فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره توانایی های انسان

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله کامل درباره توانایی های انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره توانایی های انسان


دانلود مقاله کامل درباره توانایی های انسان

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :26

 

بخشی از متن مقاله

توانایی های انسان

فرهنگ

قوه و نیرو نیازی به تعریف ندارد ، عاملی که اثری از او ناشی می‏شود به‏ نام قوه یا نیرو نامیده می‏شود .

هر موجودی از موجودات جهان ، منشأ یک‏ یا چند خاصیت و اثر هست ، لهذا در هر موجودی ، اعم از جماد و نبات و حیوان و انسان ، قوه و نیرو وجود دارد .

قوه اگر با شعور و ادراک و خواست توأم باشد به نام " قدرت " و یا " توانایی " نامیده می‏شود .

یکی دیگر از تفاوتهای حیوان و انسان با گیاه و جماد این است که حیوان‏ و انسان بر خلاف جماد و گیاه ، پاره‏ای از قوه‏های خویش را بر حسب میل و شوق و یا ترس و به دنبال " خواست " ، اعمال می‏کند . مثلا مغناطیس که‏ نیروی کشش آهن دارد به طور خود به خود و به حکم نوعی جبر طبیعی ، آهن را به سوی خود می‏کشد . مغناطیس نه از کار خویش آگاه است و نه میل و شوق‏ یا ترس و بیمش اقتضا کرده است که آهن را به سوی خود بکشد . همچنین‏ است آتش که می‏سوزاند و گیاه که از زمین می‏روید و درخت که شکوفه می‏کند و میوه می‏دهد .

اما حیوان که راه می‏رود ، به راه رفتن خویش آگاه است و خواسته است‏ که راه برود و اگر نمی‏خواست راه برود چنین نبود که جبرا راه برود . این‏ است که گفته می‏شود : " حیوان جنبنده‏ء با خواست است " .

به عبارت‏ دیگر ، پاره‏ای از قوه‏های حیوان تابع خواست حیوان است و در فرمان خواست‏ حیوان است ، یعنی اگر حیوان بخواهد ، آن قوه‏ها عمل می‏کنند و اگر نخواهد ، عمل نمی‏کنند در انسان نیز پاره‏ای قوه‏ها و نیروها به همین شکل وجود دارد ، یعنی تابع‏ خواست انسان است ، با این تفاوت که خواست حیوان میل طبیعی و غریزی‏ حیوان است و حیوان در مقابل میل خود قدرت و نیرویی ندارد . حیوان‏ همینکه میلش به سویی تحریک شد ، خود به خود به آن سو کشیده می‏شود .

در حیوان قدرت مقاومت و ایستادگی در مقابل میل درونی خود و همچنین قدرت‏ محاسبه و اندیشه در ترجیح جانب میلها و یا جانب امری که بالفعل میلی به‏ سوی او نیست بلکه صرفا دوراندیشی اقتضا می‏کند ، وجود ندارد .

اما انسان چنین نیست . انسان قادر است و توانایی دارد که در برابر میلهای درونی خود ایستادگی کند و فرمان آنها را اجرا نکند . این توانایی‏ را انسان به حکم یک نیروی دیگر دارد که از آن به " اراده " تعبیر می‏شود .

اراده به نوبه‏ء خود تحت فرمان عقل است ، یعنی عقل تشخیص می‏دهد و اراده انجام می‏دهد .

از آنچه گذشت روشن شد که انسان از دو جهت ، یک سلسله تواناییها دارد که سایر جاندارها ندارند :

یکی از جهت اینکه در انسان یک سلسله میلها و جاذبه‏های معنوی وجود دارد که در سایر جاندارها وجود ندارد . این جاذبه‏ها به انسان امکان می‏دهد که دایره‏ء فعالیتش را از حدود مادیات توسعه دهد و تا افق عالی معنویات‏ بکشاند ، ولی سایر جاندارها از زندان مادیات نمی‏توانند خارج شوند .

دیگر از آن جهت که به نیروی " عقل " و " اراده " مجهز است ، قادر است در مقابل میلها مقاومت و ایستادگی نماید و خود را از تحت تأثیر نفوذ جبری آنها آزاد نماید و بر همه‏ء میلها " حکومت " کند . انسان‏ می‏تواند همه‏ء میلها را تحت فرمان عقل قرار دهد و برای آنها جیره بندی کند و به هیچ میلی بیش از میزان تعیین شده ندهد و به این‏ وسیله آزادی " معنوی " که با ارزش‏ترین نوع آزادی است کسب نماید .

این توانایی بزرگ از مختصات انسان است و در هیچ حیوانی وجود ندارد و همین است که انسان را شایسته‏ء " تکلیف " کرده است و همین است که به‏ انسان حق " انتخاب " می‏دهد و همین است که انسان را به‏صورت یک موجود واقعا " آزاد " و " انتخابگر " و " صاحب اختیار " در می‏آورد .

میلها و جاذبه‏ها نوعی پیوند و کشش است میان انسان و یک کانون خارجی‏ که انسان را به سوی خود می‏کشاند . انسان به هر اندازه که تسلیم میلها بشود ، خود را رها می‏کند و به حالت لختی و سستی و زبونی در می‏آید و سرنوشتش در دست یک نیروی خارجی قرار می‏گیرد که او را به این سو و آن‏ سو می‏کشاند ، ولی نیروی عقل و اراده نیرویی درونی و مظهر شخصیت واقعی‏ انسان است .

انسان آنجا که به عقل و اراده متکی می‏شود ، نیروهای خویش را جمع و جور می‏کند و نفوذهای خارجی را قطع می‏نماید و خویشتن را " آزاد " می‏سازد و به صورت " جزیره‏ای مستقل " در می‏آیند . انسان به واسطه‏ء عقل و اراده‏ است که " مالک خویشتن " می‏شود و شخصیتش استحکام می‏یابد .

