لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:8
فهرست مطالب
اراده الهى
«اشکالات و شبهات»
«حکماى اسلامى و مساله اراده»
پىنوشت:
شبهه اول - چنانکه علم بارى به نظاماحسن که عین ذات او هم مىباشد، غایت اودر ایجاد باشد - و مىدانیم که علت غایىاقتضاى فاعلیت فاعل را مىکند - لازم مىآیدکه ذات خداى تعالى علت ذات خودشباشد و این محال است.
جواب - اینجا نیز مانند بسیارى از موارد«اقتضا» یا «استلزام» را عنوان کردهاند امامنظور مطلق عدم انفکاک است در حالى کهدر این مقام چنین نیست و هیچ برهانىدلالتبر این نمىکند که «باید غایت و فاعلالبته در حقیقت غیر یکدیگر باشند» بلکهمىتوانند عین یکدیگر نیز باشند چرا کهفاعل افاضه وجود مىکند و غایت چیزىاست که افاضه وجود براى اوست که اینغایت مىتواند هم خود فاعل باشد و همموجودى اعلا و برتر از آن.
در مورد واجب الوجود بالذات نیز کهقائم به خود است، از همین کلام استفادهمىکنیم که چون غایتى قائم به ذات خوداست مىتواند هم فاعل باشد و هم غایت. واز آن جهت که افاضه وجود اشیا را مىکندعلت فاعلى و از آن جهت که افاضه وجودمىکند به سبب علمش به نظام خیر که عینذاتى است که معشوق اوست، علت غایىاست.
شبهه دوم - گفته شده است که غایتبهحسب تصور ماهیت مقدم بر فعل است ولىبه حسب وجود، مؤخر از آن و به این جهتنیز در مورد آن گفته شده که اول الفکر وآخرالعمل مىباشد. با این حساب اگرباریتعالى هم فاعل و هم غایت همهاشیا باشد، لازم مىآید که هم مقدم برآنها باشد و هم مؤخر از آنها و شىءواحد چگونه مىتواند اول الاوایل وآخر الاواخر باشد؟
جواب اول - این تاخر مذکور(غایت تاخر از فعل دارد) مخصوصبه امور واقع در تحت کون است و درشیئى که اعلاى از کون باشد چنینچیزى مطرح نیست. چنانکه درتقسیمات معلول آمده است معلولتقسیم مىشود به: مبدع و کاین. کهغایت در قسم اول هم به حسب وجودو هم به حسب ماهیت، با وجود معلولمقترن است. اما در قسم دوم به حسبوجود متاخر و بر حسب ماهیت متقدماست .
جواب دوم - خداوند هم اولالاوایل است و هم آخر الاواخر و اینبه دو اعتبار است. اول الاوایل استبهخاطر نفس ذات او که علت فاعلى وغایى است و آخر الاواخر است چراکه همه اشیاء قصد او را مىکنند و به اومشتاقند که او خیر مطلق و معشوقحقیقى است; پس شوق به کمالمفقود علت این امر است و این اشیامىخواهند تا حد امکان، به مبدا خودتشبه جویند.
تحقیق در مورد اراده الهى