فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره تاریخچه بانکداری

اختصاصی از فی ژوو تحقیق درباره تاریخچه بانکداری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره تاریخچه بانکداری


تحقیق درباره تاریخچه بانکداری

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:15

فهرست و توضیحات:

مقدمه

بیان مسأله

اهمیت موضوع

 1 تاریخچه بانکداری 3-1-1 تاریخچه بانکداری در جهان

بانک در اصل ریشه دینی دارد.(توتونچیان، 1375) و زمان پیدایش آن به دوران بسیار ابتدایی زندگی بشر باز می‌شود . در تمدنهای قدیمی معابدی وجود داشته که در این معابد گنجینه‌هایی نگهداری می‌شد که کاهنان بر حسب نیاز افراد آن دوره، با قرض دادن اجناس موجود در این خزانه برای مدتی محدود به دو هدف دست می‌یافتند: از یک سو تشکر و قدردانی افرادی که ذینفع بودند، نصیب آنها می‌شد و از سوی دیگر به تعداد بیشتری از نیازمندان کمک می‌کردند. زیرا افراد قرض‌گیرنده در مقابل خدمتی که به آنها می‌شد می‌بایستی کمی بیشتر از میزان دریافتی بازپرداخت کنند. بدین ترتیب معابد در بسیاری از نقاط به مؤسسات وام دهنده مبدل شدند. این معابد با کسب شهرت نه تنها شروع به جمع‌آوری هدایا نمودند بلکه به قبول سپرده نیز پرداختند و بدین ترتیب برای مردم فرصتی پیش آمد که اجناس خود را در محلی مطمئن به امانت بگذارند و معابد نیز موفق شدند وام های بیشتری اعطاء کنند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تاریخچه بانکداری

تحقیق درباره بررسی و ارزیابی رابطه اصول حسابداری و بانکداری

اختصاصی از فی ژوو تحقیق درباره بررسی و ارزیابی رابطه اصول حسابداری و بانکداری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره بررسی و ارزیابی رابطه اصول حسابداری و بانکداری


تحقیق درباره  بررسی و ارزیابی رابطه اصول حسابداری و بانکداری

فرمت فایل:word (قابل ویرایش) تعداد صفحات 50 صفحه

 

 

 

 


 

 

حسابداری:                                               

حسابداری یک سیستم است که در آن فرایند جمع آوری، طبقه بندی، ثبت، خلاصه کردن اطلاعات و تهیه گزارش های مالی و صورتهای حسابداری در شکل ها و مدل های خاص انجام می‌گیرد تا افراد ذینفع درون سازمانی مثل مدیران و یا برون سازمانی مثل بانکها، دولت و ... بتوانند از این اطلاعات استفاده کنند....                              


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بررسی و ارزیابی رابطه اصول حسابداری و بانکداری

تحقیق در مورد پول و بانکداری

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد پول و بانکداری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد پول و بانکداری


تحقیق در مورد پول و بانکداری

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه32

                                                             

فهرست مطالب

 

 

وسیله پرداخت‌های آتی

(3 وسیله حفظ ارزش 2 ) وسیله سنجش ارزش (واحد شمارش) 1 ) واسطة مبادله

پول بانکی (تحریری):

 

چگونگی پیدایش و چاپ اسکناس در ایران:

منظور از پول بانکی (تحریری) همان بهره‌های حسابجاری در بانک‌ها می‌باشد. امروزه بخش مهمی از معاملات پول بانکی صورت می‌گیرد. هر اندازه کشوری پیشرفته‌تر باشد، استفاده از پول بانکی در آن بیشتر است. در کشور نیز استفاده از چک روزبه روز از اهمیت بیشتری برخوردار می‌گردد، به طوری که در سال 1374 نزدیک به 74 درصد حجم پول را سپرده‌های حساب‌جاری تشکیل داده است. از این جهت حسابجاری پول محسوب می‌شود که همان وظایف پول را انجام می‌دهد. مردم و شرکت‌ها می‌توانند بیشتر پرداخت‌های خویش را با چک انجام دهند و همچنین تمام و یا بخشی از دارایی خود را به شکل سپرده جاری در بانک‌ها نگهداری کند و بالاخره مردم می‌توانند بدهیهای خود را که بابت خرید اتومبیل، خانه و... داشته‌اند بصورت ماهیانه وبا چک پرداخت نمایند. ملاحظه می‌شود که پول بانکی نه تنها قادر است کلیه وظایف پول را انجام دهد، بلکه به لحاظ هزینه چاپ اسکناس و نیز مشکلاتی که حمل و نقل آن دارد، برآن برتری نیز دارد. 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد پول و بانکداری

