فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله اهمیت نظارت

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله اهمیت نظارت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

نظارت یا کنترل را به گونه‏هاى مختلف تعریف کرده‏اند. در همه این تعریف‏ها کنترل را نوعى مقایسه بین آن‏چه هست و آن‏چه باید باشد، دانسته‏اند. یکى از این تعاریف، از استونر است که مى‏گوید:
کنترل مدیریتى، فرآیندى است جهت حصول اطمینان از این‏که فعالیت‏هاى انجام شده، با فعالیت‏هاى برنامه‏ریزى شده مطابقت دارد.(1)
در واقع، کنترل فراگیرتر از برنامه‏ریزى است. کنترل به مدیران کمک مى‏کند تا مراقب اثربخشى فعالیت‏هاى برنامه‏ریزى، سازماندهى و هدایت باشند. بخش اصلى فرآیند کنترل، اعمال اقدامات اصلاحى مورد نیاز است.
استونر کنترل را بر اساس عوامل اصلى فرآیند کنترل نیز تعریف کرده است:
کنترل مدیریتى، تلاشى منظم است براى تعیین استانداردهاى اجراى عملیات، در جهت هدف‏هاى برنامه‏ریزى، طراحى نظام‏هاى بازخورد اطلاعات، مقایسه عملیات اجرا شده با استانداردهاى پیش‏بینى شده، تعیین میزان انحرافات و سنجش اهمیت آن‏ها و اجراى هر اقدام ضرورى براى اطمینان از این‏که با مؤثرترین و کارآمدترین شیوه، از همه منابع موجود، براى تحقق هدف‏هاى مشترک استفاده شده است...(2)
اهمیت نظارت: در یک سازمان ممکن است برنامه‏ریزى انجام شده، ساختار سازمانى ایجاد و کارکنان هدایت و برانگیخته شده باشند، ولى هنوز هیچ اطمینانى وجود نداشته باشد که فعالیت‏ ها آن‏گونه که برنامه‏ریزى شده‏اند و هدف‏ها آن‏طور که مدیران خواهانند، تحقق یابند. بنابر این، کنترل به عنوان آخرین حلقه زنجیره وظایف مدیر، داراى اهمیت است. با وجود این، ارزش وظیفه کنترل، بیش‏تر در رابطه با فعالیت‏هاى برنامه‏ریزى و تفویض اختیار تعیین مى‏شود.
یکى از عللى که موجب مى‏شوند مدیران به سختى تفویض اختیار کنند، این است که آنان نگرانند زیردستان کارى را که مسؤولیتش برعهده آنان است، به درستى انجام ندهند. بنابر این، بسیارى از مدیران ترجیح مى‏دهند که کارها را خودشان انجام دهند و از تفویض اختیار خوددارى مى‏کنند. اگر مدیر، نظام کنترل مؤثرى به وجود آورد، این بى‏میلى به تفویض اختیار کاهش مى‏یابد. چنین نظام کنترلى مى‏تواند اطلاعات و بازخورد عملکرد زیردستانى را که اختیارات به آنان تفویض شده است، فراهم کند. بنابر این، نظام کنترل مؤثر، دارى اهمیت است؛ زیرا مدیرانى که اختیار خود را تفویض مى‏کنند، چون خود نهایتاً مسؤول تصمیم‏هایى هستند که زیردستان مى‏گیرند، به ساز و کار بازخورد نیازمندند.(3)
- چه چیزى باید کنترل شود؟
1. دیدگاه سنتى
این دیدگاه مبتنى بر کار فردریک وینسلور تیلور، پدر مدیریت علمى است. او تأکید مى‏کرد که با کنترل جدى مدیریتى، در سراسر محیط کار، نظمى ایجاد مى‏شود که موجب تحقق کارآیى نیروى کار مى‏گردد.
در محیطى که عرصه مطالعات تیلور بود، کار به اجزاى کوچکى تقسیم شده بود. مشاغل براى افرادى که مسؤول اجراى آن بودند، استاندارد شده بود و ساختار مدیریتى سلسله مراتبى وجود داشت که تلاش مى‏کرد براى افزایش کارآیى کارگر، کارکنان را کنترل کند. تیلور طرفدار جدایى برنامه‏ریزى از اجرا بود؛ زیرا مى‏بایست مدیران، مسؤول برنامه‏ریزى و کارکنان، مسؤول اجرا باشند. تیلور فکر مى‏کرد که مدیران، فاقد دانش مورد نیاز براى فرآیندهاى عملیاتى سازمانى هستند.
