دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
بررسی علل و عوامل حجاب زدگی دانشجویان جوان دختردانشگاه آزاد مجمتع ولی عصر تهران و گناباد
فصل اول
مقدمه
با مطالعه در انسان های نخستین مشاهده می کنیم آنها از برگ درختان و پوست حیوانات برای پوشش بدن خود و محافظت از تغییرات جوی و موانع طبیعی بهره می گرفته اند،تا عصر حاضر که با استفاه از تکنولوژی لباس ها و پو شش های متنوعی را تولید و استفاده می کنند و این نکته بر اهمیت استفاده از پوشش می افزاید.
ادیان نیز از پوشش به عنوان حجاب یاد می کنند و استفاده از آن را متذکر و عاملی جهت امنیت زن و جامعه و کاهش فساد جامعه می دانند و زنان و مردانی که حجاب را رعایت
نمی کنند مورد نکوهش قرار می دهد.
حجاب پوششی است بین زن و مرد و زن طی آن زیبایی های جسمی خود را از مرد نامحرم می پوشاند در دین اسلام ،قرآن زنان را به حجاب توصیه کرده است(آیه 31 سوره نور).
بدحجابی پوششی است که علاوه بر اینکه شکل و جنس پوشش رعایت شده ولی نحوه ی استفاده از آن صحیح نمی باشد و زنی که از پوشش استفاده می کند ولی به علت نادانی و ناآگاهی یا تعمداً آن را رعایت نمی کند. دچار حجاب زدگی شده است. و حتی زنان دیگر از آن ها به عنوان بی عفت یاد می کنند که این خود نشان دهنده ی این است که حجاب در جامعه به عنوان ارزش پذیرفته شده است جزء فرهنگ ایرانی می باشد. طبق نظریه دورکیم در صورتی که فردی ارزش و هنجارهای جامعه ای را نادیده بگیرد جامعه را دچار تزلزل می کند و جامعه او را تهدید می کند.
حجاب زدگی در جامعه آثاری بر جای می گذارد که عبارتند از سست شدن بنیاد خانواده ، به خطر افتادن نسل آینده ،افزایش فساد و بی بند وباری و ... .
از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر حجاب زدگی می توان تبلیغات استعمارگران ،غرب زدگی ،خودنمایی و ...رانام برد.(Ham Mihan Forum .htm)
کتابها و مطالب و تحقیقات بسیاری در زمینه حجاب نوشته و تالیف شده است. که از آن جمله می توان به کتاب مسئله حجاب از آیت الله مرتضی مطهری،حجاب در عصرما از محمدرضا اکبری ،فرهنگ برهنگی برهنگی فرهنگی از غلامرضا حداد عادل،نام برد.
بیان مسئله
حجاب پوششی است که زن را ملزم می کند که بدن خود را از نگاه نامحرمان بپو شاند و زن و مردی که این حجاب را ر عایت نکنند دچار بد حجابی شده و جامعه و همین طور خودشان را دچار ناامنی می کنند. به مساله حجاب در همه ی ادیان الهی تاکید فراوان شده است. اسلام طرفدار آن است که زن در حضور بیگانه بدن خود را بپوشاند تا عزت و کرامتش درمقابل مرد بیگانه محفوظ بماند نه این که در مقابل مرد موجودی مبتذل باشد و در عین حال هرگز مجبور به کناره گیری از جامعه نمی شود.
در ایران از اواخر دوره ی قاجاریه به بعد زمزمه هایی توسط آزادی خواهان و متجددین برای آزادی زنان و رفع حجاب آنان آغاز شد.بعد از برقراری مشروطیت مدارس دخترانه باز شد و پای زنان ایران به فرهنگ باز شد و فکر آزادی زن به سبک غربی و رفع حجاب توسط زنان فرهنگ رفته توسعه یافت و به مرور انجمن های مختلف زنان به این منظور تشکیل شد.بعد از پایان سلطنت قاجاریه ،انگلیس برای تامین منابع خود در ایران توسط رضاخان،کشف حجاب بین زنان را انجام داد ولی بعد از انقلاب به وسیله حکومت جمهوری اسلامی ضرورت حجاب رسماً اعلام و برای جلوگیری از انواع توطئه ها وسوء استفاده ها،حتی مختصاتی نیز بدان قائل گردید تا از راه افراط و تفریط ها موضوع را به ابتذال نکشاند که از آن جمله سادگی پوشاک و حجاب بود آن هم به صورتی که بر جذابیت زن از نظر مرد بیگانه نه افزوده و غیر مستقیم عامل محرکی برای ایجاد و رواج فساد نگردد ولی به مرور زمان،بی سروصدا و به تدریج روسری های رنگارنگ و جذاب خارجی به طور فراوان مورد توجه و استفاده گروه خاصی از زنان قرار گرفت که در این راه احکام شرعی مورد دستاویز قرار گرفته است . در این اقدام گرچه ظاهراً قانون مراعات می شود اما از سوی دیگر یا افزودن بر جذابیت زن در نظر مرد این اهداف خنثی می شود زیرا حجاب سبب کاهش جرم و جنایت و فساد در جامعه می شود.( عسگریwww.bashgah.net,1384,)
بدحجابی به خصوص در ده تا پانزده سال اخیر رشد زیادی کرده است به گونه ای که به یک معضل اجتماعی تبدیل گردیده است. در ابتدا موضوع در حدی نبود که احساس خطر شود اما رشد پدیده بدحجابی در ایران روبه افزایش رفت ولی متولیانی که وظیفه شرعی و قانونی شان اجرای برنامه هایی برای علاج این پدیده بود هیچ اقدام را صورت ندادند ودر واقع اصلاً در این 28 سال هیچ اقدامی صورت نگرفته است که نتیجه هم بدهد.
طبق آمار ی که به دست آمده است فعلاً پدیده بدحجابی نیمی از جمعیت زنانه نه مردانه ویا این که فعلاً بخش زنانه ،را مورد توجه قرار داده است.زنان نیمی از جمعیت 70 میلیونی ایران را تشکیل می دهند.پدیده ی بدحجابی عمدتاً به سنین 15 تا 30 سال مربوط می شود چرا که کودکان و میانسالان و کهنسالان را با این مقوله کاری نیست. درهمان حال باید از رقم آنان 43 درصد جمعیت روستا نشین کشور را کم کرد و همچنین آمار دختران در شهر های کوچک هم باید از این آمار کم کرد و درنهایت عدد باقی مانده را میان حداقل 10 و حداکثر 15 شهر تقسیم نمود آنگاه در خواهیم یافت که ما در هر شهرستانی که بدحجابی در آن یک روند نامطلوب و غیر قابل تحمل است،با تعداد کمی افراد به نسبت آنچه تصور می شود مواجه می باشیم . در این جا به طور طبیعی به این نتیجه می رسیم که در شر ایطی که اکثریت قاطع افراد در جامعه و از جمله خانواده های افراد بد حجاب از این موضوع رنج می بر ند،دستگاههای مسئول در نظام می توانند برنامه ریزی کنند و دریک دوره ی زمانی نه چندان طولانی شاهد کاهش چشم گیر این پدیده باشند.( بنی حسwww.mnarjes )
طبق نظریه دورکیم: مجموعه اعتقادات و احساساتی که درمیان معدل اعضای یک جامعه مشترک است و این مجموعه را می توان وجدان جمعی یا مشترک نامید و وجدان جمعی در پهنه جامعه شایع و منتشر است .این و جدان،مستقل از شرایط و وضع افراد است.افراد گذرا هستند و وی ماندنی و از نسلی به نسل دیگر نیز دگرگون نمی شود و نسل های متوالی را به یکدیگر مربوط می کند.
