فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد اسلام

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اسلام


تحقیق در مورد اسلام

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه8

 

فهرست مطالب

 دین اسلام

باورها

نام خدا

مذهب‌ها و زیرشاخه ها

کتاب مقدس

بیان قرآن

اسلام و ایران

اسلام دینی یکتاپرستانه و یکی از ادیان ابراهیمی جهان است پیروان این دین را مسلمان می‌گویند. مسلمانان بر این باورند که خدا مستقیماً بر بسیاری از پیامبران وحی فرستاده و محمد آخرین آنها است.] اکنون، اسلام از نظر شمار رسمی پیروان در مکان دوم (پس از دین مسیحیت) جای دارد.

ریشهٔ واژه

اسلام در زبان عربی از ریشه (س-ل-م) که به معنای «تسلیم صلح‌آمیز؛ تسلیم‌شدن؛ اطاعت؛ صلح» است مشتق شده‌است. از دیگر مشتقات سه حرف (س-ل-م) می‌توان موارد زیر را نام برد:

  • سلام به معنای «صلح»[۳] که همچنین به عنوان درود هم است.
  • السلام (آرامش و سلامت) یکی از ۹۹ نام خدا در قرآن. [۴]
  • مسلمان، کسی که از اسلام تبعیت می‌کند؛ کسی خود را به خداوند تسلیم می‌کند.[۵]
  • اسلام، اسلام یعنی سلامت نفس، پس مسلمان در درجه اول سلامت نفس باید داشته باشد.[۶]

دین اسلام

دین اسلام آخرین دینی است که خداوند پاک و منزه بوسیله آن تمامی رسالت های آسمانی را از جانب ذات اقدسش برای هدایت آفریده هایش کامل نمود. خداوند این دین را توسط محمد، خاتم پیامبران و فرستاده شدگان، برترین ثنا و کاملترین سلام بر او و سایر پیامبران باد، نازل نمود.

اسلام از زمان بعثت پیامبر -ثنا وسلام خدا بر وی باد- تا روز قیامت بر تمام مکلفین اعم از انسان و جن لازم است. خداوند بلند مرتبه می فرماید: (ما تو را برای جملگی مردمان فرستادیم تا مژده رسان و بیم دهنده باشی) [۷]. و خداوند بلند مرتبه می فرماید: (بگو من فرستاده خدا بسوی جملگی شما مردمان هستم) [۸]. و رسول خدا در حدیث صحیح می فرماید: "و پیامبر بطور خاص بسوی قومش فرستاده شد و بطور عام بسوی مردم فرستاده شد" [۹]. و کل بشر از زمان بعثت پیامبر و تا روز قیامت امت دعوت هستند، یعنی دعوت شدگان برای در آغوش گرفتن دین اسلام، و آنها مخاطبان کلام خداوند بلند مرتبه در قرآن هستند که میفرماید (یا ایها الناس) یعنی (ای مردم)، پس کسانی از آنها که آن را اجابت کنند امت اجابت هستند، یعنی مسلمانان مخاطب آن کلام خداوند بلند مرتبه در قرآن که میفرمایند (یا ایها الذین ءامنوا) یعنی (ای کسانی که ایمان آورده اید).

و این در مورد انسان است، اما بعثت پیامبر بسوی جن در آخر سوره احقاف و اول سوره جن ثابت است.

 دین اسلام

باورها

نام خدا

مذهب‌ها و زیرشاخه ها

کتاب مقدس

بیان قرآن

اسلام و ایران


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اسلام

تحقیق در مورد تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی


تحقیق در مورد تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه9

 

فهرست مطالب

حسد گاهی در شکل محبوب :

 

 

ص 401

حسد گاهی در شکل محبوب :

جملۀ " حسدأ من عند انفسهم " ( انگیزۀ آنها حسدی از ناحیۀ خودشان است ) ممکن است اشاره به این باشد که حسد گاهی در شکل هدف منعکس می شود و آب و رنگ دینی به آن می دهند ، ولی حسدی که آنها در این زمینه نشان می دادند حتی این رنگ را نیز نداشت بلکه صرفأ جنبه شخصی داشت .(1) این احتمال وجود دارد که اشاره به حسدی باشد که در جان آنها ریشه دوانده است .

(1) تفسیر المنار ذیل آیۀ مورد بحث . سوره بقره آیۀ 110 جزء اول

 

ص 424

 سوره نساء ، آیه 53 – 55 حسدها ، در جنایات ص423 و حسد در روایتی از حضرت علی (ع) :

"حسد" که در فارسی از آن تعبیر به "رشک" می کنیم به معنی آرزوی زوال نعمت از دیگران است ، خواه آن نعمت به حسود یا نرسد ، بنابراین کار حسود در ویران کردن و آرزوی ویران شدن متمرکز می شود ، نه اینکه آن سرمایه و نعمت حتمأ به او منتقل گردد . حسد سر چشمۀ بسیاری از نابسامانیهای اجتماعی است از جمله اینکه :

1- حسود تمام یا بیشتر نیروها و انرژیهای بدنی و فکری خود را که باید در راه پیشبرد اهداف اجتماعی به کاربرد در مسیر نابودی و ویران کردن آنچه هست صرف می کند ، و از این رو هم سرمایه های وجودی خود را از بین برده و هم سرمایه های اجتماعی را .