2. دیدگاه جدید(4)
باید به جاى افراد، فرآیندها را کنترل کرد. به همین علت، این شرکت‏ها با مشارکت دادن کارکنان در وظیفه کنترل، با گسترش حوزه مشاغل و با دادن فرصت به گروه‏هاى خودگردان، براى پرداختن به مسائل گوناگون، موجب بهبود بهره‏ورى و کیفیت در سازمان مى‏گردند. در این شرکت‏ها کارکنان به جاى اجرا کردن وظایف محدود، براى مراقبت و اصلاح فعالیت‏هاى کارى خود تشویق مى‏شوند.
- تحلیل قرآنى نظارت‏
در مدیریت رحمانى، هم افراد و هم فرآیندها کنترل مى‏شوند. البته افراد از دو جهت کنترل مى‏شوند: یکى از جهت تخلفات و خطاها و دوم از جهت کیفیت عملکرد و اجراى برنامه‏ها. جهت اول، در مدیریت منابع انسانى، تحت عنوان «انضباط» و جهت دوم، در بحث نظارت، که در زمره وظایف مدیریت است، بحث مى‏شود.
فرآیندها نیز، که همان کیفیت اجراى برنامه‏ها و بررسى موانع و عوامل تسریع آن‏ها هستند، در کنار کنترل افراد، نظارت مى‏شوند. دلیل ما بر این ادعا، عمومیت آیات قرآن، در بعد نظارت است که به زودى به آن‏ها خواهیم پرداخت. این آیات، افراد و برنامه‏ها را موضوع نظارت و کنترل قلمداد مى‏کنند؛ مانند:
«و ما به داود از سوى خود فضیلتى بزرگ بخشیدیم (ما به کوه‏ها و پرندگان گفتیم:) اى کوه‏ها و اى پرندگان! با او هم‏آواز شوید و همراه او تسبیح گویید. و آهن را براى او نرم کردیم. به او گفتیم: زره‏هاى کامل و فراخ بساز و حلقه‏ها را به اندازه و متناسب کن و عمل صالح به جا آورید که من به آن‏چه انجام مى‏دهید، بینا هستم».(5)
طبق مضمون این آیات، خداوند برنامه و طرح زره‏سازى از آهن ذوب شده و به شکل محکم و زیبا را به حضرت داود و کارگزاران او واگذار مى‏کند و از سازمان او مى‏خواهد که این عمل را شایسته و مفید و بهینه انجام دهند و در پایان مى‏فرماید: «من به آن‏چه انجام مى‏دهید، بینا هستم»؛ یعنى شما کاملاً تحت کنترل و نظارت من هستید. البته آیه، درباره کنترل عمل و برنامه، صریح است؛ ولى عملى که حضرت داود و پرسنل او انجام مى‏دهند، خداوند عمل صالح را آنان طلب مى‏کند؛ یعنى عملى که مطابق اوامر او و برنامه ارائه شده توسط او باشد. قاعدتاً بصیر و بینا بودن خدا در این زمینه، چیزى نیست جز همان نظارت او بر افراد و فرآیند. هم‏چنین به دنبال آن، پاداش یا تذکرات اصلاحى است که چرا عمل صالح انجام نشده است.
هنگامى که افراد بدانند که خداوند، که مدیر آنان است، ایشان را با بینایى تحت نظارت دارد، بر دقت‏ها و ابتکارات خویش مى‏افزایند تا عمل انجام شده، صالح‏تر باشد.
خداوند در آیه‏اى دیگر مى‏فرماید:
«اى پیامبران! از غذاهاى پاکیزه بخورید و عمل صالح انجام دهید، که من به آن‏چه انجام مى‏دهید، آگاهم».(6)
پیامبران به مثابه منصوبان و کارگزاران درجه اول خدا و اعضاى مرکزى سازمان رحمانى هستند. طبق آیه فوق، آنان مأمورند که از امکانات استفاده کنند و به جاى آن، عمل صالح انجام دهند و متوجه باشند که همه اعمال آنان تحت نظارت خداوند انجام مى‏شود و خدا به اعمال ایشان آگاه است. «علیم است» یعنى آگاهى دقیق و عمیق دارد.
