یکی از اساسی ترین پرسش هایی که گاه ذهن هر فرد را به خود مشغول می سازد، این است که چرا خداوند ما را آفریده است؟ شاید اگر راهمنایی های وی نبود، عقل انسان هیچ گاه به تنهایی از عهده پاسخگویی آن برنمی آمد. مهمترین دشواری چنین بررسی هایی این است که موضوع آن، فعل الهی است و درک افعال الهی نیز برای انسان که همه چیز را در قیاس با خود تجزینه و تحلیل می کند، بسیار دشوار است.
اهمیت این مسئله تا بدانجاست که برخی از متفکران و بسیاری از انسان ها را به ورطه بدبینی پوچ گرایی کشانده است. پاسخ به فلسفه آفرینش در واقع روشن می کند که چرا انسان به این دینا پا نهاده است؛ در زندگی باید به دنبال چه باشد؛ چرا باید سختی ها را تحمل کند و در پایان چرا باید بمیرد.
نیافته اند.[1] اما بیشتر عرفا و فلاسفه مسلمان در پرتو وحی الهی، این مسئله را به نیکی بررسیده و نتایج معقولی نیز به دست آورده اند. در این بحث سعی می شود بحث های دقیق و پیچیده عقلی با زبانی ساده، و همراه با آیات و روایات مربوطه طرح شود.
1- بنگرید به: عبدالله نصری، فلسفه آفرینش، ص 75-183
روزه دار در ماه مبارک رمضان) مطلوب نمی باشد. بنابراین معیار مطلوب بودن یا نبودن فعل، هدف است.
1- بنگریدبه: محمد تقی مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ج2، درس 68
اگر هدف نباشد، حکم به مطلوبیت صورت نمی گیرد و اراده ای نیز صادر نخواهد شد. تا اینجا روشن شد که دست کم در مورد افعال ارادی انسان یکی از ارکان فعل، توجه به هدف است.
معنای هدف
هدف در لغت به معنای مقصود، غرض، غایت، نشانه تیر و مانند اینهاست.[1] در بحث های عقلی و فلسفی اغلب به جای هدف، از واژه «علت غایی» استفاده می شود.[2] توجه به این نکته ضروری است که گرچه انسان در افعال ارادی خود به ظاهر اهداف متعددی – مانند رفع تشنگی و گرسنگی، رسیدن به شغل، مسکن، رفاه، آرامش، سعادت ابدی و رضای الهی- دارد، اما در واقع همه اهداف انسان به رفع کاستی ها و به دست آوردن کمال مفقود می انجامد.[3] انسان همواره چیزی رابه عنوان کمال مطلوب در نظر می گیرد که خود فاقد آن است. مطولبیت کمال و شوق به آن موجب شوق به نتیجه فعل و در نتیجه شوق به خود فعل می گردد. در واقع مطلوب واقعی انسان در افعال ارادی اش همان هدف اوست و فعل از این رو که پلی است برای رسیدن به هدف، مطلوب است. مثلاً خوردن غذا به خودی خود مطلوب نیست، بلکه سیر شدن یا لذت و مانند آن که هدف است، مطلوب واقعی انسان می باشد.
2- بنگرید به: محمد معین، فرهنگ فارسی معین، ج4، ذیل «هدف»؛ نیز: این منظور، لسان العرب، ج 15
3- در تقسیمی مشهور، علت به چهار نوع تقسیم می شود: علت مادی، علت صوری، علت فاعلی و علت غایی. در مثال صندلی که نجار برای خود می سازد، چوب، علت مادی، شکل خاصی که چوب میگیرد، علت صوری، نجار، علت فاعلی و شوق به نشستن بر روی صندلی، علت غایی است. هدف و انگیزه فاعل از این جهت یکی از علل چهارگانه شمرده شده که اگر نباشد، هیچ فعل ارادی صورت نخواهد گرفت. ازهمین رو، بسیاری از فلاسفه به جای واژه علت غایی، از «علت متممه»، یعنی علتی که مکمل و متمم علت فاعلی است، یاد کرده اند. (بنگرید به : حسام محی الدین الالوسی، فلسفه الکندی، ص 169؛ نیز محمد حسین طباطبایی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج3، ص524).
1- در بحث از سعادت و کمال، مطالب بیشتری در این باره خواهیم آورد.
از آنچه گفته شد، بدین نتیجه می رسیم که دست کم در مورد افعال هدفمند انسانی، هدف ملازم نیازمندی است؛ زیرا هدف، کمال مفقودی است که انسان به دلیل نیازی که به آن دارد، نسبت به آن شوق می یابد، اما آیا می توان گفت هدفمندی هماره ملازم با نیاز است؟ این پرسش مهمی است که در ادامه بدان خواهیم پرداخت.
دیگر نکته مهم آنکه، سوال از هدف همیشه به یک معنا نیست. مثلاً وقتی شخصی با دیدن یک هواپیمای مسافربری می پرسد «هدف شرکت هواپیماسازی از ساختن این هواپیما چه بوده است؟» با کمی دقت درخواهیم یافت که این سوال دو معنا دارد: اول اینکه فایده این هواپیما چیست و ما چه استفاده ای می توانیم از آن ببریم؟ که در پاسخ باید کارکرد هواپیما را توضیح دهیم؛ معنای دوم سوال از هدف، به قصد و انگیزه اصلی فاعل یعنی آن چیزی که فاعل را به سوی فعل سوق داده است باز می گردد.
شامل 105 اسلاید POWERPOINT
دانلود پاورپوینت فلسفه آفرینش