2- حسد انگیزۀ قسمتی از جنایات دنیا است و اگر عوامل و علل اصلی قتلها ، دزدیها ، تجاوزها و مانند آن را بررسی کنیم خواهیم دید که قسمت قابل توجهی از آنها از عامل حسد مایه می گیرد ، شاید بخاطر همین است که آن را به شراره ای از آتش تشبیه کرده اند که می تواند موجودیت حسود و با جامعه ای را که درآن زندگی می کند به خطر بیندازد .

یکی از دانشمندان می گوید " حسد و بد خواهی " از خطرناکترین صفات است و باید آن را به منزلۀ موحشترین دشمن سعادت تلقی کرد و در دفع آن کوشید . جوامعی که افراد آن را اشخاص حسود و تنگ نظر تشکیل می دهند جوامعی عقب افتاده هستند ، زیرا همانطور که گفتیم حسود همیشه می کوشد تا دیگران را به عقب بکشد و این درست بر خلاف روح تکامل و ترقی است .

3- از همۀ اینها گذشته حسد اثرات بسیار نا مطلوبی روی جسم و سلامت انسان می گذارد ، و افراد حسود معمولأ افرادی رنجور و از نظر اعصاب و دستگاههای مختلف بدن غالبأ ناراحت و بیمارند ، زیرا امروز این حقیقت مسلم شده که در بیماریهای جسمانی در بسیاری از موارد عامل روانی دارند ، و در طب امروز بحثهای مشروحی تحت عنوان بیماریهای " روان تنی " دیده می شود که به این فسمت از بیماریها اختصاص دارد . جالب اینکه در روایات پیشوایان اسلام روی این موضوع تکیه شده است :

در روایطی از حضرت علی (ع) می خوانیم :" صحة الجسد من قلة الحسد : تندرستی از کمی حسد است " و در جای دیگر می فرماید : " العجب لعقلة الحاد عن سلامة الاجساد : عجیب است که حسودان از سلامت جسم خود بکلی غافلند " و حتی درباره ای از احادیث می خوانیم که حسد پیش از آنکه به محسود زیان برساند از حسود شروع می کتد ، و تدریجاً او را به قتل می رساند !

4- از نظر معنوی حسد نشانۀ کمبود شخصیت و نادانی و کوتاه فکری و ضعف و نقص ایمان است . زیرا حسود در واقع خود را ناتوان تر از آن می بینید که مقام محسود و بالاتر از آن برسد و لذا سعی می کند محسود را به عقب برکرداند ، به علاوه او عملاً به حکمت خداوند که بخشندۀ اصلی این نعمت ها ست معترض است و نسبت به اعطای نعمت به افراد از طرف خداوند ایراد دارد ، و لذا در حدیثی از امام صادق (ع) می خوانیم " الحسد اصلة من عمی القلب و الجود لفضل الله تعالی و هما جناحان للکفر و با لحسد وقع ابن آدم نی حسرة الابد و هلک مهلکا لا ینجونه ابداً : حسد و بدخواهی از تاریکی قلب و کوردلی است و از انکار نعمتهای خدا به افراد سرچشمه می گیرد ، و این او ( کوردلی و ایراد بر بخشش خدا ) دو بال گفر هستند ، به سبب حسد بود که فرزند آدم در یک حسرت جاودانی فرو رفت و به هلاکتی افتاد که هرگز از آن رهائی نمی یابد " (1)

قران مجید می گوید : نخستین قتل و کشتاری که در روی زمین واقع شده عامل حسد بود (2)

و در نهج البلاغه از علی (ع) ،نقل شده که فرمود " ان الحسد یأ کل الایمان کما تأکل النار الحطب : حسد تدریجاً ایمان را می خورد همانطور که آتش هیزم را تدریجاً از بین می برد .(3)

چه این که شخص حسود تدریجاً سوء ظنش به خدا و حکمت و عدالت او بیشتر می شود و همین سوء ظن است که او را از وادی ایمان بیرون می کشد . زیانهای معنوی و مادی ، فردی ، اجتماعی حسد فوق العاد و زیاد است و آنچه گفتیم در حقیقت فهرستی از آن به شمار می رود .

(1) مستدرک الوسائل جلد 2 ص 327

(2) مائده آیه 27 .

