فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره کودکان خیابانی

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله کامل درباره کودکان خیابانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره کودکان خیابانی


دانلود مقاله کامل درباره کودکان خیابانی

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :29

 

بخشی از متن مقاله

کودکان خیابانی

کودکان خیابانی یک مسئله جهانی است که به همه ما مربوط می شود. برابر برآورد سازمان جهانی دفاع از حقوق بشر در حدود ۱۰۰  میلیون کودک  در سراسر جهان در خیابان کار و زندگی می کنند. آنها برای زنده ماندن به کارهای گوناگون از جمله : گدایی ، فروشندکی ( سیگار ـ میوه ، گل و روزنامه و .....) بزه کاری و تن فروشی مشغول هستند. بخشی از آنها با خانواده هایشان ارتباط دارند و بخش دیگر یا از خانه فرار کرده اند و یا اینکه توسط خانواده به دلیل مشکلات مالی رها شده اند. این کودکان در پارکها ، خرابه ها و یا زیر پلها می خوابند. تعداد زیادی از آنها به مواد مخدر معتاد هستند و گاهی از موادی استفاده می کنند که به آنها آسیب های مغزی ماندگار وارد می کند.

برابر کنوانسیون جهانی خقوق کودک تمامی کشورهایی که آن را امضا کرده اند وظیفه دارند سلامت فیزیکی ، روانی ، اخلاقی و اجتماعی کودکان را تضمین کنند. متاسفانه در بیشتر کشورهای توسعه نیافته با وجود پذیرش کنوانسیون حقوق کودک دولتها در عمل از انجام وظیفه خود شانه خالی می کنند. در بیشتر کشورهای توسعه نیافته نزدیک به نیمی از جمیعت را افراد زیر ۱۸ سال تشکیل می دهند و به دلیل رشد اختلاف طبقاتی و رشد ناموزون اجتماعی خانواده های تهیدست به تدریج به کناره شهر ها رانده می شوند. تامین یک زندگی حداثل برای روستاییان نیز دشوار می گردد و آنها نیز به سوی شهر ها سرازیر می گردند. در کشورهایی که دچار جنگ داخلی هستند و یا دگرگونیهای طبیعی مانند خشکسالی ، سیل و زلزله امکان زندگی را از آهالی محل  آسیب دیده سلب کرده است آنها را به سوی شهر ها روانه می کند. از آنجاکه تعداد فرزندان خانواده ها ی تهیدست معمولا زیاد است و خانواده ها توان پاسخ گویی به نیاز های  آموزشی و بهداشتی فرزندانشان را ندارند این کودکان برای تامین نیازهای خود و خانواده از حاشیه شهر ها به سوی شهر ها سرازیر می شوند و زندگی نوین خود را در خیابان آغاز می کنند که آغازی است به مانگاری آنها در خیابان.

در طول ۳۰ سال گذشته فاصله طبقاتی بین ثروتمندان و تهیدستان افزایش یافته است ، پول دار ها پول دار تر و تهیدستان تهیدست تر شده اند. بسیاری از کشور های توسعه نیافته به کشورهای توسعه یافته بدهکار هستند و برای باز پرداخت بدهی خود مجبور هستند هزینه های خود را کاهش دهند و این کاهش هزینه در نخستین گام در زمیته بهداشت و آموزش انجام می کیرد. کاهش هزینه ها بیشتر ار همه به تهیدستان آسیب می رساند و زندگی را برای آنها دشوار می کند.

چه کسی کودک خیابانی است؟

توضیح دقیق اینکه چه کسی کودک خیابانی است کار ساده ای نیست. بسیاری از آنها دارای خانواده و مسکن هستند. آنها را نیز باید به عنوان کودک خیابانی در نظر گرفت چرا که خیابان را به عنوان محل کار خود برگزیده اند. زمانی که در باره کودک خیابانی گفتگو می کنیم منظور کودکانی است که در خیابان کار می کنند و یا بی خانمان هستند. تعداد کودکان بی خانمان در اقلیت قرار دارند و تعدادشان را بین ۱۵ ـ ۱۰ در سد از مجموع ۱۰۰ ـ ۸۰ میلیون  کودکی است که در خیابان زندگی و یا کار می کنند. تعدادی از کودکان وضعیت دوگانه دارند یعنی اینکه  بین  خانه و خیابان  جابجا می شوند.آنها شبها و روز ها در خیابان هستند ولی با خانه نیز در ارتباط هستند وبه  مادر ، خواهران و برادرنشان کمک مالی می کنند.کودکان خیابانی بین ۱۳ ـ ۶ ساله هستند وقتی زندگی در خیابان را آغاز می کنند.اکثریت کودکان خیابانی را پسران تشکیل می دهند. در بخشی از کشورها تعداد دختران در حال افزایش است. دختران معمولا مورد تجاوز جنسی قرار می کیرند و اغلب کار خود را از دست می دهند به ویژه دخترانی که به عنوان خدمتکار در خانه ها کار می کنند. بیشترین کودکان خیابانی کودکان کار هستند. بخشی از آنها کار های گوناگون دارند . تعدادی از آنها صاحب کار معمولی دارند و بیشتر به عنوان پادو در مغازه ها ، رستورانها ، هتل ها کار می کنند و اغلب توسط صاحب کار حقوقشان پایمال و یا نا دیده گرفته می شود.

پدیده کودکان خیابانی تنها ویژه کشورهای توسعه نیافته نیست بلکه این پدیده را در بعضی از کشورهای اروپایی و امریکای شمالی نیز می توان مشاهده کرد. در طی دهه 90 پدیده کودکان خیابانی در کشورهای سوسیالیستی سابق در اروپای شرقی و روسیه با همان ویژه گی کشورهای توسعه نیافته در حال گسترش است.

کودکان خیابانی در ایران

 

در کشور ما آمار رسمی در مورد کودکان خیابانی در دسترس نیست. برابر آمارها و برآوردهای غیر رسمی حدود ۱۰۰۰۰۰۰ ـ ۴۰۰۰۰۰ کودک خیابانی وجود دارد و افزایش آنها در شهر های بزرگ قابل مشاهده و غیر قابل انکار است. برابر بعضی از برآوردها سالیانه حدود ۶۰۰۰۰ کودک خانه خود را ترک می کند. شرایط زیستی کودکان خیابانی در ایران مشابه شزایطی است که کودکان خیابانی در دیگر کشورهای توسعه نیافته دارند.

کودکان خیابانی ، گلهای بدون باغبان

می گویند اینروزها میوه فروشها سیبها را رنگ می کنند و علت وجود اینهمه سیبهای قرمز و خوش ظاهر در میوه فروشیها هم ناشی از همین رنگ آمیزی هنرمندانه است . البته نه اینکه سیبها را رنگ کنند، فقط اندکی به رنگ و لعاب آن می افزایند ؛ یعنی با درست کردن یک پاتیل بزرگ از مخلوط پارافین مایع و آب ولرم و قرار دادن سیبها درون آن ، یا صرفا" با کشیدن یک دستمال آغشته به پارافین ،سیبها رابراق وخواستنی می کنند.سیبهایی که به این ترتیب خوش نما می شوند ، البته و صدالبته که دیرتر هم ظاهرشان را از دست می دهند ؛ یعنی لایه ی روغنی ای که پوست سیب را می پوشاند از لک دار شدن وبدمنظر شدن سیب جلوگیری کرده ظاهر آن را حفظ می کند هرچند متاسفانه این عمل باعث خراب شدن و گندیدن و فساد سیب از داخل می شود و نهایتا" سیبها تنها ظاهری نمایشی دارندودلبرانه خودنمایی می کنند اما نه تنها قابل خوردن نیستند و امکان مسمومیت دارند بلکه دریغ که حتی به درد « کرمهای  اسطوره ای سیب » ها هم نمی خورند . البته نباید از نظر دور داشت که سیبهای « ظاهرساخته » ی « از درون فروپاشیده » در روند توسعه و از منظر بازار یعنی مکان اول نظام سرمایه داری بسیار مفید است به چند دلیل : نخست آنکه بدلیل دیرتر از دست دادن ظاهر، زمان بیشتری در چرخه ی بازار و اقتصاد می ماند پس دلالهای بیشتری از آن منتفع می شوند. دوم آنکه به همان دلیل گفته شده کارآفرین است و عده ای را سرکار می گذارد .سوم آنکه به زیباسازی شهر کمک شایانی می کند . چهارم آنکه چون قابل خوردن نیست زودتر ازموعد به مصرف آشغال دانی رسیده و چرخه ی اقتصاد را پویاتر می کند . پنجم آنکه چون روی آن کار تخصصی انجام گرفته ، میوه فروش به عنوان یک متخصص خود باور و خود جوش می تواند ادعا کند که بر روی سیب مذکور کار علمی و عملی انجام داده در اصطلاح جهان سرمایه داری تولید علم کرده و بنابراین از حق قانونی خود به عنوان مخترع یا مبتکر دفاع کند. مهمتر از همه آنکه نه تنها این عمل فضای رشد انگلهای میوه را از بین برده به ریشه کنی آنها کمک می کند بلکه بدلیل خرابی پیش از رسیدن به ذباله دانی ، سیبهای فوق از دسترس آشغال جمع کنها و جویندگان ذباله که آفتهای اصلی و مخدوش کننده ی چهره ی زیبای جامعه ی سرمایه داری هستند دور مانده شاید بتواند از شمار انبوه این ضمایم همیشگی جوامع سرمایه داری اندکی بکاهد . وموارد دیگری که بزرگان می دانند و ذکر آنها در حال حاضر به صلاح جامعه نیست. البته  تنها مشکل این است که این سیبها بدرد خوردن نمی خورد و کارکرد اصلی خود به عنوان یک ماده برطرف کننده نیاز انسانی به غذا را ندارد به عبارت دیگر تنها نام مجازی سیب را به دوش می کشد و بس . بی شک سیبی که تنها پوسته ای زیبا دارد فقط به درد نمایش می خورد و هرگز کارکردی برای رفع نیازهای واقعی انسانها ندارد . اما آیا این موضوع اساسا" مهم است ؟                                          

