فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد اخلاق و معاشرت در خانواده

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد اخلاق و معاشرت در خانواده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اخلاق و معاشرت در خانواده


تحقیق در مورد اخلاق و معاشرت در خانواده

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:30

 

 

 

 

 

                                  مقدمه        

برای اینکه بدانیم اخلاق چیست و چه هدفی را دنبال می کند، مقدمه ای کوتاه لازم است . انسان شاهکار آفرینش وخلقت خدای تبارک و تعالی است وخداوند همه ممکننات از نباتات (درختهای گوناگون ،میوه های لذیذ ،گلهای زیبا و...)و

حیوانات گرفته، تا جمادات و اجسام مرئی و نامرئی را برای او و خدمت به او آفریده است.

این انسان، از جنبه های مادی با سایر جانوران و حیوانات مشترک است، یعنی آنچه را که برای یک موجود زنده از علایم حیات لازم است(از قبیل : تغذیه تنفس-تولید مثل و...)داراست ،اما علاوه بر آن دارای جنبه دیگری هم هست که او را از سایر جانوران متمایز می سازدو آن، جنبه روحی وروانی است ودر حقیقت انسانیت آدم جز به این جنبه، به چیز دیگری نیست،چرا که در جنبه مادی، او صفت حیوانی است اما خداوند ازاین همه خلقت، بنابراستناد به( آیه56 سوره ذاریات )جز تکامل

بعد معنوی انسان هدفی نداشته است.حال اگر انسان بخواهد،به کمال وبه عبارت صحیح تر،همه همت خود را در این بعد مادی قرار دهد، نه تنها به حیوانات میماند

،که مراتب  پائین تراز آنها خواهد بود.پس تنها را سعادت انسان در کمال وتعالی او در بعد روانی وجنبه معنوی اواست، وآنچه ما را در این راه کمک میکند وبه ما نشان میدهد چه راه و روشی را در پیش بگیریم تا به این کمال نائل گردیم .

اگر انسان بخواهد به اخلاق پسندیده متخلق شود بایستی ابتدا خانه دل و جان را از رذائل اخلاقی بزداید، سپس به فضائل اخلاقی دست یابد (همانگونه که یک پارچه کثیف ابتدا باید پاک شود و سپس به پاک کردن شئی بپردازد).

یکی از مباحث مهم اسلامی که در قرآن مجید بسیار بر آن تکیه کرده و آیات بسیاری درباره آن نازل فرموده است، اخلاق است.

انسان کامل آن است که همه جهات وجودی او کامل باشد و چون انسان از سه قسم تشکیل یافته است :1-عقل وتفکر 2-قلب وعواطف و احساسات و 3-جسم و پیکر ومادی که این سه قسمت کمال انسان را تشکیل می دهد.

انچه فکر انسان را را تکامل می بخشدو می پرورد، معرفت است وعلم عبادت و حقایق اسلامی و ارتباط عقلی، با مبدا همه کمالات آفرینش یعنی ذات خداوند جهاندار ذو المنن و آنچه که عشق و عواطف و احساس و سجایای روحی انسان

را کمال بخشیده و رهبری میکند ،علم اخلاق و تربیت نفوس است.

تحقیق حاضر، بازگو کننده نکات مثبت اخلا قی و بعضی از زشتی ها و رذائل اخلاقی ونیز کیفیت برخوردهای گوناگون اجتماعی است ،وبرای خوانندگان عزیز

این امکان را فراهم می سازد، تا با آگاهی بیشتر در راه خود سازی و تهذیب نفس گام بردارد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اخلاق و معاشرت در خانواده

دانلود مقاله اخلاق مدیریت اسلامی

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله اخلاق مدیریت اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

یکی از ارکان اساسی سعادت، در زندگی مادی و معنوی بشر ، اخلاق و فضائل اخلاقی است . زیرا در پرتو محاسن اخلاق و خلقیات حمیده ، موجبات تحکیم روابط اجتماعی فراهم می گردد، برخوردهای محبت بار که بر اساس یک سلسله اعتقادات اخلاقی صورت می گیرد شورد و نشاط را به کالبد زندگی می دمد و زندگی فردی و اجتماعی را در مسیر تعالی و تکامل ، بکام انسان گوارا می سازد.
تأثیر محاسن اخلاق در زندگی اقوام و ملتها تا جائیست که هر گاه آنرا مایه حیات انسانی و فرهنگی جامعه بحاس آوریم مبالغ گوئی نکرده ایم.
اقوام روزگار باخلاق زنده اند
قومی که گشت فاقد اخلاق مرد نیست

 

مطالعة تاریخ این نکته را بما ثابت می کند که یکی از مهمترین عامل موفقیتها و پیروزیها ، و یا شکستها و ناکامیهای جوامع بشری " عامل اخلاقی " بوده است. ملتی که حرکتهای خود را در چارچوب محاسن اخلاق به پیش برد، قلة رفیع سعادت و پیروزی را فتح نمود و در هر جامعه ایکه فضائل اخلاقی قربانی رذائل شیطانی گردید سقوط و انحطاط دامنگیر آن مردم شد.
قرآن کتاب آسمانی مسلمانان ، نمونه های فراوانی ، در جهت نمایش زیبائیها و زشتیها ، و نیز تأثیر هر یک از این نمونه ها در پیروزی و شکست امتهای پیشین را بیان داشته است که داستانها و قصص اقوام لوط ، هود ، صالح ، موسی سلیمان ، عیسی و ... بخشی از وقایع گذشتة تاریخ بشر می باشد.
پایه گذاران نهضت اخلاقی را باید پیامبران بزرگ خدا دانست ، زیرا آنها بودند که در طول تاریخ برا تربیت و سازندگی انسانها ، ضوابط و اصول اخلاق را ارائه دادند تا با طهارت فکرها و تطهیر دلها ، آلوده گیهای بیرونی و کدورتهای اجتماعی را از سطح جامع پاک سازند و انسان را در فضای معطّر محاسن و مصفّای اخلاق بکمال مطلوب برسانند. چنانکه پیامبر بزرگوار اسلام ، اساس بعثت خویش را در تتمیم اخلاق می داند و می فرمایند:
" اِنَّما بُعِثْتُ لاُتَمِمَّ مَکارِمَ الْاَخْلاقِ "
همانا من برای تکمیل والائیهای اخلاق برانگیخته شده ام.
باید توجه داشت که اجرای بخشی از اصول اخلاقی چون با خواهشهای نفسانی و ارضاء تمایلات حیوانی و شخصی انسان، تضاد دارد لذا مستلزم تحمل ناگواریها و دشواریهاست و این موضوع نیز قابل انکار نیست که در سایة رنج خویشتن داری و جهاد با نفس، گنج فلاح و پیروزی بدست می آید.

 

" قَدْ اَفْلَحَ مَنْ زَکّیها وَ قَدْ مَنْ دَسّیها "
کسیکه ضمی خویش را از اخلاق ناپسند تزکیه نماید رستگار است و هر آنکس که درون را به فساد و تباهی بکشاند زیانکار خواهد بود.
در اینجا با تکیه به سخنان پیشوایان دین ، به بخشی از برکات و زیبائیهائی که در سایة محاسن و مکارم اخلاق بدست می آید، اشاره می شود تا تأثیر اخلاق نیک در پیشرفت کار و دستیابی به سعادت روشن گردد:
1- حسن اخلاق مایه سعادت است:
" قالَ رَسُولُ اللّهَ (ص) : مِنْ سَعادَةِ الرَّجُلِ حُسْنُ الْخُلْقِ "
پیامبر خدا فرمود: یکی از عوامل سعادت انسان حسن خلق است.
2- حسن خلق مایه تحکیم روابط اجتماعی بر پایه مهر و محبت می شود:
" قالَ النَّبی (ص) : حُسْنُ الْخُلْقِ یثْبِتُ الْمَوَدَّةَ "
پیامبر اسلام فرمود: اخلاق نیک دوستی و محبت را تحکیم می بخشد.
3- حسن اخلاق سبب آبادانی و عمران جامعه است:
" قالَ الصّادِق (ع) : اَلْبِرُّ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ یعْمُرانِ الدِّیارَ و یزَیدانِ فی الْاَعْمارِ "
امام صادق (ع) فرمود: نیکی کردن و خوش اخلاقی ، شهرها را آباد و عمرها را
زیاد می سازد.
4- حسن اخلاق نشانة رشد اندیشه و کمال عقل است:
" قالَ الصّادِق (ع) : اَکْمَلْ النّاسِ عَقْلاً اَحْسَنَهُمْ خُلْقاً "
کاملترین مردم از نظر عقل کسی است که اخلاقی نیکوتر داشته باشد.
5- حسن اخلاق مایة عزت و سربلندی است:
" قالَ عَلی (ع) : رُبَّ عَزیزٍ اَذَّلَّهُ خُلْقُهُ وَرُبَّ ذَلیلٍ اَعَزَّهُ خُلْقُهُ "
علی (ع) فرمود: چه بسا عزیزی که اخلاق بد ، مایه ذلت او گشته و چه بسا ذلیلی
که خوش اخلاقی او را به عزّت رسانده است.
6- حسن اخلاق زندگی مادّی انسان را بهبود می بخشد:
" قالَ الصّادِق (ع) : حُسْنُ الْخُلْقِ یزیدُ فی الرِزقِ "
امام صادق فرمود: اخلاق نیکو روزی آدمی را افزایش می دهد.
7- حسن اخلاق در قیامت ، کفة اعمال نیک را سنگین تر می سازد:
" قالَ رَسُولُ اللّهَ (ص) : مامِنْ شیئٍ اَثْقَلُ فی الْمیزانِ مِنْ حُسْنِ الْخُلْقِ "
پیامبر خدا فرمود: چیزی در میزان اعمال، سنگین تر از خوش خلقی نیست.

 


مدیریت که فن اداره یک تشکیلات است در اداره و هدایت امکانات مادّی و انسانی ، ریزه کاریها و لطافتهای بسیاری را لازم دارد، زیرا نقش اخلاق مدیر، در گرم نگاهداشتن شورها و برانگیختن انگیزه ها ، و در انسجام واحدها و سرعت بخشیدن بکارها و بدست آوردن نتیجه ها چیزی است غیر قابل انکار.
مدیری که متخلق باخلاق مدیریت نباشد، قادر به کشیدن بار مسئولیت نخواهد بود. اخلاق برای مدیر بمنزلة مشاوری آگاه و معاونی آشناست که مشکلات را مشکل گشا است و مدیریت با استمداد از روشهای آمیخته به اخلاق انسانی می تواند بسیاری از نابسامانیها را سامان بخشد و میزان شورانگیزه ها را بالا بیاورد و به مجموعه ی تشکیلات روحیه ای از صفا و محبت بدهد و بیجهت نیست که پیامبر اکرم (ص) می فرماید:
یا بَنی عَبْدِ الْمُطَّلِبُ، اِنَّکُمْ لَمْ تَسَعُوا النّاسَ بِاَمْوالِکُمْ فَاَلْقُوهُمْ بِطَلاقَةِ الْوَجْهِ وَحُسْنِ الْبٌشْرِ.
ای فرزندان عبدالمطلب! شما نمی توانید با ثروتهای خود مردم را راضی کنید با
گشاده روئی و برخورد نیکو با آنان روبرو شوید تا دلهایشان را بسوی خود معطوف دارید.

 

قرآن کریم یکی از عوامل موفقیت پیامبر اسلام را در مدیریت ، اخلاق نیک می داند و با صراحت می گوید:
فََبِِما رَحْمَةٍ مِنَ اللّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْکُنْتَ فَظّاً غََلیظَ الْقَلْبِ الَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ .
حسن اخلاق و مهربانی تو با مردم رحمتی است از جانب خداوند ، و اگر تندخو و سخت دل
بودی مردم از اطراف تو پراکنده می شدند.

 

چه بسیارند مدیرانی که با داشتن خصوصیاتی همانند قاطعیت ، تخصص ، قدرت و آگاهیهای لازم در سطح بالا قرار داشته اند، ولی بخاطر عدم رعایت مسائل اخلاقی در حوزة مدیریت ، موفقیت مطلوب را کسب نکرده اند و در نتیجه با ناکامی روبرو شده اند.

 

حکیمی در مورد مدیریت و فرماندهی لشگر سخنی حکیمانه دارد و می گوید:
" شایسته است که در فرمانده لشگر ده خصلت از اخلاق حیوانات وجود داشته باشد:
جرأت شیر، و حملة خوک، و مکر روباه، و شکیبائی سگ برزخم، و شبیخون زدن گرگ، و نگهبانی کلنک (کرکی) ، و سخاوت خروس ، و مهرمانی مرغ بر جوجه ، و پرهیز کلاغ ، و چاقی تعرو. "

 

" خلاصه در مکتب اسلام هدف اصلی حسن خلق ، اطاعت اوامر الهی ، اداء تکلیف دینی ، و جلب رضای پروردگار است. نتایج معنوی اخلاق حمیده ، تکامل روح ، پاکی فکر ، تعالی معنوی ، غلبه بر هوای نفس ، تخلق بفضائل ، و نیل برستگاری ابدی است. و فوائد دنیوی آن گسترش دوستی ، حسن روابط اجتماعی ، کسب محبوبیت ، افزایش سود مادی و رفاه آسایش زندگی است. برعکس سوء خلق برای بشر، تیره روزی و بدبختی ببار می آورد و آدمی را از سعادت مادّی و معنوی باز می دارد."