(3) نهج البلاغه خطبۀ 86 .

 

جزء ششم ،سوره مائده آیه 27-29 ، ص 349

نقش قتل بر اثر حسد :

بعضی از مفسران معتقدند که قبول عمل یکی ، ورد عمل دیگری ، از طریق وحی به آدم به آنها اعلام گشت و عتت آن هم چیزی جز این نبود که هابیل مردی با صفا و فداکار و با گذشت در راه خدا بود ولی فابیل مردی تاریکدل و حسود و لجوج بود ، و سخنانی که قرآن در همین آیات بعد از این دو برادر نقل می کند بخوبی روشنگر چگونگی روحیه آنها است .

4- از این آیات بخوبی استفاده می شود که سرچشمۀ حسد بوده ، و این موضوع ما را به اهمیت این رذیله اخلاقی و اثر فوق العاده آن در رویدادهای اجتماعی آشنا می سازد .

 

ص157

کینه و حسد

سوره اعراف آیه 42-43 جزء هشتم

در حقیقت یکی از بزرگترین ناراحتیهای انسانها در زندگی دنیا که سرچشمۀ پیکارهای وسیع اجتماعی می شود و علاوه بر خسارتهای سنگین جانی و مالی آرامش روح رابه کلی بر هم می زند همین " کینه توزی " و "حسد " است . بسیاری را می شناسم که از زندگی هیچ چیز کم ندارد ، تنها رنج و عذاب الیم آنها حسد نسبت به وضع دیگران ، و کینه توزی است که زندگی مرفه آنها را عرصۀ تاخت و تاز لشکر اندوه و غم و فعالیتهای خسته کنندۀ ، بی دلیل می سازد . بهشتیان بکلی از بدبختیهای ناشی از اینگونه صفات ب کنارند ، نه کینه ای دارند و نه حسدی و نه عواقب شوم این صفات زشت ، آنها با هم در نهایت دوستی و محبت و صفا و صمیمیت و آرامش زندگی می کنند ، همه از وضع خود راضیند ، حتی آنها که در مقامات پائینتری قرار دارند نسبت به وضع کسانی که مقام آنها بالاتر است ، رشک و حسد نمی برند ، و به این ترتیب بزرگترین مشکل همزیستی سالم آنها حل شده است . بعضی از مفسران روایتی نقل کرده اند که " هنگامی که بهشتیان به سوی بهشت روان شدند بر در بهشت درختتی می بینید که از ریشۀ آن سرچشمه جاری است " .

 

ص326

 نقش ویرانگر حسد در زندگی انسانها :

حسد گاهی در 6 مفهوم غبطه ، حسد ، بخل ، ایثار:

درس مهم دیگری که از این داستان که چگونه حسد می تواند آدمی را تا سر حد کشتن برادر و یا تولید دردسرهای شدید برای او پیش ببرد و چگونه اثر این آتش درونی مهار نشود ، هم دیگران را به آتش می کشد و هم خود انسان را .

* اصولاً هنگامی که نعمتی به دیگری می رسد و خود شخص از او محروم می ماند ، چهار حالت مختلف در او پیدا می شود :

* نخست اینکه آرزو می کند همانگونه که دیگران دارند ، او هم داشته باشد ، این حالت را "غبطه " می خواند و حالتی است که قابل ستایش چرا که انسان را به تلاش و کوشش سازنده ای وا می دارد ، و هیچ اثر مخربی در اجتماع ندارد

* دیگر این که آرزومی کند آن نعمت از دیگران سلب شود . و برای این کار به تلاش و کوشش بر می خیزد این همان حالت بسیار مذموم "حسد " است ، که انسان را به تلاش و کوشش مخرب درباره دیگران وا می دارد ، بی آنکه تلاش سازنده ای دربارۀ خود کند .

* سوم اینکه آرزو می کند خودش دارای آن نعمت شود و دیگران از آن محروم بمانند ، و این همان حالت " بخل " و انحصار طلبی است که انسان همه را برای خود بخواهد و از محرومیت دیگران لذت ببرد .

* چهارم اینکه دوست دارد دیگران در نعمت باشند ، هر چه خودش در محرومیت بسر ببرد و حتی حاضر است آنچه را دارد در اختیار دیگران بگذارد و از منافع خود چشم بپوشد و این حالت را " ایثار " می گویند که یکی از مهمترین صفات بر جستۀ انسانی است . بهر حال حسد تنها برادران یوسف را تا سر حد کشتن برادرشان پیش نبرد بلکه گاه می شود که حسد انسان را به نابودی خویش نیز وا می دارد .  

