لینک دانلود " MIMI file " پایین همین صفحه
تعداد صفحات : "31 "
فرمت فایل : " word "
فهرست مطالب :
سرشت برنامه ریزی
- یاریهای برنامه ریزی به فرض و هدف های سازمان
- اهمیت نخستین برنامه ریزی
- گسترش برنامه ریزی
- کار آمدی در به نتیجه رسیدن برنامه ها
1- غرض ها یا ماموریت ها
2- هدف ها
3- راهبردها
4- سیاست های کلی
5- روش ها
6- دستورها
7- برنامه های آموزشی
8- بودجه ها
مراحل برنامه ریزی
گام دوم(تعیین هدف ها)
گام سوم(پدید آوردمن فرض ها)
گام چهارم(تعیین گزینه ها)
گام پنجم(ارزیابی گزینه ها)
گام ششم(برگزیدن یک راه)
گام هفتم(صورت بندی برنامه های پشتیبانی)
گام هشتم(عددی کردن برنامه ها با بودجه بندی)
فرآیند برنامه ریزی استراتژیک
رویکرد برنامه ریزی استراتژیک
فرایند برنامه ریزی استراتژیک
مرحله چهارم ارزیابی محیط خارجی
مرحله پنجم: ارزیابی محیط داخلی
مرحله ششم: شناسایی مسایل استراتژیکی سازمان
مرحله ی هفتم: تدوین استراتژی برای مدیریت مسایل
مزایای برنامه ریزی استراتژیک
محدودیت ها
نتیجه گیری
بخشی از فایل :
برنامه ریزی یعنی آنکه از میان گزینه های گوناگون به برگزیدن راه های کنش آینده سازمان به گونه ی کلی پرداخته شود و برای هر یک از بخش های سازمان نیز چنین گزینشی صورت بگیرد. این کار مستلزم برگزیدن هدف های سازمان و مقاصد هر بخش و تعیین راه های دستیابی به آن هاست . از این رو برنامه ها برای دستیابی به هدف های از پیش تعیین شده روشی عقلایی فراهم می آورند. برنامه ریزی همچنین بر نو آفرینی مدیریت سخت دلالت دارد.
برنامه ریزی میان جایی که هستیم با جایی که می خواهیم بدان جا برویم پلی می سازد و موجب می شود تا آنچه را که در غیر آن حالت شکل نمی گیرد پدید آید. با آنکه به ندرت می توانیم آینده ای درست پیش بینی کنیم و با آنکه عامل های بیرون از نظارت ما می توانند با بهترین برنامه های تهیه شده معارض گردند. تا زمانیکه ما به برنامه ریزی بپردازیم پیش آمدها را به بخت وا می گذاریم . برنامه ریزی فکری دشوار است که لازم می سازد کنش را تعیین کنیم و تصمیم های خود را بر پایه هدف شناخت و برآوردهای سنجیده استوار سازیم.
سرشت برنامه ریزی
ما می توانیم با بررسی چهار جنبه ی عمده برنامه ریزی سرشت اصلی آن را آشکار سازیم:
- یاریهای رنامه ریزی به فرض و هدف های سازمان.
- اهمیت نخستین آن در میان کارهای ویژه ی مدیر
- گسترش و پراکندگی آن.
- کار آمدی در به نتیجه رساندن برنامه ها
- یاریهای برنامه ریزی به فرض و هدف های سازمان:
مقصود هر برنامه و دیگر طرحهای کمکی آن یاری دادن به دستیابی به غرض و هدف های سازمان است. این اصل از سرشت کارهای سازمان یافته بدست می آید که سازمان برای دستیابی به هدف گروه از راه همکاری ارادی پدید می آید.
- اهمیت نخستین برنامه ریزی:
چون عملیات مدیریت در سازمان دهی ،به کار گماری نیروی انسانی هدایت کردن و نظارت کردن برای یاری دادن – دستیابی به هدف های سازمان طراحی می شوند بنابر این برنامه ریزی به گونه ی منطقی پیش از دیگر وظیفه های مدیریت می آید با آنکه در عمل همه ی وظیفه های مدیریت می آید با آنکه در عمل همه ی وظیفه های مدیریت در یک نظام کنش به هم پیوسته می شوند برنامه ریز سرشتی یگانه دارد چون به کار برقراری هدف های ضرور در کوشش های گروهی می پردازد. افزوده بر آن یک مدیر باید به برنامه ریزی بپردازد تا پی ببرد که چه نوع از پیوندهای سازمانی و شاستگی های شخصی نیاز هست. در چه راهی زیر دستان باید راهنمایی شوند و چه نوع نظارت را باید به کار بست . و البته اگر قرار باشد همه دیگر وظیفه های مدیریت اثر بخش و کارساز باشند باید آن ها را نیز برنامه ریزی کرد.
برنامه ریزی و نظارت کردن سخت به هم پیوسته اند .
برنامه ریزی و نظارت کردن از هم جدا ناشدنی هستند – آن ها را همزادهای سیاهی مدیریت می خوانند. کنش برنامه ریزی نشده را نمی توان نظارت کرد زیرا نظارت کردن به معنای پا بر جا نگهداشتن فعالیت ها در راستای درست از راه تصحیح کردن کج رویهای است که در برنامه ها روی داده است . اگر برنامه نباشد هرگونه کوشش برای نظارت کردن بی معنی است زیرا برای اشخاص راهنمایی وجود ندارد که بدانند به همان سویی که می خواهند بروند گام بر می دارند. (این پیامد کار نظارت کردن است ) مگر آنکه آنان از پیش آگاه باشند که به کجا می خواهند بروند(این جزعی از کار برنامه ریزی است)
از این رو برنامه ریزی معیارهای نظارت را فراهم می آورد.
مقاله - تعریف برنامه ریزی