فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کاربرد روانشناسی اجتماعی در زندگی روزمره

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله کاربرد روانشناسی اجتماعی در زندگی روزمره دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

کریس ( chris ) از پایان ترم ترس دارد . به عنوان یک دانش آموز موقت , کریس برای پذیرش در دانشگاه جدید و همراه برنامه درسی بسیار مشکل پیش رفتن , تلاش کرده است . البته برخی چیزها مشابه بود : خواندن تکالیف بیش از حد بود, همه امتحانات در یک زمان برنامه ریزی شده بود و استادها به نظر میرسد که از یک دنیای متفاوت اند که گویی بسیار متفاوت از دانش آموزان بودند . تلاش بی وقفه ای برای فهمیدن ابنکه چگونه باید در دانشگاه جدید , نقشی ایفا کرد, صرف شد .
اما دیگر چالشها جدید و مضطرب کننده بود . کریس احساس تنهایی و حتی کمرویی می کرد این تجربه غریب و ناخوشایند. در دانشگاه کریس, چهرهای آشنا و دوستان قدیمی برای تسهیل سازگاری با زندگی در کالج بودند, اما اکنون, دو راز محیط آشنا, این"مدرسه بهتر" با کمال تعجب, دور افتاده بود. کریس احساس غربت و کمی سر درگمی میکرد. پیشنهادات کلاسها ومطالعه را تحمل می کرد اما بی هیچ جهت و خوش بینی نا آن زمان ( تا زمانیکه ) لی ( lee ) آنجا بود . از اولین هنگام ]آنها در کلاس روان کنار یکدیگر نشستند. کریس ولی به آسانی سر صحبت را باز کردند . لی فعالانه در کلاس شرکت می کرد و به راحتی با دیگر دانش آموزان گفتگو می کرد- یک راحتی اجتمایی واعتماد به خود که کریس به آن غبطه می خورد و تحسین می کرد. لی بیشتر از کریس در دانشگاه تجربه داشت ونظرات خوبی درباره غلبه کردن وسازگار بودن ارایه می دلد. جایی که کریس مرتبا احساس کمرویی میکرد , لی آرام و خود انگیخته به نظر می رسید. کریس زرنگتر ( دانشمند تر ) بود ولی برای مطالعه بهتر کمک می کرد. آنها متوجه شدند که چیز های مشترک زیادی دارند. دروس مشبهی را دوست داشتند , در لطیفه هایی که درباره خصیصه های فردی برخی از اساتید بود, سهیم بودند , واز ورزش ها وفیلم های مشابهی لذت می بردند . هر دو آنها ÷یاده روی و فعالیت های خارجی را دوست داشتند . به دلیل سهیم بودنشان در گفتگو زمان و سرگرمی , آنها به زودی دوستان نزدیکی شدند . آنها از تفاوت هایشان برای کمک به یکدیگر استفاده می کردند . کریس فهمید که لی همواره راحت نیست بلکه بیشتر به نظر میرسد که خیلی از همکلاسی ها آشنا هستند . لی فعالانه در کلاس روان شرکت میکرد . زیرا دروس دوره راهنمایی , م وضوع را بسیار آشنا ( راحت ) کرده یود . لیکن وقتی هر دو آنها را شعر نو انتخابی کردند,لی سکت بود و این کریس بود که بیشتر شرکت می کرد و لی را به بحث جلب می کرد با کمک به یکدیگر , آن به هم نزدیکتر می شدند پس از گذشت ها , آنها همچنین احساس کردند که از لحاظ شخصیتی به یکدیگر جذب شده اند و به زودی دوستی شمامل نزدیکی عاطفی گردید . لی و کریس دوستنان جدا نشدنی شدند . کریس احساس اطکینان و راحتی اجتماعی میکرد. لی از موفقیت تحصیلی لذت نمی برد و کمتر در مورد نمرات نگران بود. تفاوت های ظاهری دوستی آنان را جالب کرده بود اما میتوانست برای دیگران تعجب برداشتن انگیز باشد. لی سخنگو لی بود , داستان هایی می گفت و می خندید کریس ساکت بود و کمتر توی حرف کسی می پرید اما توجه دقیق می کرد . دوستان آنان را " زوج عجیب " می نامیدند و به "جذابیت متضاد " اشاره می کردند استاد ها به دلیل برخی دلایل به روش های مختلفی با این دو نفر رفتار می کردند . اما علی رغم برخی عادت های متقابل و ویژگی های متفاوت – یا شاید هم به خاطر آنها – اکنون کریس و لی احساس رضایت وجود بودنمی کردند . آنها نسبت به زمانی که جدا بودند , با همدیگر بهتر به نظر میرسند .
اما به نزدیک شدن تابستان , کریس فهمید که ناگفته های فراوانی باقی است , به زودی کریس و ولی از هم جدا می شدند و در جهت های مختلف برای خانه ها و کارهای تابستنی , سفر می کرند . به تعبیری فقط چند ماه جدا از یکدیگر بودند دیگر ( به تعبیر دیگر ) این برابر با نصف زمانی بود. که آنها را قبلا با هم بودند . ملاقاتها بسیار ارزشمند بود , به طوری که آن مجبور بودند به e- meil و مکالمات تلفنی اکتفا کنند. کریس , بازگشت و زندگی در خانه . کار سخت به خاطر مشغول بودن ندیدن لی و از دست دادن برخی از اعتماد به نفس هاییی که اخیرا به دست آورده بود را به تصویر می کشید . در حالیکه کریس اخم کرده و ناراحت به فکر فرو رفته , فقط با صدای آشنای لی به خود می آید " یهی , منو نمی بینی , دوباره اسم تو را صدا کردم, غرق در فکری , ببینم موضوع چیه ؟ مثل اینکه بهترین دوستت را از دست دادی ." کریس با فکر خوانی آشکار لی مبهوت می شود , می خندد و اکنون از دست مشغولیت خلاص می شود . آن ها به قصد خوردن قهوه قدم میزنند . کریس می اندیشید « اکنونن ممکن است بهترین زمان برای صحبت کردن درباره آن باشد – اما من بسیار احساس خوبی می کنم از داشتنن یک مکالمه طولانی , چرا زمان ( لحظه ) به هم می ریزد ؟ »
• چه چیزی مردمی مانند کریس و لی را در اولین مکان به سوی با هم بودن سوق میدهد ؟
• چه عواملی دلیل استقرار روابطی مانند رابطه لی و کریس است ؟
• چیزی درباره اینکه چگونه حواسش از لحاظ فیزیکی ( بدنی ) به سوی هم جذب می شوند گفته نشد . جذابیت فیزیکی در گسترش روابط شخصی چه اهمیتی دارد ؟
• نگرانی درباره تاثیر جدایی تابستان در روابط آنها , درباره نیازهای عاطفی کریس برای ما بگوئید.
• آیا در این مورد با کریس موافق اید که به نظر می رسد اساتید و دانش آموزان متفاوت از یکدیگر فکر می کنند و در دنیایی متفاوت هستند ؟ در این صورت ممکن است که شما در صورت بدست آئردن بینشی نسبت به اختلافات بین دیدگاه های دانش آموزان و کادر آموزشی , از لحاظ تحصیلی بهره مند شوید ؟
• کریس و لی اسامی رایجی برای زنان و مردان می باشد . این توسیف , به ع مد, هیچ نشانه ای مبنی برداشتن انکه کریس و لی , زوج دلخواه جنسی اند , دو مرد یا دو زن , در اختیار نمی گذارد آیا شما برداشتن حسب نتیجه روی این موضوعات فکر می کنید چرا بله و چرا نه ؟
ران شناسی اجتماعی به طور مفید می توان در هر قلمرو شخصی و اجتماعی قابل تصور زندگی به کار رود . در فصل 4 , تفاوت بین دخالت شخصی و دخالت برنامه ای ( به طور مثال برنامه ها ) مشخص شد . در عوض فصول باقیمانده از این کتاب برداشتن دخالت های برنامه ای در قلمرو های مختلف زندگی تمرکز دارد. ( به طور مثال , تمرین واقع بینانه , سلامتی , سازماندهی ) . تمرکز این فصل ارتباط شخصی مستقیم زمینه روان شناسی اجتماعی نسبت به افراد است . بنابراین تمرکز ( توجه ) بر روی دخالت های شخصی است , درباره اینکه چگونه افراد می توانند از علم روان شناسی اجتماعی برای بهبود زندگی های روزمره مثال , استفاده کنند . هدف مطالب این فصل کمک به شما برای درک ارتباط مستقیم این زمینه به زندگی مردم است . در نزدیک تر کردن کار برد روان شناسی اجتکاعی به شما , این فصل به دو وظیفه روزانه اغلب دانشجویان کالج , توجه دارد : روابط شخصی آنها و زندگی های تحصیلی آنها . شما با روابط و مدرسه تجربه زیادی دارید , با این وجود , شما از وقتی که بچه بودید با این دو حوزه از زندگی سر و کار داشته اید . با این وجود جنبه های روابط و مدرسه ممکن است برای شما گیج کننده و یا عجیب بوده باشد . این فصل ممکن است پاسخ هایی برای برخی از این عجایب ( نادانسته ها ) برای شما فراهم کند. شاید , با زندگی اجتماعی و زندگی تحصیلی شما اندکی آسانتر در آینده رابطه بر قرار کند .
روابط شخصی
ماجرای کریس و لی , همان طور که کریس می پذیرد , نوعی رابطه عالی که طرح خوب یک فیلم را می سازد , نیست عشق آنها با درستی آغاز می شود نه با نگاه های سنگین و دسته های پر شوری که توسط هنر پیشه های خوبی در صحنه وصف شده است . لحظات خوب آنها نوشته نشده است . خنده های آنها نه شامل شوخ طبعی بزرگ و نه طنز بافره بود . و چالشی که آنها در جدا شدن تعطیلات تابستانی با آن مواجه بودند مایه سختی از تراژدی شکسپیر بود .
بسیاری از ما زندگی های جارویی شخصیت های افسانه ای را باور نداریم . تجربیات رومانتیک ما ممکن است به اندازه شخصیت های فیلم ها و کتاب ها مهیج و وحشتناک نباشد . اما عشق و دوستی لزوما برای ما مهم است و تا حدودی توضیح هیدهد که چرا تراژدی ها و کمدی های رمانتیک اینقدر برای حضار زیاد جالب است , مانند کریس و لی و مانند رومئو و ژولیت , شما نیز در زندگی خودتان به شور و نزدیکی نیاز دارید . شما همچنین خطر چالش , مشاجره و نا امیدی را قبول می کنید ( شکل 1-5 ) .
برای به کار گیری روانشناسی اجتماعی در تجربیات رابطه ی شما, با تشخیص ( شناخت ) دو واقعیت علمی شروع کنید . اول , انسان ها موجوداتی اجتماعی اند که نمی توانند بدون نزدیکی به دیگران زندگی کنند . دوم , مهارت هایی که ما برای موفقیت در روابط نیاز داریم به طور طبیعی به وجود نمی آیند مانند دیگر مهارت های اجتماعی , رفتارهای ارتباط باید فرا گرفته شود . این بدین معنی استکه تلاش ها , اشتباهات و آزمایش و خطا هم مقدار مشخصی از بخت هستند . این بخش – جایی که روابط معمولا خودشان آغاز می شوند – با احتیاط شدید انسان به وابستگی و نزدیکی به دیگران آغاز می شود . سپس برسی می کند که ایین چه معنی میدهد که فقط افراد خاصی احساس می کنند که جذب شده اند . در طول طفولیت , فرآیند دوستی ممکن است , طرح کلی ما برای بهبود [ گسترش ] بعدی ما در نزدیکی بزرگسالی شود چه ویژگی ها و تجربه هایی است که ما را به سوی دیگران جلب می کند ؟ چه چیزی باعث جذابیت دیگران می شود ؟ و سپس ما چگونه نزدیک تر می شویم ؟
گاهی اوقات شرایط مردم را یه سوی هم می کشد . سازگاری ساده ای مانند ثبت نام در کلاسی مشابه , کلاسی که فرد دیگری ثبت نام کرده و فقط به طور اتفاقی نشستن در کنار او ( مذکر یا مونث ) , می تواند موجب تععامل و دوستی , سرانجام دوستی و احتمالا حتی عشق شود , روان شناسای اجتماعی چندین روش [ اصل ] برای توضیح چنین تغییراتی و پیشنهاد می کند . منسجم ترین درس روان شناسی اجتماعی " توان نفوذ موقیتی " است شما زندگی خود را در بافت اجتماعی می گذرانید , وقایع و شرایطی را که شما را احاطه کرده اند را بررسی کرده و نسبت به آنها واکنش نشان میدهید . در انسان تجربیات , افکار, احساسات و اعمال شکل می گیرند و حداقل تا حدودی توسط محیط فیزیکی و اجتماعی روابط شصی منحصرا توسط شخصیت و قصد و نیت , مشخص نمی شوند . کریس و لی با شرایط مشترک ( به طور نمونه دانشگاه کوچک , کلاس مشابه ) به یکدیگرفشار می آوردند و باعلاقه های متقابل به سوی هم کشیده می شدند ( به طور نمونه : پیمودن بردن به علایق مشترک در زنگ تفریح , گسترش دوستی مشترک ) چه شرایطی باعث ایجاد رابطه شما با دیگران می شود ؟ چگونه ادراک اجتماعی و حتی افکار باطل شما زندگی اجتماعی را به صورتی که امروزه هست , شکل داده است ؟
احتیاج به نزدیکی
تا چه اندازه به روابط بها می دهید ؟ چقدر برای شما نزدیکی به دیگران مهم است ؟ به جول 5.1 نگاه کنید. لیستی شامل چندین جفت از شرایط فردی . اگر شما می توانستید فقط یکی از این ویژگی ها در هر جفت را دارا باشید , کدامیک را انتخاب می کردید ؟ قبل از ادامه دادن انتخاب کنید . این وظیفه " انتخاب اجباری " محتاج این است که شما رشته ای از تصمیمات را اتخاذ کنید که ممکن است در برخی مو.ارد مشکل باشد . همه این ویژگی ها ویژگی های مطلوبیی هستند , اما یک ویزگی در هر جفت تشخیص موقیت اجتماعی زادی را منعکس می کند ., یعنی علاقه بیشتر در ارتباط با دیگران ( به طور مثال مهربانی ) نسبت به پیشرفت [ بهبود ] توانایی مشخصی ( به طور مثال قدرت ) [ البته در زندگی واقعی دلیلی مبنی برداشتن اینکه چرا شما نباید هر دو ویژگی یک جفت را گسترش دهید , وجود ندارد , و دلایل بسیار خوب و دیگری برای انجام آن وجود دارد ]
برای ارزیابی خوتان در این بخش ساده علایق اجتماعی , یک نمه برای انتخاب هر یک از موارد زیر به خودتان دهید : مهربان , باگذشت , دوستانه , حاضر به خدمت و دلسوز , هریک از این ویژگی ها به شریک یا گیرنده احتیاج دارد – کسی که شما می توانید نسبت به او مهربان یا با گذشت باشید , این ویژگی ها را فقط در موقیت های اجتماعی می توان بیان کرد . اگر شما دور همه یا اکثر این ویزگی ها را خط کشیده باشید , این ارزیابی تشخیص موقیت اجتماعی قوی تری را نسبت به موقعی که شما دور هیچ کدام و یا تعداد کمی از آنها را خط کشیده باشید نشان میدهد .
برخی از مردم نسبت به دیگران در تعادل اجتماعی بسیار پر مهارت اند , اما همه انسانن ها موجوداتی اجتماعی هستند ( آرونسون B1999 ) انسانها برای بقای انفرادی به وجود نیامده اند . اولین نیاکان بشر ما به صورت گروهی زندگی می کردند , در تلاش برای بدست آوردن غذا و پناه و افزایش فرزندانشان , مشارکت می کردند . بدون جماعتت یا اجتماع , ما آسیب پذیر , بی پناه و گرسنه بودیم , به همین دلیل عمل پیشینیان برای تنبیه مجرم با تبعید , اغلب حکم مرگ بود.
به عنوان موجوداتی ( حیوانات ) اجتماعی , انسانها به روابط اجتماعی نیاز مندند . آبرهام ماسلو در تئوری کلاسیکش درباره سلسله مراتب نیاز ها و انگیزه ها , روان شناس انسانی , تعلق داشتن را به عنوان سومین انگیزه بسیار مهم , بعد از نیاز های روان شناسی و امنیتی , بیان کرد ( ماسلو 1970 ) بنابراین علاوه برداشتن غذا , آب و امنیت نزدیکی فرد به دیگران برای بقاء و سعادت فرد امری حیاتی است .
قبل از این , مردم دوستی ها و روابط ویژه ای شکل می دادند , آنها مشارکت دیگران , چه غریبه ها چه آشنایان را می خواستند . حضور هر بدن گرمی می توانست دلگرم کننده و آرامش بخش به نظر برسد . شما تنها نیستید , شما بخت خود را با همنوعان خود روان شناسی به روان شناسی می کنید . پیوستن [ دل بستگی ] همچنین پاداش های منفردی فرهم می کند شامل اطلاعاتی درباره وقایعی که رخ می دهد , روش هایی درباره چگونگی رفتار و چه باید کرد , مصاحبت و تفریح . یک گفتگوی اتفاقی و لطیفه ای را تصور کنید که می تواند بین مردمی که در اتاق انتظار دندانپزشگی نشسته اند , روی دهد صداهای ترسناکی که مریض تنها را می ترساند می تواند باعث ترویج لبخند و حمایت اجتماعی در گروه شود اگر چه افراد همدیگر را نشناسند . STANLEY SCHOCHEER ( نام فرد ) بررسی کرد که ایا ترس . میل به پیوستن را افزایش میدهد , SCHCHEER ( 1959 ) زنان حاضر در دانشگاه فیستوا را به عنوان شرکت کننده ها عضو گرفتن . دانش آموزان در یکی از دو گروهی که به طور تصادفی مشخص شده بودند با آزمایش کننده ( ملبس به کت آزمایشگاه به همراه گوشی ) ملاقت کردند . ( آزمایش کننده : فردی که روش را توضیح داد ) . آزمایش کننده توضیح داد که این مطالعه اثرات شوک الکتریکی است . هر داوطلب مجموعه ای از شوک های الکتریکی دریافت میکرد و تاثیرات فیزیکی ائازه گیری می شد . زنان در شرایط با ترس کم اطمینان خاطر یافتند که شوک ها ملایم بوده , بیشتر قلقلک یا مورمور . اما به زنان در شرایط با ترس زیاد مخص.صا هشدار داده شد که شوک ها سخت است به اینمعنی است که شوک ها دردناک و صدمه خواهند داشت . به محض اینکه زنان از آنچه که روی می داد آگاه شوند از آنان خواسته شد در جای دیگری منتظر بمانند در حالیکه تجهیزات وحشتناکی ایجاد شد . سپس از هر زن خواسته شد تا در نوشته ای یکی از این سه ترجیح را مشخص کند ) ترجیح به انتظار کشیدن به صورت تنها , شخصا در اتاق های راحت خودشان B ) ترجیح به انتظار , با برخی دیگر از زنان در اتاق انتظار بزرکتر C ) بی هیچ ترجیحی در حقیقت , در اینجا آزمایش پایان یافت و هیچ شوکی وارد نشد همانطور که اشاره شد ازمایش SCHACHEER (1959) تاثیات شوک را مورد آزمایش قرار نداد بلکه بیشتر تاثیرات ترس را در ترجیح برای پیوستن مورد برسی قرار داد. نتایج نشان داد که به راستی ترس رفتار وابستگی را تحت تاثیر قرار میدهد . 63 درصد از زنان در شرایط با ترس زیاد , ترجیح دادند که با دیگران منتظر بمانند در حالیکه فقط 33 درصد از آنها ددر شرایط با ترس کم ترجیح دادند که با دیگران منتظر بمانند . تاثیر در حکمتی آشنا جمع بندی شد « ناراحتی همراهی را دوست دارد » . SCHACHEER (1959) نتیجه گرفت که ترس , افراد را بای وابستگی به دیگران تشویق می کند . یقینا نتایج وی با عقیده ای که ما از پیوستگی با دیگران بدست آوردیم , مطابق است . پیوستگی احساس تنها بودن را کاهش میدهد . ایجاد راحتی میکند و حتی شرح می دهد که چگونه دیگران گره یک ترس مشترک را باز می کنند . همه ما لحظاتی از اضطراب و ترس داریم و این لحظات وقتی است که بسیاری از ما با افراد اطرافمان – حتی اگر غریبه باشند – احساس بهتری می کنیم . اگر شما یک روش دردناکی در مطب دندانپزشکی را انتظار دارید , آیا میخواید تنها باشید یا با دیگران در اتاق انتظار سهیم باشید ؟ برای برداشتن آوردن نیاز های اجتماعی خودمان , ما به دیگران وابسته می شویم و سعی می کنیم با برخی از آن ها نزدیک شویم .
جاذبه
وابستگی جستجوی یک بدن گرم است . در مقابل : جاذبه به فرآیندیی ایرادگیر است . احساس جذب ب یک فرد بدین معنی است : دانستن اینکه یک فرد درست انجام نخواهد داد: آیا شما به ویؤه می خواهید که آن شخص مخصوص باشید ؟ چه چیزی شما را به سوی فرد دیگری جذب می کند ؟ اصطلح جاذبه , نیروی فیزیکی را پیشنهاد می کمند که با قدرت شما را به سوی فرد دیگری می کشد بدون توجه به خواسته و شرایط هشیار شما , در حقیقت , برخی عوامل در جاذبه میان فردی موضوع علاقه یا انتخاب نیست . آنها را ممکن است کمانند تاثیرات " بیرونی " به نظر برسند تقریبا مانند مغناطیس یا جاذبه . عواملی از قبیل مجاورت و آشنایی , درس روان شناسی اجتماعی را برداشتن مبنای قدرت موقعیت ها شرح میدهد , بیایید به طور خلاصه این عوامل را در جاذبه بررسی کنیم و دروس آنها را در زندگی روزمره به کار ببریم .
مجاورت و آشنایی
اغلب روابط با مجاورت فیزیکی آغاز می شوند یعنی نزدیک بودن یا قابل حصول به یکدیگر . در توضیحی که این فصل با آن آغاز شد کریس به اولین ملاقات با لی هنگامی که آنها را در کلاس کنار یکدیگر نشستند , می اندیشید نزدیک بودن به یک نفر برخورد چشمی را ساده تر کرده و گفتگو را طبیعی می کند . دو نفر به قدر کافی نزدیک به یکدیگر می نشینند برای یادگیری چیزهای درباره همدیگر – سلیقه های لباسشان , صدا و لهجه شان , کی و چگونه می خندند .. کلاس های دیگری که ممکن است انتخاب کنند و مانند آنها . شروع رابطه ای و کریس , مجاورت آنها را فراهم کرد. یعنی رابطه و نزدیکی مداوم آنها – و بنابراین آنچه که آنها می توانند دربارهه هم فرا گیرند مجاورت , با مجاورت , تعامل و امکان رابطه وجود دارد , مانند بسیاری از دانش آموزان ممکن است شما تاثیرات مجاورت را در تشکیل رابطه توسط بررسی دوستی تان , کشف کنید . درباره دوستانتان به ویزه دوستنا دوران بچگی فکر کنید . فورا حرف اول نام خانوادگی آنها را یادداشت کنید آیا بسیاری از آنها که نام خانوادگی آنها در یک ردیسف از حروف الفباست مانند حرف اول نام خانوادگی شماست ؟ در این صورت مجاورت, برخی از دوستی های شما را تعیین کرده است , در مدرسه و بعد از آن .
اغلب برداشتن اساس الفبا صندلی های کلاس به دانش آموزان اختصاص داده می شود شما افرادی را بهتر می شناسید که نزدیک شما بنشینند , مثلا TS , RS, SS, US, VS, را می بینند نه AS, BS, یا CS را . بنابراین ممکن است مچاورت روابط اولیه یا حتی روابط دائمی را تحت تاثیر قرار دهد .
تاثیر مجاورت – تمایل به نزدیکی فیزیکی برای افزایش دوستی بین فردی – در تحقیقی کلاسیک توسط فستینگر و دوستانش ( فستینگر , . SCHACHEER و بک 1959 ) مشخص نشده است . در یک مجتمع مسکونی بزرگ دانشگاه , محققان از دانش آموزان پرسیدند که نزدیک ترین دوستانشان کیست ؟ اگر چه مکانهای زندگی دانش آموزان به طور تصادفی تعیین شده بود با این وجود آنها به طرز چشمگیری ] دانش آموزان را به عنوان دوستانشان یقیین کردند که نزدیک تر به آنها زندگی میکرد و مشخصی که آنها بیشترین رابطه و تماس مکرر را داشتند , بیشتر از کسانی که همشهری بودند . برخی موقعیت ها مردم را نسبت به دیگران خوش برخورد تر و دوست داشتنی تر می کند . برای مثال , اگر شما نزدیک خروجی یا آسانسور زندگی کنید , نسبت به زمانی کهه شما در یک گوشه دور از سالنن زندگی کنید , مردم زیادی از در خانه شما عبور خواهند کرد حتی چنین تعامل های تصادفی دوست داشتن مردم نسبت به دیگران را زیاد میکند . این نزدیکی مردم به خروجی نیست که آنها را دل انگیز می کند , بلکه واقعیت این است که استفاده از خروجی باعث تماس منظم این مردم با دیگران می شود .
بکار گیری تاثیر مجاورت : این تحقیق یک کاربرد آشکار تاثیر مجاورن را بیان می کند . اگر میخواهید با مردم ملاقات کرده و ایجاد دو.ستی کنید سعی کنید محل زندگی , محل کار و حتی محل پارک اتومبیل را که باعث برخورد زیاد شما با مردم می شود , مصون سازید , حداقل برخی مردم ممکن است عابر همیشگی باشند و تماس های مکرر آنها می تنواند اغاز روابط ( دوستی ها ) باشد . در واقع شما می توانید با استفاده خوب از موقعیت های مکرر از قدرت موقعیت استفاده کنید سپس از بهر های اجتماعی تاثیر موقعیتی لذت ببرید .
آشنایی : سبب رضایت . چرا مجاورت و تماس , برخی از افراد در اولاین موضع دوست داشتنی می کند ؟ ایندر همیشه در این صورت نیست . برخورد بیشتر شما با شخص بی ادب برابر با تنفر بیشتر شما از او – تاثیری که به عنوان خراب شدن محیطی شناخته شده است . ( ابسون , KONECNICKJES 1976 ) ابسون و دوستان ( 1976 ) از ساکنان یم مجتمع مالکیت مشترکم سوال کردند که آنها جچه اندزه ساکنان را دوست دارند یا از انها نفرت دارند ؟ لیست افردی که پاسخ دهنده ها دوست داشتند یا از آنان متنفر بودند , همسایگانی را که در بخش مشابهی ازمجتمع زندگی می کردند به عنوان پاسخ دهنده ای که زندگی میکرد , مشخص کرد . موقعیت افزایش یافته نسبت به یک فرد عموما احساسات پیشین نسبت به آن فرد را افزایش میدهد خواه این احساسات منفی باشد خواه مثبت ( 1968 ZAJONC ) در صورت عدم وجود هر پیش داوری , لیکن معمولا تماس مکرر تاثیر مثبت را افزایش میدهد , این ممکن است مموقعیت صرف , آشنایی یک فرد را افزایش دهد – ویژگی که اغلب مردم آنرا دلگرم کننده و مطلوب می دانند , چهره های آشنا آرامش بخش اند مردم آشنا قابل پیش بینی به نظر می رسند , حتی بعذ از یک تماس ظاهری و قابل پیش بینی بودن احساس نظم و کنترل را به وجود می آورد – تجربه ای از توانمندی در طول دوره تردید و اضطراب .