تحقیق در مورد بانکداری

اختصاصی از فی ژوو تحقیق در مورد بانکداری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بانکداری


تحقیق در مورد بانکداری

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه56

 

فهرست مطالب

 

(کمیته) مجلس مشورتی ملی:

بانک نوسازی وتوسعه بین المللی:

سپرده های پولی بین المللی:

بانکداری بین المللی: 1950

بایگانی ها شامل عناوینی از حوادث سالهای 1997 و قبل از آن می باشد که کتاب سال کولیر چاپ شده است وهمچنین حوادثی از 1998 و بعد از آن که در نشریه سال انکارتکا چاپ شده است.چون آنها مدت کوتاهی بعد از اتفاق افتادند چاپ شدند اطلاعات واقعی آن زمان را منعکس می کنند.مرجع های مختلف اشاره به عناوین بایگانی همان سال دارد.

بانکداری بین المللی :1950

بانکداری بین المللی در سال 1950 اساسا تحت تاثیر جنگ سرد یا همان کشمکش های مستمر آزاد دیپلماتهای بین المللی بین اقتصادی ملی کمونیستی ودیگر ملتهای جهان و دیگر گرمی که بین ایالت متحده وکره شمالی کمونیستی بود.علاوه بر این فعالیت ها ،مکانهای زیادی از آشوب ها کمونیستی جهانی چه توسعه های زمان صلح وچه تدارکات ارتش وهمچنین کمک های خارجی بشر دوستانه معطوف به سرمایه گذاری های اقتصادی بین المللی شد.

بانک بین المللی در سال 1950 برای نوسازی وتوسعه وام های بسیاری را اختصاص داد و بررسی های را برای نشان دادن رشد عملیات وپیشرفت اهداف با تدابیر محدود اتخاذ نمود، قوانین اقتصاد جهانی و رواج بررسی های مهم بازار آزاد قطعا بر بورس وفعالیت های سرمایه بین المللی تاثیر گذاشته است. این عملیاات بطورموثر از طریق آژانس های معاملاتی برای پرداخت های بانکهای بین المللی انجام