مالکیت نفس و تسلط بر خود و رهایی از نفوذ جاذبه‏ء میلها هدف اصلی‏ تربیت اسلامی است . غایت و هدف چنین تربیتی " آزادی معنوی " است

رویکرد پدیدار شناختی :

 تا به حال آموختیم که روان شناسانی که رویکرد زیست شناختی دارند برای توصیف و تبیین رفتار از کنش های زیستی سود می جویند، روانشناسان رفتارگرا معتقدند که رفتار به وسیله محرک های بیرونی کنترل می شود ، روان شناسان شناختی تأکید دارند که فرآیندها روانی حاصل پردازش اطلاعات در ادراک و حافظه است و نهایتاً روانکاوان معتقدند که رفتارها و فرآیندهای روانی نتیجه ی عواملی ناهوشیار می باشند. از این میان، روان شناسان شناختی، رفتارگرا و روانکاو انسان را از بیرون و از یک منظره خارجی ( از دیدگاه دیگران) نگاه می کنند، در حالی که می توان انسان را از منظر نگاه خود فرد نیز مطالعه کرد. از این جاست که رویکرد پدیدار شناختی تا به عرصه ی روان شناسی می گذارد.

روان شناسان پدیدار نگر به تجربه های شخصی درونی فرد، آن هم از دیدگاه یا منظر خود فرد توجه دارند. بر اساس این دیدگاه انسان یک موجود آزاد و انتخاب گر است و توانایی رشد و خود شکوفایی دارد.

در این دیدگاه که دیدگاهی است انسان گرایانه بر روی مفاهیم زیر تأکید می شود: روان شناسی باید با تجارب آگاه و ذهنی فرد سر و کار داشته باشد

انسان موجودی است منحصر به فرد و ویژه که می تواند مسیر زندگی خود را تعیین کند. روش های علمی مرسوم به تنهایی قادر نیستند واقعیت رفتار و فرآیندهای پیچیده ی انسان را کشف کند.

هدف روان شناسی باید کمک به انسان برای به فعلیت رساندن توانایی های بالقوه ی او باشد.

طبق نظریه های انسان گرا، نیروی انگیزشی هر فرد به سوی رشد و خودشکوفایی است. همه ی ما نیاز داریم که توانایی های بالقوه خود را تا بالاترین حد ممکن شکوفا سازیم و به رشدی فراتر از رشد کنونی خود دست یابیم. تمایل طبیعی ما حرکت در مسیر تحقق تواناییهای بالقوه ی خودمان است هر چند که ممکن است در این راه با برخی موانع محیطی و اجتماعی روبرو شویم. برای مثال دختران و زنانیکه در جامعه ی سنتی امکان ادامه ی تحصیل برای آن ها فراهم نبوده است، ممکن است در سنین بالاتر و حتی پیری اشتیاق فراوان به دانش اندوزی پیدا کنند و از این طریق توانایی بالقوه ی خود را در این زمینه به شکوفایی برسانند.

مغز انسان تنها مغز با توانایی های ادراکی است  

نتایج بررسی های دانشمندان آمریکایی نشان می دهد که مغز انسان تنها مغز در بین جانداران است که دارای توانایی ادارکی است. به گزارش خبرگزاری مهر، گروهی از دانشمندان دانشگاه پنسیلوانیا که نتایج بررسی های خود را در مجله "شرح مباحثات آکادمی ملی علوم آمریکا" منتشر کرده اند، کشف کردند که توانایی های ادراکی و شناختی که تنها ویژگی منحصر به فرد انسان به عنوان باهوش ترین جاندار روی زمین است، وابسته به فعالیتی است که مغز انسان انجام می دهد. درحقیقت این ویژگی عامل تفاوت مغز انسان با مغز حیوانات  در سطوح میکروسکوپی است. در این خصوص دیوید پرمارک، سرپرست این تیم تحقیقاتی با بررسی ساختارهای نورونی و اتصالات ویژه مغز انسان اظهار داست:" توانایی های حیوانات بیشتر در خصوص روند جریانات حتمی با اهداف مشخص است. درحالی که انسان موفق به گسترش توانایی های خود می شود و می تواند با شناخت درمورد موضوعات مختلف اهداف کلی تری را جستجو کند."این دانشمند در ادامه افزود:"برای مثال برخی از حیوانات توانایی ساخت چیزهای کوچک را دارند، اما این توانایی وابسته به رفتارهای واحد و خاص مثل غذا یا جفت گیری است."به اعتقاد این دانشمندان برپایه این تفاوت ها، در دوره تکامل انسان، مغز دچار یک سازماندهی پیچیده دوباره ای شده که باعث این تمایز شده است

 

 

بحث از پدیده های جادوگری می تواند بی انتها باشد,زیرا اگر دامنه ی بحث ونتایج موردانتظار از ان محدود نباشد,تمام مسائل علمی وفلسفی وفرضیات وهر انچه به حیات مربوط می شود وارد بحث خواهد گردید.اهل مطالعه,محققان واهل فن از دشواریهای خاصی که در راه ابراز نظروموضع گیری در مورد جادوگری وپدیده های مشابه وجود دارد؛بخوبی اگاه هستند. بغرنج بودن بحث در پدیده های جادوگری یکی از عمده ترین علل اظهار نظرهای یک جانبه وافراطی از جانب اشخاصی است که بهر دلیلی بخود اجازه ی ابرازنظر داده اند. این ابراز نظرها عمدتاً معطوف به انکار و باطل شمردن هر واقعیت وتأ ثیر خارجی تحت عنوان جادوگری یا عناوین است.اینان به گمان اینکه پرچمداران علم ومبارزه با جها لت و خرافات هستند،همانقدر خود فریبی کردند که جادوگران یا مدعیان جادوگری سنتی و حرفه ای .