 


نماس مکرر همچنین آشننای درک شده را افزایش میدهد ( 1982 moreland ) . تصور کنید که شما برای یافتن مقاله مجله از کتابحانه دیدن می کنید و می بینید که دانش آموز دیگری در پیمودن یافتن همان مقاله است شما برخورد چشمی می کنید , اشاره سر و می خندید اما صحبت نمی کنید , روز دیگر به کافی شاپ مورد علاقه تان میروید و متوجه می شوید که همان دانش آموز کنار میز مطالعه نشسته است و روز دیگر به سینما می روید و میبینید که همان دانش آموز در صف همان فیلم ایستاده است . در این زمان شما فرض می کنید که شما و آن غریبه چندین چیز مشترک دارید . – درس مشابه , ترجیح رستورانی و سلیقه در فیلم ها . غریبه در نظرتان کمتر عریبه به نظر میرسد هر زمان که او را می بینید احساس راحتی بیشتری می کنید , در احوالپرسی گرم تر ( صمیمی تر ) و به ایجاد مکالمه نزدیک ترید .
بکار گیری تاثیر آشنایی
چگونه می توان در زندگی خودتان تاثیر آشنایی را به کار گیرید ؟ اگذر می خواهید غریبه ای دانش آموزان انگیز شما را دوست داشته باشد به طرقی خود را آشنا کنید . او را تعقیب نکنید بلکه وقتی فرصت دارید تماس چشمی ایجاد کنید . قبل و بعد کلاس پرسه بزنید و اطمینان حاصل کنید که آن شخص به شما توجه می کند . وقتی آن شخص نیز تماس چشمی پیدا کرد لبخند بزنید اما او را از خود نرانید . اگر کنش متقابل دارید آنرا مطلوب بسازید . شما می خواهید در همه ی چیزهایی خوب که درباره آشنایان وجود دارد سهیم باشید – قابل پیش بینی , ایمنی , اعتقاد و ماندن این ها . همانطور که ( 1968 ) zajonc و ابسون و دوستان ( 1976 ) ذکر کردند , موقعیت ( نمایش ) می توتاند مانند دیدگاه های مثبت , دیدگاه های منفی هیجانی را نیز افزایش دهد . آشنایی به راستی می تواند سبب رضایت شو.د . اما فراموش نکنید که رایج ترین پالت یآمد آشنایی , دوست داشتن است ( 200 zajonc ) . آشنایی برای نزدیکی کافی نیست اما اولین قدم حیاتی در صمیمت است . آشنایی معمولا سبب رضایت نمی شود بلکه سب نوعی خشنودی می شود و زمینه را برای روشی جهت تعامل و گفتگوی واقعی آماده می کند .
جذابیت فیزیکی :
به محض اینکه با فردی تماس پیدا کردید , چگونه پی می برید که این همان رابطه ای است که شما در پیمودن آن بودید ؟ علاوه برداشتن کلمات و رفتار , اغلب مردم تا حدی درباره یکدیگر به وسیله جذابیت فیزیکی متفاوت می کنند . این اتکا به نگاه ها ( چهر ها ) می تواند مشکلی از تا ثیر تقدم باشد – به تمایلی اشاره دارد که به ویژه با اطلاعاتی که ابتدا ارائه شد . تحت تاثیر قرار کرفته است . ظاهر فیزیکی معمولا نخستین اطلاعاتی است که شما درباره فردی که دیده اید اما هنوز بال او ملاقات نکرده اید بدست می آید , حتی اگر شما قبل از دیدن شخصی صدای او را بشنوید , مثلاا بوسیله ایجاد تماس تلفنی قبل از ملاقات , بسیار وسوسه انگیز است که تصور کنید آن شخص چه شکلی است .
اما اگر به جای تشکیل عقیده ای مبتنی بر اطلاعات نا چیز , فرصت اولیه ای برای شناختن فرد داشته باشید آن وقت چه ؟ آیا تعامنل ساده به تقدم چهره غلبه می کند ؟ برای پاسخ به این پرسش , محققان تا حدودی در این واقیت تجدید نظر کرده اند تا این حد که زمان های پیش روان شناسی با تعاملی مبتنی برداشتن چیزی غیره از ارزیابی جذابیت فیزیکی یکدیگر , مواجه شوند .
مطالعه تاریخ کامپیوتر
نزدیک به چهل سال پیش , محققان در دانشگاه miesota دلایل قرار های عشقی را با دعوت دانش جویان جدید به رقص welcome week ( هفته خوش آمد ) ( 1966 walscer و anonsan و abrahans ) بررسی کردند صدها نفر از دانشجویان سال اولی برای حضور به کار گرفته شوند [ از دانشجویان استفاده شد ] . به آنها گفته شد که کامپیوتر از اطلاعات شخصی هر دانشجو برای عملی کردنم بهترین جفت او برای عصر , استفاده می کند در هنگام رفتن دانشجویان جفت شدند . در تبادل برای تفریح و نوشابه و الکلی , از شرکت کنندگان خواسته شد در طول رقص برای تکمیل فرم ها مشخصات بدهند در این پرسشنامه از دانشجویان خواسته شد تا خود سنجی ( به طور مثال درباره عزت نفس خودشان ) و سنجش شریک شان ( به طور مثال درباره جذابیت فیزیکی شان و اینکه آنها را جگونه بیشتر خوشان هستند ) را فراهم کنند . در پایان عصر , شرکت کننده ها به طور خصوصی گزارش دادند که آیا آنها مایل اند که بار دیگر همتای عشقی خود را ببینند ؟
وقتی همه اطلاعات تجزیه و تحلیل شد , فقط یک متغیر پیش بینی کرد که آیا شخص مورد نظر مایل به دیدار دوباره جفت خود هست یا نه : نه مهارت های گفتگوی دوست , نه عزت نفس پاسخ دهنده ها و نه مشابهت افراد به یکدیگر , بلکه جذابیت فیزیکی دوست [ دختر یا پسر ] . این یافته تعجب انگیز ( در آن هنگام ) که ترجیح انسان برای ظواهر بیش از دیگر ویژگی ها را تصدیق می کرد ع زمانه هابی طولانی در امتحانات و کلاس های روان شناسی گزارش شد .
در طول دهه های متمادی از زمان مطالعه جفت کامپیوتری , قدرت چهره ها در انتخاب رفیق و دوست , حمایت شده است ( 1989 spanser و 1986 spanser , htfied ) اگر چه برخی شرایط برای نمونه به نظر می رسید که مردان بیشتر از زنان به جهره اهمیت میدهند . سپس ( 1986 spanser و 1990 feingold ) . منعی جذابیت برای ما چیست ؟ چرا مهم است ؟
اهمیت چهره ها مردم جذاب فرض می شود که دارای دیگر شرایط مطلوب مانند مهربانی , قوی بودن , هیجان باشند ( 2000 langlast etal ) و اگر این چیزها نباشد , مردم جذاب , حداقل برای نگاه کردن مطلوب اند . جذابیت حتی ممکن است رتبه اجتماعی شما را بوسیله دیده شدن با فرد خویش چهره افزایش دهد . برای مثال , کار فرمایی که سوابق شغلی مشابهی از دو نفر می خواهد , یکی خوش منظر است و چهره دیگری نه عموما ترجیح میدهد که متقاضی کار جذاب را جذب کند , با استنباط او کارمند خوبی خواهد بود به طور نمونه ( 1994 , hamermesh 8 biddle )
تمایل قاطعی برای زیبایی وجود دارد . مردمم جذاب انتظار میرود که تنها برداشتن مبنای چهر هایشان , مدم بهتر می باشند
- حساس , پا جنسی , جالب , اجتماعی و مانند آن ( 1972 dien berschid 8 waclsttr ) . چنین تصورات قلبی رایجی , جذابیت فیزیکی را کلیشه ای میکند , یعنی انتظار کلی این است که فردی که از نظر فیزیکی جذاب است , شرایط مثبت داشته باشد , در حالیکه فردی که جذاب نباشد شرایط منفی دارد تصور قالبی جذابیت فیزیکی نتایج قوی به دنبال دارد . مردمی که به نظر می رسد جذاب نباشند ممکن است برای دوستی یا پیشرفت کاری نادیده گرفته شوند و حتی ممکن است فرض شود که این افراد بیشتر مستعد رفتار جنایتکاررانه باشند . ( 1984 hafied و 1998 webscer 8 esses 1974 ey efna )
اما تمایل یکم قانون نیست و در مورد تصور قالبی جذابیت فیزیکی , درست نیست . تحقیق امپل ( ample ) نشان می دهد که علیرغم انتظارات , برای هر ویژگی و صفتی که به صورت عملی سنجیده می شود ( به طور نمونه , هدفش دوستی , صداقت ) مردم خوش چهره بهتر یا بدتر از مردمی که دارای چهره معمولی اند , نیستند . ( brehm 2002 perlmau 8 compbell miller ) . هنوز سهم تصور قالبی , یک تمایل قوی است , همانطور که توسط مطالعه رقص جفت کامپیو تری شرخ داده شد . فقط باید مردم جذاب برنده و رقابت نزدیکی شوند ؟ ظاهرا نه . موضوع چهره ها , اما در یک دوره طولانی , یک فرد نمونه , آنقدر که برای جفت ( دوست ) در نظر گرفته می شود برای جایزه مد نظر نیست .
تاثیر همتا ابی : درباره برخی از مشاهیر ملی و وحلمی – ستارگان سینما , سیاستمدران , قهرمانان , نویسندگان و مانند آن – فکر کنید و چندین نفر از انان را که به طرز فوق العاده ای از لحاظ فیزیکی جذاب در نظر میگیرید را لیست کنید . از شماره 1 ( خیلی زشت ) تا 10 ( خیلی جذابب ) برای هر یک از مشاهیر یک درجه بندی تعیین کنید . اکنون , شما چه درجه بندی به خودتان میدهید ؟ اگر به مشاهیر بیشتر از میانگین درجه داده اید اما خودتان کمتر ( با آنها مقایسه شده ) , چه احساسی می کنید ؟ فرصت ( شانس ) شما برای جذابیت از آن نوع از افراد که شما فرض می کنید از لحاظ فیزیکی بسیار جذاب اند , چیست ؟
می تواند برای بسیاری از ما تامل بر انگیز باشد فهمیدن این موضوع که گاهی اوقات چهره های ما با چهره های مردمی که ما مطلوب می دانیم , برابری نمی کند . اگر به خودتان نمره 5 بدهید- امکان دارد در یک روز خوب این نمره 6 باشد – شما چگونه می نوانید نظر 9 یا 10 که می شناسید و چیز های مشترکی با او دارید , را جلب کنید , برای مثال یک همکلاسی بسیار خوش جهره ؟ خوشبختانه , علیرغم هر ترجیح تحولی برای زیبایی , اکثر مردم در پیمودن دوستانی دائمی ( دوره طولانی ) هستند , کسانی که زیبایی شان بیشتر نباشد بلکه سطوح ادراک شده آنها از جذابیت را دوست داشته باشند . اگر شما 5 ( از نظر جذابیت ) از شماره 10 تقاضای دوستی کند , چه چه شانسی مبنی برداشتن پذیرش این دوستی از طرف 10 وجود دارد؟ بسیار متحمل است که اگر هدف شما بسیار بالا باشد طرد ( رد ) شود اما اگر فکر کنید که خیلی پا ناید و می توانید بهتر باشید , ناامید و نا خشنود خواهید بود (ئ همراه بودن با دوستتان تاثیر همتا یابی , یا وقتی که شخصی ترجیح می دهد یک شریک طولانی مدت که در چهره شبیه خود اوست , فرصت های طرد یا نا خشنودی را کاهش دهد ( carli , ganly 8 pio )
تاثیر همتا یابی را به وسیله قرار دادن چهره خوب در زوج های طولانی مدتی که می شناسد , بیازماید .آیا آنها از لحاظ ظاهر به یکدیگر متعلق اند ؟ اکنون نظری به زوج هایی بیفکند که به همان اندازه با یکدیگر نمبوده اند آیا برر مبنای اینکه آیا سطوح زیبایی آن ها با هم جور است , می توانید پیش بینی کنید که آیا احتمال دلرد آنها به ودتی با یکدیگر بمانند ؟
کاربرد دروس چهره ( ظاهر ) : تحقیقات و رشته های فراوانی درباره قدرت ظاهر فیزیکی انجام شده است یعنی غیر ممکن است یک کاربرد مجزا را انتاخاب کرد . با دانستن موضوع چهره ها , شما باید جدا هر زمان ظاهر خود را حفظ کنید تا دیگران شما را ارزیابی کند – به عنوتان رفیق با لقوه , دوست , شریک یا کارمند , اگر شما درباره ظاهر فیزیکی تان به کمتر از 10 فکر می کنید , دیگر شرایط خوب خود را مشخص کنید و بروی آنها تاکید کنید . آنها را مشهود کنید , آنها را یاد آوری کنید و طبق آنها اقدام کنید . برای مثال : مهربانی , بذله گویی , فداکاری , کمک , وفاداری , شجاعت و شوخ طبعی خودتان را شرح دهید .
اهمیت چهره ها را در مناظر در نظر بگیرید . ممکن است تحول ترجیح کلی کمی برای چهره های خوب نوعی خاص را شکل دهد اما رفتار انسانی پیچیده است , با زیست شناسی تحت تاثیر قرار می گیرد نه با کار کردن با غریزه , چهره ها و شرایطی که مردم آنرا جذاب می دانند در میان فرهنگ های دنیا متفاوت است . برای مناظر , پوسته فرهنگ را ببینید تا متوجه شوید که جاذبه میان فردی چگونه از فرهنگی به فرهنگی دیگر فرق می کند .
پوسته فرهنگی : جاذبه میان فردی و فرهنگ
به چه کسی دل بسته اید ؟ لیست ترجیحات شما ممکن است شخصی و منحصر به تاریخ نیاز ها و علایق شما به نظر رسد . اما اکثر آن چیزهایی که درباره شخصی دیگر مطلوب می دانید با فرهنگ شما مشخص می شود – آنچه که شما برای ارزیابی و جستجو یاد گرفته اید , انتخاب رفیق به طور ( بیشتر ) قوی با فرهنگ یک نفر سر و کار دارد تا با جنس ( زن یا مرد ) جنسیت ( مردانه یا زنانه ) فرد( 1999 gooodwin ) .