طبق این نظر فرهنگ نیز نسل به نسل به افراد منتقل می شود و به نسل های بعد می رسد و به عنوان وجدان جمعی در جامعه محسوب می شود.منشأ همبستگی اجتماعی اشتراک عده ای از حالات وجدان درمیان کلیه اعضای یک جامعه است.
بنا بر نظر دورکیم حجاب یک هنجار اجتماعی است که وجدان جمعی آن را قبول دارند.در جوامع چنانچه حجاب و ارزش رعایت شود جامعه از همبستگی برخوردار می شود یعنی حجاب به عنوان یک وجدان جمعی مورد قبول قرار می گیرد ولی اگر حجاب رعایت نشود و تعدادی از آن تخطی کنند آن همبستگی از بین می رود.
در این تحقیق به بررسی و شناخت عوامل و آثار سوء حجاب زدگی در دانشجویان جوان دختر تهرانی و گنابادی پرداخته می شود.
اهداف پژوهش
الف) اهداف کلی:
بررسی و شناخت علل حجاب زدگی دانشجویان جوان دختر تهرانی و گنابادی به منظور آگاهی و ارائه راه کار جهت پیشگیری از آثار سوء اجتماعی آن در خانواده و جامعه.
ب) اهداف جزئی:
1- بررسی و شناخت رابطه بین سن و حجاب زدگی دانشجویان دختر .
2- بررسی و شناخت رابطه وضعیت تاهل و حجاب زدگی دانشجویان دختر.
3- بررسی و شناخت رابطه درآمد و حجاب زدگی دانشجویان دختر
4- بررسی و شناخت رابطه دانشگاه محل تحصیل و حجاب زدگی دانشجویان دختر
5- بررسی و شناخت رابطه استفاده از رسانه ها و حجاب زدگی دانشجویان دختر.
اهمیت موضوع پژوهش
الف) ضرورت و اهمیت نظری: این تحقیق تلاش خواهد کرد در حوزه حجاب زدگی دانشجویان جوان دختر تهرانی و گنابادی به این سوالات پاسخ دهد.
1- آیادر جامعه بالاخص دانشجویان حجاب زدگی وجود دارد؟
2- چرا در جامعه حجاب زدگی وجود دارد؟
3- به چه شکلی حجاب زدگی در جامعه توسعه می یابد؟
4- حجاب زدگی به چه میزان باعث تشنح در جامعه و خانواده می شود؟
5- عوامل اثر گذار در حجاب زدگی چه مواردی می باشد؟
ب) ضرورت و اهمیت عملی:سعی بر آن است که با استفاده از این تحقیق و اطلاعات ذکر شده درباره علت حجاب زدگی در خانواد ه و جامعه و آثار سوء آن در جامعه بکاهیم.
فرضیات :
1- به نظر می رسد بین سن و حجاب زدگی دانشجویان دختر رابطه وجود داشته باشد.
2- به نظر می رسد بین وضعیت تأهل و حجاب زدگی دانشجویان دختر رابطه وجود داشته باشد.
3- به نظر می رسد بین میزان در آمد و حجاب زدگی دانشجویان دختر رابطه وجود داشته باشد.
4- به نظر می رسد بین دانشگاه محل تحصیل و حجاب زدگی دانشجویان دختر رابطه وجود داشته باشد.
5- به نظر می رسد بین میزان استفاده از رسانه ها و حجاب زدگی دانشجویان دختر رابطه وجود داشته باشد.
تعریف نظری وعملیاتی متغیرها:
1- سال ورودی به دانشگاه :یعنی سالی که فرد در کنکور ورودی دانشگاه قبول شده و برای ادامه تحصیل وارد دانشگاه می شود که در این جا منظور محقق از طبقات زیر خارج نمی باشد.
1) سال 81 و قبل از آن 2) از سال 81 تا 82 3) از سال 83 و بعد از آن
2- رشته تحصیلی : به آن شاخه ای که فرد هنگام قبولی در دانشگاه انتخاب می کند و در آن مشغول به تحصیل می شود گفته می شود که در این جا منظور محقق از طبقات زیر خارج نمی باشد.
1)مهندسی 2)علوم اجتماعی و روانشناسی 3)سایر موارد
3-سن :
نظری: تعداد سالهای عمری که فرد در زمان تولد تاکنون گذرانده است.
عملی : سن با معرفه هایی نظیر سال ،ماه و روز سنجیده می شود که این جا منظور محقق از سن ،تعداد سالهای عمر می باشد که از طبقات زیر خارج نمی باشد.
1) کمتر از 20 سال 2) از 20 تا 22 سال 3) از 22 سال به بالا
4- وضعیت شغلی:
نظری : منظور چگونگی پیشه و فعالیت مستمر و سازمان یافته فرد که دارای بعد اقتصادی است.
عملی : منظور از آن شامل طبقات زیر می باشد که اشتغال یا عدم اشتغال فرد در یکی از ارگانها لحاظ می باشد.
1) آزاد 2 )دولتی 3)بیکار ،خانه دار و سایر موارد
5- وضعیت تأهل:
نظری : منظور از تاهل این است که دو نفر زن ومرد با یکدیگر قانوناً ازدواج کرده و با یکدیگر زندگی کنند.
عملی : منظور محقق در این جا از وضعیت تاهل از دو طبقه زیر خارج نمی باشد.
1) مجرد 2) متأهل
6- اعضای خانواده :
نظری: اعضای خانواده کسانی هستند که یک خانواده را تشکیل می دهند که از معرفه های زیر خارج نمی باشد .
عملی : در این جا منظور محقق ازاعضای خانواده تعداد افراد خانواده است که در کنار هم زندگی می کنند که از سه طبقه زیر خارج نمی باشد.
1) چهار نفر وکمتر 2) از پنج نفر تا شش نفر 3) از هفت نفر به بالا
7- در آمد خانواده :
نظری: در آمد خانواده مقدار پولی است که هر ماه یک خانواده از یک منبع در آمد برای گذران زندگی دریافت می کنند.
