این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 82 صفحه می باشد.
فهرست
فصل اول: طرح تحقیق
۱- مقدمه
۲- اهمیت و ضرورت
۳- پیشینه ی تحقیق
۴- اهداف تحقیق
۵- روش تحقیق
۶- محدودیت های تحقیق و پیشنهادات
۷- معانی لغوی واژه ها
فصل دوم: یافته های تحقیق
بخش اول: اخلاق فردی
مقدمه
۱- عبادت
۲- سخاوت
۳- زهد و پرهیزگاری
۴- ادب
۵- صبر و استقامت
بخش دوم: اخلاق سیاسی
مقدمه
۱- مسئولیت پذیری
۲- رعایت امانت
۳- التزام به تعهدات
۴- برخوردهای مودبانه با دستگاه حاکم
الف- عمل به سیره ی پیامبر اکرم
ب- موعظه
۱- رهنمودهای اخلاقی امام به مامون
۲- رهنمودهای اخلاقی امام به شیعیان
۳- احقاق حقانیت امور در حوزه ی سیاسی
بخش سوم: اخلاق خانوادگی
مقدمه
۱- محبت و مهرورزی با اعضای خانواده
۲- محبت به خدمتکاران و غلامان
۳- تامین مخارج زندگی
بخش چهارم: اخلاق مردمی
مقدمه
۱- حسن خلق نسبت به دیگران
۲- همدلی امام (ع) با توده ی مردم
الف- ناکامی مامون در سیاست های عوام فریبانه
ب- تلاش امام (ع) در جهت اعتلای اسلام
فصل سوم:
جمع بندی و نتیجه گیری
فهرست منابع و مآخذ
مقدمه
از مهمترین مسائلی که در علومی چون علم جامعه شناسی ،روان شناسی، و… به آن پرداخته می شود این است که انسان از منظر شخصیتی و بعد اخلاق فردی او مورد بررسی قرار گیرد. ویژگی های متعدد اخلاقی که در یک فرد مشاهده می شود اعم از طرز خوردن و خوابیدن، شیوه ی گفتار و کردار او و اعمال او… در جنبه های مختلف زندگی اش از دیدگاه دیگران مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت. حال مشاهده ی اینگونه رفتارها در اشخاص بزرگ، تاثیرگذاری بزرگتری را به دنبال خواهد داشت. پس قاعدتاً در انسانهای بزرگ همیشه رفتارهایی سر می زند که مورد تایید اطرافیان و آیندگان باشد.از جمله انسانهای بزرگ تاریخ اسلام که اخلاق و کردار فردی او همیشه مورد تحسین همگان بوده است امام رضا (ع) است. ایشان در بعد اخلاقیات فردی خویش در ابعاد مختلفی چون عبادت، سخاوت، زهد وپرهیزگاری ،ادب و صبر و استقامت و.. نمونه سرلوحه ی تمام شیعیان جهان اسلام هستند که در این بخش به شرح عناوین ذکر شده پرداخته خواهد شد.
۱- عبادت
«عبادت از ریشه ی عَبَدَ یعنی اظهار فروتنی و طاعت و فرمانبرداری. واژه ی عباده از عبودیّه بلیغ تر است زیرا عبادت نهایت فروتنی و طاعت است.»[۱]
حال این نوع ستایش و خضوع در برابر هر فردی که موقعیت بالاتر از انسان را دارد چه خضوع برده در برابر مولایش چه خضوع محتاج در برابر فرد غنی و بی نیاز و چه خضوع بنده در برابر خدا همه و همه نوعی عبادت است.
عبادت در اسلام نوعی از خضوع و خشوع و نهایت اطمینان قلبی نسبت به معبود ازلی است این نوع عبادت ریشه در فطرت آدمی دارد و مسئله ای انکار ناشدنی است.
«عبادت خداوند به ۳ وجه صورت می گیرد:
۱- خوف ۲- رجاء ۳- حب
۱- خوف: بعضی از مردم به خاطر ترس از عذاب الهی ،تهدید و وعیدهای الهی است که به عبادت خدا می پردازند.
۲- رجاء: عده ای هم به خاطر رسیدن به نعمت ها و کرامات و دریافت ثواب و درجاتی که خداوند نوید آن را داده است به تقوا و التزام اعمال صالح می پردازند.