سوره یوسف آیه 7-10 جزء دوازدهم ، ص 327 ، حسد از نظر روایات و احادیث اسلامی :

به همین دلیل در احادیث اسلامی برای مبارزه با این صفت رذیله تعبیرات تکان دهنده ای دیده می شود . به عنوان نمونه : از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که فرموده : خداوند موسی بن عمران را از حسد نهی کرد و به او فرمود : " ان الحاسد ساخط ؟؟؟؟ صاد لقسمی الذی قسمت بین عبادی و ؟؟؟؟ یک کذلک فلست منه و لیس منی : شخص حسود نسبت به نعمتهای من بر بندگانم خشمناک است ، و از قسمتهائی که میان بندگانم قائل شده ام ممانعت می کند ، هر کس چنین باشد نه او از من است و نه من از اویم " . (1)

از امام صادق (ع) :" آفته الذین الحسد و العجب و الفخر ، آفت دین را ایمان سه چیز است : حسد و خود پسندی و فخر فروشی " . در حدیث دیگری از همان امام (ع) می خوانیم : ان المومنین غبط و لا یحسد ، و المنافق یحسد و لا یغبط :" افراد با ایمان غبطه می خورند ولی حسد نمی ورزند  ، ولی منافق حسد می ورزد و غبطه نمی خورد " . (2)  

(1) اصول کافی جلد 2 ص 307

(2) اصول کافی جلد 2 ص 307

عوامل نابودی ثواب عمل :

از نکات حساسی که در آیات مختلف قرآن از جمله  آیۀ مورد بحث ، به آن هشدار داده شده است که مومنان مراقب باشند که اعمالشان همچون کفار حبط و نابود نشود .

و به تعبیر دیگر اصل عمل مطلبی است ، و نگاهداری آن مطلبی مهمتر ، یک عمل پاک و سالم و مفید عملی است که از آغاز سالم و بی عیب باشد و محافظت و مراقبت از آن تا پایان عمر بشود .

عواملی که اعمال آدمی را به خطر می افکند یا نابود می سازد بسیار است از جمله :

1- " منت گذاردن و آزار دادن " است ، چنانچه قرآن می گوید :

رئاءِ الناس و لا یؤمن بالله و الیوم الاخر :« ای کسانی که ایمان آورده اید انفاقها و بخشش های خود را با منت و آزار باطل نسازید ، همانند کسی که خود را برای نشان دادن به مردم انفاق می کند و ایمان به خدا و روز قیامت ندارد . (بقره – 264 ) .

در اینجا دو عامل بطلان عمل یکی "منت و آزار " و دیگری " ریا و کیفر " مطرح شده است که اولی بعد از عمل می آید ، و دومی مقارن آن ، و اعمال نیک  را به آتش  می کشند .

2-"عجب " عامل دیگری است برای نابودی آثار عمل ، چنانچه در حدیث آمده است العجب یا کل الحسنات کما تا کل النار الحطب : « عجب حسنات انسان را می خورد همانگونه که آتش هیزم را »! . (1)

3- "حسد " نیز یکی از این گونه اعمال است که دربارۀ آن نیز تعبیری شبیه به "عجب " آمده که همچون آتش ، حسنات را نابود می کند ، پیغمبر گرامی اسلام صلی الله علیه و اله فرمود : ایاکم و الحسد فان الحسد یأکل الحسنات کما تاکل النار الحطب (2) .

اصولا همانگونه که حسنات ، سیئات را از بین می برد ( ان الحسنات یذهبن السیئات ) (سوره هود – 114 ) همچنین گاهی سیئات ، حسنات را به کلی از اثر می اندازد .

4- مسأله حفظ ایمان تا پایان عمر مهمترین شرط بقای آثار عمل است چرا که قران به صراحت می گوید : « کسانی که بی ایمان از دنیا بروند تمام اعمالشانن حبط و نابود می شود » (3) .

(1)« روح البیان » جلد 8 صفحه 522

(2) « بحار الانوار » جلد 73 صفحه 255

از اینجا است که به اهمیت و مشکلات مسألۀ نگهداری اعمال پی می بریم ، و لذا در حدیثی از امام باقر علیه السلام آمده که فرموده : الابقاءِ علی العمل اشد من العمل ، قال و ما الابقاء علی العمل ؟ قال یصل الرجل بصلة و ینفق نفقة لله وحده و لا شریک له ، فکتب له سراً ثم یذکرها فتمحی فتکتب له علانیة ، ثم یذکرها فتمحی و تکتب له ریاء ! :

« نگهداری عمل از خود عمل سختتر است » .

راوی سؤال می کند منظوراز نگهداری عمل چیست .

پاسخ فرمود انسان بخششی می کند و یا انفاقی در راه خداوند یکتا و به عنوان یک انفاق پنهانی برای او ثبت می شود ، سپس در جائی آنرا مطرح می کند این انقاق پنهائی حذف می شود و بجای آن انفاق آشکار نوشته می شود . دگر بار درجائی دیگر آنرا مطرح می کند باز حذف می شود و به عنوان ریاء نوشته می شود » ! .

