فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اخلاق اسلامی

اختصاصی از فی ژوو اخلاق اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اخلاق اسلامی


اخلاق اسلامی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه14

 

 

اخلاق اسلامی

 

 

 

 

بسم الله الر حمن الر حیم

 

 

 

 

استاد : آقای خدائی

 

 

 

 

دانشجو : محمد یعقوبی

شماره دانشجوئی : 4208512361

 

 

 

 

 

با تشکر و قدر دانی از زحمات شما.

 

 

 

 

 

زمستان 86

 

   بخش اول: مبانی اخلاق

 

 

 

فصل اول – کلیات

  • مفهوم لغوی واژه اخلاق:

اخلاق جمع کلمه خُلق به معنی سرشت باطنی انسان است و در مقابل آن خَلق به معنی شکل و صورت ظاهری انسان است.

 

  • تفاوت صفات نفسانی انسان:

صفات نفسانی انسان یا ثابت و راسخ است که به آن ملکه گفته می شود و یا زودگذر و موقتی است که به آن حال گفته می شود. اخلاق همان صفات ثابت و راسخ در نفس انسان است.

 

  • عوامل مؤثر در اخلاق:

دو عامل مهمن که خُلق و خوی انسان را می سازد٬عبارتند از:

الف) طبیعت یا وراثت و ذات

ب) تمرین و تکرار که در نتیجه یادگیری و آموزش به دست می آید.

 

  • تعریف علم اخلاق:

علمی که صفات خوب و بد را معرفی می کند و شیوه تحصیل آنها را آموزش می دهد و از اعمال و رفتار متناسب با آن صفات بحث می کند.

 

5- موضوع علم اخلاق:

هر علمی درباره چیزی بحث می کند. مثلاً علم پزشکی درباره بدن انسان و روان شناسی درباره رفتار انسان وعلم حساب در موضوع عدد بحث می کند. موضوع علم اخلاق که از آن بحث می شود٬عبارتست از نفس و جان انسان.

 

6- هدف نهایی علم اخلاق:

هدف علم اخلاق اسلامی این است که انسان را به اندازه استعداد خود٬مظهر اسماء و صفات خداوند قرار می دهند٬ یعنی در روح انسان صفات الهی ظاهر می شود و در این مسیر انسان کامل کسی است که رو به رو محل ظهور همه اسماء و صفات خداوند قرار گیرد.

 

فلسفه اخلاق:

تحلیل و بررسی عقلانی مسائل بنیادی اخلاق را فلسفه اخلاق گوییم٬ مانند اینکه ملاک خوب و بد چیست و آیا اینکه اخلاق نسبی است یا مطلق؟

 

 

تربیت اخلاقی:

راه کارهای عملی برای رسیدن به فضائل اخلاقی را تربیت اخلاقی می گوییم.

 

 

رابطه علم اخلاق با فقه:

علم فقه علمی است که وظایف انسان را در مقابل خداوند بیان می کند. مسائل فقهی دو جنبه دارند:

الف) جنبه اخروی و ثواب و کیفر

ب) جنبه دنیوی و صحیح یا باطل بودن عمل

 

رابطه علم اخلاق با فقه در جنبه اخروی و ثواب و کیفر اعمال است.

 

 

رابطه علم اخلاق و حقوق:

علم حقوق قوانین کلی است که برای اجرای عدالت وضع شده است. رابطه علم اخلاق با حقوق دو طرفه است. به معنا که اگر در جامعه عدالت ایجاد شود٬ زمینه مناسبی برای پرورش فضائل اخلاقی ایجاد می شود و اگر فضائل اخلاقی در جامعه ایجاد شود٬ از جرم و جنایت کاسته می شود.

 

 

رابطه علم اخلاق و عرفان عملی:

عرفان دو جنبه دارد٬ عرفان نظری و عرفان عملی.

عرفان نظری مسائل عقلانی است که در موضوع خداشناسی و انسان شناسی به روش فلسفی بیان شده است.

عرفان عملی راه رسیدن انسان را به مقامات معنوی بیان می کند و اخلاق عرفانی را تشکیل می دهد.

 

 

 

 

 

علم اخلاق و رابطه آن با علوم تربیتی:

علوم تربیتی برای پرورش استعدادهای انسلن در زمینه های مختلف از جمله: علمی٬ اخلاقی و حرفه ای تعریف شده است ولی علم اخلاق برای پرورش فضیلت های اخلاقی کاربرد دارد.

از تفاوت های دیگر علم اخلاق با علوم تربیتی می توان به نقش انگیزه و نیّت در اخلاق اشاره کرد.

 

 

مکاتب عمده و مهم اخلاقی:

 

  • اخلاق فلسفی:

در این مکتب محور مسائل اخلاقی اعتدال است. هر فضیلت اخلاقی نقطه اعتدال میان دو رذیلت اخلاقی است که یکی در جانب افراط قرار گرفته و دیگری در جانب تفریط . مثلاً: شجاعت که فضیلت اخلاقی است میان دو رذیلت تهّور( بی باک ) و جُبن ( ترس بی معقول ) قرار گرفته است.

 

از کتابهایی که به این روش نوشته شده می توان به کتاب های زیر اشاره کرد:

الف) تهذیب الاخلاق و طهارۃ الاعراق – ابن مسکویه(عربی)

ب) جامع السعادات – مولٰی محمد مهدی نواقی(عربی)

ج) اخلاق ناصری – خواجه نصیر الدین طوسی(فارسی)

 

  • اخلاق عرفانی:

این اخلاق بر محور مبارزه با نفس بنا شده استو عارفان وصوفیان آن را رواج دادند.

 

از کتابهایی که به این روش نوشته شده است می توان موارد زیر را نام برد:

الف) منازل السائرین – خواجه نصیر الدین طوسی

ب) منطق الطیر- عطار نیشابوری

ج) مثنوی معنوی – جلال الدین مولوی

 

  • اخلاق نقلی:

اخلاقی که براساس کتاب و سنّت تنظیم شده است. در این روش بیشتر به توصیف مفاهیم اخلاقی و ارزش گذاری فضائل اخلاقی توجه شده است و مبادی اخلاق وراه کارهای آن کمتر مورد عنایت واقع شده است.  

