فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی ژوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله فراخوان ارزشیابی پیشرفت تحصیلی ( کیفی – یادگیری )

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله فراخوان ارزشیابی پیشرفت تحصیلی ( کیفی – یادگیری ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

موضوع : ارزشیابی توصیفی
به عنوان معلم باید عمیقاً باور داشته باشیم که هر دانش آموز قابلیت رشد و یادگیری را دارد به شرط آنکه ابزارهای سنتی ارزشیابی را که بدون توجه به تفاوتهای فردی ، فقط به دنبال نقطه ضعف هاست رها کنیم و ابزاری بسازیم که توانایی ها را شناسایی کند و به دانش آموز اعتماد به نفس بخشد و زمینه را به گونه ای مهیا کنیم که نمره گرایی از بین برود و معلم و دانش آموز و اولیاء همه به دنبال کیفیت کار باشند نه کمیت . کثرت مقالات و کتبی که اخیراَ به پیشرفت ارزشیابی تحصیلی اختصاص یافته و در آنها کوشش شده است تا ضرورت و شایستگی ارزشیابی رد شود یا اثر بخشی آن بهبود یابد خود مؤید این واقیت است که ارزشیابی های کیفی تا چه اندازه مورد توجه و سؤال می باشند . اصطلاح ارزشیابی در معنای بسیار وسیع خود عبارت از عملی است که به وسیله آن درباره واقعه ای ، یا یک فرد یا شئ با توجه به معیاری قضاوت می شود .
از طرف دیگر موضوع قضاوت و معیار ارزشیابی هر چه باشد در نفس عمل تغییری ایجاد نمی شود ، بنابراین عمل ارزشیابی حوزه بسیار گسترده ای دارد که غیر از بارزده های تحصیلی چندین نمونه دیگر می توان برای آن ذکر نمود . در واقع امتحان نوعی قضاوت است که طبق اصول معینی انجام می شود و وسیله ای برای توصیف تغییر رفتار دانش آموز در جهت اهداف آموزش و پرورش و کمک به بهبود یادگیری است .
ارزشیابی یکی از ارکان هر برنامه درسی است همان طور که در ابتدای هر درس با انجام ارزشیابی تشخیص میزان دانش و توانایی فراگیران سنجیده می شود . پس از هر درس و در پایان درس نیز آموخته های دانش آموزان ارزشیابی می گردد .
معمولاً ارزشیابی هم میزان پیشرفت فراگیران و هم میزان توفیق آموزگاران را می سنجد و نقاط قوت و ضعف برنامه آموزشی را نشان می دهد .
ضمناً آموخته های فراگیران در سه حیطه ی دانش – مهارت علمی – نگرش مورد ارزش و سنجش قرار می گیرد .
در این ارزشیابی رشد میزان یادگیری هردانش آموز مورد نظر است و همچنین فعالیت تلاش فردی و گروهی دانش آموزان منظور می شود . فعالیت خارج از کلاس دانش آموزان بخشی از نمره ارزش یابی مستمر را شامل می شود و ضمناًباید به تفاوتهای فردی فراگیران توجه شود .
در پایان برای داشتن یک ارزشیابی توصیفی همراه با یادگیری مؤثر و مفید لازم است که معلمان با اهداف این نوع کار و ابزار و نحوه ی انجام آن آشنا شوند وآنگاه اولیاء را در جریان کار قرار دهند و آنها را توجیه کرد و سپس دانش آموزان را توجیه کرد و در این صورت است که همگی با هم با فکر و توان هم می توانیم راه را تا پایان ادامه دهیم و به نتایج مطلوب برسیم .
امیدوارم این مطالعه بتواند به گسترش شناخت انسان آن طور که در موقعیتهای واقعی زندگی روزمره اش رفتار می کند کمک نماید.

اهدافی که ارزشیابی تحصیلی در نظر دارد
با عنایت به اهمیت ارزشیابی می توان اهداف زیر را برای آن مطرح نمود :
- ارزشیابی می تواند به عنوان عاملی مؤثر در تشخیص شیوه صحیح تدریس و کمک به ارتقاء و اعقلای آن یاری رسان معلم باشد .
- بر اساس نتایج حاصله از ارزشیابی می توان در انتخاب معلمان کارآمد و شیوه تدریس مؤثر تصمیم گیری نمود .
- دانش آموزان در این زمینه بهره ور خواهند شد و از نتایج ارزشیابی می توانند به نقاط ضعف و قوت خود آگاهی پیدا نموده درصدد رفع یا تقویت آن نقاط باشند .
- ترسیم ضوابط خاص در زمینه ی ارائه ی شیوه های مؤثر
- تدریس هدفهای ارزشیابی بر حسب سؤالی که ارزشیاب درباره بازده مورد ارزشیابی مطرح میکند فرق می کند و کار آن گروه از شیوه های ارزشیابی که در نظام تحصیلی به کار می رود . این است که تحقیق هدف های آموزشی را کنترل می نماید .

 

اهداف این تحقیق عبارتند از :
مقصود از ارزشیابی خدمت به آموزش است ، نه در کمین نشستن برای غافلگیر کردن دانش آموزان و محک زدن او با معیار آنچه «نمی داند» فرهنگ موفقیت را میتوان با کاربرد روش صحیح در آموزش و ارزشیابی بر فضای کلاس غالب کرد .
در ارزشیابی (توصیفی) میزان افزایش یادگیری هر دانش آموز مدنظر می باشد و همچنین فعالیت تلاش فرد و گروهی دانش آموزان منظور می شود .
فعالیت خارج از کلاس فراگیران بخشی از نمره ارزشیابی مستمر را شامل می شود و ضمناً باید به تفاوتهای فردی فراگیران توجه شود .
اطلاعات حاصل از سنجش و ارزشیابی مستمر هر دانش آموز به این پرسش معلم پاسخ دهد که این دانش آموز در کجا قرار دارد . و برای پیشرفت او چه می توان کرد ؟ نه این که معلم نتیجه گیری نماید که مثلاً این دانش آموز زیر حد متوسط ، کند ذهن یا تیز هوش است.

 

اهداف تحقیق :
کسب مهارت های بحث و گفتگو
مشارکت در فعالیتهای گروهی
ایجاد انگیزه برای مطالعه و یادگیری
کسب مهارتهای مربوط به ارتباطات بین فردی
کسب مهارتهای مطالعه درست
توجه به موضوع مورد مطالعه
کسب مهارت تفکر انتقادی
ارتباط بین یادگیری قبلی و بعدی
تثبیت یادگیری از طریق مرور کردن ، سؤال جواب و یافتن جواب
تلفیق مهارتهای شنیدن ، خواندن ، تفکر و نوشتن
افزایش اعتماد به نفس و ابراز وجود

چکیده
در این مقاله سعی شده است که بر ارزشیابی پیشرفت تحصیلی ( کیفی – یاد گیری ) فراگیران با توجه به اهمیت آن نگاهی داشته باشیم .
بر اساس این روش که همان سنجش عملکرد یادگیرندگان و مقایسه نتایج حاصل با هدفهای آموزشی از پیش تعیین شده به منظور تصمیم گیری که آیا فعالیت های آموزشی معلم و تلاش های فراگیران به نتایج مطلوب رسیده است . بدین منظور از انواع ارزشیابی ها که شامل آغازین – تکوینی ( مستمر ) پایانی ( تراکمی ) مورد بحث و بررسی قرار گرفته است .
هم چنین اصول و مفاهیم قابل تاکید در ارزشیابی توصیفی و نقش آن در آموزش و یادگیری حد نظر واقع شده است در این مباحث سعی شده که اهداف ارزشابی توصیفی و ارتباط آن با ارزشابی تکوینی بیان شود . بعد از این موارد ابزارهایی که در این روش استفاده می شود .
پوشه کار – پروژه – آزمون های عملکرد می باشد .
برای مثال : در آزمون عملکرد ، تهیه یک آزمون عملکرد از نوع سیاهه یا چک لیست می باشد .
در مجموع امیدواریم که راهکارهای مناسب جهت چگونگی استفاده از ابزار ها و نتایج حاصل از ارزشیابی توصیفی ارائه شده باشد .

ارزشیابی تحصیلی
هر کاری که قضاوتی به همراه داشته باشد ارزشیابی است بعضی مواقع سنجش و ارزشیابی معادل به کار می روند اما به واقع هم معنا نیستند . سنجش اندازه گیری عملکرد است و مشتمل بر قضاوت نیست و این نقش بر عهده ارزشیابی است .
ضمناً آموخته های فراگیران در سه حیطه ی دانش – مهارت علمی – نگرش مورد ارزش یابی و سنجش قرار می گیرد .
اگر یادگیریهایی که فراگیران لازم دارند تا رشد کنند و به شکوفایی برسد ، صورت نگیرد ، به این معناست که هیچ تغییری در آنها به وجود نخواهد آمد . به سخنی دیگر ، بدون یادگیری هیچ تغییری در درک ، احساس ، فکر ، توان ، قدرت و کارایی انها صورت نخواهد گرفت ؛ زندگی و ویژگیهای آن را نخواهد شناخت و نخواهد توانست با زندگی کنار بیاید و به یقین زندگی برای او دشوار خواهد شد . قبول کنیم که هر یادگیری باید با تغییر همراه باشد . تغیر از وضعیتی که در آن هستیم به وضعیتی که می خواهیم به آن برسیم .
به طور مسلم همه می خواهند همیشه در وضعیتی قرار گیرند که بهتر از وضعیت پیشین باشد پس آموزش نیاز همه است . هیچ کس در هیچ زمانی نمی تواند از آموزش ، یاد دادن و یاد گرفتن روگردان باشد .

 

سه عنصر اصلی در آموزش وجود دارد :
عنصر اول – در آموزش کسی هست که یاد می دهد.
عنصر دوم – در آموزش کسی هست که یاد می گیرد .
عنصر سوم – در آموزش گاهی مطلبی یا موضوعی هست که باید یاد داده شود .
عنصر اول را «یاد دهنده» عنصر دوم را «یاد گیرنده» و عنصر سوم را «موضوع یادگیری» می نامیم .
بسیاری از نظریه پردازان یادگیری می گویند که یادگیری به تقویت وابسته است اما دیدگاههای یادگیرنده گان نسبت به ماهیت تقویت با یکدیگر متفاوت است.
یادگیری یکی از مهمترین زمینه ها در روان شناسی امروز و در عین حال یکی از مشکل ترین مفاهیم برای تعریف کردن است . در یکی از فرهنگ لغتها یادگیری این گونه تعریف شده است : کسب دانش ، فهمیدن ، یا تسلط یابی از راه تجربه یا مطالعه .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  29  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فراخوان ارزشیابی پیشرفت تحصیلی ( کیفی – یادگیری )

دانلود مقاله اسلام و غرب

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله اسلام و غرب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

