فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله نقش مخمر در تولید مشروبات الکلی

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله نقش مخمر در تولید مشروبات الکلی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

اگرچه تشخیص بین آبجو، شراب و نوشیدنی الکلی با سایر نوشابه‌های الکلی شناخته شده، به خوبی امکان‌پذیر است، اما؛ آنها در یک چیز با هم مشترکند. آنها همگی فراوردة تخمیر بوسیلة مخمرها؛ به میزان بیشتر «ساکارومایسس سرویزیه» و «ساکارومایسس آویوم» یا در مورد آبجوها، معمولاً «ساکارومایسس کارلزبورجینِزیز» هستند.
مخمر چیست؟
مخمر‌ها، همانطور که می‌دانید، فاقد میسیلیوم می‌باشند. آنها قارچ‌های تک‌یاخته‌ای هستند که به صورت غیرجنسی توسط جوانه زدن یا شکافتن، تکثیر می‌گردند.
ـ قارچ‌های تک‌سلولی میکروسکوپی دارای زندگی آزاد.
ـ فاقد کلروفیل بوده و هتروتروف می‌باشند.
ـ مشخص شده که دارای یک پراکندگی و انتشار وسیع در طبیعت‌اند.
ـ با جوانه‌زدن یا شکافتن، شکل تازه‌ای از رشد و نمو را به صورت غیرجنسی دارا می‌باشند.
ـ سلول‌های مخمر بزرگتر از سلول‌های باکتریایی‌اند.
ـ در مدت زمان تکاملی، سازگاری بیشتری پیدا کرده‌اند.
ـ اندازه سلول‌های مخمر تقریباً 8-6 میکرون است.
ـ امکان دارد که کروی، تخم‌مرغی یا استوانه‌ای شکل باشند.
¬¬ـ به صورت سلول‌های میله‌ای و کروی شکل در زیر میکروسکوپ دیده شده است.
ـ جدیداً مخمرها در حقیقت باکتری به حساب می‌آیند.
ـ مخمر به عنوان یک مکمل ویتامینی خوراکی می‌باشد، زیرا؛ دارای 50% پروتئین می‌باشد.
ـ مخمر یک منبع غنی از ویتامین ب، نیاسین (اسید نیکوتینیک) و اسید فولیک است.
ـ مخمر به صورت خشک و بسته‌بندی شده به فروش می‌رسد.
ـ مخمر به صورت قرص نیز برای مصارف خوراکی به عنوان ماده‌ای مقوی و سالم به فروش می‌رسد.
تاریخچه مخمر:
گفته‌ می‌شود که واژه «مخمر» (Yeast)، امروزه در خیلی از زبان‌ها، واژه مترادف برای «ساکارومایسس سرویزیه» (نام انتخاب شده برای یک نژاد مخمر که در مالت دیده شده، 1837) می‌باشد یادآوری این نکته در اینجا لازم است که شاید این گونه، کهن‌ترین موجود زندة اهلی شده باشد. این ارگانیسم روی قندها زندگی می‌کند و در سومر و بابل در 6000 سال قبل از میلاد، به منظور تولید آبجو مورد استفاده قرار گرفته است. همزمان؛ نژاد ساکارومایسس سرویزیه در جورجیا برای کشت انگور و در مصر به عنوان خمیر مایه مورد استعمال واقع می‌شده.
ریشه لغوی واژه انگلیسی «ایست» (Yeast) و واژه هلندی «گوئیست» (Guist) یا حتی واژه آلمانی «هِف» (Hefe)، همگی از واژه‌ای مربوط به آلمان غربی است به عنوان «هَف ـ جون» (Haf-jon)، به معنی؛ عامل بالقوه (نهانی) خمیر مایه. همچنین؛ واژه یونانی «زیمای» (Zymi) (زومای = Zumi) بطور همزمان برای مخمر و خمیر مورد استعمال واقع شده (آنزیم = در زیمای = در مخمر).
در حقیقت، تاریخ این مشاهدات برمی‌گردد به نخستین مطالعات لوئیس پاستور در 1857، که او در تمام دوره خود در دانشگاه استرانسبورگ انجام می‌داد. خواص منحصر به فرد مخمر‌ ـ ساکارومایسس سرویزیه ـ در میان تقریباً 700 گونه مخمر (یک زیرگونه از 700000 قارچ مختلف) و نیز اهمیت این عامل بالقوه مخفی شده که از آن برای بیش از هزاران سال بهره‌برداری می‌شده، آن را به یک ارگانیسم برگزیده و منتخب برای تحقیق و پژوهش مبدل ساخته است. علاوه‌ بر این؛ ساکارومایسس سرویزیه و سایر مخمرها به میزان بسیار زیادی کاربردهای صنعتی و پزشکی مفید و سودمند برای زندگی انسان را ارائه کرده‌اند.
تاریخ‌ شماری اهمیت موضوع
8000-6000 ق.م تخمیر آبجو (سومری‌ها و بابلی‌ها)
1680 مشاهده مخمر زیر میکروسکوپ (وان لیون هوک)
1835 تخمیر الکلی وابسته به مخمر
1837 نام «ساکارومایسس سرویزیه» نهاده شد بر مخمر دیده شده در مالت
1839 شناخته شدن قند به عنوان یک منبع غذایی برای مخمر
1857 تخمیر وابسته به متابولیسم (پاستور)
1876 تخمیر آبجو و کشف مخمر آبجو (پاستور)
1877 اصطلاح آنزیم (در مخمر) مطرح شد (کوهن)
1880 سلول‌های مخمر جدا شد و خالص سازی نژاد انجام گرفت برای تخمیر آبجو (هانسن)
1883 الکل و دی‌اکسیدکربن از سلول‌های آزاد استخراج شد (بوخنر)
1915 گلیسرول ساخته شد
1920 فیزیولوژی مخمر مورد مطالعه قرار گرفت
1949 اولین نقشه ژنتیکی (لایندِگرِن)
1960-1930 طبقه‌بندی مخمرها توسط کلایوِر
1978 اولین تغییر شکل از مخمر (هاینِن، هاکس و فاینک)
1994-1990 اولین تولیدات دارویی تجاری از مخمرهای تغییر ژنتیکی یافته (واکسن هپاتیت ب)
1996 اتمام پروژه ژنوم مخمر
بیوتکنولوژی مخمرها:
ـ تکنولوژی شیمیایی و غذایی: طعم دهنده‌های غذایی ـ آنزیم‌ها ـ خمیر مایه ـ رنگدانه‌ها ـ ترش‌کننده‌های غذایی ـ تبدیلات مواد شیمیایی
ـ تخمیر صنعتی: تخمیر آبجو ـ تولید اتانل زیستی و...
ـ تحقیقات زیستی: زیست‌شناسی سلولی ـ ژنتیک ـ زیست‌شناسی مولکولی ـ بیوشیمی
ـ تحقیقات پزشکی: سرطان ـ ایدز ـ متابولیسم دارویی ـ اختلالات ژنتیکی انسانی و ...
ـ تولیدات بهداشتی و درمانی: واکسن‌ها ـ فاکتورهای خونی ـ هورمون‌ها ـ داروسازی و …
ـ تکنولوژی محیطی: اصلاح زیستی ـ بازیافت ـ حفاظت از محصولات تولیدی ـ جذب زیستی فلزات
فراورده‌های درمانی مخمر:
ـ تولیدات پروکاریوتیک: قطعه C سم کزاز ـ آنزیم استرپتوکیناز
ـ آنتی‌ژن‌های سطحی ویروسی: هپاتیت ب ـ HIV ـ بیماری Foot & Mouse (بیماری حاد و مسری ویروسی ویژه حیوانات اهلی و وحشی سم‌دار) ـ آنفلوانزا ـ فلج‌اطفال ـ پولیوما ـ اپشتن بار ـ رتروویروس‌های اونکوژنیک
ـ تولیدات حیوانی: هایرودین (ماده اصلی ترشحات بزاقی زالوها) ـ اینترفرون خوکی ـ اینترلوکین ـ مهارکننده تریپسین
ـ هورمون‌های انسانی: انسولین ـ هورمون پاراتیروئید ـ هورمون رشد ـ گونادوتروپین جنینی
ـ فاکتورهای رشد انسانی: IGF1 ـ NGF ـ EGF ـ فاکتورهای بافتی ـ CSF ـ GM-CSF ـ TNF
ـ پروتئین‌های خونی انسانی: هموگلوبین ـ فاکتورهای 8 و 13 ـ آنتی‌تریپسین، 1، آلفا ـ آنتی‌ترومبین 3 ـ آلبومین سرم
ـ آنزیم‌های انسانی مختلف: CFTR ـ گیرنده آستروژن
ـ اینترفرون‌ها: اینترفرون آلفا ـ اینترفرون بتا 1
چرخه حیات در مخمر:
1) دوره تأخیری (رکود) 2) مرحله رشد و نمو
3) مرحله تخمیر 4) مرحله ته‌نشینی (رسوب‌دهی)
تخمیر چیست؟
یک تجزیه غیرهوازی از یک ترکیب آلی است به منظور استفاده از آن، بطوریکه گیرندة الکترون نهایی ـ در اینجا؛ ATP ـ با عمل فسفوریلاسیون ساخته می‌شود.
تخمیر: یک فرایندی که توسط مخمر اعمال می‌شود به منظور تبدیل قندها به الکل و دی‌اکسیدکربن
عملکرد مخمر چگونه است؟
واکنشی که طی آن مشروبات الکلی تولید شده‌اند بطورکلی نتیجة عمل تخمیر است و بطورخلاصه به صورت زیر می‌باشد؛
مخمر + گلوکز الکل (اتانل) + دی‌اکسیدکربن
این واکنش، همچنین؛ در خمیر مایه نان نیز دارای اهمیت فراوان می‌باشد، اما؛ در آن وقت، محصول دی‌کسیدکربن بیشتر از الکل مد نظر است. تولید الکل به بهترین وجه در زمان فقدان اکسیژن روی می‌دهد. ازآنجائیکه؛ از دیدگاه مخمر، الکل و دی‌اکسیدکربن محصولات بیهوده و زائدی هستند، رشد و متابولیسم مخمر روی قند تنها تا زمانی ادامه می‌یابد که غلظت الکل انباشته شده به میزان سمی خود برسد که حدود 18-14% است، در این حالت سلول‌های مخمر می‌میرند. دلیل اینکه درصد الکل در شراب و آبجو تنها می‌تواند تقریباً 16% باشد نیز به همین امر مربوط است. در مورد تولید دسته دیگر مشروبات (مشروبات الکلی) با بالاترین میزان الکل، محصول تخمیر شده باید تقطیر شده باشد.
ـ مخمر فرایند تخمیر را هدایت می‌کند: مخمر + گلوکز الکل (اتانل) + دی‌اکسیدکربن
ـ مشروبات الکلی را تولید می‌کند.
ـ تولید الکل در غیاب اکسیژن بهتر رخ می‌دهد.
ساکارومایسس سرویزیه:
ـ بطور تجاری در تولید مشروبات الکلی استفاده می‌شود.
ـ مناسب برای تولید میزان بالای الکل است، زیرا؛ تحمل سطح بالایی از الکل را دارد.
ـ اولین مخمر است که توالی ژنوم آن مشخص شده.
ـ ژنوم آن مرکب از 12 میلیون جفت‌باز می‌باشد.
ـ شناخته شده به عنوان مخمر آبجو (آبجوی انگلیسی)
ـ فعال در درجه حرارت اتاق
ـ دارای سرعت بالای تخمیر
ـ تولید کننده مزه‌ای مشخص مانند مزة انگور
ـ شناور در سطح خمرة آبجوسازی
ساکارومایسس آویوم:
ـ شناخته شده به عنوان مخمر آبجو نارس (آبجو کم الکل)
ـ فعال در درجه حرارت 40-30 درجه فارنهایت
ـ دارای سرعت پایین تخمیر
ـ تولید کننده آبجو زلال و شفاف
ـ تولید کننده مزه‌ای تند و حجم بالایی از الکل
ـ ته‌نشین در بخش تحتانی خمرة آبجوسازی
شامپاین و دیگر مشروبات گازدار:
قند اضافی که در زمان غیرفعال بودن مخمر از لحاظ فعالیت تخمیری به آن اضافه شده است، طی مرحلة کربوناسیون تبدیل به کربنات می‌گردد. ساختمان پر از دی‌اکسید کربن کربنات در مشروب، باعث ایجاد حالت حباب (جوشیدن) می‌شود. تولید این قبیل مشروبات نیازمند مهارت بسیار است، زیرا؛ اگر تخمیر به میزان زیاد رخ دهد، می‌تواند باعث منفجر شدن بطری در بستة حاوی آن به علت فشار داخلی شود. پس چرا شامپاین ارزانتر از سایر مشروبات است؟ قیمت شامپاین لزوماً به معنی این نیست که کیفیت آن پایین است. برخی شامپاین‌ها ارزان هستند، زیرا؛ آنها در سطح صنعتی و در خمره‌های بسیار بزرگ ساخته می‌شوند نه در بطری‌های کوچک شخصی.
ـ بر اثر تخمیر قند اضافه شده در زمان غیرفعال بودن مخمر.
ـ ساختمان پر از دی‌اکسید کربن کربنات‌ها باعث ایجاد حالت شامپاینی (گازدار) در مشروب می‌شود.
مهمترین مشروبات تقطیری:
آلِ (آبجو انگلیسی): آبجوهای ساخته شده با مخمری که شناور در روی خمره آبجوسازی می‌ماند (ساکارومایسس سرویزیه)، نتیجه این عمل؛ یک آبجوی کدر می‌باشد. آنها میل دارند به داشتن یک میزان زیادی الکل نسبت به آبجوهای لاگِر (نارس).
شراب‌های خشک: شراب‌هایی که در انها تمام قن در مدت فرآیند تخمیر به مصرف رسیده است.
واس (آبجو کم الکل روسی): آبجو روسی قدیمی ساخته شده با تخمیر مخلوطی از مالت، نان بیات، آرد، قند و آب. محصول تنها 2-1% الکل دارد.
لاگِر (آبجو نارس): آبجوهای ساخته شده با مخمری که ته‌نشین می‌شود در ظرف تخمیر (ساکارومایسس کارلزبرگرنزیز ـ آویوم). بنابراین؛ همه مخمرها و دیگر مواد، ته‌نشین شده و باعث ایجاد یک آبجوی زلال و شفاف می‌شود. بیشترین آبجوهای آمریکایی از این نوعند.
پیلسنِر: یک ابجو نارس بی‌رنگ اصیل ساخته شده در شهر پیلسِن. آب استفاده شده برای ساخت این آبجو سخت‌تر است، زیرا؛ دارای کلسیم و منیزیم بیشتر نسبت به آب استفاده شده برای آبجوی نارس می‌باشد. رنگ این ابجو نیز روشن‌تر از آبجوی نارس است.
پورتِر: یک آبجو انگلیسی خیلی تیره. رنگ تیره‌تر و مزه و بوی ویژه آن در نتیجه سرخ شدن مالت قبل از تقطیر می‌باشد. این عمل معمولاً یک مزة تند و مقدار زیادی الکل را نتیجه می‌دهد.
آبجو برنج (ساکی): آبجو قدیمی چینی ساخته شده از برنج
استوت: یک آبجوی انگلیسی خیلی تیره و تقریباً سیاه. رنگ تیره و طعم برشته شده دارد که ناشی از سرخ کردن جو یا مالت قبل از تقطیر می‌باشد.
شراب‌های شیرین: در این شراب‌ها قبل از اینکه مخمر بطور کامل متابولیزه شده باشد، تخمیر متوقف می‌گردد در نتیجه؛ قندهای باقیمانده باعث مزة شیرین در شراب می‌شوند.
ودکا (عرق روسی): ساخته شده از دانه جو و سیب‌زمینی
رِم (عرق نیشکر): ساخته شده از ملاس یا شیره قند
ویسکی: حاصل تخمیر و دم کردن مالت
جین (عرق جو سیاه): ساخته شده از جو و دانه‌های سرو کوهی (Juniperus Communis)
ـ مایع فرمانته شده را در درجه حرارت بالا گرم می‌کنند.
ـ الکل را تغلیظ و جمع‌آوری می‌کنند.