 

 

از کتاب هایی که به این روش نوشته شده می توان آثار زیر را نام برد:

الف) احیای العلوم – محمد غزالی

ب) المُحَجۃ البیضاء – فیض کاشانی

 

فصل دوم – جاودانگی اخلاق

 

در این فصل این پرسش مطرح می شود که آیا اخلاق نسبی است یا مطلق؟ و سپس آثار نسبی بودن اخلاق بررسی می شود و سرانجام دلایل مطلق بودن اخلاق مورد بررسی قرار می گیرد.

 

مطلق بودن اخلاق به چه معناست؟

مطلق بودن اخلاق به این معنا است که گذاره های اخلاقی٬ وابسته به ذات موضوعات اخلاقی ونتایج آنها است نه شرایط محیطی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی. مثلاً وقتی می گوییم عدالت خوب است٬ در صورت مطلق بودن اخلاق معنایش این است که عدالت ذاتاً یک ارزش است و موجب رسیدن انسان به کمال می شود و تحت هر شرایطی این ارزش ثابت است.

 

مقصود از نسبی بودن اخلاق چیست؟

نسبی بودن اخلاق به این معناست که خوبی یا بدی از ذات یک صفت یا رفتار انتزاع نمی شود(گرفته نمی شود) بلکه شرایط محیطی و اجتماعی و اقتصادی و... تعیین کننده خوبی یا بدی یک صفت یا رفتار می باشد. مثلاً کسی که اخلاق را نسبی می داند می گویید: نمی توان گفت عدالت یک ارزش ثابتی دارد  بلکه ارزش یابی ارزش ان وابسته به شرایط مختلف است٬ ممکن است در جایی عدالت خوب باشد و ممکن است در جایی نابرابری کند.

 

انواع نسبی گرایی اخلاقی:

 

الف) نسبی گرایی زیست شناختی:  

اصول اخلاقی وابسته به وضعیت متغیر زیستی فرد است.

 

ب) نسبی گرایی جامعه شناختی:

اصول اخلاقی وابسته به اوضاع متغیر جامعه ای است که شخص در آن زندگی می کند.

 

ج) نسبی گرایی روان شناختی:

اصول اخلاقی وابسته به وضعیت روانی فرد تغییر می کند.

 

د) نسبی گرایی فرهنگی:

فضیلت و رزیلت های اخلاقی وابسته به آداب و رسوم جامعه تغییر می کند.

 

و) نسبی گرایی اقتصادی:

فضیلت یا رذیلت بودن یک رفتار وابسته به وضعیت اقتصادی زیر است.

 

 

آثار و نتایج نسبی گرایی اخلاقی :   

 

  • سلب مسولیّت:

کسی که اخلاق را نسبی می داند، احساس مسولیّت هم می کند، زیرا با نسبی گرایی اخلاقی می تواند هر جرم و جنایتی را توجیه کند.

 

  • بی ثمر بودن احکام اخلاقی:

اگر اخلاق نسبی باشد همه کوشش های عالمان اخلاق بی نتیجه خواهد بود.

 

  • نفی کمال و جاودانگی دین:

دین اسلام آخرین دین اسلامی است و بخشی از تعلیمات آن را آموزه های اخلاقی تشکیل می دهد و این آموزه ها برای همیشه ثابت هستند و در صورتی که اخلاق نسبی باشد، آموزه های اخلاقی اسلام هم با گذشت زمان ارزش خود را از دست می دهد.

 

  • شکاکیت اخلاقی:

کسانی که اخلاق را نسبی می دانند می توانند درباره ارزش یک موضوع اخلاقی نظر قطعی بدهند.مثلا : اگر از آنها پرسیده شود که عدالت خوب است یا بد می گویند بستگی دارد و این شکاکیت است یعنی نمیداند خوب است یا بد.

 

 

  • برابری خدمتکاران با خیانت کاران:

اگر اخلاق نسبی باشد نمی توان خدمتکار را تشویق کرد و نه می توان خیانت کار را تنبیه کرد زیرا شرایط هر کدام فرق می کرده است.

 

مطلق گرایی در اخلاق و دلایل آن:

 

مقصود از مطلق گرایی در اخلاق آن است که ارزش های اخلاقی با شرایط اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی  و مانند آن تغییر نمی کنند و در هر حال ارزش ثابتی دارند.

از نظر همه ادیان الهی و عالمان اخلاق ارزشهای اخلاقی ثابت و پایدار می باشد و از میان دلایلی که برای مطلق بودن اخلاق گفته شده فقط یک دلیل را بیان میکند

 

دیدگاه علامه طباطبایی در باره علت مطلق بودن ارزشهای اخلاقی :

برای اینکه این دلیل را بیان کنیم باید به چند مقدمه اشاره کنیم .

 

مقدمه اول:

افعال اختیاری و اضطراری:

افعال انسان به دو دسته تقسیم می شوند:

  • کارهایی که با اراده و اختیار صورت می گیرد و تا انسان اراده نکند آنها انجام نمی شود به این کارها افعال اختیاری گفته می شود مانند : سخن گفتن و نوشتن.
  • افعال و کارهایی که اراده و اختیار انسان در انجام آنها نقشی ندارد، که به این کارها در اصطلاح افعال اضطراری گفته می شود مانند نفس کشیدن، کار دستگاه گردش خون و گوارش و ........

 

مقدمه دوم :

رابطه میان اشیاء :

  • رابطه میان دو چیز می تواند رابطه علّی و معلولی باشد. مانند : رابطه حرارت با جوش آمدن آب که در اینجا گرما علّت جوش آمدن آب است، به این رابطه در اصطلاح رابطه علّی و معلولی گفته می شود که یک رابطه حقیقی است ، یعنی حقیقتا چنین رابطه ای در جهان خارج وجود دارد.

 

  • رابطه اعتباری و قراردادی : مانند رابطه چراغ قرمز و توقف ، به چنین رابطه ای رابطه اعتباری و قراردادی گفته می شود و علتش آن است که حقیقتا ً چنین رابطه ای در جهان خارج وجود ندارد و قابل تغییر و دگرگونی است.

