این مطلب از مطالب آزاد موجود در اینترنت جمع آوری شده است و در مورد چارلز دیکنز و در 8 صفحه می باشد و در زیر قسمتی از متن آورده شده است :
چارلز جان هوفام دیکنز (به انگلیسی: Charles John Huffam Dickens)، (۷ فوریه ۱۸۱۲ - ۹ ژوئن، ۱۸۷۰)، برجستهترین رماننویس انگلیسی عصر ویکتوریا و یک فعال اجتماعی نیرومند بود. در مقام یکی از برترین نویسندگان انگلیسی زبان، از او برای داستانسرایی و نثر توانگرش و خلق شخصیتهای به یادماندنی، بسیار تحسین به عمل آمده و در طول زندگیاش محبوبیت جهانی بسیاری کسب کردهاست. از آثارش میتوان، «دیوید کاپرفیلد»، «آرزوهای بزرگ»، الیور تویست و «داستان دو شهر» را نام برد.
آثار دیکنز
دیکنز آثار بسیاری به صورت رمان و داستانهای کوتاه دارد. او بیشتر داستانهای معروفش مانند الیور تویست را به صورت داستانهای سریالی در روزنامهها و هفتهنامهها منتشر میکرد که بعدها به صورت کتاب جمعآوری شدند.
رمانهای برجسته دیکنز:
• آقای پیکویک (The Pickwick Papers) ۱۸۳۷
• الیور تویست، (The Adventures of Oliver Twist)۱۸۳۸
• نیکلاس نیکلبی، (The Life and Adventures of Nicholas Nickleby)۱۸۳۹
• دکان کهنه شگفت، (The Old Curiosity Shop)۱۸۴۰
• بارنابی روج، (Barnaby Rudge)۱۸۴۱
• سرود کریسمس، (A Christmas Carol) ۱۸۴۳
• مارتین چوزلویت، (The Life and Adventures of Martin Chuzzlewit)۱۸۴۴
• دامبی و پسر، (Dombey and Son)۱۸۴۸
• دیوید کاپرفیلد، (David Copperfield) ۱۸۵۳
• خانه غمزده، (Bleak House) ۱۸۵۳
• دوران مشقت، (Hard Times: For These Times)۱۸۵۴
• دوریت کوچک، (Little Dorrit)۱۸۵۷
• داستان دوشهر، (A Tale of Two Cities)۱۸۵۹
• آرزوهای بزرگ، (Great Expectations)۱۸۶۱
• دوست مشترکمان، (Our Mutual Friend) ۱۸۶۵
• عبور ممنوع، (No Thoroughfare) ۱۸۶۷ (به همراه ویلکی کالینز)
• اسرار ادوین درود، (The Mystery of Edwin Drood) ۱۸۷۰
• دیکنز، چارلز Dickens, Charles رماننویس انگلیسی (1812-1870) پدر چارلز از خانواده متوسط و کمدرآمد و خودش کارمند کارپردازی اداره کشتیرانی و مردی خوشگذران و بیخیال بود. کودکی چارلز مانند کودکی قهرمانان آثارش در مشقت و رنج و ناکامی گذشت. خانواده بر اثر شغل پدر ابتدا در لندن، سپس در چتم Chatham اقامت گزید. خوشنشینی پدر او را بر آن داشت که در این شهر، در خانه زیبایی مستقر شود، جایی که اولین خاطرات "دیوید کاپرفیلد" قهرمان یکی از داستانهای دیکنز به آن ارتباط مییابد. چارلز کودکی خیالپرور و رنجور بود و قصههای فراوان و وحشتانگیزی که دایه برایش نقل میکرد، به ذهن او حوادث گوناگونی را القا میکرد که زمینه عناصر هراسناک داستانهای آیندهاش میگردید. در انبار خانه کتابهایی برای خواندن یافت و با آثار سروانتس و فیلدینگ و کتاب هزار و یک شب آشنا شد ونه تنها این آثار را میخواند، بلکه در تصور خود، همه قهرمانان کتاب را به نمایش درمیآورد و آنان را در گوشه و کنار چشماندازهای اطراف خود جای میداد، نتیجه آن شد که بسیار زود در وجود دیکنز رماننویس و هنرپیشهای بالفطره نمایان گشت. در این سالها "فانی" Fanny خواهردیکنز برایش پناهگاهی عاطفی به شمار میآمد و در دل این هنرمند جوان تصویرهایی از زن مطلوب و کامل نقش میزد. در 1823 پدر چارلز دیکنز به لندن منتقل شد و به سبب قرض فراوان، خانهای محقر در محلههای دور از مرکز شهر برای سکونت خانواده اختیار کرد، چارلز دیگر به مدرسه نرفت، بلکه با کمک خدمتکار به امور خانه میپرداخت. فانی خواهرش که نوازنده چیرهدستی شده بود، از محیط نکبتبار خانواده رهایی یافت و چارلز در مصیبتی جانکاه فرورفت و هرگز موفق نشد بر این ضربه روحی نائل آید. پدرش نیز به علت قرض بسیار به زندان افتاد. مادر، چارلز را در دوازده سالگی به کارخانهای فرستاد و او ناچار به کار پستی تن درداد. اگرچه مادر از شدت نیاز مالی به این کار اقدام کرده بود، چارلز او را نبخشود و پیوسته از احساس حقارت و تأثر شدید این دوره رنج میبرد. کارش سه ماه بیشتر ادامه نیافت، اما در نظرش دورهای بس طولانی آمد. کوچههای لندن، پس از کانون خانوادگی برای چ
چارلز جان هوفام دیکنز (به انگلیسی: Charles John Huffam Dickens)، (۷ فوریه ۱۸۱۲ - ۹ ژوئن، ۱۸۷۰)، برجستهترین رماننویس انگلیسی عصر ویکتوریا و یک فعال اجتماعی نیرومند بود. در مقام یکی از برترین نویسندگان انگلیسی زبان، از او برای داستانسرایی و نثر توانگرش و خلق شخصیتهای به یادماندنی، بسیار تحسین به عمل آمده و در طول زندگیاش محبوبیت جهانی بسیاری کسب کردهاست. از آثارش میتوان، «دیوید کاپرفیلد»، «آرزوهای بزرگ»، الیور تویست و «داستان دو شهر» را نام برد.