 

 

 

 

 

 

 

انتخاب مخمر:
ـ مخمر دارای تحمل زیاد در برابر محرک‌ها و استرس‌ها
ـ نرخ میرایی پایین
ـ توجه مزه و بوی محصول نهایی
ـ استواری و استحکام در برابر جهش
ـ استواری و استحکام در برابر فساد
رشد و نمو مخمر:
ـ شستشوی دادن با آب اسیدی خنک (مانند؛ سرکه) باعث محدود شدن رشد باکتری‌ و از بین رفتن مخمرهای مرده می‌شود ـ تکرار این عمل موجب بالا رفتن کارآیی مخمر می‌گردد.
ـ کربوهیدرات‌ها، منابع نیتروژن، ویتامین‌ها و مواد معدنی برای تخمیر سالم لازم‌اند.
وسایل لازم برای نگهداری مخمر:
ـ اتوکلاو ـ پاک می‌کند مخمر را با انجام عمل استریل
ـ انکوباتور ـ یک کنترل کننده محیط است، آماده می‌کند دمای بهینه برای حفظ و نگهداری مخمر را
ـ میکروسکوپ ـ سودمند واقع می‌شود برای تأیید و تصدیق حضور ارگانیسم مورد نظر
تفاوت آبجو و شراب در چیست؟
بطورکلی؛ نوشابه‌های مشتق شده از اب میوه‌های تخمیر شده، شراب می‌باشد، اگرچه؛ از نظر تجاری، شراب؛ آب انگور تخمیر شده است. شراب‌های دیگر بطور خاص نامیده می‌شوند با نام‌ میوه‌ای که تخمیر آب آن حاصل آمده‌اند، برای مثال؛ شراب اقطی، شراب هلو و غیره.
از سوی دیگر، آبجو معمولاً در فرهنگ‌های غربی مشتق از تخمیر عصاره مالت حاصل از هضم دانه‌های جو جوانه زده، می‌باشد، اما؛ در فرهنگ‌های دیگر ممکن است که دانه‌های دیگری نیز بکار گرفته شوند.
همچنین؛ تفاوتی نیز وجود دارد بین مراحلی که طی آن شراب‌ها و آبجوها تقطیر می‌شوند.
در این موضوع حسی وجود دارد در مورد افرادی که آبجو می‌نوشند و نیز افرادی که شراب مصرف می‌کنند. آبجو خوارها به نظر می‌رسد همگی از قشر کارگری باشند. از سوی دیگر؛ شراب یک نوشیدنی مورد استفاده در رستوران‌های بزرگ و گران قیمت، میهمانی‌های رسمی، کارهای (عشق‌بازی) دسته‌جمعی و غیره می‌باشد. افرادی که شراب می‌نوشند، به نظر می‌رسد افراد از قشر مرفه (کارمند) باشند.
ساخت آبجو تقریباً یک علم است. در مقایسه با ساخت شراب، پیچیده‌تر می‌باشد. ساخت شراب، بسیار آسان است، چراکه یک نوشیدنی طبیعی است و احتمالاً منشاء آن خیلی جلوتر از ساخت آبجو می‌باشد. هر کس، می‌تواند ساخت شراب را بصورت انفرادی انجام دهد.
از انجائیکه مخمر مسئول برای تخمیر قندها در میوه‌ها معمولاً روی پوست (مثلاً انگور) قرار دارند و برای صورت گرفتن تخمیر باید به داخل میوه نفوذ کنند، پس؛ باید یک شکستگی در پوست میوه ایجاد شود. بنابراین؛ وقتیکه تولید شراب توسط انسان اعمال می‌شود، ابتدا باید جمع‌آوری میوه صورت گیرد و بعد باید با له کردن آنها و سپس اجازخ دادن برای انجام تخمیر، فرایند ساخت شراب را ادامه دادر، البته؛ این مراحل بسیار ساده‌تر از ساخت آبجو است.
کامبوجا:
نمونه یک نوشیدنی که غیرالکلی بوده و مورد توجه قرار گرفته از 10 سال قبل و شناخته شده است برای عموم، کامبوجا می‌باشد. البته؛ نام‌های عمومی بسیاری دارد. به عنوان مثال آن شناخته شده است به عنوان؛ «چای قارچ»، «قارچ خوراکی مَنچوری»، «قارچ ژاپنی» و نام‌های دیگر. این نام‌های عمومی اغلب گمراه کننده‌اند، چراکه قارچ در این مورد در حقیقت یک ارگانیسم مرکب است، ترکیب شده از باکتری و قارچ که هیچکدام از انها هم خوراکی نیستند. ارگانیسم‌های درگیر شده در آن عبارتند از؛
ـ اکتینوباکتر زایلینوم
ـ اکتینوباکتر زایلینوئیدِس
ـ ساکارومایکودِس لودویجی
ـ شیزوساکارومایسس پُمب
ـ ساکارومایسس سرویزیه
دوتای نخست، باکتری و سه‌تای آخری، مخمر هستند. آنها ظاهراً بهره‌وری دارند. آنها رنگ و غلظت منحصر به فرد دارند، ظاهرشان قدری شبیه است به «کیک ماهی». با این وجود در خوردن آنها تلاشی صورت نمی‌گیرد، زیرا قدری سمی هستند! قارچ کامبوجا در شکل مقابل نشان داده شده است.
نخستین تاریخچة پیدایش آن مربوط می‌شود به 221 سال قبل از میلاد، در دوران سلسلة تی.سینگ، در چین. بدین‌سان؛ مانند مشروبات الکلی، یک نوشیدنی قدیمی و کهن است. این نوشیدنی چون به عنوان یک درمان گیاهی استفاده می‌شده، رواج و محبوبیت فراوانی داشته. چای ساخته شده از کامبوجا گفته شده که برای درمان خیلی از ناراحتی‌ها مفید می‌باشد، مانند؛ ورم مفاصل، افزایش کلسترول، افزایش فشار خون، سرطان، ایدز و خیلی خیلی بیماری‌های دیگر. اما؛ احتمالاً گفتن این مطلب صحیح است که خیلی از ادعاهای مذکور درباره این نوشیدنی ساختگی و بیش‌ازحد اغراق‌امیز است.
دستورالعمل ساخت چای از کامبوجا به صورت زیر می‌باشد؛

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 7   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نقش مخمر در تولید مشروبات الکلی

دانلود مقاله بررسی یکی از مسائل اجتماعی کودکان

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله بررسی یکی از مسائل اجتماعی کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