جادوگران و طالع بینان حرفه ای کسانی بودند که خود فریبی ودیگر فریبی به درجات متفاوت پایه های دانش را شکل می داد.زیرا تأ مین معیشت برای ایشان در درجه ی اول اهمیت قرار داشت ودانش انها همیشه برایشان از درجه ی دوم یاچندم اهمیت برخوردار بود وخود اگاهانه یا نا خوداگاهانه برای کسب وبدست اوردن انچه که در درجه ی اول اهمیت قرار داشت،براحتی جنبه های را که از درجه ی چندم ازاهمیت برخوردار بودند(واز جمله صدق وکذب در کارشان)تحریف می کردندافرادی که در عصر حاضر به کتمان پدیده های جادوگرانه می پردازند،نیزعملکردی مشابه دارنی وبرای اینکه حق شان محفوظ وافکاری که خود را به ان چسبنده اند مقبول بنظر اید، به توجیه وانکار دست می زنند وبدین ترتیب سهمی مساوی با مدعیان حرفه ای جادوگری ،در گمگشتگی افراد کنجکاو بر عهده می گیرند برای اینکه مقدمه را کوتاه و خلاصه نمایم انچه را فکر می کنم لازم است مورد اشاره قرار گیرد در قالب چند عنوان مطرح نمایم:

ما می خواهیم به تشریح وتحلیلی است از پدیده های جادوگرانه با دستمایه ای از یا فته های علمی وتجربی(عمدتاً تجربی) دانش روانشناسی و فرا روانشناسی همت ورزیم.

انچه لازم به تذکر می دانم این است که در بررسی و مکاشفه در مورد علوم فراروانشناختی، فردباید از افتادن دردام تفسیرهای ذهنی،غالباًدرست،حقیقی و منطقی بنظر می اید ورضایت انسان را جلب می نمایند اما باید دانست که اینگونه تفسیرها،ضمن انکه پایان غایتی ندارند،صرفاً پایه ی ذهنی داشته و ممکن است با هیچ حقیقتی منطبق نباشدوبه تسلسلی از خود فریب تبدیل شوند.بنا براین هر انسان کنجکاو ومتفکرات خودش را بایدبا مصداق های واقعی سنجیده ودر حقیقت یافته های ذهنی اش شک نماید.

جادوگری و افکارجادوئی از دیدگاه بالینی

در روانشناسی بالینی وروانپزشکی،افکار جادوئی بعنوان یکی از اختلال،افرادی که فکرمی کنند مورد تهاجم جادوگرانه ی دیگران واقع شده اند ویاداری قدرتهای جادوئی هستند،بیمار تلقی می شوند.

باید به این نکته توجه نمائیم که طبقه بندی ارائه شده از اختلالات روانی،به عنوان تجارب با لینی ودر مانی، مواجه با بیماران روانی و((توهم)) داشتن نیروهای جادوئی است.وروانشناسی بالینی و روانپزشکی هم هرگز به این مسئله نپرداخته است که پدیده ها ونیروهای جادوئی وجود دارن یا نه.در حوزه بررسی انها هم نیست.برای همگان ارزوی سعادت دارم واز خداوند خواهانم که به همه ی ما قدرت بدهد که خویش را به درستی قضاوت نمائیم. (منبع: روانشناختی جادوگری محقق علی اکبرمحمد زاده)

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره توانایی های انسان

دانلود مقاله کامل درباره جوانان و رسانه ها (علوم اجتماعی)

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله کامل درباره جوانان و رسانه ها (علوم اجتماعی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره جوانان و رسانه ها (علوم اجتماعی)


دانلود مقاله کامل درباره جوانان و رسانه ها (علوم اجتماعی)

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :25

 

بخشی از متن مقاله

 جوانان و رسانه ها

رسانه های ارتباطی چه تاثیری در نگرش و ارزشهای جوانان دارند؟

جوانان در استفاده از رسانه‌های نو پیشگام هستند و جوانان این مزیت نسبی را دارند که سریعتر یاد می‌گیرند و فعالترند و در استفاده از رسانه‌ها ابتکار و نوآوری هم نشان می‌دهند. از طرفی رسانه‌ها به عنوان یک پدیده تکنولوژیک و اجتماعی و ارمغانی از جامعه جدید، اثرات ویژه‌ای روی جوانها دارند. بخشی از این تاثیر به ذات و ویژگیهای دوره جوانی و گذار از دور نوجوانی مربوط است. بخشی نیز مرتبط با ملاحظاتی است که در سطح اقتصادی، سیاسی، فرهنگی یا ترکیب آنها از قبیل اقتصاد سیاسی، اقتصاد فرهنگی و اقتصاد اخلاقی و کلا «مصرف» مطرح است. وجه ملموس آن به مصرف رسانه‌های نو یا مصرف تکنولوژیک بر می‌گردد. جوانها در مصرف رسانه‌ها گاهی عطش، نیاز یا وسواس دارند که این نیاز هم سخت افزاری است و هم نرم افزاری. به همین علت، با مصرف انبوه و تولید انبوه سبک و مد و میل به ایجاد نیاز جدید و میل به ترویج مد مواجهیم.البته تاثیرات رسانه‌ها را می‌توان از وجه سیاسی ـ فرهنگی هم در نظر گرفت. استفاده از رسانه‌ها گرچه استفاده فرهنگی است ولی در عین حال فرهنگ را باید در متن قدرت و روابط سیاسی جامعه هم دید و به همین خاطر اهمیت سیاسی هم پیدا می‌کند. به هر حال، اهمیت رسانه‌ها از منظر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی محسوس است و گسترش آنها مجالی را برای تنوع و تکثر در ارزشها و هنجارها در اختیار افراد قرار می‌دهد و تا حدی مکانیزم‌های کنترلی که در عرصه عمومی ممکن است محدودیت ایجاد کند رخت برمی‌بندد.از منظر اخلاق (اخلاق عمومی و اخلاق رسانه‌ای و اخلاق اجتماعی) هم می‌توان به رواج رسانه‌ها نگاه کرد و تاثیرگذاری آنها را بر گروه‌های جوان بررسی نمود. از این منظر رسانه را ذاتا ابزاری خنثی نمی‌دانند و معتقدند که تکنولوژی در بطن خود ویژگیهایی دارد که به کاربر خود انتقال می‌دهد و به نظر می‌رسد که اکثر رسانه‌های نو این ظرفیت را در سطح بالا دارند و جوانان از این پتانسیل بیشترین اثر را می‌پذیرند.