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بانکداری

دانلود مقاله ارتباط قانون اساسی با بانکداری

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله ارتباط قانون اساسی با بانکداری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 باید به اصول اقتصادی قانون اساسی در بانکداری نزدیکتر شویم
آیا انقلاب اسلامی در درون خود دارای اندیشه اقتصادی است؟ اگر پاسخ مثبت است، این اندیشه اقتصادی چه ماهیت و ابعادی دارد؟
من ابتدا ذهنم به سمت پاسخگویی به این سؤال معطوف شد که مسائل اقتصادی در ایران تا چه حد در پیروزی انقلاب اسلامی نقش داشته است و آیا می‌توان برای آن ریشه‌های اقتصادی در نظر گرفت؟ به هر حال سعی خواهم کرد به هر دو مورد به نحوی اشاره کنم. برای هر پدیده‌ای که اتفاق می‌افتد، تحلیل‌هایی وجود دارد و پدیده‌هایی همچون انقلاب هم از این قاعده مستثنا نیستند. برای انقلاب اسلامی هم دو تحلیل عمده وجود دارد: مارکسیستی و لیبرالیستی.
مارکسیست‌ها در تحلیل خود در مورد انقلاب، گذاری از تاریخ را فرض می‌گیرند و تلاش می‌کنند آن گذار را در هر جای دنیا براساس مدل خود تبیین کنند. به عنوان مثال می‌گویند تشکیل جامعه از بورژواها، نظم موجود را به هم می‌زند و انقلاب اقتصادی را ایجاد می‌کند.
اما در مقابل این تلقی، تحلیل دیگری وجود دارد به نام تحلیل لیبرالی که سعی می‌کند تمام اتفاقات اجتماعی را مانند تحولاتی که در اروپا رخ داده تبیین کند و معتقد است انقلاب از فئودالیسم سرمایه‌داری یا اقتصادی شبه سرمایه‌داری بروز می¬کند. این دیدگاه در تلاش است آنچه را در جوامع آسیایی رخ داده است به فئودالیسمی شبیه فئودالیسم اروپا معطوف کند.
البته مطالعات و تحقیقات فراوانی در این زمینه وجود دارد که هر دو تحلیل را رد می‌کند. ما معتقدیم همان طور که تاریخ و حوادث آن نشان می¬دهد، در ظهور انقلاب اسلامی تمام اقشار مردم فراتر از آنچه بتوان آن را به طبقه‌ خاصی نسبت داد شرکت داشتند و انقلاب اسلامی به¬ طور عمده با تکیه بر باورهای دینی استقلال‌طلبانه مردم و رهبری روحانیت شکل گرفت و پیش رفت و کاملا عاری از تحلیل‌هایی است که می‌خواهد به نحوی تاریخ را طبقه‌بندی کند یا به دیدگاه¬های لیبرالی برگرداند.
حال این که انقلاب اسلامی دارای چه اندیشه اقتصادی است، با مطالعه و جست¬وجو در متون دینی متوجه می‌شویم ماهیت اندیشه اقتصادی انقلاب اسلامی بر محور مفهومی به نام عدالت دور می‌زند؛ همان مفهومی که می‌توان به ‌عنوان فلسفه ارسال پیامبران به آن اشاره کرد. با در نظر گرفتن این که شرایط حاکم بر نظام‌های دینی اعم از مسیحی، کلیمی و مسلمان بر پایه عدل نهاده شده است و این که فرجام انسان به ظهور منجی عادل ختم خواهد شد که می¬خواهد عدالت را برپا کند می‌رسد، می‌توان نتیجه گرفت انقلاب اسلامی هم با توجه به تعلق اسلامی در اندیشه اقتصادی خود عدالت¬محور است.
آنچه تا امروز کمتر به آن پرداخته شده و تقریبا مغفول مانده این است که عدل چیست؟ چه مشخصه‌هایی دارد؟ با چه شاخصه‌هایی قابل اندازه‌گیری است؟ چگونه عدالت در جامعه حاکم می‌شود؟ و همچنین ابعاد دیگر عدل که باید مورد بررسی قرار گیرد و تقریبا محل وفاق اکثر افراد است.
آنچه اکثریت قریب به اتفاق مردم در جمهوری اسلامی به آن رأی دادند و از اصول مهم اقتصادی قانون اساسی است و جریان‌های مختلف هم نمی‌توانند درباره آن وفاق نداشته باشند، موضوع عدالت است.