 

مقدمه سوم :

رابطه میان افعال اختیاری و نفس انسان :

عالمان اخلاق و کسانی که د وادی معرفت قدم برداشته اند به این نتیجه رسیده اند که کارهای انسان که از روی اراده و اختیار انحام می دهد ، بر نفس آن تاثیر می گذارد. بعضی افعال و کارها موجب ترقی نفس می شود و انسان را در وادی انسانیت به پیش می برد و بعضی کارها انسان را ساقط می کند و او را در مرحله حیوانیت وارد می کند و موجب تنزیل شخصیت انسان می شود .

 

اخلاق و صفات اخلاقی که انسان را در مسیر انسانیت به پیش می برند ، همان ارزشهای اخلاقی است و اخلاق و صفاتی که انسان را به وادی حیوانیت می کشاند ، همان صفات و ارزشهای غیر اخلاقی هستند. پس میان افعال اختیاری و نفس انسان رابطه علّی و معلولی برقرار است که در همه شرایط و مکانها و زمانها و فرهنگها ثابت است ، همانطور که جوش آمدن آب بر اثر حرارت وابسطه به فرهنگ و آداب و رسوم جامعه و زمان نیست.  

 

 

 

تفسیر استثناها:

در بعضی موارد حقیقت را نباید گفت و برای همین گفتن دروغ مصلحت آمیز بهتر از راست فتنه انگیز است، یعنی در جایی که خون بی گناهی یا آبروی مؤمنی در میان باشد، نباید حقیقت رابیان کرد و اگر چنین است پس اشکال می شود که اخلاق نسبی است نه مطلق و اگر می گوییم مطلق است، چگونه این اشکال را جواب می دهیم؟

 

پاسخ:

به این اشکال 3 پاسخ داده شده است که به ترتیب بیان می کنیم:

  • موضوع حکم اخلاقی از همان ابتدا دارای قید و شرایطی است و در صورتی حکم اخلاقی برای موضوع صادق است که آن قید و شرایط موضوع موجود باشد. مثلا ً: وقتی می گوییم راست گویی(موضوع) خوب(حکم اخلاقی) است این موضوع دارای قید و بندهایی است، مثلا ً راست گویی مفید(قید اول) و بدون مَفسده(قید دوم) و در صورتی راست گویی خوب است که این دو قید موجود باشد و در این صورت استثنایی وجود ندارد.
  • اصول اخلاقی استثنا نمی پذیرد اما در بعضی موارد یک فعل خارجی مصداق دو عنوان می شود. مثلا ً: در مثال گذشته راست گویی از یک جهت خوب است زیرا حقیقت را بیان می کند و از جهت دیگر بد است زیرا موجب ریختن خون بی گناه می شود و در چنین جایی باید یک جهت را برگزید و عقل و شرع به ما دستور دادن تا آن جهتی را برگزینیم که مَفسده نداشته باشد.
  • وقتی می گوییم اخلاق مطلق است آنچه ثابت است و در گذر زمان و شرایطی اجتماعی و فرهنگی تغییر نمی کند، خوی و خصلت اخلاقی است و آنچه در مثالی که زده شده به عنوان استثنا بیان شده، فعل اخلاقی است کسی نگفته است. فعل اخلاقی مطلق است. درهمین مثال ملکه صداقت، که در نفس و جان انسان راستگو وجود دارد، یک ارزش ثابت است که وابسته به شرایط نیست و تغییر نمی کند ولی سخن گفتن یک فعل اخلاقی است که ممکن است به جا وشایسته باشد و ممکن است بی جا و ناشایست و در این صورت وابسته به شرایط تغییر می کند.

 

فصل سوم – عمل اخلاقی

 

در این فصل چهار خوبی و بدی عمل اخلاقی مورد بحث قرار می گیرد.

 

عناصر ارزشمندی عمل اخلاقی:

در یک تقسیم بندی عناصر لازم برای یک عمل خوب و ارزشمند اخلاقی را می توان به دو دسته تقسیم نمود:

1- عناصر فاعلی                 2- عناصر فعلی

 

  • عناصر فاعلی : شرایطی است که فاعل مربوط می شود که آنها دو دسته اند:

الف) آزادی و اختیار فاعل      ب) انگیزه و نیّت          

 

1- الف) آزادی و اختیار:

اعمال اخلاقی اعمالی هستند که با اراده و قصد و اختیار انجام شده باشند نه از روی جبر که اراده انسان در انجام آن نقش ندارد. پس افعال طبیعی و اضطراری جزو اعمال اخلاقی شمرده نمی شود.

 

 

انواع جبر:

الف) جبر فلسفی :

 اعمال و رفتاری است که از انسان صادر می شود ولی اختیار او در انجام آنها نقش ندارد، مانند:تنفس. در مقابل این جبر آزادی و اختیار فلسفی وجود دارد.

ب) جبر اخلاقی :

اعمالی که انسان برای رعایت قوانین اخلاقی، برخلاف میل خود انجام می دهد، اما با اراده و اختیار. مانند: پذیرایی از مهمان در حال خستگی و خستگی خود را به رخ او نکشیدن.

ج) جبر حقوقی :

اعمال و رفتاری که انسان برای رعایت قوانین اجتماعی بر طبق قانون انجام می دهد، هر چند بر خلاف میل او باشد، اما با اراده و اختیار. مانند: پرداخت مالیات

د) جبر روان شناختی :

اعمال و رفتاری که آدمی تحت تٲثیر و وضعیت روانی و روحی انجام می دهد که در حالت عادی انجام نمی شود. مانند: در مصیبتی که به او رسیده است، نسبت به زیر دستانش مهربان است.

و) جبر جامعه شناسی :

اعمال و رفتاری که شخص برای رعایت فرهنگ و آداب و سُنن بر خلاف میل خود انجام می دهد، اما با اراده و اختیار. مانند: اینکه پس از سفر خانه خدا، همسایگان و آشنایان را برای چند روز به میهمانی دعوت می کنند.