مال ما, جایی که پیشرفت ها و موفقیت های شخصی سنجیده می شوند , فرهنگی فرد گرایانه است . ما برندگان را دوست داریم , افرادی که مشهور اند , افرادی که دیگران به آنها ارزش زیاد قائل اند , آنها را تحسین می کنند و حتی آرزوی آنها را دارند ( آرزو می کنند که جای آنها باشند ). اما مجموعه متفاوتی از ارزشها در فرهنگ ها مشکل می گیرند که پیشرفت فردی , موفقیت گروهی را ارزش می نهند . در فرهنگ های جمع گرایانه از قبیل چین و هند به مشارکت جمعی بیش از تفاوت فردی ارزش نهاده می شود و رفیق بالقوه به ویژه برای فضیلت های عملی از قبیل دارا بودنن پول و مهارت های مدیریت خانواده , ارزش زیادی قائل می شود . ( Goodwin atog … ) ارزش های خانوادگی و اقتصادی فرهنگ ها , ارزش های روابط را تحت تاثیر قرار میدهد , در فرهنگ های متغیر و شهری از قبیل آنها که در ایالات متحده و کاندا هستند , افراد معین دنبال دوست یا شریکی هستند که دارایی مشترک زیادی در دسترس داشته باشند و احتمالا رفاه انتخاب داشته باشند و در عوض افراد در مناطق دور افتاده و روستایی انتخاب کمتری دارند . در چنین ناحیه هایی روابط نزدیک خیلی زیاد به مجاورت و دسترسی بستگی دارد و بنابراین , برای جایگزینی سخت اند . برای شخصی با اقتصاد و ضعیف و کشت مبنا یک ازدواج برنامه ریزی شده نه تنها با تحقیر مواجه شده بلکه بیشتر با حق شناسی مواجه می شود . اگر برای برنامه بنا شده این فرد چگونه دوست می یابد ( 1993 8 warnghs taylor , meghddam ) . در این مفهوم , فرهنگ صورت معیار بزرگی از تاثیر موقعیتی بر انتخاب ها ی رابطه است . اگر ازدواجی برنامه ریزی شده به به شما پیشنهاد شود چه عکس العملی نشان میدهد ؟ احتمالا عکس شما تصدیق مناسبی تا حدی که ما به راستی فرآورده های فرهنگهایمان هستیم را ارائه میدهد .
دلبستگی :
آیا تا به حال دلتان شکسته است ؟ فقدان رابطه ی نزدیک به طور دردناک است . چه احساسی می کنید و چطور رفتار می کنید ؟ عکس العملی معمولی , پریشانی , خشم , ناراحتی و یاس است. شما احتمال دارد که خواب یا توانایی تمرکز رااز دست بدهید . شاید بحث کرده و گریه کرده اید . این عکس العمل ها را با اعکس العمل هایی که یک کودک که مادرش او را ترک کرده , مقایسه کنید , حتی به صورت خلاصه . کودک درون سبد یا در آغوش پرستار بچه است و دور شدن مادرش را مشاهده می کند . ( اگر تا کنون از خواهر یا بردار هم بیشتر خود یا دیگر بچه ها مواظبت کرده اید , ممکن است در آن سناریو جنایتکار باشید ) . بچه گریه می کند , با ناراحتی ظاهری جیغ می کشد یا در آنچه که یقینا بیشتر عصبانی به نظر میرسید , داد نمی کشد . در این تعامل ها چه چیزی رخ میدهد ؟ بچه نسبت به جدایی عکس العمل نشان میدهدد یعنی از دست دادن مهمترین فرد در زندگی اش . در فرآیند دلبستگی نوزاد انسان در خوشنودی احتیاج مسرت با یک یا دو نفر ویژه دیگر شرکت دارد ( 19698982 bowlby ) . سال ها بعد , یک انسان بزرگسال مشابها" یک شرکت خصوصی را برای سعادت و خوشبختی و دلبستگی به آن فرد , ضروری میداند و اگر آن رابطه پایان یابد بزرگسالان را از مثانه هابی اندوه جدایی کودکانه بیان میکند .یعنی توجه برداشتن از دست دادن دیگری و ناراحتی فوق العاده در غیر قابل حصول بودن فرد, تمرکز یافنه است ( 1975 , weiss )
بساری لز روانشناسان نشان داده اند که طرح کلی برای روابط زندگی بعدی وقتی پیمودن ریزی می شود که شما هنوزز یک کودک بودید با اولین تجربه تان از ماقبت از دوستانتان به ویژه مادرتان یا اولین مراقبتان . برای تغذیه کردن , نوازش و محافظت کردذن شما باید مطمئن شوید که مراقب شما نزدیک بوده یا نیاز هایتان را را به آن فرد نشان میدهید . از دست دادن چهره دل بستگی تان , موجب محموعه ای از رفتارهای دلبستگی می شود – در پی فردی بودن , درخواست تماس , حرکت به سوی آن فرد وابسته شدن برای ممانعت از ترک و مانند آن ( 1994 shaver shazan ) این الگی عمل به عنوان موثرترین روش برایمراقبت غیر دوستانه توسعه یافته است .
روش های دلبستگی :
افراد در اینکه آنها چگونه ناراحتی جدایی را بیان می کنند , متفاوت اند . لیکن به دلیل همه تفاوت های آنها رفتارهای دلبستگی افراد را در الگوهای اصلی می توان ذکر کرد . فهم این الگوها – الگوهای خوتان هم چنین دیگران می تواند به شما برای بهبود روابط رضاییت بخش تر کمک کند .
دلبستگی کودک : تحقیق روان شناس رشد , ماری انیسورث و دوستانش آشکمار کرد که بین کودکان , سه الگوی رفتار دلبستگی را میتوان مشخص کرد ( 1978 wacrrwall , blehars , ain swerth ) کودکان بوسیله سبد از مادرشان جدا شدند یا به شخص غریبه یا محیط نا آشنا معرفی شدند – همه موقعیت های موجب ناراحتی های جدایی مشد . اگر چه موقعیت عامل برای همه کودکان یکسان بود , عکس العمل های یک روش از دل بستگی مطمئن و دو روش از دالبستگی نا مطمئن را نشان داد .
1. روش دلبستگی مطمئن : همه ( اغلب ) بچه ها در حالی که چهره دلبستگی دور بود , ناراحت بودند اما وقتی که او برای برمی گشت به سرعت آرام می شدند .
2. روش دلبستگی نا مطمئن: اضطراب / تردید : کودکان هنگام جدا بودن ناراحت بودند اما وقتی مادر برمی گذشت هنوز سهم ناآرام و سمج بودند .
3. روش دلبستگی نا مطمئن . گریز : کودکان نا مطمئن طوری رفتار کردند که گویی آنها درباره حضور یا غیبت مادر , بی اعتنا هستند ( آنها وقتب مادر رفت جیغ نکشیدند و وقتی که او بازگشت از رفتن به سوی او و تماس با او امتناع کردند ).
چرا اختلافات ؟ اگکوهای دلبستگی بچه ها بسیار محتمل است که از ترکیب تاثیرات بیولوؤیکی ( مانند ویژگی های ارثی , سرنوشت ) و فراگیری اجتماعی ( کمانند حساسیت چهره دلبستگی به عمل بچه مانند توجه نا کافی ) گسترش یافته است . بچه ناخوش یا عصبی با والدین عصبی یافته , احتمال ندارد که توجه کافی دریافت کند که در روش نامطمئن سهیم است ( شاور و هازان 1994 ) . با قرار دادن مناسب در اوان زندگی مقوله های دلبستگی در روابط بزرگسالان را تحمل می کند . کودکان مطمئن بزرگسالان مطمئن می شوند با اتخاب های رابطه متفاوت ۀآشکار و تجربزیاتی که مورد بررسی قرار دادیم .
دلبستگی بزرگسالان :
دلبستگی کودکی شما موضوع انتخاب نبوده است , شما در تربیت خانوادگی ویژه ای متولد شده اید , اما در مقام یک بزرگسال , دوستان و رفیقان برای شما تعیین نشده اند , شما باید آنها را انتخاب کنید , به عنوان بزرگسالی که چنین انتخاب هایی می کند . می دانید که هر رابطه خطراتی در پیمودن دارد . برای نزدیکی به فردی دیگر شما در خطر بزرگ پیش روان شناسی دارید : طرد و خیانت . شخص دیگر ممکن است شما را رد کند یعنی , از نزدیک شدن به شما اجتناب کند , یا شخص دیگری که به شما نزدیک است ] ممکن است به شما خیانت کند یعنی شما را گول زده یا با نتایج دردناکتری به شما صدمه بزند که اگر هرگز به او نزدیکنبودید چنین صدماتی نمی دیدید . ایا صمیمیت ارزش چنین خطراتی را دارد ؟ برداشتن مبنای تجربه معتقدید که می توانید به مردم اعتقاد کنید یا با آنها مظنون شوید ؟ اگر درباره عشق خوش بین هستید آیا انتظار دارید که دیگران شما را دیر یا زود طرد کنند ؟ الگوی متمایز دلبستگی کودک یا دوران بچگی و بعد از آن ادامه می یابد . این الگو ها عکس العمل بزرگسالان به عشق , ترس و از دست دادن تجربیات رماتنیک شان , را نشان می دهد . مشاوره ای زان و دوستانشان از بزرگسالان دعوت کردند تا توصیفاتی از رفتارهای دلبستگی در پاسخ به پرسشناه های روزنامه درباره زندگی , عشق و کار فراهم کنند . الگوهای دلبستگی شرکت کننده های آنها به الگوهایی شبیه آن دسته از الگوهای کودکان نامطمئن , قابل تقسیم بود . ( hazans shaner ) در همان زمان مین , کاپلان و کسیدی ( 1985 ) از مصاحبه ها برای سنجیدن روش های دلبستگی والدین و ارتباط دادن این ها به روش های پاسخ کودکان انها استفاده کردند . با ت رکیب چنین وشهایی محققان دلبستگی تاکید کردند که در روابط بزرگسالی ما , ما الگوهای اوان زندگی را که با نزدیکی , جدایی و از دت دادن سرو کار دارند , دوباره فرهم میکنیم . batholomew ( 1990 ) روش های ارزیابی بسیار پیچیده را گسترش داد که نه تنها سه روش بلکه چهار روش دلبستگی بزرگسالان را مشخص می کند .
قبل از تحقیقات تکمیلی ( مطالعه کامل تر ) برای بررسی تجربیات روابط خودتان , یک دقیقه فکر کنید اکنون بنابر اندیشه های خودتان جدول 502 را بررسی کنید و الگوهای متفاوتی را که در دیدگاه های مهم نسبت به نزدیکی یافت می شود , مطالعه کنید یک الگو را که به بهترین نحو روش ویژه شما را نسبت به نزدیک بودن , جمع بندی می کند, انتخاب کنید . سپس ما بررسی خواهیم کرد که چگونه انتخاب های شما را تفسیر کنیم .
چهار الگوی لیست شد , در جول 502 به چهار الگوی روش دلبستگی بزرگسال که به وسیله bartholowew ( 1990 ) مشخص شده اشاره دارد .
1. مطمئن : اعتقاد, احساس راحتی با نزدیکی و هم بستگی
2. پریشان : ضرورت نزدیکی , نگانی درباره طرد شدن
3. نگران: ترس از رد شدن , نا مطمئن , کمرو
4. گم نگشته : متکبی به خود , مستقل , دلبسته در خصوصی بودن
هر یک از این روشها و دلبستگی بزرگسالان دیدگاه مردم درباره خودشان ودیگران , را موازنه می کند . افراد مطمئن , دیدگاه هایمثبتی درباره خودشان و اعتبار افراد نزدیک دیگر دارند . افراد پریشان, نظرات ضعیفی درباره خودشان دارند اما می خواهند نسبت به دیگران نزدیک باشند . مردم نگران, با خودشان خوشحال نیستند و به نزدیکی اعتقاد ندارند , و افراد گم نگشته خودشان را به عنوان فردی مقبول می بینند و به ویژه اگر آنها نسبت به نزدیکی به دیگران راحت باشند.
بکار گیری دروس دلبستگی : می توانید تحقیق درباره دلبستگی را بوسیله بررسیس پویایی ترکیبات مختلف روش های دلبستگی , بکگار گیرند . فرض کنید یک زوج, [ یک زوج را در نظر بگیرید ] زن, روش دلبستگی پریشانی را گسترش داد در حالیکه شریک مذکر او بسیار گم نگشته است . او در جستجوی حضور اوست ( حضور مرد ) دست به سوی او میبرد و برای زمان با هم بودن طرح هایی می ریزد , اما او ( مرد ) با نزدیکی زیاد احساس ناراحتی میکند و برای اینکه خیلی احساس استقلال می کند , دور می شود . وقتی مرد اینگونه رفتار می کند , با کسل کردن برنامه ها یا رفتار سرد, زن احساس خطر و احتیاج می کند . زن بسیار سمج می شود , امید صمیمیت و برحورد دارد – اما مرد فقط از او دور می شود هر دو ناشاد هستند اما شاید قادر نیستند که شرح دهند چرا یا چگونه با این مسئله برخورد کنند .
در زندگی خودتان , شما می توانید در تشخیص اینکه چه چیزی نیاز دارید و چگونه به بهترین نحو با دیگران کنش متقابل داشته باشید , فعالتر باشید . احساساتتان را درباره خود و دیگران مشخص کنید و درباره اینکه چگونه نیاز های خودتان و نیاز های پیچیده دیگران را برطرف کنید . واقع گرایانه باشید با صداقت در تعامل های اولیه شروع کنید و نیاز ها و اهدافتانرا به بهترین مشکلی که می توانید بیان کنید . اگر در روابط تان به دلگرمی نیاز دارید به دوست یا شریک تان بگوئید انتظار نداشته باشید که شخص ذهن شما را بخواند به دقت به آنچه که دوست شما می گوید و می خواهد گوش کنید . چطور به دوستی مناسب قادر به پاسخ گویی به شخصی خواهید بود که اطمینان خاطر نیاز دارد و چیزهای بین شما دو نفر درست است ؟ ترکیب یا ر

