فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد آموزه هایی از رباتیک

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد آموزه هایی از رباتیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد آموزه هایی از رباتیک


تحقیق در مورد آموزه هایی از رباتیک

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 75
فهرست مطالب:

ربات چیست؟

علم رباتیک از سه شاخه اصلی تشکیل شده است:

ربات‌ها چه کارهایی انجام می‌دهند؟

 ربات‌ها از چه ساخته می‌شوند؟

ربات یک ماشین الکترومکانیکی هوشمند است با خصوصیات زیر:

 اجزای یک ربات با دیدی ریزتر :

مزایای رباتها:

معایب رباتها:

انواع ربات ها

رباتهای متحرک به دسته های زیر تقسیم بندی می شوند:

کاربرد رباتها

ربات پذیرش

مکاترونیک

  1. 3.1 کنترل
  2. 3.2 محرک ها

بخشهای مکانیکی یک ربات ساده

بخش مکانیکی موتور ها

 هنگام انتخاب موتور باید به چه چیز هایی توجه داشت:

 در یک دسته بندی کلی موتورها به انواع زیر تقسیم میشوند:

 راه اندازی موتور پله‌ای :

تعریف سنسور :

کاربرد سنسورهای Ultrasonic در رباتیک

سنسور رنگ:

 

ربات چیست؟
ربات یک ماشین هوشمند است که قادر است در شرایط خاصی که در آن قرار می گیرد، کار تعریف شده ای را انجام دهد و همچنین قابلیت تصمیم گیری در شرایط مختلف را نیز ممکن است داشته باشد. با این تعریف می توان گفت ربات ها برای کارهای مختلفی می توانند تعریف و ساخته شوند.مانند کارهایی که انجام آن برای انسان غیرممکن یا دشوار باشد.
برای مثال در قسمت مونتاژ یک  کارخانه اتومبیل سازی، قسمتی هست که چرخ زاپاس ماشین را در صندوق عقب قرار می دهند، اگر یک انسان این کار را انجام دهد خیلی زود دچار ناراحتی هایی مثل کمر درد و ...می شود، اما می توان از یک ربات الکترومکانیکی برای این کار استفاده کرد و یا برای جوشکاری و سایر کارهای دشوار کارخانجات هم همینطور.
و یا ربات هایی که برای اکتشاف در سایر سیارات به کار میروند هم از انواع ربات هایی هستند که در جاهایی که حضور انسان غیرممکن است استفاده می شوند.

کلمه ربات توسط Karel Capek  نویسنده نمایشنامه R.U.R  (روبات‌های

جهانی روسیه) در سال 1921 ابداع شد. ریشه این کلمه، کلمه چک اسلواکی(robotnic) به معنی کارگر می‌باشد.

در نمایشنامه وی نمونه ماشین، بعد از انسان بدون دارا بودن نقاط ضعف معمولی او، بیشترین قدرت را داشت و در پایان نمایش این ماشین برای مبارزه علیه سازندگان خود استفاده شد.
البته پیش از آن یونانیان مجسمه متحرکی ساخته بودند که نمونه اولیه چیزی بوده که ما امروزه ربات می‌نامیم.
امروزه معمولاً کلمه ربات به معنی هر ماشین ساخت بشر که بتواند کار یا عملی که به‌طور طبیعی توسط انسان انجام می‌شود را انجام دهد، استفاده می‌شود.

بیشتر ربات‌ها امروزه در کارخانه‌ها برای ساخت محصولاتی مانند اتومبیل؛ الکترونیک و همچنین برای اکتشافات زیرآب یا در سیارات دیگر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

رُبات یا روبوت وسیله‌ای مکانیکی جهت انجام وظایف مختلف است. یک ماشین که می‌تواند برای عمل به دستورات مختلف برنامه‌ریزی گردد و یا یک سری اعمال ویژه انجام دهد. مخصوصا آن دسته از کارها که فراتر از حد توانایی‌های طبیعی بشر باشند. این ماشینهای مکانیکی برای بهتر به انجام رساندن اعمالی از قبیل احساس کردن درک نمودن و جابجایی اشیا یا اعمال تکراری شبیه جوشکاری تولید می‌شوند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آموزه هایی از رباتیک

پایان نامه بررسی جهانی بودن تربیت با استفاده از آموزه های اسلام

اختصاصی از فی ژوو پایان نامه بررسی جهانی بودن تربیت با استفاده از آموزه های اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی جهانی بودن تربیت با استفاده از آموزه های اسلام


پایان نامه  بررسی جهانی بودن تربیت با استفاده از آموزه های اسلام

 

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 345 صفحه می باشد.

 