جامعه اطلاعاتی چه ویژگیهایی دارد و جوانان چه وضعی در این جامعه دارند؟

به ویژگیهای کلاسیک و استاندارد جامعه اطلاعاتی در متنها اشاره شده است. منابع جامعه اطلاعاتی اثراتی بر کمیت و کیفیت ارتباطات (ارتباطات در مفهوم کلی) برجا می‌گذارند. منظور از کمیت، جنس و زمان و میزان اطلاعات است و اساسا چنین حجمی از اطلاعات چه در شیوه مصرف و چه در شیوه مبادله و شیوه برقراری، ارتباط متناسب با خود را طلب می‌کند. بنابراین جامعه اطلاعاتی معرف جامعه‌ای است که در آن کمیت و کیفیت ارتباطات و تعاملات کنشگران اجتماعی (با هم و با جامعه) دچار تغییرات اساسی می‌شود که این امر هم به دلیل برد رسانه‌ها، هم سرعت انتقال پیام و هم به واسطه کیفیت ارتباط و تعامل کنشگر و مصرف‌کننده و کاربر با رسانه روی می‌دهد. همه اینها شرایطی را ایجاد کرده‌اند که پیش از این میسر نبود. این شرایط سرعت تغییرات را تشدید می‌کند و فرهنگ خاص خود را به همراه می‌آورد و تغییرات متناسب با خود را در ساختار اجتماعی ایجاد می‌کند، به نحوی که ساختار قبلی را به ساختار سیال‌تر، دینامیک‌تر و پویاتر و فردگرایانه‌تری تبدیل کرده است که نوع نیازها و تمایل و ارتباط کاربران و مشخصا جوانها را با خود تغییر می‌دهد. جوانی که با رسانه‌های نو و پیامهای متعدد و شبکه‌های وب جهانی (چه به صورت تکست، تصویر و صدا) سروکار دارد، ناگزیر است شیوه خود را در برخورد و مواجهه با آن اطلاعات تغییر دهد. یک جامعه‌شناس آمریکایی معتقد است که در این شرایط یادگیری فرد، موزاییکی می‌شود. یعنی به جای اینکه جوان از اطلاعات در عمق آن استفاده کند ناچار است از این بایتها و سایت‌ها و تکست‌ها داشته باشد و یاد بگیرد که آنها را موازی با هم ببیند و به صورت موردی و بر حسب نیاز به آنها رجوع کند. این چیزی است که «یادگیری موزاییکی» نام دارد. به این ترتیب جوان اطلاعات را سریع و سیال می‌گیرد و سریع و سیال پردازش می‌کند و به اقتضای موقعیت به استفاده از آن می‌پردازد.

این نوع یادگیری را بیشتر توضیح دهید.

در شیوه‌ای از یادگیری که پیش از رواج رسانه‌های نو مطرح بود، فرد در معرض اطلاعات محدودی قرار می‌گرفت و آن را با عمق و ظرافت و دقت بیشتری بررسی و کندوکاو می‌کرد. اما تنوع کنونی در اطلاعات، چه در شکل و محتوا و چه در نحوه عرضه آن و چه در فرمت ارایه، یادگیری موزاییکی را ایجاد می‌کند. در این یادگیری عملا رفتار گزینشی (انتخاب) با اطلاعات پیشنهاد و ترویج و تجویز می‌شود که در مقابل شیوه‌های یک‌طرفه و مونولوگ محدود است که کاربر را به جای شیوه پهنانگر به شیوه وابسته و مصرف‌کننده سوق می‌دهد. یادگیری موزاییکی، اختیار و انعطاف‌پذیری را در مقابل کاربر قرار می‌دهد تا به اقتضای نیاز و اقتضای ارتباطی که برقرار می‌کند از آن استفاده کند.

درجایی می‌خواندم که تکنولوژیهای جدید، رسیدن به سن جوانی را سریع‌تر می‌کنند. نظر شما در این رابطه چیست؟

من قبول دارم. حال شاید این تکنولوژیها تنها عامل کاهش سن رسیدن به جوانی نباشند و تعیین سهم آنها به طور مستقل در این فرایند مشکل باشد. اما با اطمینان می‌توان گفت که این فناوریها جوانها را در معرض تجربیاتی قرار می‌دهند که همه به صورت واقعی به آن دسترسی ندارند و دسترسی و تجربه کردن آن مستلزم شرایط و موقعیتهایی است که یا زمان مستقل و یا موقعیتهای ویژه‌ای را طلب می‌کند. رسانه‌های نوین بلوغ اجتماعی و تغییر ذاتی در نگرش کاربران جوان به اجتماع را موجب شده‌اند. استفاده از این تکنولوژیها ذاتا مستلزم مهارتها و تواناییهایی است که بواسطه انعطاف‌پذیری و نیاز به سرعت یادگیری، برای جوانها بیشتر میسر است. به همین دلیل، جوانها گاهی خود عامدانه از این فرصتها استفاده می‌کنند و گرایش به تقویت این مهارت‌ها را در خود ایجاد می‌کنند تا مرزبندی با دنیای بزرگسالان را بارزتر کنند و بیشتر دامن بند. البته گاهی بزرگترها نیز به یادگیری مهارتهای استفاده از تکنولوژیها روی می‌آورند تا هم از لذات و امتیازات این تکنولوژیها ( مثل آموزش، یادگیری، سرگرمی و ...) بهره‌مند شوند و هم شکاف و فاصله آنها برای ارتباط و گفتگو با نسل جوان بیش از این نشود. به هرحال همان طور که اشاره کردم، جوانان فاصله خود با بزرگسالان را همچنان حفظ می‌کنند و حتی‌المقدور به آن دامن می‌ند که نتیجه آن، تسریع فرایند بلوغ است. بویژه در عرصه‌هایی که ممکن است از آن استفاده‌های منحرفانه و ناپسند استنباط شود یا تجاربی که در عرصه واقعی یا نیاز به صرف زمانی دارد که جوان به آن برسد یا شرایط ویژه‌ای را طلب می‌کند. مثلا تجربه‌های پورنوگرافی در رسانه‌ها و فضاهای مجازی، رسیدن به بزرگسالی را تسریع می‌کند. این فرایند، داشتن تجربه جنسی را به عنوان شرطی برای بزرگسالی، کمرنگ می‌کند.