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کاربرد روانشناسی اجتماعی در زندگی روزمره

دانلود مقاله نظریة سیستمها در مدیریت

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله نظریة سیستمها در مدیریت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

نظریه سیستمها به مفهوم عام خود در واقع کاملترین و جدیدترین چارچوب فکری است که بشر امروزی در راه کشف حقایق و تمیز خطا از صواب برای خود ساخته است . این منطق محصول عمر انسان متمدن است که مرحلة تکامل خود را از دوران قبل از میلاد شروع کرده است . اگر چه اصولاً پیشرفت نحوة تفکر : سیر تکاملی داشته است ، ولی به منظور توجیه موضوع از سه مرحلة جهشی به ترتیب زیر می توان سخن به میان آورد :
1ـ مرحلة منطق ارسطویی،
2ـ مرحلة منطق تجربی ،
3ـ مرحلة منطق سیستمی ،
منطق ارسطویی
منطق ارسطو یا طرز فکر ارسطویی خود در واقع سنتز یا ترکیب کاملی از منطق سقراط و افلاطون است . اساس کار سقراط ( اوایل قرن پنجم قبل از میلاد ) مبتنی بر استقرا بود ، یعنی در هر باب با بررسی موارد مختلف و جزئی تدریجاً به کلیات می رسید و پس از استقرا به شیوة قیاس می رفت که برعکس استقرا بررسی قضایا از کل به جزء است . اعتقاد بر این است که روش استدلال مبتنی بر تصورات کلی را سقراط به افلاطون و ارسطو آموخت و به همین علت است که او را مؤسس فلسفة مبتنی بر کلیات عقلی می دانند .
اساس فلسفة افلاطون ( اوایل قرن چهارم قبل از میلاد ) تقریباً در قطب مخالف طرز فکر سقراط است ، به این صورت که به نظر افلاطون محسوسات ظواهرند ، نه حقایق و گذرنده اند و نه باقی و علم (آگاهی ) بر آنها تعلق نمی گیرد ، بلکه علم به دنیای معقولات تعلق می گیرد ، به این معنی که چه مادیات مانند حیوان و جماد ، چه معنویات مانند عدالت ، ظلم و غیره اصل و حقیقتی دارند که به حواس درک نمی شوند و تنها عقل آنها را در می یابد و می توان آن را صورت یا مثال نامید و هر چیزی مثالش حقیقت دارد و آن یکی است ، مطلق و غیر قابل تعییر و فارغ از زمان و مکان و ابدی وکلی . بنابراین پدیده های اطراف ما که به ذهن میرسند پرتو یا انعکاس از مثل ( جمع مثال ) خود می باشند و نسبتشان به حقیقت مانند نسبت سایه است به صاحب سایه .
ارسطو ( 384ـ 323 قبل از میلاد ) با رد عقاید افلاطون کاملترین منطق دورة خود را ارائه داده و معروف است که ضمن رد نظریة افلاطون گفته
است :
« افلاطون را دوست دارم اما به حقیقت بیش از افلاطون علاقه دارم »
ارسطو به عنوان واضع منطق چنین ارائه طریق می نماید که چون زبان و سخن وسیلة بروز فکر و عقل انسان است ، می بایستی چگونگی الفاظ و دلالتهای آنها و ترکیبشان را برای جمله بندی معلوم کنیم تا از ابهام و اشتباه جلوگیری شود . سپستصور و تصدیق ، ذاتی و عرضی ، جزئی و کلی را مشخص نمود و ضمن ارائه معیارهای مفهومی از قبیل قضایای شرطیه و حملیه ، صغری و کبری و نحوة اخذ نتیجه وصورت بستن قیاس ، انواع برهان را تمیز داد و رموز جدل و سفسطه را باز نمود .
اساس منطق ارسطو استدلال قیاسی است ـ قیاس از سه قضیه ترکیب می شود و قضیة سوم نتیجه ای است که از دو قضیه دیگر حاصل می گردد . قضیة اول را کبری و دوم را صغری می نامند و این دو قضیه می بایستی قبلاً ثابت یا ثبت فرض شده باشند . به عنوان مثال انسان می میرد ( قضیة کبری ) ، سقراط انسان است ( قضیة صغری ) ، پس سقراط می میرد ( نتیجه ) یک نوع استدلال قیاسی است .
به طوری که ملاحظه می شود اصول استدلال قیاسی ناشی از یک نوع عمل ذهنی است که حتی ذهن هم عمل مهمی انجام نمی دهد ، زیرا نتیجه در واقع در بطن مقدمه است و به همین علت تا زمانیکه بشر در قالب منطق ارسطو فکر می کرد پیشرفت بسیار کند بود و حتی می توان گفت که رکود فکری برای بیست قرن به بشر مستولی گشت . دورة رکود فکری که قرون وسطی زمان مشخص آن است دارای خصوصیاتی به این شرح بوده است :
1ـ در این دوره کسب علم فقط در انحصا طلاب علوم دینی بود . پدیده های فیزیکی ( عینی ) برمینای عوامل متافیزیکی ( تصوری ) توجیه می شد . به وضوح کسب علم جنبة جزمی یا دگماتیستی داشت ، به این صورت که علم فقط در تایید آن چیزی که قبلاً مورد قبول قرار گشته بود ، مورد استفاده قرار می گرفت .
2ـ دانشمندان دورة قرون وسطی تصور می کردند که دانشمندان قدیم درخت علم را به حد کمال رسانیده اند و دیگر چیزی نیست که به آن اضافه کرد و وظیفة متأخرین فقط یادگیری است و برای هر کس کافی بود که در اثبات نظر خود متوسل به عقیدة یکی از گذشتگان شود و پذیرش فکر قدما به حدی آمیخته با تعصب بود که مخالفان را تکفیر و حتی اعدام می کردند ( کما اینکه در مورد گالیلة ایتالیایی چنین حکمی صادر شد ، زیرا او نظریة حرکت زمین را عرضه کرد و چون این نظر مخالف فکر قدما بود به اعدان محکوم شد ، ولی چون از نظر خود عدول نمود و توبه کرد از مرگ نجات یافت ) .
منطق ارسطویی به خاطر علل و اسبابی که در زیر اشاره می کنیم به تدریج از رونق افتاد :
1ـ اختراع دستگاه چاپ که انتشار کتاب یا وسیلة حمل و انتقال دانش را آسان نمود ،
2ـ در اثر تسلط عثمانیها بر یونان بسیاری از دانشمندان یونانی به همراه کتابهایی قدیمی به ایتالیا و دیگر نقاط اروپا مهاجرت کردند و اروپاییان مستقیماً به منابع دانش دست یافتند ،
3ـ ایجاد اختلافات مذهبی که به تأسیس مذهب پروتستان منتهی گردید و در میان تمام مردم غرب جنبشی فکری آغاز شد ،
4- کشف آمریکا و راه دریای به اسیا که میدان وسیعی برای رابطه اروپاییان با سرزمین های دیگر فراهم کرد .
اگر چه می توان این موارد را ظاهراً موجب تجدید حیات علم و ادب ( رنسانس ) به حساب آورد ولی به هر حال این علل خود معلول پیشنهادی دیگری هستند در هر صورت در اوایل قرن شانزدهم زمینه برای مخالفت با منطق ارسطویی آماده شد و فرنسیس بیکن انگلیسی ( 1560ـ1625) روش علمی خود را بر مشاهده ، تجربه و استقرا بنا نهاد .
رنه دکارت فرانسوی ( 1596ـ1650) نقص منطق بیکن را که بی توجهی به قدرت تفکر بود رفع نمود و با اختراع هندسة تحلیلی و تکمیل جبر و مقابله و رسالات فلسفی متعدد ، قدرت فکر بشر را در بررسی مسائل و پدیده های جهانی به ثبوت رساند .
مباحث مربوط به نحوة تفکر و اساس تشخیص حقیقت و راه صواب از خطا به آخرین مراحل خود رسیده بود و در اینجا بود که ایجاب می کرد فکری قوی راهنمای جتمعة دانشمندان گردد و نقطة عطفی درتاریخ علم به وجود آورد . امانوئل کانت (1724ـ1804) این مهم را انجام داد . کانت در کشف حقیقت موجودات ، حس و تجربه را تنها وسیلة علم پنداشت و درمیزان اعتماد به معلومات به نیروهای سه گانة ذهن اشاره می کند که عبارتند از : حس ، فهم و عقل . با توجه به این سه قوه ، بحث مربوط به صحت و سقم یک پدیده را موضوع نقادی عقل مطلق نظری قرار داد . کانت با ارائه بحث دیگری تحت عنوان نقادی عقل مطلق عملی پدیده های رفتاری را در قالب علم اخلاق توجیه می نماید . مباحث مربوط به فلسفة کانت بسیار پیچیده می باشد و در زمان او کاملترین مباحث فلسفی را شامل می گشت . با ساده کردن بیش از حد این فلسفه ، شاید بتوان گفت که به نظر کانت انسان قدرت درک امور را به طور مطلق ندارد ، بلکه فقط قادر به درک امور به طور نسبی می باشد .
بحث فلسفة کانت را با اشاره به اهمیت آن از زبان مرحوم محمد علی فروغی به اتمام می رسانیم . بر اساس استنتاجات دانشمند مذکور در سدة شانزدهم و هفدهم میلادی در اروپا اندیشمندانی ظاهر شدند که معتقد بودند که در ظرف دو هزار سال اخیر علم و حکمت چندان پیشرفتی نکرده و سیرش تقریباً متوقف مانده است ، از این لحاظ به فکر چاره افتادند و روشهایی تازه برای تحقیق علمی ایجاد کردند و به همین علت در سدة هفدهم و هیجدهم جنبش علمی و فلسفی بسیار گسترده ای در اروپا روی داد . کلیة رشته های علمی از قبیل نجوم ، ریاضیات طبیعیات به کلی زیر ورو گردید و آنقدر توسعه یافت که از قلمرو فلسفه خارج شد و فیلسوفان مجبور شدند آنها را به علمای متخصص واگذارند . فلسفه نیز خود وارد مرحلة جدیدی شد و کانت فیلسوف آلمانی با ارائه نظریة نقادی خود ورق فلسفه را نیز برگردانید .1
پس از کانت نوبت به جورج ویلهم فردریک هگل (1770 ـ1831) می رسد که تا حدود یک ربع قرن پس ز کانت زندگی کرد . مشخصات کلی فلسفة هگل این است که از نظر فهم بین پدیده های جهانی تضاد وجود دارد و حال آنکه عقل به آن جا می رسد که این تضاد ساختگی است زیرا در هستی ، نیستی است و در نیستی ، هستی است و اموری که به تصور درمی آیند همه اعتباری و نسبی هستند و بدون منظور داشتن نیستها تصور آن امور به درستی برای ذهن میسر نخواهد بود ، مانند اینکه روشنی در برابر تاریکی قابل درک است و بینایی وقتی دست می دهد که روشنی با سایه همراه شود . پس هر مفهومی باید با نقیض خود جمع شود تا معنی تامی به دست دهد.
هگل این منطق خود را عمومیت می دهد به این صورت که در برابر هر پدیده یا تزی ( برنهاده ) ضدی وجود دارد که آنتی تز ( برابر نهاده ) نامیده می شود . از جمع این دو ، ترکیب کاملتری به نام سنتز ( هم نهاده ) به وجود می آید و باز این سنتز به صورت تز خودنمایی می کند ودر برابرش آنتی تز دیگری ظاهر می شود و از ترکیب آن دو مجدداً سنتز دیگری ایجاد می گردد و به این ترتیب پدیده ها در سیر تحول و تکامل قرار می گیرند ، این تئوری که جوهر آن حرکت و تکامل است دیلکتیک نامیده می شود . اساس این نظریه را فیخته یکی دیگر از دانشمندان آلمانی که همزمان با هگل بود ارائه داد و هگل آنرا تکمیل نمود و توسط کارل مارکس به خدمت اندیشة سوسیالیسم درآمد و عنوان دیالکتیک ماتریالیسم گرفت . همانطوری که هگل تحولات دیالکتیکی خود را به مرحله ای می رساند که در برابر تز نهایی آنتی تزی ظاهر نمی شود ، مارکس نیز تحولات دیالکتیکی ماتریالیستی جامعه را به مرحلة کمال نهایی که از نظر او کمونیسم است می رساند .
پس از ارائه فلسفة کانت و سپس هگل جهت فکر و کار فلاسفه از ماوراء الطبیعه ( متافیزیک ) به دنیای موجود و قابل مشاهده گرایید ؛ و از این لحاظ دانشمندان معروف مانند اگوست کنت (1798ـ1857) جان استوارت میل (1806ـ1873) و ربرت اسپنسر (1820ـ1903) تجربه و مشاهده را مبنای تفکر علمی قرار دادند .1
در این ضمن ، سر رشتة تکامل اندیشة منطق علم ظاهراً ازدست درمی رود ، ولی درواقع منطق علم به مقتضای هر رشته علمی رو به تکامل نهاد ، کما اینکه منطق ریاضیات با طبیعیات اختلاف دارد و چون علم به رشته های گوناگونی تقسیم شده بود ، از این لحاظ سیر تکاملی تحولات فلسفه یا منطق علم از هماهنگی برخوردار نگردید ولی ناگفته نماند که برخلاف این عدم هماهنگی ظاهری منطق جدید علم به خصوص از اوایل قرن حاضر با قدرت شروع به تبلور کرد .

