فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد آخرالزمان

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد آخرالزمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد آخرالزمان


تحقیق در مورد آخرالزمان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:41

 

 

 

 

این روایات عهد عتیق و انجیل، شباهت بسیارى با واقعه و نبرد قرقیسیا در روایات شیعى دارد. براى مثال، از امام صادق(علیه السلام) در همین زمینه نقل شده است: "ان لله مائدة بقرقیسیا یطلع مطلع من الماء..." "همانا براى خداوند در قرقیسیا سفره اى است که سروش آسمانى از آن خبر مى دهد، پس ندا مى دهد اى پرندگان و اى درندگان زمین! براى سیر گشتن ازگوشت ستمکاران شتاب کنید." امام باقر(علیه السلام) نیز ضمن تأکید بر شدت واقعه مى فرمایند: "همانا واقعه اى براى فرزندان عباس و مروانى در قرقیسیا روى خواهد داد که نوجوان را پیر مى کند و خداوند هرگونه یارى را از آنان دریغ داشته، به پرندگان آسمان و درندگان زمین الهام مى کند تا از گوشت ستمگران سیر شوند." براساس تحلیل هاى معتقدان نبرد آخرالزمان، 32 جمعیت جهان طى وقایع و حوادث ظهور از بین خواهند رفت. "خداوند مى گوید: "در تمامى زمین دو حصه منقطع شده، خواهند مُرد و حصه سوم در آن باقى خواهد ماند و حصه سوم را از میان آتش خواهم گذرانید و ایشان را مثل قال گذاشتن نقره قال خواهم گذاشت و مثل مصفا ساختن طلا ایشان را مصفا خواهم نمود و اسم مرا خواهند خواند و من ایشان را اجابت نموده، خواهم گفت: ایشان قوم من هستند و ایشان خواهند گفت که یهوه خداى ما مى باشد." این نگاه نیز با روایات اسلامى مطابقت دارد; چرا که از امیرمؤمنان(علیه السلام) در این باره نقل شده است: "لا یخرج المهدى حتى یقتل ثلث و یموت ثلث و یبقى ثلث."; مهدى زمانى خروج خواهد نمود که31 کشته مى شوند، 31 مى میرند و31 باقى مى مانند. روایتى دیگر از امام صادق(علیه السلام)نیز بر همین مضامین تأکید دارد.
مجموع این روایات توراتى و انجیلى، دستاویزى قابل اعتنا به دست هزاره گرایان مسیحى و پیروان تندرو مشیت الهى داده است. البته، لازم به یادآورى است که پیروان این نظریه حتى به متحدان یهودى خود نیز رحم نمى کنند و ضمن آن که معتقدند میلیون ها نفر از یهودیان در این جنگ کشته مى شوند. آینده عده باقى مانده را نیز چنین ترسیم مى کنند: "پس از نبردهاى مجدون، تنها صد و چهل و چهار هزار نفر یهودى زنده خواهند ماند; و همه آنان اعم از مرد، زن و کودک، در برابر مسیح سجده خواهند کرد و به عنوان مسیحیان نوآیین، خود به تبلیغ کلام مسیح خواهند پرداخت." با وجود اصرار معتقدان به نبرد آخرالزمان بر واژه هاى مجدون، این کلمه تنها یک بار در انجیل مطرح شده است. با این حال، این تفسیر جنگ طلبانه در جوامع مسیحى به شدت بازتاب یافته است، به گونه اى که در سال 1985 م. این گونه تفسیرها، که در قالب برنامه هاى تلویزیونى ارائه مى شد، تنها در امریکا حدود شصت میلیون مخاطب را به خود جذب نموده بود. همچنین فروش کتاب، "مرحوم سیاره بزرگ زمین" که در همین رابطه نوشته شده بود، به مرز هجده میلیون نسخه رسید و در سراسر دهه هفتاد پرفروش ترین کتاب پس از انجیل به شمار مى رفت. هم اکنون امریکاییان به بیش از هزار و چهارصد ایستگاه رادیویى، که برنامه هاى مذهبى پخش مى کنند، گوش فرا مى دهند و هشتاد هزار کشیش بنیادگراى پروتستان روزانه از چهارصد ایستگاه رادیویى به تبلیغ مرام و مکتب خویش مى پردازند. اکثریت آن ها را هواخواهان مشیت الهى (نبرد پیروزمند مسیحیان در آخرالزمان) تشکیل مى دهند. این مبلغان جنگ، که بیش تر درباره حمایت خداوند از مسیحیان و عظمت و آینده درخشان ایشان سخن مى گویند، با استفاده از شبکه هاى تلویزیونى خویش هم اکنون حدود شصت کشور را تحت پوشش برنامه هاى خود قرار داده اند.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آخرالزمان