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره جوانان و رسانه ها (علوم اجتماعی)

دانلود مقاله کامل درباره خلاقیت

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله کامل درباره خلاقیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره خلاقیت


دانلود مقاله کامل درباره خلاقیت

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :15

 

بخشی از متن مقاله

خلاصه

از دیدگاه روانشناسی خلاقیت ذاتی نیست بلکه قوه خلاقه از کودکی در اکثر افراد وجود دارد . خانواده ، جامعه و آموزش و پرورش هر کدام بسته به سهم خود باعث شکوفا شدن آن می شوند. در خانواده والدین می توانند با در اختیار قراردادن فرصت های لازم به کودکان محیطی با اطمینان خاطر و آرامش روانی کافی برای آنها ایجاد کنند و اعتماد به نفس آنان را بالا ببرند. بر اساس تحقیقات مشخص شده است که اوج خلاقیت در دوران کودکی است پس والدین باید مانع از سئوال کردن ، کنجکاوی کودکان نشوند و آنان را تحقیر و تمسخر نکنند چرا که باعث افت این استعداد در آنان می شود. نقش معلم در پرورش خلاقیت بسیار حائز اهمیت است اگر دانش آموزی جواب سئوال را مانند جواب معلم یا کتاب ندهد و از نیروی ذهن خود کمک بگیرد این خود یک خلاقیت است و معلم نباید پرخاشگری بکند. راهکارهایی که یک معلم می تواند برای ایجاد خلاقیت در کلاس استفاده کند متفاوتند اما راهکاری را که من در کلاسهای خود تجربه کرده ام استفاده از پرسش های واگرا است سئوالاتی که در واقع اعمال هوشی را منعکس می کنند و با توجه به اطلاعات حتی ضعیف دانش آموز به راحتی اندیشه و فکری جدید را به وجود می آورد. همچنین دروسی مانند هنر که بسیار کم رنگ در دروس آموزشی دانش آموزان به چشم می خورد بسیار تاثیر گذار در خلاقیت آنان است. از طرفی امکانات و تجهیزات هم می توانند در پرورش خلاقیت موثر باشد به طور مثال اگر کتب درسی مدارس تفکیک بشوند و بر حسب موقعیت بومی و منطقه ای دانش آموزان و یا بر حسب استعداد دانش آموز از لحاظ هوش در اختیار آنان قرار بگیرد می توانند بسیار موثر باشد . همچنین آشنایی دانش آموزان با مراکز علمی و تحقیقاتی موجود در کشور ، گردش های علمی هدفدار ، به روز بودن اطلاعات معلمین در زمینه های آموزش های خلاقیت که در کشورهای پیشرفته تدریس می شود، آموزش والدین ، فعالیت های خارج از کلاس ، و بسیاری مسائل دیگر همگی تاثیر گذار در پرورش خلاقیت در بین دانش آموزان می باشد در پایان نباید فراموش کنیم که برای ایجاد خلاقیت در بین دانش آموزان تنها حرف زدن کافی نیست بلکه مسئولین و علی الخصوص آموزش و پرورش به عنوان نهادی تربیتی و آموزشی نقش مهمی را ایفا کند و بایستی در این زمینه بسیار سرمایه گذاری کند و بهره انجام آن هم آنی نیست که بلافاصله نتایج آن را مشاهده کند.

مقدمه

با پیشرفت روزافزون دانش و تکنولوژی و جریان گسترده اطلاعات ، امروزه جامعة ما نیازمند آموزش مهارت هایی است که با کمک آن بتواند همگام با توسعه علم و فناوری به پیش برود. هدف باید پرورش انسان هایی باشد که بتواند با مغزی خلاق با مشکلات رو به رو شده و به حل آن بپردازند. به گونه ای که انسان ها بتوانند به خوبی با یکدیگر ارتباط بر قرار کرده و با بهره گیری از دانش جمعی و تولید افکار نو مشکلات را از میان بردارند. هیچ کس قادر نیست به میزان اطلاعات واقعی هر کس که در گوشه ذهن او نهفته است پی ببرد . این اطلاعات زمانی به حرکت در می آید که انگیزه ای قوی سبب رها شدن آن به بیرون ذهن می شود در این مرحله انسانها به سرنوشت یکدیگر حساسند و در جهت رشد یکدیگر می کوشند و در نهایت سبب می شود جریانی از علم و دانش و تجربیات میان آنها جاری شود که همین امر زمینه ساز نوآوری و خلاقیت در تمام دوران هاست اما غنا و عظمت آن را مدیون گروه کوچکی از انسان ها هستیم که کاشف ، مخترع ، هنرمند یا متفکر نامیده می شود . از کشف آتش تا اختراع رادیو و سفینه های فضایی ، از نقاشی های دیواری در غارها تا آثار هنرمندانی نظیر کمال الملک و پیکاسو و از اولین آثار مکتوب نانوشته ها تا سرودهای فردوسی و شکسپیر همه محصول کار و اندیشه جمع کوچکی از بشریت است.