آیۀ مورد بحث اشارۀ سر بسته ای به همۀ این امور کرده می گویند : و لا تبطلوا اعمالکم .

« شح » به معنی بخل توأم با حرص است ، و می دانیم این دو صفت رذیله از بزرگترین موانع رستگاری انسان ، و بزرگترین سد راه انفاق و کارهای خیر است ، اگر انسان دست به دامن لطف الهی زند و با تمام وجودش از او تقاضا کند و در خودسازی و تذهیب نفس بکوشد و از این دو رذیله تجات یابد سعادت خود را تضمین کرده است .

گر چه در بعضی از روایات از امام علیه السلام آمده است : من ادی الزکاة فقدوقی شح نفسه : « کسی که زکات را بپردازد از بخل و حرص رهائی یافته » .

ولی روشن است که این یکی از مصداقهای زندۀ ترک بخل و حرص است ، نه تمام مفهوم آن .

در حیث دیگری می خوانیم که امام صادق علیه السلام از شب تا صبح طواف خانه خدا بجا می آورد و پیوسته می فرمود : اللهم قی شح نفسی : « خداوندا ! مرا از حرص وبخل خودم نگاهدار » یکی از یارانش عرض می کند : فدایت شوم ، امشب نشنیدم غیر لز این دعا ، دعای دیگری کنی فرمود : چه چیز از بخل و حرص نفس مهمتر است در حالی که خداوند می فرمود : و من یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون .

سپس برای تشویق به اتفاق و جلوگیری از بخل و شح نفس می فرماید : 

« اگر شما به خدا ، قرض الحسنه دهید ، آن را برای شما مضاعف می سازد ، و شما را مشمول آمرزش خویش می گرداند ، و خدا شکر گذار و برد بار است » .

چه تعبیر عجیبی که بارها در قرآن مجید در مورد « انفاق فی سبیل الله » تکرار شده ، خدایی که آفرینندۀ اصل و فرع وجود ما ، و بخشندۀ تمام نعمتها ، و مالک اصلی همه ملکها است ، از ما وام می طلبد ! و در برابر آن  وعدۀ « اجر مضاعف » و آمرزش می دهد ، و نیز از ما تشکر می کند ، لطف و محبت بالاتر از این تصور نمی شود ، و بزرگواری و رحمت فراتر از این ممکن نیست ، ما چه هستیم و چه داریم که به او وام دهیم ؟ و تازه چرا این همه پاداش عظیم بگیریم ؟!

اینها همه نشانۀ اهمیت مسئلۀ انفاق از یک سو و لطف بی پایان خدا دربارۀ بندگان از سوی دیگر نیست ؟

ما به زودی او را در مسیر دشواری قرار می دهیم ، ( فسنیره للعسری )

« بخل » در اینجا نقطۀ مقابل « اعطا » است که در گروه اول ( گروه سخاوتمندان سعادتمند ) بیان شد « و استغنی » ( بی نیازی بطلبید ) یا بهانه ای است برای بخل ورزیدن ، و وسیله است برای ثروت اندوختن ، و یا اشاره به این است که او خود را از پاداش های الهی بی نیاز می شمارد ، بر عکس گروه اول که چشمشان دائماً به لطف خدا است ، و یا خود را ا ز اطاعت پروردگار مستغنی می بیند و دائماً آلوده گناه است .

از میان این تفسیر های سه گانه تفسیر اول مناسب تر به نظر می رسد هر چند جمع میان هر سه تفسیر نیز ممکن است .

 منظور از تکذیب « حسنی » همان انکارپاداشهای قیامت است و یا انکار دین و آئین و روش نیکوی پیغمبران .

 تعبیر « فسینره للعسری » که در واقع دو تعبیر ظاهر متضاد است ( ما راه آنها را به سوی مشکلات آسان می سازیم )  نقطۀ مقابل « فسنیسره للعسری » است به این ترتیب که خداوند گروه اول را مشمول توفیقات خود قرار می دهد ، و پی مودن راه اطاعت و انفاق را بر آنها آسان می سازد ، تا از مشکلات در زندگی رهائی یابند ، ولی گروه دوم توفیقشان سلب شده پی مودن راه برای آنها مشکل می شود ، و در دنیا و آخرت مواجه با سختی ها خواهند بود و اصولاً برای این بخیلان بی ایمان انجام اعمال نیک و مخصوصاً انفاق در  راه خدا کار سخت و دشواری است ، در حالی که برای گروه اول نشاط آور و روح افزا است .(1)

(1)« یسری » و « عسری » هر دو صیغۀ مؤنث است (( مذکر آن « ایسر و اعسر » )) است و ذکر این دو به صورت صیغه مؤنث یا به خاطر آن است که موصوف آن « مجموعه اعمال است و در تقدیر چنین خواهد بود غسنیسره الاعمال یسری – او – لاعمال عسری یا مجموعه مسائل و پیشامد های زندگی ، و اگر موصوف آن مفرد باشد ممکن است « طریقه » یا « خله » و مانند آن بوده باشد .