والدین در نحوه گذراندن اوقات فراغت الگوی فرزندان هستند
اوقات فراغت زمانی است که از پیش برای آن برنامه‌ای وجود ندارد و درخصوص دانش آموزان و دانشجویان، زمانی که برنامه درسی که خود یا والدینشان برای آنان برنامه‌ریزی کردند، به پایان رسیده و ابتدای تابستان اوقات فراغت‌شان آغاز می‌شود.
وجیهه ابراهیمی روانشناس :
برای بزرگسالان، اوقات فراغت زمانی محسوب می‌شود که برنامه کاری که مجبور به انجامش هستند وجود نداشته باشد.
دانشجویان و به خصوص دانش‌آموزان بهترین فرصت آموزش را دارند و خانواده‌ها در راستای برنامه برنامه‌ریزی اوقات فراغت فرزندانشان به 2 گروه تقسیم می‌شوند، گروهی از خانواده‌ها بر این عقیده‌اند که تمام وقت فرزندشان در تابستان باید استفاده شود و بعضی دیگر اعتقاد دارند چون فرزندشان مدرسه نمی‌رود تمام اوقات فراغتش باید آزاد باشد.
زمانی اوقات فراغت تبدیل به فرصت می‌شود که علاقه فرزندمان را بشناسیم و از استعدادهای مختلف ورزشی، هنری، علمی و... وی استفاده شود و از آنجایی که سیستم آموزشی ما تمام مسائل را به دانش آموزان آموزش نمی‌دهد بنابراین بر حسب علاقه و استعداد، کودک یا نوجوان باید در کلاس‌های خاص شرکت کند؛ چراکه استعداد هر فردی متفاوت است و خانواده باید تشخیص داده و کلاس‌ها را برای وی تهیه کند و همچنین بخشی از وقت کودک یا نوجوان برای بازی کردن، فکر کردن یا تمرین برای شناسایی استعدادش در نظر گرفته شود.با توجه به این که نوجوانان خودشان علایق خود را بیان می‌کنند و به دنبال پیدا کردن خود هستند پدر و مادر در این مسیر بهتر می‌توانند عمل کنند و امکانات را برای آنها فراهم کنند.
چرا استفاده بهینه از اوقات فراغت در نوجوانان و جوانان کمتر دیده می‌شود؟
در سیستم آموزشی ما تمام زمان را برای خانواده‌ها برنامه‌ریزی کردند و فرصتی به دانش‌آموزان داده نشده تا خود برنامه‌ریزی کنند چون در این زمینه آموزشی ندیدند، نمی‌توانند از وقت خود استفاده کنند، اما اگر خانواده از دوران کودکی برای اوقات فراغت از کودک بخواهد برای خود برنامه‌ای تهیه کند کودک برنامه ریزی را می‌آموزد.وی با بیان این که والدین در نحوه گذراندن اوقات فراغت الگوی فرزندان هستند. چنانچه پدر و مادر برای خود برنامه‌ریزی نداشته باشند و کودک این مساله را در خانه می‌بیند به فکر برنامه‌ریزی برای اوقات فراغتش نیست.مطالعه کتاب، تشکیل NGOها و شرکت در جلسات آن و داشتن برنامه‌های خاص در اوقات فراغت می‌تواند مورد توجه باشد. فراغت شامل فعالیت هایی جدا از اجبار‌های شغلی، خانوادگی و اجتماعی است که در آن فرد فقط به میل خود عمل می‌کند. در نتیجه فراغت، کار یا بیکاری نیست، بلکه یک تجربه با ارزش زندگی است و به قول ارسطو، فراغت جدی‌ترین مشغله انسان است.‏ پرکردن اوقات فراغت دانش‌آموزان در فصل‎ ‎تابستان گاه به معضلی جدی برای والدین تبدیل می‌شود. اگر از اوقات فراغت تابستان‎ ‎به خوبی استفاده شود، می‌تواند به دورانی اثرگذار در زندگی حال و حتی آینده کودکان و نوجوانان‏‎ ‎تبدیل شود، ولی در بسیاری از مواقع چنین اتفاقی نمی‌افتد.‏‎.‎‏ تا نیمه های شب پای‎ ‎تلویزیون نشستن، ساعت ها بی‌هدف پشت رایانه بودن، صبح ها تا دیر وقت خوابیدن و بخش‎ ‎عمده روز را با کسالت سپری کردن یک مشکل بارز از نحوه گذران اوقات فراغت‏‎ ‎دانش‌آموزان در شهرهاست.تحقیقات اجتماعی نشان می‌دهد یکی از عوامل مهم بزهکاری در نوجوانان خالی بودن اوقات فراغت آنهاست و در این ایام است که زمینه های پذیرش رفتارهای ناهنجار، اعتیاد و انجام جرایم شکل می‌گیرد. کمال مطلوب اجتماعی در این مورد آن است که تمام وسایل مادی، معنوی و فضای سالم جهت بهره‌جویی عمومی آماده شود و با حذف زمینه های فقر اقتصادی، فرهنگی و تربیتی، انگیزه‌های سالم در میان طبقات مختلف جامعه پرورش یابد. جهت پر کردن اوقات فراغت بچه ها نباید آنها را با اصرار به کلاس فرستاد، بلکه می‌توان از خودشان پرسید که چه چیزی خستگیشان را برطرف می‌کند و آنها را به سمت کارهای مورد علاقه‌شان سوق می‌دهد. اوقات فراغت به نظر بعضی از والدین و مسئولان چیزی زاید‏‎ ‎است‎ .‎طبیعی است که اگر برای اوقات فراغت بچه‌ها هدف‌گذاری نشود، به طور حتم این اوقات زاید به نظر می‌رسد و والدین روزشماری می‌کنند که تابستان هرچه زودتر‎ ‎به پایان برسد‎.‎ برنامه‌ریزی اوقات فراغت نمی‌تواند چیزی مستقل و بی‌ارتباط با سایر اوقات باشد، بلکه باید در کنار برنامه کلان زندگی، مفید، راهگشا و زمینه‌ساز باشد. در غیر این صورت خواه ناخواه بخش هایی از عمر پر ارزش انسان در وادی پوچی و بی‌ثمری از بین می‌رود و صرف کارهای بیهوده می‌گردد.‏ یکی از روش هایی که می‌تواند اوقات فراغت افراد جامعه را زیر پوشش قرار داده و بسیاری از ضعف ها و کمبودهای جسمانی و روانی را رفع و درمان کند، ورزش و تفریحات سالم است. تربیت بدنی و ورزش گذشته از جبران ضعف ها و حفظ تندرستی افراد، آنان را برای زندگی، تلاش و اهداف مشترک آماده می‌سازد. استفاده از بازی در اوقات فراغت فرصتی را برای پیشرفت فرد فراهم می نماید. یکی از مهم‌ترین نعمت ها، نعمت تندرستی و سلامت است که می‌تواند در موفقیت انسان عامل مهمی باشد. خانواده و یا در واحد بزرگتر جامعه تنها زمانی قادر خواهد بود راه ترقی و تکامل را طی کند که متشکل از افرادی سالم، باارزش و پاک باشد. نکته مهم این است که همه افراد جامعه از کودکان تا بزرگسالان باید بیاموزند که تندرستی پدیده‌ای است که عوامل مختلفی در حفظ، بقاء و یا از بین رفتن آن دخالت دارند و تربیت بدنی عامل بسیار مهم و ارزنده‌ای است که می‌تواند به عنوان یک وسیله آموزش عملی و واقعی مفهوم و اعتقاد به تندرستی را در افراد ایجاد نماید.‏ در آموزش و پرورش نیز نخستین هدف، رشد ابعاد گوناگون شخصیت فرد از جنبه های جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی است. ورزش و هدف تربیتی آن، یادگیری مهارت‌های رفتاری را باعث می‌شود و با چنین تعبیری ورزش به عنوان یک وسیله کمک‌کننده عملی، پیوسته با تربیت همراه است. معلمان ورزش باید کودکان و نوجوانان را تشویق کنند تا در اوقات فراغت به فعالیت های ثمربخش و سودمند بپردازند. مربی علاوه بر آموزش بازی و انواع مهارت های ورزشی به دانش‌آموزان، باید فعالیت های ورزشی را برای آنها لذت بخش کند، زیرا لذت‌بخش بودن ورزش موجب می‌شود که کودکان در اوقات فراغت، خود بخود بدان روآورده و بدین ترتیب در آنها انگیزه استمرار فعالیت های ورزشی ایجاد می‌شود. به هنگام اجرای فعالیت های ورزشی در اوقات فراعت، باید کودکان و نوجوانان را با ورزش های گروهی آشنا کرد تا در موقعیت های مختلف بتوانند از آن استفاده کنند. آشنایی کودکان و نوجوانان به مقررات ورزشی و اجرای آن در بازی های ایام فراغت ضروری است، زیرا لازم است فرصت استقلال فکری و تصمیم‌گیری به کودکان داده شود تا در چنین فعالیت های مهمی شرکت کنند و اِعمال مدیریت و همکاری با دیگران را به طور عملی تمرین کنند.‏ کودک یا نوجوان باید خود را بشناسد، او می‌تواند از طریق تجربه های صحیح ورزشی، خود را بشناسد و به قدرت ذهنی و جسمی خود پی ببرد. در امر تربیت، نه تنها شناخت کودک از دیدگاه مربی مهم است بلکه "خویشتن‌شناسی" کودک از نظر خود و در ارتباط با دیگران اهمیت خاصی دارد. خود‌شناسی موجب می‌شود کودک بتواند به موفقیت خود در اجتماع و ارتباط با دیگران، بیشتر پی برده و دریابد دیگران او را چگونه می‌بینند، در نتیجه نسبت به حدود توانایی، استعدادها، قدرت های ذهنی و جسمی خود شناخت صحیح‌تری پیدا می‌کند؛ به عبارت دیگر، در شناخت خود به واقعیت نزدیکتر می‌گردد و این خودشناسی عامل مهم در امر یادگیری است. زمانی که کودک احساس کند او را دوست دارند، به او احترام می‌گذارند، مورد قبول اطرافیان و نزدیکان است و موفقیت هایش بر شکست هایش فزونی دارد، در راه استقرار و پی ریزی خودشناسی مفید و مطلوب قرار گرفته است. هیچ چیز به اندازه موفقیت، موجبات پیشرفت کودک را فراهم نمی‌آورد و موجب خودشناسی مطلوب او نمی‌شود. تربیت‌بدنی فرصت های زیادی برای کودک فراهم می‌سازد تا او بتواند خود را نشان دهد، در انجام کارها توفیق یابد، حس ابتکار در او تقویت شود و در محدوده تواناییهای ذهنی، جسمی، عاطفی و اجتماعی خود تجارب و پیشرفت هایی به دست آورد. کودکان و نوجوانان از طریق ورزش و تربیت بدنی در برابر صفت های منفی ایستادگی پیدا خواهند کرد. از آنجا که سراسر زندگی مبارزه و مسابقه است، اجرای مسابقه و گنجاندن آن در برنامه های ورزشی کودکان، نباید نادیده گرفته شود. مسابقه با همسالان اگر بر مبنای صحیحی برنامه ریزی شده باشد از نظر تربیت و پرورش کودک، مهم و مفید است. کودکان به طور طبیعی میل دارند خود را با دیگران مقایسه کنند و نه تنها از آنان باز نمانند بلکه از دیگر همسالان و همکلاسان خود چندین گام جلوتر قرار بگیرند. این برتری باید در مسیر تربیتی قرار گیرد تا از رقابت‌های نادرست، مخرب و مضر جلوگیری به عمل آید. کامیابی هر کودک باید با توجه به تواناییهای خود او سنجیده شود نه نسبت به دیگر کودکان همسن او. باید به کودکان یاد داد در انجام مسابقه های ورزشی، بدون توقع پیروزی حتمی، بیشترین سعی خود را به کار گیرند. این امر باعث می‌شود، کودکان در صورت باخت مسابقه، زیاد مأیوس نشوند.
تمرین های منظم فعالیت بدنی به کودکان و نوجوانان کمک می‌کند تا استخوان ها، عضلات و مفاصل سالمی داشته باشند؛ وزن بدنشان متناسب باشد و نیز فعالیت های بدنی در عملکرد قلب و ریه نیز تاثیر بسزایی دارد. این امر در ایجاد هماهنگی حرکت مشارکت نموده و به پیشگیری و تنظیم اضطراب و افسردگی کمک می‌کند.‏ بازیها و سایر انواع فعالیت ‌های بدنی به نوجوانان این فرصت را می‌دهد که خود باوری و اتکاء به نفس داشته باشند و لذت موفقیت و مشارکت و اتحاد جمعی را احساس کنند. این اثرات مثبت همچنین به کاهش خطرات ایجاد شده به وسیله روش‌های زندگی پر استرس و بی‌تحرکی که در نوجوانان امروزی بسیار شایع است کمک می‌کند. پرداختن به فعالیت بدنی هدایت شده می‌تواند باعث پرورش سایر رفتارهای بهداشتی مثل پرهیز از سیگار، مواد مخدر و رفتارهای خشونت‌بار گردد و نیز کودکانی که فعالیت بدنی بیشتری دارند نتایج تحصیلی بالاتری نیز کسب کرده‌اند. همچنین بازیهای گروهی باعث تعامل اجتماعی مثبت می‌شود. الگوهای فعالیت بدنی که در دوران کودکی و بلوغ کسب می‌شوند بیشتر در طول زندگی هر فرد باقی می‌مانند بنابراین باعث فراهم آمدن پایه‌ای فعال و سالم در زندگی می‌شوند؛ برعکس، عادات غیر سالم مثل زندگی بی‌تحرک، تغذیه نامناسب و سوءمصرف مواد که در دوران نوجوانی به وجود بیایند در دوران بزرگسالی نیز معمولاً ادامه می یابند. تربیت بدنی و ورزش راه گریختن از ناتوانی و تنبلی و در نتیجه کسب شادمانی است.‏
برنامه فعالیت‌های ورزشی، باید با در نظر گرفتن استعدادهای ذهنی، جسمی و نیازهای تربیتی کودکان، انتخاب شود تا بیشترین تأثیر تربیتی را در پی داشته باشد. برنامه تدوینی ورزش باید دارای ویژگی های زیر باشد:
1 .متناسب با رشد، نمو و آمادگی جسمانی کودک باشد.
2 .همه‌جانبه و وسیع باشد و مهارت‌های لازم را در کودکان ایجاد کند.‏
‏3 .اوقات فراغت کودکان را در برگیرد تا چنین فرصت هایی را به بیهودگی نگذرانند.‏
‏4 .متنوع و متناسب با نیازها، خصوصیات، قدرت و طبیعت کودکان تدوین شود و حرکت های پایه و اصلی، حرکت هایی همراه با آهنگ، شیرینکاریها، بازیهای گروهی و مسابقه های ورزشی را شامل شود.‏
5 .با توجه به اختلافهای فردی و استعدادهای مختلف کودکان تنظیم شود، به طوری که کودکان ماهر، متوسط، ضعیف و حتی عقب مانده را در بر گیرد.‏
‏6 .معنویت، صفات انسانی و ارزشهای تربیتی را در افراد تقویت کند.‏
‏7 .متناسب با کارایی بدن و همراه با ایجاد مهارت های لازم در افراد باشد.‏
‏8 .متضمن پیشرفت تدریجی و قدم به قدم کودکان باشد، چرا که موفقیت و پیشرفت عامل اساسی تداوم زندگی است.‏
‏9 .برنامه آموزش بهداشت و تربیت بدنی باید در کنار هم تدریس شوند زیرا آموزش بهداشت ورزشی در برنامه های آموزشی اهمیت ویژه‌ای دارد.
فراغت شامل فعالیت هایی جدا از اجبار‌های شغلی، خانوادگی و اجتماعی است که در آن فرد فقط به میل خود عمل می‌کند. در نتیجه فراغت، کار یا بیکاری نیست، بلکه یک تجربه با ارزش زندگی است و به قول ارسطو، فراغت جدی‌ترین مشغله انسان است.‏
پرکردن اوقات فراغت دانش‌آموزان در فصل‎ ‎تابستان گاه به معضلی جدی برای والدین تبدیل می‌شود. اگر از اوقات فراغت تابستان‎ ‎به خوبی استفاده شود، می‌تواند به دورانی اثرگذار در زندگی حال و حتی آینده کودکان و نوجوانان‏‎ ‎تبدیل شود، ولی در بسیاری از مواقع چنین اتفاقی نمی‌افتد.‏‎.‎‏ تا نیمه های شب پای‎ ‎تلویزیون نشستن، ساعت ها بی‌هدف پشت رایانه بودن، صبح ها تا دیر وقت خوابیدن و بخش‎ ‎عمده روز را با کسالت سپری کردن یک مشکل بارز از نحوه گذران اوقات فراغت‏‎ ‎دانش‌آموزان در شهرهاست.‏.
در تعریف اوقات فراغت، مفهوم رضایت، انگیزه و عامل انتخاب، نقش اساسی دارد. در حقیقت برجسته‏ترین ویژگی اوقات فراغت، این است که انسان از روی رضایت باطنی و انگیزه شخصی، از میان مجموعه متنوع و گسترده‏ای از فعالیت‏ها، به اختیار خویش یکی را برگزیند.ناگفته نماندکه اوقات فراغت به معنی بی‏کاری، وقت آزاد یا وقت مرده نیست، بلکه ضرورتی است که انسان، رها از برنامه‏ها و وظایف شغلی، مدرسه‏ای و اجتماعی خویشتن با رضایت و اختیار کامل عهده‏دار چگونگی گذران عمر خویش می‏شود.

 


نقش اوقات فراغت در تکامل انسان
کارشناسان علوم اجتماعی، اوقات فراغت را معیار مناسبی برای تشخیص سلامت و استحکام ساختار تربیتی جامعه می‏دانند. از این رو، بهره‏برداری شایسته از زمان‏های فراغت، جامعه را به سوی سازندگی اخلاقی و شکوفایی اقتصادی هدایت می‏کند و در مقابل، استفاده نامناسب از این فرصت‏ها، ناهنجاری‏های اجتماعی را بیشتر خواهد کرد.
در جامعه ما، همواره میان مسئله اوقات فراغت و جوانان ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد. دوران جوانی و نوجوانی که آمیزه‏ای شیرین و شگرف از شور و شعور، اندیشه و احساس و فعالیت برای رسیدن به آرزوها و هدف‏هاست، از مهم‏ترین روزهای زندگی یک فرد به شمار می‏رود. جوانان، شریان گرم و حیاتی جوامع آگاه و بیدار و بازوان کارآمد دولت‏ها هستند. بنابراین، برای بهره‏گیری مناسب از توان‏مندی‏های آنان و فراهم ساختن وسایل آرامش آنها، به برنامه‏ریزی دقیق و سودمند نیاز است تا از این رهگذر، اوقات فراغت ایشان نیز پربارتر سپری شود. البته گاهی به این امر توجه می‏شود، ولی آن‏گونه که در خور شأن جوانان و بهره‏مندی ایشان از اوقات فراغت باشد، تلاشی نشده است. معمولاً اهمیت اوقات فراغت و نقش سازنده و تربیتی آن نادیده گرفته می‏شود. با توجه به اهمیت اوقات فراغت در زندگی انسان، بی‏توجهی به آن، آسیب‏ها و انحرافات فراوان به بار می‏آورد. امام صادق علیه‏السلام در هشدار به‏موقع در بهره‏گیری درست از زندگی می‏فرماید:
انسان اگر به کاری مشغول نباشد، از فرط خوشی و بی‏کاری و بیهودگی، به کارهایی دست می‏زند که ضررش بر او و نزدیکانش بسیار است.پس درمی‏یابیم که اوقات فراغت، زمینه مناسبی برای شکل‏گیری حس رضایت و توان انتخاب‏گری در هر فرد است؛ امری که لازمه احساس استقلال و خودشکوفایی آدمی است و این امر به نوبه خود، در رشد اخلاقی و فکری افراد اجتماع نیز مؤثر است. اگر برنامه‏های اوقات فراغت با جهت‏گیری سودمند و سالم انتخاب شود، بسیاری از نابسامانی‏های روحی و جسمی مردم درمان می‏یابد و خلاقیت‏های فردی و اجتماعی به بار خواهد آمد.
پی‏آمدهای مثبت اوقات فراغت
رشد و تعالی انسان‏ها با گذر زمان معنا می‏یابد. در این میان، پاره‏ای از وقت‏ها، به لحاظ شرایط و ویژگی‏های برترشان، نقش بیشتری در این مهم دارد. اثر تربیتی ساعت‏های فراغت، انکارناپذیر است. در حقیقت، این‏گونه لحظه‏ها، فرصتی است کم‏یاب برای انسان تا به ارزیابی عملکرد گذشته خویش بپردازد.عادت‏های ناپسند گذشته خویش را با رضایت و انگیزه باطنی ترک کند و برنامه‏های ناتمام خود را به انجام برساند. نیز به دور از فشارهای روانی و خستگی‏های روحی و جسمی روزانه، با نشاط و سروری باطنی و روحیه عالی به کسب عادت‏ها و صفت‏های نیک همت گمارد. از این رو، در روایت‏ها توصیه شده است: «رستگار، کسی است که کار روز خویش را اصلاح کند وزیاده‏روی‏ها و نقصان‏های دیروزش را جبران سازد».