عملی : در آمد خانواده در این پژوهش منظور مقدار پول دریافتی بابت حقوق و اضافه کاری است و یا در آمدی است که با واحد ریال (تومان ) محاسبه می شود که از طبقات زیر خارج نمی باشد.
1) کمتر از سیصد هزار تومان 2) از سیصد هزار تا چهار صد هزار تومان
3) از چهار صد هزار تومان به بالا
8- وضعیت مسکن:
نظری: منظور از مسکن در این جا یعنی مکانی که تعدادی از افراد در آن کنار هم زندگی می کنند.
عملی: این متغیر از معرفه هایی نظیر دیوار،اتاق،آشپزخانه و مالکیت و استیجاری مشخص می شود که در این تحقیق منظور محقق از وضعیت مسکن مالکیت می باشد که از سه طبقه زیر خارج نمی باشد.
1) شخصی 2) رهن و اجاره 3) سایر موارد
9- تماشای تلویزیون :
به افرادی که در طول شبانه روز تلویزیون و برنامه های آن را تماشا می کنند اطلاق می شود. که این متغیر با معرفه هایی نظیر ساعات تماشای تلویزیون ،دفعات تماشای تلویزیون ،مکان تماشای تلویزیون و برنامه های مورد مشاهده شده سنجیده می شود که منظور محقق در این جا ساعات تماشای تلویزیون می باشد.
1) کمتر از یک ساعت 2) از یک ساعت تا دو ساعت
3) از سه ساعت به بالا
خلاصه پژوهش
1-روش پژوهش :
در این تحقیق از معیارهای کلی ،اکتشافی و توصیفی استفاده شده است .در معیار اکتشافی به بررسی میزان گرایش به حجاب زدگی در دانشجویان دختر جوان دانشگاه آزاد تهران و گناباد پرداخته شده است .
2- جامعه آماری:
در این تحقیق شامل دانشجویان جوان دختر از دانشگاه آزاد مجتمع ولی عصرتهران و دانشگاه آزاد گناباد می باشد که به صورت طبقه ای 100 نفر دانشجوی دختر جهت پاسخگویی به پرسشنامه انتخاب شدند.
3- حجم نمونه :
شامل دانشجویان جوان دختر دانشگاه آزاد تهران به تعداد 50 نفر و دانشجویان جوان دختر دانشگاه آزاد گناباد به تعداد 50 نفر می باشد.روش نمونه گیری به صورت طبقه ای می باشد.
4- ابزار اندازه گیری(ابزارسازی):
ابزاراندازه گیری لیکرت و با استفاده از پرسشنامه می باشد و برای تحلیل داده ها از برنامه نرم افزارspss( تحلیل آماری) استفاده شد که در نتیجه جداول یک بعدی و دو بعدی و نمودارهایی را ارائه داد.
5-روش جمع آوری اطلاعات:
روش جمع آوری اطلاعات به طریق پیمایشی می باشد و براساس سوالاتی که در مورد موضوع تحقیق مطرح شد به آثار مکتوب موجود در کتابخانه مراجعه شد . اسناد مکتوب در این تحقیق شامل روزنامه ها ،مجلات،کتب و اینترنت می باشد.
6- روش تجزیه و تحلیل (آماری )اطلاعات:
شیوه سنجش و اندازه گیری متغیرها ،پرسشنامه و آزمون و تحلیل و تفسیر داده ها با کد گزاری و spss به لحاظ روش های آماری می باشد و مقیاس های اندازه گیری اسمی ،ترتیبی و رتبه ای می باشد .
محدوده مطالعاتی پژوهش:
این تحقیق در حوزه جامعه شناسی انحرافات و جامعه شناسی دینی و به صورت اسنادی و میدانی صورت گرفته است.
فصل دوم
ادبیات و پیشینه موضوع پژوهش
مقدمه:
مفهوم پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد.
علت و فلسفه ایجاد حجاب حفظ آرامش و امنیت زن، تحکیم خانواده و احترام به زن و سلامت نسل آینده می باشد.
با بررسی و مقایسه حد و کیفیت حجاب در ادیان ملاحظه می گردد که حجاب د رادیان دیگر به نسبت اسلام از شدت بیشتری برخوردار بوده است و دین اسلام سعی در تسهیل کردن آن نموده است. پس به این ترتیب این اسلام نیست که حجاب را به وجود آورده بلکه آن را به شکلی قانونمند کرده تا به صورت متعادل با روحیه ی زن ها سازگار باشد.
وضعیت حجاب در کشور ما به نسبت کشورهای غربی از وضعیت بهتری برخوردار می باشد. ولی با این حال این وضعیت برای یک کشور انقلابی و اسلامی مناسب نیست و در این چند سال ارزشها و فرهنگ ما رشد چندانی نداشته اند.
زن ها به علت این که از لحاظ عاطفی احساس امنیت نمی کنند می خواهند با پناه بردن به بدحجابی احساس آرامش و امنیت نمایند. یا این که زنان با طرز لباس و آرایش های زننده و جلف که نمود بدحجابی می باشد می خواهند با اقدامات دولت مخالفت کنند که از عوامل اثرگذار در حجاب زدگی خانواده گروه دوستان، رسانه های جمعی، عدم نظارت دقیق اجتماعی، ضعف باورها و اعتقادات دینی و مذهبی، خودنمایی و .... می توان نام برد.
حجاب زدگی در همه طبقات اجتماعی به چشم می خورد ولی در طبقات مرفه بیشتر می باشد و افرادی که از طبقات پایین جامعه دچار بدحجابی شده اند به علت ناآگاهی و نادانی دست به این کار زده اند. برای حل این معضل باید آگاه سازی و فرهنگ سازی، صورت بگیرد و نیز الگوهای بهتری برای مردم مدنظر قرار داد.
تعریف حجاب :
کلمه حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حجاب. بیشتر استعمالش به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله پوشش است و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی حجاب نیست. آن پوشش حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت می گیرد. (مطهری، 1373، ص 78).
پوششی را که اسلام برای زنان مقرر کرده بدین معنی نیست که از خانه بیرون نروند. مفهوم پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد. (کوهستانی، 1383، ص 134).