 

شر حسودان !

«حسد »  یک خوی زشت شیطانی است که بر اثر عوامل مختلف مانند ضعف ایمان و ننگ نظری و بخل در وجود انسان پیدا می شود ، و به معنی در خواست و آرزوی زوال نعمت ار دیگری است .

حسد سر چشمۀ بسیاری از گناهان کبیره است .

 حسد همان گونه که در روایات وارد شده است ایمان انسان را می خورد و از بین می برد همان گونه که آتش هیزم را !

همان گونه که امام باقر(ع) می فرماید ان الحسد لیاکل الایمان کما تأکل النار الحطب .

در حدیث دیگری از امام صادق آمده است آفتة الدین الحسد و العجب و الفخر : آفت دین « حسد » است « و خود بزرگ بینی و تفاخر » .

این به خاطر آن است که حسود معترض به حکمت خدا است که چرا به افرادی نعمت بخشیده و مشمول عنایت خود قرار داده است ؟ همان گونه که در آیۀ 54 نسأ می خوانیم : ام یحسدون الناس علی ما آ تا هم الله من فضله .

کار حسد ممکن است به جائی رسد که حتی برای زوال نعمت از شخص محسود خود را بع آب و آتش زند و نابود کند ، چنان که نمونه اش در داستانها و تواریخ معرووف است .

 در نکوهش حسد همین بس که نخستین قتلی که در جهان واقع شد از ناحیۀ  « قابیل نسبت به برادرش هابیل » بر اثر انگیزۀ حسد » بوده .

حسودان همیشسه یکی از موانع راه انبیا و اولیا بوده اند ، و لذا قرآن مجید به پیامبر (ص) دستور می دهد که از شر حاسدان به خدا و رب فلق پناه ببرد .

گر چه مخاطب در این سوره و سوره بعد شخص پیامبر (ص) است ولی مسلماً منظور و الگو و نمونه است و همه باید از شر حسودان به خدا پناه ببرند .

خداوندا ! ما نیز از شر حسودان به ذات مقدس تو پناه می بریم .

پروردگارا ! از تو می خواهیم که خود ما را نیز از حسد نسبت به دیگران حفظ نمائی .

باراللها ! ما را از شر نفاسات فی العقد و وسوسه در آن در راه حق نیز محفوظ بدار .

  

سوره نساء ، آیه 53 – 55

سوره اعراف آیه 42-43 جزء هشتم

 نقش ویرانگر حسد در زندگی انسانها :

عوامل نابودی ثواب عمل :


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی

ازدواج حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امیر مومنان علی علیه السلام

اختصاصی از فی ژوو ازدواج حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امیر مومنان علی علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

ازدواج حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امیر مومنان علی علیه السلام


ازدواج حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امیر مومنان علی علیه السلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه3

ازدواج حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امیر مومنان علی علیه السلام

 



کمالات بسیار حضرت فاطمه (س) از یک سو و انتسابش به شخص پیامبر از سوی دیگر و نیز شرافت خانوادگی او سبب شد که بسیاری از بزرگان به خواستگاری او بیایند. تعداد زیای از افراد سر شناس و ثروتمند مکه به خواستگاری فاطمه آمدند و مهریه های بالایی را به پیامبر پیشنهاد کردند. اما هر گاه سخن از پول و ثروت  و مهریه های بالا برای ازدواج با فاطمه میشد، پیامبر با عصبانیت درجواب آنها می فرمودند:" آیا شما گمان می کنید من بنده پول و ثروتم؟"
مسلما پیامبر در امر ازدواج حضرت فاطمه، در صدد تبیین الگوهای اسلامی و از بین بردن سنتهای جاهلیت بود که شخصیت زن  را در بالا برودن مهریه اش می پنداشتند. پیامبر به تمامی کسانی که با معیارهای غلط و رسوم جاهلیت به خواستگاری فاطمه می آمدند، جواب  رد داد. تا اینکه نوبت به شخصیتی ممتاز که سالهای عمرش را در خدمت رسول خدا گذرانده و خود تربیت شده دامن پر فضیلت نبوت بود یعنی حضرت علی (ع) رسید.
ایشان از مال و ثروت دنیا بهره ای نداشت . اما سراسر وجودش مملو از ایمان به خدا و رفتارش مزین به ارزشهای الهی بود. حضرت علی (ع) هنگامی که به قصد خواستگاری فاطمه نزد پیامبر رفت، در حالیکه سراسر وجودش را حجب و متانتی خاص فرا گرفته بود چنین گفت:
" ای رسول خدا ، تو مرا در کودکی از پدرم ابوطالب و مادرم فاطمه بنت اسد گرفتی و در سایه تربیت خود پروردی و در این پرورش از پدر و مادر بر من مهربانتر بودی و مرا از سرگردانی رهانیدی / تو در دنیا و آخرت تنها اندوخته من هستی ، اکنون که خداوند مرا به واسطه تو نیرومند ساخته است می خواهم برای خود سامانی ترتیب دهم و همسری برگزینم. من برای خواستگاری فاطمه آمده ام."
ام سلمه می گوید:" هنگامی که حضرت علی(ع) پیشنهاد خود را مطرح ساخت، چهره رسول خدا از شادمانی روشن گشت، سپس بر چهره علی تبسمی زد و فرمود:" صبر کن تا از دخترم اجازه بگیرم"
پیامبر گرامی اسلام(ص) پس از کسب اجازه از حضرت فاطمه(ص) نزد علی آمد و موافقت خود را با این ازدواج اعلام فرمود.
بدین ترتیب زندگی مشترک حضرت فاطمه (س) و حضرت علی(ع) با عنایت الهی به سادگی و بدور از تشریفات آغاز گردید/ این بانوی گرامی با دریایی از فضائل اخلاقی و روحی وارد مرحله جدیدی از زندگی گردید و تقدیر الهی بر این امر واقع شد که او در مقام مادر فرزندانی را تربیت کند که هر یک از مجریان شایسته احکام الهی کردند.

