فرمت فایل : word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 24 صفحه
چکیده
گاهی در مسایل عملی ممکن است جهت حرکت یک واحد تصمیم گیرنده (DMU) به سوی مرز کارایی یا به عبارت دیگر نحوهی بهبود ورودی-خروجیهای آن، به شکل خاصی، برای کاربر اهمیت داشته باشد. این جهت ها گاهی از ابتدا معلوم هستند [1]، اما در بعضی موارد، جهت خاصی که هدف کاربر را پوشش میدهد میتواند مجهول باشد. در این مقاله، نمونه هایی از این اهداف، مطرح و الگوریتم هایی برای یافتن جهت های برآورد کنندهی این اهداف ارایه خواهد شد. مسایلی که مورد بررسی قرار خواهند گرفت عبارتند از: بهبود ورودی-خروجیها با حداقل تغییرات در مقادیر آن ها و یافتن جهت حرکت به سمت مرز، برای حالتی که ورودی- خروجیها برای بهبود، نسبت به هم اولویت دارند.
1 مقدمه
تحلیل پوششی دادهها (DEA)، یک روش غیر پارامتری است که از آن برای ارزیابی کارایی واحدهایی با چندین ورودی و چندین خروجی استفاده میشود. [2-3] کارایی هر واحد بر اساس فاصلهی آن تا مرز مجموعهی امکان تولید محاسبه میشود. نحوهی نزدیک شدن DMU به مرز مجموعهی امکان تولید (اصطلاحاً حرکت) منجر به ارایهی مدلهای مختلف ارزیابی میشود. در بعضی مدلهای DEA مانند مدلهای اندازهی ناکارایی وابسته به متغیرهای کمکی جهت دار و تابع فاصلهی تکنولوژی جهت دار که توسط وبر و فوکویوما در [1] معرفی شدهاند، جهت های حرکت به سوی مرز، معین هستند. اما گاهی ممکن است برای رسیدن به مرز یا بهبود ورودی-خروجیها، جهت خاصی مطلوب باشد که از ابتدا معلوم نباشد
مقاله بهبود ورودیها و خروجیهای واحدهای تصمیم گیرنده به وسیله جهت های بهینه رویکردی از تحلیل پوششی داده ها