فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
عصر حاضر عصر سازمانهای بزرگ و پیچیده است. در سازمان های اجتماعی انسان بعنوان یک عامل مفید و موثر از اهیمت خاص برخوردار است. ( میر کمالی، 1373 ص28) می نویسد : « انسان با مجموعه خصوصیات و ویژگیهای خاص خودش با پیمودن روند تکامل خواهان ترقی و پیشرفت است و می بایست زمینه های مساعد برای رشد و ترقی او فراهم شود.
اهمیت کار آموزی و تلاش برای آموزش کارکنان و مدیران در این است که توانایی های تخصصی و مهارت آنها در انجام وظایف محوله افزایش یابد و توانایی های بالقوه آنان نیز به فعلیت درآید ( میر سپاسی، 1373 ص301)
به منظور فراهم ساختن این زمینه ها تامین نیازهای شغلی انسان موضوعی است که مورد اهمیت می باشد ». برای پاسخگویی به این نیاز اساسی نمی توان تنها به آموزش های پراکنده و مقطعی متکی شد. اینگونه آموزش ها که بوسیله سازمانهای مختلف در زمانهای خاص بدون توجه به نیازهای آموزشی خاص افراد ارائه می شود به دلیل عدم پیوستگی و بخصوص عدم هماهنگی در فرایند برنامه ریزی غالبا موجب بروز خلا در روند آموزش و یادگیری بزرگسالان می شود ( بهبهانیان به نقل از برجون، 1369ص66 ) . امروزه آموزش و بهسازی منابع انسانی بعنوان یکی از استراتژیهای اصلی دستیابی به سرمایه انسانی و سازگاری مثبت با شرایط تغییر بعنوان دو مزیت رقابتی سازمان ها قلمداد می شود و از این رو جایگاه و اهمیت راهبردهای آن در بقاء و توسعه سازمان نمایان شده است. بدیهی است این فعالیت نیز مانند هر فعالیت سازمانی دیگر مستلزم برنامه ریزی صحیح و اصولی است ( عباس زادگان و ترک زاده ،1379ص13)
آموزش تجربه یادگیری است که تغییرات نسبی دائمی در فرد ایجاد می کند و توانایی او را برای انجام دادن کار اصلاح خواهد کرد بعبارت دیگر آموزش تغییرات مهارتی، دانش، نگرش یا رفتار اجتماعی را تدریجاً کمال می بخشد. آموزش ضمن خدمت به معنای تغییر دانسته های کارمندان چگونگی انجام دادن کار آنها نگرش های آنان نسبت به کارشان یا تعاملات آنها با همکاران یا سر پرستاران است. آموزش های ضمن خدمت به مجموعه آموزش هایی گفته می شود که برای افزایش اثر بخشی و کارای کارمندان و مدیران رسمی و در حال استخدام یک سازمان داده می شود( نصیری ،1379 ص3)
شواهد زیادی وجود دارد مبنی بر این که سازمان ها می تواند با سرمایه گذاری در بخش آموزش کارکنان اثر بخشی خود را به نحو قابل ملاحظه ای افزایش دهند. ویلیام جیمز طی یک مطالعه نشان داد که کارکنان سازمانها در شرایط معمول 20 تا 30 درصد از توانایی خود را مصروف اهداف سازمانی می کنند در حالی که با ارائه آموزش درصد توانایی آنها برای کار در سازمان ها تا 90 درصد هم افزایش می یابد ( ساکی ،1379ص 38)
آموزش کارکنان نیاز به برنامه ریزی دارد تا بتواند در کنار سایر فعالیت ها در جهت دستیابی به اهداف سازمان موثر واقع شود. در واقع می توان گفت که در هر نوع برنامه ریزی سازمانی عدم توجه به برنامه ریزی آموزشی کارکنان می تواند سازمان ها را از دستیابی از اهداف مورد نظر محروم سازد. ( علوم، 137641 ص41) می نویسد« وجود دوره های آموزشی در یک سازمان دهنده آگاهی مدیریت برعلوم سازمانی تلقی شده و اجرای دوره های آموزشی به معنای بالندگی مدیریت و پویایی مجموعه می باشد . آموزش کارکنان باید بطور مستمر با مجموعه فرآیندهای مدیریت نیروی انسانی مورد توجه قرار گیرد تا اسیر فعالیت های مدیریت منابع انسانی بتواند مثمر ثمر واقع شود» . این هدف از طریق برنامه ریزی آموزشی میسر می گردد که لازم است گام به گام صورت گیرد.