بنابراین حجاب زن 1- حجاب، حافظ وقار، شخصیت، کرامت، اصالت و عظمت زن و حافظ زیبایی و منافع او برای شوهر است. 2- حجاب در اسلام مصونیت است نه محدودیت (همان منبع، همان صفحه)
تاریخ پوشش حجاب زنان به آفرینش اولین انسان های روی زمین یعنی آدم و حوا برمی گردد. بنابر مفاد آیات قرآن کریم آنان دارای لباس بوده اند اما بر اثر خوردن از شجره ممنوعه پوشش خود را از دست داده و بلافاصله به پوشاندن خود اقدام کرده اند. قبل از اسلام نیز در میان بعضی از ملل حجاب وجود داشته است. طبق شواهد تاریخی در ایران باستان نیز حجاب بوده است. در اسلام نیز از آغاز نزول قرآن آیات شریفه بیانگر وجوب حجاب در میان زنان مسلمان است و زنان نیز به رعایت این قوانین الهی اهتمام ورزیده اند و این سنت حسنه درمیان زنان مسلمان استمرار یافته است. دستورهای اسلام پیرامون آیات حجاب در احیای فرهنگ عفاف و پاکدامنی و سلامت خانواده و اجتماع بسیار مؤثر بود و تحول چشم گیری ایجاد شد به طوری که عایشه همسر پیامبر در ارتباط با این وضعیت چنین نقل می کند «مرحبا به زنان انصار همین که آیات سوره نور نازل شد یک نفر از آنان مانند گذشته بیرون نیامد و همه ی آنان سرخود را با روسری های مشکی پوشاندند» (جلیلی، 1383، ص 79).
تاریخچه و مرور اجمالی حجاب در تاریخ ادیان
باورها و اعتقادات در عرصه جهانی دو دسته اند که دارای منشأ الهی و آسمانی اند، مثل اعتقادات مربوط به یهود، مسیحیت و حتی از جهاتی زرتشتی و آئین مقدس در اسلام و دسته دیگر زائیده افکار فلاسفه، صاحب نظران، خیرخواهان، مصلحان و احیاناً سیاست بازان، مدعیان دروغین، جاهلان که ساخته دست بشرند مثل آئین کنفوسیوس، بودایی، برهمایی، بهایی و .....
عقیده و باور ما این است که در ادیان الهی آن ها که به دور از تحریف و دست خوردگی هستند به حمایت از زن برخواستند و او را آفریده ای الهی که مورد احترام خداوند است معرفی کرده اند دلیل آن هم بسیار روشن است زیرا خدا را بالاتر و بزرگتر از آن می بیند که آفریده هایی چون زن و مرد داشته و یکی را بر دیگری بی حساب ترجیح دهد و یا به شکنجه و آزار و استثمار زن توسط مرد رضایت دهد. در مورد ادیان غیرالهی که انعکاسی از اندیشه و روحیه ی مردم است، مسئله ممکن است به صورت های دیگری باشد. ما ذیلاً به چند مورد از آن اها اشاره می کنیم.
1) ادیان غیرالهی
1-1) حجاب درآئین برهمایی :
برهمایی آئینی است که در هند، طرفداران بسیار دارد. مردم آن از نظر فکری افرادی کم توقع نسبت به زندگی، بی رغبت به مال و به دور از حرص نسبت به مقام و جاه خویشند. در این آئین زن شخصیتی مستقل ندارد، دارای وجودی تبعی و جزء مایملک پدر یا شوهر است. پدران و شوهران حق هرگونه دخالت و تصرف در فکر و اراده زن داشته واو حق نداشت از خانه خویش بی اجازه آن ها بیرون رود و نسبت به بیگانه آشنایی داشته باشد. حتی شوهر به علت بی عفافی همسر می توانست او را طلاق دهد. در این زمینه «ویل دورانت» در کتاب تاریخ تمدن می نویسد: در هند طبق قانون «مانو» شوهر می توانست همسرش را به علت بی عفافی طلاق بدهد.
مسأله ی سوزاندن زن به همراه جنازه ی شوهر و ریختن خاکستر او در رودخانه گنگ یا برهماپوترا در این آئین از روزگار قدیم وجود داشته و تا نیم قرن هم ادامه داشته است. علت این کار بدان خاطر بوده که برای زن پس از مرگ شوهر وظیفه و رسالتی قائل نبودند. عضوی زائد و بی حساب بود و برای زنده ماندن او توجیهی نداشته اند. مگر این که به نزد اقوام خود برود، وگرنه در خانه شوهر برای او جایگاهی نبود و زمانی که به نزد اقوام خود باز می گشت، باز هم حق نداشت هرگز با شکمی سیر زندگی کند ناگزیر می بایست به قناعت و کم خوری بپردازند و عبادت را پیشه خود سازد تا روزی که مرگش فرا رسد حق ازدواج مجدد از او سلب می شد حتی اگر مدت زندگی او با شوهر از سال نمی گذشت و او جوان بود. در این زمینه ویل دورانت می گوید «رسم حجاب و یا پرده نشینی زنان شوهر کرده، بوسیله ایرانیان وارد هند شد و به همین جهت این رسم در نواحی شمال هند بیش از نواحی دیگر استحکام داشته است. شوهران تا اندازه ای برای محافظت همسران خود از دست درازی سایرین یک گونه رسم پرده نشینی شدیدی برقرار کرده اند. بنابرآن رسم یک زن آبرومند فقط می توانست چهره ی خود را به شوهر و فرزندانش نشان بدهد. و در ملأ عام نیز تنها پس از در بر کردن چادری سنگین می توانست راه برود. حتی پزشکی که او را درمان می کرد و نبضش را می گرفت باید از پشت پرده چنین می کرد. در بعضی محافل نشانه بی تربیتی بود که کسی از چگونگی وضع و حال همسر دیگری به پرسد یا در هنگام مهمانی با خانم های منزل صحبت کند.
در قانون نامه مانو به مردان چنین اخطار می شود «زن طبیعتاً میل دارد مرد را اغوا کند. لذا مرد نباید در یک جای خلوت با خویشاوندان نزدیک خود بنشیند و نباید به بالاتر از قوزک پای دختر عابر نگاه کند» (پارسا، 1377، ص 35).
2- 1)آئین کنفوسیوس :
«آئین کنفوسیوس» آئینی است، که در چین و ژاپن و .... طرفدارانی دارد و خود کنفوسیوس مدعی نبوت و رسالت الهی نبوده و پیروان او هم چنین ادعایی ندارند. او را بشری عادی ولی خبره و صاحب نظر معرفی می کنند بعد معاد و قیامت، کیفر و حسابرسی وحی و قانون خدایی در آن وجود ندارد در این آئین زن انعکاسی از مرد و برای خدمت و جذب عطوفت شوهر آفریده شده است. گامهای او فساد آفرین، وجودش فسادآفرین است. دارای ارزش و شخصیت قابل اعتنایی نیست. اختیار او مطلقاً با مرد است و از خود اراده و اندیشه ای را نباید بروز دهد. او جزء مایملک مرد است. همانند کالایی در اختیار او، در انتخاب همسر و در ازدواج صاحب رأی و نظر نیست، تکلیف او را دیگران معین می کنند. همه گاه باید در اطراف همسر باشد. برای این که دختران زودتر شوهر کنند و یا به جای دور نروند، پاهای آنان را به گمان خود زیبا و در حقیقت معیوب می کردند. او باید نسبت به مرد خضوع کند از او اطاعت و حرف شنوی کامل داشته باشد برای جلب عطوفت شوهر باید به دیرها پناه برده، دعا کند و از ارواح نیاکان که خدایان او هستند استمداد به طلبد خلاصه معتقدند زن برای لذت مرد آفریده شده و بهترین زن کسی است که نسبت به مرد خاضع تر باشد، پرحرفی زن، بیمار شدن او، عقیم بودن او، بی میلی شوهر نسبت به او، این حق را برای شوهر ایجاد می کند تا او را در معرض فروش بگذارد، مثلاً زن در آئین کنفوسیوس از چنین جایگاهی برخوردار است و موجودی بی اراده و خرد و فاقد ارزش و شخصیت قابل اعتنایی است، باید پرده نشینی را اختیار کند، به دیرها پناه برد تا به تواند از این طریق عطوفت خانواده شوهر را جلب نماید و دارای منزلت انسانی گردد. (پارسا، 1377، ص 32).