پایان نامه آرماگدون گرایی و تأثیر آن بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا

اختصاصی از فی ژوو پایان نامه آرماگدون گرایی و تأثیر آن بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه آرماگدون گرایی و تأثیر آن بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا


پایان  نامه آرماگدون گرایی و تأثیر آن بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا

تعداد صفحات :147

 

 

 

 

 

 

 

 

فهرست

عنوان                                                                                               صفحه

مقدمه......................................................................................................... 1

ـ فصل اول

سیری در تاریخ؛ آرماگدون‌گراها کیستند و چه می‌گویند..................... 4

انحراف در مسیحیت و بازگشت به آموزه‌های یهود............................... 11

پیوریتن‌ها و نفوذ یهودیت در امریکا....................................................... 18

شکل‌گیری جریان مسیحیت صهیونیستی در امریکا................................ 23

آرماگدون چیست؟................................................................................... 26

منابع فصل اول........................................................................................ 40

ـ فصل دوم

خاستگاه‌های قدرت یهودیان در امریکا.................................................. 44

خاستگاه اول: ویژگی‌های جامعه یهود.................................................... 46

خاستگاه دوم: لابی یهودیان.................................................................... 52

خاستگاه سوم: حضور در قوای مقننه و مجریه امریکا.......................... 57

خاستگاه چهارم: رسانه‌ها....................................................................... 62

تلویزیون و رادیوی امریکا و نفوذ یهودیان......................................................................... 63

مطبوعات امریکا و نفوذ یهودیان............................................................................................. 65

سینمای جهان و نفوذ یهودیان................................................................................................. 69

منابع فصل دوم....................................................................................... 84

ـ فصل سوم

تاثیر آرماگدون‌گرایی بر سیاست خارجی امریکا................................. 87

دلایل استراتژیک حمایت امریکا از اسرائیل ............................................ 90

بررسی تاریخی روابط آمریکا و اسرائیل................................................ 91

دوران جرج بوش پسر، 11 سپتامبر و رابطه با اسرائیل...................... 102

آینده روابط امریکا و اسرائیل............................................................... 109

خوب در مقابل شیطان.......................................................................... 114

جنگ عراق و ایده آرماگدون................................................................. 118

منابع فصل سوم.................................................................................... 122

ـ فصل چهارم

تاثر آموزه‌های دینی مسیحیان صهیونیست بر جریان نظریه‌پردازی در دانشگاهها  124

آراء فرانسیس فوکویاما........................................................................ 127

فوکویاما و تعبیر اسلام فاشیستی......................................................... 131

آراء ساموئل هانتینگتون........................................................................ 136

برخورد تمدن‌ها و ساموئل هانتینگتون................................................. 141

منابع فصل چهارم................................................................................. 146

نتیجه‌گیری............................................................................................. 147


فصل اول: سیری در تاریخ؛

آرماگدون گراها کیستند و چه می‌گویند؟


برای ترسیم مسیر مطالعاتی موضوع تحقیق لازم است ابتدا از ریشه بحث که ایده «صهیونیسم» است آغاز کنیم.

