لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:21
زمـان ومکـان:
فروپاشی حکومت ایلخانان در واقع با تشتّت وپراکندگی فرهنگی که سبب عمده ی آن حکومت قوم بیگانه ی تاتار وخونریزیهای ناشی از آن بود،همزمان شده بود.پریشانی اندیشه ،سستی گرفتن بنیانهای فلسفی ،رواج خرافات وبی مشؤلیتی ، دل سپاری به قضا وقدر،گسترش روح تسلیم وبی توجّهی به دنیا وزیستن در این جهان راتاحدزیادی می توان از پیامدهای فتنه ی مغول شمرد.
باوجود کوششهای نظر گیر وپردامنه ی عارف ومتفکّر ناموراندلسی،ابن عربی (م.638)که مقارن بافتوحات مغولان برای نزدیک کردن عرفان وفلسفه وایجاد طریقه ای عارفانه مبتنی براندیشه ی علمی در دمشق به تدریس وتبلیغ سرگرم بودعرفان دوره های پس از او راروبه سقوط ودر معرض تهدید اندیشه های عوامانه می بینیم.
فساد ناشی از حمله ی مغول به زمینه های فکری وفرهنگی منحصر نماند،در قلمرو ادبیّات وذوق هم روز به روز سستی وضعف وبی ضابطگی آشکار تر می شد. گذشته از حضور ورواج پاره ای لغات مغولی در زبان وادب فارسی،دل مردگی وبی سرانجامی وبلا تکلیفی بااندیشه ی ادبی فارسی قرین گشت،ذوقها پژمرده شدوعواطف شاعران ونویسندگان از خلاقیت باز ماند.
فترت وهرج ومرجی که در قلمرو ذوق واندیشه در عصر حافظ ملاحظه می شود چیزی جز بازتاب جریانهای سیاسی وپریشا نحالی اقتصادی واجتماعی پس از فتنه مغول نیست.
بی عقیدگی برخی از ایلخانان وبی تعصّبی دیگر سبب شده بود،که رویهمرفته در عصر حافظ گروهها توانستند آزادانه مذهب واعتقاد خودراآشکار کنند ودر صورت لزوم برآن پای بفشرند.بنابر این در ایّام نه تنها مذاهب اسلامی آزادانه تبلیغ وترویج می شد،بلکه پیروان ادیان دیگر وازآن جمله زرتشتیان ومسیحیان هم آشکاراکیش وآیین خود راتبلیغ می کردند ومراسم آن رابرپا می داشتند.
این فضای باز عقیدتی برای پاره ای از مذاهب اسلامی که پیشتر از این به کلّی در اقلّیت بودند،نیز زمینه ی مستعدّی برای رشد وتبلیغ فراهم آورد وازآن میان آیین تشیّع بودکه در دوره های قبل نیز برخی از رجال شیعه مانندمؤیدّالدین عَلْقَمی وخواجه نصیر الدّین توسی با نفوذ در دستگاه حکومتی خلفا ومغولان توانسته بودند از قدرت سیاسی آنان بهره خسته امکانات تازه در زمینه ی دفع پاره ای مفاسد ودست به اقدامات اصلاح طلبانه وعلمی فراهم آورند.
مذهب شیعه ازین پس نه تنها با سرعت روبه گسترش نهاد،بلکه در میانه ی این دوره توانست با تشکیل حکومتهای محلّی مانند سربداران در خراسان ومرعشیان در مازندران برای حکومت مرکزی اسباب دردسر جدّی فراهم آورد وزمینه رابرای کار آمدن تشیعّ در دوره ی بعد آماده سازد.
یورشهای تیمورکه پس از فروپاشی ایلخانان در ایران روی داد،هر چند همانند تاخت وتاز مغولان باکشتار وویرانی وچپاول همراه بود،باحملات چنگیز دوفرق عمده داشت:این که تیموردعوی مسلمانی داشت ودیگر آن که او ولشکر یانش به طور نسبی باتمدّن خوگر بودند وآداب شهرنشینان را می شناختند .از این رو یورشهای او باهمه ی مصایب وبیچارگیهایی که برای مردم وفرهنگ ایران در پی داشت،هرگز به پای حملات بنیان کن ووحشیانه ی چنگیزوتاتاریان نرسید.
بعد از مرگ تیمور به سال807 هـ..ق کشاکش میان فرزندان ونوادگان او برسر متصرفّات پدر آغاز گشت ،تنها شاهرخ میرزا بودکه توانست بخش وسیعی از ممالک تیموری یعنی نواحی شرقی آن رااز آسیب وپریشانی نجات دهد. او شهر هرات را مرکز فرمانروایی خود قرار دادوبا علاقه ای که به هنروفرهنگ اسلامی داشت،نظیر هنرمندان وصاحبان ذوق از آن جمله خوشنویسان ونقاشان وشاعران را جلب کرد وحامی نهضت بزرگ هنری عصر خویش شد.بایسنقر میرزا که بعد از پدر زمامدار هرات بود،در این شهر محفل انسی از ارباب فضل وهنر ترتیب داد.خود او اقسام خطهای آن روز را شیرین وزیبا می نوشت ودر پرتو علاقه ی خاصّی که به هنر خطّاطی داشت مشوّق هنرمندان آن عصر شدتاآثار نفیس و ارجمندی برای کتابخانه ی وی پدیدآورند.از جمله ی این نسخه ها قرآن وشاهنامه ی معروف به بایسنقری است که شاهنامه ی بایسنقری به طور کامل واز قرآن بایسنقری برگهایی در کتابخانه های ایران ازآن جمله کتابخانه ی آستان قدس رضوی در مشهد موجود است واز ارزنده ترین آثار هنر اسلامی به شمار می آید.
تحقیق در مورد حافظ