 

  • ب) انگیزه و نیّت :

از نظر اسلام عملی اخلاقی است که فاعل با قصد و توجه آن را انجام دهد و هدف و انگیزه او را از انجام کار تنها رضایت و خشنودی خداوند باشد که به آن اخلاص گویند. پس اگر کاری را از روی غفلت انجام دهد و یا نیّتی غیر از رضایت و خشنودی خداوند داشته باشد، عمل او مقبول نخواهد بود.

 

مراتب نیّت :

ارزش اعمال به نیّت آنها بستگی دارد و نیّت ها  دارای مراتب و درجات مختلفی است. در بعضی روایات برای نیّت 3 در جه بیان شده است :

 

  • کسانی که برای ترس از جهنّم، خدای را عبادت می کنند.
  • کسانی که برای رسیدن به بهشت کارهای خیر انجام می دهند.
  • کسانی که برای محبت و رضایت خداوند کارهای خود را انجام می دهند.

 

 

عنصر فعلی و عینی :

عملی می توان اخلاقی نامید که علاوه برحُسن فاعلی دارای حُسن فعلی هم باشد، یعنی خود عمل ذاتا ً خوب ونیکو باشد. پس نمی توان با مال غصبی کمک به دیگران کرد و این این کار از نظر اخلاقی زشت و ناپسند است.

 

شرایط مسئولیت اخلاقی :

مقصود ار مسئولیت اخلاقی، مسئولیت در برابر پروردگار است که نتیجه آن مجازات و کیفر اخلاقی است. چه اینکه مجازات کیفری دنیوی داشته باشد یا خیر. این شرایط عبارتند از:

 

  • بلوغ :

در مکتب اخلاقی اسلام، اعمال نیک کودکان دارای پاداش اخلاقی است اما بدی های آنها مورد بازخواست قرار نمی گیرد و عذاب اخروی ندارد اما ولّی آنها موظف است تا خسارت هایی که به مال و جان مردم می زند، جبران کند.

 

  • عقل :

افرادی از سلامت عقلانی برخوردار نیستند، مسئولیت اخلاقی هم ندارند و مانند مورد قبل ولّی آنها در حقّ الناس مسئولیت دارند.

 

  • علم :

کسانی که به حرام بودن چیزی آگاه نیستند مسئولیت ندارند به شرط اینکه در فراگرفتن واجبات کوتاهی نکرده باشند، زیرا تا خداوند چیزی را برای مردم بیان نکرده باشد، آنها را بازخواست نمی کند.

 

 

چرا علم شرط مسئولیت اخلاقی است؟

دلیل عقلی :

از نظر عقل مجازات بدون بیان حکم شرعی، ناپسند است. این قاعده را در اصطلاح قَبیح بودن عِقاب بلا بیان می گویند. یعنی تا حکم یک چیز را بیان نکرده ایم، نباید از دیگران مسئولیت بخواهیم و اگر کسی را در این حالت به خاطر عمل نکردن مجازات کنند، از نظر عقلی زشت و ناپسند است.

دلیل نقلی :

خداوند در قرآن کریم فرموده است : " تا پیامبری نفرستیم عذاب نمی کنیم." ( اسراء/ 15)

و در حدیثی از پیامبر(ص) آمده است : " 9 چیز از امّت من برداشته شده  است :

الف) خطا                                   ب) فراموشی                                   ت) آنچه ندانند 

ث) آنچه نتوانند                            ج) آنچه بدان توانایی ندارند                  د) فال بد زدن

و) اِکراه                                     م) آنچه به ناچار و از روی اضطرار و یا اجبار انجام می دهند

ن) وسوسه در تفکر و در آفرینش و حَسَد در صورتی که به زبان یا دست نرسد.

 

 

  • قدرت :

انسان نسبت به تکالیفی که توانایی انجام یا ترک آنرا ندارد، مسئولیت اخلاقی هم ندارد.(حدیث رفع)

 

چرا قدرت شرط تکلیف مسئولیت اخلاقی است؟

دلیل عقلی :

از نظر عقل تکلیف کردن انسان نسبت یه انچه که توانایی انجام آنرا ندارد، ناپسند وقَبیح است.این قاعده را در اصطلاح با این عبارت بیان می کنند.(تکلیف به مالایعلاق قبیح است)

دلیل نقلی :

قرآن کریم در این زمینه فرموده است :

هیچ کس را جز به اندازه توانش تکلیف نمی کنیم.(بقره/286)

به علاوه حدیث رفع هم شامل این مورد هم است.

 

  • عدم اضطرار :

مضطر به کسی می گویند که در شرایط سخت و دشواری قرار گرفته است.مانند : کسی که در بیابان درمانده و گرسنه است و برای زنده ماندن غذایی جز مردار ندارد.

 

  • عدم اکراه :

اکراه در جایی است که کسی از جانب شخص یا گروهی مورد تهدید واقع شود.مثلاً : به او بگویند، که اگر روزه اش را نخورد جانش را از دست میدهد.

 

تفاوت اکراه و اضطرار :

در مورد اکراه تهدید خارجی وجود دارد، اما در اضطرار شرایط به گونه ای است که شخص را در شرایط ناخواسته ای قرار می دهد.

 

 

 

  • قصد و تعّمد :

شرط مسئولیت اخلاقی آن است که شخص از روی عمد و قصد عملی را انجام دهد.پس اگر از روی خطا و سهو وفراموشی مرتکب اشتباهی شود، مسئولیت اخلاقی ندارد، هرچند که مسئولیت حقوقی دارد.

 

راههای شناسایی عمل اخلاقی :

در نظام اخلاق اسلامی برای شناخت مصادیق فضیلت ورذیلت اخلاقی سه راه معرفی شده است که عبارتند از:

 

  • عقل :

عقل انسان می تواند، کلیات خوبی وبدی افعال را بشناسد.مثلاً : عقل انسان میفهمد که عدالت نیکو وپسندیده است وباید عادل بود وظلم، زشت وناپسند است ونباید ظلم کرد.در اصطلاح به چنین درک وفهمی کلیات حسن وقبح عقلی گفته می شود.