عبارت دو بخشی اسلام - غرب دارای نشانه‏های گوناگونی است که بیانگر تکوین و شکل‏گیری روند پیچیده آن می‏باشد که در آن، عوامل تاریخی، دینی، سیاسی، ایدئولوژیکی بیشماری دخالت دارند، تا جایی که امکان نزدیکی دو مقوله، بدون برانگیختن حساسیت‏های مختلف به نفع این و آن، از میان رفته است.
چگونه می‏توان بدور از فشردگی حاصل در بنیان روابط موجودمیان دو طرف، به روابط این دو نگاهی افکند؟ چگونه می‏توان در این مفاهیم تغییر ایجاد نمود؟
فرد علاقه‏مند به موضوع روابط اسلام و غرب، با روش‏های گوناگونی در بکارگیری مفاهیم ایدئولوژیکی روبروست، بطوری که در صحنه مبارزه، مفاهیم به‏منظور حمایت از صلاحیت‏ها و بازدارندگی طرف دیگر، مطرح می‏شوند. این موضوع فراتر از داده‏های تاریخ کنونی و اقتضای روابط اصولی و تاریخی است.
روش مقابله و نفی یکدیگر در مساله اسلام و غرب جدید نیست. مقاله ساموئل هانتینگتون در باره برخورد تمدن‏ها بیش از نمونه‏ای از تلاش‏های اخیر در راه افزایش روزافزون عمق اختلافات میان اسلام و صلاحیت‏های سیاس آمریکا و غرب، چیز دیگری به شمار نمی‏آید.
نفی یکدیگر به زمان‏های دور، یعنی زمان ظهور اسلام برمی‏گردد. دین اسلام از آغاز پیدایش به صورت مشکلی برای اروپای مسیحی در آمده است. روابط جهان اسلام (دارالسلام) و جهان اروپا (اروپای مسیحی) فراز و نشیب‏هایی از جنگ و معاهدات صلح، اشکالی از همکاری و هم بارورسازی و نبردهای بیشماری را شاهد بوده است.
نبردهای پیاپی به جلوه‏های نظامی بسنده نکرد، بلکه مظاهر فرهنگی و روانی را نیز به همراه داشت و از ابزارهای ذهنی برای اصابت قراردادن بیش از یک هدف استفاده شد، یعنی با هدف سیطره مادی و فکری در اشکال گوناگون آن. به عنوان مثال، می‏توان گفت در آستانه قرن حاضر، محمد عبده کتاب‏های مشهور «الاسلام و النصرانیه‏» و "اسلام دین علم و مدنیت‏» را ننوشت، مگر اینکه به انتقادات و تهاجمات اروپای استعماری که در آن زمان به دروازه امپریالیسم رسیده بود، پاسخ داده باشد.
کارنامه تفکر عربی دهها متن مجادله‏آمیز را تقدیم می‏کند که بیانگر ابعاد اختلاف موجود در ذهنیت اسلام از غرب و نیز درک غرب از اسلام و جهان اسلام است.
عبارت دو بخشی اسلام - غرب، به نظر ما، برخاسته از تمهیدات قبلی است که دارای پوشش می‏باشد و مقابله میان آن دو، به‏واسطه پاره‏ای نظرات برابر، مشکل می‏شود. پس فرمولی بیطرف وجود ندارد; زیرا تقابل میان مفاهیم به عقیده و اسلام، آن هم به عنوان دینی از ادیان دارای کتاب دینی، باز می‏گردد که می‏گوید: «نواقص سایر ادیان را اصلاح و ترسیم می‏کند». مفهوم دیگر (غرب) به جو جغرافیای آکنده از مدارک تمدن اشاره دارد که بر میراث بیزانس، میراث نهضت اروپا و انواع دستاوردهای تمدن که در قلب جغرافیای اروپا طی بیش از چهار قرن متولد شد و سایر قاره‏ها را فرا گرفت، تکیه دارد که در عمل به‏واسطه تاریخ، ناگزیر به طرف غرب مهاجرت کرد و در شکل سیطره امپریالیستی، با انواع نتایج مترتب بر آن، تبلور یافت.
چگونه می‏توان به عبارت دو بخشی که دارای حیطه نظری مختلف هستند، فکر کرد؟
در ادبیات برخورد ایدئولوژیکی معاصر، مفهوم غرب با مدرنیسم و ارزش‏های امروزی همراه است. همچنین با تحول اقتصادی مبتنی بر اصول تولید و سرمایه‏داری و همردیفی آن با لیبرالیسم، به سردمداری امپریالیسم و طرح‏های گوناگون سلطه‏جویی همراه است. ضمنا این مفهوم با مقوله انسانیت و پایه‏های اشراقیون در عقلانیت و آزادی و همپیمانی همراه است، بطوری‏که آمیخته‏ای متناقض و ناآشنا را می‏سازد و به‏گونه‏ای مختلف، جریانات ایدئولوژیکی درگیر با یکدیگر، اجازه می‏دهد تا آن جلوه مطلوب را ارائه نمایند. ظواهر غرب بیش از آنکه واضح و روشن شوند، پیچیده‏تر می‏شوند و نیز به هنگام ایجاد هماهنگی، تناقض افزایش یافته است. بنابراین از این معجون پیچیده، سخنرانی‏های بسیاری متولد شدند که این امر، موجب از کارافتادگی ابزارهای استدلال نظری سازنده شد و این امر برای مفاهیمی که درجنگ ایدئولوژیکی بکار گرفته می‏شوند، لازم است.
آنچه بر این مطلب تاکید دارد، مواضع اتخاذی اروپای غربی در برابر اسلام است. غرب به گشایش بخشی علمی هت‏شناخت اسلام در دانشگاههایش مبادرت می‏کند و بحث علمی در زمینه پدیده اسلام‏گرایی در اشکال گوناگونش را تشویق می‏نماید، تا جایی که سالانه مقالات مهمی در باره شناخت اسلام و میراث آن منتشر می‏شود. برخی از آنها به لحاظ موضعی بی‏آلایشند; افزون بر اینها، کمک‏ها و حمایت‏های غرب از برخی جنبش‏های اسلامی، به‏منظور دستیابی به اهداف محدود است.
در عین حال، همانطوری که هانتینگتون در طرحش بدان دست‏یافته، زمان خاتمه جنگ سرد میان غرب سرمایه‏داری لیبرالیستی و غرب سوسیالیستی، به تولد دشمنی جدید منجر شده، دشمنی که به آنچه در توان دارد، به مقابله با تمدن غرب، تمدنی که زمام ابتکار تاریخ نوین را در دست دارد، می‏پردازد. پس، اسلام دشمنی قدیمی و در کمین نشسته است; زیرا شکل‏گیری تمدن غرب و اصول آن را مانند دستاوردهای آن رد می‏کند.
چگونه می‏توان این موضع‏گیری‏ها را در کنار یکدیگر قرار داد؟ (بطور مثال) کار در زمینه شناخت اسلام، حمایت‏برخی جریانات اسلامی، محاصره سیاسی اسلام، به عنوان عدم پذیرش نوگرایی فکری و سیاسی و تاریخی، آنچنان که در تجربه تاریخ اروپا متجلی شد، تشویق برخی جریانات اسلامی با عنوان اینکه آنها با گذشت‏بوده، قادر به قبول دستاوردهای تمدن غرب هستند.
به دشواری می‏توان ابعاد این موضع‏گیری را در انواع یاد شده درک کرد; همین طور درک برخی گفتمان‏های اسلامی در مورد غرب. بطور مثال، کتاب مودودی، «ما و تمدن غرب‏» ، دارای مضامین بسیاری از ادبیات رایج در میان برخی محافل و گروههای جنبش اسلامی است. در آن، از انقلاب جهانی اسلام سخن به میان آمده است. بنابراین، تاسیس حزب را ضروری می‏داند; آن هم به‏عنوان حزبی که قادر به جبهه‏گیری در برابر مادی‏گرایی و دنیاگرایی تمدن غرب است; چراکه حزب یاد شده به‏لحاظ بهره‏مندی از معنویت، می‏تواند انسانیت را از تمامی رنج‏ها و مصائب رهایی بخشد.
در متون مودودی، از غرب به عنوان تمدنی در آستانه فروپاشی و مبالغه‏آمیز در مفاهیم مادی‏اش یاد می‏شود و به مقابله با آن، از طریق تمامی ابزارها، فراخوانی می‏کند.
مودودی مقالاتش را با استفاده از الفاظ خشن نگاشته است. بی‏گمان، خشونت لفظی نمادین، از خشونت‏برخورد تاریخی و حقیقی که استعمار اروپا در مستعمرات آن را مدرن ساز کرده، تغذیه می‏شود.
وی در این متون، تنها به نقد و بررسی سرمایه‏داری و استعمار بسنده نمی‏کند، بلکه به غرب سرمایه‏داری، غرب کمونیستی را نیز اضافه می‏کند; بطوری که غرب‏زدگی را به‏مانند کمونیسم بی‏بند و بار، با کلماتی مورد انتقاد قرار می‏دهد که در آن، میان سطوح و زمان‏ها و اعتقادات، تفاوتی قائل نیست. اگر بیشتر متون غربی را معارض اسلام و کینه‏توزانه علیه مسلمانان بدانیم، بی‏پروایی نکرده‏ایم، بلکه پاسخی مستقیم به برخی متون مودودی و هر فرد صاحب‏نظر در مورد روابط غرب و اسلام می‏باشد; هر چند به لحاظ زمانی، میان این مقالات و انگیزه‏های ایجاد کننده آن، اختلاف وجود دارد.
مودودی به جو ایدئولوژیکی وابسته است. فضایی که خطوط اصلی آن را متون سیدجمال‏الدین اسدآبادی در اواخر قرن نوزدهم ترسیم نموده است، بویژه نامه وی با عنوان «پاسخ به دنیاگرایان‏» . متون مودودی برخی اوقات از آن هم فراتر رفته، بیانگر روش مبارزه ایدئولوژیکی رایج در جهان اسلام، پس از جنگ دوم جهانی می‏باشد.
این موضوع وقتی روشن می‏شود که دنیاگرایانی را که در نامه سیدجمال‏الدین از آنان سخن به میان آمده است، بشناسیم. آنان نمایندگان تفکر غربی معاصر، اشراقیون، معتقدین به تحول و پیشرفت‏با استناد به نظریه داروین و سپس طرفداران سوسیالیسم آرمانی هستند. نوشته‏های مودودی نیز در راستای افق‏هایی است که سید قطب با متون «جاهلیت قرن بیستم‏» ، «آینده این دین‏» و «المعالم فی‏الطریق‏» آنها را گشود. این مقالات تهیه و نگاشته شدند تا صلاحیت‏ها و اختیارات ایدئولوژی ضد تمدن غرب، استعمار غرب، غرب به تنهایی و به عنوان مظهر پدیده‏های مادی کفرآمیز را تعیین نمایند. حال وقت آن رسیده تا اصول آن کشف و افشا شوند، آن هم به مصلحت تاریخ جدید که در آن تمدن معنوی‏گرای شرق اسلامی نقش اصلی و راهبردی و پیش از همه نقش براندازی غرب و تمدن مادی آن را ایفا می‏کند.
ما در اینجا به مقایسه متن به متن و سخنرانی به سخنرانی می‏پردازیم، گفته‏های مودودی در مقابل هانتینگتون. سخنانی که کینه و ستم‏های روا شده نسبت‏به طرف درگیر را مبادله و تغذیه می‏نمایند، هرچند این دو، به دو سبک و شیوه مختلف نوشته‏اند، اما چارچوب زمانی و ایدئولوژیکی آن دو همچنان تغییر نیافته است. در ضمن، اراده و نیرویی که در ورای آنان نهفته است، عنصر موجهی برای فعالیت‏ها و عملکرد آن دو در عصر حاضر می‏باشد.
در مقابل، غرب دیدگاه جدیدی نسبت‏به تاریخ ارایه می‏کند که در آن، تمدن غرب را به عنوان افقی پیشرفته برای انسانی که زمان حال خود را می‏سازد، قرار می‏دهد. غرب به وسیله عقلانیت مبتکر، تدبیر و اندیشه ریاضی رشد یابنده، اصول منفعت و مصلحت‏جویی این کار را انجام می‏دهد.
این نگرش، اسلام را از تاریخ جدا می‏سازد و آن را در مسیر دیگری از تحول و در ردیف دوره‏های طفولیت انسانیت قرار می‏دهد. از آنجایی که متافیزیک اسلام از متافیزیک تمامی ادیانی که بشر آنها را می‏شناسد، جدا نیست، خطوط اصلی و مرکزی غرب را روشن می‏کنیم که هدف آن، بازسازی تاریخ بشری در جهت‏خدمت‏به منافع ویژه آن در عصر حاضر و آینده می‏باشد.
این دیدگاه، امروزه به اسلام تنها به عنوان بیانگر ادامه حضور طیف‏های مقدس در تاریخ می‏نگرد. همین‏طور به تبدیل اسلام به حجاب و تروریسم مبادرت می‏ورزد. این شیوه‏ای ترسناک و خصمانه است که تصویر را تیره می‏سازد. بنابراین نمی‏دانیم از چه سخن می‏گوید. این تصویر، تصاویر ترسیم شده از سوی مودودی را در کتابی که پیشتر ذکر آن رفت و در مورد تمدن اروپا بود، مغشوش می‏کند. وی معتقد است که اروپا با اکتشفافات علمی، در زمینه محدودسازی و کنترل نسل‏ها، چه بسا به اختراعی دست‏یابد که بزودی به انقراض قریب‏الوقوع آن منجر شود.
در این چارچوب، پژوهش‏هایی که در دانشگاهها و مراکز علمی غرب در مورد مسائل اجتماعی و شناسایی قطب‏های درون اجتماعی بعمل می‏آید و نتایج آنها به یکدیگر نزدیک است، نشان می‏دهد، پدیده استمرار حضور دین به شکلی که هم اکنون در برخی جوامع اسلامی و احیانا داخل اروپا وجود دارد، در محدوده‏ای از تمایل و رغبت‏به تاکید هویت در برابر فعالیت‏های مخرب قرار دارد و علیه سلطه تحمیلی غرب امپریالیستی است که به شیوه‏های جدید به سرکشی خود ادامه می‏دهد تا منافعش را تامین نماید و حاکمیت مطلقش را بر جهانیان اعمال کند. غرب درصدد ارائه بیش از یک توجیه برای بازگشت پرشتاب به سوی میراث دینی است و بدان، به عنوان جایگرینی می‏نگرد که امکان مقاومت در برابر سلطه غرب و شیطان بزرگ (ایالات متحده آمریکا) و اروپای غربی را فراهم می‏سازد.
پس چگونه می‏توان در میان این اظهارات حاوی سرکشی و کینه‏توزی متقابل، بطور مشترک گفتمانی را میان دو طرف نابرابر برپا سازیم؟ چگونه می‏توان بر جنگ‏هایی که طی دو دهه اخیر متجلی شدند، فائق آمد؟ در این قرن می‏توان به مواضع برخورد ایدئولوژیکی، موضع جنبش سلفی‏ها در قبال امپریالسیم و غرب مسیحی و موضع انقلاب اسلامی ایران در برابر ایالات متحده آمریکا اشاره نمود. در پی آن، مواضع امروزی اروپا و آمریکا در برابر جنبش‏های اسلامی و گرایشات اسلام سیاسی و مواضع جنبش‏های اسلامی در برابر تمدن غرب چگونه است؟ چگونه می‏توان رابطه میان اسلام و غرب را پس از همه اینها در چارچوبی خاص فهمید؟
به نظر ما، در فهم رابطه میان اسلام و غرب، نمی‏توان پیشرفتی حاصل کرد، مگر با جداسازی ارتباط اولا میان دو مفهوم نابرابر و سپس بازسازی آن، بطوری که ایجاد تغییرات بنیادین و درونی هر یک از آنها را فراهم سازد. این امر می‏تواند با استفاده از نتایج گوناگون تحولات جاری در جهان انجام پذیرد.
(بطور مثال); اسلام را در برابر مسیحیت قرار می‏دهیم، بطوری که گفت و گویی معنوی پیرامون متافیزیک مقدس در هر دو دین، در چارچوب ادیان دارای کتاب و دین‏های توحیدی و سایر ادیان با مشارکت طرفین انجام شود. بایستی غرب را با مشخصه‏های کنونی‏اش و نه با عناوین و نهضت‏های ایدئولوژیکی آن شناخت. چه بسا صحبت از غرب، بسیاری از بقایای جنگ سرد را در بر گیرد، بطوری که در برابر شرق، ارزش‏های غربی قرار گیرند. بایستی غرب را تمدن اروپایی - آمریکایی نامید که این امر باعث رفع سوء تعبیر مفاهیم می‏شود; مفاهیمی که آن دو در گفت و گوی خود، به همان دلایل یاد شده از آن، استفاده نمی‏کنند. پس در درک یکدیگر، پیشرفتی حاصل نمی‏آید و در فهم اشکالات و شیوه‏های برخورد، تحول و پیشرفتی رخ نمی‏دهد.
کوشش در جهت‏حفظ محتوای مفاهیم و اتفاق نظر در مورد محتواها، به امکان تحقق ارتباط میان آن دو کمک می‏کند، بطوری که قادر باشد پل‏هایی از تفاهم را بسازد و امکان پشت‏سرنهادن اصل نفی یکدیگر را فراهم آورد. می‏توانیم گفتمانی را برپا داریم که مقدمات تاریخ نوینی را مهیا نماید و برپایه ایمان به اختلافات و اعتراف به تنوع باشد، آن هم بخاطر حمایت از انسان آینده; انسانیتی که قادر است دستاوردهای تاریخ معاصر، دستاوردهای نوآوری و فن‏آوری را بدون عقده حقارت و بدون دفاع از ماهیتی که به پاکی و نجابت اصیل و اصلی معتقد باشد، درک نماید.
منظورم این بود که گفت و گوی آتی، بر اساس تسلیم به اصل مساوات و برابری استوار است که به محدوده‏سازی و نقد اوهام مقدس در اظهارات اسلامیون نیازمند است; اظهاراتی که می‏تواند گونه‏های مختلف اشکالات برخورد تاریخ بشری را حل نماید، به گونه‏ای که رسوایی اوهام سیطره و فشار و محاصره مخرب را که غرب در مورد سایرین بکار می‏برد، به همراه داشته باشد. بنابراین، من متعتقد به این نیستم که اوهام مقدس و توانمندی‏های تفکر فراگیر و شعارهای جهان شمولی تحمیلی که از میان نمی‏روند، می‏توانند گفت و گوی جدید و سازنده را تحقق بخشند و اشکالات را برطرف سازند.
می‏بایست مواضع نقد متقابل را تغییر داد. شاید و چه بسا از تعصب نظری و مواضع دارای حال و هوای جنگی، تنها به خاطر مهیا نمودن آینده‏ای مشترک، دست‏برداریم. به این موضوع که نشانه‏ها و خطوطی در شکل‏های برخوردهای موجود پایان قرن بیستم در حال نمایان شدن است، معتقد نمی‏باشیم.