 

برای اینکه مسائل اخلاقی مدیریت را مشخص کنیم به بخشی از آندسته که دارای اهمیتی بیشتر هستند اشاره نموده و هر یک از آنها را با توضیحی مختصر فهرست می نمائیم:

 


1- پوشش عیبها
انسانهای شاغل در یک مجموعه ، دارای روحیات و استعدادهای متفاوتی هستند فردی دارای ذوق و ابتکار و شخصی بی بهره از خلاقیت و استعداد ، جمعی کندتر و دسته ای تندتر، انسانی دلسوز و همکاری بی تفاوت ... که همة این تفاوتها و خصلتها بخاطر عوامل گوناگونی است که جای بحث آن در اینجا نیست ، ولی می توان گفت که یکی از عوامل مؤثر در این تفاوتها ، تربیت و شیوه های تربیتی است که موجبات بروز و ظهور خصلتهای مثبت و منفی را در انسان بوجود
می آورد.
کمبودهای تربیتی ، و نارسائیهای فرهنگی ، بسیاری از نواقص و زشتیها را در افراد موجب
می شوند که جبران خسارتهای ناشی از آن بسادگی میسر نخواهد بود و صد البته مدیر در حدّ امکان و مسئولیتش باید جلو نفوذ نقصها و سرایت زشتیها را بگیرد ولی آنچه که قابل دقت می باشد اینست که شیوة برخورد مدیریت با عیبها و نقصها چگونه باید باشد؟
مدیر می تواند در برخورد با عیبها از شیوه هائی استفاده کند که هم نقصها برطرف گردد و گامی در جهت سازندگی انسانها برداشته شود و از طرفی هم به نشاط محیط کار آسیبی نرسد که در اینجا بچند شیوه بطور مختصر اشاره می شود:

 

1- مدیر باید از برملا کردن عیوب همکاران خود که موجبات شکستن روحیه و شخصیت آنان است جداٌ خودداری کند، زیرا افشای نقصها و شکستن روحیه ها نه تنها در بسیاری از موارد گناه محسوب می شود، بلکه شور و حرارت محیط فعالیت را مبدل به فسردگی می نماید.

 

در این مورد باید کلام گرم امیر مؤمنان حضرت علی (ع) را مورد توجه قرار داد که در ضمن رهنمودهای سرنوشت سازش بمالک اشتر می فرماید:

" ... فَانَّ فی‌النّاسِ‌عُیوباً‌الْومالی‌اَحَقُّ‌مِنْ سَتْرِهما ، فَلما تَکْشِفَنَّ عَمّا غابَ مِنْهما، فَاِنَّما
تَطْهیرُمما ظَهَرَلکَ ، وَاللّه یحْکُمُ عَلی مما غابَ عَنْکَ ، فَاسْتُرِ الْعَورْةَ مَا اسْتَطَعْتَ
یسْتُرُ اللّهُ مِنْکَ مما تُحِبُّ سَتْرَهُ مِنْ رَعِیتِکَ "
همانا مردم را عیبهائی است که سزاوارترین افراد برای پوشاندن آن عیوب حاکم و
مدیر جامعه است، در صدد کشف عیوب پنهانی مردم مباش، بلکه وظیفه داری که
آنچه بر تو آشکار گشته اصلاح کنی و آنچه از تو مخفی است خداوند خود درباره اش
حکم خواهد کرد، پس تا آنجا که می توانی عیوب مردم را بپوشان ، تا خداوند عیوبی
را که دوست می داری برای مردم فاش نگردد همچنان پنهان بدارد.

 

2- در صورتیکه مدیر بخواهد همة همکاران خود را نسبت به عیبی هشدار دهد، باید بدون بردن نام کسی ، بصورت کلی موضوع را بیان نماید:

 

" کانَ رَسُولُ اللّهِ (ص) اِذما بَلَغَهُ عَنِ الرَّجُل شَیی لَمْ یقُلْ مما بالُ فُلانٌ وَلکِنْ یقُلُ مما
اَقْوامٍ یقُولُونَ حَتّی لما یفْضَحْ اَحَداً "
شیوة رسول خدا این بود که وقتی آن حضرت اطلاع پیدا می کرد شخصی گناهی
انجام داده است، در برخورد با آن خطا کار نام او را نمی برد و آبروی او را نمی
ریخت و نمی فرمود چرا فلان شخص چنین خطائی را مرتکب می شود، بلکه
بصورت کلی می فرمود چرا چنین کسانی این خطا را انجام می دهند.

 

3- گاه زبان کنایه بمراتب تأثیرش از زبان تصریح بیشتر است و مدیر با لطافت کنایه بهتر
می تواند افراد را بعیوب خود متوجه سازد:

 

" قماة عَلی (ع) : تَلْویحُ زلّةِ الْعماقِلِ لَهُ اَمَضُّ مِنْ عِتابِهِ ."
علی (ع) فرمود: لغزش شخص عاقل را با کنایه بیان کردن بمراتب برای او از
سرزنش صریح دردناکتر است.

 


4- اگر ضرورت ایجاب نمود که عیوب شخص، صریحاً باو گفته شود، باید آن نارسائیها را بطور خصوصی تذکر داد.

 

" عَنِ المعَسکری (ع) فمالَ: مَنْ وَعَظَ اَخاهُ سِرّاً فَقَدْزانَهُ وَمَنْ وَعَظَهُ عَلانِبَةً فَقَدْ
شمانَهُ "
امام حسن عسکری (ع) فرمود: کسیکه برادرش را در پنهان موعظه کند او را
زیبا ساخته است و کسیکه بطور آشکار به او پند می دهد، او را زشت کرده
است.

 

5- در بعضی از موارد مدیر باید بهنگام بیان نقصها و تطهیر عیوب ، خوبیها و محاسن شخص را هم بگوید چنانکه امام صادق (ع) به شخصی بنام " شقرانی" که شراب می خورد و خود را از دوستان و پیروان خاندان پیامبر معرفی می کرد ، فرمود:

 

" اِنَّ الْحُسْنَ مِنْ کُلِّ اَحَدٍ حَسَنٌ وَانَّهُ مِنْکَ اَحْسَنُ لِمَکانِکَ مِنّا وَ اِنَّ الْقَبیحَ مِنْ کُلِّ
اَحَدٍ قَبیحٌ وَاِنَّهُ مِنْکَ اَقْبَحُ. "
کار خوب از هر کس که باشد خوب است ولی از تو بخاطر ارتباطی که با ما
داری خوبتر است و کار بد از هرکس که سرزند بد است و از تو بدتر.
امام صادق (ع) در این بیان ارتباط و پیروی شقرانی را در رابطه با خاندان پیامبر ستود، ولی کار زشت شرابخواری را بصورت کنایه تقبیح کرد.

 

6- گاه باید در برطرف نمودن عیوب کار بد را مورد انتقاد قرار داد و نه شخص را مانند برخورد اما صادق (ع) که در بالا به آن اشاره شد.

 

بنا بر این مدیر باید در عیب پوشی اقتداء بخداوند رحمان کند و همانطور که خدای بزرگ
(( ستار العیوب )) است ، او نیز برای کارمندان خود (( ستار العیوب )) باشد چنان باشد که ما خداوند را در مقام نیایش می خوانیم :

 

" یما مَنْ اَظْهَرَ الْجَمیلَ وَسَتَرَ الْقَبیحَ "
ای کسیکه زیبائیها را آشکار می گردانی و زشتیها را می پوشانی

 

آندسته از مدیرانیکه عیوب دیگران را بدون رعایت هیچگونه ضوابطی بر ملا می سازند، یا خصلت زیبای خویشتن داری ندارد و یا اینکه از تقوای لازم برخوردار نیستند و گاه می خواهند با بیان عیبها و اشاعة ضعفهای دیگران عیوب خود را بپوشانند.
" قْالَ عَلی (ع): ذو والعیوب یحبون اشاعة معایب الناس لیتسع لهم العذر فی
معایبهم "
علی (ع) فرمود: آنانکه خود دارای عیوبی هستند دوست می دارند عیبهای
دیگران را شایع کنند تا راه عذرشان برای زشتیها توسعه یابد و با اینکار از
شدت اعتراضها نسبت بخود بکاهند.

 

2- معاشرت
در آئین اسلام روابط اجتماعی و برخوردهای انسانی بر پایة اعتقاد استوار می گردد و لذا انسان مسلمان ، معاشرت و مصاحبت خود را بگونه ای تنظیم می کند که خارج از چارچوب های اعتقادی نباشد.
در جامعة اسلامی رابطه با قانون شکنان و گنه کاران به هر شکل و نوعی که بمعنای امضاء خلافکاریها و قانون شکنیها باشد، ممنوع اعلام می گردد. و تنها برخوردهای ارشادی و هدایتی است که از طریق قانون امر بمعروف و نهی از منکر انجام می شود.
اسلام را اعتقاد بزاینست که روح و روان انسان نیازمند تغذیه است و خوراکیهای متنوعی که از مجرای (( معاشرت )) به روح انسان می رسد، شخصیت او را می سازد و توانائیهای گوناگون را در او افزایش می دهد. و بهمین خاطر است که ، شناخت (( حدود )) و (( میزان معاشرت )) را از ضروریات زندگی اجتماعی مسلمان می داند و بخش مهمی از الیم خویش را به این امر اختصاص داده است.
حضرت علی (ع) در این مورد می فرماید:
" عماشِرْ اَهْلَ الْفَضْلِ تَسعَدْ و تَنْبُلْ "
با اهل فضیلت معاشرت نام تا سعادتمند و درست کردار شوی.
در بیان دیگری معاشرت با اهل فضیلت را مایة حیات جاان می داند و می فرماید:
" مُعاشَرَةٌ ذَوِی الْفَضائِلِ حَیوة الْقُلُوبِ "
معاشرت با صاحبان فضیلت مایه حیات دلهاست .

 

 

 

ارتباط و همنشینی با مردمان شریف ، یکی از راههای رسیدن بسعادت است.
" قمالَ النَّبی (ص) : اَسْعَدُ النّاسِ مَنْ خالَطَ کِرامَ النّاسِ "
پیامبر اکرم فرمود : سعادتمندترین مردم کسی است که با مدرم شریف و بزرگوار
همنشین باشد.

 

همچنان که ارتباط با صاحبان فضائل توصیه و تشویق شده است از ارتباط با صاحبان رذائل تحذیر و جلوگیری بعمل آمده است.

 

حضرت علی (ع) در نامه ای که به یکی از دوستانش بنام (( حارث همدانی )) می نویسد ، او را مورد خطاب قرار می دهد و می فرماید:
" اِیاکَ وَ مُصماحَبةَ الْفُسّاقِ فَاِنَّ الشَّرَّ باِاشَّرِّ مُلْحَقٌ "
از مصاحبت و مجالست تبهکاران بپرهیز زیرا پیوند زشت سرانجام زشتی ببار
می آورد.

 

نادان همه جا با همه کس آمـــــــیزد چون غرقه ، به هر چه دید دست آویزد
با مــــردم زشــت نام ، همراه مباش کـــــــــز صحبت ناکسان سیاهی خیـــز

 

***

 

اسلام رابطة با ستمگران را که به حقوق دیگران تجاوز کرده اند در صورتیکه تأئید اعمال ظالمانه آنان محسوب شود ، با خروج و بیگانگی از اسلام مساوی می داند.

 

" قمالَ عَلی (ع) : مَنْ مَشیم اِلی ظمالَمٍ لِیعینَهُ وَ هُوَیعْلَمُ اَنَّهُ ظالِمُ فَقَدْ خَرَجَ عَنِ
الْاِسْلامِ "
حضرت علی (ع) فرمود: هر آنکس که آگاهانه به ستمگری همراهی نماید از
آئین اسلام خارج شده است.

 

فاصله گرفتن از بی خردان نشانه خردمندی است:
" قمالَ النَّبی (ص) : اَحْکَمُ النّاسِ مَنْ جُهّالِ النّاسِ "
پیامبر اسلام فرمود : حکیم ترین مردم کسی است که از نادانان فاصله بگیرد.

 

ارتباط با اشرار که شخصیت انسان را بزیر سئوال می برد و حیثیت اجتماعی نیکان را می شکند ممنوع اعلام می گردد:
" قمالَ عَلی (ع) : مُجمالَسَةُ الْاَشْرارِ تُورِثُ سُوءَ الظَّنِّ بِالْاَخْیارِ "
همنشینی با تبهکاران موجب بدبینی به نیکوکاران می شود.

 

آنانکه در مجالستها، مرزهای اعتقادی و اخلاقی را می شکنند و با اشخاص بدنام نشست و برخاست می نمایند ، باید بدانند که خود را در معرض تهمت قرار داده اند:

 

" قمالَ النَّبّْی (ص) : اَوْلَی النّاسِِ بِالتُّهَمَةِ مَنْ جمالَسَ اَهْلَ التُّهَمَةِ "
سزاوارترین مردم به تهمت ، کسی است که همنشین اهل تهمت باشد.

 

مدیر هرگز نباید با کسانی که شخصیت او را بزیر سئوال می برند رابطه ایجاد نماید، زیرا معاشرتهای ناآگاهانه و سئوال برانگیز، غباری را ماند که بر صفحة آئینه ای نشسته باشد و چهرة صاف مدیریت را که باید بدون کمترین تیرگی ، منعکس کنندة واقعیتها و حقیقتها باشد مبدّل به کدورت و ابهام می نماید.
مدیر باید به این نکته هم توجه داشته باشد که معاشرتها و ارتباطاتش چه در جریان کار باشد و یا در ساعات غیر کار ، چه دوستان و همکاران اداری و تشکیلاتی او باشند و چه دوستان غیراداری ، بالاخره تأثیر مثبت و یا منفی خود را خواهد گذاشت .
سرور آزادگان ، حضرت علی (ع) به نمایندة خود که می بایست مدیریت سرزمین پهناور مصر را برعهده بگیرد چنین توصیه می فرماید:
" اِنَّ ششرَّ وُزَرمائِکَ مَنْ کمانَ لِلاَشْرارِ قَبْلَکَ وَزیراً و مَنْ شَرَکَهُمْ فی الماثامِ
فَلمایکُونَنَّ لَکَ بِطانَةَّ ، فَاِنَّهُمْ اَعْوانُ الَئَمَةِ، وَ اِخْوانُ الظَّلَمَةِ "
ای مالک ، بدترین وزیران تو کسی می باشد که پیش از تو در حکومت
باطل ، وزیر زمامداران بد بوده است. کسیکه با آن تبهکاران در کارها
شرکت داشته نباشد از نزدیکان و محرم راز تو قرار بگیرد ، زیرا آنان
یاوران گنهکاران و برادران ستمگرانند.
امام علی (ع) بدنبال این بیان که در جریان کار تشکیلاتی نباید با تبهکاران رابطه ای تنگاتنگ برقرار نمود و مدیریت یک دستگاه نباید خواص و نزدیکان خود را از کسانی انتخاب کند که پرونده ای سیاه دارند و سرتاسر زندگی آنها، چیزی جز تباهی و فساد و خدمت بطاغوت نبوده است ، می فرماید: باید کسانی را برگزید که معاشرت و ارتباط با آنها به حیثیت و منزلت مدیریت ضربه وارد نیاورد.