«صهیونیسم» اندیشه‌ای سیاسی است که معتقد است در کتاب عهد عتیق (تورات) به یهودیان وعده داده شده به ارض موعود که خداوند به ابراهیم و اخلافش وعده داده بازخواهند گشت. براساس این ایده در کتاب مقدس یهودیان محدوده این سرزمین از نیل تا فرات مشخص شده است. در متنی منسوب به ارمیای نبی آمده است «سرانجام روزی اسرائیلی‌های پراکنده در جهان دوباره در این سرزمین جمع خواهند شد. آنها دوباره خواهند آمد و بر فراز ارتفاعات صهیون آواز خواهند خواند.» (1)

جنبش صهیونیستی در واقع حرکتی مستقل و متکی به خود نبود؛ بلکه همزمان با رشد رقابت‌های استعماری و امپریالیستی در اروپا به وجود آمد. اندیشه صهیونیسم صهیونیستی، یعنی بازگشت به فلسطین و تأسیس حکومت اسرائیل، در اصل از سوی قدرت‌های استعماری رقیب در اروپا مطرح شد و بعدها بورژوازی یهود نیز برای دستیابی به اهداف خود، با سرمایه داری اروپا همدست شد و حرکت صهیونیستی را بنا نهاد. واژه «صهیونیسم» نخستین بار از سوی «ناتان بیرن بام»، یک یهودی اتریشی، در مقاله‌ای که در سال 1886 انتشار یافت، مطرح شد. او مفهوم این واژه را «استقرار دوباره ملت یهود در خاک فلسطین معنا کرده است. (2)

اندیشه تأسیس دولتی برای قوم یهود، سابقه‌ای استعماری دارد و به زمان «ناپلئون بناپارت» باز می‌گردد. او در سال 1799 با صدور فرمانی از یهودیان خواست تا تحت لوای وی جمع شوند و در مقابل به آنها وعده داد تا سرزمین مقدسی را در اختیار آنان قرار دهد و عظمت و شکوه اورشلیم باستانی را زنده کند. (3)

در این زمینه اعضای مجمع بزرگ پاریس می‌گویند:

«بناپارت در اندیشه حضور و نجات سیاسی یهودیان در سرزمین مصر یا کرانه‌های رود اردن بوده است. ما در این مورد هیچ تردیدی نداریم، .‌.‌. این مرد بزرگ، اندیشه استقرار دوباره یهودیان را در فلسطین در سر می‌پروراند و بازگرداندن یهودیان به فلسطین، جزئی از طرح‌های وی را در قبال مصر ـ که وی هرگز از آن دست برنداشت ـ تشکیل می‌داده است.» (4)

اما تسلط ناپلئون بر منطقه، بیش از سه سال طول نکشید و با شکست فرانسه از انگلیس، نیروهای انگلیسی جایگزین نیروهای فرانسوی شدند. سیاست انگلیس این بود که با سیطره بی رقیب ناوگان خود بر آب‌های منطقه و از راه حفظ امپراطوری عثمانی به عنوان سدی در برابر طمع کشورهای دیگر اروپا، منطقه را برای خود حفظ کند. در همین راستا انگلیس، نخستین کنسولگری غرب را در سال 1839م. در قدس بنا نهاد و بیشتر فعالیت آن را به حمایت از یهودیان مهاجر اختصاص داد. (5)

تعداد یهودیان مهاجر در فلسطین در ابتدا 9700 نفر بود که در شهرهای قدس و جلیل و صفدو طبریه ساکن بودند. هدف انگلیس این بود که یهودیان مهاجر بیشتری را به فلسطین بیاورد. این مقاصد در نامه «پالمرستون»[1]، نخست وزیر انگلیس به سفیر این کشور در استانبول آشکارا بیان شده است. در این نامه او پس از بر شمردن منافع سیاسی و مادی مهاجرت صهیونیستی به فلسطین به سلطان عثمانی می‌گوید: «بازگشت ملت یهود به فلسطین به دعوت سلطان عثمانی و با حمایت او، نقشه‌های شیطان محمد علی ]پادشاه مصر[ و جانشینانش را نقش بر آب خواهد کرد».(6) در اوت 1840، روزنامه «تایمز» چاپ لندن مقاله‌ای با عنوان «سوریه، بازگرداندن یهودیان» انتشار داد که قسمتی از مقاله به شرح ذیل بود:

«پیشنهاد استقرار یهودیان در سرزمین آبا و اجدادی خود، تحت حمایت پنج قدرت بزرگ، اینک مسأله‌ای ذهنی و خیالی نیست، بلکه از نظر سیاسی موضوعی درخور اعتنا است». (7)

با همة این تلاش‌ها، «پالمرستون» موفق نشد نظر یهودیان را برای مهاجرت به فلسطین جلب کند. دوران پالمرستون (52ـ1837)، یکی از پر رونق‌ترین ادوار رشد افکار و اندیشه‌های بازگشت یهودیان به فلسطین بود. (8) بعدها در زمان «دیزرائیلی»[2]، نخست‌وزیر وقت انگلیس، بین سالهای 1880ـ1868 این مسأله دوباره زنده شد. او برای بازگرداندن یهودیان به سرزمین باستانی فلسطین تلاش زیادی کرد و صهیونیست‌ها او را بزرگترین نماینده جنبش خود می‌دانند. در دهه نود قرن نوزدهم «سرهنگ گلداسمیت»[3]، در انگلیس یک ارگان نظامی برای تأمین امنیت مستعمره‌های یهودی در فلسطین ارائه داد. او که رهبر «عشاق صهیون» انگلیس و اروپای غربی بود اعتقاد داشت که مسأله یهود هرگز حل نخواهد شد، مگر در صورت تأسیس یک کشور یهودی در سرزمین فلسطین. (9)

با این همه از نظر تاریخی می‌توان پیدایش صهیونیسم سیاسی را با انتشار کتاب «دولت یهودیان» اثر «تئودورهرتصل» اتریشی در 1896م. همزمان دانست. هرتصل می‌کوشید تا به رهبران اروپا بقبولاند که صهیونیسم در خدمت منافع آنها در خاورمیانه خواهد بود، هرتصل می‌گفت: «ما می‌توانیم بخشی از دیوار دفاعی اروپا در برابر آسیا باشیم، ما پاسدار تمدن در برابر بربریت خواهیم بود.»(10)

هرتصل پس از آن با بریتانیا وارد گفتگو شد. زیرا معتقد بود که بریتانیا «نخستین کشوری است که نیاز به توسعه استعماری را دریافته است.» براساس گفته هرتصل «مرام صهیونیسم که مرامی استعماری است، قاعدتاً در انگلستان به سهولت و سرعت می‌تواند دریافت شود».(11)

در سال 1902م. هرتصل با «سیسیل رودز[4]» که چندی پس از آن سرزمین رودزیا را به استعمار خود در آورده بود، وارد گفتگو شد. هرتصل در نامه‌ای به «رودز» نوشت، «از شما دعوت می‌کنم. که در ساختن تاریخ کمک کنید. این مسأله مربوط به آفریقا نیست؛ بلکه مربوط به بخشی از آسیای صغیر است. این امر به مردان انگلیسی ارتباطی ندارد، بلکه مربوط به یهودیان است.» (12)

شیوه صهیونیسم در زمان «هرتصل» و «وایزمن» دارای صفات ویژه‌ای بود که برجسته‌ترین آن «مرحله‌ای بودن» است. این صفت در سیاست گام به گام به سوی فلسطین نمایان است؛ یعنی اشغال آن از سوی نیروی نظامی با همکاری استعمار و تلاش در جهت سیطره اقتصادی بر مقدرات کشور و سپس مقابله با هرگونه اعتراض به وسیله نیروی مسلح.(13)

کنگره نخست صهیونیسم که در 29 اوت 1897م. در شهر «بابل» سوئیس تشکیل شد، هدف صهیونیسم را به قرار ذیل تعیین کرد:

«هدف صهیونیسم، ایجاد موطنی برای مردم یهود در فلسطین و تضمین آن از سوی قوانین بین‌المللی است.» (14) کنگره صهیونیست‌ها تحقق این هدف را در گرو اجرای تدابیر ذیل می‌داند:

1ـ گسترش مناسب مهاجرنشین‌های یهودی در فلسطین، از سوی کشاورزان و کارگران صنعتی.