 

اسلام در اروپا
خصومت تاریخی میان قسمت‏های غربی و شرقی اروپا، در سنت‏های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی متباین که حتی تا زمان حال ادامه یافته، منعکس یافته است. این تباین حتی در انقلابات و تغییرات تاریخی اسلام در جهان اروپایی نیز اثر گذاشته است. رشد و توسعه در یک قسمت از اروپا اغلب همراه با افول و تخریب در قسمت‏های دیگر بود. در طی اواخر قرون وسطی، قدرت‏های مسیحی غربی در حال فتح مجدد آخرین سرزمین‏های مسلمانان در اسپانیا و حوزه مدیترانه بودند. در طی قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم، آنها آخرین آثار اسلام در غرب را ریشه‏کن کردند. در این زمان، ترک‏ها خود را آماده فتح قسطنطنیه (1453) و پیشرفت‏به سمت مناطقی از اروپای جنوب شرقی، دولت‏های جدید بالکان می‏کردند. به هر حال با خلع سلاح امپراتوری عثمانی، تسلط قوانین کمونسیتی و احیای مجدد ملی‏گرایی باعث اضمحلال اسلام اروپایی جنوب شرق گردید و بیشتر میراث و زیربنای قدیمی خود را از بین برد و اروپای غربی درهای خود را به روی جمعیت‏هایی از مهاجرین و پناهندگان مسلمان گشود. گروههای عمده‏ای از مسلمانان در حال حاضر در تمام کشورهای اروپای غربی حضور دارند.
ادوار و گروهها در تاریخ اسلام اروپا
تاریخ پیش از عصر مدرن اسلام در اروپای غربی، شامل دو قسمت می‏شود. قسمت اول، از قرن هشتم تا پایان قرن پانزدهم در سرزمین‏هایی می‏باشد که تحت‏سلطه مسلمانان بودند; جایی که اسلام یک موقعیت اکثریتی را دربرمی‏گرفت. جدای از اسپانیای مسلمان، این موردی بود که نمود خود را در طی دوره‏های متعددی در چند جزیره حوزه مدیترانه و ناحیه‏های کوچکی که در جنوب فرانسه و جنوب ایتالیا واقع بودند، نشان می‏داد. قسمت دوم، راجع به تاریخی از اسلام می‏شود که در آن مسلمانان در اقلیت واقع شده‏اند و این قضیه از حدود قرن نهم شروع می‏شود، وقتی که حکمرانان مسیحی، مخصوصا در شبه جزیره ایبریا (Peninsula Iberian) تصمیم گرفتند تا دیگر به اعدام اسرا مبادرت نورزند و در عوض، آنان را به عنوان برده فروخته و یا به استخدام خود در آوردند. از اواخر قرن یازدهم، پدیده اجتماعی برده‏های مسلمان در سرزمینهای مسیحی بطور قابل توجهی رو به اهمیت نهاد، خصوصا در شبه جزیره ایبریا، ایتالیا، جنوب فرانسه، سیسیل و جزایر بالاریک (Balearic) . در این برهه از تاریخ، مسلمانان این مناطق تحت فشار مضاعف جامعه و کلیسا برای گرویدن آنها به مسیحیت و استحاله در جامعه خود بودند.
برای بعضی از پادشاهی‏های شبه جزیره ایبریا، دوره از قرن دوازدهم تا شانزدهم استثنایی در این زمینه می‏باشد. وقتی که سرزمین‏های وسیعی از اسپانیای مسلمان، توسط پادشاهان مسیحی دوباره فتح گردید، با وجود اعتراضات همیشگی کلیسای کاتولیک، آزادی و حمایت مذهبی به جمعیت‏های مسلمان محلی داده شد. اما بعد از سقوط گرانادا ( Granada) (1492)، این جمعیت‏ها به زور تعمید داده شدند و سرانجام در اوایل قرن هفدهم، با داغ و نشان "رافضیان علاج ناپذیری" که بر آنها نام می‏نهادند، عمدتا آنها را به آفریقای شمالی می‏راندند. با این حال، این کار باعث پایان‏یافتن پدیده بردگان مسلمان نگردید. حضور آنها در کشورهای اروپایی اطراف حوزه مدیترانه، بدون هیچ‏گونه وقفه‏ای، تا قرن نوزدهم به ثبت رسیده است. فقط دوره روشنفکری که به دنبال انقلاب فرانسه بوجود آمد، بیانیه آزادی مذهبی به عنوان حقی از حقوق جهانی بشر و لغو برده‏داری، بوجود آورنده شرایط لازم برای عصر مدرن در اسلام اروپای غربی بود.
در اواخر قرن بیستم، حدود 18 میلیون مسلمان در اروپا با تقریب‏9 میلیون در اروپای غربی و9 میلیون در اروپای شرقی وجود دارند. علاوه براین، جمعیت‏های کوچکی از چندهزار نفر مسلمان در مجارستان و فنلاند زندگی می‏کنند. مسلمانان مجارستان از نسل‏های تاتار و مهاجرین کریمه‏ای (Crimean) می‏باشند که به ترتیب در قرون چهارده و پانزده و قرون هفده و هیجده به این کشور آمدند. جمعیت مسلمانان فنلاند شامل مردمی از ریشه ترک تاتار ( Turko-Tatar) از مناطق ایدل اورال (Idel Ural) و ولگا (Volga) می‏باشند که عمدتا بعد از انقلاب کمونیستی‏1917 به این کشور آمدند.
تعداد زیادی از مسلمانان با ریشه اروپایی، عمدتا در میان جمعیت دولت‏های بالکان دیده می‏شوند. آنان از نسل گروههای مختلفی که در زمان حکمرانی عثمانی‏ها به دین اسلام مشرف شدند و همچنین از نسل گروههای مسلمانی از لحاظ ریشه غیراروپایی، مخصوصا ترک‏ها می‏باشند. در نظر تاریخ درازمدتی که داشته‏اند، شامل بسیاری از این گروهها از هر زمینه اجتماعی می‏شوند که در میان آنها می‏توان به نخبگان مذهبی، فکری، هنری و تجاری اشاره کرد. با این حال، در اروپای غربی شاهد تنوع اجتماعی بسیار کمتری در اسلام هستیم. در اصل اسلام هنوز دین مهاجرین، با درصد بالایی از کارگران آموزش ندیده، تعداد کمی از بازرگانان و کارمندانی از طبقه پایینتر را شامل می‏گردد و فاقد یک دین پرورش یافته و رهبری معنوی است. عامل مهم دیگری که در تعیین وضعیت اجتماعی - قضایی آنها نقش بازی می‏کند، این حقیقت است که تعدادی از آنها هنوز هم ملیت دولت اروپای غربی را که در آنجا زندگی می‏کنند، بدست نیاورده‏اند. بنظر می‏رسد که احتمالا فرآیند قبول تابعیت، چنددهه بیشتر طول می‏کشد تا بطور کامل تکمیل گردد.
گروندگان به اسلام را می‏توان در همه کشورهای اروپای غربی یافت، اما تعداد آنها بسیار کم است. برجسته‏ترین آن، از طریق ازدواج زنان با مسلمانان بوجود آمده که عملا یک نقش پیشروی در پایه‏ریزی سازمان‏های زنان مسلمان - که از همه گروههای قومی مسلمان عضو می‏پذیرد - دارا می‏باشد. تعداد گروندگان مرد خیلی کمتر است، با این حال نقش مهمی در فرآیندهای مذاکره و ارتباطات متقابل فرهنگی میان گروههای مسلمان از یک طرف و دولت‏ها و جوامع اروپای غربی از طرف دیگر بازی می‏کنند. بعضی از آنها به عنوان محقق و نویسنده هم در غرب و هم در جهان اسلام معرفی شده‏اند. از میان آنها می‏توان از روزنامه نگار اتریشی آقای لئوپلدوایس، محمد اسد که قبل از جنگ جهانی دوم به دین اسلام مشرف شد و از فیلسوف فرانسوی آقای روژه گارودی نام برد. اندلس اسپانیا تنها منطقه در اروپا می‏باشد که در آن، گروندگان مرد به اسلام قابل توجه می‏باشد و این منطقه تحت تاثیر نوع خاصی از منطقه‏گرایی قرار گرفته است. از این طریق، تنها منطقه‏ای در اروپا می‏باشد که در آن می‏توان تشرف به اسلام را به عنوان بازیافتی از هویتی که در طی چندین عصر تحت فشار بوده است، تجربه نمود. (بعضی از آفریقایی - آمریکایی‏ها در ایالات متحده به شیوه مشابهی ادعا می‏کنند که بازگشت آنها به اسلام بازگشتی به دین اولیه آنها می‏باشد.)
مهاجرین مسلمان در اروپای غربی را می‏توان به سه گروه دسته‏بندی کرد: اولین گروه از آنها شامل ساکنانی می‏شود که از مستعمرات پیشین بدانجا آمده‏اند. در میان آنها می‏توان از گروههایی یاد کرد که رابطه تنگاتنگی با ارتش‏های استعماری اروپایی داشته‏اند و در زمان استعمارزدایی ترجیح دادند که کشور خود را ترک گویند. برای نمونه می‏توان از سربازان سابق الجزایری و ملوکان و خانواده آنها در فرانسه و هلند یاد کرد. دیگرانی را که می‏توان در این دسته جای داد، عبارت از مردمی هستند که به عنوان مهاجر در مسعتمرات سابق اقامت گزیده‏اند، جایی که آنها جوامع خود را به عنوان اقلیت‏های قومی بنا نهاده‏اند. اقامت آنها در اروپا نتیجه‏ای از مهاجرت دوم آنها بود که عمدتا با توجه به دلایل اجتماعی - اقتصادی و سیاسی صورت پذیرفته است. در میان آنها بسیاری از کارگران حرفه‏ای، بازرگانان و کارمندان دیده می‏شوند. برای نمونه می‏توان از هندی‏هایی که از آفریقای شرقی آمده بودند و مهاجرین سورینامی (Suriname) که در انگلستان و هلند هستند، نام برد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  16  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اسلام و غرب