آنچه تحت عنوان پسرک که چشمش به من افتاد خندید به قلم  خانم مریام .د ، در شماره هیجده نشریه درج گردید و مهمتر از آن تماسها یی که پس از آن گرفته  و در باره ی درج این مطلب اظهار نظر شد، نشان از اهمیت موضوع بچه های خیابانی از نقطه نظر بسیاری از دلسوزان جامعه دارد ؛دلسوزانی که هر چند قدرت در اختیار ندارند و تنها مجبور به خون دل خوردن و نگریستن یا گاهی کمکهایی که خود نیز بی اثر بودن آن را می دانند اما دل بدان خوش می دارند ، هستند لکن با دید عمیق ترو مسئولانه تر  از صاحبان قدرت به این معضل می نگرند. براستی چگونه است که ساعتها وقت صرف می گردد و میلیاردها خرج می شود تا مشکل ترافیک و فوتبال و ساخت و ساز و غیره و غیره اندکی بهبود یابد، اما برای مشکلات انسانی جامعه خصوصا" مشکلاتی که به بی پناهترین و محرومترین قشر جامعه یعنی کودکان بی سرپرست و محروم  از هرگونه قدرت مربوط می شود ، به چند سرتکان دادن ، نچ نچ و آه کشیدن یا روبرگرداندن اکتفا می گردد . نکند اینکه کودکان نه توان فریاد زدن دارند نه از نظر قانونی حق   مالکیتِ دارایی اقتصادی و نه حتی حق رای و به راحتی صدایشان زیر مشت ولگدهای بیرحمانه ی صاحبان قلدرشان به ناله هاو هق هق ها و زنجموره های خاموش تبدیل می شود ،سبب اینهمه بی مهری ، کم لطفی و بی توجهی است  .

« گیرم چند کودکی هم زیر بار ظلم و با رنج جان سپردند یا شب و روزشان ترس و بیزاری شد ، در این دوران وانفسا که هر کس درانبوه مشکلات خودش غرق شده ،صدا از چه کسی به پشتیبانی از آنان یا به اعتراض بلند خواهد شد » یا « بمانند که فردایی پر رنج تر را تجربه کنند! بروند هم برای خودشان بهتر است هم برای کلّ جامعه » و افسوس که بسیاری از این کودکان سالها رنج می کشند و پس از آن با خاطره های روحی و بیماریهای روانی دست و پنجه نرم می کنند و در تمام این سالها در هرلحظه برای راحت شدن از رنجهای ناخواسته آرزوی مرگ می کنند ؛ اما گویی مرگ نیز آنها را فراموش کرده است .

سوال اینجاست ؛ آیا مشکلات انسانی که هر روز حادتر و حادتر می شود به اندازه ی آسفالت خیابانها و بازیهای بوندسلیگا هم ارزش ندارد . نگاه کنید به صفحه ی روزنامه ها و مجلات چه اشکی برای ضعیف شدن تیم پیروزی ریخته می شود و چه فریاد وامصیبتا برای شکست تیم فوتبال سرداده می شود یا چگونه با جابجا شدن لاتاری دنیای سرمایه داری ،بورس ،این قمار مجاز سرمایه داری مالی شده همگان به تکاپو می افتند که ای وای شاخصها چند واحد کاهش یافت. اما هیچکس را غم پرپر شدن و رنج هزاران کودک درحال استثمار شدن نیست . آیا رنج کودکانی که از چند سالگی طعم تلخ تجاوزات و سوءاستفاده های جنسی رامی چشند و محروم از هر گونه پناه اند ، تن کسی را نمی لرزاند ؟ چگونه است که برای هر چیزی در این جامعه چندین دستگاه موازی متولی وجود دارد ، اما هیچ کس حاضر به تقبل تولیت این گلهای معصوم نیست ؟ کودکان و حتی نوزادانیکه همگان از رنجشان و از چگونگی سوءاستفاده های مختلف از آنها باخبرند و چقدر سکوت ؟ فراموش نکنیم در جامعه ای که تامین اجتماعی در آن فقط حرف است و بس ، یک حادثه می تواند کودکان وابسته به خود ما را در جایگاه این کودکان بنشاند . از دست دادن سرپرست در جامعه ای که بسیاری از خانواده ها تنها پس اندازی به اندازه ی چند روز یا هفته دارند و نبود حمایتهای رسمی و مسئو لانه از کودکان و خانواده های بی سرپرست بسیار زودتر از آنچه حتی در تخیل می گنجد می تواند چنین افرادی را طعمه ی باندهای منسجم و سازمان یافته ی مخوف گرداند .

 

کودکان بی پناه در جامعه ی ما به اشکال مختلف طعم تلخ محرومیت و رنج ناشی از بی توجهی جامعه را می چشند . نوزادانی که به فروش می رسند . برای گدایی یا برای پوشش اعمال فساد همچون خودفروشی و نقل و انتقال مواد مخدر اجاره داده می شوند . به عمد با قطع کردن اعضاء ، شکستن دست و پا و ایجاد زخم های شنیع بر صورت و بدن آنها به قصد جلب ترحم مردم ، معلول می شوند و سالها رنج معلولیت و فقر مضاعف را به دوش می کشند. به اجبار لباسهای مسخره می پوشند و با صورتهای بزک شده یا سیاه لودگی می کنند و زخم عمیق حقارت و تحقیر شدن را در قلب و اعماق وجود خود تا دم مرگ یدک می کشند . کودکانی بی آینده و بی خوابِ خوش برای آینده . بی آینده ای که دل بدان خوش کنند و بی رویا،  هرچند لااقل داشتن رویا کمترین حق مشروع هر کودکی است .

کودکانی که ناخواسته ماده ی خام بزهکاران آینده اند . آژانسهای اجتماعی کردن همچون خانواده ، مدرسه ، جمع های گوناگون اوقات فراغت و رسانه ها کدامیک قدمی در راه اجتماعی کردن این کو دکان بر می دارند که بتوان از این کودکان پس از بلوغ انتظار رفتار اجتماعی را داشت به راستی از فردای کودکی که در خودفروشی مادر، اورا همراهی می کند یا با لباسهای نازک در سرمای گزنده و با شکم گرسنه و محروم از رفتن به مدرسه خوشبختی کودکان دیگر را نظاره می کند ، چه انتظاری می توان داشت ؟

آیا تنها به برگزاری چند جشن عاطفه ها و جمع آوری صدقه و امثالهم می توان بسنده کرد و دل خوش کرد ؟ کجایند آن همه داعیه داران حقوق مردم که واژه ی قشر آسیب پذیر ( که واژه ی مد امروز است ) از دهانشان نمی افتد اما همواره در مواجهه با این کودکان و صحنه های فجیع سوء استفاده استفاده از کودکان چشم فرو می بندند و زبان در کام می کشند و بر سرعت قدمها می افزایند که دیدن بعضی صحنه ها و دخالت در بعضی امور به صلاح نیست .