قانون اساسی یک اساس اقتصادی قائم بر خود است. با بخش‌های متنوع؛ به نحوی که در آن استثمار نیروی کار وجود ندارد، استقلال کشور را لحاظ می‌کند، مالکیت خصوصی را محترم می‌شمرد و حفظ و توسعه محیط زیست را مهم می¬داند و در مجموع ایده تأمین نیازهای اساسی افراد در آن مطرح شده و توسعه اقتصادی را نیز که از اهداف اقتصادی انقلاب است، با خود دارد و تمامی موارد آن هم به سوی عدالت رهنمون است. بنابراین قانون اساسی به لحاظ الگو می¬تواند محل وفاق باشد و کاستی‌های ما را که ناشی از تحلیل¬های ناکافی و برآورد اندک از قانون و خلاصه بی‌توجهی کردن به آن است، رفع کند.
نقطه مشترک تمامی افراد معتقد به اندیشه اقتصادی انقلاب اسلامی، تحقق عدالت است. مسیر تحول دولت‌ها در این حوزه و عملیاتی کردن این مفهوم که قانون اساسی کشور نیز بر همین مبنا نوشته شده، چگونه بوده است؟
صرف نظر از دلایل و چرایی قابلیت‌های اقتصادی در کشور، ممکن است این ادعای من تعجب‌برانگیز باشد که سیر تحولات اقتصادی در ایران معطوف به اجرای قانون اساسی در بخش اقتصاد نبوده است؛ به‌ویژه این که تمامی قوانین در شورای نگهبان بررسی و تصویب می‌شود و موارد خلاف قانون اساسی را به مجلس باز می‌گرداند؛ با این بیان ممکن است عرض من عجیب باشد اما شورای نگهبان عدم مغایرت و لزوم انطباق لوایح تصویبی نمایندگان مجلس با قانون اساسی و شرع را بررسی و تصویب می‌کند. به تحقیق می‌توان گفت بسیاری از قوانین موافق قانون اساسی نیست؛ به این معنا که الگوی نمایندگان ملت از نظام اقتصادی قانون اساسی تا حد زیادی در آنها رعایت شده است. البته پا را از این فراتر می‌گذارم و معتقدم به دلایل مختلف و در گذر زمان، حملات جناح‌های مختلف و احزاب متشبث به سیستم‌های اقتصادی بیگانه که در بین خودی‌ها خانه کرده بودند، اصول اقتصادی قانون اساسی را نه‌تنها اجرا نکرد بلکه کم‌کم آن را ضد ارزش کرد و وقتی اصول به تمامی اجرا نشود، به نتایج موردنظر دست نخواهیم یافت. وقتی از اجرای اصول قانون اساسی خواسته یا ناخواسته سر باز زدیم به نتیجه دلخواه نمی‌رسیم. درباره تعاونی‌ها یا مالکیت خصوصی و موارد دیگر نیز همین مسئله مطرح است.
صرف‌نظر از نوع دولت‌هایی که روی کار آمدند و تفاوت‌های مشی سیاسی آنها با یکدیگر، از نظر گرایش اقتصادی با هم فرق چندانی نداشتند. البته هر چقدر از زمان دولت¬های دهه اول انقلاب به سمت جلو می‌آییم، رویکردهای اقتصادی انقلاب به سمت رویکردهای سرمایه‌داری جهت‌گیری بیشتری یافته و زاویه عدول از اجرای قانون اساسی در بخش اقتصادی بیشتر شده است، لذا اگر بخواهیم سیر تحول و تطور اقتصاد کشور را بررسی و از شاخص و شاقول قانون اساسی استفاده کنیم، می¬بینیم که هرچه به زمان حال نزدیک می¬شویم فاصله از آن بیشتر می‌شود و مصادیق بسیاری وجود دارد که می‌توان به آنها اشاره کرد.
فاصله گرفتن از قانون اساسی به بازتولید مفاهیم غلط انجامیده است و زمان‌ زیادی می‌برد که آن را اصلاح کنیم، مثل این معنا که جست¬وجوی عدالت به‌ معنای دولتی کردن اقتصاد است. هیچ کس چنین الفاظی را واقعا نگفته است؛ منتها کسانی که اصول حاکم بر قانون اساسی را برنمی‌تابند، هر فردی را که در این زمینه اظهارنظر کند به دولتی بودن متهم می¬کنند و اندیشه او را معادل دولتی کردن اقتصاد می‌گیرند.
بعضی کارشناسان معتقدند قوانین اقتصادی مندرج در قانون اساسی بیشتر توصیه‌های اقتصادی است که قابلیت اجرا ندارد و دارای ابهام است، شاید اجرا نشدن قوانین و فاصله‌گرفتن دولت‌ها از آن به همین دلیل است. به نظر شما این طور نیست؟
عملا این طور نیست و این بحث بیشتر فقهی و دانشگاهی است. افراد نظر خود را می‌گویند و ناظر به اجرا نیستند.