از سوى دیگر، حدود هشتاد بار، در قرآن، عمل صالح در کنار ایمان مطرح شده است. با این ترتیب، استاندارد رحمانى براى سنجش عمل سازمانى، عبارت است از ایمان و عمل صالح؛ یعنى حسن فعلى و فاعلى با هم: «کسى که خواهان عزت است، باید از خدا بخواهد؛ زیرا همه عزت، براى خدا است. سخنان پاکیزه به سوى او صعود مى‏کند و عمل صالح را بالا مى‏برد. و آنان که نقشه‏هاى بد مى‏کشند، عذاب سختى براى ایشان است و مکر آنان نابود مى‏شود (به جایى نمى‏رسد)».(7)
طبق این آیات، عمل صالح به تنهایى عزت‏بخش و مورد قبول خداى عزیز نیست، بلکه کلمه طیبه و سخنان پاکیزه، که همان اراده و ایمان و نیت پاک است، عمل صالح را بالا مى‏برد و رفعت و درجه مى‏بخشد و گرنه، حتى عمل صالح، بالارونده و داراى نمره بالا نیست.
بر این اساس، استانداردى که موجب تصدیق عملکرد مى‏شود، مرکّب از عمل صالح و کلمه طیبه است. اراده پاک به منزله چاشنى و بال است که عمل صالح را سرعت مى‏دهد و بالا مى‏ برد. کار باید در عالى‏ترین حد باشد و از انسان‏هاى والامقام صادر شود تا داراى استاندارد بالا و عزت‏بخش باشد. از این رو، در مقام سنجش عملکرد باید دید که آیا عمل صادر شده، صالح است یا نه؟ و عامل آن، داراى چه انگیزه و روحیه و اراده‏اى بوده است. البته تشخیص استاندارد بالا و کمّى‏کردن این عامل کیفى، کار دشوارى است؛ ولى با یک ارزیابى دقیق و با توجه به سوابق و قوانین موجود، قابل تشخیص خواهد بود.
- فرآیند نظارت(8)
یک فرآیند کارآمد، داراى چهار مرحله است که عبارتند از: تعیین استانداردها، سنجش عملکرد، مقایسه عملکرد با استانداردها و اقدام کردن.
مرحله چهارم (اقدام کردن) به یکى از سه شکل انجام مى‏گیرد:
1. اقدام اصلاحى (اگر مغایرتى بین عملکرد و استاندارد مشاهده شود).
2. تصدیق عملکرد (اگر عملکرد، مطابق با استاندارد یا بالاتر از آن باشد).
3. تغییر استانداردها (اگر عملکرد سازمانى همیشه یا اکثراً کم‏تر از استاندارد باشد).
- نظریه مدیریت رحمانى‏
فرآیند یاد شده، عقلایى، طبیعى و مثبت است و مخالفتى با دیدگاه قرآنى و وحیانى ندارد. ظاهراً اختلاف نظرى درباره آن، بین متخصصان مدیریت نیز وجود ندارد. فقط این نکته را باید یادآور شد که استانداردى که در مدیریت رحمانى مطرح مى‏شود، عمل صالح است که نمادى از یک عمل بهینه و رشدآمیز است و در این تحقیق، چند بار درباره آن توضیح داده شد. عمل صالح عملى است که در آن، از کم‏ترین امکانات، بیش‏ترین بهره و بازده برده شود و از هر جهت، کامل و زیبا و مطابق آخرین رکوردهاى روز باشد. همه اعمال، در نظارت‏ها با عمل صالح - که عملى است مورد پسند خدا - سنجیده مى‏شوند.
- سطوح نظارت و کنترل(9)
1. کنترل راهبردى: کنترلى است که اجراى موفقیت‏آمیز برنامه‏هاى بلندمدت سازمان را تضمین مى‏کند و به تناسب طبیعت کار مى‏تواند از یک فصل تا یک دهه ادامه داشته باشد و مسؤولیت آن، بر عهده مدیریت عالى سازمان است.
2. کنترل کوتاه مدت: فرآیندى است که اجراى موفقیت‏آمیز برنامه‏ها را در سطح واحدها تضمین مى‏کند. مدیریت میانى، مسؤول کنترل کوتاه مدت است و به شکل هفتگى، ماهانه و فصلى اعمال مى‏شود.
