مشخصات این فایل
عنوان: اخلاق پزشکی
فرمت فایل: word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 13
این مقاله درمورد اخلاق پزشکی می باشد.
بخشی از تیترها به همراه مختصری از توضیحات هر تیتر از مقاله اخلاق پزشکی
من به آپولون Apollon پزشک آسکلپیوس Asklepios هیژیا Hygeia و پاناکیا Panakiea سوگند یاد می کنم و تمام خدایان و الهه ها را گواه می گیرم که در حدود قدرت و برحسب قضاوت خود مفاد این سوگند نامه و تعهد کتبی را اجرا کنم .
سوگند یاد می کنم شخصی را که به من حرفه پزشکی خواهد آموخت ، مانند والدین خود فرض کنم و در صورتی که محتاج باشد ، درآمد خود را با وی تقسیم و احتیاجات وی مرا مرتفع سازم . پسرانش را همانند برادران خود بدانم و اگر بخواهند به تحصیل پزشکی بپردازند ، بدون مزد یا قراردادی حرفه پزشکی را به آنان بیاموزم .
اصول دستورهای کلی ، دروس شفاهی و تمام علوم پزشکی را جز به پسرانم ، استادم و شاگردانی که طبق قانون پزشکی پذیرفته شده و سوگند یاد کرده اند به دیگری نیاموزم .
پرهیز غذایی را بر حسب تشخیص خود ، به نفع بیماران تجویز خواهم کرد نه برای زیان به آنها و به خواهش هیچ کس داروی کشنده نخواهم داد . همچنین وسیله سقط جنین در اختیار هیچ یک از زنان نخواهم گذاشت . با پرهیزگاری و تقدس ، زندگی و حرفه خود را نجات خواهم داد . بیماران سنگ دار را عمل نخواهم کرد و آن را به اهمل دفن واگذار می کنم .
در هر خانه ای که داخل شوم ، به قصد مفید بودن به حال بیماران باشد و از هر کار زشت ارادی و آلوده کننده بخصوص اعمال نابهنجار با زنان و مردان – چه آزاده باشد و چه برده – اجتناب خواهم کرد .
در حین انجام وظیفه آنچه را در زندگی مردم ببینم و یا بشنوم ، به هیچ کس نخواهم گفت ، زیرا این قبیل مطالب را باید به گنجینه اسرار سپرد .
اگر تمام این سوگند نامه را اجرا و به آن افتخار کنم ، از شرافت زندگی و حرفه خود برخوردار شوم و همیشه
بین مردان سربلند باشم ، ولی اگر آن را نقض کنم از ثمرات زندگی وحرفه ای خود بهره نبرم و همواره بین
مردان ، سرافکندهو شرمسار باشم .
ج – مقام پزشک در جامعه اسلامی :
پزشک از نظر عقل و شرع و اجتماع مقام شامخی دارد که شایان توجه است . همه دانش آموزان مدارس آرزو
دارند که این سعادت ، روزی نصیب آنان گردد . در زمانهای قدیم ، اجتماع برای پزشک همان احترامی را قایل
بود که برای یک فرد روحانی .