بدین سبب در آئین های بشری چون منشأ اعتقادات و اندیشه ی بشری و مذهب هم از خواست و رأی مردم و انعکاسی از ذهنیت های آنان بوده لذا همان افکار و اندیشه های جاهلیت را در آن ملاحظه می کنیم و اگر قوانینی به نام حجاب یا پرده نشینی در آن ها وجود دارد بخاطر یک سری عوامل همچون منافع مادی و شهوانی و یا تعصبات خشک که ناشی از افکار جاهلی آن هاست، نه برخواسته از نیروی خدادادی و فطری آن ها.
2) ادیان الهی
در عصری که فضائل و اخلاق نیک در زیر باورها و اعتقادات غلط مدفون بود و در کنار این باورها واعتقادات جاهلی زن هیچ ارزش و منزلتی نداشت و ارزش او تنها در یک ابزار در دست مردان خلاصه شده بود، در صورتی که او نیز همچون مردان، موجودی است گرامی و محترم، مخلوق و آفریده خدا، نه تنها ذاتاً عامل گناه مردان نیست، بلکه در مواردی بسیار عامل جلوگیری مرد از گناه و مایع حفظ عفت و سکون اوست انبیاء الهی از جانب خداوند متعال ظهور می کنند و در کنار رسالت خود که زنده کردن فطرت توحید و خداجویی است شخصیت زن را نیز احیا می کند.
1- 2) حجاب در آئین زرتشت :
نخستین مردمی که به سرزمین ایران آمدند، آریایی ها بودند. آنان به دو گروه عمده «مادها» و «پارساها» تقسیم می شدند. با اتّحاد مادها، دولت «ماد» تشکیل شد. پس از مدتی پارسها توانستند دولت ماد را از بین ببرند و سلسله های هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان را بنیان گذاری کنند.
پژوهش ها نشان می دهد که زنان ایران زمین از زمان مادها که نخستین ساکنان این دیار بودند، دارای حجاب کاملی، شامل پیراهن بلند چین دار، شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند بر روی لباسها بوده اند این حجاب در دوران سلسله های مختلف پارسها نیز معمول بوده است. بنابراین، در زمان بعثت زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی از حجابی کامل برخوردار بوده اند.
برابر متون تاریخی، در همه آن زمان ها پوشاندن موی سر و داشتن لباس بلند و شلوار و چادر رایج بوده است و زنان هر چند با آزادی در محیط بیرون خانه رفت و آمد می کردند و همپای مردان به کار می پرداختند، ولی این امور با حجاب کامل و پرهیز شدید از اختلاطهای فسادانگیز همراه بوده است.
جایگاه فرهنگی پوشش در میان زنان نجیب ایران زمین به گونه ای است که در دوران سلطه کامل شاهان، هنگامی که خشایار شاه به ملکه «وشی» دستور داد که بدون پوشش به بزم بیاید تا حاضران، زیبایی اندام او را بنگرند، وی امتناع نمود «ملکه ایران» را از داد. (http://rasekh.parsiblog.com)
در زمان ساسانیان- که پس از نبوت زرتشت است- افزون بر چادر، پوشش صورت نیز در میان زنان اشراف معمول شد. به گفته ویل دورانت پس از داریوش، زنان طبقات بالای اجتماع ، جرأت نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیایند و هرگز به آنان اجازه داده نمی شد که آشکارا با مردان آمد و رفت کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی حتی پدر و برادرشان را ببینند. در نقش هایی که از ایران باستان برجای مانده است، هیچ صورت زنی دیده نمی شود و نامی از ایشان نیامده است. (مطهری، 1373، ص 22).
تجلیات پوشش در میان زنان ایران چنان چشم گیر است که برخی از اندیشمندان و تمدن نگاران، ایران را منبع اصلی ترویج حجاب در جهان معرفی کرده اند.
از آن جا که مرکز بعثت «اشو زرتشت» ایران بوده است و آن حضرت در زمینه اصل حجاب و پوشش زنان در جامعه خویش کمبودی نمی دیده است. با تأیید حدود و کیفیت حجاب رایج آن دوران، کوشید تا با پندهای، خود ریشه های درونی حجاب را تعمیق و مستحکم نموده، عامل درون را ضامن اجرا و پشتوانه استمرار و استواری حجاب معمول قرار دهد.
گفتنی است که در دین زرتشت، لباس با کیفیت خاصی برای حجاب زنان واجب نشده است؛ بلکه لباس رایج آن زمان که شامل لباس بلند، شلوار و سرپوش- یعنی چادر یا شنلی بر روی آن- بوده است، مورد تقریر و تنفیذ قرا رگرفته است. هر چند که استفاده از سفدرفه و کفشتی- لباس مذهبی ویژه زرتشتیان- توصیه شده است. البته بر هر مرد و زن واجب است که هنگام انجام مراسم عبادی و نیایش، سر خود را به پوشاند. بنا به گفته مؤبد «رستم شهرزادی» پوشش زنان باید به گونه ای باشد که هیچ یک از موهای سر زن از سرپوش بیرون نباشد. در خرده اوستا، به طور صریح چنین آمده است: «نامی زت واجیم، همگی سر واپوشیم و همگی نماز و کریم بدادار هورمزد؛ یعنی همگان نامی ز تو برگوییم و همگان سر خود را می پوشیم و آن گاه به درگاه دادار اهورامزدا نماز می کنیم». (Ham Mihan Forum.htm)
بر اساس آموزه های دینی، یک زرتشتی مؤمن، باید از نگاه ناپاک به زنان دوری جوید و حتی از به کارگیری چنین مردانی خودداری کند.