خلاقیت

خلاقیت را می توان نوعی توانایی دانست که به ایجاد چیزی منجر می گردد . در گذشته وجود قوه خلاقه را در افراد موهبت الهی می دانستند و بر این باور که فرد خلاق از ابتدا دارای این قدرت است و آموزش در این مورد هیچ نقشی ایفا نخواهد کرد اگر چنین باشد نظام تعلیم و تربیت باید در سطح جهان فقط تعداد معدودی هنرمند خلاق و ارزشمند و افراد با استعداد پرورش دهد. اگر خلاقیت ذاتی باشد هوش هم باید از ابتدا ثابت باشد. بنابراین اصلاً آموزش و پرورش در این مورد نقشی ندارد و هیچ چیز از طریق آموزش یاد گرفته نمی شود و نیز هیچ فرصتی برای شکوفا شدن استعدادهای خلاق در دانش آموزان نداریم ولی باید گفت امروزه چارچوب روان شناسی به ما اجازه می دهد که بر این عقیده باشیم که فرآیند خلاقیت ذاتی نیست. همین فرآیند روان شناسی به ما اجازه می دهد که بگوییم در اکثر افراد از کودکی قوه خلاقه وجود دارد و در طی سالهای متمادی افراد بنا به هر دلیل یاد می گیرند که خلاق نباشند. در واقع آموزش دبستانی در مرحله اول و در مراحل بعدی والدین و در نهایت جامعه از آنها می خواهد این گونه نباشند.

تعریف خلاقیت

از خلاقیت تعریف های زیادی شده است در اینجا برخی از تعاریف مهم را مورد بررسی قرار می دهیم :

  • خلاقیت یعنی تلاش برای ایجاد یک تغییر هدف دار در توان اجتماعی یا اقتصادی سازمان.
  • خلاقیت بکارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است.
  • خلاقیت عبارتست از طی کردن راهی تازه یا پیمودن یک راه طی شده قبلی به طرزی نوین.

ویژگی های تفکر خلاق 

برخی از ویژگی های تفکر خلاق عبارتند از :

1 ـ خلاقیت در ارتباط با میل ، رغبت و آمادگی شدید اتفاق می افتد.

2 ـ خلاقیت کار در نهایت ظرفیت شخصی را در بر می گیرد نه در حد معمول آن .

3 ـ خلاقیت به یک مکان درونی برای ارزشیابی بیشتر از مکان بیرونی آن احتیاج دارد.

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره خلاقیت

دانلود مقاله کامل درباره بزهکاری در کودکان

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله کامل درباره بزهکاری در کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره بزهکاری در کودکان


دانلود مقاله کامل درباره بزهکاری در کودکان

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :17

 

فهرست مطالب:

مقدمه

فصل اول :

 بزهکاری

تاریخچه بزهکاری

کودکان بزهکار

فصل دوم :

 بررسی تاثیر تلویزیون بر بزهکاری کودکان و نوجوانان

تلویزیون

کودکان چگونه از تلویزیون استفاده می کنند ؟

تلویزیون و روابط اجتماعی

تاثیرات تلویزیون

آیا تلویزیون خشونت را یاد می دهد و موجب بزهکاری می شود ؟

فصل سوم :

 بررسی تاثیر اخبار تلویزیون بر بزهکاری

اخبار تلویزیون

فصل چهارم :

بررسی تاثیر مطبوعات بر بزهکاری

مطبوعات

نتیجه گیری

منابع و مآخذ

 

مقدمه

بسیاری از دانش پژوهان ، متفکران و مصلحان اجتماعی عصر حاضر را با نام های متفاوتی چون « عصر تکنیک » ، « عصر ارتباطات » ، « دهکده جهانی » و رهبری از راه دور نامیده اند . البته رهبری از راه دور نه تنها در مورد ماهواره ها و فضاپیماها صادق است ، بلکه هدایت از مسافت دور به وسیله رسانه های گروهی در مورد انسان نیز صدق می کند .

تا قرن بیستم ، رهبری و ارشاد انسان رویارو و براساس ارتباط بود ، در صورتی که در عصر حاضر ارتباطات یک طرفه و از راه دور صورت می گیرد . به طوری که بین شنونده و گوینده ، یا بهتر بگوییم بین موثر و متاثر به طور نسبی فاصله زیادی وجود دارد . برخی معتقدند که رسانه های گروهی دارای چنان قدرتی هستند که می توانند نسلی تازه در تاریخ بشر پدید آورند ، نسلی که با نسل های پیشین بسیار متفاوت است . لازرسفلد و مرتن (  Lazer seld & Merton ) در تشریح این عقاید متفکران می نویسند : « وسایل ارتباط جمعی جدید ابزاری بس نیرومندند که می توان از آن در راه خیر و شر با تاثیری شگرف سود برد و چنانچه کنترل مطلوب وجود  نداشته باشد ، امکان استفاده از این وسایل در راه شر بیشتر از خیر آن است .(1) »

تقریبا" در اکثر کشورها ، به ویژه کشورهای در حال رشد ، تعداد نسل جوان بیشتر و دلبستگی آنان بر رسانه های جمعی فزونتر است . تحقیقات انجام شده در شهر تهران ، حاکی از آن است که بیشتر تماشا کنندگان تلویزیون ، کودکان زیر 15 سال و بعد از آنان بانوان خانه دار و سپس جوانان بیشتر از 15 سال هستند . (2)

امروزه بررسی اثرات این وسایل از پیچیده ترین مباحث انحرافات اجتماعی است . به همین دلیل ، جامعه شناسان در صحت نتایج و پژوهش هایی از این قبیل ، تردید نشان می دهند . البته علیرغم تاثیر انکار ناپذیر رسانه های جمعی در آموزش فرهنگ سازی ، القاء عقیده و غیره باید اذعان داشت که در زمینه اثر این وسایل در رفتار انسان ، تحقیقاتی بعمل آمده است که البته تحقیقاتی که بتواند اثرات تلویزیون سینما و مطبوعات را در انحراف و بزهکاری جوانان در کشور ثابت کند بسیار کم است .

