بدون تردید ازدواج بزرگترین و مهمترین حادثه زندگی هر انسانی است, که موفقیت یا شکست در آن, برای هر یک از زوجین سرنوشت ساز خواهد بود. بنابر این, بر هر دختر و پسری لازم است که قبل از ازدواج در مورد انتخاب همسر اطلاعات کافی کسب کنند, قبل از ازدواج در مورد انتخاب همسر اطلاعات کافی کسب کنند, سپس اقدام نمایند. اما متاسفانه اکثر پسران و دختران, بدون تجربه و کسب اطلاعات لازم, به چنین امر بسیار مهم و سرنوشت سازی اقدام می نمایند. در حالیکه نه از شرایط و صفات نیک یک همسر خوب آگاهی دارند, و نه راه کشف آن را می دانند. نه از نقاط ضعف و صفات بد همسر خبر دارند نه راه کشف و اجتناب از آنها را می دانند. چه بسا صفتی را از شرایط بسیار مهم و ضروری می پندارند و برای نیل به آن جدیت می نمایند, در صورتیکه آن صفت اصلاً از مزایای ضروری یک هسمر نیست, یا اهمیت چندانی ندارد. و چه بسا امر بسیار مهمی که باید جز شرایط قرار گیرد در اثر غفلت, آن و شرایط و مزایا محسوب نمی دارند, هنگامی خبردار می شوند که کار از کار گذشته و چاره ای ندارند و در اثر آن, اختلافات و کشمکشها و ناسازگاریها و بهانه جوئیها شروع می شود و بالاخره یا به طلاق منجر خواهد شد یا ناچارند دندان به جگر بگذارند و تا آخر عمر با تلخی و رنج و اندوه به زندگی ادامه دهند. در صورتی که اگر آگاهانه عمل می کردند کمتر با شکست و تلخکامی مواجه می شدند.
بعلاوه بسیار از اختلافات خانوادگی و حتی طلاقها از حوادث مراسم نامزدی و تعیین مهر و عقد و عروسی و رفتار پسر و دختر, در دوران قبل از عروسی نشات می گیرد و چه بسا کدورتهایی در این زمان بوجود می آید که آثار سو آنها تا پایان عمر باقی خواهد ماند و چه بسا که به طلاق و جدایی منجر خواهد شد, در صورتی که اگر دختر و پسر از اطلاعات لازم برخوردار بودند به چنین سرنوشتی گرفتار نمی شدند.
بنابر این, انتخاب همسر کار مهم و سرنوشت سازی است که نیاز به اطلاعات کافی دارد و نمی توان و نباید آن را سهل و آسان پنداشت و نسبت به آن غفلت ورزید.
ازدواج
ازدواج یک سنت دیرینه اجتماعی است که از زمانهای بسیار قدیم, بلکه از آغاز زندگی بشر مرسوم بوده است. پیمانی است مقدس که در بین تمام اقوام و ملل, مذهبی و غیر مذهبی و در تمام اعصار و امکنه وجود داشته و دارد. در این پیمان مقدس, زوجین یعنی زن و مرد زندگی مشترکی را تاسیس می کنند و پیمان می بندند که در کنار هم و یار و غمخوار یکدیگر باشند. ازدواج برای انسانها یک نیاز طبیعی است که از آفرینش ویژه آنها سرچشمه می گیرد. چنانکه انسان به آب و غذا نیاز دارد, در سنین مخصوصی به ازدواج هم نیاز پیدا می کند. هر یک از دختر و پسر در سنین بلوغ احساس می کنند که جنس مخالف را دوست دارند و خواستار وصال همدیگر هستند. ازدواج یک خواسته طبیعی است که همه جوامع بشری و ادیان آسمانی بر آن صحه نهاده اند. مخصوصاً دین اسلام پیروان خود را به ازدواج دعوت نموده و از عزوبت برحذر می دارد. ازدواج نه تنها منفور نیست, بلکه از دیدگاه اسلام امری مستحب و در بعضی موارد واجب می باشد. و اگر با قصد قربت انجام بگیرد عبادت نیز محسوب می شود. پیامبر گرامی اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام, در باره ازدواج تاکید و سفارش فراوان کرده اند. از باب نمونه:
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هیچ بنایی در اسلام بنیانگذاری نشده که نزد خدا محبوبتر از ازدواج باشد.
امیر المومنین علیه السلام فرمود: تزویج کنید, زیرا رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس که دوست دارد از سنت من پیروی کند بدرستیکه سنت من تزویج است.
حضرت صادق علیه السلام فرمود: دو رکعت نمازی که انسان متاهل می خواند ثوابش بیشتر از هفتاد رکعتی است که انسان مجرد می خواند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: دور رکعت نمازی که متاهل می خواند افضل است از اینکه مرد غیر متاهل شبها نماز و روزها روزه بگیرد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: بدترین مردگان شما کسانی هستند که بدون ازدواج بمیرند.
رسول اکرم فرمود: بیشتر اهل جهنم افراد غیر متاهل هستند.
علاقه به زن و تشکیل خانواده نه تنها مذموم نیست بلکه به نظر اسلام از علائم ایمان بشمار رفته است.
حضرت صادق علیه السلام فرمود: از اخلاق پیامبران محبت به زنهاست.