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره کودکان خیابانی

دانلود مقاله کامل درباره نقش استرس در سلامت فرد

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله کامل درباره نقش استرس در سلامت فرد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره نقش استرس در سلامت فرد


دانلود مقاله کامل درباره نقش استرس در سلامت فرد

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :11

 

بخشی از متن مقاله

مقدمه:
واژه استرس در دهة1930توسط سلیه (Selye) وارد حیطه روانشناسی و پزشکی شد. او استرس را به صورت واکنش ارگانیسم به تهدید یا فشار تعریف کرد (1). استرسزاها سیستم نورآدرنرژیک مغز را فعال می کنند و سبب رهاسازی کاتکولامینها از دستگاه عصبی خود مختار میشوند. مطالعات نشان داده که عامـل آزاد کننده کورتیکـوتروپین (CRH) گلـوتامات و گاماآمینـوبوتیریک اسیـد همگی نقش های مهمی در پاسخ به استرس و یا تعدیل و تغییر سایر دستگاههـای پاسخ دهنده به استرس بازی میکنند (2). استرس امری اجتناب
ناپذیر است و افراد در مراحل مختلف زندگی در معرض آن قرار میگیرند.
بارداری یک موقعیت خاص در زندگی خانم ها است که به دلیل ایجاد تغییرات قابل ملاحظه در وضعیت فیزیکی, روانی و فیزیولوژیکی، استرس های جدید را به زندگی اضافه میکند. از طرفی جنین نسبت به محرکهایی نظیر استرس مادر آسیب پذیر بوده و در برابر آنها واکنش نشان مـیدهد، زیرا هورمونهای مادر از راه جفت عبور کرده و سبب ایجاد اثرات ثانویهای در نوزاد میشود.
مـحققین نشان دادهانـد مـیزان CRH خـون
خانمهای بارداری که در معرض استرس زیاد قرار
٭کارشناس ارشد مامایی(مربی) دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه ع. پ اصفهان.
Email: Beigi@nm.mui.ac.ir
گـرفتهاند بالاتر از حد طبیعی است و از آنجا که CRH  ارتباط مستقیمی با شروع زایمان دارد (3)، در بیان عواملـی که میتواند اثرات نامطلوبی بر رشد جنین بگذارد و در بروز زایمان زودرس و عقب افتادگی رشد جنین دخیل باشد از استرسهای جسمی و روانی نام برده شده است.
سازمـان بهداشت جهانـی وزن 2500 گرم یا کمتر و سن 37 هفته یا کمتر را به عنوان معیارهایی برای کم بودن وزن زمان تولد و نارس بودن نوزاد تعیین کرده است (4)، و میزان موالید نوزادان نارس و کم وزن یکی از شاخصهای مهم بهداشتی در کشورهای مختلف جهان میباشد زیرا نوزادان نارس و کم وزن بسیار آسیبپذیر هستند به گونهای که 60 تا 80 درصد مرگهای 4 هفته اول عمر متعلق به آنهاست و در معـرض خطر بیشتر برای عقب افتادگی ذهنی و سایر اختلالات حسی و ادراکی در مقایسه با نوزادان طبیعی قرار میگیرند. مراقبت از این نوزادان مشکلات درمانی و اقتصادی فراوانی ایجاد میکند (5). لذا از آنجا که وزن و سن موقع تولد نوزاد از فاکتورهای بسیار مهم زیستی است که اساس بسیاری از ارزیابیهای سلامت و بهداشت را تشکیل میدهد، مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط استرس های دوران بارداری با وزن و سن موقع تولد نوزاد انجام شده است.
مواد و روشها:
این پژوهـش، یک مطالعة توصیفـی, تحلیلی است که به طور مقطعـی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل خانم هایی است که جهت زایمان به بیمارستانهای شهید بهشتی و دکتر شریعتی شهر اصفهان مراجعه کردهاند. تعداد نمونههـای مورد نظر 301 نفر و انتخاب افراد براساس نمونهگیری آسان صورت گرفته است. انتخاب بیمارستان به صورت تصادفی و حجم نمونهها با میزان اعتماد 95 درصد بوده است.
شرایط پذیرش نمونه شامل: انجام مراقبتهای دوران بارداری از هفته 12 حاملگی تا پایان دوران بارداری و شرایط عدم پذیرش نمونه شامل: کلیه فاکتورهای شناخته شده زایمان زودرس و عقب افتادگی رشد جنین در مادر و نوزاد،  به  جز متغیر مورد نظر یعنی استرس مادر مـیباشد. فاکتورهای شنـاخته شده عبـارتند از: سابقة اعتیـاد در دوران بارداری، وجود پرهاکلامپسی، خونریزی، عفونت، پلی هیدروآمنیوس، الیگو هیدروآمنیوس در حاملگی فعلی، سابقه زایمان زودرس، سقط و مرگ جنین، وجود IUD، آنومالیهای رحم و سرویکس نارسا و سابقه برش جراحی روی رحم، پیوند کلیه، وجود بیماریهای مزمن در مادر، وجود آنومالی در جنین، چندقلویـی و اریتـروبلاستوزیس، دخـالت کادر درمانـی در شروع زایمان، فاصلة کمتر از سه ماه بین زایمان قبلی و حاملگی فعلی، پارگی زودرس کیسة آمنیون، اصـابت ضربه به مادر، کم جثهای وراثت، کمخونیهای شدید مادر و ابتلاء مادر به بیماریهای روانی شدید (6).
در این مطالعه ابزار گردآوری دادهها عبارتند از پرسشنامه، پرونده مراقبتهای دوران بارداری، پرونده زایمان و روش گردآوری دادهها از طریق مصاحبه، مطالعه مدارک پزشکی و مشاهده بوده است.
استرسهای ناشی از وقایع زندگی بوسیله چک لیست هولمز و راهه تعیین شده است که با جمع  بندی امتیاز واحدهای مورد پژوهش از چک لیست فوق الذکر میزان استرس و آسیب پذیری آنها تعیین گردید (7).
علاوه بر نمره خام استرس، میزان تأثیر واقعه بر وضعیت روحی روانی فرد با معیارهای بیتفاوت، کم اثر، اثر متوسط و اثر زیاد با احتساب ضرایب 1 الی 4 برای هر واقعه سنجیده شده است و مجموع نمرات به دست آمده به عـنوان «نمره استرس با ضریب» مورد بررسی قرار گرفته است.
برای کسب اعتبار علمی از اعتبار محتـوی و جهت آزمون اعتماد علمی ابزار گردآوری دادهها، مطالعه راهنما انجام شده است دادههای پژوهش از طریق روشهای آماری توصیفی و تحلیلی (آنالیز واریانس و رگرسیون استپ داون) تجزیه و تحلیل شد.

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره نقش استرس در سلامت فرد

دانلود مقاله کامل درباره فشارهای روانی

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله کامل درباره فشارهای روانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره فشارهای روانی


دانلود مقاله کامل درباره فشارهای روانی

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :15

 

بخشی از متن مقاله

فشار های روانی

آسیب شناسی اختلالات روانی

چه چیزهایی در بوجودآوردن سلامتی و اختلالات روانی در غربت موثرند؟

این بحث را به چند بخش تقسیم کرده‌ام. در ابتدا برای فهم مشترک از سلامتی و اختالات روانی توضیحاتی را می‌دهم. بعد از آن می‌پردازم به اصلی‌ترین زمینه‌ساز بحرانهای روانی‌ای که در ارتباط با زندگی در غربت برجسته می‌شوند و سپس به نکاتی می‌پردازم که باید نشان بدهند که چیزی بعنوان اختلالات روانی خاص زندگی در غربت وجود ندارد. تز اصلی این مقاله را می‌توان اینطور بیان کرد: سلامتی، بحران و اختلالات روانی سه چیز متفاوت از یکدیگر هستند که در عین حال می توانند هر سه با هم و همزمان با هم در یک فرد حضور داشته باشند. اینکه کدامیک از این کیفییات در چه مواقعی و تا چه حد در کل حیات روانی فرد دست پیش بگیرند بستگی به چیزی دارد که آنرا در اینجا بعنوان اصل «تاثیرگداری و تاثیرپذیری متقابل» (beantwortetes Wirken) نام می‌برم و سعی خواهم کرد آنرا در طول مقاله توضیح بدهم.

در طول مقاله تلاش شده است تا با اتکاء به این مدل بتوانیم شناختی اصولی از چگونگی شکل‌گیری بحرانهای روانی و تبدیل آنها به اختلالات روانی بدست بیاوریم. در این رابطه سعی می‌کنم نتیجه‌ای را که از این مدل برمی‌آید در غالب مثالی در زمینه هیجانهای روانی حاصل از برخورد فرد با شرایط زندگی در غربت بیشتر روشن کنم.