 

منطق سیستمی
این منطق جدید علم یا فلسفة دانش یا چارچوب تفکران علمی تحت عناوین مختلف ظاهر گشت . در جامعه شناسی فانکشنالیستها ، اقتصاد کینزو پیروان او، در روانشناسی معرفین نظریة گشتالت و حوزة روانی و در ریاضیات آلبرت اینشتین با قانون نسبیت خود از این منطق جدید استفاده کردند .
منطق جدید در بین دانشمندان مدیریت تحت عنوان نظریة سیستمها شناخته شد . پس از این مقدمه کوشش ما به شناخت این منطق و کاربرد آن در مدیریت سازمان معطوف خواهد شد .
بحث دربارة نظریة سیستمها به ترتیب زیر خواهد بود :
1ـ تعریف سیستم و انواع آن
2ـ اهمیت و هدف از نظریة سیستمها
3ـ مقدمات طرز فکری سیستمی
4ـ مشخصات عمومی سیستمها

 

تعریف سیستم و انواع آن
به ساده ترین زبان سیستم عبارت از : مجموع واحد یا کل متشکل ازاجزای مربوط به یکدیگر می باشد . این تعریف در مفهوم عام خود شامل هر شئی واحدی که از اجزای مربوط به یکدیگر ساخته شده باشد ، می گردد . مجموعة واحد چیزی است غیر از جمع اجزا . شناسایی این مفهوم در درک نظریة سیستمها اهمیت زیادی دارد ، از این لحاظ با ذکر مثالهای مختلف کوشش می شود تا منظور از بحث روشن شود .
1ـ نیروی لازم برای شکستن دو چوب باهم چیزی است غیر از نیروی لازم برای شکستن آنها به طور جداگانه ، زیرا چوبها با یکدیگر به صورت سیستم واحدی در می آید و نیرویی به مراتب بیشتر از دو نیرویی که جهت شکستن هر دو چوب لازم است مورد نیاز است .
2- کشاورزان مناطق کم آب به خوبی می دانستند که چنانچه آب قنات را در استخر جمع کنند کاربرد آن برای آبیاری به مراتب بیشتر خواهد بود به همین علت یک ، دو یا سه شبانه روز آب چشمه یا قناتی را در استخر مزرعه جمع می کردند ، سپس دریچة زیر آب استخر را برای چند ساعتی باز می کردند ، نتیجه این بود که اگر آب از منبع اصلی مستقیماً برای آبیاری می رفت می توانست حداکثر هزار متر مربع از زمین را آبیاری کند و حتی در بعضی مواقع آب کم حتی به سرزمین مورد نظر برای آبیاری نمی رسید، حال آنکه همان میزان آب یه شکل واحد می تواند یک هکتار ( ده هزار متر مربع) از همان زمین را آبیاری کند .
3ـ مورخین می نویسند: چنانچه هواداران لطفعلی خان زند آخرین دودمان زندیه می توانستند به صورت یک مجموعة واحد ( سیستم ) درآیند ، در آخرین نبرد خود در اطراف کرمان شکست نمی خوردند .
4- قدرت تولیدی صد نفر به طور انفرادی با قدرت تولیدی صدنفر به صورت یک سازمان یا مجموعة واحد که بر اساس تقسیم کار منظم شده است اختلاف فاحش دارد.
در تعریف و تشخیص سیستم نکتة مهم دیگری نهفته است و آن عبارت از ارتباط اجزا با یکدیگر می باشد . نحوة ارتباط بین اجزای سیستم ، شکل ،خاصیت و نتیجة کار سیستم را مشخص می کند . با یک مقدار معین از مواد اولیه برای ساختمان می توان انواع و اقسام ساختمان با اشکال مختلف و قدرت مقاومت گوناگون بنا کرد . با ذکر یک مثال اهمیت ارتباط اجزا تشریح می شود : در حدود هفت قرن قبل سقفی درمسجد جامع اصفهان زده شد که معروف به سقف بی ملاط است ؛ می گویند این سقف بدون استفاده از مواد چسبندة گچ و گل و یا ساروج ساخته شده است و سازندة آن روابط آجرهای سقف را آنچنان با یکدیگر تنظیم کرده است که هنوز پابرجا است و شاید قرون متمادی دیگری نیز پابرجا باشد . در برابر این سیستم ساختمان ، سقفی دیگر ( سقف فرودگاه مهرآباد ) را در نظر گرفت که با محکمترین وسایل و مواد ساخته شده باشد و به جای خاک و گل از سیمان ، آهن و بتون آرمه استفاده به عمل آید ، این سقف ممکن است پس از مدت کوتاهی مثلاً ده سال فرو ریزد ؛ کما اینکه فرودآمد .منظور از بیان این مطلب این است که با اهمیت روابط اجزا توجه شود . در یک نظام اجتماعی نیز وضع به همین ترتیب است . روابط و رفتار اجزای یک نظام اجتماعی با یکدیگر می تواند نظام جامعه ای را چون سقف بی ملاط مستحکم و یا برعکس ، چون سقف فرودگاه متزلزل و ویران سازد ( علت ریزش سقف فرودگاه در بهمن 1353 این بود که روابط اجزا یا از ابتدا کاملاً صحیح نبود ، یا اینکه قبل از سقوط بدون توجه به منطق مجموعة سیستم یکی از ستونهای زیر سقف را برداشتند و روابط اجزا غیر منطقی گردید .)

 

انواع سیستم
اصولاً سیستمها به دو گروه تقسیم می شوند : سیستم باز1 و سیستم بسته 2 . چنانچه سیستمی با محیط خود ارتباط داشته باشد سیستم باز خوانده می شود ، مانند انسان که از محیط خوراک و هوا دریافت می کند .
اشیا و جمادات نیز می توانند به شکل سیستم باز درآیند . اصولاً می توان گفت که اتقلاب صنعتی اول بر این اساس بود که افراد بشر این توانایی را یافتند که در قالب سیستم باز انرژی یا نیرو را از شکلی به شکل دیگر تبدیل کنند و به جای استفاده از ماشینهای طبیعی ( انسان و حیوانات ) از ماشینهای مصنوعی استفاده کنند .
به طوری که ملاحظه می شود ماشینهای مصنوعی نیز مانند ماشینهای طبیعی به صورت سیستم باز کار می کنند ، مثلاً موتور اتومبیل ، کشتی و هواپیما با استفاده از هوا و مواد نفتی کار می کنند و نیرو تولید می کنند . همان طوری که انسان و حیوان نیز هوا و غذا مصرف می کنند و انرژی تولید می نمایند .
در اواخر جنگ دوم جهانی انقلاب صنعتی به وقوع پیوست . در این مرحله ماشینها به منظور تغییر و تبدیل اطلاعات ساخته شدند ، نه انرژی . دانش سایبرنتیک ( علم ارتباطات و کنترل ) به عنوان رکن اساسی این انقلاب شناخته شده است . این دانش با الگوهای کار اطلاعات در یک سیستم یا از یک سیستم به سیستم دیگر مربوط است . بر اساس این دانش انسان می تواند کنترل ماشینها را به طور خودکار به خود ماشین بسپارد .
دامنة شمول سیستمهای باز به مراتب وسیعتر از انسان و ماشین است ،همچنین شامل کلیة سازمانهایی نیز می شود که انسان و ماشین اجزای آنها را تشکیل می دهند .
کلیة سازمانهای اداری و بازرگانی به صورت سیستم باز کار می کنند ، زیرا هر سازمانی از طریق وارد کردن افراد انسانی ، مواد ، وسایل و اطلاعات و انجام عملیاتی درداخل خود کالا یا خدمتی به محیط خود صادر می کند و این عمل تا زمانی که محیط برای محصول سیستم ارزش قائل است ، ادامه می یابد . به عنوان مثال یک بیمارستان خصوصی یا عمومی را می توان ملاحظه نمود ؛ پزشک ، بیمار ، پرستار ، دارو و وسایل وارد بیمارستان می شوند و پس از عملیات نتیجة کار سیستم به صورت مداوای بیمار که درواقع خدمتی به افراد خارج از سیستم بیمارستان است ، ظاهر می شود . چنانچه روزی مردم برای نحوة کار بیمارستان و مداوای بیماران خود ارزشی قائل نشوند ، سیستم بیمارستان مزبور یکی از مهمترین اقلام وارداتی خود را از دست می دهد و بیمارستان تعطیل و مضمحل می شود و سیستم از کار ، باز می ایستد.
سیستم بسته ان است که با محیط خود هیچگونه ارتباطی ندارد . چنانچه عامل محیطی بتواند خود را داخل نماید ، سیستم بسته از بین می رود . بهترین نمونة سیستم بسته یک ذرة اتم است . چنانچه به طریقی امکان نفوذ به داخل یک ذرة اتم حاصل شود ، هستة اتم متلاشی و تبدیل به انرژی می شود .
به هر حال بحث نظریه سیستها دربارة سیستم باز می باشد و به همین علت هر وقت از کلمة سیستم بحث می شود منظور سیستم باز است .

 

سیستم اصلی و فرعی
ازآنجا که مفهوم سیستم مخلوق فکر است و طرز فکر سیستمی نوعی فکر کردن است ، از این جهت سیستم اصلی و فرعی نیز ساختة فکر است . به عبارت دیگر وقتی فرد می خواهد پدیده ای را بررسی کند ، پدیدة مزبور سیستم اصلی است و اجزای آن سیستمهای فرعی می باشند . مثلاً چنانچه هدف ، بررسی نظان اداری ایران باشد ، هر یک از سازمانهای اداری اجزای این سیستم خواهند بود . حال چنانچه منظور فقط بررسی وضع یکی از وزارتخانه ها مانند وزارت تعاون و امور روستاها باشد . در این صورت وزارت تعاون و امور روستاها که دروهلة اول جزئی از کلو یا به نعبیر دیگر سیستم فرعی نظام اداری به شمار می آید ، به صورت سیستم اصلی در نظر گرفته شده است و کلیة قسمتهای مختلف و سازمانهای داخلی آن ، اجزا یا سیستمهای فرعی وزارت تعاون و امور روستاها خواهند بود .

 

محیط سیستم
محیط سیستم عبارت از مجموع عواملی که در خارج از سیستم قرار گرفته اند . تشخیص محیط سیستم در سیستمهای طبیعی کار ساده است ؛ مثلاً پوست بدن حد فاصل بین سیستم بدن و محیط می باشد . تشخیص محیط سیستمی چون اتومبیل نیز کار ساده ای است ، اما تشخیص محیط سیستمسازمانهای اداری و بازرگانی این جنین ساده نیست . چنانکه یک سازمان بازرسی را در نظر بگیریم ، آیا تمام افراد و وسایلی که در داخل ساختمان سازمان بازرسی قررا گرفته اند جزء سیستم و بقیه به صورت محیط سیستم خواهند بود ؟ آیا مأمورانی که جهت بازرسی محلی به شهرستانها عزیمت کرده اند و در داخل ساختمان اصلی نیستند جزء محیط می باشند ؟ آیا قضاتی که به نمایندگی سازمان بازرسی به تحقیق و جمع آوری اطلاعات مشغولند و خارج از سازمان می باشند جزء محیط می باشند ؟ به طور قطع می توان فعالیت آنان را جزء کار سازمان بازرسی محسوب نمود ، بنابراین در بررسی محیط سیستم می بایستی نظری عمیقتر و دقیقتر از توجه به مرزهای ظاهری اعمال شود .
محیط نه تنها شامل آن عواملی است که از حیطة نظارت سیستم خارج هستند ، بلکه عواملی را نیز شامل می شود که در بعضی از فعالیتهای سیستم مؤثر می باشند ؛ به عبارت ساده تر چنانچه عاملی خارج از نظارت سیستم مورد نظر باشد اما با هدفهای سیستم مربوط باشد ، در این صورت آن عامل جزء عوامل محیطی است . نظر مشتری نسبت به مصنوعات یک کارخانه مثال ساده ای در این مورد می تواند باشد .

 

اهمیت و هدف از نظریة سیستمها
دنیای امروز با امکانات تکنولوژی خود عوامل اجتماعی را طوری به هم در آمیخته است که مشکلات اجتماعی دیگر بر اساس روشهای فکری سنتی قابل حل نخواهد بود . سازمانهای اداری و بازرگانی در یک حالت رقابت و شتاب مسائل و مشکلات گوناگونی را می بایستی حل کنند . مشکلات موجود می بایستی به طور بنیادی بررسی و حل گردند . نظریة سیستمها که دارای قدرت ابتکاری است این توانایی را به فرد می دهد که بهترین راه حلها را بیاید . در اهمیت این نظریه همین بس که اکتشافات اخیر فضایی ، بدون استفاده از شیوه های مولد نظریة سیستمها امکان پذیر نبود . استفاده از مغزهای الکترونیکی و کلیة سیستمهای خودکار بر مبنای نظریة سیستمها استوار است . استفاده از این نظریه به خصوص برای کشورهای در حال پیشرفت و تحول حائز کمال اهمیت است ، زیرا این کشورها نیاز به راه حل های ابتکاری مخصوص به جامعة خود را دارند ،نظری سیستمها مشکلات را بر اساس مجموع عوامل و مقتضیات محیطی بررسی نموده و راه حل ارائه می نماید . در بررسی سیستمی بیتر هدف و کارکرد یک پدیده ملاک قرار می گیرد ، نه ظاهر و ساخت آن . به عنوان نمونه چنانچه بر اساس تفکر سنتی بخواهیم تعریفی از کلاس درس بنماییم می گوییم کلاس عبارت است از محلی که معلم و شاگرد جمع می شوند . تعداد کافی میز و صندلی یا نیمکت و یک تختة سیاه موجود است و تنها وسیلة آموزش است ، با توجه به اینکه آموزش بایستی توسط معلم در کلاس انجام گیرد ، ملاحظه میشود که جهت گسترش آموزش برای جامعه ای چون ایران چه مشکلاتی در بر خواهد داشت . حال بر اساس یک دید وسیعتری که ناشی ازتفکر سیستمی است تعریفی دیگر از کلاس می نماییم . بر اساس این تعریف کلاس عبارت است از وسیله ای که شاگرد می تواند ازمعلم دانش بیاموزد . بر اساس این تعریف آموزش دیگر متکی به میز و نیمکت نیست . معلم از هر وسیله ای می تواند استفاده کند ، در این صورت است که وسایبل ارتباط جمعی به خصوص نقش تلویزیون در آموزش مورد توجه قرار می گیرد .
مثال دیگری شاید اهمیت طرز فکر سیستمی را در حل مشکلات بهتر توجیه کند . یکی از دانشمندان معتقد به نظریة سیستمها داستان جالبی بیان می کند که مؤید اهمیت نظریة سیستمها در مدیریت است . داستان بدین صورت است که دونفر از مدیران یک شرکت بزرگ دوره ای را درتحقیق عملیات 1می گذرانند ، در این دوره با تکنیک برنامه ریزی خطی آشنا می شوند و می آموزند که اگر انها کالاهای مختلفی در چندین کارخانه داشته باشند که باید به انبارها یا بازارهای خرده فروشی توزیع شوند ، با استفاده از این تکنیک علمی می توان هزینة حمل کالاها را به حداقل رسانید . این تکنیک دقیقاً می گوید که باید چه مقدار کالا از یک کارخانة خاص به یک انبار خاص حمل شود ، تا هزینة حمل به حداقل برسد ؛ وقتی این مدیران به شهر خود باز گشتند ، آنچنان تحت تأثیر این رشته مطالعات خود بودند که به یکی از کارمندان ریاضی دان خود مأموریت دادند تامقدمات اجرای این تکنیک را با استفاده از مدل ریاضی و کامپیوتر فراهم کند . پس از مطالعات لازم مدیران با شگفتی دریافتند که تکنیک جدید سالانه فقط رقمی در حدود پنجاه هزار دلار از هزینة حمل و نقل می کاهد ؛ حال آنکه مدیران انتظار صرفه جویی بیشتری را داشتند ، زیرا مجموع هزینه های مربوط به اجرای این تکنیک به خصوص هزینة خدمات ماشینی بیش از مبلغ صرفه جویی در هزینة حمل و نقل می شد.
مدیران مزبور نسبت به نتیجة کار شک نمودند و از آنجا که کامپیوتر اشتباه نمی کند ، اشتباه احتمالی را متوجه ریاضی دان دانستند و برای کشف اشتباه از یک پژوهشگر استفاده نمودند . گروه پژوهشگر پس از بررسی مجدد به همان نتیجه ای رسید که ریاضی دان عضو شرکت رسیده بود . در این ضمن پژوهشگران با دیدی وسیعتر شروع به کاوش کردند و سؤالاتی رادر مورد سیاست تولید درکارخانه و چگونگی حمل کالا و مواد به کارخانه و همچنین اینکه چرا کالای خاصی باید به انبار خاصی حمل شود مطرح کردند . به این ترتیب نظر خود را از سیستم فرعی حمل و نقل به مجموعة سیستم معطوف ساختند ؛ هنگامی که تصویری از تمام سیستمی به دست آورند ، مشاهده کردند که خط مشی موجود در مورد میزان ذخیره کالاهای هر انبار با توجه به کل عملیات غیر منطقی است .
به طور خلاصه نتیجه این شد که وقتی مشکل با توجه به کلیة عوامل مربوط در سیستم بررسی شد ، راه حلی پیدا شد که امکان صرفه جویی را به دهها میلیون دلار رساند . حتی جالبتر اینکه با در نظر گرفتن فعالیت کلی سیستم این نتیجه حاصل شد که هزینة حمل کالا به انبار باید افزایش داده شود .1
نظریة سیستمها از جهت اینکه مشکلات را عمیقاً بررسی می کند و راه حلهای جالب و اساسی ارائه میدهد کاملاً مطلوب و پسندیده است . از جهتی نیز این شیوه تفکر تامطلوب به نظر می رسد ، زیرا در زمسنة اندیشه به کلی باید انتظار مشکلات و مسائل زیادی داشت که معمولاً از محدودة قدرت فکری فردی خارج می شود و به همین علت نیز می باشد که معمولاً پژوهشگران سیستمی به صورت گروه به بررسی مشکلات سازمانهای اداری و بازرگانی می پردازند .
شاید لازم باشد کاربرد این نظریه را باذکر مثالی دیگر توجیه نمود .یکی از مشکلات بسیار پیچیدة شهر تهران ترافیک می باشد ، فرضاً برای حل این مشکل اول روشی ساده اقدام می شود و با این روش اقداماتی از این قبیل انجام می گیرد :
1ـ تبلیغات دربارة رعایت اصول رانندگی و همچنین تذکر به عابران جهت توجه به محل عبور
2ـ یک طرفه کردن بعضی از خیابانها یا اقداماتی از این قبیل
3ـ تشدید مجازات خلاف در رانندگی و عبور از خیابانها توسط عابران
4ـ تعریض بعضی خیابانها که البته این کار ساده نیست و با صرف سالها ومیلیاردها ریال امکان دارد
5ـ ایجاد مترو یا صرف میلیارد ها ریال و سالها وقت
6ـ ازدیاد عوارض اتومبیلهای شخصی
با این اقدامات شاید بتوان پس از سالها چنانچه تعداد اتومبیلها ثابت بماند فقط 30 درصد از ازدحام ترافیک را کاست . حتی ممکن است با خوشبینی بهبود وضع ترافیک را تا پنجاه درصد تخمین زد ، به عبارت دیگر فضا برای تعداد بیشتری اتومبیل به وجود می آید ، ولی باید به این نکته توجه داشت که این فرض ما در خلاء می باشد ، زیرا این امکان به هیچوجه وجود ندارد که تمام شرایط اجتماعی شهری چون تهران را ثابت نگه داشت . به طور قطع به ترتیبی که در امور ترافیک گشایش به وجود می آید اتومبیلها نیز اضافه می شود و نتیجه اینکه پس از سالها صرف وقت و میلیاردها ریال ممکن است همچنان در محل شروع قرار گیریم و گرة کور مشکل ترافیک حل نشود .
حال مشکل را با طرز فکر سیستمی یا مجموعة فکری بررسی می کنیم . با این طرز فکر ، ما سؤالات ساده و ابتدایی مطرح می کنیم . اولین سؤال این است که مردم به چه منظور در تهران جمع شده اند ؟ و برای چه کارهایی در خیابانها اتومبیل می رانند ؟ دریافتن پاسخ به این سؤالات ساده ریشة مشکل ترافیک تا حدودی برملا می شود .
جالب اینکه وقتی ریشه مشکل ترافیک شناخته شود ، به سادگی آشکار می شود که مشکل ترافیک فقط جزئی از مجموعه مشکلاتی است که علل دیگر باعث ایجاد آن شده است ، یعنی مشکلات دیگر عبارتند از آلودگی هوا ، کمبود آب ، بیماریهای مختلف روانی و بدنی ، انواع فساد ، تأمین مسکن و مواد غذایی و بسیاری از مسائل دیگر ، حتی نکتة جالب توجه این است که وقتی ریشة مشکلات بررسی شود ملاحظه می شود که بسیاری از مشکلات که در یکی از اجزای سیستم ظاهر می ود ، در واقع مربوط به جزء مورد بررسی نیست . مثلاً بیشتر علل مشکلات کشاورزی خارج از نظام کشاورزی است یا علل مشکلات اداری خارج ازنظام اداری است .

