فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق هنر چیست؟

اختصاصی از فی ژوو دانلود تحقیق هنر چیست؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق هنر چیست؟


دانلود تحقیق هنر چیست؟

هنر، از مفاهیمی است که در زندگی فکری و عملی انسان بسیار حائز اهمیت است؛ و در حیات معنوی او و کیفیت زندگیش نقشی بس مهم و درخور توجه را ایفا می‌کند. هیچ جامعه‌ی انسانی را نمی‌توان یافت که در آن نشانه‌هایی از پویش‌ها و آفرینش‌های هنری وجود نداشته باشد.

هنر از مهمترین خصیصه‌های بشری است و این سخن نیچه گزاف نیست که: "زندگی بدون هنر امکان ندارد."

از فلسفه هگل چنین برمی‌آید که: "غایت هنر در آن است که هرگونه احساس خفته، تمایلات و شور و شوق را بیدار کند، به آنها جان بدمد؛ نهاد آدمی را سرشار کند و همه‌چیز را برای انسان فرهیخته و رشدکرده احساس‌پذیر کند. هنر می‌تواند آنچه را عاطفه‌ی انسان در درونی‌ترین و نهفته ترین زوایای روح دارد تجربه کند و بپروراند؛ آنچه را در ژرفا و امکانات متعدد و جنبه‌های گوناگون نهاد انسان است به جنبش درآورد و برانگیزاند و ..."[1]

یکی از اهداف هنر، پالایش نفسانی از عقده‌ها و کسب آرامش و حصول نوعی بهداشت روانی است. در تفکر دینی و عرفانی مهمترین هدف هنر برای هنرمند  تقرب به حق است.

هنر، برترین نحوه‌ی انتقال تمایلات راستین روح به آگاهی انسان است؛ لکن هنر تنها قادر است جلوه‌ای محدود از حقیقت را در هیأت پدیده‌ی محسوس تجسم بخشد. واقعیت این است که هنر دیگر، آن انتظارات روح را برنمی‌آورد که پیشینیان و گذشتگان در آن می‌جستند و آن را تنها در هنر می‌یافتند. امروزه هنر حقیقت راستین و شادابی خود را از دست داده است. از این رو، در زمان ما نیاز به شناخت حقیقت هنر به مراتب بیش از دورانی است که هنر نیازهای مردم را کاملاً ارضا می‌کرد.

 هنر در تفکر دینی و عرفانی

در تفکر دینی و عرفانی، هنر حقیقی، تنها به نور هدایت الهی ممکن است. متأسفانه امروزه بیشتر به صورت هنر توجه می‌شود و به سر هنر کمتر توجه شده است.

هنر نحوی از تحقق حقیقت حضوری و نحوی تجلی حقیقی وجود و کشف حجاب از اسمی است که تاریخ با آن آغاز و انجام می‌یابد. این حقیقت همان حقیقتی است که در روایت علی‌ابن‌ابیطالب- علیه‌السلام- در نهایت به معنی "کشف سبحات جلال" بدون اشاره عقلی و حسی آمده است؛ و در نتیجه در این مقام، خود هنر نیز چون علم و معرفت از میان انسان و خدا می‌خیزد و در آتش تجلی تام و تمام می‌سوزد؛ تحقق حقیقت حضوری در صورت، یک نوع شناسایی و تفکر حضوری است. در این مقام "غرض" می‌رود و تفکر عین عمل می‌شود و این همان مقامی است که مولانا آن را مقام هنرمندی به معنی شریف لفظ تعبیر می‌کند:

چون غرض آمد  هنر پوشیده شد

                                                       صدحجاب از دل به سوی دیده شد

بی‌غرض نبود به گردش در جهان

                                                        غیر  جسم  و  غیر  جان  عا شقان

در مرتبه تفکر حضوری حرکت به سوی مقصد در کار نیست؛ بلکه یک سیر معنوی در مراتب و برکندگی از عالم کثرت و رفتن به عالم وحدت حاصل می‌شود. به تعبیر شیخ محمود شبستری در کتاب "گلشن راز":

تفکر، رفتن از باطل سوی حق

   به جزو اندر، بدیدن کل مطلق[2]

در این مقام انسان از خود بی‌خود می‌شود و قلبش عرش الهی می‌گردد و هنرش به تعبیر مولانا "فناء فی‌الله" می‌شود.

هنرمند باید در تمام اعمال و افکار خود بر احساس و حضور خود متکی باشد؛ اما تنها حضور و یا دریافت قلبی کافی نیست، بلکه بیان این یافتهای قلبی نیز اهمیت دارد.

"حضور خوب بی‌حصول خوب، نمی‌تواند راهگشا باشد." [3]

بایزید بسطامی می‌گوید: "حق تعالی را به خواب دیدم؛ گفتم: راه به تو چون است؟ گفت: ترک خود گوی و به من رسیدی."[4]

وجود تو همه خار است و خاشاک

برون انداز از خود جمله را پاک

برو تو خانه‌ی دل را فرو روب

 مهیا کن مقام و جای محبوب

چو تو بیرون شوی او اندر آید

 بتو بی‌تو جمال خود نماید[5]

محمد مدد پور صور تفکر و شناسایی را در سه ساحت بیان می‌کند:

1- آگاهی یا "علم‌الیقین"، که متعلق شناسایی آن جزئیات و کثرات است. این علم نحوی شناسایی حصولی باواسطه است. (عرفا این شناسایی را شامل کلیه علوم حصولی باواسطه دانسته‌اند).