 درسی از شب ازدواج حضرت فاطمه (س)
در شب ازدواج حضرت فاطمه(س) شور و شوق خاصی در شهر مدینه برپا بود. قلب پیامبر به خاطر این پیوند مقدس مملو ا ز شادی وشعف بود . پیامبر بسیاری از اصحاب و بویژه مستمندان را به میهمانی این ازدواج فرا خوانده بود. زنان بسیاری گرد آمده بودند تا حضرت زهرا را در این مراسم مشایعت کرده و به خانه علی (ع) ببرند. در میان این شلوغی و ازدحام ناگاه زن فقیری نزد حضرت فاطمه رفت و درخواست کمک نمود. همه با تعجب فاطمه را می نگریستند که چگونه در چنین زمان حساس و به یاد ماندنی از زندگی اش ، هر آنچه در پیرامونش می گذرد را رها کرده و به یاری بنده ای از بندگان خدا می شتابد حضرت با قلبی مملو از رحمت و رافت و با نگاهی مهربان به آن زن گفت :
"بگو چه می خواهی تا من تو را یاری کنم ."
زن بامشاهده چهره مهربان حضرت زهرا و در حالکه بغض گلویش را می فشرد چنین گفت:
" ای دختر رسول خدا، نمی خواستم که در چنین شب بزرگی از زندگی ات خاطر تو را آزرده کنم ، ولی چه کنم که ناتوانی به گونه ای مرا در سختی قرار داده که چاره ای جز این ندیدم که به نزد تو بیایم. اکنون نیازمند به پوشاکی هستم که خود را با آن بپوشانم."
حضرت زهرا پس از شنیدن سخنان زن به او گفت :" قدری صبر کن تا من برگردم.
پس از لحضاتی حضرت فاطمه با لباسی که برای مراسم عروسی اش تهیه شده بود، به سوی زن آمد. حضرت  با دستان مهربان خود لباس عروسی اش را به زن بخشید و او را به خدا سپرد. اطرافیان در حالیکه با تعجب بسیار به دختر پیامبر می نگریستند علت این امر را از او جویا شدند و حضرت  در جواب آنان به آیه ای از آیات قرآن استناد کردو فرمود:
" لن تنالوا البرحتی تنفقوا مما تحبون"
"هرگز به مقام نیکو کاران نخواهید رسید مگر از آنچه دوست می دارید در راه خدا انفاق کنید."
پیامبر پس از این اتفاق فرمود:" جبرئیل بر من نازل شد و فرمود:
" خداوند به تو و فاطمه سلام می رساند  و می فرماید هرچه فاطمه بخواهد به او می دهیم."
من با فاطمه (س) ، این موضوع را مطرح کردم و او در جواب من گفت:
" هیچ چیز جز توفیق خدمت در راه حق نمی خواهم و از خداوند طلب می کنم که رحمتش همیشه باقی باشد."
**
زندگی مشترک  حضرت فاطمه (س) و همسر با وفایش علی (ع) به سادگی و بدور از تشریفات آغاز شد و این بانوی گرامی وارد مرحله جدیدی از زندگی گردید. حضرت با کمال میل و در حالیکه احساس خوشبختی می کرد به خانه ساده و بی آلایش علی بن البیطالب (ع) رفت. پدر بزرگوارش معنی زندگی را به او آموخته بود و به وی تفهیم فرموده بود که انسانیت ، جوهر زندگی است و اهمیت ازدواجی که بر اساس خوی و خصلتهای اسلامی استوار گردد، به مراتب از زر و زیور دنیا با ارزشتر است .
ایشان به شئون مختلف زندگی عنایتی خاص داشت و با کار و کوشش به رفع نیازمندیهای منزل می پرداخت . زندگی حضرت فاطمه زهرا(س) بخاطر موقعیت حساسی که خاندان پیامبر داشتند و در راه دعوت اسلام با آزار و اذیت مشرکین و منافقین روبرو بودند آکنده از سختی و فشارهای اقتصادی و اچتماعی بود. اما این شرایط دشوار، خللی در عزم و اراده ایشان ایجاد نکرد و این بانوی گرامی با صبر و تحملی خاص به وظایف خود عمل می فرمود.