 

مقدمات طرز فکر سیستمی
به منظور نیل به آن حالت فکری که انسان توانایی لازم جهت بررسی شئی و تصور آن را به صورت کل بیاید مقدماتی لازم است . ( اگر چه این مقدمات به صورت شرایط لازم می باشد نه کافی ) . تعلیق عقاید شخصی و قبول محدودیت فکری و تصویری مقدمات طرز فکر سیستمی محسوب می شوند .

 

تعلیق عقاید شخصی
به طور کلی هر فرد در اجتماعی دارای عقاید و ارزشهایی است که این عقاید و ارزشها به عنوان مجرایی بین تصورات مشخص وی و عالم خارج به شمار می رود . مثلاً یک شخص متعصب مذهبی شاید نظر و تصورش نسبت به رادیو ، تلویزیون و سینما با نظر و تصور یک شخص غیر مذهبی یکسان نباشد و به همین ترتیب عقاید شخصی هر فرد در سازمان ، دید و بینایی و بالنتیجه افعال او را تحت تأثیر قرار می دهد 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  42  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نظریة سیستمها در مدیریت

دانلود مقاله تکامل انسان از دیدگاه قران

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله تکامل انسان از دیدگاه قران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

حاضر مشتمل بر پنج بخش با این موضوعات است :
بخش اول، تکامل انسان از دیدگاه قرآن و احادیث: تکامل انسان (تکامل در قرآن، انسان از نظر قرآن، ازدواج فرزندان آدم، انسان مخلوق تکامل یافته ،تکامل انسان از دیدگاه علمای اسلامی )؛ بخش دوم، سیر تکامل انسان در عالم ذر: عالم ذریا پیمان الست (بررسی آیه‌ی اخذ میثاق در عالم ذر، بررسی آیه‌ی امانت در عالم ذر)، نقش ارواح در عالم ذر. بررسی روایات مربوط به ذر ؛ ببخش سوم، سیر تکاملی انسان در دنیا: کیفیت خلقت انسان از نظر قرآن، مراحل کامل شدن انسان در اسلام، راه تکامل انسان، موفق‌ترین راه ترقی انسان (نقش دعا در رسیدن به تکامل انسان، موفق‌ترین راه ترقی انسان(نقش دعا در رسیدن به تکامل، تقوا معیار کمال و سیر مؤمن ) ،‌انسان موجودی ناشناخته، موانع رشد و کمال انسان(خودپرستی، حب دنیا، تکبر، پیروی از ظن و گمان)؛ بخش چهارم، سیر تکاملی انسان در عالم برزخ: برزخ از نظر لغت و اصطلاح ،‌حرکت روح و جسم انسان، تکامل روح با مرگ و بعد از آن، طریق حرکت در عوالم اخروی مبتنی بر طریق حرکت دنیوی است، مرگ یا تحول بزرگ تکاملی (مرگ ازدیدگاه قرآن و روایات اهل بیت(ع)،‌حالات مؤمن در لحظه‌ی مرگ در قرآن)، تجرد روح از دیدگاه قرآن و روایات، عالم برزخ از نظر آیات قرآن و در روایات؛ بخش پنجم، سیر تکاملی انسان در عوالم قیامت: حرکت تکاملی انسان به سوی معاد: برگشت همه‌ی انسان‌ها و لقای همه‌ی آنها از نظر آیات قرآن،معاد انسان، حرکت و تکامل روح در عوالم بعد از برزخ ، گزارش قرآن و احادیث در زمینه‌ی وقوع قیامت، اسامی و صفات قیامت، علائم قیامت ، روز قیامت ، عوالم قیامت، عالم نشر صحف (کتاب یا نامه‌ی اعمال)، شاهدان اعمال، عالم میزان، عالم حساب،عالم صراط، آخرینسیر تکاملی انسان و سیمای بهشت از نظر قرآن، بهشت و جهنم از دیدگاه شیخ صدوق(ره).
فوائد روانشناسی از دیدگاه قرآن
• فوائد روانشناسی از دیدگاه قرآن
• کلیات روانشناسی
• حقانی، حسین
فوائد روانشناسی از دیدگاه قرآن
از جمله هدف‏های روانشناسی را می‏توان تأمین نیازمندیها در موجود زنده از قبیل ایجاد نشاط و حالتی برای فعالیت و در نتیجه انجام اعمال و رفتارها و برآوردن نیازهای اساسی و ضروری زندگی و ادامه آن به‏طور کلّی هماهنگ کردن انسان‏ها با محیط زندگی دانست1.
طبیعی است که انگیزه‏های فراوانی انسانها دارند که در انجام این اهداف تأثیر دارند و می‏توان این انگیزه‏ها را به دو بخش اصلی تقسیم نمود: 1 - انگیزه‏های فیزیولوژیک؛ 2 - انگیزه‏های روانی
انگیزه‏های فیزیولوژیک به نیازهای مربوط به جسم و عوارضی که در بافت‏های بدن، مانند کمبود مواد لازم برای بدن یا به‏هم خوردن تعادل آن به وجود می‏آیند، مربوط می‏شود.
این انگیزه‏ها، رفتار فرد را به جهت اهدافی که نیازهای فیزیولوژیک بدن را برآورده می‏سازند راهنمائی و یا نقص و کمبودی را که گاهی در بافت‏های بدن به وجود می‏آورد، جبران و روح و بدن را به حالت توازن در می‏آورد.
انگیزه‏های روانی نیز در جریان رشد نیازهای معنوی فردی و اجتماعی انسان تأثیر به سزائی دارند.
در قرآن مجید که از هرگونه تحریف و تغییر مبرّا هست، روی انجام این انگیزه‏ها به نحو کامل و صحیح برای تأمین اهداف عالی تعیین شده در شرایع آسمانی غیر تحریف شده تأکیدهای فراوانی انجام شده است. حکمت فراگیر خداوند که نعمت‏های خود را به مخلوقاتش عطا فرموده، چنین اقتضا می‏کند که در آنها ویژگیها و صفات مخصوصی به ودیعه بگذارد و آنها را شایسته انجام وظائفی بکند که برای انجام آنها آفریده شده‏اند خداوند از زبان حضرت ابراهیم علیه‏السلام در قرآن در مقام اثبات وجودش چنین نقل می‏کند:
«...رَبُّناَ الَّذِی اَعْطی کُلَّ شَئٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی» «خدای ما آن کسی است که همه موجودات عالم را نعمت وجود بخشیده، سپس به راه کمالش هدایت کرده است»2.
و در سوره «اعلی» آیه 1 - 3 در مقام توصیف صانع عالم و آفریدگار جهان و همه مخلوقات از جمله انسانها چنین می‏فرماید:
«سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الأَعْلی الَّذِی خَلَقَ فَسَوّی وَالَّذِی قَدَّرَ فَهَدی» «ای پیامبر به نام خدای خود که برتر و بالاتر از همه موجودات است، به تسبیح و ستایش مشغول باش، آن خدائی که عالم را آفرید و همه آنها را به حد کمال خود رسانید و آن خدائی که هر چیز را قدر و اندازه داد و به راه کمالش هدایت نمود».
چنانچه خوانندگان توجه دارند، این انگیزه‏ها و عوامل حیات فیزیولوژی، توازن لازم و کافی برای ادامه زندگی را در انسانها فراهم می‏سازند و طبق تحقیقات جدید دانشمندان فیزیولوژی در بدن انسان و حیوان نوعی تمایل طبیعی نسبت به حفظ توازن ثابت در باطن و فطرت و سرشت انسان‏ها وجود دارد. این، همان نظریه‏ای است که چهارده قرن قبل در قرآن مجید اصول آن را در آیات متعددی چنین بیان فرموده است. از جمله این آیات، آیه 19 از سوره «حجر» است:
«وَالأَرْضَ مَدَدْناها وَ اَلْقَیْنا فِیها رَواسِیَ وَ اَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ شَئٍ مَوْزُونٍ» «زمین را گسترانیدیم و در آن، کوههای عظیم بر نهادیم و از آن هر چیز را مناسب و موافق با حکمت و عنایت برویانیدیم».
و در آیه دیگری(در سوره فرقان، آیه 2) می‏فرماید:
«وَ خَلَقَ کُلَّ شَئٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیرا» «خداوند همه چیز را آفرید، آنگاه آن را در اندازه معینی قرار داد».
و در آیه دیگر3 می‏فرماید:
«وَ کُلَّ شَئٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ» «... هر چیزی نزد او به اندازه است».
پس انحاء تقدیر و توازن در خلقت الهی یک اصل مهم اساسی است که براساس آن موجودات را مطابق با مصالح و نیازهای آنها آفریده، و برای هر شی‏ای آنچه را که لازمه ادامه زندگی و حیات اوست، اعطاء کرده است:
«اِنّا کُلَّ شَئٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ» «ما همه چیز را در اندازه‏های مشخص و معینی آفریدیم».
پس ایجاد توازن روحی و جسمی یک هدفی است که در علوم مربوط به انسان و حیوان از جمله روانشناسی از دیدگاه قرآن، مسأله‏ای است مهم و قابل طرح. و انگیزه‏ها و عوامل فراوانی در تأمین این هدف و انجام آن به نحو نیکو وجود دارد از قبیل عوامل حفظ ذات، در سوره‏های طه، 17 - 120 - سوره نمل آیات 17، 18، 80 و 81 - سوره توبه آیه 120 - سوره بقره، آیه 155 - سوره نحل آیه 112 - سوره قریش آیه 3 و 4 و غیر اینها از آیات فراوان در قرآن که به توضیح انگیزه‏ها و انجام بهینه هدف ایجاد توازن در جسم و روح می‏پردازند از جمله آنها بیان انگیزه بقاء نوع و انگیزه جنسی و غیر اینها(سوره حجرات، 13 - نساء، 1 - نحل، 72 و...).

 