2- خودآگاهی یا  "عین‌الیقین" که در این مرتبه بحث از اعیان و ماهیات و دیدارهای اشیاء است. این مرتبه نیز نحوی شناسایی حصولی است با این تفاوت که پرسش عینی پرسش از کل و کلی و ماهیت است و پرسش علمی، پرسشی مبتنی بر عین‌الیقین از جزئیات و کثرات است...

3- دل آگاهی"حق‌الیقین"؛ در این مرتبه انسان به تعبیر مولانا به سِر سِر ماهیات می‌رود و قرب و حضور و نسبتی بی‌واسطه با حقیقت پیدا می‌کند. هنر و عرفان در ورای همه شناسایی ها و در این مرتبه متحقق می‌شود.

هنر در تفکر دینی و عرفانی به معنی نحوی حکمت اُنسی[6] با ساحت سوم شناسایی مرتبط است و حقیقت آن تجلی حقیقی وجود است. به این معنی که با هنر وجود و وجه و صورت و دیدار و کلی که برای انسان نهان است به پیدایی می‌آید؛ بنابراین کار هنرمند ابداع است؛ یعنی پیدا آوردن. آنچه را که امروز به شعر تعبیر می‌کنیم و یونانیان "پوئیسیس"( POIESIS ) می‌خوانند به همین معنی "ابداع" و "پیدا آوردن"، آمده است. بنابراین هنر با ابداع و ظهور وجود و به عبارتی تجلی و انکشاف حقیقت سر و کار پیدا می‌کند؛ و در هر ابداع، محاکاتی به اقتضای تجلی خود تحقق پیدا می‌کند.

این وجه وصورت همان است که به صورت و صورتِ صورت تعبیر می‌شود. صورتِ صورت عبارت است از عکس تابش حق در آینه‌ی عدم که در ادبیات فارسی به "دیدار" نیز تعبیر شده است. دیدار از یک طرف به دیدن کسی که صورتی را می‌بیند، و از طرف دیگر به صورتی که دیده می‌شود اطلاق می‌گردد. بنابراین هنر به این معنی، نوعی دیدار و مشاهده و محاکات و ابداع وجه الهی است؛ رسیدن به این مقام از هنر جز با حضور و سیر و سلوک معنوی عارفانه ممکن نخواهد بود.

اما هنر همواره تحقق شناسایی، شهود و مشاهده وجه‌ا... نیست، بلکه غالباً این وجه‌الطاغوت است که در تاریخ هنر به نحوی سیطره و استیلا پیدا کرده است. هنرمند در عصر حاضر به جایی رسیده است که عالم به چهره‌ای بی‌صورت و بدصورت و زشت برایش به نمایش در‌می‌آید و به این عالم از همان عالم نفسانی هیولایی و و باطن شیطانی نگاه شده است.[7]

پیش از قرن هجدهم، هنرمند به ویژگی‌های عینی جهان خارج تکیه می‌کرده است. ولی در پایان قرن هجدهم و آغاز قرن نوزدهم یک چرخش مهم در دنیای هنر صورت می‌پذیرد و هنرمند از سیر آفاق به سیر انفس می‌پردازد و جهان درون خویش را می‌کاود؛ و به جای بازنمایی جلوه‌های بیرونی اشیاء می‌کوشد، تجارب ذهنی خویش را کشف کند و احساسات درونی خود را بیان کند. اما در این تجربه بیشتر مواقع به بیراهه رفته و قرب او به حقیقت راه نیافته و تنها واسطه قرب به نفس و دوری از حق و حقیقت ‌گردیده است.

با این وجود، بنابر نظر حکمای اُنسی، حق و باطل قسمی‌اند از اقسام حق حقیقی که وجود مطلق است و این حق است که به صور جمالی و جلالی ظهور می‌نماید.[8]

بنابراین هنر صورت کامل رابطه‌ی انسان با حقیقت تلقی شده است. صورتی که در آهنگ و وزن و ... تجلی می‌کند و با آن شعر و موسیقی و نقاشی به وجود می‌آید و شعر کاملترین صورت بیانی است که حقیقت در این صورت بیانی و واسطه‌ی حضوری امکان انکشاف می‌یابد. از اینجاست که گفته‌اند، هنر حقیقی مقامی است که در آن انسان به حال خلوص و خلاص و رهایی می‌رسد. در این حال انسان از اشتغالات جهان بیرون می‌رود و رهایی می‌یابد و حضوریات خویش را بیان می‌کند. این غیر از خیالپردازی و تقلید و تشبیه صرف است. البته چنانچه گفته شد این مراتب هنری تنها با تزکیه و خلوص حاصل می‌شود.  بایزید می‌گوید: "سوار دل باش و پیاده‌ی تن" [9]

از این منظر وحی و علم لدنی را باید در مقام اولیاء و انبیاء چونان هنر حقیقی تلقی کرد که کاملترین صورت را نیز دارند. این صورت در وحدت و زیبایی و آهنگ و وزن،

شامل 180 صفحه فایل word قابل ویرایش

دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق هنر چیست؟
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.