سلامتی و اختلالات روانی (تلقییات و تعاریف)

تلقییات عموم: ما انسانها در روند زندگی اجتماعی خودمان با چیزها, پدیده‌ها و معانی آنها آشنا می‌شویم. همیشه به این صورت است که بین پدیده‌ای که با آن روبرو می‌شویم ( یک شیء و یا یک اتفاق) و بارهای عاطفی و معانی آن تفاوت وجود دارد. این تفاوت بخاطر وجود تفاوت در نگاه افراد به آنها است. هر فردی در زندگی می آموزد که هر چیز و یا پدیده ای برایش چه معنایی دارد. به همین دلیل است که همواره معانی چیزها و پدیده ها تمام آن پدیده را همانطور که هست تعریف نمی کنند بلکه آنطوری که توسط فرد برداشت می شود. ما انسانها در جریان جامعه‌پذیری خودمان یاد می‌گیریم که از طریق بارهای عاطفی و معانی هر پدیده‌ای آنرا در خود درونی کنیم و در ارتباط برقرارکردن با یکدیگر انتظار داریم که طرف مقابل نیز همان معنایی را از موضوعات مورد نظر در خود درونی کرده باشد که ما آنرا آنطور درونی کرده ایم. به این خاطر است که خود پدیده همیشه ناکامل و یا بهتر بگویم از جنبه های خاصی شناخته می شود. از جمله این پدیده‌ها سلامتی، بحران و اختلال روانی است.

اگر شما همین امروز یک ضبط صوت در دست بگیرید و از آدمهای مختلف پیرامونتان بپرسید که سلامتی و اختلال روانی به نظر آنها چیست، جوابهایی دریافت می‌کنید و اگر بعدا آن جوابها را گروه‌بندی کنید به چند گروه دست پیدا می‌کنید:

یک گروه رفتارها و افکار خلاف رفتار و افکار عموم‌ مردم را نشانه بیماری می‌دانند.

گروه دیگر مشخصاتی را بیان می‌کند که خود از آنها بدشان می‌آید و نمی‌خواهد خود چنان خصوصییاتی را داشته‌باشد و اگر آن خصوصییات را در کسی ببیند آن خصوصیت را نابهنجار می‌خواند.

گروه سومی را پیدا می کنید که با قدری مطالعه پیرامون رفتارهای روانی خیلی از رفتارهای دیگران را زیر ذره‌بین قرار می‌دهد و از پشت ذره‌بین‌ با دیدن عکس یک چشم بر روی کاغذ می‌گویند که این چشم فلانی است. غافل از اینکه مگر آدم میتواند با دیدن دوتا درخت بگوید که اینجا جنگل است.

رجوع کردن به قضاوتهای عمومی برای شناخت اختلالات روانی کاری بسیار دشوار و پر خطر است. این دشواری و پر خطری شدت می گیرد زمانی که از همان مصاحبه شونده‌گان بپرسید «خوب به نظر شما اختلال روانی چگونه بوجود می‌آید». آنوقت است که دیگر مرزی بین سلامتی و اختلال نمی‌توان یافت. چون عموم بر این اعتقادند که شرایط و فشارهای بیرونی و یا درونی موجب اختلالات روانی می‌شوند. برای مثال به‌وفور می‌بینیم که کسی به روان‌درمانگر رجوع می‌کند و می‌گوید «من دچار افسرده‌گی شده‌ام چراکه همسرم مرا نمی‌فهمد و یا بچه‌ام با من اینکار و آنکار را می‌کند» و غیره.

این نکته نشان می‌دهد که معنا و علل بوجود آمدن اختلالات روانی در نزد عموم مردم تحت تاثیر یک نگاه یک بعدی به سلامتی و اختلال روانی است. این نگاه یک بعدی در علم هم وجود داشته و بسیار سالها شیوه فکر متخصصین را نیز تعیین می‌کرده‌است. تنها فرق متخصص یک‌بعدی‌نگر با آدمهای عادی در این است که متخصص برای نگاه یک‌بعدی خود دلایل و شواهد علمی پیدا می‌کند و آنرا عمق و پهنا می‌بخشد، ولی مردم عادی این یک‌بعدی‌نگری را سطحی و بدون دلیل و برحان علمی قبول می‌کنند.

همین اشاره کوتاه را کافی می‌دانم و در اینجا به این می‌پردازم که علم با چه تعاریفی در باره بیماری کار می‌کند.

 شیوه‌ای که روان ما به آنشکل کار می‌کند

در علم زیست‌شناسی تعریفی را داریم از بیولوژی رفتار انسان که آنرا تحت عنوان سیستم اکولوژیکی می‌شناسیم. معنای آن این است که انسان جهان مادی خویش را شکل می‌دهد و در رابطه متقابلی بین خود و محیطی که آنرا نیز خودش شکل می‌دهد بسر می‌برد. بر محیط تاثیر می‌گذارد و از تاثیری که بر محیط می‌گذارد مجددا خودش تاثیر می‌گیرد. و این رابطه چیزی است که منجر به تکامل موجود زنده می‌شود.

شاید در روابط بین‌انسانی و روانی استفاده از کلمه اکولوژیکی (زیستی) قدری بی‌مسمما بنماید. ولی این کلمه در اینجا نیز به این معنا است که انسان دائما در حال صیقل دادن به افکار, رفتار و احساسات خود است و اینکار را به شکل یک نوع عکسبرداری‌ از دنیای بیرون انجام می‌دهد، سپس دنیای درونش را با آن عکس مقایسه می‌کند از نتیجه اینکار تاثیر می‌گیرد و این راهی است که بوسیله آن پلی بین دنیای درون و دنیای بیرون خود می‌زند تا دنیای بیرون را از آن خود بسازد و در این راه مجددا و همواره بر پیرامون خود که خود شکل داده تاثیر می‌گذارد و از تاثیر آن مجددا خود متاثر می شود. این سیر به همین نحو تا انتهای حیات فرد همواره ادامه می یابد.

این سیر دائمی تاثیرگذاری و تاثیرگرفتن متقابل راهی است که انسان توسط آن احساس بودن را لمس می‌کند. این سیر را باید به شکل یک چرخه درنظر گرفت که دائم در حرکت است. چرخه‌ای که بنابر نوع جوابی که فرد به چیزها می‌دهد و پاسخی که از پیرامونش دریافت می‌کند به گردش ادامه می‌دهد. هر چیزی در روابط انسانی به همین صورت پیش می‌رود. برای مثال اکنون که شما مخاطب من هستید من نیز در حال شکل دادن به پیرامون خود هستم. به این شکل که سعی می‌کنم تا با صحبتهایم دنیای فکری‌ای را در اختیار شما قرار بدهم، و امید دارم که نتیجه این تاثیرگذاری به نوعی توسط عکس‌العملهای شما نسبت به صحبتهای من دوباره به خود من برگردد. یعنی شما آیینه صحبتهای من هستید. و من از طریق عکس‌العملهای شما درمی‌یابم که چه گفتم.

نکته اصلی در این تصویر از زندگی روانی انسان این است که انسان همواره مشغول ساختن و شکل دادن به محیط زیست روانی و مادی خود است و در اینراه پاسخهایی را از پیرامون دریافت می‌کند، این پاسخها را با چیزهایی که در گنجینه تجربیات خویش دارد مقایسه و ارزیابی می‌کند و سپس یا به تایید آن تجارب می‌رسد و یا تحت شرایطی مجبور است در تجربیات خویش تجدید نظر کند و اطلاعات جدیدتری را روانه گنجینه تجربیاتش ساخته و در قدم بعدی از آنها در مقایسه و ارزیابی چیزهای بعدی استفاده کند.

ما انسانها بدون هوشیار بودن به این روند به این وسیله برای چگونه فکرکردن خود ساختارهایی می‌سازیم، این ساختارها به شکل نقشه‌هایی در مغز ما در می‌آیند و ما مطابق آنها فکر، احساس و عمل می‌کنیم، یعنی بر پیرامونمان تاثیر می‌گذاریم. بسیاری از وقایع یعنی چیزهایی که در دنیای بیرون اتفاق می‌افتند اختیارشان در دست ما نیست، شاید هم با جهت فکر و اندیشه ای که ما داریم و با هدفی که ما دنبال می‌کنیم هم‌خوانی ندارند. برای اینکه با فکر و هدف ما جور دربیایند ما بر آنها تاثیر می‌گذاریم و آنها را مطابق هدف خودمان صیقل می‌دهیم. به زبانی ساده‌تر: ما بر پیرامونمان آنطوری تاثیر می‌گذاریم که می‌توانیم و اجازه آنرا به خود می‌دهیم و آن نوع تاثیری را از پیرامون می‌گیرم که برایش آماده هستیم.

اگر زندگی‌نامه یک فرد را بررسی کنید می‌بینید که در طول زندگی دو و یا سه هدف پایه‌ای برای کل رفتارهای وی وجود دارد که این اهداف تا کنون جهت همه رفتارهای وی را تعیین کرده‌اند. چیزهایی که در زندگی تجربه کرده‌است هرکدام مانند حلقه‌های زنجیری هستند که هرکدام از آنها به حلقه قبلی و حلقه بعدی وصل است و نقاط وصل آن حلقه‌ها با یکدیگر توسط آن دو سه هدف اصلی بوجود آمده است. باید بگویم که این شکل از پیوند تجارب با یکدیگر بر پایه اهداف فرد، نقش اساسی در سلامتی روانی بازی می‌کند.