دانلود مقاله مخابرات محیطی و ژئوورفولوژی روستای هرزند جدید

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله مخابرات محیطی و ژئوورفولوژی روستای هرزند جدید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده :
با اینکه اعتقاد عمیقی بر سر خطرخیز بودن تقریبا اکثر نواحی سکونتگاهی ایران میان متخصصان شکل گرفته است ولی برنامه ریزی برای ایجاد جامعه ای آشنا در مقابل بلایای طبیعی( سیل و زلزله) تا کنون کمتر در دستورکار مدیران محلی و ملی قرار گرفته است . تجربیات بلایای طبیعی( سیل و زلزله) و بحرانهای ناشی از این عوامل هر ساله ضایعات اقتصادی زیادی برای مدتی طولانی بر پیکره جامعه تحمیل و خاطرات تلخ و ناگوار را برای مدت کوتاهی در ذهن مدیران ذیربط و مردم خلق می کند . ولی تا کنون حافظه تاریخی مدیریت بلایای طبیعی و مردم از این تجربیات بطور جدی عبرت نگرفته است . باتوجه به مطالعات انجام شده تمامی این بلایا ضربه ای بر اقتصاد ، توسعه ، اجتماع ، انسانها ، و از بین رفتن ثروتها و سرمایه های ملی در شهرها و عدم تحقق توسعه پایدار شهری است . پس باید به دنبال چاره بود و راهکارها و برنامه ها مدیریت های صحیح برای مقابله با بلایا در قبل و حین و بعد از بلایا ارائه داد . نمونه موردی این مقاله روستای هرزند جدید است .
و پیشنهادات راهبردی و اجرایی در این خصوص برای مدیریت صحیح بلایای طبیعی (سیل و زلزله) و رسیدن به توسعه پایدار در شهر مطرح شده است . امید است با برنامه ریزی صحیح در خصوص بلایای طبیعی (سیل و زلزله ) از سوی مسئولان مربوطه و بالا بردن آگاهیهای عمومی و امکانات مقابله با بلایا از تلفات اقتصادی و انسانی بلایا کاست و به سمت توسعه پایدار شهری قدم گذاشت .
مقدمه :
مدتهاست زلزله به عنوان قدیمی ترین عامل مخرب موثر بر ساختمان شناخته شده است و بشر همواره سعی بر آن داشته است تا این نیرو را به طور صحیح شناسایی و آن را کنترل کند تا خسارات جانی و مالی را در زمان زمین لرزه کاهش دهد . برای کنترل سازه در برابر زلزله باید ماهیت این نیرو شناخته شود و سپس نقاط اثر این نیرو و عوامل موثر بر تخریب سازه در هنگام زلزله مورد بررسی قرار گیرند لذا ابتدا اشاره ای به اهیت نیروی زلزله داریم . سطح زمین از صفحه هایی تشکیل شده که این صفحات در محل گسل ها نسبت به یکدیگر حرکت دارند و این حرکت باعث ایجاد تنش بر شی در صفحات می شود ، که هرگاه این تنش بیش از ظرفیت مالشی سطح و یا مقاومت مصالح سنگی گردد .
یکی از موضوعاتی که بیشتر شهرهای بزرگ با آن دست به گریبان هستند موضوع « بلایای طبیعی» است . با توجه به ماهیت غیرمترقبه بودن غالب بلایای طبیعی و اتخاذ سریع تصمیمات و اجرای عملیات ، مبانی نظری و بنیادی ، دانشی را تحت عنوان « مدیریت بلایای طبیعی » بوجود آورده است . این دانش به مجموعه فعالیتهایی اطلاق می شود که قبل ، بهد و هنگام وقوع بلایای طبیعی ، تدابیر لازم را آموزش می دهد .

 

 

 

پیشینۀ تحقیق :
1- این موضوع از ادبیات غنی اعم از کتاب مجموعه مقالات و پایان نامه ها و گزارشات می باشد .
2- روش تحقیق این مقاله عمدتا میدانی و کتابخانه ای است .

 