عوامل و انگیزه‏های روانی در قرآن
نظیر انگیزه‏ها و عوامل فیزیولوژیکی عوامل و انگیزه‏های روانی و فطری هستند که نیازهای فطری و معنوی و اساسی در سرشت روان انسانها را برآورده می‏سازند از قبیل عدالت‏خواهی، نیکی، زیبائی و احساس نظم و ایجاد هم‏بستگی و سایر تمایلات روحی و فطری انسان.
در قرآن مجید و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‏السلام دستورات کافی و وافی در این مورد وارد شده و توضیح داده شده است و دانشمندان غربی نیز کم و بیش به این حقایق اعتراف دارند از جمله «ابراهام مارنو» یکی از دانشمندان غرب عقیده دارد که نیازهای معنوی انسان نوعی نیازهای فطری هستند که تکامل رشد و بالندگی شخصیت فرد به برآوردن آنها بستگی دارد4.
حالتهای انفعالی در قرآن
از جمله اهداف روانشناسی اسلامی بیان و توضیح یک سلسله از حالتهای انفعالی در انسان و نیز در حیوانات می‏باشد و این حالت‏ها و عواطف در حفظ بقای نسل انسان و حیوان به آنها کمک شایانی می‏نمایند مثلاً حالت ترس که یک حالت انفعالی است، انسانها را از خطرهائی که تهدید می‏کند، دور می‏سازد و همچنین سایر حالات انفعالی از قبیل خشم و ... انسانها را به دفاع از خود و مبارزه برای بقاء نوع و حالت انفعالی مثلاً محبت؛ اساس پیوند دو جنس نر و ماده در انسان و حیوان بوده و برای جذب هرکدام به دیگری به منظور بقای نوع لازم و ضروری است و بحث از رابطه نزدیک این حالتها و انفعالها در انسان و حیوان از جمله مسائلی است قابل بحث و بررسی در روانشناسی و یکی از مسائل اساسی آن علم به شمار می‏رود.
در قرآن کریم نیز توصیف و توضیح دقیقی درباره بسیاری از عواطف انفعالی مانند ترس، خشم، محبت، شادی، نفرت، غیرت، حسد، ندامت، شرم و خواری و سایر حالتهای مهم و اساسی نفس انسان ذکر گردیده است.
از جمله این انفعالها «حالت ترس» است که در قرآن در آیات متعددی ترس برای حفظ انسان از عذاب الهی و اجتناب از گناهان و تمسک به پرهیزگاری و عبادت و کار و غیر اینها مطرح گردیده است و سوره‏های مختلف قرآن5 مسائل گوناگون مربوط به ترس و انواع آن را مورد بحث و تحقیق و بررسی قرار داده است مراجعه کنید.
نظیر ترس سایر صفات انفعالی انسانها از قبیل «خشم»6 و «محبت7 و حبّ ذات»8 و «نوع‏دوستی»9 و محبت پدری و مادری10و محبت خداوند11 و پیامبر12 و شادی13 و حسد14 و اندوه15 و ندامت و پشیمانی16 و غیر اینها از انواع و موارد انفعالها را ذکر و توضیح داده است و حتی در قرآن نمونه‏های عملی قابل تنبّه در آیات متعدد ذکر گردیده است مراجعه کنید17.
بدیهی است که همراه این انفعالها تغییرات فیزیولوژی زیادی در بدن انسانها و در شکل ظاهری بدن و خطوط چهره از قبیل ضربان قلب، انقباض موی‏رگهای خونی در امعاء و احشاء و گسترده شدن این موی‏رگها در سطح بدن پدید می‏آیند.
و در قرآن مجید نیز از اضطراب و تپش شدید قلب در حالت انفعالی ترس نام می‏برد به سوره احزاب آیه 10 و 11 مراجعه کنید، این دو آیه حالت ترسی را که در جریان جنگ خندق (احزاب) بر مسلمانان چیره شده بود وصف می‏کند و نظیر این آیه در سایر سوره‏های قرآن مجید از قبیل سوره غافر، 18 و سوره حج، 72 - سوره زخرف، 17 - سوره زمر، 60 - قیامت، 24 و 25 - عبس، 40 و 42 و 38 و 39 - مطففین، 22 و 24 - غاشیه، 8 و 10 - انبیاء، 97 - سجده، 12 - شوری، 45 - زمر، 23 - قلم، 43 درباره آثار و نتایج ترس مطالبی بیان شده است.
روشن و واضح است این انفعالها گرچه وظائف مهمی در زندگی انسان به عهده دارند و انسانها را در حفظ بقای ذات یاری می‏کنند، با این حال زیاده‏روی در آنها برای سلامت جسم و روان زیان‏آورند مثلاً ترس برای انسان در عین حال که مفید است و انسانها را از خطرات بزرگ زندگی که انسانها را تهدید می‏کند، یاری می‏دهند، و لیکن ترس زیاد زندگی انسانها را مختل می‏سازد و از انجام وظائف لازم جلوگیری می‏کند و شخصیت انسانها را دچار تزلزل می‏نماید و لذا در تحقیقات جدید در طبّ «روان‏تنی»(سیکوماتی) این حقیقت روشن شده است که اضطراب در جنبه‏های انفعالی انسان یکی از عوامل رشد بسیاری از عوارض بیماریهای جسمی است و آمارهای زیادی موجود نشان می‏دهند که درصد زیادی از بیمارانی که اغلب به مطب پزشکان مراجعه می‏کنند، اساسا از اضطراب‏های ناشی از مشکلات روانی شکایت دارند، این بیماران در حقیقت نیازمند مداوای پزشکی نیستند، بلکه در واقع به معالجه روانی نیاز دارند18.
دستورهای قرآن درباره حالات انفعالی انسانها
قرآن با توجه و اهتمام به راهنمائی مردم در امر مهار کردن حالات روانی و غلبه بر آنها از علوم جدید پزشکی پیشی گرفته است زیرا در این کار فواید بهداشتی فراوانی وجود دارد که تاکنون به طور دقیق و علمی شناخته نشده است ولی در عصر حاضر به فواید آن کم و بیش پی برده‏اند.
قرآن در آیات متعدد مردم را به نترسیدن از اموری راهنمائی می‏کند که معمولاً آنها حالت ترس را در انسانها بر می‏انگیزانند مانند مرگ و فقر.
قرآن درباره ترس از مرگ، روش بنیادی و بنیانی را در پیش گرفته است و آن، بیان این مسأله و توضیح آن به انسانهای عاقل است که حیات دنیا، یک زندگی گذرا و فانی و نعمتهای آن نابود شدنی است و تنها زندگی اخروی است که نعمت‏هایش ابدی و باقی و جاودانه است و مرگ نیز یک حالت طبیعی بوده، مرحله‏ای از زندگی فانی این دنیا و رجوع به زندگی باقی و همیشگی رستاخیز است که انسانها براساس تکامل در حیات و زندگی به سوی آن در حرکتند.
از اینرو مؤمن واقعی و حقیقی از مرگ نمی‏هراسد زیرا یقین دارد که مرگ او را به نعمتهای باقی و جاودان پس از مرگ منتقل خواهد کرد که خداوند به بندگان پرهیزکار خود اعطاء می‏فرماید.
قرآن زندگی دنیا را جز لهو و لعب ندانسته و زندگی اخروی را واقعی و حقیقی می‏داند:
«وَ ما هذِهِ الحَیاةُ الدُّنْیا اِلاّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ اِنَّ الدّارَ الآخِرَةَ لَهِیَ الحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ»19«زندگی این دنیا جز لهو و بازیچه‏ای بیش نیست و زندگی واقعی در آخرت است اگر مردم آن را بدانند».
«وَ ماَ الحَیاةُ الدُّنْیا اِلاّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ للدّارُ الآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ اَفَلا تَعْقِلُونَ»20«دنیا جز بازیچه کودکانه و هوسرانی بی‏خردان چیزی نیست و همانا سرای آخرت برای نیکوکاران بهتر است آیا در این مورد تعقّل می‏نمائید؟».
روی این اصل زندگی دنیا در قرآن به عنوان متاع، یعنی بهره کم و مختصر و در مقابل، زندگی اخروی همانا زندگی باقی و جاودانی معرفی گردیده است.
پیامبران الهی به امتهای خویش به نقل قرآن چنین می‏گفتند:
«یا قَوْمِ اِنَّما هذِهِ الحَیاةُ الدُّنْیا مَتاعٌ وَ إِنَّ الآخِرَةَ هِیَ دارُ القَرارِ»21 «ای قوم، این زندگی(فانی) دنیا متاع ناچیزی بیش نیست و سرای آخرت منزلگاه ابدی (وحیات جاودانی) است».
این‏گونه دستورات حقیقی و واقعی برای مسلمانان از عوامل مهمی بودند که باعث می‏شدند مسلمانان صدر اسلام در میدان جنگ و جهاد و قتال و مبارزه با کفر و شرک و بت‏پرستی شجاعانه و بدون ترس از مرگ اقدام کنند و با شهامت و جرأت فراوانی در آرزوی شهادت در راه خدا و رسیدن به نعمتهای بهشتی باشند و بر صفوف دشمنان شجاعانه بتازند و دین خدائی را در عرصه زندگی بشری گسترده سازند.
از باب نمونه و دلیل و مدرک بر ادعای بالا چند آیه زیر را توجه فرمایید:
«وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ اَمْواتا بَلْ اَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ، فَرِحِینَ بِما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ اَلاّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»22«گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته شده‏اند؛ مرده‏اند، بلکه اینان زنده هستند و در نزد خدا متنعّم خواهند بود، آنان به آنچه به داده شده، شادمانند و به مؤمنانی که هنوز به آنان نپیوسته‏اند و بعدا در پی آنان به راه آخرت می‏گردند، مژده می‏دهد که از مردن نترسید و از فناء متاع دنیا هیچ غم و اندوهی به خود راه ندهید».
«وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ اَوَ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللّهِ وَ رَحْمَةٌ خَیْرٌ مِمّا یَجْمَعُونَ»23 «اگر در راه خدا کشته شده یا بمیرید در آن جهان به آمرزش و رحمت خدا نایل می‏شوید و آن بهتر است از هر چیزی که در حیات دنیا برای خود فراهم می‏آورید، اگر در راه خدا بمیرید یا کشته شوید اندوهی به خود راه ندهید که به رحمت ایزدی پیوسته و به سوی خدا محشور خواهید شد».
از اینرو خداوند در آیات متعددی در قرآن، مؤمنان را برای مبارزه با کفر و الحاد و شرک دعوت کرده، در برابر این فداکاری و مبارزه در راه خدا اجر و ثوابی قرار داده است.
«فَلْیُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ الَّذِینَ یَشْرُونَ الحَیاةَ الدُّنْیا بِالآخِرَةِ وَ مَنْ یُقاتِلْ فِی سَبِلِ‏اللّهِ فَیُقْتَلْ اَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ اَجْرا عَظِیما»24«ای مؤمنان باید در راه خدا با آنان که زندگی مادی دنیا را بر آخرت گزیدند، جهاد و مبارزه نمایند و هر کسی که در راه خدا با آنان که زندگی مادی دنیا را بر آخرت گزیدند جهاد و مبارزه نمایند و هرکسی که در راه خدا کشته شد، فاتح گردیده، زود باشد که او را(در بهشت جاودانی) اجری عظیم عطا خواهیم کرد».
آری این است راه رسیدن به سعادت و نیل به مقامات بهشتی، این، سیره دائمی خداوند است در برابر انسانهای فداکار و شهیدان شجاع و مبارزان حق و حقیقت پیامبران به جان و مال و مکتب. خداوند با چنین افراد فداکار معامله پرسودی نموده، جان انسانهای عزیز و فداکار را در مقابل اعطاء بهشت و نعمتهای اخروی بی‏پایان خریداری نموده است. این، وعده‏ای است الهی برای اطمینان در مقابل فداکاریها و شهادت‏طلبی‏های انسان‏های با ایمان.
«اِنَّ اللّهَ اشْتَری مِنَ المُؤْمِنِینَ اَنْفُسَهُمْ وَ اَمْوالَهُمْ بِانَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتَلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْدا عَلَیهِ حَقَّا فِی التَّوْراةِ وَ الإِنْجِیلِ وَ القُرْآنِ وَ مَنْ اَوْفی بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الفَوْزُ العَظِیمُ»25 «خدا جان و مال مؤمنان را به بهای بهشت خریداری کرده، آنان که در راه خدا مبارزه می‏کنند، دشمنان دین را به قتل می‏رسانند یا خود کشته می‏شوند، این وعده قطعی الهی است و عهدی است که در تورات و انجیل و قرآن به حق وعده داده شده است و از خداوند با وفاتر به انجام عهد و وعده کیست؟ ای مؤمنان شما به خود در این معامله بشارت دهید که این معاهده با خدا به حقیقت، سعادت و پیروزی بزرگی است».
آری پیروزی بزرگی است که خداوند در مقابل گذرا از زندگی دنیا که قابل بقاء و دوام نیست، نعمتهای بزرگ جاودان و قابل بقاء هدیه می‏نماید، انسانها، خواهی نخواهی از این دنیا خواهند رفت، پس چه بهتر که انسانها طوری از این دار فانی بروند که نتیجه آن سود ابدی و حتمی و جاودانه باشد، از مرگ و مردن چاره‏ای نیست، همه موجودات ممکن چنین سرنوشتی دارند، زود یا دیر از این دنیا سفر می‏کنند، و بقائی در این دنیا برای هیچ موجودی جز ذات پروردگار ممکن نیست.
«قُلْ لَنْ یَنْفَعَکُمُ الفرارُ اِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ المَوْتِ اَوِ القَتْلِ وَ اِذا لا تُمَتَّعُونَ اِلاّ قَلِیلاً»26 «ای پیامبر به منافقان بگو اگر از مرگ یا قتل فرار می‏کنند، آن فرار هرگز به نفع شما نیست زیرا که اندک زمانی بیش، از زندگی کامیاب نخواهید شد».
حالت ترس از فقر و معالجه آن
یکی دیگر از حالتهای انفعالی نفس که چه‏بسا باعث کشاندن انسانها به سوی بدبختی و گرفتاریهای فراوان می‏گردد، مسأله فقر و نداری و ترس از آن می‏باشد.
قرآن در مقام معالجه این مرض روانی برخی از انسانها، مسائل اساسی و زیربنائی روحی و درونی را مطرح می‏سازد.
اصولاً انسانها برای چه از فقر می‏ترسند؟
برای این که قدرت انسانها در اداره زندگی خویش به نحو دلخواه کمبودهائی دارند، انسانها به صورت طبیعی توانائی برطرف ساختن این کمبودها را ندارند، خداوند در برابر این نحو فکر و رویه می‏فرماید:
«روزی تنها، دست خداوند است و تنها او است که روزی دهنده و صاحب قدرت و اقتدار است».
به این ترتیب انسانها با توسل به خداوند و رابطه نزدیک بندگی واقعی نزد او می‏توانند این مشکل روانی را کاملاً حل نمایند.
خداوند در قرآن مجید در آیات متعدد، خود را تنها روزی دهنده مخلوق‏ها معرفی می‏کند:
«اِنَّ اللّهَ هُوَ الرَّزّاقُ ذُوالقُوةِ المَتِینُ»27«همانا روزی دهنده خلق تنها خداست که صاحب قوت و اقتدار ابدی است».
خداوند روزی انسانها را به طرق و وسائل مختلف و گوناگون به آنان می‏رساند از قبیل نزول برکات آسمانی «وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ ما تُوعَدُونَ»28 «روزی شما با همه وعده‏ها که به شما داده شده، در آسمان (به امر خدا مقدّر) است».
«وَ ما مِنْ دابَّةٍ فِی الأَرْضِ اِلاّ عَلیَ اللّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعها کُلٌّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ»29«هیچ جنبده‏ای در زمین نیست جز آن که روزی او بر خداست، و خدا منزل دائمی و موقت او را می‏داند و همه حالات مخلوق در دفتر علم ازلی پروردگار قرار دارد».
علت این که خداوند تنها روزی دهنده مخلوقات است، در این آیات ذکر نشده و لکن در آیات دیگر قرآن توضیحی به این نحو درباره آن داده شده است که خداوند، شنوا و داناست، و دارای قدرت انجام آن بوده، تأمین مصالح امور بندگان در اختیار اوست.
«وَ کَاَیِّنْ مِنْ دابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزقَها اَللّهُ یَرْزُقُها وَ اِیّاکُمْ وَ هُوَ السَّمِیعُ العَلِیمُ»30 «یعنی چه بسا حیوانات که خود بار روزی خود را به دوش نکشند و خدا به آنها و هم به شما روزی را می‏رساند و او شنوا و داناست».
«اَللّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ یَقْدِرُ لَهُ اِنَّ اللّهَ بِکُلِّ شَئٍ عَلِیمٌ»31«خداوند هرکس از بندگان را که بخواهد روزی وسیع و یا تنگ به او می‏رساند، همانا او به مصلحت‏های تمام مخلوقات آگاه و داناست».
«وَ ما یَفْتحِ اللّهُ لِلنّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِکْ لَها وَ ما یُمْسِکُ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ هُوَ العَزِیزُ الحَکِیمُ یا اَیُّهاَ النّاسُ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْکُمْ هَلْ مِنْ خالِقٍ غَیْرُاللّهِ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَالأَرْضِ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ فَأَنِّی تَؤْفَکُونَ»32«درِ رحمتی را که او به روی مردم می‏گشاید، هیچ‏کس نتواند بست و آن را که او ببندد هیچ‏کس جز او نتواند باز کند و اوست خدای بی‏همتای با حکمت و اقتدار، ای مردم متذکر شوید که چه نعمتها خدا به شما عطا فرموده؟ آیا جز خدا آفریننده‏ای هست که در آسمان و زمین به شما روزی دهد؟ هرگز جز آن خدای یکتا خدائی نیست پس ای مشرکان چگونه از درگاه حق رو به بتهای باطل می‏آورید».
چنانکه خوانندگان ملاحظه می‏کنند، قرآن رابطه علیت بین اعطاء روزی و بین صفات کمال و قدرت خداوند و حکمت و علم و شنوائی او را اعلام می‏دارد33.
نظیر بحث و بررسی در این صفات که از اهداف مهم روانشناسی اسلامی بشمار می‏رود، صفات غلبه بر غضب و مسأله محبت به خدا و پیامبر و غیر اینها از موجودات34 و سایر انفعالها از قبیل ادراک حسی(یعنی شنوائی، بینائی و بویائی ، قوه لمس و قوه چشائی و...) و تفکر و یادگیری35 یادآوری و فراموشی و سیستم مغز و اعصاب، شخصیت، روان درمانی و غیر اینها است.

 

پاورقیها:
10) مریم، 4 و 6 - کهف،46 - اسراء، 6 - نوح، 12 - مدثر، 11 و 13 - هود، 42 و 45 - یوسف، 8.

 

11) آل عمران، 31 - مائده، 54 - توبه،24 - بقره،145.

 

12) قلم، 4.

 

13) احزاب، 21 - رعد، 26 - یونس، 57 و 58 - هود، 9 و 10 - نحل، 97 - انسان، 11 - نساء، 19 - آل عمران، 118، 120.

 

14) بقره، 105 - نساء، 54 - بقره، 109 - یوسف، 5 - مائده، 27.

 

15) قصص، 13 - طه ، 40 - یوسف، 84 و 86 - توبه، 40 و 92 - آل عمران، 176 - لقمان، 23 - یس، 76 - انعام، 33.

 

16) قیامت، 1 و 2 - بقره، 35 ،37.

 

17) قصص، 25 - بقره، 114 - مائده، 13 - فصلت، 16 - اسراء، 37 - لقمان، 18 - منافقون، 5 -جاثیه، 7 و8.

 

18) قرآن و روانشناسی، ص 149 و 150.

 

19) عنکبوت: آیه 64.

 

1) قرآن و روانشناسی، تألیف دکتر محمد عثمانی نجات، ترجمه عباس عرب سال 1367، نشر بنیاد پژوهش‏های اسلامی آستان قدس رضوی.

 

2) سوره طه، آیه 50. - کتاب قرآن و روانشناسی، ص 28.

 

20) انعام، 32.

 

21) غافر: آیه 39.

 

22) آل عمران: 169 - 170.

 

23) آل عمران: 158.

 

24) سوره نسا: 74.

 

25) سوره توبه: 111.

 

26) احزاب: 16.

 

27) سوره ذاریات: آیه 58.

 

28) ذاریات: 22.

 

29) سوره هود: آیه 6.

 

30) عنکبوت: 60.

 

31) عنکبوت: 62.

 

32) سوره فاطر: آیه 2 و 3.

 

33) قرآن و روانشناسی، تألیف دکتر محمد عثمان نجاتی ترجمه عباس عرب، نشر بنیاد پژوهش‏های آستان قدس رضوی، تاریخ نشر 1367ش.

 

34) سوره فصلت: 34 - آل عمران، 133 و 134 - شوری، 36 و 37 و 40 و 43.

 

35) تغابن: 14 و 15 - توبه، 24 - مجادله،22 - ممتحنه، 4.

 

3) سوره رعد، آیه 8.

 

4) قرآن و روانشناسی، ص 50.

 

5) سوره انفال، 2 - سوره سجده،16 - حج،1 و 2 - انبیا،11 و 12 و 40 - احزاب،10 و 11 - توبه، 56 و 57 -شعراء، 21 - قصص، 21 - نمل، 10 - بیّنه، 7 و 8 - زمر، 13 - نور، 37 - انسان، 10 - نساء، 77 - محمد، 20 - شعراء ، 14 - قصص، 33.

 

6) سوره فتح، 29 - توبه، 123 - تحریم، 9 - اعراف، 150 - طه، آیات 92 و 94 - آل عمران، 119و ..

 

7) توبه، 38 - فاطر، 5 - حدید، 20 - قیامت، 21 و 20- هُمَزه، 1 تا 4 - نازعات، 37 تا 39.

 

8) اعراف، 188 - عادیات، 8 - فصلت، 49 - معارج، 19 و 20.

 

9) معارج، 19 - 27 - آل عمران، 103 - انفال، 62 و 63 - حشر، 9 - حجرات، 10.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   23 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تکامل انسان از دیدگاه قران

دانلودمقاله جایگاه اجتماعی زنان از دو دیدگاه حجاب

اختصاصی از فی ژوو دانلودمقاله جایگاه اجتماعی زنان از دو دیدگاه حجاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 
آسیب شناسی جایگاه شغلی زنان ایرانی بررسی موانع فرهنگی و قانونی مشارکت زنان علی رغم چندگانگی وظائف و تعدد نقش های زنان در جامعه منزلت این نقش برابر نیست چرا که نقش زن به عنوان همسر ، مادر ، و کدبانو در کفه تراز و سنگین تر به نظر رسیده و یا با ارج تر شمرده می شود .
در حقیقت اگر در مورد استقلال مردان عوامل جمعیتی مثل ساختار سنی جمعیت ، روند مهاجرت ، میزان رشد جمعیت و میزان عرضه و تقاضای نیروی کار تعیین کننده است ، در علمی اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و سیاسی است .
در بین عمده موانعی که پیرامون مشارکت زنان وجود دارد چند عاول را به اختصار مورد اشاره قرار می دهیم.
عوامل تبلیغاتی:
1- نگرش های سلطه جویانه نسبت به زن ، مشاغل تراز بالای علوم مدیریتی و ... را در انحصار مردان درآورده است . علی رغم اینکه افزایش میزان مشارکت و تصحیح الگوی مشارکت زنان ضمانت اجرایی نیافته است . بطوری که زنان در جامعه امروزی الگوی جذابی از زنان مدیر و مدبر در اختیار ندارند تا در پی خودسازی و کسب موفقیت های برتر بشتابند جداسازی زنان و مردان در محیط کاری تحت عنوان یا بهانه حفظ عفت ، پاکی و تقدس محیطی را باعث می شود تا امکانات لاز برای افزایش سطح تخصصی و دانش حرفه ای و اجتماعی زنان به صفر برسد در حالی که رشد فرهنگی در نظر باشد باید با کار فرهنگی و اعمال حداقل فشار بر زنان ، محیط را پاکیزه نگاه داشت.
در طی سال های اخیر ، تأثیرات و تبلیغات گسترده ای بر نقش غیر اقتصادی زنان انجام شده است . این تبلیغات با توجه به ذهنیت ها و باورهای همسویی که ریشه های عمیق و دیرینه دارد ، باعث شده مسئولان و مدیران تا آنجا که می توانند از بکارگیری زنان به تعبیر سلیقه ای از قوانین و مقررات خودداری ورزند . ضمناً خود زنان تحت تأثیر انواع تبلیغات در رفتار اجتماعی خود به شدت گرفتار وسواس و تردید شده اند و برای حضور ، آمادگی لازم ندارند . آنها حتی نمی دانند درجه وقار و متانت زن در شرایطی که زن و مرد باید در محیط علمی و تخصصی آموزش ، تشریک مساعی کنند ، چگونه ارزیابی می شود و این باعث می شود که زنان غالباً در محافل علمی ، آموزشی شغلی ساکت نشسته و از ترس خدشه دار شدن متانت و وقار در بحث ها مشارکت نکنند و تابع بی چون و چرای سلیقه ها و عقاید مردانه باشند .
حجاب :
از دیرباز زنان ایرانی از لحاظ نوع لباس ، پوشش کامل و اراسته ای داشته اند . تصویر لوح ها و کتیبه هایی که از زمان هخامنشیان ، اشکانیان و ساسانیان بر جای مانده است ، لباس زنان و مردان پوشیده و نسبت به یکدیگر یکسان بوده است .لباس آنها گشاد و بلند و آستین دار و پایین لباس بعضی از خانم ها چین دار بوده است . زنان و مردان دارای شلوار بوده اند . خانم ها از پوششی مانند روسری بهره می جسته ا ند . پس پوشیدگی زنان و مردان ایرانی به گسترش اسلام در ایران بستگی نداشته و به گذشته های کهن ما بر می گردد .
حد پوشش از نظر برخی مراجع :
قرآن آیه 31 ، 30 سوره نور به مردان مومن بگو : دیدگان فرو بخوابانند . دامن ها حفظ کنند این برای شما پاکیزه تر است .
خدا به آنچه می کنید آگاه است . به زنان مومنه بگو : دیدگان فرو خوابانند و دامن های خویش را حفظ کنند و زیور خویش را آشکار نکنند مگر آنچه پیداست . سر پوش های خویش را بر گریبان بزنند زیور خویش را آشکار نکنند مگر برای شوهران یا پدران یا پدر شوهران یا پسران یا پسر شوهران یا برادران یا بردادرزادگان یا خواهر زادگان یا زنان یا پدرشوهران یا برادران یا بردارزادگان یا خواهرزادگان یا زنان یا مملوکاتشان یا مردان طفیلی که حاجت به زن ندارند . پای بر زمین نکوبند که زیورهای مخفی شان دانسته شود .
امام خمینی پوشش تمام بدن بحز وجه و کفین برای زنان واجب است .
آیت صانعی ( مسأله 2437 ) زن باید بدن و موی خود را از مرد نامحرم بپوشاند .
کیفیت پوشش :
زنان عرب معمولاً پیراهن هایی می پوشیدند که گریبانهایشان باز بود . دور گردن و سینه را نمی پوشانید و روسری هایی که روی سر خود می انداختند ، از پشت سر می آویختند قهراً گوش ها و گوشواره ها و جلو سینه و گردن نمایان می شد . این آیه دستور می دهد که باید قسمت آویخته همان روسری ها را از اطراف روی سینه و گریبان خود بیفکنند تا این قسمت را بپوشاند .
ابن عباس در تفسیر این جمله گفته است : زنان مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشانند .
در تفسیر کافی نیز به این جمله اشاره شده است .
کشورهای عربی به علت اینکه در نواحی گرمسیری زمین واقع شده اند استفاده از رنگ سفید در آنها شایع است اما ایران سرزمین چهار فصلی بوده که هر فصل سال آن لباس متناسب خود را می طلبد .
نوع فرهنگ و سنت بومی ایران نیز با سایر اقوام متفاوت بوده است و در نتیجه لباس این قوم نیز با سایر اقوام فرق داشته است .
همان طور که گفتیم لباس ایرانیان گشاد و بلند و متناسب با بافت جغرافیایی و زندگی آن زمان بهترین پوشش بوده است . ولی امروزه شهرها و کشورهایی که خود را با زندگی ماشینی همسان ساخته اند . لباسشان نیز تغییر کرده است و متناسب با نیازهای امروزی بشری شده است . ( اگر جامعه خود را در نظر بگیریم دیگر مردان همگی عبا نمی پوشند . ولی در این میان لباس زنان ایرانی بر سر چند راهی گرفتار مانده است . بالاخره مردم نمی دانند کدام یک ارزش و کدام یک ضد ارزش است نمی دانند به چه رنگی لباس بپوشند یا چه مدلی را بر گزینند که نه وصله بی ایمانی به آن بچسبد و نه وصله غرب زده بودن و جزو دارو دسته ای بودن ! عده ای از خانم ها چادر و عده ای مانتو می پوشند . البته استفاده از چادر مشکلات زیادی دارد که می توان به چند نمونه از آنها اشاره کرد . دست و پا گیر ، نامناسب برای آب و هوای ایران و رنگ چادر ، چرا رنگ چادر سیاه است مگر نه این است که رنگ لباس عباسیان است ؟
ایرانیان در گذشته نه چندان دور تنها در مراسم عزا و سوگوری ائمه معصومین و یا فوت بزرگی از بزرگان و رجال از این رنگ در پوشش استفاده می کردند و دستور و آئین نامه هایی بر پوشیدن لباس های تیره تأکید دارد معلوم نیست چه کسی پایه این گفته نامعقول را بنیان نهاده که وقتی سؤال می شود این قانون بر اساس چه دلیل منطقی است . کسی نه پاسخی می گوید و نه صاحب این نظریه را معرفی می کنند که به مردم جواب دهد .
چادر سیاه در شب خطر آفرین است به عنوان نمونه در سال 1371 در شام غریبان در یکی از شهرهای آذربایجان یک کامیون تعدادی از خانم ها را زیر گرفت که منجر به کشته شدن 16 تا 17 نفر از آنان گشت . این راننده نه مست بود و نه خواب رفته بود . بلکه چشم او عزادارن را که همگی چادر بر سر داشتند ندیده بود . این مشکل برای تمام خانواده های ایرانی وجود دارد . چه چادر مشکی و چه مانتو مشکی .
البته بیشتر خانواده ها افراد عادی و معمولی هستند و اینکه چادر می پوشند یا مانتو ، فرقی برایشان نمی کند و انتخاب یکی از آنها بیشتر بر حس عادت به شمار می رود . اما در این میان بعضی از آنها که چادر می پوشند دیگران را قبول ندارند و برعکس . برخی که مانتو می پوشند چادر را قبول ندارند از همه بدتر زمانی است که این مردم برای انجام امور کاری و اداری به سازمان ها و ادارت دولتی و خصوصی رفت و آمد می کنند زیرا بر حسب ظاهرشان که چه نوع پوششی دارند با عکس العمل های متفاوتی روبرو می شوند . انسان می ماند که باید چگونه با آنها برخورد کند واقعیت این است که پوشش برای بانوان ایرانی باید ضمن اینکه مانع فعالیت ها و زندگی او نباشد دارای زیبایی نیز باشد . اگر در میان کشورهای اسلامی نگاهی گذرا داشته باشیم ، کشورهایی که سعی در پیشرفت تکنولوژی داشته اند مانند مالزی ، اندونزی ، و لبنان بانون ضمن حفظ شئونات اسلامی و زیبایی و رنگ متنوع ، دست و پا گیر نمی باشد به طور مثال در لبنان حجاب زنان به شکل های مختلفی از جمله پیراهن بلند در رنگ های مختلف با روسری ، کت و دامن با روسری یا حتی کت و شلوار گشاد با روسری می باشد . همچنین در مالزی و کشورهای جنوب شرقی آسیا حجاب زنان به صورت بلوزی بلند با شلوار و روسری بلند یا بلوز دامن و روسری می باشد . این نوع پوشش ها زندگی در پناه شرع را برای بانوان به ارمغان می آورد .

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  27صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله جایگاه اجتماعی زنان از دو دیدگاه حجاب

دانلودمقاله پلیس

اختصاصی از فی ژوو دانلودمقاله پلیس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

تاریخچه
ایران کشوری باستانی است ، این کشور در بیش از دو هزار سال قبل و در دوران سلسله هخامنشیان اولین بنیانگذار سیستم حکومتى گسترده امپراطورى مى باشد. از آنجا که هر حکومتى نیازمند به نظم و امنیت مى‌باشد در نتیجه کشور ما انواع سیستمهاى ایجاد نظم و امنیت را در طى تاریخ مورد آزمایش قرار داده است.
اما سیستم نوین ایجاد نظم و امنیت داخلى یعنى سازمان پلیس در ایران به حدود یکصد سال پیش مربوط مى‌‌باشد. شاه قاجار ناصرالدین شاه در سفرهاى سه گانه خود به اروپا و مشاهده پلیس نوین در آن کشورها و با استخدام یک مستشار بلژیکى به نام کنت دو بینو اولین سیستم پلیسى جدید را در ایران پایه گذارى نمود. این پلیس در طى یکصد سال گذشته و تا پیروزى انقلاب اسلامى در بهمن سال 1357 از فراز و نشیبهاى متفاوت برخوردار بوده است.پلیس ایران براى مدتهاى طولانى از دو قسمت مهم پلیس شهرى و ژاندارمرى ( مرزى و روستایى ) تشکیل شده بوده، کثرت نیروهاى پلیس در بعد از انقلاب و ضرورتهاى ادغام این نیروها باعث شد تا در سال 1370 با تصمیم مجلس شوراى اسلامى این سه نیرو در یکدیگر ادغام و سیستم پلیس واحد به وجود آید. براساس قانون جدید، پلیس ایران جزیى از ستاد نیروهاى مسلح و وابسته به وزارت کشور و در تبعیت از رهبرى معظم انقلاب قرار دارد. پلیس جدید ایران در سه بخش تقریباً مستقل فرماندهی، حفاظت و اطلاعات و سازمان عقیدتى سیاسى تشکیل شده است. حوزه فرماندهى و حفاظت و اطلاعات تقریباً در ساختار سیستم پلیس کلیه کشورهاى جهان مشترک مى باشد. اما وجود سازمان عقیدتى سیاسى از ویژگیهاى سیستم پلیس ایران محسوب مى‌گردد. این سازمان موظف است تا در بعد اعتقادی، سیاسى نسبت به حفظ دستاوردهاى ارزشهاى انقلاب و ایجاد روحیه دیندارى و اخلاق متناسب با تعلیم دین اسلام که حفظ حرمت انسانها از جمله اصول اساسى است اقدام نماید.

 

 

 

 

 

 

 

• رسته آماد و پشتیبانى :
• شکل دوار و پیوستگى دو پیکان علاوه بر بیان نظم درونى تداعى‌‏کننده اموال است.
• نماد پیکان ‏القاءکننده حرکت و ترابرى است.
• آرم ساده شده آچار نماد فعالیت تعمیراتى است.
• رسته اطلاعات :
• ترکیب مشعل و سپر القاءکننده فعالیت و حفاظت می‏باشد.
• مشعل نماد آگاهى و دانش و اطلاعات است.
• حضور سپر بیانگر حفاظت از اطلاعات و آگاهى می‏باشد.
• رسته راهنمایى و رانندگى :
• ترکیب دو پیکان القاءکننده تردد و حرکت است.
• دوایر درون پیکان تداعی‏ کننده چراغ راهنامیى است.
• رسته هنر :
• دو گلبرگ از ساقه قلم روییده است.
• نوع گلبرگ‏ها برگرفته از نقوش سنتى اسلامى است.
• رسته مرزبانى :
• برج دیده‏ بانى نماد آشناى رسته‏ هاى نظامى است.
• خورشید نشانه افق و گستردگى مرزهاى مورد حفاظت یگان مرزبانى است.
• رسته عملیات ویژه :
• پرچم نماد ملت و دولت است.
• سپر سمبل حفاظت و نگهبانى است.
• نقش روى سپر نشانگر موجودیت قابل حفاظت و نگهبانى است.
• رسته مخابرات و الکترونیک :
• دویر متداخل القاءکننده امواج است.
• علامت مثلث برگرفته از قطعات الکترونیکى مانند دیود و ترانزیستور است.
• رسته فنى و مهندسى :
• پرگار به عنوان نماد نقشه‏ کشى است.
• ترکیب پرگار و بخشى از برج دیده ‏بانى نوعى فعالیت مهندسى ساختمان را مشخص می ‏سازد.
• رسته ادارى :
• از ترکیب قلم و لوح کاغذى استفاده شده است.
• ترکیب اصلى آرم ناجا مد نظر بوده است.
• رسته حقوق :
• ترازو و شمشیر تاکید مضاعف بر عدالت است.
• قلم نیز به عنوان دانش به کارگیرى علم حقوق در قضاوت است.
• رسته دارایى :
• کلید نماد آشناى نیروهاى مسلح در این رسته است.
• خورشید جنبه زیبایى و خرمى داشته و برگرفته از آرم اصلى ناجا است.
• رسته معارف اسلامى :
• ترکیب قلم و دو مربع از نقش‏هاى معروف معمارى اسلامى است.
• آرم جمهورى اسلامى ایران بر آن تناسب علامت را نشان می‏دهد.
• رسته رایانه و سیستم :
• با توجه به اساس ‏سیستم‏هاى رایانه ‏اى از دو عدد صفر و یک استفاده شده است.
• به علت گستردگى علم ارتباطات از فرم آنالیز شده رایانه استنفاده نشده بلکه فن‏ آورى اطلاعات (IT) مورد نظر بوده است.
• رسته آگاهى :
• ذره بین مهمترین نماد اکتشافى تلقى می‏گردد.
• سیبل نشانه هدفمندى و نشانه‏ گیرى است.
• ترکیب دایره سیبل و فرم بیضى شکل چشمى را تداعى می ‏کند که تاکید بر نگاه تیز بین بر جرایم است.
• رسته دریایى :
• امواج دریا بیانگر زمینه فعالیت رسته است.
• لنگر نماد مشخص وسیله دریایى می‏باشد.
• رسته هوایى :
• نشان دو بال به علامت زمینه فعالیت رسته است.
• فرم مورد استفاده در سایر نیروهاى مسلح آنالیز شده و با سایر نشانه‏ ها هماهنگ شده است.
• رسته انتظامى :
• قاب اصلى علامت نشان (محراب) برگرفته از علامت اصلى ناجا است.
• خورشید نشانه افق و گستردگى حوزه فعالیت رسته انتظامى است (کلانتری‏ها و پاسگاه‏هاى سراسر کشور(
• نشان جمهورى اسلامى ایران در مرکز نشانگر موجودیت و بستر فعالیت رسته انتظامى است.
• ترکیب دو سلاح کمرى تداعی ‏کننده رحل و نگهدارنده اشکال روى آن است از طرفى نشانگر سلاح کاربردى پلیس انتظامى در سراسر جهان می‏باشد.

 





ارتشبد سپهبد سرلشگر سرتیپ سرتیب دوم



 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   58 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله پلیس