فهرست
فصل اول ۱
کلیات طرح ۱
۱-۱مقدمه ۲
۱-۲بیان مسأله ۴
۱-۳ اهداف تحقیق ۹
۱-۴ ضرورت و اهمیت تحقیق ۱۰
۱-۵ سؤالات پژوهش ۱۱
فصل دوم ۱۲
مطالعات نظری ۱۲
۲-۱ مبانی نظری تحقیق ۱۳
بررسی مفهومی ۱۳
الف- تربیت ۱۳
تربیت از دیدگاه فلاسفه و علمای اخلاق ۱۳
تربیت از نظر روانشناسان ۱۴
تربیت ازنظرجامعه شناسان ۱۴
تربیت از نظر دیگر دانشمندان (رشته های دیگر علوم) ۱۴
تربیت از دیدگاه اسلام ۱۵
ب-تربیت اسلامی ۱۶
ج- اسلام ۱۹
معنا و مفهوم اسلام با توجه به آیات قران ۲۰
مشخصات اسلام ۲۳
د- انسان ۳۱
ارزش های انسان ۳۳
ضد ارزش ها ۳۷
میدان آزادی و ارادة انسان ۳۸
طغیان انسان علیه محدودیت ها ۳۹
ه- تربیت جهانی ۴۰
۲-۲ پیشینه تحقیق ۴۰
۲-۲-۱ کتاب های تربیتی: ۴۱
۲-۲-۱-۱ تعلیم و تربیت اسلامی، علی شریعتمداری، سال ۴۱
۲-۲-۱-۲ نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، خسرو باقری، ۱۳۸۲ ۴۲
۲-۲-۱-۳ روش تربیتی اسلامی، محمد قطب، ۱۳۵۲ ۴۳
۲-۲-۱-۴ تعلیم وتربیت دراسلام ،مرتضی مطهری،۱۳۷۴ ۴۴
۲-۲-۲-۱ اسلام و تربیت جهانگرا، زهرا سائوبه،۱۳۸۱ ۴۷
۲-۲-۲-۲ ثمره تعلیم و تربیت در قران کریم، ۴۹
فصل سوم ۵۲
روش شناسی تحقیق ۵۲
۳-۱ طرح تحقیق ۵۳
۳-۲ روش تحقیق ۵۳
۳-۳ جامعه و نمونه آماری ۵۳
۳-۴ ابزار اندازه گیری ۵۴
۳-۵ روش انجام تحقیق ۵۴
فصل چهارم ۵۶
تجزیه وتحلیل یافته های تحقیق ۵۶
مقدمه ۵۷
۴-۱ فردی ۵۷
۴-۱-۱ جسم ۵۷
یک دستور مهم بهداشتی ۵۹
غذای حرام و فلسفة آن ۶۰
ضرر به خویشتن ۶۳
پاکیزگی ۶۳
مسواک زدن ۶۴
عطر ۶۵
ورزش ۶۵
۴-۱-۲ روان ۶۶
ویژگیهای روح در قرآن مجید ۶۶
اراده ۶۷
تغییرات هنگام سختی‌ها ۶۸
الهامات ووحی ۶۸
۴-۱-۳ ذهن ۷۰
افعال عقل ۷۰
ارزش خرد در میزان قران ۷۲
مقام عقل در روایات اسلامی ۷۶
۴-۱-۴ بعد عاطفی ۷۷
محبت ۷۷
ملاک ها و ضوابط محبت ۷۸
دین و محبت ۷۹
سفارش به محبت در روایات اسلامی ۷۹
۴-۱-۵ جنبه های عالی رشد ۸۰
۴-۱-۵-۱ زیبا دوستی ۸۰
۴-۱-۵-۲ حقیقت جویی ۸۲
۴-۲ اجتماعی ۸۳
۴-۲-۱ خانواده ۸۳
تأکید بر ازدواج در اسلام ۸۳
۴-۲-۲ نیکی به پدر و مادر ۸۵
روایات ۸۹
۴-۲-۳ احسان و تفقد و رسیدگی به همه مردم ۹۱
۴-۲-۴ حسن خلق ۹۶
خوش رویی، خوش خویی ۹۷
خوشرویی در مواجهه با افراد ۱۰۰
خوشگویی ۱۰۳
۴-۲-۵ صبر ۱۰۵
۴-۲-۶ فرو بردن خشم ۱۱۰
۴-۲-۷ آداب عمومی یا آداب معاشرت ۱۱۳
۴-۲-۷-۱- آداب ورود به خانه ها؛ ۱۱۳
۴-۲-۷-۲- سلام ؛ ۱۱۷
سلام و تحیت در روایات ۱۱۹
۴-۲-۷-۳- آداب مجالس ۱۲۰
۴-۲-۷-۴- راه رفتن با تواضع ۱۲۱
۴-۲-۸ حیات اجتماعی وروابط انسانهاذیل عدالت ۱۲۳
عدالت یک رکن مهم اسلام ۱۳۳
۴-۲-۹ ادای حقوق دیگران ۱۳۴
۴-۲-۹-۱ امانتداری ۱۳۴
۴-۲-۹-۲ وفای به عهد ۱۳۷
وفای به عهد در روایات اسلامی ۱۳۸
۴-۲-۱۰- نظارت اجتماعی ۱۳۹
آیا امر به معروف موجب سلب آزادی است؟ ۱۴۷
امر به معروف و نهی از منکر از خشونت جداست. ۱۴۸
۴-۲-۱۱ احترام به حقوق بشر ۱۴۹
۴-۲-۱۲ امنیت کامل و همه جانبه اجتماعی ۱۵۸
جمع بندی نکات با توجه به روایات ۱۶۱
۴-۳ فرهنگی ۱۶۴
۴-۳-۱ علوم و اهمیت آن ۱۶۴
اهمیت علم، منحصر به علوم دینی نیست ۱۶۹
فراگیری علوم مفید در روایات اسلامی ۱۷۲
مقام علماء و جایگاه معلم ۱۷۶
۴-۳-۲ افکار ۱۷۹
عدم تکیه بر اخبار غیر موثق یا اخبار فاسقان ۱۸۲
مذمت تقلید کورکورانه در تربیت اسلام ۱۸۲
۴-۳-۳ منطق آزاداندیشی اسلام ۱۸۴
۴-۳-۴ برخورد منطقی با همه مخالفان ۱۸۶
۴-۳-۵ هنر و ادبیات ۱۸۸
شعر و شاعری در اسلام ۱۸۹
موسیقی ۱۸۹
فلسفه تحریم غنا ۱۹۰
۴-۳-۶ داستان ۱۹۱
نقش داستان در زندگی انسانها ۱۹۱
۴-۳-۷ سنن و مناسک ۱۹۴
فلسفه و اسرار عمیق حج ۱۹۵
۱- بعد اخلاقی حج ۱۹۵
۲- بعد سیاسی حج ۱۹۶
۳- بعد فرهنگی حج ۱۹۷
۴- بعد اقتصادی حج ۱۹۸
۴-۳-۸ کار ۱۹۹
کار از دیدگاه بزرگان ۱۹۹
اسباب و سرچشمه های روزی ۲۰۰
اگر روزی هر فرد مقسوم است آیا به کار و تلاش نیازی هست؟ ۲۰۱
۴-۴ اقتصادی ۲۰۲
۴-۴-۱ معامله و مبادله وشرایط آن ۲۰۲
تنظیم اسناد تجاری ۲۰۲
۴-۴-۲ مالکیت در اسلام ۲۰۸
۴-۴-۳ اسراف ۲۰۹
۴-۴-۴ اقتار ۲۱۱
۴-۴-۶ انفاق ۲۱۳
انفاق یکی از طرق حل مشکل فاصلة طبقاتی ۲۱۳
موارد مصرف انفاق ۲۱۷
ذکریک نمونه متعالی انفاق درقرآن ۲۱۸
۴-۴-۷ پرهیز از ربا، رشوه، کم‌فروشی ۲۱۹
انواع ربا ۲۱۹
ربا یکی از علل فاصله طبقاتی کشورهای ثروتمند و فقیر ۲۲۱
رشوه ۲۲۲
کم فروشی ۲۲۵
۴-۴-۸جمع آوری مال ۲۲۸
نخست اینکه: «وسیله» باشد و نه «هدف» ۲۲۸
۴-۴-۹ مال یتیم ۲۲۹
سفارش دیگر قرآن در مورد اموال ایتام ۲۳۱
۴-۵ سیاسی ۲۳۲
۴-۵-۱ حکومت ۲۳۲
ضرورت حکومت برای مردم ۲۳۲
اهداف حکومت اسلامی ۲۳۶
۴-۵-۲ صلح ۲۳۸
۴-۵-۳ روابط بین المللی ۲۴۶
رفتار مسلمین با غیر مسلمانان ۲۵۳
۴-۵-۴ آداب جهاد ۲۵۴
انواع جهاد ۲۵۷
۱- جهادابتدائی ؛ ۲۵۷
۲- جهاد برای خاموش کردن آتش فتنه؛ ۲۵۸
۳- جهاد برای حمایت از مظلومان؛ ۲۵۹
نیروهای دفاعی ۲۶۰
۴-۵-۵ اسیران جنگی ۲۶۵
روایات اسلامی دربارة اسیران ۲۶۶
۴-۵-۶ انتظار ۲۶۸
نخستین فلسفه- تربیت و خودسازی فردی ۲۶۹
فلسفه دوم- خودیاری های اجتماعی ۲۷۰
فلسفه سوم- منتظران راستین در فساد محیط حل نمی شوند ۲۷۱
۴-۵-۷ آزادی ۲۷۲
آزادی عقیده ۲۷۶
۴-۵-۸ وحدت سیاسی ۲۷۹
اعتراف مورخان و دانشمندان ۲۸۱
۴-۵-۹ مشورت ۲۸۳
شرایط مشاورین ۲۸۷
وظیفه مشاور ۲۸۸
۴-۶ معنوی ۲۸۹
۴-۶-۱ اثباب وجود خدا ۲۸۹
۱- برهان نظم ۲۸۹
۲- برهان حرکت ۲۹۰
۳- برهان وجوب و امکان ۲۹۱
۴- برهان علت و معلول ۲۹۲
۵- برهان صدیقین ۲۹۳
شواهد زنده فطری بودن خداشناسی ۲۹۳
دلایل توحید ۲۹۷
۴-۶-۲ رابطه خداباانسان ۲۹۸
۴-۶-۲-۱ رازقیت ۲۹۸
شگفتی در جهان ارزاق ۳۰۲
اگر روزی همه تضمین شده پس چرا گروهی گرسنه اند؟ ۳۰۴
روزی و عوامل تنگی و وسعت در روایات اسلامی ۳۰۵
۴-۶-۲-۲ خالقیت ۳۰۶
عالم اسرارآمیز جنین جلوه ای از خالقیت ۳۰۷
۴-۶-۲-۳ احیاء و اماته ۳۱۰
سایر آیات ۳۱۳
۴-۶-۲-۴ کرامت به انسان ۳۱۳
۴-۶-۳ رابطه انسان با خدا ۳۱۵
۴-۶-۳-۱ تسلیم ۳۱۵
۴-۶-۳-۲ عبادت ۳۱۵
۴-۶-۳-۳ اطاعت ۳۱۶
۴-۶-۳-۴ توکل ۳۱۷
۴-۶-۳-۵ اخلاص ۳۱۷
۴-۶-۳-۶ استعانت ۳۱۸
۴-۶-۳-۷ تشکر ۳۱۸
فصل پنجم ۳۲۰
نتیجه گیری و پیشنهادها ۳۲۰
۵-۱ خلاصه رساله ۳۲۱
۵-۲ پاسخ به پرسشهای تحقیق ۳۲۵
۵-۳ نتیجه گیری ۳۲۵
۵-۴ پیشنهادها ۳۲۶
فهرست منابع وماخذ ۳۲۸

 