۳- حب: اما بهترین نوع عبادت که بیشتر مخصوص طبقه ی علمای اسلام است خداوند را نه از ترس از عبادت و از روی طمع به ثواب بلکه او را عبادت می کنند چون خداوند است که تنها سزاوار عبادت است و اوست که مالک سود و اراده ی انسان و بلکه لایق تمامی صفات و اسماء حسنی است لذا محبت خدا چنان در دلهایشان جای گیر شده است که فقط او را غایت و نتیجه ی همه ی امور می دانند و رضای او را مد نظر قرار می دهند»[۲]. این بهترین و شایسته ترین نوع عبادت است که همان طور که گفته شد ائمه ی معصومین و علمای اسلام بیش از دیگران متصف به این صفت هستند.
امام رضا(ع) نیز همان طور که ازنام مبارک ایشان پیدا است که تنها رضای الهی را در تمامی کارهایشان مدنظر قرار داشتند در مسئله ی عبادات خویش نیز از ویژگی ها و مزایای منحصر به فردی برخوردار بودند. «ابراهیم بن عباس می گوید: حضرت رضا (ع) شب ها کمتر به خواب می رفت و بسیاری از شب ها را بیدار بود. بعضی از شب ها را که از اول شب تا صبح بیدار می ماند و روزه زیادی می گرفت و روزه داشتن ۳ روز در هر ماهی را هرگز ترک نمی کرد و می فرمود: هرکس ۳ روز از هر ماه را روزه بگیرد مثل این است که همه ی عمرش را روزه گرفته باشد».[۳] فلسفه ی وجودی اقامه ی نماز در اوقات خویش و سربه بالین تراب گذاشتن در چنین انسانهایی به این دلیل بوده است که آن را وسیله ی تقرب به سوی خداوند متعال و عامل پاک شدن از تکبر و خود بزرگ بینی است. به همین دلیل امام رضا (ع) «بسیار کم خواب و شب زنده دار[۴] بود» تا از این طریق زمینه های عبودیت حقیقی را با تهجدهای شبانه ی خویش به دست آورد.
عشق به عبادت و پرستش خداوند متعال از جمله اموری است که در نهاد و قلب همه ی انسانهای عاشق وجود دارد و از طریق این عشق الهی است که آنها را به آرامش و طمانینه نائل می شوند. اصولاً اولیاء الهی نه تنها در عصر نبوت و امامت خود به این فضیلت بزرگ اخلاقی آراسته بودند بلکه قبل از رسیدن به این مقام بزرگ الهی تشنه ی چنین حقیقتی بودند. البته در مورد برخی از امامان شیعه مثل امام رضا (ع) نقل شده است که حتی در شکم مادر خود نیز به تسبیح و تقدیس خداوند مشغول بوده و در هنگام تولد نیز با بلند کردن دستهای کوچک خود به سمت معبود خویش به راز و نیاز مشغول شد. آن چنان که این حقیقت بزرگ نیز از ناحیه ی مادر ایشان نیز اینگونه روایت شده است که فرمودند: «هنگامی که فرزند بزرگوار خود رضا(ع) را حامله شدم هیچ بار سنگینی در خود احساس نکردم و هنگامی که به خواب رفتم صدای تسبیح و تمجید حق تعالی از شکم خود می شنیدم و هنگامی که فرزند بزرگوار خود را به دنیا آوردم دیدم که او دستهای خود را بر زمین گذاشت و سر مطهرش را روبه سوی آسمان بلند کرده و لب های مطهرش حرکت می کرد و سخنی می گفت که نفهمیدم و در آن ساعت امام موسی (ع) نزد من آمد و مرا گفت: گوارا باد تو را ای نجمه بر این فرزند و او را در جامه ای سپید پیچید و امام موسی (ع) در گوش راستش نماز خواند و در گوش چپش اقامت و آب رات طلبید و کامش را با آن برداشت و او را به من داد و فرمود که او حجت خدا بعد از من است».[۵]
به راستی این چنین خضوع در برابر یکتا معبود آفرینش و سر تسلیم در برابر او فرود آوردن، شایسته ی چنین انسانهای والامقام است.