در زندگی حضرت عبادت و طاعت پروردگار ، انجام وظایف خانواده و همچنین مشارکت در مسائل اجتماعی و سیاسی هر یک در جای خود جلوه ای خاص داشت.
حضرت فاطمه (س) با اینکه مسئولیت زیادی در خانه بر عهده داشت، اما هیچگاه خود را از مسائل سیاسی و اجتماعی دور نگه نداشت، حمایت بی دریغ ایشان از پیامبر اسلام و همچنین امام علی(ع) درخشانترین نقطه زندگیش می باشد. حضرت در برخی از غزوات مشارکت داشتند و پیامبر در جنگ ها مسئولیت برخی از کارها را به این بانوی گرامی می سپردند. ایشان در سخت ترین شرایط تا آنجا که مقدور بود پدر و شوهر خود را د ر جبهه ها همراهی می کردند.
حضرت فاطمه (س) با تمام توان، برای تبیین و تبلیغ فرهنگ اسلامی و آموزشهای زندگی ساز آن می کوشید. پس از رحلت پیامبر نیز حضرت فاطمه (س) در مورد سرنوشت جامعه اسلامی بی تفاوت نماند و در مقابل ظلم و بیعدالتی به شایستگی ایستادگی کرد. خطبه ای که این بانوی گرامی پس از رحلت پیامبر در مسجد النبی بیان کردند، نمایانگر شجاعت، شهامت ، بینش الهی و آگاهی سیاسی و اجتماعی ایشان است. با وجود چنین مسئولیت هایی ایشان در کنارهمسر با وفایش حضرت علی(ع) فرزندانی را تربیت کرد که هر یک الگویی راستین در ارزشهای انسانی شدند و از آنان نسلی پا به عرصه وجود نهاد که هنوز بعد از گذشت بیش از هزار سال ، سیره آنان در زندگی فرا روی تمامی حق جویان و کسانی است که بدنبال ارزشهای الهی و انسانی هستند
ایشان در مسائل علمی تلاش چشمگیری داشتند و بخصوص بانوان را بر علم آموزی و کسب معارف الهی ترغیب می کردند و می فرمودند:
" جلسه مباحثه و مناظره علمی برای من بسیار ارزشمند است . هر سوالی که دارید بگوئید تا جواب دهم."
نقل شده است که به واسطه کمالات علمی فراوان حضرت فاطمه(س) ، خدمتگذار ایشان " زنی به نام"فضه " بر اثرملازمت و همراهی با این بانوی گرامی، چنان با معارف قرآن آشنا شده بود که سالها با استناد به آیات قرآن به سوالات مختلفی که از سوی مردم مطرح میشد، پاسخ می داد

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


ازدواج حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امیر مومنان علی علیه السلام

ناگفته هایی از ایت الله بهجت

اختصاصی از فی ژوو ناگفته هایی از ایت الله بهجت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

ناگفته هایی از ایت الله بهجت


ناگفته هایی از ایت الله بهجت

چند ساعت مانده بود به اذان صبح طبق معمول بلند شده بود برای تجدید وضو هوا خیلی سرد بود از اتاق بیرون رفته بود آنجا خورده بود زمین و دیگر نتوانسته بود بلند شود. چند ساعت بعد که آقا را پیدا کرده بودند دیده بودند در حالی که بدنش از سرما خشک شده همان طور که روی زمین افتاده دارد ذکرهایش را می گوید.

گفته بودند خب چرا صدا نکردید؟

گفته بود خب؛نخواستم اذیت بشوید!
***

کارهای شخصی اش را به هیچ وجه به کسی نمی گفت. مثلأ می آمد پایین می دید که دندان هایش را جا گذاشته، برمی گشت بالا دندان ها را برمی داشت. یا دنبال عصایش که می خواست بگردد به هیچ کس نمی گفت.


دانلود با لینک مستقیم


ناگفته هایی از ایت الله بهجت