سلامتی روانی چیست؟

بنابر مدل رفتاری‌ای که در اینجا از آن صحبت رفت سلامتی روانی حالت مطلقی نیست که یا وجود دارد و یا ندارد. در زندگی طبیعی انسان هیچ خط مستقیمی سلامتی و اختلال را از یکدیگر جدا نمی‌کند. انسان همواره در تلاش برای ثابت حفظ موقعیت خویش است. همانطور که می‌توان در مورد اختلالات روانی دید: انسانِ دارای اختلالات روانی دائم سرگرم ساختن و پابرجا نگهداشتن اختلال روانی خود است (چرا که این شیوه زندگی تبدیل به یک نوع ساختارفکری و یا نقشه‌عمل شده‌است که فرد ناخواسته از آن اطاعت می‌کند)، به همین نحو سلامتی روانی هم چیزی است که باید دائم آنرا ساخت و پابرجا نگهداشت. کار ساختن و پابرجا نگهداشتن سلامتی روانی موضوعی است که ما انسانها هر روز با آن روبرو هستیم و همواره از چهار چیز کمک می‌گیریم که در اینجا اندکی آنها را توضیح می‌دهم:

قابلییتها و عملکردهای «خود». (Ich-Funktionen) در این رابطه قابلییتهایی مد نظر هستند مانند توان فکر و عقل، توانِ دریافتهای حسی از محیط (ابتدا به ساکن توسط قوای پنجگانه حسی)، توان قضاوت کردن و سنجیدن، قدرت حافظه و توان تخیل. کیفییات این قابلییتها از یک فرد تا فرد دیگر متفاوت است. ولی شیوه کار این کیفییات بین تمام انسانهای کره‌زمین به یک صورت است. فرق بین انسانها در این زمینه مربوط می‌شود به تمرینی که روزانه به این قوای خود می‌دهند، به استفاده از این قوا در دریافت واقعییات و به شرایط زیست مادی آنها.

قابلیت گرایش به واقعییت (Realitätsprüfung). به معنای توان مقایسه بین چیزهایی که در گنجینه تجربیات شخصی هر فردی وجود دارد با آن تصویری از حقیقت که در هر لحظه در پیرامون ما در حال عبور است. برای این مقایسه ابتدا باید توان درک واقعییت به نوعی شکل گرفته باشد که انسان چیزی را بعنوان حقیقت مطلق برسمیت نشناسد، بلکه بداند تنها از راه تصویری که از حقیقت ساخته‌است حقیقت را می‌شناسد و این تصویر نیز همواره تصحیح‌پذیر است.

داشتن تعادل در نظام خودارزش‌گذاری (Die Selbstwertbalance). به معنای اینکه خودارزش‌گذاری انسان هم ـ یعنی چیزی که توسط آن زمینه‌های اتکاء به نفس انسان شکل می‌گیرد ـ چیزی نیست که یا وجود دارد و یا خیر، یا منفی است و یا مثبت. بلکه خودارزش‌گذاری نیز چیزی است که باید دائم ساخته شده و در حال صیقل یافتن دائم است.

چهارمین چیزی که در سلامتی روانی موثر است مساله هویت (Identität) است. هویت به این معنا که ما در خلاء نمی‌توانیم بگوییم که چه کسی هستیم. برای سلامتی روانی ما اینگونه هویت نقشی بازی نمی‌کند که ملیت ما چیست، که جنسیت ما چیست، پیشینه فرهنگی ما چیست و یا در کدام خانواده بدنیا آمده‌ایم. حتی هویت چیزی نیست که در دوره جوانی شکل می‌گیرد و پرونده آن بسته می‌شود. بلکه هویت نیز دائم در حال تغییر است، تغییری که در تمام طول عمر جریان دارد و زمینه‌ساز آن نوع تاثیرگذاری و تاثیرگرفتن متقابلی است که در این راه مدام به موثر بودن خود برسیم.

ساختن و پابرجا نگهداشتن روان سالم در تمام طول عمر بسته به این است که انسان در هر لحظه چگونه اثری از خود به جای می‌گذارد و چگونه پاسخهایی را از پیرامونش دریافت می‌دارد. انسان در هرنوع برخورد با خود و با پیرامونش از چیزی که توضیح داده‌شد کمک می‌گیرد. اگر اهدافی را که دنبال می‌کند مطابق اثری باشند که از خود به جای می‌گذارد، یعنی اگر بتواند در اثری که از خود بجای می‌گذارد اهداف خود را نیز بیابد، و اثراتش در جهت اهدافش باشند، طبیعتا پاسخهایی را از پیرامون دریافت خواهد کرد که وی را در بودن خود تقویت می‌کنند. و این خود رمز سلامتی روانی است.

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره فشارهای روانی

دانلود مقاله کامل درباره کیفیت زندگی و انقلاب دیجیتال

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله کامل درباره کیفیت زندگی و انقلاب دیجیتال دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره کیفیت زندگی و انقلاب دیجیتال


دانلود مقاله کامل درباره کیفیت زندگی و انقلاب دیجیتال

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :34

 

بخشی از متن مقاله

کیفیت زندگی و انقلاب دیجیتال

پیش درآمد

این مقاله سعی دارد، بحث کیفیت زندگی را با توجه به تجربه های موجود جهان معرفی کند. در تهیه آن، رهیافت نظری اعمال نشده است به این معنا که کیفیت زندگی در چارچوب تئوری های موجود تبیین نشده است. هدف اصلی مقاله، ایجاد حساسیت و آشنا ساختن خوانندگان با ابعاد مفهومی و تجربی موضوع است      

مقاله شامل سه بخش اصلی است.

در بخش اول نخست شرایط عمومی جهان و وضعیتی که به شکل گیری پارادیم های جدید انجامیده است مورد بحث قرار می گیرد. سپس انقلاب دیجیتال با تاکید بر شکاف دیجیتال معرفی می شود.

در بخش دوم مفاهیم و تعاریف کیفیت زندگی ارائه شده و با معرفی مهم ترین شاخص های کیفیت زندگی، چند نمونه از تجربه های جهانی در زمینه استفاده از این شاخص ها برای سیاست گذاری و برنامه ریزی توسعه ملی و محلی ارائه می شود.

بخش سوم، نگاه کوتاهی دارد به بحث ایران با توجه به الزامات عصر دیجیتال و کیفیت زندگی.

بخش اول: نگاهی به اوضاع کنونی و انقلاب دیجیتال

جهان وارد عصر تازه‌ای شده است. از نیمه های دوم قرن بیستم ، پایان عمر عصر صنعتی آغاز شد. تحولات پرشتاب علمی ؟ تکنولوژیکی موتور محرک این تحول بوده است. نخست ، با ورود کامپیوتر به سپهر فنی زندگی دگرگون شد. سپس با هم گرایی امواج تحول حوزه اطلاعات و ارتباطات، کامپیوتر ها به کمک تکنولوژی های ارتباطی از جمله تلفن به هم وصل شدند و چندی بعد قابلیت های این دو تکنولوژی های پرتوان با توانمندی های تکنولوژی تلویزیون ترکیب شد و باعث پیدایش عظیم ترین ماشین مصنوع دست انسان گردید، یعنی شبکه جهانی ارتباطات و اطلاعات به هم پیوسته ای که نماد آشکار و آشنای آن اینترنت است و به سرعت و پرتوان دارد همه ابعاد زندگی بشر را دگرگون می سازد. این جریان تحول پرشتاب حول محور تکنولوژی دیجیتال ، باز هم شتاب یافته و راه را برای ورود به عصر دیجیتال هموار ساخته است که همراه است با فرصت ها و چالش ها ، امیدها و بیم هایی بی‌سابقه .