در این تحقیق تاثیرات رسانه های تصویری چون تلویزیون ، سینما ، ویدئو ، ماهواره و مطبوعات در بزهکاری کودکان و نوجوانان مورد بررسی قرار می گیرد .

1- ستوده ، هدایت الله ، مقدمه ای بر آسیب شناسی اجتماعی ، نشر نور ، سال 1373 ، ص 203.

2- شیخاوندی داور ، جامعه شناسی انحرافات آسیب شناسی جامعه ، نشر مزیدیز ، سال 1373 ، ص 344 .

فصل اول

بزهکاری

تاریخچه بزهکاری

در دوره قدیم و قبل از رواج یافتن تفکر علمی ، ناهنجاری امری ذاتی و سرشتی تلقی می شد و متفکران قدیم معتقد بودند افراد همانطور که خصوصیات جسمانی مثل رنگ مو ، چشم و غیره را از والدین خود به ارث می برند ، به همان ترتیب رفتارهای خود را نیز از والدین دریافت می کند . به نظر آنها افراد یا ذاتا" نیکو سیرت هستند ، و یا بد سیرت و این سرشت و ذات هم امری طبیعی است و از هنگام تولد شکل گرفته است . لذا افرادی که ذاتا" بد سیرت هستند کجرو و منحرف باقی می مانند زیرا طبیعت و دست تقدیر آنها را چنین آفریده است و کاری هم از دست بندگان ساخته نیست . این تفکر سنتی با آغاز مطالعات علمی و بررسی های گوناگون در زمینه بزهکاری از بین رفت و بعد از آن تبیین های متعددی از جانب بسیاری از صاحب نظران در مورد بزهکاری ارائه گردید و از اوایل قرن بیستم مسئله بزهکاری و شناخت شخصیت منحرفان به منظور اصلاح و پیشگیری آنان بیش از پیش مورد بحث و بررسی قرار گرفت . به ویژه در این رابطه روانشناسی ، روان پزشکی و روانکاوی هم توسعه یافته بود و می شد از یافته های دانش های مذکور اطلاعات قابل استفاده و مفیدی برای شناخت منحرفان ، اصلاح و یا پیشگیری آنان بدست آورد . در عصر ما تحقیقات و بررسی ها در زمینه بزهکاری و انحرافات مورد بحث دانشمندان رشته های مختلف است . از جمله روانشناسان ، روان پزشکان ، روان شناسان اجتماعی ، جامعه شناسان ، حقوقدانان ، زیست شناسان ، مسئولان جامعه و بالاخره سیاستمداران و گردانندگان جامعه و بدیهی است که آن تا چه حد گسترده است . به طور کلی پیشینه مطالعات بزهکاری در سه عرصه عمده صورت گرفته است که عبارتند از :

1- دیدگاه زیست شناختی

2- دیدگاه روان شناختی

3- دیدگاه جامعه شناختی

تاریخچه اطفال بزهکار در جوامع اولیه با سرگذشت غم انگیز آن شروع می شود . در دوران قدیم کسانی که ( اعم از طفل یا بزرگسال ) برخلاف مقررات اجتماع خود رفتار می کردند یک فرد خبیث و غیر قابل ترحم محسوب می شدند و مردم برای در امان ماندن از غضب الهی و نابودی ، متهم را به شدیدترین وجه مجازات می کردند و عفو جزء معایب به شمار می رفت و در صورت وقوع جرم از طرف کسی ، اقوام و کسان وی نیز در امان نبودند و بسا اطفال را به انتقام اینکه پدرشان مرتکب قتل یا جرمی شده بود ، به قتل می رساندند و بدین گونه عدالت را اجرا می کردند . در اثر تحولات اجتماعی و نفوذ احکام مذهبی ، برای مجازاتها حدی قائل شدند و قصاص جای انتقام را گرفت ، قانون قصاص در قوانین رومی ، یونانی ، مصر و اسلامی وجود داشت . مثلا" در احکام حضرت موسی ( دین یهود ) چشم برای چشم و دندان برای دندان تعیین شد ، و در این مورد نیز اطفال از انتقام در امان نبودند و در صورتی که طفلی مرتکب جرم می شد مورد مجازات قرار می گرفت .

با پیشرفت تمدن سن اطفال و میزان مسئولیت آنان در ارتکاب جرایم مورد توجه قرار گرفت و در قوانین کیفری مجازات اطفال بزهکار خفیف تر از مجازات بزرگسالان پیش بینی شد .

در قرن 13 میلادی « سنت لویی » پادشاه فرانسه فرمان صادر کرد که اطفال تا 10 سال غیر مسئولند ، و مجازات اطفال بزهکار تا 14 را پرداخت تاوان و تنبیه بدنی و شلاق تعیین نمود . همچنین تاکید کرد که اطفال و جوانان در زندان ها از بزرگسالان تفکیک و جدا نگهداری شوند .

در روسیه طبق قانون 1742 م افراد تا 17 سال از شکنجه بدنی و مجازات مرگ معاف شدند و طبق فرمان کاترین دوم افراد تا 10 سال غیر مسئول و در صورت ارتکاب جرم برای تنبیه به والدین و یا به اربابشان سپرده می شدند و مجازات کار با اعمال شاقه در مورد اطفال بزهکار 10 تا 14 سال اجرا نمی شد و به طور کلی مجازات اطفال بزهکار تا 17 سال خفیف تر از مجازات بزرگسالان بود .