 

آثار منفی اوقات فراغت
اوقات فراغت، به همراه خوبی‏های فراوان، می‏تواند بر اثر غفلت و بی‏توجهی انسان، عاملی برای انحراف و ارتکاب لغزش‏ها نیز باشد. هنگامی که انسان بی‏کار است، زمینه دچار شدن او به انحراف‏های اخلاقی و رفتاری برای او فراهم است. به همین علت، در روایت‏ها، امامان دین هشدار داده‏اند که انسان نباید فراغت محض داشته باشد. چنان که حضرت علی علیه‏السلام می‏فرماید: «سزاوار نیست که انسان زمانی داشته باشد که به هیچ کاری مشغول نباشد»..بنابراین، نداشتن برنامه‏ای برای اوقات فراغت، یا فرد را به تنهایی و سردرگمی کامل وبدون هیچ‏گونه نگرش مثبتی می‏کشاند یا زمینه‏های روابط ناسالم را برای او فراهم می‏آورد.متأسفانه، برخی جوانان به علت استفاده نادرست از آزادی اجتماعی و اوقات فراغت و نیز هدایت نشدن آنها به دنبال خوشی‏های زودگذر رفته و سرمایه کشور را به رخوت و روزمرگی کشانیده‏اند. اهمیت اوقات فراغت ولزوم بهره‏گیری بهینه از آن، زمانی بیشتر حس می‏شود که صاحبان زر و زور و تزویر با شبیخون وسیع فرهنگی و با در اختیار داشتن پیشرفته‏ترین تکنولوژی‏ها، به رواج فساد و ابتذال بین نوجوانان و جوانان دامن می‏زنند.
تعادل در برنامه‏های اوقات فراغت.
برنامه‏های اوقات فراغت باید هم شادی‏آفرین، سرگرم کننده و لذت‏بخش باشد و هم ضامن رشد و کمال انسان. این برنامه‏ها باید سعادت‏فردی و سلامت اجتماعی را به همراه داشته باشد. از سوی دیگر باید در تقویت ارزش‏های اخلاقی، عقیدتی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، هنری و سیاسی زندگی انسان مؤثر باشد. دراین برنامه‏ها، بایدنوعی تعادل رعایت شود و زیاده‏روی و کوتاهی در آن پرهیز کرد، برای مثال نباید وقت زیادی را به تماشای تلویزیون اختصاص داد. همچنین، برنامه‏های اوقات فراغت نباید خلاف شرع و موازین اخلاقی باشد و اگر این معیار به درستی رعایت شود، از بسیاری نابسامانی‏ها و کج‏روی‏ها جلوگیری می‏شود.
راه‏های پر کردن اوقات فراغت
یکی از برنامه‏هایی که می‏تواند اوقات فراغت را پر کند، ورزش است. در اسلام به ورزش، به ویژه ورزش‏هایی که هم بنیه فردی و هم روحیه اجتماعی یک ملت را تقویت می‏کند، ورزش‏هایی مانند تیراندازی، اسب دوانی، شکار و شنا توصیه شده است. پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرماید: «به فرزندانتان شنا و تیراندازی یاد بدهید.» بنابر روایتی دیگر، پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله برنامه اسب‏دوانی را در مدینه اجرا کرد و برای برنده اول، دوم و سوم جایزه قرار داد.از برنامه‏های دیگر برای پرکردن اوقات فراغت، سفر و گشت و گذار در طبیعت و مناظر و دیدنی و تاریخی استسفالگری و نقاشی، افزون بر تقویت مهارت‏های حسی و حرکتی و نیز پرورش قوای تخیلی فرد، زمینه ورود او را به صحنه اجتماع فراهم می‏آورد.مطالعه کتاب و نشریه‏های مهم نیز وسیله مناسبی برای پر کردن اوقات فراغت است. دراین میان، وجود کتابخانه‏ها عامل مؤثری درجذب جوانان به مطالعه و کتاب است. تعداد کتاب‏خانه‏ها و کتاب‏خوان‏ها در هر جامعه، با فرهنگ و رشد و توسعه همه جانبه آن جامعه رابطه مستقیم دارد. بدین منظور، کاستن قیمت کتاب، جذابیت نوع چاپ و جلد آن، انتخاب عنوان‏های درست برای کتاب، عرضه محتوای کتاب‏ها منطبق با نیازهای افراد، تأسیس، تجهیز و بهینه‏سازی فضای کتاب‏خانه‏ها نیز تا حد زیادی می‏تواند در فرهنگ‏سازی این امر مؤثر باشد. افزون بر این، پخش کتاب‏های رایگان، مجهز کردن اتوبوس‏ها، قطارها و هواپیماها به تعدادی کتاب جذاب با محتوای عالی برای مسافران ساخت و پخش برنامه‏هایی با موضوع کتاب‏خوانی از رادیو و تلویزیون، می‏تواند مشوق افراد به کتاب‏خواندن باشد.البته از منظری دیگر نیز میتوان به اوقات فراغت نظر نمود:
تحقیقات اجتماعی نشان می‌دهد یکی از عوامل مهم بزهکاری در نوجوانان خالی بودن اوقات فراغت آنهاست و در این ایام است که زمینه های پذیرش رفتارهای ناهنجار، اعتیاد و انجام جرایم شکل می‌گیرد. کمال مطلوب اجتماعی در این مورد آن است که تمام وسایل مادی، معنوی و فضای سالم جهت بهره‌جویی عمومی آماده شود و با حذف زمینه های فقر اقتصادی، فرهنگی و تربیتی، انگیزه‌های سالم در میان طبقات مختلف جامعه پرورش یابد. جهت پر کردن اوقات فراغت بچه ها نباید آنها را با اصرار به کلاس فرستاد، بلکه می‌توان از خودشان پرسید که چه چیزی خستگیشان را برطرف می‌کند و آنها را به سمت کارهای مورد علاقه‌شان سوق می‌دهد. اوقات فراغت به نظر بعضی از والدین و مسئولان چیزی زاید‏‎ ‎است‎ .‎طبیعی است که اگر برای اوقات فراغت بچه‌ها هدف‌گذاری نشود، به طور حتم این اوقات زاید به نظر می‌رسد و والدین روزشماری می‌کنند که تابستان هرچه زودتر‎ ‎به پایان برسد‎.‎ برنامه‌ریزی اوقات فراغت نمی‌تواند چیزی مستقل و بی‌ارتباط با سایر اوقات باشد، بلکه باید در کنار برنامه کلان زندگی، مفید، راهگشا و زمینه‌ساز باشد. در غیر این صورت خواه ناخواه بخش هایی از عمر پر ارزش انسان در وادی پوچی و بی‌ثمری از بین می‌رود و صرف کارهای بیهوده می‌گردد.‏ یکی از روش هایی که می‌تواند اوقات فراغت افراد جامعه را زیر پوشش قرار داده و بسیاری از ضعف ها و کمبودهای جسمانی و روانی را رفع و درمان کند، ورزش و تفریحات سالم است. تربیت بدنی و ورزش گذشته از جبران ضعف ها و حفظ تندرستی افراد، آنان را برای زندگی، تلاش و اهداف مشترک آماده می‌سازد. استفاده از بازی در اوقات فراغت فرصتی را برای پیشرفت فرد فراهم می نماید. یکی از مهم‌ترین نعمت ها، نعمت تندرستی و سلامت است که می‌تواند در موفقیت انسان عامل مهمی باشد. خانواده و یا در واحد بزرگتر جامعه تنها زمانی قادر خواهد بود راه ترقی و تکامل را طی کند که متشکل از افرادی سالم، باارزش و پاک باشد. نکته مهم این است که همه افراد جامعه از کودکان تا بزرگسالان باید بیاموزند که تندرستی پدیده‌ای است که عوامل مختلفی در حفظ، بقاء و یا از بین رفتن آن دخالت دارند و تربیت بدنی عامل بسیار مهم و ارزنده‌ای است که می‌تواند به عنوان یک وسیله آموزش عملی و واقعی مفهوم و اعتقاد به تندرستی را در افراد ایجاد نماید.‏
در آموزش و پرورش نیز نخستین هدف، رشد ابعاد گوناگون شخصیت فرد از جنبه های جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی است. ورزش و هدف تربیتی آن، یادگیری مهارت‌های رفتاری را باعث می‌شود و با چنین تعبیری ورزش به عنوان یک وسیله کمک‌کننده عملی، پیوسته با تربیت همراه است

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   21 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی یکی از مسائل اجتماعی کودکان

دانلود مقاله اوحدالدین بن حسین مراغه

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله اوحدالدین بن حسین مراغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

سر آغاز
به نام آنـکه ما را نام بخشـــید زبان را در فصاحت کام بخشـید
به نـور خود بر افروزنده ى دل بـه نــار بیــدلى سوزنده ى دل
سر هر نامه اى از نام او خوش جـهان جان ز ژس جام او هوش
درود از ما، سلام از حضرت او دمــادم بر رســول و عــترت او
ابوالقاسم، که شد عالم طفیـلش فــلک دهلیز چـاوشان خیـــلش

 

 

 

 

 

 

 


اوحدالدین بن حسین مراغه ای

 

شاعر سده هفتم و هشتم ایران است. او در مراغه زاده شد و مدتی در اصفهان مقیم بود. معاصر ایلخان مغول سلطان ابوسعید بود. آرامگاه او در مراغه است. هم اکنون یک موزه دائمی در مقبره اوحدی در مراغه دایر میباشد در 670 هجری در مراغه متولد شد او از جوانی انسانی عارف و وارسته کامل بود و در علوم دینی و عرفانی بدرجه کمال رسید او تحت صافی تخلص می کرد اوحدی مانند اغلب شاعران عصر خود پس از گذراندن جوانی و پایان بردن تحصیلات معمولی زمان خود از مراغه به قصد سیر و سیاحت خارج شد و مدتها به سیاحت گذراند. هم در این سیاحتها بوده است که گذارش به کرمان می افتد و از محضر شیخ اوحدالدین کرمانی بهره ور می شودو به علت انتصاب به طریقت اوحدالدین کرمانی لقب اوحدی گرفت اثر جاویدانی وی ( جام جم )مثنوی شانل پنجهزار بیت است که در 733 آنرا به نظم کشیده است سایر آثار اوحدی ( ده نامه ) ( منطق العشاق ) است که همواره مورد توجه شاهان ایلخانی بوده است. وفات اوحدی در سال 738 قمری در مراغه اتفاق افتاد و آرامگاه او در باغی زیبا زیارتگاه عاشقان عرفان است. اوحدی علاوه بر قصائد و غزلیات دارای کتابی است به نام « جام جم » که مهمترین اثر اوست. این کتاب، یک مثنوی است که اوحدی در سرودن آن به « حدیقة » سنـــایی نظر داشته است. و اما غزل زیر که سرودة اوحدی است علاوه بر برخورداری از زبانی گرم و پویا ، مانند غزلهای سعدی تمام زیباییهای خود را به یکباره به خواننده می بخشد.
آثار وی شامل دیوان قصاید و ترجیعات و غزلیات بالغ هشت هزار بیت ، مثنوی ده نامه ی منطق العشاق و مثنوی « جام جم » می باشد
اوحدی اصفهانی از شاعران نسبتا توانای قرن هفتم و هشتم هجری است که تاکنون تحقیق و تفحصی در خور در دیوان اشعار او صورت نگرفته است. رساله حاضر گامی است-هرچند کوچک-در جهت رفع این نقیصه که در آن ابتدا با استفاده از دیوان شاعر ، تذکره ها و کتابهای تاریخی نزدیک به عصر وی، شرح حال ، آثار ، افکار و سبک شاعری او به طور دقیق مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. پس از آن کلیه دیوان او-به استثنای مثنوی جام جم-مطالعه گردیده و نکات و اشارات مهم و برجسته این دیوان به قرار زیر شرح گردیده است:1-آیات قرآن، احادیث و سخنان مشایخ.2-تلمحیات و اشارات.3-اهم کنایات و امثال و حکم.4-واژه ها و اصطلاحات عرفانی.5-واژه ها و ترکیبات دشوار..
مست امـــدم امشب کـــه ســر راه بگیـــرم یک بوسه بزور از لب آن مــاه بگیـــــــــرم
دانـــم که دهــد عقل نکو خــــواه مرا پنـــد لیکن عجب از پنـــد نکو خـــــواه بگیـــرم
تا هیچ کسم راز دل ریــش نــــــدانــــــــد این اشک روان بر رخ چـــون کاه بگیـــــــرم
هــر چند بکوشد کــه ببیگــــاه بیایـــــــــد مــــن نیــز بکوشم کــــه بنــاگاه بگیـــــرم
گر زانکه ببالای بلندش نـــرســــــــد دسـت در دست کشم زلفش و کـــوتــاه بگیــــــرم
از چاه زنخ گـــر ندهــــد آب چـــــو دزدان بــــر قافله عشـــق سر چــــاه بگیــــــــرم
با اوحدی ارحیلت روبـــــآه کنــد کـــــــس من نیستم آن شیر کــــه روبـــاه بگیـــــــرم

محل دفن اوحدی مراغه ای

 

 

 

 

 

 

 


سرانجام این شاعر گرانمایه، مردم دوست، خیرخواه، مربی و عارف دلسوخته پس از عمری تکاپوی حقیقت و سوختن و گداختن در 68 سالگی به سال 738هـ.ق. رخ در نقاب خاک کشید و آرام گرفت مزارش در میان باغ سرسبزی جنب هنرستان فنی پور رستم واقع شده‌است.
در سال ۱۳۵۲ از سوی انجمن آثار ملی ایران بنای جدیدی بر روی قبر مزبور احداث شده و سنگ مقبره قبلی را به موزه آرامگاه انتقال دادند. در کنار مقبره اوحدی موزه اوحدی واقع گردیده‌است. این موزه به علت اینکه شهر مراغه در دوره ایلخانیان مغول مقر حکومتی و پایتخت آنان بوده‌است عنوان موزهٔ تخصصی ایلخانی را به خود اختصاص داده‌است. اشیاء موجود در این موزه شامل ظروف سفالی ، سکه، کتابت، ظروف مفروغی، شیشه که کتیبه‌های باقی مانده از رصد خانه و سنگ قبور مربوط به دوران اسلامی است.
محل دفن رکن الدین ابوالحسن مراغی مشتهر به اصفهانی و مشهور به اوحدی مراغه ای عارف و شاعر پارسی کوی نامدار صاحب مثنوی معروف جام جم در میان باغ سرسبزی جنب هنرستان پور رستم واقع شده است. صندوق خیراوحدی از سنک کبود درست شده است بر دیوار شمالی و جنوبی ان نام اوحدی و تاریخ فوت که 738 ه.ق است حک شده است. صندوق سنگی قبر وی که سه پله بالاتر از کف باغ قرار گرفته از سنگ کبود معمولی تهیه شده است و بر بالای دیواره های شمالی و جنوبی آن این عبارت عربی نقر گردیده است:
«هذا قبر المولی المعظم قُدوةُ العلما افصح الکلام و زبدة الانام الدارج الی رحمةِ الله تعالی اوحد الملة و الدین ابن الحسین الاصفهانی فی منتَصِفِ سنة ثمان و ثلثین و سبعمائة».
در وسط باغ گنبد زیبایی از بتن آرمه بجای آرامگاه قبلی احداث و سنگ مقبره قبلی به موزه آرامگاه منتقل گردیده است.