3. کنترل عملیاتى: فرآیندى است که اجراى موفقیت‏آمیز برنامه‏هاى عملیاتى روزانه را با ارزیابى فعالیت‏هاى داخلى مورد نظر، تضمین مى‏کند. مدیران خط اول، مسؤول کنترل عملیاتى هستند که بر عهده سرپرستان خط اول است. این کنترل، بازخوردى کوتاه مدت، معمولاً به صورت روزانه، ساعتى یا هفتگى را فراهم مى‏کند.
- انواع نظارت‏
1. نظارت آینده‏نگر: این نظارت، پیش از وقوع هر فعالیتى صورت مى‏گیرد و هدف از آن، کاهش اشتباهات و به حداقل رساندن اقدامات اصلاحى است (و مطلوب‏ترین نوع کنترل است)؛ اما مستلزم کسب اطلاعات به موقع و دقیق است، که توسعه آن را با دشوارى روبه‏رو مى‏کند.
2. نظارت هم‏زمان: این نظارت، هم زمان با انجام فعالیت اجرا مى‏شود و از طریق آن، مشکلات، پیش از آن که پرهزینه شوند، حل مى‏شوند و توسط سرپرست انجام مى‏گیرد.(10)
3. نظارت و کنترل گذشته‏نگر: این نظارت، وابسته به بازخورد است. کنترلى است که پس از هر اقدامى به عمل مى‏آید. نقطه ضعف آن در این‏جا است که مدیر هنگامى اطلاعاتى از مسائل موجود به دست مى‏آورد که اشکال به وجود آمده و به سازمان صدمه وارد کرده است. این کنترل، نسبت به آینده‏نگر و هم‏زمان، دو امتیاز دارد:
الف. اطلاعات به دست آمده، واقعى است و مقایسه عملکرد و استاندارد را به‏خوبى نشان مى‏دهد، که موجب پاداش یا تنبیه مى‏شود.
ب. باعث انگیزش کارکنان مى‏شود؛ زیرا به موقع از نتایج کار خویش آگاه مى‏شوند.
نکته: به تناسب شرایط مى‏توان ترکیبى از هر سه کنترل را اعمال کرد.
بنابر آیات قرآن، نظام نظارت اسلام، همگانى و همیشگى است، به گونه‏اى که هیچ انسانى لحظه‏اى از دید تیز بین نظارت، دور نیست:
«ما انسان را آفریدیم و وسوسه‏هاى نفس او را مى‏دانیم و ما به او از رگ قلبش نزدیک‏تریم. (به یاد بیاورید) هنگامى را که دو فرشته راست و چپ، که ملازم انسانند، اعمال او را دریافت مى‏دارند. انسان هیچ سخنى را بر زبان نمى‏آورد، مگر این‏که همان دم، فرشته‏اى مراقب و آماده براى انجام مأموریت (ضبط آن) است».(11)
«او کسى است که آسمان و زمین را در شش روز آفرید. سپس بر تخت قدرت قرار گرفت و به تدبیر و مدیریت جهان پرداخت. آن‏چه را در زمین فرو مى‏رود، مى‏داند و آن‏چه را از آن خارج مى‏شود و آن‏چه را از آسمان نازل مى‏گردد و آن‏چه را به آسمان بالا مى‏رود. هر جا باشید، او با شما است و خداوند به آن‏چه انجام مى‏دهید، بینا است».(12)
«براى انسان مأمورانى هستند که پى‏درپى، از پیش رو و از پشت سرش او را از فرمان خدا حفظ مى‏کنند. خداوند سرنوشت هیچ قومى را تغییر نمى‏دهد مگر آن که آنان آن‏چه را در خودشان است، تغییر دهند و هنگامى که خدا اراده سوئى به قومى (به علت اعمالشان) کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد و جز خدا سرپرستى نخواهد داشت».(13)
آن‏چه از این آیات استفاده مى‏شود، این است که چه خداوند و چه مأموران ناظر خدا، یک لحظه انسان را از نظارت و مراقبت و کنترل خود دور نمى‏کنند و اعمال او و خود او را تحت کنترل دارند. با این ترتیب، نظارت همیشگى است و گویا این ویژگى انسان است که اگر نظارت نشود، به فساد گرایش پیدا مى‏کند. نظارت همیشگى نیز با نظارت‏هاى دراز مدت، میان مدت و کوتاه مدت، قابل جمع است.