البته در بعضی موارد ممکن است درست باشد و قوانین قابلیت اجرا نداشته باشند که باید آنها را اصلاح کنیم. صورت قانون اساسی به منزله یک نظام اقتصادی است. در نظام اقتصادی دو مؤلفه تعیین‌کننده وجود دارد: انگیزه و مالکیت بر ابزارهای تولید، که اصل 44 قانون اساسی به¬درستی به مالکیت ابزارهای تولید اشاره کرده است و اصل 46 که از مالکیت خصوصی بحث شده، به موضوع انگیزه می‌پردازد که در آن غایت مالکیت انسان بر دستاورد کار خودش را به رسمیت می‌شناسد. پس ما هم انگیزه تعریف¬شده داریم هم نوع مالکیت و برای تعریف نظام اقتصادی همین دو مورد کافی است.
البته شاید کسانی که در موضوع سلسله ساختارها و نظام‌ها مطالعه کافی ندارند ‌بگویند این مجموعه قوانین ویژگی نظام اقتصادی را ندارد.
مهمترین آموزه اقتصادی جمهوری اسلامی برپایی عدالت اقتصادی است و تمامی نیروها باید به¬کار گرفته شوند تا عدالت اقتصادی محقق شود. به نظر می‌رسد ما در این مورد حرف زیاد داریم ولی نمی‌توانیم به آنها عمل کنیم و بسیاری از صاحبنظران و مسؤولان اقتصادی بیشتر متکی به تئوری‌های چپ و راست اقتصادی بوده‌اند. نظر شما چیست؟
چپ و راستی که در مملکت مطرح است، بیشتر چپ و راست سلیقه‌ای در عرصه‌های‌ سیاست و فرهنگ است. در واقع بین چپ و راست رایج در سیاست ایران به لحاظ اقتصادی هیچ تفاوتی نمی‌بینید و همه به دنبال سرمایه‌داری هستند. یک وقتی در مجلس سوم تفاوت‌هایی بود ولی از مجلس چهارم به بعد و دولت‌هایی که تشکیل شد، هیچ تفاوتی به لحاظ اقتصادی با هم نداشتند و در واقع ما تئوریسین چپ و راست به آن معنا که شما گفتید نداریم. بنابراین ما از این حیث مشکل نداریم. عرض من این است ما باید روی قانونی که مردم به آن رأی داده‌اند و افراد صاحب‌منصب نمی‌توانند بگویند به نظر من اجرا شود یا اجرا نشود، وفاق کنیم. حال بگذریم از اختلاف نظرهایی که در این زمینه پیش می‌آید و نیازمند مباحثه است و اگر این مباحثات به جایی رسید که این موارد اصلاح و بعد از تصویب اجرا می¬شود. برنامه سوم توسعه را مجلس پنجم تصویب کرد و دولت آقای خاتمی به اجرا درآورد و برنامه چهارم توسعه را مجلس ششم و دولت آقای خاتمی تصویب کرد و آقای احمدی‌نژاد در حال اجرای آن است. برنامه دولت‌ها زیاد با هم اختلاف ندارد و ناظر بر برنامه مشخصی نیست. اما در مورد عدالت، قانون اساسی شاخصه‌هایی برای عدالت معرفی کرده است. به اعتقاد من فراهم کردن زمینه‌های آموزش، بهداشت و درمان - شامل تغذیه مادران در دوران بارداری و تغذیه نوزادان - و ایجاد زمینه اشتغال برپایه قانون اساسی از شاخصه‌های عدالت اجتماعی است.
همچنین نباید استعداد افراد به دلیل فقر سرکوب شود یا کسی به خاطر این که نمی‌تواند موارد بهداشتی را رعایت کند مریض شود و یا دسترسی به پزشک نداشته باشد. دولت با در نظر گرفتن این موارد لازم نیست به دنبال چیز دیگری بگردد. اینها همه در اصول قانون اساسی هست. البته نباید ساده‌اندیشی کرد. وقتی می‌گوییم آموزش از ارکان عدالت است به این معنی نباید باشد که بگوییم همه بیایند دیپلم و لیسانس بگیرند و این همه دانشگاه داشته باشیم و ندانیم پول‌هایمان را خرج تربیت چه نیروهایی می‌کنیم و بیشتر به بیکاری فارغ‌التحصیلان دامن بزنیم؛ آموزش در کشور باید متناسب با نیازهای توسعه انقلاب اسلامی باشد. دولت باید بداند که چهار سال آینده شرایط اقتصادی به چه صورت است و چه رشته‌هایی نیاز دارد و دانشجو را بر این اساس تربیت کند. دولت موظف است زمینه‌های اجرای عدالت در جامعه را محقق کند.
