ارتباط از نظر واژگانی به معنای پوند دادن ، و تماس برقرار کردن است .
1- عوامل درونی
2- عوامل بیرونی .
عوامل درونی به شخصیت ما مربوط است و عوامل بیرونی به محیط اطراف ما مربوط می شوند.
الف – عوامل درونی
ب- عوامل بیرونی
1- شخصیت : حتما دیده اید که بعضی ها ذاتا خنده رو هستند و با دیگران رابطه برقرار می کنند در عوض گروهی دیگر اساسا درون گرا هستند کمتر با دیگران به سرعت ارتباط برقرار می کنند . ولی همیشه این طور نیست . افراد گروه اول هم گاهی احساس می کنند باید با دیگران ارتباط بیشتر برقرار کنند تا احساس بهتری داشته باشند . مثلا وقتی در شهری زلزله می آید مردم ترجیح می دهند کنار هم باشند تا ترسها کمتر شود .
2- خصوصات فردی : در واقع تعریف دیگری از شخصیت است. اشخاص درون گرا بیشتر دلشان می خواهد با افراد همانند خود رابطه داشته باشند و افراد برون گرادلشان می خواهد با همه ارتباط برقرار کنند.
3- احسان نیاز: یکی از عواملی که ما را به طرف ارتباط با دیگران سوق می دهد.
4- باورها: ما بر اساس باورهایمان، به ارتباط با دیگران علاقه مند می شویم. مثلاً کسی با باورهای دینی بیشتر تمایل دارد با شخصی که باورهایش مشابه اوست ارتباط برقرار کند.
5- علایق: اشتراک علایق ما را به طرف ارتباط با یکدیگر می کشاند مثلاً کسی که اهل موسیقی پاپ است به کنسرت موسیقی پاپ می رود. هر چند ممکن است به صرف دوست داشتن موسیقی از کنسرت موسیقی سنتی هم لذت ببردکه آن مربوط می شود به علاقه داشتن به موسیقی.
ب- عوامل بیرونی:
1- محیط:به انواع و اقسام نمودها بر ما اثر می گذارند- برای توضیح این مطلب فقط کافی است توجه شمابه تبلیغات تلویزیونی معطوف شود.
2- نزدیک بودن: مثلاً اعضای ساکندر دو آپارتمان واقع در یک مجتمع، با هم بیشتر در ارتباط هستند تا اعضای دو آپارتمان واقع در یک مجتمع، با هم بیشتر در ارتباط هستند تا اعضای دو آپارتمان در دو محله جدا از هم (هیچ چیز خالی از استثنا نیست).
3- معاشرت: یعنی رفت و آمد داشتن، سبب برقراری ارتباط می شود اغلب با کسانی که بیشتر آنها را ببینیم ارتباط بیشتری برقرار می کنیم. از طرفی هر چه رابطه مان رودرروتر باشد ارتباط قویتری خواهیم داشت.
شامل 42 اسلاید powerpoint
دانلود پاورپوینت آموزشهای مهارتهای زندگی ارتباط موثر