده :‌بخش عرضه یک زنجیره تامین ( ارزش ) متشکل از یک یا چند تامین کننده است ،‌همه در زنجیره به هم مرتبط هستند و هر یک قادرند بر روی اثربخشی ـ یاعدم اثربخشی ـ زنجیره تامین اثر داشته‌باشند . علاوه براین ،‌ ضروری است که برنامه و اجرا به طور دقیقی بین تامین کنندگان و همه اعضای بخش تقاضای آنها هماهنگ شوند .

نزدیکی به بازار یانزدیکی به منابع عرضه ،‌ یا نزدیکی به هر در ممکن است امکان‌پذیر باشد . در مدیریت کیفیت جامع ( TQM ) به محک زنی ( BENCHMARKG ) ارجاع داده می‌شود ،‌ یعنی ارزیابی موقعیتی که شرکت اکنون قرار دارد و استفاده از آن به عنوان یک رهنمود برای موقعیتی که شرکت می‌خواهد در آینده قرار گیرد . اگرچه یک شرکت باید عملکرد را ارزیابی کرده و اهداف کلی را بر حسب کل زنجیره تامین ،‌نه فقط خود شرکت به تنهایی ،‌ تعیین کند .

یک شرکت ممکن است اهداف والایی را برای خود برای به حداقل رساندن موجودی تعیین کنداما اگر سطوح موجودی تامین کنندگان شرکت لازم باشد که بالاباشد به طوری که شرکت بتواند به اهداف محلی خودش بدون توجه به هزینه‌های تامین کنندگان دست یابد ،‌ سپس هزینه موجودی بالا برای شرکت به عنوان هزینه های تحویل قطعات و هزینه مواد بالاتری محسوب می‌شود . اگر شرکتی به اهداف کیفی خود دست یابد و برنامه‌های کیفیت تامین کنندگان خود را نادیده بگیرد ،‌ سپس به طور معکوس کنندگان قادر به تحویل سریع به مشتریان و دوباره پرکردن موجودیهای انبار از طریق تامین کنندگان می‌شوند .

اگر هر کسی همراه با زنجیره تامین اطلاعات مشابه را در زمان مشابه به دست آورد ،‌این امر آنها را قادر می‌سازد که به طور دقیقی هماهنگ شوند و در نتیجه عدم اطمینان کاهش یابد که به نوبه خود به آنها امکان کاهش سطوح موجودی را می‌دهد .

انواع و تعداد تسهیلات و امکاناتی که ساخته می شود ( یا به دست آورده می‌شود ) و مکانی که آنها قرار داده می‌شوند از موضوعهای طراحی استراتژیک زنجیره تامین هستند . به دلیل اینکه هزینه‌های حمل و نقل و توزیع می‌تواند بخش قابل ملاحظه‌ای از هزینه‌های زنجیره تامین را تشکیل دهد ، تصمیم در مورد تسهیلات و مکانیابی آنها تعهدهای پرهزینه و بلندمدتی هستند ،‌ همین طور آن تصمیم‌ها ،‌تصمیم های طراحی دیگر ی مانند اینکه کدام تامین کنندگان به کار روند ،‌ شیوه و طریقه حمل و نقل ،‌مراکز توزیع و بازارهای مشتری را دیکته می‌کنند . برای مثال 75 درصد تامین کنندگان هوندا د ر150 مایلی کارخانه اُهایو ،‌ویرسویل قراردارند . شرکت وال مارت نمونه‌ای است که این ویژگیهای مختلف طراحی ذکر شده را در یک زنجیره تامین موفق و مؤ‌ثر ادغام و ترکیب کرده است . استراتژی رقابتی وال مارت تامین کالاهای با کیفیت برای مشتریان خود در زمان و مکانی که آنها می‌خواهند و در یک قیمت رقابتی .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود کامل پایان نامه کارشناسی رشته مدیریت درباره مدیریت زنجیره تامین- 92 صفحه
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.