در حال حاضر چون برنامه‌ریزی‌های آموزشی غلط است و سوء تخصیص منابع داریم، پول خرج می‌کنیم اما بهره‌وری کافی نداریم اما در صورتی که تأمین عمده منابع مورد نیاز برای این موارد به عهده دولت باشد و برای افراد فرصت‌های حضور در عرصه اقتصادی به طور یکسان فراهم شود؛ اگر به این اقتصاد دولتی هم بگویند عیب ندارد؛ ما نباید از الفاظ بترسیم. باید فرصت¬های یکسان در آموزش و درمان و تغذیه و اشتغال برای مردم فراهم کند. دولت باید مرزها را مشخص کند. وظیفه دولت ایجاد زیربناهای اقتصادی در کشور است.
وقتی بخواهیم اقتصاد نشأت گرفته از اسلام را اجرا کنیم با دیگر کشورها دچار چالش نمی‌شویم، به عنوان مثال در مورد سود بانکی و دیگر موارد؟
چرا به چالش بیفتیم؟ چالش ما با دنیای بیرون وقتی است که تولید نکنیم؛ اگر تولید کردیم و نیروی انسانی هدفمند تربیت شد و با تولید تورم نداشتیم، می‌توانیم با دنیای بیرون رقابت کنیم. در طراحی یک نظام مانند نظام قانون اساسی ممکن است مشکلات بسیار کوچکی داشته باشد که راه‌حل دارد مثلا حذف ربا از سیستم بانکی؛ مسلمانان در بین خودشان ربا را حرام می¬دانند ولی در ارتباط با کشورهای غیرمسلمان قوانینی را وضع کرده اند. الان در مناطق آزاد ایران با خارجی‌ها کار می‌کنیم و مشکلی نداریم و مجلس تصویب کرده است که بهره در مناطق آزاد تجاری ایران مشکلی ندارد.
مگر قرار است ما در مملکت خودمان سود ندهیم؟ اگر صحبت بهره است می‌گوییم در نظام بانکی ما بهره نباید باشد. این را که ما نمی‌گوییم؛ اسلام می‌گوید. اگر قرار است قوانین اسلام رعایت نشود چه لزومی دارد ما در حاکمیت باشیم؟ فرض ما بر این است که ما آمده ایم اسلام را اجرا کنیم، مردم هم مسلمان هستند و می‌توان با آنها صحبت کرد که بهره حرام است و به تعبیر قرآن بهره پول جنگ با خدا و پیغمبر خداست و در روایت شدیدتر از این هم آمده ولی اینجا بحث سود است و ما می‌گوییم ما پول شما را در فعالیت‌های اقتصادی به کار می‌اندازیم و برای این کار هم سود می‌دهیم هم شما را در ساخت و مشارکت در فعالیت کارخانه سهیم می‌کنیم. اگر شما فکر می‌کنید روش اقتصادی اسلام انگیزه پس‌انداز را از بین می‌برد، دلایل فراوانی برای رد آن وجود دارد. نه تنها انگیزه پس‌انداز را از بین نمی‌برد بلکه بانکداری اسلامی آن‌قدر کارایی دارد که در کشورهایی مانند امریکا مقالاتی نوشته شده است که بانکداری بدون ربا ریسک ورشکستگی بانکداری خصوصی را کم می‌کند و این نوع بانکداری بر بانکداری ربایی ارجحیت دارد.
من معتقدم منشأ گرفتاری‌ها و مشکلات اقتصاد ایران این است که احکام اسلام را رعایت نمی‌کنیم چون آلوده به ربا هستیم. در وسائل‌الشیعه جلد دوازدهم از قول معصوم(ع) آمده است جامعه‌ رباخوار هلاک می‌شود. ما در جامعه‌ای هستیم که در آن ربا وجود دارد. هلاکت فقط این نیست که خانه‌ها خراب شود؛ این وضعی که ما داریم مانند هلاکت است. من تردیدی ندارم که اگر اندیشه‌های دین درست و کامل رعایت شود، کارآمدی را افزایش می¬دهد و از روش‌های عقلانی که بشر کشف کرده، کمتر نیست.
برنامه‌های اقتصادی کدام¬یک از دولت‌هایی که در کشور بر سر کار آمدند به شاخصه‌های که مطرح کردید نزدیک است؟