پیامبران الهی خود را طبیب نفوس معرفی کرده اند . از پیغمبر اسلام (ص) به « حبیب قلوبنا و طبیب نفوسنا »
تعبیر شده است . مولوی در مثنوی از زبان انبیا چنین می گوید :
ما طبیبانیم شاگردان حق بحر قلزم دید ما را فانفلق
از سیدبن طاووس حدیثی نقل شده است که ترجمه آن را در این جا می آوریم :
« وقتحضرت آدم به زمین فرود آمد ، خداوند متعال علم و دانش هر چیزی را به او آموخت از جمله دانش پزشکی و علم نجوم را » . درباره نیاز پزشک در جامعه اسلامی حدیثی از حضرت صادق (ع) نقل شده است که :
مردم برای کارهای دنیا و آخرت خویش به سه چیز نیاز دارند :....(ادامه دارد)
رابطه پزشک با سایر پزشکان :
پزشک باید احترام همه مردم بویژه پزشکان دیگر را مراعات نماید و هرگز از آنان جز به نیکوئی و احترام یاد نکند . بویژه با بزرگتر از خود رعایت ادب را مرعی دارد و اهل خانواده پزشک را در صورت احتیاج به معالجه ، رایگان درمان نماید . در مشاوره پزشکی جانب ادب و حزم و احتیاط را مراعات کند . در مقابل بیمار و کسان وی با پزشک دیگر ، به جرو بحث نپردازد و در صورتیکه ایرادی هم به نوع درمان او داشته باشد در غیاب آنان با وی درمیان بگذارد تا او را قانع نماید و یا خود قانع شود . هرگز در مورد مداوا و یا نوع درمان پزشک دیگر ، طوری صحبت نکند که بیمار دار شک و تردید و ناراحتی شود . مثلاً با دیدن نسخه پزشک دیگر و در برابر سوال بیمار اظهار نظر اینکه « خوب این هم بد نیست » در بیمار اثر بسیار نامطلوب خواهد گذاشت و نسبت به یکی از این دو پزشک در شک و تردید قرار خواهد گرفت .
همچنانکه پزشکان جوان باید به استادان و پزشکان پیش کسوت خود احترام قائل شوند استادان و پزشکان مسن تر هم باید احترام انان را کاملاً محفوظ دارند . وقتیکه نسخه پزشک جوانی را دیدند نباید از راه فخر فروشی و تکبر بگویند که فلانی هم شاگرد ما بود . اگر در علم فیزیولوژی شاگرد شما بود این چه دلیلی دارد که از شما بهتر درمان نکند .
بهر صورت پزشکان سالخورده و عالی مقام نیز باید به جوانتر از خود احترام گذاشته و او را عزیز بدارند و اصولاً باید پزشکان مانند اهل یک خانواده با هم برخورد نمایند .
تفاهم متقابل یکی از ارکان رابطه پزشکان با یکدیگر است . این تفاهم و روابط حسنه نه تنها برای اعتلا و عظمت شغل پزشکی است بلکه به نفع بیماران نیز هست . بنابراین اگر بیماری نزد پزشک دیگر ز پزشک قبلی خود ، گله آغاز کند نباید با وی هم آوازی شده و مطالب وی را بطور جدی و یا ضمنی تاکید کرد و اگر امکان داشت باید وی را قانع کرد که در اشتباه است . طبیعت بیماری طوری است که ممکن است روند بهبودی طولانی شود و یا به درمان جواب مشاعد ندهد ، در این صورت بیمار ممکن است آن را از چشم طبیب ، ولو اینکه درمان کاملاً مطابق با موازین و اصول شناخته شده علمی جهان باشد چه ببیند چه بیمار نمی داند که درمان....(ادامه دارد)
رفتار شخصی پزشک در جامعه
بزرگترین و بالاترین افتخار برای یک فرد بشری توفیق خدمت به مردم است .
پزشکان باید سپاسگزرا باشند که چنین افتخاری نصیب آنان شده است چه پزشک در تمام ایام و تا آخرعمر خدمتگزار خلق خداست . باید این خدمت بی ریا و فقط و فقط برای خدا و رضایت وجدان باشد . در برخورد با افراد جامعه ، پزشک باید سرمشق ادب و تواضع و شرف و وقار باشد .
از آنجائیکه جامعه پزشک را بدیده احترام می نگرد لذا از وی انتظار رفتار شایسته دارد . بنابراین پزشک در رفتار و کردار و گفتار ، حتی در راه رفتن و لباس پوشیدن باید خیلی دقیق باشد . باید از حرکات جلف و سبکسری جداً خودداری نماید ، لباس وی تمیز و مرتب باشد ، حتی المقدور در مکانهای عمومی مثل کافه ، سینما و پارک کمتر اهر شود ولی در عوض با مردم مراوده داشته ودرغم و اندوه آنان شریک باشد . از خنده بلند خودداری نماید و در عین حال قیافه متبسم و شاد داشته باشد . در مراوده با مردم خوش حساب و خوش برخورد باشد . از همه مهمتر پزشک باید به قوانین احترام بگذارد .