 

" وَاَلْصِقْ بِاَهْلِ الْوَرَعِ وَ الصِّدْمقِ "
پیوند خویش را با پرهیزکاران و صداقت پیشگان برقرار کن .

 

در فرازی دیگر از سخنان انسان سازش، خط مشی معاشرتی (( مالک اشتر )) را اینگونه مشخص می کند و می فرماید:

 

" ثُمَّ الْصَقْ بِذَویی الْاَحْسابِ ، وَاَهْلِ الْبُیوتاتِ الصّالِحَةِ وَ السَّوابِقّ الْحَسَنَةِ،
ثُمَّ اَهْلِ النَّجدَةِ وَ الشُّجْاعشةِ، وَاِلسخَّاءِ وَالسَّماحَةِ ، فَاِنَّهُمْ جیماعٌ مِنَ الْکَرَمِ
وَ شُعَبٌ مِنَ الْعُرفِ "
پس ای مالک ، در حوزه مدیریت خویش، با افراد اصیل و خانواده های
صالح و خوش سابقه پیوند برقرار نما و سپس با مدمانی که دارای صفاتی
چون رشادت و شجاعت و سخاوت و بزرگواری هستند معاشرت کن ،
زیرا چنین مردمی منبع کرامت و شاخه های درخت فضیلت می باشند.

 

یکی از شخصیتهای خوش سابقه در اسلام که افتخار مصاحبت با رسول خدا را دارد (( عثمان بن حنیف انصاری )) است او در حکومت علوی از طرف امیر مؤمنان بعنوان فرماندار منطقه بصره برگزیده شد و تا زمان غائلة طلحه و زبیر، در این شهر مشغول خدمت بود که با هجوم اصحاب جمل به بصره دستگیر شد و توسط مهاجمان موهای سر و صورتش کنده ، و از شهر اخراج گردید. او در زمان مسئولیت خود مرتکب اشتباهی شد که علی (ع) با نوشتن نامه ای طولانی و شدیداللحن ، ضعف و خطای او را گوش زد نمود.
اشتباه فرماندار علی (ع) این بوده است که در مجلس میهمانی فردی حاضر گردیده و با گروهی ارتباط برقرار نموده که چنین معاشرتی در شأن مدیریت اسلامی نیست مجلسی که از هر نظر مجلل، سفره متنوع با غذاهای گوناگون و در کنار صاحبان ثروت و عنوان ، و جدای از توده های محرومان، عثمان بن حنیف را از مسیر حق و عدل خارج می ساخت و زمینه را برای فساد و انحراف در مدیریت فراهم می آورد و بهمین خاطر بود که فریاد اعتراض آمیز علی (ع) نسبت به اینگونه معاشرتها بلند شد و فرماندار خود را مورد خطاب قرار داد :

 

" وَمما ظَنَنْتُ اَنَّکَ تُجیبَ اِلمی طّعامِ قَوْمٍ عمائِلُهُمْ مَجْفُوٌّ وَ غَنیهُمْ مَدْ عُوٌّ "
و من گمان نمی کردم که تو میهمانی گروهی را بپذیری که فقیران را رانده
و اغنیاء را خوانده باشند.

 

انگیزة نوشتن این نامه ، از طرف حضرت علی (ع) چیزی جز تعلیم شیوة معاشرت در مسند مدیریت نیست و ما از همة این هدایتها بدست می آوریم که مدیر باید در مقام مسئولیت ، همنشینیها و معاشرتهای خود را ، برمحور ارزشهای اسلامی تنظیم نماید.

 

3- مشاورت
یکی از راههای رشد شخصیت در انسان ، اعتناء به افکار و اندیشه های اوست و این از ویژگیهای جامعة آزاد انسانی است که هر کس بتواند دریافتهای فکری و توانائیهای روحی خویش را ، تاجائیکه به حقوق فردی و اجتماعی دیگران صدمه ای نزند بیان نماید و خواست طبیعی کلیه افراد جامعه ، از مدیران و مسئولان اینست که با توجه به فطرت و خصائص فطری ، و آگاهی از استعدادها ، بهای لازم را در حدّ معقول به آنان بدهند تا زمینه را ، برای رشد و تعالی شخصیت آدمی فراهم سازند.
در مقابل بی اعتنائی به افکار و اندیشه های معقول دیگران ، استبداد و حاکمیت های قلدرانه ، شخصیت انسانی افراد را می شکند و ریشه های نهال فضیلت و ابتکار را در زمین دلها
می خشکاند.
برخوردهای مغرضانة حذفی ، و بی اعتنائیهای مغرورانه جهلی ، نه تنها برای فرهنگ و اخلاق افراد جامعه ، زیانبار است بلکه برای عاملان اینگونه برخوردها نیز خسارت آفرین است.
اسلام که مکتب مکرمت انسان ، و مذهب منزلت بشر است بیشترین تلاش خود را در تقویت ابعاد روحی و پرورش شخصیت انسان بکار می گیرد و اعتقاد دارد که اقتصاد را باید در پناه اعتقاد سامان داد و معاش را در مسیر معاد جستجو کرد تا تعادل زندگی برهم نخورد و مسخ انسان فراهم نیاید و لذا از طرق مختلف ، با برنامه های متنوع ، چون ناخدائی دلسوز، او را برکشتی مطمئنی نشانده ، و از میان امواج پرتلاطم دریای زندگی به ساحل نجات می رساند. و بهمین خاطر است که انسان اسلام ، انسانی خود باخته ، ضعیف و متلّون ، وحشت زده و سرگردان نیست . او دارای روحیة اعتماد بنفس و خود یافته ، شجاع و مصمم ، راه مقصود ، و هدف مطلوب را بدون هیچگونه تردیدی دنبال می کند.
اسلام برای دستیابی به بسیاری از زیبائیها، پرورش شخصیت انسانها را در سرلوحة
برنامه های خود قرار می دهد و از طرق مختلف ، و با برنامه های گوناگون این منظور را تعقیب می کند که یکی از شیوه های بسیار مناسب و پرجاذبة آن (( مشورت )) است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   32 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اخلاق مدیریت اسلامی

دانلود مقاله اخلاق اسلامی

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله اخلاق اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 چکیده
در این مقاله به بحث در خصوص تأثیر اقتصاد بر مدیریت اخلاقی پرداخته می شود و با استخدام تئوری فرد برای مواجهه با یک مشکل اخلاقی ، روش تجزیه و تحلیل اقتصادی را بر اساس عوامل بازار بررسی می کند . اگر اخلاق و تناسب و تعادل در امور حاکم شود می توان انتظار مدیریتی صحیح و اخلاقی را داشت . مدیر باید با توازن در امور و سیاست « نتیجه و بهره برداری مناسب » بتواند یک سازمان ، یک نهاد وارگان را به خوبی اداره کند . امید است این تحقیق توانسته باشد عنوان «اخلاق در مدیریت » را متناسب با ارائه کار ، به صورت علمی و تئوری معرفی کند .

مقدمه
مدیریت . مهمترین عامل در حیات رشد و بالندگی و یا از بین رفتن نهادها ، سازمان ها و اجتماع است و مدیر روند حرکت از وضع موجود به سوی وضعیت مطلوب را هدایت می کند و در هر لحظه برای ایجاد آینده ای بهتر در تکاپوست . در این مقاله با عنوان اخلاق و مدیریت به بررسی طبیعت مشکلات اخلاقی در نهادها پرداخته شده است : بررسی مشکلات موجود و نیز رقابت های پیچیده ای به منظور برقراری توازن بین منافع اقتصادی و تعهدات اجتماعی .
اخلاق در مدیریت بر این اساس که روابط ما با اعضای جامعه ای که در آن فعالیت داریم چگونه است و چگونه باید متمرکز گردد ، استوار است . بدون شک مهمترین و حساس ترین مسأله در مدیریت ایجاد تعادل و توازن بین عملکرد اقتصادی و عملکرد اجتماعی است.
اخلاق در مدیریت امروزه از مسائلی نظیر ارتشاء ، دزدی و تبانی فراتر می رود . هنگام مواجهه با چنین مسائلی چگونه باید تصمیم گیری کرد و چه چیزی صحیح ، مناسب و عادلانه است . در این مقاله شیوه ی تصمیم گیری ما در قبال جامعه و مسائل مدیریتی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد .

اخلاق و مدیریت
مسایل اخلاقی به تناوب در مدیریت روی می دهند. این مسایل بسیار فراتر از مشکلات مربوط به ارتشا، تبانی و دزدی بوده و به محدوده‌هایی نظیر خریداری شرکت‌های دیگر، سیاست‌های بازاریابی و سرمایه گذاری های کلان نیز گسترش یافته اند. یک شرکت بزرگ، یک شرکت کوچک تر را به روش معمول مذاکره به منظور خرید سهام، مالک می شود و سپس به هنگام ادغام دو شرکت، مشخص می شود که بعضی پست های موجود در یک شرکت در شرکت دیگر نیز وجود دارد.
«صحیح»، «مناسب» و «منصفانه» واژه هایی اخلاقی هستند. آنها بیانگر نوعی قضاوت درباره رفتار ما با دیگران‌اند که باید منصفانه باشند. ما معتقدیم که راه‌های صحیح و خطا در برخورد با دیگران، رفتارهای مناسب‌و نامناسب ‌و تصمیمات منصفانه وغیر منصفانه وجود دارد.‌این باورها، استاندارد‌های اخلاقی ما هستند. استانداردهای اخلاقی میان افراد مختلف، متفاوت است و هیچ کس نمی تواند با اطمینان بگوید که یک استاندارد اخلاقی خاص درست یا نادرست است، مگر این که ثابت شود آن استاندارد به راستی نوعی تعهد اخلاقی در قبال دیگران به وجود می آورد و منفعتی برای خود در بر ندارد. مشکل این است که حتی در ساده ترین موقعیت ها، تشخیص و بازشناسی «ما» و «دیگران» خاصه بین «منافع» و «تعهدات» دشوار بوده و این امر به ویژه در پیوند با مدیریت حاد می شود. چرا؟ گروه هایی مختلف در یک شرکت فعالیت می کنند که عبارت اند از: مدیران سطوح مختلف با وظایف متفاوت، کارگران با مهارت ها و تجربیات گوناگون، فروشندگان مواد مختلف، توزیع کنندگان محصولات متعدد، بستانکاران، سهام داران با میزان سهام مختلف و شهروندان، دولت ها و کشورهای مختلف- و چه بسا که منفعت یک گروه موجب نفی تعهدات در قبال دیگران باشد.
مسایل اخلاقی در مدیریت
مسایل اخلاقی در حقیقت عمده ترین معضلات مدیریتی هستند، زیرا آنها بیانگر تقابل بین عملکرد اقتصادی (که به وسیله درآمدها، هزینه ها و سودها اندازه گیری می شود) و عملکرد اجتماعی (که در قالب تعهدات آن سازمان در داخل و خارج نسبت به دیگران بیان می شود) می باشند. ماهیت این تعهدات در معرض تفسیرهای متعدد است، اما بسیاری از ما قبول داریم که این تعهدات شامل حمایت از کارگران و کارکنان محلی، حفظ بازارهای رقابتی و تولید و ارائه محصولات و خدمات مفید و مطمئن است.
اما مسئله‌این است که این گونه تعهدات، هم برای سازمان‌هایی که عملکرد آنها از طریق استانداردهای مالی ارزیابی می شود و هم برای مدیرانی که در معرض کنترل های مالی قرار دارند هزینه آور است. تولید کننده ای که محصولات خود به طور مستقیم از کارخانه به فروشگاه عرضه می کند، در مقایسه با تولید کننده ای که نخست تولیدات خود را به انبارهای عمده فروشان به منظور توزیع مجدد ارسال می کند، سود بیشتری کسب می کند و از توان بیشترلی جهت پیش بینی رفتار رقبا برخوردار می شود. مثالی جدید و پیچیده تر ارائه می کنیم: فروشنده ای که به مأموران خرید رشوه هایی کوچک می پردازد، از میزان فروش بالاتری برخوردار بوده و بنا بر این درصد بیشتری در مقایسه با فروشنده‌ای که از پرداخت‌های غیر‌اخلاقی خودداری می‌کند، دریافت می‌دارد. مهندس طراحی که راه‌هایی جهت کاهش هزینه‌های مواد ارائه می‌کند،در مقایسه با مهندس طراحی که به کیفیت محصول و ایمنی مشتری بهای بیشتری می دهد تا به کاهش هزینه ها، احتمالاً از شانس بیشتری برای ترقی برخوردار خواهد بود. یک نوع توازن «صحیح» یا «مناسب» یا «منصفانه» بین عملکرد اقتصادی و اجتماعی یک شرکت وجود دارد و مشکل مدیریت نیز به یافتن این توازن مربوط می شود. هدف این کتاب سنجش عوامل مؤثر بر این توازن و بررسی ساختارهای مختلف تئوریک (تئوری‌های اقتصادی، مقررات قانونی و دکترین‌های فلسفی) است که می‌توانند به مدیریت در جهت تعیین این توازن کمک کنند.
البته می توان توازن بین عملکردهای اقتصادی و اجتماعی شرکت را نادیده گرفت و ادعا کرد که مشکل مدیریتی مورد بحث به هیچ وجه وجود ندارد. این ادعا به پیدایش دو دیدگاه مختلف منجر شده است. دیدگاه نخست معتقد است که مدیریت فقط باید به فعالیت های اقتصادی بپردازد. این دیدگاه در واقع کاریکتوری است از تفکر موجود در قرن نوزدهم در خصوص کار، که بر اساس آن معادن زغال سنگ ناامن اند و طبیعت کارخانه های فولاد، ایجاد آلودگی همراه با سودآوری است. خوشبختانه این باور ظاهراً دیگر رواج ندارد و بیشتر مدیران به تأثیر تصمیمات و اعمال خود بر سازمان و جامعه واقف اند. بعضی از مردم ممکن است آرزو کنند که مدیران تصمیمات دیگری اتخاذ کرده یا کارهای دیگری انجام دهند ، اما من فکر می کنم که پذیرش آگاهی مدیران نسبت به پیامد تصمیمات و اعمال خود ضروری است. تعداد مدیران فعال در شرکت های تجاری یا مؤسسات غیر انتفاعی که هنوز به پیامدهای تصمیمات و اعمال خود آگاه نیستند، بسیار اندک است.
دیدگاه دوم که رایج تر است، ناشی از ساده انگاشتن بیش از حد مسئله فعالیت های اجتماعی است. طرفداران این دیدگاه ممکن است در آغاز با کمی عصبانیت بگویند «هیچ شرکتی حق دور ریختن ضایعات و زباله های خطرناک خود را ندارد، هیچ شرکتی نباید رشوه های غیر قانونی بپردازد و یا محصولات ناایمن تولید کند» و سپس با همان ملایمت عنوان کنند که «این مشکلات اخلاقی حل شده اند، بگذارید به مسایل جالب تر و کلی تری درباره تخصیص درست منابع کمیاب خود بپردازیم.» این د یدگاه اهمیت مسایل اخلاقی در مدیریت را نادیده می گیرد، و چنین فرض می کند که مسایل اخلاقی فقط یک طرف «بلی» و یک طرف «خیر» دارند و منافع مشخص اقتصادی و هزینه های اجتماعی با هر یک از این دو راه حل همراه می شوند، بنابراین برای انجام انتخابی مناسب، فقط به سطح بسیار ساده ای از درک مسایل اخلاقی نیاز است. در واقع مسایل اخلاقی، راه حل هایی متعدد دارند که هر یک پیامدهای اقتصادی و اجتماعی خاص خود را داشته، احتمال وقوع برخی از این راه حل ها نامشخص است و بسیاری از آنها دارای تأثیرات ویژه ای بر مدیران هستند .
ویژگی های مسایل اخلاقی در مدیریت
مفهوم این عبارت چیست؟ می توان پنچ نتیجه را در پیوند با پیچیدگی اخلاقی مدیریتی به شرح زیر و به آسانی و به طور مستقیم استخراج نمود:
1. بیشتر تصمیمات اخلاقی، پیامدی گسترده و مدت دار دارند. نتایج تصمیمات و اعمال مدیریتی در نخستین سطح این پیامدها متوقف نمی شوند بلکه، این نتایج به سراسر جامعه تسری پیدا می کند و همین گسترش و تسری عصاره بحث های اخلاقی می گردد. تصمیمات خارج از کنترل بوده و بنابراین باید قبل از اخذ تصمیم نهایی، آن را به دقت بررسی کرد. رشوه ها مراحل و فرایندهای دولتی را تغییر می دهند. محصولات ناایمن، زندگی افراد را به مخاطره می افکنند. در این خصوص، احتمال نرسیدن به توافق بسیار ناچیز است؛ بیشتر مردم از پیامدهای گسترده اعمال مدیریتی آگاهی دارند. نرسیدن به توافق ناشی از وجود راه حل های گوناگون، نتایج در هم آمیخته، وقایع نامطمئن و برداشت های شخصی است که روند تصمیم منتهی به آن رفتارها را پیچیده می کند.
2. بیشتر تصمیمات اخلاقی، جایگزین های گوناگون دارند. عموماً تصور می شود که مسایل اخلاقی مدیریت، در آغاز دارای دو جواب هستند- بلی یا خیر- و دیگر هیچ. آیا یک مدیر باید رشوه بدهد یا نه؟ آیا یک کارخانه باید هوا را آلوده کند یا نکند؟ آیا یک شرکت باید محصولات ناایمن تولید کند یا نکند؟ اگر چه یک چارچوب دوسویه، مسایل اخلاقی را در قالب تقابلی حاد معرفی می کند، ولی منعکس کننده مشکلات مدیریتی نیست. همان طور که در مثال ساده مربوط به پرداخت رشوه به منظور ترخیص کالای وارداتی دقیقاً اشاره شد،باید قبل از اخذ تصمیمات اخلاقی، راه حل های بسیاری را مورد بررسی قرار داد.
3. بیشتر تصمیمات اخلاقی دارای نتایجی مرکب هستند. عموماً تصور می شود که مسایل اخلاقی و مدیریت، در تضاد با هزینه های اجتماعی و عواید مالی مستقیماً مقابل این هزینه هایند. غیر مستقیم رشوه ای بده، اما میزان فروش کالاهای وارد شده را از طریق تحویل سریع حفظ کن. کمی هوا یا یا آب را آلوده کن، اما از پرداخت هزینه های نصب و فعالیت تجهیزات کنترل آلودگی در امان باش. یک محصول نسبتاً ناایمن را طراحی کن، اما هزینه های نیروی کار و مواد تولید را کاهش بده. همانند چارچوب دوجوابی، مدل ضد و نقیض ویژه ارزیابی نتایج، مسایل اخلاقی را به گونه ای حاد معرفی می کند اما به طور دقیق مشکلات مدیریتی را بازتاب نمی دهد. تقریباً همراه با تمامی جایگزین ها در انتخاب های اخلاقی، منافع و هزینه های اجتماعی و مخارج و عواید مالی مشاهده می شوند.
4. بیشتر تصمیمات اخلاقی، عواقبی نامعلوم دارند. عموماً تصور می شود که مسایل اخلاقی مدیریت، فارغ از شک یا خطر هستند و نتیجه هر راه حلی کاملاً مشخص است. رشوه بده و کالاهای وارد شده را به سرعت دریافت کن. در تجهیزات کنترل آلودگی سرمایه گذاری کن، ضایعات به میزان x درصد و با صرف y واحد هزینه عملیات کاهش می یابند، یک محصول کاملاً ایمن با صرف هزینه اضافیz دلار برای هر واحد تولید کن. یک مدل قطعی- یعنی مدلی بدون هرگونه احتمال- فرایند تجزیه و تحلیل را آسان می کند، اما مشکلات مدیریتی را به طور دقیق شرح نمی دهد. ابداً مشخص نیست که پیامدهای پیروی از راه حل های پیشنهادی ارائه شده به منظور اجتناب از پرداخت غیر مستقیم رشوه به مقامات گمرکی برزیل چه خواهد بود؛ هم چنین به هیچ وجه مشخص نیست که پیامدهای عواقب پیروی از بسیاری انتخاب های اخلاقی چیست؟
5. بیشتر تصمیمات اخلاقی، دارای مفاهیم شخصی هستند. عموماً تصور می شود که مسایل اخلاقی مدیریت، به طور عمده غیر شخصی بوده و ارتباطی به زندگی و موقعیت شغلی مدیران ندارند. بسیاری از مردم بر این باورند که تصمیمات اخلاقی در نگاه اول و در یک عملیات خاص ممکن است سود شرکت را کاهش دهد اما بر حقوق مدیران یا فرصت های ارتقای مقام آنها بی اثر باشند. البته کنترل های مدیریتی به منظور ثبت آثار مالی عملیات و نه کیفیت اخلاقی تصمیماتی که به آن نتایج منجر می شود ، طراحی می گردد و بیشتر سیستم های انگیزشی بر اساس این کنترل ها ایجاد می شود. فروش کالاهای وارد شده را در سطح مورد انتظار حفظ کن، زیرا با وجود افزایش ناچیز مخارج به علت پرداخت غیر مستقیم رشوه، نتیجه وارسی های سه ماهه مطلوب بوده و افزایش مذکور جبران می شود. نصب تجهیزات کنترل آلودگی را به تأخیر بینداز، در نتیجه عواید مربوط به سرمایه گذاری مالی انجام شده، به درصد برنامه ریزی شده نزدیک خواهد بود .
تجزیه و تحلیل مسایل اخلاقی در مدیریت
بیرون گود نشستن و درباره رفتار دیگران قضاوت کردن و ذکر «آن کار درست است» یا «نه، این کار درست نیست»، آسان است؛ اما وقتی همان شخص مستقیماً با مسئله ای درگیر می شود، اخذ تصمیمات اخلاقی برای وی بسیار مشکل تر می شود. خود را به جای دلال در یک شرکت اتومبیل سازی بگذارید که مجبور شد به یک فروشنده دروغ بگوید. آیا شما نیز همان کار را می کردید؟ اگر شما دروغ نمی گفتید آیا می توانستید باز هم برای شرکت خود کار کنید؟ خود را به جای شخصی بگذارید که متوجه می شود شرکتی که در آن کار می کند، حلال ها و مایعات پاک کننده را درون فاضلاب می ریزد، شما چه می کنید؟
اقتصاد و اخلاق مدیریت
می توان با بسیاری از مشکلاتی که توصیف شده‌اند با این دیدگاه که آنها از نقطه نظر تئوری اقتصاد خرد، دارای یک مفهوم اخلاقی خاص می باشند، با اعتماد بر نیروهای غیر مستقیم بازار و به منظور تصمیم گیری در مورد عملکرد اجتماعی و اقتصادی، برخورد نمود. کاهش نیروی کار و تعطیلی کارخانه ها بی تردید برای کارگرانی که شغل خود را از دست می دهند خوشایند نیست، اما یک بازار نیروی کار وجود دارد، و این کارگران بار دیگر وارد بازار کار خواهند شد. البته به این شرط که آنها تقاضای درآمد خود را با شرایط بازار هماهنگ کنند. عمده فروشان کوچکی که با شیوه جدید حمل محصولات از کارخانه به فروشگاه های خرده فروشی کار خود را از دست می دهند، بدون تردید احساس ناراحتی می کنند، اما هزینه های آنها نیز بسیار بالاست؛ اگر آنها آن هزینه ها را به سطحی قابل قبول کاهش دهند، موقعیت خود را از دست نخواهند داد. یک ایده مورد توجه آن است که یک اقتصاد بازار، تعداد محدودی منبع در اختیار دارد و اگر کالاها با بهترین کیفیت و پایین ترین هزینه‌های ممکن در اختیار مشتریان قرار گیرند، از آن منابع تا حد امکان به گونه‌ای کارا و مؤثر استفاده خواهد شد.
حقوق و اخلاق مدیریت
هم چنین می توان به هنگام بررسی هر یک از مشکلات از چارچوب نظریه حقوقی، با اعتماد بر عوامل غیر مستقیم اجتماعی و به منظور انتخاب بین «صحیح» و «خطا» بهره گرفت. کاهش نیروی کار و تعطیلی کارخانه ها خوشایند نیست، اما هرگز جامعه به نقش زیانبار این اقدامات بر روی افرادی که تحت تأثیر قرار می گیرند و لزوم وضع قانونی به منظور ممنوع کردن شرکت از دست یازیدن به چنین اقداماتی پی نبرده است. 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  31 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اخلاق اسلامی

تحقیق در مورد اخلاق نسبى است‏یا مطلق

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد اخلاق نسبى است‏یا مطلق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اخلاق نسبى است‏یا مطلق


تحقیق در مورد اخلاق نسبى است‏یا مطلق

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:43

فهرست:

اخلاق نسبى است‏یا مطلق (۱)

در این نوشتار، کلمه «اخلاق‏» به معناى سطحى یا محاوره‏اى آن، که اشاره به نوعى آداب و رسوم دارد، به کار نمى‏رود، بلکه در معناى اصلى و اساسى آن استعمال مى‏شود. اخلاق را مى‏توان به مثابه الگوى رفتارى که مبتنى بر ارزشهاى مطلق ناظر به خیر و خوبى است، توصیف کرد. اما این توصیف از اخلاق، ما را بلافاصله با مساله‏اى که الآن مورد بحث ماست، مواجه مى‏سازد. یعنى این که آیا، واقعا، اخلاق مطلقى وجود دارد؟ و اگر هست آیا این بدان معناست که اخلاق صرفا محصول عوامل اجتماعى و روان‏شناختى یا عوامل دیگر نیست، بلکه امرى است مستقل از هر چیز دیگرى; یعنى یک واقعیت نهایى، مظهر ارزش مطلقى یعنى مظهر ارزش ذاتى‏اى که باید فى‏نفسه پذیرفته شود; زیرا اخلاق نمى‏تواند از اصول اساسى‏تر دیگرى ناشى شود؟ آیا واقعا مى‏توان وجود چنین اخلاقى را مسلم انگاشت؟

براى پاسخ‏گویى به چنین پرسشى، سؤال دیگرى رخ مى‏نماید که باید ابتدا به آن بپردازیم: به چه طریقى ممکن است درباره امر مطلقى بحث کرد؟ ما در اینجا به قلمرو اعتقادات و داوریهایى پا مى‏نهیم که برهانهاى مادى [ناظر به محتوا، در آن] کارگر نیستند و بنابراین مجبوریم به تجارب باطنى اعتماد کنیم. با وجود این، بسیارى شاید امروزه اکثریت معتقدند که اخلاق ثابت (مطلق) نیست و همواره تحت نفوذ ارزشها و اعتقادات متفاوت، تغییر مى‏کند. مطمئنا، به نظر مى‏رسد که بافت اجتماعى به دلیل فقدان معیارهاى مطلق تحلیل مى‏رود. اما صرف این که این معیارها مطلوب به نظر آیند، دلیل کافى براى واقعى بودن آنها نیست. تنها در صورتى مى‏توان آنها را پذیرفت که ما کاملا متقاعد شده باشیم که آنها در واقع وجود دارند. اما همان طور که از وصف «اطلاق‏» به معنى بدون منشا، نهایى و وراى برهان پیداست، به نظر مى‏رسد که این وصف مانع از هر گونه بحث‏بیشترى باشد.