آثار دیکنز
دیکنز آثار بسیاری به صورت رمان و داستانهای کوتاه دارد. او بیشتر داستانهای معروفش مانند الیور تویست را به صورت داستانهای سریالی در روزنامهها و هفتهنامهها منتشر میکرد که بعدها به صورت کتاب جمعآوری شدند.
رمانهای برجسته دیکنز:
• آقای پیکویک (The Pickwick Papers) ۱۸۳۷
• الیور تویست، (The Adventures of Oliver Twist)۱۸۳۸
• نیکلاس نیکلبی، (The Life and Adventures of Nicholas Nickleby)۱۸۳۹
• دکان کهنه شگفت، (The Old Curiosity Shop)۱۸۴۰
• بارنابی روج، (Barnaby Rudge)۱۸۴۱
• سرود کریسمس، (A Christmas Carol) ۱۸۴۳
• مارتین چوزلویت، (The Life and Adventures of Martin Chuzzlewit)۱۸۴۴
• دامبی و پسر، (Dombey and Son)۱۸۴۸
• دیوید کاپرفیلد، (David Copperfield) ۱۸۵۳
• خانه غمزده، (Bleak House) ۱۸۵۳
• دوران مشقت، (Hard Times: For These Times)۱۸۵۴
• دوریت کوچک، (Little Dorrit)۱۸۵۷
• داستان دوشهر، (A Tale of Two Cities)۱۸۵۹
• آرزوهای بزرگ، (Great Expectations)۱۸۶۱
• دوست مشترکمان، (Our Mutual Friend) ۱۸۶۵
• عبور ممنوع، (No Thoroughfare) ۱۸۶۷ (به همراه ویلکی کالینز)
• اسرار ادوین درود، (The Mystery of Edwin Drood) ۱۸۷۰
• دیکنز، چارلز Dickens, Charles رماننویس انگلیسی (1812-1870) پدر چارلز از خانواده متوسط و کمدرآمد و خودش کارمند کارپردازی اداره کشتیرانی و مردی خوشگذران و بیخیال بود. کودکی چارلز مانند کودکی قهرمانان آثارش در مشقت و رنج و ناکامی گذشت. خانواده بر اثر شغل پدر ابتدا در لندن، سپس در چتم Chatham اقامت گزید. خوشنشینی پدر او را بر آن داشت که در این شهر، در خانه زیبایی مستقر شود، جایی که اولین خاطرات "دیوید کاپرفیلد" قهرمان یکی از داستانهای دیکنز به آن ارتباط مییابد. چارلز کودکی خیالپرور و رنجور بود و قصههای فراوان و وحشتانگیزی که دایه برایش نقل میکرد، به ذهن او حوادث گوناگونی را القا میکرد که زمینه عناصر هراسناک داستانهای آیندهاش میگردید. در انبار خانه کتابهایی برای خواندن یافت و با آثار سروانتس و فیلدینگ و کتاب هزار و یک شب آشنا شد ونه تنها این آثار را میخواند، بلکه در تصور خود، همه قهرمانان کتاب را به نمایش درمیآورد و آنان را در گوشه و کنار چشماندازهای اطراف خود جای میداد، نتیجه آن شد که بسیار زود در وجود دیکنز رماننویس و هنرپیشهای بالفطره نمایان گشت. در این سالها "فانی" Fanny خواهردیکنز برایش پناهگاهی عاطفی به شمار میآمد و در دل این هنرمند جوان تصویرهایی از زن مطلوب و کامل نقش میزد. در 1823 پدر چارلز دیکنز به لندن منتقل شد و به سبب قرض فراوان، خانهای محقر در محلههای دور از مرکز شهر برای سکونت خانواده اختیار کرد، چارلز دیگر به مدرسه نرفت، بلکه با کمک خدمتکار به امور خانه میپرداخت. فانی خواهرش که نوازنده چیرهدستی شده بود، از محیط نکبتبار خانواده رهایی یافت و چارلز در مصیبتی جانکاه فرورفت و هرگز موفق نشد بر این ضربه روحی نائل آید. پدرش نیز به علت قرض بسیار به زندان افتاد. مادر، چارلز را در دوازده سالگی به کارخانهای فرستاد و او ناچار به کار پستی تن درداد. اگرچه مادر از شدت نیاز مالی به این کار اقدام کرده بود، چارلز او را نبخشود و پیوسته از احساس حقارت و تأثر شدید این دوره رنج میبرد. کارش سه ماه بیشتر ادامه نیافت، اما در نظرش دورهای بس طولانی آمد. کوچههای لندن، پس از کانون خانوادگی برای چ
چارلز دیکنز