موقعیت روستای هرزند جدید
روستای هرزند در دهستان هرزندات خاوری از بخش مرکز شهرستان مرند، یکی از جالب ترین و دیدنی ترین قلعه های تاریخی آذربایجان را در خود جای داده است.
در این دهستان دو روستا به نام های هرزند جدید و هرزند عتیق وجود دارد. روستای هرزند جدید در شمال شهر مرند بین شهرهای مرند، زنوز، جلفا و دهستان دیزمار باختری واقع شده و فاصله اش تا مرند 32 کیلومتر است. در مورد وجه تسمیه هرزند جدید و عتیق در کتاب های تاریخی و منابع تحقیقی، چنین اظهار نظر شده است: «کهن هرزند یا هرزند عتیق یا (داش هرزن) قریه ای است که بر کمره آفتابگیر کوهی در محال هرزندات بین علمدار و مرند واقع شده است و راهی سخت و کوهستانی در قدیم داشت که مسافرت به آن جز با اسب و الاغ و با پای پیاده میسر نبود، این قریه رو به ویرانی رفته و اکنون جز خانواری چند در آن باقی نمانده است و غالب ساکنین آن به قرا مجاور و مخصوصا به قریه جدید البنایی بنام (گلن قیه) یا (تخته سنگ فروآینده) مهاجرت نموده اند. اهالی قریه کهن هرزن و گلن قیه بیش تر زراعت پیشه اند و به لهجه مخصوصی سخن می گویند که به قول خود آنان (گوورزانی لو) و بنا به معروف زبان هرزندی نامیده می شود. این لهجه به تلاتی بسیار نزدیک است و فقط اختلاف مختصری میان آن ها موجود می باشد. درباره لفظ هرزن سخنان زیادی گفته اند، پاره ای تصور نموده اند که صحیح آن هرزند، به معنی «سرزمین پر آب» می باشد. چرا که «هرز» به معنی آب فراوانی که بلااستفاده بماند و «اند» یکی از ادوات مکانی می باشد،همان طور که در نام های نهند، اوند، سهند و نظایر آن ها دیده می شود.» این نظر پذیرفتنی نیست چه در متن سند ترک دعوانی که میان فرزندان خواجه رشیدالدین فضل اله همدانی و کدخدایان هرزن در خصوص دو دانگ از اراضی و مزارع منطقه در سلخ ماه ربیع الثانی سال هفتصد و نود و یک هجری (791 هـ. ق) به رشته تحریر در آمده نام هرزن عتیق به صورت «کین هرز» و «هرزن قدیم» ذکر شده است. جمعی گمان می کنند تلفظ محلی هرزن (به ضم هـ) صحیح و به معنی سرزمین آفتابگیر است. چرا که در لهجه های آذری حرف (خ) غالبا به (ه) مبدل می شود و هر به معنی (خور) یعنی آفتاب می باشد در صورتی که در لهجه هرزنی آفتاب را (روژ) می کویند نه (هر). عده ای دیگری نیز معقدند که هرزن و ارزین هر دو یک کلمه و به یک معنی و اسم، منسوب کلمه (ارس) می باشد. منتهی در نتیجه مرور زمان و کثرت تلفظ به همین صورت در آمده است. اما این حدس و توجیه نیز درست به نظر نمی رسد چرا که در اکثر نقاط آذربایجان با روستاهایی به نام های (هرزن، ارزنق، هرسین، مرسین، هرسی) برخورد می شود که نه در ارسباران واقع شده اند و نه با رود ارس ارتباطی می توانند داشته باشند. زبان مردم منطقه هرزندات در حال حاضر ترکی آذری است، اما به زبان تاتی نیز گفتگو می کنند که باقیمانده و تحول یافته زبان مادی و دارای ریشه آریایی بوده که مورخین و سیاحان و جغرافی نویسان اسلامی و عرب آن را فارسی (ایرانی) و فهلوی و آذری خوانده اند. بقایای زبان تاتی در روستاهای بسیار کهن آذربایجان در گلن قیه، کرینگان، مردانقم، هرزند جدید و عتیق و در خلخال در روستاهای شال، دورو و خمس هنوز هم وجود دارد. وجود بقایای زبان دیرین و کهن تاتی دلیلی بر تاریخی بودن روستاهای هرزند بوده و به تمام آثار و بقایای تاریخی این منطقه حیثیت تاریخی می بخشد. یکی از آثار تاریخی و کهن دهستان هرزندات، قلعه با ارزش و مهم سن سارود است که در شش کیلومتری کاروانسرای تیموری معروف به «آیراندایبی» که خود در 26 کیلومتری شمال مرند است بر روی پشته سنگی مرتفع بین دو بازوی رودخانه واقع است. این قلعه در جنوب روستا و در میان باغات بر بلندی بنا شده است. قلعه سن سارود بقایای قلعه ای متعلق به دوران قرون وسطای می باشد که گویا در قرن های 13 و 14 میلادی (قرن هفتم و هشتم هجری) بنا شده است. اما در قسمت خاوری آن تخته سنگ های بزرگی قرار دارد که نشانه بناهای قدیم تری است که قدمت آن شاید به دوران های کهن تاریخی برسد. امتداد حصارهای دفاعی هنوز از سطح زمین نمایان است. به علاوه قسمت هایی از دیوار تا ارتفاع زیادی پابرجا می باشد و آثار برج های نیم استوانه ای پیش آمده، در آن حصار دیده می شود. در محوطه داخلی قلعه، پی و اساس چند اطاق که در جوار هم و عمود بر یکدیگر بوده اند کاملا نمایان است. تمام دیوارهای قلعه سن سارود از سنگ لاشه و ملاط گل و آهک ساخته شده که به آن ساروج گویند. در جنوب قلعه قبرستان قدیمی اسلامی و بقایایی از پی های ساختمانی قرار دارد که به«پیرحسن» معروف است. ظاهرا این مکان گوشه عزلت زاهد مسلمانی بوده است که امام زاده حسن در مجاورت آن مدفون است. به نظر می رسد که قلعه سن ساورد مامن طایفه ای اسلامی یا مسکن یکی از اشراف ارمنی بوده باشد. زیرا این قلعه تقریبا در مرز خاوری ارمنستان واقع شده است. در جنوب خاوری قلعه سن سارود اثرات و جای پاهایی وجود دارد که می توان گفت با توجه به این که در قدیم با حفر و کندن علائمی جهت رویت و رصد ستارگان استفاده می کردند با توجه به آن مسایل می توان گفت که این علایم هم برای همان منظور ساخته و کنده شده باشد و دایره البروج ستارگان را با چنین نشانه هایی می توانستد ترسیم کنند. تعدادی از اهالی دهستان هرزندات نظربه شدت تعصب و علاقه به خاندان امامت و ولایت در بسیاری از آثار تاریخی و کهن باستانی، نشانه هایی از مقام والای امامت را تجسم و تصور کرده و روایت ها و داستانهای مذهبی گوناگونی را در اذهان خود خلق نموده اند که این روایتها را اهالی محل با آب و تاب نقل مجالس و محافل ساخته اند. از جمله اعتقاد دارند که قلعه سن سارود توسط حضرت علی (ع) فتح شده است باید گفت که این موضوع در هیچ یک از منابع تاریخی ذکر نشده است و هرگز حضرت علی (ع) به آذربایجان سفر نکرده اند تا قلعه سن سارود را نیز تصرف نمایند. به علاوه فتح آذربایجان ثبت و توسط مسلمین در زمان خلافت خلیفه دوم انجام گرفته و تمام جرئیات این فتوحیات ثبت و ضبط شده است و هرگز نامی از حضرت علی (ع) در فتح قلعه سن سارود نیامده است. آثار و علائم نشان می دهد که قلعه سن سارود مربوط به قرون اولیه اسلامی است و معماری آن نیز مطابق با شبیه معماری دوره اسلامی می باشد و آن، از کچ کاری های داخل قلعه که در اثر کنده کاری ها نمایان شده کاملا مشهور است
مخاطرات محیطی
در طول تاریخ تکوین تمدنهای بشری ، انسان ، همواره با انواع بلایای طبیعی دست به گریبان بوده است و در بسیاری مواقع ، خسارتهای جبران ناپذیری ناشی از این بلایا بر جوامع بشری وارد شده است . زلزله به عنوان یک پدیده ، از جمله بلایای طبیعی به شمار می رود که در اکثر منطقه ها و ناحیه های جهان به وقوع می پیوندد .
برای شناخت هر پدیده ای در جهان در واقع لازم است ابتدا از آن تعریف مناسب و نسبتا جامعی داشته باشیم ، چا که بدون دانستن تعریفی مناسب از آن نمی توان به کنه پدیده یی برد و آن را به خوبی درک نمود . مردم عامی در کلامی ساده زلزله را حرکت ناگهانی زمین شناسی ناشی از خشم نیروهای ماوراءالطبیعه و خدایان می دانند که بر بندگان عاصی و عصیانگر خود که نافرمانی خدای خود را نموده و مرتکب گناهان زیادی شده اند می دانند . اگرچه امروزه با گسترش دانش تجربی این تعریف در زمره اباطیل و خرافات قرار گرفته ، ولی هنوز در جوامع و مردم کم دانش و جاهل مورد قبول است . زیر سطح زمینی که ما بر آن گام می گذاریم بر خلاف سطح سخت و جامد آن ویژگیهای خاص خود را دارد . با افزایش
عمق هم جنس و هم حالت مواد سازنده زمین تغییر می کند .
این همان چیزی است که باعث تعجب و شگفتی می شود . کره زمین را بر اساس تغییر خواص فیزیکی و شیمیایی آن به چند لایه تقسیم می نمایند : پوسته – گوشته – ناحیه عبور گوشته پایینی .
در طی سالهای 1900 تا 1990 میلادی ، حدود 1100 زلزله مرگبار در 75 کشور جهان رخ داده و بیش از 80 درصد مرگ و میرهای حاصله در شش کشور جهان اتفاق افتاده است . ایران با 120 هزار نفر تلفات انسانی در زمره این کشورهاست . همچنین در سالهای 1982 تا 1991 کشور ایران بیشترین تعداد زلزله را تجربه کرده است . حدود 6000 زلزله میان سالهای 600 تا 1976 میلادی در ایران را به ثبت رسیده است . در همه کشورهای جهان ، بخصوص کشورهای در حال توسعه ، روند فزاینده شهرنشینی به سرعت ادامه دارد و این خود به عنوان پتانسیلی برای وارد آمدن خسارت زیادی هنگام وقوع بلایای طبیعی می باشد . رشد سریع و بی برنامه حاشیه های بدون دفاع شهری ، تمرکز روزافزون جمعیت در محله های پرتراکم ، برج سازیهای بعضا بدون مطالعه در ارتباط با طرحهای جامع ، گسترش بی رویه شبکه های گازرسانی ، بی توجهی به احتمال وقوع سوانح در توسعه و نحوه استرار مرکزهای جمعیتی ، عدم رعایت ابتدایی ترین نکات ایمنی در ساخت و سازهای شهری و وضعیت نامناسب بخش اعظم ساخت و سازهای شهری و بدون برنامه بودن این ساخت و سازها ، پیش بینی خسازتهای سنگین ناشی از هرگونه حادثه ای در آینده را دور از ذهن نمی دارد و اما سیل به وضعیتی گفته می شود که در آن جریان رودخانه و سطح آب به صورت غیرمنتظره افزایش پیدا کرده و باعث خسارات مالی و جانی گردد . خصوصیات سیل هایی را که در یک منطقه اتفاق می افتد می توان با استفاده از روشهای گوناگون پیش بینی کرد . برای پیش بینی خصوصیات سیل در یک مکان مشخص بهتر این است که تعدادی از سیل هایی را که قبلا در آن منطقه اتفاق افتاده است اندازه گیری و ثبت کرده باشیم تا با تجزیه و تحلیل داده های آنها وضعیت سیل هایی را که در آینده اتفاق خواهد افتاد و پیش بینی کنیم .

 

مدیریت بحران زلزله و روشهای مقابله با آن
هرگونه تغییرات ناگهان ناشی از حوادث غیرمترقبه که باعث اختلال در شرایط عادی جامعه شود و نیاز به اقدام ضروری ایجاد کند یا به عبارت دیگر ، هراه رخدادی نابهنگام و پیش بینی نشده با شدتی بیش از حد معمول باعث به هم خوردن وضع عادی مردم شود . بحران ها از نظر وسعت تاثیر و شدت به محلی یا استانی ، ملی و فراملی تقسیم می شوند و در هر بحران نیز سه مرحله قابل تشخیص است : مرحله پیش از وقوع ، و مرحله بعد از وقوع .

 

مرحله پیشگیری و کارآمدترین اسلحه برای پیشگیری
در کشورهای لرزه خیزی که اصول پیشگیری و ایمنی در آنها رعایت می شود ثابت شده که درصد تلفات ، صدمات و خسارات ناشی از حوادث غیرمترقبه بخصوص زلزله های مخرب به مراتب کمتر از جوامعی است که به این اصول عمل نمی کنند یا به طور کلی به امر پیشگیری اعتقاد ندارند و در اذهان این اندیشه را اشاعه می دهد که زلزله بلای طبیعی و بایستی انتظار کشیده تا رخ دهد و سپس به کمک رسانی اقدام شود . به منظور پیشگیری از آثار سوء ناشی از زلزله بایستی نکاتی همچون فرهنگ عمومی جامعه ، ویژگیهای زمین شناختی ، وضعیت جمعیتی ، نوع و بافت سازه های مسکونی و تجاری ، وضعیت زیرساختهای ، آثار فرهنگی و تاریخی و ... مدنظر باشد . اولین و کارآمدترین اسلحه ها برای رویارویی « آگاهی» است . اسلحه ای که باید در اختیار همگان قرار بگیرد و همه بدانند چگونه از آن استفاده کنند . زلزله مختص خداوند نیست و بیش از آنکه فاجعه ای طبیعی باشد « مساله اجتماعی » است که برخی جوامع شیوه حل و مقابله با آن را آموخته اند و برخی دیگر هنوز از مقابله با آن عازند .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  19  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مخابرات محیطی و ژئوورفولوژی روستای هرزند جدید

دانلود مقاله مدیر مدرسه

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله مدیر مدرسه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

بهبود بخشیدن به مدیریت مدرسه
دیدگاههای مختلفی در مورد شیوه مدیریت مدارس وجود دارد عده ای از مدیران مدارس ریشه بسیاری از مشکلات وراه حل های مدارس را در منابع مالی ، فیزیکی وبودجه آن می دانند این افراد بیشترین توجه خود را به ورودی های سیستم مدرسه معطوف می دارند عده ای دیگری اعلام می دارند که اگرچه توجه به منابع موجود در ورودی های سیستم ازاهمیت بالایی برخوردار است اما باید به فرایند سیستم توجه بیشتری معطوف داشت آنها در فرایند سیستم به محتوی ، روش ها ، چگونگی تدریس ، نحوه ی مدیریت وارزشیابی تاکید می نمایند .

 

در مدیریت کیفیت جامع که خود محصول مدیریت فرایند مداراست تلاش می کند برنامه ریزی استراتژیک را وارد رفتار روزانه مدارس کند در این روش که به مشارکت همه کارکنان تاکید می ورزد روش ها ، ابزارومدل های مناسبی برای بهبود بخشیدن به کیفیت کار مدرسه به مدیران وکارکنان ارائه می دهد که لازم است مدیران وکارکنان با آموزش این شیوه ها تغییرات عمده ای را در روشهای کاری خود بوجود آورند وهمزمان با این تغییرات برنامه ریزی مناسبی را معمول واجرا نمایند .

 

در این مقاله ضمن تاکید به مدیریت فرایند مدار وارائه تعریفی از مدیریت کیفیت جامع راهکارهایی را برای دستیابی مدیریت به این شیوه ارائه داده است .

 

مقدمه :

 

از بررسی ومطالعه ی آثار گذشتگان روشن می شود که مدیریت از قدیم الایام در جوامع مختلف بشری وجودداشته است وبزرگان ورهبران ملل وادیان مختلف ضرورت وجود مدیریت ورهبری را نیز یک امر مسلم شمرده اند در قرون اخیر هم نهضت های مختلفی در امر مدیریت ظهور کردند که می توان به نظریه مدیریت علمی نظریه مدیریت نهضت روابط انسانی نظریه سیستمها در مدیریت ونظریه ترکیبی مدیریت اشاره کرد .