پزشک جون که در یک شهرک و یا ده بخدمت مشغول است نباید مکدر باشد که مثلاً بخشدار ، دیپلمه یا لیسانسه است . بخشدار نمی تواند پزشک باشد و سوادی همطراز پزشک داشته باشد و این قوانین و مقررات کشوری است که بخشدار دیپلمه و یا لیسانسه در یک بخش مافوق تمام کارمندان دولت است و مقررات دولتی نیز قابل....(ادامه دارد)
رابطه پزشک و بیمار :
من زندگی و هنرم را با عفت و تقدس حفظ خواهم کرد ( از قسم نامه بقراط )
به هیچ فردی مسئولیتی به اهمیت مسئولیت پزشک واگذار نشده است . هیچ شخصی غیر از پزشک امین ناموس و نگهبان سلامت انسان نیست . به هیچ بشری جز پزشک اجازه داده نشده است که محرم نوامیس مردم باشد . هر پزشکی باید با وجدانی آگاه به اهمیت و عظمت شغل خود پی ببرد . از اعتماد بیماران هرگز سوء استفاده نکند .
برای درمان دردمندان باید از پیشرفته ترین مهارتهای تکنیکی و آخرین اطلاعات پزشکی مطلع باشد . باید از گرفتاریهای روحی و جسمی بیماران اطلاعات کافی کسب نماید و احساسات گوناگون آنان را بخوبی درک کند . باید خود را به سلاح علم و معرفت و اخلاق نیکو مسلح نماید و سپس با شجاعت قدم به میدان نبرد و مبارزه با بیماری بگذارد و در عین حال با نفس سرکش خود به جدال پرداخته و آنرا سرکوب نماید . باید تمام اطلاعات و دانش و امکانات خود را در خدمت بشر بکار ببندد . خدمت خود را برای کلیه بیماران یکسان عرضه نماید .
فرقی بین سیاه و سفید – پیر وجوان – زن و مرد – بزرگ و کوچک – هموطن و بیگانه – فقیر و غنی و هم کیش و حتی دوست و دشمن نگذارد فرزندان دیگران را همان قدر از راه دلسوزی درمان کند که فرزندان خود را . تواضع و عقل را باید توام نماید . در مقابل خدمتی که عرضه می کند فقط به یک پاداش یعنی رضایت وجدان راضی شود . انتظار تشویق و قدردانی از دیگران نداشته باشد . اگر سپاس گزاری و قدرشناسی کردند که چه بهتر و اگر نکردند نباید مغموم و ناراحت شود .