 

خلاصه ای از منطق العشاق
گرچه تحفه العشاق در مواردی از منظومه سلفش منطق العشاق تبعیت می‌نماید، لیکن موارد متفاوت با آن نیز در منظومه کم نیست. شاعر در اینجا عناوینی چون حکایت، تمامی سخن یا خلاصه سخن را حذف و گویی آنان را زاید می‌دانسته، یا محتمل است این عناوین و ابیات آنان جزو محذوفات کاتب بوده.
دیگر اینکه اوحدی روایت را به صورت نقل از کسی دیگر آورده، در حالیکه رکن‌الدین به گونه‌ای سروده که گویی از تجربیات عرفانی و عاشقانه خودش بوده است. چنین به نظر می‌رسد که واقعه در اوان جوانی خودش اتفاق افتاده و آن در نتیجه جدا ماندن از امیرزاده مذکور، امیر بهاءالدین بوده است:
مرا روزی هوای دلبـــــری بود نظر بر روی زیبا منـــــــظری بود
که از بهر رخش سرگشته بودم  ز راه عافیت بــــــــــر گشته بودم
نه صبرم بود بی رویش نه آرام گذشته کــــــارم از آغــاز و انجام
نه او آگه ز آحوال درونـــــم که دور از روی او در موج خونم ....
که از آن احساس واقعی شاعر از دور ماندن از امیر بهاء الدین مشهود است. به بیان دیگر اگر اوحدی در منطق العشاق بنا بر درخواست ممدوحی منظومه را سروده،‌ در اینجا رکن صاین تنها و تنها از سوز درون دست به سرودن این منظومه زده .به تصریح خودش زمانی فکر سرودن این منظومه به ذهنش خطور کرده که شدیداً تحت تاثیر دوری از محبوب و لذا دوستی سرودن چنین منظومه را بدو پیشنهاد نموده
شبی با من رفیقی راز می‌گفت زهر معنـــــی حدیثی بـــاز می‌گفت
حدیث عشقرا تقــریر می‌کرد وزان معنی چنین تفسیر مـــــــی‌کرد
که کــــار عاشقی بادرد باشد  همیشه روی عـــــــــاشق زرد باشد
اگر با او سخن گویی ندانــد  سخـــــــــــن جز از ره مستی نراند
گرچه تنظیم و ربط اجزاء این منظومه به نظم و قاعده منطق العشاق نیست، لکن مایه داشتن از عواطف شخصی شاعر و از آن بیشتر سلامت و روانی سخن او بیش از منظومه اوحدی بوده و جلوه خاصی بدان بخشیده. پایان سخن را بر درج غزلی از این منظومه قرار می‌دهیم که فرموده:
دلــــم زار ست و من زارم ز عشقــت  اسیـــــر رنج و بیمارم ز عشقت
علاجی کـن که رفت از دست کــــارم  دوایی کن که بیــــمارم ز عشقت
ز عشــقت نیست حاصل جز غم و درد بلی حاصل همیـن دارم ز عشقت
مرا درد دل از حد رفت لیــــــــــکن به درد دل گـــــرفتارم ز عشقت
اگر چه مــــــــــی‌کند آزار با مــــن ولــــــی هرگز نیازارم ز عشقت
مرا گفتی چرا گـــشتی گرفتـــــــــار  گــــــرفتارم، گرفتارم ز عشقت

 

سومین ده نامه که ما از آن اطلاع داریم توسط «ابن نصوح فارسی» به نظم کشیده شده وعنوانش محبت نامه بوده است. ناظم یکی از معاصران رکن‌الدین صاین مذکور در فوق بوده و نام کاملش را خواجه کمال‌الدین فضل دانسته‌اند. زادگاهش چنانکه در عنوان منظومه مشهود است فارس، لیکن در تبریز توطن داشته. نامبرده چنانکه در منابع مربوط نوشته‌اند یکی از مریدان شیخ علاء الدوله سمنانی، عارف معروف این ادوار (متوفی به سال 736 ه.) و در هنر شاعری استادش را شاعر معروف این دوران «سلمان ساوجی» دانسته‌اند.
ابن نصوح در آغاز شاعر دستگاه خواجه غیاث الدین رشیدی سابق‌الذکر بوده، یعنی همان کس که ممدوح رکن صاین چنانکه گذشت به شمار می‌رفته. لیکن بعداً به خدمت شاهان جلایری عراق عرب درآمده و مدح سلطان احمد جلایر (متوفی به سال 813 هـ.) را گفته که همین سلطان به ظاهر بیشترین حمایت را از شاعر به عمل می‌آورده. وفات ابن نصوح به سال 793 هـ . اتفاق افتاد.
آنچه مسلم است محبّت نامه تقدیم به خواجه غیاث الدین رشیدی وزیر گردیده. دولتشاه سمرقندی، صاحب تذکره الشعرا که این ده نامه را به ما شناسانده متذکر می‌شود که منظومه بسیار مورد توجه مردم و نیز اهل علم بوده است. ولی مؤلف آتشکده آذر، یعنی لطفعلی‌خان بیگلدلی بر عکس این نظر داده و ان را دور از دسترس همگان دانسته. ما نیز نظر به اینکه نسخه این ده نامه تا کنون به نظرمان نرسیده لذا قادر نیستیم قضاوتی در باب مضمون و هنر شاعری ناظم در آن بنمائیم.
چهارمین ده نامه که توسط خواجه عمادالدین فقیه سروده شده بر عکس موارد پیشین نشانی از ده نامه به معنی نامه های عاشقانه متعارف نداشته، بلکه این بار مضمون نامه‌ها خطاب به سلاطین معاصر شاعر چون امیر مبارزالدین مظفر و فرزندش شاه شجاع است. به عبارت دیگر این بار ده نامه منظوم مورد بحث مجموعه‌ایست از نامه‌های منظوم و در بحور و قالبهای شعری متفاوت که شاعر در زمانها و به مناسبهای مختلف برای وزرا و سلاطین وقت سروده و سپس بنابر قراین در اواخر عمر آنها را در مجموعه‌ای که عنوان کلی آن پنج گنج(به سبک نظامی) و یکی از گنجهایش همین ده نامه بوده جمع‌آوری و مقدمه منثوری نیز بر آن نوشته است.
قابل توضیح است که از همین شاعر و در مجموعه فوق‌الذکر منظومه دیگری به نام «محبت‌نامه» در موضوع عرفان ثبت است که در مواردی عنوان آن با ده نامه مورد بحث مشتبه شده. محبت نامه مذکور هشت فصل دارد با عناوینی چون: در بیان تعلق جوهر علوی و سفلی،‌در بیان تعلق جمادی به جمادی، در بیان تعلق جمادی با نباتی ....
قبل از بیان اشتباهی که در مورد این عمادالدین فقیه کرمانی و ابن عماد شیرازی، صاحب ده نامه بعدی توسط فهرست نویسان خارجی به عمل آمده، لازم می‌دانم اضافه نمایم که نام کامل عماد فقیه خواجه عمادالدین علی فقیه کرمانی بوده است. در مثنوی صفانامه، شاعر خود شرحی از احوالاتش آورده و گوید که زادگاهش کرمان، ‌پدرش از محرمان شیخ نظام‌الدین محمودعارف و او خود از شاگردان قطب الاقطاب زین الدین عبدالسلام کامویی(صوفی مشهوراین زمان) بوده است.ازقراین پدرشاعردستگاه ارشادوتکیه صوفیانه داشته بدین ترتیب که شیخ نظام الدین محمود به سال 705 هـ . وفات یافته و به فاصله هفت روز مریدش، یعنی پدر شاعر نیز در گذشته و شاعر تصریح می‌کند که با صغر سن ناگزیر به جای پدر بر مسند شیخی خانقاه نشسته است.
هفتصد و پنج ز هجرت چو رفت وز صفر از روز همانا که هفت
منزل او روضة فــــردوس گشت نامة شادی دلــــــم برنوشت
تکیه به فرزند و برادر گـــذاشت آه، چو فرزند گرامیش داشت
محرم خاصش پـــــدر این گـدا رفت همــــان هفته زدار فنـا
بندة بی تو شه در این گوشه ماند کشته درودند همین خوشه ماند...
اما آغاز ده نامه عماد الدین فقیه چون دیگر ده نامه‌ها با ستایش خداوند است
به نام آنکه معجز نـامه اوست حروف کائنات از خامة اوست
محقق شد که بی‌نامش ز خامه نمی‌آید برون فرخنده نـــــامه
تعالی الله حکیم حکمت آموز  که در لعلی نهد در شب افروز...
سپس در سبب تألیف کتاب گوید:
چنین گوید فقیر خستـــه خــاطر مشوش باطــــن شوریـــده ظاهر
که در بـــــاب بیان اهـــل معنـی سرافـرازان ملـــک نکته دانـــی
که گوی دانش از اقـــران ربودند دراین میدان یــــد بیضا نمــودند
به دیوان در یکی ده نــــامه دارند که از وی گـــــرمی هنگامه دارند
که باید ز در قم ده نامــــــه‌ای را  ز نو اصلاح کـــــردن خامه‌ای را
گرایشان جمله بر یک وزن گفتند جواهر هم سَره هم سنگ سفتند
تو طرزی نو برون آور ز خاطـــر  که گردد صورتش نقش ضمایر
اگر هر نامه در وزنی دهد دست  بر ارباب معـانی رخصتی هست ...
لازم به توضیح است از ده نامه موصوف عماد فقیه سه نامه خطاب به شاه شجاع، یعنی جلال الدین ابوالفوارس حاکم فارس و شیراز مظفری است. چنانکه شاعر در الطاف او گفته:
مرا لطفش ز خاک راه بـــــرداشت کـز آب چشـــم گریانم خبر داشت
همان لطف از کرم با جان من کرد که باران بهاری با چمــــــــن کرد
مرفه خاطرم اکنون و خــــــــّرم  ندارد آشنایی با دلــــــــــم غم ...
دیگر نامه‌ها خطاباتی است به امیر مبارز الدین مظفری پدر شاه شجاع، ‌غیاث الدین محمد وزیروخواجه قوام الدین صاحب عیارممدوح خواجه حافظ
گرچه خود سراینده، چنانکه گذشت، معترف است که شیوه ده نامه او با دیگر منظومه‌های مشابه از حیث قالب شعری و مضمون متفاوت است،مضافاً به اینکه این ده نامه به اعتراف گوینده به گونه ای سفارشی وکمترازمکنونات ذهنی شاعرنشان دارد.وسرانجام اینکه برخلاف دیگرده نامه هاخطابات ومجادلاتی است باشاهان وقت، معهذا دیده می‌شود که چون ده نامه‌های پیشین در بین مثنویهایش قطعات غزلیات لطیفی هم ثبت است:
کسی با بیدلان خواری نکرد دست  عزیزان را جگر خواری نکرده است
دل صاحبدلان را صید کــــــردن  نداند هر که دلــــداری نکرده است
چه داند سرّ ســـــــودای زلیـخا که یوسـف را خریداری نکرده است
دلا پیوسته در دور طلب بــــاش که عاشــق جز طلبکاری نکرد است
* * * *
تمامی سخن
دگـر نوبت، چو باد نوبهــاری به عاشـق برد بوی دوســـتداری
به هوش آمد، بنالید از خطابش نوشت این چند بین اندر جوابش

 

توضیح یک اشتباه
چنانکه گذشت در بعضی فهارس فهرست‌نویسان آثار خطی خارجی بین این عمادالدین فقیه کرمانی و ابن‌عماد شیرازی که شرح ده نامه‌اش می‌آیدغلط نموده‌اند.این غلط بیشترازجانب فهرست نویسان روسی به عمل آمده که به دلایلی نامعلوم نسخه های متعدد ازآثارابن عمادفقیه درآن دریافت وبه ظاهرچون ازابن عمادشیرازی منظورچیزی به نظرشان نرسیده بوده این دوراباهم خلط نموده اند.
نگارنده نمونه کامل این مطلب را در فهرست نگاری متأخر یکی از فهرست نویسان روسی موسوم به «اولگ.اف.اکی موشکین،‌ پرفسور و سرپرست بخش شرقی انستیتو مطالعات شرقی آکادمی علوم روسیه ملاحظه نمود. عنوان نوشته ایشان :"توضیحات در باب شرح حال عمادالدین فقیه کرمانی و کلیاتش. موجود در مجموعه کتابخانه ملی روسیه سن پطرزبورگ»می باشد

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   29 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اوحدالدین بن حسین مراغه

دانلود مقاله پمپ هیدرولیک

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله پمپ هیدرولیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

با توجه به نفوذ روز افزون سیستم های هیدرولیکی در صنایع مختلف وجود پمپ هایی با توان و فشار های مختلف بیش از پیش مورد نیاز است . پمپ به عنوان قلب سیستم هیدرولیک انرژی مکانیکی را که توسط موتورهای الکتریکی، احتراق داخلی و ... تامین می گردد به انرژی هیدرولیکی تبدیل می کند. در واقع پمپ در یک سیکل هیدرولیکی یا نیوماتیکی انرژی سیال را افزایش می دهد تا در مکان مورد نیاز این انرژی افزوده به کار مطلوب تبدیل گردد.
فشار اتمسفر در اثر خلا نسبی بوجود آمده به خاطر عملکرد اجزای مکانیکی پمپ ، سیال را مجبور به حرکت به سمت مجرای ورودی آن نموده تا توسط پمپ به سایر قسمت های مدار هیدرولیک رانده شود.
حجم روغن پر فشار تحویل داده شده به مدار هیدرولیکی بستگی به ظرفیت پمپ و در نتیجه به حجم جابه جا شده سیال در هر دور و تعداد دور پمپ دارد. ظرفیت پمپ با واحد گالن در دقیقه یا لیتر بر دقیقه بیان می شود.
نکته قابل توجه در در مکش سیال ارتفاع عمودی مجاز پمپ نسبت به سطح آزاد سیال می باشد ، در مورد روغن این ارتفاع نباید بیش از 10 متر باشد زیرا بر اثر بوجود آمدن خلا نسبی اگر ارتفاع بیش از 10 متر باشد روغن جوش آمده و بجای روغن مایع ، بخار روغن وارد پمپ شده و در کار سیکل اختلال بوجود خواهد آورد . اما در مورد ارتفاع خروجی پمپ هیچ محدودیتی وجود ندارد و تنها توان پمپ است که می تواند آن رامعین کند.
پمپ ها در صنعت هیدرولیک به دو دسته کلی تقسیم می شوند :
1- پمپ ها با جا به جایی غیر مثبت ( پمپ های دینامیکی)
2- پمپ های با جابه جایی مثبت
پمپ ها با جا به جایی غیر مثبت : توانایی مقاومت در فشار های بالا را ندارند و به ندرت در صنعت هیدرولیک مورد استفاده قرار می گیرند و معمولا به عنوان انتقال اولیه سیال از نقطه ای به نقطه دیگر بکار گرفته می شوند. بطور کلی این پمپ ها برای سیستم های فشار پایین و جریان بالا که حداکثر ظرفیت فشاری آنها به 250psi تا3000si محدود می گردد مناسب است. پمپ های گریز از مرکز (سانتریفوژ) و محوری نمونه کاربردی پمپ های با جابجایی غیر مثبت می باشد.