پوشش موی سر و داشتن نقاب بر چهره، پس از سقوط ساسانیان نیز ادامه یافته است. به این نمونه بنگرید: پس از فتح ایران، هنگامی که سه تن از دختران کسری، شاهنشاه ساسانی را برای عمر آوردند، شاهزادگان ایرانی همچنان با نقاب، چهره خود را پوشانده بودند. عمر دستور داد تا پوشش از چهره برگیرند تا خریداران پس از نگاه، پول بیشتری مبذول دارند. دوشیزگان ایرانی خودداری کردند و به سینه مأمور اجرای حکم عمر مشت زده، آنان را از خود دور ساختند. عمر بسیار خشمناک شد؛ ولی امام علی (ع) او را به مدارا و تکریم آنان توصیه فرمود. (HamMihan Forum.htm)
در کتاب پوشاک باستانی ایرانیان در ذیل عنوان پوشاک اقلیت های میهن ما در مورد حجاب زنان زرتشتی چنین می خوانیم. در این پوشاک که بانوان زرتشتی از آن استفاده می کنند. شباهتی بسیار نزدیک به پوشاک بانوان نقاط دیگر کشور ما دارد. چنانکه روسری آنان از نظر شکل و طرز استفاده، نظیر روسری بانوان بختیاری است و پیراهن شبیه پیراهن بانوان لر در گذشته نزدیک است. و شلوار از لحاظ شکل و برش، همان شلوار بانوان کرد آذربایجان غربی است و کلاهک، همان کلاهک بانوان بندری است. (عسگری، 1384، ص سوم)
2- 2 حجاب در آیین یهود :
همه مؤرخان، از حجاب سخت زنان یهودی سخن گفته اند. ویل دورانت می گوید: گفت و گوی علنی میان ذکور و افناث، حتی بین زن و شوهر از طرف فقهای دین ممنوع گردیده بود.... دختران را به مدرسه نمی فرستادند و در مورد آن کسب اندکی علم را به ویژه چیز خطرناکی می شمردند. با این همه، تدریس خصوصی برای افناث مجاز بود. نپوشاندن موی سر خلافی بود که مرتکب آن را مستوجب طلاق می ساخت. زندگی جنسی آنان، علی رغم تعدد زوجات، به طرز شایان توجه، منزه از خطایا بود. زنان آنان، دوشیزگانی محجوب، همسرانی کوشا، مادرانی مهربان و امین بودند و از آن جا که زود وصلت می کردند، فحشا به حداقل تخفیف پیدا می کرد. (HamMihan Forum.htm).
بدون تردید مبنای حجاب در شریعت یهود، آیات تورات بود که بر حجاب تأکید می نمود. کاربرد واژه «چادفر» و «برقع» که به معنای روپوش صورت است، در آن آیات، کیفیت پوشش زنان یهودی را نشان می دهد. تورات تشبه مرد و زن به یکدیگر را نهی نموده، می گوید: متاع مرد بر زن نباشد و مرد لباس زن را نپوشد؛ زیرا هر که این را کند، مکروه «یَهْوَه» خدای توست. بی حجابی سبب نزول عذاب معرفی شده است؛ (http://rasekh.parsiblog.com)
افزون بر موارد فوق، در کتاب مقدس، وجوب پوشاندن موی سر لزوم پرهیز از زنان فریبکار و بیگانه، نهی از لمس و تماس و واژه چادر، نقاب و برقع آمده است؛ «در تلمود» اصلی ترین کتاب فقهی که به گفته ویل دورانت، اساس تعلیم و تربیت یهود است، نیز بر لزوم پوشاندن سر از نامحرمان، لزوم سکوت زن و پرهیز از هرگونه آرایش برای سایر مردها، پرهیز از نگاه زن به مردان بیگانه، اجتناب از نگاه مرد به زنان نامحرم و لزوم پرهیز از هر امر تحریک آمیز، تأکید شده است (HamMihan Forum.htm).
برابر حکم سخت گیرانه تلمود، اگر رفتار زن فضیحت آمیز باشد، شوهر حق دارد او را بدون پرداخت مبلغ کتوبا (مهریه) طلاق دهد و زنانی که در موارد زیر به رفتار و کردار آن ها ا شاره می شود، ازدواجشان باطل است ومبلغ کتوبا (مهریه) به ایشان تعلق نمی گیرد زنی که از اجرای قوانین دینی یهود سرپیچی می کند و فی المثل بدون پوشاندن سرخود، به میان مردان می رود، در کوچه و بازار به چشم می رسید و با هر مردی از روی سبک سری به گفت و گو می پردازد. زنی که در حضور شوهر خود، به والدین او دشنام می دهد و زن بلند صدا که در خانه با شوهر خود به صدای بلند در باره امور زناشویی صحبت می کند و همسایگان او می شنوند که چه می گوید. (مطهری، 1373، ص 21)
برخورد حضرت موسی (ع) با دختران شعیب که به آنان فرمود تا پشت سر او حرکت کرده، از پشت سر، او را به منزل پدرشان هدایت کنند، و نیز سیره عملی یهودیان مبنی بر استفاده از چادر و برقع و روبند، تفکیک و جدا بودن محل عبادت زنان از مردان در کنیسه، ناشایسته شمردن اشعاری که در تمجید زیبایی زنان سروده شده است و ایراد خطابه توسط زنان از پشت پرده، بیانگر کیفیت شدید و سخت گیرانه حجاب نزد یهودیان است.
در آئین یهود زنان از مزایای حقوقی برخوردار بوده اند از جمله این که حق تصرف در اموال و دارایی خود داشته است و ولایت و سلطه پدر و شوهر به گونه ای نبوده است که او به صورت کلی بی اختیار و تابع باشد بلکه رعایت حال او تا حد زیادی می شده است. در این آئین حجاب و حفظ عفت مورد توجه بوده و به پوشاندن اندام از نامحرمان سفارش شده بود. (پارسا، 1377، ص 39).
رواج حجاب در بین زنان قوم یهود مطلبی نیست که کسی به تواند آن را مورد انکار یا تردید خود قرار دهد. مورخین نه تنها از مرسوم بودن حجاب در بین زنان یهود، سخن گفته اند بلکه به افراط ها و سخت گیری حجاب در اسلام آمده است گرچه پوشش در بین عرب مرسوم نبود و اسلام آن را به وجود آورد ولی در ملل غیرعرب به شدیدترین شکل رواج داشت. در ایران و در بین یهود و مللی که از فکر یهود پیروی می کردند حجاب به مراتب شدیدتر از آنچه اسلام می خواست وجود داشت. در بین این ملت ها صورت وکف دستها هم پوشیده می شود. (عسگری، 1384، www.bashgah.net).