الف- تربیت
۱- تربیت از ۲ ریشة رً بَوَ یا رُبُو به معنای زیادتی یا افزایش و فزونی و رشد و رَ بَبَ (رَبَّ ) به معنای پرورش کاری به منظور افزودن، اضافه کردن این گونه نتیجه می شود:
«اداره و هدایت جریان ارتقایی و رشد بشر به منظور جهت دادنش به سوی کمال بینهایت»
در این تعریف اداره به معنای سرپرستی کردن و کفالت، هدایت در معنای راهنمایی و جهت را نشان دادن و جریان به معنی حرکت از یک نقطه به نقطه دیگر آمده است و کمال بینهایت مقصود خداوند است. (قائمی امیری،۱۳۸۵)
۲- تربیت از نظر لغوی به معنای نشو ونموو نما دادن و زیاد کردن، برکشیدن و مرغوب یا قیمتی ساختن است .[۱]
۳- تربیت همانا کشاندن آدمی است به سوی ارزش های والای انسانی، چنان که آن ارزش ها را بفهمد، بپذیرد، دوست بدارد و به کار آورد.
تربیت از دیدگاه دانشمندان مختلف:
صاحب نظران در عرصه های مختلف نیز تعاریف خاصی از تربیت بیان داشته اند که به تعدادی از آنها اشاره می شود:
تربیت از دیدگاه فلاسفه و علمای اخلاق
- تربیت هنر رهبری و هدایت انسان در سازندگی و آموزش اوست.
- تربیت عبارت است از پروردن قوای جسمی و روحی انسان برای وصول به کمال مطلوب.
- تربیت عملی است که گرایش به رهبری، آسان کردن رشد انسانی، روانی، فکری، معنوی و مسئولیت اجتماعی کردن انسان را بر عهده دارد.
- تربیت رساندن جسم و روح است به بالاترین پایه جمال و کمال.
تربیت از نظر روانشناسان
- تربیت عملی است عمدی و آگاهانه و دارای هدف از سوی فردی بالغ به منظور ساختن، پروردن و دگرگون کردن فرد.
- تربیت پروردن قوای ذهنی، ادراک، حافظه، تداعی معانی، دقت و اراده است.
- تربیت کوششی است برای ایجاد تغییرات و رشد و نمو، آشکار کردن، فعلیت دادن استعدادها و قوای پنهانی.
تربیت ازنظرجامعه شناسان
- تربیت عبارت است از عملی که از طریق نسل بالغ درباره آنها که هنوز رشد کافی نیافته اند صورت می گیرد و غرض آن پرورش جسمی، فکری و اخلاقی آنهاست برای عضویت در جامعه و زندگی آینده.
- تربیت عبارت است از انتقال سنن، آداب و رسوم، مهارت ها و فرهنگ یک جامعه به اعضای جوان‌تر و یا انتقال میراث اجتماعی.
- تربیت عبارت است از پرورش عضوی مفید برای جامعه.
تربیت از نظر دیگر دانشمندان (رشته های دیگر علوم)
- تربیت عبارتست از ایجاد تغییراتی برای سیر تکاملی، و سیر تکاملی عبارتست از فعل و انفعال پرورش مستمر
- تربیت، هنر ساختن و پروردن انسان است.
- تربیت پروردش دادن حیات انسانی از طریق عملی است.
تربیت از دیدگاه اسلام
- تربیت وسیله ای است برای ساختن مستمر و به عمل آوردن آدمی که حاصل آن داشتن انسانی است متفکر، مؤمن، متعهد و مسئول که در برابر محیط ارزیاب، منتقد و در جنبه رفتار عامل به یافته های مکتب باشد.
- تربیت، هدایت و اراده جریان ارتقایی و تکاملی بشر است به گونه ای که او را به سوی الله(جل جلاله) جهت دهد.
- تربیت، ایجاد هیأتی تازه است در فرد از طریق فرا هم آورن زمینه جهت رشد و تکامل همه جانبه.
- تربیت عبارت است از احیای فطرت خدا آشنای انسان و پرورش ابعاد وجود او در جهت حرکت به سوی کمال بینهایت.
یکی از مشهورترین نظرهای معاصر درباره تربیت از آن جان دیویی است. او تربیت را عبارت از نوسازی تجربه می داند که این به نوبه خود به هستی ما مفهوم و معنا می بخشد و نیز در کسب تجربه‌های بعدی به ما یاری می دهد اما خود دیویی هم به نقص تعریف خود معترف است، زیرا معنای تجربه چندان وسیع است که در شمول مفهوم، با واژه زندگی برابری می کند، تجربه همان اندازه که ممکن است در راه های خردمندانه به کار رود، احتمال دارد در مسیر القای عقاید و تبلیغات زهرآگین افتد (مانند تجربه های هیتلر و موسولینی). در تربیت باید مفهوم کیفی تجربه مورد نظر باشد؛ بنابراین تربیت را باید فرایندی دانست که به روشنی افکار نوع بشر رهنمون می شود.
این تعریف نه تنها رشد عقلی، بلکه بلوغ عاطفی و بهبود اخلاقی را نیز از ملاک های تربیت می شمارد، بنابراین تربیت بدون تهذیب عادت های عمده کامل نیست.
همچنین در تعریف مذکور این مفهوم نیز نهفته است که در روش های تربیتی و هدف های تعلیم و تربیت باید همواره تجدید نظر شود.
ب-تربیت اسلامی
تربیت اسلامی عنوانی است که استعمال فراوان یافته و برای نشان دادن طرح اسلام در ساختن و پرداختن انسان به کار می رود.
واژه تربیت از ریشه «ربو» مصدر متعدی باب تفعیل است. در این ریشه معنای زیادت و فزونی اخذ گردیده است و در مشتقات مختلف آن، می توان این معنی را به نوعی بازیافت. مثلاً به تپه «ربوه» گفته می شود … «إِلَى رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِینٍ، (مؤمنون/۵۰)» زیرا نسبت به سطح زمین برآمده است، نفس زدن را «رَبو» می گویند به سبب این که موجب برآمدن سینه است.
«ربا» نیز از آن رو که زیادتی بر اصل مال است بدین نام خوانده می شود. البته در لسان شرع تنها به نوع خاصی از زیادت بر اصل مال، ربا اطلاق شده، نه به هر گونه زیادتی، فی المثل، برکت که نوعی زیادت بر اصل است، ربا (به معنای شرعی) محسوب نمی گردد. «یَمْحَقُ اللّهُ الْرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ (بقره/۲۷۶)».
بنابراین واژه تربیت،با توجه به ریشه آن، به معنی فراهم آوردن موجبات فزونی و پرورش است و از این رو به معنی تغذیه طفل به کار می رود.
اما علاوه بر این، تربیت به معنی تهذیب نیز استعمال شده که به معنی زدودن خصوصیات ناپسند اخلاقی است. گویا در این استعمال، نظر بر آن بوده که تهذیب اخلاقی، مایه فزونی مقام و منزلت معنوی است و از این حیث می توان تهذیب را تربیت دانست.
در قران مفهوم تربیت (از ریشه ر ب و) چندان مورد توجه قرار نگرفته است و اگر جستجوگری بخواهد با پی جویی این واژه و موارد استعمال آن در قران، اصطلاحاً تربیت اسلامی را تببین کند توفیقی نخواهد یافت. در مواردی که این کلمه در رابطه با انسان به کار رفته عمدتاً مفهوم رشد و نمو جسمی مراد بوده است. چنان که در آیات زیر مشهود است، «وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا(اسرا/۲۴)، و بگو خدایا بر والدین من که مرا در کودکی تربیت کردند رحم نما»
کلمه صغیر (کوچک) در برابر کبیر (بزرگ) است و این قرینه ای است بر آن که «تربیت» در این آیه به معنی رشد و نمو جسمی (از ر ب و) است و معادل دقیق آن در زبان فارسی «بزرگ کردن» است. اگر گفته شود که بزرگ کردن، بدون آن که شامل جنبه های معنوی و اخلاقی شود چه اهمیتی دارد که باید به سبب آن برای والدین طلب رحمت نمود، پاسخ واضح است؟ در قران، حتی صرف زحمات عادی والدین، مایه خضوع و احسان در برابر آنان محسوب شده است. «وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهًا وَوَضَعَتْهُ کُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا (احقاف/۱۵) هر چند آنان مشرک بوده باشند یا حتی فرزند را نیز به شرک ورزی واداشته باشند.
نظیر معنای فوق را در خطاب موسی (ع) نیز می یابیم. هنگامی که موسی (ع) به پیامبری رسید و در برابر فرعون ایستاد، فرعون را باز شناخت و گفت: «آیا ما ترا در کودکی تربیت نکردیم … أَلَمْ نُرَبِّکَ فِینَا وَلِیدًا وَلَبِثْتَ فِینَا مِنْ عُمُرِکَ سِنِینَ (شعرا/۱۸)»
مراد فرعون آن است که تو طفلی در معرض هلاکت بودی و ما ترا از آب برگرفتیم و بزرگت کردیم نه این که مقصود او تهذیب اخلاقی موسی باشد.
بنابراین طراح اسلام در ساختن و پرداختن انسان، در مفهوم تربیت نمی گنجد زیرا این مفهوم و استدلال قران به معنی بزرگ کردن و رشد و نمو جسمی است.
باید توجه داشت که تعاریف مختلفی از کلمه تربیت اسلامی به عمل آمده است اما از میان این تعاریف به نظر می آید تعریفی که باقری (۱۳۸۲) ارائه می دهد، مبنای دقیق تری دارد. به همین منظور با تأکید بر این تعریف، تلاش می گردد مفهوم تربیت اسلامی روشن گردد.
علیرغم دامنه محدودی که کلمه تربیت از (ر ب و) داشت، مادة (ر ب ب) و استعمال و مشتقات آن در رابطه با انسان، فراخنای وسیعی از آیات قران را دربرگرفته است و چنین به نظر می آید که در بررسی آنچه به عنوان تربیت اسلامی گفته می شود باید این طریق را پیمود.
ر ب ب ( که در صورت مضاعف، ربّ می شود) دو عنصر معنایی دارد: مالکیت و تدبیر؛ پس رب به معنای مالک مدبر است یعنی هم صاحب است و تصرف در مایملک از آن اوست و هم تنظیم و تدبیر مایملک در اختیار اوست.
کلمه رب در حالت اضافه، به غیر خدا نیز اطلاق می شود (ربّ الدار: صاحب خانه) اما هر گاه به طور مطلق به کار رود (یعنی به صورت رب) اختصاص به خدا خواهد داشت. زیرا وقتی چیز معینی (چون خانه یا غیر آن) به رب اضافه نشود معنی مالکیت و تدبیر نسبت به همه موجودات را افاده می کند و این تنها از آن خداست نکته دیگر آن است که چون کلمه رب دو عنصر معنایی دارد، می توان آن را تنها با توجه به یکی از دو معنی یا هر دو استعمال نمود. پس رب گاه معنی مالک و گاه معنی مدبر دارد و در صورتی که در استعمال قرینه ای بر اختصاص به یکی از این دو معنی موجود نباشد معنی مالک مدبر خواهد داشت.
در «المفردات» رب در معنای مصدری، معادل تربیت گرفته شده است، یعنی گرداندن و پروراندن پی در پی چیزی تا حد نهایت (انشاء الشی حالاً فحالاً الی حد التمام) و این معنی از دوجنبه مالکیت و تدبیر، تنها به جنبه دوم ناظر است و می توان گفت که تدبیر، متضمن مالکیت گرفته شده است. به هر حال تدبیر، فرع بر مالکیت است و رب، هم مالک است و هم مدبر.
بر اساس مطالب گفته شده تربیت اسلامی اصطلاحاً این گونه تعریف می شود «شناخت خدا به عنوان رب یگانه انسان و جهان و برگزیدن او به عنوان رب خویش و تن دادن به ربوبیت او و تن زدن از ربوبیت غیر».