 

  • فطرت :

خداوند انسان را برفطرت پاک آفریده است که نسبت به خوبی ها وفضیلت ها،میل وگرایش دارد ونسبت به زشتی ها وبدی ها تنفّر وکراهت دارد.قرآن کریم درباره شناخت فطری انسان فرموده است :

(فَاَلهَمَها فُجُورَها وَ تَقویها)

پس انسان را به فجور و تقوا الهام کرد.(شمس/8)

 

  • وحی :

در قرآن وروایات، فضیلت های اخلاقیبا عناوینی مانند :حَسَنهِ ، حلال، آنچه موجب عجر وثواب است، آنچه موجب ورود به بهشت می گردد و... معرفی شده است.

رذیلت های اخلاقی مانند :ذنب، اثم، سیئه، خسران،آنچه موجب ورود به جهنم است، خطیئه و... معرفی شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تزاحم(درگیری)ارزشها و معیار ترجیح :

در بعضی موارد شخص باید بین دو وظیفه یکی را انتخاب کند.مثلاً :شخصی برای نجات بیمار باید از وسیله دیگران بدون اجازه استفاده کند. یا از دو نفر که غرق شده اند، فقط یکی را می تواند نجات دهد. در چنین مواردی که به آن تزاحم ارزش ها گفته می شود باید کدام جنبه را انتخاب کرد ومعیار انتخاب چیست؟

عقل وشرع در چنین مواردی به انسان دستور داده است که آنکه مهم تر است انتخاب کند.

                                                                                                                                                                                                                                                                            

 

 


دانلود با لینک مستقیم


اخلاق اسلامی

اخلاق در اسلام

اختصاصی از فی ژوو اخلاق در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اخلاق در اسلام


اخلاق در اسلام

اخلاق در اسلام

تعریف اخلاق
علم اخلاق عبارت است از فنى که پیرامون ملکات انسانى بحث مى‏کند، ملکاتى که مربوطبه قواى نباتى و حیوانى و انسانى اوست، به این غرض بحث میکند که فضائل آنها را از رذائلش‏جدا سازد و معلوم کند کدام یک از ملکات نفسانى انسان خوب و فضیلت و مایه کمال اوست، وکدامیک بد و رذیله و مایه نقص اوست، تا آدمى بعد از شناسائى آنها خود را با فضائل بیاراید، واز رذائل دور کند و در نتیجه اعمال نیکى که مقتضاى فضائل درونى است، انجام دهد تا دراجتماع انسانى ستایش عموم و ثناى جمیل جامعه را بخود جلب نموده، سعادت علمى و عملى‏خود را به کمال برساند.
و......

منابع :
..........................
ادامه مطلب در دانلود فایل قابل مشاهده است
............................
نوع فایل: ((ورد-word-doc-dox))

تعداد صفحات: 24 صفحه

حجم فایل: 95 کیلوبایت

قیمت: 500 تومان
..............................


دانلود با لینک مستقیم


اخلاق در اسلام

اهمیت اخلاق و مسئولیت های اجتماعی مدیران

اختصاصی از فی ژوو اهمیت اخلاق و مسئولیت های اجتماعی مدیران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اهمیت اخلاق و مسئولیت های اجتماعی مدیران


اهمیت اخلاق و مسئولیت های اجتماعی مدیران

چکیده :

باپیشرفت صنعت وتکنولوژی بالطبع تغییرات محیط واجتماع , تأثیرات شرکتها برجامعه مورد توجه قرارگرفته است .ازآنجائیکه گردانندگان شرکتها مدیران هستند و نظرات آنان تأثیرگذاراست .لذاتوجه به اخلاق مدیران نیز مسئول بودن آنها درقبال جامعه تحت عنوان مسئولیت اجتماعی مدیران موردبحث سالهای اخیر بوده است.

نوع فایل : ورد قابل ویرایش
تعداد صفحه :44

 


دانلود با لینک مستقیم


اهمیت اخلاق و مسئولیت های اجتماعی مدیران

دانلود مقاله اخلاق مدیریت اسلامی

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله اخلاق مدیریت اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله اخلاق مدیریت اسلامی


دانلود مقاله اخلاق مدیریت اسلامی

اخلاق مدیریت اسلامی

مقاله ای مفید و کامل

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب* 

فرمت فایل:Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:32

چکیده :

یکی از ارکان اساسی سعادت، در زندگی مادی و معنوی بشر ، اخلاق و فضائل اخلاقی است . زیرا در پرتو محاسن اخلاق و خلقیات حمیده ، موجبات تحکیم روابط اجتماعی فراهم می گردد، برخوردهای محبت بار که بر اساس یک سلسله اعتقادات اخلاقی صورت می گیرد شورد و نشاط را به کالبد زندگی می دمد و زندگی فردی و اجتماعی را در مسیر تعالی و تکامل ، بکام انسان گوارا می سازد.

تأثیر محاسن اخلاق در زندگی اقوام و ملتها تا جائیست که هر گاه آنرا مایه حیات انسانی و فرهنگی جامعه بحاس آوریم مبالغ گوئی نکرده ایم.

اقوام روزگار باخلاق زنده اند

 

قومی که گشت فاقد اخلاق مرد نیست

مطالعة تاریخ این نکته را بما ثابت می کند که یکی از مهمترین عامل موفقیتها و پیروزیها ، و یا شکستها و ناکامیهای جوامع بشری " عامل اخلاقی " بوده است. ملتی که حرکتهای خود را در چارچوب محاسن اخلاق به پیش برد، قلة رفیع سعادت و پیروزی را فتح نمود و در هر جامعه ایکه فضائل اخلاقی قربانی رذائل شیطانی گردید سقوط و انحطاط دامنگیر آن مردم شد.

قرآن کتاب آسمانی مسلمانان ، نمونه های فراوانی ، در جهت نمایش زیبائیها و زشتیها ، و نیز تأثیر هر یک از این نمونه ها در پیروزی و شکست امتهای پیشین را بیان داشته است که داستانها و قصص اقوام لوط ، هود ، صالح ، موسی سلیمان ، عیسی و ... بخشی از وقایع گذشتة تاریخ بشر می باشد.