آن چنان که این امام همام در عین دارا بودن از صفات نیک و بارزی که دارد اما در برابر معبود خویش سر به سجده می گذارد و اقرار به ناتوانی خود در برابر قدرت بی همتای او می کند و تنها او را شایسته ی تمجید و برتری از همه ی کائنات می داند. این اطمینان قلبی که از این طریق با یاد و نام خداوند حاصل می شود نکته ی بسیار با اهمیتی است که ائمه ی معصومین بالاخص امام رضا (ع) با مد نظر قرار دادن این مهم در زندگی شان آن را سرلوحه ی زندگی همه ی مسلمین قرار داده اند خداوند متعال می فرماید: «الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر اله تطمئن القلوب»[۶].
آنها کسانی هستند که ایمان آورده و دل هایشان به یاد خدا آرامش می گیرد. آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرامش پیدا می کند.
(همان کسانی که که پس از بازگشت از بیراهه و گناه به یکتایی خدا و صفات ویژه ی او ایمان آورده و رسالت و دعوت پروردگارش را با جان و دل می پذیرند و به کتاب خدا ایمان آورده دل هایشان به یاد خدا به ساحل آرامش می رسد و آرامش می یابد)[۷].
اطمینان و سکینه ای که خداوند از آن یاد می کند به هیچ وجه قابل مقایسه با آرامش های کاذب مادی دیگر نیست بلکه آرامش حقیقی است که سعادت اخروی را به دنبال دارد. و کسانی را که خداوند به عنوان الگو برای ما برگزیده است تا منش اخلاقی و رفتاری آنها را سرلوحه ی زندگی مان قرار دهیم برگزیدگان الهی هستند که همواره خط و مشی آنها در حیات مسلمین موثر بوده است. آن چنان که امام علی (ع) در فضیلت طاعت و بندگی فرموده اند: «ان اولی الناس بالانبیاء اعملمهم بما جاوا به»[۸]. شایسته تر و نزدیکترین مردم به پیغمبران داناترین ایشانند به آنچه را که آنان از جانب حق تعالی آورده اند. زیرا شایستگی و نزدیکی به پیغمبران به اثر طاعت و بندگی است و طاعت و بندگی به اثر دانستن احکام است که ایشان از جانب خدا آورده اند.
بنابراین بهترین عبادت و پرستش ،تسبیح و تقدیس تنها معبود یگانه است که از این ره آورد می توان به آرامش حقیقی و ابدی دست یافت. از این رو پیامبر گرامی اسلام بهترین یاور و مونس انسان را در تمامی مراحل زندگی او خداوند و ذکر او می دانند و می فرمایند: «اذکر اله فانه عون لک علی ما تطلب».[۹] همواره خدا را یاد کن که او در آنچه می جویی یار و یاورت خواهد بود.
امید است که روزی انسانهایی که غوطه ور در عشق های کاذب و ستایش معشوقه های دنیایی اند به این درجه از باور و یقین برسند که تنها کسی شایسته ی تقدیس و پرستش است که برتر و نزدیکتر از هرکس به آدمی است و اوست که ذات پاک خویش را در فطرت انسان نهاد تا او قادر باشد در تمامی لحظات عمرش حتی زمانی که به اوج ناباوری از بی مهری روزگار پی می برد تنها و تنها به او بیندیشد و رو به سوی او کند و به ریسمان محبت الهی چنگ زند.
۲- سخاوت
«سخاوت از سخا گرفته شده و سخا النار و یسخوها یعنی اینکه اگر خاکستر آتش را از آتش پاک کنیم بهتر می سوزد و روشنائی اش بیشتر می شود. بنابراین تعریف سخاوت که از همین ریشه است موجب روشنایی و گرم کردن خانواده های بینوایان می شود»[۱۰].
حضرت علی (ع) در بیان سخاوت می فرماید: «الجود الذی یستطاع ان یتناول به کل احد هو ان ینوی الخیر لکل احد»[۱۱]. جود و بخشش آن است که همه ی مردم بتوانند از آن بهره مند شوند و آن بدین معنی است که: بخشنده و جوانمرد برای همگان نیت خیر داشته باشد.
بنابراین سخاوت یعنی اینکه انسان از تمامی امکاناتی که دارد به تنهایی استفاده نکند بلکه دیگران را نیز در آن سهیم بدارد. این صفت نیک و حسنه در بسیاری از آیات و روایات دینی آمده است و به آن تاکید بسیار شده است و از جمله ی آثار نیکویی این فضیلت حسنه این است که خداوند به هر سخاوت نیک مومنی، پاداشی مضاعف به او می دهد.
