معاد» از نظر لغوی به معنای بازگشتن است و در اصطلاح به معنای دوباره زنده شدن آدمی پس از مرگ است.
موضوعات بسیار مهم و سرنوشت ساز انسان، معاد است. انسان به دو دلیل به تحقیق درباره معاد علاقه مند است:
اول، انسان ذاتاً علم دوست و حقیقت جو است، به ویژه درباره آنچه با زندگی او ارتباط دارد و معاد از این گونه موضوعات است. انسان می خواهد بداند که آیا زندگی اش با مرگ پایان می یابد یا پس از آن زندگی دیگری خواهد داشت؟ کیفیت انتقال از این زندگی به آن زندگی چگونه است؟ زندگی آن دنیا چند مرحله ای است؟ آیا لوازم و وسایل مورد نیاز آن دنیا را باید در همان جا تهیه نمود یا اینکه زندگی این جهان، مقدمه و زمینه ساز خوشی ها و ناخوشی های آن جهان است و به تعبیری این دنیا مزرعه آخرت است؟ پاسخ به این پرسش ها است که می تواند عطش حقیقت جویی آدمی را تا حدی فرو نشاند.
می بخشد که هر چه بیش تر برای زندگی جاودانه اش سودمند باشد و از سوی دیگر، سختی ها و ناکامی های زندگی دنیا، او را دلسرد و ناامید نمی کند و پیوسته در راه کسب سعادت و کمال ابدی می کوشد.
منابع شناختی که دراختیار آدمی قرار دارد، عبارتند از:
از آنجا که معاد در قلمرو عالم غیب قرار دارد، موضوع حس و تجربه قرار نمی گیرد و نمی تواند موضوع علوم تجربی واقع گردد، زیرا که علوم تجربی مبتنی بر حس و تجربه اند. بنابراین معاد از قلمرو و علوم تجربی خارج می باشد.
علوم تجربی در قلمرو عالم غیب، مجبور به سکوت است. آنان که مرگ را تجربه کرده اند، در این عالم نیستند و آنان که در این عالم هستند از کیفیت مرگ بی اطلاعند.
بنابراین نمی توانیم از طریق علوم تجربی نسبت به چگونگی مرگ و مراحل بعد از آن، آگاهی پیدا کنیم.
هر چند که پدیده مرگ و معاد انسان موضوع علوم تجربی قرار نمی گیرد ولی همه آدمیان دوباره زنده و سرسبز شدن گیاهان را نظاره می کنند. درختانی که در زمستان طراوات خود را از دست داده و به تعبیری فاقد حیات نباتی هستند، دوباره در فصل بهار حیات پیدا کرده و شاداب و سرسبز می شوند. ولی بحث ما مربوط به معاد انسان است. البته در طول تاریخ افرادی نظیر حضرت ابراهیم و حضرت عیسی و برخی از پیروان او بوده اند که با حس و چشم سر، دوباره زنده شدن حیوانات و انسان را مشاهده نموده اند ولی این موارد، مصداق اعجاز بوده و ویژگی تکرارپذیری و آزمون پذیری را فاقدند.
علوم فلسفی که ابزار آن عقل و استدلال عقلانی است، قادر است با استدلال به کلیاتی از جهان آخرت دسترسی پیدا کند. برای مثال اصل معاد و جاودانگی نفس را اثبات نماید ولی در مورد شناخت جزئیات جهان پس از مرگ، ناتوان است. و آدمی، ناگزیر است برای آگاهی از جهان آخرت به منبع و حیاتی چشم بدوزد.
در طول تاریخ عارفان و اولیا الهی وجود داشته اند که با ابزار شهود و رویت قبلی، نسبت به عالم آخرت و یا عالم غیب آگاهی هایی راکسب نموده اند، ولی این آگاهی ها جنبه شخصی داشته است، و در اختیار همگان قرار نگرفته است.
شامل 38 اسلاید powerpoint
دانلود پاورپوینت معاد