پزشک برای درمان بیماران باید از تمام وسایل علمی و راههای منطقی شناخته شده استفاده نماید .پزشک حق ندارد وسایل غیرعلمی و طرق ناشناخته و یا مشکوک را مورد استفاده قرار دهد . نباید داروهای ناشناخته را در روی بیماران تجربه بکند . اگر محقق است در آزمایشگاه و مراکز تحقیقاتی باید کار بکند که غالباً روی حیوانات تجربه می شود . تحقیقات پژوهشگران راکه به رایگان در اختیار وی گذاشته می شود در صورت اعتماد به آن محترم شمارد و بکار بندد . باید به مطالب علمی محافل علمی سناخته شده جهان ارزش و احترام قائل شود . در انجام وظایف پزشکی باید از دقایق فنی و نکات ظریف علمی برای حل مسائل استفاده نماید . باید آگاه بود که پزشکی تنها علم نیست ، بلکه هنر هم هست . در مورد هنر ابتکار و دقت ، بیشتر از علم لازم است . امروز در پزشکی نوین با تعلیم اصول علم پزشکی با تعلیم اصول علم پزشکی تاریکیهای این علم بیشتر روشن می شود تا هنر آن . ....(ادامه دارد)
بخش اول : لزوم تحصیل اخلاق پزشکی ، برای پزشکان
انقلاب و تغییرات مده ایی که در قرن اخیر در علوم بیولوؤیکی رخ داد تغییرات و پیشرفتهای وسیعی در امر پزشکی ایجاد نموده است بطوریکه می تواند مدتها باخته های بدن را زنده نگاهداشت و حتی خود بدن با وسایل مختلف مانند دستگاه مصنوعی تنفس رسپیراتور و پیس میکر مصنوعی قلب ، پارانترال می تواند مدتها زنده بماند در صورتیکه بدون این وسایل زنده نگاهداشتن انسان یا خود نسج امکان پذیر نیست . حتی باکاشتن الکترودها در مغز انسان می تواند حرکات بدن را تحریک و یا تنظیم نمود ، حرکات بیخودی و ناهنجار را فرونشانده و بدین ترتیب دردهای غیرقابل تحمل را ساکت کرد . چندی قبل به جای تعویض قلب، قلب مصنوعی به بیمار پیوند زده شده است .
امروزه انسان آزمایشگاهی بر اثر پیشرفت علوم بیولوژی پا به عرصه هستی نهاده است بطوریکه در شرایط کاملاً مساوی با رحم مادر ، پس از لقاح اسپرماتوزوئید و اوول ، تخمک را در لوله آزمایشگاه بزرگ کرده و سپس به رحم مادر منتقل می نمایند و پس از 9 ماه کودک سالم متولد می شود .
بنابراین اخلاق پزشکی که زمانی عبارت از اخلاق متعارف و مقبول زمان بود امروزه با پیشرفت علوم پزشکی دامنه وسیعی یافته و پیچیدگی های زیاد و در برخی موارد بسیار مشکل ایجاد کرده است اگر روزگاری علم اخلاق پزشکی علم نظری بود امروز یک واقعیت عینی است . زمانیموارد اخلاق پزشکی خیلی ساده بودند از قبلی اینکهآیا دیکوتومی1 بد است یا خوب ، نباید به کسانی که بیمار معرفی می کنند پول داد، باید بیمار را بدقت معاینه کرد ، باید چسم پاک بود ، باید به جیب بیمار چشم ندوخت و غیره .
شکی نست که امروزه نیز در همان اخلاق پزشکی که از زمان بقراط مانده است نکات بسیار مهم اخلاقی وجود دارند که باید دقیقاً مورد توجه و عمل بوده ، سایر مطالب اخلاق پزشکی که در عرض بیش از دو هزار سال تکمیل شده اند کلاً باید نصب العین قرار گیرند . در عین حال نباید فراموش کرد که پیشرفت و تغییرات عمیق بیولوژیکی ما را در مرحله ای از زمان قرار داده است که علاوه بر مسایل اخلاق پزشکی گذشتگان ، باید با مسائل جدید و پیچیدگی های علمی و اخلاقی جدید آشنائی داشته بشیم .
روشن است که مسایل قدیمی هنوز در اخلاق پزشکی ، در ردیف اول قرار دارند مانند اینکه آیا حقیقت رابه بیمار گفت ؟ کی و باید و کی نباید گفت . آیا باید رازدار بود ؟ آیا می توان در موارد معین از این امر تجاوز نمود و راز را آشکار کرد ؟ چرا باید در معالجه رضایت بیمار را جلب نمود . چطور با بیمار محتضر رفتار انسانی داشت و چطور با افراد جامعه برخورد نمود و چطور اعتماد بیمار و جامعه را جلب کرد .
در کنار این مسایل ، موضوعات جدید نیز جای خود دارند که باید به درستی ارزیابی شوند . ....(ادامه دارد)
دانلود مقاله اخلاق پزشکی