وقتی تحولات شتاب می گیرند ، برپدیده ها پیچیدگی و ابهام حاکم می شود و سیستم ها از حالت تعادل خارج می شوند و وضعیت بحرانی شده و دیگر قانون مندی مرسوم بر پدیده ها حاکم نیست. عصر دیجیتال ، عصری است بحران خیز و پرآشوب . دستاوردهای بشر در عرصه مادی سریعتر از توانایی انسان و نظام های اجتماعی مخلوق انسان ، برای انطباق خلاق با این دستاوردها حرکت می کند. انسان از آفریده های خودش عقب می ماند و آشفته و سردرگم نه حال را درک می کند و نه می تواند به گذشته پناه برد و نه قادر است آینده را پیش بینی کند. حالت آشفتگی و سردرگمی تعادل ذهنی را به هم می ریزد. اما ، ذهن انسان ذاتا" گرایش دارد به تعادل جویی و گریزان بودن از آشفتگی و آشوب. انسان می خواهد در دنیای بی نظمی ، نظمی بجوید ، در فضای پرابهام به درک روشنی دست یابد و در شرایطی که پیش بینی آینده دشوار است ، آینده مطلوب خود را رقم زند. فضیلت های وجودی انسان که عبارتند از خردورزی ، خودآگاهی ، تامل و بازپس نگری ، تفکر انتزاعی ، تجسم و تخیل ، خلاقیت و نوآوری، یادگیری ، و انطباق خلاق با شرایط پرتحول ، همگی فعال می شوند و انسان فرزانه به سرعت در می یابد که راه حل مسئله ، نه در پناه جستن به گذشته أی است که از دست رفته و نه توقف درحال به شیوه ای سرگردان و درمانده ، بلکه ادامه راه است با نگاهی استراتژیست و آینده ساز همراه با عزمی راسخ برای انتخاب خردمندانه مسیر حرکت و غایت مطلوبی که به کیفیت زندگی اش آسیب نرساند. این گونه است که در عصر دیجیتال رهیافت ها و رهیافت های امیدبخشی شکل می گیرد که هریک به گونه‌ای بازتابی است از فضائل انسانی که تجهیز شده اند تا اشتباهات گذشتگان را جبران کنند. اشتباهاتی که هزینه های سنگینی برجامعه بشری تحمیل کرده است و کیفیت زندگی انسان معاصر را تنزل داده است. پیش از معرفی مهمترین رهیافت های مثبت و سرنوشت ساز اخیر، نگاهی خواهیم داشت به پی آمدهای آشکار این اشتباهات .

بحران زیست بومی و زیست محیطی به معنای نادیده گرفتن این واقعیت که انسان جزیی است از طبیعت که معرف کل هستی است و نظامی است به هم پیوسته با اجزایی که رابطه‌ای سیستمیک با هم دارند و اگر تعادل این نظام مختل شود ، به کل سیستم و اجزای آن آسیب های جدی وارد خواهد شد. اشتباه بشر در نادیده گرفتن این اصل در فعالیت‌های اقتصادی باعث شده که آسیب‌های زیر بروز کند :

برهم خوردن تعادل جوّ و بروز تغییرات ناگهانی آب و هوایی ناشی از آثار گرم خانه‌ای ، نازک شدن و ازبین رفتن لایه اوزون و امثال آن .

از بین رفتن بسیاری از گونه های جانوری وگیاهی .

نابودی جنگل ها .

آلودگی هوا و آب و خاک و طبیعت به طور کلی .

به تحلیل رفتن منابع طبیعی احیاء ناپذیر (سوخت های فسیلی و مواد معدنی)

بحران بازارهای مالی: می گویند در جهان پیشرفته ، بازارهای مالی به کازینویی تبدیل شده اند جهانی که روزانه 5/1 تریلیون دلار در آن معامله صورت می گیرد. (Henderson, 1999) . خدمات مالی در اقتصادهای پیشرفته 9 برابر رشد داشته است و از راه داد و ستد پول ، سریع تر از فعالیت های دیگر می توان پول دار شد. این کازینو ، نقدینگی و پس اندازهای کوچک و بزرگ مردم عادی و حتی بازنشستگان را می بلعد. آسیب پذیری آن در نوسانات بحران زای بازار بورس نیویورک پس از حادثه 11 سپتامبر به خوبی آشکار شد و نیز آثار گسترده آن بر اقتصاد جهانی همه را نگران کرده است.    جهان کنونی تحت سلطه شبکه‌ای از دولت های بزرگ ، شرکت های جهانی و نهادهای سرمایه گذار و البته کازینوی جهانی قرار دارد که با منطقی کار می‌کنند که جهان را به وضعیت کنونی کشانده است. انفجار بمب در کلوپ های تفریحی جزیره بالی در اندونزی که بیش از دویست نفر کشته بر جای گذاشت و گروگان گیری در آمفی تآتر مسکو توسط شورشیان چچن و البته حادثه 11 سپتامبر و حوادث دیگری که شاید در پیش باشد ، واکنش‌ها و هشدارهایی است درباره خطرناک شدن اوضاع جهان و به بی خردانه بودن منطق حاکم اشاره می کند. جهان به نگاه کاملا" متفاوتی نیاز دارد .

بحران های سیاسی که ماهیت فرهنگی دارند. حادثه 11 سپتامبر نقطه عطفی به شمار می آید در تاریخ بین الملل و هشداری است به کشورهای پرقدرت از جمله آمریکا و بیانگر این واقعیت است که هر گاه بنیان تصمیم گیری به ویژه در تصمیم هایی با آثار جهانی ، نگاه سیستمیک و کل نگر نباشد و جوامع کره زمین را عناصر یک سیستم جهانی تلقی نکند ، هزینه های سنگینی خواهد پرداخت . در هیچ سیستمی یک عنصر و یا معدودی از عناصر نمی تواند به قیمت عقب ماندگی عناصر دیگر رشد کند و آن سیستم در کل متعادل بماند. نابرابری ، تعادل سیستم را به هم می زند و بقای آن را به خطر می اندازد. حل بحران سیاسی معاصر در گرو وجود رهبرانی است جهانی که خردورز باشند و با کل نگری سیستمیک ؟ اکولوژیک و از روی تدبیر برای خروج از بن بست های کنونی راه حل درازمدت بیابند. رهبران کنونی جهان پیشرفته ، سیستم جهانی را در جهت معکوس هدایت می کنند و نمونه‌ای ارائه می دهند متضاد این الگوی آرمانی. در جهان امروز که رهبران کشورهای بزرگ ، مشروعیت جهانی خود را به سرعت از دست می دهند، خلاء رهبری سیاه چال هایی را پدید آورده است که بیش از هرچیز نیروی حیاتی خود جوامع پیشرفته را به درون خود می‌بلعد.

بحران های فرهنگی ؟ اجتماعی که در سطوح مختلف بازتاب دارد، از جمله در سطح بین المللی تقابل اسلام ؟ مسیحیت که بیشتر از جانب منافع مستقری هدایت می شود که در پی منافع کوتاه مدت هستند و به نجات جامعه بشری از بن بست های کنونی نمی اندیشند . در سطح فردی این بحران به بهترین وجه خود را در روان آشفته و احساس بیقراری و احساس عدم امنیت درونی و ناامنی محیطی انسان معاصر متجلی ساخته است. در بیرون ، گروه های انسانی به جان هم افتاده اند و در درون انسان با خود منازعه ای تلخ را به پیش می برد.

مردمان مرفه و پیشرفته برای نخستین بار با انسان های نادار و عقب مانده به درک مشترکی رسیده اند و هر دو دردمند و نگران از خود می پرسند این همه هیاهو از برای چیست ؟ چرا کار به این جا کشیده است؟ غایت زندگی چیست ؟ نیویورکی مرفه و موفقی که تا قبل از 11 سپتامبر آهنگ پرشتاب. زندگی روزانه به او فرصتی برای ایستادن و از دور به خود نگریستن را نمی داده است ، با مشاهده فروریختن دو برج تجارت جهانی در برابر چشمانش که همواره نماد قدرت پایدار تجاری و رهبری اقتصادی جهان بوده است و ناپدیدشدن چند هزار افراد موفق و پرتحرک مانند خودش ، ناگهان مجبور شده با نگاهی تازه و با فاصله و متفاوت به خودش بنگرد و از خود سوال کند ، معنای این زندگی چیست ، این همه تلاش و کوشش که حاصل آن در یک آن به باد می رود ، چه فایده ای دارد ؟ سرنوشت من دست کیست ؟ و سرنوشت من در کجا هدایت می شود ؟ و ناگهان حس می کند دشمنانی دارد ، قوی تر از رهبرانش ، دشمنانی نامریی و ناشناخته که مجبور است آن ها را بشناسد و انگیزه های آن ها را درک کند. ناگهان زندگی رنگی دگر می یابد ، ماجراهای پس از 11 سپتامبر ، در سرزمین‌های پررونق اروپا نیز واکنش مشابهی ایجاد کرده است . حال و هوای دیگری بر زندگی مردمان پرنخوت و آسوده و بی خیال بخش های پیشرفته جهان حاکم شده است. در هر دو بخش، مرفه و نادار ، مردم حساس شده اند به اشتباهاتی که در گذشته روی داده است. ولی رهبران، ترجیح می دهند به راه خود ادامه دهند.