با وجود این، با استفاده از دو راه مى‏توان این بحث را به طور مؤثر به انجام رساند. راه نخست آن که تعیین کنیم اخلاق مطلق به چه معنا و متضمن چه مفهومى است‏به این اعتماد کنیم که این فرض، اگر درست‏باشد، در تجربه هر فردى خبر از پاسخى مى‏دهد که وجود اخلاق مطلق را تایید مى‏کند. این راه، شیوه‏اى است که ما در فصل قبل به کار بستیم. دوم آن که مى‏توانیم به دقت نظریه‏هایى را یا دست‏کم برخى از مهم‏ترین آنها را که منکر اخلاق مطلق‏اند و آن را به عنوان محصولى از عوامل اساسى‏تر، نسبى مى‏دانند، بیازماییم تا دریابیم که آیا چنین نظریه‏هایى، به عنوان حقیقتى تام و تمام (کل حقیقت)، پذیرفتنى هستند یا این که جنبه‏هایى از حقیقت را فرو گذارده‏اند. اما اگر آنها را این گونه (خطا) دیدیم، باز هم مى‏کوشیم تا فهم کنیم که آیا عناصر مفقود در چنین تبیینى مى‏توانند با این ادعا که اخلاق مطلق وجود دارد، تبیین شوند؟ این رویه‏اى است که بنا دارم در این فصل دنبال کنم.

به همین منظور، مجبوریم در اصطلاح «اخلاق‏» جرح و تعدیل بیشترى اعمال کنیم. اخلاق را نمى‏توان به معناى وضع قوانین براى یکایک موقعیتهاى منحصر به فرد دانست; چرا که در این صورت مقتضى انطباق با آن موقعیتهاست و آن را از این رو نسبى خواهد ساخت. بلکه اخلاق قانونى بنیادى است که ما خود را عاجز از انکار آن مى‏دانیم و از این رو مى‏تواند ما را در اوضاع و احوال مختلف هدایت کند. بنابراین، باید بین قانون اخلاقى فى‏نفسه و کاربردهاى آن تمییز قائل شویم; یعنى این ادعا که «اخلاق نسبى است‏» غالبا بر خلط بین این دو مطلب مبتنى است; براى نمونه، در مثل چنین بحثى این ایراد همواره وجود دارد که مذهب مسیحیت، گرفتن تنها یک همسر را اجازه مى‏دهد، در حالى که مذهب اسلام چهار همسر را. این مثالى است که در ظاهر اثبات مى‏کند که اخلاق مبتنى بر اعتقادات است. اما مساله تعدد زوجات وابسته به اخلاق، به آن معنایى که ما این کلمه را به کار مى‏بریم، نیست. تنها هنگامى که بپرسیم شوهر چگونه با همسر یا همسرانش رفتار کند، مساله اخلاقى خواهد بود و در حوزه اخلاق حقیقى وارد شده است. سر و کار ما نه با کاربرد اخلاقیاتى است که طبیعتا وابسته به شرایط بیرونى است، و نه با ناکامى انسانى که بر اساس اعتقاداتش زندگى مى‏کند; بلکه ما با اخلاق فى‏نفسه سر و کار داریم.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اخلاق نسبى است‏یا مطلق

دانلود مقاله سرمایه اجتماعی و اخلاق اسلامی

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله سرمایه اجتماعی و اخلاق اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه:
سرمایه اجتماعی از مفاهیم نوینی است که امروزه در جامعه شناسی ، اقتصاد و به تازگی در مدیریت و سازمان به صورت گسترده ای مورد استفاده قرارگرفته، این مفهوم به پیوندها، ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان منبع با ارزش اشاره دارد، که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضاء می شود. این سرمایه امروزه نقشی بسیار مهمتر از سرمایه فیزیکی و انسانی در سازمانها و جوامع ایفا می کند، و شبکه های روابط جمعی و گروهی انسجام بخش میان انسان ها ، انسان ها با سازمانها و سازمانها با سازمانها می باشد. از طرفی دیگر، تعارض‌ امری‌ اجتناب‌ناپذیر در زندگی‌ فردی‌ وسازمانی‌ امروز است‌ که‌ به‌ شکلهای‌ مختلف‌ درون‌فردی‌، بین‌ فردی‌، درون‌ گروهی‌، بین‌ گروهی‌ ودرون‌ سازمانی‌ ظهور می‌کند. برعکس‌ تصور منفی‌ که‌ در زمینه‌ تعارض‌وجود دارد، تعارض‌ ضرورتا امری‌ منفی‌ نیست ‌بلکه‌ حد متوسطی‌ از آن‌ می‌تواند موجب‌ بالا بردن‌سطح‌ عملکرد شود. آنچه‌ در زمینه‌ تعارض‌ اهمیت‌دارد، نحوه‌ رویارویی‌ و مواجهه‌ با آن‌ و تشخیص تعارض کارکردی از تعارض غیر کارکردی است، که در این میان نقش سرمای‌ه اجتماعی کاهش تعارض غیرکارکردی در میان اعضای سازمان می باشد.
مسئله اصلی تحقیق:
این امر مسلمی است که پژوهش های کاربردی، مساله مدار هستند. بدین معنی که تمام فرآیند پژوهش، از اولین گام های مشاهده تا آخرین مراحل استنتاج، می باید حول یک یا چند مساله یا مشکل دور بزند. بنابر این، روشن کردن مشکل یا مساله در یک تحقیق علمی و کاربردی، یکی از ضروری ترین و اولین گام های پژوهش است. اگر مساله خوب روشن یا تبیین نشود، تمام مراحل بعدی فرایند تحقیق از قبیل: جمع آوری اطلاعات و استنتاجات یا نتیجه گیری، دچار مشکلات و نواقصی خواهد شد که ناشی از خود آن مراحل نیست، بلکه ناشی از روشن نبودن و بیان نادرست مساله است. بنابر این شاید اغراق نباشد که بعضی از محققان معتقدند که خوب و درست روشن کردن مساله، معادل نیمی از فعالیت های پژوهشی است (میرزایی اهرنجانی، 1371، ص 5).
با توجه به ابعاد سرمایه اجتماعی(ارتباطی، ساختاری، شناختی) درجوامع امروزی و شناسایی آن به عنوان یک نوع سرمایه چه در سطح مدیریت کلان توسعه کشورها و چه در سطح مدیریت سازمانها می تواند شناخت جدیدی را از سیستمهای اقتصادی و اجتماعی ایجاد کرده و مدیران سازمانها را در هدایت بهتر سیستمها وکاهش تعارض(که در این تحقیق ، تعارض غیر کارکردی مد نظر ماست) یاری نماید.از این رو ما در این تحقیق سعی بر آن داریم تا ارتباط میان این ابعاد را باکاهش تعارض غیر کارکردی مورد بررسی قرار دهیم.

 


تشریح و بیان موضوع:
امروزه سرمایه اجتماعی، نقش بسیار مهمتر از سرمایه فیزیکی و انسانی در سازمانها و جوامع ایفا می کند و شبکه های روابط جمعی و گروهی، انسجام بخش میان انسانها، سازمانها و انسانها و سازمانها با سازمانها می باشد. در غیاب سرمایه اجتماعی، سایر سرمایه ها اثر بخشی خود را از دست می دهند و بدون سرمایه اجتماعی پیمودن راههای توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی، ناهموار و دشوار می شوند( بیکر، 1382)
ابعادسرمایه اجتماعی:
ناهاپیت و قوشال سه بعد زیر را برای سرمایه اجتماعی در نظر می‌گیرند:
1- بعد ساختاری سرمایه اجتماعی:
این بعد الگوی کلی روابطی را که در سازمان‌ها یافت می‌شود، در نظر دارد. بدین معنا که این بعد، میزان ارتباطی که افراد با یکدیگر در سازمان برقرار می کنند ،را در بر می‌گیرد (Bolino et al , 2002: 506). بعد ساختاری سرمایه اجتماعی شامل پیوندهای موجود در شبکه، شکل و ترکیب شبکه و تناسب سازمانی می‌شود (Nahapiet & Ghoshal , 1998: 25).
2- بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی:
این بعد ماهیت روابط در یک سازمان را در بر می‌گیرد. به عبارت دیگر، در حالیکه بعد ساختاری بر این امر متمرکز می‌گردد که آیا کارکنان در یک سازمان، با هم در ارتباط هستند یا خیر، بعد ارتباطی بر ماهیت و کیفیت این ارتباطات متمرکر می‌گردد (به طور مثال، آیا این روابط به وسیله اعتماد، صمیمیت، عشق و مانند آن مشخص می‌شود یا خیر؟) (Bolino et al, 2002:506). این بعد شامل اعتماد ، هنجارها ، تعهدات ، هویت می‌شود (Nahapiet & Ghoshal ,1998:251).
3- بعدشناختی(محتوایی) سرمایه اجتماعی:
این بعد در برگیرنده میزان اشتراک کارکنان درون یک شبکه اجتماعی، در یک دیدگاه، یا درک مشترک میان آنان است؛ و مانند بعد ارتباطاتی به ماهیت ارتباطات میان افراد در یک سازمان، می‌پردازد (Bolino et al ,2002:506). و شامل موارد زیر می‌گردد: زبان و کدهای مشترک و روایت‌های مشترک(Nahapiet & Ghoshal,1998:251) .
از طرفی دیگرتعارض بخشی اجتناب نا پذیر از حیات سازمانی است و نبود سرمایه اجتماعی در سازمان عامل اساسی تعارض سازمانی است.تعارض سازمانی مبتنی بر ادراک متفاوت درباره مسائل مختلف سازمانی و ارتباط تنگاتنگ رفتار افراد است. ارتباطات نامناسب و موانع آن، شکل گیری مسائل ناسازگار را تقویت می کند و تعارض را شکل می‌دهد. احساسات و ادراکات افراد را در هنگام تعارض منتقل کرده، مبنایی برای تعارضهای بعدی را فراهم می کند. بنابراین، ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی در هر جنبه ای از تعارض چه در آشکار شدن یا فرو نشاندن آن، چه در ابراز آزادانه مخالفت و ارزیابی مسائل مؤثر است.
سرمایه اجتماعی و نقش آن در تعارض به صورتی بالقوه هم توانایی ایجاد محرک و پویایی در سازمان و کمک به توسعه کمی و کیفی فعالیتهای آن و بالاخره موفقیت آن در دستیابی به مقاصدش را دارد و هم قادر به ایجاد سد و مشکل در راه رسیدن به هدفهای سازمان و ایجاد اختلال و نابسامانی در فعالیتهای آن است.
بدین ترتیب پرداختن به مقوله سرمایه اجتماعی و شناخت رابطه مثبت آن بر کاهش تعارض غیر کارکردی ضروری می نماید.

 

ضرورت و اهمیت تحقیق:
سازمانها با شناخت و شناسایی ابعاد سرمایه های اجتماعی خود می توانند درک بهتری از الگوی تعاملات بین فردی و گروهی داشته باشند، و با استفاده از سرمایه های اجتماعی می توانند سیستمهای سازمانی خود را بهتر هدایت نمایند، یکی از این موارد،کاهش تعارض است.(علوی، 1380) در واقع، تعارض پدیده ای است که آثار مثبت و منفی روی عملکرد افراد و سازمان ها دارد،.استفاده صحیح و مؤثر از تعارض موجب بهبود عملکرد و ارتقای سطح سلامتی سازمان می گردد و استفاده غیر مؤثر از آن موجب کاهش عملکرد و ایجاد کشمکش و تشنج در سازمان می شود.استفاده مؤثر از تعارض مستلزم شناخت و درک کامل ماهیت آن و همچنین علل خلق کننده و کسب مهارت در اداره و کنترل آن است که البته معمولا به عنوان یکی از مهمترین مهارت های مدیریت به شمار می آید. توانایی برخورد با تعارض و اداره آن، در موفقیت مدیران سازمان ها نقش ارزنده ای دارد. اگر تعارض ها سازنده باشند، موجب بروز افکار نو و خلاق می شوند و زمینه تغییر و نوآوری و تحول سازنده را در سازمان فراهم می سازند و در نهایت به مدیریت کمک می کنند تا به اهداف سازمانی خویش نائل آید.بنابراین ارتباط میان ابعاد سرمایه اجتماعی و کاهش تعارض غیر کارکردی سازمانی از اهمیت بسزایی بر خوردار است.
پیشینه تحقیق:
ابتدا پیشینه ای از سرمایه اجتماعی و مفهوم آن و سپس مفهوم ودیدگاههای رایج در مورد تعارض مورد بررسی قرار می گیرد
مفهوم سرمایه اجتماعی:
اصطلاح سرمایه به ثروت انباشته، به خصوص آنچه برای تولید ثروت بیشتر به کار می‌رود، اطلاق می‌شود.( بیکر، 1382)سرمایه، موجودی پول، متعلق به یک فرد و یا موسسه است که ممکن است برای کسب درآمد و نه به قصد استهلاک آن، سرمایه‌گذاری شود سرمایه ثروتی است مولد، یا منبعی که شخص می تواند جهت ایجاد درآمد یا منابع اضافی دیگر به کار برد.( Vogt, 1993) ریشه شناسی کلمه «اجتماعی» نیز در سرمایه اجتماعی به ما کمک می‌کند تا معنی سرمایه اجتماعی، و تفاوت آن با سایر انواع سرمایه بهتر درک شود. کلمة «اجتماعی» (Social) یکی از گسترده‌ترین و کلی‌ترین صفات زبان انگلیسی است که به چیزهای متنوعی مانند انرژی، بیماری‌ها، بازاریابی، و مانند آن اشاره می کند. اسم این صفت، کلمه جامعه “Social” است، که از کلمة لاتین “Socius” به معنای «دوست یا رفیق» مشتق شده است. چنین ریشه‌یابی نشان می‌دهد که اساساً کلمة «اجتماعی» (Social) از پدیده دوستی ناشی شده است، و حاکی از دلبستگی شخصی، همکاری، یکپارچگی احترام متقابل و احساس منفعت مشترک است. بیکر (1382 : 15) اعتقاد دارد کلمه اجتماعی در سرمایة اجتماعی نشان می‌دهد که منابع موجود درون شبکه‌های کسب و کار یا شبکه‌های فردی دارائی‌های شخصی محسوب نمی‌شوند و هیچ فردی به تنهایی مالک آنها نیست. این منابع در دل شبکه‌های روابط قرار گرفته‌اند.
سرمایه اجتماعی مفهومی است که پیشینه چندانی ندارد و این بحث قبل از سال1916، درمقاله‌ای(مرکز اجتماعی مدرسه روستایی) توسط هانی فان از دانشگاه ویرجینیای غربی برای نخستین بارمطرح شد.که آنرا اینگونه تعریف کرد:
در استفاده از سرمایه اجنماعی به جز جنبه نمادین آن، من به باور معمولی نسبت به اصطلاح سرمایه هیچ اشاره ای ندارم. دارایی واقعی یا دارایی شخصی یا نقدینه بی روح مورد نظر من نیست. در عوض برای کسانیکه چنین دارایی نامحسوسی را در زندگی ایجاد می کنند و برای بیشتر مردم در زندگی روزانه، حسن نیت، دوستی،همدردی متقابل و مراوده اجتماعی میان گروهی از افراد و خانواده هایی که یک واحد اجتماعی را می سازند و اجتماع روستایی که مرکز منطقی آن مدرسه است، اهمیت پیدا می کند.( Hanifan, 1916) اما علیرغم اهمیت آن در تحقیقات اجتماعی تا سال 1960 میلادی که توسط جین جاکوبز در برنامه ریزی شهری بکار برده شد، شکل جدیدی به خود نگرفت در دهه 1970این تئوری توسط لوری وارد عرصه اقتصاد شد. لوری از تئوری سرمایه اجتماعی برای انتقاد از نظریات نئو کلاسیک و ناعادلانه بودن توزیع درآمد استفاده کرد.حال به یک سری از تعاریف بر اساس مبنای تاکید و تمرکز هر تعریف و سیر تکاملی مفهوم سرمایه اجتماعی می پردازیم.(فقیهی و فیضی، 1385)