پمپ های با جابجایی مثبت : در این پمپ ها به ازای هر دور چرخش محور مقدار معینی از سیال به سمت خروجی فرستاده می شود و توانایی غلبه بر فشار خروجی و اصطکاک را دارد . این پمپ ها مزیت های بسیاری نسبت به پمپ های با جابه جایی غیر مثبت دارند مانند مانند ابعاد کوچکتر ، بازده حجمی بالا ، انعطاف پذیری مناسب و توانایی کار در فشار های بالا ( حتی بیشتر از psi)
پمپ ها با جابه جایی مثبت از نظر ساختمان :
1- پمپ های دنده ای
2 - پمپ های پره ای
3- پمپ های پیستونی
پمپ ها با جابه جایی مثبت از نظر میزان جابه جایی :
1- پمپ ها با جا به جایی ثابت
2- پمپ های با جابه جایی متغییر
در یک پمپ با جابه جایی ثابت (Fixed Displacement) میزان سیال پمپ شده به ازای هر یک دور چرخش محور ثابت است در صورتیکه در پمپ های با جابه جایی متغیر (Variable Displacement) مقدار فوق بواسطه تغییر در ارتباط بین اجزاء پمپ قابل کم یا زیاد کردن است. به این پمپ ها ، پمپ ها ی دبی متغیر نیز می گویند.
باید بدانیم که پمپ ها ایجاد فشار نمی کنند بلکه تولید جریان می نمایند. در واقع در یک سیستم هیدرولیک فشار بیانگر میزان مقاومت در مقابل خروجی پمپ است اگر خروجی در فشار یک اتمسفر باشد به هیچ وجه فشار خروجی پمپ بیش از یک اتمسفر نخواهد شد .همچنین اگر خروجی در فشار 100 اتمسفر باشد برای به جریان افتادن سیال فشاری معادل 100 اتمسفر در سیال بوجود می آید.
پمپ های دنده ای Gear Pump
این پمپ ها به دلیل طراحی آسان ، هزینه ساخت پایین و جثه کوچک و جمع و جور در صنعت کاربرد زیادی پیدا کرده اند . ولی از معایب این پمپ ها می توان به کاهش بازده آنها در اثر فرسایش قطعات به دلیل اصطکاک و خوردگی و در نتیجه نشت روغن در قسمت های داخلی آن اشاره کرد. این افت فشار بیشتر در نواحی بین دنده ها و پوسته و بین دنده ها قابل مشاهده است.
پمپ ها ی دنده ای :
1- دنده خارجی External Gear Pumps
2– دنده داخلی Internal Gear Pumps
3- گوشواره ای Lobe Pumps
4- پیچی Screw Pumps
5- ژیروتور Gerotor Pumps
1- دنده خارجی External Gear Pumps
در این پمپ ها یکی از چرخ دنده ها به محرک متصل بوده و چرخ دنده دیگر هرزگرد می باشد. با چرخش محور محرک و دور شدن دنده های چرخ دنده ها از هم با ایجاد خلاء نسبی روغن به فضای بین چرخ دنده ها و پوسته کشیده شده و به سمت خروجی رانده می شود.
لقی بین پوسته و دنده ها در اینگونه پمپ ها حدود ( (0.025 mm می باشد.


افت داخلی جریان به خاطر نشست روغن در فضای موجود بین پوسته و چرخ دنده است که لغزش پمپ (Volumetric efficiency ) نام دارد.
با توجه به دور های بالای پمپ که تا rpm 2700 می رسد پمپاژ بسیار سریع انجام می شود، این مقدار در پمپ ها ی دنده ای با جابه جایی متغییر می تواند از 750 rpm تا 1750 rpm متغییر باشد. پمپ ها ی دنده ای برای فشارهای تا (کیلوگرم بر سانتی متر مربع200 ) 3000 psi طراحی شده اند که البته اندازه متداول آن 1000 psi است.
2– دنده داخلی Internal Gear Pumps
این پمپ ها بیشتر به منظور روغنکاری و تغذیه در فشار های کمتر از 1000 psi استفاده می شود ولی در انواع چند مرحله ای دسترسی به محدوده ی فشاری در حدود 4000 psi نیز امکان پذیر است. کاهش بازدهی در اثر سایش در پمپ های دنده ای داخلی بیشتر از پمپ های دنده ای خارجی است.

 

3- پمپ های گوشواره ای Lobe Pumps
این پمپ ها از خانواده پمپ های دنده ای هستند که آرامتر و بی صداتر از دیگر پمپ های این خانواده عمل می نماید زیرا هر دو دنده آن دارای محرک خارجی بوده و دنده ها با یکدیگر درگیر نمی شوند. اما به خاطر داشتن دندانه های کمتر خروجی ضربان بیشتری دارد ولی جابه جایی حجمی بیشتری نسبت به سایر پمپ های دنده ای خواهد داشت.



4- پمپ های پیچی Screw Pumps
پمپ پیچی یک پمپ دنده ای با جابه جایی مثبت و جریان محوری بوده که در اثر درگیری سه پیچ دقیق (سنگ خورده) درون محفظه آب بندی شده جریانی کاملا آرام ، بدون ضربان و با بازده بالا تولید می کند. دو روتور هرزگرد به عنوان آب بندهای دوار عمل نموده و باعث رانده شدن سیال در جهت مناسب می شوند.حرکت آرام بدون صدا و ارتعاش ، قابلیت کا با انواع سیال ، حداقل نیاز به روغنکاری ، قابلیت پمپاژ امولسیون آب ، روغن و عدم ایجاد اغتشاش زیاد در خروجی از مزایای جالب این پمپ می باشد.
5- پمپ های ژیروتور Gerotor Pumps
عملکرد این پمپها شبیه پمپ های چرخ دنده داخلی است. در این پمپ ها عضو ژیروتور توسط محرک خارجی به حرکت در می آید و موجب چرخیدن روتور چرخ دندهای درگیر با خود می شود.
در نتیجه این مکانیزم درگیری ، آب بندی بین نواحی پمپاژ تامین می گردد. عضو ژیروتور دارای یک چرخ دندانه کمتر از روتور چرخ دنده داخلی می باشد.
حجم دندانه کاسته شده ضرب در تعداد چرخ دندانه چرخ دنده محرک ، حجم سیال پمپ شده به ازای هر دور چرخش محور را مشخص می نماید.

 

پمپ های پره ای :
به طور کلی پمپ های پره ای به عنوان پمپ های فشار متوسط در صنایع مورد استفاده قرار می گیرند. سرعت آنها معمولا از 1200 rpm تا 1750 rpm بوده و در مواقع خاص تا 2400 rpm نیز میرسد. بازده حجمی این پمپ ها 85% تا 90% است اما بازده کلی آنها به دلیل نشت های موجود در اطراف روتور پایین است ( حدود 75% تا 80% ). عمدتا این پمپها آرام و بی سر و صدا کار می کنند ، از مزایای جالب این پمپ ها این است که در صورت بروز اشکال در ساختمان پمپ بدون جدا کردن لوله های ورودی و خروجی قابل تعمیر است.
فضای بین روتور و رینگ بادامکی در در نیم دور اول چرخش محور ، افزیش یافته و انبساط حجمی حاصله باعث کاهش فشار و ایجاد مکش می گردد، در نتیجه سیال به طرف مجرای ورودی پمپ جریان می یابد. در نیم دور دوم با کم شدن فضای بین پره ها سیال که در این فضاها قرار دارد با فشار به سمت خروجی رانده می شود. همانطور که در شکل می بینید جریان بوجود آمده به میزان خروج از مرکز(فاصله دو مرکز) محور نسبت به روتور پمپ بستگی دارد و اگر این فاصله به صفر برسد دیگر در خروجی جریانی نخواهیم داشت.

پمپ های پره ای که قابلیت تنظیم خروج از مرکز را دارند می توانند دبی های حجمی متفاوتی را به سیستم تزریق کنند به این پمپ ها ، جابه جایی متغییر می گویند. به خاطر وجود خروج از مرکز محور از روتور(عدم تقارن) بار جانبی وارد بر یاتاقان ها افزایش می یابد و در فشار های بالا ایجاد مشکل می کند.
برای رفع این مشکل از پمپ های پره ای متقارن (بالانس) استفاده می کنند. شکل بیضوی پوسته در این پمپ ها باعث می شود که مجاری ورودی و خروجی نظیر به نظیر رو به روی هم قرار گیرند و تعادل هیدرولیکی برقرار گردد. با این ترفند بار جانبی وارد بر یاتاقان ها کاهش یافته اما عدم قابلیت تغییر در جابه جایی از معایب این پمپ ها به شمار می آید .( چون خروج از مرکز وجود نخواهد داشت)

حداکثر فشار قابل دستیابی در پمپ های پره ای حدود 3000 psi است.
پمپ های پیستونی
پمپ های پیستونی با دارا بودن بیشترین نسبت توان به وزن، از گرانترین پمپ ها هستند و در صورت آب بندی دقیق پیستون ها می تواند بالا ترین بازدهی را داشته باشند. معمولا جریان در این پمپ ها بدون ضربان بوده و به دلیل عدم وارد آمدن بار جانبی به پیستونها دارای عمر طولانی می باشند، اما به خاطر ساختار پیچیده تعمیر آن مشکل است.
از نظر طراحی پمپ های پیستونی به دو دسته شعاعی و محوری تقسیم می شوند.
پمپ های پیستونی محوری با محور خمیده (Axial piston pumps(bent-axis type)) :
در این پمپ ها خط مرکزی بلوک سیلندر نسبت به خط مرکزی محور محرک در موقعیت زاویه ای مشخصی قرار دارد میله پیستون توسط اتصالات کروی (Ball & socket joints)به فلنج محور محرک متصل هستند به طوری که تغییر فاصله بین فلنج محرک و بلوک سیلندر باعث حرکت رفت و برگشت پیستون ها در سیلندر می شود. یک اتصال یونیورسال ( Universal link) بلوک سیلندر را به محور محرک متصل می کند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  17  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پمپ هیدرولیک

دانلود مقاله جمعیت و توسعه رشد اقتصادی

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله جمعیت و توسعه رشد اقتصادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه
از سالیان بسیار دور, با افزایش سطح دانش و فهم بشر, کیفیت و وضعیت زندگی او همواره در حال بهبود و ارتقا بوده است. بعد از انقلاب فرهنگی-اجتماعی اروپا (رنسانس) و متعاقب آن انقلاب صنعتی, موج پیشرفت‌های شتابان کشورهای غربی آغاز گردید. تنها کشور آسیایی که تا حدی با جریان رشد قرن‌های نوزده و اوایل قرن بیستم میلادی غرب همراه گردید کشور ژاپن بود. بعد از رنسانس که انقلابی فکری در اروپا رخ داد, پتانسیل‌های فراوان این ملل, شکوفا و متجلی گردید اما متاسفانه در همین دوران, کشورهای شرقی روند روبه‌رشدی را تجربه نکرده و بعضاً سیری نزولی طی نمودند. البته بعضاً حرکت‌های مقطعی و موردی در این کشورها صورت گرفت اما از آنجاییکه با کلیت جامعه و فرهنگ عمومی تناسب کافی را نداشت و مورد حمایت واقع نگردید, به سرعت مزمحل گردید. محمدتقی‌خان امیرکبیر در ایران, نمونه‌ای از این دست است.
مباحث توسعه اقتصادی از قرن هفدهم و هجدهم میلادی در کشورهای اروپایی مطرح گردید. فشار صنعتی‌شدن و رشد فناوری در این کشورها توام با تصاحب بازار کشورهای ضعیف مستعمراتی باعث شد تا در زمانی کوتاه, شکاف بین دو قطب پیشرفته و عقب‌مانده عمیق شده و دو طیف از کشورها در جهان شکل گیرد: کشورهای پیشرفته (یا توسعه‌یافته) و کشورهای عقب‌مانده (یا توسعه‌نیافته).
توسعه اقتصادی چیست
باید ببن دو مفهوم ”رشد اقتصادی“ و ”توسعه اقتصادی“ تمایز قایل شد. رشد اقتصادی, مفهومی کمی است در حالیکه توسعه اقتصادی, مفهومی کیفی است. ”رشد اقتصادی“ به تعبیر ساده عبارتست از افزایش تولید (کشور) در یک سال خاص در مقایسه با مقدار آن در سال پایه. در سطح کلان, افزایش تولید ناخالص ملی (GNP) یا تولید ناخالص داخلی (GDP) در سال موردنیاز به نسبت مقدار آن در یک سال پایه, رشد اقتصادی محسوب می‌شود که باید برای دستیابی به عدد رشد واقعی, تغییر قیمت‌ها (بخاطر تورم) و استهلاک تجهیزات و کالاهای سرمایه‌ای را نیز از آن کسر نمود .
منابع مختلف رشد اقتصادی عبارتند از ‌افزایش بکارگیری نهاده‌ها (افزایش سرمایه یا نیروی کار), افزایش کارآیی اقتصاد (افزایش بهره‌وری عوامل تولید), و بکارگیری ظرفیت‌های احتمالی خالی در اقتصاد.
”توسعه اقتصادی“ عبارتست از رشد همراه با افزایش ظرفیت‌های تولیدی اعم از ظرفیت‌های فیزیکی, انسانی و اجتماعی. در توسعه اقتصادی, رشد کمی تولید حاصل خواهد شد اما در کنار آن, نهادهای اجتماعی نیز متحول خواهند شد, نگرش‌ها تغییر خواهد کرد, توان بهره‌برداری از منابع موجود به صورت مستمر و پویا افزایش یافته, و هر روز نوآوری جدیدی انجام خواهد شد. بعلاوه می‌توان گفت ترکیب تولید و سهم نسبی نهاده‌ها نیز در فرآیند تولید تغییر می‌کند. توسعه امری فراگیر در جامعه است و نمی‌تواند تنها در یک بخش از آن اتفاق بیفتد. توسعه, حد و مرز و سقف مشخصی ندارد بلکه بدلیل وابستگی آن به انسان, پدیده‌ای کیفی است (برخلاف رشد اقتصادی که کاملاً کمی است) که هیچ محدودیتی ندارد .
توسعه اقتصادی دو هدف اصلی دارد:
• افزایش ثروت و رفاه مردم جامعه (و ریشه‌کنی فقر)
• ایجاد اشتغال, که هر دوی این اهداف در راستای عدالت اجتماعی است. نگاه به توسعه اقتصادی در کشورهای پیشرفته و کشورهای توسعه‌نیافته متفاوت است. در کشورهای توسعه‌یافته, هدف اصلی افزایش رفاه و امکانات مردم است در حالیکه در کشورهای عقب‌مانده , بیشتر ریشه‌کنی فقر و افزایش عدالت اجتماعی مدنظر است.
شاخص‌های توسعه اقتصادی
از جمله شاخص‌های توسعه اقتصادی یا سطح توسعه‌یافتگی می‌توان این موارد را برشمرد :
الف. شاخص درآمد سرانه: از تقسیم درآمد ملی یک کشور (تولید ناخالص داخلی) به جمعیت آن, درآمد سرانه بدست می‌آید. این شاخص ساده و قابل‌ارزیابی در کشورهای مختلف, معمولاً با سطح درآمد سرانه کشورهای پیشرفته مقایسه می‌شود. زمانی درآمد سرانه 5000 دلار در سال نشانگر توسعه‌یافتگی بوده است و زمانی دیگر حداقل درآمد سرانه 10000 دلار.