 

از آغاز کار تعلیم وتربیت انسان نیز از روشهای مختلف مدیریت در امر آموزش بهره برده است اما از آنجایی که تحولات اجتماعی جدید تغییراتی را در ابعاد مختلف جامعه از جمله در زمینه های مختلف فن آوری های اطلاعاتی وارتباطی ایجاد کرده خود به خود نیازهای جدیدی راهم بوجود آورده است لذا برای پاسخگویی به این نیازهای جدید افراد جامعه تغییرودگرگونی در روشهای مدیریت مدارس وتلاش برای بهبود بخشیدن به کیفیت مدیریت مدارس ضروری است .

 

امروزه دراین دنیای درحال تغییر وپیشرفت ، مدارس نیاز به تغییر ودگرگونی دارند واین تغییر باید ابتدا در مدیریت ایجاد شود چرا که واقعیات امروز جامعه را نمی توان با روشهای دیروز فهمید بلکه باید با تجدید نظر در روشها وبرنامه های گذشته نظریه ها وروشهای نوینی را جایگزین کنیم در حال حاضر مدیریت آموزشی رویکرد جدید فرآیند مدار محور را برای اثر بخش کردن مدارس آغاز نموده است در این مقاله برآنیم تااین رویکرد جدیدرا روشن وراهبردهای مناسب آن را بیان نماییم .

 

تعریف ومفهوم مدیریت :

 

بارشد وپیشرفت جامعه انسانی ، سازمانهایی به وجود آمده است که افراد هر سازمان برای دست یافتن به هدفهای آن فعالیت می کنند ومی دانیم تامین هدف های یک سازمان بدون طرح وتنظیم برنامه های دقیق ، ایجاد تشکیلات منظم وهماهنگ ورهبری وکنترل فعالیت های دسته جمعی افراد میسر نیست بنابراین می توان مدیریت را علم وهنر متشکل وهماهنگ کردن رهبری وکنترل فعالیت های دسته جمعی به منظور تامین هدف یا هدفهای مشترک خاصی تعریف نمود. علمای علم مدیریت تعاریف متعددی از مدیریت بیان کرده اند که به چند تعریف اشاره می شود .

 


مدیریت یعنی گردآوری اطلاعات وتنظیم آنها در جهت انجام کارهای سازمانی (1) یا مدیریت عبارت است از هماهنگی منابع انسانی ومادی ، در جهت دست یافتن به هدفهای سازمان (2) ودر تعریف دیگر مدیریت یعنی به وجودآوردن یا تامین یک محیط مناسب ، برای افراد سازمانی درجهت هدفهای سازمان می باشد (3).

 

در مدیریت کمال مطلوب این است که بالاترین بهره از کار گرفته شود واین امر به زور امکان نخواهد داشت زیرا وفاداری ، علاقه به کار وابتکار عمل را بازور نمی توان در افراد ایجاد کرد بطور خلاصه بایدگفت مدیران موسسات مدرن امروزی با داشتن آخرین اطلاعات وتکنولوژی وقتی با انسانها سروکار پیدا می کنند باید در درجه نخست به نیازهای آنان توجه داشته باشند تا بتوانند از ابتکار عمل آنان در بالا بردن سطح کارآیی وافزایش بازده کار موسسات استفاده کنند (1)
وظایف مدیر آموزشی

 

هدف اصلی مدیریت آموزشی تسهیل وپیشبرد امر آموزش ویادگیری است که برای رسیدن به این هدف مدیران آموزشی باید وظایف زیر را انجام دهند(1)

 

الف - وظایف عمومی

 

برنامه ریزی عبارت است از تعیین اهداف وتدارک فعالیتها ، امکانات ووسایل برای تحقق اهداف لذا داشتن طرح وبرنامه کار هفتگی ، ماهانه وسالانه از وظایف مهم یک مدیر موفق آموزشی است

 

سازماندهی : فرا گرد سازماندهی یعنی جریان نظم وترتیب دادن به کار وفعالیت ، تقسیم وتکلیف آن به افراد به منظور انجام دادن کار وتحقق هدفهای معینی می باشد . مدیر آموزشی بدین منظور باید هماهنگی های لازم را بین افراد وواحدهای مختلف بوجود آورد .

 

هدایت ورهبری : رهبری در مدیریت ، فراگرد اثر گذاری ونفوذ در رفتاراعضای سازمان برای یاری وهدایت آنها در ایفای وظایفشان است .لذا یک مدیر مدرسه باید قبل ازهرچیز یک رهبر آموزشی باشد چرا که رهبر آموزشی با برقراری ارتباط متقابل با کارکنان انگیزه کار وفعالیت را در آنها بوجودمی آورد وهمواره مشکلات وکشمکش های آنها را حل می نماید .

 

نظارت وکنترل : نظارت وکنترل فراگرد ارزشیابی عملکرد فردی وسازمانی است برای آن که معلوم شود آیا هدفهای سازمان تحقق پیدا کرده یا نه . یک مدیر خوب ابتدا ملاکها وروشهای سنجش عملکرد را تعیین می کند وآنگاه برعملکردها نظارت وآنهارا اندازه گیری می کند ودر ادامه نتایج حاصله را مقایسه ودر پایان برای تصحیح عملکرد ها اقدام می نماید .

 

- یکی دیگر از وظایف عمومی مدیر آموزشی برقراری ارتباط مناسب با افراد سازمان است که می بایست ضمن روشن نمودن هدف ومنظور پیام پیامهارا بدون ابهام ارسال نماید وهمواره قابلیت پذیرش ومیزان اثرگذاری آن را از سوی مخاطبان مورد بررسی قرار دهد .

 

2- وظایف خاص

 

برنامه آموزشی وتدریس : مهمترین وظیفه مدیران آموزشی هدایت جریان آموزش ویادگیری به ویژه تسهیل جریان رشد وپرورش دانش آموزان است مدیران مدارس اگر برنامه هایشان را باروشن بینی اجرا نمایند وهدفهای خود را بصورت قابل فهم وعملی طرح نمایند می توانند بازده آموزشی مدارس را بهبود بخشند لذا تعریف دقیق هدفهای کلی نظام آموزشی بصورت معنی دار ، تقسیم هدفهای کلی به هدفهای فرعی ، تبدلی هدفها به هدفهای عملی در کلاس به کمک معلمان ، بالا بردن روحیه کارکنان و... می تواند تغییرات چشمگیری را در بازده کارمعلمان و دانش آموزان ایجاد کند علاوه براین مدیر آموزشی می بایست با ارزشیابی مستمر تدریس وفعالیتهای آموزشی مدرسه میزان اثر بخشی وکارایی معلمان ومیزان تحقق هدفهای آموزشی را مشخص ودر زمانهای معینی از تغییر وتجدید نظر در برنامه آموزشی مدرسه استفاده کند .

 

... یکی دیگر از وظایف مدیران آموزشی توجه به امور دانش آموزان است مدیر مدرسه هم وظیفه ارائه خدمات اداری وسرپرستی امور دانش آموزان را بعهده دارد وهم وظیفه شناسایی توانایی ها ، علایق ونیازها وپرورش آنها را عهده دار می باشد .

 

امور کارکنان : مدیران آموزشی با بهره گیری از شایستگی های فردی و تخصصی معلمان وراهنمایان تعلیماتی می توانند به پیشرفت فعالیتهای آموزشی وبررسی وافزایش بازده مدارس کمک کنند .

 

یکی دیگر از وظایف مدیران برقراری ارتباط موثر میان مدرسه واجتماع است هدف از ایجاد این رابطه ، ایجاد اعتماد متقابل ازطریق اطلاع رسانی به مردم درباره ی وضعیت کار مدارس است تا بدین وسیله حمایت آنان را برای حل وفصل مشکلات گوناگون مدارس جلب نمایند مردم باکسب آگاهی بیشتر از اهمیت آموزش وپرورش به مشارکت در سرنوشت آموزشی وتربیتی فرزندان خود تشویق می شوند مدرسه هم متقابلا" از نظرات ونیازهای مردم واجتماع مطلع می شود لذا تشکیل انجمن های اولیا ومربیان ، تشکیل شوراهای آموزشی محلی ، برقراری ارتباط با موسسات فرهنگی دینی ، اجتماعی و... ازاهمیت بسزایی برخوردار است .

 

یکی دیگر از وظایف مدیران آموزشی تهیه وتدارک امکانات ، تسهیلات وتجهیزات ویژه است دراین زمینه می توان به ساختمان وتاسیسات مدرسه ، زمین بازی و ورزش ، آزمایشگاه ، کتابخانه و وسایل وابزار کمک آموزشی ، میز ونیمکت - وسایل آموزشی - بهداشتی وورزشی ، تعمیر ونگهداری ساختمان و تاسیسات حرارتی وتهویه وتامین امکانات آب ، برق ، گاز ، تلفن و.... اشاره کرد .

 

امور مالی واداری : ارائه خدمات آموزشی وفعالیتهای مدرسه منوط به اداره موثر امور وتامین منابع مالی وبودجه است بنابراین اداره موثر امور گوناگون مدرسه ، ثبت نام ، تقسیم کار باتوجه به شرح وظایف کارکنان ابلاغ آیین نامه ها ، بخشنامه ها ودستورالعمل ها ، نظارت بردفاتر ومدارک مدرسه ونگهداری از آنها ، تامین منابع مالی مدرسه چه از طریق دولتی یا مردمی نیز از وظایف مدیران به شمار می رود ( علاقه بند ، 1374)www.zibaweb.com

 

اجزا سیستم مدرسه

 

اجزا سیستم یک واحد آموزشی به چهار قسمت زیر تقسیم می شود (1)

 

1- ورودی های سیستم مدرسه

 

2- فرایندهای مدرسه

 

3- خروجی های سیستم مدرسه

 

4- بازخورد

 

ورودی های سیستم مدرسه عبارتند از دانش آموزان ، معلمان ، منابع فیزیک ، منابع مالی ، دانش نظری وعلمی فنی وپژوهشی فرایند های مدرسه عبارتند از : تدریس ، مدیریت ، ارزشیابی ، محتوا وروشها به سخن دیگر آنچه در حد فاصل ورود دانش آموزان به مدرسه تا خروج آنان در پایان سال تحصیلی اتفاق می افتد واز آنها فرد مورد نظر ومعطوف به هدف را می سازد فرایند نامیده می شود .

 

خروجی های سیستم مدرسه هم همان دانش آموختگان وفارغ التحصیلان هستند .

 

مثلا" دانش آموزان بعنوان ورودی های سیستم ، تحت آموزش قرار گرفته ودر مسیر وجریان یاددهی - یادگیری ،تغییر رفتار داده ودر پایان سال تحصیلی به مرتبه وقابلیت هایی می رسند( خروجی )

 

منظور از بازخورد رابطه ای است که بین برونداد، درونداد وفرایند، باعملیات سیستم برقرار می گردد تا براساس مقتضیات محیطی ونیازها به کارسیستم اصلاح گردیده وآن را در تعادل نگهدارد.

 

دیدگاههای موجود در مدیریت آموزشی

 

باتوجه به بررسی ومطالعه شیوه های مدیریت ودیدگاههای مدیران آموزشی نسبت به حل مشکلات ومعضلات واداره مدرسه به دودیدگاه مهم در زیر اشاره می شود:

 

الف – برخی مدیران مدارس ریشه بسیاری از مشکلات و نیز راه حل ها را در ورودی های سیستم مدرسه می جویند آنها معتقدند که اگر ظرفیت های ورودی مدرسه ازقبیل منابع مالی ، فیزیک وپول افزایش یابد می توان همه ی تنگناها ومشکلات مدرسه راحل کرد دراین نگاه سنتی مدیریت کار وقتی خوب انجام شده که درصد قبولی از بالاترین میزان برخوردار باشد اغلب مدیران ومعلمان هم دانش آموزان را افرادی بی انگیزه وناتوان از شناخت نیازهایشان می دانند دانش آموزان هم تصور می کنند کارشان فقط حفظ مفاهیم کتابها و آوردن نمره قبولی است .