پایه گذاران نهضت اخلاقی را باید پیامبران بزرگ خدا دانست ، زیرا آنها بودند که در طول تاریخ برا تربیت و سازندگی انسانها ، ضوابط و اصول اخلاق را ارائه دادند تا با طهارت فکرها و تطهیر دلها ، آلوده گیهای بیرونی و کدورتهای اجتماعی را از سطح جامع پاک سازند و انسان را در فضای معطّر محاسن و مصفّای اخلاق بکمال مطلوب برسانند. چنانکه پیامبر بزرگوار اسلام ، اساس بعثت خویش را در تتمیم اخلاق می داند و می فرمایند:

   " اِنَّما بُعِثْتُ لاُتَمِمَّ مَکارِمَ الْاَخْلاقِ "

       همانا من برای تکمیل والائیهای اخلاق برانگیخته شده ام.

باید توجه داشت که اجرای بخشی از اصول اخلاقی چون با خواهشهای نفسانی و ارضاء تمایلات حیوانی و شخصی انسان، تضاد دارد لذا مستلزم تحمل ناگواریها و دشواریهاست و این موضوع نیز قابل انکار نیست که در سایة رنج خویشتن داری و جهاد با نفس، گنج فلاح و پیروزی بدست می آید.

" قَدْ اَفْلَحَ مَنْ زَکّیها وَ قَدْ مَنْ دَسّیها "

   کسیکه ضمی خویش را از اخلاق ناپسند تزکیه نماید رستگار است و هر آنکس که درون را به فساد و تباهی بکشاند زیانکار خواهد بود.

در اینجا با تکیه به سخنان پیشوایان دین ، به بخشی از برکات و زیبائیهائی که در سایة محاسن و مکارم اخلاق بدست می آید، اشاره می شود تا تأثیر اخلاق نیک در پیشرفت کار و دستیابی به سعادت روشن گردد:

  • حسن اخلاق مایه سعادت است:

               " قالَ رَسُولُ اللّهَ (ص) : مِنْ سَعادَةِ الرَّجُلِ حُسْنُ الْخُلْقِ "

                 پیامبر خدا فرمود: یکی از عوامل سعادت انسان حسن خلق است.

  • حسن خلق مایه تحکیم روابط اجتماعی بر پایه مهر و محبت می شود:

               " قالَ النَّبی (ص) : حُسْنُ الْخُلْقِ یثْبِتُ الْمَوَدَّةَ "

                 پیامبر اسلام فرمود: اخلاق نیک دوستی و محبت را تحکیم می بخشد.

  • حسن اخلاق سبب آبادانی و عمران جامعه است:

           " قالَ الصّادِق (ع) : اَلْبِرُّ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ یعْمُرانِ الدِّیارَ و یزَیدانِ فی الْاَعْمارِ "

               امام صادق (ع) فرمود: نیکی کردن و خوش اخلاقی ، شهرها را آباد و عمرها را

               زیاد می سازد.

  • حسن اخلاق نشانة رشد اندیشه و کمال عقل است:

           " قالَ الصّادِق (ع) : اَکْمَلْ النّاسِ عَقْلاً اَحْسَنَهُمْ خُلْقاً "

               کاملترین مردم از نظر عقل کسی است که اخلاقی نیکوتر داشته باشد.

  • حسن اخلاق مایة عزت و سربلندی است:

           " قالَ عَلی (ع) : رُبَّ عَزیزٍ اَذَّلَّهُ خُلْقُهُ وَرُبَّ ذَلیلٍ اَعَزَّهُ خُلْقُهُ "

               علی (ع) فرمود: چه بسا عزیزی که اخلاق بد ، مایه ذلت او گشته و چه بسا ذلیلی

               که خوش اخلاقی او را به عزّت رسانده است.

  • حسن اخلاق زندگی مادّی انسان را بهبود می بخشد:

           " قالَ الصّادِق (ع) : حُسْنُ الْخُلْقِ یزیدُ فی الرِزقِ "      

               امام صادق فرمود: اخلاق نیکو روزی آدمی را افزایش می دهد.

  • حسن اخلاق در قیامت ، کفة اعمال نیک را سنگین تر می سازد:

                 " قالَ رَسُولُ اللّهَ (ص) : مامِنْ شیئٍ اَثْقَلُ فی الْمیزانِ مِنْ حُسْنِ الْخُلْقِ "

                   پیامبر خدا فرمود: چیزی در میزان اعمال، سنگین تر از خوش خلقی نیست.

مدیریت که فن اداره یک تشکیلات است در اداره و هدایت امکانات مادّی و انسانی ، ریزه کاریها و لطافتهای بسیاری را لازم دارد، زیرا نقش اخلاق مدیر، در گرم نگاهداشتن شورها و برانگیختن انگیزه ها ، و در انسجام واحدها و سرعت بخشیدن بکارها و بدست آوردن نتیجه ها چیزی است غیر قابل انکار.

   مدیری که متخلق باخلاق مدیریت نباشد، قادر به کشیدن بار مسئولیت نخواهد بود. اخلاق برای مدیر بمنزلة مشاوری آگاه و معاونی آشناست که مشکلات را مشکل گشا است و مدیریت با استمداد از روشهای آمیخته به اخلاق انسانی می تواند بسیاری از نابسامانیها را سامان بخشد و میزان شورانگیزه ها را بالا بیاورد و به مجموعه ی تشکیلات روحیه ای از صفا و محبت بدهد و بیجهت نیست که پیامبر اکرم (ص) می فرماید:

           یا بَنی عَبْدِ الْمُطَّلِبُ، اِنَّکُمْ لَمْ تَسَعُوا النّاسَ بِاَمْوالِکُمْ فَاَلْقُوهُمْ بِطَلاقَةِ الْوَجْهِ وَحُسْنِ الْبٌشْرِ.

           ای فرزندان عبدالمطلب! شما نمی توانید با ثروتهای خود مردم را راضی کنید با
           گشاده روئی و برخورد نیکو با آنان روبرو شوید تا دلهایشان را بسوی خود معطوف دارید.

قرآن کریم یکی از عوامل موفقیت پیامبر اسلام را در مدیریت ، اخلاق نیک می داند و با صراحت می گوید:

         فََبِِما رَحْمَةٍ مِنَ اللّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْکُنْتَ فَظّاً غََلیظَ الْقَلْبِ الَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ .

           حسن اخلاق و مهربانی تو با مردم رحمتی است از جانب خداوند ، و اگر تندخو و سخت دل

           بودی مردم از اطراف تو پراکنده می شدند.

چه بسیارند مدیرانی که با داشتن خصوصیاتی همانند قاطعیت ، تخصص ، قدرت و آگاهیهای لازم در سطح بالا قرار داشته اند، ولی بخاطر عدم رعایت مسائل اخلاقی در حوزة مدیریت ، موفقیت مطلوب را کسب نکرده اند و در نتیجه با ناکامی روبرو شده اند.

حکیمی در مورد مدیریت و فرماندهی لشگر سخنی حکیمانه دارد و می گوید:

" شایسته است که در فرمانده لشگر ده خصلت از اخلاق حیوانات وجود داشته باشد:

جرأت شیر، و حملة خوک، و مکر روباه، و شکیبائی سگ برزخم، و شبیخون زدن گرگ، و نگهبانی کلنک (کرکی) ، و سخاوت خروس ، و مهرمانی مرغ بر جوجه ، و پرهیز کلاغ ، و چاقی تعرو. "

" خلاصه در مکتب اسلام هدف اصلی حسن خلق ، اطاعت   اوامر الهی ، اداء تکلیف دینی ، و جلب رضای پروردگار است. نتایج معنوی اخلاق حمیده ، تکامل روح ، پاکی فکر ، تعالی معنوی ، غلبه بر هوای نفس ، تخلق بفضائل ، و نیل برستگاری ابدی است. و فوائد دنیوی آن گسترش دوستی ، حسن روابط اجتماعی ، کسب محبوبیت ، افزایش سود مادی و رفاه آسایش زندگی است. برعکس سوء خلق برای بشر، تیره روزی و بدبختی ببار می آورد و آدمی را از سعادت مادّی و معنوی باز می دارد."

برای اینکه مسائل اخلاقی مدیریت را مشخص کنیم به بخشی از آندسته که دارای اهمیتی بیشتر هستند اشاره نموده و هر یک از آنها را با توضیحی مختصر فهرست می نمائیم:

1- پوشش عیبها

   انسانهای شاغل در یک مجموعه ، دارای روحیات و استعدادهای متفاوتی هستند فردی دارای ذوق و ابتکار و شخصی بی بهره از خلاقیت و استعداد ، جمعی کندتر و دسته ای تندتر، انسانی دلسوز و همکاری بی تفاوت ... که همة این تفاوتها و خصلتها بخاطر عوامل گوناگونی است که جای بحث آن در اینجا نیست ، ولی می توان گفت که یکی از عوامل مؤثر در این تفاوتها ، تربیت و شیوه های تربیتی است که موجبات بروز و ظهور خصلتهای مثبت و منفی را در انسان بوجود
می آورد.

کمبودهای تربیتی ، و نارسائیهای فرهنگی ، بسیاری از نواقص و زشتیها را در افراد موجب
می شوند که جبران خسارتهای ناشی از آن بسادگی میسر نخواهد بود و صد البته مدیر در حدّ امکان و مسئولیتش باید جلو نفوذ نقصها و سرایت زشتیها را بگیرد ولی آنچه که قابل دقت می باشد اینست که شیوة برخورد مدیریت با عیبها و نقصها چگونه باید باشد؟

مدیر می تواند در برخورد با عیبها از شیوه هائی استفاده کند که هم نقصها برطرف گردد و گامی در جهت سازندگی انسانها برداشته شود و از طرفی هم به نشاط محیط کار آسیبی نرسد که در اینجا بچند شیوه بطور مختصر اشاره می شود:

  • مدیر باید از برملا کردن عیوب همکاران خود که موجبات شکستن روحیه و شخصیت آنان است جداٌ خودداری کند، زیرا افشای نقصها و شکستن روحیه ها نه تنها در بسیاری از موارد گناه محسوب می شود، بلکه شور و حرارت محیط فعالیت را مبدل به فسردگی می نماید.

در این مورد باید کلام گرم امیر مؤمنان حضرت علی (ع) را مورد توجه قرار داد که در ضمن رهنمودهای سرنوشت سازش بمالک اشتر می فرماید:

           " ... فَانَّ فی‌النّاسِ‌عُیوباً‌الْومالی‌اَحَقُّ‌مِنْ سَتْرِهما ، فَلما تَکْشِفَنَّ عَمّا غابَ مِنْهما، فَاِنَّما
               تَطْهیرُمما ظَهَرَلکَ ، وَاللّه یحْکُمُ عَلی مما غابَ عَنْکَ ، فَاسْتُرِ الْعَورْةَ مَا اسْتَطَعْتَ
               یسْتُرُ اللّهُ مِنْکَ مما تُحِبُّ سَتْرَهُ مِنْ رَعِیتِکَ "

همانا مردم را عیبهائی است که سزاوارترین افراد برای پوشاندن آن عیوب حاکم و
مدیر جامعه است، در صدد کشف عیوب پنهانی مردم مباش، بلکه وظیفه داری که
آنچه بر تو آشکار گشته اصلاح کنی و آنچه از تو مخفی است خداوند خود درباره اش
حکم خواهد کرد، پس تا آنجا که می توانی عیوب مردم را بپوشان ، تا خداوند عیوبی
را که دوست می داری برای مردم فاش نگردد همچنان پنهان بدارد.

  • در صورتیکه مدیر بخواهد همة همکاران خود را نسبت به عیبی هشدار دهد، باید بدون بردن نام کسی ، بصورت کلی موضوع را بیان نماید:

             " کانَ رَسُولُ اللّهِ (ص) اِذما بَلَغَهُ عَنِ الرَّجُل شَیی لَمْ یقُلْ مما بالُ فُلانٌ وَلکِنْ یقُلُ مما
               اَقْوامٍ یقُولُونَ حَتّی لما یفْضَحْ اَحَداً "

               شیوة رسول خدا این بود که وقتی آن حضرت اطلاع پیدا می کرد شخصی گناهی

               انجام داده است، در برخورد با آن خطا کار نام او را نمی برد و آبروی او را نمی

               ریخت و نمی فرمود چرا فلان شخص چنین خطائی را مرتکب می شود، بلکه
               بصورت کلی می فرمود چرا چنین کسانی این خطا را انجام می دهند.