- معیارهاى نظارت و کنترل
1. اصل نظارت بر اعمال و افراد
«در هیچ حال و اندیشه‏اى نیستى و هیچ قسمتى از قرآن را تلاوت نمى‏کنى و هیچ عملى را انجام نمى‏دهید مگر این‏که ما گواه بر شما هستیم، در آن هنگام که وارد آن مى‏شوید. و هیچ چیز در زمین و آسمان، از پروردگار تو پنهان نمى‏ماند، حتى به اندازه سنگینى ذره‏اى، و نه کوچک‏تر و نه بزرگ‏تر از آن نیست مگر این‏که همه آن‏ها در کتاب آشکار او (لوح محفوظ علم خداوند) ثبت است».(14)
طبق این آیه، نظارت همه‏جانبه است و شامل افکار، طرح‏ها، برنامه‏ها، گزارش‏ها و عملکردها مى‏شود. هم‏چنین در هر سطحى و با هر درجه و ارزشى که باشند، تحت کنترل و ثبت و ضبط هستند. بر این اساس، در محدوده سازمانى، هیچ چیز نباید بر مدیران پنهان بماند.
2. هرکس باید بداند که تحت نظارت است‏
«آیا او نمى‏داند که خداوند مى‏بیند (همه اعمالش را)؟».(15)
«آیا گمان مى‏کند کسى او را نمى‏بیند؟».(16)
پیام این گونه آیات، این است که هرکس باید بداند که اعمالش تحت کنترل و نظارت است تا بر دقت کارهایش بیفزاید.
3. بالاترین کارگزاران نیز تحت نظارت و مراقبت هستند
«بر خداوند عزیز و رحیم توکل کن، همان کسى که تو را به هنگامى که برمى‏خیزى، مى‏بیند و نیز حرکت تو را در میان سجده‏کنندگان (تحت نظر دارد). او است خداى شنوا و دانا».(17) طبق این آیه، رسول خدا(ص) که بالاترین منصوب خداوند است، همه حرکات و سکناتش زیر نظر است.
4. با نظارت، تصمیم‏گیرى، به‏هنگام و مناسب مى‏شود (نظارت کاربردى)
«پروردگارت مى‏داند که تو و گروهى از آنان که با تو هستند، نزدیک به دو سوم شب یا نصف یا ثلث آن را به پا مى‏خیزید. خداوند شب و روز را اندازه‏گیرى مى‏کند. او مى‏داند که شما نمى‏توانید مقدار آن را به دقت اندازه‏گیرى کنید. پس شما را بخشید. اکنون آن‏چه بر شما میسر است، قرآن بخوانید».(18)
مطابق این آیه، خداوند بر کار رسول خدا(ص) و یاران او نظارت دارد و پس از این‏که سنگینى کار را بر آنان دید، تخفیف مى‏دهد. بر این اساس، نظارت‏ها باید تأثیر و نتیجه فورى داشته باشند تا نظارت‏شوندگان دلگرم باشند. بنابر این، با نظارت است که مى‏توان کارها را به دقت سنجش کرد و حق را به حق‏دار داد، کاستى‏ها را زدود و در عملکردها تعادل ایجاد کرد. 5. نظارت‏کنندگان باید کرامت و بزرگوارى داشته باشند و از حقیقت عدول نکنند
«بى‏شک، بر شما نگاهبانانى (ناظرانى) والامقام و نویسنده گمارده شده است که مى‏دانند شما چه مى‏کنید».(19)
بر اساس این آیات، ناظران داراى صفات بزرگوارى، نویسندگى و دانایى هستند که هر یک از این‏ها حساب شده و دقیق است و نظارت را کارآمد مى‏سازد.