 


جین جاکوبز:
او که به عنوان بنیانگذار شهر سازی جدید شناخته شده است، سرمایه اجتماعی را شبکه پیچیده ای از روابط انسانی می داند که در طول زمان ایجاد، و هنگام نیاز موجب حمایت دو جانبه می شود تا نسبت به امنیت خیابانها اطمینان بوجود آورد و حس مسئولیت شهروندی را پرورش می دهد. (Jacobs, 1961)
پیر بوردیو:
سرمایه اجتماعی مجموع منابع واقعی یا بالقوه ای است که در نتیجه شبکه با دوامی از روابط کم و بیش نهادی شده_آشنایی و شناخت متقابل_ بوجود می آید. به عبارت دیگر سرمایه اجتماعی با عضویت در یک گروه مرتبط است و برای هر یک از اعضای خود با حمایت سرمایه جمعی خودشان اوراق هویتی که موجب سرافرازی آنان می شود، ایجاد می کند. این روابط تنها در وضعیت عملی، در مبادلات مادی و یا نمادین که به حفظ آنها کمک می کند می تواند وجود داشته باشد (Bourdieu,1986).
جیمز کلمن:
سرمایه اجتماعی با کارکردش تعریف می شود. سرمایه اجتماعی شیء واحدی نیست بلکه انواع چیزهای گوناگونی است که دو ویژگی مشترک دارند:
1. همه آنها جنبه ای از یک ساخت اجتماعی را در بر می گیرندو کنش های معین افراد درون ساختار را تسهیل می کنند.
2. مانند شکلهای دیگر سرمایه مولد است، و دستیابی به هدفهای معینی را که در نبودن آن دست نیافتنی نخواهد بود امکان پذیر می سازد (کلمن، 1377).
رابرت پوتنام:
او در آثار مختلف خود کم و بیش سرمایه اجتماعی را به عنوان شبکه های اجتماعی، هنجارهای ارتباط متقابل، اعتماد و قابلیت اعتماد ناشی از آن تعریف کرده است. در واقع او در تعاریف خود به روابط میان افراد ومنابع اجتماعی که چنین ارتباطاتی ایجاد می کنند توجه دارد. (Putnam,2000)
فرانسیس فوکویاما:
سرمایه اجتماعی را به عنوان مجموعه معینی از هنجارها یا ارزشهای غیر رسمی تعریف کرده است که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است، در آن سهیم اند. مشارکت در ارزشها و هنجارها به خودی خود باعث تولید سرمایه اجتماعی نمی شود زیرا ممکن است ارزشهای منفی باشند.برعکس، هنجارهایی که تولید سرمایه اجتماعی می کنند اساسا باید شامل سجایایی مانند صداقت، ادای تعهدات، و ارتباطات متقابل باشد.(فوکویاما، 1379)
کوهن و پروساک:
سرمایه اجتماعی را به عنوان موجودی که روابط فعال میان افراد : اعتماد، شناخت متقابل، ارزشها و رفتارهای مشترک که اعضای شبکه ها و اجتماعات انسانی را به هم پیوند می دهد و همکاری را امکان پذیر می سازد، تعریف می کند (cohen&prosuk, 2001) .
اما در تحقیقات داخلی انجام شده پیرامون سرمایه اجتماعی، علیرضا شیروانی در مقطع دکتری رشته مدیریت دولتی به بررسی تاثیر عملکرد سازمانهای بخش دولتی بر سرمایه اجتماعی پرداخته است .
هدف اساسی این تحقیق ،مشخص کردن عوامل عملکردی سازمان های دولتی است که در ایجاد و ارتقای سرمایه اجتماعی اثرگذار است. ‌در این تحقیق با استفاده از پرسش نامه تلاش شده است تا سرمایه اجتماعی از طریق ابعاد زیر مورد سنجش قرار گیرد:
اعتماد فردی ، اعتماد به نهادهای اجتماعی ، اعتماد به سازمان های دولتی ، مشارکت اجتماعی و سیاسی و عضویت داوطلبانه در نهادهای اجتماعی.
جامعه آماری تحقیق مزبور را کلیه سازمان های دولتی شهر اصفهان و همچنین تمامی افرادی که به عنوان ارباب رجوع به آنها مراجعه می کردند ، تشکیل می دادند. ‌‌‌یافته های این تحقیق بیانگر این است که از بیست و شش سازمان دولتی مورد مطالعه ، 5/61 در صد آنها در سطح کم ، 27 درصد در سطح متوسط ، 5/11 درصد آنها درسطح زیاد، سرمایه اجتماعی ایجاد کرده اند.بررسی میزان عوامل عملکردی سازمان های دولتی نشان می دهد که عملکرد سازمانهای دولتی در زمینه های فعالیت های مشارکت جویانه ، مسئولیت اجتماعی ،پایبندی به ایدئولوژی مردم سالاری ،پای بندی به منشور اخلاقیات ،توجه به آموزش و توانمند سازی شهروندان وکارکنان ، کمتر از سطح متوسط و در زمینه های ساختارهای منعطف و غیر دیوان سالارانه، تعقل جوهری در ارائه خدمات ، اطلاع رسانی دقیق و شفاف به شهروندان ، قابلیت پاسخ گویی و رفتار عادلانه با مردم، تقریبا در سطح متوسط و فقط در زمینه خصوصی سازی بیشتر از سطح متوسط بوده است .این تحقیق بیان می دارد که در یک نتیجه گیری کلی می توان گفت که مقایسه بین میانگین نمرات عوامل عملکردی یازده گانه بیست و شش سازمان مورد مطالعه نشان می دهد که میانگین نمره آن دسته از سازمان های دولتی که سرمایه اجتماعی زیاد ایجاد کرده اند ، بیشتر از سازمان هایی بوده که به میزان کم یا متوسط سرمایه اجتماعی ایجاد کرده اند.
اما یکی دیگر از تحقیقات داخلی انجام شده در زمینه سرمایه اجتماعی، مربوط به پایان نامه کارشناسی ارشد دانشکده مدیریت دانشگاه تهران مربوط به ابراهیم کاظمی کفرانی است که وی رابطه میان سرمایه اجتماعی و میزان آمادگی سازمانی برای استقرار دانش است که در شرکت فولاد مبارکه اصفهان انجام داده است و نتیجه این تحقیق به این منجر شد که بین ابعاد سرمایه اجتماعی و ابعاد میزان آمادگی سازمانی برای استقرار مدیریت دانش رابطه ی علی معناداری وجود دارد.

 

مفهوم تعارض:
در فرهنگ لغات فارسی، تعارض به معنای متعرض و مزاحم یکدیگر شدن، باهم خلاف کردن و اختلاف داشتن معنی شده است. رابینز در تعریفی می‌گوید: «تعارض فرآیندی است که در آن، شخص الف به طور عمدی می‌کوشد تا به گونه‌ای بازدارنده سبب ناکامی شخص در رسیدن به علایق و اهدافش گردد». وی توضیح می‌دهد که در این تعریف، مفاهیم ادراک یا آگاهی (Perception)، مخالفت(Opposition)، کمیابی (Scarcity) و بازدارندگی (Blockage) نشاندهنده ماهیت تعارض هستند. سایر وجوه مشترک تعریف‌های واژه تعارض عبارت از مخالفت، نزاع، کشمکش، پرخاشگری و آشوب است.
جایگاه تعارض در مدیریت:
بنابر آنچه که گذشت نتیجه می‌گیریم آنچه که تعارض را ایجاد می‌کند، وجود نظرات مختلف و سپس ناسازگاری یا ضد و نقیض بودن آن نظریات است. درک نظرات مختلف به مدیران کمک می‌کند تا شیوه مناسبی را برای حل تعارض انتخاب کنند. با توجه به سیر پیشرفت مکاتب فکری مدیریت در طول سالهای اخیر، سه نظریه متفاوت در مورد تعارض در سازمان‌ها وجود دارد. نخستین دیدگاه اعتقاد دارد که باید از تعارض دوری جست چرا که کارکردهای زیانباری در درون سازمان خواهد داشت، به این دیدگاه نظریه سنتی تعارض(تئوری یگانگی) می‌گویند.
دومین دیدگاه، نظریه روابط انسانی است که تعارض را امری طبیعی می‌داند و در هر سازمانی پیامدهای حتمی و مسلمی خواهد داشت، ضرری ندارد و به طور بالقوه نیروی مثبتی را برای کمک به عملکرد سازمان ایجاد می‌کند.
و سومین نظریه و مهمترین دیدگاه اخیر، مبنی بر این است که تعارض نه تنها می‌تواند یک نیروی مثبت در سازمان ایجاد کند، بلکه همچنین یک ضرورت بدیهی برای فعالیت‌های سازمانی به شمار می‌آید که به این نگرش، نظریه تعامل تعارض می‌گویند.
نظریه سنتی:
بر اساس این نظریه، هیچ تضادی در سازمان وجود ندارد. چون سازمان را یک مجموعه هماهنگ و منسجم می‌داند که برای یک منظور مشترک به وجود آمده است. از این رو از کارکنان زیر دست هیچ انتظار اعتراض به تصمیمات مدیریت نمی‌رفت و اگر چنین می‌شد، آن را یک ضد ارزش تلقی می‌کردند و خود به خود از سیستم خارج می‌شد. در این نظریه، تعارض یک عنصر بد و ناخوشایند است و همیشه اثر منفی روی سازمان دارد. تعارض را با واژه‌هایی چون ویران‌سازی، تعدد، تخریب و بی‌نظمی مترادف می‌داند و چون زیان آور هستند، لذا باید از آنها دوری جست و در نتیجه مدیر سازمان مسئولیت دارد سازمان را از شر تعارض برهاند. این نحوه نگرش به مسئله تعارض از سال ۱۹۰۰ تا نیمه دوم دهه ۱۹۴۰ بوده است.
نظریه روابط انسانی:
این نظریه تعارض را یک پدیده طبیعی و غیرقابل اجتناب در همه سازمان‌ها می‌داند که با موجودیت آن در سازمان موافق است. همچنین طرفداران مکتب مزبور عقیده دارند که تعارض را نمی توان حذف یا از بین برد، حتی در موارد زیادی تعارض به نفع سازمان است و عملکرد را بهبود می‌بخشد. نظریه روابط انسانی از آخرین سالهای دهه ۱۹۴۰ تا نیمه دوم دهه ۱۹۷۰ رواج داشت.

 

نظریه تعامل:
در حال حاضر تئوری تعارض حول محور دیدگاهی می‌چرخد که آن را مکتب تعامل می‌نامند. اگرچه از دیدگاه روابط انسانی باید تعارض را پذیرفت ولی در مکتب تعامل بدین سبب پدیده تعارض مورد تأیید قرار می‌گیرند که یک گروه هماهنگ، آرام و بی دغدغه، مستعد این است که به فطرت انسانی خویش برگردد، یعنی احساس خود را از دست بدهد، تنبلی و سستی پیشه کند و در برابر پدیده تغییر، تحول و نوآوری هیچ واکنشی از خود نشان ندهد.
نقش اصلی این شیوه تفکر درباره تعارض این است که این پدیده مدیران سازمان‌ها را وادار می‌کند که در حفظ سطحی معینی از تعارض بکوشند و مقدار تعارض را تا حدی نگه دارند که سازمان را زنده، با تحرک، خلاق و منتقد به خود نگه دارد.
فرضیه‌های تحقیق:
فرضیه اهم:
ارتباط معنادار و مثبتی بین سرمایه اجتماعی و کاهش تعارض غیرکارکردی وجود دارد.
فرضیه اخص:
ارتباط معنی دار و مثبتی بین بعد ساختاری سرمایه اجتماعی وکاهش تعارض سازمانی وجود دارد.
ارتباط معنی دار و مثبتی بین بعد شناختی سرمایه اجتماعی وکاهش تعارض سازمانی وجود دارد.
ارتباط معنی دار و مثبتی بین بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی وکاهش تعارض سازمانی وجود دارد.
مدل مفهومی تحقیق:

 

 

 

 

 

 

 


اهداف اساسی از انجام تحقیق:
1. بدست آوردن شناخت بیشتر از سرمایه اجتماعی و ابعاد آن از طریق پژوهش .
2. دستیابی به نوعی رابطه میان ابعاد سرمایه اجتماعی با کاهش تعارض غیر کارکردی.
3. دستیابی به پاره ای راهکارهای لازم برای بهبود سطح ابعاد سرمایه اجتماعی .
4. آگاهی از زمینه های تقویت شبکه های ارتباطی و همکاری بین افراد در جهت کاهش تعارض.