همه دولت‌های جمهوری اسلامی چه تحت عنوان عدالت و چه تحت عنوان غیرعدالت به فراهم کردن فرصت‌های یکسان و مطابق با شاخصه‌هایی که مطرح کردم اهتمام کرده‌اند، یعنی همه دولت‌ها در جهت کاهش بی‌سوادی و گسترش آموزش عالی و توسعه بهداشت و درمان در اقصا نقاط کشور حرکت کرده¬اند و هم‌اکنون به لحاظ بهداشتی ما یکی از پیشرفته‌ترین کشورها هستیم. حتی آنهایی که به درمان بی‌توجهی کردند اعتبارات درمانی دولت خود را کم نکردند، همچنین زمینه‌سازی برای اشتغال از اولویت تمام دولت‌ها بوده و می‌توان گفت همه اینها از شاخصه‌های عدالت است و دولت‌ها تقریبا در این مسیر گام برداشته اند، اما مشکل اینجاست که برنامه‌های دولت‌ها سیستمی نبود و پول‌هایی که برای گسترش عدالت در نظر گرفتیم، به ‌نحوی خرج کردیم که بهره‌وری لازم از آن حاصل نشد یعنی مثلا ما آموزش و برنامه‌ریزی نیروی انسانی را مستقل از بازار کار کشور پیش بردیم. یعنی در وزارت فرهنگ و آموزش عالی و در وزارت درمان یک شورایی تصمیم می‌گیرد که فلان رشته در فلان دانشگاه در فلان مقطع گشایش یابد بدون توجه به بررسی شود تربیت این دانشجویان قرار است نیاز کدام بخش از کشور را برآورده کند.
به نظر می‌رسد گاهی مسؤولان اقتصادی کشور نمی‌دانند یا اعتقادی به تلقی‌های اقتصادی اسلام ندارند و می‌گویند چنین چیزی وجود ندارد.
من این حرف را قبول ندارم و معتقدم بسیاری به دلیل ناآشنایی با اقتصاد دین، این حرف را می‌زنند و یا از قانون اساسی خبر ندارند. قانون اساسی در اختیار همه هست. ما آن چیزی را می¬خواهیم که در قانون اساسی به لحاظ اقتصادی وجود دارد؛ این واضح است. اگر انتقادی هست با مباحثه آن را حل می‌کنیم. البته در بحث اقتصاد اسلام بسیار فراتر از آن چیزی که در قانون اساسی هست ادبیات تولید شده و در حال تولید است و تازه کم هم داریم. کسانی که صحبت‌هایی می‌کنند هدف‌هایی دارند و این افراد دو دسته‌اند یا واقعا نمی‌دانند که چه وجود دارد و چون نمی‌دانند می‌گویند نداریم اما بعضی‌ها می‌گویند جز پارادایم نئوکلاسیک حاکم بر اقتصاد غرب، هیچ پارادایم دیگری را قبول نداریم و چون شاخص آنها آن پارادیم است هر چیزی غیر از آن را رد می‌کنند. بنده خودم مجموعه مقالاتی درباره اقتصاد عدالت محور زیر چاپ دارم و همه آن هم ایجابی است و در روزنامه‌های کثیرالانتشار هم چاپ شده؛ دریغ از چند نقد موثر.
یعنی قانون اساسی به درستی اجرا نشده است؟
بله، قانون اساسی در این مملکت اجرا نشده است و ما در این نتایج اصولی را محاکمه می‌کنیم که هیچ وقت آنها را اجرا نکرده ایم. شما برای اصل 44 قانون اساسی تا به حال قانون نوشته‌اید؟ اصل 44 در سطر آخر می‌گوید: اصول ضوابط و تخصیص آن را قانون تعیین می‌کند. آیا در این سال¬ها برای آن قانون نوشته شده است؟
چطور شرایط اقتصادی کشور را به اصل 44 نسبت می‌دهیم در حالی که اصلا اجرا نشده است؟
همین موضوع تعاونی‌ها که در اصل 44 آمده است و بسیار مورد بی اعتنایی قرار گرفته؛ خوب تعاونی‌ها از اجزای اصل 44 است، وقتی اجرا نشده، شما چگونه خرابی آن را به اصل 44 مربوط می¬دانید؟
ما در دهه سوم انقلاب هستیم و نمی‌شود تمام مشکلات را از عدم اجرای قانون اساسی بدانیم و بگوییم قانون اجرا نشده است، از طرفی بسیاری از کشورها که با ما شروع کردند خیلی از ما جلوترند، به نظر می‌رسد باید کمی آسیب‌شناسی کنیم و نمی‌توانیم از کنار این مسائل راحت بگذریم.
من همیشه از منتقدان روش‌های اقتصادی دولت‌ها هستم. من وضع موجود را تأیید نمی‌کنم؛ می‌گویم اگر ما در این 30 سال با این قانون اساسی به جایی نرسیدیم به این دلیل بوده است که آن را اجرا نکرده ایم و اگر بخواهیم به حرف شما برگردیم که کشورهای دیگر پیشرفت کردند و اگر از این امامزاده معجزه‌ای برمی‌آمد تا حالا برآمده بود، باید گفت وقتی ما سوء‌مدیریت داشته و قانون را به خوبی اجرا نکرده ایم؛

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  22  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ارتباط قانون اساسی با بانکداری