اکنون برگردیم به موضوع زیبا شناسی[1]-مسأله ای که این علم جدید در صدد جوابگوئی آن برآمد (اگر بخواهیم آنرا به اختصار و بطور کلی بیان کنیم) این بود که نقش شعر یا هنر یا خیال در تطور روح چیست و بالنتیجه از چه قرار است- طرح این مسأله بخودی خود موجب شد که سؤال عکس سئوال بالامطرح شود یعنی نقش علم منطقی و زندگی عملی و اخلاق یا بعبارت دیگر روح در روابط و تحول تظاهرات مختلف خود چیست- شعار جدید تفکر «صورت برداری از محتویات روح بشر» شد. مسأله زیبا شناسی یکی از این محتویات بود که بایستی در صورت قید شود و در عین حال بشکل همۀ محتویات دیگر نیز در می آید. تعمق در چگونگی شعر و مخلوقات نیروی خیال بدون تعمق در روح به تمامی آن غیرممکن بود و ساختن یک فلسفه روح بدون ساختن علم زیباشناسی امکان نداشت. هیچ یک از فلاسفه جدید از این روش الزامی منحرف نشده و اگر چنین بنظر برسد که یکی از آنها به این اصل نزدیک نشده است وقتی بیشتر دقت کنیم کهنه برگشته و یادر حقیقت اوهم وارد مسأله زیباشناسی شده است منتهی بطرز غیرعمدی یا غیر مستقیم یا منفی یک مثال برجسته کفایت خواهد کرد. کانت که در بالا بردن علم زیباشناسی بمقام فلسفه بیش از دیگران تأمل به خرج داد بالاخره خود را از تغییر روش ناچار دید و پس از فارغ شدن از تألیف انتقاد عقل نظری و انتقاد عقل عملی به تألیف انتقاد سوم یعنی قضاوت زیبایی و غائی پرداخت و به این ترتیب نشان داد که اگر جز این کرده بود در کار «صورت برداری» او نقیصه و شکاف بزرگی باقی می ماند اینکه گاهی از نویسندگان جدید شنیده می شود که هدفشان تحقیق زیباشناسی «خارج از محیط فلسفه و بالاستقلال» می باشد دلیلی علیه این مطلب نیست زیرا همین نکته را بارها دربارۀ اخلاق و منطق هم گفته اند و مقصود از آن فقط «خارج از محیط فلسفه وجودی یا فلسفۀ عالم مجردات یا جرمی صرف» یا بعبارت دیگر فلسفۀ ماوراءالطبیعه بوده که البته اصولاً هدفی است قابل ستایش و مأید نظرما. بطور خلاصه صاحبان فکر دورۀ جدید رابطۀ زیباشناسی را با بقیه فلسفه یک رابطه ذاتی و معنوی می دانند نه صوری برخلاف فلاسفه دورۀ پیشین که توجه آنها به موضوعهای هنر فقط به این صورت بوده است که برسم آزمایش مدرکات را یا بصورت دائره المعارف و یا بطور مسلسل و پشت سرهم تحت یک نوع نظم و ترتیبی آورده اند.
3- زیبایی شناسی
1-3- زیبایی شناسی و اشاره ای مختصر به آن
نبودن علم زیبایی شناسی بمعنی واقعی آن در زمان قدیم رابطه مستقیم با چگونگی فلسفۀ آن زمان دارد از اینجا ثابت می شود که فلسفۀ جدید و علم زیبا شناسی در یک موقع با هم بوجود آمده اند.
تاریخ شروع این علم اخیرا را می توان بین قرن هفدهم و قرن هجدهم قرار دارد. یعنی همزمان با پیدایش مکتب سوبژکتیویسم جدید وبروز این نظریه که فلسفه عبارت از شناخت روح است و حقیقت در درون هستی ها ساری است، یعنی ساری در روح است زیرا ساری بودن آن در طبیعت که آنرا وحدت وجود نامیده اند مانند خود طبیعت یک نوع عقیده بوجود حقیقت در خارج از عالم محسوساتی است. در مقابل دروه ای که بدین ترتیب آغاز می شود دوره ای که پایان می یابد و آنرا وصف کردم متعلق به تاریخ زیباشناسی نیست بلکه حداکثر می توان آنرا به دورۀ پیش از تاریخ زیباشناسی مربوط دانست.