 

روش تحقیق :
روش تحقیق به کارگرفته شده، تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. و از حیث ارتباط میان متغیرها از نوع علی و معلولی می باشد.
روشهای گردآوری اطلاعات :
مطالعات کتابخانه ای: در این قسمت جهت گردآوری اطلاعات در زمینه مبانی نظری و ادبیات تحقیق موضوع، ازمنابع کتابخانه ای (مقالات،کتابهای مورد نیاز وپایان نامه های مرتبط) و نیز از شبکه جهانی اطلاعات ( Internet ) استفاده شده است.
تحقیقات میدانی: در این قسمت به منظور جمع آوری داده ها و اطلاعات برای تجزیه و تحلیل از پرسشنامه استفاده گردیده خواهد شد.
قلمرو تحقیق :
دوره زمانی تحقیق :
دوره زمانی این تحقیق 6 ماه پس از تصویب می باشد.
مکان تحقیق :
تحقیق حاضر در دبیرستانهای شهرستان کرج انجام خواهد شد.
جامعه آماری :
جامعه آماری عبارتست از مجموعه ای از افراد یا واحد ها که دارای حداقل یک صفت مشترک باشند معمولا در هر پژوهش، جامعه مورد بررسی یک جامعه آماری است که پژوهشگر مایل است درباره صفت(صفت هایی) متغیر واحدهای آن به مطالعه بپردازد. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه کار کنان(معلمان؛ متصدیان، کارشناسان، کارشناسان مسئول و مدیران ) در دبیرستانهای شهر کرج می باشد.
نمونه آماری :
نمونه ای که معرف جامعه باشد شامل معلمان ؛ متصدیان، کارکنان، کارشناسان، کارشناسان مسئول و مدیران دبیرستانها می باشد. با توجه به آمارهای موجود مبنی بر تعداد کل جامعه آماری(در دانشگاه تهران)، با استفاده از فرمول زیر به تعیین حجم مطلوب نمونه می‌پردازیم.

 

 

 

روش یا روشهای نمونه‌گیری :
روش نمونه گیری در این تحقیق از میان دبیرستانهای شهرستان کرج و به صورت تصادفی ساده می باشد.
روش‌های مورد نظر برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه‌ها
داده ها و اطلاعات گرد آوری شده از طریق پرسشنامه، پس از بررسی و مطالعه، به کمک نرم افزاری آماری Spss 15 (برای برقراری روابط همبستگی متغیر های مستقل با متغیرهای وابسته) مورد آزمون قرار می گیرند.
از آن جایی که رابطه بین دو متغیر مورد بررسی قرار می گیرند، به منظور آزمون نمودن فرضیات، از ضریب همبستگی پیرسون، و به منظور بررسی وجود یا عدم وجود هر یک از عوامل مربوط به سرمایه اجتماعی و تعارض غیر کارکردی در دبیرستانهای شهرستان کرج از آزمون دو جمله ای، و برای رتبه بندی هر یک از عوامل سرمایه اجتماعی و تعارض غیرکارکردی، جهت شناسایی نقاط قوت و ضعف دبیرستانهای شهرستان کرج، از آزمون فریدمن، استفاده می شود.
تعریف واژه‌ها و اصطلاحات تخصصی طرح:
سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی، مجموعه هنجارهای موجود در سیستمهای اجتماعی است که موجب ارتقاء سطح همکاری اعضاء آن جامعه گردیده، و موجب پایین آمدن سطح هزینه های تبادلات و ارتباطات می گردد. و یا به عبارتی دیگر این مفهوم به پیوندها و ارتباطات میان اعضای شبکه به عنوان منبع با ارزش اشاره دارد، که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضاء می شود.
بعد شناختی سرمایه اجتماعی
این بعد در رابطه با پدیده هایی نظیر ارزشها، نگرشها، تعهدات، مشارکت و اعتماد موجود در سیستم می باشد.
بعد ساختاری سرمایه اجتماعی
این بعد در رابطه با ساختارها و فرایندهای مدیریتی نظیر پاسخگویی مدیران و رهبران بر عمکردشان ، شفافیت در تصمیم گیری، میزان تصمیم گیری و اقدام بر اساس کار گروهی است.
بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی
این بعد ماهیت روابط در یک سازمان را در بر می‌گیرد. همچنین بعد ارتباطی بر ماهیت و کیفیت این ارتباطات متمرکر می‌گردد.
تعارض
تعارض فرآیندی است که در آن، شخص الف به طور عمدی می‌کوشد تا به گونه‌ای بازدارنده سبب ناکامی شخص در رسیدن به علایق و اهدافش گردد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


مقدمه:
سرمایه اجتماعی از مفاهیم نوینی است که امروزه در بررسی های اقتصادی و اجتماعی جوامع نوین مطرح است. این سرمایه در یک جامعه به شدت متاثر از عملکرد سازمانها به خصوص نهادهای آموزشی می باشد. که این در کشور ما بیشتر مصداق دارد.در واقع هر تصمیمی که دولت و سازمانهای تابعه آن در جامعه اتخاذ می کنند و هر عملی که بدان مبادرت می ورزند به نحوی روی جامعه تاثیر می گذارد. همچنین سرمایه اجتماعی عمدتا مبتنی بر عوامل فرهنگی و اجتماعی بوده وشناسایی آن به عنوان یک نوع سرمایه چه در سطح مدیریت کلان توسعه کشورها و چه در سطح مدیریت سازمانها می تواند شناخت جدیدی را از سیستمهای اقتصادی و اجتماعی ایجاد کرده و مدیران دولتی را در هدایت بهتر سیستمها یاری نماید. همچنین نقش سرمایه اجتماعی در کاهش تعارض غیر کارکردی در بین اعضای سازمانی بسیار موثر است. لذا از اینرو، در ابتدا به متغیر سرمایه اجتماعی پرداخته می شود و سپس به متغیر تعارض غیر کارکردی می پردازیم.
سرمایه اجتماعی
سرمایه
اصطلاح سرمایه به ثروت انباشته، به خصوص آنچه برای تولید ثروت بیشتر به کار می‌رود اطلاق می‌شود . سرمایه، موجودی پول، متعلق به یک فرد و یا موسسه است که ممکن است برای کسب درآمد و نه به قصد استهلاک آن، سرمایه‌گذاری شود سرمایه ثروتی است مولد، یا منبعی که شخص می تواند جهت ایجاد درآمد یا منابع اضافی دیگر به کار برد ( (Vogt, 1993:29. بوردیو سرمایه را کار انباشته، تعریف می کند . به نظر البرو اندیشه ای که در پس مفهوم اصلی سرمایه هست، حتی در معنای مالی اولیه اش، مفهوم ارزشی است که امکان دارد اساس ارزشهای آینده باشد. (البرو، 1380 : 28). درک بوردیو از سرمایه وسیع تر از معنای پولی سرمایه در اقتصاد است، سرمایه یک منبع عام است، که می تواند شکل پولی وغیرپولی و همچنین ملموس و غیر ملموس به خود گیرد) (Anheier et al, 1995. بنابراین به نظر بوردیو، سرمایه هر منبعی است، که در عرصه خاصی اثر بگذارد، و به فرد امکان دهد که سود خاصی را از طریق مشارکت در رقابت بر سرآن بدست آورد ((Stones, 1998. وقتی واژه سرمایه را در عرصه های دیگر بکار می بریم چیزی دیرپا یا ماندگار را می رساند. واژه سرمایه همچنین رساننده چیزی است، که هویت خود را حتی پس از استفاده مکرر حفظ می کند، چیزی است که می توان بارها به کارش برد، نابودش کرد و بدست آورد، یا بهبود بخشید پرسش هایی که طبیعتاً در باره سایر اشکال سرمایه پیش می آید عبارتند از اینکه:
چه خدماتی از طریق سرمایه حاصل می شود؟
چه کسی سرمایه را کنترل می کند، یا سرمایه کجا قرار می گیرد؟
خدمات سرمایه چگونه اندازه گیری و ارزیابی می شود؟ ((Agren, 1999.

 

اجتماعی :
ریشه شناسی کلمه «اجتماعی» در سرمایه اجتماعی به ما کمک می‌کند تا معنی سرمایه اجتماعی، تفاوت آن با سایر انواع سرمایه بهتر درک شود. کلمة «اجتماعی» (Social) یکی از گسترده‌ترین و کلی‌ترین صفات زبان انگلیسی است که به چیزهای متنوعی مانند انرژی، بیماری‌ها، بازاریابی، و مانند آن اشاره می کند.اسم این صفت، کلمه جامعه “Social” است. که از کلمة لاتین “Socius” به معنای «دوست یا رفیق» مشتق شده است. چنین ریشه‌یابی نشان می‌دهد که اساساً کلمة «اجتماعی» (Social) از پدیده دوستی ناشی شده است، و حاکی از دلبستگی شخصی، همکاری، یکپارچگی احترام متقابل و احساس منفعت مشترک است. بیکر (1382 : 15) اعتقاد دارد کلمه اجتماعی در سرمایة اجتماعی نشان می‌دهد که منابع موجود درون شبکه‌های کسب و کار یا شبکه‌های فردی دارائی‌های شخصی محسوب نمی‌شوند و هیچ فردی به تنهایی مالک آنها نیست. این منابع در دل شبکه‌های روابط قرار گرفته‌اند.
اگر سرمایه انسانی آن چیزی باشد که انسان می‌داند (مجموع دانش، مهارت و تجارب) پس دسترسی به سرمایه اجتماعی، به کسانی که یک فرد می‌شناسد بستگی دارد؛ یعنی اندازه، کیفیت و تنوع شبکه‌های کسب و کار و شبکه‌های ارتباطی شخصی انسان در آن موثر است، اما فراتر از آن، سرمایة اجتماعی، به کسانی که انسان نمی‌شناسد نیز بستگی دارد، البته اگر به طور غیر مستقیم و به وسیلة شبکه‌ها با آنها در ارتباط باشند.
تعاریف سرمایه اجتماعی
آنچه بر ابهامات فراوان پیرامون این تئوری(سرمایه اجتماعی) می افزاید، تعاریف متعدد در حوزه های گوناگون توسط افراد مختلف است. چنانکه در بررسی ادبیات موضوع با انبوهی از تعاریف روبرو می شویم که در حوزه های متفاوتی ارائه شده اند در زیر به برخی از این تعاریف اشاره می شود:
- سرمایه اجتماعی شبکه شخصی یک فرد و پیوستگی های نهادی بر گزیده او را در بر می‏گیرد.
(Belliveau, O Reilly &Wade, 1996:1572).
- از نظر فوکویاما سرمایه اجتماعی عبارت است از توانایی‌های افراد برای کار کردن با یکدیگر، به منظور دستیابی به اهداف مشترک در گروه‌ها و سازمان‌ها.(Fukuyama, 1995:10)
زمینه تاریخی سرمایه اجتماعی :
در این رابطه توافق چندانی وجود ندارد به طور کلی تعریفی نیز که ارائه می شود چندان همگون نیستند. اما اگر بخواهیم کاربردها مقاصد و تعاریفی که در علوم اجتماعی از این مفهوم می شود دسته بندی کنیم و پیشینه این مفهوم را درآرای اندیشمندان متاخر و کلاسیک جستجو کنیم، شاید در چند حیطه بتوان در ردیابی آن پرداخت. دسته ای ردیابی این مفهوم را از کارل مارکس آغاز می کنند. او در کتاب "سرمایه" به مسئله همبستگی از روی اجبار و ضرورت که در آن قرار می گیرند مانند وضعیت مهاجران وپناهندگان در یک جامعه، بدین معنی که شرایط منفی و بحرانی افراد را بسوی استفاده از انرژی جمعی، تواناییهای بالقوه جمعی، اتکا به یکدیگر و توسل به پشتیبانی یگدیگر و استفاده از پتانسیلهای گروهی ترغیب می کند. این خاصیت، امروز نیز به نوعی در مفهوم سرمایه اجتماعی مطرح است. یعنی همان استفاده از انرژی جمعی و اتکا به پشتیبانی افراد در مناسبات جمعی به نحوی که با نتایج مثبت یا منفی افراد را گرد هم جمع می آورد.
رویکرد دیگر در آراء جورج زیمل قابل باز شناسی است. یعنی جایی که او از مفهوم "بده بستان" یا "داد و ستد" صحبت می کند. مبنای بده بستان هنجارها و قواعد رفتاری است که افراد برای سامان دادن به مناسبات بین فردی، مبادلات و تعاملاتی که برای بقای خود ضروری می دانند وضع می کنند. البته با توجه به کدام سود ومنفعت در مقابل چنین سرمایه گذاری که می تواند هر شکلی به حوزه خود بگیرد، افراد توقع دارند، کمک ولطفی که نشان می دهند جبران شود؟ برخی چنین تعبیر می کنند که این مطلب سود و نفع که ضرر تا پاداش و سود آنی و زود هنگام را در بر نمی گیرد، در مقابل ایثار و دگر خواهی قرار دارد. در این رویکرد مفهوم سرمایه اجتماعی به داد وستدهایی که افراد در زندگی اجتماعی صورت می دهد تقلیل می یابدالبته با ملاحظات مشخص و منفعتی که دیر یا زود انتظار برآورده شدن آن می رود، این نگاه به مبادلاتی اجتماعی امروز رواج بیشتری دارد. به عنوان مثال این نگاه، در ادبیات اقتصادی که با نئوکلاسیکها آغاز شد و وجوه فلسفی آن از مکتب اصالت سود ریشه گرفته، وجود دارد.یا بطور کلی و مشخص در نظریه مبادله و کنش متقابل به آن پرداخته شده است. این گروهها و گرایشها به سرمایه اجتماعی به نگاه دوم بر مبنای داد و ستد اجتماعی می پردازد.
رویکرد سوم که اثرات عمیق و نسبتا فراگیری بر جای گذاشته مباحثی است که با "امیل دورکیم" آغاز و پس از او با "تالکوت پارسونز" پیگیری شد. این افراد با نگاهی انتقادی و در پاسخ به بینشها و رویکردهایی که مفهوم سرمایه را به مبادلات اقتصادی تقلیل می دادند، به طرح مفهوم ارزش پرداختند و تعبیر خود را به نوعی بر درون فکنی ارزشی استوار کردند. یعنی تعهداتی که بر مبنای آنها، ارزشها و هنجارهای اجتماعی است. این روابط، تعاملات و همکاریها که بطور عام به آن سرمایه اجتماعی می گوییم ریشه در هنجارها و ارزشهای جامعه دارند. چنین ارزشها و هنجارهایی افراد را فارغ از دغدغه های مبتنی بر قرارداد به ایفای نقش ها و اعمال خود ترغیب می کند. این نگاه ارزشی به مسئله شکل گیری سرمایه اجتماعی دخیل می داند.و در تفاسیری که ارائه می دهد از این مسائل بهره می جوید.
از جریانات فکری تاثیرگذار دیگر باید از ماکس وبر نام برد. مباحثی که وبر مطرح می کند مفاهیمی است که به مفهوم اعتماد معطوف است. این سئوال که اعتماد در متن رسمی و غیر رسمی چگونه ساخته می شود. و در یک متن اجتماعی چه ملازماتی برای افراد به همراه دارد، در مفهوم سازی سرمایه اجتماعی موثر بوده است . این اعتماد، قراردادی است که به سوی خطر پذیری که به نوعی سود متقابل را برای آنها در بردارد سوق می دهد. این خطر پذیری در روابط اجتماعی، برای کارهای فردی و جمعی چیزی جز اعتماد نیست. اعتماد یعنی آمادگی افراد برای اینکه در یک متن اجتماعی و در روابط اجتماعی بپذیرند که باید به سایر افراد اطمینان داشته باشند والبته به همان نحوه در مقابل سایرین نیز اطمینان نشان بدهند. بدین ترتیب می بینیم که در ریشه یابی این مفهوم زمینه های متنوعی تاثیر گذار بود. چنین برداشت هایی اصولا مانعی در جهت ارائه تعریفی دقیق از مفهوم سرمایه اجتماعی به شمار می آیند.
در تعاریف سرمایه اجتماعی و ابعاد و مسائل پیرامون آن توافق و همگونی چندانی وجود ندارد، اما بطور کلی این زمینه های نظری گسترده و کلی را می توان به عنوان ریشه های نظری سرمایه اجتماعی در نظر گرفت که هنوز هم هر یک طرفدارانی دارد،با توجه به سوگیریهایی که در هر یک از این نحله ها جریانات فکری وجود دارد، تعاریف نیز متفاوت خواهد بود. ( Mitchel, 2006l)
فرض بنیادین که پشت ایده سرمایه اجتماعی قرار دارد نسبتا ساده و روشن است یعنی "سرمایه گذاری در روابط اجتماعی با پیوندهای مورد انتظار" این تعریف کلی با تغییرهای گوناگونی که بوسیله صاحبنظران و پژوهشگران سرمایه اجتماعی بیان شده سازگار است، افراد برای تولید سود در تعاملات و شبکه های اجتماعی شرکت می کنند و منابع موجود در شبکه های مشارکت، باعث افزایش سود می شود. در تعاملات و شبکه های مشارکت به چند دلیل منجر به افزایش سود در جامعه می گردند:
• شبکه های اجتماعی جریان گردش و مبادله اطلاعات را تسریع و تسهیل می کنند و آنان اطلاعات مفیدی در مورد فرصتها و گزینه های مختلف در اختیار فرد قرار می دهند و هزینه ها را به مقدار زیادی در تعاملات اجتماعی کاهش می دهند.
• شبکه ها پیوندهای اجتماعی را تقویت می کنند، منجر به انباشت قدرت اجتماعی می شوند. این امر نقش مهمی در تصمیمات و گزینش خط مشی بازیگران اجتماعی دارد. بعضی از پیوندهای اجتماعی بواسطه موقعیتهای استراتژیک خود دربردارنده منابع باارزشی هستند که قدرت تصمیم گیری و تاثیر گذاری فرد را افزایش می دهند.
• شبکه از فرد در مقابل تهاجمات و تجاوزات دفاع می کند، همچنین شبکه های اجتماعی هویت و شناخت فرد را تقویت می کنند. دسترسی افراد به منابع از طریق شبکه ها امکان پذیر است و فرد بوسیله پیوندهای اجتماعی شایستگی خود را تقویت می کند.( فوکویاما، 1379)