افزون برآن، دستاوردهای انقلاب دیجیتال همراه با پیشرفت های سایر حوزه های علوم و تکنولوژی ، شکاف های تازه ای را پدیده آورده است و بر نابرابری های گذشته عمق بخشیده است . شکاف دیجیتال ، شکاف تکنولوژی ، شکاف دانایی و شکاف ژنتیک باعث شده که یک بخش از جهان به سرعت به پیش برود و بخش دیگر عقب بماند. شاید ریشه اصلی بحران های سیاسی و فرهنگی ? اجتماعی در بروز همین شکاف های روزافزون باشد. بخشی از جهان به دلایل بسیار توانسته است با ایجاد زیرساخت ها ، بنیان ها و ظرفیت های لازم در زمینه علم و تکنولوژی به طور مستمر پیشرفت کند، به گونه ای که سهم عمده را در بازارهای تولید و مصرف تکنولوژی، پیشرفته به خود اختصاص داده و در ضمن از توانایی بالایی برای جذب این پیشرفت ها در حل مسائل و توسعه قابلیت ها و ظرفیت سازی برخوردار شده است. درنتیجه ، سریع تر و بهتر ثروت تولید می کند و دانایی های پیشرفته را در خدمت تولید ثروت به کار گرفته است. به عکس ، باقیمانده جهان نه سهمی دارد از بازارهای خلق علم و تکنولوژی و نه توانایی آن را دارد که دانایی های موجود پیشرفته دیگران را جذب کند و از آن برای حل مسائل و توسعه قابلیت های خود بهره بگیرد. بد نیست در این جا نگاه کوتاهی داشته باشیم به شکاف دیجیتال که موضوع بحث مقاله حاضر است .

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره کیفیت زندگی و انقلاب دیجیتال

دانلود مقاله آناتومی ابدومن (کالبد شناسی شکم)

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله آناتومی ابدومن (کالبد شناسی شکم) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله آناتومی ابدومن (کالبد شناسی شکم)


دانلود مقاله آناتومی ابدومن (کالبد شناسی شکم)

آناتومی شکم

حدود شکم

شکم یا ابدومن بخشی از تنه در زیر دیافراگم می باشد که تا مدخل لگن امتداد دارد .

  • جدار فوقانی شکم سطح تحتانی عضله دیافراگم یا حجاب حاجز می باشد .
  • حد تحتانی شکم سطح قراردادی است که از مدخل لگن عبور می نماید .
  • مدخل لگن : از عقب به جلو شامل اولین مهره ساکرال (خاجی) (1S) که به آن پرومونتوریوم یا دماغه گویند و بالهای ساکروم که زائده عرضی آن هستند و مفصل ساکروایلیاک (خاجی لگنی) دو طرف ، خط قوسی و خط شانه ای که این دو کنار داخلی استخوان هیپ می باشند . بین دو خط قوسی و شانه ای برآمدگی « ایلیوپوبیک » قرار دارد که محل جوش خوردگی این دو استخوان لگن است درانتهای داخلی خط شانه ای به تکمه و ستیغ  و سمفیز پوبیس می رسد . سمفیز پوبیس نوعی مفصل غضروفی است که دارای دیسک می باشد . جدار های قدامی و طرفی و خلفی شکم حاوی عضلات و نیز 5 مهره کمری در خلف می باشد .

 

لایه های جدار شکم

از خارج به داخل (از سطح به عمق) دارای لایه هایی است که بطور کلی عبارتند از :

  • پوست
  • فاسیای سطحی که دو لایه دارد ، لایه سطحی تر را کمپر یا لایه چربی دار و لایه عمقی را فاسیای اسکارپا می نامند که در زیر ناف مشخص تر است .
  • سه طبقه عضلات مایل خارجی ، مایل داخلی و عرضی  شکمی ، ( البته در طرفین خط وسط جلو شکم یک زوج عضلات مستقیم شکم نیز وجود دارد . )
  • فاسیای عمقی جدار شکم یا فاسیای ترنسورسالیس یا عرضی که در محل های مختلف نام های گوناگون دارد. (از جمله فاسیای دیافراگماتیک ، فاسیای ایلیاکا ، لایه قدامی تراکولومبار و فاسیای لگن و ...)
  • بافت همبندی خارج صفاقی
  • صفاق جداری شکم

 

نواحی استخوانی جدار شکم

در بالا و جلو غضروفهای دنده های کاذب و در خلف دنده های 11 و 12 می باشند و در جلو و بالا زائدة خنجری استرنوم لمس می شود . در پایین و جلو سمفیز پوبیس و تکمه پوبیس در خارج آن و خارهای قدامی فوقانی خاصره و ستیغ خاصره ملموس است . مهره های کمری در خلف قرار دارند و خار آنها در پشت قابل لمس است .

                                                                                                                  

مهره کمری نمونه

چهار مهره اول تا چهارم کمری از مهره های تیپیک و مشابه می باشند .

  • جسم مهره : بزرگتر از مهره های سینه ای و پهن و عرض طرفین آنها بیشتر است .ارتفاع بخش قدامی تنه بیشتر از خلف آن است .
  • سوراخ مهره ای: مثلثی است و بزرگتر از مهره های سینه ای می باشد ولی از سوراخ مهره ای گردنی کوچکتر است.
  • پدیکل : کوتاه و قوی است . بریدگی مهره ای تحتانی عمیق تر از فوقانی است .
  • لامینا : کوتاه ، ضخیم و پهن است به طرف خلف و داخل گرایش دارد .
  • خار مهره : چهار ضلعی مستطیل شکل است و به سمت خلف گرایش دارد .
  • زوائد عرضی : نازک بوده و به سمت خارج و خلف امتداد دارد و مشابه (جایگزین) دنده ها در قفسه سینه می باشد .
  • زوائد فرعی (accessory): در بخش تحتانی زائده عرضی واقع شده است که زائده عرضی حقیقی مهره می باشد
  • زوائد مفصلی فوقانی : سطح مفصلی آن به سمت داخل و خلف گرایش دارد ، زائده پستانی یا مامیلاری در کنار خلفی زائده مفصلی فوقانی قرار دارد .
  • زائده مفصلی تحتانی : سطح مفصلی آن به سمت خارج و جلو امتداد دارد .

 

مهره پنجم کمری (5L) : مهره غیر تیپیک است .

  • زائده عرضی : کوتاه تر و ضخیم ، قاعده آنها به پدیکول چسبیده است .
  • خار : کوچک و کوتاه و گرد شده است .
  • جسم مهره : از تمام مهره های دیگر ستون فقرات بزرگتر است .

 

عناصر سطحی و استخوانی جدار شکم

- زائده گزیفوئید : درمحاذات مهره 9T است

- سمفیز پوبیس : درکنار فوقانی پوبیس در پایین خط میانی - قدامی شکم قرار دارد .

- حاشیه های دنده ای: در بخش قدامی- فوقانی و خارجی جدار قدامی شکم قرار دارند . حاشیه دنده ای از غضروف دنده های 7 ، 8 ، 9 ، 10 تشکیل شده اند و حد تحتانی خارجی آن به خط میدآگزیلاری می رسد . سطح افقی که از نوک غضروف دنده 10 می گذرد سطح زیر دنده ای نام دارد که در عقب از مهره 3L عبور می کند .

- ستیغ ایلیاک : از کناره های فوقانی استخوانهای ایلیاک در بخش خارج و خلفی پایین شکم واقع شده و در بالاترین بخش ستیغ ایلیاک در محاذات 3L و در زیر سطح ناف است .

- خار قدامی فوقانی ایلیاک (ASIS) : در امتداد سطح دماغه ساکروم واقع شده است .

- تکمه ستیغ ایلیاک : در فاصله 5 سانتی متری خلف خار قدامی- فوقانی ایلیاک واقع شده و سطح عرضی از تکمه های ایلیاک در خلف از مهره 5L می گذرد و این سطح را ترنس توبرکولار می نامند .

- ناف : در محاذات بین مهره های 3L و 4L می باشد . کمی پایین تر از نقطه میانی خط سفید قرار دارد . (خط سفید ( لیناآلبا ) بافت پیوندی رابط بین زائده خنجری جناغ تا سمفیز پوبیس است . )

 

- سطح ترنس پیلوریک: سطح فرضی و افقی است که در جلو از نوک غضروف دنده های 9 عبور می کند و در خلف از زیر جسم مهره 1L می گذرد . این سطح در فاصله بینابینی بریدگی سوپرااسترنال و سمفیز پوبیس واقع شده است و نیز به اندازه عرض کف دست از زائده گزیفوئید یا خنجری استرنوم پایین تر است و از پیلور معده عبور می کند و نیز در محاذات ناف کلیه ها و فوندوس کیسه صفرا می باشد.

 

- سطح ترنس توبرکولار: از تکمه های ستیغ ایلیاک و در محاذات L5  می باشد .