6. نظارت‏ها بسیار دقیق انجام مى‏گیرد
«آنان همگى در یک صف، در پیش‏گاه پروردگارت عرضه مى‏شوند و به ایشان گفته مى‏شود که همگى نزد ما آمدید... و کتاب (نامه اعمال) آن‏جا گذارده مى‏شود. پس گنهکاران را مى‏بینى که از آن‏چه در آن است، ترسان و هراسانند و مى‏گویند: واى بر ما، این چه کتابى است که هیچ عمل کوچک و بزرگى را فرو نگذاشته، مگر این‏که آن را به شمار آورده است. و این در حالى است که همه اعمال خود را حاضر مى‏بینند و پروردگارت به هیچ کس ستم نمى‏کند».(20)
7. اَعمال، نظارت شده، ثبت و نوشته مى‏شوند و به آن‏ها استناد مى‏شود:
«این کتاب ما است که به حق با شما سخن مى‏گوید (و اعمال شما را بازگو مى‏کند). ما آن‏چه را انجام مى‏دادید، مى‏نوشتیم».(21)
- خاتمه‏
آن‏چه در ادبیات مدیریت اسلامى ملاحظه مى‏شود، متوجه ساختن بحث نظارت است به مهار تخلفات و کنترل بى‏نظمى‏ها. آیات و روایاتى هم که بدان‏ها استناد مى‏شود، براى اثبات وجود نظارت با معناى یاد شده در اداره اسلامى است؛ به‏ویژه استشهاد به نامه‏هاى متعدد حضرت امیرالمؤمنین(ع) خطاب به زمامداران خود، که بیش‏تر با لحن تند و قاطعى همراه است، در حالى ‏که بحث نظارت، عموماً و اصولاً به تخلفات کارى ندارد.
مبحث انضباط و نظم، به تخلفات ربط مى‏یابد و معمولاً نظامى در سازمان‏ها تشکیل مى‏شود تا به انواع مسائل اخلاقى و تخلفاتى رسیدگى کند که در مبحثى جدا از مباحث منابع نیروى انسانى مطرح گردید. بحث نظارت، به عملکرد و اجراى برنامه و بودجه و مقایسه استانداردها و عملکردها باز مى‏گردد. به بیان بهتر، کارگران یا کارگزاران بدون این‏که تخلف یا بى‏ انضباطى مرتکب شوند، بیش‏ترین تلاش خود را به کار مى‏برند؛ ولى مثلاً کار و برنامه، پیش‏رفتى ندارد. علت عدم پیش‏رفت، به نقص برنامه یا نارسایى نظام، یا به ضعف سازماندهى و تقسیم کار یا کم توانى و عدم گزینش صحیح کارکنان و... باز مى‏گردد.
بنابر این، جهت‏گیرى و رویکرد نظارت، بیش‏تر به سوى برنامه‏ریزى و تفویض اختیار است. بر این اساس، نظریه‏پردازان مدیریت، نوعاً مبحث انضباط را از جمله مباحث مدیریت منابع انسانى و مبحث نظارت را در زمره مطالب وظایف مدیریت مطرح مى‏کنند.
بحث انضباط، به اصلاح و مجازات و تنبیه افراد خاطى برمى‏گردد و بحث نظارت، به اصلاح برنامه‏ها و تنظیم و تصحیح نظام‏ها مربوط مى‏شود. طبق این اصطلاح، باید در ادبیات نظارتى مدیریت اسلامى تجدید نظر کرد. اگر نتیجه نظارت، کاستى‏هایى را نشان دهد، در حقیقت، کاستى‏هاى مدیریت است. اگر هم عتاب و خطابى هست، باید متوجه مدیران باشد. با این ترتیب، لحن تند امیرالمؤمنین(ع) خطاب به کارگزاران خود، از مقوله نظارت خارج مى‏شود، مگر این‏که تسامح شود و نظارت معنایى اعم پیدا کند و انضباط را نیز در بر گیرد. ارزیابى و نظارت نیز با هم تفاوت دارند. ارزیابى شاغل به هدف تعیین درجه شایستگى افراد است، که درجه توان، تخصص، ابتکار، تجربه، مهارت‏و دل‏سوزى، از شاخص‏هاى اصلى تعیین شایستگى به حساب مى‏آیند. پس از تعیین شایستگى است که پاداش‏ها، ارتقاها و ترفیعات موضوع پیدا مى‏کنند. در حالى که در نظارت، از شایستگى افراد بحث نمى‏شود، بلکه از پیش‏رفت کار و عوامل و موانع آن، سخن به میان مى‏آید. مبحث ارزیابى نیز مانند انضباط، به مدیریت منابع انسانى باز مى‏گردد. نظام پاداش و تنبیه هم، متعاقب آن‏ها مطرح مى‏گردد. در این تحقیق، با نظریه مدیریت رحمانى درباره ارزیابى و انضباط، اجمالاً آشنا شدیم. اکنون به دیدگاه این مدیریت، درباره نظارت مى‏پردازیم. اساس مدیریت رحمانى، بر رشد قرار گرفته است و از جلوه‏هاى رشد، رشد تولید، رشد سرمایه و رشد سازمانى است. رشد، استفاده بهینه از امکانات است. با توجه به این‏که نظارت، متفرع بر برنامه‏ریزى و زوج جدایى‏ناپذیر آن محسوب مى‏شود، برنامه‏ریزى باید به گونه‏اى باشد که پیش‏بینى موانع و عوامل اجراى آن، دقیق باشد وگرنه، در تحقق رشد، اخلال پدید مى‏ آید.