 

ب. شاخص برابری قدرت خرید (PPP): از آنجاکه شاخص درآمد سرانه از قیمت‌های محلی کشورها محاسبه می‌گردد و معمولاً سطح قیمت محصولات و خدمات در کشورهای مختلف جهان یکسان نیست, از شاخص برابری قدرت خرید استفاده می‌گردد. در این روش, مقدار تولید کالاهای مختلف در هر کشور, در قیمت‌های جهانی آن کالاها ضرب شده و پس از انجام تعدیلات لازم, تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه آنان محاسبه می‌گردد.
ج. شاخص درآمد پایدار (GNA, SSI): کوشش برای غلبه بر نارسایی‌های شاخص درآمد سرانه و توجه به ”توسعه پایدار“ به جای ”توسعه اقتصادی“, منجر به محاسبه شاخص درآمد پایدار گردید. در این روش, هزینه‌های زیست‌محیطی که در جریان تولید و رشد اقتصادی ایجاد می‌گردد نیز در حساب‌های ملی منظور گردیده (چه به عنوان خسارت و چه به عنوان بهبود منابع و محیط زیست) و سپس میزان رشد و توسعه بدست می‌آید.
د. شاخص‌های ترکیبی توسعه: از اوایل دهه 1980, برخی از اقتصاددانان به جای تکیه بر یک شاخص انفرادی برای اندازه‌گیری و مقایسه توسعه اقتصادی بین کشورها,‌ استفاده از شاخص‌های ترکیبی را پیشنهاد نمودند. به عنوان مثال می‌توان به شاخص ترکیبی موزنی که مک‌گراناهان (1973) برمبنای 18 شاخص اصلی (73 زیرشاخص) محاسبه می‌نمود, اشاره کرد (بعد, شاخص توسعه انسانی معرفی گردید).
و. شاخص توسعه انسانی (HDI): این شاخص در سال 1991 توسط سازمان ملل متحد معرفی گردید که براساس این شاخص‌ها محاسبه می‌گردد: درآمد سرانه واقعی (براساس روش شاخص برابری خرید), امید به زندگی (دربدو تولد), و دسترسی به آموزش (که تابعی از نرخ باسوادی بزرگسالان و میانگین سال‌های به مدرسه‌رفتن افراد است).
مکاتب مختلف توسعه اقتصادی
از قرن هجدهم و با رشد سریع صنایع در غرب, اولین اندیشه‌های اقتصادی ظهور نمود. این اندیشه‌ها, در پی تئوریزه‌کردن رشد درحال‌ظهور, علل و عوامل, راهکارهای هدایت و راهبری, و بررسی پیامدهای ممکن بود. از جمله مکاتب پایه در توسعه اقتصادی می‌توان به این موارد اشاره کرد .
نظریه آدام اسمیت
اسمیت یکی از مشهورترین اقتصاددانان خوشبین کلاسیک است که از او به عنوان ”پدر علم اقتصاد“ نام برده می‌شود. اسمیت و دیگر اقتصاددانان کلاسیک (همچون ریکاردو و مالتوس), ”زمین“, ”کار“ و ”سرمایه“ را عوامل تولید می‌دانستند. مفاهیم دست نامرئیِ ”تقسیم کار“, ”انباشت سرمایه“ و ”گسترش بازار“, اسکلت نظریه وی را در توسعه اقتصادی تشکیل می‌دهند. تعبیر ”دست‌های نامرئی“ آدام اسمیت را می‌توان, به طور ساده, نیروهایی دانست که عرضه و تقاضا را در بازار شکل می‌دهند, یعنی خواست‌ها و مطلوب‌های مصرف‌کنندگان کالاها و خدمات (از یک طرف) و تعقیب منافع خصوصی توسط تولیدکنندگان آنان (از طرف دیگر), که در مجموع سطوح تولید و قیمت‌ها را به سمت تعادل سوق می‌دهند. او معتقد بود ”سیستم مبتنی بر بازارِ سرمایه‌داریِ رقابتی“ منافع همه طرف‌ها را تامین می‌کند.
اسمیت سرمایه‌داری را یک نظام بهره‌ور با توانی بالقوه برای افزایش رفاه انسان می‌دید. بخصوص او روی اهمیت تقسیم کار (تخصصی‌شدن مشاغل) و قانون انباشت سرمایه به عنوان عوامل اولیه کمک‌کننده به پیشرفت اقتصادی سرمایه‌داری (و یا به تعبیر او ”ثروت ملل“) تاکید می‌کرد. او اعتقاد داشت ”تقسیم کار“ باعث افزایش مهارت‌ها و بهره‌وری افراد می‌شود و باعث می‌شود تا افراد (در مجموع) بیشتر بتوانند تولید کنند و سپس آنان را مبادله کنند. باید بازارها توسعه یابند تا افراد بتوانند مازاد تولید خود را بفروشند (که این نیازمند توسعه زیرساخت‌های حمل‌ونقل است).
آدام اسمیت اولویت‌های سرمایه‌گذاری را در کشاورزی, صنعت و تجارت می‌دانست, چون او معتقد بود به دلیل نیاز فزاینده‌ای که برای مواد غذایی وجود دارد کمبود آن (و تاثیرش بر دستمزدها) می‌تواند مانع توسعه شود. تئوری توسعه اقتصادی اسمیت, یک نظریه گذار از فئودالیسم به صنعتی‌شدن است.
نظریه مالتوس
شهرت مالتوس بیشتر به نظریه جمعیتی وی مربوط می‌شود حال آنکه وی در مورد مسایل اقتصادی مانند اشباع بازار و بحران‌های اقتصادی نیز دارای نظریات دقیقی است. در اینجا به صورت گذرا هر دو را بیان می‌کنیم:
الف. نظریه جمعیتی مالتوس: او معتقد بود با افزایش دستمزدها (فراتر از سطح حداقلی معیشت), جمعیت افزایش می‌یابد, چون همراهی افزایش دستمزدها با افزایش میزان تولید, باعث فراوانی بیشتر مواد غذایی و کالاهای ضروری شده و بچه‌های بیشتری قادر به ادامه حیات خواهند بود. به اعتقاد او, وقتی دستمزدها افزایش می‌یابد و با فرض سیری‌ناپذیری امیال جنسی فقرا, می‌توان انتظار داشت که در صورت عدم‌وجود موانع, جمعیت طی هر نسل (هر 25 سال یک‌بار) دو برابر گردد. به همین علت, علی‌رغم افزایش درآمدهای فقرا, همچنان طبقات فقیرتر جامعه, فقیر باقی می‌مانند. در مقابل رشد محصولات کشاورزی فقط به صورت تصاعد حسابی و با نرخ 1و2و3و4و ... افزایش می‌یابد. بدین خاطر, ناکافی‌بودن تولید مواد غذایی باعث محدودشدن رشد جمعیت شده و بعضاً درآمد سرانه نیز به سطحی کمتر از معیشت تنزل می‌یابد. تعادل وقتی بوجود می‌آید که نرخ رشد جمعیت, با افزایش میزان تولید همگام گردد.
ب. نظریه اشباع بازار مالتوس: او بیان می‌دارد که کارگران بایستی بیش از ارزش کالاهایی که تمایل به خرید آن‌ها دارند ارزش ایجاد نمایند تا توسط کارفرمایان استخدام شوند. این امر باعث می‌شود که کارگران قادر به خرید کالاهای تولیدی خود نباشند, لذا لازم است چنین کالاهایی توسط دیگر اقشار جامعه خریداری شود. به نظر وی, اگرچه سرمایه‌داران قدرت مصرف منافع خود را دارند اما بیشتر مایل به گردآوری ثروت هستند. مالکان زمین هم که مایل به خرید چنین کالاهای مازادی هستند نمی‌توانند تمام مازاد تولید را جذب نمایند. به همین خاطر ”جنگ“ (برای تصاحب بازارهای جدید و افزایش تولید) راهگشای معضل اشباع بازار برای کشورهایی همچون آمریکا و انگلستان بوده است. او پیشنهاد می‌کند در مواقعی که کشور دچار بحران است باید به افزایش هزینه‌ها در کارهایی که بازده و سودشان مستقیماً برای فروش وارد بازار نمی‌شود (همچون راهسازی و کارهای عمومی) پرداخت.
نظریه ریکاردو
ریکاردو با پذیرش نظریه جمعیتی مالتوس, به توسعه مکتب کلاسیک بنیان‌گذاری‌شده توسط اسمیت پرداخت. درحالیکه اسمیت روی مساله ”تولید“ تاکید می‌ورزید, ریکاردو بر مبحث ”توزیع درآمد“ متمرکز گردید و بعداً نئوکلاسیک‌ها (شاگردان وی) بر ”کارآیی“ متمرکز شدند. دو نظریه معروف او, ”قانون بازده نزولی“ و ”مزیت نسبی“ است:
الف. قانون بازده نهایی نزولی: به اعتقاد ریکاردو, همزمان با رشد اقتصادی و جمعیتی, به‌دلیل افزایش نیاز به مواد غذایی و محصولات کشاورزی, کشاورزان مجبور خواهند شد زمین‌های دارای بهره‌وری پایین‌تر را نیز زیر کشت ببرند (بعد از زمین‌های درجه یک که درآغاز زیر کشت می‌روند, زمین‌های درجه دو و درجه سه مورد استفاده قرار می‌گیرند). از آنجاییکه بهره‌وری زمین‌های درجه 2, 3 و 4 کمتر از زمین‌های درجه 1 است, هزینه تولید در آنان افزایش می‌یابد. درنتیجه قیمت مواد غذایی افزایش یافته و بالتبع سود بادآورده‌ای (رانت) نصیب صاحبان زمین‌های درجه 1 می‌گردد. مقدار این رانتِ دریافتی توسط صاحبان زمین, همگام با رشد جمعیت افزایش یافته و باعث کاهش درآمد کل جامعه (دردسترس کارگران و مهمتر از آن سود سرمایه‌گذاران) می‌شود. نهایتاً اقتصاد به یک وضعیت ایستا یا تعادلی می‌رسد که در آن, کارگران صرفاً دستمزدهایی در سطح حداقل معیشت دریافت می‌کنند. به اعتقاد او, رشد اقتصادی در یک جامعه سرمایه‌داری در سایه وجود مواد غذایی ارزان‌قیمت (که به معنی پایین‌تربودن دستمزدهای کارگران صنعتی و بالاتررفتن سودهای سرمایه‌داران است) و درنتیجه افزایش امکان انباشت سرمایه در صنعت, تولید بیشتر و درنهایت افزایش درآمدهای اقتصادی کل, تحقق می‌یابد.
از دیدگاه ریکاردو, افزایش بهره‌وری کشاورزی (در مقایسه با صنعت), پایه اساسی رشد اقتصادی است. او اعتقاد داشت در بلندمدت با پیشرفت فناوری, بهره‌وری زمین‌های کشاورزی افزایش می‌یابد. ریکاردو تعقیب سیاست درهای باز برای تجارت آزاد را برای پایین‌نگهداشتن سطح دستمزدهای اسمی, توصیه نمود.

 

