تحقیق اخلاق در قرآن در 53 صفحه با فرمت ورد شامل بخش های زیر می باشد:
مقدمه
اصول موضوعه در علم اخلاق
.ویژگیها و حیثیتها در مفاهیم اخلاقى
تقوا در آیه
تفاوت نظام اخلاقى اسلام با دیگر نظامها
. اساس ارزش اخلاقى در اسلام
راه تحصیل ارزشهاى اخلاقى
عوامل کلى سقوط اخلاقى
علم اخلاق و غریزه جنسی
اصل آزادی
اخلاق جنسی
آیا اخلاق جنسی با رشد طبیعی استعدادها مباین است؟
مقدمه
اخلاق که با چگونگى رفتار و حالتهاى اختیارى انسان سروکار دارد، همواره جاذبه ویژهاى براى او داشته است و آدمى به دیده احترام در آن نگریسته است.
نهاد اخلاقى زندگى انسان، اساس و پایه تشکیل اجتماع و ظهور تمدنهاى بشرى است. حرمت اخلاق چنان است که حتى کسانى هم که خود به زیور اخلاق آراسته نیستند، آراستگان به فضایل اخلاقى را با دیده عزت مىنگرند و شان آنها را والا مىدانند.
جذبه و دلربایى اخلاق، اگر از چشمانداز قرآنى به آن نگریسته شود، دوچندان خواهد شد. زیرا قرآن آخرین کلام الهى با بشر است و به اقتضاى این ویژگى، کاملترین سخن را در باره اخلاق بیان کرده است. فضایل اخلاقى از نگاه قرآن، صرفا وسیلهاى براى ساماندهى به رفتار این جهانى آدمى، به غرض نظم و انتظام دادن به زندگى او نیست، بلکه از آن مهمتر، چونان مصالح ساختمانى براى پىریزى بناى حیات ابدى او به حساب مىآید.
این نگرش فرجام شناسانه به فضایل و الزامهاى اخلاقى، چنان بر ارج و اهمیت آنها مىافزاید که بدون وقوف در عرفات اخلاق، پاى نهادن به حرم رستگارى که مطلوب همیشگى آدمى است، ناممکن مىنماید.
از نگاه قرآن مىتوان مباحث مختلف مربوط به اخلاق را سامان داد; مثلا با تنظیم و تنسیق قواعد کلى اخلاقى، راه را براى علم اخلاق (۱) قرآنى هموار کرد. به علاوه، مىتوان با تامل در قواعد مذکور و بهرهگیرى از نصوص و ظواهر آیات قرآن، مبناى ارزشهاى اخلاقى را کشف کرد و زمینه حصول اخلاق هنجارى (۲) یا نظریه اخلاقى (۳) برگرفته از قرآن را فراهم آورد. افزون بر اینها، مىتوان با تامل در قواعد اخلاقى قرآن و نظریه اخلاقى برگرفته از آن، در کنار بهرهگیرى از هستىشناسى، و بویژه انسانشناسى قرآنى، مبانى فلسفى اخلاقى را هم به دست آورد و از رهگذر آن به تدوین فرااخلاق (۴) ملهم از قرآن پرداخت. (۵)
اگرچه پرداختن به اخلاق قرآنى در طبقهبندى رایج اندیشه اخلاقى (۶) ، به حوزه اخلاق توصیفى (۷) مربوط است، زیرا این شاخه است که به توصیف نظرگاههاى اخلاقى قرآن کریم و مکتب اسلام مىپردازد، اما بىتردید اخلاق قرآنى صرفا توصیف اخلاقیات نیست و چنانچه اشاره شد مىتواند زمینه لازم براى اندیشه فلسفى درباره مبناى ارزشهاى اخلاقى (اخلاق هنجارى) و پیشفرضها، مفاهیم و مبانى اخلاق (فرااخلاق) را فراهم آورد.
به علاوه این که توصیفى بودن بحث اخلاق قرآنى به معناى فقدان نقش انگیزشى آن نیست. زیرا قرآن کتاب هدایت و رستگارى است و توصیف راه رستگارى، بهترین نوع ایجاد انگیزش در کسانى است که به قرآن ایمان دارند; و به این جهت است که پرداختن به اخلاق قرآنى براى مسلمانان چیزى بیش از یک پژوهش علمى است و در واقع براى آنها که در این جهان گذرا و فانى، دل در گرو حیات جاویدانى دارند که نشانههایش را، علاوه بر وجدان و عمق جان خویش، در پژمردگى و فناپذیرى جلوههاى مختلف زندگى این جهانى مىبینند یک فریضه است.
کتاب اخلاق در قرآن (۸) بخشى از سلسله دروس «معارف قرآن» استاد مصباح یزدى در حوزه علمیه قم است، که به اخلاق قرآنى مىپردازد. این کتاب از جنبههاى مختلف اخلاق قرآنى بحث مىکند. بخش اول کتاب به تحلیل مفاهیم اخلاقى و تبیین پیشفرضهاى اخلاق و نیز ارائه نظریه اخلاقى قرآن مىپردازد. مجموعه مباحثبخش اول کتاب در حوزه فلسفه اخلاق قرار مىگیرد و مىتوان آن را نوعى فلسفه اخلاق ملهم از آیات قرآن دانست. سه بخش دیگر کتاب به ترتیب به بررسى اخلاقى رفتار انسان با خداوند، با خود و با دیگر انسانها مىپردازد.
مطالعه کتاب دیگر ایشان یعنى دروس فلسفه اخلاق (۹) مىتواند سهم زیادى در فهم دعاوى استاد در کتاب اخلاق در قرآن داشته باشد.
این مقاله گزارشى از بخش اول کتاب اخلاق در قرآن است. سعى نگارنده بر آن است که گزارش، مطابق با متن کتاب باشد; به این معنا که نکتهاى بیش از آنچه در کتاب آمده، در متن مقاله راه نیابد و از طرف دیگر چیزى از نکات اصلى کتاب برجا نماند.
۱. اصول موضوعه در علم اخلاق
تبیین نظریه اخلاقى قرآن محتاج بررسى و توضیح چند پیشفرض اخلاق است که خود قرآن هم به آنها اشاره کرده است:
الف) انسان موجودى است که توانایى کسب کمال را دارد و مىتواند خود را به زیور اخلاق (۱۰) بیاراید. او افزون بر این که توان چنین کارى را دارد، به این توانایى خود آگاهى دارد. به بیان دیگر، او هم موجود مختار است و هم به اختیار خود علم و آگاهى دارد. اصل اختیار آدمى و قدرت انتخاب او مورد تایید قرآن کریم است و تفصیل بحثبه حوزه انسانشناسى قرآنى مربوط مىشود. (۱۱)...
.
.
.
(( علم اخلاق و غریزه جنسی ))
علاقه جنسی یا گناه ذاتی
برای ما مسلمانان که علاقه دو همسر را به یکدیگر یکی از نشانه های بارز وجود خداوند می دانیم. (1)[1] و نکاح را "سنت" و تجرد را یک نوع "شر" حساب می کنیم. هنگامی که می خوانیم یا می شنویم بعضی از آئین ها علاقه جنسی را ذاتا پلید، و آمیزش جنسی را _ولو با همسر شرعی و قانونی) موجب تباهی و سقوط می دانند دچار تعجب می شویم. عجب تر آنکه می گویند: دنیای قدیم عموما گرفتار این وهم بوده است. برتراندراسل فیلسوف اجتماعی مشهور معاصر می گوید:" عوامل و عقاید مخالف جنسیت در افصار خیلی قدیم وجود داشته و به خصوص در هر جه که مسیحیت و دین بودا پیروز شد عقیده مزبور نیز تفوق یافت و سر تارک مثال هایی از این فکر عجیب مبنی بر این که چیز ناپاک و تباهی در روابط جنسی وجود دارد ذکر می نماید. در آن نقاط دنیا نیز که دور از تاثیر مذهب بودا و مسیح بوده است که ادیان و راهبانی بوده اند که طرفداری از تجرد می کرده اند، مانند "اسنیت ها" در میان یهودیان و بدین طریق یک نهضت عمومی ریاضت در دنیای قدیم ایجاد شد. در یونان و روم متمدن نیز طریقه کلبیون جای طریقه اپیکور را گرفت. افلاطونیان نو نیز به اندازه کلبینون ریاضت طلب بوده اند. از ایران ، این عقیده (دکترین) به سمت باختر پخش شد که ماده عین تباهی است و به همراه آن این اعتقاد به وجود آمد که هر گونه رابطه ی جنسی ناپاک است و این عقیده با جزئی اصلاح، اعتقاد کلیسای مسیحیت محسوب گردید: (1)[2] . این عقیده قرن ها وجدان انبوه عظیمی از افراد بشر را تحت نفوذ ترس آور و نفرت انگیز خود قرار داده و به عقیده روانکاوان نفوذ این عقیده، اختلالات روانی و بیماری های روحی فراوانی را موجب شده است که از این جهت مانند ندارد. منشأ پیدایش اینگونه افکار و عقاید چیست؟ چه چیز سبب می شود که بشر به علاقه و میل طبیعی خود به چشم بدبینی بنگرد و در حقیقت جزئی از وجود خود را محکوم کند؟ مطلبی است که مورد تفسیر متفکرین قرار گرفته است و ما اکنون در صدد کاوش در آن نیستیم مثلا علل گوناگونی می توانند در گرایش بشر به این گونه افکار و آراء دخیل باشند. ظاهرا علت این که فکر پلیدی "علاقه و آمیزش جنسی" در میان مسیحیان تا این حد اوج گرفت، تفسیری بود که از بدو تشکیل کلیسا، از طرف کلیسا برای مجرد زیستن حضرت عیسی مسیح، صورت گرفت. گفته شد علت این که مسیح تا آخر مجرد زیست پلیدی ذاتی این عمل است و به همین جهت روحانیون و مقدسین مسیحی شرط وصول به مقامات روحانی را آبوده نشدن به زن در تمام مدت عمر دانستند و "پاپ" از میان اینچنین افرادی انتخاب می شوند. به عقیده ارباب کلیسا تقوا ایجاب می کند که انسان از ازدواج خودداری کند، راسل می گوید: " در رسالات قدیسین به دو یا سه توصیف زیبا از ازدواج بر می خوریم، ولی در سایر موارد، پدران کلیسا از ازدواج به زشت ترین صورت یاد کرده اند. هدف ریاضت این بوده که مردان را متقی سازد بنابراین ، ازدواج که عمل پستی شمرده می شد. بایستی منعدم شود. "با تبر بکارت درخت زناشوئی را فرو اندازید." این عقیده راسخ سن ژروم درباره هدف تقدس است." (1)[3]...
دانلود تحقیق اخلاق در قرآن