1-1-3- زیباشناسی و تقسیم آن به 2 دوره
تاریخ زیباشناسی را تقسیم به دوره هائی کرده اند یا بلکه بهتر است بگوئیم اول یک دورۀ ماقبل تاریخ قائل شده اند که شامل آن دوهزار سال و بیشتری است که سابق برانتقاد و فلسفلۀ قرن هفدهم می باشد و بعد یک تاریخی قائل شده اند از قرن هفدهم تا امروز که این تاریخ بطرز روشن تری به چهار دورۀ فرعی تقسیم می شود دوره اول دورۀ زیباشناسی پیش از کانت است که موضوع اصلی آن تجسس یک «ملکۀ» زیباشناسی و تعیین مقام آن در میان سایر «ملکات» ذهن اتس دورۀ دوم دورۀ زیباشناسی کانت و بعد از کانت است انتهای آن منتفی شدن ایدآلیسم ماورء الطبیعه است و طی آن تصور ملکات ذهن بشکل انتزاعی و گردهم آوردن آنها متروک گردیده و این ملکات بصورت تاریخ معنوی روح درآمدند. در این تطور معنوی هنر مقام خود را احراز کرد و این تطور یک نوع سیر مذهبی بود که هنر در آن کیفیت اساطیری[2] پیدا کرد که گاه از زیباشناسی بیشتر و گاه از آن کمتر بود. دورۀ سوم دورۀ پوریتیویسم و اصالت روانشناسی است که تقریباً تا آخر قرن نوزدهم ادامه یافت و در طی آن براثر واکنشی که در برابر موضوع ماوراءالطبیعه پیدا شد هنر به معنی پیروی از طبیعت تلقی گردیده و بی آنکه یک فلسفه هنر ایجاد شود نتیجه ای حاصل شد که عبارت بود از تنفر بجا از وارد کردن استدلالات ماوراءالطبیعه در زیباشناسی. دورۀ چهارم دورۀ زیباشناسی معاصر است که این علم با فراغت از ماوراءالبیعه و پوزیتیویسم تحقیق مسائل هنری را بشکل فلسفۀ روح زیباشناسی تجدید نموده است. این دورۀ اخیر که بعضی ها می خواهند انرا ختم شده تلقی کنند بنظر من تازه شروع شده و بهر حال پایان نیافته است زیرا یک دوره را فقط آنگاه می توان خاتمه یافته تلقی نمود که یک چنان مجموعه ای از مسائل نوین و وجه حل های نوین بوجود آمده باشد که آغاز یک دوره دیگری را ایجاب کند اما من بهرسو که می نگرم نشانه ای از اینکه یک چنین دورۀ نوینی در حال تکوین باشد نمی بینم بلکه بر من آشکار است که هنوز کشمکش بین زیباشناسی شهود صرف یا شهود غنایی از طرفی و نه تنها مفاهیم روانشناسی و اصالت طبیعت (که می توان گفت اکنون تقریباً همه در حال فرار هستند) بلکه مفاهیم پا برجا و استوار تری که از ماوراءالطبیعه سرچشمه گرفته اند (و این منبعی است که حقیقتاً هم موجب ارشاد و هم موجب ارشاد و هم گمراه کردن فکر بشر شده است) از طرف دیگر ادامه دارد.
[1] . کلیات زیبای شناسی نوشتۀ کروچه بند تو . 212. 194. 193. 192
[2] . Mythe
--------------------------------------------------------------------------------------------
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 131 صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا بازکنید .
زیبایی شناسی