رمان "چشمهایش" علوی بر اساس زمان غیرخطی گسترش مییابد و ارتباط علی و معلولی بین وقایع با استفاده از عامل زمان برقرار میشود. بر هم خوردن توالی قراردادی زمان، باعث شده است این رمان شروعی از میانه داشته باشد. بازگشتهای مکرر به گذشته در خاطرات فرنگیس، زمانی غیرخطی و مدور در رمان ایجاد کرده است. هر حادثة این رمان، مانند حلقهای است که از یک نقطه شروع میشود (زمان حال و محیط مادی؛ اتاق فرنگیس) و پس از شرح ماجرا (بازگشت به گذشته) به همان نقطة آغاز (زمان حال) باز میگردد. به این ترتیب، نویسنده به نوعی از زمان داستانی سنتشکنی (عدول) میکند.
توجه به جزئیات زندگی باعث میشود تا در این رمان، شخصیت فرنگیس به فردیت و هویت خود دست یابد. این رمان با توجه به جزئیات زمان (زمان حسی ـ روانشناسی)، مکان (توصیفهایی از محل سکونت شخصیتها) و توصیف حالات درونی شخصیت فرنگیس (اجازه دادن به وی برای ذکر ذهنیت خود با تغییر زاویة دید و تکگویی درونی) و همچنین توصیف عنصر عشق و توجه به شخصیت زن رمان (فرنگیس) و ارزش شایسته و در خوری (مشورت با او در زندگی به عنوان یک زن ایرانی) که برای او قائل است، حس اعجاب خواننده را برمیانگیزاند. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل عناصر داستانی در این رمان است.
- مجتبی بزرگ علوی و دنیای داستاننویسی او 15
- 1. زندگی نامه. 15
- 1. آثار بزرگ علوی.. 18
- 2.1. داستان و رمان.. 19
- 2.1. ترجمه. 19
- 2.1. گزیدة آثار پراکنده و مقالات (نقد و پژوهش)
- و....
پروژه جامع تحلیل عناصر داستانی در رمام بزرگ علوی
فابل word شامل 70 صفحه
مناسب دانشجویان کارشناسی ، ارشد و دکترای رشته ادبیات
تحلیل عناصر داستانی در رمان \"چشمهایش\" بزرگ علوی