  • سطح ساب کوستال (زیر دنده ای): از کنار تحتانی دنده 10هر طرف عبور کرده و در محاذات 3L می باشد
  • سطوح قائم: دو عدد بوده ، راست و چپ و هر یک از وسط ترقوه به وسط رباط اینگوینال یا کشاله ران می رسد و خطوط میدکلاویکولار راست و چپ هستند .

 

نواحی 4 گانه یا ربع های شکمی

با یک سطح قائم که همان خط قدامی- میانی است و یک سطح افقی که از ناف عبور می کند . 4 ناحیه یا ربع از نواحی شکمی ایجاد می شود که عبارتند از : فوقانی راست و چپ ، تحتانی راست و چپ

 

نواحی 9 گانه شکمی

بر اساس دو سطح قائم میدکلاویکولار یا لترال (خارجی) و دو سطح افقی ترانس پیلوریک (1L) و ترنس توبرکولار (L5) شکم به 9 ناحیه تقسیم می شود .

1 – ناحیه اپیگاستریک : بین سطوح قائم و بالای سطح ترنس پیلوریک

2 و 3 - ناحیه های هیپوکندریاک راست و چپ : در طرفین ناحیه اپیگاستریک و در پشت غضروف های دنده ای

4 – ناحیه نافی یا اُمبیلیکال : ‌بین دو سطح قائم و دو سطح افقی قرار دارد .

5 و 6 – نواحی لومبار و لترال راست و چپ : در طرفین سطوح قائم و دو طرف ناحیه نافی قرار دارد.

7 – ناحیه هیپوگاستریک : در زیر ناحیه نافی و بالای سمفیز پوبیس

8 و 9 – نواحی اینگوینال یا ایلیاک راست و چپ : در طرفین ناحیه هیپوگاستریک قرار دارد .

 

موقعیت احشای شکمی

  • کبد :‌ در ناحیه هیپوکندریاک راست و اپیگاستر و کمی به هیپوکندریاک چپ می رسد و در زیر زائده خنجری استرنوم با فشار روی عضلات مستقیم شکمی شاید حس شود .
  • کیسه صفرا :‌ به خصوص فوندوس در پشت نوک غضروف دنده 9 راست واقع شده است و این نقطه را مورفی می نامند .
  • طحال :‌ در ربع فوقانی چپ یا در ناحیه هیپوکندریاک چپ واقع شده است و در مجاورت دنده های 9 و 10 و 11 چپ است و عقب تر از خط میدآگزیلاری است .
  • پانکراس : در امتداد و محاذات خط ترنس پیلوریک قرار دارد . سر آن در زیر این سطح و به سمت راست ، و جسم و دم آن در بالای سطح ترنس پیلوریک و به سمت چپ می رود .
  • کلیه ها : ‌هر کلیه هنگام تنفس در حدود cm 3-2 پایین رفته و جابجا می شوند . ناف کلیه در محاذات تقریبی سطح ترنس (1L) پیلوریک است و در حدود چند سانتی متر در خارج سطح قائم میانی است. کلیه ها در خلف، مجاور مهره 12T  تا 3L هستند . البته کلیه راست کمی پایین تر است .
  • معده :‌ دریچه کاردیاک در حدود cm 5-4 در پایین و سمت چپ زائده گزیفوئید واقع شده است . دریچه پیلور در سطح ترانس پیلوریک و کمی به راست خط میانی واقع می شود .
  • روده کوچک :‌ در ناحیه نافی عمدتاً و کمی در ناحیه لومبار راست و چپ و هیپوگاستریک است .
  • سکوم :‌ در ربع راست تحتانی و یا حفره ایلیاک راست واقع می شود .
  • آپاندیس :‌ گاه در حفره لگن و هیپوگاستریک آویزان است و یا اغلب پشت سکوم و اطراف آن است. قاعده آن در تلاقی ثلث خارجی و ( دوسوم ) داخلی خطی است که از خار قدامی – فوقانی خاصره به سوی ناف می رود، قرار دارد و این نقطه را مک بورنی می نامند.

 

لایه های جدار شکم در خط پارامدیان (از جلو به عقب)

  1. پوست
  2. فاسیا کمپر
  3. فاسیا اسکارپا
  4. غلاف قدامی رکتوس
  5. عضله رکتوس ابدومینیس
  6. غلاف خلفی رکتوس
  7. فاسیا ترنسورسالیس
  8. صفاق جداری

 

لایه های جدار شکم در سطح میدکلاویکولار (از جلو به عقب):

  1. پوست
  2. فاسیا کمپر
  3. فاسیا اسکارپا
  4. عضله مایل خارجی
  5. عضله مایل داخلی
  6. عضله عرضی شکمی
  7. فاسیا ترنسورسالیس
  8. صفاق جداری

 

فاسیای سطحی شکم

در زیر سطح ناف فاسیای سطحی جدار شکم شامل یک لایه سطحی تر به نام لایه چربی کمپر و یک لایه عمقی و غشایی به نام اسکارپا می باشد

  • لایه چربی کمپر در امتداد لایه هیپودرم و فاسیای سطحی سایر بخش های بدن است. در ناحیه آلت تناسلی چربی خود را از دست داده و در ناحیه اسکروتوم بنام فاسیای "دارتوس "امتداد پیدا می کند
  • لایه عمقی فاسیای سطحی (اسکارپا)در پرینه یا کف لگن به نام فاسیای کولز (coles) نام می گیرد که در اسکروتوم هم موجود است و در ناحیه پنیس یا آلت تناسلی آن را فاسیای باک (Buck) می نامند اتصالات فاسیای اسکارپا  وکولز به گونه ای است که چنانچه ادرار نشت یافته یا خون در عمق آن جریان یابد نمی تواند به اطراف رکتوم یا به ناحیه ران نفوذ کند زیرا اتصالات اسکارپا در پایین به تکمه پوبیس وتا حدود 10سانتی متر در خارج پوبیس و نیز به جسم پوبیس وکناره های قوس پوبیس و فاسیای کولز به غشای پرینآل می چسبد. در بالای ناف دو لایه سطحی وعمقی فاسیای سطحی شکم به یکدیگر می چسبد .

توجه : یک لایه فاسیای عمقی هم روی عضلات جدار شکم را به تفکیک می پوشاند

 

اعصاب پوستی جدار شکم

- پوست جدار شکم توسط شش عصب بین دنده ای تحتانی و عصب  (1L) عصب داده می شود .

- اعصاب پوستی قدامی شکم در جلو به دو شاخه داخلی و خارجی تقسیم شده و به پوست جلو شکم عصب حسی می دهند . درماتوم ها به ترتیب زیر هستند .

- عصب 7T در اطراف زائده گزیفوئید استرنوم

- عصب 10T در سطح پوست ناف

- عصب 1L در حدود 3 سانتی متری در بالای سمفیز پوبیس

- سایر درماتوم ها با فواصل مناسب در بینابین ترتیب فوق الذکر واقع می شوند .

 

شرایین پوستی جدار شکم

شرایین پوستی قدامی : شاخه هایی از شرایین اپیگاستریک فوقانی و تحتانی می باشند و به همراه اعصاب پوستی هستند و در خلف عضله مستقیم شکمی قرار دارند .

شرایین پوستی خارجی : شاخه هایی از شرایین بین دنده ای تحتانی بوده و به همراه اعصاب پوستی خارجی هستند.

 

وریدهای پوستی جدار شکم

  • وریدها به همراه شرایین بوده و وریدهای سطحی پایین شکم به ورید صافنوس بزرگ در جلو ران می ریزند .
  • چنانچه وریدهای پورتال یا وریدهای اجوف فوقانی و تحتانی مسدود شوند، وریدهای سطحی شکم مسیرهای ارتباطی و جایگزین مناسبی بوده و گشاد می شوند .
  • وریدهای توراکواپیگاستریک رابط ورید صافنوس بزرگ با ورید آگزیلاری می باشند .

 

لنفاتیک سطحی شکم

  • عروق لنفاتیک در بالای ناف به سوی عقده های لنفاوی آگزیلاری به بالا جریان دارند .
  • لنف سطحی شکم در زیر ناف به سوی عقده های لنفاوی اینگوینال سطحی به پایین می روند .

 

عضلات جدار شکم

4 زوج عضله در جدارهای قدامی خارجی شکم موجود است . و عبارتند از عضلات مایل خارجی و داخلی و عرض شکمی و مستقیم شکمی

لیناآلبا یا خط سفید شکمی :‌ در خط میانی - قدامی شکم قرار داشته و از به هم بافته شدن نیام عضلات پهن شکمی ایجاد شده است .

 

عضله مایل خارجی  ( Ext. oblique)

...

 

 

66 صفحه فایل Word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آناتومی ابدومن (کالبد شناسی شکم)