 

ب- دسته دوم براین باورند که گرچه توجه به منابع موجود ومورد انتظار در ورودی های سیستم مدرسه حایز اهمیت وتاثیر بسیار است اما باتمرکز در فرآیند سیستم مدرسه وبهبود ارتقای مستمر فرایند ها همراه با تعیین استراتژی ها وراهکارهای مرتبط می توان بسیاری از حفره های آشکار و پنهان راحتی در ورودی های سیستم مدرسه بهبود بخشد وبرطرف کرد .

 

در مدیریت فرایند محورهمه ی تلاش وهدف مدرسه ومدیر معطوف به رضایت دانش آموزان وتوسعه ی یادگیری است وتاوقتی رضایت دانش آموزان ومعلمان حاصل نشده باشد در مدرسه کاری انجام نگرفته است دراین شیوه مدیریت دانش آموزان ار باب وسرور هستند (1)

 

مدیریت کیفیت جامع

 

قبل از اینکه مدیریت کیفیت جامع را تعریف کنیم لازم است بدانیم مدارس کیفی جامع چیست ؟

 

مدارس کیفی جامع محصول مدیریت فرایند مدار ومدیریت کیفیت جامع است دراین مدارس بین همه کارکنان ازجمله معلمان ودانش آموزان ارتباط مطلوبی برقرار است به معلمان ، دانش آموزان ، خانواده ها وکارکنان قدرت می دهند تا فرصت را برای توسعه ی کیفیت درمدرسه درک کرده وبا ابزارهای مدیریت موجبات توسعه مدارس رافراهم آورند دراین مدارس همه کارکنان درغنی سازی وارتقای کیفیت مدرسه مشارکت دارند بهسازی همه ی عناصر وعوامل مدرسه ازجمله برنامه های درسی ، آموزشی ، امور پرورشی ، فوق برنامه ، منابع انسانی ارتباط با والدین وروش های ارزشیابی ، اصول ناظر بر مدارس کیفی جامع است .

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   31 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مدیر مدرسه

دانلود مقاله کار آفرینی در سازمان

اختصاصی از فی ژوو دانلود مقاله کار آفرینی در سازمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


مقدمه :

 

از اوایل دهه 80 هجوم همزمان برای کارآفرین و تاکید شرکتها بر نوآوری برای بقا و رقاب با کارآفرینانی که بیش از پیش در صحنه بازار ظاهر می شدند موجب هدایت فعالیت های کارآفرینانه به درون و داخل شرکتها شد (دان کن و دیگران ، 1988،ص 21-16). همراه با رسوخ فرایندهای اداری دیگرسالاری در فرهنگ شرکتها در دهه های 60 و 70 کارآفرینی در سازمان های بزرگ به طور فزاینده ای مورد توجه مدیران ارشد شرکتها قرار گرفت تا آنها نیز بتوانند به فرایند اختراع ،‌نوآوری و تجاری نمودن محصولات و خدمات جدید خود بپردازند . با آغاز دهه 80 و پیشرفت ناگهانی صنایع در عرصه رقابت های جهانی ،‌ اهمیت تفکر و فرایند های کارافرینانه در شرکت های بزرگ بیش از گذشته مورد تاکید قرار گرفت و تحقیق کانون توجه خود را به چگونگی القای کارآفرینی در ساختار اداری شرکت های بزرگ معطوف نمودند(استینسون و گمپرت ،‌1985) . برخی از محققین درهمان ابتدا چنین بیان می نمودند که کارآفرینی و دیوان سالاری دارای ماهیتی متناقص بوده و نمی توان هردو را دریک ساختار اعمال نمود. اما برخی دیگر از محققان همچون برگلمان (R.Burgleman) به تشریح چگونگی ایجاد شرکتهای کارآفرینانه (Enterprenearial Ventureing)فرعی در چارچوب شرتهای مادر پرداختند و معتقد بودند آنچه که پیش تمامی انواع کارآفرینان از تعاریف تا عمل میتوان یافت ، اقدام به یک فعالیت پر مخاطره (Venturing)می باشد. و هدف از تعمیم فرایند کارآفرینی در سازمان ها در واقع اولویت دادن ه اقدام به فعالیت های پر مخاطره نسبت به برنامه های جاری شرکت می باشد‌(پرگل مان 1984، ص 166-154).
البته لازم به توضیح است که فعالیتهای پر مخاطره در کارآفرینی مستقل و فردی به معنای سازماندهی یک سازمان جدید یا تاسیس یک شرکت فعالیت پرمخاطره در مفهوم کارآفرینی شرکتی به معنای توسعه فعالیتی جدید در چارچوب شرکت میباشد( کوارتکو و دیگران ،‌1993، ص 34-28).
محققین کارآفرینی شرکتی را مفهومی چند بعدی می دانند که فعاریت های شرکت را به سوی نو آوری در محصول و فناوری ،‌مخاطره پذیری و پیشتازی (Practiveness)سوق می دهد . با توجه به اینکه در این فصل به کارآفرینی شرکتی یا سازمانی پرداخته می شود‌، منظور از واژه کارآفرینی بدون هرگونه پسوندی همان کارآفرینی مستقل و منفرد می بادش.
در این مبحث ابتدا به ضرورت و سیر تطور کارآفرینی در شرکتها و تعاریف ارائه شده می پردازیم و تفاوتهای ویژگی های شخصیتی ،‌جمعیت شناختی و تفاوت های کارکردی کارآفرینان مستقل با کارآفرینان سازمانی مورد برسی قرار می گیرد. سپس موانع ساختاری و سازمانی برای ایجاد کارآفرینی در شرکتهای موجود ،‌بر شمرده شده و سپس انواع استراتژی های ارائه شده جهت االقای کارآفرینی در شرکتهاو مدل های ارائه شده در این خصوص بررسی و دسته بندی می گردد.

 

ضرورت کارآفرینی در سازمان :

 

امروزه بسیاری از شرکتها به لزوم کارآفرینی شرکتی پی برده اند و در واقع این گونه تغییر گرایش در استراتژی در پاسخ به سه نیازی است که بر شرکتها تحمیل گردیده است:
1. افزایش سریع رقبای جدید
2. ایجاد حس بی اعتمادی نسبت به شیوه های مدیریت سنتی در شرکتها
3. خروج بهترین نیروی کار از شرکت ها و اقدام آنها به کارآفرینی مستقل

 

در خصوص نخستین مورد یعنی رقابت باید اشاره نماییم که این عامل با شتابی که در سال های اخیر به خود گرفته تمامی شرکتها را به ستوه آورده و حتی صنایعی را که در فناوری های پیشرفته (high-tech industries) فعالیت دارند نیز امروزه با رقبای بسیاری مواجه نموده است . سرعت نوآوری و ارئه محصولات جدید به قدری سریع گشته که تغییرات ،‌ابتکارات و بهبودها به امری عادی در بازارهای فروش مبل ساخته است . از اینرو شرکتها یا باید به نوآوری بپردازند یا اینکه محکوم به فنا می باشند.
از سوی دیگر ، باتوجه به حرکت سریع محیط به سوی پیچیدگی بیشتر وعدم پایداری در شرایط و بازار ،‌شیوه های سنتی مدیریت نمی تواند پاسخگوی اینگونه چرخشهای شدید در محیط بوده و عدم تطبیق سریع آن با شرایط تصمیم گیری در چنین محیط های جدیدی ، نوعی بی اعتمادی را نسبت به سبکهای مدیریت سنتی ایجاد نموده است.
سومین مشکل ترک شایسته ترین افراد شرکت به منظور اقدام به کارآفرینی مستقل می باشد و از علل اصلی تشویق افراد به ترک شرکتهای خود می توان به پاداش های حاصل از کارآفرینی مستقل همچون رفاه اقتصادی و اجتماعی ،‌شهرت و استقلال در تصمیم گیری اشاره نمود و همین عوامل سبب می شود تا کارکنان جوان و با سابقه شرکها بیش از پیش به کارآفرینی ترغیب شوند.
از سوی دیگر شکل گیری بازار های سرمایه به صورت یک صنعت نوین و تمایل آن به سرمایه گذاری های پر مخاطره سبب شده تا کارآفرینان به سهولت بیشتری نسبت به گذشته برای تحقق فکرها و اجرای پروژه هایشان به منابع مالی دست پیدا کنند(فری ،‌1993، ص 373 ) .
به طور کلی پیشرفت سریع دانش و فناوری ،‌تغییر روندهای جمعیت شناختی (Demographictrenel)همچون افزایش سطح تحصیل ،‌اشتغال زن و مرد به کار در خانواده ها و افزایش طول عمرو سالخوردگی جمعیت ،‌و حضور اثر بخش بازارهای سرمایه و آشنایی بیش از پیش مدیران با پدیده کارآفرینی سبب گردیده تا گرایش به کارآفرینی در استراتژی شرکتها شدیدا مورد اکید قرار گیرد( کوارتکو و هاجتس ، 1989 ،‌ص 95 ).

 


سیر تطور کار آفرینی در سازمان

 

کالینزو مور در سال 1970 اولین محققینی بودند که در مطالعات خود بین کارآفرینان مستقل (Independence) و اداری (administrative)،‌تمایز قایل شدند و اینطور عنوان نمودند که کارآفرینان مستقل سازمان های جدید را به طور مستقل بر منصه ظهور می رسانند. در حالی که کارآفرینان اداری سازمان های جدیدی را در درون یا در کنار ساختارهای شرکتی موجود ایجاد می نمایند.
سرسپائر در سال 1973 برای تشریح کارآفرینی در سازمان ها واژه کارآفرین درون سازمانی‌(Inter-Corporate Entreprenearship) را ابداع نمود و اشاره کرد که این فرایند شامل تاسیس واحدهای نسبتا مسقل در درون شرکها می باشد. و به اعضای شرکت اجازه می دهد تا با همان روحیه ،‌آزادی عمل و تعهد همانند شرکتهای کوچک فعالیت کنند. و سپر در سال 1980 کارآفرینی را به صورت کارآفرینی داخلی (Interal Entrepreneurship) و کارآفرینی مستقل (Independence Entrepreneurship) تقسیم بندی نمود و بیان نمود که کارآفرینان داخلی فعالیت های کارآفرینانه را در سازمان های بزرگ هدایت می نمایند و راه ایجاد و تشکیل واحدهای فرعی سازمانی و مستقل را برای ارائه محصولات و خدمات نوین مهیا می کنند( سوبسائر ،‌1973، ص 135(.
پینکات در سال 1985 از ترکیب واژه ها یEntrepreneurship ، Corporate Intre واژه Intraprenearship را ابداع نمود و کارآفرینی سازمانی را فردی تعریف نمود که در سازمان ها ی بزرگ همچون یک کارآفرین مستقل فعالیت می نماید و فعالیت وی ایجادواحدهای جدیددر سازمان ،‌ارائه محصولات ،‌خدمات و فرایندهای حدید می باشد که شرکتها را به سوی رشد و سودآوری سوق میدهد ( پینکات ، 1985، ص4(
از این پس سیر مطالعات در خصوص کارآفرینی سازمانی شدت گرفت و مطالعات گسترده ای در خصوص تفاوت های ویژگی های شخصیتی و تفاوت های کارکردی کارآفرینان مستقل با کارآفرینان سازمانی آغاز گردیدو انواع استراتژی های سازمانی برای ایجاد کارآفرینی سازمانی ارائه شد.
محققین با عناوین مختلفی از این فرایند یاد نموده اند که بر اساس سیر تاریخی در جدول 104 انواع عناوین ذکر شده است.
لازم به ذکر است که امروزه کارآفرینی سازمانی و کارآفرینی شرکتی به عنوان دو استراتژی متفاوت برای ایجادتحول در شرکتها مطرح می باشند. به طوریکه اگر یک فرد آغاز گر فعالیتهای پر مخاطره در شرکت باشد به این فرایند کارآفرینی سازمانی (Intre Preneurship)و به فرد مورد نظر کارآفرین سازمانی گفته می شود و اگر کل شرکت و کارکنان دارای روحیه کارآفرینی شوند ، از آن به عنوان کارآفرینی شرکتی (Corporete Entrewpreneurship) نام برده می شود (گینزبرگ و هی A.Ginsberg، 1994،ص 389-382)