3- 2) حجاب در شریعت مسیح :
مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب را تغییر داد، بلکه قوانین شدید آن را استمرار بخشید و در برخی موارد ، قدم را فراتر نهاد و با سخت گیری بیشتری، وجوب حجاب را مطرح ساخت؛ زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج امری مقدس محسوب می شد و طبق نوشته ویل دورانت، در سن بیست سالگی اجباری بود؛ اما از دیدگاه مسیحیت قرون اولیه، تجرد، مقدس شمرده می شد. بنابراین مسیحیت، برای از بین بردن زمینه هرگونه تحریک و تهییج، زنان را به صورت شدیدتری به رعایت کامل پوشش و دوری از هرگونه آرایش و تزیین فراخواند. برابر متون تاریخی، چادر و روبند، برای همگان – حتی برای خاتون های اشراف- ضروری بود و در اعیاد نیز کسی آن را کنار نمی گذاشت؛ بلکه با طلا و نقره و پارچه های زربفت آن را تزیین می نمودند و حتی برای تفریح نیز با حجب و حیای کامل در مجالس انس و یا گردش هایی دور از چشم نامحرمان، شرکت می جستند. (عسگری، 1384، www.bashgah.net)
در «کتاب مقدس» در مورد لزوم آراستگی به حیا و کنار نهادن آرایش ظاهری چنین آمده است: همچنین زنان، خویشتن رابیارایند به لباس مزّین به حیا و پرهیز؛ نه به زلف ها و طلا و مروارید و رخت گران بها.... زن با سکوت به کمال اطاعت تعلیم گیرد و زن را اجازت نمی دهم که تعلیم دهد یا بر شوهر مسلط شود؛ بلکه در سکوت بماند.
در «عهد جدید» نیز لزوم پوشاندن موی سر، به ویژه در مراسم عبادی، لزوم سکوت به ویژه در کلیسا، با وقار و امین بودن زن و نهی از نگاه ناپاک به بیگانگان را خاطرنشان ساخته، می گوید: کسی که به زنی نظر شهوت اندازد، همان دم، در دل خود با او زنا کرده است پس اگر چشم راستت، تو را به لغزاند، قلعش کن و از خود دور انداز؛ زیرا تو را بهتر آن است که عضوی از اعضایت تباه گردد، از آن که تمام بدنت در جهنم افکنده شود.
دستورات دینی پاپ ها و کاردینال های مسیحی که بر اساس آن پوشاندن صورت الزامی و تزیین موی سر و آرایش آن و تنظیم آن ها در آیینه و سوراخ نمودن گوش ها و آویختن گلوبند، خلخال، طلا و دستبند قیمتی، رنگ نمودن مو و تغییر صورت ظاهری ممنوع بود، شدت بیشتری را نشان می دهد.
در مورد سیره عملی زنان مسیحی، دائره المعارف لاروس می گوید: دین مسیحی، برای زن، خفمار را باقی نهاد؛ وقتی وارد اروپا شد، آن را نیکو شمرد. زن ها در کوچه و وقت نماز، خمار داشتند. در قرون وسطی، خصوصاً قرن نهم، خمار رواج داشت. آستین خمار، شانه زن را پوشیده، تقریباً به زمین می رسید. این عادت تا قرن سیزدهم باقی بود.
ویل دورانت نیز در مورد سیره عملی زنان مسیحی چنین می نویسد: ساق پای زنان چیزی نبود که در ملأ عام و یا رایگان به چشم بخورد.... البسه بانوان در مجالس تورنه، موضوع مهمی برای روحانیون بود که کاردینال ها، درازی جامه های خواتین را معین می کردند. هنگامی که کشیشان چادر و روبند را یکی از ارکان اخلاقیات عیسوی دانستند به دستور زن ها، چادرها را از حریر زربافت ساختند.....
تصویرهایی که از پوشاک مسیحیان و زنان اروپا به جا مانده، به وضوح حجاب کامل زنان را نشان می دهد. (HamMihan Forum.htm)
جرج زیدان دانشمند مسیحی در این باره می گوید: «اگر مقصود از حجاب پوشانیدن تن و بدن است این وضع قبل از اسلام و حتی پیش از ظهور دین مسیح معمول بوده است و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است (عسگری 1384، www.bashgah.net(
4- 2) حجاب در آئین اسلام :
بدون شک، پوشش زن در برابر مردان بیگانه، یکی از ضروریات دین اسلام است. قرآن کریم می فرماید: «و به بانوان با ایمان بگو چشم های خود را فروپوشند و عورتهای خود را از نگاه دیگران پوشیده نگاه دارند و زینتهای خود را، جز آن مقداری که ظاهر است، آشکار نسازند و روسری های خود را بر سینه خود افکنند و زینتهای خود را آشکار نسازند؛ مگر برای شوهر انشان، پدرانشان، پسر شوهرانشان، پسرانشان، پسران همسرانشان، برادرانشان، پسر برادرانشان، پسر خواهرانشان، زنان هم کیش شان، کنیزانشان و مردان سفیهی که تمایلی به زنان ندارند و کودکانی که از امور جنسی بی اطلاعند و پاهای خود را بر زمین نکوبند تا زینتهای پنهانشان آشکار شود و همگی به سوی خداوند توبه کنید ای مؤمنان؛ باشد که رستگار شوید». افزون بر آن، در آیات دیگر، پوشیدگی کامل اندام، نیک و شایسته، با وقار و بدور از تحریک سخن گفتن و دوری از آرایش های جاهلیت نخستین، توصیه شده است.
در روایات نیز پوشیدن جامه بدن نما و نازک نزد نامحرم آرایش و استعمال عطر در خارج از خانه، اختلاط فساد برانگیز زن و مرد دست دادن و مصابحه با نامحرم و تشبیه به جنس مخالف منع شده است و مردان با غیرت به هدایت و کنترل همسر و دختران، عفت نسبت به زنان مردم و دوری از چشم چرانی توصیه شده اند. (HamMihan Forum.htm)
اسلام که آخرین دین الهی و به تبع کاملترین دین است برای همیشه و همه بشریت از طرف خداوند عالم نازل شده است. لباس را هدیه ای الهی معرفی نموده و وجوب پوشش زنان را با تعدیل و انتظام مناسبی به جامعه بشری ارزانی داشته است.
از انحرافات و یا افراط و تفریط هایی که پیرامون پوشش زنان وجود داشته است، اجتناب نموده و با تشریح قانون، حد و مرزی متناسب با غرایز انسانی را در نظر گرفته است. در حجاب اسلامی سهل انگاری های مضر و سخت گیری های بی مورد، وجود ندارد. حجاب اسلامی آن گونه که غرب تبلیغ می کند حبس زن در خانه یا پرده نشینی و دوری از شرکت در مسائل اجتماعی نیست. بلکه بدین معناست که زن در معاشرت خود با مردان بیگانه موی سر واندام خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد. با توجه به غریزه قدرتمند جنسی، احکام و دستورهای اسلام تدبیری است که خداوند برای تعدیل و رام کردن و همچنین ارزای صحیح این غریزه تشریح فرموده است. (عسگری، 1384، www.bashgah.net)
از بررسی و مقایسه حد و کیفیت حجاب در ادیان غیرالهی و ادیان الهی استنباط می گردد. که حجاب در ادیان دیگر نسبت به اسلام از شدت بیشتری برخوردار بوده است. بنابراین نه تنها اسلام قانون حجاب را وضع نکرده است. بلکه در جهت جلوگیری از افراط و تفریط هایی که در طول تاریخ و ادیان الهی در مورد حجاب به وجود آمده بود به قانونمند کردن آن به صورتی متعادل و مناسب که با روحیه ی زن مسلمان سازگار باشد ارائه نموده است.