«من ذاالذی یقرض اله قرضا حسنا فیا ضعفه له و له اجر کریم».[۱۲]
کیست که از طریق انفاق به دیگران به خداوند وام نیکو دهد و خداوند در عوض مال او را چند برابر افزونی بخشد و نیز برای او پاداش الهی سخاوتمندانه ای خواهد بود.
(خداوند به هیچ یک از بندگان خود نیازمند نیست و ما اگر مالک چیزی هم هستیم این همه از فضل اوست که به ما رسیده و دعوت او از ما برای انفاق به نفع خود ماست که با انفاق در راه او نفس های خود را پاکیزه می سازیم و در آخرت مزد و پاداش بزرگ می بریم. هم چنین او از ما نمی خواهد که تمام اموال خود را در راه او هزینه کنیم بلکه فقط پاره ای از آن را می خواهد واژه ی قرض به معنی جدا کردن و بریدن (جزئی از کل) است)[۱۳].
پس انسان سخاوتمند می داند که در ازای انفاقات خویش به دیگران چه مادی و چه معنوی نه تنها چیزی از او و یا دارایی او کم نشده است بلکه خداوند متعال طبق پاداشی که برای این دسته از مردم قرار می دهد افزون تر از مقدار بخشش آنها خواهد بود. سخاوت را می توان از دو دیدگاه بررسی نمود:
الف: سخاوت مادی ب: سخاوت معنوی
الف- سخاوت مادی:
این سنت بزرگ و پسندیده در سیره ی معصومین و از جمله آنها امام رضا (ع) بسیار دیده می شود. مزین بودن ایشان به این صفت ارزنده و نیک برگرفته از ایمان و مبدا خیر بر مبنای فضل خداوند درباره ی ایشان سرچشمه می گیرد.
ملتزم شدن به این امر نیکو نه تنها برای ایشان بلکه برای اطرافیانشان نیز مهم بوده است و آنها را سفارش به بذل و بخشش به دیگران کرده اند. آن چنان که امام جواد (ع) به فرزند بزرگوار ایشان به این امر مهم سفارش شده اند تا مردم از وجود مبارک ایشان ر جهت سخاوت های مالی و غیر مالی بهره مند شوند.« بزنطی نامه ای را روایت می کند که امام علی (ع) برای فرزندش جواد (ع) فرستاده و از آن روح سخا و بخشش و نیکوکاری که در نفوس اهل بیت (ع) راسخ و ریشه دار است را برای ما مجسم می سازد. او می گوید: نام ابوالحسن الرضا (ع) را به ابی جعفر جواد (ع) که بدین شرح بود خواندم .ای ابا جعفر به من رسید که هنگامی که سوار می شوی غلامان تو را از باب صغیر بیرون می برند و این از بخل آنهاست تا خیری از تو به کسی نرسد. به حقی که به تو دارم از تو می خواهم که ورود و خروج تو جز از باب کبیر نباشد و زمانی که سوار می شوی با خود دینار و درهمی بردار باید هرکسی از تو طلب کند به او بدهی و اگر کسی از عموهایت درخواست احسان کند به او کمتر از ۵۰ دینار مده و بیش از آن را مختاری. خواستار آنم که خدا مرتبه ی تو را بلند گرداند پس بخشش کن و به یاری خود ازر تنگدستی بیمناک مباش».[۱۴]
از نکات اخلاقی مهم در سیره ی اخلاقی امام رضا (ع) این بوده است که همیشه از باب احسان و سخاوت خویش بهترین و مطلوبترین امر نیک و پسندیده را برای دیگران ترجیح می داند. بنابراین هیچ انسان نیازمندی نبوده که به ایشان مراجعه کند و از دریای بیکران رحمت و بخشش این امام عالی مقام بهره مند شود. چراکه در مراجعه به امام (ع) نه تنها نیازش مرتفع می شد بلکه مازاد بر نیازش به او کمک و احسان می نمودند تا بتوانند در بقیه ی اموراتش نیز استفاده کند.«غفاری گفته مردی به نام و نشان از خانواده ی ابورافع مولای رسول خدا طلبی از من داشت و اصرار زیاد می کرد به زودی بدهی او را بپردازم و از آن جا که خود را در دست او ناتوان دیدم نماز صبح را در مسجد رسول خدا به جای آورده بلادرنگ حضور امام رضا (ع) شرفیاب شدم و تصادفاً آن روز هم ماه رمضان بود نزد حضرت رفتم و به ایشان عرض کردم فدای شما. فلان مولای شما طلبی از من داد و مرا رسوا ساخته است تا بدهی اش را بدهم ولی در وسع مالی من نیست خدمت جنابعالی رسیدم تا مرا از آسیب او حفظ نمائید و کمک مالی ام نمایید. حضرت دستور دادند تا در عریض بمانم تا زمانیکه حضرت خود مراجعت نموده و نیازم را مرتفع سازند. به هنگام افطار مرا فرا خواند و به من فرمودند که گمان دارم هنوز افطار نکرده . گفتم آری. سپس مرا امر کردند که برایم غذا آوردند. پس از افطار فرمودند که فرش را بالا بزن و هرچه قدر که می خواهی بردار در آن جا دینارهای چندی دیدم. برداشتم و رفتم. البته حضرت امر کرده بودند که چند تن از غلامانشان مرا تا خانه ام مشایعت کنند تا کسی قصد سرقت و دستبرد به من را نداشته باشد. هنگامی که به منزل رسیدم دینارها را شمردم. آنها ۴۸ دینار بود در حالی که نیاز من فقط ۲۸ دینار بود. در بین دینارها ،دینار درخشنده ای بود که بر روی آن نوشته بود فلانی از تو ۲۸ دینار طلب داشت و اینکه طلب او را بپردازد و مابقی را صرف امورات دیگر خویش کن. سوگند به خدا که من مقدار بدهکاری خویش را با آن حضرت به طور قطع نگفته و معلوم نکرده بودم».[۱۵]
این چنین بذل و انفاق به یک فرد مستمند به طوری که او را شرمنده ی مولایش نسازد و برآورده ساختن نیاز یک فرد تا حد بیش از نیاز او و به دست آوردن آبرو و اعتبار اجتماعی اش درس اخلاقی بزرگ دیگری را به همراه دارد و اینکه هرچقدر این لطف و احسان پنهانی تر صورت گیرد مزایای اخلاقی و اخروی بسیاری را نیز برای فرد بخشنده به همراه خواهد داشت. زیرا که در سایه ی چنین صفاتی است که صفات رذیله ی عجب و غرور و تکبر در داشتن اموال و دارائی های آدمی از بین می رود و انسان باحس بذل و بخشش امکانات خویش به هم نوعش بالاخص انسان نیازمند از شادی و فرح خاصی برخوردار می شود که قاعدتاً این احسان درونی دست مایه ی لطف و احسان و بلکه بالاتر اطمینان و باور قلبی نسبت به کاری است که منشا از ذات یگانه ی خداوند است.
«از طرف دیگر باید جنبه های روحی انفاق و سخاوت رعایت شود و در غیر این صورت زیان یک عمل از فایده اش بیشتر است. جنبه های روحی در فرد انفاق کننده که باید رعایت شود این است که کمک و دستگیری او نباید به صورتی درآید که شخصیت روحی طرف مقابل را خرد کند».[۱۶]
بنابراین سخاوت های مالی انسان هرچه قدر که پنهانی تر صورت گیرد آثار فردی و اجتماعی زیادتری را در پی خواهد داشت. زیرا که اولاً برای شخص بخشنده کبر و غرور نمی آورد. ثانیاً فرد نیازمند نیز شرمنده ی این بذل و بخشش نخواهد بود. قرآن کریم نیز در همین رابطه می فرماید:«ان تبدوا الصدقات فنعماهی و ان تخفوها و توتوها الفقراء فهو خیر لکم و یکفر عنکم من سیاتکم و الله بما تعملون خبیر»[۱۷]. اگر به مستحقان انفاق صدقات آشکار کنید کاری نیکوست ولی اگر در پنهانی به فقیران (آبرومند) رسانید نیکوتر است و خدا به پاداش آن گناهان شما را مستور دارد و خدا از آشکار و نهان شما آگاه است.
در نتیجه ی این تقابل دوستانه حس مودت و انسان دوستی در جامعه نیز زیاد خواهد شد.
پایان نامه بررسی سیره اخلاقی امام رضا (ع)