در این تعریف سه عنصر شناخت، انتخاب و عمل وجود دارد بر این اساس مفهوم تلاش و کوشش فرد، به نحو اصولی در تعریف تربیت اسلامی لحاظ شده است؛ اگر حرکت از سمت فرد صورت نپذیرد مقصود حاصل نخواهد شد.
از همین رو است که در قران، تطهیر و تزکیه، هم به خدا و رسول خدا(ص) (به اصلاح رایج، به مربی) نسبت داده شده و هم به خود انسان (به اصطلاح رایج به متربی).
ج- اسلام
قران کریم که دین خدا را از آدم تا خاتم یک جریان پیوسته معرفی می کند نه چند تا، یک نام روی آن می گذارد و آن «اسلام» است البته مقصود این نیست که در همة دوره ها دین خدا با این نام خوانده می شده است و با این نام در میان مردم معروف بوده است بلکه مقصود این است که حقیقت دین دارای ماهیتی است که بهترین معرف آن لفظ اسلام است و این است که می گوید:« إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ (آل عمران/۱۹) دین در نزد خدا اسلام است.» و یا می گوید «مَا کَانَ إِبْرَاهِیمُ یَهُودِیًّا وَلاَ نَصْرَانِیًّا وَلَکِن کَانَ حَنِیفًا مُّسْلِمًا (آل عمران/۶۷) ابراهیم نه یهود و نه نصرانی بلکه حق جو و مسلم بود »(مطهری،۱۶۶،بی تا)
اسلام آیین حق الهی است و آخرین و کامل ترین و بهترین دین در تأمین سعادت بشری و جامع ترین دین در تأمین مصالح دنیوی و اخروی انسان هاست دینی که تمام نیازهای بشر را در امور و نظام های فردی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی برمی آورد. دین اسلام آخرین دین است و دیگر انتظار آمدن دین دیگری را نداریم تا بیاید و بشر را از ظلم و فساد و تباهی نجات بخشد به ناچار روزی فرا خواهد رسید که آیین اسلام قوت و نیرو می گیرد و سراسر جهان را تحت سیطره عدالت و قوانین متقن خود درمی آورد.
اگر قوانین و دستورات اسلام آن طور که هست در تمام زمین به صورت کامل و صحیح پیاده شود صلح و امنیت همه انسان ها را فرا می گیرد و تمام انسان ها به سعادت واقعی خود نائل می شوند و به آخرین حد رفاه و آسایش و عزت و سر بلندی و بی نیازی و اخلاق نیک می رسند و دیگر در دنیا ستم از ریشه قطع می گردد و محبت و برادری بین همه انسان ها برقرار می شود. فقر و تهیدستی از صفحه روزگار برچیده می گردد.
بنابراین تمسک و پیروی از اسلام علت عقب ماندگی شرم آور مسلمین نشده است بلکه برعکس. دوری از تعالیم سازنده اسلام و سبک شمردن قوانین آن، به وجود آمدن ستمگری ها و تجاوزها در میان فرمانداران و زیر دستان و خواص و عوام مسلمین، باعث این عقب گردها و ضعف و سقوط معنوی شده است.
ایمان، امانتداری، درستکاری، اخلاص، رفتار نیک، گذشت، و دوست داشتن برای برادر مسلمان آنچه را که برای خود دوست می دارد از اصول مسلم اسلام است. امروزه و آینده راه نجات و سعادتی جز این نیست که با کمال دقت نظر برای تذهیب خود و نسل آینده در پرتو دین استوارشان نهضتی به پا کنند و در سایه چنین نهضتی ظلم و تعدی را در میان خود ریشه کن سازند.
معنا و مفهوم اسلام با توجه به آیات قران
۱- دینی را که خدای تعالی به جهانیان عرضه فرموده است اسلام است. دین اسلام در نهایت کمال است و آنچه موجب سعادت دنیا و آخرت باشد در آن تضمین گردیده است، به طوری که مراعات آن آرامش روحی و سرافرازی را برای تمام انسان ها- الی الابد- تأمین می نماید.
«الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا (مائده/۳) امروز برای شما- مسلمانان- دینتان را کامل گرداندم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و اسلام را به عنوان دین برای شما برگزیدم.»
۲- دین اسلام، مجموعه ای است از کتاب و سنت؛ قران کریم و گفتار و رفتار و تقریر حضرت رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار (۱۴ معصوم علیهم السلام)، که جامع تمام خیر و سعادت و مانع تمام بدی و آفت است، عصاره ادیان گذشته آسمانی و موجب سعادت دو جهانی برای تمام انسان ها است. «وَمَن یُطِعْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِیمًا (احزاب/۷۱) و هر که خدا و رسول او را فرمان برد به درستی که رستگار شده است، رستگاری بزرگی.»
۳- اسلام در مقابل شرک؛ پاک سازی قلب و اندیشه از پرستش غیر الله و باور داشتن به رسالت الهی است؛« قُلْ أَغَیْرَ اللّهِ أَتَّخِذُ وَلِیًّا فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَهُوَ یُطْعِمُ وَلاَ یُطْعَمُ قُلْ إِنِّیَ أُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکَینَ (انعام/۱۴) ای پیغمبر بگو آیا غیر الله سرپرست و یار و مددکاری را در نظر بگیرم؟ الله که آفریدگار آسمان ها و زمین است و روزی می دهد و روزی داده نمی شود بگو من به درستی که فرمان داده شده ام اول کسی باشم که خود را تسلیم خدا کرده و او را به یکتایی بستایم و هرگز از انباز دارندگان مباش.»
۴- اسلام در برابر کفر؛ استوار ماندن بر توحید و رسالات الهی« وَلاَ یَأْمُرَکُمْ أَن تَتَّخِذُواْ الْمَلاَئِکَةَ وَالنِّبِیِّیْنَ أَرْبَابًا أَیَأْمُرُکُم بِالْکُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ (آل عمران/۸۰) پیغمبری که از جانب خدا مأمور به ارشاد خلق شده مردم را به پرستش خدا امر می کند. شما را فرمان نمی دهد که فرشتگان و پیغمبران را اربابان خود قرار دهید. آیا شما را به کفر فرمان می دهد پس از آن که اسلام را پذیرفته و خدا و رسالات او را باور داشته اید؟»
۵- اسلام در مقابل طغیان و تمرد؛ انقیاد و فرمانبری از الله« وَأَنِیبُوا إِلَى رَبِّکُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ (زمر/۵۴) به سوی خداکه آفریدگارتان است باز گردید و تسلیم او شوید».
۶- اسلام در مقابل ریاکاری و دغل؛ عبادت خالص بی شائبه برای خدای تعالی است «وَمَنْ أَحْسَنُ دِینًا مِّمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لله وَهُوَ مُحْسِنٌ (نساء/۱۲۵) و کیست که دین بهتری داشته باشد از کسی که تمام برنامه هایش برای الله است و روی خود را متوجه الله نموده و جز او هدفی دیگر ندارد و این غایت نیکوکاری است توجه فقط به خدا و اخلاص در عمل برای رضای او (جل جلاله) »
در این آیه «اسلم» به معنی «اخلص»، خالص تر است. چنانچه در آیه سوم سوره می فرماید:«ألا لَهُ الدّینُ الخالِص »پس دینی را که خدای تعالی به بهترین وجه می ستاید همان خلوص و پاکی در نیت و قول و عمل است.
۷- اسلام ارادی، سر فرود آوردن در برابر جلال و عظمت آفریدگار است «إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ (بقره/۱۳۱) هنگامی که پروردگار ابراهیم او را گفت سر فرود آر، گفتا سر به فرمان پروردگار جهانیانم.»
۸- اسلام غیر ارادی، سر به فرمان و وابسته بودن تمام کائنات (خواسته و ناخواسته) در برابر اراده و خواست آفریدگار عالم است «وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَإِلَیْهِ یُرْجَعُونَ (آل عمران/۸۳) و برای او سر به فرمان و تسلیم است آنچه در آسمان ها و زمین است راضی یا ناراضی و به سوی او برگردانده خواهند شد.»
۹- اسلام دین صلاح و آرامش است «وَإِن جَنَحُواْ لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ (انفال/۶۱) و اگر کافران آماده صلح شدند ای پیغمبر تو نیز آن را بپذیر و خود را به الله بسپار و در تصمیمت قاطع باش.»
۱۰- اسلام برای دفاع از حق و رفع فتنه و ایجاد امنیت و آرامش جنگ را تجویز نمی کند در صورت رفع تعدی ادامه جنگ و دنبال کردن دشمن را روا نمی دارد وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِینَ (بقره/۱۹۳) و بجنگید با کافران تا فتنه برطرف شود قانون و دین خدا به جای بیدادگری و هرج مرج و خود کامگی حاکم گردد پس اگر کافران دست از فتنه و آشوب برداشتند در این صورت هیچ گونه تجاوزی مگر به ستمکاران روا نیست.
۱۱- اسلام دین دعوت و هدایت است و جز در موارد ضروری بر سلاح و اجبار تکیه ندارد« ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ (نحل/۱۲۵) بخوان مردمان را به سوی پروردگارت به نصایح و اندرزهای پر بار و نیکو با آنان مجادله کن به حجت و دلیلی که شیرین تر است.»
چنانکه دانستیم اسلام می خواهد حقایق را به مردم بنماید و کسی که حق به جانب دارد و دلیل و برهانش برای احقاق آن از آفتاب روشن تر است به زور متوسل نمی شود مگر در مقابل زورگویان که اعمال زور و قدرت در برابر آنها جای معذرت است.
از آنجایی که راجع به مسأله صلح و جنگ ذیل بعد سیاسی بحث خواهد شد از آوردن مباحث مبسوط صلح دوستی اسلام در اینجا خودداری می شود.
۱۲- اسلام دین مدارا و رحمت و احسان است و در حدود مصلحت به وسیله نیکی ها از وقوع بدی ها جلوگیری می کند آن هم به بهترین روش متناسب «وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلَا السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ (فصلت/۳۴) و هرگز نیکی هم تراز بدی نمی شود به بهترین وجه از وقوع بدی ها جلوگیری کن در این صورت ناگاه در بین تو و دشمنت دوستی ایجاد و او به صورت صمیمی بسیار گرمی درخواهد آمد».
و در آخر این که پس از آمدن اسلام خدای تعالی هیچ دینی را به غیر از آن از هیچ کس نمی پذیرد زیرا اسلام خلاصه و عصاره تمام دستورات الهی است به علاوه برنامه های خاص خود و نقش اصلاح اساسی ادیان گذشته شامل تورات و انجیل و زبور و صحف و کتب پیغمبران دیگر نیز هست. کسی که آن را قبول نداشته باشد تمام رسالات الهی را نفی و تمام پیغمبران را تکذیب کرده است (العیاذ بالله تعالی) «وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الإِسْلاَمِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ (آل عمران/۸۵) و هر که غیر از اسلام دینی دیگر را برگزیند هرگز از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت از زیان کاران است.»
