لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 13
فهرست و توضیحات:
قران وراه تشخیص هویت انسان
ایحسب الانسان الّن نجمع عظامه ،بلی قادراین علی ان نسوی بنانه ؛
یا انسان گمان می کند که استخوانهای اورا جمع نخواهیم کرد،آری ما قادریم که حتی (خطوط سر)انگشتان اورا موزون ومرتب کنم.1
کلمه حسبان از مصدر یحسب به معنی ظن وپندار است. اگر استخوان را به صیغه جمع آورده فرمود انسان گمان کرده ما استخوانهایش را جمع نمی کنیم برای آن بود که کنایه باشد از زنده کردن همه مردگان واستفهام در این آیه توبیخی است . ومعنی آیه روشن است.
بلی ما قادریم آنرا جمع کنیم ،وکلمه (بنان)به معنی اطراف انگشتان وبه قول بعضی خود انگشتان است وتسویه بنان صورتگری آن به همین صورتی است که می بینیم که چه اسرار عظیمی در آن نهفته است،آری هیچ ابزارکاری در عالم نیست که در عین اینکه سنگین ترین وعظیم ترین کارها را انجام می دهد ظریف ترین کار را هم انجام می دهد. اگر باسکول است قیراط نیست ،اگر قیراط است باسکول نیست،اگر بلد وزر است پنس نیست واگرپنس است بلدوزر نیست .
بخلاف انگشتان آدمی که هم بیل وکلنگ را می گیرد وکوه را میکندوهم ریزتراین پیچ ساعت را جابجا می کند. ومعنی آیه این است که آری ما استخوانها را جمع می کنیم در حالی که قادریم حتی انگشتان اورا به همان صورتی که درخلقت اول داشت دوباره صورتگری کنیم.
واگر دربین اعضاء بدن بخصوص انگشتان را ذکر کرده شاید برای این بوده که به خلقت عجیب آن که به صورت های مختلف وخصوصیات ترکیب وعدد درآمده وفوائد بسیاری که به شمارنمی آید بر آن مترتب می شود،می دهدومی ستاند، قبض وبسط وسیر حرکاتی لطیف واعمالی دقیق وصنایعی ظریف داردکه با همان ها انسان از سیر حیوانات ممتاز می شود . علاوه برشکلهای گوناگون وخطوطی که لایزال اسرارش برای انسان کشف می شود. بعضی از مفسراین گفته اند که مراد به تسویه بنان این است که انگشتان دست ها وپاها را شی واحد کندبدون اینکه از هم جدا باشند.همانطور که دست وپای شتران را چنین کرد،آن وقت دیگر انسان نمی تواند کارهای گوناگونی را که با داشتن انگشتان انجام می دهد،انجام دهد.ولی وجه قبلی بهتر به نظر می رسد.2
کلمه (حسب) درصیغه های مختلف درقرآن آمده وبه معنی گمان وپنداری بی اساس است. وبدان معنی است که شک انسان،ومشکل اوکفر ورزیدن به قیامت می باشد. وبدان سبب است که نمی تواند حقیقت بازگشت به زندگی را پس از مردن وبه صورت پاره های ازهم جدا واستخوانهای پوسیده درآمدن وبا گذشت زمان صورت خاک پیدا کردن را فهم کند. وهنگامی که خودرا ناتوان از جمع وفراهم کردن استخوانهای مردگان می بیند چنین کاری نشدنی تصور می کند.
ولی اگر پروردگار را چنان که شایسته است بشناسد،تصور او دگرگون می شودوبه آخرت ایمان می آوردواین گفته پروردگارش را تصدیق می کندکه :
بلی قادراین علی ان نسوی بنانه
آری ، توانایی آن را داریم که انگشتان اورا چنان که شایسته است بسازیم.
وآنچه نزدیکتر به ذهن است این که تسویه دراین جا به معنی آفریدن کامل است،بدان گونه که انگشتان به خلقت وکمال نخستین خود،پس از مردن و به صورت خاک بدل شدن باز گردند. یعنی این که نه تنها خداوند قادر براین کار است بلکه می تواند برآن گوشت بپوشاند و زندگی را به آن بازگرداند.و از آنجا که انگشتان وجه تمیز دست انسان است با دقت و زیبایی خاصی ساخته شده است .مخصوصاانگشتان که نقش بزرگی را در زندگی انسان ایفا می کند.بعضی این آیه را پیشگویی از یک حقیقت علمی درنظر گرفته اند که از آن درقانون جنائی استفاده فراوانی می شود.
ودیگر اینکه این آیات ما را به این نکته متوجه می سازد که انسان پس از مرگ به عدم ونیستی تحول پیدا نمی کند. ودرآفراینش دوم یعنی رستاخیز،این ذرات را گرد آوری ودرکنار یکدیگر قرار می دهد،وخدا داناست.3
در روایتی آمده است که یکی از مشرکان عرب که درهمسایگی پامبر (صلی الله علیه و آله) زندگی می کرد به نام (علی ابن ابی ربیعه ) خدمت حضرت آمد وازروز قیامت سؤال کرد که چگونه است؟ وکی خواهدبود؟ سپس افزود : اگر آن روز را من با چشم خودم ببینم ،باز تصدیق تو نمی کنم ،وبه تو ایمان نمی آورم !آیا ممکن است خداوند این استخوانها را جمع آوری کند؟!
اینجا بود که آیات فوق نازل شد وبه او پاسخ گفت،نظیر این معنی درآیات دیگر قرآن نیز به چشم می خورد از جمله در سوره یس،آیه 78. یکی از منکران معاد قطعه استخوان پوسیده ای را به دست گرفته بود
پی نوشتها:
1- سوره قیامت ،آیه3و4
2- المیزان ،ج20،ص308
3- تفسیر هدایت،ج17،ص145
4- تفسیر نمونه ،ج25،ص277
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
دانلود مقاله کامل درباره قرآن و راه تشخیص هویت انسان