 

سیر تاریخی ابداع واژه ها در خصوص القای کارآفرینی در سازمانها

 

نام محقق سال فارسی انگلیسی ردیف
O.collins&D.Moor
کالینزو مور 1970 کارآفرینی اداری Administrative Entrepreneurship 1
I.Susbauerسوسبائر 1973 کارآفرینی درون شرکتی Intra corporate Entrepreneurship 2
K.Vesperوسپر 1980 کارآفرینی داخلی Ienternal Entrepreneurship 3
R.Burglemanبرگل مان 1983 فعالیت پرمخاطره شرکتی Corporate Venturing 4
G.Pinchotپنگات 1985 کارآفرینی سازمنی
کارآفرینی سازمان Intrapreneurship
Intrapreneur 5
R.Reich ریش 1987 کارآفرینی جمعی Collective Entrepreneurship 6
W.Guth&A.Ginsbergگوث و گینز برگ 1990 کارآفرینی شرکتی Corporate Entrepreneurship 7
J.Cornwall & 1990 کارآفرینی در سازمان Organizational Entrepreneurship 8
1994 احیا سازمانی Organizational Revitalization 9

 

منبع اصلی‌:پایان نامه دکتری

 


در جدول 4-2 تعاریف مربوط به کارآفرینی سازمانی و در جدول 3-4 تعاریف کارآفرینی سازمانی از دیدگاه برخی محققین آمده است که درخصوص وجود یک فرد کارآفرین در درون سازمان میباشد . درجدول 4-4 نیز تعاریف ارائه شده در مورد کارآفرین شرکتی به طور جمعی در شرکت آمده است.

 

 

 

 

 

 

 

تعاریف کارآفرینی سازمان Intrapreneurship
ردیف نام محقق نام محقق سال تعریف
1 هاش شرل هامر 19892 فعالیت هایی که به طور صریح از حمایت قانونی و منابع سازمانی در جهت تلاش های نواورانه برای ارائه محصول جدید ، رشد ، بهبود محصول و فرایندهای جدید تولید برخوردار می گردند
2 وسپر 1990 فرایندی است که سبب می شود شرکت نواورتر شده و نسبت به موقعیت های بازار ،‌سرتیعتر عکس العمل نشان دهد و از طریق ایجادحس مالکیت کارکنان را انگیزش می ماید
3 نفزیگر
هورنز بای
مونتاگنو
کوارتکو 1993 یک فرایند چند بعدیهمراه با نیروهای بسیاری است که به طور هماهنگ عمل می نمایند و نمجربه اجرای یک اندیشه نواورانه می گردند
4 فری 1993 کارآفرینی یک فرایند است .فرایندی که اگر قرار باشد بقا یابد ،‌باید تشویق ، تمجید و حمایت شده و مورد تقدیر قرار گیرد،‌کارافرینی سازمانی فرایندی است که از یق القای فرهنگ کارافرینانه در یک سازمان به ارائه نواوری در محصول و فرایندها می انجامد

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


جدول 4-3 – تعاریف کارفرین سازمان Intrapreneur

 

ردیف نام محقق نام محقق سال تعریف
1 پینگات 1985 (واژه را ابداع نموده ) کارافرین سازمانی فردی است که همچون یک کارافرین در سازمان های بزرگ فعالیت می کند و به کارافرینان اداری گفته می شود که موفقیت آنها ،‌ایجادواحدهای مستقل جدید در یک شکرت می باشد،‌آنها محصولات خدمات و فرایندهای جدید را ارائه می کنند که شرکت را قادر به رشد و سودآوری می سازد
2 جک دان کن 1988 کارآفرین سازمانی فردی رویایی است که مجری (doer)هم می باشد
3 منکائیل ورنر
چارلفز گاتچی 1987 افرادی که در محیط های انگیزشی و حمایتی فعالیت می کنند و کلید اصلی بازاریابی و توسعه محصول در یک شرکت می باشند
4 گینزبرگ و گوث 1990 کسی کهه در زیر چتر یک شرکت محصولات ،‌فعالیت ها وفناوری جدید را کش و به بهره برداری میرساند
5 کانتر 1990 افرادی که در سازمان های بزرگ حیثیت شغلی خود را بر روی نتایج حاصل از نوآوری می گذارند
6 کورن وال
پرل مان 1990 کارافرین سازمانی فردی است که دریک سازمان بزرگ همچون کارافرین عمل می نماید. از نقطه نظر شرک،مزایای داشتن کارافرینان سازمانی آشکار است ، چرا که اینگونه افراد پر معرفی و تولید محصولات‌ ،‌ خدمات و فارندهای جدیدمی پردازند و بدین ترتیب موجب رشد و سوددهی آن می شوند
7 کوتکو و هاچستن 1982 کارافرین سازمانی فرد رویی است که محاسبه می کند چگونه فکر را به یک واقعیت سود آور تبدیل نماید. شباهت های زیادی بین کار افرین سازمانی وجود دارد و تفاوت آنها در این است که نوع دوم داخل سازمان صورت می گیرد و موضوع اصلی آن ایجاد یا توسعه رونح کارافرینانه و در داخل محدوده شرکت می باشد که به موجب آن نواوری ارتقا یابد.

 

 

 


جدول 4-4 تعاریف کارافرینی شرکتی Corporate Entrepreneurship

 

ردیف نام محقق نام محقق سال تعریف
1 شاپیرو 1980 کارافرینی شرکتی یک مفهوم چند بعدی است که فعالیت های شرکت را متوجه نواوری محصول ،‌ نواولری در فناوری ،‌مخاطره پذیری و پیشتازی می سازد
2 میلر 1983 کارافرینی شرکتی شامل نواوری سریع در محصول ،‌مخاطره پذیری و پیش تازی است
3 روزاپت ام ، کامتر 1990 کارافرینان شرتی ، افرادی هستند که محدودیت ها را می ازمایند و امکانات جدیدی را برای شرتها از طریق هدایت فرایند نواوری ایجاد میکنند. آنها از قدرت مهارتهای خود در زمینه های بسیاری همچون توسعه محصول یا طراحی مهندسی و . ... اسفاده می نمایند
4 گوث و گینزبرگ 1990 کارافرین شرتی دارای دو بعد است 1 - نواوری به منظور ایجاد فعالیت فعالیت های جدید 2 – تاسیس واحدهای جدید
5 چارلزبادن فولر کارافرین شرکتی همراه با نواوری در شکرتها موجود می باشد و شامل نوسازی ، القا و احیای قوانین جدید رقابت میباشد . در پس این اندیشه ا فردی قرار دارد که گر چه نقش رهبری دارد اما به تنهایی نمی تواند نواوری کندو نیاز به سازماندهی تیم های کاری دارد
6 کاوین و اسلیون 1996 کارافرینی شرکتی به مفهوم تعهد شرکت به ایجاد و معرفی محصولات جدید ، فرایندهای جدید و نظام های سازمانی نوین می باشد

 

4-4 مقایسه ویژگی شخصیتی و جمعیت شناختی کارافرینان مستقل با کارافرینان سازمانی
تاکنون محققین بسیاری به مقایسه ویژگی ها و رفار کارافرینان مستقل با کارافرینان سازمانی پرداخته اهند . از میان این دسته محققین مطالعات گروه کاکس ، کوپر و چنینگز (1994) از یگران کامل تر و جامع تر بوده است. این محققین با انتخاب دو دسته از کارافرینان مستقل و کارافرینان سازمانی که از میان کارفرینان بسیار موفق انتخاب شده بودند ،‌به مطالعه جامع ویژگی های شخصیتی و عوامل جمعتیت شناختی و شخصی آنها و مقایسه مقابله ای انها پرداختند.
روش مطالعه و جمع آوری اطالاعات آنها از طریق مصاحبه حضوری با 19 کارافرین سازمانی موفق و 22 کارافرین مستقل موفق و پرسشنامه ها ی متفاوت صورت گرفته است.
الف : ویژگی های شخصیتی :
در جدول 4-5 ویژگی هایشخصیتی کارافرینان مستقل با کارفرینان سازمانی مقایسه شده است
جدول4-5 – مقایسه ویژگی های شخصیتی بین کارافرینان مسقل و کارافرینان سازمان

 

ویژگی پر قدرت کارفرین مستقل کارافرین سازمان
گرایش به قدرت تقریبا این گرایش در آنها در حد صفر میباشد برای برخی از انها اولین و مهمترین انگیزه می باشد
گرایش به رفاه اقتصادی
نیاز به توفیق از آنجایی که به آنها استقلال می بخشد اهمیت بالایی دارد. 21% از آنها گرایش به رفاه و ثروت را مهمترین انگیزه می دانند آنها رفاه اقتصادی و ثروت رابرای ایجاد اهمیت در جهان امروز لازم می دانند.پشت به گروه دیگر بیشتر به دنبال این نیاز خود می باشند
نیاز به استقلال 47% از کارافرینان به توفیق بالایی را در خود احساس می کنند که آنرا نتیجه دوران کودکی خودو تاثیر شدید والدین خود می دانند و می خواهند به دیگران ثابت کنند که دنیا را مطابق میل خودشان ساخته اند 46% از این گروه ،‌نیاز به توفیق بالایی را در خود احساس می کنند و به دنبال این هسند که ثابت کنند بهتر از نفر قبلی کار می کنند
مخاطره پذیری 32% آنرا مهمترین انگیزه خود معرفی کرده اند چرا که آنها را سپرسی تحقق رویایشان رهنمون می سازد این نیاز تقریبا د رانها تعدیل شده می باشد
ترس از شکست 75% خود را فردی مخاطره پذیر معرفی نموده اند نها 32% خود را پذیرای مخاطارات معدل معرفی نموده اند و اکثریت خود را مخاطره گریز معرفی کرده اند
خلاقیت شکست مالی را به منزله پایان عمر کار خود می دانند و ترس بیسیار بالایی از شکست دارند شکست اهمیت چندانیدر تصمیم گیهایشان ندارد
80-85% خود را فردی خلاق می دانند و خلاقیت خود را با رویاها آغاز می نمایند آنها خود را کمتر از گروه دیگر خلاق می دانندو خودرا مسئول مدیریت و حمایت از خلاقیت کارکنان می پندارند.
منبع چنینگز ،‌کاکس و کوپر 1994

 

ب ) ویژگی های شخصی و جمعیت شناختی :
دسته دیگر از ویژگی ها که مورد توجه و مطالعه این محققین قرار گرفت ، ویژگی های شخصی و جمعیت شناختی می باشد که در ادامه برخی از مهمترین آنها را بررسی می کنیم.

 

دوران کودکی :
تجربیات کودکی آنها بسیار متفاوت از یکدیگر می باشد . کارافرینان مستقل در دوران کودکی خودمحدودیتهای بسیاری را تجربه کرده اند و روابط نزدیکی با مادران خود داشته اند و بیشتر آنها در کودکی پدر خود را از دست داده اند و یا اینکه پدر آنها حضور فیزیکی در خانه نداشت هاست و به طور کلی دوران کودکی پر تلاطمی را گذرانده اند. برعکس ،‌کارافرینان سازمانی دوران کوددکی آرامی را گذرانده اند و پدر آنها در دوران حضور پررنگی در خانوانده داشته است.
تحصیلات :
اختلاف سطح تحصیلات بین دو گروه امری محرز و طبیعی می باشد . کارافرینان مستقل از سطح تحصیلات پایین تری برخوردارندو عده ای نیز در حین کار ، تحصیلات خود را تکمیل نموده اند،‌چرا که آنرا ابزاری جهت ارتقا در سیسبه مراب شرت یافته اند . تنها 21% از کارافرینان مستقل در مقطع کارشناسی ارشد تحصیلات داشته اند در حالیکه 68% از کارافرینان سازمانی تا مقطع کارشناسی ارشد تحصیلات داشته اند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   40 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کار آفرینی در سازمان