مشخصات اسلام
برای ترسیم خطوط اصلی نظریات اسلام، تحت عنوان مشخصات اسلام لازم است سه محور شناخت شناسی، جهان بینی و جهان شناسی و مشخصات ایدئولوژی بررسی شود.
اسلام یک مکتب فلسفی نیست و با زبان و اصطلاح فلسفه و فلاسفه با مردم سخن نگفته است، بلکه زبانی مخصوص خودش داردکه عموم طبقات به فراخور فهم و استعداد خود از آن بهره می گیرند ودر لابلای مطالب خود دربارة همه مسائل سخن گفته است- و این سخت حیرت آور است- به طوری که می توان ایدئولوژی آن را به صورت یک دستگاه اندیشه عملی و بینش های جهانی آن را به صورت یک حکمت نظری و نظریاتش را در باب معرفت و شناخت شناسی به صورت اصول یک منطق عرضه د اشت.
از آنجایی که مشخصات ایدئولوژیکی مد نظر با بحث مربوطه بیشتر مرتبط است از دومحور دیگر صرف نظر کرده و به اشاره ای در مبحث ایدئولوژی بسنده می شود.
البته بیان مشخصات اسلام از نظر ایدئولوژیکی به علت وسعت و گستردگی دامنه ایدئولوژی اسلام چه از نظر مشخصات کلی و چه از نظر مشخصاتی که هر شاخه بالخصوص این ایدئولوژی دارد بسی دشوار است ما از باب مالایدرک کله لایترک کله آنچه فعلاً در این جایگاه میسر است فهرست می‌کنیم.
۱- همه جانبگی ،از جمله امتیازات اسلام نسبت به ادیان دیگر است و به تعبیر درست تر، از جمله ویژگی های صورت کامل و جامع خدانسبت به صورت های ابتدایی ،جامعیت و همه جانبگی است .
منابع چهارگانه اسلامی کافی است که علماء امت نظر اسلام را دربارة هر موضوعی کشف نمایند. علماء اسلام هیچ موضوعی را به عنوان این که بلاتکلیف است تلقی نمی کنند.
۲- اجتهاد پذیری، کلیات اسلامی به گونه ای تنظیم شده است که اجتهاد پذیر است، اجتهاد یعنی کشف و تطبیق اصول کلی و ثابت بر موارد جزئی و متغیر. علاوه بر نحوة تنظیم کلیات اسلامی که خاصیت اجتهاد پذیری به آنها داده است، قرار گرفتن عقل در شمار منابع اسلامی کار اجتهاد حقیقی را آسان کرده است.
۳- سماحت و سهولت، اسلام به تعبیر رسول اکرم «شریعت سمحه سهله» است پیامبر فرمودند: لم یرسلنی الله بالرهبانیه و لکن بعثنی بالحنیفیه السهله السمحه ، در این شریعت به حکم این که «سهله» است، تکالیف دست و پا گیر و شاق و حرج آمیز وضع نشده است. «ما جعل علیکم فی الدین من حرج»، خدا در دین تنگنایی قرار نداده است. و به حکم این که «سمحه» می شود (باگذشت است)، هر جا که انجام تکلیفی توأم با مضیفه و در تنگنا واقع شدن گردد، آن تکلیف ملغی می شود.
۴- زندگی گرایی، اسلام یک دین زندگی گرا است نه زندگی گریز لهذا با «رهبانیت» به شدت مبارزه کرده است، «لارهبانیه فی الاسلام»، در اسلام رهبانیت نیست. در جامعه های کهن همیشه یکی از دو چیز وجود داشت؛ یا آخرت گرایی و زندگی گریزی (رهبانیت)، یا زندگی گرایی و آخرت گریزی (تمدن، توسعه). اسلام آخرت گرایی را در متن زندگی گرایی قرار داد، از نظر اسلام، راه آخرت از متن زندگی و مسئولیت های زندگی دنیایی می گذرد.
۵- اجتماعی بودن؛ مقررات اسلامی، ماهیت اجتماعی دارد. حتی در فردی ترین مقررات از قبیل نمازو روزه برنامه های اجتماعی وجوددارد. مقررات فراوان اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی وجزایی اسلام ناشی از این خصلت است. همچنان که مقرراتی از قبیل جهاد و امر به معروف و نهی از منکر، از مسئولیت اجتماعی اسلامی ناشی می شود.
۶- حقوق و آزادی فردی؛ اسلام در عین این که دینی اجتماعی است و به جامعه می اندیشد و فرد را مسئول جامعه می شمارد، حقوق و آزادی فرد را نادیده نمی گیرد و فرد را غیر اصیل نمی شمارد. فرد از نظر اسلام چه از نظر سیاسی و چه از نظر اقتصادی و چه از نظر قضایی و چه از نظر اجتماعی حقوقی دارد، از نظر سیاسی حق مشورت و حق انتخاب و از نظر اقتصادی حق مالکیت بر محصول کار خود و حق معاوضه و مبادله، و صدقه و وقف و اجاره و مزارعه و مضاربه و غیره در مایملک شرعی خود دارد و از نظر قضایی حق اقامة دعوی و احقاق حق و حق شهادت، و از نظر اجتماعی حق انتخاب شغل و مسکن و انتخاب رشتة تحصیلی و غیره و از نظر خانوادگی حق انتخاب همسر دارد.
۷- تقدم حق جامعه بر حق فرد؛ آنجا که میان حق جامعه و حق فرد تعارض و تزاحم افتد، حق جامعه بر حق فرد و حق عام بر حق خاص تقدم می یابد، حاکم شرعی در این موارد تصمیم می گیرد.
۸- اصل شورا؛ اصل شورا در مسائل اجتماعی، از نظر اسلامی اصلی معتبر است در مواردی که نصی از اسلام وارد نشده مسلمین باید روش علمی خود را با شورا و فکر جمعی انتخاب نمایند.
۹- منتفی بودن ضرر؛ دستورهای اسلامی که مطلق و عام است تا آن حد لازم الاجرا است که مستلزم ضرر و زیانی نباشد. قاعده ضرر یک قاعده کلی است و اسلام حق «وتو» در مورد هر قانونی دارد که منتهی به ضرر گردد.
۱۰- اصالت فایده؛ از نظر اسلام در هر کار اعم از فردی و اجتماعی باید در درجه اول فایده و نتیجه مفید آن در نظر گرفته شود. هر کاری که مفید فایده ای نباشد از نظر اسلام «لغو» تلقی می شود و ممنوع است . «وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ» (مؤمنون/۳)
۱۱- اصالت خیر در مبادلات؛ گردش مال و ثروت و نقل و انتقال آن باید از هر نوع بیهودگی مبرا باشد، در مقابل هر نقل و انتقالی باید یک خیر مادی و یا معنوی در کار باشد و گر نه گردش مال به باطل است و ممنوع،«وَلاتَأکُلواأموالَکُم بَینَکُم بِالباطِل»(بقره/۱۸۸) نقل و انتقالات ثروت از طریق قمار، مصداق اکل مال به باطل و حرام است.
۱۲- هر مبادله و گردش ثروتی، باید از روی آگاهی کامل طرفین باشد و اطلاعات لازم قبلاً کسب شده باشد درغیراینحال معاملات جاهلانه و ریسکی، غرر و باطل است.« نهی النبی عن الغرر.»
۱۳- ضدیت با ضد عقل؛ اسلام عقل را محترم، او را پیامبر باطنی خدا می شمارد. اصول دین جز با تحقیق عقلانی پذیرفته نیست. در فروع دین عقل یکی از منابع اجتهاد است. اسلام عقل را نوعی طهارت و زوال عقل را نوعی «محدث» شدن تلقی می کند. لهذا عروض جنون یا مستی نیز همچون بول کردن یا خوابیدن، وضو را باطل می سازد. مبارزه اسلام با هر نوع مستی و حرمت استعمال امور مست کننده مطلقاً به علت ضدیت با ضد عقل ها است که جزء متن این دین است.
۱۴- ضدیت با ضد اراده ؛همچنان که عقل محترم است و پاره ای از دستورهای اسلامی برای نگهبانی عقل است، اراده که قوه مجریه عقل است نیز محترم است. از این رو «بازدارنده» ها که در زبان اسلام «لهو» نامیده شده است حرام و ممنوع است.
۱۵- کار ؛ اسلام دشمن بیکاری و بیکارگی است. انسان به حکم این که از جامعه بهر می گیرد و بهره می برد و به حکم این که کار بهترین عامل سازندة فرد و اجتماع و بیکاری بزرگترین عامل فساد است باید کار مفید انجام دهد. اسلام، انگل بودن و کَل بر جامعه بودن را در هر شکل مورد لعن قرار داده است. «ملعون من القی کله علی الناس »
۱۶- قداست شغل و حرفه ؛ شغل و حرفه علاوه بر این که یک تکلیف است یک امر مقدس و محبوب خدا است، « ان الله عیب المؤمن المحترف، خداوند مؤمن صاحب حرفه را دوست می‌دارد.» «الکاد لعیاله کالمجاهد فی سبیل الله؛ آنکس که برای اداره عائلة خود خویشتن را به رنج می‌افکند مانند کسی است که در راه خدا جهاد می کند.»
۱۷- ممنوعیت استثمار؛ اسلام استثمار یعنی بهره کشی بلاعوض از دیگران را به هر شکل و هر لباس، ناروا و مطرود می شمارد. برای نامشروع بودن یک کار، کافی است که ثابت شود ماهیت استثماری دارد.
۱۸- اسراف و تبذیر؛ مردم بر اموال خود تسلط دارند «الناس مسلطون علی اموالهم» ولی این تسلط به معنی این است که در چارچوبی که اسلام اجازه داده آزادی تصرف دارند و نه بیشتر. تضییع مال به هر شکل و به هر صورت، به صورت دور ریختن، به صورت بیش از حد نیاز مصرف کردن، به صورت صرف در اشیاء لوکس و تجمل های فاسد کننده که در زبان اسلام از آنها به «اسراف» و «تبذیر» تعبیر شده حرام و ممنوع است.
۱۹- توسعه در زندگی. گسترش دادن به زندگی برای رفاه عائله (همسر و فرزندان) مادام که به تضییع حقی و یا به اسراف و تبذیر و یا به ترک یک تکلیف وظیفه منتهی نشود مجاز بلکه ممدوح و مورد ترغیب است.
۲۰- رشوه؛ در اسلام رشوه دهنده و رشوه گیرنده به شدت محکوم و مستحق آتش معرفی شده اند و پولی که از این راه تحصیل می شود حرام و ناروا است.
۲۱- احتکار؛ گردآوری ارزاق عمومی و نگه داشتن آنها به منظور بالا رفتن قیمت ها و گران تر فروختن حرام و ممنوع است. حاکم شرعی علیرغم میل و رضای مالک، آنها را به بازار عرضه و به قیمت عادلانه به فروش می رساند.
۲۲- درآمد بر پایه مصلحت نه مطلوبیت؛ معمولاً ریشه ارزش و مالیت را مطلوبیت و تمایلات مردم می دانند و برای مشروع بودن کاری قرار داشتن آن در جهت خواسته های عموم را کافی می شمارند ولی اسلام مطلوبیت و کشش تمایلات را برای اعتبار مالیت چیزی و مشروع شمردن کار افراد کافی نمی‌ داند، مطابقت یا مصلحت را شرط لازم مالیت در عرف شرع و مشروعیت کار می شمارد.
یعنی اسلام منبع مشروع درآمد را صرف تمایلات مردم نمی شمارد، بلکه علاوه بر زمینة تمایلات و مطلوبیت، موافقت با مصلحت را نیز شرط می داند. به عبارت دیگر اسلام وجود تقاضا را برای مشروعیت عرضه کافی نمی داند. از این رو در اسلام پاره ای از کار و کسب ها «مکاسب محرمه» خوانده شده است. مکاسب محرمه چند نوع است:
الف- مبادله موجب اغراء به جهل و تثبیت نادانی ها. چیزهایی که سبب می شود عملاً مردم به جهل و انحراف فکری و عقیده ای تشویق شوند، حرام است. هر چند تقاضا به قدر کافی وجود داشته باشد. از این رو روبت

دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی جهانی بودن تربیت با استفاده از آموزه های اسلام

تحقیق در مورد حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی (حقوق اجتماعی و سیاسی در سیره و آموزه های نبوی)

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی (حقوق اجتماعی و سیاسی در سیره و آموزه های نبوی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی (حقوق اجتماعی و سیاسی در سیره و آموزه های نبوی)


تحقیق در مورد حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی (حقوق اجتماعی و سیاسی در سیره و آموزه های نبوی)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه35

 

فهرست مطالب

 

عنوان ···································· صفحه

مقدمه ····································

حقوق و حیات اجتماعی زن در دنیای قدیم······

وضعیت و حقوق زنان در جامعه ی عرب··········

تفاوت حقوق زن و مرد در اسلام (به طور مختصر)

  • جهاد ·······························
  • شهادت ······························
  • زینت ·······························
  • ستر (پوشش) حجاب ····················
  • دیه ································
  • نکاح با غیر مسلمان ················
  • نفقه ·······························
  • طلاق ································

حقوق زن در اسلام (حقوق عمومی)··············

  • همسانی زن و مرد از حیث ارزش وجودی ·····
  • برابری دختر و پسر ·····················
  • اهلیت ································
  • مالکیت ································
  • ارث ···································
  • تحصیل ·································
  • اشتغال ································
  • قضاوت ·································
  • شهادت··································

10- آزادی عقیده و بیان····················

11- مشارکت سیاسی ·························

حقوق اختصاصی زن در اسلام (به طور مختصر)····

  • آزادی زن در انتخاب همسر················
  • مهریه ·································
  • نفقه ··································
  • حضانت و رضاع ··························
  • حقوق معاشرت با زن ·····················
  • طلاق ···································

حقوق زن در نظام جمهوری اسلامی ·············

نتیجه گیری ·······························

 

 مقدمه :

انسان از گذشته های دور تا به امروز در پی شناسایی حقوق خویش و در جهت تأمین و تضمین آن، همواره قربانی داده است انسان همان موجودی است که آفرینش وی در زیباترین شکل ممکن صورت پذیرفته و خداوند خود را نسبت به چنین آفرینش تحسین نموده و بر همین اساس جایگاه شایسته و اعمال امروز او مورد تأکید قرار گرفته است. و در قرآن آمده است که تنها انسان است که تاج کرامت بر سر او نهاده شده است و برای چنین انسانی برخورداری از حقوق ویژه امری طبیعی است و رابطة مستقیمی بین استعدادها و توانایی ها او با دامنة حقوقی وی دارد از نظر قرآن جنسیت مهم نیست آنچه که ملاک برتری است جنسیت نمی باشد بلکه در نزد خداوند تقوا است زن و مرد اگر چه از نظر جنسیت متفاوتند ولی از نظر انسانیت برابر هستند. علت تفاوت حقوق بین زن و مرد نظیر قضاوت، ارث، شهادت، تعده، زوجات، طلاق، ولایت و اموری از این قبیل را باید در تفاوت های وجودی میان زن و مرد جست و جو کرد. از نظر اسلام تفاوت های فراوانی میان زن و مرد از لحاظ جسمی، روانی، احساسی سبب گردیده است اسلام بر پایه فطرت انسانی، حقوق خویش را وضع نموده است با عنایت به این تفاوت های فراوانی میان زن و مرد از لحاظ جسمی، روانی، احساسی سبب گردیده است اسلام بر پایه فطرت انسانی، حقوق خویش را وضع نموده است با عنایت به این تفاوت های حقوقی برای زن و حقوقی برای مرد قائل شده است که سر جمع برابری و تساوی میان آنها و نفی تبعیض جنسی است.

در این مقاله سعی شده است در مورد حقوق زنان در اسلام و آموزه های نبوی و همچنین در جوامع گذشته وضع و احوال آنان مورد بررسی قرار گیرد نگاه بدبینانه و شیء گونه نسبت به زن در متون منثور و منظوم ما دیده می شود به طور نمونه:

زن از پهلوی چپ شد آفریده     کسی از چپ، راستی هرگز ندیده

نظامی

چه خوش گفت شاه جهان کیقبا      کـه نفریـن بـد بـر زن نیـک بــاد

سعدی

در سیاستنامه خواجه نظام الملک، ضمن توصیة مردان به بی توجهی نسبت به خواسته یا گفتة زنان می نویسد: «اول مردی که فرمان زن برد و او را زیان داشت و رنج و مشقت افتاد آدم (ع) بود که فرمان حوا کرده گندم بخورد تا از بهشتش بیرون کردند». و یا حکیم متأله «ملاصدرا» در کتاب «اسفار اربعه» زنان را در شمار حیوانات به حساب آورده و نمونه های دیگر نیز وجود دارد که با بیانات خود مقام زن را تنزول داده اند و اهمیت آن را کم به حساب آورده اند و هنوز زنان از حیث برخورداری از بیشتر امکانات نظیر امکان تحصیل و اشتغال در بسیاری از کشورهای جهان در سطحی پایین تر از مردان قرار دارند البته از نظر محققانی نظیر «رابرت بلود» و «دونالدو ولف» سه عامل آموزش و اشتغال و میزان دستمزد تأثیری مستقیم در افزایش قدرت تصمیم گیری زنان دارد.


وضعیت زن در پیش از اسلام:

حقوق و حیات اجتماعی زن در دنیای قدیم

در ایران

زن به شهادت تاریخ، بدترین و شوم ترین و نکبت بارترین دوران حیات اجتماعی خود را در دورة پیش از اسلام گذرانده است و به ندرت به عنوان موجودی انسانی – که از حیث کرامت و ارزش انسانی با مرد همسنگ باشد مورد توجه قرار گرفته است بلکه غالباً به مثابه موجودی اهریمنی و شیطانی و نجس تلقی می شده است که پیوسته روح و روان مرد از او در آزار و اذیت بوده است.