شاید بتوان یک نکته مشترک را بین سه نظام ارزیابى، انضباط و نظارت پیدا کرد و آن این که در هر سه، نیاز به یک نظام ناظر هست؛ یعنى در هر حال، کارها باید تحت نظر باشند تا پس از ارزیابى، شایستگى‏ها و پس از نظارت، کیفیت برنامه‏ها و پس از مراقبت، تخلفات به دست آیند. بنابر این، آیاتى که حاکى از یک نظام نظارتى در قرآن هستند، مى‏توانند به نوعى در هر سه عنصر اشتراک داشته باشند. (به این آیات اشاره شد).
بر این مبنا خداوند یا فرشتگان یا رسول خدا(ص) و یا مؤمنان اگر مراقب و ناظر یکدیگر معرفى مى‏شوند، هر سه نوع کار را نظارت مى‏کنند؛ اما با دقت علمى، این مباحث از یکدیگر تمایز پیدا مى‏کنند و در جاى جاى مباحث مدیریت استقرار مى‏یابند.
در این تحقیق، آیات نظارت، بیش‏تر در مبحث نظارت بر برنامه‏ها آورده شده‏اند، که علت این امر، تناسب بیش‏تر است.
نظام نظارتى نبوى و علوى نیز با بساطتى که داشته است، در هر سه امر (شایستگى، تخلفات و پیش‏رفت امور) مشترک بوده است. این‏طور نبوده که جاسوسان و عیون، که از سوى آن دو حاکم معصوم گمارده مى‏شدند، صرفاً تخلفات و تمردات را بررسى و گزارش کنند، بلکه امور مثبت و پیش‏رفت امور را نیز خبر مى‏داده‏اند.
این سخن قرآن که مى‏فرماید:«همانا بر شما نگاهبانانى قرار داده شده که والامقام و نویسنده هستند و به آن‏چه عمل مى‏کنید، آگاهند»،(22) معنایى عام دارد و این فرشتگان، به تعبیر قرآن، «یعلمون ما تفعلون» هستند؛ یعنى آن‏چه را انجام مى‏دهید، مى‏دانند. «آن‏چه انجام مى‏دهید» عنوانى عام است که اعمال مثبت و منفى، اخلاقى و کارى، بودجه‏اى و برنامه‏اى و... را شامل مى‏شود. به بیان دیگر، از این آیات، اصل نظارت سازمانى، در مدیریت رحمانى استنباط مى‏شود.
به همین علت، نظام نظارتى علوى و نبوى هم عام بوده است. اتفاقاً مدیریت‏نویسان اسلامى به مبحث نظارت که مى‏رسند، با حجم بسیارى از اطلاعات روبه‏رو مى‏شوند که از قرآن و سنت رسول خدا(ص) و سیره نظرى و عملى و علوى به دست مى‏آید و اصطلاحاً این بخش از مباحث مدیریت اسلامى، یعنى نظارت، نسبت به مباحث دیگر دچار تورم مى‏شود؛ ولى این حجم انبوه، خالى از تحلیلى است که به آن اشاره شد و چه بسا خلط و عدم تفکیک نیز صورت مى‏پذیرد و معلوم نمى‏شود که موضوع این نظارت، چیست، بلکه بیش‏تر، جنبه‏هاى انضباطى و تخلفاتى و تعزیراتى آن لحاظ مى‏شود. البته شرایط، ویژگى‏ها و اقتضائات حکومت علوى نشان مى‏دهد که تخلفات فراوانى انجام مى‏شده است، حتى از سوى منصوبان و مسؤولانى که توقع تخلف از آنان نمى‏رفته است، در حالى که در زمان حضرت رسول(ص) به علت نوپایى اسلام و حکومت، انگیزش بالاى تازه مسلمانان، پیروزى‏هاى پیاپى و مشاهده معجزات و کرامات فراوان، تخلفات، دست‏کم از سوى کارگزاران آن حضرت کم بود؛ ولى حکومت علوى، که پس از 25 سال از حکومت نبوى تشکیل مى‏شد، با کاهش انگیزه‏ها و تجربه انواع خلافت و سیره ‏هاى حکومتى متنوع، به گونه‏اى بود که نظارت بالایى را در بعد تخلفات و خیانت‏ها مى‏طلبید.
