نوع فایل: word قابل ویرایش 25 صفحه
مقدمه:
دنیای مدرن کنونی ودر عصر ارتباطات، انکار وکنترل رابطه بین پسر و دختر امری محال و دور از واقع بینی است. چون ارتباط دختر و پسر یک نیاز عاطفی و روانی است که برای بسیاری از جوانان عدم این ارتباط و جلوگیری شدید از آن موجب بروز مشکلات بزرگ روانی می شود وتجربه ثابت کرده که در موضوعاتی به این شکل فشار و کنترل نتیجه معکوس عاید می کند. علاوه بر این مسائلی مثل رشد بی رویه جمعیت، زندگی ما شینی، بالا رفتن سن ازدواج ، وجود خلاء عاطفی ، مشکلات خانوادگی و عدم امکان ازدواج برای همه اقشار جامعه به این نیاز دامن زده و انکار چنین ارتباطی را غیر ممکن ساخته است. البته بسیاری از جوانان به خاطر مسائل مذهبی یا خانوادگی این نیاز را در خود سرکوب می کنند و برخی نیزدر این کار راه افراط را پیش میگیرند یا توسط این ارتباط ها به بزه کاری دچار می شوند.
در جوامع مذهبی بدلیل عجین شدن فرهنگ وآداب ورسوم با مذهب یک نوع تناقضی بین باورها و نیازها ایجاد می شود واین مسائل بصورت لاینحل باقی می ماند در حالی که در سطح دنیا این نوع روابط جزء مسائل عادی اجتماع است و فرهنگ رابطه بین همه افراد جامعه حکمفرماست .اما در جوامعی که این روابط منع می شود ولع وحساسیت بیشتری بین دو جنس مخالف ایجاد شده به حدی که این نیاز سرکوب شده، در سنین بالا بیشتر نمودار می شود.
در جامعه ما بخاطرنوع اداره جامعه، بافت سنتی اجتماع ونوع فرهنگ حاکم بر جامعه جوانان ناچارند به شکل پنهانی و در خفا با هم رابطه ایجاد کنند. که در این نوع ارتباط، استرس ها، سوء استفاده ها و مشکلات بزرگی بوجود می آید.اما ما به هر حال در این اجتماع زندگی می کنیم پس چاره اساسی این است که با آموزش، فرهنگ ارتباطی خود را بالا ببریم.که با بالارفتن فرهنگ اجتماعی، همه اقشار جامعه به رابطه به عنوان یک نیاز اجتماعی نگاه میکنند و به خاطر این روابط شخصیت افراد زیر سوال نمی رود وبسیاری از مشکلات که اکنون فرا روی روابط پنهان است حل می شود. امید اینکه با بالا رفتن فرهنگ اجتماعی هر دختر و پسر ایرانی بتواند در مورد نیازهای اساسی خود با والدین یا با مشاوران کارآمد صحبت کند، تا پنهان کاری و مشکلات مربوط به آن از بین برود.
قدم اول در ایجاد فرهنگ رابطه اجتماعی این است که باید نگاه جامعه به زن عوض شود وبه زن به عنوان موجود درجه دوم نگاه نشود و هر حقی که برای پسری رواست برای دختر هم روا بدانند وبسیاری قوانین زن ستیز که حقوق زنان را محدود میکند کنار گذاشته شود.
فدم بعدی آگاهی واطلاعات عمده ای است که باید در اختیار همگان قرار داده شود تا هم پسران و هم دختران به نگاه یک انسان در هم بنگرند و ارزشهای انسانی را هر گز فدای خواسته های خود نکنند. وبدانند هر انسانی دارای حریم و حرمتی است که شکستن این حریم و حرمت مانند قتل آن انسان است.
موضوع دیگرگسترش مراکز مشاوره و حس اعتماد بخشی به جوانان برای مراجعه به این مراکز است.چون بسیاری از افراد نمی توانند در مورد مسائل خود با والدین خویش صحبت کنندپس باید حس اعتماد به جوانان داده شود تا به کارشناسان با تجربه این مراکز اعتماد کنند.
متاسفانه بسیاری از جوانان تصور میکنیم که با چند کلمه صحبت کردن با طرف مقابل وبرقراری یک عشق مجازی اجازه دارند تا مسئله ازدواج را مطرح کنند.درحالی که این پنداری غلط است چرا که هم این طرح این موضوع وسیله اغفال شده وهم اینکه شناخت در مورد ازدواج دارای ابعاد وسیعی است که باید همه آن ابعاد مورد برسی و تایید قرار بگیرد تا زندگی موفقی را بسازد.پس فرقی نمی کند ما از اینترنت یا از راههای دیگر با کسی آشنا شویم.بلکه مهم این است که اصول کلیدی زندگی موفق را در نظر بگیریم و برای تشکیل زندگی به عشقهای آتشین بسنده نکنیم.مسئله بعدی اینکه نباید تصور کنیم که همه رابطه ها منجر به ازدواج می شود.یا همه رابطه ها بخاطر ازدواج است. اصولادر روابطی هم که برای تشکیل زندگی مشترک پایه گذاری می شود، گاه موانع بزرگی بوجود می آید که رسیدن شخص را به فرد مورد علاقه اش غیر ممکن میکند پس لازم است که شخص در روابط خود با دیگران مانند یک فرد سرمایه دار همه سرمایه خود را به چوب حراج نزند ودر ثانی خود راآن چنان وابسته به این رابطه نکند که در پس از هم پاشیدگی رابطه، شکست روحی بزرگی بر او تحمیل شود.برای کسانی که صرف ازدواج در رابطه برای آنها مطرح است نباید رابطه خود را با کامروایی کامل از همدیگر بنا گذارند.چرا که نهایت هر عشق وکمال هر رابطه ای به کامروایی است و اگر افراد قبل از ازدواج اقدام به کامروایی کنند، مانند آبی است که بر روی آتش ریخته شود و قدم های عاشق را در رسیدن به معشوق سست و شکننده می کند.
در جامعه بسته کنونی و با وجود انواع مختلف مشکلات اجتماعی افراد زیادی هستند که در پی آنند تا نیاز جنسی خود را ارضا کنند و از راه دوستی پوششی بر مشکلات خویش بگذارند.به این مناسبت این افراد با شخصی طرح دوستی ریخته و چون ناچارند این فرد را رام خواسته های خود کنند به او پیشنهاد ازدواج می دهند.اما با گذشت زمان همه چیز را انکار می کنند.غافل از اینکه فرد مقابل تمام مدت خود را برای ازدواج مهیا میکرده و در این بین متحمل شکست سختی میشود. و متاسفانه در جامعه ما این موضوع باب شده و اینجاست که کلمه ارتباط را در اذهان عمومی زشت و منفور میکند. وزشت تر اینکه فرد به دوستی خود متعهد نباشد و همزمان چند فرد دیگر را هم اغفال کند.در پس چنین مشکلاتی است که خطر وجود جامعه بسته و ارتباط پنهانی مشخص می شود.که درمان آن آگاهی فردی و ایجاد فرهنگ ارتباط است تا هر کس در این روابط به هدف خویش برسد و کسی فدای خواسته دیگری نشود.
تحقیق رابطه دختر و پسر از دید گاه روان شناسی