  • گاه زبان کنایه بمراتب تأثیرش از زبان تصریح بیشتر است و مدیر با لطافت کنایه بهتر
    می تواند افراد را بعیوب خود متوجه سازد:

" قماة عَلی (ع) : تَلْویحُ زلّةِ الْعماقِلِ لَهُ اَمَضُّ مِنْ عِتابِهِ ."

علی (ع) فرمود: لغزش شخص عاقل را با کنایه بیان کردن بمراتب برای او از

سرزنش صریح دردناکتر است.

  • اگر ضرورت ایجاب نمود که عیوب شخص، صریحاً باو گفته شود، باید آن نارسائیها را بطور خصوصی تذکر داد.

" عَنِ المعَسکری (ع) فمالَ: مَنْ وَعَظَ اَخاهُ سِرّاً فَقَدْزانَهُ وَمَنْ وَعَظَهُ عَلانِبَةً فَقَدْ                  

شمانَهُ "

امام حسن عسکری (ع) فرمود: کسیکه برادرش را در پنهان موعظه کند او را

زیبا ساخته است و کسیکه بطور آشکار به او پند می دهد، او را زشت کرده

است.

  • در بعضی از موارد مدیر باید بهنگام بیان نقصها و تطهیر عیوب ، خوبیها و محاسن شخص را هم بگوید چنانکه امام صادق (ع) به شخصی بنام " شقرانی" که شراب می خورد و خود را از دوستان و پیروان خاندان پیامبر معرفی می کرد ، فرمود:

                           " اِنَّ الْحُسْنَ مِنْ کُلِّ اَحَدٍ حَسَنٌ وَانَّهُ مِنْکَ اَحْسَنُ لِمَکانِکَ مِنّا وَ اِنَّ الْقَبیحَ مِنْ کُلِّ

                             اَحَدٍ قَبیحٌ وَاِنَّهُ مِنْکَ اَقْبَحُ. "

                              کار خوب از هر کس که باشد خوب است ولی از تو بخاطر ارتباطی که با ما

                             داری خوبتر است و کار بد از هرکس که سرزند بد است و از تو بدتر.

امام صادق (ع) در این بیان ارتباط و پیروی شقرانی را در رابطه با خاندان پیامبر ستود، ولی کار زشت شرابخواری را بصورت کنایه تقبیح کرد.

  • گاه باید در برطرف نمودن عیوب کار بد را مورد انتقاد قرار داد و نه شخص را مانند برخورد اما صادق (ع) که در بالا به آن اشاره شد.

بنا بر این مدیر باید در عیب پوشی اقتداء بخداوند رحمان کند و همانطور که خدای بزرگ
(( ستار العیوب )) است ، او نیز برای کارمندان خود (( ستار العیوب )) باشد چنان باشد که ما خداوند را در مقام نیایش می خوانیم :

                             " یما مَنْ اَظْهَرَ الْجَمیلَ وَسَتَرَ الْقَبیحَ "

                               ای کسیکه زیبائیها را آشکار می گردانی و زشتیها را می پوشانی

آندسته از مدیرانیکه عیوب دیگران را بدون رعایت هیچگونه ضوابطی بر ملا می سازند، یا خصلت زیبای خویشتن داری ندارد و یا اینکه از تقوای لازم برخوردار نیستند و گاه می خواهند با بیان عیبها و اشاعة ضعفهای دیگران عیوب خود را بپوشانند.

" قْالَ عَلی (ع): ذو والعیوب یحبون اشاعة معایب الناس لیتسع لهم العذر فی

معایبهم "

علی (ع) فرمود: آنانکه خود دارای عیوبی هستند دوست می دارند عیبهای

دیگران را شایع کنند تا راه عذرشان برای زشتیها توسعه یابد و با اینکار از

 شدت اعتراضها نسبت بخود بکاهند.

2- معاشرت

در آئین اسلام روابط اجتماعی و برخوردهای انسانی بر پایة اعتقاد استوار می گردد و لذا انسان مسلمان ، معاشرت و مصاحبت خود را بگونه ای تنظیم می کند که خارج از چارچوب های اعتقادی نباشد.

در جامعة اسلامی رابطه با قانون شکنان و گنه کاران به هر شکل و نوعی که بمعنای امضاء خلافکاریها و قانون شکنیها باشد، ممنوع اعلام می گردد. و تنها برخوردهای ارشادی و هدایتی است که از طریق قانون امر بمعروف و نهی از منکر انجام می شود.

اسلام را اعتقاد بزاینست که روح و روان انسان نیازمند تغذیه است و خوراکیهای متنوعی که از مجرای (( معاشرت )) به روح انسان می رسد، شخصیت او را می سازد و توانائیهای گوناگون را در او افزایش می دهد. و بهمین خاطر است که ، شناخت (( حدود )) و (( میزان معاشرت )) را از ضروریات زندگی اجتماعی مسلمان می داند و بخش مهمی از الیم خویش را به این امر اختصاص داده است.

و...

NikoFile


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اخلاق مدیریت اسلامی

اخلاق اسلامی (مبانی و مفاهیم)

اختصاصی از فی ژوو اخلاق اسلامی (مبانی و مفاهیم) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اخلاق اسلامی (مبانی و مفاهیم)


اخلاق اسلامی (مبانی و مفاهیم)

 

 

 

شامل نیمسالهای:

نیمسال اول 89-88

نیمسال دوم 89-88 + با پاسخنامه

نیمسال اول 90-89 + با پاسخنامه

نیمسال دوم 90-89 + با پاسخنامه

تابستان 90 + با پاسخنامه

نیمسال اول 91-90 + با پاسخنامه

نیمسال دوم 91-90 + با پاسخنامه

نیمسال اول 92-91 + با پاسخنامه

نیمسال دوم 92-91 + با پاسخنامه

نیمسال اول 93-92 + با پاسخنامه

نیمسال دوم 93-92 + با پاسخنامه

نیمسال دوم 94-93 + با پاسخنامه


دانلود با لینک مستقیم


اخلاق اسلامی (مبانی و مفاهیم)