ب. نظریه مزیت نسبی: براساس این نظریه, مبادله آزاد مابین کشورها, باعث افزایش مقدار تولیدات (محصول) جهانی می‌شود. اگر هر کشوری به تولید کالاهایی روی آورد که توانایی تولید آن‌ها را با هزینه نسبی کمتری (در مقایسه با دیگر شرکا و رقبای تجاری خود) دارد, در این صورت, کشور مفروض قادر خواهد بود, مقداری از کالاهایی را که با هزینه کمتری تولید می‌کند با کالاهای دیگری که ملت‌های دیگر قادر به تولید ارزانتر آن‌ها هستند, مبادله نماید. در پایان یک دوره زمانی, ملت‌ها درخواهند یافت که امکانات مصرف آن‌ها, در اثر تجارت و تخصصی‌شدن, نسبت به زمانی که همه کالاهای موردنیاز خود را در داخل کشورهایشان تولید می‌کرده‌اند, افزایش یافته است. به همین خاطر, اقتصاددانان, تجارت آزاد جهانی را مطلوب می‌دانند چون باعث افزایش تولید ناخالص ملی کشورها و بالتبع افزایش رفاه ملت‌ها خواهد شد. او به کمک مفهوم ”هزینه فرصت“ نشان داد که نباید کشورها (بنابر اعتقاد اقتصاددانان گذشته) صرفاً بر تولید کالاهایی که در آن‌ها دارای مزیت مطلق (در مقابل دیگر کشورها) هستند, متمرکز شوند بلکه در داخل کشور نیز باید با درنظرگرفتن هزینه جایگزینی یک کالا با کالای دیگر, برمبنای مزیت نسبی (مقایسه‌ای) عمل کرد.
مدل رشد کلاسیک
از مجموع دیدگاه‌های اقتصاددانان کلاسیکی که گفتیم, مدل رشد اقتصادی کلاسیک سربرآورد. از دیدگاه آنان, توسعه اقتصادهای سرمایه‌داری, مسابقه‌ای بود بین پیشرفت فناوری و رشد جمعیت, که در آن برای مدتی, پیشرفت فناوری در راس قرار داشت اما روزی این سرآمدی پایان خواهد یافت (و یا دچار رکود می‌شود) و اقتصاد سیر نزولی در پیش خواهد گرفت. پیشرفت فناوری, به نوبه خود, وابسته به انباشت سرمایه است که بسترساز ماشینی‌شدن و تقسیم کار است. نرخ انباشت سرمایه نیز به سطح و روند تغییر سودها وابسته است. به طور خلاصه باید گفت, پیشرفت واقعی (به مفهوم برخورداری از یک سطح زندگی بالاتر که به‌گونه‌ای پایدار و مستمر در طی زمان رشد نماید) در این مدل وجود ندارد. بلکه مدل‌های رشد ارایه‌شده توسط این اقتصاددانان (کلاسیک), نویدبخش توقف پیشرفت اقتصادی این کشورها در بلندمدت است, زمانی که دیگر درآمد سرانه, امکان رشد بیشتر را از دست خواهد داد.
نظریه کارل مارکس
مارکس برخلاف اسمیت, مالتوس و ریکاردو, سرمایه‌داری را غیرقابل‌تغییر نمی‌دانست. او به سرمایه‌داری به عنوان یکی از شیوه‌های تولیدی که با کمون اولیه شروع شد, سپس وارد مرحله برده‌داری شد و پس از آن شیوه تولید فئودالیسم در جوامع حاکم گردید, می‌نگریست. او معتقد بود سرمایه‌داری مرحله چهارم از شیوه‌های تولیدی رایج در جهان است که نهایتاً فرومی‌پاشد. این فروپاشی بخاطر رکود نخواهد بود بلکه به‌دلایل اجتماعی خواهد بود و نهایتاً جهان به یک مرحله نهایی به نام کمونیسم خواهد رسید. عقیده او نقطه مقابل استوارت میل محسوب می‌شود چون او سرمایه‌داری را مرحله نهایی توسعه انسانی می‌دانست. مارکس قدرت تولیدی سیستم سرمایه‌داری را مورد ستایش قرار می‌دهد اما هزینه انسانی تولید چنین ثروتی را (بخصوص توزیع شدیداً یک‌جانبه آن را ) مورد انتقاد قرار می‌داد. او بر این باور بود که ارزش افزوده تولید, فقط ناشی از کار طبقه کارگر (پرولتاریا) است درحالیکه سرمایه‌داران سهم غیرمتناسبی از درآمد را صرفاً به‌خاطر تملک ابزار تولید به خود اختصاص می‌دهند. مارکس هوشمندانه دریافت که توزیع درآمد در جوامع سرمایه‌داری بسیار غیرمنصفانه و غیرعادلانه است.
مدل رشد اقتصادی سرمایه‌داری مارکس
از نظر مارکس هر یک از شیوه‌های تولید (کمون اولیه, برده‌داری و فئودالیسم, سرمایه‌داری, سوسیالیسم و کمونیسم) دارای دو مشخصه عمده ”نیروهای تولید“ و ”روابط تولید“ هستند. نیروهای تولید مربوط به ساختار فنی تولید (همچون سطح و نرخ تغییر فناوری, ابزارها و وسایل تولید, و منابع طبیعی) است درحالیکه روابط تولید به شیوه‌های خاص روابط انسان‌ها در جریان تولید مربوط می‌شود. به عبارت دیگر, روابط تولیدی به روابط اجتماعی میان افراد به‌ویژه رابطه فرد با ابزار تولید گفته می‌شود.
در نظام سرمایه‌داری, رابطه طبقاتی اولیه به صورت ارتباط بین سرمایه‌دار و طبقه کارگر غیرمالکی که مجبور است به‌منظور زنده‌ماندن برای سرمایه‌دار کار کند, بوجود آمد. از دیدگاه مارکس, موفقیت‌های طبقاتی براساس نقشی که هر کس در فرآیند تولید ایفا می‌کند, قابل تعریف است. تابع تولید عمومی مارکس, تقریباً شبیه تابعی است که توسط کلاسیک‌ها عرضه شده است, با این تفاوت که مارکس تاکید بیشتری بر روی ساختارهای نهادی و طبقاتی جامعه نموده است.
نکته اساسی از دیدگاه مارکس اینست که سرمایه‌داران, انباشت سرمایه برای کسب سودهای بالاتر را, ادامه می‌دهند. اما درنهایت, افزایش یا کاهش سودها, وابستگی قطعی به سطح ارزش افزوده دارد و نه به نرخ رشد جمعیت ویا زمین‌های غیرمرغوب کشاورزی. افزایش سود, نیازمند کوششی بی‌وقفه از سوی سرمایه‌داران برای استثمار هرچه‌بیشتر کارگران ازطریق افزایش بهره‌وری یا کاهش دستمزدهای واقعی آنان است. مارکس برخلاف سایر کلاسیک‌ها, رکودی را برای درآمد سرانه پیش‌بینی نکرد, بلکه او بر عدم‌تعادل درآمدها در جامعه سرمایه‌داری تاکید ورزید و سهم‌های درآمدی را وابسته به مبارزات طبقاتی (ظهورکننده) می‌دانست.
نظریه شومپیتر
جوزف شومپیتر اعتقاد داشت ماشین سرمایه‌داری علاوه براینکه قادر است نرخ‌های بالای رشد اقتصادی تولید کند, بلکه می‌تواند ضررهای اجتماعی آن را نیز جبران نماید. او قلباً از جامعه مدنی سرمایه‌داری خالص, لذت می‌برد و آن را تایید می‌کرد. با این وجود او نیز رکود و فروپاشی سرمایه‌داری را باور داشت. او تحلیلش را اینگونه آغاز می‌کند که یک اقتصاد در تعادل ایستا قرار دارد و ویژگی آن یک ”جریان دوری“ است که برای همیشه تکرار می‌شود. در این سیستم اقتصادی, هر بنگاه در تعادل رقابتی کامل قرار دارد که هزینه‌های آن دقیقاً معادل درآمدهای آن است و سود صفر است. فرصت‌های سود وجود ندارد و خانواده‌ها نیز همچون یک بنگاه در چنین حالتی به سر می‌برند. اساس توسعه اقتصادی, قطع این جریان دوری است که به شکل یک ”نوآوری“ اتفاق می‌افتد. نوآوری, ساخت ماشین و ابزار جدید را ضروری می‌نماید. این نوآوری از سه طریق اتفاق می‌افتد: جایگزینی ماشین‌آلات و ابزارهای غیرقابل‌استفاده فعلی, انتظار کسب سودهای انحصاری از یک زمینه جدید,‌ تولید محصول جدیدی که مردم حاضر به کاهش پس‌اندازهای خود برای خرید آن کالا باشند. او خودش بر راه دوم تاکید می‌ورزد. بعلاوه او به طور جدی بر لزوم وجود ”کارآفرینان“ تمرکز می‌کند و بیان می‌دارد که این افراد با کشف فرصت‌های نوین,‌ جریان عظیمی از سرمایه‌گذاری‌ها و سودها را به راه می‌اندازند.
ارتباط جمعیت باتوسعه رشد اقتصادی
در اندیشه فلسفی، سیاسی و اقتصادی مدرن، انسان‌محور اصلی بحث‌ها است. تاکید بر تئوری شناخت و چگونگی فرآیند معرفتی در ذهن انسان و توانایی‌های آن مهم‌ترین ویژگی‌ اندیشه فلسفی در دوران جدید را تشکیل می‌دهد. حقوق طبیعی یا ذاتی انسان موضوع اصلی اندیشه‌ورزی سیاسی مدرن است و تفکر نوبنیاد اقتصادی انسان را به عنوان مبدا و مقصد ثروت، یعنی آنچه برای تداوم حیات و رفاه بیشتر لازم است، مورد بررسی قرار می‌دهد. به این ترتیب در اندیشه انسان‌مدار جدید، می‌توان انتظار داشت که موضوع جمعیت جایگاه مهمی پیدا کند، اما مساله جمعیت از جهت دیگری نیز مورد توجه قرار می‌گیرد که عبارت است از رشد بی‌سابقه آن در سایه پیشرفت‌های اقتصادی، علمی و فنی. از همان آغاز می‌توان گفت که دو رویکرد کاملا متفاوت نسبت به موضوع جمعیت در میان اندیشمندان شکل گرفت. رویکردی که تحولات جمعیتی را به عنوان بخشی از نظام به هم پیوسته جامعه بشری تلقی می‌کرد که دارای ساز‌وکار‌های تنظیم‌کننده درونی است و رویکرد دیگری که جمعیت و نظام اقتصادی را جدا از هم و احیانا در مقابل هم قرار می‌داد. شاید بتوان آدام اسمیت و رابرت مالتوس را نمایندگان برجسته و آغازین این دو رویکرد تلقی کرد که از دو سده پیش تاکنون به اشکال مختلف مطرح شده است. پیشرفت‌های سریع و بی‌سابقه دنیای مدرن اغلب نگرانی‌هایی را پدید آورده که صرفنظر از وارد یا ناوارد بودن آنها، موجب هوشیاری و اندیشه‌ورزی عمیق‌تر شده است. انتقاد از درون یکی از ویژگی‌های اندیشه مدرن و شاید مهم‌ترین رمز فائق آمدن بر معضلات و بحران‌ها در دنیای جدید بوده است. به رغم اینکه اکثر هشدار‌های مالتوس درباره تهدیدات رشد جمعیت به جهت علمی بی‌پایه و از جهت تجربی و تاریخی ابطال شده است، اما در هر صورت آنها را می‌توان انگیزه‌ای برای تفکرات عمیق و دقت‌نظر‌های کارساز درباره مسائل جمعیتی دانست.

یکی از وجوه تمایز مهم اندیشه اقتصادی قدیم و جدید به مفهوم ثروت و منشا آن مربوط می‌شود. در اندیشه قدما که ارسطو بارز‌ترین نماینده آنها است، ثروت صرفا به نیاز‌های معیشتی انسان‌ها تعریف می‌شود و عرضه آن منحصرا به طبیعت باز می‌گردد. انسان‌ها مصرف‌کننده ثروتی هستند که طبیعت به آنها ارزانی می‌دارد و آنها نقشی در تولید آن ندارند. اما در اندیشه مدرن، طبیعت سهم اندکی در تولید ثروت دارد و مقدار آن اساسا تابعی از کار و صنعت انسان‌ها است. به علاوه، ثروت تنها در رابطه با نیاز‌های معیشتی تعریف نمی‌شود بلکه همه خواسته‌های انسانی اعم از ضروری و غیر آن در این تعریف جدید جای دارند. در هر صورت انسان مدرن در مرکز تولید و مصرف قرار دارد و سطح معیشت و رفاه وی نه در سایه بزرگواری طبیعت بلکه با کار و همت خود او بهبود می‌یابد. آدام اسمیت در کتاب معروف «ثروت ملل» این اندیشه را مطرح ساخت که با کار انسان‌ها است که ثروت (به معنای نیاز‌ها و خواسته‌های انسانی) تولید می‌شود. (اسمیت، 104) بنابراین هرچه بازدهی نیروی کار انسان‌ها بیشتر گردد، مقدار عرضه ثروت نیز متناسب با آن افزایش می‌یابد. آدام اسمیت تقسیم کار و تخصصی شدن تولید را علت اصلی بالارفتن بازدهی می‌داند و در عین حال معتقد است که تقسیم کار خود تابعی از گستره بازارهای مصرفی است. (اسمیت، 121) به این ترتیب مشاهده می‌شود که از دیدگاه اسمیت مجموعه انسان‌ها یعنی جمعیت در هر جامعه‌ای علت فاعلی، علت غایی و نیز ابزار افزایش ثروت است. این رویکرد خوشبینانه به جمعیت از همان آغاز معارضان قدرتمندی پیدا کرد.
مالتوس استدلال آدام اسمیت را می‌پذیرفت، اما خاطرنشان می‌ساخت که افزایش ثروت در جامعه تالی فاسد‌هایی دارد که در نهایت مانع پیشرفت و بهبود سطح معیشت و رفاه می‌گردد. به عقیده وی، بالارفتن رفاه مردم موجب زاد و ولد بیشتر شده و در نتیجه جمعیت به شدت افزایش می‌یابد. از سوی دیگر، چون منابع طبیعی محدود است و متناسب با رشد جمعیت نمی‌توان مایحتاج مردم را تامین کرد و در نتیجه مرگ ناشی از گرسنگی فرایند پیشرفت را متوقف خواهد کرد. مالتوس که شاید اولین نظریه‌پرداز «تقاضای موثر» و تاثیر آن بر تولید باشد بر این رای است که افزایش تقاضا در اقتصاد عینا منطبق با افزایش میزان جمعیت نیست زیرا جمعیت بیکار و فاقد درآمد نمی‌تواند تقاضای موثری (انگیزه برای تولید) ایجاد نماید. (مالتوس، 254) در هر صورت تصور مالتوس از ثروت و منابع طبیعی، تصوری مقداری و غیرپویا است. از نظر وی، منابع طبیعی کمیت ثابت و معینی دارند و به صورت یک عامل مستقل بیرونی بر زندگی اقتصادی انسان‌ها تاثیر می‌گذارند. این تصور یادآور اندیشه قدما درباره ثروت است. در اندیشه اقتصادی مدرن منابع طبیعی در درازمدت بخشی از مجموعه متغیرهای تشکیل‌دهنده نظام اقتصادی محسوب می‌شوند و محاسبه مقادیر آنها خارج از این نظام اقتصادی و سطح تکنولوژیکی آن، معنی ندارد از این رو پیش‌بینی‌های درازمدت در خصوص منابع طبیعی اقتصادی، به علت عدم‌امکان پیش‌بینی تحولات علمی و فنی و سطح پیشرفت نظام اقتصادی (بهره‌وری)، فاقد پایه علمی درستی خواهد بود. بنابراین گزارش مالتوسی به قضیه کمبود منابع غذایی (طبیعی) از دیدگاه علمی فاقد مبنای قابل‌دفاع است. از سوی دیگر، نرخ رشد جمعیت را نیز مستقل از کل متغیرهای اقتصادی تاثیرگذار نمی‌توان بررسی کرد. همچنانکه نظریه «گذار جمعیتی» بیان می‌دارد و ما جلوتر به آن خواهیم پرداخت، رشد جمعیت در هر جامعه‌ای تابعی از مجموعه عوامل موجود در نظام اقتصادی، اجتماعی و نیز فرهنگی است و برخلاف رویکرد مالتوسی تنها بستگی به میزان تولید مواد غذایی و ارزش اقتصادی آن ندارد.
اگر مالتوس رشد سریع جمعیت را تهدیدی علیه وضع زندگی گروه‌های فقیر جامعه می‌دانست و برای کاهش رشد جمعیت ازدواج در سنین بالاتری را توصیه می‌نمود، طرفداران جدید وی رشد جمعیت را تهدیدی برای کل بشریت تلقی می‌کنند و بعضا آنچان راه اغراق را می‌پیمایند که «فشار جمعیتی» را تهدیدی همسان با «جنگ هسته‌ای» می‌شمارند و کنترل آمرانه زاد و ولد را مجاز می‌دانند. ابطال تجربی نظریه جمعیتی مالتوس طی دو قرن اخیر مانع از این نمی‌شود که تزهای نئومالتوسی به اشکال گوناگون در دهه‌های اخیر پدیدار شوند و طرفداران سرسختی پیدا کنند. طیف وسیعی که ابتدا با بخشی از نهضت‌های مدافع محیط‌زیست، در ایالات‌متحده آمریکا، در دهه 1960 آغاز می‌شود و در برگیرنده طرفداران توقف رشد اقتصادی (کلوب رم) و حامیان نرخ رشد جمعیتی صفر در محافل دانشگاهی و بین‌المللی (سازمان ملل) است، همگی متاثر از نظریه مالتوسی‌اند. اوایل دهه 1970 شاهد اوج‌گیری نظریات ضدجمعیتی به صورت افراطی است. «رابرت مک‌نامارا» رییس وقت «بانک جهانی» می‌نویسد: «... بزرگ‌ترین مانع پیشرفت اقتصادی و اجتماعی در میان اغلب ملت‌های دنیا، در جهان توسعه نیافته، 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  45  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جمعیت و توسعه رشد اقتصادی