 

 

 

 

 

تئوری پردازان سرمایه اجتماعی و تعاریف آنها از سرمایه اجتماعی
در گذشته، در دهه 1970 سرمایه اجتماعی در روش های خیلی ملموس توسط اقتصاددانها، دارایی مالی یا زیر ساختار فیزیکی تعریف شده بود. این تعریف از سرمایه اجتماعی فقط به مدعیات جمعی، اخلاقی یا قانونی دلالت دارد و فقط به اصطلاحی اجتماعی محدود شده است. برای اقتصاددانها، اصطلاحاتی نظیر زیرساخت اجتماعی، سرویس های اجتماعی یا هزینه های اجتماعی اساساً بدون از دست دادن هر معنی مورد نظر برای سرمایه اجتماعی به کار می روند. در جامعه شناسی و علوم اجتماعی بین رشته ای خصوصاً جامعه شناسی، مردم شناسی مفهوم سرمایه اجتماعی جدید و تا اندازه ای اختصاصی ظاهر شده است.
به طور عمده در جامعه شناسی آمریکای شمالی خصوصاً در نگاه کارکردگرایان سرمایه اجتماعی با روابط متقابل، کنش متقابل، شبکه هایی که در بین گروه های انسانی بوجود آمده، سطوح اعتماد (نتیجه تعهدات و هنجارهایی که به ساختار اجتماعی چسبیده است) در بین یک جامعه یا گروه ویژه به طور وسیعی پذیرفته شده است. در مقابل جامعه شناسان اروپایی زمانی که به بررسی بسیج روابط به هم پیوسته با شبکه های اجتماعی در تقویت سلسله مراتب اجتماعی و قدرت گوناگونی می پردازند از این واژه استفاده می کنند. با وجود این دلالت های متفاوت، اشتراکاتی نیز در این تعاریف وجود دارد. چنانکه وال و همکارانش اشاره می کنند، سرمایه اجتماعی برای افزایش برخی شکل های دیگر آموختن، تحرک اجتماعی، رشد اقتصادی، برتری سیاسی یا پویایی اجتماعی مفید بوده است Wall et al, 1998)). توجه به سرمایه اجتماعی نوعاً توسط یکی از سه منبع بوردیو، کلمن و پوتنام دنبال می شود که اخیراً فوکویاما را باید به این جمع افزود. هر کدام تعاریف مشابهی را از سرمایه اجتماعی ارائه می دهند. پورتس اشاره می کند که با وجود این مشابهت ها تفاوت های معناداری در این تعاریف وجود دارد،که در عملیاتی کردن مفهوم سرمایه اجتماعی در زمینه های متعددی چون تئوری اقتصادی، کنترل اجتماعی، رفتار خانوادگی، زندگی در جامعه و دموکراسی و حکومت یافت می شود. در ادامه به ارائه نظرات کلمن، بوردیو، پوتنام، به عنوان پیشگامان این حوزه پرداخته می شود.
سرمایه اجتماعی از دیدگاه کلمن
کلمن سرمایه انسانی را به عنوان هدف غایی مطرح و سرمایه اجتماعی را به عنوان ابزاری برای حصول به سرمایه انسانی بکار می برد. سرمایه اجتماعی عبارت از ارزش آن جنبه از ساختار اجتماعی که به عنوان منابعی در اختیار اعضاء قرار می گیرد تا بتوانند به اهداف و منافع خود دست پیدا کنند. کلمن با استفاده از مفهوم سرمایه اجتماعی، سعی بر آن داشت که بتواند موجب تقویت سرمایه های انسانی شود. به نظر وی سرمایه اجتماعی تعهدات و انتظار، کانال های اطلاعاتی و مجموعه هنجارها و ضمانت های مؤثری که انواع معینی از رفتار را تشویق و یا مجبور می کند، شکل می دهد. در واقع او تعریف کارکردی از سرمایه گذاری اجتماعی کرده نه تعریف ماهوی. او اعتقاد دارد سرمایه اجتماعی با کارکرد شئ تعریف می شود. سرمایه اجتماعی شیئی واحد نیست، بلکه انواع چیزهای گوناگونی است که دو ویژگی مشترک دارند:
• همه آنها شامل جنبه ای از یک ساخت اجتماعی هستند.
2- کنش های معین افرادی را که در درون ساختار هستند تسهیل می کنند.
سرمایه اجتماعی مانند دیگر شکل های سرمایه، مولد است و دستیابی به هدف های معینی را که در نبودن آن دست یافتنی نخواهد بود، امکان پذیر می سازد. سرمایه اجتماعی، مانند سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی کاملاً تعویض پذیر نیست، اما نسبت به فعالیت های به خصوص تعریف پذیر است. شکل معینی از سرمایه اجتماعی که در تسهیل کنش های معینی ارزشمند است ممکن است برای کنش های دیگر بی فایده یا حتی زیانمند باشد

 

 

 

 

 

 

 

(کلمن،1377: 462)
سرمایه اجتماعی نه در افراد و نه در ابزار فیزیکی تولید قرار دارد (کلمن،1377: 462)
کلمن سپس اضافه می کند که ساختار اجتماعی، سرمایه اجتماعی را پدید می آورد و دستیابی به هدف هایی را که در نبود آن نمی شد به دست آید یا با هزینه زیادتری ممکن بود به دست آید، تسهیل می کند Wall et al, 1998)). در نظر کلمن کارکردی که به وسیله مفهوم سرمایه اجتماعی مشخص می شود ارزش جنبه هایی از ساختار اجتماعی برای کنشگران است، که به منزله منابع کنشگران می توانند برای تحقق علائقشان از آنها استفاده کنند با تشخیص این کارکرد، جنبه های معینی از ساختار اجتماعی، مفهوم سرمایه اجتماعی هم در تبیین نتایج مختلف در سطح کنشگران منفرد و هم به انتقال در سطح خرد به کلان بدون بسط جزئیات اجتماعی ـ ساختاری که از طریق آنها این انتقال به وقوع می پیوندد کمک می کنند (کلمن، 1377: 6-465)
این مفهوم سازی کلمن با استفاده از تعریف لوری صورت گرفته است. کلمن به مجموع منابع که در ذات روابط خانوادگی .و در سازمان اجتماعی جامعه است و برای رشد اجتماعی نوجوانان و جوانان مفید است اشاره می کند Wall et al, 1998, 304)). کلمن اشاره دارد که سرمایه اجتماعی ذاتاً در روابط والدین- فرزند و تغییر پذیری آن است. او در مورد نحوه این روابط، به میزان وقت و انرژی که والدین در کمک کردن به فرزندانشان سرمایه گذاری می کنند اشاره دارد (Greely, 1997, 584 ). به طور کلی در نظر او آن جنبه هایی از ساختار اجتماعی که می تواند مورد استفاده کنشگران قرار بگیرد برای از قوه به فعل درآوردن منافعشان است و منظور اصلی او ساختارهای اجتماعی است که کنش جمعی را تسهیل می کند.
کلمن مفهوم سرمایه اجتماعی را به عنوان پل بین اقتصاد و جامعه شناسی به کار می گیرد. گریلی معتقد است کلمن با استفاده از تئوری های جامعه پذیری و انتخاب عقلانی قصد دارد که کنش عقلانی اقتصادی را برای تحلیل درست نظام های اجتماعی وارد کند، بدون آنکه فقط به نظام های اقتصادی یا سازمان های اجتماعی وارد شود، بنابراین مفهوم سرمایه اجتماعی را به کار می برد. با توجه به جنبه تئوریکی کلمن و کار تجربی او، گریلی مدل کلمن (1988) را دقیق، استادانه و سودمند می داند و در ادامه می نویسد: از سرمایه اجتماعی تعاریف مختلفی ارائه شده است اما بسیاری از آنها به مظاهر و بازتابهای سرمایه اجتماعی باز می گردد تا به خود آن (Greely, 1997, 587)
اشکال عمده سرمایه اجتماعی از نظر کلمن
کلمن اشکال عمده سرمایه اجتماعی را تعهدات و انتظارات، ظرفیت بالقوه اطلاعات، هنجارها و ضمانت های اجرایی مؤثر، روابط اقتدار، سازمان اجتماعی انطباق پذیر، سازمان تعهدی می داند.
تعهدات و انتظارات
اگر A کاری برای B انجام دهد، با اعتماد به اینکه B در آینده آن را جبران می کند، این امر انتظاری را در A و تعهدی را از جانب B برای حفظ اعتماد ایجاد می کند این تعهد را می توان مانند برگه ای اعتباری تصور کرد که در دست A است، و باید با عملکردی از طرف B بازخرید شود، اگر A تعداد زیادی از این برگه های اعتباری را از تعدادی افراد که با آنها رابطه دارد در دست داشته باشد، در آن صورت شبیه به سرمایه مالی مستقیم است، این برگه های اعتباری مجموعه اعتباری بزرگی را تشکیل می دهند که A می تواند در صورت لزوم از آن استفاده کنند. مگر اینکه، البته اعتماد کردن غیر عاقلانه باشد، و برگه ها نمایانگر وام های بی اعتباری باشد که باز پرداخت نخواهد شد. دو عامل برای این شکل از سرمایه اجتماعی حیاتی است:
1- میزان درخور اعتماد بودن محیط اجتماعی، به این معناست که تعهدات بازپرداخت خواهند شد.
2- و میزان واقعی تعهداتی که بر عهده گرفته شده است.
ن

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سرمایه اجتماعی و اخلاق اسلامی