2ـ سازماندهی و ایجاد وحدت بین تمامی یهودیان از راه مؤسسات مناسب محلی و بین‌المللی و براساس قوانین کشورهای گوناگون.

3ـ تقویت و پرورش احساسات و آگاهی یهودیان.

4ـ در صورت لزوم برداشتن گام‌های مقدماتی در جهت کسب موافقت و رضایت حکومت‌ها برای دستیابی به هدف صهیونیسم. (15)

مسلم است که تحقق این اهداف بلندپروازانه بدون فراهم بودن بستر مناسبی در جامعه استعماری امکانپذیر نبود. انحراف مسیحیت و ظهور گرایش‌های یهودی در آن، این بستر را برای رشد صهیونیسم فراهم کرده بود. به طوری که این انحراف بعدها یعنی در اواخر قرن نوزدهم و به ویژه در قرن بیستم به شکل‌گیری طیف فکری با نفوذی در آمریکا و اروپا تبدیل شد که از آن تحت عنوان «مسیحیت صهیونیست» یا «صهیونیست‌های مسیحی» یاد می‌شود.

با این توضیح در اینجا به نحوه شکل‌گیری این انحراف، رهبران آن و تفکر این گروه می‌پردازیم:

 

انحراف در مسیحیت و بازگشت به آموزه های یهود:

در اواخر قرون وسطی و حاکمیت بلامنازع کلیسای کاتولیک بر جوامع اروپایی، ایده‌ای نوین تحت تأثیر کتاب عهده عتیق (تورات) نضج گرفت و بسیاری از تفکرات حاکم بر جامعه را به چالش طلبید، این ایده مذهبی که به پروتستانیزم معروف شد بنیانگذار تفکری در جوامع اروپایی گردید که بعدها رنسانس و انقلاب سرمایه‌داری را در پی داشت. در مذهب جدید پروتستانیزم، اقتدار سیاسی از اقتدار الهی منفک شد و حق تعیین سرنوشت سیاسی و اجتماعی جامعه بر پایه آموزه‌های دینی منسوخ گردید. این ایده که بهشت زمینی را در برابر بهشت اخروی سرلوحه آموزه‌های خود معرفی می‌کرد از ادبیات و فلسفه یهودی تأثیر پذیرفته بود. به طوری که به این حرکت اصلاحی به عنوان «یهودی‌گری» نگاه می‌شد. «مارتین لوتر» مهم‌ترین رهبر و پیشوای پروتستانیزم به شمار می‌رود که نقش مهمی در انحراف مسیحیت داشت. او به طور عمیق دین عبرانی را مورد مطالعه قرار داد و زبان عبری را آموخت، به طوریکه از جانب کلیسای کاتولیک به کفر متهم گردید. او در جایی می‌گوید: «آنهایی که می‌خواهند مرا کافر بنامند بهتر است که یک یهودی بنامند.» او بر ایده جدید خود به حدی اصرار می‌ورزید که عنوان یکی از کتاب‌های خود را «مسیح یک یهودی زاده شد» نامید. این کشیش آلمانی، پیش از آنکه پا به سی‌سالگی بگذارد به همه آئین‌های مربوط به سلسله مراتب کلیسا پشت پا زد و به این ترتیب زمینه را برای ایجاد تحول مذهب پروتستان، که بخش بزرگی از اروپا را فرا گرفت، آماده ساخت. او که در سال 1483 در آلمان به دنیا آمد، تحت حمایت حکمران ساکسونی نظرات خود را استوارتر علیه کلیسا بیان می‌کرد. لوترسه رساله نوشته و در آنها به دستگاه پاپ تاخت. به اعتقاد او هرکس حق دارد انجیل را با عقل سلیم خود تفسیر کند. یک قرن پیش از او، «جان هوس» بر سر اینگونه اعتقادات، جان خود را گذاشته بود. اما لوتر تکفیر پاپ را جدی نگرفت، بلکه او را دلیرتر گردانید. تا اینکه تکفیر نامه را پیش جمع سوزاند. در سال 1530 همه مردم آلمان به او گرویده بودند. لوتر خود «عهد عتیق» و «عهد جدید» را ترجمه کرد و آئین‌نامه جدیدی برای تشریفات مذهبی وضع نمود. (16)