انواع حجاب
1- نوعی حجاب است که صرفاً حالت تشریفاتی و رسمی داشته و نه تنها پوشش نیست بلکه خود نوعی تزئین کردن برای جلب توجه بیشتر به نامحرمان است و با صد زبان فریاد می زند که این خانم اهل اختلاط با نامحرمان و تشنه نگاه نامحرمان و نیازمند چشم های ناپاکان است.
2- نوع دیگری از حجاب است که دورادور فریاد می زند که این زن اهل وقار و عفاف و چشم طمع کاران را کور و دست هوس بازان را کوتاه می کند. «ذلک ادنی ان یعرفن» حجاب زن باید معرف شخصیت و پرچم ایمان و نشانه عفاف او باشد و از وقار و متانت او حکایت کند.
البته قرآن کریم نه فقط در مورد حجاب زنان، امر به وقار را توصیه کرده است. بلکه حتی در مقام سخن گفتن زن با مرد نامحرم رعایت حدود خاصی را توصیه کرده است و آنان را از سخن گفتن با ناز و عشوه با نامحرمان منع فرموده تا مبادا افراد مریض حال تحریک شده و به گناه بی افتند. (سعیدی، 1380، ص 31).
در سوره احزاب آیه 32 می فرماید:
«فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض و قلن قولاً معروفاً»
با مرد نامحرم، ظریف و شهوت انگیز سخن نگوئید تا مبادا افراد بیمار دل به طمع گناه بیفتد بلکه متین و متعارف سخن بگوئید.
اشکال پوشش :
حد واجب حجاب پوشش بدن (غیر از دستها و صورت) با لباس مناسب است. همچنین آیه 31 از سوره نور آشکارا دلالت دارد که زنان باید زیورها و زینتهایی را که استفاده می کنند نیز از دید فرد غیر محرم پوشیده نگه دارند قرآن کریم در این زمینه صریح است (اشکوری، 1377، ص 99)
آنچه مقوم حجاب است ضوابط است اما برای حجاب و پوشش شکل خاصی در اسلام تعیین نشده است و محدودیتی وجود ندارد مادام که حدود شرعی رعایت شود هر کس می تواند لباس مورد نظر خود را بپوشد. اقوام و ملیتها می توانند شکل لباس ملی و محلی خود را حفظ کنند از این حیث فرقی بین لباس عربی، آفریقایی، جنوبی، بلوچی، کردی و .... نیست. اسلام نمی خواهد همه مسلمین متحدالشکل باشند لذا هیچ شکل خاصی که از آن جهت که شکل خاصی است برتری ندارد. آن لباس که بهتر حدود را حفظ می کند بهتر است. حتی لباس ملی و قبیله ای با حفظ حدود شرعی از جهتی بهتر است. اسلام دین جهانی است وکثرت شعوب، قبایل و زبان ها را مثبت و خاص خداوند می داند، چنانچه وحدت زبان را نخواسته، یکسانی در شکل لباس را نیز نخواسته است. (همان منبع، ص 99)
پوشش بانوان در عصر حاضر، چادر و مقنعه و روسری و مانتو و شلوار وجوراب می باشد که به بحث تفضیلی آن می پردازیم.
1- چادر :
چادر بارزترین نمود حجاب ا سلامی در عصر حاضر است که ریشه در قرآن و سیره زنان اهل بیت به ویژه فاطمه زهرا (ع) دارد.
چادر مشکی بهترین و سالمترین پوشش زن مسلمان است که سراسر حجم بدن او را با وقاری خاص و یکنواخت می پوشاند از همین رو چادر حجاب برتر و کاملترین پوشش زن مسلمان است. (اکبری، 1380، ص 66)
در آیه 59 سوره احزاب و سیره فاطمه (ع) بهترین و قویترین دلیل استفاده از این لباس مقدس است که به زن کرامت و آرامش می بخشد.
1- چادر بیش از هر لباسی حجم و حرکت بدن را پوشش می دهد و بزرگواری و تواضع زن را در برابر احکام اسلام و ارزشهای اخلاقی آشکار می سازد.
2- چادر با پوشش یکنواخت و یکپارچه بدن، جلب توجه نامحرم را به کمترین حد خود می رساند.
3- چادر امنیت و آرامش زن را افزایش می دهد. (همان منبع، ص 67)
همان طور که گفته شد چادر به علت یکپارچه بودن بدن زن را به صورت یکنواخت می پوشاند و به علت شکل خاصی که چادر دارد چشم مردان نامحرم و چشم چران و شهوت ران از زنان چادری گرفته می شود. البته در صورتی که از این چادر به صورت اسلامی استفاده کنند به همین دلیل تعرض و مزاحمت برای کسی که از چادر استفاده می کند به مراتب دشوارتر از کسی است که از آن استفاده نمی کند.
نباید نکته مهمی را از نظر دور داشت و آن این که مقصود اصلی از انتخاب چادر مشکی تخفیف حالات و امیال مرد و جلوگیری از هرگونه جلب توجه است لذا اگر کسی ظاهراً از چادر مشکی استفاده کند اما در عمل انتخاب جنس پارچه یا حرکات و رفتارش چنان باشد که موجبات جلب توجه غیر محارم را فراهم آورده یا وسیله رقابت و تفاخر، تمایز و امثال آن باشد نه تنها امتیازی نخواهد داشت. بلکه به نوبه خود آثار و نتایج سوئی به دنبال خواهد داشت زیرا با تقویت جنبه تخیلی احساسات بیننده را از مسیر طبیعی خود منحرف ساخته و حالات غریزی را بیش از پیش تحریک می نمود.
مراد از حجاب زن در تعالیم اسلامی این است که زن ظاهر خود را از نظر پوشش چنان کند که توجه مرد را برنه انگیزد و او را متوجه خویش نگرداند. یا در تحریک حالات روانی جنسی او مؤثر واقع نشود تا هم صدمه ای به سلامت نفس مرد وارد نشود و هم خود از آثار سوء توجهات آلوده به نفسانیات و شهوات مرد درامان مانده و به دست خود محیط را برای خود ناامن نگرداند. و لذا اگر ظاهراً پوششی در کار باشد اما به جهت عدم مراعات شرایط بیش از پیش موجبات تحریک غریزی مرد فراهم شود واضح است که نه می توان آن را حجاب واقعی به حساب آورد و نه چنان حجابی قادر است سلامت روحی زن و رفاه و آسایش او را در جامعه تأمین نماید. نکته دیگری که باید یادآور شود این است که استفاده از پوشاک سیاه برای زن در محیط های اجتماعی و در برابر نامح