لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 26
زکات
زکات گندم و جو و خرما و کشمش وقتى واجب مىشود که به مقدار نصاب برسند و نصاب آنها من تبریز و مثقال کم است که ٢٠٧/٨٤٧ کیلوگرم مىشود.
اگر پیش از دادن زکات از انگور بعد از کشمش شدن و خرما بعد از تمر شدن و جو و گندم بعد از صدق اسم - که زکات آنها واجب شده - خود و عیالاتش بخورند یا مثلا به فقیر بدهد، باید زکات مقدارى را که مصرف کرده بدهد.
اگر بعد از آن که زکات گندم و جو و خرما و انگور واجب شد مالک آن بمیرد، باید مقدار زکات را از مال او بدهند ولى اگر پیش از واجب شدن زکات بمیرد، هر یک از ورثه که سهم او به اندازه نصاب است باید زکات سهم خود را بدهد.
کسى که از طرف حاکم شرع مامور جمع آورى زکات است موقع خرمن که گندم و جو را از کاه جدا مىکنند و بعد از خشک شدن خرما و انگور مىتواند زکات را مطالبه کند و اگر مالک ندهد و چیزى که زکات آن واجب شده از بین برود باید عوض آن را بدهد.
اگر بعد از مالک شدن درختخرما و انگور یا زراعت گندم و جو زکات آنها واجب شود، باید زکات آن را بدهد.
اگر بعد از آن که زکات گندم و جو و خرما و انگور واجب شد زراعت و درخت را بفروشد، باید زکات آنها را بدهد.
اگر انسان گندم یا جو یا خرما یا انگور را بخرد و بداند که فروشنده زکات آن را داده یا شک کند که داده یا نه، چیزى بر او واجب نیست و اگر بداند که زکات آن را نداده چنانچه حاکم شرع معامله مقدارى را که باید از بابت زکات داده شود اجازه ندهد معامله آن مقدار باطل است و حاکم شرع مىتواند مقدار زکات را از خریدار بگیرد و اگر معامله مقدار زکات را اجازه دهد معامله صحیح است و خریدار باید قیمت آن مقدار را به حاکم شرع بدهد و در صورتى که قیمت آن مقدار را به فروشنده داده باشد مىتواند از او پس بگیرد.
اگر وزن گندم و جو و خرما و کشمش موقعى که تر است به ٢٨٨ من و ٤٥ مثقال کم برسد و بعد از خشک شدن کمتر از این مقدار شود، زکات آن واجب نیست.
اگر گندم و جو و خرما را پیش از خشک شدن مصرف کند اگر چه خشک آنها به اندازه نصاب باشد زکات آنها واجب نیست ولى اگر احتیاطا زکات آنها را بدهد خیلى پسندیده است.
خرمایى که تازه آن را مىخورند و اگر بماند خیلى کم مىشود چنانچه مقدارى باشد که خشک آن به ٢٨٨ من و ٤٥ مثقال کم برسد، زکات آن واجب است.
گندم و جو و خرما و کشمشى که زکات آنها را داده، اگر چند سال هم نزد او بماند، زکات ندارد.
اگر گندم و جو و خرما و انگور هم از آب باران مشروب شود، و هم از آب دلو و مانند آن استفاده کند، چنانچه طورى باشد که بگویند با دلو آبیارى شده نه باران، زکات آن بیستیک است، واگر بگویند یا آب باران آبیارى شده،زکات آن ده یک است.
اگر گندم و جو و خرما و انگور هم از آب باران مشروب شود و هم از آب دلو و مانند آن استفاده کند، چنانچه طورى باشد که بگویند آبیارى با دلو و مانند آن غلبه داشته زکات آن بیستیک است، و اگر بگویند آبیارى با آب نهر و باران غلبه داشته زکات آن ده یک است بلکه اگر نگویند آب باران و نهر غلبه داشته ولى آبیارى با آب باران و نهر بیشتر از آب دلو و مانند آن باشد بنابر احتیاط زکات آن ده یک مىباشد.
اگر شک کند که آبیارى با آب باران شده یا آبیارى به دلو،بیستیک بر او واجب مىشود.
اگر گندم و جو و خرما و انگور با آب باران و نهر مشروب شود و به آب دلو و مانند آن محتاج نباشد، ولى با آب دلو هم آبیارى شود و آب دلو به زیاد شدن محصول کمک نکند، زکات آن ده یک است و اگر با دلو و مانند آن آبیارى شود و به آب نهر و باران محتاج نباشد، ولى با آب نهر و باران هم مشروب شود و آنها به زیاد شدن محصول کمک نکنند زکات آن بیستیک است.
اگر زراعتى را با دلو و مانند آن آبیارى کنند، و در زمینى که پهلوى آن است زراعتى کنند که از رطوبت آن زمین استفاده نماید و محتاج به آبیارى نشود زکات زراعتى که با دلو آبیارى شده بیستیک و زکات زراعتى که پهلوى آن است ده یک مىباشد.
مخارجى را که براى گندم و جو و خرما و انگور کرده استحتى مقدارى از قیمت اسباب و لباس را که به واسطه زراعت کم شده مىتواند از حاصل کسر کند، و چنانچه پیش از کم کردن اینها به ٢٨٨ من و ٤٥ مثقال کم برسد، باید زکات باقى مانده آن را بدهد.
قیمت وقتى که تخم را براى زراعت پاشیده مىتواند، جزو مخارج حساب نماید.
اگر زمین و اسباب زراعتیا یکى از این دو، ملک خود او باشد،نباید کرایه آنها را جزء مخارج حساب کند و نیز براى کارهایى که خودش کرده یا دیگرى بىاجرت انجام داده چیزى از حاصل کسر نمىشود.
اگر درخت انگور یا خرما را بخرد قیمت آن جزء مخارج نیست، ولى اگر خرما یا انگور را پیش از چیدن بخرد، پولى را که براى آن داده جزء مخارج حساب مىشود.
اگر زمینى را بخرد و در آن زمین گندم یا جو بکارد پولى را که براى خرید زمین داده جزء مخارج حساب نمىشود ولى اگر زراعت را بخرد، پولى را که براى خرید آن داده مىتواند جزو مخارج حساب نماید و از حاصل کم کند اما باید قیمت کاهى را که از آن بدست مىآید، از پولى که براى خرید زراعت داده کسر نماید مثلا اگر زراعتى را پانصد تومان بخرد و قیمت کاه آن صد تومان باشد فقط چهارصد تومان آن را مىتواند جزو مخارج حساب نماید.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
تحقیق در مورد زکات