 زنان در گذشته حتی در جوامع متمدنی چون ایران و روم از بسیاری از حقوق مادی و معنوی اعم از:

حق معامله، حق پیشه، حق مالکیت، حق انتخاب همسر، حق طلاق، حق تحصیل، حق رأی، حق ارث، حق وصیت، حق مهریه و … محروم بوده است. در درخشانترین دورة حیات اجتماعی زن در ایران پیش از اسلام یعنی عصر ساسانی - «زن مطلقاً فرمانبردار مرد بود و شخصیت حقوقی نداشت، پدر  و شوهر اختیارات وسیعی در دارایی های او داشتند؛ و آنچه که از هیاهوی جاهلانه که اخیراً اعلام کرده اند از بدیهیات تمدن ساسانی است نکاح با محارم و زناشویی در میان اقادب درجة اول حتماً معمول بوده است و احکام عجیب دیگری هم داشتند که وقتی پسری به سن رشد بلوغ می رسیده پدر یکی از زنان خود را به عقد زناشویی او در می آورده است».

دکتر کریستین سن نیز در کتاب ایران در زمان ساسانیان با تشریح وضعیت دهشتناک زندگی زن در جامعة ساسانی می نویسد: «در ایران عصر زردتشتی، ازدواج با محارم و نزدیکان، نه تنها مقدس بوده بلکه گناهان کبیره را محو می کرده است».

در سروده های قدیمی و مذهبی ایرانیان دربارة تحقیقات و پستی زن آمده است: «پدران از خدا مسألت نمی کنند که دختری به ایشان روزی کند و فرشتگان دختران را از نعمت هایی که خدا به آدمی می بخشیده به شمار نمی آوردند».

در دورة ساسانی شوهر کردن برای زن به معنای درآمدن از سالاری پدر یا برادر و رفتن به سالاری شوهر یا پدر او بوده است.

به طور کلی در ایران عصر ساسانی، موقعیت و جایگاه زن نسبت به ممالک دیگر دنیای آن روز تا حدودی بهتر بوده است و عمدة محدودیت ها و محرومیت ها ریشة مذهبی داشته است به طوری که یک مؤمن آیین زردتشت- به تبعیت از آموزه های فقهی این مذهب- زن (حائض) را ذاتاً «نجس» تلقی می کرده تا جایی که از نظر او روح و حتی نگاه و نفس زن حائض از این حکم مستثنی نبوده است و چنین زنی در آیین زردتشت باید خود را از دیگران دور نگاه می داشت و از کارهای روزمره در نه شبانه روز دست می کشید

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی (حقوق اجتماعی و سیاسی در سیره و آموزه های نبوی)

دانلودمقاله حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی (حقوق اجتماعی و سیاسی

اختصاصی از فی ژوو دانلودمقاله حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی (حقوق اجتماعی و سیاسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی (حقوق اجتماعی و سیاسی در سیره و آموزه های نبوی
مقدمه :
انسان از گذشته های دور تا به امروز در پی شناسایی حقوق خویش و در جهت تأمین و تضمین آن، همواره قربانی داده است انسان همان موجودی است که آفرینش وی در زیباترین شکل ممکن صورت پذیرفته و خداوند خود را نسبت به چنین آفرینش تحسین نموده و بر همین اساس جایگاه شایسته و اعمال امروز او مورد تأکید قرار گرفته است. و در قرآن آمده است که تنها انسان است که تاج کرامت بر سر او نهاده شده است و برای چنین انسانی برخورداری از حقوق ویژه امری طبیعی است و رابطة مستقیمی بین استعدادها و توانایی ها او با دامنة حقوقی وی دارد از نظر قرآن جنسیت مهم نیست آنچه که ملاک برتری است جنسیت نمی باشد بلکه در نزد خداوند تقوا است زن و مرد اگر چه از نظر جنسیت متفاوتند ولی از نظر انسانیت برابر هستند. علت تفاوت حقوق بین زن و مرد نظیر قضاوت، ارث، شهادت، تعده، زوجات، طلاق، ولایت و اموری از این قبیل را باید در تفاوت های وجودی میان زن و مرد جست و جو کرد. از نظر اسلام تفاوت های فراوانی میان زن و مرد از لحاظ جسمی، روانی، احساسی سبب گردیده است اسلام بر پایه فطرت انسانی، حقوق خویش را وضع نموده است با عنایت به این تفاوت های فراوانی میان زن و مرد از لحاظ جسمی، روانی، احساسی سبب گردیده است اسلام بر پایه فطرت انسانی، حقوق خویش را وضع نموده است با عنایت به این تفاوت های حقوقی برای زن و حقوقی برای مرد قائل شده است که سر جمع برابری و تساوی میان آنها و نفی تبعیض جنسی است.
در این مقاله سعی شده است در مورد حقوق زنان در اسلام و آموزه های نبوی و همچنین در جوامع گذشته وضع و احوال آنان مورد بررسی قرار گیرد نگاه بدبینانه و شیء گونه نسبت به زن در متون منثور و منظوم ما دیده می شود به طور نمونه:
زن از پهلوی چپ شد آفریده کسی از چپ، راستی هرگز ندیده
نظامی
چه خوش گفت شاه جهان کیقبا کـه نفریـن بـد بـر زن نیـک بــاد
سعدی
در سیاستنامه خواجه نظام الملک، ضمن توصیة مردان به بی توجهی نسبت به خواسته یا گفتة زنان می نویسد: «اول مردی که فرمان زن برد و او را زیان داشت و رنج و مشقت افتاد آدم (ع) بود که فرمان حوا کرده گندم بخورد تا از بهشتش بیرون کردند». و یا حکیم متأله «ملاصدرا» در کتاب «اسفار اربعه» زنان را در شمار حیوانات به حساب آورده و نمونه های دیگر نیز وجود دارد که با بیانات خود مقام زن را تنزول داده اند و اهمیت آن را کم به حساب آورده اند و هنوز زنان از حیث برخورداری از بیشتر امکانات نظیر امکان تحصیل و اشتغال در بسیاری از کشورهای جهان در سطحی پایین تر از مردان قرار دارند البته از نظر محققانی نظیر «رابرت بلود» و «دونالدو ولف» سه عامل آموزش و اشتغال و میزان دستمزد تأثیری مستقیم در افزایش قدرت تصمیم گیری زنان دارد.

وضعیت زن در پیش از اسلام:
حقوق و حیات اجتماعی زن در دنیای قدیم
در ایران
زن به شهادت تاریخ، بدترین و شوم ترین و نکبت بارترین دوران حیات اجتماعی خود را در دورة پیش از اسلام گذرانده است و به ندرت به عنوان موجودی انسانی – که از حیث کرامت و ارزش انسانی با مرد همسنگ باشد مورد توجه قرار گرفته است بلکه غالباً به مثابه موجودی اهریمنی و شیطانی و نجس تلقی می شده است که پیوسته روح و روان مرد از او در آزار و اذیت بوده است.
زنان در گذشته حتی در جوامع متمدنی چون ایران و روم از بسیاری از حقوق مادی و معنوی اعم از:
حق معامله، حق پیشه، حق مالکیت، حق انتخاب همسر، حق طلاق، حق تحصیل، حق رأی، حق ارث، حق وصیت، حق مهریه و … محروم بوده است. در درخشانترین دورة حیات اجتماعی زن در ایران پیش از اسلام یعنی عصر ساسانی - «زن مطلقاً فرمانبردار مرد بود و شخصیت حقوقی نداشت، پدر و شوهر اختیارات وسیعی در دارایی های او داشتند؛ و آنچه که از هیاهوی جاهلانه که اخیراً اعلام کرده اند از بدیهیات تمدن ساسانی است نکاح با محارم و زناشویی در میان اقادب درجة اول حتماً معمول بوده است و احکام عجیب دیگری هم داشتند که وقتی پسری به سن رشد بلوغ می رسیده پدر یکی از زنان خود را به عقد زناشویی او در می آورده است».
دکتر کریستین سن نیز در کتاب ایران در زمان ساسانیان با تشریح وضعیت دهشتناک زندگی زن در جامعة ساسانی می نویسد: «در ایران عصر زردتشتی، ازدواج با محارم و نزدیکان، نه تنها مقدس بوده بلکه گناهان کبیره را محو می کرده است».
در سروده های قدیمی و مذهبی ایرانیان دربارة تحقیقات و پستی زن آمده است: «پدران از خدا مسألت نمی کنند که دختری به ایشان روزی کند و فرشتگان دختران را از نعمت هایی که خدا به آدمی می بخشیده به شمار نمی آوردند».
در دورة ساسانی شوهر کردن برای زن به معنای درآمدن از سالاری پدر یا برادر و رفتن به سالاری شوهر یا پدر او بوده است.
به طور کلی در ایران عصر ساسانی، موقعیت و جایگاه زن نسبت به ممالک دیگر دنیای آن روز تا حدودی بهتر بوده است و عمدة محدودیت ها و محرومیت ها ریشة مذهبی داشته است به طوری که یک مؤمن آیین زردتشت- به تبعیت از آموزه های فقهی این مذهب- زن (حائض) را ذاتاً «نجس» تلقی می کرده تا جایی که از نظر او روح و حتی نگاه و نفس زن حائض از این حکم مستثنی نبوده است و چنین زنی در آیین زردتشت باید خود را از دیگران دور نگاه می داشت و از کارهای روزمره در نه شبانه روز دست می کشید و همچنین جامة خود را در مدت یاد شده به طور مرتب تعویض می کرد که این به این معنا بود که زن باید تقریباً یک سوم از دوران جوانی خود از حیات اجتماعی محروم می ماند و به طور مجرّد زندگی می کرد و در مورد زایمان نیز این مورد صدق می کرد و در نتیجه زمینة انزوای اجتماعی زن را فراهم می ساخت.

رفتار و کرداری که در مورد زن در جوامع و ممالک مختلف در قدیم وضع بود
ایتالیا: زن حیوان پلید و نجسی است‎؛ نه روح دارد و نه ابدیت، اما بر بندگی و خدمتگزاری بر مرد واجب است.
یونان: پدری که پسر نداشت و دارای چند دختر بود می توانست برای یکی از دختران خود شوهری انتخاب کند و او را به جای پسر، وارث خود قرار دهد و هر گاه دختری شوهر می کرد از میراث پدر مرحوم می شد و در سهم الارث احتمالی شوهر هم هیچ گونه اختیاری نداشت.
هند: در قدیم مرگ شوهر، هنگامة مرگ ؟؟؟ زن نیز فرا می رسید بدین گونه که پس از مرگ شوهر، زن را هم داخل آتشی که جسد مرد در آن می سوخت پرت می کردند و از او می خواستند با این فداکاری و وفاداری خود، روح شوهرش را شاد کند.
چین: خانواده های چین چنان نسبت به فرزندان دختر خویش بی اعتنا بودند که برای پراکندن آنها از سر خود، در فرستادن آنها به حرمسرای خاقان با یکدیگر رقابت می کردند.
در کشورهای دیگر نیز همچنین اعمال و کردارهایی در مورد زنان وجود دارد که به اختصار نمی توانیم همسری آنها را بیان کنیم.
 وضعیت و حقوق زنان در جامعة عرب
در جامعه عرب برای زن نه استقلالی در زندگی قایل بودن و نه حرمت و شرافتی؛ زنان در عرب ارث نمی بردند و تعداد زوجات آن هم بدون حدی معین، جایز بود همچنان که در یهود نیز چنین بود و در مسئلة طلاق برای زن اختیاری نبود و دختران را زنده به گور می کردن اولین قبیله ای که چنین کار را کرد قبیله بنوتمیم بود و به خاطر پیشمادی بود که در آن قبیله رخ داد و آن این بود که با نعمان بن متند جنگ کردند و عده ای از دخترانشان اسیر شدند و از شدت خشم تصمیم گرفتند دختران خود را خود به قتل برسانند و زنده دفن کنند و این رسم ناپسند در میان قبایل عرب به تدریج معمول گردید و عرب هرگاه دختری برایش متولد می شد به فال بد گرفته و داشتن چنین فرزندی را ننگ می دانست برخی خانواده های عرب در امر ازدواج به زنان و مخصوصاً دختران خود استقلال داده بودن رفتاری که عرب در آن زمان با زنان داشت ترکیبی است از رفتار اقوام متمدن و رفتار اقوام متوحش، ندادن استقلال به زنان در حقوق و شرکت ندادن آنان در امور اجتماعی از قبیل حکومت و جنگ و مسئله ازدواج و اختیار دادن امر ازدواج به زنان اشراف را از ایران و روم گرفته بودند و کشتن آنان و زنده به گور کردن و شکنجه دادن را از اقوام وحشی اقتباس کرده بودند پس محرومیت زنان عرب از مزایای زندگی هستند به تقدیس و پرستش رئیس خانه نبود بلکه از باب غلبه قوی و استخدام ضعیف بود و زنان محرومیت و نیز سختی هایی که در این جوامع داشتند در دل و فکر آنان ضعفی ایجاد کرد و این ضعف فکری اوهام و خرافات عجیب و غریبی در مورد حوادث و وقایع مختلف در آنان پدید آورد که کتب تاریخی این خرافات و اوهام را ضبط کرده است و این خلاصه ای بود از احوال زن در مجتمع انسانی در ادوار مختلف قبل از اسلام و در عصر ظهور اسلام.
نتایجی که در بالا اقتباس می شود:
اول اینکه:‌ بشر در آن دوران دربارة زن دو تفکر داشت: یکی اینکه زن را انسانی را در سطح حیوانات بی زبان می دانست و دیگر اینکه او را انسانی پست و ضعیف در انسانیت می پنداشت انسانی که مردان، یعنی انسان های کامل در صورت آزادی او از شر و فسادش ایمن نیستند و به همین جهت باید همیشه در قید تبعیت مردان بماند و مردان اجازه ندهند که زنان آزادی در زندگی خود کسب کنند. نظریة اول با سیره اقوام وحشی و نظریة دوم با روش اقوام متمدن آن روز مناسب تر است.
دوم اینکه: بشر قبل از اسلام نسبت به زن از نظر وضع اجتماعی نیز دو نوع طرز تفکر داشت بعضی جوامع زن را خارج از افراد اجتماع انسانی می دانستند و بعضی دیگر معتقد است زن مانند اسیری است که به بردگی گرفته می شود و از نیروی کار و استفاده می کردند.
سوم اینکه: محرومیت زن در این جامعه همه جانبه بود و زن را از تمامی حقوقی که ممکن بود از آن بهره مند شوند محروم می دانستند.
چهارم اینکه: اساس رفتار مردان بر زنان عبارت بود از غلبه قوی بر ضعیف و هر معامله ای که با زنان می کردند بر اساس استخدام و بهره کشی آنان بود و این روش امت های غیر متمدن بود و امت های متمدن این تفکر را داشتند که زن انسانی است ضعیف الخلقه که توانایی آن را ندارند که در امور خود مستقل شود.

 بعضی تفاوت های حقوقی زن و مرد در اسلام (به طور اختصار):
با توجه به تفاوت های طبیعی موجود بین زن و مرد «تساوی در حقوق» را نادرست دانسته و نوع دیگری حقوق را به نام حقوق طبیعی مورد توجه قرار می دهد و آن را در تمام احکام و قوانین مربوط به زن و مرد جاری می سازد.
1- جهاد: جهاد یا پیکار مسلحانه با دشمن به اجماع فقها برای زن واجب نیست. در روایت آمده است از گفتارهای پیامبر اسلام: زنی که جنین در شکم دارد اجرش با اجر جهاد در راه خدا یکسان پنداشته شده و یا زنی که تکالیف زناشویی خود را به درستی بر جای می آورد همسان با مجاهد راه خدا اجر می برد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  36  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی (حقوق اجتماعی و سیاسی

پایانامه فرهنگ نورانى

اختصاصی از فی ژوو پایانامه فرهنگ نورانى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایانامه فرهنگ نورانى


پایانامه فرهنگ نورانى

شلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:146

فهرست و توضیحات:
چکیده
مقدمه
فصل اول : کلیات تحقیق
پیشگفتار
بیان مسئله
سوالات تحقیق
اهداف تحقیق
فرضیات
تعریف نظری وعملیاتی
اهمیت وضرورت تحقیق
پیشینه تحقیق
فصل دوم : ادبیات نظری تحقیق
گزارش تحقیق
کلیات و مبانی نظری
اهداف پژوهش
روش کار تحقیق
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
روش تحقیق و تحلیل داده ها
فصل چهارم: داده های آماری
داده های آماری
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات
جمع بندی و نتیجه گیری
پیشنهادات
منابع و ماخذ

مقدّمه

حمد و سپاس خدایى را سزاست که شکر شاکرین و حمد حامدین و ذکر ذاکرین و سعى خالصین متوجه درگاه اوست. ستایش بیکران مرا و راست که در خلق خویش هیچ کاستى نگذاشت بل همه مخلوقات حتى پست ترین شان را به راستى بگذاشت. تسبیح لایتناهى بر آستان او که آدمى را در مسیر سعادت بر همه موجودات، ولایت و تاج خلافت در سیاره زمین بر او کرامت و خلعت «لقد کرّمنا» بر اندامش عنایت و بعد از تکوین، مصداق «فتبارک» بر قامتش مقالت فرمود.

حمد و آفرین بر ذات جهان آفرین که هستى را آمیخته با حکمت و تعالیم را براى بشر همراه با مصلحت و براى وصول به سربلندى و عزّت توأم ساخته است.

و درود بى پایان بر ختم پیامبران و فص رسولان و اهل بیت و پاکان که شریعت به دست ایشان پایان و حجت خدا به عصمت آنان تمام گردید.

درود بى منّت و سلام با عزت بر سالکان راه طریقت و شاهدان کوى حقیقت که سر در راه حفظ شریعت در کف اخلاص نهاده و نزد دوست تحفه بردند.

با حمد بى انتهى بر ذات ربوبى و درود بى منتهى بر شأن مصطفوى، مُصحف بى مقدار نماز را محمّد ساخته تا شاید از این فریضه الهى که بزرگترین و مهمترین فریضه در تمامى ادیان الهى تشریع شده، نفوس مستعده بهره گیرند.

بر همه جوانان معزّز و مکرّم، معرفت به این نکته لازم است که در دین مبین اسلام، نماز لبیک همه ذاکران، عمل آزادگان، طواف عارفان، میقات کعبه عاشقان، سعى وصفاى پاکدلان، پرواز بیدار دلان مقصد سالکان، داروى دلهاى مجروح، شفاى قلبهاى محزون و تسکین دلهاى مفتون است. نماز کمال عابدان و معراج عالمان، معبد عاشقان و گل خوشبوى بوستان قلب پاک جوانان است.

جوان چون واجد قلب پاک و فاقد و فارغ از هرگونه ارزشهاى ناپاک است می تواند با نماز، پلّه هاى کمال را طى کند و به قلّه جمال باریابد. با برپایى نماز به مقام سرورى و سیادت راه یابد و دعاى اللهم اجعلنى للمتقین اماماً (خدایا مرا پیشواى پرهیزکاران قرارده) را ورد کلام خود سازد


دانلود با لینک مستقیم


پایانامه فرهنگ نورانى