بر این اساس، حجم نامه‏ها و بلکه گفته‏هاى خطابى و عتاب‏آمیز، در نهج‏البلاغه فراوان است؛ ولى باز این بدان معنا نیست که نظارت‏هاى آن حضرت، منحصر به بُعد تخلفات بوده است، بلکه در میان همین نامه‏ها، که تعدادى از آن‏ها خواهد آمد، نظارت بر شایستگى‏ها و برنامه‏ها نیز ملاحظه مى‏شود.
از آن‏جا که مطالعه این نامه‏ها براى مدیران اسلامى پرفایده است، در این بخش از تحقیق، برخى از آن‏ها را مى‏آوریم و در پایان، به جمع‏بندى آن‏ها مى‏پردازیم. چینش نامه‏ها به گونه‏اى است که جا براى هرگونه تحلیلى وجود دارد و بر این نکته تأکید مى‏شود که جنبه‏هاى عام نظارتى (شایستگى، تخلفاتى و برنامه‏اى) در این نامه‏ها لحاظ شده است و صرفاً نظارت بر برنامه ‏ها نیست؛ اما چون در آخرین بخش تحقیق (نظارت) هستیم، پرداختن به همین جنبه عام نیز خالى از فایده نیست.
- نمونه‏هایى عالى از نظارت در سیره علوى‏
نظارت در زمان امیرالمؤمنین (ع) ضرب‏المثل است که شکل تکامل‏یافته نظارت‏هاى قبل بوده است، بلکه عده بسیارى معتقدند که همین نظارت‏هاى بسیار دقیق و فراوان مبتنى بر عدالت، زمینه‏ساز شهادت آن حضرت شد. نامه‏هاى آن حضرت، که در نهج‏البلاغه گردآورى شده‏اند، گویاترین اسناد براى بیان چگونگى نظارت در زمان آن حضرت و کیفیت اهتمام ایشان به انواع انضباط اقتصادى و سیاسى است. ما اکنون نمونه‏هاى شاخصى از این تذکرات را مى‏آوریم:
1. نقل شده است که شریح بن حارث قاضى، در عصر حکومت امام على (ع) خانه‏اى براى خود به هشتاد دینار خرید. وقتى این گزارش به امام رسید، وى را احضار کرده، به او فرمود:
«به من خبر رسیده که خانه‏اى به قیمت هشتاد دینار خریده و آن را قباله کرده‏اى و بر آن شهود و گواه گرفته‏اى». شریح پاسخ داد که اى امیر مؤمنان! چنین بوده است. امام نگاه خشم‏آلودى به او کرد و فرمود:
«اى شریح! به زودى کسى سراغت مى‏آید که نه قباله‏ات را نگاه مى‏کند و نه از شهودت مى‏پرسد. تو را از آن خارج مى‏کند و تنها به قبرت تحویل مى‏دهد. اى شریح! بنگر که این خانه را از ثروت غیر خود نخریده و آن را از غیر مال حلال خود نپرداخته باشى، که هم در دنیا و هم در آخرت، خود را زیان‏کار کرده‏اى. آگاه باش که اگر هنگام خرید، نزد من آمده بودى، نسخه قباله را این گونه مى‏نوشتم که دیگر در خریدن خانه‏اى حتى به بهاى یک درهم یا بیش‏تر، علاقه به خرج ندهى. نسخه قباله، این است: این چیزى است که بنده‏اى ذلیل از مردمان، که آماده کوچ است، خریده است. خانه‏اى از سراى غرور، در محله فانى‏شوندگان و در کوچه هالکان. این خانه، به چهار حد منتهى مى‏شود: یک حد آن به آفات و بلاها مى‏خورد. حد دوم به مصائب و حد سوم به هوا و هوس‏هاى سست‏کننده و حد چهارم آن به شیطان اغواگر منتهى مى‏شود و در خانه، همین جا است. 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  20  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اهمیت نظارت
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.