امام صادق علیه السلام فرمود: گمان نکنم کسی به ایمانش افزوده شود, جز اینکه محبتش به زنها زیاده خواهد شد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: روشنی چشم من در نماز و لذتم در زنان است.
حضرت صادق علیه السلام فرمود: بیشتر خوبیها در زنان است.
ممکن است بعضی خوانندگان از این قبیل احادیث تعجب کنند و پیش خود بگویند: پیامبران و ائمه معصومین برتر از آنند که زن را دوست بدارند و به آن اظهار علاقه نمایند. لیکن باید به این نکته توجه داشته باشند که پیامبران و ائمه معصومین مانند سایر انسانها بشرند و از لذائذ جسمانی مانند خوردن و آشامیدن و نکاح لذت می برند و تارک آنها نیستند, لیکن فریفته آنها نمی شوند و آنها را هدف زندگی نمی دانند بلکه هدف عالی تری را تعقیب می نمایند. آن بندگان خاص الهی حتی خوردن و آشامیدن و نکاح را نیز در طریق عبودیت و برای اطاعت از اوامر الهی قرار می دهند. پیامبران بشرند و مانند سایر انسانها زندگی می کنند و از لذائذ و نعمتهای خدا بهره می گیرند لیکن از طریق وحی با خدا ارتباط دارند و به لحاظ معصوم بودن از ارتکاب خطا و گناه بدور هستند و همین است امتیاز آنها بر سایرین.
فوائد ازدواج
ازدواج و تاسیس کانون زندگی مشترک خانوادگی یکی از بهترین و مهمترین رسوم اجتماعی انسانها است که از فطرت و آفرینش ویژه آنها مایه می گیرد. سنتی است بسیار مقدس و مفید که مورد قبول انسانها در طول تاریخ بوده است. ازدواج از ضروریات زندگی انسانی بشمار می رود و ترک آن یک امر غیر متعارف و خروج از سنت اجتماعی محسوب می شود. ازدواج اگر با اندیشه و بر طبق معیارهای صیحیح انجام بگیرد فوائد و منافع مهمی را در بر دارد.
موقع ازدواج
طبیعت و آفرینش ویژه انسان, سن ازدواج را تعیین کرده و آن, سن بلوغ است. چون پسر در سن شانزده سالگی و دختر در سن ده سالگی به سن بلوغ می رسند, شرعاً می توانند ازدواج کنند. لیکن بهتر است ازدواج را تا سنین 17 یا 18 در پسر و 14 یا 15 سالگی در دختر به تاخیر بیندازند. زیرا پسر و دختر در اوائل بلوغ از رشد و تعقل کافی برخوردار نیستند و ازدواج در این سنین ممکن است مشکلاتی را به همراه داشته باشد. به علاوه در دو یا سه سال او بلوغ غریزه جنسی کاملاً بیدار نشده و چندان فشاری بر نوجوان وارد نمی سازد و تحمل آن, چندان برایش دشوار نخواهد بود. بنابر این می توان گفت: مناسب ترین سنین برای ازدواج, در پسران 17 یا 18 سالگی و برای دختران 14 یا 15 سالگی می باشد. لیکن تاخیر ازدواج از سنین مذکور صلاح نیست و ممکن است عوارض سو جسمانی یا روانی یا اجتماعی را بهمراه داشته باشد, در این سنین غریزه جنسی کاملاً بیدار شده با تمام قدرت تحریک می شود و جوان را تحت فشار قرار میدهد. و جز ارضا’ مشروع چاره ای نیست نیاز جنسی مانند نیاز به آب و غذاست. مگر به یک انسان گرسنه با تشنه می توان گفت از خوردن آب و غذا خودداری کن؟ مگر کار دیگری حتی ورزش و تفریح و بازی می تواند انسان گرسنه و تشنه را از فکر غذا و آب منصرف سازد؟ نیاز جنسی هم مانند گرسنگی و تشنگی بلکه به مراتب شدیدتر و نیرومندتر از آنها میباشد. و اگر از طریق مشروع ارضا نشد ممکن است جوان را به سوی انحراف و گناه بکشد و مهار کردن آن بسیار دشوار است. و از عواقب سوء دنیوی و اخروی انحرافات جنسی نباید غفلت کرد. بر فرض اینکه جوان توانست با انحرافات جنسی نباید غفلت کرد بر فرض اینکه جوان توانست با نیروی ایمان و عفت و حیا غریزه نیرومند جنسی را مهار کند و دامن خودرا به گناه آلوده نسازد اما با عواقب سوء روانی و جسمانی آن باید چه کرد؟ بنابراین در سنین معین جز ازدواج چاره ای نیست و باید هر چه زودتر ازدواج کرد.
هدف از ازدواج
ازدواج در زندگی جوان سرآغاز استقلال و زندگی و به صورت یک هدف محسوب می شود. همین انگیزه جوان و نوجوان را به تلاش و جدیت وا می دارد. درس می خواند تا مدرک بگیرد و شغل و درآمدی تهیه کند. کار و هنر می آموزد تا شغل و درآمد پیدا کند آنگاه ازدواج نماید. لیکن خود ازدواج نیز بی هدف نخواهد
شامل 9 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود مقاله انتخاب همسر