با ظهور مذهب مسیح ، عقاید اخلاقی فلاسفه آمیخته با افکار مذهبی گردید و رحم و نیکوکاری که یکی از اصول مذهب مسیح است سبب شد که روحانیون به فکر اصلاح و تربیت بزهکاران بوده و در هدایت و حمایت اطفال بی پناه کوشا باشند . تحت تاثیر عقاید آنان در سال 813 میلادی از طرف مجمع عمومی روحانیون مسیحی پیشنهاد شد که به زندانیان مخصوصا" اطفال کاردستی آموخته شود و با نصایح سودمند آنان را به راه راست هدایت کنند .

در اجرای روشهای اصلاحی و تربیتی در سال 1602 در شهر آمستردام اولین زندان تربیتی جهت اطفال بزهکار افتتاح شد . و در سال 1667 در شهر فلورانس ایتالیا اولین زندان به سیستم انفرادی جهت نگهداری اطفال تاسیس گردید . در سال 1703 م در رم زندان تربیتی مخصوص جوانان به نام سنت میشل افتتاح شد و جوانان این زندان روزها به صورت دسته جمعی کار می کردند . شب ها در سلول به سر می بردند .

در سال 1815 م اصطلاح بزهکاری اطفال برای اولین بار در قوانین انگلستان عنوان شد و بعدها به عناوین مختلف از قبیل اطفال بزهکار یا بزهکاری جوانان و غیره در تمام دنیا متداول گردید . (1)

پس از جنگ دوم جهانی دولت ها با وجود گرفتاریهای سیاسی در صدد چاره جویی و پیش گیری از افزایش جرائم ارتکابی اطفال بر آمدند . در فرانسه قوانین مربوط به اطفال مورد بررسی و تجدید نظر قرار گرفت .

ژنرال دوگل با تصویب قانون 2 فوریه 1945 م تمام مقررات و قوانین مربوط به اطفال را لغو کرد و اطفال کمتر از 18 سال را غیر مسئول اعلام و مجازات افراد مذکور را اجرای روشهای اصلاحی و تربیتی و درمانی تعیین نمود .

در انگلستان نیز در سال 1947 م قانون مربوط به اطفال مورد تجدید نظر قرار گرفت و اطفال کمتر از 17 سال در دادگاه های جنجه و کمتر از 15 سال در دادگاه های جنایی از محکومیت به حبس معاف شدند و در سال 1960 م نیز مجددا" اصلاحاتی در قانون مزبور به نفع کودکان انجام گرفت .

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره بزهکاری در کودکان

مقاله سلطه گری و سلطه پذیری

اختصاصی از فی ژوو مقاله سلطه گری و سلطه پذیری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله سلطه گری و سلطه پذیری


مقاله سلطه گری و سلطه پذیری

بررسی مقایسه ای خصیصه سلطه گری و سلطه پذیری در زنان شاغل و غیر شاغل

 

اصولاً چه تفاوتهایی میان این دو گروه از آدمیان وجود دارد ؟

رابطه میان این دو گروه چه نوع رابطه ای می تواند باشد ؟

خصوصیات شخصیتی هر گروه تابع چه رویدادی می باشند ؟

یکی از تفاوتهای مشهور میان زنان و مردان همین تفاوت در میزان سلطه-گری و سلطه پذیری آنان است . همواره زنان مطیع پدران ، برادران ، همسران بوده اند . گاهی سلطه پذیری زنان به حدی بوده است که حتی هویت مستقل خود را از دست داده اند .

برای پاسخ دادن به این سوالات وسوالات دیگر در این زمینه به نظرات دانشمندان و نویسندگان و روانشناسان نظر عمیقی می اندازیم .

فهرست مطالب :

  • فصل اول
  • طرح تحقیق
  • مقدمه
  • موضوع پژوهش
  • فایده و اهمیت و هدف پژوهش
  • فرضیه پژوهش
  • هدف و فایده تحقیق
  • تعاریف عملیاتی
  • فصل دوم
  • مقدمه
  • پیشینه تحقیق
  • بخش اول
  • سلطه گر کیست؟ سلطه پذیر کیست؟
  • سلطه-گری و سلطه پذیری از دیدگاه روان تحلیلی
  • سلطه-گری و سلطه پذیری از دیدگاه فروید
  • سلطه-گری و سلطه پذیری از دیدگاه یونگ
  • سلطه-گری و سلطه پذیری از دیدگاه اریک فروم
  • سلطه-گری و سلطه پذیری از دیدگاه راسل
  • سلطه گری و سلطه پذیری از دیدگاه آدلر
  • سلطه گری و سلطه پذیری از دیدگاه هورنای
  • سلطه گری و سلطه پذیری از دیدگاه ملانی کلاین
  • سلطه گری و سلطه پذیری از دیدگاه آیسنگ
  • سلطه گری و سلطه پذیری از دیدگاه مانس اشبربر
  • بخش دوم :
  • همرنگی و همنوایی اجتماعی و نقش آن در سلطه گری و سلطه پذیری
  • متابعت و فرمانبرداری و نقش آنی
  • متابعت
  • همانند سازی
  • درونی کردن
  • توالی دام گستری
  • محظوری اخلاقی موفقیت
  • قدرت و ایدئولوژی قدرت تسلط
  •  فصل سوم:
  • روش و ابزار تحقیق
  • جامعه آماری
  • نمونه آماری
  • ابزار (پرسشنامه)
  • فصل چهارم:
  • روش تجزیه و تحلیل داده ها
  • محدودیت های پژوهش
  • پیشنهادات
  • فهرست منابع

فرمت فایل: ورد قابل ویرایش

تعداد صفحات: 100 ص


دانلود با لینک مستقیم


مقاله سلطه گری و سلطه پذیری