از نقاط مشترک پروتستانیزم و یهودیت می‌توان به این چند نکته اشاره کرد:

1ـ در عهد عتیق یک نمونه هم از ایمان به آخرت (آخرت گرایی) وجود ندارد. باور به جهنم و بهشت وجود ندارد. «هرچه هست» در همین دنیاست. بهشت در دنیا ـ و همواره با آمدن مسیح ـ بر پا خواهد گردید.

2ـ کلیسای کاتولیک براساس تفسیر آیه 35 از بخش ششم انجیل لوتا (ترجمه این آیه چنین است: اما شما، دشمنانتان را دوست بدارید و به ایشان خوبی کنید! قرض بدهید و نگران پس گرفتن نباشد، در این صورت پاداش آسمانی شما بزرگ خواهد بود، زیرا همچون فرزندان خدا رفتار کرده‌اید، چون خدا نیز نسبت به حق ناشناسان و بدکاران مهربان است) سود و ربا را «حرام» شمرده و آن را ممنوع کرده است. اما در عهده عتیق (تورات) سود و ربا ممنوع نیست، بلکه مورد تشویق هم قرار می‌گیرد. معماران پروتستانیزم نیز تحت تأثیر عهد عتیق ممنوعیت ربا و سود را لغو کردند. کالوین، یکی دیگر از رهبران پروتستانیزم در کتاب خود موسوم به «سود و ربا» این آیه را چنین تفسیر می‌کند: «در اینجا هیچ دلیلی در مذمت رباخواری و سود وجود ندارد.» (17)

پروتستان تمدنی را پایه ریزی کرد که رویکرد کاملاً دنیوی، پوزیتویستی و مادی داشت. پروتستانیزم این باور را که دنیا گذراست و بی‌ارزش حذف کرد و به جای آن «پاینده بودن، ابدی بودن و بی‌نهایت ارزشمند بودن دنیا» را ترویج داد.

«مارتین لوتر» به عنوان پیشوای بزرگ پروتستانیزم «یهود را قوم برگزیده خداوند نامید و در این باره گفت: یهودیان خویشاوندان خداوند ما (عیسی مسیح) هستند، برادران و پسرعموهای اویند، روی سخنم با کاتولیک‌هاست، اگر از اینکه مرا کافر بنامند خسته شده‌اند، بهتر است مرا یهود بخوانند».(18)

«دانشنامه یهود» درباره این مسأله می‌نویسد: «لوتر ضمن طرح اینکه یهودیان جهت رسانیدن پیام خداوند به تمامی جهانیان انتخاب شده‌اند، آنها را مورد ستایش قرار می‌دهد. او می‌گوید که یهودیان حامل برترین خون‌ها در رگهای خود هستند. روح القدس به واسطه آنها کتاب مقدس را به اقصی نقاط دنیا برد. آنها فرزندان خدایند. ما در مقایسه با آنها بیگانه‌ایم. همان‌طور که در داستان «زن کنعانی» آورده شده است ما همچون سگانی هستیم که از خرده نان‌های بر زمین ریخته اربابان خود ارتزاق می‌کنیم.» (19)

«آبراهام ب الیزرهالوی»[5]، یکی از خاخام‌های یهودی درباره لوتر گفته است: لوتر در پنهان یهودی بود و تلاش می‌کرد تا مسیحیان را آرام آرام به (سمت) یهودیت متمایل کند.» (20)

بنابراین از نظر بسیاری از محققان بدعت‌های مارتین لوتر اقدامی در راستای بازگشت به یهود بوده است. دانشنامه یهودی درباره لوتر می‌گوید «یهودیان مارتین لوتر را به عنوان فردی دیدند که ضمن ایجاد انعطاف در مسیحیان برای رویگردانیدن از اندیشه های نادرست خویش، آنها را نجات داده و در راستای آمدن مسیح راه را پیراست.»(21)