گام اول یا به عبارتی خشت اول برنامه های آموزشی تعیین ( شناسایی و اولویت بندی) نیازهای آموزشی است که اگر بدرستی طرح ریزی و انجام شود تمهیدی مهم و اساسی برای اثر بخشی کارکرد آموزش و بهسازی و تبعاً اثر بخشی سازمان خواهد بود. ( عباس زادگان و ترک زاده، 1379 ص13)
رایچورا (1998 ص53) تعیین نیازهای آموزشی بزرگسالان را قبل از انجام آموزش باعث بهبود کیفیت آموزش و یادگیری می داند. والر ( 1998ص417) می نویسد : « آموزش بزرگسالان باید با بررسی دقیق نیازهای آموزشی و توانایی های بالقوه آنان آغاز شود. زیرا نیازهای آموزشی فراگیران در سطوح مختلف آموزشی فرق می کند» . گلدشتاین (2001ص11) بیان می دارد: « در برنامه های آموزشی که به منظور تامین نیازهای آموزشی طراحی شده اند همیشه این نگرانی وجود دارد که بدون تعیین دقیق این نیازها آموزش را شروع کنیم . الگوی آموزشی نشان می دهد که اهداف ملاکها و طرح هر برنامه همگی از این تعیین نیازها سرچشمه می گیرند. آرمان ها و اهداف گام های کلیدی در تعیین محیط برنامه هستند تا آنها مشخص و تصریح نشوند هیچ راهی برای اندازه گیری موفقیت ها وجود ندارد. بسیاری از تحلیل گران بر این نکته تاکید می ورزند که برنامه های آموزشی که بر مبنای ذهنیت بنا شده اند بسیار از کاربردهای عملی را ندارند. برای طرح ریزی برنامه های آموزشی موثر اهداف به توصیف شده ای مورد نیاز است که این اهداف بر مبنای رفتارهای مورد نیاز تهیه شده باشند ( بعبارت دیگر اهداف باید رفتاری باشند ) علاوه بر این باید رابطه مستقیم این اهداف و نوع آموزشی که داده می شود وجود داشته باشد.پزشکان قبل از اینکه دارویی تجویز کنند یا جراحی دیگر فنون درمانی را به کار ببرند از طریق پرتوهای اشعه ایکس و آزمایش ها ابتدا بیماری را تشخیص می دهند. به همین منظور می توان با استفاده از روشهای نیاز سنجی که مهمترین آن ها تجزیه و تحلیل سازمانی شغلی و فردی می باشند . ( ماتیس و جاکسون، 1995صس155-158) و با استفاده از تکنیک های گوناگون جمع آوری اصلاحات نظیر مصاحبه اجرا و پرسشنامه نیازهای آموزشی کارکنان را تشخیص و به برنامه های آموزشی تبدیل نمود. در بیمارستان ها نیز بعنوان سازمان های پویا که هر روز با ورود دانش و تکنولوژی جدید روبرو هستند شناخت صحیح نیازهای آموزشی پرستاران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بررسی و شناسایی نیازهای آموزشی کارکنان حرف بهداشتی بعد از فارغ التحصیلی برای توانمند ساختن آن ها در جهت حفظ شایستگی ها استانداردهای حرفه ای و بهبود حرفه است. ( پویتز، 1987ص54) می نویسد : « بررسی نیازهای آموزشی پرستاران مرحله اساسی و مهم در امر برنامه ریزی اجرا و ارزشیابی برنامه های آموزش لازم پرستاری است » . زیرا چنانچه محتوا یا مواد آموزشی متناسب با نیاز فرا گیران و بر طبق بررسی نیازهای آموزشی انتخاب شود و برنامه ریزی براساس اولویت های فراگیران باشد همکاران و شرکت پرستاران در برنامه ها افزایش خواهد یافت (کریستجانسون و اسکانلان، 1989ص118-123) بطوریکه بیان شد پس از شناخت نیازها اولویت بندی آنها انجام شده و مواد و محتوای برنامه های آموزشی تنظیم می گردد. پژوهش حاضر جهت بخش نیازهای آموزشی پرستاران بیمارستان پارسیان شهر تهران انجام شده است تا با شناخت نیازها برای برنامه ریزی آموزشی ضمن خدمت آنان ارائه طریق نماید.
پایان نامه بررسی نیازهای آموزشی پرستاران از دیدگاه پرستاران و مدیران