دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
آیا نابودی هر تمدنی از جمله تمدن اسلامی و بلکه هر پدیده زنده دیگر از قبیل سررسیدن اجل طبیعی است که به هر حال دیر یا زود فرا رسد و آرزوی بازگشت آن چیزی شبیه آرزوی بازگشت به دنیاست ؟ یا همانطور که بعضی از فلاسفه تاریخ دعوی دارند همواره همان چیزی که سبب ترقی و پیشرفت جامعه می شود اسباب انحطاط آن را نیز فراهم می سازد ؛ یعنی این ظروف و شرایط است که با علل و اسباب واحد ، نتایج مختلف به بار می آورد ؟ در این نوشتار سعی ما پاسخ دادن به این گونه سؤالات است . کتاب حاضر علاوه بر مقدمه و نتیجه دو بخش اصلی را در بر دارد : بخش اول به منزله مدخل بحث است که در آن ، واژه های به کار رفته در موضوع و واژه های مربوط قرآنی بررسی گردیده و به خصوصیات جامعه منحط و مترقی و کیفیت عذابهای الهی ، اشاره شده و به چند سؤال و شبهه پاسخ داده شده است . در فصل دوم که درباره سنن الهی در قرآن است ، با ذکر نمونه ها و صفاتی چند از این سنن ، بدین بحث پرداخته ایم که سنن الهی جاری شده ، در جوامع کنونی نیز جریان دارد .در بخش دوم علل انحطاط تمدنها بررسی شده است . در فصول سه گانه این بخش به علل انحطاط در زمینه های فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی اشاره می کنیم .
آن زمانی که تمدنهای بشری مانند گیاه کوچکی در حال پژمرده شدن بودند، تمدن اسلامی مانند سرو تناوری در حال رشد و شکوفایی و سایهافکندن بود و توانست اقتدار و عظمت خود را به تمام جهانیان نشان دهد و مانند خورشید عالمتابی تمام ستارگان را کنار بزند. اما صد افسوس که این اقتدار و عظمت تمدن اسلامی پس از چندی به ضعف و انحطاط گرایید. تحقیق حاضر برخی از عوامل تعاملی را که به ضعف و انحطاط تمدن اسلامی انجامید بیان و بررسی میکند.
تعریف تمدن و منشاء آن
برای تمدن تعریفهای گوناگونی شده است که ما به چند نمونه از آن تعاریف اشاره میکنیم:
- ابن خلدون معتقد است که اجتماع انسانی مفهومی است که از آن باید به مدنیت یاد کرد. پس تمدن به حالت اجتماعی انسانی اطلاق میگردد.(1)
- ویل دورانت مؤلف کتاب تاریخ تمدن میگوید: تمدن، نظمی اجتماعی است که در نتیجهی آن فعالیتهای فرهنگی امکانپذیر میشود و جریان پیدا میکند. از نظر او تمدن در کلبهی روستایی متولد شد و در شهر به گُل نشست. به عبارت، دیگر وی معتقد است که تمدن از زمانی شروع شد که بشر توانست کشاورزی کند. بنابراین، از نظر ویل دورانت آغاز تمدن با شروع کشاورزی و توسعهی تمدن از زمان شهرنشینی است.(2)
- توینبی مورخ انگلیسی معتقد است که تمدن محصول نبوغ اقلیت مبتکر و نوآور است. در واقع به باور او اقلیتها و اشخاص هوشمند و برجسته تمدنها را ایجاد کردهاند و بقیه از آنها تبعیت کردهاند.(3)
- هانتیگتون میگوید: تمدن یک موجودیت فرهنگی است.(4)
به هرحال هرکسی به قدرتوان خود خواسته است تمدن را تعریف کند؛ اما در کل میتوان تمدن را اینگونه تعریف نمود: تمدن عبارت است از مجموعه ساختهها و اندوختههای معنوی و مادی جامعه انسانی.
وقتی میگوییم ساختههای انسانی، مقصود آن چیزی است که در طبیعت در حالت عادی وجود ندارد و انسان آن را میسازد. بنابراین، ساختهی انسانی در برابر ساختهی طبیعت قرار میگیرد و مقصود از اندوخته عبارت است از انباری از تجربهها، دادهها و دانشها و قرارداها و اختراعهای گذشته یا دیگران که به جامعه به میراث میرسد. اما منظور از مادی بودن عبارت است از آنچه نیاز غریزی و طبیعی آدمی را برآورده میکند و آنچه نیازهای غیر طبیعی و غیر غریزی و غیر مادی انسان را برآورده میکند معنوی است. مثلاً: لباس پوشیدن مادی است ولی مد و رنگ لباس جزء پدیدهای معنوی است. همچنین انسان دو نوع دستاورد دارد: معنوی و مادی؛ یکی صندلی میسازد که مادی است و دیگری شعر میسراید که معنوی است. (5)
آیا اسلام تمدنی داشته یا خیر؟
ضرب المثلی هست که میگوید: اول برادری ات را ثابت کن، بعد ادعای ارث و میراث داشته باش. بنابراین، پیش از آغاز بحث اصلی ناچار باید از این نکته سخن گفت که آیا اسلام تمدنی داشته است و یا خیر؟!
اگر بخواهیم تمدن را توصیف کنیم و بگوییم یک ملتی متمدن است یا نه؟ ناچاریم به بررسی شاخههای مختلف علوم بپردازیم که این ملت در این شاخهها پیشرفت داشتهاند و یا خیر؟ علت آن این است که علوم جزء ساختهها و اندوختههای معنوی جامعهی انسانی محسوب میشود و این همان تعریف تمدن است. اما نظر غربیان در مورد تمدن اسلام این است که آنها میگویند: مسلمانان تمدن ندارند بلکه فقط امانتدار خوبی بودهاند. معتقدند: مسلمانان آنچه میراث یونان و روم بود را به امانتداری تمام از تعرض کلیسای قرون وسطی مصون نگه داشتند و میراث فرهنگی روم و یونان را به عربی ترجمه کردند و نگذاشتند توسط ارباب کلیسا در قرون وسطی از بین برود تا رنسانس ایجاد شد و در رنسانس ما غربیها آمدیم همان کتابهای ارسطو و افلاطون و... را دو مرتبه به زبانهای لاتین و اروپایی ترجمه کردیم.
فهرست مندرجات:
علل انحطاط تمدنها از دیدگاه قرآن کریم.. 1
عوامل ضعف و انحطاط تمدن اسلامی به لحاظ تعامل... 2
تعریف تمدن و منشاء آن.. 2
نشانههای انحطاط یک تمدن.. 6
عوامل انحطاط فرهنگ و تمدن اسلامی (قسمت اول) 18
مباحثی کلّی درباره فرهنگ و تمدن.. 21
نظریه تکامل... 23
نظریه انحطاط... 24
نظریه دورانی ایستا 24
نظریه دورانی تشکیکی یا حلزونی... 24
پیشفرضهای بررسی عوامل انحطاط تمدن.. 26
دین و عقب ماندگی کشورهای اسلامی... 27
علل عقبماندگی... 29
علل پیشرفت غرب... 30
نجات از عقب ماندگی... 33
منابع.. 35
شامل 37 صفحه فایل word قابل ویرایش