روژه گارودی در بررسی اندیشه‌های لوتر یکی از انحرافات دین مسیحیت را «تسلیم محض در مقابل حاکمان» معرفی می‌کند. او می‌گوید «پاولس قدیس»[6] ایده را از یهودیت وارد مسیحیت کرد و توسط لوتر نهادینه شد. پاولس می‌گفت که ایستادگی ولو در مقابل حکام جورهم که باشد نادرست است. روژه گارودی معتقد است این سخنان پاولس عامل نهادینه شدن استعمار بوده است.

او می‌گوید که لوتر این سخنان را نهادینه کرد. لوترمی‌گفت تمامی قوانین از جانب خداوند صادر می‌شود وهرگونه مخالفت با هرگونه نظامی را هر قدر هم که انحرافی باشد عصیان و شورش علیه خداوند عنوان می‌نمود. (22)

البته باید گفت، لوتر بر عقاید خود در باب یهودیان باقی نماند و پس از آن از گردن نهادن یهودیان به آیین «مسیحیت جدید» ناامید شد، بار دیگر تسلیم درون مایه‌های تفکر سنتی مسیحیت درباره یهودیان شد و نظرش را در مورد آنان تغییر داد. لوتر در کتابی با عنوان «درباره یهود و دروغ‌هایش» این تغییر دیدگاه خود را آشکار ساخت. با این وجود همان رویکرد اولیه لوتر شکاف بزرگی را به نفع یهود در مسیحیت ایجاد کرد که این شکاف تا کنون بر جای مانده است. این دو دیدگاه متضاد لوتر باعث شد دو جبهه کاملاً مخالف میان پیروان آنها در مسیحیت ایجاد شود.

«جان کالوین»[7] یکی دیگر از رهبران پروتستانیزم است که نقش مهمی در انحراف مسیحیت داشت.

اندیشه‌های پروتستان توسط جان کالوین در انگلیس گسترش یافت و شکل افراطی آن در بین پیوریتان‌های انگلیسی که بعدها بسیاری از آنها به آمریکا رفتند توسعه پیدا کرد.

جان کالوین همچون لوتر در بسط اندیشه‌های اصلاح گری مذهبی به ویژه در اروپای غربی و شمال آمریکا نقش اساسی داشت. او در سال 1509 در فرانسه متولد شد و در سال 1536 در سن 27 سالگی معروفترین اثر خود «ساختار دین مسیحیت»[8] را به چاپ رساند. این کتاب عقاید اصلی پروتستان را خلاصه کرده و او را به شهرت رساند. او در شهر ژنو اقامت گزید و به یک رهبر با نفوذ سیاسی و مذهبی تبدیل شد. به طوری که ژنو برای مدتی «رم پروتستان» خوانده می‌شد. شمال آلمان و منطقه اسکاندیناوی غالباً پیرولوتر شدند و سوئیس و هلند کالوینیست شدند. «پروسیباتیربان‌ها» در اسکاتلند پیروکالوین بودند. همچنین هوگونت‌ها در فرانسه و پیوریتان‌ها در انگلیس از او پیروی می‌کردند.(23)

نفوذ کالوینسیم در انگلیس در دهه‌های بعدی به شکل‌گیری گروه با نفوذی در جامعه انگلیس منجر شد که به «پیوریتن‌ها» شهرت یافتند. در دایره المعارف یهود، پیوریتانیزم چنین معرفی شده است: «پیوریتانیزم که ساختار هنجارهای اخلاقی آن تماماً منطبق با تورات است، به عنوان یهودیگری انگلیسی نامیده می‌شود.» (24)

 


[1] Palmerston

[2] Disraeli

[3] Goldsmit

[4] Cecil Rolodes

[5] Abraham B. Elizer Ha-levi

[6] Paulus

[7] John coalvin

[8] Institutes of the christianity


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه آرماگدون گرایی و تأثیر آن بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا